لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 100 صفحه
قسمتی از متن .doc :
علوم قرآنی
علوم قرآنی اصطلاحی است نسبتاً جدید ولی مصداق آن کهن و تاریخ آن به قدمت تاریخ قرآن است. و مراد آن علومی است که پیرامون و بر محور قرآن اعم از تاریخ و تفسیر و صورت و محتوا و نهایتاً استفادة بهتر بردن از قرآن در حوزة علوم شرعی و معارف دینی است. این علوم عبارتند از 1) تاریخ قرآن (مقالة «تاریخ قران» در همین کتاب. گفتنی است که مقالة حاضر یعنی قرآن و قرآن پژوهی در بردارندة یک دورة موجز از تاریخ قرآن است). 2)علم تفسیر 3) علم قرائت و تجوید و ترتیل 4) علم رسم عثمانی، یعنی شناخت چگونگی رسمالخط و املای قدیمی و ثابت قرآن مجید 5) علم اعجاز قرآن 6) علم اسباب نزول 7) علم ناسخ و منسوخ 8) علم محکم و متشابه 9) علم شناخت مکی و مدنی 10) علم اعراب 11) علم غریب القرآن و مفردات قرآن و وجوه و نظایر (واژگانشناسی قرآن) 12) علم قصص 13) فقه قرآن یا احکام القرآن. شاید فنّ و ترجمة قرآن را بتوان ملحق به علم تفسیر شمرد. سابقة علوم قرآنی که عمدتاً نقلی و متکی بر حدیث است مانند ناسخ و منسوخ و اسباب النزول، قدمتش به اندازة قدمت علم حدیث و احادیث مروی از معصومین علیهم السلام است. اما علم رسم عثمانی، همزمان با تدوین و جمع عثمانی و تهیة نسخ نهایی و رسمی قرآن (معروف به مصحف امام و مصحف عثمانی) پیدا شدهاست. و بسیاری از فقهای مذاهب اسلامی، تغیر و تبدیل آن را شرعاً جایز ندانستهاند و قرآن رسمی جهان اسلام که در عصر جدید با اتکا به اساسی ترین منابع قدیم و چاپ شدهآست برمبنای همین رسم و یا رسمالخط عثمانی است. این رسمالخط، طبعاً تفاوتهایی با رسمالخط امروز عربی و فارسی دارد و برای فارسی زبانان حتی تحصیلکردهها «دشوار خوان» است زیرا در آن بسیاری الفها، به کتابت در نمیآید از جمله آنکه به جای سلطان، سلطن، و به جای نوح، ینحوح (با الفی کوتاه بالای طا، یا نون) نوشته میشود. ولی حق با کسانی است که طرفدار تثبیت و استاندارد شماری رسم عثمانی هستند. زیرا اصطلاحات املایی و رسمالخط بر وفق مشربها و مکتبهای زبانی و زبانشناختی یا سلیقهای، پایان ندارد، و اصولاً هرکاری کنیم و هر تدبیری بیندیشیم، قرآن خوانی درست، نیاز به آموزش خاصّ خود دارد، و صرف داشتن سواد و تحصیلات و فرهنگ برای درستخوانی قرآن، کفایت نمیکند. سابقة علم و قرائت و شناخت اختلافات قراآت نیز به صدر اول و عصر رسولالله (ص) و صحابه بر میگردد. ولی بعضی علوم قرآنی مانند اعجاز قرآن، یا اعراب قرآن متأخرتر است. زرقانی مینویسد: نخستین اثری که در علوم قرآنی تدوین شدهاست ابرهان فی علوم القرآن اثر علی بن ابراهیم بین سعید مشور به حوفی (م.330 ق.) است که ر 30 مجلد بوده و نسخة خطی 15 جلد آن در دارالکتاب المصریه محفوظ است. سایر آثاری که در علوم قرآنی و مشتمل بر همه یا اغلب علومو فنون نامبرده، تدوین شدهاست عبارتنداز: 2 و 3 ) فنونالافنان فی علوم القرآن؛ و نیز کتاب المجتبی فی علوم تتعلق بالقرآن هر دو، اثر ابن جوزی (م.597 ق) (هردو محفوظ در دارالکتاب المصریه در قاهره). 4) جمال القراء اثر علمالدین سخاوی (م.641 ق). 5) المرشد الجویز، اثر ابوشامه (م 665ق). (این اثر طبع رسیدهاست). 