لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
تعاریف کوتاه و مختصری از "آرام سازی ترافیک":
از آرام سازی ترافیک(Traffic Calming) تعاریف متفاوتی ارائه شده است. مساله مهم این است که جدا از تعاریف متفاوت, هدف این امر کم کردن سرعت حرکت وسایل نقلیه موتوری است. البته اهداف دیگری هم از پیاده کردن استراتژیهای آرام سازی مد نظر هستند. از این جمله میتوان به تامین ایمنی و نیز بالا بردن کیفیت زندگی در مناطقی که وسایل نقلیه در آنها عبور و مرور میکند نام برد. در آرام سازی ترافیک سه اصل "تحقیقات ترافیکی", "اجرای قوانین ترافیکی" و "مهندسی ترافیک" دخیل هستند که در تعاریف اکثرا به "مهندسی و ابزار ترافیک" و به عنوان مهم ترین اصل در تغییر دادن رفتار رانندگی رانندگان اشاره میشود. در ادامه تعاریف کوتاهی از "آرام سازی ترافیک" که از جانب سازمانهای فعال در این زمینه ارائه شده آورده میشود:
(ITE) مجمع مهندسین حمل و نقل:
آرام سازی ترافیک شامل تغییر در شکل ظاهری خیابانها و یا نصب موانع گوناگون فیزیکی برای کم کردن حجم و سرعت عبور و مرور بویژه در مناطق مسکونی است, تا بتوان از این راه به ایمنی خیابانها و دیگر اهداف عمومی دست یافت.
(TAC) انجمن حمل و نقل کانادا:
آرام سازی ترافیک مجموعه تدابیری است که اندیشیده و در سطح خیابان یا شبکه ای از خیابانها پیاده سازی میشود تا توسط آنها رفتار رانندگان وسایل نقلیه تعدیل شود و از سرعت نابجای آنها جلوگیری شود. مدیریت ترافیک که شامل ایجاد تغییر در مسیرها و جریانهای حرکتی در یک منطقه میشود نیز بخش دیگر تشکیل دهنده آرام سازی ترافیک است.
سازمان حمل و نقل منتگومری:
اجرای قوانین توسط پلیس, تابلوهای نمایشگر سرعت و برنامه های کنترل سرعت در همکاری با یکدیگر منجر به آرام سازی ترافیک میشوند. از برنامه های کنترل سرعت میتوان به ابزارهای فیزیکی مثل سرعتکاه و سرعتگیر, مسدودکننده ها, میدانهایی که به منظور کاهش سرعت نصب میشوند و... اشاره کرد.
تاریخچه آرام سازی ترافیک:
گسترش وسایل نقلیه و تمایل شدید انسانها به استفاده از این وسایل رفاهی متعاقبا باعث گسترش رفت وآمدهای خودرویی و بالا رفتن حجم ترافیک شد. در چنین شرایطی تامین امنیت انسانهای پیاده ، دوچرخه سوار یا سواره به مهمترین مساله تبدیل میشود. به خصوص در شرایطی که رانندگان بی توجه زیادی وجود دارند که میتوانند با همین وسایل رفاهی موجبات جرح یا حتی فوت انسانهای دیگر به خصوص کودکان را فراهم کنند. به همین دلیل استراتژیهای گوناگونی برای آرام سازی ترافیک تدوین گردید که در همین سایت به برخی از آنها پرداخته شده است. در ادامه تاریخچه مختصری از "آرام سازی ترافیک" ارائه میشود:
این مبحث در اروپا از اواخر دهه 60 میلادی با حرکتی بسیار آهسته آغاز شد. شهروندان ناراضی در هلند برخی خیابانهای مسکونی را در مقابل رفت و آمد خودروها مسدود کردند. این حرکت به طراحی خیابانهایی با عنوان "خیابانهای آهسته در اروپا " در اواخر دهه 70 انجامید. حداکثر سرعت در این گونه خیابانها بین 20 تا 30 مایل بر ساعت بود. برنامه آرام سازی ترافیک با وضع قوانینی برای اتوبانهای داخل شهری در برخی شهرهای آلمان و دانمارک در دهه 80 میلادی ادامه پیدا کرد. در همین دوران طرحهایی برای اصلاح راههای شریانی داخل شهری در آلمان و فرانسه اجرا شدند.
در آمریکا مطالعاتی در این زمینه در دهه 60 و 70 در مناطقی مثل Berkeley, CA, Seattle, WA و Eugene صورت گرفت. اولین تحقیقات ملی و رسمی بر روی آرام سازی در حدود دهه 80 تکمیل شد. این تحقیق نتیجه مطالعه و پرس و جو در مورد نیازهای مردم در مناطق مسکونی در ارتباط با رفت و آمد وسایل نقلیه بود. همچنین تحقیقاتی در ارتباط با سرعتکاهها و نتایج استفاده از آنها و موارد قانونی مرتبط صورت گرفت.
