لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
با تعریف ساده می توان گفت کانسپت ها ایده هایی (Ideas) هستند که عناصر گوناگونی در یک جا گرد هم میآورند. این عناصر گوناگون ، در متن این نوشتار؛ تفکرات ، تصورات و مشاهدات هستند. در معماری کانسپت ، مسیری است که طی آن نیازهای فیزیکی ، شرایط محیطی و باورها به هم می پیوندند و به این ترتیب کانسپت ها بخش مهمی از روند طراحی معماری را شکل می دهند.
این بحث ذریی تعیین جایگاه کانسپت در طراحی معماری به تعریف انواع پنجگانه کانسپت می پردازد که عبارتند از : قیاسی ، استعاری ، ذاتی ، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و آرمانی
کانسپت ها:
همیشه کانسپت ها توسط معماران پدید نمی آیند. شاید بهترین نمونه این موضوع پاسخ لوکورنوریه به کانسپت مورد نظر کارفرما در ساختمان کارگاه های چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه هاروارد باشد. این مرکز یک بخش دانشجویی است که نه تنها برای دانشجویان رشته های هنری بلکه برای سایرین هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر مسولان دانشگاه اینچنین که اگر دانشجویان بیشتری از فعالیت های مرکز با خبر باشند و بتوانند جریان کار و زندگی درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور آنها در کارگاه ها متحمل تر خواهد بود و لوکورنوریه کانسپت را به اجرا در آورد : به این صورت او از درون مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی کرد که مانند تونلی از درون ساختمان عبور می کرد. و امکان مشاهده بسیاری از استودیوها و کارگاه ها را فراهم می آورد.
شش واژه ای که دترپی می آید مترادف هایی برای جست جوی کانسپت هستند که توسط بسیاری از معماران بیان می شود:
اندیشه های 1-معمارانه 2- نگاره ها 3- ایده های فراسازمانده ، 4- سارتی 5- ایکمن 6- مترجمان بی واسطه یا از این قبیل اندیشه های معمارانه معطوف به یک ویژگی (فن – معمارانه) خاص هستند مانند نور آفتاب ، فضا ، ترتیب فضاها ، همبستگی فرم ساده و یا نحوه قرار گیری در منظری بخصوص که هر کدام می توانند بر روند طراحی بنا تاثیر گذار باشند. به این صورت که این ویژگی آرکیتکتونیکی پایه اخذ تصمیمات در طراحی خواهد بود. یک نگاره ، یک الگو یا ایده همین است که در طول طراحی پروژه تکرار می شود. در سطح پایین می تواند یک نقش هندسی به خصوص باشد که در سرتاسر یک طرح مشاهده می شود. همچنین این نگاره می تواند سطوح بالاتری هم داشته باشد. در کتابی به نام نگاره نور (light id theme) که در باره هاگری هنری کیمبل است ، لویی کان تغییرات آفتاب را در فصول مختلف و همچنین در طول یک روز واحد را عاملی بسیار با اهمیت در راستای تکمیلی یک اثر شایسته می داند. در طراحی این گالری کان تلاش کرده تا این کیفیت متغیر آفتاب را به درون بنا بکشاند.
ایده های فراسازمانده مربوط به ترکیب بندی هندسی و سلسله مراتب کلی بخش های مختلف پروژه می باشد. طراحی شهری و طراحی محیط های دانشگاهی مثالهای شفاف و واضحی هستند که در آنها ابتدا یک الگو کلی نظم دهنده ایجاد شده و به تدریج تکمیل می شود. یک ایده فراسازمانده به قسمت های مختلف تا جایی که نظام کلی باشند اجازه تنوع و تغیر خواهد داد. طرح تامس جفرسون برای دانشگاه ویرجیینا یک نمونه خوب برای این مطلب است.
هدف ایده فراسازمانده در اینجا این بوده که با ایجاد سازه ای کافی امکانی به وجود آید که در آن هر یک از بخش ها ضمن آنکه خصوصیات شخصی دارند همانطورهم مانع کل باشند. در طرح جفرسون این مساله کاملا به اجرا در آمده به صورتی که اگر چه یک نظام کلی مشهود است اما هر یک از بنا ها هویت مخصوص خود را دارا هستند.
