انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره قیام امام خمینی و امام حسین (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

قیام امام خمینی، پرتویی از قیام امام حسین علیه السلام

قیام امام خمینی، پرتویی از قیام امام حسین علیه السلامبسم الله الرحمن الرحیم الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی عزیزان بحث را زمانی می بینند که در آستانه 15 خرداد هستند. به مناسبت 15 خرداد کمی از انقلاب و امام خمینی صحبت کنیم. اگر بگوییم که قیام امام نسخه ای از قیام امام حسین بود، حرف دروغ و مبالغه ای نیست. حالا من پرتویی از قیام امام حسین را نقل می کنم تا ببینید که اینکه مردم شعار می دادند: نهضت ما حسینی است. این یک واقعیت بود. یک مقایسه و تشابهی بین قیام امام حسین و امام خمینی هست. بنابراین موضوع: قیام امام خمینی پرتویی از قیام امام حسین (علیه السلام):در اصل وقتی امام خمینی اعلامیه داد فرمود: ما از کربلا آموختیم، خون بر شمشیر پیروز است

هروقت که ما تهدید شدیم، چیزی که به مردم ایران قدرت داد ماجرای کربلا بود. مثلاً می خواهیم در محاصره اقتصادی قرار بگیریم. در محاصره اقتصادی چیزهایی را به ما نمی فروشند. مثلاً هواپیما، کشتی به ما نمی فروشند یا اینکه ما را در خریدن بعضی چیزها در منگنه قرار می دهند. خوب حالا در کربلا محاصره اقتصادی چه بود؟ حتی برای علی اصغر هم آب نبود. یعنی یک لیتر آب ممنوع بود. حالا ما از هواپیما ممنوع هستیم. الحمدلله ما خودمان شاید چند درصدی وابسته بودیم اما امام حسین برای آب که جزو مواد اولیه زندگی است مشکل داشت. ایستادگی در برابر محاصره اقتصادی و نظامیمحاصره نظامی: کشتی آمریکا تا کجا آمده و در خلیج فارس چه شده است...؟ بالاخره برای امام حسین دهها هزار نفر دور هفتادو دو نفر را گرفتند. محاصره نظامی و محاصره اقتصادی. اینکه می گویند که روضه خوانی کنید این روضه ها یک روضه هایی است که اصلاً همه مشکلات را حل می کنند. امروز در دانشگاهها یک رشته ای به نام مدیریت است و در مدیریتها یک شاخه است به نام مدیریت بحران. مدیریت بحران یعنی اینکه اگر صبح بلند شدیم و دیدیم که در بم زلزله شده است. چطور این مسئولین کشوری باید این بحران را حل کنند؟ مدیریت بحران. عصر عاشورا هم مدیریت بحران بود. زینب کبری حالا باید چه کند؟ هم خودش اینهمه داغ دیده است و هم حوادثی که رخ داده است و هم جمع و جور کردن و هم بتوان که از این خون استفاده کند، متن سخنرانی اش چه باشد؟ با چه کسانی برخورد بکند و چطور این رژیم را عوض کند؟ و چطور با سخنرانی اش آتش فشانی بکند؟ امام حسین یک جرقه راه انداخت اما این زینب کبری بود که این جرقه را یک جریانش کرد. گاهی یک کاغذ آتش می گیرد منتهی باید یک بادی بوزد که این کاغذی که آتش گرفته یک جنگل را به آتش بکشد. یعنی از یک جرقه یک جریان درست کند. مدیریت بحران. من به بعضی از اساتید دانشگاه که دکترای مدیریت داشتند و راجع به مدیریت در دانشگاه تدریس می کردند در دانشگاه تهران. گفتم: که شما راجع به مدیریت بحران هم تحقیقی دارید؟ بعد وقتی ماجرای مدیریت بحران زینب کبری را گفتم. گفت که من اصلاً به این جهت توجهی نداشتم عجب راست می گویی. مدیریت بحران این است. عرض کنم که: انقلاب فرهنگی، مقدم بر انقلاب نظامی1- هر دو فرهنگی و فکری بود: آغاز سخن امام با سخنرانی ها بود، با اعلامیه ها بود. چه خانه هایی که شب تا صبح نامه های امام را فتوکپی می کردند. و چه جور وسیله هایی که این نامه ها را می فرستادند؟ با ترس و لرز. یک وقتی امام هادی می خواست نامه ای را به کسی بدهد. نامه را در یک چوب که مثل عصا بود جاسازی کرد و گفت این نامه را ببر فلان جا که اگر در راه دیدند در قیافه یک عصا باشد. و این کسی که می برد در راه نزاع کرد و چوب را به طرف زد و و چوب شکست و نامه بیرون آمد و لو رفت و امام دعوایش کرد و گفت: من وقتی من می گویم چوب را ببر به فلانی بده چرا...؟ گفت: من نمی دانستم که در آن نامه جاسازی کرده ای. یعنی آغاز کار با توپ و تانک نبود بلکه با سخنرانی بود. امام حسین هم همین طور. امام حسین در سوم شعبان متولد شد و بعد 57 سال باز هم روز سوم شعبان وارد مکه شد. یعنی روز تولد امام حسین با روز ورودش به مکه برای قیام، چون اول رفتند مکه و بعد از مکه به کربلا آمدند. روز ورودشان با تولدشان یکی بود، منتهی بینشان 57 سال فاصله بود. و در مکه می ایستاد و برای هر حاجی که به مکه می آمد سخنرانی می کرد و می فرمود: سلام مرابه مردم منطقه برسان و بگو که حکومت یزید چنین و چنان است. یعنی با سخنرانی پیام می داد. انقلاب فرهنگی بر انقلاب نظامی مقدم است. یک زمانی که در پاریس کودتا شده بود. رئیس جمهور را گرفتند و زندانیش کردند و در زندان مطالعه می کرد یک وقتی بلند شد و کتابها را به هوا ریخت. گفت من فکر می کردم در فرانسه کودتای نظامی شده اما کوتای فرهنگی شده است. من نمی دانستم که این نامه ها را خوانده اند همین نامه ها را خواندند که زیر بار حرفهای من نمی روند. بله این زبان از شمشیر تیزتر است. هر دو از فرهنگ بودند. 2- در هردو قاطعیت رهبری بود. به امام