تقریبا 20 سال بعد با در دست بودن نتایج اعمال برخی قوانین، اداره کل بزرگراههای آمریکا, , تحقیقات دیگری را در سال 1998 آغاز کرد که به گزارشی از مجمع مهندسین ترافیک به نام “Traffic Calming: State of the Practice” توسط Reid Ewing منتهی شد. در مقایسه با تحقیقات دهه 80 این تحقیق به آرام سازی در اندازه ای بزرگتر از مناطق مسکونی, ابزار آرام سازی پیشرفته تر در مقایسه با سرعتکاهها و نیز مسائل قانونی و سیاسی گسترده تر نسبت به آن زمان میپردازد.
سرعت گیر (Bump) و سرعت کاه (Hump) :
مقدمه:
در این مقاله به بررسی یکی از ابزار کنترل سرعت که در نقاط مختلف دنیا از آن استفاده میشود پرداخته میشود. سرعتگیر و سرعتکاه در کشور ما نیز به طور گسترده مورد استفاده هستند, اما در نصب بسیاری از آنها استانداردهای جهانی در مورد مکان و نحوه مناسب نصب رعایت نشده که همین امر باعث کم اثر بودن این ابزار در کنترل سرعت وسایل نقلیه شده است. در این مقاله به بررسی تاریخچه, تفاوتها و شباهتهای این دو ابزار, وسعت استفاده, مزایا و معایب و نیز قواعد و استانداردهایی که باید برای نصب سرعتکاه ها در نظر گرفته شود پرداخته میشود. همچنین راه حلهایی برای رفع مشکلات این ابزار کنترل سرعت در کشور ارائه میدهد:
تاریخچه
گزارشات متعددی در مورد اولین سرعتگیر وجود دارد که قدیمی ترین این گزارشات توسط New York Times و در تاریخ 7 ژوئن سال 1906 منتشر شده است. طبق این گزارش اولین سرعتگیر دنیا در Chatham واقع در New Jersey نصب شده است. این سرعتگیر در نزدیکی محل عبور عابرین پیاده نصب شد و در حدود 5 اینچ(12 تا 13 سانتیمتر) ارتفاع داشت. البته در آن زمان میانگین حداکثر سرعت اتومبیل ها 30 mph(50kmph) بود. طبق گزارش انجمن مهندسین حمل ونقل(ITE), اولین سرعتگیر در اروپا در سال 1970و در شهر Delft هلند ساخته شد.
تعاریف, تفاوتها و شباهتها
در واقع تفاوتهای اساسی و برخی تشابهات میان Bump و Hump وجود دارد که ارائه تعریف برای هر یک از این دو وسیله به آشکار شدن این تفاوتها و تشابهات کمک میکند.
سرعت گیر(Bump):
ابزاری برای کنترل سرعت وسایل نقلیه است. طبق استانداردهای موجود ارتفاع بلند ترین نقطه یک سرعت گیر باید 3 تا 4 اینچ(7تا 10cm), حداکثر طول آن 1 فوت(30cm) وعرض آن به اندازه عرض محل نصب باشد.
استفاده از Bump در اماکنی توصیه میشود که حداکثر سرعت وسایل نقلیه از 5تا 10 مایل(15km) تجاوز نمیکند. پارکینگها یا مراکز خرید به عنوان بهترین اماکن برای نصب این وسیله میباشد. نصب این وسیله در اماکن و معابری که محل رفت و آمد عمومی هستند مناسب نیست و معمولا باعث ایجاد مشکل برای وسایل نقلیه میشود.
نمونه عکسهایی از Speed Bump :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
جبر
کوتاه شده تاریخ جبر و نمادهای حرفی
جبر بعنوان دانش حل معادله ها پدید آمد . در مصر و بابل کهن و همچنین در دوران های جدیدتر در هند ، با مقدمه های جبر "آشنا بودند و با توجه به داده های مسأله ، می توانستند معادله را تشکیل دهند و برخی از گونه های آن را حل کنند . البته آنها از حرف برای نشان دادن داده ها و مجهول ها آگاهی نداشتند و نمی توانستند معادله ها را به صورت کلی خود تنظیم کنند . در دوران ریاضیات کاربردی ، عنصرهای جبری ، همچون ادامه دانش حساب تلقی می شد . با وجود این ، به ویژه بابلی ها تا مرز بالایی از جبر جلو رفته بودند و می توانستند مساله های عملی را که منجر به گونه هایی از معادله درجه دوم و در بعضی حالت ها ، حتی درجه سوم شود ، حل کنند .
به واژه « جبر » برای نخستین بار در سده نهم میلادی و در کارهای محمد فرزند موسا مشهور به خوارزمی مجوسی ، برخورد می کنیم . خوارزمی کتاب « حساب جبر و مقابله » ر ابه تشکیل و حل معادله ها اختصاص داده است . او از شش نوع معادله صحبت می کند که یکی از آن ها ، معادله درجه اول و پنج گونه دیگر درجه دوم است ( در واقع معادله درجه اول را هم حالت خاصی از معادله درجه دوم ، وقتی که ضریب درجه دوم برابر صفر باشد ، می گیرد ) . « حساب جبر و مقابله » همه چیز ر ابا واژه ها بیان می کند و هیچ گونه نماد حرفی ندارد .
