انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

فرهنگ ایمنی 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

ایمنی‌ فنی‌ و بهداشت‌ کار

مبحث‌ اول‌ ـ کلیات‌

 ماده‌ 85ـ  برای‌ صیانت‌ نیروی‌ انسانی‌ و منابع‌ مادی‌ کشور رعایت‌ دستورالعملهایی‌ که‌ از طریق‌ شورایعالی‌ حفاظت‌ فنی‌ (جهت‌ تأمین‌  حفاظت‌ فنی‌) و وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌   (جهت‌ جلوگیری‌ از بیماریهای‌ حرفه‌ای‌ و تأمین‌ بهداشت‌ کار و کارگر و محیط‌ کار) تدوین‌ می‌شود، برای‌ کلیه‌ کارگاهها، کارفرمایان‌، کارگران‌ و کارآموزان‌ الزامی‌ است‌.

 تبصره‌ـ  کارگاههای‌ خانوادگی‌ نیز مشمول‌ مقررات‌ این‌ فصل‌ بوده‌ و مکلف‌ به‌ رعایت‌ اصول‌ فنی‌ و بهداشت‌ کار می‌باشند.

 ماده‌ 86ـ  شورایعالی‌ حفاظت‌ فنی‌ مسؤول‌ تهیه‌ موازین‌ و آئین‌نامه‌های‌ حفاظت‌ فنی‌  می‌باشد و از اعضا ذیل‌ تشکیل‌ می‌گردد:

 1ـ وزیر کار و امور اجتماعی‌ یا معاون‌ او که‌ رئیس‌ شورا خواهد بود

 2ـ معاون‌ وزارت‌ صنایع‌

 3ـ معاون‌ وزارت‌ صنایع‌ سنگین‌

 4ـ معاون‌ وزارت‌ کشاورزی‌

 5ـ معاون‌ وزارت‌ نفت‌

 6ـ معاون‌ وزارت‌ معادن‌ و فلزات‌

 7ـ معاون‌ وزارت‌ جهاد سازندگی‌

 8ـ رئیس‌ سازمان‌ حفاظت‌ محیط‌زیست‌

 9ـ دو نفر از استادان‌ با تجربه‌ دانشگاه‌ در رشته‌های‌ فنی‌

 10ـ دو نفر از مدیران‌ صنایع‌

 11ـ دو نفر از نمایندگان‌ کارگران‌

 12ـ مدیر کل‌ بازرسی‌ کار وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ که‌ دبیر شورا خواهد بود.

 تبصره‌ 1ـ  پیشنهادات‌ شورا به‌ تصویب‌ وزیر کار و امور اجتماعی‌ رسیده‌ و شورا در صورت‌ لزوم‌ می‌تواند برای‌ تهیه‌ طرح‌ آئین‌نامه‌های‌ مربوط‌ به‌ حفاظت‌ فنی‌ کارگران‌ در محیط‌ کار و انجام‌ سایر وظایف‌ مربوط‌ به‌ شورا، کمیته‌های‌ تخصصی‌ مرکب‌ از کارشناسان‌ تشکیل‌ دهد.

تبصره‌ 2ـ  آئین‌نامه‌ داخلی‌ شورا با پیشنهاد شورایعالی‌ حفاظت‌ فنی‌ به‌ تصویب‌ وزیر کار و امور اجتماعی‌ خواهد رسید.

 تبصره‌ 3ـ  انتخاب‌ اساتید دانشگاه‌، نمایندگان‌ کارگران‌ و نمایندگان‌ مدیران‌ صنایع‌ مطابق‌ دستورالعملی‌ خواهد بود که‌ توسط‌ شورایعالی‌ حفاظت‌ فنی‌ تهیه‌ و به‌ تصویب‌ وزیر کار و امور اجتماعی‌ خواهد رسید.

 ماده‌ 87ـ  اشخاص‌ حقیقی‌ و حقوقی‌ که‌ بخواهند کارگاه‌ جدیدی‌ احداث‌ نمایند و یا کارگاههای‌ موجود را توسعه‌ دهند، مکلفند بدواً برنامه‌ کار و نقشه‌های‌ ساختمانی‌ و طرحهای‌ مورد نظر را از لحاظ‌ پیش‌بینی‌ در امر حفاظت‌ فنی‌ و بهداشت‌ کار، برای‌ اظهارنظر و تأیید به‌ وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ ارسال‌ دارند. وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ موظف‌ است‌ نظرات‌ خود را ظرف‌ مدت‌ یک‌ماه‌ اعلام‌ نماید. بهره‌برداری‌ از کارگاههای‌ مزبور منوط‌ به‌ رعایت‌ مقررات‌ حفاظتی‌ و بهداشتی‌ خواهد بود.

 ماده‌ 88ـ  اشخاص‌ حقیقی‌ یا حقوقی‌ که‌ به‌ ساخت‌ یا ورود و عرضه‌ ماشین‌ می‌پردازند مکلف‌ به‌ رعایت‌ موارد ایمنی‌ و حفاظتی‌ مناسب‌ می‌باشند.

 ماده‌ 89ـ  کارفرمایان‌ مکلفند پیش‌ از بهره‌برداری‌ از ماشینها، دستگاهها، ابزار و لوازمی‌ که‌ آزمایش‌ آنها مطابق‌ آئین‌نامه‌های‌ مصوب‌ شورایعالی‌ حفاظت‌ فنی‌ ضروری‌ شناخته‌ شده‌ است‌ آزمایشهای‌ لازم‌ را توسط‌ آزمایشگاهها و مراکز مورد تأیید شورایعالی‌ حفاظت‌ فنی‌ انجام‌ داده‌ و مدارک‌ مربوطه‌ را حفظ‌ و یک‌ نسخه‌ از آنها را برای‌ اطلاع‌ به‌ وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ ارسال‌ نمایند.

