لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسمه تعالی
هشت سال دفاع مقدس
محقق: نفسیه سادات ابوالحسنی
کلاس: دوم حسابداری
دبیر مربوطه: سرکار خانم نوری
منابع:
1-حماسه دارخوئین
از انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
2-کتاب مقاومت
از انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
زیر نظر: هدایت بهبودی
فهرست:
عنوان
اوضاع جبهه دار خوئین 1
عملکرد هشت ساله توجیه سیاسی در طول جنگ تحمیلی 3
جنگ شهرها 6
خاطره ها 9
محقق: نفسیه ابوالحسنی
کلاس: دوم حسابداری
دبیرمربوطه: سرکار خانم نوری
اوضاع جبهه دارخوئین قبل از حمله 21/3/60:
دشت خوزستان واز جمله منطقه ای دارخوئین و اطراف آن از نظر جغرافیایی دارای آب وهوای گرم ومرطوب می باشد و زمین آن نیز صاف وهموار است و به ندرت تپه های خاکی کم ارتفاع طبیعی در آن یافت می شود.
در این دشتصاف تانکها وانواع خودروها نظامی به راحتی می توانند عبور کنند وکوچکترین حرکت در آن از فاصله ی دور به وضوح دیده می شود وشب های آن دارای هوای نسبتا خنکی می باشد.صاف وهمواربودن دشت خوزستان ومنطقه دارخوئین از شمال تا اهواز و ازجنوب تا آبادان وازجنوب شرقی تا ماهشهر ادامه دارد ودرحوالی شادگان تا آبادان وماهشهر در زمستان و اوائل بهار به علت ریزش باران وبالاآمدن سطح آب رودکارون درمنطقه آب جمع شده و به صورت باتلاق و نیزار در می آید که قابلیت قایقرانی برای قایق های کوچک رادارد.
در ادامه حملات لشکر تجاوز گر عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران یعنی درتاریخ «10 الی 12 مهرماه 59» نیروی عراق از غرب رودخانه کارون به شرق ان تعرض نمودند و پادگان «حمیدیه» را گرفتند وسپس توسط زدن یک پل مهندسی نسبتا قوی نظامی به نام « پل مادر» بر روی رودخانه کارون تجهیزات وتانکهای خود را به سرعت از روی پل عبور داده و وارد منطقه دارخوئین شده و دشت آزادانه حرکت می کردند که بنا به گفته یکی از اسرا عراقی که در مصاحبه ای گفت:«مادرخوزستان به قدری سریع پیشروی می کردیم که می ترسیدیم نکته تله ای برای ماگسترده باشند وبا اینکه در حال پیشروی به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
نگاهی به شروع جنگ تحمیلی و قطعنامه 598 از تصویب تا اجرا
انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 با فروپاشی رژیم ستمشاهی به پیروزی رسید و نظام جمهوری اسلامی به رهبری امام(ره) بنیانگذاری شد. با این رویداد بزرگ نظم امنیتی منطقه به زبان ادبیات سیاسی به هم ریخت، یعنی ایران که تا آن زمان به عنوان یک قدرت منطقهای حافظ منافع غرب تلقی میشد و به عنوان مانعی در برابر نفوذ گسترش کمونیسم بود، با پیروزی انقلاب اسلامی اعلام شد که دیگر ایران ژاندارم منطقه نخواهد بود. از طرف دیگر در کشوری که انقلاب میشود حکایت از آن دارد که حکومت پیشین حکومت سالمی نبوده و مردم با انزجار از حکومت پیشین به دنبال حکومتی جایگزین یا انقلاب و دگرگونی هستند. این کشور در چنین مقطعی درگیر سر و سامان دادن به امور داخلی میشود و سعی میکند با ارائه الگوهای جدیدی در سیاست خارجی خود، سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم و حکمفرمایی نظام دو قطبی در جهان آن روز با شعار «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» استراتژی وابستگی را به استراتژی عدم تعهد تغییر دهد.
امریکا که یار دیرین خود و منافع بسیاری را در منطقه از دست داده بود در صدد برمیآید که از طریق عراق ایران را متنبه کند تا پاسخی به امریکا ستیزی که در ایران به راه افتاده بود داده باشد و به همین دلیل چراغ سبز را به عراق نشان میدهد.
یک دهه پیش از انقلاب اسلامی حزب بعث در عراق روی کار آمد و طی این مدت حسن البکر در مقام دبیرکل حزب و رئیس جمهور و فرمانده کل قوا به همراه جانشینش صدام حسین عراق را بازسازی کردند.
رسیدن به آبهای ساحلی و دسترسی به مناطق مهم و استراتژیک حاشیه خلیجفارس جزو استراتژی عراق به ویژه حزب بعث بود که این هدف از دو راه محقق میشد؛ دسترسی به بخشی از مناطق ساحلی ایران و تسلط بر جزایر بوبیان که جزو خاک کویت بود، اما صدام حسین اعلام کرد که عراق آماده است تمام اختلافات خود با ایران را از راه زور حل کند. این موضعگیری آشکارترین اعلام آمادگی عراق برای فشار به ایران در راستای سیاست واشنگتن بود؛ سیاستی که از طرق مختلف مثل تطمیع بر صدام تحمیل شده بود و صدام فکر میکرد که این بهترین فرصت برای رسیدن به قدرت منطقهای است.
از سوی دیگر حکومتهای عراق به جز دوران حکومت برادران عارف برای تضمین بقای خود و در قبال رقابتهای سیاسی درون غربی برای رسیدن به رهبری دنیای عرب سخت در تلاش پروراندن و اعتلا دادن به یک سلسله احساسات ناسیونالیستی افراطی عربی شدند.
حاکمان عرب عراق در رقابتهای سیاسی و قدرتی با مصر، سوریه و عربستان سعودی تمدنهای سومری، کلدانی و بابلی را تمدنهای عربی فرض کرده و خود را وارثان بر حق آن تمدنها و خلافت عباسی دانسته و عراق را مهمترین کشور عربی قلمداد کردند.
از سوی دیگر از آنجا که مبارزه و دشمنی علیه اسرائیل مهمترین عامل تعیینکننده رهبری در دنیای عرب در نیمه دوم قرن بیستم بود، رقیبان عراق همانند مصر به رهبری عبدالناصر و سوریه به رهبری حافظ اسد، گوی سبقت را از عراق و صدام حسین ربودند. این وضع عمدتاً ناشی از شرایط جغرافیایی حاکم بر کشمکش عربی اسرائیل بود، اما عراق به دلیل بیبهره بودن از همسایگی جغرافیایی با اسرائیل گوی سبقت در رهبری عرب را آسان به رقیبان باخت.
