لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
عنوان پروژه:
کار آفرینی
کارآفرین و کارآفرینی در یک نگاه
زندگی کارآفرین برای بسیاری یک رویای دور و دراز است . کارآفرین خود رئیس و مرئوس خود است. نیازی نیست به کسی جواب پس دهد یا هر روز سرکار حاضر شود، زیرا از خانهاش هم میتواند کنترل امور را در دست گیرد. او خودش قابلیت سودآفرینی و درآمدزایی کارش را تعیین میکند و تمام تصمیمگیریها را برعهده دارد. اما در کنار تمام این مزایا، سختی ها و مشکلاتی هم فرا راه کار آفرین قرار دارد که البته به نظر من بیشتر چالش هستند. نیاز به سخت کوشی بسیار، داشتن اراده مصمم، مورد انتقاد قرار گرفتن ایدههای کارآفرین از سوی دیگران و عدم اطمینان از بازدهی مطلوب همه عواملی هستند که کارآفرین را به چالش میطلبند. ازسوی دیگر به مخاطره انداختن سرمایهگذاری خود و دیگران و نیاز به صرف انرژی و وقت بسیار عوامل دیگری هستندکه نباید از آنها غفلت کرد.
کارآفرین خصوصیات روحی جالبی دارد. او به خودش اطمینان دارد و در قابلیتها و شایستگی هایش شک ندارد . گامهایش مصمم و خلاقیتش بسیار بالاست . کارآفرین ایدههای بیشماری در ذهن دارد و رمز موفقیت او در غینیت بخشیدن به این ایدهها و بارور ساختن آنهاست. او از خطر کردن نمیهراسد و آن را چالش میداند نه مانع یا معضل . کارآفرین نیروی محرکه و موتور توسعه اقتصادی جامعه است. در عصر دیجیتال و زمانی که فناوری جایگزین نیروی انسانی شده است، کارآفرین پا به عرصه اقتصاد میگذرد و برای اولین بار مردم را با مفهوم کارآفرین و کارآفرینی آشنا میکند. به طور قطع، کارآفرین در این راه سختیهای بسیاری را پشت سرمیگذارد ومتحمل رنجهای بسیار میشود. اما میکوشد تا با حل بخشی از معضل بیکاری به پویایی اقتصاد کمک کند . چاره چیست؟ محصول عصر فناوری این است که نیروی انسانی موقعیتهای کاری کمتری دارد. در این شرایط شرکتها و سازمانها کسی را به خدمت نمیگیرند. پس کارآفرین خودش وارد کار میشود و دست به کار آفرینی میزند . زندگی کارآفرینان موفق به طور کامل بازگوکننده فراز و نشیبها، دستاوردها و نقاط روشن زندگی این افراد است. بیل گیتس، مرد افسانهای امروز و جامباجویس از کارآفرینان موفقی هستند که به آمال و آرزوهای خویش جامه عمل پوشاندهاند. کارآفرینان موفق معتقدند تلاشهای کارآفرین در زمینههای بسیاری با شکست مواجه میشود تا عاقبت در یک زمینه به ثمر مینشیند. بیل گیتس، جامباجویس و موسسان تولیدی پوشاک FUBU کارآفرینان موفق و خوشاقبالی هستند که با اولین تلاش خود به موفقیت دست یافتهاند. موفقیت در این راه مستلزم داشتن مهارت، دانش، اشتیاق، آرزو و پشتکار است، زیرا در این تنازع فقط قویترها باقی میمانند . کارآفرین، خالق تحول و دگرگونی است، او بر آنچه ما «قاعده» یا «اصل ثابت» مینامیم تاثیر میگذارد و طرح دوبارهای به آن میزند . کارآفرین راه بسیاری پیموده است تا به خواستههایش دست یابد. کارآفرینان حقیقی «کارآفرینان زنجیرهای» هستند. این افراد عشق راستینی به کار خود دارند و کسب و کارهای متعددی ایجاد میکنند. کارآفرینان به آنچه برای بسیاری رویای دور و درازی بیش نیست تحقق میبخشند. آنها با به حرکت در آوردن چرخهای اقتصاد آن را پویاتر میکنند و جهان را با ایدهها و کارهای خود دستخوش تغییر میسازند. سرمایهگذاران، هنرمندان، متفکران و صاحبان مشاغل همگی مصادیقی از کارآفرینان هستند. کارآفرینان همواره مورد تحسین دیگران قرار دارند. قدرت متفاوت اندیشیدن، بهرهمندی از خلاقیت بالا، داشتن اشتیاق و آرزو ویژگیهایی هستند که کارآفرینان را از دیگران متمایز میسازند .
