لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
تطابق علم و دین
مطابقت دین با علم و عقل یکی از ۱۲ تعلیم اجتماعی دیانت بهائی است.
بهائیان اعتقاد دارند که دین و علم و عقل هماهنگ بوده و با یکدیگر تطابق دارند. از نظر بهائیان علم موهبت الهی است. از انجا که علم کاشف حقایق اشیاء است بهائیان علم را بزرگترین منقبت جهان میدانند.
عبدالبهاء میگوید: «...دین با علم توأم است زیرا دین و علم هر دو حقیقت است اگر دین مخالف حقیقت باشد وهم است و هر مسئلهٔ دینی که مخالف علم صحیح و عقل کامل باشد شایان اعتماد نه. پس تقالید و رسوماتی که منافی علم و ترقّی است باید زائل نمود...»
عبدالبهاء دین را مروّج علم میداند و اظهار میدارد که هرگاه یک دین الهی ظهور کرده، علوم و فنون نیز توسط پیروان آن دین و حتی مردمان دیگر، پیشرفت زیادی حاصل نمودهاست.
عبدالبهاء ، همچنین جهل و تقلید را موجب گمراهی و عامل اختلافات میان اقوام مختلف میداند و علم را سبب عزت و رفع بسیاری از مشکلات بشر معرفی مینماید . به علاوه مقام علما و فلاسفهٔ روشنفکر را عظیم میشمارد.
انواع علم
عبدالبهاء میگوید:
علم بر دو قسم است: علوم مادیه و علوم الهیه. علوم مادیه کشف اسرار طبیعت کند، علوم الهیه کشف اسرار حقیقت نماید. عالم انسانی باید تحصیل هر دو علم کند ؛ اکتفای به یک علم ننماید، زیرا هیچ پرندهای بجناح واحد پرواز نکند. باید به دو بال پرواز نماید. ... مقصود از علم لاهوتی (الهی) کشف اسرار الهی است، ادراک حقایق معنوی است.
تطابق علم و دین
دین بهائی تأکید مینماید که علم و دین تفکیک ناپذیرند ؛ اگر حقیقت یکی باشد، محال است که علم مطلبی را صحیح تلقی نماید ولی دین آن را حقیقت به حساب آورد. عبدالبهاء علم و عقل را میزان سنجش تلقی میکند و بیان میدارد که انسان باید دین را با عقل بسنجد و بفهمد.
ضعف عقل
طبق اعتقادات بهائی عقل انسان با تمام توانائیهای انکارناپذیرش، نمیتواند کاملاً درست تصمیم بگیرد و اگر نتواند مطلبی را که دین میگوید ادراک نماید، قصور از دین نیست بلکه از عقل است. و تنها عقل کامل، عقل کلّی الهی است که ماوراء طبیعت است و محیط بر جمیع اشیاء است. این عقل فقط مخصوص مظاهر مقدسهاست.
علم و دین
شاید اعتقاد آنها باعث شگفتی کسانی شوند که گمان میکنند علم و دین دو راه سازشناپذیرند. زندگی معنوی فضانوردان و هزاران دانشمند دیگر، سرّی را فاش میکند که در آن دین، کشفیات علمی را تقویت و حمایت میکند.
برنامة فضایی در تاریخ خود، فضانوردانی را دیده است که با بیباکی و بیپروایی اعتقادشان را با خود به فضا بردهاند و حتی زمانی که آمریکاییها با مسائلی دست و پنجه نرم میکردند که علم و دین را از هم جدا میکرد – همانند مسائلی در باب آفرینش و تکامل - سازمانهای بسیاری به وجود آمدند که میخواستند پیشه و مهارتشان در علم را با اعتقادشان به خداوند درآمیزند.
فرانسیس کالینز، سرپرست مؤسسة ملی تحقیقات ژن انسانی در مصاحبهاش با Beliefnet، وبسایت مختص موضوعات معنوی میگوید: «من دریافتهام که باورهای مذهبیام، درک و لذتام را از علم پربارتر کرده است. وقتی چیزی را در ارتباط با ژنهای انسانی کشف میکنم، یک حس شگفتی توأم با ترس دربارة رموز زندگی به من دست میدهد. به خودم میگویم، فقط خداوند این چیزها را از قبل میدانسته. این احساسی شدیداً تکاندهنده و زیباست که به من کمک میکند خدا را ستایش کنم. افزون بر این علم را برای من ارضاکننده و ارزشمندتر میکند.»
