نام و نشانه علایم تجاری
فهرست مطالب
مقدمه. 2
گفتار اول - معرفی قوانین اصلی.. 3
گفتار دوم - تعاریف حقوقی و تجاری.. 3
گفتار سوم - وجوه افتراق علامت تجاری و اسم تجاری.. 5
گفتار چهارم- وجوه اشتراک علامت تجاری و اسم تجاری.. 8
۱- آیین دادرسی.. 9
۲- انواع دعاوی.. 10
گفتار پنجم : بررسی برخی از مواد موافقتنامه تریبس که در مورد علایم تجاری هستند. 14
گفتار ششم: مختصری پیرامون قانون ثبت اختراعات ،طرح های صنعتی و علائم تجاری مصوب 1386 : 21
منابع : 25
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
درد ثانویه به آسیبهای نخاعی: علایم بالینی، شیوع و اصطلاحات
درد یک جزء همراه بسیار ناتوان کنندة آسیبهای نخاعی (SC1) است که باعث افزایش فشار بر بیمارانی میشود که در اثر این آسیبها دچار تروهای فیزیکی و عاطفی میباشند. با وجودی که از بین رفتن فعالیت مهم ترین عارضه آسیبهای نخاعی محسوب میشود، درد نقش مؤثری در توانایی چنین افرادی در بدست آوردن حد ایدهآل فعالیت خود دارد. نتایج یک همهپرسی در انگلستان نشان میدهد که در 11 درصد افرادی که به این مطالعه 37 درصد بیماران دچار آسیب نخاعی با ضایعات بالای قفسه درصدی و یا گردنی و 23 درصد بیماران با ضایعات پائین توراسیک و یا لومتوماکرال حاضر بودهاند به جای تسکین درد، فعالیت مثانه، روده و یا حتی فعالیت جنسی خود را از دست بدهند، نشان داده شده است.
با وجودی که ضایعات نخاعی یک مشکل شناخته شده میباشند عدم تناسب در میزان شیوع گزارش شده آن وجود دارد. بعلاوه لغات و روشهای بسیار متعدد و متفاوتی برای طبقهبندی انواع درد ناشی از ضایعات نخاعی استفاده میشود. این مقاله به بررسی اپیدمیولوژی و علایم بالینی درد ضایعات نخاعی پرداخته و روشها مختلف موجود برای تقسیمبندی آن را توضیح خواهد داد. ما از اصطلاحاتی که توسط کمیتة طرح ضربت درد پس از ضایعات نخاعی توسط انجمن جهانی مطالعه درد ابداع شده است استفاده خواهیم کرد.
اپیدمیولوژی
شیوع و رواج درد ضایعات نخاعی: مطالعات بسیاری به بررسی شیوع درد ضایعات نخاعی پرداختهاند. یک جمعبندی از مجموع 15 مطالعه در این رابطه نشان میدهد که حدود 69 درصد چنین بیمارانی دچار درد شده و تقریباً یک سوم آنها درد خود را شدید ذکر مینمایند. مطالعات متعدد جدیدتری نیز این یافتهها را تأیید کردهاند. مطالعهای روی 901 بیمار نشان داده است که شیوع درد مزمن حدود 66 درصد است. یک بررسی پرسش نامهای نیز شیوع حدود 66 درصد و دو مطالعه طولی نیز شیوع 64 درصدی در 6 ماه و 63 درصدی در 12 ماه در پیگیریهای پس از ترخیص از بیمارستان پیدا کردهاند.
میزان متوسط گزارش شده برای شیوع ضایعات نخاعی مزمن حدود 64 درصد بوده و یک سوم افراد مبتلا درد شدیدی را گزارش کردهاند. با این و جود تفاوتهای گستردهای در بین مقالات و مطالعات فردی وجود دارد. در یک بازنگری توسط Bonica، میزان متوسط شیوع بین 44 تا 90 درصد و درصد بیمارانی که درد شدید داشتهاند نیز بین 12 تا 30 درصد متغیر بوده است. مقادیر مشابهی در مطالعات جدیدتر نیز یافت شدهاند. در یک مطالعه اخیر انسیدانس دارد در طی بازپروریهای در حال بستری پس از ضایعات نخاعی تا 90 درصد بوده است.
