لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
این مقاله با تبیین مفهوم و برداشتهای مختلف از پدیدة روزافزون جهانی شدن یا جهانی سازی به مقایسه دو آموزة «جهانی سازی مهدوی» با «جهانی سازی غربی» می پردازد.
اشاره:این مقاله با تبیین مفهوم و برداشتهای مختلف از پدیدة روزافزون جهانی شدن یا جهانی سازی به مقایسه دو آموزة «جهانی سازی مهدوی» با «جهانی سازی غربی» پرداخته و با تشریح ویژگی و شاخصه ها، و تبعات هر یک، ـ بویژه در آموزه دولت جهانی مهدی علیه السلام ـ برتری الگوی آرمانی جهانی سازی مهدوی برای نجات بشریت و حیات هستی را به شیوه مستدل و طی سه گفتار نمایان می سازد و آموزه جهانی سازی غربی یا آمریکایی را به دلیل ماهیت مادی، یک طرفه، سلطه گرانه، استکباری و امپریالیستی، مردود می شمارد و آن را نفی می کند.
مقدمه جهانی شدن یا جهانی سازی، پدیده ای انکار ناپذیر در عالم امروز است و با پیشرفتهای روزافزون بشری بویژه در عرصه علوم، فناوری، ارتباطات و اطلاعات، حمل و نقل و... جهان هر روز بیش از پیش به سوی تحقق تدریجی این امر گام بر می دارد. نوشتار حاضر در سه گفتار اصلی، با تبیین مفهوم و برداشتهای مختلف از این فرایند، معتقد است که در حال حاضر، ماهیت اصلی پدیده جهانی شدن، «غربی»وبویژه «آمریکایی» است که در بطن آن سلطه گری، استکبارورزی، استثمار و امپریالیسم جدید نهفته است و اگرچه نمی توان از بسیاری جوانب مترقی و ایجابی آن چشم پوشید اما تبعات و پیامدهای منفی و ویرانگر آن نیز برای بشریت و آحاد جامعه جهانی غیرقابل انکار است.مقاله حاضر با اشاره به این پیامدهای منفی، معتقد است آموزه و پدیدة جهانی سازی در اساس، پدیدة لازم و مثبتی است و باید از این راهبرد به نحو احسن سود جست و با اصلاح آفات و اعمال صحیح، آن را در خدمت بشریت قرار داد، همانطور که ادیان الهی و بویژه اسلام و حتی مصلحین بشری، جملگی جهانی اندیشیده اند و همچنانکه آموزه های قرآنی و روایی اسلامی نیز خود را به صورت جهانشمول مطرح کرده اند.
طرح حکومت حضرت مهدی و جهانی سازی مهدوی نیز در حقیقت راهبرد آرمانی و نهایی جهان وطنانه اسلامی و نسخه درمان جامعه بشری از آلام، حرمانها و تنگناهای بی شمار خویش است. مقاله حاضر، با مقارنه جهانی سازی مهدوی با جهانی سازی غربی، ویژگی ها و شاخصه های هر دو ـ بویژه عصر مهدوی ـ را تبیین نموده و با استدلالهای لازم، برتری بی چون و چرای الگوی جهانی سازی مهدوی را برای نجات بشریت و حیات هستی، نمایان می سازد. در این راستا پژوهش حاضر قصد دارد به پرسش های زیر پاسخ گوید:
جهانی شدن یا جهانی سازی به چه مفهومی است و چه برداشتهایی از آن وجود دارد؟ تبعات مثبت و منفی آن کدام است؟ و ماهیت واقعی جهانی سازی امروزی چیست؟
2. آیا اسلام و ادیان الهی نیز دارای رسالت جهانشمول و جهانگرا بوده اند؟3. نهضت وآموزة جهانی سازی مهدوی واجد چه ویژگیها وشاخصه هایی است؟ و وجوه تمایز و برتری آن نسبت به سایر آموز ه های جهانی سازی در چه شاخصه ها و خصائصی نهفته است؟مفروض این نوشتار را نیز به اجمال می توان اینگونه طرح نمود:
«با وجود جوانب مثبت پدیده جهانی سازی، ماهیت اصلی و فعلی این پدیده؛ غربی و بخصوص آمریکایی، سلطه ورزانه و استکباری است، در حالیکه نهضت و آموزه جهانی مهدوی، الگوی آرمانی و راهبردی برتر و متعالی است و نجات بشریت و حیات هستی را با خواست و اراده الهی به ارمغان خواهد آورد».