خرید و دانلود تحقیق درباره قیام امام خمینی و امام حسین (فایل word)


تحقیق درباره قیام امام حسین (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

امام حسین (ع ) با برادرپس از شهادت حضرت علی (ع )، به فرموده رسول خدا (ص ) و وصیت امیرالمؤمنین (ع ) امامت و رهبری شیعیان به حسن بن علی (ع )، فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع )، منتقل  گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع ) گوش  فرادارند. امام حسین (ع ) که دست پرورد وحی محمدی و ولایت علوی بود، همراه و  همکار و همفکر برادرش بود.  چنان که وقتی بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ ، امام  حسن (ع ) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتیها را تحمل نماید، امام  حسین (ع ) شریک رنجهای برادر بود و چون می دانست که این صلح به صلاح اسلام و  مسلمین معاویه ، در حضور امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) دهان آلوده اش را به بدگویی   نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع ) گشود، امام حسین (ع )  به دفاع برخاست تا سخن در گلوی  معاویه بشکند و سزای ناهنجاریش را به کنارش  بگذارد، ولی امام حسن (ع ) او را به سکوت و خاموشی فراخواند، امام حسین (ع )  پذیرا شد و به جایش بازگشت ، آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاویه  برآمد، و با بیانی رسا و کوبنده خاموشش ساخت .  امام حسین (ع ) در زمان معاویه چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) از دنیا رحلت فرمود، به گفته رسول خدا (ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) و وصیت حسن بن علی (ع   امامت و رهبری شیعیان  به امام حسین (ع ) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبری جامعه گردید.  امام حسین (ع ) می دید که معاویه با اتکا به قدرت اسلام ، بر اریکه حکومت اسلام به  ناحق تکیه زده ، سخت مشغول تخریب اساس جامعه اسلامی  و قوانین خداوند است ، و از  این حکومت پوشالی مخرب به سختی رنج می برد، ولی نمی توانست دستی فراز آورد و  قدرتی فراهم کند تا او را از جایگاه حکومت اسلامی پایین بکشد، چنانچه برادرش  امام حسن (ع ) نیز وضعی مشابه او داشت .امام حسین (ع ) می دانست اگر تصمیمش را آشکار سازد و به سازندگی قدرت بپردازد،  پیش از هر جنبش و حرکت مفیدی به قتلش می رساند، ناچار دندان بر جگر نهاد و صبر  را پیشه ساخت که اگر برمی خاست ، پیش از اقدام به دسیسه کشته می شد، و از این  کشته شدن هیچ نتیجه ای گرفته نمی شد.  بنابراین تا معاویه زنده بود، چون برادر زیست و علم مخالفتهای بزرگ نیفراخت ،  جز آن که گاهی محیط و حرکات و اعمال معاویه را به باد انتقاد می گرفت و مردم را به آینده نزدیک امیدوار می ساخت که اقدام مؤثری خواهد نمود. و در تمام طول مدتی   که معاویه از مردم برای ولایت عهدی یزید، بیعت می گرفت ، حسین به شدت با او  مخالفت کرد، و هرگز تن به بیعت یزید نداد و ولی عهدی او را نپذیرفت و حتی گاهی    سخنانی  تند به معاویه گفت و یا نامه ای کوبنده برای او نوشت .  معاویه هم در بیعت گرفتن برای یزید، به او اصراری نکرد و امام (ع ) همچنین بود و  ماند تا معاویه درگذشت ...  قیام حسینی یزید پس از معاویه بر تخت حکومت اسلامی تکیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند، برای این که سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبیت کند، مصمم شد برای نامداران  و شخصیتهای اسلامی پیامی بفرستد و آنان را به بیعت با خویش بخواند. به همین  منظور، نامه ای به حاکم مدینه نوشت و در آن یادآور شد که برای من از حسین (ع )  بیعت بگیر و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان . حاکم این خبر را به امام حسین (ع )  رسانید و جواب مطالبه نمود. امام حسین (ع ) چنین فرمود:  "انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام اذا بلیت الامة براع مثل   یزید".  آن گاه که افرادی چون یزید، (شراب خوار و قمارباز و بی ایمان و ناپاک که حتی   ظاهر اسلام را هم مراعات نمی کند) بر مسند حکومت اسلامی بنشیند، باید فاتحه اسلام  را خواند. (زیرا این گونه زمامدارها با نیروی اسلام و به نام اسلام ، اسلام را از بین  می برند.)  