لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
تفاوت بین تمدن و تکنولوژی و فرهنگ
هرسکویتس در تعریف تمدن می نویسد ((تمدن عبارت است از مجموعه ی دانشها ،هنرها ،فنون ،آداب و رسوم تاسیسات نهادهای اجتماعی که در پرتو ابداعات و اختراعات و فعالیتهای افراد و گروههای انسانی طی قرون و اعصار گذشته توسعه و تکامل یافته و در تمتم قسمتهای یک جامعه و یا چند جامعه که با هم ارتباط دارند رایج است مثل تمدن مصر تمدن ایران و هر کدام دارای ویژگیهایی است که به عوامل جغرافیایی ،تاریخی و تکنیکی خاص بستگی دارد.)) (روح الامینی ،1377،ص49)
مارسل موس : تمدن مجموعه ای است به قدر کافی بزرگ از پدیده های شهر نشینی به قدر کافی متنوع و به قدر کافی با اهمیت از نظر کمی و کیفی و معمولا بین چند جامعه مشترک است. (روح الامینی ،1377،صص49-50)
ویل دورانت اندیشه هاو فعالیت های فرهنگی جوامع را وقتی در شمار تمدن به حساب می آورد که شهرنشینی تکامل یافته باشد.وی تمدن را عبارت از نظم اجتماعی می داند که در اثر وجود آن خلاقیت فرهنگی امکان پذیر می شود و جریان پیدا می کند .وی همچنین تمدن را تابع عواملی چند می داند که یا سبب تسریع در حرکت آن می شود و یا آن را از سیر و حرکتی که در پیش دارد باز می دارد و این عوامل به نظر او عبارتند از شرایط معرفه الارضی ،جغرافیایی ،اقتصادی ،زیستی ،روانی ،نظم سیاسی وحدت زبانی و قانون اخلاقی. (روح الامینی ،1377،ص50)
با توجه به تعاریف فوق می توان گفت که هر تمدنی با یک یا چند اندیشه اساسی شکل می گیرد.ممکن است علت شکوفایی تمدنی در عرصه اقتصاد باشد. مثلا تمدن اروپا . تمدن بیشتر به جنبه های مادی و تکنولوژی زندگی انسانها اشاره دارد.که فراتر از قومیت هاست.میراث انسانها در طول تاریخ بشر می باشد.
افرادی مثل ویل دورانت شهرنشینی را لازمه ی تمدن دانسته اند.با رجوع به تقسیم کار دورکیم شاید به این علت که در شهر به دلیل تراکم جمعیت و افزایش نیازها تقسیم کار پیچیده می شود این تقسیم کار در تمام نهادهای بشری مثل اقتصادی ، سیاسی،اجتماعی اتفاق می افتد.و در این حال با راه یافتن تکنولوژی به آن و شکل گیری ابداعات و اختراعات تمدن بروز می کند. عناصر تمدن می تواند نیازهای مادی ساکنانش را برآورده کند.
تمدن، هویت هر جامعه و از نشانههای بارز فرهنگ آن است. شناخت تمدن هر جامعه کمک مینماید تا نسبت به جهان بینی و دیدگاه آن جامعه نسبت به زندگی پی برد.
تمدن ها پدیده هایی پویا هستند که انشعاب می یابند در هم ادغام می شوند .و سر انجام افول می کنند.
تعریف فرهنگ Culture ))
در بین تمامی موجودات زنده انسان تنها موجودی است که دارای فرهنگ است.چون متفکر و ناطق است.
فرهنگ بنا بر دیدگاههای مختلف ، تعاریف گوناگونی دارد..با وجود نقاط مشترک در تعاریف اما باز هم هرکدام از آنها جنبه ای از زندگی انسان را در نظر گرفته اند که برای فرد دیگر آن ممکن است فرهنگ نباشد.
فرهنگ را بیشتر جنبه های معنوی انسان و جامعه و تمدن را به جنبه های مادی اطلاق می کنند.به عبارتی فرهنگ درماست و تمدن درابزار ماست.(رادمنش،1370،ص17)
رالف لینتون فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکاتب می داند که به وسیله اعضای جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و در میان افراد یک جامعه مشترک است.(طباطبایی، 1385،ص1)
هرسکویتس می گوید فرهنگ بنایی است بین تمامی باورها رفتارها واکنشها ارزشها و مقاصدی که شیوه زندگی هر ملا را مشخص می کند و از هر آنچه یک ملت دارد از آنچه می کند و هر آنچه می اندیشد.