کار آفرین کیست ؟
کارآفرینی فرآیند یا مفهومی است که در طی آن فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید، با بسیج منابع به ایجاد کسب و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور رشد یابنده مبادرت میورزد . این امر توام با پذیرش خطرات است ولی اغلب منجر به معرفی محصول یا ارائه خدمت به جامعه میشود. بنابراین «کارآفرینان» عوامل تغییر هستند که گاهی موجب پیشرفتهای حیرتانگیز نیز شدهاند .
انگیزههای مختلفی در کارآفرین شدن مؤثر میباشند که از جمله آنها: نیاز به موفقیت، نیاز به کسب درآمد و ثروت، نیاز به داشتن شهرت، و مهمتر از همه نیازمندی به احساس مفید بودن و استقلال طلبی را میتوان نام برد .افراد از ویژگیهای شخصیتی خاص و گوناگونی برخوردار میباشند طبیعی است که برخی از ویژگیهای کارآفرینان متمایز و برجسته از سایر افراد است به طور مثال داشتن خلاقیت و نوآوری، دارا بودن قدرت تحمل ابهام، داشتن اعتماد بنفس و عزت نفس، آینده نگر و عمل گرا بودن، و فرصت شناس بودن. شیوه های پرورش این ویژگیها متفاوت است.مطالعه و بررسی در زمینه اقدامات بعمل آمده در مورد موضوع کارآفرینی در کشورهای مختلف بیانگر آن است که دانشگاهها در زمینه های آموزشی و پژوهشی پیشقدم بوده اند ولی فارغ التحصیلان بدون توجه و قصد بکارگیری آموخته ها و قدرت ابتکار خود در راستای شروع کار و ارائه محصول و خدمت در بازار کار، چندان موفق نبوده اند .برای ترویج روحیه کارآفرینی از طریق ایجاد و حمایت از خلاقیتها توسط اساتید محترم، چند راهکار می تواند مفید واقع گردد :* طرح سوالات و گاهی ایجاد محیط معما گونه در تدریس .* آموزش نحوه تفکر علمی و چگونگی آزمون فرضیه ها .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
اسپارتیم :
اسپارتیم (یا APM) (به صورت /?zespartelm یا a?spartelm تلفظ می شود) نام یک شیرین کننده مصنوعی، غیر ساکارید است. در اتحادیه اروپایی، تعدد عدد E (کد افزودنی) 951 E معروف است. اسپارتیم نمک میتل یک دی پپتید فنیل آلانین / اسید آسپارتیک است. از تأیید اولیه اش در سال 1974 موضوع بحث بوده است. ارزیابی ایمنی 2007 نشان داد که ارزش مدرک علمی موجود نشان می دهد که اسپارتیم در سطوح فعلی مصرف به عنوان یک شیرین کنندة غیرغذایی ایمن است.
بازاریابی :
این شیرین کننده تحت تعدادی از نام های تجاری از جمله ایکوال، نوتراسویت و کاندرل بازاریابی می شود و یک جزء تشکیل دهندة تقریباً 6000 غاذای مصرف کننده و نوشیدنی های فروخته شده در سرتاسر جهان از جمله (اما محدود به اینها نیست) سوداهای رژیمی و نوشابه های غیرالکلی دیگر، صبحانه های فوری، نعناع های بودار، غلات و آدامس بدون شکر، ترکیبات کاکائو، دسر یخ زده، دسر ژلاتین، آب میوه ها، ملین ها، مکمل های ویتامین های جویدنی، نوشیدنی های شیری، داروهای داروسازی و مکمل ها، ترکیبات شیر بستنی، شیرین کننده های روی میز، قهوه های فوری، ترکیبات رویه، خنک کننده های شراب و ماست می باشد. اسپارتیم به عنوان یک چاشنی روی میز در بعضی از کشورها آماده می شود. هر چند، اسپاریتم همیشه برای پختن مناسب نیست زیرا اغلب وقتی گرم می شود می شکند و بیشتر شیرینی اش را از دست می دهد. اسپاریتم یکی از جانشین های اصلی شکر توسط افراد دیابتی نیز می باشد.
چون ساکرالوز بر خلاف اسپارتیم بعد از گرم شدن شیرینی اش را حفظ می کند به عنوان یک جزء تشکیل دهنده عمومی تر شده است. این همراه با تفاوت ها در بازاریابی و تغییر سلیقه های مصرف کننده باعث شده است که اسپارتیم سهم بازار را به نفع ساکرالوز از دست بدهد.
