انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انتخاب،انتصاب و تغییر مدیران تجارب کشورهای فرانسه، ژاپن، انگلیس ، آمریکا و کره جنوبی 76 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 110

 

عنوان صفحه

پیش‌گفتار………………………………………..………………………………………………………3

1) مقدمه: 4

2) وضعیت راهبردی نظام شایسته سالار 5

اهداف: 7

ویژگی‌های نظام شایسته سالاری مطلوب 8

روند مطلوب انتخاب و انتصاب مدیریت 12

ملزومات نظام انتخاب و انتصاب مدیران 13

فرایند شایسته سالاری 15

3) مدیران شایسته در نظام جمهوری اسلامی ایران 20

1- جایگاه مدیریت 20

2- ویژگی‌های شغلی و نقشهای مدیران 21

3- خصوصیات و ویژگی‌های فردی مدیران 25

4-توانایی‌های مدیران 30

5- مهارتهای مدیران 32

6- شایستگی‌های مدیریتی 32

7- جمع‌بندی 35

8- کشف متغیرهای انتخاب و پرورش مدیران درایران 36

4- مطالعات تطبیقی 41

شیوه استخدام و ارتقاء در فرانسه 41

شایسته سالاری در ژاپن 44

شیوه استخدام و ارتقاء در انگلیس 46

نظام استخدام و ارتقا در آمریکا 55

نظام شایسته‌سالاری در کره جنوبی 58

5)جداول: 61

6)منابع: 75

بسم الله الرحمن الرحیم

پیش‌گفتار

در دهه‌های اخیر، مدیریت به عنوان یکی از مهمترین عناصر توسعه به شمار آمده و در ارزیابی و مقایسه کشورهای در حال توسعه، بررسی الگوها و شیوه‌های مدیریت نیز مورد توجه قرار گرفته است. تغییرات وسیعی که در نقش دولت‌ها به وقوع پیوسته، دولتها را عملاً با رویکردهای جدید روبرو ساخته که نتیجه قطعی آن تغییر موقعیت نسبی دولت‌ها بوده است.

بطور کلی نظام اداری هر حکومتی مبین نگرش دولت به نحوه اداره و مدیریت کشور می‌باشد و نقش نظام اداری در ساختارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و تأثیر آن در تحقق اهداف نظامهای کلان جامعه به اندازه‌ای تعیین کننده است که بدون داشتن نظام اداری کارآمد و اثربخش، دست یازیدن به اهداف فوق عملی نیست. از اینرو کشورهای مختلف، اصلاح نظام اداری و بهبود مدیریت را به عنوان پیش‌نیاز اصلی توسعه و یک هدف اساسی پیگیری می‌نمایند.

در کشور ما در طول سالهای اخیر مطالعات و تحقیقات متعددی در این راستا به عمل آمده و اقدامات موثری آغاز گردیده است که از جمله اهم آنها، تدوین برنامه هفتگانه تحول اداری در کشور توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و تصویب آن در هیأت وزیران می‌باشد.

در ارتباط با برنامه سوم آن ، تحت عنوان “‌ اصلاح نظامهای مدیریتی” مطالعات مختلفی در این دفتر بعمل آمده که از جمله آن‌ها مطالعه در زمینه استقرار نظام انتخاب، انتصاب و تغییر مدیران با جهت‌گیری شایسته‌سالاری و ثبات در مدیریت‌ها می‌باشد که نتایج حاصله به مصوبه شورای عالی اداری تحت عنوان ‌“‌ضوابط انتخاب و انتصاب و تغییر مدیران” انجامید. در این مطالعه به عنوان یکی از پروژه‌های مطالعاتی در راستای تحقق اهداف مورد نظر در زمینه شایسته‌سالاری و اثربخشی مدیریت‌ها، ضمن بررسی مبانی علمی و نظری، تجارب برخی از کشورهای توسعه یافته از جمله فرانسه، ژاپن، آمریکا، انگلیس و کره جنوبی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

از جناب آقای عسگری آزاد معاون محترم امور مدیریت و منابع انسانی سازمان که با هدایت و رهنمودهای اثربخش خود و همچنین از کارشناسان و اساتیدی که در انجام مطالعات ما را مساعدت و همراهی فرمودند سپاسگزاریم.

سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور

دفتر بهبود مدیریت و ارزیابی عملکرد

بهار 1382



خرید و دانلود  انتخاب،انتصاب و تغییر مدیران تجارب کشورهای فرانسه، ژاپن، انگلیس ، آمریکا و کره جنوبی 76 ص


تحقیق؛ ایران و فرانسه در گذشته وحال

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

ایران و فرانسه در گذشته وحال

 

گلها و صلیبیان و ایران ـ چون به پژوهش در تاریخ باستان بپردازیم و در جنوب فرانسه به کاوش آثار دوران اقوام گل دست بزنیم، به آثاری ازیک پرستشگاه اختصاص یافته به میترا بر می‌خوریم. این آیین در ایران پدید آمد و مغان آن را گسترش دادند و به تدریج به آیین مزدائی زرتشتی مبدل ساختند. میترائیسم دیرزمانی برپای ماند ودرمیان مصریان ویونانیان و رومیان رواج یافت. درآغاز نخستین سدة میلادی به روم راه یافت وتا دویست سالی در ایتالیا و سرزمین گل رواج داشت. این بدان معنی است که رابطة میان مردم سرزمین کهن گل با ساکنان فلات ایران به دراز مدیت پیش از جنگهای صلیبی ریشه می‌رساند.