گفتار اول ـ مفهوم جهانی شدن و برداشتهای مختلف از آن
مبحث اول ـ مفهوم جهانی شدن یا جهانی سازی
جهانی شدن بدون شک یکی از متداولترین اصطلاحات دهه حاضر در جهان و پدیده ای جدی، جاری، در عرصه کنونی و دهه های آینده است. روزنامه نگاران، سیاستمداران، مدیران تجاری، دانشگاهیان و سایرین با به کار بردن این اصطلاح قصد دارند نشان دهند که پدیده ای ژرف در حال وقوع است، جهان در حال تحول است و نظمی نو در عرصة اقتصاد، سیاست و فرهنگ جهانی ظهور می یابد. اما به کارگیری این اصطلاح در موارد بسیار مختلف، توسط افراد متفاوت و برای اغراض گوناگون، چندان فراوان است که تعیین موضوع مورد بحث در جهانی شدن، کارکردهای این اصطلاح و اثراتش بر نظریه و سیاست معاصر را دشوار نموده است. بنابراین به رغم تداول مصطلح جهانی شدن یا جهانی سازی، هنوز تعریف جامع و مانع و با زوایا و ابعاد روشن و محسوس برای این مفهوم جدید و دستخوش تحول که عمر آن نیز کمتر از دو دهه است ارائه نشده است. البته تعاریف متعددی در این باب عرضه شده مثلاً در تعریفی بسیط، جهانی شدن را با چرخش آزاد سرمایه، نیروی کار و اطلاعات تعریف کرده اند یا آن را برای توصیف روندی به کار می برند که در آن اقتصاد جهانی، نیروهای سیاسی و فرهنگی به سرعت کره زمین را زیر نفوذ قرار می دهند و به خلق یک بازار تازه جهانی، سازمانهای سیاسی فراملی و فرهنگی جهانی تازه دست می زنند. به نظر اینان دورنمای جهانی شدن، گسترش بازار جهانی سرمایه داری، زوال دولت ملت، گردش پرشتابتر کالاها، انسانها، اطلاعات و قالبهای فرهنگی است و از منظری دیگر، به معنای شکوفایی جوامع مدنی، عامل کاهش موانع در راه تجارت آزاد و تعمیق وابستگی متقابل است و به یکسان سازی و یا مشابه کردن کشورها و فرهنگ های جهان می انجامد. در این راستا با توسعه ماهواره ها، گسترش نظام های ارتباطی و الکترونیکی و افزایش رسانه ها و کاربرد اینترنت و ازدیاد کانالهای تلویزیونی و نفوذ فرامرزی آنها، مرزهای ملی از بین رفته و یا کمرنگ می شود. کشورها نقش گذشته خود را از دست می دهند و به جای قوانین داخلی، قوانین بین المللی حاکم می شود. طی همین فرایند، قید و بندهای جغرافیایی، فرهنگی، مذهبی و... که بر روابط انسانی سایه افکنده، از بین می رود. بدین ترتیب می توان جهانی شدن را به فرایندهایی تعریف کرد که بر اساس آن همه مردم جهانی در جامعه ای واحد و فراگیر به هم می پیوندند و این مفهوم در نمایی عام عبارت است از «در هم ادغام شدن» بازارهای جهانی در زمینه های تجارت و سرمایه گذاری مستقیم و جابه جایی و انتقال سرمایه، نیروی کار و فرهنگ در چارچوب آزادی بازار و شکافته شدن مرزهای ملی، رقابت بی قید و شرط در سطح جهانی، بویژه در سطح قدرت های بزرگ، گسترش نوآوریهای تکنولوژیک، رشد روز افزون تجدد و نوگرایی، جهانی شدن تولید و مبادله و در این راستا گذر از اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی، حرکت از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، تمرکز زدایی، توسعه فضای رقابتی مبتنی بر ائتلاف و ادغام، یکپارچگی بازارهای مالی جهانی و گسترده شدن مبادلات تجاری، مقررات زدایی و برداشته شدن ضوابط حمایت گرایانه بازرگانی داخلی و ملی.
بدین ترتیب می توان جهانی شدن را بر حسب تعاریف موجود، شکل گیری شبکه ای دانست که در چارچوب آن، اجتماعاتی که پیش از آن در کره خاکی دور افتاده و منزوی بودند، بر پایه وابستگی متقابل و وحدت جهانی ادغام می شوند و ارتباط آنها با یکدیگر چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی، بسیار نزدیک و متقارن و حتی چهره به چهره می گردد و هویت انسانها از سیطره یک جامعه و یک ساختار اجتماعی ثابت خارج شده و هر یک از هویت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در عرصه بین المللی متأثر خواهد گشت. کوتاه سخن آنکه بسیاری از صاحب نظران، ویژگی های عصر جهانی شدن را در مفاهیمی چون ظهور دهکده الکترونیکی جهانی، انقلاب اطلاعاتی، فشردگی زمان و مکان، گسترش جهان آگاهی، پایان جغرافیا و عصر سیبرنیتیک خلاصه کرده اند. دوره ای که روابط «فراملی» جایگزین «روابط بین المللی» می گردد و جامعه مدنی جهانی به عنوان شبکه ای از سازمانهایی که اهداف و آرمانهایش مرز نمی شناسد، به عنوان مظهری از روابط فراملی آشکار می گردد.