با توجه به تعاریف فوق فرهنگ را محصول معنوی مشترک جامعه انسانی می دانند که شامل آداب و رسوم ،رفتارها و عقاید می باشد .و می تواند علت تمایز یک جامعه با جوامع اطرافش شود.فرهنگ می تواند با تعریف دورکیم از واقعیت اجتماعی همخوانی داشته باشد. چون فرهنگ پدیده ای فرافردی است که با از بین رفتن یک انسان از بین نمی رود بلکه به نسل بعدی منتقل می شود.
تمدن از دیدگاه مکاتب انسانشناسی
مکتب تطور گرایی
نظریه پردازان تطورگرایی تمدن را معادل فرهنگ دانسته و در تعریف فرهنگ بین آنهانقاط مشترک وجود دارد.همه آنها فرهنگ را مجموعه ای از عقاید ،آداب و رسوم و...می دانند.به طور کل جنبه معنوی برای فرهنگ در نظر می گیرند.و آن را چیزی می دانند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
َلینتون از اشاعه گراهاست و در مورد تمدن می گوید هر تمدنی خود را به یک بعد خاص مثل بعد فنی ،هنری ،معماری...متمایل کرده و در آن بعد به جلو رفته است. و معتقد است تمدنها همیشه رو به جلو نیستند.
مقایسه فرهنگ و تمدن
1-تمام جوامع دارای تمدن نیستند اما هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که دارای فرهنگ نباشد.
2- بعضی از صاحب نظران در تعریف تمدن فرهنگ را لحاظ کرده اند.و فرهنگ را مبنای تمدن دانسته اند.مثلا رضا داوودی از متفکران ایران می گوید :تمدن صورت خاص زندگی مردم بر مبنای فرهنگ و تفکر است.به عبارت دیگر تمدن مجموعه ی آداب و رسوم و سنن و رفتار و کردار و فنون و صنایعی است که با تعلق به اصول و مبانی است ،نه آنکه بسط و تحول تمدن به خودی خود بتواند موجب تفکر تازه باشد.( منصورنژاد ،1381،ص18 )
و یا کسی مثل اشپنگلر معتقد است که تمدن در بستر زمان شکل می گیرد.
3- بعضی تمدن و فرهنگ را معادل هم می دانند.و تعریف یکسانی از هر دو ارائه داده اند.مثل تایلر که فرهنگ و تمدن را همه ی میراثهای نوع بشری می داند.
4-تمدن و فرهنگ هر دو تحت شرایط محیط جغرافیای شکل می گیرند.مثلا درمصر رود نیل یک عامل مهم در بروز تمدن بود. مراسم برف چال( زن شاهی )در آب اسک آمل زمانی که برف کوه در اردیبهشت در حال آب شدن است انجام می شود.
5-بعضی ها مثل دکتر شریعتی فرق بین تمدن و فرهنگ را این طور گفتند: تمدن مجموعه ی اندوخته ها ،ساخته های معنوی و مادی در طول تاریخ انسان و فرهنگ عبارت است از مجموعه ساخته ها و اندوخته های مادی و معنوی یک قوم یا نژاد خاص در طول تاریخ.
شریعتی به نظر می رسد محدوده جغرافیایی را علت تفاوت تمدن و فرهنگ می داند.مثلا تمدن ایرانی که شامل نژادها و قومیت های مختلفی همچون لر ،کرد ،فارس... می باشد که دارای فرهنگهای مختلف و متفاوت از هم هستند اما تنها یک قوم در متمدن شدن ایران نقش نداشت بلکه همه باهم در به اوج رسیدن و متمدن شدن ایران نقش داشتند .