بروز انقلاب اسلامی در ایران و اعلام سیاستهای جمهوری اسلامی در پشتیبانی همه جانبه از عربها برای احقاق حقوق مردم فلسطین نه تنها بعث عراق را از ادامه این دشمنیهای بیمورد ولی خانمان برانداز باز نداشت که بهانه تازهای به دست صدام حسین داد تا در مقام خالدبن ولید کمر به تجدید قادسیه بندد و برای نجات عرب از امواج اسلام انقلابی به حرکت درآمده در ایران و برای فراهم آوردن رضایت خاطر ایالات متحده و اسرائیل- که انقلاب اسلامی ایران را خطری بزرگ برای ثبات و امنیت جهان قلمداد کرده بودند- جنگ هشت سالهای را به ایران تحمیل کند.
صدام حسین در نخستین دیدارش با وزیر خارجه وقت ایران (شهریور 58) عادی شدن روابط دو کشور را منوط به استرداد جزایر سه گانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) از سوی ایران، تأمین حقوق عربستان (خوزستان) و بازگرداندن قسمتهایی از اروندرود به عراق دانست.
این درخواست عراق (خروج ایران از جزایر سه گانه خلیج فارس) طی یک نامه رسمی توسط سعدون حمادی، وزیر امور خارجه عراق به کورت والدهایم، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد تسلیم شد.
سعدون حمادی طی این نامه با استناد به روحیه «توسعه طلبی» دولت ایران در منطقه خواستار خروج نیروهای ایرانی از سه جزیره شده است. در این نامه همچنین به دخالت ایران در امور داخلی کشورهای ساحل خلیج فارس و به خطر افتادن استقلال این کشورها اشاره شده است.
صدام در آن زمان سعی میکرد که به هر طریق از رژیم تازه تولد یافته ایران امتیاز بگیرد و میاندیشید که موقع دور انداختن قرارداد الجزایر و حمله به ایران فرا رسیده است؛ قراردادی که در سال 1975 با واسطهگری الجزایر بین ایران و عراق به امضا رسیده بود و همین صدام بود که در آن قرارداد حق ایران را به رسمیت شناخته بود. به هر حال تحولات رخ داده باعث شد که عراق از نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی ضمن حمایت از گروههای ضدانقلاب، مخصوصاً در استانهای همجوار تحرکات مرزی را آغاز کرد.
در واقع تحرکات عراق رفته رفته از سال 58 شروع شد. همانطور که ذکر شد، جنگ هشتساله که با تحریک و حمایت همهجانبه استکبار جهانی توسط رژیم بعثی عراق بر مردم ایران تحمیل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبههها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی، اعم از شهرها و روستاها را دربرگرفت. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی در تعارض مستقیم با قدرتهای سلطهگر قرار داشت، لذا از همان ابتدا با مقابله جدی آنان مواجه شد که به عنوان مثال میتوان به کودتاها و عملیاتهای براندازی، درگیریهای داخلی و شورشهای محلی در قالب ادعاهای خودمختاری اشاره کرد.
در جریان یک مبارزه سیاسی در مقابل پناهندگی شاه به امریکا، سفارت امریکا در تهران به تصرف دانشجویان خط امام درآمد. این واقعه شکل جدیدی به رویارویی ایران با این قدرت استکباری بخشید. امریکا تاب چنین تحقیری را نداشت، لذا با حمله نظامی به طبس تلاش کرده این حقارت را جبران کند، لیکن به صورتی مفتضحانه شکست خورده از این رو امریکا در یک بررسی منطقهای جهت مهار گسترش انقلاب اسلامی و نیز جبران شکستهای پی در پی خویش، ابتدا اقدام به تحریک اقتصادی و تسلیحاتی ایران کرد و سپس توسط صدام به عملیات نظامی ایران پرداخت.
در عراق نیز صدام با روحیه قدرتطلبی و سلطهگری، حسن البکر را طی کودتایی از صحنه قدرت راند و با طبع رهبری جهان عرب و پر کردن خلأ قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد 1975 خود را به عنوان وسیلهای که غرب میتواند توسط او به اهداف سلطهگرانهاش دست یابد معرفی کرد. لذا در اولین اقدام به سرکوبی شیعیان عراق دست زد و همزمان به بمبگذاری در تأسیسات نفتی ایران توسط گروههای ضدانقلاب مبادرت کرد. در عین حال جنگ تبلیغاتی شدیدی علیه ایران اسلامی را آغاز نمود و در تلویزیون دولتی به بهانه باز پسگیری سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک حملات مستقیم و غیرمستقیم تبلیغاتی را متوجه ایران کرد و سرانجام پس از یک دوره مذاکرات مسئولان عراقی با مسئولان امریکایی و حضور برخی فرماندهان ارشد نظام شاه در عراق، وزارت امور خارجه آن کشور به صورت رسمی در 26/6/59 طی یادداشتی قرارداد 1975 الجزایر را لغو کرد و ارتش عراق در 31/6/59 حمله سراسری خود را آغاز کرد.
در این جنگ نابرابر ایران با تکیه بر نیروهای مردمی، ارتش و سپاه پاسداران هشت سال جانانه دفاع کرد تا اینکه در سال 1367 قطعنامه 598 را پذیرفت.
قطعنامه 598، از تصویب تا اجرا
جمهوری اسلامی ایران در 27 تیر 1367 با ارسال نامهای به دکوئیار، دبیرکل سازمان ملل رسماً قطعنامه 598 را پذیرفت. این اقدام با توجه به رفتار و مواضع سازمان ملل که در طول جنگ هشتساله، به غیر از موارد بسیار محدود و غیراساسی، عملاً به سود عراق رفتار میکرد، پرسشها و ابهامات فراوانی را مطرح کرد. ضمن اینکه در آن ایام، با سقوط فاو، روند نظامی جنگ نیز برخلاف سالهای گذشته به زیان ایران شد و عمیقاً بر روش جدید سیاسی ایران تأثیر گذاشت.
اکنون که 20 سال از آن ایام سخت و سرنوشتساز میگذرد و با توجه به تغییراتی که در محیط بینالمللی، منطقه و درون ایران صورت گرفته است، شاید بتوان تا اندازهای اقدام جمهوری اسلامی ایران را به عنوان یکی از پدیدههای بسیار مهم جنگ و انقلاب اسلامی که علاوه بر تأثیر آن در پایان بخشیدن به جنگ، آثار و نتایجی را بر روند تحولات جامعه ایران بر جای گذاشته و خواهد گذاشت، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد. در واقع، آنچه که مورد سؤال است، نحوه پایان دادن به جنگ در چارچوب قطعنامه 598 و علل موافقت جمهوری اسلامی ایران با آن میباشد که در خصوص جنگ عراق علیه ایران با اقدام ایران در پذیرش قطعنامه 598 تحقق یافت.
