لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
روانشناسی یادگیری
روانشناسی یادگیری (Learning Psychology)هیلگاد روانشناس آمریکایی در یک تعریف جامع یادگیری را اینگونه تعریف میکند: " یادگیری یعنی؛ تغییر نسبتا پایدار در رفتار که بر اثر تجربه در تواناییهای بالقوه فرد بوجود میآید."
دیدکلی
تفاوت سطح انسان قرن 21 با اجداد غارنشین را چه چیزی پر میکند ؟
یادگیری در زندگی انسان چه نقشی دارد ؟
ایا یادگیری محدود به مدارس و آموزشگاهها است ؟
نقش یادگیری در همه صحنههای زندگی نمایان است. یادگیری تنها آموختن مهارتی خاص با مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی ، رشد شخصیتی ، تعامل اجتماعی انسان دخالت دارد. انسان یاد میگیرد که از چه چیزی بترسد، چه چیزی را دوست بدارد و کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد از همان لحظه تولد درگیر فرآیند یادگیری میشود و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او تفاوت انسانهای یک نسل از انسانهای نسل قبل از خودشان میشود.فرآیند یادگیری با توجه به اهمیتش همیشه مورد توجه بوده و در این مورد دانشمندان بسیاری اظهار نظر ، پژوهش و نظریه پردازی کرده و جواب بسیاری از سوالات را روشن کردهاند، بطوری که میتوان با صراحت و اطمینان در مورد اینکه "یادگیری چیست ؟ ، چگونه رخ میدهد و عوامل موثر کدام هستند ؟ " بحث کرد.
ویژگیهای یادگیری
تغییر در رفتار
یادگیری همره با "تغییر" است، به گونهای که بعد از کسب یادگیری موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت جدید تغییر مییابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده میشود.
پایداری نسبی
درست است که یادگیری همراه با تغییر است ولی هر تغییری یادگیری محسوب نمیشود، بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری (Permanency) دارند؛ و تغییراتی که پایداری نداشته باشند را نمیتوان به یادگیری نسبت داد (نظیر تغییرات ناشی از مصرف دارو یا مواد ، هیجانها ، خستگی و... که پس از رفع اثر دارو ، موضوع هیجان یا رفع خستگی و...تغییرات نیز ناپدید میشوند). فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است تغییرات حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع لازم به اجرا در میآورد.
تواناییهای بالقوه
یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد میکند، بدین معنی که " تغییرات پایدار در رفتار" نتیجه تغییر در "تواناییها" است، نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این تواناییها همیشه مورد استفاده قرار نمیگیرند بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود؛ از حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل (عمل) در میآیند. مثلا فردی که دوچرخه سواری را یادگرفته است، اگر موقعیت دوچرخه سواری برای او فراهم نباشد این توانایی بصورت بالقوه در فرد باقی میماند و هر وقت موقعیت و فرصت دوچرخه سواری فراهم شود (مثلا یک دوچرخه در اختیار او قرار گیرد) این توانایی از بالقوه به بالفعل (حالت عمل) در میآید. این بدان معنی است که یادگیری هیچ وقت از بین نمیرود.
تجربه
هر نوع تغییر در تواناییهای بالقوه زمانی یادگیری محسوب خواهد شد که بر اثر "تجربه" (Experience) باشند، یعنی"محرکها" (عوامل) بیرونی و درونی بر فرد (یاد گیرنده) تاثیر بگذارد (نظیر خواندن کتاب ، گوش دادن به یک سخنرانی ، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و ...) بدین ترتیب تغییرات پایداری که در توانایی افراد بوسیله عواملی به غیر از تجربه بدست میآید یادگیری محسوب نمیشود. تغییرات پایدار غیر تجربهای بیشتر عوامل رشدی را دربر میگیرند (نظیر عضلانی شدن ، دندان درآوردن ، تغییرات بلوغ ، پیر شدن و ...).
یادگیری یا وراثت
بحث در مورد نقش یادگیری و وراثت (Inheritance) به سه نظریه متفاوت که هر یک طرفداران خود را دارند؛ منتهی میشود. گروه اول از این دیدگاه دفاع میکنند که "این وراثت است که رفتار و اعمال ما را شکل میدهد و یادگیری نقشی زیادی ندارد. گروه دوم به نقش مطلق یادگیری تاکید و وراثت را رد میکنند. اما در دهههای اخیر نظریه سومی نیز مطرح گردید که در آن بر نقش "تعاملی وراثت و یادگیری" تاکید شده است. هم از لحاظ نظری و هم از دیدگاه تحقیقی نظریه سوم بهترین دیدگاه و راهکار را دارد. از دیدگاه این گروه هیچ کدام مطلق نیستند، بلکه آنها کامل کننده یکدیگر هستند. "انسان موجودی یادگیرنده است اما انسان چیزی را یاد نمیگیرد، مگر آنکه قبلا در ساخت ژنتیکیاش ، تواناییها و برنامه ریزیهایی وجود ندارند که مستقل از توارث باشد و هیچ رفتاری وجود ندارد که تحت تاثیر یادگیری قرار نگیرد مثلا کودکان بعد از سن معینی شروع به "خزیدند ، ایستادن و راه رفتن" میکنند (نقش وراثت) با این حال در ابتدا نواقص و مشکلات زیادی دارند که با گذشت زمان و در اثر تجاربی که بدست میآورند، آنها را اصلاح میکنند (نقش یادگیری).
