انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تناسبات هندسی در معماری و استفاده از نسبت طلایی 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

تناسبات در معماری

چکیده :

آنچه در این مقاله بیان می شود برداشتی از بررسی و مقایسه هنر و ریاضی وکاربرد ریاضی در هنر است.

هر پدیده زیبا در طبیعت می تواند  از دو نظر مورد توجه قرار بگیرد، هم از نگاه هنری وهم از دید ریاضی ونظم منطقی .هنر و ریاضی همانند یکدیگرند، زیرا در هردو  مفاهیم تناسب ، تقارن و توازن نقش مهمی دارند.

       هنرمندان معمولاً محدوده و فضای اثر هنری خود را از یک طرح ریاضی انتخاب می کنند .به طور کلی ترسیم هر شکل نیازمند بعضی ترسیمات کمکی است که به وسیله آنها نقاط ، خطوط ویا سطوح آن شکل تعریف می گردد.مفاهیم سطح و حجم چه در ریاضی و چه در هنر بسیار مورد استفاده قرار می گیرند.

       کاربرد تناسب ها به دلیل ایجاد زیبایی بصری در هنرهای تجسمی از اهمیت ویژه برخوردار است تقریباً همه آثار هنری بر اساس نوعی تناسب به وجود آمده اند .نقاشان و هنر مندان برای جان دادن به اشیاء و القای فضای سه بعدی به ریاضی روی آورده اند و می توان گفت هندسه نخستین نیاز یک نقاش است.  در مجموع ایجاد ضابطه هندسی در ترکیب شکل ها ، نه تنها مقدار زیادی از عملیات ترسیم را کاهش می دهد بلکه باعث صرفه جویی در وقت خواهد شد.

  مقدمه

انسان همواره با تلاش خستگی ناپذیر رو به سوی کمال خویش دارد، بیش از آنچه هست طلب می کند.عقاب خیا ل و اندیشه خویش را تا دورترین نقاط افلاک و کاینات به پرواز در می آورد ودل هر ذره را می شکافد تا به جهانی از نا شناخته ها دست یابد و جهان را زیر سیطره قدرت خویش کشد.و همچنان نا   آرام و بی قرار از آنچه هست، ناراضی می ماند.

       انسان، زمانی انسان شد که به کمک دستان خود، کارکردن با اشیا طبیعی را فرا گرفت و به ساختن ابزار پرداخت . انسان ابزار ساز با دست آفریده ی خویش ، موجودیتی نو یافت و راه به سوی تکامل گشود . در این مسیر تکامل فکری ، بشر موفق شد ،به جای استفاده از اشیا ء که در طبیعت مشابه آن ها یافت نمی شد . و این نشانی است از زایش قدرت آفرینندگی در ذهن انسان پیش از تاریخ ، و از این رو انسان دیگر برای برتری و استیلا بر طبیعت ، به نیروی نامحدودی دست یافت که هنر یکی از بارزترین و شکوه مند ترین جلوه های آن به شمار می رود . حال سؤال این است که آیا هنر به تنهایی کافی است که انسان بتواند از خود دست آفریده های هنری به یادگار بگذارد ؟

        اگر این را بپذیریم که ، تصور و خیال ، یکی از سر چشمه های اصلی آفرینش های هنری است آن وقت ناچاریم قبول کنیم که در ریاضیات هم ، دست کم عنصر های زیبایی و هنر وجود دارد  چرا که مایه ی اصلی کشف های ریاضی ، همان تصور و خیال است .

با هیچ نیرنگی ، نمی توان از کشش انسان ها به سمت زیبایی ها جلوگیری کرد و آن چه زشت و نا زیبا است را جانشین زیبایی ها کرد

  « رودن » مجسمه ساز مشهور فرانسوی می گوید : «من یک رویا پرداز نیستم بلکه یک ریاضی دان ام . مجسمه های من تنها به خاطر این خوب اند که ساخته و پرداخته ی اندیشه ی ریاضی اند . »

          هر انسانی از تماشای چشم انداز یک دامنه ی سر سبز آرامش خود را با زمی یابد ، در عین حال به فکر فرو می رود . نقاش با قلم و بوم خود تلاش می کند که دیگران را در شادی خود شریک کند و ریاضی دان نحوه ی قرار گرفتن گل و گلبرگ ها یا اندازه و شکل ها را مورد مطالعه قرار می دهد . ولی هم گیاه عضوی یگانه است و هم انسان و اگر بخواهیم برخورد انسان با گیاه را بررسی کنیم ناچاریم ، به همه ی این جنبه ها توجه داشته باشیم .

ارتباط ریاضی با هنر

 در دوران رنسانس ، نقاشان بزرگ ، ریاضی دانان هم بودند . آلبرتی نخستین نیاز نقاش را  هندسه می دانست . او بود که در سال ۱۴۳۵ میلادی ، اولین کتاب را درباره  پرسپکتیو نوشت . نقاشان و هنرمندان برای جان دادن به تصویر ها و القای فضای سه بعدی به آثار خود ، به ریاضیات روی آ ورند . بنابراین همه ی نقاشان دوره رنسانس نظیر آلبرتی ، دیودر ، لئوناردو داوینچی ، ریاضی دانان هنرمند یا هنرمندانی ریاضی دان بودند .