ارتباط درد با سایر متغیرها. با وجودی که درد مشکل شایعی برای بیماران دارای ضایعات نخاعی است. فاکتورهای مداخلهگر در این رابطه شناخته شده نیستند. فاکتورهای متعددی ممکن است دارای اهمیت باشند مانند سطح نخاعی جراحت ایجاد شده، علت جراحت و آسیب، میزان کامل بودن ضایعه نخاعی و مسایل روانی اجتماعی.
این وظیفه که جراحات وارده به سطوح مختلف نخاع شامل نواحی گردنی، وسیلهای کرمی، انتهای نخاع و رشتهها انتهایی به احتمال بسیار زیادی همراه با درد خواهند بود فاقد شواهد تأیید کننده میباشد. آسیب نخاعی ناشی از زخم گلوله به احتمال بیشتری همراه با درد میباشد. این یافته بالینی که درد نورپاتیک در افرادی که ضایعة غیر کامل دارند بیشتر است توسط مطالعات اتوپسی مورد تأیید قرار گرفته است.
انواع زیر مجموعههای مختلف درد بطور شایعتری با انواع مختلف جراحات دیده میشوند. مطالعات متعددی بروز درد نورماتیک سگمنتال را به دنبال جراحات کانال مرکزی گردنی نشان دادهاند. چنین بیمارانی اکثراً از دردهای سوزنده و هیبرستیزی درد سنها و پاهای خود شکایت دارند. ارتباط بین جراحات غیر کامل گردنی و هیبرستزی سگمنتال توسط یک مطالعه آیندهنگر طولی تأیید شده است که در آن تنها ارتباط بارز بین فاکتورها و عوامل فیزیکی و درد شیوع بیشتر آلودمین در این بیماران بوده است. با وجود چنین شواهدی در مورد ارتباط بین عوامل فیزیکی و درد بدنبال ضایعات نخاعی، سایر مطالعات ارتباط بین وجود و یا شدت درد با سطح و یا میزان کامل بودن جراحت پیدا نکرده و در این رابطه عوامل روانی اجتماعی را مؤثرتر از عوامل فیزیکی شناختهاند. درد مزمن معمولاً همراه با علایم افسردگی و همچنین درک استرس بیشتر میباشد. آنالیز خوشهای اطلاعات بدست آمده از پرسشنامهها مؤید وجود ارتباط بین درد، اسپاستیسیتی، احساسات غیر طبیعی غیر دردناک، و اندوهگین است.
طبقهبندی انواع درد
عدم تناسب و تطابق گستردهای که بین شیوع گزارش شده ضایعات نخاعی و ارتباط چنین نوع دردی با فاکتورهای مختلف دیگر وجود دارد. ممکن است در اثر تفاوتهای فطری موجود بین روشهای مختلف طراحی (مطالعات پرسشنامهای، مصاحبه، مدت زمانبری شده از جراحت، شدت درد یا غیره) ایجاد شود. با این وجود، چنین ناهمخوانههایی میتوانند در اثر عدم وجود اتفاق نظر در رابطه با نوع دردی که باید در مطالعه قرار داشته باشد و یا اینکه چگونه آنها را تقسیمبندی نماییم ایجاد شده باشند. نیاز به یک طبقهبندی جامع و فراگیر در رابطه با درد ضایعات نخاعی غالباً مورد تأکید قرار میگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
درد ثانویه به آسیبهای نخاعی: علایم بالینی، شیوع و اصطلاحات
درد یک جزء همراه بسیار ناتوان کنندة آسیبهای نخاعی (SC1) است که باعث افزایش فشار بر بیمارانی میشود که در اثر این آسیبها دچار تروهای فیزیکی و عاطفی میباشند. با وجودی که از بین رفتن فعالیت مهم ترین عارضه آسیبهای نخاعی محسوب میشود، درد نقش مؤثری در توانایی چنین افرادی در بدست آوردن حد ایدهآل فعالیت خود دارد. نتایج یک همهپرسی در انگلستان نشان میدهد که در 11 درصد افرادی که به این مطالعه 37 درصد بیماران دچار آسیب نخاعی با ضایعات بالای قفسه درصدی و یا گردنی و 23 درصد بیماران با ضایعات پائین توراسیک و یا لومتوماکرال حاضر بودهاند به جای تسکین درد، فعالیت مثانه، روده و یا حتی فعالیت جنسی خود را از دست بدهند، نشان داده شده است.
