لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
فصل چهارم:
مبانی نظری طراحی
فرهنگ را می توان تبلور و چکیده در یافت ها و دانسته ها ی عملی و نظری و عقلی و احساسی یک قوم دانست فرهنگ روش زیستن و اندیشیدن است و حاصل مجموع دانسته ها و اعتقادهای یک قوم در طی قرون متمادی است فرهنگ آینه تمام نمای ارزشهای حاکم بر فرد و جامعه است و نیز بینش و نگرش کلی جامعه است نسبت به جهان که با چهره های گوناگون در ادبیات ،هنر،تاریخ ،فلسفه ، سیاست ، اخلاق ، گفتار ، کردار ، مدیریت و...تجلی پیدا می کند .
برای پایداری فرهنگ کهنسال وغنی باید فرهنگ خود را با مقتضیات دنیای کنونی ، آرزوها و نیازهای مردم تطبیق دهیم و ثانیا" فرهنگ ملی با رشته هایی خود را با فرهنگ جهانی پیوند دهد ( و فرهنگ خود را تازه و پویا نگه داشته تا بر آورنده نیاز زمان و جامعه باشد )
با ید به دنبال فرهنگی غنی و قوی بود که در غیر اینصورت هر چه دیگران می خواهند به او می دهند و نه هر چه خود بدان نیاز دارد . اگر قومی از فرهنگ خود برید ، هم به زندگی ملی خود بی اعتنا می شود . هم قوه تمییز را ازدست می دهد و هم ذوق بیگانه پسند می یابد . فرهنگ یک جامعه برایند از کل تاریخ آن جامعه است که پیوندی عمیق با جوامع مجاور و فرهنگ های جهانی دارد.
فرهنگها هموار ه با یکدیگر دادو ستد می کنند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند بین فرهنگها یک بحث و گفتگوی دائمی وجود دارد. و فرهنگی زنده می ماند که بینه کافی جهت سالم در مقابل فرهنگ بیگانه را داشته باشد .
هیچ انسانی قادر نیست که در شبانه روز بیش از 24 ساعت زندگی کند، اما به کمک فرهنگ این کمیت را زیر پا گذاشته و با ایجاد کیفیتی که به جای آن می نشاند، بسیار وسیعتر ، بزرگتر و پر زمانتر زندگی میکند بشر به کمک فرهنگ (تاریخ و ادبیات و هنر) توانسته است آستانه محدود زندگی خاکی را در نوردد و با ایجاد آثاری که گمان می کند بعد از او به جای خواهد ماند حیات خود را در آینده بگسترد . و گمان می کرده است که اگر اثری بعد از مرگ از او به یادگار ماند ، او را در اذعان آیندگان حاضر نگه خواهد داشت و اندکی از نیستی او را ترمیم خواهد کرد.
تعریف فرهنگ culture
فرهنگ واژه ایست فارسی ومرکب ازدوجزء “ فر “ و “ هنگ “ است. “ فر“ به معنای شکوه وعظمت است واگربه عنوان پیشوند بکاررودبه معنای جلو، بالا، پیش وبیرون است. “ هنگ “ ازریشه اوستایی سنگ t hanga به معنای کشیدن، سنگینی ووقاراست. این واژه مرکب به معنای بیرون کشیدن، بالاکشیدن وبرکشیدن می باشد.
اصطلاح فرهنگ دارای معانی ومفاهیم متفاوت ومتنوع است ودرسیرتاریخی خود، معانی مختلفی راگرفته است. ازآنجمله می توان به معانی زیراشاره کرد :
ادب ، تربیت ، دانش ، معرفت ، مجموعه آداب ورسوم وآثارعلمی وادبی یک ملت ، نیکویی وپرورش ، بزرگی ، فضیلت ، شکوهمندی ، هنر ، حکمت ، عقل ونیزتعلیم وتربیت ، آموزش وپرورش ومکتب وایدئولوژی.
