لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
دانشگاه شهید بهشتی
عنوان : از بازار تا خانه
( تحلیی موردی در بررسی سلسله مراتب فضای شهری از بازار تبریز تا محله ویجویه)
درس : تاریخ شهر ایرانی
استاد: سرکار خانم دکتر اهدی
ارائه : نسیم دریایی
تابستان 86
چکیده :
آنچه در فضاهای شهری امروزه عمیقاً نادیده گرفته شده است آماده کردن فرد برای مواجهه با فضاهای جدید در شهر است. مفاهیمی چون به استقبال رفتن در یک فضا، اجازه خواستن برای ورود به یک فضای شهری، تغییرات حالت حسی فرد برای تغییر حس مکانی و فضایی و در آغوش کشیده شدن توسط فضاهای شهری که در آن زندگی می کنیم، امروزه از یادها رفته اند. اما با بررسی و تجربه کردن این حس ها به صورت عینی شاید بتوان این مفاهیم را نهادینه کرد. در این پژوهش این بررسی در یکی از قدیمی ترین محلات یک شهر سنتی با پیشینه تاریخی انجام گرفته است در این مقاله حاضر برای تحلیلی دقیق تر تحقیق موردی در محله ویجویه تبریز بر روی سلسله مراتب فضایی صورت گرفته . بی شک انتخاب این محله به دلیل آن است که تغییرات فراوانی در طی زمان بر آن حادث نشده است و آنچه از تغییر احساس در گذر از عرصه های عمومی تاخصوصی یک شهر انتظار داریم را در مقابل چشمانتان به تصویر می کشد.
توصیف های این فضا از بررسی ها و تجربه های مکانی عینی و ذهنی در دو بعد نقشه و سه بعد حضور در فضا نتیجه شده است که به انضمام مقاله فیلم ای از محله پیوست شده است.
فهرست مطالب
مقدمه :
اهداف انتخاب موضوع
عرصه های حرکت های اجتماعی
مختصری در مورد موقعیت جغرافیای و تاریخچه شهر تبریز
بافت تاریخی تبریز
موقعیت محله ویجویه در شهر تبریز
فضاهای شهری محله ویجویه
نحوه ارتباط محله ویجویه با فضاهای عمومی شهری
سلسله مراتب فضائی براساس تعلق فضائی
سلسله مراتب فضائی براساس محصوریت فضا
استقبال در سلسله مراتب فضائی
نتیجه
فهرست منابع و مدارک
مقدمه :
اهداف انتخاب موضوع:
آنچه در فضاهای شهری امروزه به شدت مشهود است عدم رعایت آنچه احساسات انسان را برمی انگیزاند می باشد. به نظر می رسد پیوستگی چندجانبه فضاهای محله ای در شهرهای قدیمی این حس را در شهروند ایجاد می کند که تمام این فضاها کاملاً متعلق به خود اوست و فرد در حرکت از خصوصی ترین عرصه زندگی خود تا عمومی ترین اجتماع انسانی در شهر هیچگونه احساس استقلال و گسستگی از مایملک خود ندارد. این هدفی است که مقاله در پی اثبات آن است. احساسی که معنای واقعی عبارت (شهرماخانه ماست) را در وجود او به وسیله ساخت فضائی عینی و در عین حال ذهنی نهادینه کرده است. او در این فضاها خود را مسئول می داند. مسئولیتی که وادارش می کند آن را سالم نگاه دارد از آسیب حفظ کند. زیبائی اش را افزایش دهد، در جهت رشد و اعتلایش بکوشد و تمام اعضای ساکن در آن را دوست بدارد و در قبال زندگی تمامی آنها احساس مسئولیت کند.