در پروژه های یزرگ گاهی طراحی مسیرهای عبور (سیرکولاسیون) در جای ایده فراسازمانده قرار می گیرند. برای مثال در پروژه نوره هوا و فضای واشنگتن – اثر هلموت ، اوباتا کاسابوم – ایجاد و توسعه فضاها در اطراف مسیرهای عبور انتخاب هوشمندانه طراحان بوده و چرا که این کار آنها باعث شده تعداد بازدید کنندگان از حداکثر پیش بینی شده هم فراتر رود.
در قرن نوزدهم میلادی در مدرسه نورآر فرانسه روش آموزش متفاوتی شکل گرفت که اسکیس (esquisse) و طرح خام (parti) از فرآورده های مفهومی و گرافیکی آن هستند در این روش دانشجویان باید توانایی ارائه مفهومی (Conceptual) خود را به سطوح بالا ارتقاء می دادند. از آنها خواسته می شد تا ابتدا کانسپت و طرح اولیه را در چند ساعت ابتدایی کاربردی پروژه مشخص کنند و تا انتها به این طرح وفادار بمانند. ادوارد ب=لاربی بارنز برای توصیف رابطه کانسپت و دیاگرام اولیه با پروژه کامل شده و این که این کانسپت و دیاگرام باید ساده شده آن پروژه باشند از اصطلاح برگردان مترجمان بی واسطه (Literal translation) بهره گرفت. به عقیده بارنز کانسپت یک پروژه باید حتی با یک طراحی ساده روی یک دستمال کاغذی هم قابل بیان و ارائه باشد. به شکلی که این دیاگرام اولیه به وضوح شفافیت ساختمان تمام شده روی همان دستمال کاغذی مشاهده کرد. به گفته او : یک بنا می باید دارای طرحی قوی و معمارانه – نه مجسمه شکل یا نقاشی وار – باشد طرحی که مرتبط با فعالیت درون ساختمان باشد ..................هر وقتی از یک معمار سوال می شود که روی چگونه ساختمانی کار می کنی؟ او باید بتواند به سرعت طرحی ذهنی یا دیاگرامی از ایده معمارانه خود ارائه کند.
کانسپت ها و طراحی معماری
شکل گیری کانسپت پدیده ای خود به خودی نیست بلکه نیازمند تلاشی متمرکز برای گرد آوری و ترکیب مسائل مختلف است. گردآوری این مسایل کاری هوشمندانه است کاری به عقیده بسیاری از طراحان ، معماران ، منتقدان نویسندگان هنرمندان متشکل از 10 درصد الهام و استعداد و 90 درصد پشتکار و سخت کوشی است. شکل دهی کانسپت برای بسیاری کاری نا آشنا است. همچنین دانشجویان اندازه فراگیری و درک سایر مباحث طراحی در این مورد با سختی مواجه اند. در زمینه تقویت مهارت کانسپت سازی سه مانع اصلی وجود دارند. اولین مانع مربوط به چگونگی برقراری ارتباط . دومین مانع مربوط به کمبود تجربه و سومین مانع مربوط برقراری سلسله مراتب هستند.
اولین مشکلی که یک دانشجو با آن مواجه می شود برقراری ارتباط است. نکته جالب در این رابطه این است یخت ترین کار این این نیست که چگوننه کانسپت خود را به دیگران معرفی کنیم بلکه چگونه باید آن را برای خود تشریح کنیم. به همین خاطر طراحان می آموزند ، تا قبل از تشریح ایده های خود برای دیگران نوعی دیالوگ به عنوان مترعه در ذهن خود برقرار سازند ، مشکل دیگر برقراری ارتباط گرافیکی است متاسفانه بسیاری دانشجویان در ترسیم و طراحی ایده مورد نظر خود اکراه دارند. در معماری هر آنچه که قرار است ساخته شود می بایست ابتدا ترسیم گردد . پروسه ترسیم و طراحی باید در مراحل ابتدایی کارآغاز شود تا طرح پیشنهادی و کانسپت آن بتوانند دائما نقد و اصلاح شوند.