نظریههای یادگیری
نقش چند رسانه ایها در یادگیری مشارکتی
چکیده
یکی از روشهای فعالی که امروزه توجه متخصصان را به خود جلب کرده استفاده ازچند رسانه ایها در آموزش ویادگیری دانش آموزان است. هدف ما در این مقاله این است که تأثیر چند رسانه ایها را بر یادگیری دانش آموزان مورد بررسی قرار دهیم. دانش آموزان به کارکردن با کامپیوتر علاقه دارند.تدریس با استفاده از تکنولوژی کامپیوتر(چند رسانه ای ها،شبکه اینترنت،اینترانت،کنفرانسهای تصویری و...)،دگرگونی های فراوانی را در یادگیری وتدریس موجب شده است از جمله نقش معلم را ازارائه دهنده صرف محتوا به تسهیل کننده محتوا تغییر داده است.دانش آموزان را در فرایند یادگیری فعال ساخته وهمکاری ومشارکت را در بین دانش آموزان تقویت نموده است.دراین مقاله در خصوص دلایل استفاده از چند رسانه ای در آموزش به نتایج تحقیقاتی اشاره شده که نشان می دهند کلاسهایی که ازچندرسانه ایها درآموزش استفاده کرده اند یادگیری بیشتری نسبت به کلاسهای سنتی داشته اند.آموزش از طریق چند رسانه ای شور وهیجانی را در بین دانش آموزان به وجود می آورد وباعث می شوند تا دانش آموزان از یادگیری لذت ببرندزیرا در این صورت یادگیری در پاسخ به ارضای نیاز دانش آموزان برای یادگیری خواهد بود نه اجبار برای رشد دانش که با رنج وسختی همراه است به همین دلیل خود آنها در امر یادگیری فعال می باشند.همجنین با توجه به استفاده جمعی از چند رسانه ای ها آنان به مشارکت هر چه بیشتر در امر یادگیری تشویق می شوند، ودر این مشارکت دانش آموزان قوی دانش آموزان ضعیف را حمایت کرده در یادگیری آنان در گروه تلاش نموده تا آنان را به سطح گروه ودر نهایت به سطح کلاس برسانند.
واژگان کلیدی
رسانه،چند رسانه ای،یادگیری، یادگیری مشارکتی، دانش آموزان
مقدمه
قرن بیست ویکم دروازه ورود به عصر اطلاعات وجامعه اطلاعات محوراست مهمترین دست آوردهای فناوری اطلاعات در قرن بیستم وآغاز قرن بیست ویکم ایجاد وگسترش شبکه جهانی اینترنت بوده است.گسترش روز افزون این شبکه باعث شده تا بسیاری از مرزهای موجود در ارتباطات فی ما بین افراد وملل مختلف از بین برود.اینترنت یکی ازمنابع شگفت انگیزآگاهی و دانش است. با تغییرات اساسی که در اثر رشد و گسترش فناوریهای نوین ارتباطی در عرصه های مختلف زندگی انسانها رخ داده است، تعلیم و تربیت نیز از این قاعده ی تغییرات مستثنی نیست. در عصر ما دانش و فناوری با یکدیگر هم مسیر شده اند و نمی توان یکی از این دو را بدون دیگری به راحتی به دست آورد.فضای مجازی با منابع و امکانات شگفت و عظیمی که در زمینه علم و دانش در اختیار کاربرانش قرار می دهد و با ویژگیهایی چون بی زمانی و بی مکانی، تعاملی بودن و...، قابلیتهای زیادی در زمینه آموزش و تعلیم و تربیت در اختیار کاربران خود قرار می دهد.
یکی ازعناصر مهم در فرآیندهای ازتباطی عنصررسانه می باشدکه به کمک آن پیام بین فرستنده وگیرنده مبادله می شودودرفعالیتهای آموزشی می تواند نقش مهمی در دستیابی مؤثر به اهداف مورد نظر داشته باشد.رسانه هاحس های بیشتری ازشاگردان را به کار می گیرند ودر شرایط یاد گیری تنوع ایجادمی کنند. که این امر سبب تثبیت یادگیری وحفظ وبقای آموخته ها به مدت طولانی می شود.با کمک گرفتن از رسانه های آموزشی مناسب،در بسیاری از موارد مفاهیم دشوار وپیچیده را آسانتر وسریع تر به شاگردان می توان آموخت. (امیر تیموری،1377).
دنیای امروز دنیای سرعت وتغییر است.افرادی در این میدان پیروز هستند که با سرعتی متناسب با تغییرات،تغییر کنند در این میدان تکنولوژی آموزشی نقش مهمی را در پیشرفت کشورها در ابعاد مختلف اقتصادی،اجتماعی،سیاسی وفرهنگی ایفا می کنند.تا شکاف بین کشورهای مختلف که ناشی از شکاف علمی وتکنولوژی میان این کشورها است را پر کنند.به یقین تکنولوزی تأثیر عظیمی در ارتقاء آموزش،به ویژه از نظر تعلیم وتربیت داشته است از طرفی تکنولوژی آموزشی به عنوان رشته ای نو بنیاد در تعلیم وتربیت،رهنمودهای ارزشمندی را در اختیار آموزشگران از جمله معلمان ودبیران مدارس قرار می دهد.(خدابنده لو،1385).
اولین روزنامه ها جزو اولین ابزار اطلاع رسانی بودند که تعداد زیادی از مردم را در بر می گرفت. ازمتن و تصویر برای جذاب تر کردن استفاده می شد ولی استفاده از روزنامه فقط محدود به افراد با سواد بود.اما اگر همین اطلاعات به صورت تصویری ارائه شود حتی افراد بی سواد هم قادر به استفاده از آن خواهند بود، کامپیوتر و تلویزیون به عنوان قویترین ابزار در قرن ۲۰ تبدیل شده اند که از صدا و تصویر استفاده می کنند و مردم می توانند به راحتی به همه وقایع دنیا دسترسی داشته باشند.در زمان قدیم مردم چنین ابزاری برای سرگرمی و ارتباط نداشتند. آنها تصاویر حیوانها و مراسم سنتی را روی دیوار غار می کشیدند. ارتباط توسط این تصاویر روی غار انجام می شد. وقتی زبان هنوز بوجود نیامده بود مردم توسط حرکت دست با هم ارتباط داشتند. متحرک سازان از این تصاویر روی غار ایده گرفتند آنها تصاویر را به صورت پشت سر هم کشیدند و تکنیکی ایجاد کردند که این تصاویر به صورت متحرک به نظر برسند. این تصاویر متحرک در ابتدا صامت بودند. بعدها این هنرمندان تکنیکی را ایجاد کردند که صدا هم به این تصاویر اضافه کنند. وقتی هنرمندان استفاده از کامپیوتر را شروع کردند این زمینه پیشرفت زیادی کرد.امروزه امواج چند رسانه ای ها به واسطه تصاویر ویدیویی دیجیتالی، کلیپ ها ی صوتی ،نرم افزار های چند رسانه ای آموزش اینترنت جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است اگر یک یا چند رسانه ای آموزشی تحت یکسری استانداردها و اصول علمی طراحی و تولید شود ، می تواند به عنوان یک ماده آموزشی تاثیر گذار، نیازهای فراگیران را بر طرف سازد(عوض زاده ، 1384).