در فضاهای شهری امروزه ما این مفهوم وجود ندارد. هنگامی که یک فرد از خانه و مقرر همیشگی خود بیرون می آید به محض بستن در پشت سرخودش گویا از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
پیشگفتار
معماری ، فرآیند آگاهانه سازماندهی ، برنامه ریزی و ایجاد تغییراتی در محیط است و در عین فرآیند خلاق پاسخگویی به وضعیت در عین تمرکز بر معانی است. این فرآیند ، شامل سازماندهی فیزیکی محیط ، منظر ، فضاها و طراحی مکان هاست. محیط و منظر ها بیان لحظه ای هزاران عامل بوم شناختی ، فن شناختی ، فرهنگی و حسی هستند که با گذشت زمان ، در پاسخگویی به طیف وسیعی از عوامل گوناگون تکامل پیدا می کند.
شهرها روز به روز گسترده تر می شوند و به تبع آن طبیعت در حال کوچک تر شدن است ، روز به روز مرز میان عناصر طبیعی و مصنوعی در حال از بین رفتن و محو شدن است. در این میان ما برای آگاهی از وجود خود به طور کلی ، نیاز زیادی به احساس کردن مکان داریم. مکان ها ساختارهایی ذهنی هستند که با تعامل پویای صحنه ها ، تجربیات و وضعیت حسی و روانی بیننده ، در ذهن او شکل می گیرند. احساس مکان، بخشی از احساس اجتماع است ، که در آن رابطه دو جانبه ای میان مکان و گروهی از افراد برقرار است .
این مقاله فرصتی است برای بررسی این موضوع که آیا می توان روش هایی را در طراحی محیط اتخاذ کرد تا برای افزایش کیفیت تجربی بشر به فرآیند مکان سازی در محیط توجه کند. از اینرو ابتدا به بررسی مختصر فضا و مکان می پردازیم ، سپس به عناصر اصلی شکل دهنده فضاهای باز پرداخته و در انتها برخی عوامل موثر بر ایجاد حس مکان را در فضاهای باز مورد توجه قرار خواهیم داد.
فضا ، حرکت ، حادثه
برنارد چومی عقیده دارد سه آیتمِ اساسیِ "فضا"، "حرکت" و "حادثه" شکل دهنده تمامی سازماندهی های معماری و در مقیاسی فراتر، شهرسازی هستند و "تدابیر" معمارانه می توانند با تغییر دادن هر یک از این سه آیتم، موقعیت های معمارانه منحصر به فردی بیافرینند. به سبب وجود همین سه آیتم، کالبدهای یکسان در قالب های زمانی و مکانیِ گوناگون، دارای کارکرد های مختلفی می گردند.
"حرکت" و "حادثه" دو آیتمِ کاملا وابسته و غیر مستقل هستند. این بدان معنی است که وجود این دو به حضور انسان ها در کالبد معماری وابسته است. در واقع چگونگی عکس العمل انسان در یک مکان، شکل های گوناگونی از حرکت، حادثه و فضا را به وجود می آورد.
در این جا مقصود از "حرکت"، حضور و فعالیت انسان در فضاهای معماری است. همچنین منظور از "حادثه" آن دسته از اتفاقاتی است که بر اثر "حرکت" و فعالیت های انسانی بروز می کنند. این حوادث ریشه در آداب و رسوم، فرهنگ ها، زبان ها، گرایشات سیاسی، اعتقادات مذهبی و بسیاری متغییرهای دیگر دارد. حوادث نیز در نحوه شکل گیریِ فضاها نقش عمده ای را بازی می کنند و عاملی اصلی در فرم بخشی به کیفیات فضایی هستند.
انسان با شروع حرکت در کالبد معماری، به کالبدِ خنثی و عملکردِ از پیش تعیین شده از سوی طراح، تجاوز می کند و گاها کاربر عملکرد فضا یا کالبد آن را مطابق نیاز خود تغییر می دهد. این مسئله، واقعیتی است که نمی تواند پنهان شود. بخصوص با قدم گذاردن به قرن بیست و یکم و آغاز قرنی بحرانی، به سبب بروز اتفاقات بسیار زیاد و متنوع، این مسئله نمودی بیش از پیش خواهد داشت.