6) البرهان فی علوم القرآن، اثر بدالدین زرکشی (م.749 ق). این اثر عظیم و خوش تدوین چهار جلدی که به تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم به طبع رسیدهاست اساس و منبع اصلی اتقان است. 7) مواقعالعلوم من مواقع النجوم، اثر جلالالدین بلقینی (م.824 ق.) 8) الاتقان فی علومالقرآن، اثر محدث و قرآن پژوه مصری، ایرانی تبار، جلالالدین سیوطی (م.911ق.) است. این اثر مهمترین اثر در علوم قرآنی شمرده میشود و از آن، سه ترجمه به فارسی موجود است. یکی ترجمة قدیمی (که نسخة خطیاش در کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران محفوظ است)، دوم به قلم آقای محمدجعفر اسلامی تحت عنوان دایرهالمعارف قرآن، و سومی به قلم حجهالاسلام سیدمهدی حائری قزوینی (دربارة این ترجمه و این کتاب مقالة «ترجمه اتقان» نوشتة بهاءالدین خرمشاهی در متاب سیر بی سلوک، قرآن پژوهی) متن عربی هم بارها به طبع رسیدهاست. بهترین طبع آن، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، در چهار مجلد، است. در عصر جدید در جهان اسلام چند اثر قابل توجه د رعلوم قرآنی پدید آمدهاست که مهمترین آنا عبارتند از: 9) مناهل العرفان فی علوم القرآن، اثر محمد عبدالعظیم زرقانی در 2 مجلد. 10) مباحث فی علوم القرآن، اثر صبحی صالح که بارها تجدید طبع یافته و به صورت ناقص به فارسی ترجمه شده است. 11) المعجزهالکبری، اثر محمد ابوزهره (ترجمة فارسی تحت عنوان: معجزة بزرگ، پژوهشی در علوم قرآنی، به قلم ذبیحی). به نظر میرسد اغلب علوم قرآنی در مقالة حاضر، معرفی شدهاست. و لزومی ندارد که تکرار شود. فقط بحث کوتاهی دربارة نخستین علم، یعنی «تاریخ قرآن» لازم مینماید. تاریخ قرآن عبارت است از علم و مباحث مربوط به توصیف و تحلیل سرگذشت نزول وکتابت و جمع و تدوین وحی قرآنی، و سیر هزار و چهارصد سالة
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعلیم و تربیت قرآنی
یامهندسی فرهنگی
مقدمهتعلیم و تربیت قرآنی
تأسیس اسلام و مهندسی فرهنگ آن به وسیله ی رسول مکرم اسلام تنها با قرآن کریم شروع شد.رفتار رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله نیز طبق آیه کریمه ی «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا» تنها با قرآن تطبیق داده می شد. هرگونه رفتار فرهنگ ساز رسول خدا، هر گونه عبادت،هرگونه جهاد، هرگونه قضاوت، هرگونه روابط فردی و اجتماعی، هرگونه اقتصاد و هر یک از شؤون حیات انسانی، بر اساس اندیشه ای بود که قرآن کریم مطرح می فرمود.رسول مکرم اسلام، جامعه ای اسلامی را آنچنان تربیت کرده بود که تطبیق تمامی اجزاء و ارکان فرهنگ و یکایک شؤون حیات انسانی با قرآن، اساس فرهنگ جامعه ی اسلامی را تشکیل می داد. عمل به آیه ی شریفه ی مذکور، سنت اساسی و اصلی رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
پس از آن حضرت نیز، شیوه ی اهل البیت آن حضرت و تمامی معصومین علیهم السلام آنگونه بود که مبنای هرگونه رفتار فردی و اجتماعی و سیاسی و نظامی و حقوقی و قضایی نه تنها در اسلام و حکومت اسلامی می بایست با قرآن تطبیق داده می شد، بلکه می بایست براساس آیات قرآن و متکی بر آیات قرآن باشد.
قرآن همان حبل اللهی است که حقتعالی فرموده است محکم به آن بچسبید و با رها کردن آن موجب تفرقه در بین جهان اسلام نشوید. آنجا که می فرماید.