      طبیعت ، سرچشمه  زاینده و بی پایانی است برای انگیزه دادن به هنرمند و ریاضی دان . آن ها از درون خود و از ایده ها سود میجویند و حقیقت را نه تنها آن گونه که مشاهده می شود ، بلکه آن که باید باشد و آرزوی آدمی است ، می بینند . هنر و ریاضیات هر دو کمال و ایده ال را می جویند . در واقع تمامی عرصه ریاضیات سرشار از زیبایی و هنر است . زیبایی ریاضیات را می توان در شیوه بیان موضوع ، در طرز نوشتن و آرا یه آن در استدلال ها منطقی آن ، در رابطه آن بازندگی و واقعیت ، در سرگذشت پیدایش و تکامل آن و در خود موضوع ریاضیات مشاهده کرد یکی از راه های شناخت زیبایی های ریاضیات ( به خصوص هندسه ) آگاهی بر نحوه  پیشرفت و تکامل است . جنبه  دیگری از زیبایی ریاضیات این است که با همه انتزاعی بودن خود ، بر همه دانش ها حکومت می کند و جز قانون های آن ، هم چون ابزار نیرو مند دانش های طبیعی و اجتماعی را صیقل می دهد ، به پیش می برد . تفسیر می کند ودر خدمت انسان قرار می دهد .

    ریاضی دان انگلیسی«ج.ه.هاردی » معتقد است : معیار ریاضی دان  مانند معیار نقاش یا شاعر ،زیبایی است . اندیشه ها هم مانند رنگها یا وا‍ ژه هاباید در هماهنگی کامل  و سازگار با یکدیگر باشند . زیبایی نخستین معیار سنجش است .

        همیلتون ریاضی دان ایرلندی در یکی از سخنرانی های خود در ارتباط با نجوم گفته است : «هنر و ریاضیات همانند یک دیگرند ، زیرا در هر دو مفاهیم تناسب ، تقارن و توازن نقش مهمی دارند . »

         انیشتین می گوید : « تخیل مهم تر از معلومات است » که منظور تخیلات واهی نیست بلکه تفکر و ادیشه در مسائل و مفاهیم علمی است که باعث خلاقیت می شود .

به قول شاعر که می گوید :

                 « میاسای از اندیشه گونگون          که دانش ز اندیشه گردد فزون    »

        هر چیز که در طبیعت زیبا جلوه  کند می توان هم به دید ریاضی و هم به دید هنر به آن نگاه کرد و از طرفی می توان ملاحظه کرد که ریاضی هم می تواند به صورت یک هنر جلوه کند. یک اثبات زیبا برای یک مسئله یا قضیه ی ریاضی ازدید یک ریاضی دان یک هنر است پس با کمی دقت ملاحظه میشود که هنر وریاضی کاملا″ قابل مقایسه می باشند که ریاضی یک هنر بدیع وهنر قابل بیان به زبان ریاضی است.

     در این جا لازم است به نکته ای توجه کنیم که گاهی عواطف انسانی در جلوه ی زیبایی تاثیر گذار باشد این تفکر ایجاد شود که حتی مثال نقضی برای تعریف هنر باشد در صورتی که چنین نیست و همان طور که در تعریف هنر از دید هنرشناسان بیان شده لزوما″معیارهای زیبایی ازدیدگاه های مختلف ممکن است یکی نباشد ولی با تعریف کلی مطابقت دارد.همچنین افرادی در یک هنر تخصص نداشته باشند زیبایی آن هنر برای این افراد قابل درک نیست . به عنوان مثال زیبایی که یک هنرمند نقاش در تابلوی معروف لبخند ژوکوند اثر لئوناردوداوینچی می بیند برای کسی که با هنر نقاشی و سبک این نقاشی آشنا نباشد متفاوت است . در همین رابطه و جلوه های زیبایی ریاضی می توان به اثبات آخرین قضیه ی فرما اشاره کرد که توسط اندره وایلد و شمورا انجام شد که یک شاهکار

هنری قرن بیستم برای ریاضی دانان می باشد پس ملاحظه می شود که هنر و ریاضیات در مفهوم کلی کاملا″ قابل مقایسه اند.

 کادر در هنر

کادر یا قاب تصویر محدوده ی فضا یا سطحی است که اثر تجسمی در آن ساخته می شود . به طور کلی منظور از کادر در هنرهایی که با سطح سر و کار دارند و بر سطح به وجود می آیند همان محدودهای است که هنرمند برای ارائه و اجرای اثر خود بر می گزینند .

         کادر می تواند اندازه ها و شکل های گونا گونی داشته باشد مثل انواع چهار گوش با ابعاد و تناسبات مختلف به صورت مربع و مستطیل های متنوع عمودی و افقی .هم چنین شکل های دیگر هندسی مثل دایره ، بیضی ، مثلث یا حتی تلفیقی از این اشکال به صورت منظم و غیر منظم به کار عنوان کادر به گرفته می شوند .