فینیقیان در کرانه‌های کشور خویش ناوگان بازرگانی نیرومندی پدید آوردند و دربندرهای مهم مدیترانه تجارتخانه‌ها برپا داشتند. اینان که در طول تاریخ خویش گرفتار فرمانروایی آشوریان و مصریان و پارسیان و بعدها یونانیان و رومیان شدند از جمله کارهائی که کردند برقراری رابطة بازرگانی با کرانه‌های جنوبی فرانسه بود و بدین گونه بازاری برای کالاهای شرق پدیدار ساختند. احتمالأ دراین دوران است که بعضی از گیاهان بومی ایران و بالخاصه شیراز از انواع تاک و رز و درختان میوه مانند هلو و نیز ابریشم چین و پارچه‌های زربفت و مانند آنها به فرانسه راه یافت.

پس تمدن و دین ایرانیان باستان درآغاز نخستین سدة میلادی در فرانسه اشاعه یافت. به هنگام جنگهای صلیبی یعنی در دوران واقع میان قرن یازدهم تا سیزدهم با آمدورفت کشتیهای بسیار جریان بزرگی در دریا میان بندرهای مدیترانة شرقی و جمهوری و نیز برقرار شد و نیروی نوی به گسترش بازرگانی و مبادلات سیاسی مخصوصأ دولت سلجوقی ارزانی داشت. این روابط موجب تبادل اندیشه‌ها و تفاهم فراوان میان شرق و غرب شد.

براثر حرکت قطع نشدنی و پیوستة شوالیه‌های فرانسوی مخصوصأ تامپلیه‌ها (1) که گروهی خاص از سپاهیان روحانی بودند با نظم وسازمان مرتب به سوی پادشاهیهای ارمنستان صغیر در کلیلیکه و ارمنستان کبیر در قفقاز و گذشتن از شمال ایران با ایرانیان این نواحی مواجه شدند. از سوی دیگر باید یادآور شویم که هنر مسیحی امپراتوری یونانی مشرق یا بیزانس از هنر ساسانی بسیار متاثر شده وهمچنین هنر کهن رومی بسیاری از شیوه های هنری شرق را در سرزمین گل مدتها پیش از پایه گذاری کشور فرانسه رواج داد.

در این زمان است که نام فرنگی در فارسی رایج شد. این نام را که به فرانکها اطلاق شد هنوز هم در ایران معمول است و به همه اروپاییان فرنگی گویند.(2)

هنر شرقی پسند خاطر اروپاییان گشته بود و توجه صلیبیان را فرقه های مسیحی شرق مخصوصا مانوی که در سده سوم میلادی در ایران پدید آمده بود وحاصل پیوند فلسفی دو دین مزداپرستی و مسیحیت بود جلب کرد. بعضی از ایشان حتی اسلام پذیرفتند. سپاهیان اهل آلبی(3) در جنوب فرانسه به آیین مانویان گرویدند و چون بازگشتند آن را رواج دادند و موجب شد که تا بیست سالی در درون فرانسه جهار یا جنگ صلیبی علیه مانویان تولوز(4) و آلبی و کارکاسون(5) و بزیه(6) بر پا باشد.

به گفتة ویلهاردوین(7) وقایع‌نگار جنگهای چهارم صلیبی دلبستگی فراوانی برای مطالعه دربارة شرق نزدیک پدید آمد. دانشگاه پاریس دوره‌هایی جهت تحصیل زبانهای شرقی گشود و آبه‌کلونی(8) قرآن را در 1141 ترجمه کرد.

اکنون به همین مختصر اکتفا می‌کنیم. درواقع تاریخ این دوران بسیار کهن در روابط ایران و فرانسه می‌تواند موضوع بررسی و پژوهشی پهناور و بسیار پرکارانه باشد که آن را به روزگار آینده می‌گذاریم.

ایران سرزمین فیلسوفان و شاعران، با فرانسه به سبب دلبستگی دانشمندان کنجکاو و پژوهشگری که به تاریخ و باستان‌شناسی و هنرآن سرزمین علاقه پیدا کرده بودند و به اصفهان و شیراز یا تهران برای تحقیق در رسوم و آیین و ادبیات می‌رفتند نخست رابطة فرهنگی برقرار ساخت.

لوئی چهاردهم باب روابط با ایران را می‌گشاید ـ در قرن هفدهم به سبب مهمان‌نوازی شاه‌عباس بزرگ جهانگردان و روحانیان فرانسوی به ایران رفته و روزگاری درآنجا صرف کردند و گزارشهای دقیق در توصیف این کشور دوردستی که گزنفون آن را کشور دانشمندان نامیده است نوشتند. در پاریس یک کرسی فارسی در مدرسه «طلاب زبان»(9) در 1679 به دست کلبر(10) برپا شد. نخستین جهانگردان اندک اندک تمدنی ناشناخته را کشف کردند. کسانی مانند برنیه(11) پزشک از دانشکدة پزشکی مونپلیه(12) و ژان باپتیست تاورنیه(13) که سفرنامه‌اش در 1679 منشر شد علاقة بسیاری از مردم را به رسوم ظریف و جالب توجه ایرانیان جلب کرد و مخصوصأ شوالیه ژان شاردن(14) که تألیفات او متضمن معلومات وسیع و شگف‌انگیز اوست در تاریخ و ادبیات و رسوم این کشور خدمات بزرگی به استواری روابط ایران و فرانسه کردند. سپس مونتسکیو(15) و لوساژ(16) و ولتر(17) و بسیاری دیگر از کارهای ایشان بهره‌های فراوان گرفتند.