تاریخچه چند رسانه ای
تاریخچه پیدایش و تحول تکنولوژی آموزشی را می توان از نظر زمانی به سه دوره مشخص تقسیم کرد: دور اول از اوایل قرن بیستم تا اواخر سالهای 1950 ، دوره دوم از اوایل 1960 اواخر 1980 و دوره سوم اوایل 1990 تا زمان حال (فردانش ، 1382).
در اوایل سالهای 1990 ، تولید چند رسانه ای به سرعت توسعه پیدا کرد. چند رسانه ای نگرش جدیدی را در استفاده از صدا فیلم و تصاویر دو و سه بعدی با کیفیت بالا به وجود آوردند. سالهای ابتدایی 1990 ، شروع عصر طلایی حاکمیت دیسک های فشرده (CD-ROM) بود دیسک های فشرده ، تحول عمیقی در روش های یادگیری ایجاد نمودند (نوروزی، 1386).به نظر رستگار پور از کاربردهای جدید بوجود آمده در اوایل دهه 1990،می توان به شبیه سازی ها،پایگاههای داده های آموزشی وانواع برنامه مبتنی بر «یادگیری به کمک رایانه»اشاره نمود که بر روی دیسکهای فشرده ارائه می شدند(نوروزی،1386).ورود فناوری اطلاعات وارتباطات به عرصه فعالیتهای بشری وگسترش روز افزون آن در قرن حاضر،ابزار بسیار کارآمدی در اختیار متخصصان ومتولیان تعلیم وتربیت به منظور تغییر وبهبود روشهای یاددهی-یادگیری،تعالی بخشی به اهداف تربیتی واصلاحات آموزشی قرار داده است.فناوری اطلاعات وارتباطات چهار چوب ویا ساختاری را بوجود می آورد که از این طریق کیفیت آموزش وپرورش ارتقاءیافته،دانش آموزان ومعلمان می توانند با استفاده از این فناوری به منابع یادگیری وسیعی دست یابند،انگیزه یادگیری خود را افزایش دهند وشکل های مختلف یادگیری را مورد استفاده قرار دهند(رحمانی،ودیگران،1385).
در حالی که پیدایش رسانه به تاریخ پیدایش نوع بشر برمی گردد، اما از زمان به کارگیری مفهوم چندرسانه ای، تولید و استفاده ی همزمان از دو یا چند رسانه ی مختلف، بیش از یک یا دو نسل نمی- گذرد.
مفهوم چندرسانه ای یا «مولتی مدیا» حدود یک نسل پیش با اشکالی ساده پا به عرصه ی ظهور گذاشت. ابتدا دانش آموزان، تصاویری را توسط یک پروژکتور اسلاید یا فیلم استریپ بر پرده ی مقابل می دیدند و همزمان، گفتاری را که در توضیح آن تصاویر از ضبط صوت پخش می شد می شنیدند.
در بعضی از سیستم های متکامل تر، زمان توقف تصویر بر پرده و طول مدت گفتار به طور دستی یا اتوماتیک تنظیم می شد تا اینکه چندرسانه ای صوتی – تصویری گسترده تر شد.
در مراحل بعد چندرسانه ای یا « مولتی مدیا» به وجود آمد که در آن دانش آموز به صورت فردی یا دسته جمعی در برابر یک کامپیوتر می نشست و با محیط های اطلاعاتی که به صورت متنوع و در اشکال مختلف ارائه می شد، کار می کرد. این تکنولوژی با تکیه بر امکاناتی که در سیستم های «فرامتنی» و « فرارسانه ای» در اختیار کاربر قرار می دهد، امکان سرکشی و جست و جوی سریع از طریق تصویر، صدا و نمودارهای مختلف را برای کاربر فراهم می کند و در واقع دریچه ای را بر روی دنیای وسیع اطلاعات متنوع، می گشاید.
ضرورت تحقیق در رابطه با چند رسانه ای وتأثیر در میزان یادگیری مشارکتی بهره گیری از مزایای کامپیوتر در آموزش وآشنا نمودن دانش آموزان با فناوری اطلاعات وارتباطات ونزدیک تر نمودن سیستم آموزشی مدارس کشور به سیستم آموزشی مدارس کشورهای پیشرفته است به دلیل این که در بسیاری از کشورهای پیشرفته استفاده از کامپیوتر یکی از ارکان اساسی برنامه های آموزشی است.
مقاله حاضر از نوع مروری ،کتابخانه ای است روش مطالعه در آن از نوع توصیفی می باشد.یعنی جمع آوری مطالب از طریق مطالعه کتب مختلف،بررسی تحقیقات داخلی وخارجی ،بررسی پایان نامه ها،مجموعه مقالات وجستجو در اینترنت انجام شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
مقدمه
شبکه های عصبی چند لایه پیش خور1 به طور وسیعی د ر زمینه های متنوعی از قبیل طبقه بندی الگوها، پردازش تصاویر، تقریب توابع و ... مورد استفاده قرار گرفته است.
الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا2، یکی از رایج ترین الگوریتم ها جهت آموزش شبکه های عصبی چند لایه پیش خور می باشد. این الگوریتم، تقریبی از الگوریتم بیشترین تنزل3 می باشد و در چارچوب یادگیری عملکردی 4 قرار می گیرد.
عمومیت یافتن الگوریتمBP ، بخاطر سادگی و کاربردهای موفقیت آمیزش در حل مسائل فنی- مهندسی می باشد.
علیرغم، موفقیت های کلی الگوریتم BP در یادگیری شبکه های عصبی چند لایه پیش خور هنوز، چندین مشکل اصلی وجود دارد:
- الگوریتم پس انتشار خطا، ممکن است به نقاط مینیمم محلی در فضای پارامتر، همگرا شود. بنابراین زمانی که الگوریتم BP همگرا می شود، نمی توان مطمئن شد که به یک جواب بهینه رسیده باشیم.
- سرعت همگرایی الگوریتم BP، خیلی آهسته است.