امام حسین (ع ) می دانست اینک که حکومت یزید را به رسمیت نشناخته است ، اگر درمدینه بماند به قتلش می رسانند، لذا به امر پروردگار، شبانه و مخفی از مدینه به  سوی مکه حرکت کرد. آمدن آن حضرت به مکه ، همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید،  در بین مردم مکه و مدینه انتشار یافت ، و این خبر تا به کوفه هم رسید. کوفیان ازامام حسین (ع ) که در مکه بسر می برد دعوت کردند تا به سوی آنان آید و زمامدار  امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقیل ، پسر عموی خویش را به کوفه فرستاد تا حرکت  و واکنش اجتماع کوفی را از نزدیک ببیند و برایش بنویسد.  مسلم به کوفه رسید و با استقبال گرم و بی سابقه ای روبرو شد، هزاران نفر به عنوان  نایب امام (ع ) با او بیعت کردند، و مسلم هم نامه ای  به امام حسین (ع ) نگاشت و  حرکت فوری امام (ع ) را لازم گزارش داد.  هر چند امام حسین (ع ) کوفیان را به خوبی می شناخت ، و بی وفایی  و بی دینی شان را درزمان حکومت پدر و برادر دیده بود و می دانست به  گفته ها و بیعتشان با مسلم  نمی توان اعتماد کرد، و لیکن برای اتمام حجت و اجرای اوامر پروردگار تصمیم گرفت  که به سوی کوفه حرکت کند.  با این حال تا هشتم ذی حجه ، یعنی روزی  که همه مردم مکه عازم رفتن به "منی " بودند  و هر کس در راه مکه جا مانده بود با عجله تمام می خواست خود را به مکه  برساند، آن حضرت در مکه ماند و در چنین روزی با اهل بیت و یاران خود، از مکه   به طرف عراق خارج شد و با این کار هم به وظیفه خویش عمل کرد و هم به مسلمانان  جهان فهماند که پسر پیغمبر امت ، یزید را به رسمیت نشناخته و با او بیعت نکرده ،  بلکه علیه او قیام کرده است .  یزید که حرکت مسلم را به سوی کوفه دریافته و از بیعت کوفیان با او آگاه شده  بود، ابن زیاد را (که از پلیدترین یاران یزید و از کثیفترین طرفداران حکومت  بنی امیه بود) به کوفه فرستاد.  ابن زیاد از ضعف ایمان و دورویی و ترس مردم کوفه استفاده نمود و با تهدید  ارعاب ، آنان را از دور و بر مسلم پراکنده ساخت ، و مسلم به تنهایی با عمال  ابن زیاد به نبرد پرداخت ، و پس از جنگی دلاورانه و شگفت ، با شجاعت شهید شد.  (سلام خدا بر او باد). و ابن زیاد جامعه دورو و خیانتکار و بی ایمان کوفه را علیه  امام حسین (ع ) برانگیخت ، و کار به جایی رسید که عده ای از همان کسانی که برای   امام (ع ) دعوت نامه نوشته بودند، سلاح جنگ پوشیدند و منتظر ماندند تا امام  حسین (ع ) از راه برسد و به قتلش برسانند.  امام حسین (ع ) از همان شبی که از مدینه بیرون آمد، و در تمام مدتی که در مکه  اقامت گزید، و در طول راه مکه به کربلا، تا هنگام شهادت ، گاهی به اشاره ، گاهی به  اعلان می داشت که : "مقصود من از حرکت ، رسوا ساختن حکومت ضد اسلامی یزید و  صراحت ، برپاداشتن امر به معروف و نهی از منکر و ایستادگی در برابر ظلم و ستمگری   است و جز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدی هدفی ندارم ".  و این مأموریتی بود که خداوند به او واگذار نموده بود، حتی اگر به کشته شدن خود  و اصحاب و فرزندان و اسیری خانواده اش اتمام پذیرد.  رسول گرامی (ص ) و امیرمؤمنان (ع ) و حسن بن علی (ع ) پیشوایان پیشین اسلام ، شهادت  امام حسین (ع ) را بارها بیان فرموده بودند. حتی در هنگام ولادت امام حسین (ع )،  و خود امام حسین (ع ) به رسول گرانمایه اسلام (ص ) شهادتش را تذکر داده بود.  علم امامت می دانست که آخر این سفر به شهادتش می انجامد، ولی او کسی نبود که در  برابر دستور آسمانی  و فرمان خدا برای جان خود ارزشی قائل باشد، یا از اسارت  خانواده اش واهمه ای  به دل راه دهد. او آن کس بود که بلا را کرامت و شهادت را  سعادت می پنداشت . (سلام ابدی خدا بر او باد) .  خبر "شهادت حسین (ع ) در کربلا" به قدری در اجتماع اسلامی مورد گفتگو واقع شده بود   که عامه مردم از پایان این سفر مطلع بودند. چون جسته و گریخته ، از رسول الله (ص )  و امیرالمؤمنین (ع ) و امام حسن بن علی (ع ) و دیگر بزرگان صدر اسلام شنیده بودند.  بدینسان حرکت امام حسین (ع ) با آن درگیریها و ناراحتیها احتمال کشته شدنش را در  اذهان عامه تشدید کرد. بویژه که خود در طول راه می فرمود: "من کان باذلا فینا مهجته   و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا.  هر کس حاضر است در راه ما از جان خویش بگذرد و به ملاقات پروردگار بشتابد،  همراه ما بیاید".  