لوئی چهادهم در سپتامبر 1708 پیمانی‌بست که به موجب آن بازرگانان فرانسوی از پرداخت عوارض معاف و در امر مذهب آزاد شناخته شدند. این بی‌شک نخستین متنی است که در روابط دو کشور دردست داریم.

ناپلئون اول ـ سدة نوزدهم با عصر ناپلئون اول و دوران رومانتیکها شروع شد. ناپلئون به سبب نیرویی که یافته بود خوابی برای ایران دیده بود که ازآنجا به هند دست یابد. به موجب پیمانی که درکاخ فینکنشتاین(18) در 1807 امضا شد فرانسه تعهد کرد که تمامیت ارضی ایران و گرجستان را در برابر روسیه به شرط آنکه شاه به بریتانیا اعلان جنگ دهد حفظ کند. یک هیئت به سرپرستی ژنرال گاردان(19) به تهران فرستاده شد. ازاین هیئت با کمال صمیمیت پذیرائی کردند. اما ناپلئون پس ازچندی سیاست خود را تغییر داد و با تسار الکساندر اول آتشی کرد. مأموریت گاردان پایان گرفت. اما او که دیپلماتی کاردان بود درمیان اطرافیان اثری نیکو گذاشت که خاطرة آن تا امروز برجای مانده و راه را برای همکاری ایران و فرانسه بارکرد.

ناپلئون سوم و گوبینو ـ در 1854 در شدیدترین لحظات جنگ کریمه ناپلئون سوم برآن شد که برای مخالفت و برابری با نفوذ روس روابط با ایران را که از مدتها گسسته بود باردیگر تجدید کند. پروسپر بوره(20) راکه سالها در مشرق به سمت سرکنسول خدمت کرده بود به سرپرستی هیئتی که به تهران می‌رفت برگزید. این هیئت در 1855 نخستین پیمان‌دوستی و بازرگانی را با ایران امضا کرد.

برای بوره دستیاری با سمت دبیر اول فرستاده شد به نام کنت دوگوبینو که از آغاز جوانی شور شرقشناسی دراو سرکشی می‌کرد. گوبینو ازاین نخستین دوران اقامت در ایران سخت خشنود شد و آنجا را گهوارة یک نژاد برتر یعنی آریا پنداشت. کتابی که به نام «سه سال درایران» منتشر ساخت لبریز از ملاحظات ظریف و پرخنده بود. در 1861 باردیگر به عنوان وزیر مختار به ایران آمد.

دراین سفر کتابهای «تاریخ ایران»(21) و «دینها و فلسفة آسیای میانه»(22) و «اخبار آسیا»(23) را فراهم ساخت. شاهکارهای او درعالم ادبیات آنها هستند که سخت تحت نفوذ و اثر ایرانند.

پیرلوئی(24) که شیفتة شناختن سرزمین حافظ و گل‌سرخ بودبه ایران برای شناختن این کشور سفر کرد. درکتاب «به‌سوی اصفهان»(25) توصیف زیبایی از ایران به جای گذاشت و مناظر ایران را همچون فضای حوریان بهشتی مجسم ساخته است.



خرید و دانلود تحقیق؛ ایران و فرانسه در گذشته وحال


مدرسه ی معماری بوزآر در فرانسه 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان

آشنایی با معماری معاصر

(مدرسه ی معماری بوزآر در فرانسه)

استاد : آقای مهندس قلیچ خانی

دانشجویان :

مریم خورشیدی

لیلا فیض آبادی

شیما قاسمی

ترم 5 مهندسی معماری

دانشکده ی فنی و مهندسی

پاییز 88

مدرسه ی بوزآر:

به رخ کشیدن جلال و جبروت پادشاهی و ساختن ساختمان های مجلل و گشودن و احداث خیابان های عریض و طویل در پاریس را که از جمله جزء اقدامات بارون اوسمان مدیر کل فنی شهرداری پاریس بین سال های 1853 و 1869 بود باید در شمار سبک بوزار آورد که رابطة مستقیم با مدرسه بوزار ندارد.

آکادمی بوزار یکی از آکادمی های پنج گانه ای بود که در قرن هفدهم و هیجدهم در ادامه آکادمی های سلطنتی که پس از انقلاب کبیر انستیتو دُفرانس نامیده شد به وجود آمدند. آغاز این آکادمی به سال 1648 باز می گردد و پایه گذار آن نقاشی بود به نام شارل لوبرون که بعداً نقاش اعظم دربار لویی چهاردهم شد.

مدرسه بوزار که موردنظر ماست از نظر اداری تابع آکادمی بوزار بود ولی با آن یکی نبود. آکادمی مقرراتی خاص داشت و اعضای آن مادام العمر عضویت آکادمی را داشتند و به تعبیری راه ون رسم هنری فرانسه را در زمینه نقاشی، تندیسگری و معماری معلوم می کردند. اما مدرسه بوزار که در آن نقاشی، تندیسگری و معماری تدریس می شد، مثل هر مدرسه دیگری مرکب از استادان، شاگردان و اعضای اداری بود.