منابع
رادمنش،عزت الله،سبکهای تاریخی و نظریه های نژادی ،انتشارات کویر ،1370
روح الامینی،محمود،زمینه ی فرهنگ شناسی ، انتشارات مهدی ،1377
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
جامعه شناسی و اقتصاد و فرهنگ در ایران امروز
فهرست
فصل اول
فرهنگ: تعریف فرهنگ / فرهنگ و جامعه / ارتباط نمادی / هنجارهای فرهنگی / فرهنگ آرمانی و فرهنگ دولتی / سازمان فرهنگ / قومپرستی / شخصیت و قومپرستی / آثار قومپرستی / نسبیت فرهنگ / ضربه ی فرهنگی / دگرگونی فرهنگی / واپس ماندگی فرهنگی / فرهنگ پذیری / سرچشمهی دگرگونی فرهنگی و اجتماعی / دگرگونی در محیط طبیعی / دگرگونیهای جمعیتی / نیازهای تشخیص داده نشده
فصل دوم
ویژگیها، روندها و چالشهای تولید فرهنگ
ویژگیها / روندهای فرهنگی موجود / چالشها /
فصل سوم
توسعهی فرهنگی، سیاستگذاری فرهنگی
تلقی ها / ضرورتها / سیاستگذاریهای فرهنگی / واقعیات، مشکلات و انتقادات
فصل چهارم
فرهنگ جهانی و فرهنگی ملی
چشم انداز کلی / دو فرایند همراه گرایی و واگرایی / تلویزیونهای ماهواره ای و هویت فرهنگی
فصل پنجم
فرهنگی سیاسی
مفهوم فرهنگ سیاسی / مطالعه ی فرهنگ سیاسی ایران / فرهنگ سیاسی امروز ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فرهنگ خشونت و راه های نفی آن
چکیده:
مبارزه با اشکال مختلف خشونت طلبی, توسل به زور و آسیب رسانی به دیگران از جمله دغدغه های اساسی جوامع در عصر کنونی است. شناخت و تحلیل علمی و مستدل فرهنگ خشونت و کشف راه های تخفیف آن شاید در حاکم ساختن فرهنگ آرامش و صلح در آینده مفید و راهگشا باشد. در این مقاله موضوع حساسیت به خشونت و شدت آن معرفی شده و ابزارهای کاهش یا افزایش آن مانند مهارتهای زندگی و باورهای ماوراءالطبیعی بررسی می شوند. در پایان و پس از نگاهی مختصر به رابطه خشونت و زنان چندین توصیه برای نفی فرهنگ خشونت ارایه می شود.
حساسیت به خشونت و شدت آن
توانایی تشخیص شدت خشونت و میزان حساسیت انسان ها به آن وابسته به زمینه است. در واقع تجارب زندگی و شرایط زیستی انسان نقش مهمی در نوع نگاه به خشونت ایفاء می کند. یک فرد تاریخی- باستانی را تصور کنید که در یک قبیله زندگی کرده و از دوران کودکی تا بلوغ به طور مستمر شاهد جنگ, خونریزی, اجساد قطعه قطعه شده و دیگر مظاهرخشونت بوده است. نگاه چنین فردی به خشونت در مقایسه با یک فرد بالغ که در جوامع شهرنشین کنونی زندگی می کند و شاید تا آخر عمر هیچگاه تجربه لمس و مشاهده عینی خشونت را نداشته باشد, قطعا متفاوت خواهد بود. بریدن سر, بینی و زبان, کور کردن چشم, دوختن دهان, کندن پوست, آتش زدن, قطع دست و پا, دار زدن و دیگر اشکال شدید خشونت آنگونه که امروزه در نظر ما هولناک جلوه می کنند در زمان های گذشته و در نظر اجداد ما وحشتناک و حساسیت برانگیز نبوده اند. زندگی در زمینه های اجتماعی مملو از خشونت و عادی شدن آن منجر به کاهش سطح حساسیت مردم و در نتیجه افزایش شدت خشونت خواهد شد. از این روست که هنگام آموزش افرادی که بنابر الزامات شغلی باید حساسیت آنها به خشونت کاهش یابد از انواع مختلف روشهای عادی سازی خشونت مانند بریدن سر حیوانات, مشاهده خونریزی های عمدی خود یا همکاران, مشاهده اجساد متلاشی شده و همچنین لمس مجازی و مستمر صحنه های خشن استفاده می شود.
یکی از دلایل ظهور جنبش های مبارزه با اشکال مختلف خشونت افزایش حساسیت مردم و همچنین افزایش شدت آن در ذهن افرادی است که به خاطر سبک جدید حیات اجتماعی, خشونت و آسیب رسانی به دیگران را پدیده ای عادی نمی بینند. چنین مفهومی در رواج بیشتر خشونت کلامی نیز تاثیر گذار است. رواج و عادی بودن بسیاری از خشونت های کلامی در بین گروههای مختلف اجتماعی گاهی اوقات به گونه ای است که سطح حساسیت به صفر رسیده و در نتیجه اعضای چنین گروه هایی خشونت های کلامی را اصلا به رسمیت نمی شناسد.