          هنر مندان معمولا″ ترکیب عناصر و نیرو های بصری کار خود را براساس کادر و فضای بصری ، که در اختیار دارند ، سازماندهی می کنند محدوده و فضای اثر هنری به هر شکل که انتخاب شود در تأثیر گذاری بر نیرو های بصری و ترکیب آن ها با یک دیگر مؤثر است . کادر های هندسی مثل انواع چهار گوش ، سه گوش و دایره محدوده ای هستند که اثر تجسمی در آن ها به وجود می آید .

 

 نقطه : نقطه از دیدگاه ریاضی ، عنصری است که هیچ گونه بعدی ندارد ، فضایی را اشغال نمی کند ، در ابتدا و انتهای هر خط قرار دارد و بالاخره از تقاطع و تماس دو خط به وجود می آید و نقطه موضوعی ذهنی است که در فضا یا بر صفحه تصور می شود ، بدون این که قابل دیدن و لمس شدن باشد . اما این مفهوم ذهنی وقتی بخواهد نشان داده شود با استفاده از یک ابزار اثر گذار مشخص می



خرید و دانلود  تناسبات هندسی در معماری و استفاده از نسبت طلایی 13 ص


تحقیق؛ امامت علم نسبت به عمل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

امامت علم نسبت به عمل آنکه دیده دل او بیناست و عمل وی از روی بصیرت است، مرحله آغازین عمل او "علم" می‏باشد؛ علم به این که عمل وی به سود اوست یا به زیان او. اگر به سود او بود بدان اقدام نموده یا آن را ادامه می‏دهد و چنانچه به زیان وی بود آن را انجام نداده یا متوقف می‏کند: "فالناظر بالقلب، العامل بالبصر، یکون مبتدا عمله ان یعلم أعمله علیه أم له، فان کان له مضی فیه، و ان کان علیه وقف عنه"1 براین اساس، آنکه بدون علم دست به کاری می‏زند مانند کسی است که بیراهه یا کژراهه را طی می‏کند که دوری وی از راه راست، جز بر دور شدن او از هدفش نخواهد افزود؛ و در مقابل، آنکه عالمانه به انجام کاری می‏پردازد نظیر شخصی است که صراط مستقیم را می‏پیماید: "فان العامل بغیر علم کالسائر علی غیر طریق فلایزیده بعده عن الطریق الواضح الاّ بعدا من حاجته، والعامل بالعلم کالسائر علی الطریق الواضح"2 عالمی که در مرحله عمل، از راهنمایی علم خود مدد نگیرد و به غیر علم خویش عمل نماید، مانند جاهل سرگردانی است که از بیماری جهل خود بهبود نمی‏یابد زیرا بین شخصی که به دستور راهبر خویش ترتیب اثر نمی‏دهد و بین کسی که فاقد راهنماست، از نظر نتیجه، تفاوتی متصوّر نیست؛ گمراهی اولی، سلب هدایت به انتفاء محمول است و ضلالت دومی سالبه به انتفاء موضوع: "ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لایستفیق من جهله"3 توصیف علم به "نور" که در برخی از سخنان حضرت امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) آمده است، تعبیر لطیف و دقیقی از امامت علم نسبت به عمل می‏باشد. ویژگی نور آن است که به ذات خود روشن است و علاوه بر آن، روشنگر غیر خویش می‏باشد و هر چیز دیگر در شعاع آن دیده می‏شود. بدین سان، "عالم" آن انسانِ بهره‏مند از نور است که در پرتو آن، هم راه خود را از بیراهه تشخیص می‏دهد و به روشنی طی می‏کند