مدرسه ی هنرهای زیبای بوزار در سال 1819 میلادی تاسیس شد ولی سابقه ی ان در معماری فرانسه به سال 1671 میلادی زمان لویی چهاردهم برمی گردد که بازسازی کاخ ها و ساختمان های مهم را در فرانسه آغاز کرد . هدف مدرسه ی هنرهای زیبا شکل دهی به معماری جهانی بود که این شکل گیری ریشه در معماری رنسانس و قرن 17 فرانسه داشت. نمونه ای از زیبایی شناسی مدرسه ی بوزار را می توان در کلیسای صوفلو دید . طرح کلی این کلیسا تلفیقی از مکعب ها و مستطیل هاست. تلفیق مکعب و نحوه ی قرار گیری آن و به کار گیری ستون ها یادآور آموزش های مدرسه ی بوزار فرانسه است. در واقع تا اوایل قرن نوزدهم فرهنگ خاصی در مورد سیستم طراحی هنرهای زیبای بوزار وجود داشت و آن یعنی استفاده از یک حجم اصلی و تقسیم بندی شبکه ای آن و تندیس گونه بودن حجم و تاکید روی نقطه ی دید ناظر بود . این گونه نگرش به معماری را تماما می توان از نقشه ها و تصاویر کشیده شده ی دانشجویان مدرسه ی بوزار استنباط کرد . برنامه ی آموزش بوزار با یک دوره در سطح اول که حدودا 2 تا 4 سال طول می کشید آغاز می شد. دانشجویان در این دوره با ریاضیات ترسیم دستی پرسپکتیو و اصول اولیه ی معماری آشنا می شدند. و در صورت موفقیت در امتحان نهایی می توانستند به عنوان دانشجوی بوزار ادامه ی تحصیل دهند. ادامه ی تحصیل و ورود به بوزار برای دانشجویان فرانسوی و خارجی بین سنین 15 و 16 ساله آزاد بود . ولی دانشجو می توانست در نهایت هنگامی از مدرسه فارغ التحصیل شود که تمام امتحانات را گذرانده باشد. در واقع 12 تا 15 سال طول می کشید تا فردی به عنوان معمار کامل فارغ اتحصیل شود . دانشجویان در 2 سطح آموزش می دیدند. یک سطح نظری که در کلاس های درس ارائه می شد و سیستمی عملی که به صورت کارگاهی بود و زیر نظر معماران ماهر برگزار می گردید. آموزش به این صورت بود که کار 3 سال اول مطالعات تحلیلی از ساختمان های قدیمی در رم و فرانسه و سال چهارم بازسازی یکی از آنها به صورت کامل بود . هدف این دوره یاد آوری معماری گذشته و ورزیده شدن در ترسیم فنی بود. دانشجو با یادگیری کالبد طرح با اصول اولیه ی طراحی ساختمان آشنا می شد و در سال های بعد با یادگیری همین اصول اولیه زیر نظر استادان ماهر شروع به طراحی ساختمان می کرد. درک بسیار موثر ایده های مدرسه ی بوزار پاریس در اپرای پاریس اثر شارل گارینه به سال 1861 تا 1875 میلادی کاملا نمایان است.

جهت تدریسی دروس نظری کلاس داشتند و برای دروس عملی آتلیه داشتند کار آتلیه آنها متفاوت بود آنچه ما امروز داشتیم .سیستم آنها به این صورت بود که معماران بسیار بر جسته ای در مدرسه تدریس می کردند و هر معماری یک آتلیه داشت و در آن آتلیه از دانشجوی سال اول در آن آموزش می دید تا دانشجوی سال آخر یعنی دانشجو می توانست از قدم اول تا قدم آخر زیر نظریک استاد درس خودرا تمام کند .الگوی تاسیس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مدرسه بزار بود که بعد از انقلاب این سیستم از بین رفت .ورود به مدرسه بزار ساده نبود خیلی ها امتحان می دادند و



خرید و دانلود  مدرسه ی معماری بوزآر در فرانسه 21 ص


تحقیق در مورد انقلاب کبیر فرانسه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

عنوان تحقیق:

انقلاب کبیر فرانسه

دبیر مربوطه:

جناب آقای تاجی

محقق:

ایمان ضیاییان

کلاس سوم راهنمایی

بهار 90

انقلاب کبیر فرانسه

انقلاب ۱۷۸۹ طلیعه جامعه سرمایه دارى بورژوایى مدرن در تاریخ فرانسه بود. شاخصه اصلى این انقلاب، استقرار موفقیت آمیز وحدت ملى از طریق سقوط رژیم ارباب رعیتى بود. به گفته توکویل هدف اصلى انقلاب عبارت بود از محو آخرین بقایاى قرون وسطى. انقلاب فرانسه نخستین انقلابى نبود که بورژوازى از آن منتفع مى شد، پیش از آن در سده شانزدهم انقلاب هلند، در سده هفدهم دو انقلاب انگلستان و در سده هجدهم انقلاب آمریکا راه را نشان داده بودند. در پایان سده هجدهم بخش اعظم اروپا از جمله فرانسه تحت رژیمى بود که از نظر اجتماعى؛ امتیازات اشرافى و از نظرگاه سیاسى ویژگى آن استبداد بر پایه حق الهى سلطنت بود. در کشورهاى اروپاى مرکزى و شرقى، بورژوازى چنان رشدى نکرده بود که بتواند نفوذ چندانى داشته باشد. اکتشافات جغرافیایى سده هاى پانزدهم و شانزدهم، بهره کشى از مستعمرات و جابه جا شدن داد و ستدهاى دریایى به سوى غرب همه و همه به عقب ماندگى شرایط اجتماعى و اقتصادى این کشورها کمک کرده بود اگرچه انقلاب ۱۶۴۰ انگلستان اقدامى در جهت متروک کردن شیوه حکومت استبدادى بود اما استقرار آزادى سیاسى در انگلستان به هیچ وجه ضربه اى خردکننده بر مبانى سلسله مراتب اجتماعى مبتنى بر ثروت وارد نیاورد. شالوده آزادى هاى انگلیسى را رسوم و سنن شکل داده بودند نه تتبعات فلسفى. برک در کتاب «اندیشه هایى درباره انقلاب فرانسه» که به سال ۱۷۹۰ منتشر شد نوشت: از زمان صدور منشور کبیر تا اعلامیه حقوق مشى همیشگى قانون اساسى، اعلام و بیان آزادى هاى ما بوده است، آزادى هایى که از نیاکان خود به ارث برده ایم و باید براى اخلاف خود به جاى گذاریم. (گائتانا موسکا، تاریخ عقاید و مکاتب سیاسى، ت: حسین شهیدزاده، انتشارات مروارید، ص ۱۲۵ ) با این وصف عیان مى شود که قانون اساسى بریتانیا، حقوق بریتانیایى ها را به رسمیت مى شناخت نه حقوق بشر را و آزادى هاى انگلیسى خصلتى جهانى نداشت. در انقلاب ۱۷۷۹ آمریکا نیز اصولى که براى نیل بدان منازعاتى صورت گرفته بود؛ آزادى و برابرى را کاملاً به رسمیت نمى شناخت. سیاهان همچنان برده ماندند و تساوى حقوق سفیدپوستان نیز در واقع به هیچ وجه سلسله مراتب اجتماعى مبتنى بر ثروت را به مخاطره نینداخت، در ضمن در نخستین قوانین اساسى آنها اصل شرط دارایى براى حق رأى دادن ملحوظ شده بود. انقلابات آمریکا و انگلستان، نمونه هاى انقلاباتى هستند که از تفوق و برترى ثروت در زیر پوشش «آزادى هاى بورژوایى» دفاع مى کنند. انقلاب فرانسه برجسته ترین انقلاب بورژوایى بوده است و به سبب ماهیت دراماتیک مبارزه طبقاتى خود تمامى انقلابات پیشین را تحت الشعاع قرار داده است. این ویژگى ها مدلول سرسختى اشرافیت که سخت به امتیازات فئودالى چسبیده بود و با دادن هر نوع امتیازى مخالف بود از یکسو و مخالفت پرشور توده هاى مردم با هر نوع امتیاز یا تمایز طبقاتى از سوى دیگر، بود. اساساً بورژوازى خواهان سقوط کامل اشرافیت نبود بلکه امتناع اشرافیت از سازش و خطرات ضد انقلاب بود که بورژوازى را به انهدام نظم کهن ناگزیر ساخت. انقلاب فرانسه راه حقیقتاً انقلابى گذار از فئودالیسم به سرمایه دارى را انتخاب کرد. این انقلاب با نابود کردن بقایاى فئودالیسم و با آزاد ساختن دهقانان از قید حقوق اربابى و عشریه کلیسایى و وحدت بخشیدن به تجارت در سطح ملى، شاخص مرحله اى تعیین کننده در تکامل سرمایه دارى بود. سرکوب فئودال ها سبب آزاد شدن تولیدکنندگان مستقیم خرده پا شد و به تفکیک توده هاى دهقانى و قطب بندى آنها بین سرمایه و کار مزدورى انجامید. پس از انقلاب، با گسترش روابط تولیدى کاملاً نوین، سرمایه از قید تحمیلات و تجاوزات فئودالیسم رها شد و نیروى کار به صورت یک واقعیت تجارتى اصیل درآمد و این امر در نهایت خودمختارى تولید سرمایه دارى را چه در بخش کشاورزى و چه در بخش صنایع تضمین کرد. پیروزى بر فئودالیسم و رژیم کهن، با پیدایى سریع روابط اجتماعى نوین همراه نبود. راه رسیدن به سرمایه دارى فرایندى ساده نبود، پیشرفت سرمایه دارى در دوره انقلاب به کندى صورت مى گرفت و صنایع آنقدر رشد نکرده بودند و هنوز سرمایه تجارى تفوق خود را حفظ کرده بود اما انهدام حکومت هاى بزرگ فئودالى و سیستم هاى سنتى کنترل داد و ستد، استقلال شیوه تولید و توزیع سرمایه دارى، یک استحاله کلاسیک انقلابى را تحقق بخشید. انقلاب فرانسه در جهت زیر و رو کردن ساخت هاى اقتصادى و اجتماعى موجود، چارچوب سیاسى رژیم کهن را درهم شکست و بقایاى حکومت محلى کهن را محو کرد و امتیازات محلى و تبعیضات ایالتى را از میان برد. انقلاب فرانسه در عین حال که گامى ضرورى در گذار از فئودالیسم به سرمایه دارى محسوب مى شود در رابطه با دیگر انقلابات مشابه داراى ویژگى هاى خاص خود است. این ویژگى ها به خصوص به ساخت جامعه فرانسه در پایان رژیم کهن مربوط مى شود. انقلاب فرانسه در حالى که به عنوان یک انقلاب آزادیخواهانه و با پافشارى بر حقوق طبیعى دنباله رو انقلاب آمریکا است، برخلاف انقلاب انگلستان داراى موضعى جهانى است. به یقین این سخن توکویل که: چرا اصول و نظرات سیاسى مشابه در ایالات متحده تنها به تغییر دولت منجر مى شود و حال آنکه در فرانسه سقوط کامل یک نظم اجتماعى را به همراه مى آورد ( همان، ص۳۰۴ ) حاکى از عظمت انقلاب فرانسه است. اعلامیه ۱۷۸۹ بدون شک با حرارتى بیش از سلف آمریکایى خود سخن مى گوید و در راه آزادى گامى فراتر مى نهد. انقلاب فرانسه به عنوان یک انقلاب مساوات طلبانه به مراتب از اسلاف خود گام را فراتر گذارد، نه در آمریکا و نه در انگلستان بر روى برابرى تأکید نشده بود زیرا هم اشرافیت و هم بورژوازى براى کسب قدرت نیروهایشان را متحد ساخته بودند اما مقاومت اشرافیت ضدانقلاب و درگیر شدن در جنگ، بورژوازى فرانسه را ناگزیر ساخت که مساوات را به عنوان مسئله اى عمده مطرح کند چرا که این، تنها راه در کنار داشتن مردم بود. گذار اقتصاد فرانسه به سرمایه دارى از طریق یکپارچه کردن صنعت، افزایش و تمرکز مزدبگیران و بیدارى و مشخص کردن آگاهى طبقاتى آنها، بار دیگر اصل تساوى حقوق را در اذهان مردم زنده کرد.