با توجه به موارد فوق باید گفت که هرچه مظاهر خشونت در بافت جامعه کاهش یابد, از یک سو حساسیت مردم به خشونت طلبی افزایش یافته و از سوی دیگر رواج و عادی شدن مجدد اشکال مختلف آن دشوار می شود. مخالفت مردم شهرهای بزرگ ایران بویژه تهران با شلاق زدن, دارزدن و سنگسار کردن افراد در ملاء عام و همچنین مخالفت با تنبیه بدنی دانش آموزان در سالهای اخیر, که حمایت های قاطعانه سازمان های بین المللی هوادار حقوق بشر را نیز به همراه داشت, گام های مثبتی است که بی شک حذف مظاهر مختلف خشونت از بافت جامعه و همچنین افزایش حساسیت مردم به خشونت طلبی را در پی خواهد داشت.
خشونت و مهارت های زندگی
بسیاری از افراد اخلاق گرا مایلند که حتی الامکان برای هرگونه رفتار پرخاشجویانه, تهاجمی و خشونت آمیز انگیزه ای مشخص بیابند و ریشه های آن را درعقده های روانی- سادیستی جستجو کنند, اما باید اذعان کرد که برخی رفتار های خشونت آمیزانسان ها صرفا به خاطر فقدان مهارت های زندگی از جمله مهارت حل مساله ظهور می یابند. شتابزدگی و تمایل روانشناختی به حل سریع مساله موجب می شود که توسل به خشونت به عنوان راه حلی که سریع به جواب می رسد مطلوبیت پیدا کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مقدمه
فرهنگ مفهوم پیچیده ایست که تعاریف متعدد و متنوعی از آن داده شده است. برای مدتها "فرهنگ" به مجموعه ای از فعالیت های فکری و هنری محدود می شد. و سپس تعریف نسبتا جامع و تا حدی دقیق از فرهنگ ارائه شد اما، با وجود این تعریف صرفا به جنبه های معنوی مساله پرداخته شده بود.
" فرهنگ ابتدایی" فرهنگ را "مجموعه پیچیده ای تعریف می کند که متضمن دانش، اعتقادات، هنرها، اخلاق، قوانین آداب و رسوم و کلیه توانایی ها و قابلیت ها و عادات مکتسبه است که انسان به عنوان عضوی از یک جامعه تحصیل می نماید."
اما به دنبال تشکیل کنفرانس جهانی فرهنگ و توسعه در مکزیکوسیتی در سال 1982 در رابطه با سیاست های فرهنگی و اعلام دهه جهانی توسعه فرهنگ از سال 1988 تا 1997 از طرف سازمان ملل مفهوم " فرهنگ" تغییر یافت. بنا به توصیه کنفرانس مزبور فرهنگ را باید در مفهوم گسترده و به منزله بافتی پیچیده و با روابطی متقابل در نظر گرفت که مجموعه ای از سنتها و دانشها و نیز شکلهای متفاوت بیان و تحقق فرد در بطن جامعه استوار است. به عبارت دقیق تر،طبق تعریف این کنفرانس فرهنگ عبارت از:
"مجموع کامل مشخصه های ممیزه روحی، مادی، فکری و عاطفی است که یک جامعه یا گروه اجتماعی را مشخص می کند. نه تنها شامل هنرها بلکه شامل اشکال زندگی، حقوق اساسی انسانی، نظامهای ارزش، سنتها و اعتقادها نیز می شود."
با ویژگی هایی که تعریف فوق برای فرهنگ جامعه یا گروه اجتماعی تعیین می کند دیگر نمی توان فرهنگ را بعد فرعی یا تزئینی توسعه تلقی کرد، بلکه فرهنگ عنصر ضروری جامعه به شمار آمده و در رابطه کلی با توسعه، نیروی درونی جامعه محسوب می شود. و می توان گفت: فرهنگ مجموعه بسیار پیچیده و گسترده ای است که انسان در جریان تکامل اجتماعی و تاریخی پدید می آورد. فرهنگ هر جامعه سطح ترقی تکنولوژی، تولید، آموزش، علم، خبر و ادبیات دوره خاصی از تحول اجتماعی را نشان می دهد.
فرهنگ ملی
فرهنگ ملی هر سرزمینی، دارای خصوصیات و ویژگی های خاصی آن سرزمین است که تحت عناصر تاریخی، جغرافیایی، مذهبی، عقیدتی و کلیه آن خصوصیاتی که رنگ و بوی خاصی دارد و به آن ملت هویتی متفاوت از دیگران می دهد، شکل می یابد.