 ماده‌ 90ـ  کلیه‌ اشخاص‌ حقیقی‌ یا حقوقی‌ که‌ بخواهند لوازم‌ حفاظت‌ فنی‌ و بهداشتی‌ را وارد یا تولید کنند، باید مشخصات‌ وسایل‌ را حسب‌ مورد همراه‌ با نمونه‌های‌ آن‌ به‌ وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ و وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ ارسال‌ دارند و پس‌ از تأیید، به‌ ساخت‌ یا وارد کردن‌ این‌ وسایل‌ اقدام‌ نمایند.

 ماده‌ 91ـ  کارفرمایان‌ و مسوولان‌  کلیه‌ واحدهای‌ موضوع‌ ماده‌ 85 این‌ قانون‌ مکلفند براساس‌ مصوبات‌ شورای‌ عالی‌ حفاظت‌ فنی‌ برای‌ تأمین‌  حفاظت‌ و سلامت‌ و بهداشت‌ کارگران‌ در محیط‌ کار، وسایل‌ و امکانات‌ لازم‌ را تهیه‌ و در اختیار آنان‌ قرار داده‌ و چگونگی‌ کاربرد وسایل‌ فوقالذکر را به‌ آنان‌ بیاموزند و در خصوص‌ رعایت‌ مقررات‌ حفاظتی‌ و بهداشتی‌ نظارت‌ نمایند. افراد مذکور نیز ملزم‌ به‌ استفاده‌ و نگهداری‌ از وسایل‌ حفاظتی‌ و بهداشتی‌ فردی‌ و اجرای‌ دستورالعملهای‌ مربوط‌ کارگاه‌ می‌باشند.

 ماده‌ 92ـ  کلیه‌ واحدهای‌ موضوع‌ ماده‌ 85 این‌ قانون‌ که‌ شاغلین‌ در آنها به‌ اقتضای‌ نوع‌ کار در معرض‌ بروز بیماریهای‌ ناشی‌ از کار قرار دارند باید برای‌ همه‌ افراد مذکور پرونده‌ پزشکی‌ تشکیل‌ دهند و حداقل‌ سالی‌ یک‌بار توسط‌ مراکز بهداشتی‌ درمانی‌ از آنها معاینه‌ و آزمایشهای‌ لازم‌ را به‌عمل‌ آورند و نتیجه‌ را در پرونده‌ مربوط‌ ضبط‌ نمایند.

تبصره‌ 1ـ  چنانچه‌ با تشخیص‌ شورای‌ پزشکی‌ نظر داده‌ شود که‌ فرد معاینه‌ شده‌ به‌ بیماری‌ ناشی‌ از کار مبتلا یا در معرض‌ ابتلا باشد کارفرما و مسؤولین‌ مربوطه‌ مکلفند کار او را براساس‌ نظریه‌ شورای‌ پزشکی‌ مذکور بدون‌ کاهش‌ حق‌السعی‌، در قسمت‌ مناسب‌ دیگری‌ تعیین‌ نمایند.

 تبصره‌ 2ـ  در صورت‌ مشاهده‌ چنین‌ بیمارانی‌، وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ مکلف‌ به‌ بازدید و تأیید مجدد شرایط‌ فنی‌ و بهداشت‌ وایمنی‌ محیط‌ کار خواهد بود.

 ماده‌ 93ـ  به‌منظور جلب‌ مشارکت‌ کارگران‌  و نظارت‌ بر حسن‌ اجرای‌ مقررات‌ حفاظتی‌ و بهداشتی‌ در محیط‌ کار  و پیشگیری‌ از حوادث‌ وبیماریها، در کارگاههایی‌ که‌ وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ و وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ ضروری‌ تشخیص‌ دهند کمیتة‌ حفاظت‌ فنی‌ و بهداشت‌ کار تشکیل‌ خواهد شد.

 تبصره‌ 1ـ  کمیته‌ مذکور از افراد متخصص‌ در زمینه‌ حفاظت‌ فنی‌ و بهداشت‌ حرفه‌ای‌ و امور فنی‌ کارگاه‌ تشکیل‌ می‌شود و از بین‌ اعضا، دو نفر شخص‌ واجد شرایطی‌ که‌ مورد تأیید وزارتخانه‌های‌ کار و امور اجتماعی‌ و بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ باشند تعیین‌ می‌گردند که‌ وظیفه‌شان‌ برقراری‌ ارتباط‌ میان‌ کمیته‌ مذکور با کارفرما و وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌  و وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ می‌باشد.

 تبصره‌ 2ـ  نحوه‌ تشکیل‌ و ترکیب‌ اعضا براساس‌ دستورالعملهایی‌ خواهد بود که‌ توسط‌ وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ و وزارت‌ بهداشت‌، درمان‌ و آموزش‌ پزشکی‌ تهیه‌ و ابلاغ‌ خواهد شد.

 ماده‌ 94ـ  در مواردی‌ که‌ یک‌ یا چند نفر از کارگران‌ یا کارکنان‌ واحدهای‌ موضوع‌ ماده‌ 85 این‌ قانون‌ امکان‌ وقوع‌ حادثه‌ یا بیماری‌ ناشی‌ از کار را در کارگاه‌ یا واحد مربوطه‌ پیش‌بینی‌ نمایند می‌توانند مراتب‌ را به‌ کمیته‌ حفاظت‌ فنی‌ و بهداشت‌ کار یا مسؤول‌ حفاظت‌ فنی‌ و بهداشت‌ کار اطلاع‌ دهند و این‌ امر نیز بایستی‌ توسط‌ فرد مطلع‌شده‌ در دفتری‌ که‌ به‌ همین‌ منظور نگهداری‌ می‌شود ثبت‌ گردد.