اصطلاح های « جبر » به معنای « جبران کردن » ، و « مقابله » ( مقابل هم قرار دادن ) ، معرف دو عمل ساده جبری است ؛ به نحوی که همه جمله های سمت چپ و راست معادله ، مثبت یا با ضریب مثبت باشند . واژه « جبر » به همان معنایی آمده است که در این مصراع سعدی : « که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند » و از نظر عمل های جبری ، به معنای انتقال جله منفی به طرف دیگر معادله است تا مثبت شود . اصطلاح « مقابله » هم به معنای مقابل قرار دادن جله ها در دو طرف برابر ی و حذف مقدارهای برابر از دو طرف است .
به این ترتیب « جبر و مقابله » به معنای ساده کردن معادله و ساده کردن جمله های متشابه است . نمادهای امروزی به تدریج و در طول زمان به وجود آمد .
« محمد کرجی » ریاضیدان ایرانی اول سده یازدهم میلادی ، برای نشان دادن مجهول نمادی را انتخاب کرد . معادله ها نزد ایرانی ها تا جایی رسید که « خیام » معادله های درجه سوم ر ابه یاری برش های مخروطی حل می کند . باید توجه داشت که ایرانیان به پیروی از یونانی ها ، از هندسه برای حل مساله های جبری کمک می گرفتند . خوارزمی مسله های خود را گاهی با شیوه جبری و گاهی با کمک هندسه حل می کند . ولی خیام برای حل معادله های درجه سهم ، تنها ار هندسه و برش مخروطی استفاده می کند تا سرانجام جمشید کاشانی راه حلی جبری برای معادله درجه سوم می یابد که جواب ر اتا هر درجه دقت به دست می دهد .
ریاضیدانان ایرانی ، به معادله های بالاتر از درجه سوم اعتقادی نداشتند ؛ زیرا فضا را سه بعدی و a3 را حجم مکعبی به ضلع a می دانستند و چون در فضا بیش از سه بعد نداریم ، برای a4 و a5 و غیر آن معنایی قائل نبودند .
نمادهای جبری برای اولین بار در اروپای سده های پانزده و شانزدهم برای مجهول و سپس برای عمل ها پدید آمد . خوارزمی برای مجهول از واژه « شیء » استفاده می کرد ؛ همین واژه بعدها در اروپا به « x » تبدیل شد و برای نشان دادن مجهول به کار رفت .
نخستین کسی که از حرف های الفبای لاتین برای نامیدن مجهول استفاده کرد فرانسوا ویت بود . او برای مجهول ، حرف N ر ابه کار مب برد . سپس بیش از همه ریاضیدان آلمانی « لایب نیتس » ( 1646 – 1716 ) و ریاضیدان و فیزیکدان انگلیسی « نیوتون » و ریاضیدان فرانسوی « دکارت » ( 1596 – 1650 ) ، در شکل گیری نمادها نقش داشتند .
در سده پانزدهم « رکورد » ریاضیدان انگلیسی ، نماد برابری را به صورت دو پاره خط راست موازی ( = ) انتخاب کرد . در این باره ، خود رکورد می نویسد : « هیچ چیز مثل دو پاره خط راست موازی ، نمی تواند مفهوم برابری را برساند . »
تاریخ عددهای منفی
مفهوم عددهای منفی به تقریب در سده اول پیش از میلاد ، به وسیله هندی ها پدید آمد ( آنها عدد منفی را ، یعنی عددی کهکمتر از صفر بود ، « وام یا قرض » می نامیدند و مقدار مثبت را « دارایی » ) . برخی ریاضیدانان ایرانی هم از این اصطلاح برای بیان عدد استفاده می کردند . ولی به طور کلی ، ریاضیدانان ایرانی تنها به جواب مثبت معادله توجه داشتند .
ریاضیدانان اروپایی سد های شانزدهم و هفدهم ، اغلب به جواب منفی معادله ها بی توجه بودند ، به آنها اهمیت نمی دادند و آنها را جواب های « دروغ » و « بی معنا » می دانستند ( از جمله ، فرانسوا ویت ریاضیدان فرانسوی ) .
عددهای منفی تنها وقتی مورد قبول عام قرار گرفتند که سرچشمه واقعی آنها پیداشد . ولی دانشمندان یکباره به این سرچشمه پی نبردند . برای رسیدن به این مرحله ، دشواری ها و موانع بسیاری وجود داشت .