با وجودی که ضایعات نخاعی یک مشکل شناخته شده میباشند عدم تناسب در میزان شیوع گزارش شده آن وجود دارد. بعلاوه لغات و روشهای بسیار متعدد و متفاوتی برای طبقهبندی انواع درد ناشی از ضایعات نخاعی استفاده میشود. این مقاله به بررسی اپیدمیولوژی و علایم بالینی درد ضایعات نخاعی پرداخته و روشها مختلف موجود برای تقسیمبندی آن را توضیح خواهد داد. ما از اصطلاحاتی که توسط کمیتة طرح ضربت درد پس از ضایعات نخاعی توسط انجمن جهانی مطالعه درد ابداع شده است استفاده خواهیم کرد.
اپیدمیولوژی
شیوع و رواج درد ضایعات نخاعی: مطالعات بسیاری به بررسی شیوع درد ضایعات نخاعی پرداختهاند. یک جمعبندی از مجموع 15 مطالعه در این رابطه نشان میدهد که حدود 69 درصد چنین بیمارانی دچار درد شده و تقریباً یک سوم آنها درد خود را شدید ذکر مینمایند. مطالعات متعدد جدیدتری نیز این یافتهها را تأیید کردهاند. مطالعهای روی 901 بیمار نشان داده است که شیوع درد مزمن حدود 66 درصد است. یک بررسی پرسش نامهای نیز شیوع حدود 66 درصد و دو مطالعه طولی نیز شیوع 64 درصدی در 6 ماه و 63 درصدی در 12 ماه در پیگیریهای پس از ترخیص از بیمارستان پیدا کردهاند.
میزان متوسط گزارش شده برای شیوع ضایعات نخاعی مزمن حدود 64 درصد بوده و یک سوم افراد مبتلا درد شدیدی را گزارش کردهاند. با این و جود تفاوتهای گستردهای در بین مقالات و مطالعات فردی وجود دارد. در یک بازنگری توسط Bonica، میزان متوسط شیوع بین 44 تا 90 درصد و درصد بیمارانی که درد شدید داشتهاند نیز بین 12 تا 30 درصد متغیر بوده است. مقادیر مشابهی در مطالعات جدیدتر نیز یافت شدهاند. در یک مطالعه اخیر انسیدانس دارد در طی بازپروریهای در حال بستری پس از ضایعات نخاعی تا 90 درصد بوده است.
ارتباط درد با سایر متغیرها. با وجودی که درد مشکل شایعی برای بیماران دارای ضایعات نخاعی است. فاکتورهای مداخلهگر در این رابطه شناخته شده نیستند. فاکتورهای متعددی ممکن است دارای اهمیت باشند مانند سطح نخاعی جراحت ایجاد شده، علت جراحت و آسیب، میزان کامل بودن ضایعه نخاعی و مسایل روانی اجتماعی.
این وظیفه که جراحات وارده به سطوح مختلف نخاع شامل نواحی گردنی، وسیلهای کرمی، انتهای نخاع و رشتهها انتهایی به احتمال بسیار زیادی همراه با درد خواهند بود فاقد شواهد تأیید کننده میباشد. آسیب نخاعی ناشی از زخم گلوله به احتمال بیشتری همراه با درد میباشد. این یافته بالینی که درد نورپاتیک در افرادی که ضایعة غیر کامل دارند بیشتر است توسط مطالعات اتوپسی مورد تأیید قرار گرفته است.
