لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
برج العرب همانند برج ایفل ، مجسمه آزادی ، مجسمه ابو الهول و پل لندن ، با گونه ای تندیس پردازی مدرن در میان بناهای شگرف عجایب مدرن جهان خود نمایی میکند. امروزه این برج در سراسر جهان شناخته شده است و هیچ یک از ویژگی های آن را نمی توان نادیده گرفت. اولین ویژگی قابل توجه شباهت این عمارت به کشتی بادبانی است.
هدف از ساخت این هتل بر روی جزیره ای مصنوعی در فاصله 280 متری ساحل خلیج فارس و ایجاد راه ارتباطی از این جزیره به کناره دریا ، فراهم ساختن مکانی دنج برای میهمانان است.
برج العرب بخشی از مرکز تفریحی ساحلی جمیر است که توسط معمار اسکاتلندی به نام جاناتان اسپیرز طراحی شد. او این مجتمع را به سفارش مالک آن – شیخ محمد - ساخت.
/
در این مجتمع رستوران ها ، باغها ، استخر ها و بناهایی وجود دارد که یکی از آنها در تمام سطوح منحنی شکل است و به همین دلیل آن را موج نام نهاده اند. بی گمان برج العرب به نماد چهره شهر دبی تبدیل شده است: شهری با آمیزه ای از آسمانخراشهای خارق العاده که تصویری از دریا ( بادبان ها و موج ها ) و نمونه ای از مرکز تجارت جهانی نیویورک (برج های دوقلو امارات ) را در ذهن تداعی می کند.
ساخت این هتل منحصر به فرد در سال 1994 آغاز شد و بی درنگ به معیاری برای تکنولوژی های مدرن شناخته شده تبدیل گشت . پایه های این آسمانخراش ، در عمق 40 متری بستر دریا کار گذاشته شد و ساخت بادبان آن ، مستلزم ساخت اسکلتی فولادی متشکل از سه پایه بزرگ بود که بر روی محور های عمودی پلانی مثلث شکل قرار داشتند.
/
از این پایه ها دو پایه همانند قوس منحنی شکل اند تا پایه مستقیم سوم در بالای برج تلاقی یابند. این سه پایه بوسیله خرپاهایی افقی به هم متصل می شوند که آنها را شاهتیرهای مشبک موربی تقویت می کند.
/
پشت این سازه از دیواره ی دوجداره ای با پوشش تفلون ساخته شده است که از این آسمانخراش در برابر گرما و نور شدید بیابان محافظت می کند.
این دیواره به دلیل شکل نوک تیزش ، با سازه و نوک برج فاصله دارد. قبل از رسیدن به بالای برج ، نماهای بیرونی ، شکلی فوق مدرن به این بنا داده اند ، آسمانخراشی که نماد پیشرفت و تجدد این کشور است.
بی تردید، در بنای بسیاری از آسمانخراشهایی که در آینده ساخته می شوند، از ساختاری مشابه این هتل استفاده خواهد شد.
در بالای برج فضایی خالی وجود دارد که در آن ، سه پایه با یکدیگر و با یک آنتن تلاقی می یابند. همچنین فضای مدوری برای فرود هلی کوپتر در فاصله کمی از این سازه ،
/
و نیز رستوران معلقی در ارتفاع 200 متری سطح دریا در آن وجود داردکه بوسیله آسانسوری با دید پانورامیک ( چشم اندازی وسیع) سریعی در نمای بیرونی این آسمانخراش ، قابل دسترسی است . این رستوران، چشم انداز شگرفی را بر فراز خلیج فارس و شهر دبی نمایان می سازد.
این هتل به دلیل فرم منحصر به فرد و سازه سفید رنگ و خیره کننده اش در روز ، از دور قابل رؤیت است.
/
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
برج العرب همانند برج ایفل ، مجسمه آزادی ، مجسمه ابو الهول و پل لندن ، با گونه ای تندیس پردازی مدرن در میان بناهای شگرف عجایب مدرن جهان خود نمایی میکند. امروزه این برج در سراسر جهان شناخته شده است و هیچ یک از ویژگی های آن را نمی توان نادیده گرفت. اولین ویژگی قابل توجه شباهت این عمارت به کشتی بادبانی است.
هدف از ساخت این هتل بر روی جزیره ای مصنوعی در فاصله 280 متری ساحل خلیج فارس و ایجاد راه ارتباطی از این جزیره به کناره دریا ، فراهم ساختن مکانی دنج برای میهمانان است.
برج العرب بخشی از مرکز تفریحی ساحلی جمیر است که توسط معمار اسکاتلندی به نام جاناتان اسپیرز طراحی شد. او این مجتمع را به سفارش مالک آن – شیخ محمد - ساخت.