ساختار شیمیایی :
اسپارتیم نمک متیل دی پپتید اسیدهای آمینه طبیعی، .L آسپارتیک اسید و –L فنیل آلانین است. تحت شرایط خیلی اسیدی یا قلیایی، اسپارتیم ممکن است با هیدرولیز متانول تولید کند. تحت شرایط سخت تر، پیوندهای پپتیدی نیز هیدرولیز می شوند و منجر به اسیدهای آمینة آزاد می شوند.
در بازارهای معین اسپارتیم با استفاده از یک تغییر تعدیل شدة .E کولی به طور ژنتیکی تولید می شود.
خواص و کاربرد :
اسپارتیم یک شیرین کنندة مصنوعی است. 200 بار شیرین تر از شکر در تراکم های معمولی بدون ارزش انرژی بالای شکر است. اگرچه اسپاریتم مانند پپتیدهای دیگر ارزش کالری 4 کیلو کالری (17 کیلوژول) بر گرم دارد، مقدار اسپارتیم مورد نیاز برای تولید یک مزة شیرین آنقدر کم است که سهم کالری آن اندک است و آن را یک شیرین کنندة عمومی برای کسانی می کند که سعی می کنند از کالری شکر دوری کنند. مزة اسپاریتم شبیه مزة شکر نیست : شیرینی اسپاریتم شروع آهسته تر و مدت طولانی تر از شیرینی شکر دارد. ترکیبات اسپاریتم با پتاسیم اسسولفام ـ معمولاً در اجزاء تشکیل دهنده به صورت K اسسولفام فهرست می شود ـ بیشتر مزه ای شبیه به شکر دارند و شیرین تر از جانشین مصرفی به تنهایی است.
مانند بسیاری از پپتیدهای دیگر، اسپاریتم ممکن است در اسیدهای آمینة تشکیل دهنده اش تحت شرایط دمای افزوده یا PH بالاتر هیدرولیز شود (بشکند). این کار اسپاریتم را به عنوان یک شیرین کنندة پختن نامطلوب می کند و مستعد کاهش در محصولات دارای PH بالا به صورت مورد نیاز برای عمر مفید طولانی می کند. ثبات اسپاریتم تحت گرمایش می تواند تا حدی با گذاشتن در چربی یا مالتودکسترین بهتر شود. وقتی در آب حل شود ثبات بستگی به PH دارد. در دمای اتاق در 403 PH پایدارترین است، جایی که نصف عمر آن تقریباً 300 روز است.
در PHV نصف عمر آن فقط چند روز است. بیشتر نوشابه های الکلی PH بین 3 و 5 دارند، جایی که اسپاریتم به طور معقولی پایدار است. در محصولاتی که ممکن است نیاز به عمر مفید طولانی تر داشته باشند، مثل شربت برای آشامیدنی های اصلی، اسپاریتم گاهی با شیرین کننده پایدارتر مثل ساکارین ترکیب می شود.
در محصولاتی مثل آشامیدنی های پودری، آمین در اسپاریتم می تواند یک واکنش میلارد با گروههای آلدئید حاضر در ترکیبات بوی خوش معین را تحمل کند. از اتلاف بعدی طعم و شیرینی می توان با محافظت از آلدئید به عنوان یک استال جلوگیری کرد.
بعضی ها ادعا می کنند که اسپاریتم احساس مزة عجیبی برای بعضی از مردم به جای می گذارد در حالی که بعضی ها آن را به عنوان بی مزه یا چیزی مثل احساس مزة آبکی توصیف می کنند.