 تبصره‌ـ  چنانچه‌ کارفرما یا مسؤول‌ واحد، وقوع‌ حادثه‌ یا بیماری‌ ناشی‌ از کار را محقق‌ نداند موظف‌ است‌ در اسرع‌وقت‌ موضوع‌ را همراه‌ با دلایل‌ و نظرات‌ خود به‌ نزدیکترین‌ اداره‌ کار و امور اجتماعی‌ محل‌ اعلام‌ نماید. اداره‌ کار و امور اجتماعی‌ مذکور موظف‌ است‌ در اسرع‌ وقت‌ توسط‌ بازرسین‌ کار به‌ موضوع‌ رسیدگی‌ و اقدام‌ لازم‌ را معمول‌ نماید.

 ماده‌ 95ـ  مسؤولیت‌ اجرای‌ مقررات‌ و ضوابط‌ فنی‌ و بهداشت‌ کار برعهده‌ کارفرما یا مسؤولین‌ واحدهای‌ موضوع‌ ذکر شده‌ در ماده‌ 85 این‌ قانون‌ خواهد بود. هرگاه‌بر اثر عدم‌ رعایت‌ مقررات‌ مذکور از سوی‌ کارفرما یا مسؤولین‌ واحد، حادثه‌ای‌ رخ‌ دهد، شخص‌ کارفرما یا مسؤول‌ مذکور از نظر کیفری‌  و حقوقی‌ و نیز مجازاتهای‌ مندرج‌ در این‌ قانون‌ مسؤول‌ است‌.

تبصره‌ 1ـ  کارفرما یا مسؤولان‌ واحدهای‌ موضوع‌ ماده‌ 85 این‌ قانون‌ موظفند کلیه‌ حوادث‌ ناشی‌ از کار را در دفتر ویژه‌ای‌ که‌ فرم‌ آن‌ از طریق‌ وزارت‌ کار و امور اجتماعی‌ اعلام‌ می‌گردد ثبت‌ و مراتب‌ را سریعاً به‌صورت‌ کتبی‌ به‌ اطلاع‌ اداره‌ کار و امور اجتماعی‌ محل‌ برسانند.

 تبصره‌ 2ـ  چنانچه‌ کارفرما یا مدیران‌ واحدهای‌ موضوع‌ ماده‌ 85 این‌ قانون‌ برای‌ حفاظت‌ فنی‌ و بهداشت‌ کار، وسایل‌ و امکانات‌ لازم‌ را در اختیار کارگر قرار داده‌ باشند و کارگر با وجود آموزشهای‌ لازم‌ و تذکرات‌ قبلی‌ بدون‌ توجه‌ به‌ دستورالعمل‌ و مقررات‌ موجود از آنها استفاده‌ ننماید کارفرما مسئولیتی‌ نخواهد داشت‌. در صورت‌ بروز اختلاف‌، رأی‌ هیأت‌ حل‌ اختلاف‌ نافذ خواهد بود.

مبحث‌ دوم‌ ـ بازرسی‌ کار



خرید و دانلود  فرهنگ ایمنی 13 ص


روش تحقیق ارزیابی فرهنگ نماز و اثرات دنیوی و اخروی آن بر افراد 146 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 145

 

فصل اول :

مبادی تحقیق

فصل اول

1. موضوع تحقیق

2. تعریف مسئله مورد پژوهش

3. فرضیات

4. هدف تحقیق

5. ضرورت تحقیق

6. محدودیتها و مشکلات تحقیق

7. واژه ها و اصطلاحات تحقیق

1. موضوع تحقیق :

ارزیابی فرهنگ نماز و اثرات دنیوی و اخروی آن بر افراد

تعریف مسئله مورد پژوهش :

نماز یک نیاز حقیقی و ضروری انسان است و به میزان ضرورتی که برای فرد و اجتماع دارد دارای فایده ها و ‎آثار نیکوی فردی و جمعی است و به همان نسبت که وجود آن منشأ برکات و خیرات است فقدان آن زیانبار است در آیات قرآنی و روایات اسلامی هم بسیاری از فواید و آثار نیکوی آن مذکور است و هم زیانهای فردی و جمعی ناشی از ترک آن آمده است. نماز حقیقی موجب نجات کلی و همه جانبه است انسان را از آفتها و آسیب ها و فرجام های ناگوار رها می سازد و باب رحمت یزدان را به رویش می گشاید. نماز دیوار بلندی در برابر شیطانهاست و فرد و جامعه نمازگزار را از حمله و آسیب آنان نگاه می دارد این دژ استوار برای آنان بیم آور و نگرانیزا است لیکن تضییع و تخریب دیوار نماز فرو ریختن این حصن حصین شیاطین را امیدوار و گستاخ می سازد و جرأت می دهد که بر اهل نماز یورش برند نماز مصداقی از مصادیق (حبل الله) است و تا وقتی که مسلمانان به ریسمان خدا چنگ زنند متفق و متحدند و از بلای تفرقه در امان می مانند همچنان که نماز ایجاد تواضع و وحدت می کند ترک نماز زمینه ساز تعصب و تفرقه می شود.

نماز ناب نمازی است که با بالاترین درجه از عشق و معرفت و بیشترین خشوع و حضور خوانده شود نمازی که در آن خاطر نمازگزار آنی غافل از خدا و معطوف به دنیا نشود البته این نماز مخصوص انبیاء اوصیاست و مقام والایشان مرهون همین نماز آنان است.

بحث از علل و عوامل بدان خاطر مطرح است که اگر از ریشه و اساس سردربیاوریم در آن زمینه نمی توانیم اقدامی سازنده داشته باشیم از جمله فساد و آلودگی را می توان به دلیل عدم تربیت صحیح، کمبودها و نارساییها، ضعف ایمان واخلاص، عدم پایبندی به یک مکتب پرجاذبه اعتقادی، عدم گرایش به نماز را نام برد از جملا ضررهای ناشی از عدم گرایش به نماز را می توان به صورت موارد زیر نام برد :



خرید و دانلود  روش تحقیق   ارزیابی فرهنگ نماز و اثرات دنیوی و اخروی آن بر افراد 146 ص


مقاله درآمدی بر مفهوم فرهنگ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

درآمدی بر مفهوم فرهنگ

ما در جامعه اسلامی و به خصوص جامعه‌ای فرهنگی زندگی می‌کنیم. توجه به مدیریت فرهنگ و ساماندهی اوضاع فرهنگی کشور دغدغه اصلی رهبر انقلاب، رئیس جمهور، شورای‎عالی انقلاب فرهنگی و بسیاری از نهادهایی هست که در این عرصه خدمت می‎کنند.