مبحث دوم ـ برداشتهای مختلف از جهانی شدن
دیدگاهها و دریافتهای متنوعی درباره مسأله جهانی شدن وجود دارد. برخی جهانی شدن را چیزی فراتر از مرحله ای گذرا و موقت در تاریخ بشر نمی دانند. برعکس، عده ای دیگر آن را تبلور رشد سرمایه داری غرب و نوسازی تلقی می کنند. گروه سوم، جهانی شدن را یک تحول اساسی در سیاست جهانی قلمداد می کنند که فهم آن نیازمند تفکر جدیدی است.
از منظر برخی صاحب نظران، در رهیافت های مختلف، سه نوع جهانی شدن ملحوظ است: یکی جهان گرایی راستین، کامل که هم مادی و هم معنوی است و علاوه بر توسعه اقتصادی، تعادل سیاسی و اجتماعی و تعالی فرهنگی و انسانی را در بردارد. دیگری جهانی گرایی ناقص و نارسا که صرفاً اقتصادی و تک ساحتی است و سوم جهانی گرایی کاذب و سلطه جویانه و تنازعی که همان جهانی سازی آمریکایی با ماهیتی سیاسی و سلطه جویانه و انحصارطلبانه است که با لحاظ آمریکا در رأس قدرت جهانی، یکه تازانه به دنبال افزایش قدرت این کشور و افزایش وابستگی جهانی به آمریکا است.
اما شاید بتوان گفت که درباره فرایند جهانی سازی یا جهانی شدن دو دیدگاه اساسی وجود دارد: یکی دیدگاه مثبت نگر و دیگری منفی نگر. از دیدگاه مثبت، جهانی سازی می تواند با استفاده از عرصه فن آوری اطلاعات (IT) همانند پلی تمام دنیا و شهروندان آن را متحد کرده و محرومیت های علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را از بین ببرد یا کاهش دهد. هنجارهای پسندیده دینی، اخلاقی یا دست کم انسانی را بر جهان حکمفرما کند و نوعی وحدت بهینه، مثبت و متکامل را در میان بشریت ایجاد نماید. جهانی سازی می تواند مردم دنیا را هم پیکر نماید تا همانند یک اندامواره در فکر صلاح و اصلاح یکدیگر برآمده و در سنگری واحد علیه تمام عوامل مُخل تکامل بشری مبارزه کنند.
اما بر مبنای دیدگاه دوم، متأسفانه فرایند جهانی سازی فعلی اگرچه دارای برخی فواید از موارد پیش گفته بوده است، ولی در حقیقت هدف اصلی آن، چیزی نیست جز یکپارچه کردن جهان و ادغام آن در بازار مشترک جهانی به رهبری دنیای سرمایه داری به سردمداری آمریکا. بازاری که همه مؤلفه های حیات اجتماعی، از اقتصاد و سیاست تا فرهنگ، به زبان منفعت طلبی و استکبارورزی ترجمه می شود و سلطه بی چون و چرای تمدن غرب و استیلای بیش تر کشورهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
باسمه تعالی
بررسی و مقایسه میزان پرخاشگری بین دانش آموزان ورزشکار رشته های منتخب
چکیده
با توجه به اینکه بحث پرخاشگری ورزشکاران، از موضوعات مهم در حوزه روانشناسی ورزش محسوب می شود و اثرات احتمالی ورزش بر پرخاشگری از دیرباز مورد توجه محققان بوده است. لذا محقق در این تحقیق قصد دارد میزان پرخاشگری را در بین دانش آموزان ورزشکار رشته های منتخب مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان ورزشکار پسر رشته های کشتی، تکواندو، فوتبال و بسکتبال شهر بابل می باشند که تعداد آنها 300 نفر و محدوده سنی آنها 15-12 سال است. از بین دانش آموزان ورزشکار هر یک از رشته های ورزشی مذکور تعداد 50 نفر بصورت تصادفی ساده بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی- مقایسه ای است که بصورت میدانی انجام شده است و جهت اندازه گیری میزان پرخاشگری آزمودنیها، از آزمون پرخاشگری آیزنک استفاده گردید و در مرحله تجزیه و تحلیل یافته ها، برای مقایسه پرخاشگری گروههای تحت بررسی از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان می دهد بین میزان پرخاشگری دانش آموزان ورزشکار رشته های کشتی، تکواندو، فوتبال و بسکتبال تفاوت معنی داری وجود ندارد. %5)(p.
مقدمه
در عصر حاضر همزمان با پیشرفت تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع، حوادث و خطرات ناشی از آن زندگی انسان ها را بیشتر از گذشته مورد تهدید قرار می دهد و باعث می شود که فشارهای روانی که از مخرب ترین نیروهای موثر برانسان و جوامع بشمار می رود به شکل چشمگیری افزایش و زندگی انسان را دچار اشکال و نابود می سازند.