در سال 1958 نخستین هفت فضانورد ناسا در یک کنفرانس خبری شرکت کردند. در آنجا جان گلن گفته بود: «من در این پروژه شرکت کردم، چون احتمالاً این پروژه نزدیکترین چیز به بهشت است و من میخواستم از آن نهایت استفاده را بکنم.»
در سال 1962، گلن نخستین آمریکاییای بود که دور مدار زمین گشت. در سال 1998، در سن هفتاد و هفت سالگی باز به فضا برگشت و گفت: «این برای من غیرممکن است که به چنین مخلوقی بنگرم در حالی که به خدا ایمان نداشته باشم.»
خدمة «آپولوی 8» اولین شبی را که گرد ماه چرخیدند، جشن گرفتند و در جشنشان «سفر تکوین Genesis» - اولین کتاب مقدسی که خلقت را تشریح میکند - خواندند. اولین وعدة غذایی بر روی ماه هم عشای ربانی بود که، باز آلدرین (Buzz Aldrin)با خود برده بود. مذهب (دین) در آخرین مأموریت کلمبیا هم در سفینه حاضر بود.
مخلوقی زیبا
هازبند، مهندسی که اولین پرواز فضایی خود را در سال 1999 انجام داد در مصاحبه با شبکه فرسنو بی (Fresno Bee) گفته بود: «من یک مسیحی معتقد و سرسخت هستم. از این پنجره به بیرون نگاه میکنم، به این مخلوق زیبایی که خداوند آفریده است.»
تنها عدة اندکی از دانشمندان، فضانورد میشوند، اما بسیاری از آنان کارشان را با همان واژههای حیرتآوری توصیف میکنند که فضانوردان به کار میبرند.
کیتی فرگوسن نویسندة کتابهای علمی و نویسندة کتابی دربارة یوهانس کپلر [پروتستان لوتری آلمانی قرن 17 که قوانین حرکت سیارهای را کشف کرد. این قوانین به نام او نامگذاری شدهاند] میگوید: «مطالعة واقعی علم و طبیعت، محقق را به سوی حسی از سرگشتگی و کوچکی انسان در برابر ذهنی بسیار بزرگتر سوق میدهد. بسیاری از این محققان خواهند گفت که کمتر میتوان مثالی چنین باشکوه از نبوغ خداوند در خلقت بیاوریم. مثالی شکوهمندتر از تکامل.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
مقدمه
هدف از ارائه این مطالب درواقع تهیه جایکاهی برای اصول اخلاقی می باشد که مسئولیت های حرفه ای پرفسورهای دانشگاه را در نقش آنها به عنوان یک معلم بیان می کند.
اصول اخلاقی که در این جا تصویر شده است درواقع همان خطوط هدایتی می باشند . آرمانها یا نوکه باید به حساب آورده شوند و سایر شرایط و چگونگی هایی که درطراحی آنالیز تدریس دانشگاهی باید در نظر گرفته شود هدف از ارائه این مطالب تهیه یک لیست از قوانین سخت و مشکل و یا یک کد اصولی رفتاری نمی باشد . و یا تعیین جریمه و کینو برای متخلفین مورد نظر نیست و و یا اینکه به طور اتوماتیک با تمام وضعیت ها موافقت کند و تمام احتمالات را کنترل کند.
و یا هدف مخالفت کلی با آزادی آکادمیک نمی باشد . اما ترجیحاً راههایی را که با در نظر گرفتن آزادی آکادمیک در یک طریق معتبر می تواند به کار گرفته شود را توصیف می کند.
و در نهایت این متن تنها یک ارزشیابی و تخمین نخستین و اولیه می باشد و یا می توان از آن به عنوان یک ایده خوب نام برد که در واقع نمی تواند از یک نتیجه گیری نهایی لازم باشد . یک نتیجه گیری نهایی که از طریق مذاکره و بحث و رسیدگی درمورد نیازهای لازم مورد قبول واقع شده باشد .