یکی از روش های تفسیر مقدارهای مثبت و منفی را ، هندی ها یافتند که بسیار هم طبیعی بود . آنها سرچشمه مقدارهای مثبت و منفی را در دارایی و قرض یافتند . آنها با آغاز از اینجا ، بدون این که این مطلب را از نظر علمی تجزیه و تحلیل کرده باشند ، عمل روی عددهای منفی را آغاز کردند . برای نمونه « براهما گوپتا » ( 598 –660 میلادی ) یکی از بزرگترین ریاضیدانان و اختر شناسان ، در کتاب اخترشناسی اختصاص دارد ) و در سال 628 میلادی نوشته شده است می گوید :
« مجموع دو دارایی ، یک دارایی و مجموع دو قرض ، قرض است . مجموع دارایی و قرض ، تفاضل آنها و اگر برابر باشند صفر است . مجمووع صفر و دارایی ، دارایی ، و مجموع صفر و قرض ، قرض است . مجموع دو صفر ، برابر صفر است . »
سپس می گوید :
« وقتی کوچکتر ر ااز بزرگتر کم کنیم ، از دارایی ، دارایی به دست می آید و از قرض ، قرض ؛ ولی اگر بزرگ را از کوچک کم کنیم ، از دارایی به قرض و از قرض به دارایی می رسیم . وقتی دارایی را از صفر کم کنیم ، قرض و وقتی قرض ر ااز صفر کم کنیم ، دارایی به دست می آید . »
یکی دیگر از ریاضیدانان و اختر شناسان هندی به نام بهاسکارا – آکاریا ( در 1114 میلادی زاده شد ؛ ولی تاریخ مرگ اومعلوم نیست ) ، بیشتر توجه خود را روی عددهای منفی گذاشت . پسوند « آکاریا » که به دنبال نام او آمده است ، معنای « دانشمند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
جبر
کوتاه شده تاریخ جبر و نمادهای حرفی
جبر بعنوان دانش حل معادله ها پدید آمد . در مصر و بابل کهن و همچنین در دوران های جدیدتر در هند ، با مقدمه های جبر "آشنا بودند و با توجه به داده های مسأله ، می توانستند معادله را تشکیل دهند و برخی از گونه های آن را حل کنند . البته آنها از حرف برای نشان دادن داده ها و مجهول ها آگاهی نداشتند و نمی توانستند معادله ها را به صورت کلی خود تنظیم کنند . در دوران ریاضیات کاربردی ، عنصرهای جبری ، همچون ادامه دانش حساب تلقی می شد . با وجود این ، به ویژه بابلی ها تا مرز بالایی از جبر جلو رفته بودند و می توانستند مساله های عملی را که منجر به گونه هایی از معادله درجه دوم و در بعضی حالت ها ، حتی درجه سوم شود ، حل کنند .
به واژه « جبر » برای نخستین بار در سده نهم میلادی و در کارهای محمد فرزند موسا مشهور به خوارزمی مجوسی ، برخورد می کنیم . خوارزمی کتاب « حساب جبر و مقابله » ر ابه تشکیل و حل معادله ها اختصاص داده است . او از شش نوع معادله صحبت می کند که یکی از آن ها ، معادله درجه اول و پنج گونه دیگر درجه دوم است ( در واقع معادله درجه اول را هم حالت خاصی از معادله درجه دوم ، وقتی که ضریب درجه دوم برابر صفر باشد ، می گیرد ) . « حساب جبر و مقابله » همه چیز ر ابا واژه ها بیان می کند و هیچ گونه نماد حرفی ندارد .
اصطلاح های « جبر » به معنای « جبران کردن » ، و « مقابله » ( مقابل هم قرار دادن ) ، معرف دو عمل ساده جبری است ؛ به نحوی که همه جمله های سمت چپ و راست معادله ، مثبت یا با ضریب مثبت باشند . واژه « جبر » به همان معنایی آمده است که در این مصراع سعدی : « که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند » و از نظر عمل های جبری ، به معنای انتقال جله منفی به طرف دیگر معادله است تا مثبت شود . اصطلاح « مقابله » هم به معنای مقابل قرار دادن جله ها در دو طرف برابر ی و حذف مقدارهای برابر از دو طرف است .
به این ترتیب « جبر و مقابله » به معنای ساده کردن معادله و ساده کردن جمله های متشابه است . نمادهای امروزی به تدریج و در طول زمان به وجود آمد .
« محمد کرجی » ریاضیدان ایرانی اول سده یازدهم میلادی ، برای نشان دادن مجهول نمادی را انتخاب کرد . معادله ها نزد ایرانی ها تا جایی رسید که « خیام » معادله های درجه سوم ر ابه یاری برش های مخروطی حل می کند . باید توجه داشت که ایرانیان به پیروی از یونانی ها ، از هندسه برای حل مساله های جبری کمک می گرفتند . خوارزمی مسله های خود را گاهی با شیوه جبری و گاهی با کمک هندسه حل می کند . ولی خیام برای حل معادله های درجه سهم ، تنها ار هندسه و برش مخروطی استفاده می کند تا سرانجام جمشید کاشانی راه حلی جبری برای معادله درجه سوم می یابد که جواب ر اتا هر درجه دقت به دست می دهد .
ریاضیدانان ایرانی ، به معادله های بالاتر از درجه سوم اعتقادی نداشتند ؛ زیرا فضا را سه بعدی و a3 را حجم مکعبی به ضلع a می دانستند و چون در فضا بیش از سه بعد نداریم ، برای a4 و a5 و غیر آن معنایی قائل نبودند .
نمادهای جبری برای اولین بار در اروپای سده های پانزده و شانزدهم برای مجهول و سپس برای عمل ها پدید آمد . خوارزمی برای مجهول از واژه « شیء » استفاده می کرد ؛ همین واژه بعدها در اروپا به « x » تبدیل شد و برای نشان دادن مجهول به کار رفت .