گویا حقتعالی می فرماید هرگونه برنامه ریزی اعم از اقتصاد، سیاست، حکومت داری، تعلیم و تربیت، هنر، ورزش، بهداشت، علوم، صنعت و تجارت، حقوق و قضا و عرفان و اخلاق و فلسفه و حکمت و جمیع شؤون حیات انسانی اگر از قرآن نشأت نگرفته باشد و با معیارهای قرآنی تطبیق نکند،به معنای جدایی و رها کردن حبل الله است و موجب تشتت و تفرقه جهان اسلام خواهد گشت.
کلمه ی «جمیعاً» در آیه ی شریفه ی فوق به معنای تأکید بر اجرای این فرمان در تمامی اقشار جامعه می باشد آیه… و این به معنای آنست که تطبیق رفتار جامعه با قرآن باید در تمامی برنامه های جامعه و تمامی شؤون جامعه اجرا گردد. با عنایت به مفهوم عمیق آیه ی شریفه ی مذکور، ریشه ی تمامی انحرافات و ضعفها و اختلافات جوامع اسلامی، مشخص خواهد شد و آن عبارت است از عدم تطبیق شؤون مختلف حیات اجتماعی کشورهای اسلامی با آیات شریفه ی قرآن.
امت رسول خدا در اجرای هر برنامه، منتظر نزول فرمان حقتعالی از طریق وحی و تبیین آن به وسیله ی آیات کریمه ی وحی شده بر رسول خدا بودند.
امت اسلام در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آموخته بودند که هر یک از رفتار رسول خدا و تمامی مؤمنین می باید با آیات قرآن کریم مطابقت داشته باشد.
براساس عمل به آیه ی شریفه ی مذکور، هر یک از آحاد جامعه اسلامی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اعم از وضیع و شریف و رئیس و مرؤوس، موظف بود رفتار خود را با قرآن تطبیق دهد و مطابقت رفتار خود را با قرآن در آنجا که موجب شبهه و سؤال می شد، اثبات نماید.
مراجعه ی مکرر خلفای راشدین پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و مشورت و استفاده از راهنماییهای آن حضرت به همین دلیل بود که آن حضرت را در تطبیق دقیق احکام قضایی و حقوقی و اجتماعی و سیاسی و فقهی و حکومتی و اقتصادی و غیره، عالم تر از دیگران می دیدند. جامعه ی اسلامی توسط رسول خدا براساس همین آیه ی شریفه در لزوم تطبیق رفتار مسؤولین و برنامه های ایشان با قرآن کریم آنچنان تربیت شده بود که صحت گفتار و رفتار مدعیان مسلمانی اگرچه خلیفه ی مسلمین باشند را در مطابقت گفتار و رفتار ایشان با قرآن کریم جستجو می کرد. به همین دلیل،خلفای راشدین، استفاده از رهنمودهای حضرت امیرالمؤمنین و مشورت با آن حضرت را از افتخارات خود می دانستند و در اظهار این افتخار،مباهات می نمودند. زیرا می دانستند که مشورت ایشان با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام که طبق روایات بسیار از رسول مکرم اسلام،عالمترین فرد امت اسلامی بر قرآن و عالمترین ایشان در تطبیق تمامی اجزاءو ارکان حیات انسانی با قرآن کریم بود، موجب افزایش حیثیت سیاسی ایشان می گشت.
امت اسلامی آنچنان تربیت شده بود که حتی دلایل رفتار رسول دا را نیز در تطبیق با قرآن و معیارهای قرآنی جستجو می کردند و حتی از شخص رسول مکرم اسلام در این باره سؤال می کردند.اما متأسفانه این سنت – یعنی تطبیق تمامی شؤون حیات اجتماعی مسلمانان با قرآن – که اساسی رکن در مهندسی فرهنگ اسلام توسط رسول مکرم اسلام و قرآن کریم می باشد،در جوامع اسلامی اکنون کمرنگ شده یا به فراموشی سپرده شده است و عمل به آیات قرآن در سطح جامعه تنها به بعضی جوانب آن بسنده شده است.