لویی کان نوشته ای این نکته را یاد آور می شود که مشکل برقراری ارتباط بین یک ساختمان منسجم در ذهن و طراحی های اولیه بین همه دانشجویان عمومیت دارد:
روزی دانشجویی جوان نزد من آمد تا سوالی بپرسد. او گفت در ذهن خود فضاهایی پر جذبه را تجسم کرده . فضاهایی که جریان وار بر می خیزند و شکل می گیرند. بدون آغاز و بدون پایان . از جنس ماده یکپارچه بدون بست و اتصال و به رنگ های سفید و طلایی . و پرسید چگونه است که وقتی اولین خط را بر روی کاغذ قرار می دهد رویای او شروع به رنگ باختن می کند؟ این پرسش خوبی است ... پرسشی است در باب پیمایش پذیرها و پیمایش ناپذیرها .. برای بیان دیده در معماری و موسیقی می بایست از ابزارها و امکانات قابل سنجش بهره گرفت. اولین خطی که بر روی کاغذ کشیده می شود خود میزانی است از آنچه نمی توان به طور کامل آن را بیان کرد.
زمینه دوم مشکلات و موانع هم در مواقع توسعه یافته همان قسمت اول است. کانسپت ها شکل است خصوصا اگر موضوعی تازه و ناشناخته در معماری باشند. از آنجایی که بسیاری از ساختمان شکل دادن های ساخته شده از کانسپت بی بهره اند و ازآنجایی که اکثر منتقدان و معماران از نوشتن درباره آنها خودداری می کنند. این مساله که طراحان پویا کانسپت و درک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
واحد ساوه
موضوع :
معماری تماشاخانه و شیوة اجرا در تئاتر یونان باستان
نام استاد :
سرکار خانم ماندانا معتمد
دانشجو :
یونس کوثری 860917350
معماری تئاتر
مکان اجرای تئایردر یونان معمولاً وابسته به حریم خدایان بود. پیش از برپاییهای مسابقات دراماتیک مکانهایی از این نوع فراوان بودند. محققان معتقدند فضاهای تئاتری اولیه در سرزمین یونان چهارگوش یا مستطیل شکل بوده اند. منشأ شکل ساختمان تئاتر هرچه باشد، تئاتر یونان در سدهی پنجم اصولاً دایرهای شکل بوده است. از طرفی با آنکه تئاترهای دیگری نیز در یونان وجود داشتند، مورخان تنها به تئاتر دیونوسوس توجه نشان داده اند چرا که کلیهی نمایشنامههای موجود یونانی در آنجا اجرا شده اند.
قدیمیترین مشخصهی تئاتر دیونوسوس وجود ارکسترا (یا محل رقص) بود در اصل ساختمان تئاتر را احتمالاً در دامنهی تپه میساختند، زیرا تماشاگران می توانستند روی تپهها بنشینند یا بایستند و نمایشهای همسرایی را که قدیمیتر از تراژدی بودند تماشا کنند. در سدهی ششم گاه یک تراس در پای تپه می ساختند و در آن یک ارکسترای گرد به قطر 22 متر، در جانب محل تماشاگران قرار میدادند و یک قربانگاه به نام تیمل در مرکز این دایره قرار میگرفت. با استثناهای ناچیزی ارکسترا تا دوران مسیحیت بدون تغییر ماند.
منشأ ساختن صحنه، یا اسکین احتمالاً به بعد از رواج ارکسترا میرسد از آنجا که اسکین به معنای «کلبه» یا «چادر» است ساختمان صحنه احتمالاً ازساختمان رختکنهای موقتی ناشی شده است و بعدها توسط نویسندهی خلاقی جزء صحنه گردیده است.