ساماندهی وضعیت فرهنگی کشور نیاز به برنامه همه‎ جانبه و به تعبیری به مهندسی دارد. مهندس کسی است که ارتباط بین اجزاء‌ یک سازه را با یکدیگر و با کل سازه بررسی می‎کند و همه را در نقشه سازه محاسبه می‎نماید. اگر بپذیریم فرهنگ، یک سازه با اجزاء‌ متنوع و متکثر می‎باشد، طبیعتاَ باید طی یک نقشه و محاسبات پیچیده ارتباط بین اجزا‌ با هم و با کل سازه فرهنگ بررسی شود. شاید این همان تعبیری است که مقام معظم رهبری از آن تحت عنوان «نقشه مهندسی فرهنگی کشور» نام برده‎اند.

به نظر می‏رسد قدم اول برای تهیه این نقشه شناخت اجزاء‌ و مصالحی است که در این سازه به کار می‎رود. پس باید سعی کنیم فرهنگ را بشناسیم و تعریف نماییم و اجزاء‌ مختلف آن را با هم و با کل فرهنگ به نحو جهت‎داری هماهنگ کنیم. پس مجبور خواهیم بود که فرهنگ را تبیین نماییم.

مفهوم فرهنگ:

در تعریف فرهنگ چنانکه مقام معظم رهبری فرموده‏اند باید سعی شود از افراط و تفریط پرهیز شود. یعنی نه فرهنگ را یک کل باز و گسترده به وسعت جامعه بدانیم که مدیریت پذیر نیست و نه با تعریفی محدود و مضیق آن را سیستمی مکانیکی و بسته بدانیم. نوشتار حاضر سعی دارد با استفاده از تعاریف موجود چارچوبی را برای مفهوم فرهنگ فراهم آورد. از فرهنگ تعاریف مختلفی در کشورهای مختلف وجود دارد.

ریموند ویلیامز در کتاب «کلید واژه‏ها» معتقد است که مفاهیم فرهنگ در 3 نوع کاربرد رایج انعکاس یافته است.

ـ تعاریفی که اشاره به رشد فکری، روحی و زیباشناختی فرد، گروه یا جامعه دارند.

ـ تعاریفی که دربرگیرنده فعالیت‌های ذهنی و هنری و محصولات آنها مثل فیلم، موسیقی و‌ تئأتر است.

ـ تعاریفی که بر مشخص کردن کل راه و رسم زندگی و فعالیت‌ها، باورها و آداب و رسوم تداومی از مردم،‌ یا یک جامعه تأکید دارد.

کروبر و کلوکهون که مردم‏شناس هستند در کتاب خود با عنوان تعریف استنادی از فرهنگ و معانی و مفاهیم آن، تعاریف زیادی از فرهنگ را گردآوری کردند و موفق شدند همه این تعاریف را در 6 درک اصلی از فرهنگ دسته‏بندی نمایند.

1ـ تعایف توصیفی: در این دسته از تعاریف، فرهنگ به مثابه یک مجموعه جامع که زندگی اجتماعی را می‎سازد در نظر گرفته می‎شود. تعریف تیلور در سال 1871 شاید جزء مبنایی‎ترین تعاریف در این درک می‏باشد. تیلور معتقد است که فرهنگ آن کل پیچیده‎ایی است که دانش،‌ باور،‌ هنر، قوانین، اخلاقیات، رسوم و هرگونه قابلیت‎ها و عادات دیگری را که انسان به عنوان عضوی از جامعه فرا می‏گیرد، شامل می‏شود.

2ـ تعاریف تاریخی: این دسته از تعاریف فرهنگ را میراث تاریخی نسل‎ها می‎‏داند که در طول زمان و در فرآیند انتقال از نسلی به نسل دیگر اضافه و تکمیل می‏شود.

3ـ تعاریف هنجاری: این تعاریف نیز خود 2 دسته‎اند. گروهی فرهنگ را شیوه زندگی می‎‏دانند که به الگوهای رفتاری انسان‌ها شکل می‎دهد و گروه دیگر فرهنگ را ارزش‏های مادی و اجتماعی مردم می‏دانند.

4ـ تعاریف روان‏شناختی: در این تعاریف فرهنگ به مثابه حلال مشکلات مردم که ارتباطات آنها را میسر می‎سازد و انسان‌ها می‏توانند به دلیل آن آموزش ببینند یا نیازهای مادی و عاطفی خود را برآورده سازند تلقی می‌گردد.

5ـ تعاریف ساختاری: این تعاریف بیشتر به روابط سازمان یافته و جنبه‎های تفکیک پذیر فرهنگ اشاره دارد و فرهنگ را امری تجریدی می‏داند که با رفتار انضمامی فرق دارد. این تعریف نقطه مقابل تعریف تیلور از فرهنگ است.

6ـ تعاریف ژنتیکی: این تعاریف، فرهنگ را محصول کنش متقابل انسان‌ها و محصول تحولات بین نسلی می‏داند و به تعاریف تاریخی نزدیک است.

 

تأثیر چگونگی تعریف فرهنگ بر برنامه ریزی و سیاستگذاری فرهنگ

ابراهیم فیاض

فرهنگ‌صفت‌ممیزه انسان‌ازغیرانسان‌است‌و همین باعث تمایز وی از دیگر موجودات می‌شود .