و لذا در بعضی از دوستان این توهم پیش آمد که حضرتش را از این سفر منصرف  سازند. غافل از این که فرزند علی  بن ابی طالب (ع ) امام و جانشین پیامبر، و از دیگران به  وظیفه خویش آگاهتر است و هرگز از آنچه خدا بر عهده او نهاده دست نخواهد کشید.  باری امام حسین (ع ) با همه این افکار و نظریه ها که اطرافش را گرفته بود به راه  خویش ادامه داد، و کوچکترین خللی در تصمیمش راه نیافت .  سرانجام ، رفت ، و شهادت را دریافت . نه خود تنها، بلکه با اصحاب و فرزندان که  هر یک ستاره ای درخشان در افق اسلام بودند، رفتند و کشته شدند، و خونهایشان شنهای   گرم دشت کربلا را لاله باران  کرد تا جامعه مسلمانان بفهمد یزید (باقی مانده بسترهای  گناه آلود خاندان امیه ) جانشین رسول خدا نیست ، و اساسا اسلام از بنی امیه و بنی   امیه از  اسلام جداست .  راستی هرگز اندیشیده اید اگر شهادت جانگداز و حماسه آفرین حسین (ع ) به وقوع  نمی پیوست و مردم یزید را خلیفه پیغمبر (ص ) می دانستند، و آن گاه اخبار دربار  یزید و شهوترانیهای او و عمالش را می شنیدند، چقدر از اسلام متنفر می شدند، زیرا  اسلامی که خلیفه پیغمبرش یزید باشد، به راستی نیز تنفرآور است ...  و خاندان پاک حضرت امام حسین (ع ) نیز اسیر شدند تا آخرین رسالت این شهادت را به گوش مردم برسانند. و شنیدیم و خواندیم که در شهرها، در بازارها، در مسجدها،  در بارگاه متعفن پسر زیاد و دربار نکبت بار یزید، هماره و همه جا دهان گشودند و  فریاد زدند، و پرده زیبای  فریب را از چهره زشت و جنایتکار جیره خواران بنی امیه  برداشتند و ثابت کردند که یزید سگ باز   وشرابخوار است ، هرگز لیاقت خلافت ندارد  و این اریکه ای که او بر آن تکیه زده جایگاه او نیست . سخنانشان رسالت شهادت  حسینی را تکمیل کرد، طوفانی  در جانها برانگیختند، چنان که نام یزید تا همیشه  مترادف با هر پستی و رذالت و دناءت گردید و همه آرزوهای طلایی و شیطانیش چون  نقش بر آب گشت . نگرشی  ژرف می خواهد تا بتوان بر همه ابعاد این شهادت عظیم و پرنتیجه دست یافت . از همان اوان شهادتش تا کنون ، دوستان و شیعیانش ، و همه آنان که به شرافت و  عظمت انسان ارج می گذارند، همه ساله سالروز به خون غلتیدنش را، سالروز قیام و شهادتش را با سیاه پوشی  و عزاداری محترم می شمارند، و خلوص خویش را با گریه برمصایب آن بزرگوار ابراز می دارند. پیشوایان مآل اندیش و معصوم ما، هماره به واقعه  کربلا و به زنده داشتن آن عنایتی خاص داشتند. غیر از این که خود به زیارت مرقدش می شتافتند و عزایش را بر پا می داشتند، در فضیلت عزاداری و محزون بودن برای آن  بزرگوار، گفتارهای متعددی ایراد فرموده اند.  ابوعماره گوید: "روزی به حضور امام ششم صادق آل  محمد (ع ) رسیدم ، فرمود اشعاری در سوگواری حسین برای ما بخوان . وقتی شروع به خواندن نمودم صدای گریه حضرت برخاست ،  من می خواندم و آن عزیز می گریست ، چندان که صدای گریه از خانه برخاست . بعد از آن  که اشعار را تمام کردم ، امام (ع ) در فضلیت و ثواب مرثیه وظ گریاندن مردم بر امام    حسین (ع ) مطالبی بیان فرمود".  و نیز از آن جناب است که فرمود: "گریستن و بی تابی کردن در هیچ مصیبتی شایسته   نیست مگر در مصیبت حسین بن علی ، که ثواب و جزایی گرانمایه دارد". باقرالعلوم ، امام پنجم (ع ) به محمد بن مسلم که یکی از اصحاب بزرگ او است  فرمود:  "به شیعیان ما بگویید که به زیارت مرقد حسین بروند، زیرا بر هر شخص باایمانی که   به امامت ما معترف است ، زیارت قبر اباعبدالله لازم می باشد".  امام صادق (ع ) می فرماید: "ان زیارة الحسین علیه السلام افضل ما یکون من الاعمال .  همانا زیارت حسین (ع ) از هر عمل پسندیده ای ارزش و فضیلتش بیشتر است ". زیرا که این زیارت در حقیقت مدرسه بزرگ و عظیم است که به جهانیان درس ایمان  و عمل صالح می دهد و گویی  روح را به سوی ملکوت خوبیها و پاکدامنیها و فداکاریها  پرواز می دهد.  هر چند عزاداری و گریه بر مصایب حسین بن علی (ع )، و مشرف شدن به زیارت قبرش و  بازنمایاندن تاریخ پرشکوه و حماسه ساز کربلایش ارزش و معیاری والا دارد، لکن باید  دانست که نباید تنها به این زیارتها و گریه ها و غم گساریدن اکتفا کرد، بلکه همه  این تظاهرات ، فلسفه دین داری ، فداکاری و حمایت از قوانین آسمانی را به ما گوشزد  می نماید، و هدف هم جز این نیست ، و نیاز بزرگ ما از درگاه حسینی آموختن  انسانیت و خالی بودن دل از هر چه غیر از خداست می باشد، و گرنه اگر فقط به صورت  ظاهر قضیه بپردازیم ، هدف مقدس حسینی به فراموشی می گراید