بر اساس ملاحظات یادشده و با توجه به تغییر روش ایران در پایان بخشیدن به جنگ، لازم است که ابعاد این موضوع و روند تحولاتی که طی هشت سال با هدف پایان دادن به جنگ و با تکیه بر راهحلهای دیپلماتیک که شخصیتها، کشورها و مجامع بینالمللی مطرح کردهاند و همچنین براساس کلیات مواضع و اقدامات جمهوری اسلامی در حد فاصل تصویب تا پذیرش قطعنامه، بررسی شود تا مواضع ایران در هنگام صدور این قطعنامه آشکار شده و هر گونه شایعهای مبنی بر مخالفت ایران با راهحلهای دیپلماتیک، از جمله صدور قطعنامه 598 برای پایان دادن به جنگ، رد شود.
مهمترین علت تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر، متأثر از این موضوع بود که حامیان جهانی و منطقهای عراق، پذیرش برتری ایران بر عراق و تامین خواستههای بر حق آن کشور را با توجه به پیامدهایش، به زیان منافع خود و خلاف هدف اصلی وقوع جنگ ارزیابی میکردند. جمهوری اسلامی ایران پس از آزادسازی مناطق اشغالی و فتح خرمشهر، همواره بر دو موضوع اساسی تأکید میکرد: نخست، محکوم کردن عراق بهعنوان متجاوز و مسئول جنگ و دوم، پرداخت غرامت به ایران به عنوان قربانی تجاوز. با آنکه خواستههای ایران کاملاً منطقی و عادلانه بود، ولی بنا به ملاحظاتی، هیچگاه این خواستهها بهطور جدی مورد توجه سازمان ملل قرار نگرفت.
امام راحل در پیام خود به حجاج بیتالله الحرام در سال 1366 در این باره فرمودند:
"دنیا از آغاز جنگ تاکنون درتمام مراحل دفاعی ما هیچگاه با زبان عدالت و با بیطرفی با ما سخن نگفته است.»
بنابراین، تمام تلاشها و فعالیتهای سیاسی تبلیغاتی و نظامی ایران از فتح خرمشهر تا پذیرش قطعنامه 598 با هدف تأمین خواستههای بر حق ایران انجام گرفت. کسب پیروزی نظامی با انجام سلسله عملیاتی که در مناطق مختلف صورت گرفت، برای تضمین خواستههای ایران و تحمیل آن به عراق و حامیان جهانی و منطقهای این کشور بود. در همان حال، تلاش برای بازداشتن ایران از پیروزی نظامی بر عراق یا دستیابی به پیروزی سیاسی برپایه برتری نظامی، باعث شد تا فشارهای گوناگون و همه جانبهای بر ایران وارد شود. ایران به موازات تشدید این فشارها، در برابر وضعیت کاملاً دوگانه و متضادی قرار گرفت، از یکسو، گسترش دامنه جنگ و تشدید فشارها و دشواریهایی که برای انجام عملیات نظامی گسترده با تضمین پیروزی وجود داشت، بیش از پیش جمهوری اسلامی ایران را در تنگنا قرار میداد و امکان تأمین خواستههایش را دشوار میساخت و از سوی دیگر، با توجه به برتری بهدست آمده از پیروزیهای نظامی ایران بر عراق و خواستههای بر حق ایران، چشمپوشی از این خواستهها برای مسئولان و تصمیمگیرندگان کشور امکانپذیر نبود. همچنین، با توجه به افکار عمومی جامعه که رخدادهای جنگ را با حساسیت زیادی پیگیری میکردند، اقدام به این تصمیم با چرخش از استراتژی پیشین، با هزینه بسیار زیادی در جامعه همراه بود. البته، این مسئله به این معنا نبود که ایران بدون در نظر گرفتن اصول و مصالح، در برابر واقعیات تسلیم شود و یا بدون در نظر گرفتن واقعیات، تنها برخی اصول و مواضع پیشین را مورد تأکید قرار دهد، برخورد ایران با قطعنامه 598 و بعدها با فاجعه سقوط هواپیمای ایرباس مؤید این موضوع میباشد.
قطعنامه 598 تنها یک روز پیش از اولین اقدام امریکا در حفاظت از نفتکشهای کویت در 30 تیر 1366 تصویب شد و حضور نظامی امریکا در منطقه هیچ معنایی جز افزایش فشار به ایران به منظور پذیرفتن قطعنامه 598 نداشت. با وجود این که قطعنامه در شرایطی تصویب شد که ایران به دلیل در اختیار داشتن مناطق نسبتاً حساس در خاک عراق، از برتری قابل توجهی برخوردار بود ولی روح قطعنامه برای نجات عراق بود و بهگونهای نسبتاً محسوس، نیمنگاهی نیز به ایران داشت. برابر تمهیداتی که پیش از این صورت گرفته بود چنین پیشبینی شده بود که طرف امتناع کننده از پذیرش قطعنامه، با تحریم تسلیحاتی تنبیه و تحت فشار قرار گیرد. جمهوری اسلامی ایران بر پایه ملاحظاتی که وجود داشت، قطعنامه را رد نکرد و به روند مذاکره با دبیرکل سازمان ملل روی توافق نشان داد و این بدان معنا بود که ایران راه دیپلماتیک را برگزیده است.
هم زمان با حضور آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت ایران در اجلاس عمومی سازمان ملل در شهریور 1366، ایشان در یک نشست مطبوعاتی با حضور اکثر رسانههای جهانی که در نیویورک برگزار شد، شرکت کردند. ایشان در پاسخ به پرسش یک خبرنگار در مورد چگونگی تنبیه متجاوز فرمودند:
«ما نوع تنبیه را به هیچ وجه از پیش تعیین نمیکنیم، اما اگر محکمهای عادل برقرار شود، ما احکام آن محکمه را قبول خواهیم کرد.»
ایشان همچنین در پاسخ به پرسش دیگری که عنوان شد آیا در چارچوب قطعنامه 598 امکان صلح وجود دارد؟ گفتند:
«یقیناً وجود دارد و ما فرمول استفاده از این قطعنامه را برای رسیدن به آتشبس تهیه کرده و در اختیار دبیرکل قرار دادهایم و نکته اصلی، تنبیه متجاوز است که اگر این مسئله حل شود، تمامی مسائل حل خواهد شد.»
این اظهارات به روشنی نشان میداد که ایران بر راهحل دیپلماتیک، به موازات سایر راهحلها و نیز پذیرش قطعنامه 598 بهصورت مشروط تأکید داشت.
ایران ضمن پذیرش مشروط قطعنامه 598 با ادامه گفتگو با دبیرکل سازمان ملل، تمهیداتی را برای تغییر ترتیب برخی از بندهای قطعنامه پیگیری کرد. فعالیتهای ایران مؤثر واقع شد و دبیرکل طرحی را تهیه کرد که به طرح اجرایی دبیرکل مشهور شد. رئوس کلی این طرح را، دبیرکل در نامه مورخ 15 اکتبر 1987 میلادی (23 مهر 1366) اعلام کرد.