در واقع علم اخلاق در تدریس دانشگاهی به وسیله انجمن تدریس و فراگیری در تعلیم برتر گسترش و توسعه یافته است که به رسید بزرگان جایزه تدریس ملی 3M که اسامی آنان در صفحه اول نام برده شده بنیان گذاری شده است . این متن به وسیله فعالیت های شغلی در تدریس دانشگاهی مورد بحث قرار گرفته است و برای پروفسور های دانشگاه در سراسر کانادا ارسال گردیده است .
انجمن تدریس و یادگیری تعلیم برتر مقصد است که اجرای این فن اخلاقی آنچنانکه توصیف شد می توان برای مدرسان دانشگاهی سودمند واقع شود. برای رفع ابهاماتی که درمورد مسئولیت ها می تواند وجود داشته باشد و این همکاری می تواند به معنی بهبود درتدریس واقع شود.
و به خطار دلایل ذکر شده STLHE توصیه خواهد شد که این مبحث به طور کامل دانشگاههای کانادا مورد بحث و گفتگو قرار گیرد .
با کمک نیروی پروفسورها ، دانشجویان و مدیران همچنین رسیدگی دانشگاهها و قبول وا نجام اصول اخلاقی مشابه مبحثی که در این جا شرح داده خواهد شد .
اصل اخلاقی 1
میزان صلاحیت آموزشی
یک استاد دانشگاه دارای درجه بالایی از تسلط بردانش مورد نظر می باشد و می تواند ما را مطمئن سازد که مندرجات آموزشی رایج دقیق مربوط به موضوع بحث و درخور و مطابق با برنامه های آموزشی دانشجویان در طول مدت تحصیل آنان می باشد . این اصل اخلاقی به این معنی است که یک استاد درمورد نگهداری موضوعاتی که ارائه می دهد مطابق و هم جهت با هدف که و مباحث علمی آموزشی می باشد .
به طوریکه تناسب مندرجات آموزشی براین روست که مطالبی که در مندرجات آموزشی می باشد با هدف های آموزشی و کلیت آن مطابقت دارد و ؟؟؟ جویان را به میزان کافی برای مطالب آموزشی آماده می سازد جاییکه درس فصلی پیش نیازی برای مطالب آموزشی که در قسمت بعد ارائه می شود.
در واقع مباحث آموزشی شامل موضوعاتی می باشد که فرضیه ها و مفاد گوناگون و متفاوت را در بر می گیرد .
موضوعاتی که حاکی از نظریات ، تصدیق شده و لحظاتی که از قبل جای گرفته اند می باشد . موفقیت در کفایت آموزشی مستلزم این می باشد که اساتید گامهای ؟؟؟؟ درمورد آکاهی از دانش روز مطابق با جایگاه آموزشی که دارند بردارند.
به این صورت از مطالب آموزشی لازم ودانشی که استاد در این مقام لازم است تا برخوردار باشد آگاهی داشته باشد تا به اندازه کافی آمادگی ارائه موضوعات مهم ونکت مورد نظر را داشته باشد . موارد خاص درمورد قصور در انجام دادن صلاحیت های اخلاقی زمانی رخ می دهد که یک استاد موضوعاتی را تدریس می کند که آموزش بنیادی نارسایی درمورد آن دارد ویا زمانی که اصل علمی را به غلط تفهیم می کند از یک سیاست اجتماعی و یاتئوری حمایت می کند.
و یا هنگامی که یک آموزشیار درمورد موضوعات آموزشی که در آن علاقه شخصی دخالت دارد احساس مسئولیت می کند .
اصل اخلاقی 2
میزان صلاحیت در امر تعلیم
یک استاد لایق و شایسته مطابق فن تعلیم در مورد هدفهای آموزشی با دانشجویان گفتگو می کند واین مسئله آنها را از روش ها و استراتژی های آموزشی پیشنهادی آگاه می کند . روشهایی از اموزش را انتخاب می کند که مطابق با ملاک های پژوهشی ( مسائل پژوهشهای شخصی یا وابسته به طرز فکر خودی ) می باشد . که درکمک دانشجویان برای نایل شدن به هدفهای آموزشی موثر می باشد .