وسعت قلمروفرهنگ به وسعت حیات اجتماعی انسان است وتمامی میراثهای اندیشه وعمل انسان ازآغازتاامروزراشامل می شود. به همین دلیل تعاریف مختلفی ازنظرسیاسی، اجتماعی، ادبی ازآن شده است. ( تاکنون قریب به 400 تعریف برای فرهنگ شده است. )
“ ادواردبارنت تایلور“درسال 1871 درکتاب “ فرهنگ ابتدایی “ ، نخستین تعریف رسمی ازفرهنگ راچنین بیان می کند :
« فرهنگ مجموعه پیچیده ایست که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، قوانین، سنن وبالاخره تمام عادات ورفتاروضوابطی است که فردبه عنوان عضوجامعه ازجامعه فرامی گیردودربرابرآن جامعه وظایف وتعهداتی
تعریف فرهنگ نزدایرانیان
دررویکرداندیشمندان وصاحب نظران ایرانی به“ فرهنگ “، هم فهم ونگاهی که فرهنگ رادر‘بعدمعنوی به تنهایی می بیند به چشم می خوردوهم فهم ونگاهی که فرهنگ رادارای دو‘بعدمادی ومعنوی می داند.
درزیربه تعریف برخی ازاندیشمندان ایرانی از“ فرهنگ “ اشاره می کنیم
دکترعلی شریعتی
آن زنده یادضمن اشاره به اینکه تمدن بشری دارای وجه مادی ومعنوی است ووجه معنوی آن رافرهنگ می گوینداین گونه تعریفی رابیان می کند:« فرهنگ عبارت است ازمجموعه ساخته هاواندوخته های مادی ومعنوی یک قوم یا نژادیاملت خاص درطول تاریخ. »
دکترمحمدعلی اسلامی ندوشن
ایشان درتعریف خودازفرهنگ، به دومفهوم عام وخاص آن بدین شرح اشاره می کند: « فرهنگ به مفهوم عام خود، روش زندگی کردن واندیشیدن است وحاصل می شودازدانسته هاوتجربه هاواعتقادهای یک قوم.
وفرهنگ به معنای خاص، به سرمایه معنوی یک قوم گفته می شودواین همه آثارادبی وهنری وفکری رادربرمی گیرد. »
دکترعبدالکریم سروش
اوفرهنگ راچنین تعریف می کند: « مجموعه آداب واندیشه هاودیدگاههاواعتقادات وارزشهای یک قوم راکه اولاًبرخوردارازوحدت تالیفی باشندوثانیاًاقیانوس وارآن قوم رافراگرفته باشندوثالثاً آدمیان ، غافل وغیرمختارانه درآن غوطه ورباشند، فرهنگ می نامند. »
استادمحمدتقی جعفری
به اعتقاداو، جامع ترین تعریفی که ازفرهنگ می توان ارائه داداین است :« فرهنگ عبارت است ازکیفیت یا شیوه ی بایسته وشایسته برای آن دسته ازفعالیتهای حیات مادی ومعنوی انسانهاکه مستندبه طرزتعقل سلیم واحساسات تصعیدشده ی آنان درحیات معقول تکاملی باشد. »
دکتربهاءالدین خرمشاهی
معماری فرهنگ
فرهنگ رابطی است بین انسان و محیط بیرون تا ریشه او را هم در طبیعت و هم در جامعه مستحکم سازد به کمک فرهنگ انسانها به هم وابسته و نزدیک می شود و با مشترکات ذهنی که زائیده همین فرهنگ است ، ملت به وجود می آید که پیوند گاه او را اشتراکی است در خاطره ها و اشتراک در چیزهایی که دوست می دارند و اشتراک در چیزهایی که دشمن می دارند و اشتراک زبان و چیزهایی دیگر.
فرهنگ به معنای خاص به سرمایه معنوی یک قوم گفته می شود که همه آثار ادبی و هنری را در بر می گیرد . همه آنچه از درون او سرچشمه گرفته و در برون تجلی خود را در سازندگی یافته است .