با پذیرش این حقیقت که معماری همواره با این سه آیتم شکل می گیرد، می توان گفت که "فضا"های ایجاد شده توسط "حرکات" و "حوادثِ انسانی" به طور کلی در سه قالب اصلی جای می گیرند که عبارتند از:
فضای بی تفاوتی : حالتی است که حرکت انسان و بروز حادثه نمی تواند فضایی تاثیر گذار بر ذهن انسان بر جای گذارد. انسان و کالبد معماری به دلیل ایجاد فضایی بی تفاوت، تاثیری بر یکدیگر نمی گذارند. معمولا این کالبدها فاقد خاطرات انسانی هستند همانند انبار ها و ...
فضای تنش : بدترین حالتِ رابطه بین انسان و کالبد معماری است. در این حالت تضادی شدید بین کارکردهای انسانی و کالبد معماری به وجود می آید. این حالت مشابه حالتی است که مقداری آب 100 درجه در ظرفی یخ زده ریخته شود! مثل سلول انفرادی یا زندان.
فضای تعامل : رابطه ایجاد شده در این کیفیت فضایی، همانند معامله ای پا یا پای می باشد. در این حالت، حرکت و حادثه به نحوی شکل دهنده کالبد معماری هستند که تاثیراتی بر ذهن انسان گذارده شود، که این فضاها دارای ویژگی مکانیت هستند ، به عنوان مثال پارک ها.
فضا به هر فردی پیامهای جداگانه ای را منتقل می کند ؛ چراکه هریک از ما دنیا را به طریق خاصی می بیند و هر یک از ما مفهومی نسبتا متفاوت را به یک مکان خاص نسبت می دهیم ، اگرچه معمولا این مفاهیم بی ارتباط با یکدیگر نیستند.
مکان ، حس مکان ، روح مکان
"مکان به مفهوم واقعی کلمه ... فضایی است که ویژگی های مشخصی دارد"
مکانیت یعنی ویژگی هایی که موجب می شوند یک موقعیت مکانی خاص اثری را بر ذهن بگذارد ، تصویری که بعد از آنکه چشم به سوی وضعیت دیگری چرخید ، هنوز در ذهن باقی مانده باشد و بی مکانی وقتی بوجود می آید که موقعیتی نتواند تاثیر با دوامی در ذهن ایجاد کند. مکان ترکیبی از جایگاه ، زمینه ، تجارب پیشین و حالت ذهنی و احساسی است. هر محلی ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد و نقش معمار خلاق و مسؤل شناسایی و استفاده از این عناصر محلی در پروسه طراحی است. نوربرگ شولتز عقیده دارد که معماری یعنی تجسم بخشیدن به روح مکان و معمار وظیفه دارد فضاهایی خلق کند که دارای معنی باشند ... جایی که انسان بتواند در آن موقعیت و جهت خود را مشخص کرده ، با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند. مکان با تجربیات گذشته ما بستگی پیدا کرده ، یا به آنها اشاره می کند و یا تلویحا آن را بیان می کند و در واقع ادراک ما از مکان ، واکنش ذهنی نسبت به الگوهایی است که با قرار گرفتن در آن مکان در ذهن ما بیدار می شود.
عواملی که روح مکان را بوجود می آورند عبارتند از ظواهر محیط طبیعی موجود ( فرم زمین و توپوگرافی ، پوشش گیاهی ، اقلیم ، آب ، خاک و ... ) ظواهر تاریخی و واکنش های انسان در برابر محیط ( پل ها ، قلعه ها و بناهایی که بر فراز کوه ها یا در دل جنگل ها بنا شده اند و ...) ، عوامل فرهنگی و فعالیت های انسانی و همین طور عوامل روانشناختی و زیبایی شناخنی. کریستوفر الکساندر در کتاب معماری و راز جاودانگی این روح مکان را در یک رابطه متقابل بین شکل طبیعی ، شکل ساخته دست انسان و الگوهای حیات ساکنین مکان جستجو می کند و آن را حاصل تأثیر این عوامل بر هم می داند.