خرید و دانلود تحقیق درباره قیام امام حسین (فایل word)


تحقیق درباره قیام 15 خرداد (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

این که، چه عواملی در پیروزی انقلاب اسلامی و واژگونی رژیم 2500 ساله ی شاهنشاهی، نقش اصلی و اساسی داشته اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

از سال 1341 که نهضت مقدس امام خمینی قدس سره آغاز شد، تا سال 1357 که این نهضت به ثمر رسید با ظهور انقلابی بی نظیر که ثمره ی آن تحقق نظام جمهوری اسلامی بود، همواره تنی چند از عالمان مجاهد، با یاری مردم فقیر و زجر کشیده، خود را به آتش و خون زدند و با تحمل سختی های بسیار مبارزه را تا پیروزی نهایی ادامه دادند.

در طی این سال ها، ضمن نبردِ نابرابر ایمان و کفر، منادیان حق و حقیقت دینی، با الگو قرار دادن مبارزات صدر اسلام، و با جدّیت وصف ناپذیر، نهضت مقدس امام خمینی« قدس سره» را استمرار بخشیدند و روحیه ی سلطنت ستیزی را تقویت کردند و در هر مناسبتی با نام رهبر تبعیدی خود حرکت انقلابی جمعیت های تظاهر کننده را پرشتاب و با توان ساختند.

قیام 15 خرداد نقطه ی عطفی در تاریخ مبارزات ملت قهرمان ایران است، که رهبری داهیانه ی امام خمینی« قدس سره» و یاری روحانیان انقلابی  در تداوم آن، طی یک دوره ی پانزده ساله، نقش اساسی داشته است. و در همه ی آن سال ها سال روز 15 خرداد هیچ گاه در سکوت و خاموشی سپری نشد؛ زیرا که 15 خرداد برای امت قهرمان و شهید پرور ایران، از اهمیت و اعتبار ویژه ای برخوردار بوده و خواهد بود.   

15 خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی بود که، به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند و علیه نظام ستمشاهی شوریدند. 15 خرداد روز آغاز نهضت مقدس اسلامی، روز عصیان علیه طاغوت و طاغوتیان و روزی بود که ملت ایران زیر بیرق اسلام گرد آمد و برای مقابله با دشمنان اسلام و قرآن وارد صحنه شد و پشت رژیم ستمشاهی را به لرزه انداخت.

در سحرگاه 15 خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستمشاهی به خانه ی امام در قم یورش بردند و امام خمینی« قدس سره» را که سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه ی فیضیه، طی سخنان کوبنده ای پرده از جنایات شاه و اربابان امریکایی و اسراییلی او برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم به زندانی در تهران منتقل کردند.

 

هنوز چند ساعتی نگذشته بود که خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانه هایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه در آمد. همین صحنه، در همان روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و مردم ایران با قیام گسترده ی خود نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستمشاهی هستند. به همین جرم بود که گلوله های شلیک شده از خشم و کینه ی حکومت شاه، قلب صدها مسلمان انقلابی به پا خاسته را در 15 خرداد 1342 نشانه رفت و آنان را به خاک و خون کشید. بدین ترتیب، تاریخ ایران اسلامی و تاریخ مبارزات امت اسلامی، در روز 15 خرداد 1342 ورق خورد و فصل جدیدی در کارنامه ی رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد.