کشف و تأیید :
اسپاریتم در سال 1965 توسط جیمز ام. اسکلاتر کشف شد شیمیدانی که برای شرکت جی. دی سیرل کار می کرد. اسکلاتر اسپاریتم را در مسیر تولید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
یک ذهن خلاق(نگاهی به ویژگیها و ضرورتهای تفکر خلاق)از دیدگاهی، تفکر، کارآمدترین و دم دست ترین ابزار حل مسئله است. اما همة مسائل از یک نوع نیستند، بنابراین روشهای تفکر هم منحصر به یک نوع خاص نیستند. ولی واقعیت این است که قسمت اعظم آنچه در رابطه با آموزش رسمی تفکر انجام میشود، بر مهارتهایی همچون تدریس تحلیلی تاکید میکند. این که چگونه فراگیران ادعاها را درک کنند، استدلالی منطقی به وجود آورند، پاسخها را بفهمند، راههای نادرست را حذف کرده و بر راههای صحیح تمرکز کنند. با این وجود، روش تفکری دیگری هم وجود دارد که به بررسی ایدهها میپردازد، احتمالات را به وجود میآورد، به دنبال پاسخهای متعدد و صحیحی میگردد و تنها به یک پاسخ درست اکتفا نمیکند. در هر صورت، هر دو روش تفکر برای موفقیت در زندگی روزمره، حیاتی هستند، اما نوع دوم بیشتر نادیده گرفته میشود؛ یعنی تفکر خلاق.خلاقیت یعنی چه؟خلاقیت توانایی ایجاد ایدههای تازه از طریق ترکیب، تغییر یا دوباره استفاده کردن از ایدههای موجود است. برخی ایدههای خلاق شگفتانگیز و هوشمندانه هستند، در شرایطی که برخی دیگر ساده، خوب و کاربردی بوده اما آنقدرها مورد توجه قرار نمیگیرند.در فعالیتی چون حل کردن مسئله، هر دو نوع تفکر برای ما مهم تلقی میشود. اول، باید مسئله را تحلیل کنیم؛ سپس باید راه حل های ممکن را به وجود آوریم، پس از آن باید بهترین راه حل را انتخاب کرده و آن را کامل نماییم، و سرانجام باید تاثیر راه حل را ارزیابی کنیم. این فرآیند یک تناوب را بین دو نوع تفکر نقدی و خلاق آشکار میکند. عملاً این دو نوع تفکر بیشتر مواقع با هم عمل میکنند اما به یکدیگر وابسته نیستند.باید بگوییم که هر کس دارای توانایی خلاق ذاتی است. برای مثال، خلاقیت کودکان را در نظر بگیرید. در سنین بزرگسالی اغلب خلاقیت توسط آموزش سرکوب شده، اما هنوز وجود دارد و میتوان آن را بیدار کرد. افراد خلاق به سختی و به طور مستمر کار می کنند تا به وسیله تغییرات تدریجی و پالایش کارهایشان، ایدهها و راهحلها را اصلاح کنند. روشهایی برای بهکارگیری تفکر خلاقبرای ایجاد نتایج خلاق روشهای بسیاری وجود دارد که در اینجا به چند روش اشاره میشود.تکامل تدریجی: این شیوه افزایش پیشرفت است. ایدههای تازهای که از دیگر ایدهها و راهحلهای تازهای که از راهحلهای قبلی مشتق میشوند، ایدههای تازهای به وجود میآورند که این ایده ها و راه حل های تاره، نسبت به دیگر راهحلها اندکی اصلاح شدهاند. بسیاری از موارد پیچیدهای که امروزه از آن استفاده میکنیم، در طی یک دوره طولانی و افزایش مستمر به وجود آمده است. بهتر کردن چیز از زاویه های مختلف تدریجاً آن را بسیار بهبود میبخشد-،حتی ممکن است با ماهیت اصلی خود کاملاً تفاوت پیدا کند. برای مثال به تاریخ اتومبیل یا هر محصول پیشرفت تکنولوژی نگاه کنید. با تولید هر محصول جدیدی اصلاحات به وجود آمدند. هر مدل جدیدی براساس مجموعه خلاقیتهای مدل قبلی ساخته میشود، تا این که در طول زمان، پیشرفت در اقتصاد و تداوم آسایش صورت میگیرد. دراین جا خلاقیت در پالایش، پیشرفت مرحله به مرحله نهفته است تا بوجود آوردن چیزی کاملاً جدید. شیوه تکامل خلاقیت همچنین تداعی کننده اصلی است که میگوید: هر مسئله ای که یکبار حل شده، برای بار دوم به شیوه ای بهتر قابل حل است.متفکران خلاق این ایده را قبول نمیکنند که هنگامی که یک مشکل حل شده است، فراموش میشود یا این که «اگر نشکسته، تعمیرش نکن». فلسفه یک متفکر خلاق این است که «هیچ چیز همانند یک تغییر جزئی تاثیر ندارد».