از این گذشته، همگرایی الگوریتم BP، به انتخاب مقادیر اولیه وزنهای شبکه، بردارهای بایاس و پارامترها موجود در الگوریتم، مانند نرخ یادگیری، وابسته است.
در این گزارش، با هدف بهبود الگوریتم BP، تکنیک های مختلفی ارائه شده است. نتایج شبیه سازیهای انجام شده نیز نشان می دهد، الگوریتم های پیشنهادی نسبت به الگوریتم استاندارد BP، از سرعت همگرایی بالاتری برخوردار هستند.
خلاصه ای از الگوریتم BP
از قانون یادگیری پس انتشار خطا (BP)، برای آموزش شبکه های عصبی چند لایه پیش خور که عموماً شبکه های چند لایه پرسپترون 5 (MLP) هم نامیده می شود، استفاده می شود، استفاده می کنند. به عبارتی توپولوژی شبکه های MLP، با قانون یادگیری پس انتشار خطا تکمیل می شود. این قانون تقریبی از الگوریتم بیشترین نزول (S.D) است و در چارچوب یادگیری عملکردی قرار می گیرد.
بطور خلاصه، فرایند پس انتشار خطا از دو مسیر اصلی تشکیل می شود. مسیر رفت6 و مسیر برگشت 7 .
در مسیر رفت، یک الگوی آموزشی به شبکه اعمال می شود و تأثیرات آن از طریق لایه های میانی به لایه خروجی انتشار می یابد تا اینکه
_________________________________
1. Multi-Layer Feedforward Neural Networks
2. Back-Propagation Algorithm
3. Steepest Descent (S.D)
4. Performance Learning
5. Multi Layer Perceptron
6. Forward Path
7. Backward Path
نهایتاً خروجی واقعی شبکه MLP، به دست می آید. در این مسیر، پارامترهای شبکه (ماتریس های وزن و بردارهای بایاس)، ثابت و بدون تغییر در نظر گرفته می شوند.
در مسیر برگشت، برعکس مسیر رفت، پارامترهای شبکه MLP تغییر و تنظیم می گردند. این تنظیمات بر اساس قانون یادگیری اصلاح خطا1 انجام می گیرد. سیگنال خطا، رد لایه خروجی شبکه تشکیل می گردد. بردار خطا برابر با اختلاف بین پاسخ مطلوب و پاسخ واقعی شبکه می باشد. مقدار خطا، پس از محاسبه، در مسیر برگشت از لایه خروجی و از طریق لایه های شبکه به سمت پاسخ مطلوب حرکت کند.
در شبکه های MLP، هر نرون دارای یک تابع تحریک غیر خطی است که از ویژگی مشتق پذیری برخوردار است. در این حالت، ارتباط بین پارامترهای شبکه و سیگنال خطا، کاملاً پیچیده و و غیر خطی می باشد، بنابراین مشتقات جزئی نسبت به پارامترهای شبکه به راحتی قابل محاسبه نیستند. جهت محاسبه مشتقات از قانون زنجیره ای2 معمول در جبر استفاده می شود.
فرمول بندی الگوریتم BP
الگوریتم یادگیری BP، بر اساس الگوریتم تقریبی SD است. تنظیم پارامترهای شبکه، مطابق با سیگنالهای خطا که بر اساس ارائه هر الگو به شبکه محاسبه می شود، صورت می گیرد.
الگوریتم بیشترین تنزل با معادلات زیر توصیف می شود:
(1)
(2)
به طوری WLji و bLj، پارامترهای نرون j ام در لایه iام است. α، نرخ یادگیری2 و F، میانگین مربعات خطا می باشد.
(3)
(4)
(5)
به طوریکه SLj(k)، حساسیت رفتار شبکه در لایه L ام است.
_________________________________
1. Error-Correctting Learning Rule
2. Chain Rule
3. Learning Rate
معایب الگوریتم استاندارد پس انتشار خطا1 (SBP)
الگوریتم BP، با فراهم آوردن روشی از نظر محاسباتی کارا، رنسانسی در شبکه های عصبی ایجاد نموده زیرا شبکه های MLP، با قانون یادگیری BP، بیشترین کاربرد را در حل مسائل فنی- مهندسی دارند.
با وجود، موفقیت های کلی این الگوریتم در یادگیری شبکه های عصبی چند لایه پیش خود، هنوز مشکلات اساسی نیز وجود دارد:
- اولاً سرعت همگرایی الگوریتم BP آهسته است.
همانطور که می دانیم، تغییرات ایجاد شده در پارامترهای شبکه (ماتریس های وزن و بردارهای بایاس)، پس از هر مرحله تکرار الگوریتم BP، به اندازه ، است، به طوریکه F، شاخص اجرایی، x پارامترهای شبکه و α، طول قدم یادگیری است.
از این، هر قدر طول قدم یادگیری، α، کوچکتر انتخاب گردد، تغییرات ایجاد شده در پارامترهای شبکه، پس از هر مرحله تکرار الگوریتم BP، کوچکتر خواهد بود، که این خود منجر به هموار گشتن مسیر حرت پارامترها به سمت مقادیر بهینه در فضای پارامترها می گردد. این مسئله موجب کندتر گشتن الگوریتم BP می گردد. بر عکس با افزایش طول قدم α، اگرچه نرخ یادگیری و سرعت یادگیری الگوریتم BP افزایش می یابد، لیکن تغییرات فاحشی در پارامترهای شکه از هر تکراربه تکرار بعد ایجاد می گردد، که گاهی اوقات موجب ناپایداری و نوسانی شدن شبکه می شود که به اصطلاح می گویند پارامترهای شبکه واگرا شده اند:
در شکل زیر، منحنی یادگیری شبکه برای جدا سازیالگوها در مسأله XOR، به ازای مقادیر مختلف نرخ یادگیری، نشان داده شده است. به ازای مقادیر کوچک، α، شبکه کند اما هموار، یاد نمی گیرد الگوهای XOR را از هم جدا نماید، ددر صورتی که به ازای 9/0= α شبکه واگرا می شود.
_________________________________
1. Standard Back-Propagation Algorithm
شکل (1). منحنی یادگیری شبکه برای نرخ های یادگیری مختلف در مسأله XOR
- ثانیاً احتمالاً به دام افتادن شبکه در نقاط مینیمم محلی وجود دارد.