انواع زیر مجموعههای مختلف درد بطور شایعتری با انواع مختلف جراحات دیده میشوند. مطالعات متعددی بروز درد نورماتیک سگمنتال را به دنبال جراحات کانال مرکزی گردنی نشان دادهاند. چنین بیمارانی اکثراً از دردهای سوزنده و هیبرستیزی درد سنها و پاهای خود شکایت دارند. ارتباط بین جراحات غیر کامل گردنی و هیبرستزی سگمنتال توسط یک مطالعه آیندهنگر طولی تأیید شده است که در آن تنها ارتباط بارز بین فاکتورها و عوامل فیزیکی و درد شیوع بیشتر آلودمین در این بیماران بوده است. با وجود چنین شواهدی در مورد ارتباط بین عوامل فیزیکی و درد بدنبال ضایعات نخاعی، سایر مطالعات ارتباط بین وجود و یا شدت درد با سطح و یا میزان کامل بودن جراحت پیدا نکرده و در این رابطه عوامل روانی اجتماعی را مؤثرتر از عوامل فیزیکی شناختهاند. درد مزمن معمولاً همراه با علایم افسردگی و همچنین درک استرس بیشتر میباشد. آنالیز خوشهای اطلاعات بدست آمده از پرسشنامهها مؤید وجود ارتباط بین درد، اسپاستیسیتی، احساسات غیر طبیعی غیر دردناک، و اندوهگین است.
طبقهبندی انواع درد
عدم تناسب و تطابق گستردهای که بین شیوع گزارش شده ضایعات نخاعی و ارتباط چنین نوع دردی با فاکتورهای مختلف دیگر وجود دارد. ممکن است در اثر تفاوتهای فطری موجود بین روشهای مختلف طراحی (مطالعات پرسشنامهای، مصاحبه، مدت زمانبری شده از جراحت، شدت درد یا غیره) ایجاد شود. با این وجود، چنین ناهمخوانههایی میتوانند در اثر عدم وجود اتفاق نظر در رابطه با نوع دردی که باید در مطالعه قرار داشته باشد و یا اینکه چگونه آنها را تقسیمبندی نماییم ایجاد شده باشند. نیاز به یک طبقهبندی جامع و فراگیر در رابطه با درد ضایعات نخاعی غالباً مورد تأکید قرار میگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
درد ثانویه به آسیبهای نخاعی: علایم بالینی، شیوع و اصطلاحات
درد یک جزء همراه بسیار ناتوان کنندة آسیبهای نخاعی (SC1) است که باعث افزایش فشار بر بیمارانی میشود که در اثر این آسیبها دچار تروهای فیزیکی و عاطفی میباشند. با وجودی که از بین رفتن فعالیت مهم ترین عارضه آسیبهای نخاعی محسوب میشود، درد نقش مؤثری در توانایی چنین افرادی در بدست آوردن حد ایدهآل فعالیت خود دارد. نتایج یک همهپرسی در انگلستان نشان میدهد که در 11 درصد افرادی که به این مطالعه 37 درصد بیماران دچار آسیب نخاعی با ضایعات بالای قفسه درصدی و یا گردنی و 23 درصد بیماران با ضایعات پائین توراسیک و یا لومتوماکرال حاضر بودهاند به جای تسکین درد، فعالیت مثانه، روده و یا حتی فعالیت جنسی خود را از دست بدهند، نشان داده شده است.
با وجودی که ضایعات نخاعی یک مشکل شناخته شده میباشند عدم تناسب در میزان شیوع گزارش شده آن وجود دارد. بعلاوه لغات و روشهای بسیار متعدد و متفاوتی برای طبقهبندی انواع درد ناشی از ضایعات نخاعی استفاده میشود. این مقاله به بررسی اپیدمیولوژی و علایم بالینی درد ضایعات نخاعی پرداخته و روشها مختلف موجود برای تقسیمبندی آن را توضیح خواهد داد. ما از اصطلاحاتی که توسط کمیتة طرح ضربت درد پس از ضایعات نخاعی توسط انجمن جهانی مطالعه درد ابداع شده است استفاده خواهیم کرد.