این سازندگی ، اگر متوجه برآوردن نیاز های مادی و جسمانی اجتماع باشد، نام تمدن می گیرد ، و اگر ناظر بر اقناع نیازهای معنوی و غیر انتفاعی و غیر قابل تقویم نام فرهنگ ، ولی غالبا" این دو با هم پیوستگی می یابند . تمدن بیشتر جنبه عملی و عینی دارد و فرهنگ بیشتر جنبه ذهنی و معنوی و فلسفه و حکمت و حکمت و ادبیات و اعتقادها ، در قلمرو فرهنگ هستند ، در حالی که تمدن بیشتر ناظر بر رفع حوائج مادی انسان در اجتماع است معماری وسیله واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست هر ساختمانی یک شاهد فرهنگی است چه به مفهوم خوب و چه به مفهوم بد آن .
با پا گرفتن فرهنگ ، نظامی پیدا شد که در صدد ایجاد تعادلی بین خواسته های فردی و خواسته های اجتماعی بود... این نظام که روابط متقابل انسانها را مشخص می کند و فرهنگ نضج می دهد بر بنیان یک سیستم ارزشی بنا شده است و این سیستم در طول زمان ثابت نیست . آنچه که ما از آن به عنوان سبک معماری نام می بریم در واقع نموداری مجسم از این ترتیب است که با تغییر کردن تناسب بین ایدئو لوژی دانش و هنر ، سبک نیز تغییر می کند . از اینجا می توان به میزان اهمیت تأثیر فرهنگ بر معماری و سبک های ناشی از آن پی برد . باید توجه داشت که معماری صرفا" یک عمل ساختمان سازی نیست بلکه یک عمل فرهنگی در آن مستتر است که توسط نمادها و عناصر ذهنی و عینی را بط بین اندیشه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
مبانی زیست شناسی
زیر نظر : سرکار خانم دهقان حقیقی
گرد آورندگان:
نازیین حسینیان
راضیه یوسفیان
سارا طلوع
کلاس اول 110
مواد آلی
ساختمان سلول های زنده از چهار گروه اصلی مولکول های آلی تشکیل شده است. پروتئین ها، ئیدراتهای کربن، چربیها واسیدهای نوکلئیک (هسته ای).
پروتئین ها: موادی هستند که سلول ها برای رشد ونگهداری از خود به آنها نیاز دارند این مواد از اتمهای کربن، هیدروژن، اکسیزن، نیتروزن وگوگرد تشکیل شده اند. پروتئینها مولکول های بزرگی هستند که از واحدهای کوچکتری که اسید آمینه نامیده می شوند ساخته شده اند.
گیاهان از محصولات فتوسنتز ومواد معدنی که از خاک می گیرند استفاده می کنند ومولکول های پروتئینی مورد نیاز خود را می سازند. جانوران ، گیاهان را می خورند وپروتئین های بدن آنها را به واحدهای سازنده شان یعنی اسیدهای آمینه می شکنند وسپس از این اسیدهای آمینه پروتئین های حیوانی را می سازند.
آنزیمها : مولکول های پروتئینی هستند که نقش کاتالیزور حیاتی را در بدن موجودات زنده ایفا می کنند آنزیمها سرعت انجام واکنش های شیمیایی را در بدن جانوران افزایش می دهند آنها به مولکول های اولیه می چسبند وباعث ترکیب شدن آنها با یکدیگر ویا تجزیه آنها به مولکول های ساده تری می شوند. در طی انجام واکنش چطور آنزیمها فعالیت می کنند. ساختمان آنزیم دست نخورده باقی می ماند بنابراین می تواند بارها وبارها در واکنش شرکت کنند البته عمل آنزیمها اختصاصی است وتنها در یک نوع واکنش شرکت می کنند آنزیمها به علت ساختمان خاصی که دارند در دما معینی قادر به فعالیت هستند.