/
در این مجتمع رستوران ها ، باغها ، استخر ها و بناهایی وجود دارد که یکی از آنها در تمام سطوح منحنی شکل است و به همین دلیل آن را موج نام نهاده اند. بی گمان برج العرب به نماد چهره شهر دبی تبدیل شده است: شهری با آمیزه ای از آسمانخراشهای خارق العاده که تصویری از دریا ( بادبان ها و موج ها ) و نمونه ای از مرکز تجارت جهانی نیویورک (برج های دوقلو امارات ) را در ذهن تداعی می کند.
ساخت این هتل منحصر به فرد در سال 1994 آغاز شد و بی درنگ به معیاری برای تکنولوژی های مدرن شناخته شده تبدیل گشت . پایه های این آسمانخراش ، در عمق 40 متری بستر دریا کار گذاشته شد و ساخت بادبان آن ، مستلزم ساخت اسکلتی فولادی متشکل از سه پایه بزرگ بود که بر روی محور های عمودی پلانی مثلث شکل قرار داشتند.
/
از این پایه ها دو پایه همانند قوس منحنی شکل اند تا پایه مستقیم سوم در بالای برج تلاقی یابند. این سه پایه بوسیله خرپاهایی افقی به هم متصل می شوند که آنها را شاهتیرهای مشبک موربی تقویت می کند.
/
پشت این سازه از دیواره ی دوجداره ای با پوشش تفلون ساخته شده است که از این آسمانخراش در برابر گرما و نور شدید بیابان محافظت می کند.
این دیواره به دلیل شکل نوک تیزش ، با سازه و نوک برج فاصله دارد. قبل از رسیدن به بالای برج ، نماهای بیرونی ، شکلی فوق مدرن به این بنا داده اند ، آسمانخراشی که نماد پیشرفت و تجدد این کشور است.
بی تردید، در بنای بسیاری از آسمانخراشهایی که در آینده ساخته می شوند، از ساختاری مشابه این هتل استفاده خواهد شد.
در بالای برج فضایی خالی وجود دارد که در آن ، سه پایه با یکدیگر و با یک آنتن تلاقی می یابند. همچنین فضای مدوری برای فرود هلی کوپتر در فاصله کمی از این سازه ،
/
و نیز رستوران معلقی در ارتفاع 200 متری سطح دریا در آن وجود داردکه بوسیله آسانسوری با دید پانورامیک ( چشم اندازی وسیع) سریعی در نمای بیرونی این آسمانخراش ، قابل دسترسی است . این رستوران، چشم انداز شگرفی را بر فراز خلیج فارس و شهر دبی نمایان می سازد.
این هتل به دلیل فرم منحصر به فرد و سازه سفید رنگ و خیره کننده اش در روز ، از دور قابل رؤیت است.
/
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
به مصاحبه Richard Serra گوش کنید:
هر قدر که میکل آنژ قرار است مرمر باشد ، مجسمه ساز آمریکائی ریچارد سرا فولاد خواهد بود. او تعریف مجسمه ساز را در این ماده دارد. البته نه آن فلز ساده ای که شما می شناسید ، بلکه فولاد پیچیده شده ، فولاد صنعتی در کارهای بزرگ.
در 1971 اولین کار وی به نام strike بود که یک صفحه فولادی بود ، 24×8 پا ،در گوشه اطاق جا داده شده است و آن را دقیقاً به دو بخش کرده است. در 1996 اثر وی به نام Snake از سه قطعه بزرگ فولادی که 140 پا (42 متر) بلندی داشت ساخته شده بود.
Serra برای نیوزلند پروژه ای داشت . مجسمه ای به طول 865 پا (260 متر) ، ولی اندازه کار سرا مهم نیست ، بلکه تعریف فضا مهم است ، درباره برداشتهایمان از بودن در فضا و بطور فزاینده ای مخصوصاً در سری فوق العاده مارپیچ های یاد بود که جفتهای صفحات فولادی پیچیده و تابیده شده اند و کریدورهایی را ایجاد کرده است که از میان آنها گام بر می دارند و فضاها در آن است.
منتقدان و بینندگان در این کار یک وابستگی به حواس را یافته اند ، یک روحانیت و مطابق با حس تحسین برانگیز. سرا خودش آن را سخت ، پر از پشتکار و غیر قابل انعطاف تعریف کرده است. کارهای وی بطور روح بخشی زیبا هستند.
من اولین بار یکی از کارهای شما را در Leinbach House در مونیخ در سال 1987 دیدم. که آن مرا ترساند. سال قبل از میان و دو قطعه در جشنواره دو سالانه و نیز می گذاشتم و از آنها لذت بردم.