حس مکان تا حد زیادی بستگی به میزان پیوستگی سیستم های زیربنایی با سیستم های طبیعی و انسانی دارد. اگر عناصر واقع در یک فضا پیوستگی لازم را به یکدیگر نداشته باشند ، فضا ناهنجار به نظر می رسد ، از نظر بصری فاقد انسجام و آشفته جلوه می کند ، ایجاد احساس سر در گمی می کند و فاقد مکانیت خواهد بود. حس مکان هم وابسته به فضا است و هم تابع زمان ، یعنی با حرکت در طول زمان و تغییر در صحنه ، در حالات احساسی فرد هم تغییر بوجود می آید. مثل عبور از یک خیابان پرازدحام ، رسیدن به حیاط سرسبز خانه ، سپس عبور از یک راهرو طولانی و با ارتفاع کم و در نهایت رسیدن به یک نشیمن دلباز رو به دریا.
علاوه بر پیوستگی و انسجام، حس یک مکان باید با کاربری مورد نظر نیز مطابقت داشته باشد و یک فضا را می توان به صورت زمینه ای تعریف کرد که با هدف ترغیب یا حمایت از رفتارهای انسانی خاصی ترتیب داده شده است ، مانند فضاهای مذهبی و آئینی ، فضاهای اداری ، فضاهای تجاری و ... ؛ پس اگر این زمینه رفتاری در جهت کاربری مورد نظر قرار داشته باشد ، فضا مناسب و موفق است و اگر با زمینه فیزیکی و فرهنگی خود ارتباط ضعیفی داشته باشد به نظر نا مناسب ، اتفاقی و ناپایدار خواهد آمد.
عناصر اصلی تشکیل منظر
به طور اجمالی به مطالعه مفاهیم فضا و مکان و خصوصیات هریک پرداخته شد ، حال عوامل موثر بر ایجاد مکانیت در یک فضای باز بررسی می گردد ، از اینرو ابتدا به عناصر اصلی تشکیل دهنده منظر و سپس برخی متغییرهای مؤثر در شکل گیری یک مکان خواهیم پرداخت.گاهی الگوهای موجود در خود سایت می توانند قوی ترین تاثیرات را بر طرح نهایی بگذارند. با مهارت و قضاوت درست ، جنبه های غیر متجانس محیط را می توان حفظ کرد و بهبود بخشید. می توان گفت طراحی محیط حاصل گرد آمدن تاثیرات مختلف و غالبا متقابلی است که کل ترکیب یافته را می سازند و در نتیجه ، تجربه را پر معنی تر ، مفهوم را تشدید و فضا را زنده می کنند. یک بخش از این تاثیرات ، شامل محیط فیزیکی محیط و منظر می شوند که می توان آن ها را به عنوان عناصر اصلی تشکیل یک منظر به حساب آورد. این عوامل عبارتند از : زمین ، آب و گیاه.
زمین
عوامل بوم شناختی که در طول زمان اثر کرده اند ، بیان های محیط و منظر هر ناحیه را بوجود آورده اند که هر یک عملکرد و تاثیر متفاوتی را بوجود می آورند. ملاحظات بسیاری در مورد طراحی در یک زمین با توجه به ویژگی های آن زمین وجود دارد. بعضی از آن ها عبارتند از فرم زمین ، شیب ، ویژگی های زهکشی و ...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سمینار شماره 2
عنوان:
مفهوم فضای شهری
درس:
تاریخ شهر ایرانی
استاد:
سرکار خانم دکتر اهری
ارائه:
نسیم دریائی
جلسه پانزدهم (بهار 86)
تعریف فضا
فضا یک مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر می کند و ما را در تمام طول زندگی احاطه کرده است. فضا می تواند چنان نازک و وسیع به نظر آید که احساس وجود بعد از بین برود و یا چنان مملو از وجود سه بعدی باشد که به هر چیزی در حیطه خود مفهومی خاص بخشد. فضای سه بعدی قابلیت جالب توجهی در بالا بردن کیفیت زندگی ما دارد. فضا به محیط زیست اطراف ما احساس راحتی و امنیت می بخشد.