پس از سفر دبیرکل به تهران، شورایامنیت سازمان ملل به دبیرکل مأموریت داد تا طرحی در زمینه اجرای قطعنامه 598 تهیه کند. طرح اجرایی دبیرکل برای قطعنامه 598 با جابهجا کردن بعضی از بندهای مستخرج از خود قطعنامه بود که نظرات ایران را تا حدودی تأمین میکرد، زیرا گام نخست در اجرای این طرح، تشکیل کمیتهای برای تعیین متجاوز بود.
عراقیها که با این اقدام مخالف بودند در یک موضعگیری صریح، اعلام کردند، با هرگونه تفکیک و جابهجایی در بندهای قطعنامه مخالف هستند. صدام علاوه بر موضعگیری فوق، در دیدار با وزیرخارجه ژاپن گفت: «موضع ایران را که عراق باید متجاوز شناخته شود و مجازات گردد، نخواهد پذیرفت.»
در نیمه آذر 1366 دبیرکل سازمان ملل در پی مذاکره با نمایندگان ایران و عراق، در چکیده گزارش خود به شورای امنیت اعلام کرد، مذاکرات به بنبست عملی رسیده است. در این گزارش درمورد علل بنبست در مذاکرات آمده است:
«جمهوری اسلامی ایران به خاطر طرح مسئله غرامت و مرتبط کردن آن با مسئله عقبنشینی، از چارچوب قطعنامه 598 خارج شده است و عراق به دلیل اعلام لزوم اجرای متوالی و بیوقفه آتشبس، عقبنشینی و مبادله کامل اسرا و یا لااقل، انفکاکپذیر نبودن آتشبس و عقبنشینی، از طرح اجرایی دبیرکل فاصله گرفته است.»
بنابراین گزارش، ایران و عراق هر یک به نوعی در ایجاد بنبست در روند مذاکرات مقصر قلمداد میشدند. این در شرایطی است که عراق با فرض اینکه ایران با قطعنامه 598 مخالفت خواهد کرد، برای دستیابی به موضع بهتر سیاسی، پذیرش قطعنامه را اعلام کرده بود ولی در عمل، با وجود این که از موضع ضعیفتری در صحنه نظامی برخوردار بود، به این دلیل که تمام تمهیدات بینالمللی و منطقهای برای نجات آن سازماندهی شده بود به مخالفت خود ادامه میداد. در همان حال، اگرچه جمهوری اسلامی ایران قطعنامه را بهطور رسمی نپذیرفته بود، ولی با عدم رد آن و پذیرش گفتگو در چارچوب قطعنامه 598 و بر اساس طرح اجرایی دبیرکل که مصوب شورای امنیت بود، عملاً برای گشایش در روند صلح با هدف تأمین منافع ایران تلاش میکرد. بدیهی بود آنچه که موضع ایران را تقویت میکرد، تنها برتری نظامی بر عراق با استقرار در بخشی محدود ولی حساس در خاک عراق بود. بیگمان اعلام آتشبس و عقبنشینی به مرزهای بینالمللی، به منزله خارج کردن برگ برنده ایران برای مذاکرات بود بی آنکه هیچ تضمینی برای تأمین خواستههای ایران مبنی بر اعلام عراق بهعنوان متجاوز و پرداخت غرامت وجود داشته باشد. مواضع یکسویه سازمان ملل در پشتیبانی از عراق همچون هفت سال گذشته تا تصویب قطعنامه 598 و بیاعتمادی ایران بهعملکرد و مواضع این سازمان و همچنین موقعیت برتر نظامی ایران، باعث شد تا جمهوری اسلامی ایران شرایط خود را برای پایان بخشیدن به جنگ مورد تأکید قرار دهد. بدون تردید اگر جمهوری اسلامی در چنان وضعیتی بدون هیچ تضمینی شرایط سازمان ملل را میپذیرفت، اکنون مهمترین پرسشی که مطرح میشد، علل تاخیر در پذیرش قطعنامه نبود، بلکه این پرسیده میشد که چرا جمهوری اسلامی در شرایط برتر نظامی قطعنامهای را پذیرفت که نه تنها خواستههای ایران را تضمین نمیکرد، بلکه منافع طرف متجاوز را تامین میکرد؟
پاسخ رسمی جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه 598
پس از عقبنشینی ایران از برخی مناطق همچون حلبچه در 22 تیر 1367، ادامه حملههای عراق و تشدید فشار بینالمللی به ایران، سلسله جلساتی در داخل کشور با هدف اتخاذ تصمیم نهایی درباره جنگ تشکیل شد. در نشست مشترک رؤسای سه قوه، مجلس خبرگان و شورای نگهبان شرایط سیاسی نظامی کشور مورد بررسی قرار گرفت. امام راحل نیز در روز پنجشنبه و جمعه، 23 و 24 تیرماه مشورتهایی را بهصورت جداگانه انجام دادند. ولی نشست اصلی بر اساس دستور امام و با حضور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
هشت روش موثر در بازسازی حافظه
آیا اخیرا فراموش می کنید , دسته کلید خود را کجا گذاشته اید؟ داخل اتاق میشوید بدون اینکه بدانید برای چه کاری به آن سمت میروید؟ آیا بعد از ریختن چای در استکان قوری را در یخچال می گذارید؟ شماره تلفن منزل خود را فراموش می کنید ؟ نگران نباشید! متخصصان معتقدند که استرس های روزمره تا حدی مغز انسان را تحت تاثیر قرار می دهند که کم حافظگی را به وجود می آورد. روانشناسان در این زمینه تو صیه می کنند که : ١. موز بهترین دوست حافظه : ویتامین B بهترین تغذیه حافظه است و موز دارای این منبع غنی میباشد. ٢. مهربانی با خویشتن : انجام کارهای مورد علاقه مانند خریدن یک شاخه گل , کتاب رمان, ملاقات دوستان قدیمی و ........ باعث افزایش ترشح هورمون " دوپامین " می شود که احساس خوبی را در فرد به وجود می آورد و این افزایش تاثیر مثبتی بر سلسله اعصاب و آن بخش از مغز که مسوول حافظه است میگذارد. ٣. قدم بزیند : زنان یا مردانی که درروز به طور مرتب قدم می زنند بسیار کمتر دچار فراموشی میشوند . چرا؟ تحقیقات نشان داده است که فعالیت ,ارتباط مغزی را در بخشی که ذهن مسوول حافظه است گسترش می دهد. ٤. غذای سس دار نخورید : بر اساس تحقیقات انجام شده برروی عادات غذایی بیش از ٨ هزار نفر , استفاده از این نوع سس ها و غذاهای سویا دارباعث کاهش قدرت حافظه می شود. علت آن است که یک ماده شیمیایی موجود در این نوع سس ها و سویا که گفته می شود ضد سرطان و بیماری قلبی است دقیقا عکس این خواص را در مورد حافظه با خود دارد. با این حال یک بار خوردن آن در هفته چندان مشکلی ندارد! ٥. خواب به موقع : یک استراحت خوب مغز می تواند اطلاعات بیشتر و بهتری را به حافظه شما باز گرداند تا مغزی که تمام روز را بدون استراحت گذرانده باشد . ٦. بیشتر به خودتان برسید : تحقیقات نشان می دهد افرادی که رژیم های غذایی بسیار کم کالری در برنامه روزانه خود دارند نه تنها پروسه اطلاع رسانی را بسیار کند انجام می دهد بلکه از دیگر افراد هم سن و سال خود که این رژیم را ندارند نیز کمتر قادر به استفاده از حافظه خود می باشند. لذا به فکر خود باشید و رژیم های غیر موجه را فراموش کنید. ٧. چای گیاهی بنوشید : آهن برای عملکرد صحیح حافظه ضروری است و نوشیدنی های کافئین دار به علت دارا بودن موادی به نام " تانن " ( اسید تانیک) که ٧٥ درصد آهن موجود در بدن را از بین می برند باعث اختلال در حافظه می شود . ٨. خوردن قند و شکر مصنوعی را کاهش دهید : این امر ممکن است در کاهش وزن به شما کمک کند اما نوشیدن بیش از یک یا دو نوشیدنی رژیمی در طول روز حافظه دراز مدت شما را تخریب می کند . خوشبختانه تاثیرات منفی این مسئله دائمی نیست و شما به راحتی می توانید با قطع مصرف شیرینی های مصنوعی مجددا حافظه خود را اصلاح کنید.