تغییر اساسی در تئاتر دیونوسوس هنگامی رخ داد که پریکلس بنای اُدئون (یا تالار موسیقی) را در سال 440 در جوار آن ساخت. در این زمان به جای دیوار منحنی تراس در ارکسترا دیوار راستی قرار داده شد در طرف داخل دیوار، رو به تماشاگران، ده شیار بر روی دیوار تعبیه شد. اکثر مورخان معتقدند تعبیهی این شیارها برای آن بود تا بتوان تیرهایی را که اتاق صحنه بر آن سوار می شد در آنها جاسازی کرد. علاوه بر آن، یک برآمدگی سنگی یا تراس از دیوار به طرف ارکسترا کار گذاشتند که کاربرد آن برای ما روشن نیست، اما می توان حدس زد که این برآمدگی پایه ای بوده تا دستگاههای متعلق به صحنهی تئاتر را بر آن استوار کنند. این بناهای ناقص تنها مدارکی هستند که از ساختمان تئاتر در سدهی پنجم به دست آمده است.
وسایل مورد نیاز در نمایشنامههای موجود بسیار ساده است: یک یا چند در که به طرف محل بازی گشوده میشد، و یک سطح ایوان مانند بر روی سقف، یا سکویی در طبقهی دوم که برای ظهور خدایان یا نمایش نقاط مرتفع مثل کوه به کار می رفت.
آیا پس زمینهی همهی صحنه های نمایش همان نمای خارجی سنتی ساختمان صحنه بوده یا دکورهای دیگری نیز برای صحنه های مشخص تر ساخته میشد؟ در پاسخ آنچه اهمیت دارد آن است که بین دکورسازی قبل و بعد از زمانی که ساختمان صحنه بوجود آمد تمایز قایل شویم، زیرا احتمالاً هنگامی که اسکین پس زمینهی صحنهی نمایش شد وضع دکورسازی عوض شد.
معمولاً چنین فرض می شود که پس از 458 پیش از میلاد، همهی نمایشها، اسکین را به عنوان پس زمینهی صحنه مورد استفاده قرار دادند. اسکین به سادگی می تواند نیازهای همهی نمایشنامههای موجود را برآورد زیرا اکثر نمایشنامهها در مقابل یک معبد، یک قصر، یا انواع دیگر بناها اتفاق میافتند. اما اینجا سؤال دیگری پیش میآید که نمایشنامههایی که در مقابل غارها، یا در بیشهزارها یا در اردوگاههای نظامی اتفاق میافتند چگونه صحنهای داشته اند؟ برای پاسخ به این سؤال مورخان و محققین پاسخهای متفاوتی داده اند که عبارتند از:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 73
کنترل باد یا جریان هوا
جریانهای باد تاثیر مستقیم بر میزان تحمل درجه حرارت و رطوبت محیط زیست انسان دارد. نسیمی ملایم در روزهای گرم و مرطوب تابستانی لذتبخش است، ولی بادهای شدید و دائمی محیط نامطلوب ایجاد میکند. قرنهاست که از گیاهان برای کاستن شدت (بادشکن) باد استفاده میشود. میزان کاهش و تغییر جهت باد، بستگی به ارتفاع و تراکم و فرم و پهنای گیاهان کشت شده دارد، ولی ارتفاع گیاه مهمترین عامل تعیین کننده میزان حفاظت است.
استفاده از گیاهان و ایجاد بادشکن
با کشت درختان در مکان مناسب، از انعکاس این نور زننده به چشم ناظر ممانعت میشود.
تابش آفتاب بر پنجره
پنجرهها که ساختمان در تغییر دمای هوای داخلی آن تاثیر فراوانی دارند، مخصوصاً وقتی آفتاب به طور مستقیم به داخل بتابد، اثر حرارتی پنجره خیلی بیشتر از دیوارها بوده و فضاب داخلی بلافاصله پس از دریافت تابیش مستقیم آفتاب گرم میشود. در صورتی که ساختمان از مصالح ساختمانی سبک ساخته شده باشد، این افزایش گرما بیشتر محوس خواهد بود.