ماه محرم هر سال، یادآور قیام امام حسین بن علی «علیه السلام» است. امام حسین «علیه السلام» همواره مشعل فروزانی برای نهضت های اسلامی است و جامعه ی تشیع در طی قرن ها، به یاد امام حسین« علیه السلام» می گرید و خون او را حیات بخش نهال آزادی و حق و عدالت می داند. مسلمان شیعه در هر کجای دنیا باشد، دهم محرم را به عنوان عاشورای امام حسین« علیه السلام» می شناسد و پیوندی معنوی و نامرئی با امام حسین« علیه السلام» او را به تفکر در قیام خون و شهادت می برد و بر حسب استعداد، نکاتی از پیامِ امام حسین« علیه السلام» را از فراز نسل ها می گیرد. چه بسیار انسان های والا که با لحظاتی در یاد امام حسین «علیه السلام» همه عوامل ذلت و خواری را کنار گذاشته اند و در راه حق و پیوستن به مکتب او جان باخته اند. با حضور این نقطه ی درخشان، فرارسیدن محرم 1383قمری و پا بر جا بودن حوزه ی قم با وجود تلاشی که دولت در تعطیل آن نمود، معنی بسیار داشت. معنی حضور امام حسین علیه السلام در مبارزه ای بزرگ. به همین جهت رژیم حاکم می بایست تدابیر لازم را کرده باشد تا، به هر ترتیب از محرم بگذرد. اعلامیه ی شهربانی کل کشور، عباراتی داشت که نگرانی دولت را می رساند و از مردم مسلمان سوگواری مشروع می خواست، یعنی سوگواری که توأم با دعای به تاج و تخت شاه باشد و زیانی به منافع امپریالیسم امریکا و انگلیس نرساند. اما رهبر بیدار نهضت، تمام قوا را مجهز کرد، تا محرم صورت واقعی خود را باز یابد و به همین لحاظ در پیامی که امام خمینی« قدس سره» به وعاظ و گویندگان دینی و هیأت های مذهبی داد، فرمود:

«... دستگاه جبار ... درصدد گرفتن التزام و تعهد از مبلغین و سران هیأت عزادار است که از مظالم دم نزنند و دستگاه جبار را به خودسری واگذارند.

لازم است تذکر دهم که، این التزامات علاوه بر آن که ارزش قانونی نداشته و مخالفت با آن هیچ اثری ندارد، التزام گیرندگان، مجرم و قابل تعقیب هستند...    

 

... عجب است دستگاه، بی پروا ادعا دارد که قاطبه ی ملت با اوست و از پشتیبانی اکثریت قاطع برخوردار است، با این وصف در تمام شهرستانها، قرا و قصبات به دست و پا افتاده و با ارعاب و تهدید ملت، خفقان ایجاد می کند. اگر این ادعا صحیح است، ملت را این چند روز به حال خود واگذارند تا، از پشتیبانی مردم متمتع شده، موافقت 6 میلیونی به همه ملل جهان ظاهر، والاّ اشاعه اکاذیب برای تشویق افکار عامه بر خلاف مصالح اسلام و مملکت، جرم و قابل تعقیب است... حضرات مبلغین ... از توهّم چند روز حبس و زجر نترسند، (وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا و اَنْتُم الْاَعْلَونْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینْ). آقایان بدانند، که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست... خطر اسراییل و عمال آن را به مردم تذکر دهید... سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است... از سخط خدای تعالی بهراسید. اگر به واسطه ی سکوت شماها به اسلام لطمه ای وارد آید، نزد خدای تعالی و ملت مسلمان مسؤول هستید... از اخافه و ارعاب سازمان ها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید...»

ملاحظه می شود، امام تکلیف خود را به چه ترتیب انجام می داد. و با دقت اوضاع را بررسی می کرد و نتایج به دست آمده را در اختیار مبارزان می گذاشت. همان طور که در آن دهه ی محرم، وعاظ تنها لعن و نفرت و اظهار انزجار نسبت به یزیدِ دودمان اموی نداشتند، بلکه با نوحه سرایی و خواندن اشعار انقلابی برای کشتگان مدرسه فیضیه، به یاری امام حسین «علیه السلام» می شتابند، خطر اسراییل را برای امت



خرید و دانلود تحقیق درباره قیام 15 خرداد (فایل word)


B115 عبرتهایی از قیام امام حسین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

پیشگفتار:

انسان در نگاه تاریخی خود ،به دنبال مشابه سازی مبان آن جیزی است که به عنوان اصل پذیرفته،با آن چیزهای که در حال رخ دادن است ،حادثه و شخصیتی را که به عنوان اسوه پذیرفته و اعتبار ویژه ای برای آن قائل است . آنچه برای شیعه اهمیت داشته اینست که این اسوه را به گونه ای حفظ کند .که سخت در خاطره بماند و نه تنها حضور زبانی ، که حضور واقعی در خط مش تاریخی یک شیعه داشته باشد . رابطه میان شیعه با این بخش تاریخ باید هر لحظه تجدید شود و خاطره آن بماندو برابر وصول به این مقصد راه هایی وجود دارد که این ارتباط را می تواند نیرومند کند . از جمله تحقیق علمی از زاویه های مختلف می باشد. این روش می تواند روش خوبی برای انتقال آن به نسل جوان و دنیای اسلام باشد.