این اصل اخلاقی برافزایش دانش در این موضوع مهم دلالت دارد یک استاد مهارت و تلاش تعلیم را به قدر کافی دارد . که شامل گفتگو درجامعه هدف ها و انتخاب روشها آموزشی مفید ، تهیه تمرینات و به دست آوردن مجدد مطالب و همسازی و مطابقت با تفاوت های دانشجویان .
اگر سلطه بر یک مهارت مطمئن قسمتی از هدفهای آموزشی است و در ارزیابی و درجه بندی دانشجویان به آن رسیدگی خواهد شد ، استاد در طول یک فرصت کافی دانشجویان را در تمرین و بازیهای مهارت آبی لازم در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد مشهد
موضوع :
سیستم حقوق ودستمزد پارک علم وفناوری خراسان
استاد ارجمند :
جناب آقای توجکی
دانشجو:
پریسا قانع
بهار1385
مقدمه
از دیرباز اطلاعات در فرایند تصمیم گیری آگاهانه و هدفمند انسان اهمیت زیادی داشته است .با پیشرفت جوامع اهمیت اطلاعات در تصمیم گیری ها بیشتر شده است امروزه اطلاعات با عنوان یکی از شاخص های مهم قدرت جوامع و توسعه پایدار آنها محسوب می شود.
حسابداری فرایندی است که اطلاعات مالی را ایجاد می کند و در کلیه واحد های اقتصادی تصمیم گیری ها بر اساس همین اطلاعات اخذ می شود. در حال حاضر دانش حسابداری به عنوان یک دانش فراگیر درآمده که بسیاری خود را نیازمند دانستن آن احساس می کنند .
افراد هر جامعه به منظور استفاده بهتر از منابع برای رفع احتیاجات و خواسته های مادی و معنوی خود نیاز به تصمیم گیری های صحیح اقتصادی و مالی دارند و برای انجام تصمیمات خود وجود اطلاعات اقتصادی و مالی مناسب و صحیح از ضرورت های اجتناب نا پذیر است . حسابداری حوزه ای از فعالیت های خدماتی است که می تواند اطلاعات اقتصادی و مالی را در قالب گزارش های مالی فراهم سازد.
هدف اصلی این پروژه آشنایی فراگیران با مبنای سیستم حسابداری حقوق و دستمزد می باشد که این اطلاعاتی را در زمینه سیستم حقوق و دستمزد پارک علم و فناوری خراسان به ما می دهد و ما را در جهت استفاده از سیستم حقوق و دستمزد راهنمایی می کند .
مقدمه سازمان
اهمیت توسعه ی فناوری به عنوان یکی از مولفه های اصلی توسعه علمی و نقش انکار ناپذیر آن در توسعه ی اقتصاد اقتصاد مبتنی بر دانایی ضرورت توجه بیش از پیش به این مهم را ایجاد می نماید خوشبختانه روح حاکم بر برنامه چهارم توسعه کشور مبتنی بر اقتصاد دانایی محروم است که خود بر سه پایه پژوهش و فناوری منابع انسانی و زیر ساخت اطلاعاتی و ارتباطاتی پیشرفته استوار است .
با توجه به ضرورت ارتقاء بهره وری آموزش عالی و برقراری ارتباط مستمر و نظام مند میان بخش های اقتصادی جامعه و مراکز علمی و پژوهشی در کشورهای مختلف جهانی تلاش های بسیاری برای ایجاد ساختارهای نوین ماموریت گرا پارک های علم و فناوری به عنوان یکی از نهاد های اجتماعی موثر در فرایند توسه ی فناوری به تبع آن حمایت از ایجاد اشتغال مولد صورت گرفته است .