یکی از ویژگیهای معماری مدرن، استفاده زیاد از سطوح شیشهای در ساختمان است. این موضوع و همچنین استفاده روزافزون از مصالح ساختمانی سبک، باعث گردیده تغییر قابل ملاحظهای در رابطه بین وضعیت هوای داخلی یک ساختمان و هوای محیط اطرافش بوجود آمده و در تابستان گرمای بیش از حد در فضای داخلی اکثر ساختمانها حتی در مناطق معتدل و سرد ایجاد شود. مقدار اشعهای که بهطور مستقیم از شیشه عبور مینماید، به زاویه برخورد اشعه به سطح شیشه بستگی دارد. هرچه این زاویه از 45 درجه بیشتر شود، مقدار اشعه عبور یافته از شیشه کاهش مییابد و وقتی زاویه برخورد از 60 درجه بیشتر باشد، کاهش زیادی در مقدار اشعه عبور کرده از شیشه رویی داده میشود و مقدار اشعه منعکس شده از سطح شیشه افزایش مییابد.
تاثیر جهت پنجره
تاثیر جهت پنجره در دمای هوای داخلی یک اطاق به مقدار زیادی به وضعیت تهویه طبیعی در آن اطاق و وضعیت سایهبان بستگی دارد.
موقعیت پنجره و تاثیر آن در وضعیت تهویع طبیعی
موقعیت پنجره نسبت به جهت وزن باد تاثیر قابل ملاحظهای در وضعیت تهویه طبیعی در داخل یک اتاق میگذارد. اصل برای ایجاد یک تهویه موثر و قابل استفاده، این است که قسمتهای بازشو در دو سمت رو به باد و پشت به باد قرار داشته باشد. نتیجه آزمایشات و مشاهدات نشان داد که بدون تغییر تمام نقاط اتاق تحت تاثیر جریان هوا قرار گرفته و باد با یک حرکت دایرهای شکل در طول دیوارها و گوشههای اتاق به جریان میافتد. در صورتی که پنجرههای اتاقی در دیوارهای مجاور هم قرار داشته باشد، وضعیت تهویه طبیعی، زمان مطلوب خواهد بود که جهت وزش باد عمود بر سطح پنجره رو به باد باشد.
مشخصات اقلیمی گرگان
معدل
سال
درجه حرارت هوا
رطوبت نسبی
دی
5/12
4/3
8/7
79
64
5/71
بهمن
5/13
2/4
9
79
62
5/70
اسفند
1/15
1/6
7/10
5/82
65
75/73
فروردین
4/20
4/10
4/15
80
63
5/71
اردیبهشت
4/27
9/15
7/21
5/77
53
25/45
خرداد
1/31
8/19
5/25
75
50
5/42
تیر
5/32
5/22
6/27
76
52
64
مرداد
9/32
5/22
7/27
76
52
64
شهریور
6/29
3/19
5/24
77
55
66
مهر
7/24
1/14
4/19
81
5/57
25/69
آبان
6/19
7/8
8/13
5/81
60
75/70
آذر
2/14
2/5
8/9
79
64
5/71
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
آشنایی با معماری معاصر
(مدرسه ی معماری بوزآر در فرانسه)
استاد : آقای مهندس قلیچ خانی
دانشجویان :
مریم خورشیدی
لیلا فیض آبادی
شیما قاسمی
ترم 5 مهندسی معماری
دانشکده ی فنی و مهندسی
پاییز 88
مدرسه ی بوزآر:
به رخ کشیدن جلال و جبروت پادشاهی و ساختن ساختمان های مجلل و گشودن و احداث خیابان های عریض و طویل در پاریس را که از جمله جزء اقدامات بارون اوسمان مدیر کل فنی شهرداری پاریس بین سال های 1853 و 1869 بود باید در شمار سبک بوزار آورد که رابطة مستقیم با مدرسه بوزار ندارد.
آکادمی بوزار یکی از آکادمی های پنج گانه ای بود که در قرن هفدهم و هیجدهم در ادامه آکادمی های سلطنتی که پس از انقلاب کبیر انستیتو دُفرانس نامیده شد به وجود آمدند. آغاز این آکادمی به سال 1648 باز می گردد و پایه گذار آن نقاشی بود به نام شارل لوبرون که بعداً نقاش اعظم دربار لویی چهاردهم شد.