ئیدراتهای کربن : مهمترین منبع انرزی هستند. آنها از اتمهای کربن، هیدروزن واکسیژن ساخته شده اند.
یکی از ساده ترین نیدراتهای کربن گلوکز است که در طی آن فرآیند فتوسنتز در گیاهان ساخته می شود. جانوران گلوکز را از گیاهان می گیرند وبوسیله تنفس سلولی از انرژی نهفته در آن استفاده می کنند جانوران وگیاهان گلوکزی را که مورد نیاز فوری آنها نیست در بدن خود ذخیره می کنند. گیاهان مولکولهای کوچک گلوکز را به هم متصل کرده، مولکول های نشاسته را می سازند.
در جانوران مولکول های گلوکز با هم ترکیب شده وگلیکوژن را تشکیل می دهند هم نشاسته وهم گلیکوژن در هنگام نیاز به انرژی می شکنند وبه مولکول های گلوکز تبدیل می شوند.
سلولز نیدرات کربن دیواره سلول های گیاهی است. پستانداران نمی توانند این ماده را در بدن خود هضم کنند، اما وجود آن برای حرکت مواد غذایی در طول لوله گوارش آنها بسیار مهم وضروری است.
چربیها : منابع غنی از انرژی هستند که پس از مصرف شدن نیدراتهای کربن سلول از آنها برای به دست آوردن انرژی استفاده می کند. پستانداران برای گرم نگه داشتن خود مقداری چربی را در زیر پوست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
مبانی اقتصاد اسلامی
مقدمه
قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و پدیدۀاستقلال و انفکاک علوم اجتماعی از فلسفه نیز به طور طبیعی این اندیشه را نمودار ساخت که پدیدۀ اجتماعی ویژگی های منظمی دارند و قانون حاکم بر رفتار اجتماعی همانند قانونمندی حاکم بر جهان ماده و طبیعت است . در مورد اقتصاد هم ، اندیشمندان اقتصادی معتقد بودند که فعالیت های انسان در تولید ، توزیع و مصرف تابع قوانین طبیعی است که باید آنها را شناخت تا آنکه بتوان روابط علمی بین پدیده های اقتصادی را تبین کرد . از آنجا که این قوانین طبیعی است پس ، مناسب ترین قوانینی هستند که می توانند تعادل به وجود آورند ، به شرط اینکه در وضعیت طبیعی و آزادبکار روند و دولت یا اخلاق یا دین ، در عملکرد آنها دخالتی نکنند . بنابراین پدیده های عینی اقتصادی و رفتار های انسان عاقل اقتصادی در صحنه اقتصاد ، همانند دیگر رخداد های فیزیکی ، تابع رابطه علمی مشخص است و با روش تجربه قابل ملاحظه و بررسی است . واقعیت این است که پیدایش رفتار های اقتصادی ، تصادفی و اتفاقی نیست ، بلکه نظام علّی و معلولی بر آنها حاکم است ؛ به گونه ای که می توان در سایه رابطه علیت ، این رفتار ها را تفسیر کرد ؛ ولی نباید از نظر دور داشت که یکی از اجزاء علت تامه و این رفتار ها و رخدادهای عینی اراده و اختیار انسان است . رابطه اقتصادی در جامعه الزاما"در چهارچوب یک نظام اقتصادی ، مشکل می گیرد و نظام اقتصادی هم بدون « جهت » و « هدف » پذیرفته نیست و « باید » های که « جهت » و « هدف » نظام اقتصادی را تبیین می کنند ؛ « باید » های مبانی نامیده می شود .