از میان تعاریف مورد بحث طراحی شهری توافقی کلی وجود دارد بر اینکه موضوع طراحی شهری مربوط به فضاهای بین ساختمانها است. با یک دید دقیق تر می توان بیان داشت که موضوع طراحی شهری کار بر روی پیاده روها، خیابانها، منظرسازی، یا دیگر نواحی است که در میان ساختمانها قرار گرفته اند.
طراح بایستی به کیفیات معمارانه نمای ساختمانها و چگونگی ایجاد احساس فضای سه بعدی توجه کند. این مسئله موضوع را از معماری منظرسازی به طراحی شهری متوجه می سازد.
انسان و فضای معماری
مفهوم فضای ساخته شده یا فضای کالبدی به معنای کلیه شکلهای کالبدی قابل لمسی که انسان ها به وجود می آورند و یا تغییر شکلهایی که در همین زمینه اعمال می کنند، یک مفصل بین فضای کالبدی – طبیعی و فضای زیستی انسانها تعریف شود. این فضا نقطه شروع انسان برای شناخت محیط است.
فضا: عنصر اصلی معماری
معماری در همه اعصار با روشنایی فضا، چند زمانی فضا، خلوص فضا، سبکی و سنگینی فضا، تنوع فضا، چند ارزشی بودن فضا، غنای فضا و این قبیل مفاهیم درگیر بوده است.
در یونان و بطور کلی در عهد باستان دو نوع تعریف برای فضا مبتنی بر دو گرایش فکری قابل بررسی است:
1. تعریف افلاطونی که فضا را همانند یک هستی ثابت و از بین نرفتنی می بیند که هر چه بوجود آید، داخل این فضا جای دارد.
2. تعریف ارسطویی که فضا را به عنوان Topos یا مکان بیان میکند و آن را جزئی از فضای کلی تر می داند که با محدوده حجمی که آن را در خود جای داده است، تطابق دارد.
تعریف افلاطون موفقیت بیشتری از تعریف ارسطو در طول تاریخ پیدا کرد و در دوره رنسانس با تعاریف نیوتن تکمیل شد و به مفهوم فضای سه بعدی ومطلق و متشکل از زمان و کالبدهایی که آن را پر میکنند، درآمد.
مفهوم فضا در تئوری معماری
سه نوع مفهوم متفاوت از فضای معماری به طور متمادی شکل گرفته است:
1- اولین مفهوم فضای معماری، توجه به فضای خارجی ساختمانها، ترکیب احجام ساختمان های مختلف با یکدیگر، جلوه گر ساختن قدرت احجام و تأثیر و تأثر آنها بر یکدیگر بوده است. معماری مصر و یونان که ظاهراً هر دو از حجم سرچشمه می گرفتند، نمود این مفهوم از فضا بودند. در معماری تندیس و از این تمدنها، فضاهای داخلی نقشی ثانوی داشته و به آنها چندان توجهی نمی شده است.