مدرسه بوزار که موردنظر ماست از نظر اداری تابع آکادمی بوزار بود ولی با آن یکی نبود. آکادمی مقرراتی خاص داشت و اعضای آن مادام العمر عضویت آکادمی را داشتند و به تعبیری راه ون رسم هنری فرانسه را در زمینه نقاشی، تندیسگری و معماری معلوم می کردند. اما مدرسه بوزار که در آن نقاشی، تندیسگری و معماری تدریس می شد، مثل هر مدرسه دیگری مرکب از استادان، شاگردان و اعضای اداری بود.
مدرسه ی هنرهای زیبای بوزار در سال 1819 میلادی تاسیس شد ولی سابقه ی ان در معماری فرانسه به سال 1671 میلادی زمان لویی چهاردهم برمی گردد که بازسازی کاخ ها و ساختمان های مهم را در فرانسه آغاز کرد . هدف مدرسه ی هنرهای زیبا شکل دهی به معماری جهانی بود که این شکل گیری ریشه در معماری رنسانس و قرن 17 فرانسه داشت. نمونه ای از زیبایی شناسی مدرسه ی بوزار را می توان در کلیسای صوفلو دید . طرح کلی این کلیسا تلفیقی از مکعب ها و مستطیل هاست. تلفیق مکعب و نحوه ی قرار گیری آن و به کار گیری ستون ها یادآور آموزش های مدرسه ی بوزار فرانسه است. در واقع تا اوایل قرن نوزدهم فرهنگ خاصی در مورد سیستم طراحی هنرهای زیبای بوزار وجود داشت و آن یعنی استفاده از یک حجم اصلی و تقسیم بندی شبکه ای آن و تندیس گونه بودن حجم و تاکید روی نقطه ی دید ناظر بود . این گونه نگرش به معماری را تماما می توان از نقشه ها و تصاویر کشیده شده ی دانشجویان مدرسه ی بوزار استنباط کرد . برنامه ی آموزش بوزار با یک دوره در سطح اول که حدودا 2 تا 4 سال طول می کشید آغاز می شد. دانشجویان در این دوره با ریاضیات ترسیم دستی پرسپکتیو و اصول اولیه ی معماری آشنا می شدند. و در صورت موفقیت در امتحان نهایی می توانستند به عنوان دانشجوی بوزار ادامه ی تحصیل دهند. ادامه ی تحصیل و ورود به بوزار برای دانشجویان فرانسوی و خارجی بین سنین 15 و 16 ساله آزاد بود . ولی دانشجو می توانست در نهایت هنگامی از مدرسه فارغ التحصیل شود که تمام امتحانات را گذرانده باشد. در واقع 12 تا 15 سال طول می کشید تا فردی به عنوان معمار کامل فارغ اتحصیل شود . دانشجویان در 2 سطح آموزش می دیدند. یک سطح نظری که در کلاس های درس ارائه می شد و سیستمی عملی که به صورت کارگاهی بود و زیر نظر معماران ماهر برگزار می گردید. آموزش به این صورت بود که کار 3 سال اول مطالعات تحلیلی از ساختمان های قدیمی در رم و فرانسه و سال چهارم بازسازی یکی از آنها به صورت کامل بود . هدف این دوره یاد آوری معماری گذشته و ورزیده شدن در ترسیم فنی بود. دانشجو با یادگیری کالبد طرح با اصول اولیه ی طراحی ساختمان آشنا می شد و در سال های بعد با یادگیری همین اصول اولیه زیر نظر استادان ماهر شروع به طراحی ساختمان می کرد. درک بسیار موثر ایده های مدرسه ی بوزار پاریس در اپرای پاریس اثر شارل گارینه به سال 1861 تا 1875 میلادی کاملا نمایان است.