اقتصاد چیست
انسان با توجه به تمایلی که به ارضای نیاز های خود دارد ، سعی می کند که با صرف حداقل تلاش یا هزینه ، حداکثر نتیجه را به دست آورد ، این راه و روش ، اصل اقتصاد نامیده شده ، فرد تحت تأثیر هر مشرب خاص که باشد ، لازم است بر مبنای این اصل رفتار کند . بنابرین ، « اقتصاد » علمی است که رفتار و رابطه انسان را با اشیای مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت نمی یابد ، مطالعه می کند . مطالعه اقتصاد باید درک ، بیان و تا حدی پیش بینی رفتار اقتصادی انسان را امکان پذیر سازد . این مطالعه باید به بهبود رفاه مادی فردی و اجتماعی بشر کمک کند ؛ بنابرین می توان ادعا کرد که اقتصاد ، قبل از هر چیز ، به تجزیه و تحلیل و تو ضیح شرایط و روابطی که در قلمرو رفاه مادی قرار دارد ، می پردازد . و اقتصاد بر خلاف علوم طبیعی ، علم محض نیست ؛ بلکه مجموعه اصول و قواعدی است که تحت تأثیر اراده بشر قرار می گیرد .
موضوع علم اقتصاد
موضوع اقتصاد عبارت است : از ثروت (کالاها ، خدمات و منابع ) از حیث چگونگی تولید ، توزیع و مصرف آن . مقصود از « ثروت » جنبه مالیت و ارزش کالاها و خدمات است ، نه جنبه عینیت اموال ؛ بنابرین ثروت از نظر ارزشمند بودن و مالیت موضوع اقتصاد است . ثروت ،از حیث چگونگی رشد ، توزیع و به مصرف رساندن آن موضوع اقتصاد است ، نه از حیث آن به این شخص یا آن شخص
تعریف اقتصاد
یکی از معانی اقتصاد در لغت ، میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری است . در آیه « و اقصد فی مشیک » نیز به همین معنی آمده است . از آن نظر که اعتدال در هزینه زندگی یکی از مصادیق میانه روی بوده ، کلمه « اقتصاد » دربارۀ آن بسیار استعمال می شده است تا آنجا که در به کار گیری عرفی از « اقتصاد » غالبا" همین معنی مقصود بوده است . اقتصاد از معانی عرفی خود (میانه روی در معاش و تناسب دخلو خرج ) ، تعمیم داده شده و معادل economy قرار گرفته است . به هر حال برای « اقتصاد » که اقتصاددانان از بحث می کنند تعاریف مختلفی ارائه شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مبانی طب سالمندان درقانون ابن سینا
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی بینش ابن سینا در مورد طب سالمندان و ریشه یابی طراحی این واژه و این رشته مهم پزشکی و بهداشت است که اشتباها به ره آوردهای علمی نیمه دوّم قرن بیستم میلادی، نسبت داده شده است.
به منظور نیل به این هدف، پس از رایانه ای کردن کتاب کامل قانون در طب ابن سینا (ترجمه مرحوم عبدالرحمن شرفکندی) به جستجوی واژه های مرتبط با پیری، سالخوردگی، سالمندی . . . پرداخته با بیش از پانصد واژه، مواجه گردیدیم و دریافتیم که (یافته ها) بسیاری از عناوین فعلی مرتبط با طب سالمندان، جزو فصول و موضوعات اصلی این کتاب بوده، شرح مفصّلی در مورد بهداشت سالمندان، دستورات غذائی سالمندان، نوشیدنی های مناسب برای سالمندان، ورزش سالمندان، خواب و استراحت سالمندان و . . . به چشم میخورد و علاوه برآن به موضوعات دیگری نظیر تاثیر محیط بر پیری زودرس، تاثیر عقیمی و باروری بر زمان آغاز سالمندی، تاثیر سالخوردگی، برحساسیت و مقاومت در مقابل بیماریهای عفونی، تب های شدید و دردهای مهلک، نیز پرداخته و بدینوسیله در آغاز هزاره دوّم میلادی، مبانی طب سالمندان و بسیاری از تفاوت های آن باطب سایر سنین را مطرح نموده، با توجه به افزایش امید به زندگی، در سطح کشور و تغییرات واضحی در راس هرم سنی در جهت افزایش جمعیت سالمندان و افزایش نیازهای پزشکی و بهداشتی حال وآینده آنان جا دارد در آغاز هزاره سوّم میلادی، با تاسی به افکار مترقی ابن سینا و تاکیدهای اخیر سازمان جهانی بهداشت، نیاز به این رشته مهم پزشکی و بهداشت را در میهن عزیزمان احساس نموده در برنامهریزی های آموزشی و پژوهشی وزارت متبوع، دانشگاه های علوم پزشکی کشور، همانگونه که به طب اطفال، پرداخته ایم به این شاخه مهم پزشکی نیز بپردازیم.
