لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
بیان مسئله و ضرورت توجیه و انجام تحقیق
NRBCs گویچههای قرمز نارسی هستند که در خون محیطی نوزادان تازه متولد شدة سالم یافت میشوند. بلافاصله بعد از تولد کاهشی سریع در شمارش سلولهای بنیادی خونساز عمدتاً در نوزادان سالم دیده میشود. افزایش شمارش NRBC بندناف بعنوان یک شاخص هیپوکسی داخلی رحمی جنین بصورت حاد و مزمن و بعنوان یک پیشگوییکنندة نتایج بدنوزادی پیشنهاد شدهاست (نظیر درجة آپگار پایین، اسیدمی نوزادی، نیاز به پذیرش در واحد مراقبت نوزدای و تشنجهای نوزادی زودرس (1)).
هدف اصلی از مانیتورینگ ضربان جنین بهبود نتایج پرهناتال با تشخیص زودرس هیپوکسی جنین بوده است، برای این منظور مانیتورینگ قلب جنین بطور گستردهای در طی زایمان در دسترس قرار گرفت (2).
از طرفی مطالعات خوب کنترل شده مشخص کرده است که روش سمع متناوب با مانیتورینگ مداوم جنینی وقتی در فواصل زمانی خاص و با نسبت یکبهیک بین پرستار و بیمار انجام شود کارایی یکسان دارد (3).
بنظر میرسد هم افزایش NRBC بندناف و هم الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب هیپوکسی جنینی را منعکس میکنند. مطالعات قبلی نشان داده که در هیپوکسی جنینی شمارش NRBC در طناب نافی افزایش مییابد، از طرفی بین الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب و هیپوکسی جنینی رابطه وجوددارد (1).
ارتباط بین NRBC و الگوهای ضربان قلب از طریق سمع متناوب کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب جنین در یکساعت آخر زایمان و شمارش NRBCs بندناف میباشد.
این الگوها شامل: تاکیکاردی، برادیکاردی، افت زودرس، افتدیررس، افت متغیر و افت طولانی میباشد. با توجه به اینکه مانیتورینگ جنین در این تحقیق به روش Doppler ultrasound Fetal Heart Detector و به طریق متناوب انجام میشود تعیین وجود یا حذف تغییرپذیری ضربان قلب و فاصلة آخرین تسریع ضربان قلب تا زایمان که در مطالعات قبلی بعنوان شاخص قابل اعتماد پیشگوییکنندة جنین غیرهیپوکسیک مطرح شدهاست (1) امکانپذیر نمیباشد.
بازنگری منابع و اطلاعات موجود
در مورد الگوهای ضربان قلب جنین در سیرلیبر و NRBC بندناف مطالعات متعددی صورت گرفته که به پارهای از آنها اشاره میشود:
Jeffrey P. & Ahn در مقالهای با عنوان گریچههای قرمز هستهدار؛ شاخصی برای آسفیکسی جنین در 1995 در مجلة obstet Gynecol مطالعهای را برای تعیین ارتباط بین حضور NRBC و انسفالوپاتی هیپوکسیک – ایسکمیک و معایب نورولوژیک طولانی مدت نوزادی طراحی کردند. در این مطالعه NRBC بندناف نوزادان تک قل با مشکل نورولوژیک با نوزدان سالم مقایسه شدند. آنها نتیجه گرفتند که نوزادان دچار مشکل فوق سطح NRBC بالاتری داشتند. از طرفی مدت پاکشدن این گریچهها از خون در گروه اول بیشتر بود. بنابراین نتیجه گرفتند که NRBC میتواند به تشخیص حضور آسفیکسی جنینی کمک کند و وقتیکه آسفیکسی نزدیک به تولد اتفاق بیفند تعداد پایینتری NRBC در خون حضور دارند لذا این گریچههای هستهدار میتوانند در زمان صدمه نورولوژیک کمک کننده باشند (4).
در مطالعة Kathleen & Kusseil در 1999 با عنوان NRBC بعنوان یک شاخص اسیدمی در نوزادان ترم ارتباط بین NRBC بندناف نوزادان ترم و دیگر شاخصهای احتمالی هیپوکسی جنینی بررسی شد. نتیجة مطالعه این بود که شمارش گریچههای قرمز هستهدار بطور قابل توجهی در نوزادان ترم متفاوت است. افزایش NRBC با اسیدمی، مکونیوم و پذیرش NICU ارتباط داشت (5).