1- غذاهای سالم بخوریداستفاده از یک رژیم غذایی سالم و مناسب نه تنها برای جسمتان مفید است، بلکه برای مغز و حافظه تان نیز لازم است. بر طبق نظرات آکادمی عصب شناسی آمریکا، خوردن میوه ها و سبزیجاتی که حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان هستند؛ مثل توت ها، مرکبات، اسفناج، هویج، کلم بروکلی، گوجه فرنگی و سیب زمینی شیرین می تواند تا 11 درصد احتمال سکته را پایین بیاورد.تحقیق دیگری نشان می دهد که آنتی اکسیدان ها و پلی فنول های موجود در ذغال اخته و انگور می تواند توانایی ارتباط سلول های مغزی را با یکدیگر بالا برده و خطر آسیب رسیدن به آنها را پایین آورد.به جز میوه و سبزیجات، مواد دیگری مثل کارکامین و همچنین ویتامین های B مثل نیاکتین و اسید فولیک نیز در این زمینه کمک کننده هستند و خطر ابتلا به آلزایمر را پایین می آورند.2- از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری کنیدهمه می دانند که نوشیدن مشروبات الکلی باعث از دست دادن حافظه به طور موقت می شود. اما محققین دریافته اند که می تواند عوارض طولانی مدت نیز داشته باشد و روی سلول های مغزی تاثیر بگذارد. تاثیر موقتی آن رابطه ای نزدیک با میزان مصرف نوشیدنی دارد. هرچه میزان بیشتری بنوشید، حافظه تان کندتر خواهد شد.3- جسمتان را ورزش دهیدهمه ی ما می دانیم که برای روی فرم نگاه داشتن هیکل و بدنمان باید ورزش کنیم. اما آیا می دانستید که ورزش کردن باعث تقویت حافظه تان نیز می شود؟ورزش های قلبی-عروقی مانع از دست رفتن حافظه می شود. پزشکان بر این عقیده اند که علت آن است که ورزش گردش خون را در مغز بالا می برد و نمی گذارد بافت های عصبی مغز با بالا رفتن سن به سرعت از بین بروند.حتماً لازم نیست که دونده ی دوی ماراتن باشید تا حافظه تان تقویت شود. ورزش های جسمی-فکری نیز می توانند با از دست رفتن حافظه مقابله کنند.4- فکرتان را ورزش دهیدورزش دادن به فکرتان و به رشد مغزتان کمک می کند. با فعال نگاه داشتن مغزتان، سلول های عصبی مغزتان را ترغیب می کنید تا ارتباطات جدید ایجاد کنند. این مسئله به جز بالا بردن قدرت یادآوری، ظرفیت حافظه را هم بالا می برد و مانع از دست رفتن حافظه می شود.کارهای بسیاری می توانید برای ورزش دادن و فعال کردن مغزتان انجام دهید. کارهای ساده ای مثل حل جدول، بازی شطرنج و مطالعه کردن از آن دسته هستند. گرفتن آموزش های جدید مثل یادگیری زبانی خارجی یا یک آلت موسیقی نیز می تواند مفید باشد.5- از مکمل های تقویت کننده حافظه استفاده کنیدعلم خیلی وقت است که فایده ی بعضی مکمل های غذایی مثل روی و اسید فولیک را برای تقویت حافظه دریافته است. مکمل های دیگری نیز شناخته شده اند که می توانند به تقویت حافظه کمک کرده و مانع از دست رفتن حافظه با بالا رفتن سن شوند.ترکیبات این مکمل ها از این قرار است:آنتی اکسیدان ها که رادیکال های آزاد مخرب را از بین می برند و گیاهانی که سلول های عصبی را از آسیب محافظت می کنند.مواد مغذی که اکسیژن و گلوکز مغز را بالا می برند.گیاهانی که به تولید انتقال دهنده های عصبی کمک می کنند.مکمل های که باعث تقویت حافظه می شوند از این قبیل اند:جینکو بیلوبانام گیاهی بسیار مشهور است که از سالیان دور به عنوان دارویی سنتی برای تقویت حافظه استفاده می شده است. خاصیت آنتی اکسیدانی قوی دارد و می تواند از آسیب رسیدن به رگ های خونی در مغز جلوگیری کند. همچنین می تواند جریان خون را در مغز بالا ببرد و با حفظ قابلیت ارتجاعی رگ ها، اکسیژن و مواد مغذی را به سلول ها برساند.ویتامین های Bاز ویتامین های B در بسیاری از عملیات متابولیک بدن استفاده می شود و برای سلامتی عمومی بدن بسیار لازم هستند. در رابطه با مغز دو تا از این ویتامین ها اهمیت بیشتری پیدا می کنند: ویتامین B12 و اسید فولیک.ویتامین B12 برای حفظ غلاف میلین(ماده ی سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب را می پوشاند و باعث می شود که به درستی کار کنند).اسید فولیک هم ماده ی بسیار موثری برای مغز است که باعث بهتر کار کردن انتقال دهنده های عصبی می شود. اگر میزان اسید فولیک مغز کم شود، احتمال از دست رفتن حافظه بیشتر می شود.اسیدهای آمینهاولین کار آمینو اسیدها این است که به عنوان سدی برای پروتئین ها عمل می کنند. اما انواع بخصوصی از آنها برای تقویت مغز هم کاربرد دارند. به طور مثال تاورین L یک محافظ عصبی قوی است که از سلول های عصبی در مواجه به استرس و فشارها محافظت می کند. پیروگلوتامین L نیز برای متابولیسم سلول های عصبی کاربرد دارند و DMAE نیز مشاهده شده است که باعث تقویت حافظه ی کوتاه مدت می شود.همیشه هوشیار باشید...تقویت حافظه باید یکی از کارهای روزانه تان باشد. به یاد داشته باشید که ورزش در این زمینه کمک بسیار زیادی به شما می کند.حواستان باشد که مکمل هایتان را هم حتماً استفاده کنید.