در شبکه های MLP، میانگین مجوز خطا، در حالت کلی خیلی پیچیده است و از تعداد زیادی نقطه اکسترمم در فضای پارامترهای شبکه برخوردار می باشد. بنابراین الگوریتم پس انتشار خطا با شروع از روی یک سری شرایط اولیه پارامترهای شبکه، به نقطه مینیمم سراسری و با شروع از یک مجموعه شرایط اولیه دیگر به تقاط مینیمم محلی در فضای پارامترها همگرا می گردد، بنابراین زمانی که الگوریتم BP همگرا می شود، نمی توان مطمئن شد که به یک جواب بهینه رسیده باشیم.
- ثالثاً: همگرایی الگوریتم BP، به یقین مقادیر اولیه پارامترهای شبکه عصبی MLP وابسته است، بطوری که یک انتخاب خوب می تواند کمک بزرگی در همگرایی سریعتر الگوریتم BP فراهم آورد. برعکس انتخاب اولیه نادرست پارامترهای شبکه MLP، منجر به گیر افتادن شبکه در نقاط مینیمم محلی در فضای برداری پارامترهای شبکه می گردد که این خود منجر به این می شود که شبکه خیلی زودتر از معمول به موضعی بیفتد که منحنی یادگیری شبکه برای تعداد بزرگی از دفعات تکرار، تغییر نکند.
به عنوان مثال، فرض می کنیم مقدار اولیه پارامترهای شبکه خیلی بزرگ باشند، در حالی که می دانیم توابع تبدیل نرونها مخصوصاً در لایه های میانی از نوع زیگموئید هستند. در این حالت برای نرون i ام، اندازه ورودی تابع تبدیل (ni) خیلی بزرگ می باشد و خروجی نرون (ai) به مقدار 1± میل می کند. لذا مشتق بردار خروجی شبکه، a ، خیلی کوچک می باشد. فرض کنیم که باید مقدار واقعی ai، 1 باشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بحث :
سه رویکرد مختلف در یادگیری انفرادی :
در این فصل ، سه نوع سیستم ، به ویژه روش های تدریس انفرادی موجود در آنها را بحث و بررسی خواهیم کرد . با وجود این باید تاکید کرد که سیستم طبقه بندی که در زیر انجام گرفته صرفا به منظور راحتی مطالعه است .
سیستم های موسسه مدار :
در اغلب مدارس ، دانشگاهها و موسسات آموزشی ، بعضی از فعالیت های مربوط به انفرادی سازی یادگیری را در داخل یک سیستم کلی معلم / موسسه مدار می توان انجام داد . میزان انفرادی سازی در سیستم دوره های آموزشی سنتی ( که از یادگیری انفرادی به منظور فعالیت های ترمیمی و حمایتی خبری نیست یا بسیار محدود است ) با دوره های آموزشی کاملا انعطاف پذیر ( که کاملا فراگیر مدار است ) به طور قابل ملاحظه ای فرق می کند .
ساده ترین و معمول ترین روش برای فراگیران چه در خانه ، چه در کلاس و چه در کتابخانه (( مطالعه به روش سازمان نیافته )) است . این مطالعه ممکن است به طور فعال به وسیله معلمان تشویق شود یا بر حسب نظر و انگیزه خود یادگیرنده انجام پذیرد لکن در هر دو مورد ، شیوه کار به صورت خود آهنگ و نسبتا انعطاف پذیر است . مطالعه سازمان نیافته ممکن است برای مطالعه (( سراسری )) یک موضوع و برای گسترش دید فراگیر خیلی مفید باشد ، با وجود این ، این روش ممکن است بر حسب زمان ، کوشش و نتایج ، مقرون به صرفه و مناسب نباشد ، مگر اینکه فراگیر اهداف را دقیقا در ذهن خود معین سازد .
به این لحاظ ، (( مطالعه هدایت شده )) امتیاز جداگانه ویژه ای دارد . زیرا که در این روش توجه فراگیران دقیقا بر جنبه هایی از موضوع متمرکز می شود که مرتبط و مهم در نظر گرفته شده است . (( مطالعه هدایت شده )) به نوبه خود ممکن است به عنوان یک روش تدریس اولیه یا با عنوان وسیله ای به منظور حمایت از روش های توضیحی سنتی مورد استفاده قرار گیرد و همچنین ممکن است به عنوان شالوده اساسی برای مباحث کلی کلاس و کارهای عملی آینده یا برای بعضی از جلسات (( حل مسئله )) به کار گرفته شود .
با استفاده از امکانات موجود در کتابخانه یا مرکز منابع موسسه ، فعالیتهای منسجم و زیادی جهت تهیه مواد یادگیری انفرادی (( جبرانی یا حمایتی )) می تواند انجام پذیرد . به عنوان مثال از این طریق ، فراگیرانی که در ادراک موضوعات درسی تدریس شده به روش های سنتی در کلاس با مشکل مواجه هستند می توانند به یکسری از بسته های یادگیری سازمان یافته راهنمایی شوند . در این بسته ها یک موضوع به شیوه های مختلف غیر از شیوه معلم ، طراحی شده و این امکان را برای فراگیران فراهم می آورند تا مشکلاتشان را به روش مناسب حل نمایند . بسته های آموزشی ممکن است درقالب متن کتابی ، دیداری – شنیداری یا حتی رایانه ای باشند. اما در هر شکل آنها همواره به منظور تکمیل و حمایت از روش های تدریس سنتی مورد استفاده قرار می گیرند نه جانشین آنها . دیگر فراگیران نیز ، به غیر از آنهایی که واقعا مشکل دارند ، می توانند به صورت اختیاری از این بسته ها استفاده کنند. در واقع تحقیقات مربوط به استفاده فراگیران از رویکرد جبرانی حمایتی در یادگیری انفرادی نشان می دهد که فراگیرانی که از توانایی متوسط برخوردارند بیشتر از فراگیران ضعیف ، که مواد اساسا برای آنها طراحی شده ، از مواد یادگیری استفاده می کنند .