جهت تدریسی دروس نظری کلاس داشتند و برای دروس عملی آتلیه داشتند کار آتلیه آنها متفاوت بود آنچه ما امروز داشتیم .سیستم آنها به این صورت بود که معماران بسیار بر جسته ای در مدرسه تدریس می کردند و هر معماری یک آتلیه داشت و در آن آتلیه از دانشجوی سال اول در آن آموزش می دید تا دانشجوی سال آخر یعنی دانشجو می توانست از قدم اول تا قدم آخر زیر نظریک استاد درس خودرا تمام کند .الگوی تاسیس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مدرسه بزار بود که بعد از انقلاب این سیستم از بین رفت .ورود به مدرسه بزار ساده نبود خیلی ها امتحان می دادند و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
هنر و معماری قرن بیستم
مدرنیسم جنبشی بود که حدود سال 1880 آغاز شد و در سال 1980 به پایان رسید. مدرنیسم به صورت رویکرد تؤری در هنر توصیف می شود. «هنر به خاطر هنر» اصطلاحی است که نمونۀ این جنبش بود زیرا به طور اساسی گفته می شود که باید هنر را بیشتر بررسی کرد تا مواردی بیشتری را درباره آن کشف نمود مدرنیسم ها بر روی رنگ ، معنویت جامعیت ، روانشناسی ، مفهوم و نظریه پنهان در هنر که گاهی مهم تر از تصورات موجود می باشد؛ مطالعه کرده اند آثاری از تؤری ها درباره روانشناسی مثل روانشناسی رنگ از فبریون بیرن دریافت وقتی افراد در معرض رنگهای متفاوت قرار گیرند به طور متفاوتی واکنش نشان می دهند به عنوان مثال رنگ قرمز افراد را مشتاق می کند ، رنگ آبی آرامش بخش است و غیره.
اکسپرسیونیسم :
ادوارد مانچ ، The Scream (جیغ) ، 1893 ، نقاشی رنگ و روغن. ماهیت گویا و روش ارتباط.
Fauves : در فرانسه به معنای حیوانات وحشی است و به استفاده از رنگهای درهم و برهم و سطوح مسطح اشاره می کند. همراه اثر سیزان ـ اندری دی رین درباره تیمز هنری ماتیز : از سطوح و رنگ تند استفاده کرده است بیشتر به سطوح علاقمند است.
تابلوی مادام ماتیز (نوار سبز ، 1905 نقاشی رنگ وروغن ، 12× 16 از نوری استفاده کرده است که از منابع متفاوت منعکس می شود ـ از رنگهای مکمل استفاده شده است. ـ تابلوی زن اول ماتیز.
واسیلی کندیسکی : معتقد است که رنگها کیفیت معنوی دارند و به نظر می رسد که این امر به همراه رنگهای ویژه می باشد.
ـ معتقد است که هنر خوب در نتیجة انعکاس ماهیت اخلاقی خوب در هنرمند می باشد. نقاشی شمارة 1914 ، 201 ، نقاشی رنگ وروغن ، 4 × 54
ـ مبتی است بر سمقونی رنگها ـ از خطوط و اشکال انتزاعی استفاده کرده است.
فتوریست : به تأثیرات مثبت صنعتی شدن در دنیای غرب معتقد می باشد. در بیانیة آنها از WWI حمایت می شود که تصور می کنند عامل مهمی است و برای همیشه به جنگ خاتمه می دهند قهوه ای مایل به قرمز در Boccioni ، شکل بی نظیر تداوم در فضا ، مجسمه برنزی ، 1913
کوبیسم : ـ به صورت روشی توسعه یافته است که تمام جوانب یک شیء را در دو بعد نشان می دهد. ـ توسط جرج براکو ارائه شد اما توسط پیکاسو شهرت بیشتری یافت. کوبیسم تحلیلی که با رنگ سرو کار دارد و کوبیسم ترکیبی که از اشیاء گروهی استفاده می کند.
پیکاسو : ـ هنرمند اسپانیایی که با جنبش های مربوط به اکسپرسیونیسم و کوبیست سروکار داشت.
Les Demoisellesd Avignon ، 1907 نقاشی رنگ روغن ، 78 × 8
ـ تأثیر از ماسکهای آفریقایی ـ تأثیر از روسپی در Avignon ، فرانسه که به روش مقدماتی و زننده انجام شده است.
سه موسیقی دان ، 1921 ، نقاشی رنگ روغن ، 73 × 67
ـ شکلهای انتزاعی مسطح ـ تنظیم شده در الگوهای ریتمیک ـ چهار ضلعی های کوچک که به چرخه ها اضافه شده است.