نخستین کسی که از حرف های الفبای لاتین برای نامیدن مجهول استفاده کرد فرانسوا ویت بود . او برای مجهول ، حرف N ر ابه کار مب برد . سپس بیش از همه ریاضیدان آلمانی « لایب نیتس » ( 1646 – 1716 ) و ریاضیدان و فیزیکدان انگلیسی « نیوتون » و ریاضیدان فرانسوی « دکارت » ( 1596 – 1650 ) ، در شکل گیری نمادها نقش داشتند .
در سده پانزدهم « رکورد » ریاضیدان انگلیسی ، نماد برابری را به صورت دو پاره خط راست موازی ( = ) انتخاب کرد . در این باره ، خود رکورد می نویسد : « هیچ چیز مثل دو پاره خط راست موازی ، نمی تواند مفهوم برابری را برساند . »
تاریخ عددهای منفی
مفهوم عددهای منفی به تقریب در سده اول پیش از میلاد ، به وسیله هندی ها پدید آمد ( آنها عدد منفی را ، یعنی عددی کهکمتر از صفر بود ، « وام یا قرض » می نامیدند و مقدار مثبت را « دارایی » ) . برخی ریاضیدانان ایرانی هم از این اصطلاح برای بیان عدد استفاده می کردند . ولی به طور کلی ، ریاضیدانان ایرانی تنها به جواب مثبت معادله توجه داشتند .
ریاضیدانان اروپایی سد های شانزدهم و هفدهم ، اغلب به جواب منفی معادله ها بی توجه بودند ، به آنها اهمیت نمی دادند و آنها را جواب های « دروغ » و « بی معنا » می دانستند ( از جمله ، فرانسوا ویت ریاضیدان فرانسوی ) .
عددهای منفی تنها وقتی مورد قبول عام قرار گرفتند که سرچشمه واقعی آنها پیداشد . ولی دانشمندان یکباره به این سرچشمه پی نبردند . برای رسیدن به این مرحله ، دشواری ها و موانع بسیاری وجود داشت .
یکی از روش های تفسیر مقدارهای مثبت و منفی را ، هندی ها یافتند که بسیار هم طبیعی بود . آنها سرچشمه مقدارهای مثبت و منفی را در دارایی و قرض یافتند . آنها با آغاز از اینجا ، بدون این که این مطلب را از نظر علمی تجزیه و تحلیل کرده باشند ، عمل روی عددهای منفی را آغاز کردند . برای نمونه « براهما گوپتا » ( 598 –660 میلادی ) یکی از بزرگترین ریاضیدانان و اختر شناسان ، در کتاب اخترشناسی اختصاص دارد ) و در سال 628 میلادی نوشته شده است می گوید :
« مجموع دو دارایی ، یک دارایی و مجموع دو قرض ، قرض است . مجموع دارایی و قرض ، تفاضل آنها و اگر برابر باشند صفر است . مجمووع صفر و دارایی ، دارایی ، و مجموع صفر و قرض ، قرض است . مجموع دو صفر ، برابر صفر است . »
سپس می گوید :
« وقتی کوچکتر ر ااز بزرگتر کم کنیم ، از دارایی ، دارایی به دست می آید و از قرض ، قرض ؛ ولی اگر بزرگ را از کوچک کم کنیم ، از دارایی به قرض و از قرض به دارایی می رسیم . وقتی دارایی را از صفر کم کنیم ، قرض و وقتی قرض ر ااز صفر کم کنیم ، دارایی به دست می آید . »
یکی دیگر از ریاضیدانان و اختر شناسان هندی به نام بهاسکارا – آکاریا ( در 1114 میلادی زاده شد ؛ ولی تاریخ مرگ اومعلوم نیست ) ، بیشتر توجه خود را روی عددهای منفی گذاشت . پسوند « آکاریا » که به دنبال نام او آمده است ، معنای « دانشمند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
1- مفهوم سرمایه گذاری :
شرکتهای سهامی ممکن است بخشی از منابع مالی مازاد بر نیاز را در سپرده های بانکی، اوراق قرضه، اوراق مشارکت و یا سهام سایر شرکتها سرمایه گذاری نمایند. بکارگیری (مصرف) منابع مالی و اقتصادی به منظور کسب منافع در آینده را سرمایه گذاری نامند.
2- طبقه بندی سرمایه گذاریها :
برای تأمین اهداف گزارشگری مالی سرمایه گذاریها معمولاً به دو گروه سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت طبقه بندی می شوند. ما در این کتاب تنها به توضیح سرمایه گذاری کوتاه مدت خواهیم پرداخت. مباحث مربوط به سرمایه گذاریها بلند مدت در درس حسابداری میانه مورد بررسی قرار می گیرد.