راه های تقویت حافظه
آیا تا به حال اتفاق افتاده است که نام کسی را که سابقاً ملاقات کرده بودید فراموش کنید؟ یا فراموش کنید فلان وسیله را کجا گذاشته اید یا آیا در ماشین را قفل کردید یا نه؟ مطمئناً چنین اتفاقاتی برای شما هم افتاده است. اما اگر این از دست دادن حافظه مکرراً اتفاق بیفتد و شما توانایی تمرکزتان را از دست بدهید، چه می شود؟
متاسفانه، از دست رفتن حافظه و بالا رفتن سن رابطه ای مستقیم دارند. در اوایل 20 سالگی، مغز شروع به از دست دادن بعضی سلول های عصبی می کند و بدن کمتر مواد شیمیایی مورد نیاز مغز برای درست کار کردن را تولید می کند.خوشبختانه، شما کارهای زیادی می توانید انجام دهید تا این جریان را کندتر کنید. در اینجا به چند نکته اشاره می کنیم تا با رعایت آن بتوانید حافظه تان را تقویت کنید.
1- غذاهای سالم بخورید
استفاده از یک رژیم غذایی سالم و مناسب نه تنها برای جسمتان مفید است، بلکه برای مغز و حافظه تان نیز لازم است. بر طبق نظرات آکادمی عصب شناسی آمریکا، خوردن میوه ها و سبزیجاتی که حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان هستند؛ مثل توت ها، مرکبات، اسفناج، هویج، کلم بروکلی، گوجه فرنگی و سیب زمینی شیرین می تواند تا 11 درصد احتمال سکته را پایین بیاورد.تحقیق دیگری نشان می دهد که آنتی اکسیدان ها و پلی فنول های موجود در ذغال اخته و انگور می تواند توانایی ارتباط سلول های مغزی را با یکدیگر بالا برده و خطر آسیب رسیدن به آنها را پایین آورد.به جز میوه و سبزیجات، مواد دیگری مثل کارکامین و همچنین ویتامین های B مثل نیاکتین و اسید فولیک نیز در این زمینه کمک کننده هستند و خطر ابتلا به آلزایمر را پایین می آورند.
2- از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری کنید
همه می دانند که نوشیدن مشروبات الکلی باعث از دست دادن حافظه به طور موقت می شود. اما محققین دریافته اند که می تواند عوارض طولانی مدت نیز داشته باشد و روی سلول های مغزی تاثیر بگذارد. تاثیر موقتی آن رابطه ای نزدیک با میزان مصرف نوشیدنی دارد. هرچه میزان بیشتری بنوشید، حافظه تان کندتر خواهد شد.
3- جسمتان را ورزش دهید
همه ی ما می دانیم که برای روی فرم نگاه داشتن هیکل و بدنمان باید ورزش کنیم. اما آیا می دانستید که ورزش کردن باعث تقویت حافظه تان نیز می شود؟ورزش های قلبی- عروقی مانع از دست رفتن حافظه می شود. پزشکان بر این عقیده اند که علت آن است که ورزش گردش خون را در مغز بالا می برد و نمی گذارد بافت های عصبی مغز با بالا رفتن سن به سرعت از بین بروند.حتماً لازم نیست که دونده ی دوی ماراتن باشید تا حافظه تان تقویت شود. ورزش های جسمی- فکری نیز می توانند با از دست رفتن حافظه مقابله کنند.
4- فکرتان را ورزش دهید
ورزش دادن به فکرتان و به رشد مغزتان کمک می کند. با فعال نگاه داشتن مغزتان، سلول های عصبی مغزتان را ترغیب می کنید تا ارتباطات جدید ایجاد کنند. این مسئله به جز بالا بردن قدرت یادآوری، ظرفیت حافظه را هم بالا می برد و مانع از دست رفتن حافظه می شود.کارهای بسیاری می توانید برای ورزش دادن و فعال کردن مغزتان انجام دهید. کارهای ساده ای مثل حل جدول، بازی شطرنج و مطالعه کردن از آن دسته هستند. گرفتن آموزش های جدید مثل یادگیری زبانی خارجی یا یک آلت موسیقی نیز می تواند مفید باشد.
5- از مکمل های تقویت کننده حافظه استفاده کنید
علم خیلی وقت است که فایده ی بعضی مکمل های غذایی مثل روی و اسید فولیک را برای تقویت حافظه دریافته است. مکمل های دیگری نیز شناخته شده اند که می توانند به تقویت حافظه کمک کرده و مانع از دست رفتن حافظه با بالا رفتن سن شوند.ترکیبات این مکمل ها از این قرار است:آنتی اکسیدان ها که رادیکال های آزاد مخرب را از بین می برند و گیاهانی که سلول های عصبی را از آسیب محافظت می کنند.مواد مغذی که اکسیژن و گلوکز مغز را بالا می برند.گیاهانی که به تولید انتقال دهنده های عصبی کمک می کنند.
مکمل های که باعث تقویت حافظه می شوند از این قبیل اند:
جینکو بیلوبا
نام گیاهی بسیار مشهور است که از سالیان دور به عنوان دارویی سنتی برای تقویت حافظه استفاده می شده است. خاصیت آنتی اکسیدانی قوی دارد و می تواند از آسیب رسیدن به رگ های خونی در مغز جلوگیری کند. همچنین می تواند جریان خون را در مغز بالا ببرد و با حفظ قابلیت ارتجاعی رگ ها، اکسیژن و مواد مغذی را به سلول ها برساند.