خوشبختانه از افتخارات جمهوری اسلامی آنست که در جستجو راهکارهای اساسی و مبانی اسلامی کردن برنامه های جمهوری اسلامی می باشد و پرچم عمل به آیات قرآن را در جهان اسلام به اهتزاز درآورده است و محققین را در تدارک پاسخ به سؤالات بسیاری که چگونگی تطبیق شؤون مختلف حیات اجتماعی اسلام را با قرآن کریم تبیین نماید،تشویق می نماید. چند نمونه از سؤالات مورد نیاز جوامع اسلامی در زیر مطرح شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
قسم های قرآنی
بسم الله الّرحمن الّرحیم
مقدمه
قرآن مجید که کتاب هدایت بشر میباشد برای تربیت انسان روشهای متعددی را مورد توجه قرار داده که به کار بردن سوگند یکی از آن روشهای تربیتی میباشد. زیرا چنانکه میدانیم سوگند یادکردن در میان عامه مردم امری رایج بوده و هرکدام از آنها براساس آداب و رسوم و دینی که دارند قسم یاد میکنند تا با اینکار یا مطلبی را تاکید نمایند یا توجه مخاطبان را نسبت به اهمیت نکته مورد نظر که دربارهاش سوگند می خورند جلب نمایند. چرا که وقتی کسی سوگند یاد میخورد که به جان خودم این مطلب درست است در حقیقت مثل اینکه میگوید همین قدر که جان من عزیر و محترم است این سخن نیز دارای احترام و ارزش بوده و خالی از هر گونه دروغی میباشد. البته با نظر به اینکه قسم در مواردی یاد میشود که نزد آدمی بسیار دارا احترام میباشد بالطبع موردی که نسبت به اثبات یا نفی آن نیز قسم یاد میکنیم به همان میزان داری احترام و ارزش میباشد و این همان تاکیدی است که از قسم فهمیده میشود. که این نوع تاکید در سوگندهای قرآنی نیز وجود دارد به این معنی که اگر خداوند به جان پیامبر قسم یاد میکند و سپس مطلبی را بیان مینماید میرساند که همان طوری که جان پیامبر در نزد خدا با اهمیت است این مطلب نیز با اهمیت میباشد. که در قسمهای قرآن به سایر مخلوقات نیز همین نکته تاثیر بسزایی دارد زیرا خداوند با قسم به مخلوقاتش، توجه بندگان را به آثار عظمت خود جلب کرده و آنان را متوجه آثار ربوبی خود مینماید، چنانکه مرحوم طبری میفرماید: خداوند به این اشیاء سوگند یاد کرده به جهت منافع فراوانی که برای بندگانش در آنها وجود دارد و به خاطر نشانههایی که بر یگانگی وحدت و وحدانیت وی و آثار قدرت نامتناهیش در آنها آشکار است.
باید بدانیم قرآن کلام صدق که از ناحیه خداوند صادر شده است ؛ که راستی و درستی از همه وجود و ماهیت این کتاب آسمانی هویداست تنها به این دلیل که کلام پروردگار است حال با توجه به این معنا چرا خداوند با وجود این دلیل و وحی شدن این کتاب به پیامبرامین و درستکار باز به بعضی از موارد قسم یاد می کند ؟ این بدین معنااست که درک ما از قرآن بنا به برداشتهای خودمان است و تعبیرات ما ملاک قرار میگیرد و چون این حرکات برای خداوند روشن است لذاست که در پاره ای از موارد به جهت هدایت و توجه ما برای غفلتهایی که عارض ما می شود این قسم ها را یاد نموده و نوعی تاکید بر مطلب می باشد اما ؛ پاره ای از موارد نیز به جهت اغواهای شیطانی امکان اتفاق افتادن انحراف شدید می باشد بر این اساس و موارد دیگر این قسمها لازم و ضروری بنظر می رسد .
برای روشن شدن و استفاده هر چه بهتر از حروف قسم برای نوشتن پستهای قسم مطالبی رو هر چند موجز اما لازم برای یاد آوری میاوریم تا با توجه به این رهنمایی خود قرآن قابل لمس تر شده و همین امر در بهبود درک مطالب کمک شایانی خواهد نمود اما لازمه آن دل سپردن به مضامین قرآنی است .