محاسن و امتیازات اصلی یک چنین سیستمی این است که فراگیران در روش های بدیلی به موضوعات درسی که تدریس می شود دسترسی پیدا می کند و فراگیران ضعیف از یک پشتیبانی ویژه به عنوان یک روش یادگیری ایده آل و مطلوب برخوردار می شوند .
عیب این سیستم این است که بسته های یادگیری مناسب قابل دسترس ، که تمام جنبه های دوره آموزشی را تحت پوشش قرار دهد ، خیلی نادر است . جدی ترین مشکل سیستم این است که فراگیرانی که با استفاده از بسته های یادگیری انفرادی می توانند استفاده بیشتری ببرند عملا تعدادشان خیلی کمتر است ، یعنی آنهایی که از کلاسهای جمعی استفاده می کنند تعداد قابل ملاحظه ای را شامل می شوند ، دیگر محدودیت سازماندهی در جهت یادگیری انفرادی ، سازگار نمودن آن با چهار دیواری کلاس های سنتی در موسسه است . چنین (( فعالیت های کلاسی انفرادی )) در مدارس عمل می کنند . در این کلاس ها ، اساسا معلمانی اداره کننده منابع و فرصتهای یادگیری فراگیران هستند که دانش آنان ممکن است در سطوح مختلفی باشد . مواد یادگیری مورد استفاده در انواع و شکل های مختلف وجود دارد اما به عنوان یک قاعده کلی ، این مواد کاملا محتوا – مدار و سازمان یافته هستند .
یک روش فراگیر مدار بسیار متداول که در تمام سطوح تعلیم و تربیت از مدارس ابتدایی گرفته تا آموزش عالی قابلیت کاربرد را دارند (( پروژه ها )) می باشند که نسبتا طولانی می باشند و از یک بعداز ظهر تا سه یا چهار سال می تواند ادامه داشته باشد و فراگیران هم به صورت مستقل و هم در داخل یک گروه کوچک می توانند فعالیت کنند . این پروژه ها شامل تحقیقاتی هستند که به وسیله خود فراگیران انجام می گیرد . در اینجا موضوع تحقیق هم به وسیله شخص فراگیر و هم از طریق مشورت با معلم یا سرپرست انتخاب می شود . در سرتاسر پروژه نقش کارکنان دست اندر کار تدریس نقش مشاوره ای است تا معلمی و تعلیمی ، در این نقش فراگیران مسئولیت بیشتری در تصمیم گیری دارند و می توانند تاثیر زیادی در پیشرفت شان داشته باشند .
پروژه ، روش یادگیری فعالی است که فراگیران در آن فرصت می یابند از قوه ابتکار خود کمال استفاده را بکنند و کاربردهای عملی یک موضوع را مشاهده نمایند ، محدودیت های حوزه موضوعی را پیدا کنند ، حوزه مطالعه خاص را به طور دقیق و عمیق بررسی نمایند و مسئول سازماندهی فعالیت های خود باشند . نقص این روش مشکل بودن ارزیابی مناسب از فعالیت های فراگیر است . این کار اغلب از طریق رتبه بندی و نمره دادن به برون دادهای ( محصولات ) پروژه ( یعنی گزارش ، مقاله ، برنامه ریزی رایانه ای ، مدل و غیره ) انجام می پذیرد . اما این نمره نمی تواند دقیقا فعالیت های انجام یافته را منعکس کند . زیرا که کیفیت فعالیت و نحوه انجام کار و برنامه ریزی واقعی نسبت به محصولات نهایی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و از مهم ترین بازده های آموزشی به حساب می آیند .
روش های مطالعه انفرادی هدایت شده مستلزم مطالعه دانش آموز در خارج از کلاس ( به عنوان مثال مطالعه در کتابخانه ، در مرکز منابع موسسه یا در خانه ) با استفاده از یک رشته مواد یادگیری از قبل آماده شده دقیق ( متون کتابی ، مواد دیداری – شنیداری ) برای نیل به اهداف بیان شده می باشد. معمولا یک (( راهنمای مطالعه )) سازمان یافته در اختیار فراگیران قرار می گیرد که این راهنمای مطالعه آنها را به طرف مواد یادگیری مناسب راهنمایی می کند و تکالیف و دیگر تمرینات لازم را برای آنها فراهم می آورد .
استفاده از (( مطالعه انفرادی هدایت شده )) در قسمت هایی از بعضی دوره ها ، دست اندر کاران تدریس را قادر می سازد تا به روش های مختلف از جدول زمان بندی شده خود استفاده کنند و به جای اینکه جلسات کلا به انتقال اطلاعات اختصاص یابد ، که در اغلب دوره ها ی سنتی چنین است از وقت کلاس به منظور حل مشکلات انفرادی فراگیران و تدارک فعالیت های ترمیمی ( جبرانی ) مناسب می توانند استفاده کنند .
در بعضی از دوره های موسسه مدار ، روش های یادگیری خود – آموز تقریبا جایگزین رویکرد های سنتی شده اند ، این نوع طرح های یادگیری اصطلاحا (( سیستم های آموزشی شخصی )) نامیده می شود .
سیستم های یادگیری انعطاف پذیر
دو حوزه مهمی که اخیرا دوره های فراگیر مدار انعطاف پذیر در مقیاس بسیار وسیع در آن زمینه گسترش یافته ، عبارت از(( آموزش جامعه بزرگسالان )) و (( تعلیم و تربیت و کارآموزی )) می باشند . در هر دو بخش سیستم های محلی انعطاف پذیر یا یادگیری باز به منظور سازگاری نیاز های ویژه و موقعیت های خاص فراگیرانی که از لحاظ حضور در مدرسه معین مشکل دارند ، مورد استفاده قرار می گیرد . در اغلب موارد ، این فراگیران به دلایلی چون دوری راه ، سیاست و نگرش های کارفرما ، سن و تعهدات خانوادگی نمی توانند یا نمی خواهند در دوره های موسسه مدار به صورت رسمی و بر اساس جدول زمانی خاص حضور یابند .
این برنامه اهداف زیر را دنبال می کند :
ایجاد فرصت های آموزشی و کار آموزی برای بزرگسالان .
تامین و تدارک امکانات و تجهیزات برای به روز کردن تکنسین ها و مدیران.
کمک به کار فرما و کارکنان جهت مقابله با مشکلات و چالش های تکنولوژی جدید .