قبل از هر چیز خوب است نگاه اجمالی به این تحقیق داشته باشیم . ابتدا به بررسی چگونگی و عوامل قیام امام حسین (ع) و پس از آن به سیاست هایی که امام حسین در پی این قیام به دنبال داشت و سپس به برسی اهدافی که امام حسین برای این قیام خدایی داشته است . و سپس به بحث و برسی عاشورا و آثاری که قیام امام حسین (ع) در حکومت و ملت های در بر داشته و همچنین آثاری که برجامعه شیعه و بر انقلاب اسلامی ودر نهایت در جبهه و جنگ تحمیلی ( هشت سال دفاع مقدس ) در بر داشته است و عبرتهای عینی و واقعی از این قیام مقدس و خدایی که گرفته شده است .

مقدمه :

امام حسین علیه السلام یکی از کانونهای اصلی توجه شیعه در نگاه شیعه در نگاه شیعه به تاریخ دینی و مقدسش بوده و است . در حقیقت گزینش یک حادثه در تاریخ و تکرار ان تفسیری است که از تاریخ صورت می گیرد ، برای شیعه نهضت امام حسین علیه السلام تفسیر تاریخ است . یعنی همه عناصری که در بهره گیری از تاریخ لازم است در این حادثه نهفته است . همه ما می دانیم که یک هدف اساسی و مهم در تاریخ اصل عبرت است ، عبرت یعنی بهره مند شدن از قانون مندی تاریخ و طتبیق ان به سایر موارد .

این قانون مندی متبنی بر داشتن فلسفه ای است از حق و باطل ، تعامل این دو در گذر تاریخ و در نهایت سرنوشت نهایی هریک از انها بدان گونه که در نگرش قرانی حق و باطل کف روی اب است .

نکته دیگر ، اسوه یابی در تاریخ است ، انسان در تاریخ به دنبال اسوه های اساسی می گردد ، درست مانند انقلاب اسلامی ایران که امام خمینی ( ره) بعنوان رهبر و الگوی ان مورد توجه می باشد . در قران کریم اسوه های ا صلی و محوری ، انبیاء و اولیاء هستند و در راس انها حضرت محمد (ص) است .

در تاریخ مقدس شیعه از لحاظ ساختار سیاسی ویژه اش امام حسین علیه السلام یک الگوی تمام عیار در استمرار حرکت پیامبر (ص) در تاریخ است ، شیعه برای حفظ این الگو تلاش فراوانی کرده است . از سوی دیگر تکرار تاریخ و تجربه ان بسیار اهمیت دارد . در نگاه تاریخی ، به دنبال مشابه سازی میان ان چیزی است که بعنوان اصل پذیرفته ، با ان چیزهایی که در حال رخ دادن است .حادثه و شخصیتی را که بعنوان اسوه پذیرفته و اعتبار ویژهای برای ان قائل است ، مرتب به خاطر می اورد و ملاک و معیار و محک سایر رخدادها قرار می دهد . حادثه کربلا برای شیعه نوعی ملاک در تکرار تاریخ است ، تکرار بخشی از تاریخ که بسیاری از چیزها را می اموزد این تکرار دوباره بخشهای دیگر هم صورت می گیرد .

قدردانی و تشکر :

با سپاس و تشکر از زحمات بی دریغ استاد ارجمند اقای نیل ساز و تمام کسانی که در تهیه و تنظیم این اثر با من همکاری لازم را مبذول داشتند .

دوسته زاده بهار 85



خرید و دانلود  B115 عبرتهایی از قیام امام حسین


تحقیق قیام پانزده خرداد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

قیام 15 خرداد

در تاریخچه زندگی سراسر حماسه و مبارزه امام خمینی علیه رژیم پهلوی و حامیان امریکایی و صهیونیستی آن، نهضت 15 خرداد 1342 یک نقطه عطف محسوب می‌شود، به طوری که انقلاب اسلامی ایران را تداوم نهضت 15 خرداد می‌دانند. قیام 15 خرداد، مبارزه‌ای بود که سه عنصر اسلام، امام خمینی و مردم، پایه‌ها و عوامل اصلی تشکیل آن بودند.

مقاله زیر به تشریح زمینه‌ها، جزئیات و نتایج قیام اسلامی 15 خرداد پرداخته است.

ریشه‌های شکل‌گیری

انتخابات ریاست جمهوری سال 1960 امریکا که به روی کارآمدن دمکراتها به رهبری کندی منجر شد، با تغییراتی در سیاست خارجی آن کشور همراه شد. کندی بر خلاف پیشینیانش معتقد به سیاست انعطاف پذیرتر در رویارویی با بحرانها به ویژه کشورهای جهان سوم بود. او معتقد به پیمانهای اقتصادی به جای نظامی‌، فعال سازی قوای امنیتی و اطلاعاتی به جای استفاده از ارتش و تقویت برنامه‌های فرهنگی از قبیل سپاه صلح، ترویج انتخابات کنترل شده و دمکراسی‌های هدایت شده و... بود.

روی کارآوردن دولتهای غیرنظامی دست نشانده از جمله ابزارهای دولت کندی برای رسیدن به این هدف بود. در بعد اقتصادی نیز ایجاد طبقه متوسط، به راه انداختن صنایع وابسته و مونتاژ و گسترش اقتصاد مصرفی از برنامه‌های اصلی بود. لازمه رونق اقتصاد سرمایه‌داری‌، داشتن بازار مصرف گسترده و قدرت خرید بیشتر مردم است و برای رسیدن به اهداف اقتصادی می‌بایست ساختار سیاسی ـ اجتماعی مناسبی فراهم شود. در این میان در ایران که شاه ـ پس از کودتای 28 مرداد ـ خود را مدیون امریکا می‌دانست برای ادامه سلطنت‌، علیرغم میل باطنی خود از سیاست‌های جدید کندی راه گریزی نداشت‌.