فرهنگ ملی از پایه های استقلال ملی است و بر مردم آن جامعه است که از فرهنگ خود همانند سرزمین خود، دفاع می کند. در طراحی برنامه های توسعه آنچه اهمیت دارد، توجه به هویت های ملی است. هیچ الگوی توسعه وارداتی را نمی توان به کار برد، مگر آنکه با ویژگی های محلی، منطقه ای و ملی هماهنگی داشته باشد، و اساسا نمی توان هیچ الگویی را تحمیل کرد.
توسعه واقعی بدون توجه به بعد فرهنگی ملی و احترام به هویت فرهنگی ملت ها تحقق نخواهد یافت. همانطور که ریموند شاسله می گوید:
"تاکید بر هویت فرهنگ (ملی)، شرط لازم حاکمیت و استقلال و شکوفایی تواناییهای فردی و توسعه هماهنگ جوامع است اقدامی است رهایی بخش، اسلحه ایست برای مبارزه در جهت نیل به استقلال واقعی، تاکید بر حفظ هویت فرهنگی یا رد هر گونه تقلید (برون گرایی) و کنار گذاردن شیوه های فکری و عملی از سنتها، تاریخ و ارزشهای اخلاقی و حفظ میراث نیاکان بدون سنت گرایی، گذشته گرایی، بی تحرکی و انزواست هویت فرهنگی درارتباط و تماس با سنتها و ارزشهای ملل دیگر نو و غنی می شود، و امکان تعالی و شکوفایی انسان را افزایش می دهد."
بنابر این تعریف، توسعه و حفظ فرآوردهای فرهنگی منطقه ای و ملی ضرورت تام دارد، چرا که فرآوردهای فرهنگی مطمئن ترین ضامن توسعه مستقل است، هویت فرهنگی را تقویت می کند و قوه خلاقیت و آگاهی مردم را نسبت به میراث فرهنگی افزایش می دهد.
در واقع سرتاسر این گستره بزرگ، کشور ما ایران را کران تا کران، فرهنگ ها و پاره فرهنگ های رنگارنگ تشکیل داده، که طی سده ها و هزاره های گذشته آداب و رسوم، باورها و سنت های آنها، تاثیرات و تاثرات ژرف و گسترده ای را از هم پذیرفته اند و بافت ظریف و یکسان آن، تجلی وحدت در کثرت را معنی بخشیده است.
در این راستا مراکز آموزشی کشور بویژه وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش عالی و موسسات فرهنگی و هنری کشور می بایست رسالت خطیر تقویت فرهنگ ها و پاره فرهنگ ها را در جای جای میهن اسلامی ایران با یک برنامه ریزی منسجم و دراز مدت در کنار دروس آکادمیک، مطابق با واقعیت های عینی کشور به انجام برسانند. ناگفته پیداست، آموزش مشترک ملی، همراه با شناخت فرهنگ اقوام ایرانی، نه تنها مایه تداوم وحدت این مرز و بوم کهن می شود، بلکه درخت تناور فرهنگ و تمدن ایران را پربارتر از همیشه خواهد کرد.
و توجه به اهدافی مانند آنچه که در ذیل آمده، محققا می تواند موجب گسترش و توسعه فرهنگ ملی اسلامی و غنی کشور ما ایران، در سطح جهان گردد:
-- گسترش و تقویت مناسبات فرهنگی با ملل و اقوام مختلف به ویژه کشورهای مسلمان به منظور مبادلات فرهنگی و عرضه صحیح فرهنگ و تمدن ایران اسلامی.
-- تنظیم و تقویت مناسبات فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها و سازمانهای فرهنگی جهان.
-- تبیین تحولات معنوی، فکری و اجتماعی و تحولات ناشی از انقلاب اسلامی ایران.
-- تقویت و تعمیق زمینه های بحث و گفتگو با مجامع و علماء ادیان الهی.
-- سیاست گذاری و هماهنگی کلیه فعالیت های فرهنگی و تبلیغی در خارج از کشور.
-- انجام مطالعات و تحقیقات فرهنگی بین المللی و حمایت از پژوهشهای اسلامی و ایرانی بویژه در زمینه شناخت ادیان، فرق، فرهنگ ملل و ساختار جریانهای فرهنگی در جوامع مختلف.
-- شناخت جمعیت ها، انجمن ها و شخصیت های فرهنگی و مذهبی جهان.