Serafina &Marina در 1999 در تحقیقی با عنوان گریچههای قرمز زمان تولد بعنوان شاخص آسیبمغزی پرهناتال، ارزش پروگنوستیک NRBC بدو تولد در مورد نتایج نوزادی و آسیب مغزی پرهناتال در نوزادان در معرض خطر آسیب نورولوژیک بررسی شد. ارتباط قابل توجهی بین شمارش گریچههای قرمز هستهدار و سن حاملگی و آپگار دقیقه اول، PH، base deficit، کسر O2 مصرفی، محتوی O2 خون و وزن تولد وجوددارد. نهایتاً آنها نتیجه گرفتند شمارش NRBC در زمان تولد نه فقط منعکسکنندة نتایج نوزادی ثانویه به هیپوکسی پرهناتال است بلکه اندکس قابل اعتمادی از آسیب مغزی پرهناتال نیز میباشد (6).
Sean & Honor & Soina در مقالهای با عنوان ارتباط بین NRBC و تشنجهای زودرس نوزادی زمان آسیب نورولوژیک در نوزادان با تشنجهای زودرس را از طریق ارزیابی سطوح NRBC بررسی کردند. آنها متوجه شدند که در گروه مبتلا سطح NRBC در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود. آنها این فرضیه را مطرح کردند که آسیب نورولوژیک منجر به تشنجهای زودرس نوزادی اغلب قبل از دورة زایمان اتفاق میافتد (7).
Dollbery S. در 2000 اثر Passive Smoking را روی NRBC در حاملگی بررسی کرد. شمارش NRBC در نوزادان ترم و AGA (مناسب برای سن حاملگی) در زنانیکه در معرض سیگار به صورت غیرفعال بودند با گروه کنترل مقایسه شد. او نتیجه گرفت سیگار کشیدن غیرفعال بعنوان یک متغیر غیروابسته ارتباط مهمی با شمارش NRBC نشان میدهد (8).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
بیان مسئله و ضرورت توجیه و انجام تحقیق
NRBCs گویچههای قرمز نارسی هستند که در خون محیطی نوزادان تازه متولد شدة سالم یافت میشوند. بلافاصله بعد از تولد کاهشی سریع در شمارش سلولهای بنیادی خونساز عمدتاً در نوزادان سالم دیده میشود. افزایش شمارش NRBC بندناف بعنوان یک شاخص هیپوکسی داخلی رحمی جنین بصورت حاد و مزمن و بعنوان یک پیشگوییکنندة نتایج بدنوزادی پیشنهاد شدهاست (نظیر درجة آپگار پایین، اسیدمی نوزادی، نیاز به پذیرش در واحد مراقبت نوزدای و تشنجهای نوزادی زودرس (1)).
هدف اصلی از مانیتورینگ ضربان جنین بهبود نتایج پرهناتال با تشخیص زودرس هیپوکسی جنین بوده است، برای این منظور مانیتورینگ قلب جنین بطور گستردهای در طی زایمان در دسترس قرار گرفت (2).
از طرفی مطالعات خوب کنترل شده مشخص کرده است که روش سمع متناوب با مانیتورینگ مداوم جنینی وقتی در فواصل زمانی خاص و با نسبت یکبهیک بین پرستار و بیمار انجام شود کارایی یکسان دارد (3).
بنظر میرسد هم افزایش NRBC بندناف و هم الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب هیپوکسی جنینی را منعکس میکنند. مطالعات قبلی نشان داده که در هیپوکسی جنینی شمارش NRBC در طناب نافی افزایش مییابد، از طرفی بین الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب و هیپوکسی جنینی رابطه وجوددارد (1).
ارتباط بین NRBC و الگوهای ضربان قلب از طریق سمع متناوب کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط بین الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب جنین در یکساعت آخر زایمان و شمارش NRBCs بندناف میباشد.
این الگوها شامل: تاکیکاردی، برادیکاردی، افت زودرس، افتدیررس، افت متغیر و افت طولانی میباشد. با توجه به اینکه مانیتورینگ جنین در این تحقیق به روش Doppler ultrasound Fetal Heart Detector و به طریق متناوب انجام میشود تعیین وجود یا حذف تغییرپذیری ضربان قلب و فاصلة آخرین تسریع ضربان قلب تا زایمان که در مطالعات قبلی بعنوان شاخص قابل اعتماد پیشگوییکنندة جنین غیرهیپوکسیک مطرح شدهاست (1) امکانپذیر نمیباشد.