حالا آیا این نوع واکنش بینندگان به کار شماست ، پشت سر هم و تا اندازه ای معمولی؟
من فکر می کنم مردم زیر پل ها در متروها هر روز راه می روند و با مواد صنعتی هر روزه احاطه شده اند.
فکر می کنم وقتی این مسئله را جدا می کنید ، مردم درکی بر حسب تعادل و وزن دارند ، یا شاید به چیزی عکس العمل نشان می دهند که در ارتباط با حرکت بدن باشد.
وقتی مردم می گویند زیبایی ، فکر نمی کنم که زیبایی در چیزهاست ، من فکر می کنم زیبایی در تجربه مردم است و بنابراین مزدمان متفاوت به روشهای متفاوت وارد روابط می شوند ، پس اگر کار زیبا نامیده می شود، فکر می کنم با نزدیکی خاصر با آن کار چیزی دارد تا انجام دهد ، چون فکر می کنم. همان کار در متن مختلف قرار گیرد در روشی متفاوت توصیف خواهد شد.
بهتر است فقط بگوئیم یک بار پیچ را در فضای جا گرفته با برچسب گالری یا دوره در بالای سر آن ، در نظر بگیرد.
آنها وارد آن متن با انتظار واکنش زیباشناسی می شوند. یا اگر همان بار پیچ را در نظر بگیرید و آن را در فضای عمومی قرار دهید ، شاید مجبور باشید آن را در روشی مضر داشته باشید ، شاید مجبور باشید آنرا بازبینی کنید پلیس شاید همه آن چیزی که بصر بوجود آوردن شرایط برای فعالیت جنایی یا دیگر انواع فعالیتهای بدکارانه انجام داده اید دستگیر کند.
پس با زمینه کارهای زیادی می توان کرد، آنچه مردم ، انتظارات مردم است ، و من به آن فکر نمی کنیم هنرمندانی هستند که قرار است زیبایی را تعریف کنند ، فکر می کنم با دیگر فرمانهای تاریخی در هر زمان کارهای زیادی می توان کرد ، و فکر نمی کنم هنرمندان برای بیشتر بخشها شروع می کنند چیزهایی را بسازند که زیباست ، مگر آنها گلچینی از هنرمندانی است که بدور ازسنت هستند که قبلاً نوع حاضر زیبایی را تعریف کرده اند و آن را تقلید می کنند.
فکر می کنم بیشتر هنرمندان درگیر مسائل استثنایی هستند که مخصوص حد واسط خودشان است و آنها سعی دارند تا طبیعت آنچه حد واسط دارد بر حسب زبان هنر بیان کنند.
بنابراین ، این علایم ذهنی که درباره کار شما بوجود آمده اهند ، عملی ستمکارانه نسبت به مجسمه سازی سرا است که زیبا و تحسین برانگیز است که زیبا و تحسین برانگیز است ، آنها عکس العمل های ماست ، که چیزی نمی گویند مگر درباره آنچه شما با هر کدام از کارها انجام داده اید؟
نه، من فکر می کنم زبان کار سازگار با توسعه آن بوده است. قبل از اینکه مارپیچ ها را بسازیم.
ما شکلهای مخروطی را می ساختیم که شما می توانستید از آن عبور کنید ، آنهایی که انتقادات بسیار بسیار تلخ را دیده اند و هنوز باز تراز مارپیچ ها هستند ، با مردمی که برای دیدن کارتان عادت کرده اند کارهای زیادی می توان کرد و فکر می کنم چیزهای دیگری هم اتفاق می افتد ، فکر می کنم آنها بینندگان جوانتری هستند که بنظر می رسد پتانسیل برای بازی دارند و شامل مقایسه های انتقادی هستند که چیزها را آنطور که هستند در نظر می گیرند.
پس آنچه بر من گذشته است همه انسل مردم زیر 30 سال است که شروع به قبول کردن کار کرده بودند ، جایی که مردم دوره من همیشه منتقد کار بودند تا پارامتر جدیدی را عملی نگاه کردن به مجسمه ایجاد کنند ، فکر می کنم صداهایشان خاموش شده بود ، یا روی fence نشستند.
بیابید به عقب برگردیم. شما نقاشی را مثل یک پسر کشیدید ، چون شما گفته بود که شما یک برادر خیلی باهوشتر دارید و کاری – برادر باهوش شما انجام نداده بود، کشیده بود. کشیدن بود. بنابراین این متاحدی رقابت برادرانه رقابت برادرانه. محض بود که شما را وادار می کرد تا نقاشی کنید؟