* امام علی(ع): "مَوَدَّةُ الجُهّالِ مُتَغَیِّرَةُ الاَحْوالِ وَ شَیکةُ الاِنْتِقالِ" (غرر الحکم، ج2، ص764، ح122) دوستی با نادان، هر آن و ساعتی به یک رنگ است و از بین رفتنش نزدیک است. و هم راه دیگران را از کجراهه تمیز داده در برابر آنها روشن می‏سازد، و جامعه نسبت به او چونان مأموم نسبت به امام خویش است که از نور علم وی استمداد می‏نماید: "لکلّ مأمومٍ اماما یقتدی به و یستضی‏ء بنور علمه"4 و به همین دلیل است که حضرت امیر(ع) کسی را برای تصدّی امر ولایت مسلمین و زعامت امّت اسلامی شایسته می‏داند که آگاهترین مردم به احکام و حکم الهی بوده و از قوی‏ترین نورافکن در راهنوردی و رهبری برخوردار باشد: "ان أحق الناس بهذا الامر أقواهم علیه و أعلمهم بأمر اللّه فیه"5 معیار یک جامعه پیشرو و متمدن آن است که در پیشاپیش خود از چنین پیشوایی برخوردار و در پس او از چنان پیروانی بهره‏مند باشد و ملاک یک جمعیت ایستا و جاهلی آن است که در آن به جای آنکه عالم قدر بیند و در صدر نشیند، لگام بر دهان، شاهد اکرام جاهلان باشد؛ دانا به خاطر اظهار علم خویش مسبوب و مردم از نور علم او محجوب و نادان به جهل خویش محبوب گردد: "عالمها ملجم و جاهلها مکرم"6 حضرت علی(ع) مردم را سه گروه می‏داند. نخست: عالمان ربّانی که هم ارتباط آنها با ربّ العالمین قوی است و هم نسبت به تربیت دیگران اهتمام می‏ورزند یعنی نوری که آنها را احاطه کرده و آنان در صحبت یا کسوت آن قرار دارند، هم راهنمای خود آنهاست و هم راهبر دیگران. دوم: علم آموزانی که می‏کوشند در سایه تحصیل نور علم، راه نجات را شناخته و بپیمایند. سوم: پشه‏های سرگردان و درهم غلتان که به پیروی هر بانگی و با وزش هر بادی به سَمتی متمایل می‏گردند، کسانی که از فروغ علم بی‏بهره‏اند و به پایگاه مستحکم و استواری پناه نیاورده‏اند: "الناس ثلاثة: فعالم ربانی و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع، أتباع کل ناعق، یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجئوا الی رکن وثیق"7 پارسایان که علم را به عنوان یک حقیقت نوری شناخته‏اند، از نشانه‏های آنان آزمندی در کسب نور و دانش است: "فمن علامة أحدهم أنک‏تری له... حرصا فی علم"8 و جان آنها چندان تشنه علم است که هرگز از آن سیراب نخواهد شد: "منهومان لایشبعان: طالب علم و طالب دنیا"9 و توده‏های انسانی عموما و کارگزاران دستگاه حکومت علوی(ع) خصوصا، به امر آن حضرت، موظف به محاسبه، مذاکره و اکثار مدارسه با این گروه‏اند: "جالس العلماء تسعد"10 "جالس العلماء تزدد علما"11 "ذاکر العالم"12 "أکثر مدارسة العلماء و مناقشة الحکماء"13 تا جامعه اسلامی به یک مدرسه بزرگ و دانشگاه عظیم مبدل و از این رهگذر سعادت همگان تضمین گردد و گوهر درخشنده دانش همواره روشنی بخش صحنه سیاست اسلامی باشد.

2ـ دانش سودمند و زیانبار در برخی از نیایشهای رسول اکرم(ص) و سخنان امیرالمؤمنین(ع) تعبیر علم نافع و علم غیر نافع به چشم می‏خورد؛ نظیر: "أعوذ بک من علم لاینفع"14 پروردگارا از دانشی که سودی ندارد به تو پناه می‏برم. "لا خیر فی علم لاینفع"15 در علمی که سودمند نباشد خیری نیست. "وقفوا أسماعهم علی العلم النافع لهم"16 پارسایان گوش جان خود را به دانشی که برایشان سودمند است سپرده‏اند. "ربّ عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه"17 چه بسا عالمی که کشته جهل خویش است و علمی که با اوست برای وی سودمند نیست. معیار تشخیص علم نافع از علم غیر نافع در کلمات نورانی حضرت علی(ع) چنین بیان شده است: "العلم علمان: مطبوع و مسموع، و لاینفع المسموع إذا لم‏یکن المطبوع"18 علم مطبوع همان علم فطری به فجور و تقوی است؛ علمی که همزاد انسان است و آدمی با سرمایه این دانش به جهان قدم نهاده است و همسفر ابدی او خواهد بود لذا از آن به "علم میزبان" تعبیر می‏شود: "و نفس و ما سوّیها فألهمها فجورها و تقویها"19 علم مسموع همان علم فکری است که انسان در بدأ تولد فاقد آن است و سالیانی در حوزه یا دانشگاه از کتاب و کتیبه آن را کسب می‏کند: "والله أخرجکم من بطون أمّهاتکم لاتعلمون شیئا"20 و در هنگام رحلت از دنیا یا پیش از آن، آموخته‏های اکتسابی خود را به دست نسیان می‏سپارد: "ومنکم من یردّ الی أرذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا"21 "ومنکم من یردّ الی أرذل العمر لکیلا یعلم بعد علم شیئا"22 لذا از آن به عنوان "علم میهمان" یاد می‏شود. طبق بیان حضرت علی(ع) علم فطری، علم نافع است و نیز هر دانش کسبی که به علم فطری بازگردد و با آن هماهنگ باشد و زمینه شکوفایی آن را فراهم کند علم نافع خواهد بود وگرنه سودی نخواهد داشت. * امام علی(ع): "صُحْبَةُ الاَحْمَقِ عَذابُ الرُّوحِ" (غرر الحکم، ج1، ص455، ح31) همنشینی با نادان روح را رنج می‏دهد. و چون علم فطری با عمل همراه بلکه عین عمل است، علم نافع دانشی خواهد بود که عین عمل باشد یا دست کم به عمل بنشیند تا انسان در پرتو آن راه کمال را ببیند و با پیمودن آن به هدف نایل گردد. و چون اثر علم آن است که امام عمل باشد، و این اثر تنها بر علم نافع مترتب است، لذا علم غیرنافع "جهل" شمرده شده است، زیرا مهمترین ثمر علم را که امامت عمل است فاقد می‏باشد: "العلم مقرون بالعمل، فمن علم عمل، و العلم یهتف بالعمل، فان أجابه و الاّ ارتحل عنه"23 یعنی علم قرین عمل است، از این رو هر کس عالم باشد به علم خود عمل کند، و علم عمل را به دنبال خود فرا می‏خواند، اگر عمل بدان پاسخ مثبت داد و فراخوان علم را اجابت نمود، می‏ماند وگرنه از صحنه جان آدمی کوچ می‏کند. و روشن است که با رحلت علم از صحیفه نفس انسانی، جهل که عدم ملکه علم است، دامنگیر آدمی خواهد بود. در مقابل، آنکه به دانش خویش عمل کند، علم به آنچه تاکنون بدان جاهل بود نیز به او اعطا و همواره بر علوم وی افزوده خواهد شد: "من عمل بما علم کفی علم ما لم یعلم"24 "من عمل بما علم رزقه الله علم ما لم یعلم أو علّمه الله"25 "من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم"26 اکنون معلوم می‏شود که انسان چگونه می‏تواند بر دانش خویش بیافزاید یا خدای ناکرده علم خود را به جهل مبدّل سازد: "لاتجعلوا علمکم جهلاً و یقینکم شکا، اذا علمتم فاعلموا و اذا تیقنتم فأقدموا"27 علم خود را به جهل و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید، هنگامی که عالم شدید، به علم خود عمل کنید و زمانی که یقین برایتان حاصل شد، (براساس آن) اقدام کنید. "ربّ عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه"28 علم غیر نافع، علاوه بر آنکه برای شخص عالم، سودمند نیست، به حال دیگران نیز نفعی نداشته بلکه برای جاهلان زیانبار نیز هست زیرا سبب می‏شود آنها از تعلم امتناع ورزند: "اذا ضیّع العالم علمه استنکف الجاهل ان یتعلم"29 "انما زهّد الناس فی طلب العلم کثرة ما یرون من قلة من عمل بما علم"30 یعنی تنها چیزی که مردم را نسبت به فراگیری علم بی‏رغبت کرده است، این است که بسیار می‏بینند که عالم عامل و کسی که به آنچه می‏داند عمل نماید اندک است. لذا حضرت امیر(ع) فرمود: در علم غیر نافع هیچ خیری نیست (نه برای خود عالم و نه برای دیگران): هر که را دوست می‏دارید در راه خداوند بزرگ و برای او دوست بدارید و هر کس را دشمن می‏دارید در راه خداوند بزرگ و برای او دشمن بدارید. ثمرات و برکات وافر این علم سبب شد که امیرالمؤمنین(ع) دانش را بدان منحصر نماید40 و واجد آن را عالم و فاقد آن را جاهل شمارد هرچند از دیگر علوم بهره فراوان داشته باشد:



خرید و دانلود تحقیق؛ امامت علم نسبت به عمل


روشهای سنجش نسبت درصد چربی شیر 10ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

روشهای سنجش نسبت درصد چربی شیر:روشهای سنجش نسبت درصد چربی شیر به سه دسته تقسیم می گردند:

دسته اول_ روشهای حجمی: در این دسته از روشها قسمت غیر چرب شیر در اسید سولفوریک حل شده و قسمت چرب پس از سانتریفوژ کردن در ستون مدرجی اندازه گیری می شود. روشهای حجمی بعلت سرعت در عمل در آزمایشهای روزانه بکار میروند. مهمترین و متداولترین روشهای حجمی عبارتند از: روشهای Gerber و Babcock

دسته دوم_ روشهای وزنی: در این روشها چربی شیر بوسیله انحلال در یک ماده حلاله چربی استخراج می گردد. روشهای وزنی از روشهای حجمی دقیق تر بوده و معمولاً بعنوان مقایسه و در کارهای تحقیقی مورد استفاده قرار میگیرند. مهمترین و متداولترین روشهای وزنی عبارتند از: روشهای Rose-Gottlieb و Adem-Meillere

دسته سوم_ روشهای طیفی: در این روشها از اصول اسپکتروفوتومتری استفاده میشود. مهمترین و متداولترین این روشها در حال حاضر روش Milko-Tester Mk II میباشد که برای تعیین نسبت درصد چربی شیر کامل, شیر پس چرخ و خامه بکار میرود.

1- روش ژربر: این روش در سال 1892 بوسیله شیمی دان سویسی, دکترNicola Gerber , که یکی از بنیان گذاران صنایع شیر سویس میباشد, ابتکار گردیده است. سادگی, سرعت , ارزانی و دقت عمل روش ژربر باعث شده است که این روش در عده زیادی از ممالکع بخصوص کشورهای اروپایی, بعنوان روش رسمی و استاندارد برای سنجش نسبت درصد چربی شیر شناخته شود. در ایران نیز روش ژربر برای تعیین نسبت درصد چربی شیر استاندارد گردیده است( به استاندارد اندازه گیری چربی شیر_ روش ژربر , شماره استاندارد ایران 366 مراجعه شود).

وسائل لازم برای آزمایش: وسائل لازم برای سنجش چربی شیر به روش ژربر عبارتند از:

1-چربی سنج:چربی سنج بطوریکه مشاهده می گردد, از یک مخزن استوانه ای, یک ستون مدرج و یک آمپول انتهایی تشکیل گردیده است.