Guernica ، 1937 ، نقاشی رنگ و روغن ، 256 × 116
نقاشی به یاد نخستین بمباران سراسری در منطقه شهری
ـ پیکاسو خاطر نشان می کند که نباید این نقاشی را تا زمانی که قانون دموکرات محفوظ شود به اسپانیا برگرداند.
سبک : این جنبش انتزاعی بر این عقیده استوار است که یک زیبا شناختی جامع تولید شود. اعضای این جنبش دنیا را از طریق استفاده از خطوط عمودی (انسان) و خطوط افقی (افق) به تصویر کشیده است تا یک شبکه به وجود آورد. از نظر آنها شکلی از هنر را به وجود آورنده اند که در سایر سنتهای زیبا شناختی یعنی آفریقا ، آسیا و غیره مبنایی ندارد. اعضای این جنبش شامل پای ات ماندرین و تئووان داس برگ می باشد که هر دو هنرمند هلندی می باشند.
Bauhaus : ـ مدرسه ای در دسو ، آلمان که به منظور ایجاد یک سبک بین المللی تأسیس ـ شده است. مبنای این عقیدة زیبا شناختی با توجه به استفاده از مواد جدید مثل شیشه ، فلز ، بتون و غیره ساخته شده است. اصطلاح «شکل از نقش پیروی می کند» استفاده شده است تا اهمیت استفاده از یک فقره را در طول زیبایی زیبا شناختی توصیف نماید. این استفاده باید مهمترین عنصر باشد پس زیبایی شیء باید پیروی شود.
ـ این مدرسه با معماری ، هنر و تمام جنبه های طراحی سروکار دارد. این ساختمان توسط والتر گروپیس طراحی شده است.
معماری :
مجموعة مشکی (Le Corbusier) : معماری فرانسوی که دستگاه هایی را برای زندگی ساخت که با توجه به نیازهای افراد مورد نظر طراحی شده است.
ـ احساس می کرد که معماری باید به صورت ماهیت مستقل طراحی شود به گونه ای که به هیچ گونه محیط دیگری مربوط نباشد.
Villa savoye ، 30 – 1928 ، فرانسه :
ـ خانة سبک بین المللی که به هیچ محل منفرد دیگر مربوط نمی شود.
ـ به گونه ای ایجاد شده است که به طور انبوه تولید شود.
ـ برای نیازهای کارکنان طراحی شده است.
جنبه های زیبایی شناختی جدیدی را منعکس می کند که باهوس تأسیس کرده بود. یک سبک جامع که به هیچ فرهنگ دیگری مربوط نمی شود و به صورت مربوط می شود. قطعاتی از چنین معماری برای ساخت نسبتاً ارزان هستند و مواد به صورت انبوه تولید می شود. مستطیل توسط هنرمندان دی استجیل به عنوان شکل ایده آل در نظر گرفته می شود.
فرانک لویدرایت :
معتقد بود که معماری باید دارای مکان ویژه باشد.
ـ فکر می کرد که معماری باید پیرامون را منعکس کند.
آبشار ، 1936 ، Bear Run ، پنسیلوانیا
ـ به ویژه برای محیط پیرامون طراحی شده است. ـ بی نظیر است و نمی توان در جای دیگر دوباره آنرا به وجود آورد. ـ از برخی مواد استفاده کرده است که از آن محیط گرفته شده است یعنی سنگ معدن سنگ در ساختار خانه و چوب درختان نزدیک.
از بین مدرسه های طراحی مربوط یا شاخص قرن بیستم. زیبا شناختی تحت تأثیر قرار داشت و از تکنیکها و مواد به کار رفته به ویژه در تولید و ساخت مشتق شده بود. [آلمان ، مدرسة معماری یافته شده توسط والترگروپیس: Bau ، ساختار ، معماری از دورة آلمان برجسته ، از بیان کردن تا سکونت داشتن ، اقامت گزیدن + مساعد بودن ، منزل (از دورۀ متوسط آلمان برجسته ، آلمان برجستۀ قدیمی].