نـوجـوانان پرخاشگر معمولا قدرت کنترل رفتار خود را نداشته و رسوم و اخلافیات جامعه ای را که در آن زندگی می کنند را زیرپا می گذارند، احساس مسئولیت جمعی ندارند و بـیـشتر از آنکه به فکر دیگران باشند منافع خود را مدنظر دارند. این گروه از دانش آموزان بیش از بقیه گروه ها در مدرسه ایجاد اشکال نموده و می توان گفت هرگاه از نـوجـوانان مشـکل دار در مـدرسه سـوال مـطرح شـود آنـها را در ردیـف اول معرفی می گردند.(فرقانی،1372).
پرخاشگری دوره نوجوانی نه تنها منجر به پرخاشگری در بزرگسالی می شود، بلکه پیامدهای منفی دیگری نیز به دنبال دارد. بطوری که نوجوانانی که پرخاشگری زیادی دارند، زمینه ابتلاع به بزهکاری، اختلال سلوک، ناسازگاری در مدرسه و اعتیاد دارند.(لوچمن و دان، 1993).
بیان مسئله
با توجه به اینکه پرخاشگری در صحنه مسابقات بین المللی بارها موجب عدم استفاده مطلوب از انرژی روانی ، مانع رسیدن به پیروزی و تجربه نشاط از ورزش گردیده و همچنین موجب می گردد که ورزشکاران ماهر و مسلط به انجام مهارتها در رشته های مختلف ورزش از نمایش و بروز توانایی خود احساس خرسندی و نشاط ننمایند. برهمین اساس محقق قصد دارد این موضوع را بررسی کنند که آیا تفاوتی در میزان پرخاشگری دانش آموزان ورزشکار رشته های منتخب وجود دارد.
البته انگیزه انتخاب رشته های کشتی، تکواندو، فوتبال و بسکتبال به سبب انفرادی و تیمی و سطوح متفاوتی از برخوردهای بدنی موجود در این رشته ها می باشد و دلیل دیگر می تواند از این موضوع نشات گرفته باشد که تمایل و کشش دانش آموزان به رشته های فوق در کانون ورزشی آموزش و پرورش استان مازندران بیشتر است.
اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به اینکه پرخاشگری و رفتار منفی گرایانه موجب می شود که نوجوانان دائما در حالت تدافعی قرار گیرند که این امر به نوبه خود مانع رشد و شکوفایی ظرفیتها، توانائیها و همچنین حسن تفاهم اجتماعی شده و مانع جریان اجتماعی شدن نوجوانان می گردد و به تعبیری می توان گفت که سعادت فردی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. لذا، اصلاح این رفتار می تواند در افزایش اعتماد به نفس، شایستگی اجتماعی، عملکرد تحصیلی، کارائی اجتماعی و پذیرش آنان در میان همسالان شود از اینرو ورزش مقوله ای است که از بدوخلقت بشری همراه انسان بوده و فعالیت منظم جسمانی باعث تعدیل خصوصیات جسمانی و روانی افراد می شود. ورزش کردن باعث تخلیه هیجانات و نشاط و شادابی خاص می گردد و می تواند بعنوان عامل در جهت کاهش اختلالات رفتار مورد استفاده واقع شود.
ادبیات و پیشینه تحقیق
ترنر وکیلیان 1 (1970) تاثیر تماشای مسابقات ورزشی بر روی سطح پرخاشگری تماشاگران را بررسی نمودند. در این تحقیق، محقیقین نشان دادند که بعد از تماشای مسابقات ورزشی بسکتبال و فوتبال آمریکایی میزان پرخاشگری تماشاگران افزایش یافته و با تماشای مسابقات کشتی میزان پرخاشگری کاهش یافته است.
در پژوهشی که کالن و کالن 2 (1975) بر روی وضعیت پرخاشگری تیم های ضعیف و قوی انجام دادند مشخص شد که تیم های ضعیف در ابتدا و انتهای بازی تمایل بیشتری به پرخاشگری دارند در حالی که تیم های قوی در جریان بازی تمایل به پرخاشگری نشان دادند. ( به نقل از لونز و ناشن، 1966).
اسچویز و وبر 3 (1979) در رابطه با پرخاشگری از طرفداران تیم فوتبال اشتوتکارت در حین مسابقه و بعد از مسابقه تست به عمل آورند. و نتیجه تحقیق خود را اینگونه اعلام نمودند که پرخاشگری در حین و بعد از مسابقه افزایش داشته است.
دانیلزو تورن تورن 4 طی تحقیق درسال (1990) پرخاشگری کاراته کاران را با استفاده از آزمونی به نام پرسشنامه خصومت باس- دورکی 5 مورد سنجش قرار دادند. آنها دریافتند که میان پرخاشگری و طول آموزش رابطه منفی وجود دارد(به نقل از کریمی، 1381).