اینک آنچه ویژگى هاى خاص جامعه فرانسه که موجب تمایز و برترى انقلاب ۱۷۸۹ بر سایر انقلابات پیشین اعلام شد عنوان مى شود: در جامعه اشرافى نظام کهن، بر طبق قانون سنتى سه مرتبه از یکدیگر متمایز شده بودند؛ روحانیون و نجبا که از مراتب ممتازه بودند و مرتبه سوم که اکثریت مردم را شامل مى شد. نجبا از اقشارى تشکیل مى شدند که غالباً منافع مختلفى داشتند. نجباى دربارى از نجیب زادگانى بودند که در دربار حضور داشتند و در ورساى زندگى مى کردند و اطرافیان پادشاه را تشکیل مى دادند. نجباى ایالتى که جاه و جلال کمترى داشتند در میان دهقانان زندگى مى کردند. منبع عمده عایدى این نجبا تحمیل عوارض فئودالى بر دهقانان بود. نجباى صاحب جامه از زمانى تشکیل شدند که سلطنت، دستگاه قضایى و تشکیلات ادارى خود را به وجود آورده بود. در رأس این دسته از نجبا، خانواده هاى بزرگ مستشاران پارلمانى قرار داشتند که هدفشان در دست گرفتن کنترل حکومت و شرکت در اداره حکومت بود. این نجبا که از قدرتى بسیار برخوردار بودند سخت به امتیازات خود وابسته بودند و با هرگونه رفرمى که امکان داشت موقعیت آنها را به مخاطره اندازد، مخالفت مى ورزیدند. در پایان سده هجدهم اشرافیت فئودالى دستخوش انحطاط شده بود. نجباى دربارى در ورساى رو به ورشکستگى مى رفتند و نجباى ایالتى به زندگى بى هدف خود در املاکشان ادامه مى دادند. به همین دلیل اشرافیت که زوال خود را نزدیک مى دید، خواستار تحکیم و تاثیر عوارض فئودالى و افزایش سختگیرى شده بود. در سال ۱۷۸۱ به موجب یک فرمان شاهانه، حق احراز مقامات عالیه در قشون منحصراً به نجبا یا کسانى اختصاص داده شده بود که بتوانند مراتب نجابت را به اثبات رسانند. از نظر اقتصادى اشرافیت سعى داشت که نظام ارباب رعیتى را حتى از وضع موجود آن بدتر کند. به موجب فرامین مربوط به تریاژ اربابان بزرگ فئودال یک سوم ملک جامعه روستایى را تصاحب کرده بودند. در این حین پاره اى از نجبا به تدریج به امور بازرگانى طبقات متوسط ابراز علاقه مى کردند و سرمایه خود را در صنعت و به ویژه صنعت آهن به کار مى انداختند. در این گرایش به تجارت، بخشى از نجباى متعلق به قشر بالاى اشرافیت به طبقه متوسط نزدیک و تا حدى در آرمان هاى سیاسى آنها سهیم شدند اما اکثریت وسیع نجباى ایالتى و دربارى راه نجات را تنها در اعلام صریح تر امتیازات خود مى دیدند. این اختلافات و چنددستگى ها در میان اشراف جامعه فرانسه طى مسیر را براى انقلابیون سهل تر مى کرد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد انقلاب کبیر فرانسه


تحقیق در مورد انقلاب کبیر فرانسه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

عنوان تحقیق:

انقلاب کبیر فرانسه

دبیر مربوطه:

جناب آقای تاجی

محقق:

ایمان ضیاییان

کلاس سوم راهنمایی

بهار 90

انقلاب کبیر فرانسه

انقلاب ۱۷۸۹ طلیعه جامعه سرمایه دارى بورژوایى مدرن در تاریخ فرانسه بود. شاخصه اصلى این انقلاب، استقرار موفقیت آمیز وحدت ملى از طریق سقوط رژیم ارباب رعیتى بود. به گفته توکویل هدف اصلى انقلاب عبارت بود از محو آخرین بقایاى قرون وسطى. انقلاب فرانسه نخستین انقلابى نبود که بورژوازى از آن منتفع مى شد، پیش از آن در سده شانزدهم انقلاب هلند، در سده هفدهم دو انقلاب انگلستان و در سده هجدهم انقلاب آمریکا راه را نشان داده بودند. در پایان سده هجدهم بخش اعظم اروپا از جمله فرانسه تحت رژیمى بود که از نظر اجتماعى؛ امتیازات اشرافى و از نظرگاه سیاسى ویژگى آن استبداد بر پایه حق الهى سلطنت بود. در کشورهاى اروپاى مرکزى و شرقى، بورژوازى چنان رشدى نکرده بود که بتواند نفوذ چندانى داشته باشد. اکتشافات جغرافیایى سده هاى پانزدهم و شانزدهم، بهره کشى از مستعمرات و جابه جا شدن داد و ستدهاى دریایى به سوى غرب همه و همه به عقب ماندگى شرایط اجتماعى و اقتصادى این کشورها کمک کرده بود اگرچه انقلاب ۱۶۴۰ انگلستان اقدامى در جهت متروک کردن شیوه حکومت استبدادى بود اما استقرار آزادى سیاسى در انگلستان به هیچ وجه ضربه اى خردکننده بر مبانى سلسله مراتب اجتماعى مبتنى بر ثروت وارد نیاورد. شالوده آزادى هاى انگلیسى را رسوم و سنن شکل داده بودند نه تتبعات فلسفى. برک در کتاب «اندیشه هایى درباره انقلاب فرانسه» که به سال ۱۷۹۰ منتشر شد نوشت: از زمان صدور منشور کبیر تا اعلامیه حقوق مشى همیشگى قانون اساسى، اعلام و بیان آزادى هاى ما بوده است، آزادى هایى که از نیاکان خود به ارث برده ایم و باید براى اخلاف خود به جاى گذاریم. (گائتانا موسکا، تاریخ عقاید و مکاتب سیاسى، ت: حسین شهیدزاده، انتشارات مروارید، ص ۱۲۵ ) با این وصف عیان مى شود که قانون اساسى بریتانیا، حقوق بریتانیایى ها را به رسمیت مى شناخت نه حقوق بشر را و آزادى هاى انگلیسى خصلتى جهانى نداشت. در انقلاب ۱۷۷۹ آمریکا نیز اصولى که براى نیل بدان منازعاتى صورت گرفته بود؛ آزادى و برابرى را کاملاً به رسمیت نمى شناخت. سیاهان همچنان برده ماندند و تساوى حقوق سفیدپوستان نیز در واقع به هیچ وجه سلسله مراتب اجتماعى مبتنى بر ثروت را به مخاطره نینداخت، در ضمن در نخستین قوانین اساسى آنها اصل شرط دارایى براى حق رأى دادن ملحوظ شده بود. انقلابات آمریکا و انگلستان، نمونه هاى انقلاباتى هستند که از تفوق و برترى ثروت در زیر پوشش «آزادى هاى بورژوایى» دفاع مى کنند. انقلاب فرانسه برجسته ترین انقلاب بورژوایى بوده است و به سبب ماهیت دراماتیک مبارزه طبقاتى خود تمامى انقلابات پیشین را تحت الشعاع قرار داده است. این ویژگى ها مدلول سرسختى اشرافیت که سخت به امتیازات فئودالى چسبیده بود و با دادن هر نوع امتیازى مخالف بود از یکسو و مخالفت پرشور توده هاى مردم با هر نوع امتیاز یا تمایز طبقاتى از سوى دیگر، بود. اساساً بورژوازى خواهان سقوط کامل اشرافیت نبود بلکه امتناع اشرافیت از سازش و خطرات ضد انقلاب بود که بورژوازى را به انهدام نظم کهن ناگزیر ساخت. انقلاب فرانسه راه حقیقتاً انقلابى گذار از فئودالیسم به سرمایه دارى را انتخاب کرد. این انقلاب با نابود کردن بقایاى فئودالیسم و با آزاد ساختن دهقانان از قید حقوق اربابى و عشریه کلیسایى و وحدت بخشیدن به تجارت در سطح ملى، شاخص مرحله اى تعیین کننده در تکامل سرمایه دارى بود. سرکوب فئودال ها سبب آزاد شدن تولیدکنندگان مستقیم خرده پا شد و به تفکیک توده هاى دهقانى و قطب بندى آنها بین سرمایه و کار مزدورى انجامید. پس از انقلاب، با گسترش روابط تولیدى کاملاً نوین، سرمایه از قید تحمیلات و تجاوزات فئودالیسم رها شد و نیروى کار به صورت یک واقعیت تجارتى اصیل درآمد و این امر در نهایت خودمختارى تولید سرمایه دارى را چه در بخش کشاورزى و چه در بخش صنایع تضمین کرد. پیروزى بر فئودالیسم و رژیم کهن، با پیدایى سریع روابط اجتماعى نوین همراه نبود. راه رسیدن به سرمایه دارى فرایندى ساده نبود، پیشرفت سرمایه دارى در دوره انقلاب به کندى صورت مى گرفت و صنایع آنقدر رشد نکرده بودند و هنوز سرمایه تجارى تفوق خود را حفظ کرده بود اما انهدام حکومت هاى بزرگ فئودالى و سیستم هاى سنتى کنترل داد و ستد، استقلال شیوه تولید و توزیع سرمایه دارى، یک استحاله کلاسیک انقلابى را تحقق بخشید. انقلاب فرانسه در جهت زیر و رو کردن ساخت هاى اقتصادى و اجتماعى موجود، چارچوب سیاسى رژیم کهن را درهم شکست و بقایاى حکومت محلى کهن را محو کرد و امتیازات محلى و تبعیضات ایالتى را از میان برد. انقلاب فرانسه در عین حال که گامى ضرورى در گذار از فئودالیسم به سرمایه دارى محسوب مى شود در رابطه با دیگر انقلابات مشابه داراى ویژگى هاى خاص خود است. این ویژگى ها به خصوص به ساخت جامعه فرانسه در پایان رژیم کهن مربوط مى شود. انقلاب فرانسه در حالى که به عنوان یک انقلاب آزادیخواهانه و با پافشارى بر حقوق طبیعى دنباله رو انقلاب آمریکا است، برخلاف انقلاب انگلستان داراى موضعى جهانى است. به یقین این سخن توکویل که: چرا اصول و نظرات سیاسى مشابه در ایالات متحده تنها به تغییر دولت منجر مى شود و حال آنکه در فرانسه سقوط کامل یک نظم اجتماعى را به همراه مى آورد ( همان، ص۳۰۴ ) حاکى از عظمت انقلاب فرانسه است. اعلامیه ۱۷۸۹ بدون شک با حرارتى بیش از سلف آمریکایى خود سخن مى گوید و در راه آزادى گامى فراتر مى نهد. انقلاب فرانسه به عنوان یک انقلاب مساوات طلبانه به مراتب از اسلاف خود گام را فراتر گذارد، نه در آمریکا و نه در انگلستان بر روى برابرى تأکید نشده بود زیرا هم اشرافیت و هم بورژوازى براى کسب قدرت نیروهایشان را متحد ساخته بودند اما مقاومت اشرافیت ضدانقلاب و درگیر شدن در جنگ، بورژوازى فرانسه را ناگزیر ساخت که مساوات را به عنوان مسئله اى عمده مطرح کند چرا که این، تنها راه در کنار داشتن مردم بود. گذار اقتصاد فرانسه به سرمایه دارى از طریق یکپارچه کردن صنعت، افزایش و تمرکز مزدبگیران و بیدارى و مشخص کردن آگاهى طبقاتى آنها، بار دیگر اصل تساوى حقوق را در اذهان مردم زنده کرد.