محصول این سیاست روی کار آوردن دولت شریف امامی و طرح شعارهای آزادی احزاب و فضای باز سیاسی و اصلاحات اداری بود. اما وی چندان مورد تایید کندی نبود و هیأت حاکمه جدید امریکا بر روی علی امینی حساب ویژه‌ای باز کرده بود.

امینی در 17 اردیبهشت 1340 به نخست وزیری منصوب شد و شعار مبارزه با فساد و همچنین انحلال مجلس‌، اولین ژست وی برای ایجاد اصلاحات مورد نظر امریکا بود. در این راستا قانون موسوم به «اصلاحات ارضی‌» در دی 1340 مورد حمایت مقامات امریکایی قرار گرفت و سپس برای تأمین هزینه این «انقلاب‌» کنسرسیوم نفت‌، با اشاره امریکا تولید نفت را افزایش داد و ایران را به سومین صادرکننده نفت جهان رساند.1

با این حال امینی با توجه به تجارب دوران حکومت مصدق‌، بر کنترل ارتش نیز اصرار داشت‌، چیزی که مخالف خواست شاه بود. این اختلاف به تدریج عمیق تر شد. در پی سفر فروردین 1341 شاه به امریکا و اطمینان دادن وی به کندی در مورد اجرای برنامه‌های مورد نظر واشنگتن‌، باعث شد کندی با تغییر دولت در ایران به عنوان راه تضمین حکومت شاه موافقت نماید. در نتیجه شاه در بازگشت دولت امینی را برکنار و در 28 تیر 1341 اسدالله علم را جایگزین وی کرد. از این رو دوران حکومت علم سرآغاز یکپارچگی در ساختار حکومت شاه و شروعی بر دیکتاتوری مطلق وی در کشور بود.

در 16 مهر 1341، اولین اقدام دولت علم در جهت اجرای سیاست‌های جدید اعلام شد و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در هیأت دولت به تصویب رسید. این لایحه در غیاب مجلس‌، حکم قانون را داشت و در واقع‌، زمینه سازی برای لوایح و قوانین دیگر بود.

این لایحه که درآن به لزوم حذف اسلام از شرائط نمایندگی مجلس و لزوم سوگند به «کتاب آسمانی‌» به جای قرآن و همچنین به ضرورت آزادی زنان در فعالیتهای اجتماعی اشاره شده بود، مقدمه‌ای برای اسلام‌زدائی و محو ارزشهای اسلامی در جامعه ایران بود. لایحه با مخالفت قاطع و سرنوشت ساز حضرت امام به همراه اعتراضات مکرر علماء، وعاظ و مراجع، ارسال نامه‌های سرگشاده به شاه و مقاومت مستمر در برابر توطئه «حذف اسلام» و تضعیف دین و روحانیت به شکست انجامید و علم به ناچار در آذر 1341 طرح خود را پس گرفت‌.

علم در مرحله بعد وعده تحقق «انقلاب سفید» را داد و تصمیم گرفت تا نقشه‌های امریکا را در قالب دیگری احیا کند. شاه در بهمن 1341 با سفر به قم تلاش کرد تا طرح «انقلاب سفید» را برای مردم توجیه کند و اگر بتواند میان علما و مراجع حوزه علمیه راجع به نقشه‌های ضداسلامی خود تفرقه ایجاد نماید. اما تحریم شاه توسط مردم و روحانیون و تعطیل شدن شهر قم‌، خشم شاه را برانگیخت به طوری که وی از روحانیت به عنوان «ارتجاع سیاه‌» یاد کرد. با این همه‌، رژیم شاه مبادرت به برگزاری یک رفراندوم صوری برای نشان دادن حمایت مردم از طرح «انقلاب سفید» کرد.

امام در مراحل بعد با سخنرانی‌ها و اقدامات خود از جمله با اعلام عزای عمومی در نوروز 1342 و تحریم جشن‌های نوروزی، نقشه‌های ضداسلامی شاه و توطئه ایجاد اختلاف در حوزه علمیه را خنثی کرد.

این مقاومت و هشیاری زمینه‌ساز فاجعه حمله به فیضیه در فروردین 1342 و یورش مأموران رژیم شاه به مجلس سوگواری شهادت امام جعفرصادق‌(ع‌) گردید. در پی این فاجعه که در آن دهها تن شهید و مجروح شدند، امام پیام مفصلی برای علما نوشتند که در واقع از عوامل زمینه ساز قیام مردم در 15 خرداد 1342 و روند جدیدی در مبارزه با رژیم بود2.

همچنین امام در چهلمین روز فاجعه فیضیه، پیامی خطاب به ملت صادر کردند. با صدور و انتشار پیام امام و حرکت علما در نجف رژیم متوجه شد که برنامه اجرا شده



خرید و دانلود تحقیق قیام پانزده خرداد