در استخراج آیات قسم که زحمت دوستان پشتوانه این کار عظیم هست توجه به سه گزینه در این چارت که همه دوستان هم دارند شایسته است ؛ اول حرف قسم قرآن است دوم به عنصری که قسم به آن یاد شده سوم هم علت قسم هست که در تجزیه و تحلیل های این سه فاکتور مطالب ارزنده ای به دست خواهد آمد و هم چنین باید بدانیم خروف قسم سه است (( واو )) قسم که مخصوص اسم ظاهری است که بعد از حرف قسم میاید مانند والتین والضحی و...... و اما (( تا )) قسم که همیشه با اسم جلاله الله همراه است و و بالاخره (( با )) قسم که غالبا بر سر هر چه که بخواهیم به آن سوگند یاد کنیم می آید و بقیه حروف قسم غالبا از حروف جارّه است ؛ باید بدانیم ( قسم به ناچار باید جوابی داشته باشد ) این جواب قسم میتواند هم جمله اسمیه و یا فعلیه باشد اینها مطالبی بود که در برداشت های ما از ایات قسم ما را کمک خواهد کرد انشالله
قسم در قرآن
چرا خداوند ما را از قسم خوردن نهی میکند ولی خودش در قرآن کریم در موارد متعددی قسم یاد کرده است؟
از دیدگاه اسلام، سوگند یاد کردن عملی ناپسند بوده و اجتناب از آن بسیار مطلوب و پسندیده میباشد، اما متفاوت بودن حالات انسان به هنگام سوگند یاد کردن از یک سو و انگیزههای مختلف جهت قسم خوردن از سوی دیگر، موجب برخورد متفاوت قرآن کریم با انواع سوگندها شده است به بیانی واضحتر، خداوند متعال در قرآن کریم آیه 224 از سوره بقره مسلمین را از هر نوع سوگندی حتی به منظور نیکی و تقوی و اصلاح بین مردم برحذر داشته و سپس در آیه 225 از همان سوره با تقسیم سوگندها به سوگند لغو و سوگند جدّی، سوگند لغو را فاقد اثر جزایی و فقهی و سوگند جدی را موضوع احکام فقهی و اثرات وضعی قرار داده است.
به عنوان مثال، قسمهایی که معمولاً از روی عادت برای امور عادی و کمارزش، بر زبان جاری میگردند، در عین حال که نامطلوب و شایستة پرهیز هستند لغو و بیاعتبار شمرده شده و اسلام هیچ گونه عقوبتی را چه دنیوی و چه اخروی بر آن مترتب نمیسازد.
اما سوگندهایی که با عزم و اراده و تصمیم جدی و به منظور رسیدن به اهدافی خاص، از انسان صادر میشود، دارای اهمیت بوده و به همین لحاظ دارای اثرات گوناگون وضعی و فقهی هستند. البته لازم به ذکر است که ممنوع بودن سوگند و نامطلوب بودن آن حکمی کلی است; ولی استثنأبردار است. زیرا قسم خوردن نزد حاکم شرع، نه تنها ممنوع و یا مکروه نیست، بلکه در برخی موارد واجب و تنها راه حل خصومتها است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
قسم های قرآنی
بسم الله الّرحمن الّرحیم
مقدمه
قرآن مجید که کتاب هدایت بشر میباشد برای تربیت انسان روشهای متعددی را مورد توجه قرار داده که به کار بردن سوگند یکی از آن روشهای تربیتی میباشد. زیرا چنانکه میدانیم سوگند یادکردن در میان عامه مردم امری رایج بوده و هرکدام از آنها براساس آداب و رسوم و دینی که دارند قسم یاد میکنند تا با اینکار یا مطلبی را تاکید نمایند یا توجه مخاطبان را نسبت به اهمیت نکته مورد نظر که دربارهاش سوگند می خورند جلب نمایند. چرا که وقتی کسی سوگند یاد میخورد که به جان خودم این مطلب درست است در حقیقت مثل اینکه میگوید همین قدر که جان من عزیر و محترم است این سخن نیز دارای احترام و ارزش بوده و خالی از هر گونه دروغی میباشد. البته با نظر به اینکه قسم در مواردی یاد میشود که نزد آدمی بسیار دارا احترام میباشد بالطبع موردی که نسبت به اثبات یا نفی آن نیز قسم یاد میکنیم به همان میزان داری احترام و ارزش میباشد و این همان تاکیدی است که از قسم فهمیده میشود. که این نوع تاکید در سوگندهای قرآنی نیز وجود دارد به این معنی که اگر خداوند به جان پیامبر قسم یاد میکند و سپس مطلبی را بیان مینماید میرساند که همان طوری که جان پیامبر در نزد خدا با اهمیت است این مطلب نیز با اهمیت میباشد. که در قسمهای قرآن به سایر مخلوقات نیز همین نکته تاثیر بسزایی دارد زیرا خداوند با قسم به مخلوقاتش، توجه بندگان را به آثار عظمت خود جلب کرده و آنان را متوجه آثار ربوبی خود مینماید، چنانکه مرحوم طبری میفرماید: خداوند به این اشیاء سوگند یاد کرده به جهت منافع فراوانی که برای بندگانش در آنها وجود دارد و به خاطر نشانههایی که بر یگانگی وحدت و وحدانیت وی و آثار قدرت نامتناهیش در آنها آشکار است.