اپیدمیولوژی
شیوع و رواج درد ضایعات نخاعی: مطالعات بسیاری به بررسی شیوع درد ضایعات نخاعی پرداختهاند. یک جمعبندی از مجموع 15 مطالعه در این رابطه نشان میدهد که حدود 69 درصد چنین بیمارانی دچار درد شده و تقریباً یک سوم آنها درد خود را شدید ذکر مینمایند. مطالعات متعدد جدیدتری نیز این یافتهها را تأیید کردهاند. مطالعهای روی 901 بیمار نشان داده است که شیوع درد مزمن حدود 66 درصد است. یک بررسی پرسش نامهای نیز شیوع حدود 66 درصد و دو مطالعه طولی نیز شیوع 64 درصدی در 6 ماه و 63 درصدی در 12 ماه در پیگیریهای پس از ترخیص از بیمارستان پیدا کردهاند.
میزان متوسط گزارش شده برای شیوع ضایعات نخاعی مزمن حدود 64 درصد بوده و یک سوم افراد مبتلا درد شدیدی را گزارش کردهاند. با این و جود تفاوتهای گستردهای در بین مقالات و مطالعات فردی وجود دارد. در یک بازنگری توسط Bonica، میزان متوسط شیوع بین 44 تا 90 درصد و درصد بیمارانی که درد شدید داشتهاند نیز بین 12 تا 30 درصد متغیر بوده است. مقادیر مشابهی در مطالعات جدیدتر نیز یافت شدهاند. در یک مطالعه اخیر انسیدانس دارد در طی بازپروریهای در حال بستری پس از ضایعات نخاعی تا 90 درصد بوده است.
ارتباط درد با سایر متغیرها. با وجودی که درد مشکل شایعی برای بیماران دارای ضایعات نخاعی است. فاکتورهای مداخلهگر در این رابطه شناخته شده نیستند. فاکتورهای متعددی ممکن است دارای اهمیت باشند مانند سطح نخاعی جراحت ایجاد شده، علت جراحت و آسیب، میزان کامل بودن ضایعه نخاعی و مسایل روانی اجتماعی.
این وظیفه که جراحات وارده به سطوح مختلف نخاع شامل نواحی گردنی، وسیلهای کرمی، انتهای نخاع و رشتهها انتهایی به احتمال بسیار زیادی همراه با درد خواهند بود فاقد شواهد تأیید کننده میباشد. آسیب نخاعی ناشی از زخم گلوله به احتمال بیشتری همراه با درد میباشد. این یافته بالینی که درد نورپاتیک در افرادی که ضایعة غیر کامل دارند بیشتر است توسط مطالعات اتوپسی مورد تأیید قرار گرفته است.
انواع زیر مجموعههای مختلف درد بطور شایعتری با انواع مختلف جراحات دیده میشوند. مطالعات متعددی بروز درد نورماتیک سگمنتال را به دنبال جراحات کانال مرکزی گردنی نشان دادهاند. چنین بیمارانی اکثراً از دردهای سوزنده و هیبرستیزی درد سنها و پاهای خود شکایت دارند. ارتباط بین جراحات غیر کامل گردنی و هیبرستزی سگمنتال توسط یک مطالعه آیندهنگر طولی تأیید شده است که در آن تنها ارتباط بارز بین فاکتورها و عوامل فیزیکی و درد شیوع بیشتر آلودمین در این بیماران بوده است. با وجود چنین شواهدی در مورد ارتباط بین عوامل فیزیکی و درد بدنبال ضایعات نخاعی، سایر مطالعات ارتباط بین وجود و یا شدت درد با سطح و یا میزان کامل بودن جراحت پیدا نکرده و در این رابطه عوامل روانی اجتماعی را مؤثرتر از عوامل فیزیکی شناختهاند. درد مزمن معمولاً همراه با علایم افسردگی و همچنین درک استرس بیشتر میباشد. آنالیز خوشهای اطلاعات بدست آمده از پرسشنامهها مؤید وجود ارتباط بین درد، اسپاستیسیتی، احساسات غیر طبیعی غیر دردناک، و اندوهگین است.