اسلکتون و همکاران 6 (1991) طی تحقیق نقش درجات کمربند تکواندو را برسطح پرخاشگری کودکان 11-9 ساله بررسی کردند. نتایج این تحقیق آشکار نمود که همراه با رشد و بالای رفتن سطوح رزمی، میزان سطح پرخاشگری کاهش پیدا می کند دلیل این امر در طول مدت تمرینات رزمی (تکواندو) می توان یافت.
تحقیقی توسط دیانی (1373) در رابطه با میزان پراکندگی انواع خشونت ها در مسابقه های سراسری فوتبال جام آزادگان انجام گرفت به این نتیجه رسید که در مسابقات فوتبال دسته اول جام آزادگان تیم های مهمان نسبت به تیم های میزبان خشونت و پرخاشگری بیشتری نشان دادند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
چکیده :
پژوهش حاضر تحت عنوان : بررسی و مقایسه علل وعوامل موثر در پیشرفت تحصیلی از نظر دانش آموزان موفق مقطع متوسطه دختران رشته تجربی با نظر دبیران آنان در سال تحصیلی 89-88 در شهرستان ایذه .
در این پژوهش 400 دانش آموز دختر در پایه اول متوسطه است.
برای جمع آوری داده ها از 2 پرسشنامه استفاده گردید که یکی از پرسشنامه ها مربوط به سنجش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کلاس به آن پاسخ می دادند .
کلید واژه : دختران و پسران ،پیشرفت تحصیلی ، شهرستان ایذه
بیان مسئله
این مقاله به عنوان گزارشی از یافتههای یک پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای فیزیکی کلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار دهد. یافتههای مربوط به عوامل انسانی کلاس درمقالهٔ جداگانهای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، 18 کلاس اول به صورت تصادفی طبقهای و 600 دانشآموز و معلمان این کلاسها ازمدارس ابتدایی شهرستان ایذه انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و کیفی بوده و ابزار جمعآوری دادهها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای کمی پژوهش، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیکی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع متوسطه وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین مشخص شد که فضاهای آموزشی مدارس کنونی ما با ویژگیهای روانی کودکان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیکی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان ، متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان ، شد .
اهمیت مسئله :
بدیهی است که کشور ما به مطالعات و تحقیقات مربوط به آموزش و پرورش نوجوانان و کودکان نیاز فراوان دارد و در این میان لازم است به مسائل و مشکلات مهمی که به نحوی به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان لطمه می زند توجه لازم مبذول گردد.
لذا تحقیقاتی ارزنده و معضل گشا در این زمینه برای رسیدن به وضع نسبتا مطلوب و ضروری به نظر می رسد که از طریق یافتن راههای پیشرفت تحصیلی از جنبه های عوامل موثر خانوادگی , آموزشی و پرورشی در این مسیر قدم های موثر و راهگشایی در جهت حل این مشکل بزرگ برداشته شود که مهمترین و پر اهمیت ترین بررسی ها و دست آوردها از مسائل و عوامل خانوادگی در جنبه های پیشرفت تحصیلی از هدفهای عمده و اساسی ما در این تحقیق می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
بررسی تطبیقی کتاب اخلاق محسنی (اخلاق عالم آرا ) با اخلاق ناصری
چکیده:
خواجه نصیرالدین طوسی از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام است که به سبب هم عصری با دوره انحطاط، مغفول ماند و قدر و منزلت او به نحو شایسته مورد کاوش قرار نگرفت . این موضوع در مورد فانی کشمیری نیز به مراتب با شدت و حدت بیشتری نمود دارد. کتاب اخلاق عالم ارای فانی کشمیری در نسخه های بسیار معدود انتشار یافته است و اغلب اساتید و صاحب نظران از وجود این کتاب اطلاعی ندارند. گمنامی و بی نامی کتاب اخلاق عالم ارای فانی کشمیری ، سبب گردیده است تا تحقیقات و مطالعات بسیار اندکی پیرامون ان صورت پذیرد . هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه تطبیقی محتوای کتاب اخلاق ناصری و اخلاق عالم ارای تالیف محسن فانی کشمیری می باشد. این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در هردو کتاب یاد شده ، مضامین و مفاهیم اخلاقی مشابه و مشترکی مورد بررسی قرار گرفته است. در هر دو کتاب اشارات مستقیم و غیر مستقیمی به دیدگاه های افلاطون و ارسطو شده است و نیز از ایات الهی در قران کریم و نیز منابع مشترک مورد استفاده قرار گرفته شده است. در عین وجوه شباهت بین این دو کتاب وجوه افتراقی نیز مورد تاکید می باشد. من جمله ستایش های بیش از اندازه و اغراض امیز فانی کشمیری از برخی شخصیتها دراین کتاب که این موضوع در کتاب اخلاق ناصری کمتر مشاهده شده است. علاوه بر این متن کتاب اخلاق ناصری از روایی و روانی بیشتری برخوردار بوده ، حال انکه کتاب فانی کشمیری دارای متنی به نسبت دشوار تر می باشد.