باید بدانیم قرآن کلام صدق که از ناحیه خداوند صادر شده است ؛ که راستی و درستی از همه وجود و ماهیت این کتاب آسمانی هویداست تنها به این دلیل که کلام پروردگار است حال با توجه به این معنا چرا خداوند با وجود این دلیل و وحی شدن این کتاب به پیامبرامین و درستکار باز به بعضی از موارد قسم یاد می کند ؟ این بدین معنااست که درک ما از قرآن بنا به برداشتهای خودمان است و تعبیرات ما ملاک قرار میگیرد و چون این حرکات برای خداوند روشن است لذاست که در پاره ای از موارد به جهت هدایت و توجه ما برای غفلتهایی که عارض ما می شود این قسم ها را یاد نموده و نوعی تاکید بر مطلب می باشد اما ؛ پاره ای از موارد نیز به جهت اغواهای شیطانی امکان اتفاق افتادن انحراف شدید می باشد بر این اساس و موارد دیگر این قسمها لازم و ضروری بنظر می رسد .
برای روشن شدن و استفاده هر چه بهتر از حروف قسم برای نوشتن پستهای قسم مطالبی رو هر چند موجز اما لازم برای یاد آوری میاوریم تا با توجه به این رهنمایی خود قرآن قابل لمس تر شده و همین امر در بهبود درک مطالب کمک شایانی خواهد نمود اما لازمه آن دل سپردن به مضامین قرآنی است .
در استخراج آیات قسم که زحمت دوستان پشتوانه این کار عظیم هست توجه به سه گزینه در این چارت که همه دوستان هم دارند شایسته است ؛ اول حرف قسم قرآن است دوم به عنصری که قسم به آن یاد شده سوم هم علت قسم هست که در تجزیه و تحلیل های این سه فاکتور مطالب ارزنده ای به دست خواهد آمد و هم چنین باید بدانیم خروف قسم سه است (( واو )) قسم که مخصوص اسم ظاهری است که بعد از حرف قسم میاید مانند والتین والضحی و...... و اما (( تا )) قسم که همیشه با اسم جلاله الله همراه است و و بالاخره (( با )) قسم که غالبا بر سر هر چه که بخواهیم به آن سوگند یاد کنیم می آید و بقیه حروف قسم غالبا از حروف جارّه است ؛ باید بدانیم ( قسم به ناچار باید جوابی داشته باشد ) این جواب قسم میتواند هم جمله اسمیه و یا فعلیه باشد اینها مطالبی بود که در برداشت های ما از ایات قسم ما را کمک خواهد کرد انشالله
قسم در قرآن
چرا خداوند ما را از قسم خوردن نهی میکند ولی خودش در قرآن کریم در موارد متعددی قسم یاد کرده است؟
از دیدگاه اسلام، سوگند یاد کردن عملی ناپسند بوده و اجتناب از آن بسیار مطلوب و پسندیده میباشد، اما متفاوت بودن حالات انسان به هنگام سوگند یاد کردن از یک سو و انگیزههای مختلف جهت قسم خوردن از سوی دیگر، موجب برخورد متفاوت قرآن کریم با انواع سوگندها شده است به بیانی واضحتر، خداوند متعال در قرآن کریم آیه 224 از سوره بقره مسلمین را از هر نوع سوگندی حتی به منظور نیکی و تقوی و اصلاح بین مردم برحذر داشته و سپس در آیه 225 از همان سوره با تقسیم سوگندها به سوگند لغو و سوگند جدّی، سوگند لغو را فاقد اثر جزایی و فقهی و سوگند جدی را موضوع احکام فقهی و اثرات وضعی قرار داده است.