2- دومین مفهوم فضای معماری که در گنبد پانتئون رم در آغاز قرن دوم میلادی، به منصه ظهور رسید، توجه به فضای داخلی ساختمانهاست. در معماری رومی، معماری به فضاسازی تبدیل گردید و برای اولین بار برای کاربری های گوناگون، فضاهای متفاوت در نظر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
در بیشتر نمونهها و فضای اشغال شده به وسیله افراد گونه دو دقیقاً مشابه با فضای اشغال شده به وسیله گونه یک نمیباشد. برای مثال، گونههای دو ممکن است بزرگتر باشد و درخواست غذایی بیشتری داشته باشند برای همین ما به یک عامل متغیر از افراد گونه دو برای یک معادل هم ارز با افراد گونه یک نیاز داریم. برای این وضعیت رقابتی ما در نظر میگیریم:
جایی است که عامل رقابت برای گونه دوم سریعتر از گونه اول است. البته یک فرض بسیار ساده است، در حالی که مراحلی که در همه شرایط رقابتی از نظر تراکم وجود دارد یک عامل متغیر بین رقابت کنندگان است. پس معادله رقابت برای گونه یک را داریم:
این معادله ریاضی در نمودار سادهای توضیح داده شده است. دو نمونه آخری نشان میدهد: همه فضا برای گونه (1) هنگامی استفاده شده که افرادی از گونه یک هستند یا هنگامی که افرادی از گونه دو هستند. این دو نمونه انتهایی به وسیله خطی مورب در شکل 1. 13 نشان داده شده است. افراد گونه یک درون این خط از نظر اندازه افزایش مییابند تا تمام خط اُریب را به دست آورند. در حالی که همه نقاط برابر نشان داده شده است. ما میتوانیم مراحلی را در نظر گرفته و به بحث در مورد خطوط گونه دو پاسخ دهیم. ما بخشی از فضای را داریم که به وسیله افراد پر شده است همچنین به وسیله افراد . دوباره باید را در شرایطی برابر از معکوس کنیم و خواهیم داشت:
شکل 1. 13 تغییرات اندازه جمعیت گونه یک هنگام رقابت با گونه دو. جمعیت در مساحت نوک تیز از نظر اندازه افزایش مییابد و در تمام نقاط نمودار ثابت خواهد شد. جایی است که فاکتور متغیر برای گونه یک نسبت به گونه دو سریع تر اتفاق میافتد، معادله رقابت برای گونه دوم :
شکل 2. 13 نمودار این معادله را برای شرایط ثابت یعنی هنگامی که صفر است را نشان میدهد حال دو گونه را با هم قرار میدهیم. نتیجه این رقابت چه چیزی میشود. تنها سه چیز ممکن است:
دو گونه همزیست میشوند.
گونه یک حذف خواهد شد.
گونه دو حذف خواهد شد.
ما در صورتی گونه یک را خواهیم داشت که فشار زیادی روی گونه دو داشته باشد و برنده خواهد شد و گونه دو منقرض خواهد شد و اگر گونه دو قوی تر باشد پاسخ گونهای دیگر است. در شرایطی که گونهها اثرات قوی روی هم داشته باشند، هم زیست میشوند.
پس ما میتوانیم ارزیابی ریاضیاتی داشته باشیم.
این میتواند به وسیله اشکال بالا انجام شود. شکل 3. 13 نشان میدهد چهار پیکربندی هندسی وجود دارد. در هر یک از اینها مسیر بردارها خلاصه شده است و نتایج به وسیله هاشورهای افقی و عمودی نشان داده شده است. گونه یک در مساحت هاشور خورده افقی و گونه دو در مساحت هاشور خورده عمودی افزایش یافته است. تعدادی از اصول برای نگهداری این عقاید وجود دارد.
اول : دو گونه میتوانند برابر نباشند تا جایی که منحنیها همدیگر را قطع کنند، بنابراین نمونههای یک و دو میتوانند ثابت نباشند و گونههای اول در افزایش منطقه تواناتر هستند در حالی که گونههای دوم باید کاهش یابند.