-- برگزاری گردهمائیها، جشنواره ها و نمایشگاههای فرهنگی و تبلیغی و مراسم عمومی در خارج از کشور.
-- اشاعه و گسترش زبان و ادبیات فارسی و تقویت کرسیهای زبان فارسی و ایران شناسی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فرهنگ چیست ؟
فرهنگ چیست ؟همیشه نامش را شنیده ایم ، اما براستی به چه معناست ؟ بیائیم به زبان خودمان معنایش کنیم . فرهنگ ما همان نحوه زندگی من و توست . همه آنچه بطور روزمره بکار می بریم و استفاده می کنیم یا دور می اندازیم و طرد می کنیم .شما چطور می اندیشید و چه ارزش هایی را محترم می شمرید ؟ همه آنها ، معرف فرهنگ شما هستند. چرا که فرهنگ هر ملتی نمایانگر تمام وجود و هستی اوست . سلیقه اش در انتخاب کالاها ، نوع پوششی که می پسندد یا دشمن می دارد ، هنرهایی که بدان عشق می ورزد ، شعر و ادبیات و فیلم و تئاتری که دوست دارد ، نگاه فلسفی ای که به جهان می اندازد ، دین و آئینی که بدان پایبند است ، همه و همه در دایره فرهنگ قرار دارند .حتی دلهره ها و اضطراباتی که ما را در برگرفته است ، نگرانی هایی که احساس می کنیم ، ترس ها ، احساس شکست ها ، مقاومت های نهفته در درون ، حس بغض و کینه و خشم ، یا امید و دلخوشی و آرامش ، تمام این موارد نمادهایی از فرهنگ هر ملتی محسوب می گردد .پس فرهنگ نحوه بودن ماست ؛ همه آنچه که هستیم . اگر چنین است ، پس چرا نگران تهاجم فرهنگی هستیم ؟چون فرهنگ دیگران ، یا همان نحوه زندگی و پوشش و ارزش های دیگران ، می خواهد خود را آنچنان به ما تحمیل کند که ما خود را فراموش کنیم .شرایطی ایجاد شده است که ما را به رها کردن زندگی و باورهای خودمان سوق می دهد . کسانی از دیگر فرهنگ ها و ملت های دیگر ، تلاش می کنند تا ما و بسیاری دیگر از مردمان جهان ، از همه یا بسیاری از آنچه هستند ، دست بردارند و رو به سوی کالاها ، ارزش ها ، هنرها و همه چیز جهان غرب کنند . پس چه باید کرد ؟ باید به هر آنچه می خواهم یا نمی خواهم بیاندیشم . باید در همه اندیشه ها و باور ها و ارزش های خود بنگرم تا ببینم که نکند از روی تقلید صرف یا حتی بی هیچ تأملی راهی را در پیش گرفته ام . باید در همه زوایای وجود خویش اندیشید .باید فرهنگ گذشتگان و تاریخ نیاکان خویش را به نظاره نشست تا حاصل دست رنج ایشان را به بهایی اندک به حراج نگذاریم . باید ......و بیاندیشیم و میراث خویش را بنگریم و تحفه های بجا مانده از هزاره های این تمدن دیرین را قدر بدانیم . تعریف فرهنگ در رشته های دانشگاهی توضیحات دیگری از فرهنگ آنچه شما می پرسید :در این بخش ما سؤالاتی را که بینندگان و خوانندگان ما مطرح می کنند ، بصورت مستقیم ذکر می کنیم . اگر دوست دارید سؤالتان را همه ببینند ، برایمان بفرستید . ذکر کنید که سؤال شما با اسم خودتان با بدون ذکر اسم نمایش داده شود .ما تنها سؤالاتی را که حاوی توهین باشند و یا خارج از چارچوب های ************* *****ی بیان شده باشند ، ویرایش خواهیم نمود . هر چه شما نظر بدهید :اینجا محل گفتن شما و شنیدن ماست . این بار شما در مورد هر چیز فرهنگی و هر بحثی از دنیای فرهنگ اظهار نظر می کنید و ما گوش فرا می دهیم . بقیه هم نظرات شما را خواهند دید و نکاتی را خواهند گفت . برایمان بفرستید و از اندیشه خود دفاع کنید . تجربه خوبی است . یک بار هم که شده زیر بار حرف بقیه نروید و دیدگاه خودتان را بیان کنید . منتظریم .طبیعی است که چارچوب های ************* *****ی رعایت خواهد شد و متون حاوی توهین به اشخاص ویرایش خواهد شد .