به عنوان مثال، قسمهایی که معمولاً از روی عادت برای امور عادی و کمارزش، بر زبان جاری میگردند، در عین حال که نامطلوب و شایستة پرهیز هستند لغو و بیاعتبار شمرده شده و اسلام هیچ گونه عقوبتی را چه دنیوی و چه اخروی بر آن مترتب نمیسازد.
اما سوگندهایی که با عزم و اراده و تصمیم جدی و به منظور رسیدن به اهدافی خاص، از انسان صادر میشود، دارای اهمیت بوده و به همین لحاظ دارای اثرات گوناگون وضعی و فقهی هستند. البته لازم به ذکر است که ممنوع بودن سوگند و نامطلوب بودن آن حکمی کلی است; ولی استثنأبردار است. زیرا قسم خوردن نزد حاکم شرع، نه تنها ممنوع و یا مکروه نیست، بلکه در برخی موارد واجب و تنها راه حل خصومتها است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
علوم قرآنى و سیر تاریخى نگارشهاى آن
علوم قرآنى، به مجموعهاى از علوم اطلاق مىگردد که براى فهم و درک قرآن مجید به عنوان مقدمه فراگرفته مىشوند. به بیان دیگر، مباحثى که قبل از تفسیر قرآن و فهم آیات الهى، آشنایى با آنها براى هر مفسر و محققى لازم است، مجموعه مباحث علوم قرآنى را تشکیل مىدهند. زرقانى در تعریف آن مىگوید:
مباحثى است متعلق به «قرآن» از جهت نزول قرآن، ترتیب، جمع، کتابت، قراءت، تفسیر، ناسخ و منسوخ و نظایر اینها (1)
روشن است که چنین تعریفى از علوم قرآنى حد و مرز مشخصى را براى مسائل قابل طرح در این علم بیان نمىکند و از این روست که بعضى، شمار انواع این علوم را پنجاه، برخى هشتاد و عدهاى چهارصد و یا حتى بیشتر از آن ذکر نمودهاند (2) . در حقیقت، دلیل عمده این اختلاف، نحوه نگرش آنان به قرآن از جوانب مختلف و شیوه تقسیمبندى مباحث آن به صورتهاى متفاوت بوده است. به عنوان مثال، بدرالدین محمدبنعبدالله زرکشى در البرهان فى علوم القرآن فهرست انواع علوم قرآنى را در 47 قسمت تنظیم نموده (3) ; در حالى که جلال الدین سیوطى نیز، که به پیروى از زرکشى تقسیمات خود را به «نوع» تعبیر نموده، رقم انواع را به هشتاد رسانیده است. (4)
اهتمام و عنایت مسلمانان از صدر اسلام و اشتیاق شدید آنان به قرآن به عنوان وحى آسمانى و معجزه جاودانى باعثشد تا از همان قرن نخست بزرگانى از صحابه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و پس از آنان علما و دانشمندان اسلامى در زمینههاى مختلف تفسیر و مسائل مربوط به قرآن توجه ویژهاى را نشان دهند.
به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنى، در میان صحابه پیامبر صلى الله علیه و آله على بن ابىطالب علیهما السلام از پیشگامان و طلایهداران تفسیر و علوم قرآنى بوده و حتى شخصیتى چون ابن عباس تفسیر قرآن را از ایشان آموخته است. (5)
جلال الدین سیوطى مىگوید:
در میان خلفا کسى که بیشترین مطلب را در زمینه علوم قرآنى روایت کرده، على بن ابىطالب است. (6)
عبدالله بن عباس، عبدالله بن مسعود و ابى بن کعب بن قیس نیز از جمله کسانى هستند که جایگاه رفیع در تفسیر و قراءت قرآن داشتهاند و دیگران قرآن را از آنان فرامىگرفتند.