سازمان بین المللی استاندارد(ISO) نوع چربی سنج را برای تعیین نسبت درصد چربی شیر استاندارد نموده است که ستون مدرج انها از صفر تا 4, 5, 6, 7, 8و 10 درصد درجه بندی شده است . برای سنجش چربی شیر گاومیش از چربی سنج هایی استفاده میشود که از صفر تا 10 یا حتی 14 درصد درجه بندی شده است.

نوعی که معمولاً برای تعیین نسبت درصد چربی شیر گاو بکار می رود از صفر تا 7 درصد درجه بندی شده است. گنجایش این چربی سنج تقریباً 22 میلی لیتر (4/05/21 میلی لیتر) میباشد, فاصله بین صفر تا 7 به 70 بخش تقسیم گردیده است . درجه بندی چربی سنج ها طوری است که در 20درجه سانتی گراد هر 125/0 میلی لیتر معادل یک درصد چربی است.

دقت درجه بندی چربی سنج های جدید ژربر در حدود 05/0 است بدین معنی که اشتباه در عمل از 05/0 درصد بیشتر یا کمتر تجاوز نمی نماید.

در روی آمپول انتهایی یک قسمت مات وجود دارد که مخصوص نوشتن شماره نمونه شیر مورد آزمایش یا سایر مشخصات نمونه می باشد. دهانه مخزن چربی سنج نیز بسته بنوع دری که برای مسدود کردن آن بکار برده میشود متفاوت است بدین معنی که در مورد چوب پنبه های معمولی برای جلوگیری از خروج چوب پنبه قسمت داخلی دهانه دارای فرورفتگی است. "در حالیکه برای درهای فشنگی داخل دهانه صاف و بدون فرورفتگی است."

2-سانتریفوژ: چنانکه قبلاً نیز گفته شد برای جدا کردن چربی از سایر عناصر متشکله شیر که تحت تإثیر اسیدسولفوریک قرار میگیرند, باید از نیروی گریز از مرکز استفاده نمود.

سانتریفوژ باید دارای سرعت متوسط 1000 تا 1200 دور در دقیقه باشد.

در آزمایشگاههای کوچک میتوان از سانتریفوژهای دستی استفاده نمود ولی در ازمایشگاههای بزرگ مانند آزمایشگاههای کارخانه شیر پاستوریزه که روزانه تعداد زیادی نمونه مورد آزمایش قرار میگیرد, باید سانتریفوژ الکتریکی برای 24 تا 36 ازمایش بکار برده شود. سانتریفوژ الکتزیکی مدل ژربر برای آزمایشگاههای بزرگ بسیار مناسب است. این سانتیفوز دارای دقیقه شمار, ترمز الکتریکی و شوفاژ بوده در موقع توقف چربی سنج ها با زاویه 45 درجه قرار میگیرند و در نتیجه میتوان آنها را بسادگی از دستگاه خارج نمود.

3-وسائل اندازه گیری: برای اندازه گیری شیر میتوان از پیپت های 11 میلی لیتری معمولی یا از سرنگهای 11 میلی لیتری مخصوص شیر استفاده نمود. در بعضی از آزمایشگاههای بزرگ نیز دستگاه توزیع خودکار شیر مجهز به 12 تا 18 پیپت 11 میلی لیتری بکار برده می شود.

برای اندازه گیری اسیدسولفوریک و الکل آمیلیک میتوان به ترتیب از پیپت های 10 میلی لیتری حبابدار و 1 میلی لیتری اسنفاده نمود . در آزمایشگاههای بزرگ دستگاههای توزیع خودکار اسید سولفوریک یا الکل آمیلیک برای 12 تا 18 آزمایش نیز بکار برده میشود.

با استفاده از دستگاههای توزیع خودکار میتوان 85 تا 90درصد در وقت صرفه جویی نمود ولی باید در نظر داشت که این دستگاهها بطور کلی برای آزمایشگاههایی مناسب می باشند که روزانه 100تا 200 یا بیشتر نمونه مورد آزمایش قرار می گیرد.

دستگاههای توزیع خودکار معمولاً از 12 پیپت برای 24 آزمایش یا 18 پیپت برای 36 آزمایش تشکیل گردیده اند(طرز کار با این دستگاهها بعداً ذکر خواهد گردید).

4- حمام آب: حمام آب باید از فلزی ساخته شده باشد که در مقابل اسید مقاوم باشد زیرا ممکن است در حین عمل یکی از چربی سنجها شکسته و اسید سولفوریک محتوی آن به داخل حمام آب بریزد بعلاوه , باید دارای یک دستگاه تنظیم حرارت باشد تا بتوان حمام آب را روی درجه حرارت مورد نظر, یعنی 65 تا 70 درجه سانتی گراد, تنظیم نمود.

5- جایگاه چوبی , فلزی یا پلاستیکی برای چربی سنجها.

6- وسائل لازم برای شستشوی چربی سنجها.