تلفیق: با این روش، دو یا چند ایده موجود با یکدیگر ترکیب شده و یک ایده سوم را به وجود میآورد. ترکیب ایده یک مجله و یک نوار کاست میتواند منجر به ابدة تأسیس یک مجلة شنیداری شود. این مجله میتواند برای افراد ناشنوا و کسانی که فواصل دور شهری را هر روز طی میکنند، مورد استفاده قرارگیرد.تحول بنیادین: گاهی ایده جدید ایدهای کاملاً متفاوت و دارای تغییرات واضحی نسبت به ایده های پیشین است. در شرایطی که فلسفه پیشرفت تکاملی ممکن است یک استاد را به پرسیدن این سوال وا دارد که «چگونه میتوانم بهتر و بهتر درس بدهم؟»، اما پیشرفت تحولی این سوال را بیان میکند که «چرا درس بدهم، دانشجویان را به درس دادن به یکدیگر ترغیب میکنم، کار گروهی یا ارائه گزارش؟». برای مثال، تکنولوژی تکاملی در زمینه مبارزه با موریانههایی که وسایل خانه را میجوند گسترده شده و حشره کشها و گازهای بی خطرتر و مؤثرتر برای از بین بردن آنها به وجود آمده است. یک تغییر نسبتاً تحولی میگوید: گازها را به دلیل نیتروژن استفاده نکنید. یک ایده خلاق تحولی میپرسد،«در ابتدا چه تدابیری بیاندیشیم تا از خوردن وسایل توسط موریانه ها جلوگیری کنیم؟» این پرسش به ابداع راه حلی چون تولید یک خوراک مخصوص موریانه منتهی میشود.استفاده دوباره: یعنی به یک چیز قدیمی نگاهی نو داشته باشید. نامها را کنار بگذارید تعصب ها، انتظارات و پیشفرضها را دور بریزید و فکر کنید چگونه میتوان از چیزی دوباره استفاده کرد. یک شخص خلاق ممکن است به گورستان اتومبیلها برود و از موتور یک اتومبیل مدل T [اتومبیلهایی که کمپانی فورد بین سال های 1908 تا 1927 ساخته میشد.] یک اثر هنری خلق کند. آن را نقاشی کرده و در اتاق نشیمن قرار دهد. هدف، دیدن فراتر از همان ابزار قبلی و استفاده های سابق است تا بتوانیم ایده های تازه و راه حل های مناسب پیدا کنیم. برای مثال، یک گیره کاغذ میتواند به عنوان آچار و رنگ به عنوان چسب مورد استقاده قرار گیرد، و ...تغییر مسیر: بسیاری از پیشرفت ها زمانی اتفاق میافتد که توجه از یک زاویه مسئله به یک زاویه دیگر معطوف میشود که گاهی آن را بینش خلاق میخوانند. اداره راهنمایی رانندگی سعی میکند مانع اسکیت سواری کودکان درگودالها شود. اداره راهنمایی رانندگی حصاری به وجود آورد که کودکان دور شوند، اما چنین نشد. سپس یک نرده بزرگ تر گذاشتند که توسط کودکان سوراخ شد. یک حصار قویتر جایگزین آن کردند که آن هم شکسته شد. حصار بعدی یک حصار تهدید آمیز بود که نادیده گرفته شد. سر انجام شخصی تصمیم گرفت مسیر را تغییر دهد و پرسید، «مشکل در اینجا چیست؟» «کودکان می خواهند در گودال اسکیت سواری کنند».«چگونه می توان مانع اسکیت سواری آنها شد؟» راه حل ریختن بتن وسط گودال بود تاسطح صاف آن را از بین ببرد. این راه حل هوشمندانه مشکل را حل کرد.مثال فوق این حقیقت را در حل مسئله نشان میدهد که هدف حل مسئله است، نه اعمال یک راه حل خاص. وقتی یکی از راهحلها عمل نمیکند، به راه حل دیگری فکر کنید. هیچ تعهدی نسبت به یک راه خاص وجود ندارد. تنها هدف را مد نظر داشته باشید. پافشاری در یک راه گاهی خود مشکل است. زیرا کسانی که در یک راه پافشاری میکنند، بیش از حد به یک راه احساس تعهد کرده، کارشان عملی نخواهد شد، و نتیجه نمیگیرند.رویکردهای منفی که مانع از خلاقیت میشود1- وای نه، یک مشکل دیگر! اغلب، عکس العمل نسبت به مشکل یک مشکل تازه به وجود میآورد که از خود مشکل بزرگ تراست. در حالیکه هر مشکل میتواند یک فرصت تلقی گردد. بهترین راه این است که از مشکل استقبال کرده ، به دنبال آن باشند و با مشکل همچون یک مبارزه طلبی و فرصتی برای اصلاح امور استفاده کنند. هر چه قدر ما سخت تر به مشکل نگاه کنیم ، مشکل بزرگ تر میشود.2- این مشکل حل نمیشود. این رویکرد به مثابه محاصره شدن پیش از جنگ میماند. با این پیشفرض که از عهده انجام کاری بر نمیآیید یا یک مشکل را نمیتوانید حل کنید، به مشکل قدرت و نیرویی میبخشید که پیشتر فاقد آن بود و پیش از شروع تسلیم میشوید؛ اما به تاریخ راهحلها و شکهایی که همراه آن شدهاند توجه کنید: بشر هرگز پرواز نمیکرد، برای بیماری ها هرگز علاج پیدا نمیشد، موشکها هیچگاه جو زمین را ترک نمیکردند. هر چه قدر ما سخت تر به مشکل نگاه کنیم ، مشکل بزرگ تر میشود. 