ویتامین های B
از ویتامین های B در بسیاری از عملیات متابولیک بدن استفاده می شود و برای سلامتی عمومی بدن بسیار لازم هستند. در رابطه با مغز دو تا از این ویتامین ها اهمیت بیشتری پیدا می کنند: ویتامین B12 و اسید فولیک. ویتامین B12 برای حفظ غلاف میلین(ماده ی سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب را می پوشاند و باعث می شود که به درستی کار کنند).اسید فولیک هم ماده ی بسیار موثری برای مغز است که باعث بهتر کار کردن انتقال دهنده های عصبی می شود. اگر میزان اسید فولیک مغز کم شود، احتمال از دست رفتن حافظه بیشتر می شود.
اسیدهای آمینه
اولین کار آمینو اسیدها این است که به عنوان سدی برای پروتئین ها عمل می کنند. اما انواع بخصوصی از آنها برای تقویت مغز هم کاربرد دارند. به طور مثال تاورین L یک محافظ عصبی قوی است که از سلول های عصبی در مواجه به استرس و فشارها محافظت می کند. پیروگلوتامین L نیز برای متابولیسم سلول های عصبی کاربرد دارند و DMAE نیز مشاهده شده است که باعث تقویت حافظه ی کوتاه مدت می شود.همیشه هوشیار باشید...تقویت حافظه باید یکی از کارهای روزانه تان باشد. به یاد داشته باشید که ورزش در این زمینه کمک بسیار زیادی به شما می کند. حواستان باشد که مکمل هایتان را هم حتماً استفاده کنید
منبع: تغذیه و پزشکی فرستنده : راشین سایروس
راههای تقویت حافظه
این روزها قصد ما از یادگیری مطالب آنست که در روز کنکور آنها را به یادآوریم پس هر آنچه یاد می گیریم باید در حافظه خود نگه داریم و در موقع لزوم به یادآوریم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
حرم امام رضا(ع)
هشت حدیث در جهت امام هشتم
حضرت رضا از ما نیست آن کسی که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک می گوید حضرت رضا : هر کس که نعمت رسانی مخلوقان را سپاس نگذارد در حقیقت خدای عزو جل راسپاسگذاری نکرده است.
حضرت رضا :همانا به وضو و ضواهر شده تا چون بنده در پیشگاه خداوند قادرمتعال می ایستد پاک باشد حضرت رضا : هرکس حضرت معصومه را با شناخت زیارت کند بهشت پاداش او خواهد بود . حضرت رضا :آن کسی که نقسش را محاسبه کند سود برده است و آن کسی که از محاسبه نفسش غافل بماند زیان کرده است.
حضرت رضا :دو گروه که باهم روبروی می شوند پیروزی با گروهی است که گذشت بیشتری داشته باشد. حضرت رضا هرکس در ماه رمضان خشم خویش را نگهدارد در خداوند در قیامت خشم خود را از اونگه خواهد داشت. حضرت رضا هیچ بنده ای حقیقت ادیانش را که مالی نمی کند مگر اینکه در او سه خصلت باشددین شناسی ، تدیبر نیکوزندگی و شکیبایی در مصیبت ها وبلاها
مقدمه
حمد وسپاس بیکران خدای را که توفیق تشرف وحضور در پیشگاه هشتمین حجت خدا وامام رئوف علی بن موسی الرضا را به همراه دوستانمان نصیب ما گردانیدو به سعادتی عظیم نایمان آورد. چنانچه می دانیم زیارت امری وارتباطی درونی با امام است لذا شایسته است که درکمال ادب و تواضع و خشوع انجام گیرد چرا اگر معتقدیم امام درهمه حال شاهد وناظر بر ماست وبرهمین اساس است که شهادت می دهیم امام ما را می بیند کلام ما را می شوند و سلام ما را بدون پاسخ نمی گذارد حالدر عطاف فرشتگان که در بیان اهل دل و ملجاء مومنان صادق حضور یافته ایم چه زیباست که از لحظه لحظه ای آن توشه برگیریم و ذخیره آخرتمان کنیم .
آداب عملی زیارت
1-قصد قربت در زیارت
2-شناخت ومعرفت امام در حد مقدور
3- زیارت با مال حلال
4-دوری از گناه
5- نیکی کردن به همراهان و یاری نمودن آنها
6- با طهارت بودن (وضو یا غسل )
7- پوشیدن لباس پاکیزه
8- حضور قلب داشتن و فروتن بودن
9- خوش بو نمودن بدن ولباس
10- اجاره ورود طلبیدن(اذن دخول )
11- خواندن زیارتنامه های معتبر (امین الله ، جامعه و...)
12 -خواندن به نماز و زیارت
13- تلاوت قران مجید به اندازه و اهدای واهدای ثواب آن به حضرت رضا
14- پرهیز از گفتار و حرکات اضافی در هنگام زیارت
15- توبه در حضور حضرت رضا ودرخواست شفاعت د رتوصیه موکد شده است .
16- دعای برای سلامتی حضرت زمان وتعجیل در فرج ایشان
تاریخچه حرم مطهر
حضرت رضا در سال 148 هـ ق دیده به جهان گشود. درسال 183هـ ق درمدینه با شهادت پدر بزرگوراشان به منصب امامت نایل آمدند . در زمان خلافت مامون ، در سال 200هـ ق حضرت رضا وخاندان حضرتش رامجبور به ترک مدینه وهجرت به سوی خراسان کرد سه سال بعد از هجرت حضرت رضا مامون به گمان خام دسترسی به پیروزی نهایی وجود مقدس حضرت رضا را با سم به شهادت رسانید.
تاریخچه آستان قدس
بدنبال شهادت حضرت رضا در قرن دوم هجری ، پیکر مبارکشان را در بقعه ای بر فراز گور هارون الرشید، در باغ حاکم طوی درقریه سناباد دفن کردند که بعداً به مشهد معروف می شود.
اولین بار نام مقدس درکتاب «احسن التقاسیم» بکار برده و این حوقل نیز درکتاب المسالک و الممالک این مکان را «مشهد الرضا» خوانده است بدنبال تزیین بقعه در عهد دیلیمان ، به دستور پادشاه متعصب غزنوی سبکتکین در قرن سوم ، سقف و قسمتی از دیوار بقعه ویران شده که مطابق انچه مولف تاریخ بیقهی نقل می کند ابوبکر شهمرد درزمان سلطان محمود غزنوی وبدستور وی به سال 400 قمری به روی بازمانده دیوراهای گلین، بنای آجری بقعه را بر پا می سازد ودر ضمن مناری نیز برآن اضافه می کند که هسته اصلی حرم حضرت رضا را بنایی چهارگوش تشکیل می داده است . بعد از این اضافات اولین سنگ مزار حضرت رضا که متعلق بع سال 516 قمری است در اندازه 6*30*40 سانتمیر می باد بر بالای قبر مطهر گذاشته می شود که کتیبه آن چنین است « امر بعماره مشهد الرضوی علی بن موسی العبد المذنب افقیر الی الرحتمه ابوالقاسم احمد بن علی احمد العولی الحسینی نقبل الله منه » این قطعه سنگ امروزه در میان دیگر آثار تاریخی درموزه آستان قدس موجود می باشد.