مقدمه
با توجه به تفاوت های عمده ای که بین ویژگی های اپیدمیولوژیک، بالینی و پاراکلینیک بیماری ها در سنین مختلف وجود دارد در بسیاری از کشور های جهان، خدمات پزشکی را از نظر سِنّی، عملا به سه شاخه عمده طب اطفال، طب داخلی و طب سالمندان، طبقه بندی نموده و بر همین اساس، مقالات علمی و کتبی را به رشته تحریر درآورده متخصصین مورد نیاز خود در این رشته ها را در دانشگاه های علوم پزشکی، تربیت می نمایند. ولی درکشور ما متاسفانه هنوز رشته ای تحت عنوان طب سالمندان (Geriatrics) وجود ندارد و این درحالیست که در سایه فعالیت های موثر وزارت بهداشت و اقداماتی که در زمینه کنترل جمعیت، صورت گرفته است طی ده سال گذشته از قاعده هرم سنی جمعیت، کاسته شده، به راس آن افزوده گردیده و قریب 7% جمعیت کشور را گروه سنی 60 ساله و بالاتر)1( که به تعبیر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت، سنین سالمندی نامیده میشود تشکیل می دهند)2( و علاوه بر اینها طبق مطالعاتی که در سال 1377 صورت گرفته است امید به زندگی در افراد ایرانی در جنس مونث و مذکر، به ترتیپ به 74 و 70 رسیده است )3( که باز هم نشان دهنده تغییراتی در راس هرم سنی جمعیت کشور، می باشد و هرچند در کتب غربی، طب سالمندان را بعنوان شاخه جدیدی از طب عمومی، معرفی کرده اند ولی نه تنها به استناد شواهد موجود در کتاب قانون ابن سینا بلکه حتی براساس محتوای ادبیات ملّی ایران، توجهات پزشکی و بهداشتی به سالمندان، همواره از زاویه خاصی اعمال گردیده که خود نشان دهنده توجه پیشنیان به استقلال طب سالمندان از طب سایر سنین بوده است.تفاوت های عمده طب سالمندان با سایر شاخه های طب از دیرباز، شناخته شده و در کتب علمی و ادبی پژوهشگران پیشین میهنمان جلب توجه میکند، بطوریکه در کتاب دوّم مثنوی، مصاحبه پزشک جوان و بیمار سالخورده، با چنان مهارتی به نظم درآمده که گوئی "مولانا" با علم برخاسته از عرفان و مطالعات عمیق خود از همان ابتدا مدّعی استقلال طب سالمندان، بوده به سرزنش پزشک جوانی که تمامی شکایات بیمار سالخورده ای را به سن او نسبت می دهد پرداخته )4( و "ابن سینا" در کتب پنجگانه قانون در طب، علاوه بر مطالب گوناگونی که در فصول مختلف، در زمینه سلامت و بیماری سالمندان، نگاشته است ضمنا یک فصل کامل از اثر نفیس خود را نیز بطور جداگانه به بهداشت سالمندان، اختصاص داده پیری را یک روند طبیعی در ادامه فرایند حیات، دانسته دستوراتی را به منظور سالم زیستن این گروه سِنّی به رشته تحریر، درآورده است )5( که در این مختصر، سعی خواهیم کرد نقطه نظرات او را باختصار، منعکس نمائیم.