3- هیچ کاری نمیتوانم در رابطه با آن انجام دهم. برخی از مردم فکر میکنند، شاید این مشکل توسط کارشناسان حل شود، اما من نمیتوانم آن را حل کنم چراکه: به قدر کافی باهوش نیستم ، مهندس نیستم، به این موضوع بی علاقه هستم ... . برادران «رایت» که بودند که توانستند هواپیما اختراع کنند؟ مهندس هواپیما؟ خیر، آنها تنها تعمیرکاران دوچرخه بودند. قلم خودکار توسط ویراستار یک روزنامه به نام «لادیسلاو بیرو» که حتی مهندس مکانیک هم نبود اختراع شد. پیشرفت های اصلی طرح زیر دریایی توسط یک کشیش انگلیسی به نام «جی. دبلیو گارت» و یک ناظم مدرسه ایرلندی به نام «جان پی. هلند» انجام شد. 4- من خلاق نیستم. هر کس تا حدی خلاق است. بعضیها بسیار خلاق هستند همچون کودکان هنگامی که مشغول بازی هستند. مسئله اینجاست که خلاقیت توسط آموزش سرکوب میشود. تمام آنچه بدان احتیاج دارید این است که بگذارید خلاقیتتان به سطح برسد و از خواب بیدار شود. از آن پس به زودی متوجه میشوید که شما به طور شگفت انگیزی خلاق هستید.5- این بچگانه است. هنگامی که همواره سعی میکنید بزرگسال به نظر برسید و تمام و کمال عمل کنید، رویکردهای خلاقانه و سر زنده که باعث میشود سنتان کوچکتر به نظر رسد را تمسخر میکنید. اما اگر راه حلی بیابید که مشکلات زندگی مشترکتان را حل کند، باعث ترقی شما گردد، یا دوستی را از خودکشی نجات دهد، آیا باز هم اهمیت میدهید که دیگران روش شما را نسبت به حل مسئله «بچگانه» توصیف کنند؟ به خاطر داشته باشید مردم هنگامی گه چیزی واقعاً با مزه باشد میخندند، اما مردم اغلب به هنگامی میخندند که قدرت تخیل برای درک شرایط موجود را ندارند.6- مردم چه فکر می کنند؟ در جامعه فشاری قوی برای پیروی کردن از همه، عادی بودن و خلاقنبودن وجود دارد. در اینجا مثال هایی ارائه شده که بسیار به گوش میرسدشخص خلاق: «دوست دارم در لیوان آب پرتغالم آب اضافه کنم تا شیرینی آن کمتر شود».شخص معمولی: «خودت می دانی که چه قدر عجیب هستی؟».شخص خلاق: «چرا کمی سیربه آن اضافه نمی کنی؟ ». شخص معمولی:« چون دستورالعمل سیر را ذکر نکرده بود».شخص معمولی:« چرا از این مسیر میروی؟ این مسیر طولانیتر است». شخص خلاق:«چون به این جاده علاقمند هستم».اغلب مردم جامعه به این دیدگاه که "مردم چه فکر خواهند کرد" اهمیت می دهند. مطمئن باشید آنها هم اینک هم درباره شما صحبت میکنند و میگویند بینی شما بزرگ است یا کفشهایتان خندهدار است. بنابراین از آنجا که آنها درباره شما به شیوههای نامطلوبی صحبت میکنند، شما باید راحت باشید و بگذارید خلاقیت و خصوصیات فردی شما به جریان بیافتد. 7- ممکن است موفق نشوم. توماس ادیسون در تحقیقات خود برای یافتن یک رشته سیم نورانی برای لامپ هر کاری را که به نظرش میرسید انجام میداد. از جمله تاری از ریش دوستش را کند تا برای لامپ یک رشته نورانی بسازد. او درکل 1800 راه را امتحان کرد. پس از انجام 1000 مورد، شخصی از او پرسید آیا از موفقیت در کارش ناامید نشده است؟ ادیسون جواب داد، «هم اکنون مطالب زیادی یاد گرفتم. حالا 1000 راه میشناسم که مفید نیست». ترس از شکست یکی از موانع اساسی خلاقیت و راه حل مسائل محسوب میشود. راه چاره این است که رویکردتان را نسبت به شکست تغییر دهید. ضرب المثل نگلیسی میگوید: «اشتباهات مایه سرگرمی نیستند، بلکه آموزنده هستند». انتظار میرود که در طی مسیر شکست بخورید و این شکست قابل قبول است؛ همواره راههایی برای دستیابی به موفقیت وجود دارد. با آگاهی از این موانع و عبور از آنها، میتوانید خود را برای داشتن ذهنی خلاق آماده کنید و با بهکارگیری تکنیکهای تفکر خلاق که احتمال دارد در شمارههای بعد به ذکر آنها خواهیم پرداخت، میتوانید جهشی بزرگ در حل مسائلتان ایجاد کنید.منبع:- با استفاده از مقاله درآمدی بر تفکر خلاق نوشتة رابرت هریس، ترجمه توسط خبرگزاری مهر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
فعال نمودن و غیر فعا ل نمودن یک Connection بمنظور فعال نمودن و یا غیر فعال نمودن یک Connection می توان بصورت تلویحی عملیات فوق را با فراخوانی متدهای یک شی که از Connection استفاده می نمایند انجام و یا با صراحت و بکمک متدهای Open و یا Close اقدام به فعال نمودن و یا غیر فعال نمودن Connection نمود . متدهای Open و Close دو متد اولیه برای هر Connection می باشند .
متد Open با استفاده از اطلاعات موجود در خصلت ConnectionString ، با یک منبع داده ارتباط و یک ارتباط فعال شده را ایجاد خواهد کرد .
متد Close باعث غیر فعال شدن Connection می گردد .
لازم است به این نکته اشاره گردد که بستن ( غیر فعال نمودن ) یک Connection امری لازم و ضروری است ، چراکه اکثر منابع داده صرفا" تعداد محدودی از ارتباطات فعال را حمایـت نموده و در ضمن ارتباطات فعال ، منابع با ارزش سیستم را اشغال و حجم عملیاتی بر روی سیستم را افزایش خواهند داد .
فعال نمودن و غیر فعال نمودن صریح یک Connection استفاده صریح از متدهای Open و Close بمنظور فعال نمودن و یا غیر فعال نمودن Connection توصیه و دارای مزایای زیر است :
کد نوشته شده دارای خوانائی بمراتب بیشتری خواهد بود .
اشکال زدائی برنامه ها با سرعت مطلوبی انجام خواهد شد .
موثرتر می باشد.
پس از استفاده Connection ، لازم است که ارتباط ایجاد شده غیر فعال گردد . بدین منظور، می توان از متدهای Close و یا Dispose مربوط به شی Connection استفاده نمود. متد Close ، تراکنش های بلاتکلیف را تعیین تکلیف نموده و در ادامه ارتباط را غیر فعال می نماید . در مواردیکه Pooling فعال شده باشد ، متد فوق باعث آزادسازی ارتباط ایجاد شده از Connection pool می گردد . فراخوانی متد Close توسط یک برنامه می تواند چندین مرتبه صورت پذیرد.
فعال نمودن و غیر فعال نمودن تلویحی یک Connection در صورت استفاده از DataAdapters ، ضرورتی به فعال نمودن و یا غیر فعال نمودن یک Connection وجود نخواهد داشت . زمانیکه یکی از متدهای مربوط به اشیاء فوق ، فراخوانده می گردد ( مثلا" متد Update و یا Fill مربوط به شی SqlDataAdapter ) ، متد مورد نظر بررسی لازم در خصوص فعال بودن ارتباط را انجام و در صورتیکه ارتباط فعال نشده باشد ، SqlDataAdapter ارتباط را فعال و پس از انجام عملیات مورد نظر ، ارتباط را غیر فعال خواهد نمود .
مثال : در صورتیکه یک DataSet داده خود را از چندین جدول متفاوت که در بانک اطلاعاتی مشابه قرار دارند ، دریافت می نماید ،صرفا" یک Connection وجود داشته و دارای چندین DataAdapters خواهیم بود (هر DataAdapters مرتبط با یک جدول ) . در صورتیکه Connection بصورت تلویحی ( عدم استفاده صریح از متدهای Open و Close ) فعال و یا غیر فعال گردد ، در زمان پر نمودن اطلاعات در Dataset ، ارتباط با منبع داده چندین مرتبه فعال و یا غیر فعال خواهد شد . در چنین مواردی مناسب است که در ابتدا Connection با صراحت فعال و پس از فراخوانی متدهای Filling مربوط به چندین DataAdapters ، ارتباط ایجاد شده با منبع داده را با بکارگیری متد Close و باصراحت غیر فعال نمود .