دوره تدوین تفسیر و مباحث قرآنى از قرن دوم آغاز مىگردد و از این زمان بهبعد دانشمندان فراوانى در خدمت تالیفات قرآنى قرار مىگیرند. ما در این مختصر، ابتدا بهذکر نام برخى از نویسندگان علوم قرآنى که هر یک در تدوینعلمى از علوم قرآنى پیشگام بودهاند، پرداخته آنگاه سیرى اجمالى در نگارشهاى علوم قرآنى خواهیمداشت.
پیشگامان تدوین علوم قرآنى
یحیى بن یعمر (م89ق.) کتابى در قراءت نگاشته است. (7)
حسن بصرى (م110ق.) نویسنده نزول القرآن و عدد آى القرآن.
عبد الله بن عامر یحصبى (م118ق.) نویسنده کتب اختلاف مصاحف الشام و الحجاز و العراق و المقطوع و الموصول.
عطاء بن ابىمسلم میسرة الخراسانى (م135ق.) اولین نویسنده در ناسخ و منسوخ.
محمد بن سائب کلبى (م146ق.) آغازگر تدوین احکام القرآن. (8)
ابان بن تغلب(م141ق.)نخستین مؤلف در علم قراءت، معانى قرآن و غریب القرآن.
خلیل بن احمد فراهیدى (م170ق.) مبتکر و مؤلف در نقط و رسم. (9)
على بن عبدالله سعدى در تالیف اسباب النزول و محمد بن جنید (م281ق.) در امثال القرآن گوى سبقت را از دیگران ربودهاند. (10)
محمد بن یزید واسطى (م306 یا 309ق.) پیشقدم در تدوین کتابى با عنوان اعجاز قرآن بوده که امروزه از میان رفته است. (11)
برخى از قرآنشناسان، على بن مدینى و ابوعبید قاسم بن سلام را، که هر دو از دانشمندان قرن سومند، به ترتیب، پیشگام در تدوین اسباب النزول و ناسخ و منسوخ دانستهاند. (12)
مطالعه آزاد
سیر تاریخى نگارشها در سدههاى مختلف
قرن اول:
یحیى بن یعمر (م 89ق.) به او کتابى در قراءت را نسبت دادهاند.
قرن دوم:
حسن بصرى (م 110ق.)، عبدالله بن عامر یحصبى (م 118ق.)، عطاء بن ابىمسلم میسرة الخراسانى (م 135ق.)، ابان بن تغلب (م 141ق.)، محمد بن سائب کلبى (م 146ق.)، حسین بن واقدى مروزى (م151ق.)، خلیل بن احمد (م170ق.).
قرن سوم:
یحیى بن زیاد، معروف به فراء (م 207ق.) مؤلف معانى القرآن و کتب دیگر، محمدبنجنید (م 281ق.) صاحب امثال القرآن، محمد بن مسعود عیاشى داراى تالیفات بسیار و از جمله، تفسیرى معروف به نام خودش، قاسم بن سلام (م 224ق.) مؤلف الناسخ و المنسوخ، القراءات و فضائل القرآن.
قرن چهارم:
محمدبن یزید واسطى (م 306 یا 309ق.) مؤلف اعجاز قرآن، ابوعلى کوفى (م346ق.) صاحب فضائل القرآن، ابن جریر طبرى (م 310ق.) صاحب تفسیر معروف، ابوبکر بن قاسم انبارى (م 328ق.) نویسنده عجائب علومالقرآن، سید شریف رضى (م 406ق.) نویسنده تلخیص البیان فى مجازات القرآن.
ابنندیم در کتاب الفهرستخویش نام بسیارى از دانشمندان و کتب آنان را که تازمان او، یعنى قرنچهارم، در زمینههاى قرآنى وجود داشته است، ذکر نموده که خود گویاى کثرت تالیفات در زمینههاى مختلف است و ما تنها بهذکر ارقام و اعداد آن اکتفا مىکنیم.
تفسیر، حدود 45 کتاب .
معانى القرآن، بیش از 20 کتاب.
لغات القرآن، 6 کتاب.
قراءات، بیش از 20 کتاب.
النقط و الشکل للقرآن، 6 کتاب.
متشابه القرآن، 10 کتاب.
ناسخ القرآن و منسوخه، 18 کتاب. (13)
از قرن پنجم به بعد مباحث قرآنى به صورت گستردهتر مورد عنایت دانشمندان قرار گرفت و تالیفات قرآنى رو به افزایش نهاد.