براساس طبقه بندی های موجود، طب سالمندان (Geriatrics) نیز همچون طب داخلی و طب اطفال، شاخه ای از طب عمومی است که در ارتباط با جنبه های اجتماعی، پیشگیری، تشخیصی و درمانی بیماری ها در افراد سالخورده می باشد و به منظور تحقق اهداف زیر، فعالیت می نماید:
1 ـ توانبخشی سالخوردگان به منظور برخورداری از یک زندگی فعال
2 ـ پیشگیری از بروز بیماری ها و تشخیص زودرس و درمان به موقع آنها در سالخوردگان
3 ـ تخفیف آلام ناشی از ضعف و ناتوانی و بیماری ها در این گروه سنی
4 ـ مراقبت پزشکی وپشتیبانی اجتماعی سالخوردگان در مراحل نهائی بیماریها.
بدیهی است که سالخوردگی، به خودی خود، بیماری به حساب نمی آید و درواقع یک روند طبیعی و فیزیولوژیک، می باشد. اختلال فعالیت ارگان های مختلف در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
اصول و مبانى آموزش مسائل دینى به کودکان و نوجوانان
چکیده
روش ها و شیوه هاى آموزش نماز در کودکان و نوجوانان، بر اصولى استوار است که مهم ترین آن ذکر مى گردد:
«اصل» به معناى بن، ریشه، زیربنا و اساس است. کلمه «اصل» را عرف عامه در مقابل «بدل» و در مقابل «فرع» استعمال مى کند، اما مقصود از این واژه در این جا، مفهوم فلسفى آن است که با معناى «منشأ» و «مصدر» برابر مى شود. علماى تعلیم و تربیت نیز از اصول و مبانى تعلیم و تربیت چنین برداشتى دارند.
در این مقاله، سعى شده است اصول و مبانى آموزش نماز در کودکان و نوجوانان از دیدگاه دینى (برگرفته از قرآن، احادیث و روایات ائمّه اطهار(علیهم السلام) و نظریات علماى تعلیم و تربیت) به صورت تطبیقى، تبیین و تشریح گردد.
در آموزش و تعلیم هر موضوعى، اصول و مبانى ساختار آن موضوع از اهمیت ویژه و اساسى برخوردار است.
اصول و مبانى هر علمى به منزله ستون و پایه ساختمان است که در استحکام و عمر آن نقش اساسى دارد. در علوم گوناگون نیز مانند جامعه شناسى، روان شناسى، تعلیم و تربیت، و راهنمایى و مشاوره، اصول و مبانى این علوم نقش اساسى بر عهده داشته و در واقع، فعالیت ها و روش ها مبتنى بر اصول آن علم است; مثلاً، در راهنمایى و مشاوره، اصول و مبانى این علم به فعالیت ها، روش ها و فنون مشاور جهت مى دهد و نقش بنیادى و اساسى در فعالیت هاى مشاور ایفا مى کند.
روش ها و شیوه هاى آموزش مسائل دینى (نماز) در کودکان و نوجوانان بر اصولى استوار است که به ذکر مهم ترین آن ها در این نوشتار پرداخته شده است.
1
. فطرى بودن مسائل دینى (نماز)
نیاز به پرستش و نیایش یکى از نیازهاى اساسى و عمیق است که در عمق روان بشر وجود دارد.
در بررسى تاریخى، این موضوع ثابت شده است که پرستش جزئى از وجود و کشش فطرى انسان است. گاهى که این میل و روح پرستش توسط انبیا(علیهم السلام) در مسیر صحیحى قرارگرفته، به خداپرستى ختم شده، اما گاهى بر اثر جهل، انحراف و لجاجت، موجودات و اشیاى گوناگون مانند سنگ و چوب، ماه، خورشید، آتش، گاو و پول مورد پرستش قرار گرفته اند.