طبقهبندی انواع درد
عدم تناسب و تطابق گستردهای که بین شیوع گزارش شده ضایعات نخاعی و ارتباط چنین نوع دردی با فاکتورهای مختلف دیگر وجود دارد. ممکن است در اثر تفاوتهای فطری موجود بین روشهای مختلف طراحی (مطالعات پرسشنامهای، مصاحبه، مدت زمانبری شده از جراحت، شدت درد یا غیره) ایجاد شود. با این وجود، چنین ناهمخوانههایی میتوانند در اثر عدم وجود اتفاق نظر در رابطه با نوع دردی که باید در مطالعه قرار داشته باشد و یا اینکه چگونه آنها را تقسیمبندی نماییم ایجاد شده باشند. نیاز به یک طبقهبندی جامع و فراگیر در رابطه با درد ضایعات نخاعی غالباً مورد تأکید قرار میگیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
علایم اضطراب
اول باید بدانیم اضطراب چیست . از خودتان بپرسید : آیا اغلب ناراحت هستید و نمی توانید آرام شوید ؟ آیا عصبی هستید و لرزش دارید ؟ آیا مشکل خواب دارید ؟ آیا فکر می کنید خیلی تحت فشار هستید ؟ آیا غالبا بیقرار هستید و نمی توانید سر جایتان بنشینید ؟ آیا فکر می کنید حل مشکلات تان از توان شما خارج است ؟ پاسخ آری به هر یک از این سوال ها به منزله ی مضطرب بودن شماست . اگر پاسخ سوال 4 آری باشد احتمال ابتلا به فشار خون دو برابر می شود .
یک فهرست کوچک از علایم به این قرار است :
1- واکنش جسمانی : گرفتگی یا درد عضله ، تیک ( مثل پرش پلک ) لرزش دست ، بیقراری ، دست زدن مداوم به قسمتی از بدن ، صاف کردن صدا ، سرماخوردگی مکرر ، درد ، ناراحتی معده ، تعریق ، خارش ، سیخ نشستن ، محکم گرفتن هر چیز ، حساسیت به صدا ، سردرد ، بالا بودن فشار خون ، زخم معده ، ناراحتی قلبی ، ورم روده ، بواسیر ، دانه های قرمز پوستی ، اسهال و تکرر ادرار .
2- علایم رفتاری و احساسی : فعالیت بیش از حد ، تند راه رفتن ، تند حرف زدن ، عجله داشتن ، عصبانیت از تاخیر ، برافروختگی ، اجتناب از مردم ، ناخن جویدن ، سیگار کشیدن ، پرخوری ، حافظه ی ضعیف ، گیجی ، حواس پرتی ، نگرانی شدید ، مشغولیت ذهنی به یک موضوع خاص ، گریه ، وسواس ، احساسات انفجاری ، خواب های وحشتناک و غیره .
3- خستگی و بیحالی : بی علاقگی ، ضعف ، تلویزیون نگاه کردن و خوابیدن ، پرخوابی ، بی خوابی ، آه کشیدن و آهسته کار کردن .
4- مشغولیت ذهنی : با یک نفر یا در یک موقعیت خاص ، کنجکاوی شدید در علت رفتار دیگران ، وسواس ، احساسات غیر قابل توقف ( دلتنگی ، عصبانیت ، حسادت ، احساس گناه و غیره ) ، واکنش های انفجاری ، بی خوابی و خواب های بد ، درد و بقیه ی احساسات نامطلوب .
طبیعتا هیچکس همه ی این علامت ها را یکجا ندارد و داشتن فقط چند علامت هم هیچ معنایی ندارد . اما داشتن یک علامت به شکل شدید به معنی اضطراب است .