کلید واژه ها : اخلاق ناصری، اخلاق عالم ارا، فلسفه اخلاق ، مطالعات تطبیقی
مقدمه:
هر نظام اخلاقی برای انسان کمال و مطلوبی ترسیم می کند که مدعی است با به کار بستن اصول آن نظام ، انسان فلاح ، بهروزی و سعادت خود را کسب می کند.
برخی متفکران چون اپیکور(341 ق. م)غایت زندگی و مایه نیک بختی انسان را لذت( البته لذت معنوی)می دانند. :« ما بر آنیم که لذّت مبدأ و غایت زندگی سعادتمندانه است ، زیرا ما این را به عنوان نخستین «خیر» می شناسیم که ذاتی ما و همراه ماست .»
گروهی دیگر منفعت عمومیرا بر خلاف لذت شخصی اصل و مایه خیر و سعادت می دانستند ، در تاریخ اندیشه از دو نفر به نام های جرمی بنتام و جان استوارت میلبه عنوان نظریه پردازان این مکتب یاد می کنند. از استوارت میل نقل می کنند که :« تنها کسانی خوشبخت هستند که اندیشه ی خود را بر هدفی غیر از خوشبختی خود متمرکز سازند.»
نحله ای دیگر از اندیشمندان ، عاطفه را رمز رساندن انسان به سعادت می دانستند. از بزرگان این مکتب کسانی چون آدام اسمیت ، آگوست کنت و آرتور شوپنهاور را می توان نام برد . به عقیده آدام اسمیت : « همدردی یا قوه ای که به وسیله آن انسان در لذت و الم و شادی و غم دیگران شرکت می کند، اساس و مبنای اخلاق است .»
نیچهفیلسوف نامدار آلمانی ، در مقابل اخلاق ستم پذبر مسیحیت معتقد به اصالت قدرت بود .
وی اعتقاد داشت گروهی انسان ها برای آقایی و گروهی برای نوکری خلق شده اند.
رواقیون نیز معتقد به وحدت وجود و خیر بودن نظام هستی و تقدیر الهی و جبر و محدویت اختیار انسان بوده اند. ایشان تأثیر فراوانی بر اخلاق مسیحیت داشته اند.
در این میان کتاب اخلاق عالم ارا و اخلاق ناصری به طور اخص به موضوعات اخلاقی در اجتماع پرداخته اند . تاکنون پیرامون کتاب اخلاق ناصری تحقیقات و پژوهش های متعددی انجام شده است اما پیرامون کتاب اخلاق عالم ارای محسن کاشفی تحقیقات معدود و محدودی صورت گرفته و این کتاب به طرز شگفت آوری ناشناخته باقی مانده است. لذا انگیزه محقق از مطالعه این دو کتاب ، بررسی تطبیقی این دو کتاب ارزشمند می باشد.
معرفی کتاب اخلاق ناصری:
کتابی در اخلاق و حکمت عملی تالیف خواجه نصیرالدین طوسی(597-672) دانشمند ایرانی. این کتاب نخستین اثر مهم در حکمت عملی و اخلاق به زبان فارسی است. مطالب آن مبتنی بر تلفیقی است از دیدگاه فلسفی و علمی یونان و نظرگاه اسلامی درباره انسان و خانواده و جامعه.تالیف آن مربوط به زمانی است که خواجه نصیر در خدمت ناصر الدین عبدالرحیم بن ابن منصور، محتشم قهستان، میزیسته و به دعوت او که خود از دانشمندان عصر بوده "تهذیب الاخلاق" (طهارة الاعراق) اثر ابوعلی مسکویه را از عربی به فارسی برگردانده، ولی ترجمه این اثر را کافی ندانسته و دو باب دیگر در تدبیر منزل و سیاست مدن بر آن افزوده است. وی در این تالیف به تصدیق و تصریح خود، از آثار حکمای پیش سود جسته و به تالیفی در نوع خود بی سابقه دست زده است. تحریر اخلاق ناصری در 633 قمری به پایان رسیده است؛ بنابراین میتوان آن را قدیمترین اثر خواجه شمرد. وی «دیباچهای بر صفتی موافق عادات» اسماعیلیان بر این اثر نوشته بوده است. ولی در 654، پس از حمله مغول به قلاع اسماعیلیان، از قید آنان رهایی یافته و به خدمت هولاکوخان درآمده و «دیباچه کتاب را که بر سیاقتی غیر مرضی بود» بدل گردانده و کتاب را به نام خان مغول کرده است.اخلاق ناصری مشتمل بر یک مقدمه و سه مقاله است. در مقدمه، سبب تالیف و موضوع کتاب و رئوس مباحث آن بیان شده است. مقاله اول در حکمت خلقی که بیشتر مطالب آن از "تهذیب الاخلاق" ابن مسکویه برگرفته شده است. مشتمل است بر مبادی در هفت و مقاصد در ده فصل. مقاله دوم در تدبیر منزل، مشتمل است بر پنج فصل که خواجه آن را به آداب متقدمان و متاخران موشح کرده است.