خرید و دانلود مقاله درآمدی بر مفهوم فرهنگ


فرهنگ سازی و تغییرات اجتماعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

عنوان

فرهنگ سازی و تغییرات اجتماعی

از مباحث مهمی که در جامعه باید مورد توجه قرارگیرد، توسعه تغییرات اجتماعیی و تغییرات اجتماعی است. با توجه به اینکه درماه خرداد و پانزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) قرارداریم، دیدگاه های حضرت امام را در مورد ضرورت طرح مسئله توسعه و تغییرات اجتماعی، جامعیت مفهوم توسعه و تغییرات اجتماعی اساس توسعه با هم می خوانیم:

در دهه های اخیر، دانشمندان و صاحبنظران مسائل اجتماعی و تغییرات اجتماعیی، توسعه را ضرورتی اجتناب ناپذیر برای کشورهای جهان سوم دانسته اند و رسانه های گروهی این کشورها، آیینه اندیشه های توسعه گردیده است. انعکاس گسترده اندیشه های توسعه، در رسانه های جمعی و مطبوعات ضمن آن که نشان دهنده اهمیت طرح موضوع توسعه است، ضرورت همگانی کردن اندیشه ها را نیز آشکار می سازد. اما همگانی شدن اندیشه های توسعه، درکشورهای جهان سوم می تواند دارای کارکرد مثبت یا منفی باشد، کارکرد مثبت آن، بسیج مردم برای سازندگی است و کارکرد منفی آن، انحراف افکار عمومی و وابستگی و گسیختگی تغییرات اجتماعیی و اجتماعی ناشی از اندیشه ها و نظریه های غیربومی و استعماری ناظر به توسعه می باشد. غالب نظریه های توسعه، در دهه هفتاد میلادی ازطرف دانشمندان غربی و یا وابسته به غرب ارائه شده است، در نتیجه برخی نظریه های توسعه، عقب ماندگی و وابستگی اقتصادی، اجتماعی و تغییرات اجتماعیی کشورهای جهان سوم به آمریکا و چند قطب صنعتی دیگر را به دنبال داشته و گاهی نیز آشکارا ارزشهای معارض با نظام ارزشی جهان سوم را تبلیغ کرده است.

الگوی نوسازی، یعنی اندیشه کسانی که دوگانگی جامعه سنتی و جامعه مدرن را مطرح ساخته اند، نمونه بارز نظریه هایی است که آشکارا در جهت نفی هویت تغییرات اجتماعیی ملت های جهان سوم تلاش می کردند. نظریه دوگانگی جامعه سنتی و مدرن که اصطلاحاً به دیدگاه نوسازی موسوم است، قائل به دگرگونی کامل جامعه سنتی (ماقبل مدرن) به جامعه هایی با انواع فناوری، اجتماع و تغییرات اجتماعی اجتماعی و تغییرات اجتماعی مربوط به آن است. فرض بر این است که تمام جوامع، در مرحله سنتی شبیه به هم بوده اند و بالاخره این جوامع، همان دگرگونی هایی که در غرب اتفاق افتاده است، را از سر خواهندگذراند و به صورت جوامع مدرن درخواهندآمد. و این گذر، ازطریق اشاعه تغییرات اجتماعی، فناوری و نظام ارزش های سرمایه داری و یا گسترش نظام های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از نوع غربی به وجود می آید.

دانیل لرنر، رستو، مک کله لند، رایزمن و کسانی که نظریه خود را مبتنی بر تناقض میان سنت و صنعت مدرن ارائه کرده اند، درنهایت، غربی شدن را تنها راه توسعه قلمداد کرده اند. اما حتی اگر نظریه ها نتیجه تحقیقات و روش های علمی معتبر باشد، باز بیش از آن که موجب توسعه و پیشرفت کشورهای جهان سوم شوند، زنجیره وابستگی جهان سوم به آمریکا را تحکیم و تقویت می نمایند. متأسفانه غیربومی بودن و بیگانگی عالمان علوم اجتماعی و اقتصادی باعث گردیده که مفاهیم و ارزش های غیربومی و بیگانه با نظام ارزشی کشورهای جهان سوم دراین جوامع اشاعه، تبلیغ و درنهایت تحمیل گردد. از این رو کشورهای جهان سوم علاوه بر مشکل توسعه نیافتگی، با مسئله جدیدتری به نام توسعه اندیشه ها و نظریه های غربی و استعماری توسعه مواجه هستند.

برای مقابله با این مشکل، حداقل دو راه را می توان پیشنهاد و دنبال کرد:



خرید و دانلود  فرهنگ سازی و تغییرات اجتماعی


دانلود تحقیق آداب و فرهنگ ایرانیان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آداب و فرهنگ ایرانیان