بازنگری منابع و اطلاعات موجود
در مورد الگوهای ضربان قلب جنین در سیرلیبر و NRBC بندناف مطالعات متعددی صورت گرفته که به پارهای از آنها اشاره میشود:
Jeffrey P. & Ahn در مقالهای با عنوان گریچههای قرمز هستهدار؛ شاخصی برای آسفیکسی جنین در 1995 در مجلة obstet Gynecol مطالعهای را برای تعیین ارتباط بین حضور NRBC و انسفالوپاتی هیپوکسیک – ایسکمیک و معایب نورولوژیک طولانی مدت نوزادی طراحی کردند. در این مطالعه NRBC بندناف نوزادان تک قل با مشکل نورولوژیک با نوزدان سالم مقایسه شدند. آنها نتیجه گرفتند که نوزادان دچار مشکل فوق سطح NRBC بالاتری داشتند. از طرفی مدت پاکشدن این گریچهها از خون در گروه اول بیشتر بود. بنابراین نتیجه گرفتند که NRBC میتواند به تشخیص حضور آسفیکسی جنینی کمک کند و وقتیکه آسفیکسی نزدیک به تولد اتفاق بیفند تعداد پایینتری NRBC در خون حضور دارند لذا این گریچههای هستهدار میتوانند در زمان صدمه نورولوژیک کمک کننده باشند (4).
در مطالعة Kathleen & Kusseil در 1999 با عنوان NRBC بعنوان یک شاخص اسیدمی در نوزادان ترم ارتباط بین NRBC بندناف نوزادان ترم و دیگر شاخصهای احتمالی هیپوکسی جنینی بررسی شد. نتیجة مطالعه این بود که شمارش گریچههای قرمز هستهدار بطور قابل توجهی در نوزادان ترم متفاوت است. افزایش NRBC با اسیدمی، مکونیوم و پذیرش NICU ارتباط داشت (5).
Serafina &Marina در 1999 در تحقیقی با عنوان گریچههای قرمز زمان تولد بعنوان شاخص آسیبمغزی پرهناتال، ارزش پروگنوستیک NRBC بدو تولد در مورد نتایج نوزادی و آسیب مغزی پرهناتال در نوزادان در معرض خطر آسیب نورولوژیک بررسی شد. ارتباط قابل توجهی بین شمارش گریچههای قرمز هستهدار و سن حاملگی و آپگار دقیقه اول، PH، base deficit، کسر O2 مصرفی، محتوی O2 خون و وزن تولد وجوددارد. نهایتاً آنها نتیجه گرفتند شمارش NRBC در زمان تولد نه فقط منعکسکنندة نتایج نوزادی ثانویه به هیپوکسی پرهناتال است بلکه اندکس قابل اعتمادی از آسیب مغزی پرهناتال نیز میباشد (6).
Sean & Honor & Soina در مقالهای با عنوان ارتباط بین NRBC و تشنجهای زودرس نوزادی زمان آسیب نورولوژیک در نوزادان با تشنجهای زودرس را از طریق ارزیابی سطوح NRBC بررسی کردند. آنها متوجه شدند که در گروه مبتلا سطح NRBC در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود. آنها این فرضیه را مطرح کردند که آسیب نورولوژیک منجر به تشنجهای زودرس نوزادی اغلب قبل از دورة زایمان اتفاق میافتد (7).