پارک های علم و فناوری با ایجاد مراکز رشد فناوری به عنوان محیط های مناسب برای استقرار و حضور حرفه ای شرکت های کوچک و متوسط متکی بر دانش واحد های تحقیق و توسعه صنایع و هسته های تحقیقاتی امکان تجمیع و تعاون سازنده با سایر مراکز تحقیقاتی حرفه ای و دانشگاهی مستقر در پارک ها را فراهم را می سازند . هدف نهایی این تجمیع بهره گیری از شرایط هم افزایی و پیش گیری فرایندهای اصلی توسعه فناوری شمال موارد ذیل است:
1- تحقیقات کاربردی و ایجاد فناوری
2- انتقال فناوری
3- جذب و بومی سازی فناوری
4- اشاعه فناوری
5- مستند سازی فناوری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
جامعه شناسی و علم سیاست
جامعه شناسی مطالعه رفتار انسان در زمینه اجتماعی است. بنابراین جامعه واحد اساسی تحلیل است و ازاین جهت جامعه شناسی با روانشناسی که واحد اساسی تحلیل آن فرد انسانی است تفاوت دارد. جامعه را می توان گروهبندی متمایز و به هم پیوسته ای از افراد انسانی تعریف کرد که در مجاورت یکدیگر زندگی می کنند و رفتارشان با عادات، هنجارها و اعتقادات مشترک فراوانی مشخص می شود که آن را از گروه بندیهای انسانی دیگر که عادات، هنجارها و اعتقادات آشکارا متفاوتی دارند متمایز می کند.
اصطلاح جامعه شناسی را اگوست کنت که یکی از بنیادگذاران این رشته است وضع کرد. هم کنت و هم هربرت اسپنسر یکی دیگر از نبیادگذاران جامعه شناسی، تاکید کرده اند که جامعه واحد اصلی تحلیل جامعه شناختی است. تعیین بنیادگذاران یکی از رشته های تقریبا جدید دانشگاهی ممکن است کار نسبتا ساده ای به نظر برسد، اما همیشه مساله ای ذهنی است و برخی از صاحبنظران ممکن است بخواهند نامهای دیگری را از قبیل کارل مارکس ، امیل دورکیم یا ماکس وبر ، بر آن اسامی بیفزایند یا حتی جایگزین آنها کنند. در هر صورت آنها خواه بنیادگذار جامعه شناسی بوده باشند یا نباشند، هر سه ، سهم عمده ای هم از جهت نظری و هم تجربی در پیدایش و توسعه جامعه شناسی داشته اند. مارکس دانشمندی صاحبنظر در چند رشته، از قبیل تاریخ، فلسفه سیاسی و اقتصاد بود و البته فعالانه در سیاست شرکت داشت. کاوشها و نظرهای وی درباره رابطه بین سیاست، اقتصاد و جامعه که او ناخواسته نام خود را به آنها داده دلیلی گویا بر سهمی است که او در پیشرفت جامعه شناسی داشته است. اندیشه های دورکیم در مورد تقسیم کار یا تخصصی شدن نقشها در جامعه نیز از اهمیت بسیار برخوردار بود و مطالعات وی درباره مذهب و خودکشی نمونه های برجسته پژوهش جامعه شناختی، بویژه از نظر استفاده از آمار بود. وبر، هم منتقد مارکس و هم به وجودآورنده مفاهیم متعددی درباره دولت، قدرت، اقتدار، و مشروعیت و نقش اندیشه ها یا نظامهای ارزشی در تکامل و دگرگونیهای جامعه بود. هر چند اندیشه های مارکس و وبر در توسعه جامعه شناسی مهم بوده است، دلیل بهتری وجود دارد که آنها را بنیادگذار جامعه شناسی سیاسی بنامیم. اما این موضوعی است که باید در مباحث بعدی مطرح شود.
بنا به تعریف، می توان گفت که جامعه شناسی شامل علم سیاست است. در هر حال، سیاست در زمینه ای اجتماعی رخ می دهد، اما به منزله یک رشته دانشگاهی، سیاست تقریبا به طور کامل جدا از جامعه شناسی توسعه یافته است. در اروپا، مطالعه سیاست از مطالعات حقوقی و بویژه و به طور منطقی از مطالعه قانونی اساسی نشات گرفت. در بریتانیا و تا اندازه ای کمتر در ایالات متحده، مطالعه سیاست اساسا از مطالعه تاریخ سرچشمه گرفت. بدیهی است این هر دو تحول کاملا منطقی بودند ، اما به وضعیتی انجامیدند که در آن مطالعه سیاست چندان وجه اشتراکی با جامعه شناسی نداشت. گذشته از هر اختلاف نظری در مورد ادعای علومی مانند جامعه شناسی، روانشناسی و اقتصاد مبنی بر « علم » اجتماعی بودن، اختلاف نظری درباره موضوع مورد مطالعه آنها وجود نداشته است. نه تنها علم سیاست بیشتر به شبه علم بودن متهم گردیده ، بلکه همواره اختلاف نظر زیادتری درباره موضوع آن نیز وجود داشته است.