دومین سنگ از جنس مرمر سفید و آهکی بوده است. سومین سنگ ، سنگ جدید است که درسال 79 نصب شده و وزن آن 3600 کیلوگرم در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
در حدود نود و هشت درصد از ما مردم ایران مسلمانیم. ما مسلمانان ایرانی به اسلام به حکم اینکه مذهب ماست ایمان و اعتقاد داریم و به ایران به حکم اینکه میهن ماست مهر می ورزیم. از اینرو سخت علاقه مندیم که مسائلی را که از یک طرف با آنچه به آن ایمان و اعتقاد داریم و از طرف دیگر با آنچه به آن مهر می ورزیم پیوند دارد روشن درک کنیم و تکلیف خود را در آن مسائل بدانیم. عمده این مسائل در سه پرسش ذیل خلاصه می شود:
1- ما هم احساسات مذهبی اسلامی داریم و هم احساسات میهنی ایرانی، آیا دارای دو نوع احساس متضاد می باشیم، یا هیچگونه تضاد و تناقضی میان احساسات مذهبی ما و احساسات ملی ما وجود ندارد؟
2- دین ما اسلام آنگاه که در چهارده قرن پیش به میهن ما ایران وارد شد چه تحولات و دگرگونیها در میهن ما به وجود آورد؟ آن دگرگونیها در چه جهتی بود؟ از ایران چه گرفت و به ایران چه داد؟ آیا ورود اسلام به ایران برای ایران موهبت بود یا فاجعه؟
3- ملل بسیاری به اسلام گرویدند و در خدمت این دین درآمدند و در راه نشر و بسط تعالیم آن کوشیدند و با تشریک مساعی با یکدیگر تمدنی عظیم و باشکوه به نام تمدن اسلامی به وجود آوردند. سهم ما ایرانیان در این خدمات چه بوده است؟ ایران چه مقامی از این جهت دارد؟ آیا مقام اول را حیازت کرده است یا خیر؟ بعلاوه انگیزه ایرانی در این خدمات بالا چه بوده است؟
از نظر ما سه پرسش بالا عمده ترین پرسشها در باب مسائل مشترک اسلام و ایران است.
نظر به اینکه غالبا کسانی که در مسائل مشترک اسلام و ایران قلمفرسایی کرده اند یا اطلاع کافی نداشته اند یا انگیزه ای غیر از تحقیق محرک آنها بوده است، این مسائل با همه ی زمینه ی روشنی که دارد درست طرح نشده است. ما هرچه بیشتر در این زمینه مطالعه کردیم بیشتر به این نکته برخوردیم که مسائل مشترک اسلام و ایران هم برای اسلام افتخارآمیز است، هم برای ایران. برای اسلام به عنوان یک دین که به حکم محتوای غنی خود ملتی باهوش و متمدن و صاحب فرهنگ را شیفته ی خویش ساخته است و برای ایران به عنوان یک ملت که بحکم روح حقیقت خواه و بی تعصب فرهنگ دوست خود بیش از هر ملت دیگر در برابر حقیقت خضوع کرده و در راهش فداکاری نموده است.
ما و اسلام
به طوری که تاریخ شهادت می دهد، ما ایرانیان در طول زندگانی چندین هزارساله ی خود با اقوام و ملل گوناگون عالم، به اقتضای عوامل تاریخی، گاهی روابط دوستانه و گاهی روابط خصمانه داشته ایم. یک سلسله افکار و عقاید در اثر این روابط از دیگران به ما رسیده است، همچنانکه ما نیز به نوبه ی خود در افکار و عقاید دیگران تأثیر کرده ایم. هرجا که پای قومیت و ملیت دیگران به میان آمده مقاومت کرده و در ملیت دیگران هضم نشده ایم، و در عین اینکه به ملیت خود علاقه مند بوده ایم این علاقه مندی زیاد تعصب آمیز و کورکورانه نبوده و سبب کورباطنی ما نگشته است تا ما را از حقیقت دور نگاه دارد و قوه ی تمیز را از ما بگیرد و در ما عناد و دشمنی نسبت به حقایق به وجود آورد.
از ابتدای دوره ی هخامنشی که تمام ایران کنونی به اضافه ی قسمتهایی از کشورهای همسایه، تحت یک فرمان درآمد تقریباً دوهزار و پانصدسال می گذرد. از این بیست و پنج قرن، نزدیک چهارده قرن آن را، ما با اسلام به سر برده ایم و این دین در متن زندگی ما وارد و جزء زندگی ما بوده است، با آداب این دین کام اطفال خود را برداشته ایم، با آداب این دین زندگی کرده ایم، با آداب این دین خدای یگانه را پرستیده ایم، با آداب این دین مرده های خود را به خاک سپرده ایم. تاریخ ما، ادبیات ما، سیاست ما، قضاوت و دادگستری ما، فرهنگ و تمدن ما، شؤون اجتماعی ما، و بالاخره همه چیز ما با این دین توأم بوده است نیز به اعتراف همه ی مطلعین، ما در این مدت، خدمات ارزنده و فوق العاده و غیرقابل توصیفی به تمدن اسلامی نموده ایم و در ترقی و تعالی این دین و نشر آن در میان سایر مردم جهان از سایر ملل مسلمان –حتی خود اعراب- بیشتر کوشیده ایم. هیچ ملتی به اندازة ما در نشر و اشاعه و ترویج و تبلیغ این دین فعالیت نداشته است.
آغاز اسلام ایرانیان
طبق گواهی تاریخ، پیغمبر اکرم در زمان حیات خودشان پس از چند سالی که از هجرت گذشت نامه هایی به سران کشورهای جهان نوشتند و پیامبری خود را اعلام و آنها را بدین اسلام دعوت کردند. یکی از آن نامه ها نامه ای بود که به خسرو پرویز پادشاه ایران نوشتند و او را به اسلام دعوت کردند، ولی چنانکه همه شنیده ایم خسرو پرویز تنها کسی بود که نسبت به نامه ی آن حضرت اهانت کرد و آنرا درید.
این خود نشانه ی فسادی بود که در اخلاق دستگاه حکومتی ایران راه یافته بود، هیچ شخصیت دیگر از پادشاهان و حکام و امپراطوران چنین کاری نکرد، بعضی از آنان جواب نامه را با احترام و توأم با هدایایی فرستادند.
خسرو به پادشاه یمن که دست نشانده ی حکومت ایران بود دستور داد که درباره ی این مرد مدعی پیغمبری که به خود جرئت داده که به او نامه بنگارد و نام خود را قبل از نام او بنویسد تحقیق کند و عنداللزوم او را نزد خسرو بفرستد.