گزینوفون می‌نویسد: کودکان ایرانی در مدارسشان فنون قضاوت و عدالت و اداره می‌آموزند. معلمان در این مدارس قضایای مختلف را برای شاگردان به‌تمرین می‌گذارند، اتهامات فرضی ازقبیل دزدی و راهزنی و رشوه‌خواری و تقلب‌کاری و تعدی و اموری که معمولاً اتفاق می‌افتد را برضد برخی از دانش‌آموزان مطرح می‌کنند و از دانش‌آموزانِ دیگر می‌خواهند تا دربار? آنها حکم داده مرتکب چنین بزههائی را کیفر دهند. آنها همچنین یاد می‌گیرند که به‌کسانی که اتهام ناروا به‌دیگران می‌زنند نیز کیفر دهند. درنتیج? چنین آموزشهائی کودکانِ ایرانی از سنینِ اولی? عمرشان با بدیها و نیکیها آشنا می‌شوند و می‌کوشند که خودشان را به‌بهترین خصلتها بیارایند و در آینده مرتکب اعمال خلاف نشوند. آنها حتی می‌آموزند که کسی‌که توانِ انجام کار سودمندی برای دیگران دارد ولی از انجامش خودداری می‌ورزد را نیز مجازات کنند؛ زیرا خودداری از انجام کار نیک در عین توانِ انجام آن را ناشکری دربرابر نعمتهای خدا می‌شمارند، و ناشکری را درخور کیفر می‌دانند. این از آن‌رو است که آنها عقیده دارند که انسان ناشکر نسبت به ادای وظیفه‌اش در قبال پدر و مادر و اطرافیان و جامعه و کشورش سستی و اهمال می‌کند؛ و کسی‌که در انجام وظیفه‌اش اهمال کند انسان بی‌شرمی است که ممکن است مرتکب هر کار خلاف اخلاقی بشود. از دیگر آموزشهائی که در این مدارس به‌کودکان داده می‌شود تسلط بر نفس و نظارت بر خویش و نظارت بر کردارهای دیگران، و اطاعت کهتران از مهتران و کاردیدگان است. ایرانیان همچنین به‌کودکان می‌آموزند که چه‌گونه در خورد و نوشْ جانب اعتدال را مراعات کنند؛ به‌همین جهت، دانش‌آموزان نه با مادرانشان که با آموزگارانشان غذا می‌خورند، و این غذا را نیز آنها از خانه‌هایشان با خودشان می‌آورند. کودکان درکنار این آموزشها، تیراندازی و زوبین‌افکنی می‌آموزند. اینها آموزشهائی است که تا سنین 15 و 16 سالگی به‌کودکان و نوجوانان داده می‌شود، و پس از آن آنها وارد دوران جوانی می‌شوند و چیزهائی به‌آنها آموخته می‌شود که مخصوص بزرگسالان است

افلاطون می‌نویسد: بزرگ‌زادگان ایرانی در هفت‌سالگی اسب‌سواری می‌آموزند؛ چهار آموزگارِ فرزانه برای آموزشِ آنها گماشته می‌شوند. خردمندترینِ آموزگار شیوه‌های خداپرستی و امور حکومتگری را از روی اوستا (به‌تعبیر افلاطون: ماگیای زرتشت) به‌آنها آموزش می‌دهد؛ درستکارترین آموزگار به‌آنها می‌آموزد که در هم? زندگی راست‌گو و راست‌کردار باشند؛ خوددارترین آموزگار شیوه‌های حکومت بر خویشتن را به‌آنها می‌آموزد؛ و دلیترین آموزگار به‌آنها می‌آموزد که دلیر و بی‌باک باشندهرودوت در سخن ازخصلتهای ایرانیان می‌نویسد که ایرانیان دروغ را بزرگ‌ترین گناه می‌دانند، و وامداری را ننگ می‌شمارند، و می‌گویند وامداری از این‌رو بد و ناپسند است که کسی‌که بدهکار باشد مجبور می‌شود که دروغ بگوید؛ از این‌رو همواره از ننگِ بدهکار شدن می‌پرهیزند. ایرانیان به‌همسایگان احترام بسیار می‌گزارند، هرچه همسایه نزدیک‌تر باشد بیشتر مورد توجه است و همسایگان دور و دورتر در مراتب پائین‌تری از احترام متقابل قرار دارند. ایرانیان هیچ‌گاه در حضور دیگران آب دهان نمی‌اندارند و این کار را بی‌ادبی به‌دیگران تلقی می‌کنند؛ آنها هیچ‌گاه در حضور دیگران پیشاب نمی‌کنند و این عمل نزد آنها از منهیات مؤکد است. در میگساری تعادل را مراعات می‌کنند و هیچ‌گاه چنان زیاده‌روی نمی‌کنند که مجبور شوند استفراغ کنند یا عقلشان را از دست بدهند. ایرانیان روز تولدشان را بسیار بزرگ می‌شمارند و در آن روز مهمانی و جشن برپا می‌کنند و سفره‌های گوناگون می‌کشند، گاو و گوسفند سرمی‌برند و گوشت آنها را در میان دیگران بخش می‌کنند (خیرات و صدقه می‌دهند). آنها هیچ‌گاه در آبِ رودخانه پیشاب نمی‌کنند و جسم ناپاک در آب جاری نمی‌اندازند؛ و اینها را از آن‌رو که سبب آلوده شدن آب جاری می‌شود گناه می‌شمارند

هرودوت می‌نویسد که ایرانیان معبد نمی‌سازند، برای خدا پیکره و مجسمه نمی‌سازند. آنها خدای آسمان را عبادت می‌کنند و میترا و اَناهیتا‌ و همچنین زمین و آب و آتش را می‌ستایند. آنها حیوانات را در جاهای پاک قربانی می‌کنند و گوشت قربانی را در میان مردم تقسیم می‌کنند و عقیده ندارند که باید چیزی از آن را به‌خدا داد، زیرا می‌گویند که آنچه به‌خدا می‌رسد و خشنودش می‌سازد روح قربانی است نه گوشت او. وقتی می‌خواهند قربانی بدهند حیوان را به‌جائی که فضای باز است می‌برند، آنگا به‌درگاه خدا دعا می‌کنند. در دعاکردن نیز رسم نیست که حسنات را برای شخصِ خود بطلبند، بلکه برای پادشاه و هم? مردم کشور دعا می‌کنند و خودشان را نیز یکی از اینها می‌شمارند

زرتشت می‌گوید: پروردگارا! آنگاه که تو مردم را به‌نیروی مینَویِ خویش آفریدی و قدرت درک و شعور به‌آنها دادی؛ آنگاه که تو جسم را با جان درآمیختی؛ آنگاه که تو کردار و آموزش را پدید آوردی، چنین مقرر کردی که هرکسی برطبق اراد? آزاد خودش تصمیم بگیرد و عمل کند. چنین است که دروغ‌آموز و راست‌آموز، یعنی هم آنکه نمی‌داند و هم آنکه می‌داند، هرکدام برطبق خواستِ درونی و ذهنیتِ خویش به‌بانگ بلند تعلیم می‌دهد و مردم را به‌سوی خویش فرامی‌خوانَد. انسان نیک‌اندیشی که در انتخاب راهش مُرَدَّد است آرمَئیتی معنویتِ راهگشای خویش را به‌او می‌بخشد تا راه درست را برگزیندانسانِ‌ باخردی که خردِ اندیشه‌ورِ خویش را به‌کار می‌گیرد با گفتار و کردارش عدالت‌خواهی و راست‌کرداری و نیک‌اندیشی را گسترش می‌دهد، پروردگارا، چنین کسی بهترین یاورِ تو است.