تعاریف سیاست فراوانند و تعریفی وجود ندارد که به طور عام پذیرفت شده باشد. برای حل این مشکل اغلب سعی شده است با مشخص کردن ماهیت یا مفهوم اصلی مطالعه سیاسی، به گونه ای از بحث درباره تعریف سیاست اجتناب شود. گفته می شود که سیاست حل تقاضدهای انسانهاست؛ فرایندی است که جامعه از طریق آن منابع و ارزشها را مقتدرانه توزیع، تصمیمات را اتخاذ یا سیاستها را تعیین می کند؛ سیاست، اعمال قدرت و نفوذ در جامعه است. در عمل این امر تنها مشکل تعریف را تغییر می دهد، اما آن را حل نمی کند. با وجود این، هر یک از این مفاهیم معطوف به سوال معینی است : یعنی اینکه چگونه در یک جامعه انسانها مسائل خود را با همنوعان خود و با محیطشان حل می کنند ؟ در این شیوه نگرش، موضوع علم سیاست مطالعه خود مسائل، وسایلی که می توان برای حل آنها به وجود آورد، عوامل، اندیشه ها و ارزشهایی خواهد بود که افراد و گروهها را در تلاش برای حل این مسائل تحت تاثیر قرار می دهند. برنارد کریک استدلال می کند که « علم سیاست یک موضوع مطالعه است و نه یک رشته مستقل... این موضوع به وسیله یک مسأله تعریف می شود» و آن مسأله نقش حکومت است که او آن را «فعالیت حفظ نظم» تعریف می کند . اشاره نظم به معنای تنظیم روابط بین افراد و گروههاست و نه صرفاً به مفهوم محدود عبارت «نظم و قانون» . بنابراین اگر علم سیاست مطالعه کارکرد حکومت در جامعه است.
اگر چه دانشمندان سیاسی ای مانند کریک و جامعه شناسانی مانند گری رانسیمن (1965) وحدتی اساسی میان علوم اجتماعی مشاهده می کنند, از لحاظ آکادمیک این رشته ها تا اندازه زیادی به طور جداگانه توسعه یافته اند.
مطالعه سیاست به طور خاص و دقیق گرایش زیادی به تمرکز بر مطالعه نهادهای سیاسی نظیر دستگاههای اجرایی و قانونگذاری , احزاب سیاسی و بوروکراسیها و دستگاههای اداری مرکزی محلی نشان داد و تنها بعدها به مطالعه حوزه هایی مانند فرآیندهای انتخابی , قانونگذاری , سیاستگذاری و فرایندهای سازمانی و اداری پرداخت. دانشمندان سیاسی نیز به تدریج به حوزه های دیگری که اکنون برای درک سیاست , اساسی در نظر گرفته می شوند علاقه مند گردیدند.
برای مثال اگر چه اِی.اِف.بنتلی نخستین کتاب درباره گروههای فشار یا گروههای ذینفع را در سال 1908 منتشر کرد , تا دهه 1950 دانشمندان سیاسی چندان توجهی به سیاست فشار نشان ندادند. به هر حال , دو تحول به هم وابسته دیگر بود که موجب رشد جامعه شناسی سیاسی مدرن گردید.
نخستین تحول , پیدایش رویکرد رفتاری در علوم اجتماعی برای مطالعه پدیده های اجتماعی بود. رفتارگرایی نخستین بار و نیرومندتر از همه در ایالات متحده ظهور کرد و از آنچه به مطالعات رفتاری در روانشناسی معروف گردیده بود نشات گرفت. همانگونه که اصطلاح « رفتارگرا » نشان می دهد، این مطالعات بر مشاهده و تحلیل رفتار فردی و گروهی متمرکز گردیده بود و اغلب در تجربیات آزمایشگاهی از حیوانات استفاده می شد. تاکید زیادی بر سنجش دقیق و منظم و بر تلاش برای اثبات وجود الگوهای رفتاری وجود داشت که می توانست اساس ایجاد فر ضیه های مربوط به قوانین رفتار را تشکیل دهد. دانشمندان اجتماعی دیگر نیز بویژه در جامعه شناسی و بعدها در علوم سیاسی شروع به استفاده از روشهای مشابهی کردند و بر اهمیت نیروی تفکر، سنجش دقیق و به وجود آوردن تعمیمهای مبتنی بر تجربه و عینیت تاکید ورزیدند ( ر.ک.یولا، 1963 ، 1969 ).