دوم: اگر خطوط اُریب قطع شوند، نقطه تعادل به وسیله تقاطع با دیگر نقاط پایدار یا نقطه غیر پایدار نشان داده میشود. اگر نقاط به سمت هم حرکت کنند پایدار و اگر از هم دور شوند ناپایدار میشوند. در نمونه چهار، نقطهای که خطوط هم را قطع میکنند ناپایدار است. زیرا به علت برخی اختلالات جزئی، جمعیتها به آرامی به سمت پایین حرکت میکنند و منطقه هاشور زده افقی را به دست میآورند و در حالی که میتواند افزایش یابد اما کاهش مییابد و در نتیجه گونه یک به پایداری میرسد. مشابهاً حرکت کمی به سمت بالا پایداری گونه دو، در را رهبری میکند، اکولوژیستها طرحهایی از رقابت در واکنشهای متقابل را شرح دادند بین گیاهان چند ساله، این مدلها در حالی که متفاوت از هم به نظر میرسیدند، اساساً مشابه هم بودند و میتوانستند تئوری رقابت را به طور متناوب نشان دهند. در این گیاهان تغییرات در تعدادشان بود و بین دانههای کاشته شده ارتباط برقرار کردیم.
رقابت در هر ارگانیسم یک مسئله ورودی – خروجی دارد:
میزان ورودی
و در پایان فصل رشد :
میزان خروجی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 187
فضای سبز
مقدمه
افزایش جمعیت شهرها باعث بالا رفتن ارزش زمین و در نتیجه استفاده حداکثر از زمین جهت ساختمان سازی شده است. این مسأله متأسفانه نمای شهرها را به مجموعه ای از سنگ و بتن تبدیل کرده است. تراکم جمعیت به همراه ایجاد آلودگیهای مختلف منجر به پیدایش و افزایش بیماریهای قلبی و تنفسی می شود. علاوه بر اینها، ابتلا به بیماری روحی و روانی هزینه ای است که انسان در ازای دور شدن از طبیعت می پردازد. در این شرایط فضای سبز شهری می تواند عاملی راهگشا در تعدیل آلودگی هوا (از طریق جذب آلاینده های هوا)، بالا بردن رطوبت نسبی هوا، کاهش آلودگی صوتی (به عنوان لایه اکوستیک) و ایجاد زیبایی بصری نقش داشته، محیط دلنشینی را در کنار محیطهای کار و زندگی برای شهروندان فراهم آورد.
فضای سبز فراشهری نیز با ایجاد پارکها و شکل دادن مناطق گردشگری و منظره سازی محوطه های ویژه می تواند نقش موثری در جاذبه های گردشگری و اقتصاد شهرها داشته باشد.در ذیل به ذکر خلاصه ای از اقدامهای انجام شده در راستای تأسیس این رشته و اهمیت آن می پردازیم:
تعریف و هدف
بر اساس نیاز کشور به تربیت نیروی متخصص فضای سبز جهت برنامه ریزی، طراحی، احداث، نگهداری و مدیریت فضای سبز شهری و فراشهری (نظیر کمربند سبز و پارکهای جنگلی) شورای عالی برنامه ریزی در سال 72 در دویست و شصت و یکمین جلسه خود تأسیس رشته مهندسی فضای سبز را تصویب نمود.
این رشته ابتدا در دانشگاه تبریز و سپس در دانشگاه تهران (در سال 1379) دانشجو پذیرفت. مواد درسی این رشته شامل دروس عمومی، کشاورزی، معماری و عمران می باشد که دانشجویان در طی یک دوره چهار ساله با تلفیق هنر، فن و علم کارآیی لازم برای حرفه خود را می یابند.
اهمیت و جایگاه در جامعه
امر طراحی و اجرای فضای سبز و همچنین نگهداری و مدیریت آن تاکنون به دست افراد غیر متخصص بوده است. افراد نیمه متخصص نیز با دیدگاه تک بعدی معماری یا باغبانی قادر به حل مشکل فضای سبز و ارتقای آن از نظر کیفی نمی باشند. اهمیت و برتری فارغ التحصیلان مهندسی فضای سبز در این نکته است که توانایی تلفیق علم، فن و هنر را دارند. به عبارت روشن تر، قسمت عمده ای از علوم و فنون کشاورزی نظیر باغبانی، خاک شناسی و آبیاری، علوم پایه نظیر اکولوژی و گیاه شناسی را با هنر طراحی در هم می آمیزند و همین دخالت دادن علوم مختلف در احداث فضای سبز، دانش آموختگان این رشته را منحصر به فرد می کند.