Dollbery S. در 2000 اثر Passive Smoking را روی NRBC در حاملگی بررسی کرد. شمارش NRBC در نوزادان ترم و AGA (مناسب برای سن حاملگی) در زنانیکه در معرض سیگار به صورت غیرفعال بودند با گروه کنترل مقایسه شد. او نتیجه گرفت سیگار کشیدن غیرفعال بعنوان یک متغیر غیروابسته ارتباط مهمی با شمارش NRBC نشان میدهد (8).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سمند چگونه متولد شد؟سوالی است که هنوز هم در ذهن بسیاری از افراد به صورت نقطه ابهامی باقی مانده است.از اواسط دهه 70 که چند سالی از واردات خودرو میگذشت و خودروهای کرهای به تعداد فراوان و با مدلهای متنوع وارد شدند. این سوال در ذهن افکار عمومی مطرح بود که چگونه صنعت خودروی کره که همزمان با ایران کارش را شروع کرده بود حالا دارای مدلهای متنوعی است اما هنوز پیکان در صنعت خودروی ایران بدون تغییر تولید میشود و این باعث شد فشار افکار عمومی بر روی این صنعت سنگینی کند.صنعت خودروی ایران پس از پایان جنگ یک دهه رکورد را تجربه کرده بود و همه از آن به عنوان صنعت مرده نام میبردند و بسیاری نیز عقیده داشتند، کارخانههای خودروسازی باید تعطیل شوند و ضرورتی برای حضور صنعت خودرو در کشور وجود ندارد. در این میان این صنعت دوباره راه خود را با پیکان شروع کرد و حال پس از واردات خودرو و ورود خودروهای متنوع کرهای فشار دوبارهای بر روی این صنعت تشدید شده بود و این سوال مطرح شد:« چرا ما نمیتوانیم خودرو طراحی کنیم و چرا حتی قیافه پیکان نیز مدتهاست تغییر نکرده است؟» از همه جالبتر آن بود که پژو 405 که در ابتدا به صورت مونتاژ کامل وارد بازار میشد، حتی اطلاعات فنیاش در اختیار مهندسان ارشد ایرانخودرو نیز قرار نمیگرفت.طرح خودروی ملی که ایده آن نیز چندان در ایران تازه نبود، دوباره پس از پایان واردات خودرو برای تولید یک پیکان جدید آغاز شد تا به همه اثبات شود ما هم میتوانیم مانند کره خودمان به طراحی خودرو بپردازیم. نخستین بار مردم در حاشیه بازیهای فوتبال جام ملتهای آسیا 96 شاهد تیزری بودند که نشان میداد، طراحی خودروی ملی آغاز شده است. اما تا پیش از تولید سمند در سال 81 از خودروی ملی خبری نبود.در آغاز طرح خودروی ملی چندان مشکل به نظر نمیرسید اما پس از شروع طرح عظمت آن کاملا مشخص شد. برای آغاز کار طراحی پلتفرم مطرح شد، هرچند در ابتدا این کار غیرممکن به نظر میرسید، اما روش پروتن مالزی که خودروی خود را با طراحی بدنه روی پلتفرم میتسوبیشی قرار میداد، انتخاب شد.بعد از مدتی مشخص شد حتی طراحی بدنه نیز کار بسیار دشواری است در همین زمان در کشور تایوان شرکت “فرستاتومیتو” انگلستان طراحی نمونه اولیه خودرویی بر روی شاسی و قوای محرکه خودرو پژو 405 برای تولید در شرکت تایوانی را به پایان رسانده بود، ناگهان شرکت تایوانی ورشکست شد و شرکت فرست اتومیتو که برای طراحی خودرو بسیار هزینه کرده بود، این طرح را به شرکتهایی در ایران، آرژانتین و چین پیشنهاد کرد. این پیشنهاد با اقدامات اولیه برای تولید خودروی ملی همزمان بود و ایرانخودرو این طرح را با اشتیاق پذیرفت، مرکز تحقیقات ایرانخودرو با جمعآوری فارغالتحصیلان ممتاز دانشگاههای امیرکبیر، صنعتی شریف و چند دانشگاه صنعتی دیگر در ایران طراحی خودرو ملی را در کنار مشاوران خارجی شروع کرد.طراحی شرکت فرستاتومیتو برای ایران معایب فراوانی داشت. این خودرو اتاق نسبتا کوچک و ارگونومی متناسب با افراد کوتاه قد شرق آسیا داشت. کارشناسان مرکز تحقیقات ایران خودرو در کنارکارشناسان فرستاتومیتو و بعضی کارشناسان خارجی ارگونومی و تا حدودی سیستم تعلیق را دوباره طراحی کردند، این طرح را حتی تا امروز شاید بتوان جدیترین طرح کارآموزی کارشناسان داخلی در زمینه طراحی خودرو قلمداد کرد.