تحول بعدی، توجه خاص دانشمندان سیاسی امریکا به مطالعه سیاست کشورهای جهان سوم یا کشورهای در حال توسعه بود، یعنی آن بخشهایی از جهان در افریقا، آسیا و امریکای لاتین که در اکثر موارد تابع حکومت استعماری، یا مانند چین تحت نفوذ گسترده غرب بودند. در مطالعات تطبیقی اولیه، گرایش بر این بود که از الگوی سنتی تحلیل نهادی پیروی کنند و به محیط اجتماعی و فرهنگی ای که این نهادها در آن عمل می کردند و تفاوتهایی که این موضوع ممکن بود پدید آورد توجه نسبتا اندکی نشان می دادند. انتقاد از رویکرد سنتی گاهی مبالغه آمیز بود، اما به هیچ وجه بی اساس نبود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
فهرست مطالب
1- مقدمه ......................................................................... 4
2- روبات چیست؟ ............................................................... 5
3- اهمیت روبات ها ............................................................. 6
4- هدف از ساخت روبات ها .................................................. 6
5- روباتیک چیست؟ ............................................................ 7
6- اجزاء یک سیستم روباتیک ............................................... 7
7- زیر سیستم های اصلی یک روبات ...................................... 8
8- انواع روبات ................................................................. 10
9- مزایای روبات ها ........................................................... 13
10- معایب روبات ها .......................................................... 13
11- روبات هوشمند ........................................................... 13
12- روباتیک و هوش مصنوعی ........................................... 14
13- روبات الگو ............................................................... 16
14- روش های مختلف تعامل روبات با محیط .......................... 17
15- سیر تحول در کنترل روبات ........................................... 18
17- گزارش روبات امدادگر ............................................... 19
مقدمه
براى مطالعه هوش مصنوعى، جالب و مفید، بودن این موجودیت هاى هوشمند
است. هوش مصنوعى محصولات مهم و مؤثر زیادى در مراحل اولیه توسعه اش تولید کرده است. اگر چه هیچ کس نمى تواند آینده را به طور مشخص پیش بینى کند، اما آشکار است که کامپیوتر هایى هوشمند همردیف با انسان، تأثیر بسزایى بر زندگى روزمره و همچنین برآینده خواهد داشت.
در سال ۱۹۵۴ میلادى، عصر روبات ها با ارائه اولین روبات آدم نما از طرف «جرج دوول» (George Devol) شروع شد.
امروزه، ۹۰ درصد روبات ها، روبات هاى صنعتى هستند، یعنى روبات هایى که در کارخانه ها، آزمایشگاه ها، انبارها، نیروگاه ها، بیمارستان ها، و بخش هاى مشابه به کار گرفته مى شوند. در سال هاى قبل، بیشتر روبات هاى صنعتى در کارخانه هاى خودروسازى به کارگرفته مى شدند، ولى امروزه تنها حدود نیمى از روبات هاى موجود در دنیا در کارخانه هاى خودروسازى به کار گرفته مى شوند. مصارف روبات ها در همه ابعاد زندگى انسان به سرعت در حال گسترش است تا کارهاى سخت و خطرناک را به جاى انسان انجام دهند. براى مثال امروزه براى بررسى وضعیت داخلى راکتورها از روبات استفاده مى شود تا تشعشعات رادیواکتیو به انسان ها صدمه نزند. بعدها روبات هاى صنعتى زیادى ساخته شدند و انجمن صنایع روباتیک این تعریف را براى روبات صنعتى ارائه کرد :
« روبات صنعتى یک وسیله چند کاره و با قابلیت برنامه ریزى چند باره است که براى جابه جایى قطعات، مواد، ابزارها با وسایل خاص به وسیله حرکات برنامه ریزى شده، براى انجام کارهاى مختلف استفاده مى شود. »
انگلبرگر شرکت unimate را برگرفته از universal Automation براى تولید روبات پایه گذارى کرد. نخستین روبات هاى این شرکت در کارخانه جنرال