طبقه بندی هریک از سرمایه گذاریها به کوتاه مدت و بلند مدت بر اساس هدف سرمایه گذاری و ماهیت آنها و قصد مدیریت صورت می گیرد. سرمایه گذاریهایی که سریعاً قابل فروش بوده و به سهولت به وجه نقد تبدیل می شوند و هدف سرمایه گذار نگهداری آن در مدت کوتاه است، سرمایه گذاری کوتاه مدت نامیده می شود و تحت عنوان داراییهای جاری در ترازنامه شرکتها طبقه بندی می شوند. بنابراین طبقه بندی سرمایه گذاریها در ترازنامه شرکت سرمایه گذار به قابلیت فروش اوراق بهادار و قصد سرمایه گذار بستگی خواهد داشت.
2-1- سرمایه گذاری کوتاه مدت: اگر اوراق قرضه و سهام خریداری شده به سرعت قابل فروش باشد و سرمایه گذار قصد داشته باشد که آنها را در مدت محدودی نگهداری کند، این سرمایه گذاری کوتاه مدت است. معمولاً در سرمایه گذاریهای کوتاه مدت قصد سرمایه گذار استفاده از سود ناشی از تغییر قیمتها در بازار و همچنین سود سهام شرکت سرمایه پذیر در کوتاه مدت است.
2-2- سرمایه گذاری بلند مدت : اگر سرمایه گذار طرح فوری برای فروش سرمایه گذاری نداشته باشد یا اوراق بهادار سریعاً قابل فروش نباشد، یا به عنوان سرمایه گذاری بلند مدت در ترازنامه طبقه بندی شوند. با توجه به مطالب فوق می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که یک تغییر در تصمیم هیأت مدیره شرکت در مورد قسمتی از سرمایه گذاری موجب تغییر طبقه بندی آن خواهد شد.
سرمایه گذاری کوتاه مدت به دو دسته تقسیم می شود :
2-1-1- سرمایه گذاری کوتاه مدت در اوراق بدهی (اوراق قرضه و مشارکت)
2-1-2- سرمایه گذاری کوتاه مدت در سهام سایر شرکتها
2-1-1- حسابداری سرمایه گذاری کوتاه مدت در اوراق بدهی
برای ثبت رویداد خرید یک ورقه بدهی در زمان خرید اوراق قرضه (هنگام سرمایه گذاری) حساب سرمایه گذاری کوتاه مدت به بهای تمام شده بدهکار و حساب بانک در صورت پرداخت نقدی بستانکار می گردد :
تاریخ
شرح
عطف
بدهکار
بستانکار
xx13
سرمایه گذاری کوتاه مدت
بانک
بابت خرید اوراق قرضه
××
××
به موجب اصل بهای تمام شده سرمایه گذاریهای کوتاه مدت نیز به بهای تمام شده در حسابها ثبت می گردد. بهای تمام شده سرمایه گذاریهای کوتاه مدت، شامل بهای خرید و هر گونه هزینه انجام شده برای خرید آن از قبیل حق العمل کارگزار بورس اوراق بهادار، مالیات خرید و حق الزحمه مشاور سرمایه گذاری می باشد.
به علت مشخص نبودن مدت زمان نگهداری اوراق بدهی و یا کوتاه بودن این مدت، در زمان خرید اوراق صرف و کسری از این بابت شناسایی نمی شود. (شناسایی صرف و کسر، منجر به ثبت سرمایه گذاری کوتاه مدت به ارزش اسمی اوراق می شود) همچنین در برخی از کشورها، افزایش ارزش سرمایه گذاریهای کوتاه مدت ناشی از نوسانات قیمت دز بازار به عنوان درآمد شناسایی نشده (چون فرآیند کسب سود کامل نگردیده است) و فقط هنگامی که این نوع سمرایه گذاریها فروخته می شوند، درآمد حاصل از فروش قابل شناسایی است. (فرآیند کسب سود هنگام فروش کامل می شود)
هنگام دریافت هر قسط سود تضمین شده اوراق (بهره) ثبت حسابداری دریافت آن به این صورت است که، حساب بانک بدهکار و حساب درآمد سرمایه گذاری بستانکار می گردد. نحوه محاسبه درآمد سود بصورت زیر است :
نرخ سود هر دوره × تعداد اوراق× ارزش اسمی هر ورقه = درآمد سرمایه گذاری (بهره)
تاریخ
شرح
عطف
بدهکار
بستانکار
xx13
بانک
درآمد سرمایه گذاری (بهره)
بابت دریافت سود اوراق
××
××
در هنگام فروش اوراق، ثبت زیر در دفاتر صورت می گیرد :
تاریخ
شرح
عطف
بدهکار
بستانکار
xx13
بانک
سرمایه گذاری کوتاه مدت
سود حاصل از فروش سرمایه گذاری
بابت فروش اوراق قرضه (یا مشارکت)
××
××
××
در ثبت فوق حساب بانک به بهای فروش، حساب سرمایه گذاری کوتاه مدت به بهای تمام شده و مابه التفاوت این دو حساب به عنوان سود (زیان) حاصل از فروش سرمایه گذاریها شناسایی می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
شناخت کوتاه از حضرت مهدى(عج)