ضعف محاسبات مهندسی در فضاهای سبز تاکنون باعث وارد آمدن زیانهای بی شماری نظیر ضربات ناشی از سرما، گرما، و خشکسالی شده که این مسائل با انتخاب نوع گیاه (که می تواند علاوه بر سازگاری اکولوژیکی دارای جنبه های زیبایی شناسی منحصر به فرد باشد) سیستم آبیاری مناسب، نوع خاک و... قابل پیشگیری است. مهندسی فضای سبز همچنین از نظر هنری نظیر شعر و موسیقی حایز اهمیت است. یک مهندس فضای سبز باید رنگها را به خوبی بشناسد و با دنیای مرموز رنگها آشنا باشد. همچنین با شکلها و بافتها که در بخش فضای سبز بسیار متنوع می باشند (نظیر شکل درختان و درختچه ها، بوته ها و گلها) آشنایی داشته و همان طور که یک موسیقیدان با ترکیب نتها موسیقی دلنشینی می سازد، در مهندسی فضای سبز نیز با ترکیب شکلها، رنگها و بافتها و با در نظر گرفتن اصولی مثل سادگی، تنوع، تکرار، تأکید، تسلسل و مقیاس، وحدتی به وجود آورده می شود که می تواند بی نظیر باشد.
فضای سبز(باغ یا طبیعت دست ساز) در بستر کشورها:
در ایتالیا, حیثیت باغ در گرو فرآیند موزون ،و اجتماع خوش ترکیب و پوشش گیاهی (بوته ها ، درختچه ها ،درخت ها ) و انواع صدف های دریایئ و سنگ های زیبای ریز و درشت بود. بعدها گلدان های هنری ،مجسمه ها وآبتندیس ها نیز بر آن افزوده گشت. و لاجرم درهر دوره ای تابع شیوه های هنری زمانه خود شد.
باغ های فرانسه که در قرون وسطی برخوردار از سادگی بودند در دوران رنسانس ، راه تنوع ، پیچیدگی ، پر کاری غنا پیمودند و در تکامل خود،بیشتر دارای ساختمان، ستاوند،تراس ها ،پله ها ، مجسمه و گلدان ، آبنما و غیره شدند.
از آکسفورد ندای ، «تمام طبیعت یک باغ» ، جدا کننده های گیاهی را جانشین دیوار های باغ کرد .
در مصر باغ ها، هندسی،محوری ، با تقسیمات چهارگوش و زوایای قائمه بودند با تاکیدی خاص بر احجام و تندیس های اعتقادی، و مجسمه های فراعنه،استخرهای بزرگ لبریز از آب نیل ، ارزش ویژه ای به باغ های مصری می داد و ورزش تفریحی قایقرانی را نیز خدمت می کرد.
بر باغپردازی ژاپن عقاید مذهبی و بینش های فلسفی حاکم است پرداختن به نباتات پشتوانه ای از قداست کهن دارد. درخت پروری ، گل آرائی ، بوته پیرائی، مراسم چای ،همسان انجام فرایض دینی است. باغ،ساحتی مقدس، و باغبانی فعالیتی عبادی هنری است. هر گله از باغ نمایانگر ظریف زندگی ,عقیده و طبیعتی دیگر است که در جمع، ترکیبی هنری منظری دارد و از زیبایی و تنوع خاصی برخوردار است.
نوردان ها ،احجام بر ساخته ، راه های دلپذیر، خرد اندازه ای متواضعانه ، درخت های پرداخته