حدود 100 تست برای سنجش اضطراب وجود دارد . در یکی از بهترین تست ها از شما سوال می شود چقدر نگران زمان هستید ؟ چقدر از دیر رسیدن بدتان می آید ؟ چقدر از منتظر ماندن متنفر هستید ؟ چقدر هنگام فشار ، آرامش خود را از دست می دهید ؟ چقدر از اشتباهات دیگران عصبانی می شوید ؟ با صدای بلند حرف می زنید ؛ احساس رقابت دارید ؛ عجله دارید ؛ هنگام بیکاری احساس گناه می کنید و غیره . اگر غالبا این طور هستید ، شخصیت شما از نوع « آ » است .
اضطراب ، واکنش پیچیده ای است که اجزای احساسی ، رفتاری ، فکری و جسمی دارد ولی می شود آن را اندازه گرفت . ولی : ( 1 ) هر کسی واکنش های خاص خودش را نشان می دهد ؛ شاید یک نفر ناراحتی معده داشته باشد اما تپش قلب نداشته باشد و بالعکس . ( 2 ) هر کس به تست یک جور پاسخ می دهد ؛ یک نفر خودش را مضطرب می داند اما یک نفر دیگر با همین وضعیت خود را مضطرب نمی داند ( 3 ) وسعت مفهوم اضطراب آن چنان زیاد و مبهم است که هیچگاه نمی شود آن را به دقت ارزیابی کرد . « من مضطربم ، یعنی « من مشکلی دارم » پس باید مشکل را پیدا کرد ، باید علل احتمالی را بدانید .
موقعیت های اضطراب آور
هر تغییری می تواند اضطراب ایجاد کند چون فشاری برای مقابله با موقعیت جدید ایجاد می شود . اضطراب هزاران علت دارد . وقتی در آن واحد با چندین موضوع درگیر هستیم مضطرب می شویم . اگر هیچ کاری نداشته باشیم هم بی حال می شویم .
استرس خوب وبد که یادتان هست . با چند استرس بد آشنا شویم :
1- مرگ همسر ( 100 % ) ، طلاق ( 70 % ) ، بیماری وخیم ( 50 % ) ، اخراج از محل کار ( 50 % ) ، تغییر شغل ( 40 % ) ، مشجاره با همسر ( 35 % ) ، و ...
حالا با چند خوب آشنا شوید : ازدواج ( 50 % ) ، رجوع پس از طلاق ( 45 % ) ، بازنشستگی ( 45 % ) ، بچه دار شدن ( 40 % ) ، خانه خریدن ( 30 % ) ، موفقیت غیر منتظره ( 30 % ) ، فارغ التحصیلی ( 30 % ) ، دوست پیدا کردن ( 20 % ) ، و مسافرت ( 10 % ) ، و هر چقدر این استرس ها بیشتر باشد احتمال بیمار شدن بالاتر می رود .
امروزه پیشرفت فناوری چنان سرعت تغییرات را بالا برده که هیچ کس از پس کنترل این سیل اطلاعات و قدرت انتخاب بر نمی آید . جامعه چنان در حال تغییر است که کمتر رابطه ای مستحکم می ماند و همه چیز یک بار مصرف شده است حتی عشق .
می گذاریم و می گذریم . حتی تغییرات آهسته هم به اندازه تغییرات سریع اضطراب آور هستند راننده ای که جلوی ما آهسته می راند عصبانی مان می کند .
تغییر باعث نگرانی می شود چون جزئی از خود را پشت سر می گذاریم و یک چیز آشنا را که برایمان معنایی داشت از دست می دهیم . از این هم که شاید با این تغییر به نتیجه نرسیم می ترسیم . بد ون شک همه در برابر تغییر مقاومت می کنند ، البته نیرویی درونی در برابر این مقاومت می ایستد ، زیرا همه دنبال بهتر شدن هستند . غلبه بر اضطراب حاصل از تغییر ، وجه جدیدی از بلوغ است .
شما در چه حال هستید ؟ دوست دار آسایش هستید یا تغییر ؟ دانستن این سوال اهمیت ویژه ای دارد .
جرو بحث های روز مره اضطراب تولید می کند
جر و بحث های کوچک ، بیش از حوادث مهم سبب نگرانی می شوند و نهایتا مشکلات جسمی و روانی تولید می کنند . اضطراب می تواند مولود تنشی کوچک اما مداوم مثل