نام: محمّد. پدر: امام حسن عسکرى(ع). مادر: نرجس. القاب: حجت، خاتم، صاحب الزّمان، قائم، منتظَر، و از همه مشهورتر مهدى. شکل: چون ستاره درخشان نورانى، و داراى خالى سیاه بر گونه راست. زاد روز: شب نیمه شعبان 255، هنگام طلوع فجر. زادگاه: شهر سامراء. غیبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال. نمایندگان: چهار نفر از شخصیّتهاى شیعه به نامهاى: 1. ابو عمرو، عثمان بن سعید بن عمرو عمرى اسدى، وکیل و نماینده پیشین امام هادى و امام عسکرى علیهما السّلام. 2. فرزند او، ابو جعفر، محمد بن عثمان بن سعید، در گذشته304. 3. أبوالقاسم، حسین بن روح بن ابیبحر نوبختى، در گذشته326. 4. ابوالحسن على بن محمد سمرى، در گذشته329. محل اقامت نامبردگان بغداد، و کلیّه امور شیعیان و خواستهها و نامههاى آنان به وسیله این چهار نفر انجام و ردّ و بدل میشد؛ و آرامگاه آنان نیز در بغداد مشهور است. غیبت کبرى: با در گذشت چهارمین نماینده و سفیر آن حضرت از سال 329 آغاز گردید؛ و تا به هنگام فرمان الهى مبنى بر اجازه ظهور و قیام آن بزرگوار، همچنان ادامه خواهد داشت. نمایندگان و وظیفه مردم در دوران غیبت کبرى: کسیکه فقیه خویشتن دار، مخالف هواى نفس، و فرمانبر امر خداوند باشد، او نماینده امام زمان است؛ و بر دیگران لازم است از او پیروى کنند؛ زیرا اینگونه افراد از طرف امام بر مردم حجّتاند، و امام از طرف خداوند بر آنان حجت باشد. هنگام ظهور: آنگاه که منادى حقّ از جانب آسمان ندا دهد: حقّ با آل محمّد است. نام مهدى بر سر زبانها افتد؛ مردم دلباخته او شوند؛ و از کسى جز او سخن نگویند. محل ظهور: مکّه معظّمه. محل بیعت (تعهّد مردم در پیروى از امام): مسجدالحرام، میان رکن و مقام. نشانى: فرشتهاى از بالاى سر او فریاد میزند: این مهدى است، او را پیروى کنید. یادگار أنبیاء: انگشتر سلیمان در انگشت او، عصاى موسى در دستش، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد. یاران: سیصد و سیزده نفر (به عدد اصحاب بدر)، افرادى باشند که هسته مرکزى زمامدارى او را تشکیل دهند؛ و در حقیقت کارگردانان اصلى قیام مهدى(ع)، و کارگزاران درجه اوّل انقلاب جهانى اسلام خواهند بود که از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آیند. روش حکومتى: بر اساس قرآن و سیره پیامبر(ص) و امام امیرمؤمنان(ع). شعاع و دامنه حکومت: سراسر جهان را فرا گیرد؛ و زمین را از عدل و داد پر کند در حالى که از جور و ستم پر شده باشد. مرکز حکومت: مسجد کوفه، مرکز خلافت و حکومت جدّ بزرگوارش على(ع). چگونگى پیروزى بر دشمنان: همانند پیروزى جدّ عالى مقامش پیامبر اکرم(ص) بر کافران و مشرکان، خداوند او را با گروههاى منظّم هزار نفرى از فرشتگان یا سه هزار نفرى که از آسمان فرود آمدند یا پنج هزار نفرى که داراى نشان مخصوص بودند مدد داد؛ و نیز در جبهههاى جنگ یاریش کند، آنچنان که مؤمنان را در حال شکست در بدر و دیگر جبهه هاى فراوان و روز تاریخى حنین یارى و پیروز فرمود و در جنگ احزاب، رعب و وحشت در دل کفار و مشرکان فرو ریخت. مدت زمامدارى: روایات که اکثراً مربوط به اهل تسنّن است در این باره باختلاف سخن گفته، امّا به عقیده شیعه خدا آگاه است. وزیر و معاون: عیسى(ع) از آسمان فرود آید و به عنوان وزیر با حضرتش همکارى نماید. برکات حکومت و رهبرى او: درهاى خیر و برکت از آسمان به روى مردم گشوده شود؛ عمرها به درازا کشد؛ مردم همه در رفاه و بینیازى بسر برند؛ شهرها همه بر اثر آبادانى و سرسبزى به هم پیوسته گردند، آنچنان که مسافران را به برداشتن توشه نیازى نخواهد بود؛ و اگر زنى یا زنانى تنها از مشرق به مغرب روند کسى را با آنها کارى نباشد.
احادیث علایم ظهور
من در تمام قسمتهایی که مربوط به علایم ظهور است تنها احادیث را می آورم و خود چیزی نه اضافه و نه چیزی را حذف میکنم !!!
چرا که دارای علم تفسیر احادیث نیستم !!! اما در مواردی که منبع ، توضیح بیشتری برای درک بیشترداده است ؛ من هم آن را می آورم که باعث اشتباه نشود !!!
تمامی این مطالب از کتاب یوم الخلاص می باشد .
در اینجا نیز مطلبی را متذکر میشوم که منظور من را از اهل بدعت کامل متوجه شوید !!!