مقاله سوم، در سیاست مدن مشتمل است بر هشت فصل که خواجه در تدوین آن، از رسالههای "فصول المدنی" و "آراء اهل المدینه الفاضله" فارابی و "رسالة السیاسة" ابن سینا بهره فراوان برده است. کتاب در پایان این بخش با فصلی از وصایای منسوب به افلاطون خاتمه مییابد. بعضی از مولفان آثار در حوزه اخلاقیات، اخلاق ناصری را از میان آنان، قطبالدین شیرازی مولف "درة التاج"، جلالالدین دوانی مولف "اخلاق جلالی" و کمال الدین حسین واعظ کاشفی مولف "اخلاق محسنی" را باید نام برد. نثر کتاب سنگین است و ترکیبات عربی فراوان دارد ولی جز این، درآن تصنع و تکلفی دیده نمیشود؛ حتی، در مواردی که از مطالب غیر فنی سخن میرود، قلم خواجه گیرا و شاعرانه هم میشود. ملک الشعرا بهار در "سبکشناسی" نثر اخلاق ناصری را نمونهای از نثر علمی میشمارد که هم موجز و ساده است و هم بویی از سبک متقدمان دارد. به هر حال اخلاق ناصری یکی از مهمترین و ارزندهترین متون فارسی قرن هفتم است، با زبانی که هنوز آثار انحطاط درآن راه نیافته است.نسخ متعددی از اخلاق ناصری در کتابخانههای ایران وجهان موجود است که در فهرستهای نسخ خطی معرفی شدهاند. این کتاب بارها در ایران و کشورهای قلمرو فرهنگی ایران به چاپ سنگی و سربی رسیده است. تلخیص این اثر به قلم خود خواجه نیز، با عنوان "اوصاف الاشراف" بارها در ایران و هندوستان چاپ و منتشر شده است. تصحیح انتقادی اخلاق ناصری، به کوشش مجتبی مینوی با مقدمه و تعلیقات در 1356 در تهران چاپ و منتشر شده است. چاپ دیگری از آن نیز همراه با مقدمه بزرگ علوی در 1360 انتشار یافته است. اخلاق ناصری به قلم ویکنز به انگلیسی ترجمه و 1964 در لندن در مجموعه میراث فرهنگی ایرانی به چاپ رسیده است.
کتاب مشتمل بر سه مقاله و سی فصل به شرح زیر است: 1- مقالت اول در تهذیب اخلاق؛ مشتمل بر دو قسم: - قسم اول در مبادی؛ مشتمل بر 7 فصل: فصل اول: موضوع و مبادی این نوع فصل دوم: نفس انسانی که آن را نفس ناطقه خوانند فصل سوم: تعدید قوای نفس انسانی و تمییز آن از قوتهای دیگر فصل چهارم: انسان اشرف موجودات این عالم است فصل پنجم: نفس انسانی را کمالی و نقصانی هست فصل ششم: کمال نفس در چیست؟ فصل هفتم: خیر و سعادت -قسم دوم در مقاصد؛ مشتمل بر 10 فصل: فصل اول: حد و حقیقت خلق و بیان آنکه تغییر اخلاق ممکن است. فصل دوم: صناعت تهذیب اخلاق که شریف ترین صناعات است فصل سوم: حصر اجناس فضایل که مکارم اخلاق عبارت از آن است فصل چهارم: انواعی که در تحت اجناس فضایل باشند فصل پنجم: حصر اضداد این اجناس که اصناف رذایل بود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مقایسه سطح سازگاری عاطفی – اجتماعی دانش آموزان دختر با و بدون توانایی خواندن پایه اول ابتدایی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران
چکیده:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر توانایی خواندن قبل از ورود به مدرسه بر سازگاری عاطفی – اجتماعی دانش آموزان دختر پایه اول ابتدایی منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی89-88 بود . برای انتخاب نمونه از دو روش نمونه گیری در دسترس و نمونه گیری خوشه ای استفاده گردید. دو گروه 33 نفری از دانش آموزان دارای توانایی خواندن و فاقد این توانایی انتخاب شدند . جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه : 1) پرسشنامه سازگاری عاطفی – اجتماعی راتر فرم B 2 ، 2) پرسشنامه سازگاری عاطفی – اجتماعی اسحاق نیا ( 1372 ) ، 3) و یک آزمون توانایی خواندن استفاده گردید. نتایج تحلیل داده ها بر اساس فرضیه های ارائه شده نشان دادند که : 1- سطح سازگاری عاطفی – اجتماعی دانش آموزانی که توانایی خواندن دارند به لحاظ آماری بیش از دانش آموزان دختری است که فاقد این توانایی هستند . 2- سطح بیش فعالی – پرخاشگری دانش آموزانی که توانایی خواندن دارند کمتر از دانش آموزان دختری است که فاقد این توانایی هستند . 3- سطح اضطراب – افسردگی دانش آموزانی که توانایی خواندن دارند کمتر از دانش آموزان دختری است که فاقد این توانایی هستند . 4- سطح رفتار ضد اجتماعی دانش آموزانی که توانایی خواندن کمتر از دانش آموزان دختری است که فاقد این توانایی هستند .