در طرح سمند مهندسان ایرانی به صورت مشترک با تیم خارجی به بررسی محاسبات مهندسی خودروی سمند پرداختند و طراحی بدنه با گروه فرستاتومیتو انگلیسی و با همکاری گروهی از مهندسان آلمانی، اتریشی، کرهای و ایرانی آغاز شد. طراحی قالب در کره و داشپورت آن نیز با الهام از خودروهای گروه فولکسواگن از سوی تیمی مشترک از مهندسان آلمانی، اتریشی و ایرانی طراحی شد.در نهایت تغییراتی نیز در سیستم فنربندی و فرمان خودرو به دلیل تغییر گرانیگاهها و ایجاد تعادل انجام شد. خودروی سمند در ابتدا قرار بود، پیکان جدید باشد و جایگزین این خودرو با همان قیمت شود اما با ادامه کار و مشخص شدن هزینههای فراوان قیمت خود را به گونهای افزایش یافت که دیگر نمیتوانست جایگزین پیکان شود.در ضمن باید تیراژ این خودرو برای رسیدن قیمت آن به حول و حوش 9 میلیون تومان به 200 هزار دستگاه در سال میرسید.تیراژ این خودرو بعد از سه سال به یکچهارم 200 هزار دستگاه رسیده است و در نهایت اسم آن به X7 و سمند تغییر کرد. این خودرو به دلیل نشان ایرانی آن مورد قضاوتهای مختلفی قرار گرفت. عدهای آن را خودروی اسطورهای میدانند و عدهای براین عقیدهاند پژو 405 بسیار بهتر است اما به دلیل اطلاعرسانی نامناسب مدلهای جدید خودرو معمولا اطلاعات درستی از خودروهای جدید وجود ندارد. این در حالی است که مدلهای جدید خودرو در اروپا بارها از سوی رسانههای مختلف امتحان میشود.واقعیتهای فنی سمندبدنه خودرو 5/1 برابر بیشتر از پژو 405 نقطه جوش دارد. وزن خودرو نیز حدود 200 کیلوگرم سنگینتر از پژو 405 است. پلاتفرم پژو 405 و سمند تقریبا مشابه است اما درخودروی سمند پلاتفرم در زمینه سیستم فرمان و تعلیق تا حدودی اصلاح و توسعه یافتهتر است. این خودرو در انگلستان از سوی شرکت “مایرا“ استانداردهای ایمنی را کسب کرده و به گفته بعضی از کارشناسان ایرانخودرو سمند آیرودینامیکتر از پژو 405 است. البته عده دیگر معتقدند که این خودرو در سرعت بالای 140 کیلومتر در ساعت تعادل ندارد اما فرمانپذیری آن از نظر قدرت مانور بسیار بالاتر از پژو 405 بوده و در پیچها با سرعت بالا قدرت مانور دارد به همین دلیل از سوی نظرسنجیهای اخیر بهترین سیستم فرمان را حتی بین خودروهایی مانند زانتیا و ماکسیما از آن خود کرده است.اشکال اصلی این خودرو بر روی ترمز و اشکال ترمزگیری و صدای ناشی از ترمزگیری است. البته ایرانخودرو مدعی است که سمندهای مدل 83 این مشکل را ندارند. بدنه این خودرو در سالهای گذشته سر صدای زیادی داشت که علت هم مهار نکردن قاب ستونهای کناری بود.شرکت ایرانخودرو همچنین عنوان می کند که این مشکل را هم در سال 83 حل کرده است. ارگونومی خودروی سمند نیز مشکلاتی دارد؛ به عنوان مثال صندلی این خودرو زیاد مناسب نیست. در حالت تعویض دنده نیز دست در مواردی به کنسول میانی برخورد میکند. دید این خودرو در جلو کمی کمتر از پژو 405 است و دید عقب خودرو نیز تا حدودی کور است که مسوولان ایرانخودرو میگویند با سنسور دنده عقب این مشکل کمی بهبود یافته است.سیستم فنربندی این خودرو نسبت به پژو 405 سختتر است، حال آنکه ایمنی آن نیز بیشتر از پژو 405 است. البته بعضی از ایرادات از جمله کمک فنر، یاتاقانزدن موتورها jpk و ایرادات ترمز در مدل قبل از 83 تا حدودی درست است که در مدلهای جدید با استفاده از موتور L3 و برقی شدن صندلی در سمند LX تا حدودی برطرف شده صدای بدنه نیز با مهار قاب ستونها کنترل شده اما شاید بزرگترین عیب و یا مزیت آن نشان ایرانی این خودرو باشد که این خودرو را در کانون توجه قرار داده است!منیع : اینترنت و http://forum.shahriariha.com