معرفهای لازم برای آزمایش: معرفهای لازم برای سنجش چربی به روش ژربر عبارتند از :

1- اسید سولفوریک, به وزن مخصوص 005/0820/1 در 20درجه سانتی گراد. این اسید را میتوان با رقیق نمودن اسیدسولفوریک تجارتی به وزن مخصوص 840/1 تهیه نمود, بدین ترتیب که اسید سولفوریک تجارتی را به نسبت 90 تا 91 درصد به آهستگی با آب رقیق نموده و پس از سرد شدن آن را در شیشه های قهوه ای ریخته و برای آنکه بخار آب موجود در هوا را به خود جذب ننماید در آن را محکم میبندیم. بنا به عقیده Schulz , اسید سولفوریکی که در روش ژربر بکار برده میشود نباید در هر 100 میلی لیتر بیش از 50میلی گرم نیتریت و نیترات(بر حسب )داشته باشد, در غیر این صورت در حین عمل در داخل چربی سنج مقداری گاز تولید شده و ایجاد کف مینماید و در نتیجه چوب پنبه ها به خارج رانده میشوند.

2- الکل آمیلیک :

به وزن مخصوص 810/0 تا818/0 (حد متوسط 815/0)و نقطه جوش2130 درجه سانتی گراد.

الکل آمیلیک باید خالص, بی رنگ و عاری از فورفورول) (Furfurol,- باشد.

برای سهولت تشخیص ستون چربی و جلوگیری از تکرار اضافه نمودن الکل آمیلیک میتوان الکل را به رنگ گلی یا سبزرنگ نمود.

طرز عمل: قبل از شروع آزمایش, باید درجه حرارت نمونه ها را به تقریباً 20 درجه سانتی گراد رسانید و برای اینکه چربی در تمام نمونه یکنواخت گردد باید آن را بهم زده و در عین حال از ایجاد کف جلوگیری نمود. در هر



خرید و دانلود  روشهای سنجش نسبت درصد چربی شیر 10ص


تجزیه و تحلیل نسبت های مالی شرکت رینگ سازی مشهد 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

تجزیه و تحلیل نسبت های مالی:

شرکت رینگ سازی مشهد

نسبت جاری یکی از نسبت های نقدینگی می باشد که با استفاده از آن می توان قدرت شرکت را در پرداخت بدهی های جاری شرکت تعیین کرد. بر اساس این نسبت منابع اصلی نقد شرکت برای پرداخت بدهی های جاری، دارایی های جاری می باشند.

نسبت جاری از تقسیم دارای های جاری بر بدهی های جاری حاصل می شود. هرچه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری خود، با مشکلات کمتری مواجه است. برای سازمان های وام دهنده این نسبت باید به طور متعادل 2 یا بیشتر از آن باشد که اعتباردهندگان تمایل به پرداخت اعتبار داشته باشند.

نسبت جاری شرکت رینگ سازی مشهد سال 82 (سهامی عام)

نسبت جاری شرکت رینگ سازی مشهد سال 83 (سهامی عام)

شرکت از لحاظ نقدینگی و نسبت جاری در وضعیت مطلوبی نمی باشد چون نسبت های جاری این شرکت تقریباً نزدیک به یک است و این به این معنی است که شرکت تقریباً معادل دارایی های جاری خود، بدهی جاری دارد و این از دید اعتباردهنده مناسب و مطلوب نمی باشد. در سال 83 این نسبت مطلوبتر از سال 82 است چون 044/1<94/0 لذا شرکت در پرداخت بدهی های جاری خود از محل دارایی های جاری در سال 83 با مشکلات کمتری تقریباً مواجه هستند.

 

نسبت آنی را که نسبت سریع هم می گویند از طریق تقسیم دارایی های آنی یا سریع بر بدهی های جاری حاصل می شود. این نسبت بیان می کند که توان شرکت در پرداخت بدهی های جاری از محل دارایی های آنی چه قدر است. البته لازم به ذکر است که این نسبت هرچه بالاتر باشد از دید اعتباردهندگان مناسب و مطلوبتر است. بر اساس تحلیل مدیران مالی مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت را معادل یک بودن نسبت آنی شرکت می دانند.

از دید تحلیل گران مالی این نسبت های آنی محاسبه شده برای شرکت رینگ سازی مشهد برای سال 82 و 83 چون کمتر از یک هستند مطلوب نمی باشد این به معنی آن است که شرکت از محل دارایی های آنی خود قادر به پرداخت بدهی های جاری خود نمی باشد. این شرکت در سال 82 فقط 46/0 از بدهی های جاری خود را از محل دارایی های آنی می تواند پرداخت کند و در سال 83 هم فقط معادل 34/0 از بدهی های جاری خود را می تواند از محل دارایی های آنی جبران کند.

لازم به ذکر است که هرچقدر نسبت های آنی و جاری کوچکتر باشند از دید مدیریتی مطلوبتر است. چون به هر میزانی که نسبت های جاری و آنی کوچکتر باشد یعنی دارایی های جای کمتری در شرکت وجود دارد و شرکت وجوه نقد کمتری را به صورت راکت نگهداری می کند که این هزینه های ناشی از راکت بودن سرمایه و هزینه های سرمایه را کاهش می دهد و منجر به افزایش کارآیی و بهره وری می گردد. لذا هرچه این نسبت های کوچکتر باشند از دید مدیریت مناسب تر است.