کلید واژه ها: سازگاری عاطفی ، سازگاری اجتماعی ، توانایی خواندن ،روانشناسی تربیتی
Comparable levels of emotional compatibility - the ability to read social and first-grade students with Region 2 Education in Tehran
Abstract:This study examines the impact on the ability to read before entering school with emotional adjustment - social education in region 2 first-grade students in Tehran was in the 89-88 school year.For example, two methods of sampling and cluster sampling was used. 33 people in two groups of students have the ability to read and lacked this ability were selected. The data collected from two questionnaires: 1) emotional adjustment questionnaire - a form of social Rutter B 2, 2) emotional adjustment questionnaire - Social Isaac Nia (1372), 3) and a reading ability test was used.Data analysis based on the hypothesis presented showed that: 1 - level of emotional compatibility - the ability to read social students who are statistically more students who are lacking this ability. 2 - The level of hyperactivity - are less aggressive students whose reading ability of students who are lacking this ability.
3 - The level of anxiety - depression, students who have the ability to read less than students who are lacking this ability. 4 - The level of anti-social behavior of students with lower reading abilities of students who are lacking this ability.
Keywords: emotional adjustment, social adjustment, ability to read, educational psychology
طرح موضوع:
از جمله آموزش هایی که در دوران قبل از مدرسه می تواند تأثیر مطلوبی بر رشد ذهنی کودکان داشته باشد و باعث پیشرفت تحصیلی در مدرسه گردد ، آموزش خواندن می باشد .(اسپاک ، مترجم نظری نژاد ، 1368)
از آنجاییکه کودکان در سنین پیش از دبستان قادر به یادگیری خواندن می باشند ، تدارک موقعیت های مناسب آموزشی در کسب مهارتهای خواندن اهمیت بسزایی دارد و لازم است مسئولان و والدینی که جهت ایجاد مهارتهای خواندن در کودکان بسیار مشتاقند ، این فعالیت ها را به کار گیرند (کورتیس ، به نقل از اطهاری ، 1380 ).
وجود اختلاف نظر در مورد سن مناسب برای آموزش اولین مرحله خواندن ، سابقه طولانی دارد . آیا برای شروع آموزش خواندن باید تا رسیدن کودک به سن 7-6 سالگی به انتظار نشست یا حتی قبل از رسیدن کودکان به سن مدرسه ، خواندن را به آنها آموخت (اسپاک ، مترجم نظری نژاد ، 1368 ).
به زعم صاحب نظران بین توانایی خواندن دانش اموزان و سطح سازگاری انها در ابعاد عاطفی و اجتماعیرابطه تنگاتنگی وجود دارد.
به اعتقاد اکسفورد (1980) این سازگاری را می توان در بعد اموزشی نیز مشاهده نمود. سازگاری آموزشی یا تحصیلی مجموعه واکنشهایی است که توسط آن یک فرد ساختار خود را برای پاسخی موزون به شرایط محیط مدرسه و فعالیت هایی که آن محیط از دانش آموز می خواهد ، تغییر دهد ، در نتیجه هر عاملی که این پاسخگویی را در محیط جدید با مشکل مواجه کند ، زمینه را برای ناسازگاری او در این محیط فراهم خواهد ساخت . ( یمینی دوزی ، 1371 )
علاوه بر این مفیدی (1372) معتقد است که رابطه دوسویی بین سطح سازگاری اجتماعی و توانایی خواندن وجود دارد. توانایی خواندن خود موجب افزایش سطح سازگاری درفرد گردیده و نیز سازگاری بالا زمینه مناسب را برای توانایی خواندن فراهم می اورد.
روانشناسان بر این عقیده اند که در رشد و یادگیری انسان نیز مراحل زمانی حساسی وجود دارد که تمرین و آموزش باید در این زمان معین و مشخص صورت گیرد در غیر این صورت عادات یادگیری نادرست پدید می آید که خود سبب ضعف و کندی در کسب مهارتهای بعدی می شود . بهرحال این مطلب واضح و روشن است که دوران حساس و بحرانی عموما" با سریع ترین دوران رشد انسان انطباق دارد و بر اساس نتایج تحقیقات جدید ، سریع ترین دوران رشد و یادگیری با سالهای اولیه کودکی و سنین پیش از دبستان منطبق است . همچنین اثرات محیط بر کودک در دوران سریع رشد ، بسیار است . سالهای اولیه در رشد و تحول کودک قابل انعطاف ، اثرپذیر و سازنده هستند بنابراین تقویت و یا محرومیت در سالهای اولیه زندگی بویژه در رشد بعدی کودک اثرگذار خواهد بود ( مفیدی ، 1383 ).