کسی‌که با رهنمودگیری از خرد مینوی خویش بهترینها را از راه کلامِ آموزند? اندیش? نیک توسط زبانش و از راه کردارِ پارسایانه توسط دستهایش انجام دهد، اهورَمَزدا را که آفریدگارِ عدالت است به‌بهترین وجهی شناخته است.هرکه به‌وسیل? اندیشه و گفتار و کردار نیک با بدی بستیزد تا بدی را از میان بردارد و بدکاران را راهنمائی کند تا از بدی دست بکشند و به‌نیکی بگرایند اراد? اهورَمَزدا را به‌نحو خوشنودگرانه‌ئی تحقق بخشیده است.

کسی که راه راستی و خوشبختی ابدی یعنی راهی که به سوی جایگاه اهورَمَزدا رهنمون باشد را در زندگیش در این جهانِ مادی به‌ما نشان دهد به‌بهترین و برترین خوشی خواهد رسید. پرودگارا! چنین کسی همچون تو پاک و آگاه و دانا استیک کاهن بزرگ بابلی دربار? کوروش بزرگ چنین نوشته است:

در ماه نیسان در یازدهمین روز (روز 12 فروردین) که خدای بزرگ بر تختش جلوس داشت... کوروش به‌خاطر باشندگانِ بابل امانِ همگانی اعلان کرد.... او دستور داد دیوارِ شهر ساخته شود. خودش برای این‌کار پیش‌قدم شد و بیل و کلنگ و سطل آب برداشت و شروع به ساختنِ دیوار شهر کرد.... پیکره‌های خدایانِ بابل، هم زن‌خدا هم مردخدا، همه را به‌جاهای خودشان برگرداند. اینها خدایانی بودند که سالها بود از نشیمن‌گاهشان دور کرده شده بودند. او با این کارش آرامش و سکون را به‌خدایان برگرداند. مردمی که ضعیف شده بودند به‌دستور او دوباره جان گرفتند، زیرا پیشترها نانشان را از آنها گرفته بودند و او نانهایشان را به‌ایشان بازگرداند.... اکنون به‌هم? مردم بابل روحی? نشاط و شادی داده شده است. آنها مثل زندانیانی‌اند که درهای زندانشان گشوده شده باشد. به‌کسانی‌که در اثر فشارها در محاصره بودند آزادی برگشته است. هم? مردم از اینکه او (یعنی کوروش) شاه است خشنودند.

کاهن بزرگ مصر دربار? داریوش بزرگ چنین نوشته است:

شاهنشاه داریوش، شاهِ هم? کشورهای بیگانه، شاه مصر عُلیا و سُفلی وقتی در شوش بود به‌من فرمان داد که به‌مصر برگردم و تأسیسات حیات‌بخش پزشکی مصر را نوسازی کنم. ... آن‌گونه که شاهنشاه فرمان داده بود مأموران شاهنشاه مرا از این‌زمین به‌آن زمین بردند تا به مصر رساندند. هرچه شاهنشاه دستور داده بود را انجام دادم. کارمندان را به‌خدمت گرفتم همه از خاندانهای سرشناس نه از مردم عادی. آنها را زیر دستِ کاردانان و استادان گماشتم تا پیش? پزشکی فراگیرند. فرمان شاهنشاه چنین بود که باید همه چیزهای شایسته و بایسته به‌آنها تحویل داده شود تا پیش? خود را به‌خوبی انجام دهند. من هرچه لازم بود و هر ابزاری که پیشترها در کتابها مقرر شده بود را در اختیار آنها گذاشتم. شاهنشاه چنین دستور داده بود، زیرا به‌فضیلت این علم واقف بود. او می‌خواست که بیماران شفا یابند. او اراده کرده بود که ذکر خدایان را جاوید سازد، معابد را آباد بدارد، جشنها و اعیاد دینی با شکوه بسیار برگزار شود

از ویژگیهای فرهنگ ایرانی آن بود که هیچ انسانی دارای تقدس شمرده نمی‌شد، بلکه تقدس خاص خدا و ایَزدان و فضایل ملکوتیِ هفتگانه بود که ضمن سخن از زرتشت شاختیم. به همین سبب بوده که در تمام دوران هخامنشی و پارتی و ساسانی هیچ زیارتگاهی برای هیچ انسانی، نه برای مغان و نه آتَروَنان و نه هیربدان، ساخته نشد. و از همین‌رو است که واژه‌هائی معادل «عصمت» و همچنین «زیارت» به مفهوم مذهبیش (زیارت به‌مفهومی که ما پس از مسلمانی‌مان شناخته‌ایم) در زبان ایرانی ساخته نشده است. و از آنجائی که در فرهنگ ایرانی هیچ انسانی در هر مقامی که باشد دارای تقدس و عصمت نیست، عقیده به اینکه انسان بتواند واسطه و شفیع میان انسان و خدا شود نیز در فرهنگ ایرانی وجود نداشت. زرتشت نیز واسط? میان انسانها و خدا شمرده نمی‌شد بلکه آموزگاری بود که نیک‌بودن و نیک‌زیستن را به انسانها آموخته بود. انبیای قوم سامی هم در حیاتشان و هم همیشه پس از مرگشان واسطه‌های میان خدا و مریدان خویش شمرده می‌شدند، و مریدانشان به‌انداز? فرمانهائی که برای انبیاء و جانشینانِ انبیاء می‌بردند و به‌اندازه‌ئی که به معبد خدمت می‌کردند و ثمر? تلاش و کارشان را به عنوان زکات و صدقات به متولیان معبد می‌دادند انتظار داشتند که انبیاء و رهبران دینشان در زندگی‌شان و حتی پس از مرگشان برایشان نزد خدایشان وساطت کنند (شفیع بشوند) تا خدا از خطاهایشان درگذرد؛ یعنی مردگان نیز واسطه میان انسان و خدا بودند. اما در دین ایرانی هیچ‌گاه چنین باوری دربار? انسانهای زنده و مرده شکل نگرفت.