استاد شهید علّامه مطهرى(رحمه الله) در این باره مى فرماید:
«یکى از پایدارترین و قدیمى ترین تجلّیات روح آدمى و یکى از اصیل ترین ابعاد وجود انسان ها حس نیایش و پرستش است. مطالعه آثار زندگى بشر نشان مى دهد هر زمان، هرجا که بشر وجود داشته است، نیایش و پرستش هم وجود داشته است. چیزى که هست شکل کار و شخص معبود متفاوت شده است; از نظر شکل، از رقص ها و حرکات دسته جمعى موزون هم راه با یک سلسله اذکار و اوراد گرفته تا عالى ترین خضوع ها و خشوع ها.»(1)
همه کودکان به طور فطرى کنجکاو و کاوشگر بوده و به دنبال پاسخ به سؤالات و چراها هستند و میل به پرستش و نیایش در وجودشان موج مى زند; مثلاً، وقتى بزرگ ترها به آن ها محبت و نوازش مى کنند، ممکن است قادر به تفهیم تشکر و سپاس خویش به آن هانباشند، ولى با پیام هایى که از طریق چشم و نگاه هاى معصومانه و چهره متبسم به ما مى دهند، تشکر و قدردانى خویش را ابراز مى دارند.
تجربیات و مشاهدات نیز مؤیّد این مطلب است که کودکان در تقلید و یادگیرى مفاهیم و مسائل دینى مثل نماز و روزه آمادگى بیش ترى در مقایسه با دیگر رفتارها و موضوعات از خود نشان مى دهند. این موضوع مؤیّد فطرى بودن خداجویى در کودکان است.
طبق منابع اسلامى، براى ما مسلّم و متقن است که میل به پرستش، نیایش، کمال طلبى و حقیقت جویى در کودک، فطرى و درونى است. این موضوع را شواهد تاریخى (پرستش بت، خورشید، گاو و ساختن بهترین مکان ها براى معابد) و آیات و روایات تأیید مى کند.
خداوند تبارک و تعالى در قرآن مجید، مى فرماید: «فاَقِم وجهَکَ لِلدّینِ حنیفاً فطرتَ اللّهِ الّتی فَطَرالنّاسَ علَیها لا تبدیلَ لِخلقِ اللّهِ ذلکَ الدّینُ القَیِّمُ ولکنَ اکثرالناس لا تعلمون» (روم: 30); پس روى خود به سوى دین حنیف کن که مطابق فطرت خداست; فطرتى که خدا بشر را بر آن فطرت آفریده و در آفرینش خدا دگرگونى نیست، این است دین مستقیم، ولى بیش تر مردم نمى دانند.
اگر مشاهده مى شود که گروهى از کودکان و نوجوانان نسبت به مسائل دینى ـ از جمله نماز ـ رغبت و تمایلى از خود نشان نمى دهند، این مربوط به عوامل محیطى است که فطرت کودک را از مسیر خود منحرف کرده است.
متأسفانه بعضى از والدین به دلیل عدم حساسیت و اهمیت نسبت به مسائل دینى و گاهى به دلیل سخت گیرى ها و آموزش هاى غلط و عدم آشنایى آنان با سیره ائمّه اطهار(علیهم السلام)و روش هاى تربیتى، به گونه اى با کودک رفتار مى کنند که آنان نسبت به مسائل دینى بى تفاوت، کم رغبت و بعضاً از آن متنفّر مى شوند.
با کمال تأسف، باید گفت که بعضى از والدین حساسیت و دقتى که در امور دنیوى (تغذیه، لباس، درس و مانند آن) فرزندانشان از خود نشان مى دهند در مسائل معنوى و دینى آن ها ندارند. به راستى، این گروه از والدین مصداق کلام نورانى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)هستند که مى فرماید:
«واى بر فرزندان آخرالزمان، از دست پدرانشان!» گفتند: یا رسول الله، منظور شما پدران مشرکند؟ فرمود: «خیر، بلکه پدران مؤمنى که واجبات دینى را به فرزندان خود نمى آموزند و اگر آنان خود بخواهند احکام دین را فرا گیرند، ایشان جلوگیرى مى کنند (و