استفاده از تکنولوژی جدید در تعلیم و تربیت و کار آموزی جهت ارائه مهارت های جدید مورد نیاز به افراد.
یک نمونه معروف از سیستم فراگیر مدار محلی (( مطالعه شناور )) است ، که تمام منابع ، از دوره مکاتبه معمولی تا حمایت ها و کمک های کالج محلی در اختیار فراگیر قرار می گیرد . هدف (( مطالعه شناور )) این است که به افرادی که به علت سبک زندگی نمی توانند خودشان را با محدودیت ها و موانع سفت و سخت دوره های عادی آموزشی بزرگسالان وفق دهند ، سرویس بدهد. در دوره های مطالعه شناور فراگیران مجبور نیستند به صورت منظم در موسسه حضور یابند یا خودشان را با سال ها یا ترم های تحصیلی معمولی وفق دهند ، بلکه آنان می توانند دامنه وسیعی از مواد یادگیری انفرادی را مورد استفاده قرار دهند و از راهنمایی های تحصیلی و آموزشی به هر میزان که لازم باشد برخوردار شوند. در این دوره ها دامنه وسیعی از منابع به منظور انجام مکاتبات و حمایت های آموزشی در موسسه فراهم می آید ، که معمولا شامل کتابخانه ، مواد چند رسانه ای ، مرکز خود – آموزی یا آزمایشگاه زبان با امکانات مورد نیاز ، کمک های مشاوره راهنمایی و شغلی سایر امکانات و وسایل اجرایی هستند .
در نهایت استفاده از مطالعه شناور به موسسات امکان می دهد دوره هایی را که فراگیران به آنها نیاز دارند برگزار کنند دوره های مربوط به فراگیران باید کاملا متناسب با موقعیت ها و شرایط آنها باشند تا فراگیران بتوانند به طور موثر یاد بگیرند . (( مطالعه شناور )) جهت بر آوردن نیاز ها و تقاضاهای رایج و آموزش مداوم روش کاملا مثمر ثمری است . ساماندهی و اجرای دوره های (( مطالعه شناور )) روش آسانی نیست و گذشته از احتیاج به مقدار قابل ملاحظه ای خود انگیزشی از طرف فراگیران به کوشش های وسیعی ، هم از طرف دست اندر کاران تدریس و هم از طرف دست اندر کاران اجرایی و مدیریتی ، نیاز دارد .
دیگر نمونه های روش های محلی انعطاف پذیر ، شامل (( یادگیری از طریق قرار قبلی )) و (( سیستم های دسترسی باز )) می باشند . در یادگیری از طریق قرار قبلی فراگیران اجتماع محلی یک دوره آموزشی را با همکاری موسسه تعیین می کنند و در یک زمان مناسب با قرار قبلی در آن موسسه حضور پیدا می کنند.
معمولا یک رشته مواد یادگیری انفرادی ( متون کتابی ، مواد دیداری و شنیداری و مواد رایانه ای ) برای فراگیران در کتابخانه یا مرکز منابع یادگیری فراهم می آید . در بعضی موارد فراگیران از کمک ها و حمایت های معلمان نیز برخوردار می شوند . (( روش های دسترسی باز )) کمتر حالت رسمی و قانونی دارند به طوری که فراگیران می توانند در هر زمان به موسسه دسترسی داشته با شند . هر دو روش در تعلیم و تربیت مفید و سودمند تشخیص داده شده است .
سیستم های یادگیری از راه دور
در سیستم های یادگیری از راه دور ، تقریبا یادگیری فراگیران خارج از موسسات اتفاق می افتد . در بعضی موارد ، فراگیران راه دور ممکن است در قسمت دیگر کره زمین باشند و فاصله زیادی با موسسه داشته باشند ، در نتیجه در این حالت فراگیر کاملا بر کیفیت مواد یادگیری موجود وابسته است . از این رو حمایت ها و راهنمایی های تحصیلی و باز خورد در تکالیف جزء لازم تقریبا هر طرح یادگیری از راه دور است .
اولین پیشرفت های یادگیری از راه دور در شکل (( دوره های مکاتبه ای )) بوده است که هنوز هم یادگیری از راه دور جایگاه خود را داراست . در این دوره ها مواد یادگیری کاملا به صورت متون کتابی هستند و واحد های درسی دوره به صورت سازمان یافته که فعالیت یادگیری را هدایت می کند به همراه تکالیف معین در اختیار فراگیران قرار می گیرد و آنان به طور مرتب از عملکرد خود باز خورد دریافت می کنند و قبل از اینکه به واحد های درسی بعدی راه یابند باید به استانداردها و معیارها ی معین رسیده باشند.
رسانه های مورد استفاده در یادگیری انفرادی
در مرحله رویکرد مربوط به یادگیری انفرادی که در بالا بحث آن گذشت ، مشاهده کردیم که مواد تدریس خود – آموز نقش اولیه و مهمی را در فرایند یادگیری دارند و معلم معمولا نقش مدیریتی و مشاوره ای دارد .
موادی که در یادگیری انفرادی مورد استفاده قرار می گیرند به عنوان وسیع (( متون کتابی )) (( مواد دیداری – شنیداری )) و (( مواد رایانه ای )) تقسیم میشود .
نقش اولیه و اصلی مواد تدریس در یادگیری انفرادی
متون کتابی
کتب درسی معمولا اغلب در موقعیت های خود – آموز مورد استفاده قرار می گیرد ، اگرچه به تنهایی نمی توانند فراگیران را به تسلط بر موضوعات مورد نظر قادر سازند . به این علت اغلب کتب درسی به طور ساده برای ارائه انتقال اطلاعات طراحی می شوند و هیچ گونه برنامه یادگیری سیستماتیک برای استفاده کنندگان فراهم نمی آورد . همچنین کمتر پیدا می شود که یک کتاب درسی به تنهایی بتواند تمام مواد و موضوعات را آن طوری که یک شخص می تواند تدریس کند پوشش دهد. با وجود این اثر بخشی کتب درسی به عنوان وسیله خود آموز می تواند با استفاده از یک راهنمای مطالعه ، که فرایند یادگیری فراگیران را از طریق هدایت آنها به فصول مناسب در کتب ویژه به صورت سیستماتیک سازمان می دهد و توضیحات و تکالیف تکمیلی را برای آنان فراهم می آورد ، افزایش یابد .