نسبت های فعالیت یا کارآیی:

نسبت گردش کالا: با استفاده از این نسبت، تعداد دفعاتی که شرکت در سال موجودی کالای خود را می فروشد، تعیین شده و برای محاسبه آن می توان بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر موجودی کالا تقسیم کرد.

در حالت کلی، هرچه این نسبت زیادتر شود به معنای افزایش کارآیی مدیریت است.

گردش موجودی کالای شرکت رینگ سازی مشهد سال 83

این نسبت گردش م ک (31/4) نشان می دهد که شرکت در طی یک سال مالی تقریباً 30/4 بار کالاهای خود را می فروشد. به عبارت دیگر کالاها و موجودی انبار این شرکت 3/4 بار خالی و پر می شوند. این نسبت تقریباً گردش بالای موجودی ها را نشان می دهد و مطلوب است.

گردش دارایی ها:

نسبت گردش دارایی ها از تقسیم مبلغ فروش بر مبلغ دارایی های شرکت به دست می آید. این نسبت رابطه بین حجم فعالیت و ارزش دارایی ها را بیان می کند. هرچه این نسبت بالاتر باشد یعنی سطح فعالیت و حجم



خرید و دانلود  تجزیه و تحلیل نسبت های مالی شرکت رینگ سازی مشهد  25 ص


آزمایش تامسون

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

آزمایش تامسون ( محاسبه نسبت بار به جرم الکترون ) 

در آزمایش تامسون از اثر میدان الکتریکی و میدان مغناطیسی استفاده شده است. دستگاهی که در این آزمایش مورد استفاده قرار گرفته است از قسمتهای زیر تشکیل شده است:

الف ) اطاق یونش که در حقیقت چشمه تهیه الکترون با سرعت معین می باشد بین کاتد و آند قرار گرفته است. در این قسمت در اثر تخلیه الکتریکی درون گاز ذرات کاتدی ( الکترون ) بوجود آمده بطرف قطب مثبت حرکت می کنند و با سرعت معینی از منفذی که روی آند تعبیه شده گذشته وارد قسمت دوم می شود. اگر بار الکتریکی q  تحت تاثیر یک میدان الکتریکی بشدت E  قرار گیرد، نیروییکه از طرف میدان بر این بار الکتریکی وارد می شود برابر است با:      

F= q.E

 در آزمایش تامسون چون ذرات الکترون می باشند q = -e بنابراین:

F= -eE  

از طرف دیگر چون شدت میدان E  در جهت پتانسیلهای نزولی یعنی از قطب مثبت بطرف قطب منفی است بنابراین جهت نیرویF   در خلاف جهت یعنی از قطب منفی بطرف قطب مثبت می باشد. اگرx  فاصله بین آند و کاتد باشد کار نیروی F در این فاصله برابر است با تغییرات انرژی جنبشی ذرات . از آنجاییکه کار انجام شده در این فاصله برابراست با مقدار بار ذره در اختلاف پتانسیل موجود بین کاتد وآند بنابراین خواهیم داشت

ev0 =½m0v2

که در آن  v0    اختلاف پتانسیل بین کاتد و آند e  بار الکترون  v  سرعت الکترون و  m0  جرم آن می باشد. بدیهی است اگر v0  زیاد نباشد یعنی تا حدود هزار ولت رابطه فوق صدق می کند یعنی سرعت الکترون مقداری خواهد بود که می توان از تغییرات جرم آن صرفنظ نمود . بنابراین سرعت الکترون در لحظه عبور از آند بسمت قسمت دوم دستگاه برابر است با:

v = √(2e v0/ m0)

 

ب) قسمت دوم دستگاه که پرتو الکترونی با سرعت v وارد آن می شود شامل قسمتهای زیر است :

 

 

1- یک خازن مسطح که از دو جوشن  A  وB  تشکیل شده است اختلاف پتانسیل بین دو جوشن حدود دویست تا سیصد ولت می باشد اگر پتانسیل بین دو جوشن را به v1   و فاصله دو جوشن را به d   نمایش دهیم شدت میدان الکتریکی درون این خازن E = v1/d   خواهد بود که در جهت پتانسیلهای نزولی است.

 2- یک آهنربا که در دو طرف حباب شیشه ای قرار گرفته و در داخل دو جوشن خازن: یک میدان مغناطیسی با شدت B  ایجاد می نماید . آهنربا را طوری قرار دهید که میدان مغناطیسی حاصل بر امتداد ox   امتداد سرعت - و امتداد  oy امتداد میدان الکتریکی - عمود باشد.

 

 پ) قسمت سوم دستگاه سطح درونی آن به روی سولفید آغشته شده که محل برخورد الکترونها را مشخص می کند.

وقتی الکترو از آند گذشت و وارد قسمت دوم شد اگر دو میدان الکتریکی و مغناطیسی تاثیر ننمایند نیرویی بر آنها وارد نمی شود لذا مسیر ذرات یعنی پرتو الکترونی مستقیم و در امتداد ox   امتداد سرعت ) خواهد بود و در مرکز پرده حساس p یعنی نقطه  p0 اثر نورانی ظاهر می سازد.



خرید و دانلود  آزمایش تامسون