شیعه اهل سنّت است و سنی اهل بدعت !!! یا حق
امام باقر (ع) میفرماید :
« هر کس در بندگی و اطاعت خدا ، خود را به زحمت اندازد ، ولی امام و پیشوایی از سوی خدا نداشته باشد ، تلاشش بیهوده و خودش گمراه و سرگردان است و خداوند از عبادت او بیزار است . و اگر در این حالت بمیرد ، کافر و منافق از دنیا رفته است»
این دقیقاً در وصف اهل بدعت است که فکر میکنند که مهدی موعود هنوز متولد نشده است
کسانی که از راه نیاکان خود منحرف شده اند و به عقاید دینی خود پشت پا زده اند ، و بحث از مصلح غیبی را افسانه می انگارند مگر این همه نشانه را نمیبینند و باز هم از کفر روی برنمی گردانند !!!
حضرت مهدی درپاسخ یکی از سفیران خود که در مورد منکران آن حضرت پرسیده بود فرمودند :
« کسی که مرا انکار نماید ، از من نیست ، راه او راه فرزند حضرت نوع (ع) است »
هر چند که رسول خدا در مقام ترسیم کمی اهل حق در میان اهل باطل میفرماید :
« مثل آنها در میان امت من ، مثل یک تار موی سفید در بدن گاوی سیاه در یک شب یلدا است »
اعتراض کنندگان در مورد مهدی موعود ، هنگامی از ما راضی میشوند که ما وجود مقدّس آن حضرت را بدون اوصاف : « قرََشی » ، « هاشمی » ، « فاطمی » ، « علوی » و « حسینی » مطرح کنیم !!!
ولی چه کنیم که رسول خدا (ص) سخنی بدون تکیه بر منطق وحی نمی گوید ، و مهدی موعود را با این اوصاف معرفی کرده است که در روایات شیعه و سنی به تواتر آمده است :
« اگر از دنیا جز یک روز باقی نماند ، خداوند آن روز را به قدری طولانی میگرداند که در آن مردی را از اهل بیت من بر می انگیزاند که نام او همنام با من است ، زمین را پر از عدل و داد می کند ، آنچنانکه پر از ظلم و ستم شده است »
( ارشاد مفید ، ص۳۲۶ – مجمع البیان ، ج ٣ ، ص ۱۵۲ – البیان ، ص ۵۹ – کشف الغمّه)
روی همین بیان ، ظهور حضرت مهدی از نشانه های نبوت است . با توجه به این نکته هرگز نمیتوان شیعه را به جرم استقامت در عقیده و استواری در ایمان به ظهور حضرت مهدی سرزنش کرد ، بلکه باید این ثبات و پایداری را ستود چنانکه پیغمبر اکرم این پایداری را ستوده فرموده اند :
« ... آنها به سیاهی بر سفیدی ایمان آورده اند »
یعنی : به احادیث رسیده از معصومین که در کتابها تدوین شده و آنها راهی جز از طریق مرکب بر صفحۀ کاغذ ندارند ، ایمان آورده اند .
اینجاست که شیعیان باید با امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب (ع) هم صدا شده بگویند :
« هر صاحب مغز ، عاقل نیست ؛ هر صاحب گوش ، شنوا نیست ؛ و هر صاجب دیده ، بینا نیست »
( بشارة الاسلام ، ص ۶۰ )
اثبات شیعه
خداوند در آیه 67 سورۀ مایده میفرماید :
« ای رسول برسان آنچه را که نازل شده است بر تو از سوی خداوند ؛ و اگر انجام ندهی رسالت خود را کامل نکرده ای »
دقت کنید که : چه امر مهمی است که کامل کنندۀ رسالت رسول خدا (ص) است ؟
و همچنین رسول خدا (ص) در18 ذیحجه سال 10 هجری در منطقه غدیر خم ( مابین مکه و مدینه ) ابلاغ فرمودند :
هر کس من مولای او هستم ، پس علی مولا و امام اوست ، خداوندا دوست بدار هرکه علی را دوست دارد و دشمن بدار هر که را که علی دشمن میدارد ، یاری رسان هرکه را که علی را یاری میرساند و خوار گردان هرکه علی را خوار گرداند .
دقت کنید که : آیا رسالت رسول خدا (ص) با ابلاغ ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی (ع) کامل شده است ؟
و مجدداً خداوند در آیه 3 سوره مایده میفرماید :
« امروز ( یعنی روز18 ذیحجه سال 10 هجری در منطقه غدیر خم ) کامل کردم دین شما را و تکمیل کردم نعمتم را بر شما . راضی هستم که اسلام دین شما باشد »
اسلامی که علی (ع) ، ولی و امام آن باشد بعد از رسول خدا (ص) .
علایم ظهور
عزیزان حتماً میدانند که علایم ظهور ٢ دسته اند :
١) علایم حتمی
٢) علایمی که شاید به وقوع نپیوندند !!!
به یک حدیث توجّه فرمایید :
در محضر امام باقر (ع) گفته شد : آیا در امور حتمیه نیز ممکن است برای خدا « بَدا » حاصل شود ؟