برخی از نقاط قوت روش مطالعه هدایت شده کتب درسی
در موضوعات مشترک رشته های معین ، مواد یادگیری دوره می تواند به طور کامل در کتب درسی پوشش داده شود که در این صورت یکی از ارزانترین و راحت ترین اشکال مواد خود آموز خواهد بود . چنانچه متون درسی مناسب در دسترس باشد و فعالیت ها دقیقا سازمانبندی شده ، مطالعه هدایت شده کتاب ها روش بسیار موثری برای تدریس حقایق اساسی ، اصول ، قوانین و غیره می توانند باشند و نیل به اهداف سطوح پایین حیطه شناختی را ممکن سازند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
اختلالات حرکتی در حوزه مشکلات ویژه یادگیری
**********************
در سالهای اخیر اهداف آموزشی در دو حیطه شناختی و عاطفی مورد توجه قرار گرفته و از آنها به عنوان راهنمای عملی در جهت رشد و تکامل هدف های متوالی و زنجیره ای استفاده گردیده است. اما در حیطه روانی- حرکتی طبقه بندی های عملی و کاربردی بسیار محدود بوده است.
فکر طبقه بندی اهداف تربیتی برای مطالعه آسانتر در سال 1948 توسط گروهی از متخصصان تعلیم و تربیت و سنجش در سه حیطه شناختی، عاطفی- روانی و حرکتی مطرح گردید.
کتاب اول این گروه توسط بلوم و همکاران در سال 1956 و کتاب دوم درسال 1964 توسط کرات هول و همکاران منتشر گردید. در حیطه روانی- حرکتی طبقه بندی های بسیاری ارائه گردیده است که می توان به کارهای راکسیدل (1950)، گیلفورد (1958)، سیمپسون(1966)، کیبلر و همکاران (1970) اشاره نمود. اما کارهای آنیتا.ج.هارو در این زمینه از معروفترین آنها است. این نظریه با استفاده از نظریات قبلی و شرایط رشدی تهیه گردیده است.
مطالعات بسیار حاکی از نقش حرکت وتربیت حرکتی بر جنبه های گوناگون اخلاقی، رشد اجتماعی، عزت نفس و رشد شناختی است (کاشف مجتهدی1372).
از سوی دیگر تحقیقات نشانگر ان است که کودکانی که از رشد حرکتی خوبی برخوردارند در یادگیری دریافت بیشتری دارند، لذا برنامه ریزی در جهت شکل دهی برنامه های حرکتی و ورزشی و آموزشی- حرکتی در سنین پیش دبستانی و دبستانی در جهت رشد همه جانبه و تعدیل رفتاری کودکان بسیار موثر است (فرخنده مفیدی1372).
قابل ذکر است که نقطه تمرکز تمرینات و آموزش ها بر سه سطح اولیه یعنی: حرکات انعکاسی، حرکات اساسی بنیادی و بالاخره، سطح سوم یعنی توانایی های ادراکی است که با توجه به شرایط خاص سنی مراجعین به مراکز مشکلات ویژه یادگیری در نظر گرفته می شود.
تنوع و گستردگی تمرینات و آموزش بسیار زیاد بوده و به توانائی ها و علائق و تجربیات فردی درمانگران وابسته است. اما آنچه مهم است وجود یک چهارچوب کلی در جهت تدوین و برنامه ریزی این آموزش ها است.
جدول شماره (2-2) طبقه بندی حیطه روانی- حرکتی: سطوح طبقه بندی و پاره سطحهای آن
پاره سطحها
سطوح
تعاریف
فعالیت رفتاری
10-1 قطعه ای
20-1 بین قطعه ای
30-1 فراقطعه ای
0-1 حرکات انعکاسی
رفتارهای غیرارادی که در پاسخ بعضی از محرکات به کار گرفته می شوند.
تاشدن، بازشدن، کشیدگی، سازگاری، حالات تن
10-2 جنبشی
20-2 غیرجنبشی
30-2 دستکاری
0-2 حرکات اساسی بنیادی
پیش نیاز: فعالیتهای سطح اول الگوهای حرکتی ذاتی که از ترکیب چند حرکت انعکاسی به وجود آمده و پایه اصلی حرکات مهارتی پیچیده را تشکیل می دهند.
10-2 راه رفتن- دویدن، پریدن، سربدن، لی لی کردن، غلت خوردن و بالا رفتن
20-2 فشار دادن، کشیدن، جنبیدن، خم شدن، کش آمدن، دولا شدن، پیچ و تاب خوردن
30-2 حمل کردن، دستکاری کردن، چسبیدن، با حرکات انگشت چنگ زدن
10-3 تمیز حس حرکتی
20-3 تمیز بصری
30-3 تمیز شنوایی
40-3 تمیز لمسی
50-3 تواناییهای هماهنگی
0-3 توانایی های ادراکی
پیش نیاز: فعالیتهای سطوح اول و دوم تعبیر محرکهایی که از حواس مختلف دریافت می شوند. این امکان را فراهم می سازند تا فرد خود را با محیط سازگار سازد.
بازده تواناییهای ادراکی در همة حرکات معنی دار قابل مشاهده می باشد.
مثالها: شنوایی- دنبال نمودن دستورات کلامی- بصری- تعقیب نمودن یک توپ متحرک
حس حرکتی- ایجاد سازگاری بدنی برای حفظ موازنه و تعادل
حس لمسی- تشخیص پارچه از طریق لمس کردن.
هماهنگی- طناب بازی، ضربه زدن به توپ و گرفتن اشیاء
10-4 قدرت تحمل بدن
20-4 نیرومندی
30-4 انعطاف پذیری
40-4 چابکی
0-4 تواناییهای جسمانی
خصوصیات عملی نیروی ارگانیک بدن که برای رشد و تکامل حرکات مهارتی پیشرفته لازم هستند.
همة فعالیتهایی که انجام آنها مسلتزم کوشش زیاد در زمانی طولانی است نظیر دوهای استقامت و شناهای طولانی. همه فعالیتهایی که به تمرین عضلانی نیاز دارند نظیر وزنه برداری و