از دیگر ویژگی فرهنگ ایرانی آن بود که هیچ‌کدام از عیدهای ایرانی با برگزاری مراسم برای هیچ انسانی در ارتباط نبود بلکه هرکدام از عیدها (نوروزِ کوچک که اکنون نوروز گوئیم، نوروز بزرگ که اکنون سیزده‌ به‌در گوئیم، مهرگان، سده، و جشنی که اکنون چارشنبه سوران گوئیم) مراسمی بود که برای پیوند با طبیعت برگزار می‌شد و مستقیماً با تحولات طبیعی در ارتباط بود. دین ایرانی به‌ شادزیستی بهای بسیار داده بود، و از این‌رو عید ایرانی نه مراسم عبادی بلکه سور و سرود و رقص دسته‌جمعی بود و جشنهایش مراسم شادی و سور و ستایش زیبایی‌ها بود. در فرهنگ ایرانی نه برای بزرگداشت انسانها حتی زرتشت مراسم دینی برگزار می‌شد و نه برای هیچ‌کدام از شخصیتهای دیگر. این از آن‌رو بود که ایرانی برای هیچ انسانی تقدس و عصمت قائل نبود تا به‌خاطرش مراسم دینی برپا کند. ایرانی برای طبیعت جشن برپا می‌کرد و همراه با طبیعت ابراز شادی و سرور می‌نمود.

نماز نیز در دین ایرانی نه همچون نمازِ ادیان سامی ستایش پیامبرشاه و انسانهای مدعیِ‌ نمایندگیِ خدا و ستایش اعضای خانواد? پیامبرشاه، و نه دعا و تضرع و ابراز خواری و ذلت در حضور خدا به‌خاطر جلب ترحم خدای جبّار، بلکه ستایش ارزشها و پدیده‌های سومند بود که جلوه‌های عینیِ رحمت آفریدگار شمرده می‌شدند. به‌عبارتِ دیگر، نماز در دین ایرانی مجموعه‌ئی از سرودهای ستایشِ ارزشها و پدیده‌هائی بود که در خدمت سعادت بشر بودند؛ و در میان اینها سپنتَ?‌مَنیو و وهومنَ? و اَرتَ? از مقام والائی برخوردار بودند و در نمازها بیشتر از همه مورد ستایش قرار می‌گرفتند، به‌علاوه مهر و ناهید و باران و آبِ جاری و کشتزار و زمینِ بارور و ستورانِ سودمند و مادران و زنان ستایش می‌شدند؛ و این‌را در گفتار زرتشت دیدیم. به‌عبارت دیگر، آنچه نماز در دین ایرانی را تشکیل می‌داد سرود تلقین به‌خود برای همسان شدن با هم? آفریدگان سودمند و خدمت‌رسان به بشریت بود. این نیایشها به‌انسان می‌آموزد که هر فردی چنانچه از این فضایل پیروی کند و اینها را در درون خویشتن بپرورد و خودیشتن را با آنها همسان سازد خواهد توانست که به‌بلندترین مرحله از تکامل انسانی رسیده خداگونه شود، و در این‌باره هیچ تفاوتی میان انسانها وجود ندارد.

دربار? نظام طبقاتی دوران ساسانی در کتاب مینوی خرد چنین می‌خوانیم:

حکیم از خِرَدِ مینوی پرسید: تکلیف معین و مشخص و متمایز فقیهان و ارتشتاران و کشاورزان چیست؟خرد مینوی پاسخ داد: تکلیف فقیهان آن است که دین خدا را نگهبانی کنند، عبادات را به شایستگی برگزار کنند، خداشناسی را به مردم یاد بدهند، مردم را با گفتار و کردار نیک آشنا کنند، راه سعادت جاویدان اخری را به مردم نشان بدهند و مردم را از نیتج? بدکرداری که بدبختی اخروی در پی دارد بیاگانند.

تکلیف ارتشتاران آن است که جلو دشمنان کشور را بگیرند، از مرزهای کشور پاسداری و نگهبانی کنند، و امنیت و آرامش را برای مردم کشور تأمین کنند.

و تکلیف کشاورزان آن است که زمین را با کار و فعالیت آباد کنند و برای مردم جهان ثروت و خوشی و شادی بیاورند.حکیم از خرد مینوی پرسید: تکلیف پیشه‌وران چیست؟

خرد مینوی گفت: تکلیف پیشه‌وران آن است که به‌کاری که در آن تخصص ندارند دست نزنند، و کارهائی که در آنها تخصص دارند را به‌بهترین وجهی انجام دهند، و در قبال کارهائی که انجام می‌دهند مزد درخور دریافت کنند. کسی که کاری انجام می‌دهد که در آن تخصص ندارد آن کار را خراب می‌کند و کارش بی‌ثمر می‌ماند. چنین کسی کاری که انجام می‌دهد چونکه نمی‌تواند به‌شایستگی انجام دهد کارش به‌مثاب? نوعی گناهکاری است



خرید و دانلود دانلود تحقیق آداب و فرهنگ ایرانیان