اینک آنچه ویژگى هاى خاص جامعه فرانسه که موجب تمایز و برترى انقلاب ۱۷۸۹ بر سایر انقلابات پیشین اعلام شد عنوان مى شود: در جامعه اشرافى نظام کهن، بر طبق قانون سنتى سه مرتبه از یکدیگر متمایز شده بودند؛ روحانیون و نجبا که از مراتب ممتازه بودند و مرتبه سوم که اکثریت مردم را شامل مى شد. نجبا از اقشارى تشکیل مى شدند که غالباً منافع مختلفى داشتند. نجباى دربارى از نجیب زادگانى بودند که در دربار حضور داشتند و در ورساى زندگى مى کردند و اطرافیان پادشاه را تشکیل مى دادند. نجباى ایالتى که جاه و جلال کمترى داشتند در میان دهقانان زندگى مى کردند. منبع عمده عایدى این نجبا تحمیل عوارض فئودالى بر دهقانان بود. نجباى صاحب جامه از زمانى تشکیل شدند که سلطنت، دستگاه قضایى و تشکیلات ادارى خود را به وجود آورده بود. در رأس این دسته از نجبا، خانواده هاى بزرگ مستشاران پارلمانى قرار داشتند که هدفشان در دست گرفتن کنترل حکومت و شرکت در اداره حکومت بود. این نجبا که از قدرتى بسیار برخوردار بودند سخت به امتیازات خود وابسته بودند و با هرگونه رفرمى که امکان داشت موقعیت آنها را به مخاطره اندازد، مخالفت مى ورزیدند. در پایان سده هجدهم اشرافیت فئودالى دستخوش انحطاط شده بود. نجباى دربارى در ورساى رو به ورشکستگى مى رفتند و نجباى ایالتى به زندگى بى هدف خود در املاکشان ادامه مى دادند. به همین دلیل اشرافیت که زوال خود را نزدیک مى دید، خواستار تحکیم و تاثیر عوارض فئودالى و افزایش سختگیرى شده بود. در سال ۱۷۸۱ به موجب یک فرمان شاهانه، حق احراز مقامات عالیه در قشون منحصراً به نجبا یا کسانى اختصاص داده شده بود که بتوانند مراتب نجابت را به اثبات رسانند. از نظر اقتصادى اشرافیت سعى داشت که نظام ارباب رعیتى را حتى از وضع موجود آن بدتر کند. به موجب فرامین مربوط به تریاژ اربابان بزرگ فئودال یک سوم ملک جامعه روستایى را تصاحب کرده بودند. در این حین پاره اى از نجبا به تدریج به امور بازرگانى طبقات متوسط ابراز علاقه مى کردند و سرمایه خود را در صنعت و به ویژه صنعت آهن به کار مى انداختند. در این گرایش به تجارت، بخشى از نجباى متعلق به قشر بالاى اشرافیت به طبقه متوسط نزدیک و تا حدى در آرمان هاى سیاسى آنها سهیم شدند اما اکثریت وسیع نجباى ایالتى و دربارى راه نجات را تنها در اعلام صریح تر امتیازات خود مى دیدند. این اختلافات و چنددستگى ها در میان اشراف جامعه فرانسه طى مسیر را براى انقلابیون سهل تر مى کرد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد انقلاب کبیر فرانسه