استفاده از متد Dispose زمانیکه یک Connection غیرفعال می گردد ، جریان اطلاعات به و یا از منبع داده غیر فعال می گردد. در چنین حالتی ، منابع غیرمدیریت یافته استفاده شده توسط شی Connection ، آزاد نخواهند گردید.در صورتیکه Connection pooling فعال شده باشد ، عملیات آزاد سازی Connection از Pool نیز انجام خواهد شد. اشیاء SqlConnection و OleDbConnection دارای یک متد Dispose بوده که از آن بمنظور آزادسازی منابع غیرمدیریت یافته استفاده می گردد . با فراخوانی متد Dispose ، عملیات حذف Connection از Connection pool نیز انجام خواهد شد .
مثال : استفاده از متد Dispose در مثال زیر، یک شی SqlConnection ایجاد و در ادامه با استفاده از متد Open فعال و سپس بمنظور غیرفعال نمودن Connection و آزاد سازی منابع استفاده شده توسط Connection از متد Dispose استفاده و در نهایت شی مورد نظر به Nothing مقداردهی شده است .
نحوه استفاده از متد Dispose
تعریف و نمونه سازی یک شی جدید SqlConnection '
Dim cnNorthwind AS New
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
استراتژی سه جانبه ؛یک روش جدید برای تدوین استراتژی
چکیده مدیران، مشاوران و کارشناسان برنامه ریز، همواره در جست وجوی روشهای موثرتری برای تدوین استراتژی هستند. روشهایی که در صورت به کارگیری، نتایج بهتر و ملموس تری را به همراه داشته باشد. این جست وجو از سوی محققان، اندیشمندان و مراکز آکادمیک، باارائه مستمر الگوهای تازه و تکامل یافته تری پشتیبانی مــــی شود.این مقاله روش جدیدی را برای تدوین استراتژی معرفی می کند؛ استراتژی سه جانبه با گردآوری و تلفیق اطلاعات مربوط به بازار، رقیب و سازمان، ابتدا حوزه اثربخشی استراتژی را مشخص کرده و سپس بااستفاده از یک جدول تحلیلی، زمینه خلق استراتژی های مناسب کسب و کار را فراهم می سازد.این روش، به موازات متدولوژی و فرایندهای گام به گام، بر اقدامات شناختی و فهم قواعد کسب و کار تاکید داشته و در این راستا از الگوهای مفهومی و توصیه های تفکر استراتژیک بهره می جوید.استراتژی سه جانبه فلسفه خود را بر ماهیت فضای رقابتی متشکل از سازمان، رقیب و مشتری استوار ساخته و شرایط این سه بازیگر را برای تدوین استراتژی به کار می گیرد. این روش جدید با تاکید بر مفاهیم شناختی و تکیه بر ارکان کسب و کار، شیوه متفاوتی را برای تلفیق و تحلیل اطلاعات و تدوین استراتژی پیشنهاد می کند، هر چند در رابطه با اثربخشی استراتژی، علاوه بر روش، باید بر نقش قدرت تحلیل و خلاقیت ذهنی استراتژیست نیز تاکید شود.مقدمهاستراتژی با طیفـی که یک سوی آن برنامـه ریزی استراتژیک و در سوی دیگر تفکر استراتژیک قرار دارد شناخته می شود. در واقع این دو رویکرد، نماینده دو مکتب متفاوت هستند؛ برنامه ریزی استراتژیک به مکتب طرح ریزی (PLANNING SCHOOL) تعلق دارد که در آن تدوین استراتژی یک فرایند رسمی و سیستماتیک به شمار می آید و رویکرد تفکر استراتژیک بر مکتب یادگیــری (LEARNING SCHOOL) - که در آن شکل گیری استراتژی یک روند تکوین در حین اجرا دانسته می شود - استوار است.1در برنامه ریزی استراتژیک بر توسعه متدولوژی ها و ابزار موثرتر برنامه ریزی تاکید می شود و در تفکر استراتژیک توسعه بصیرت استراتژیست محور اصلی کار است. صاحب نظران و طرفـداران هریک از این مکتب ها به نقـاط قوت و کارآیی آن در عمل اشاره دارند، در برنامه ریزی استراتژیک، کار ساختار یافته است و گام به گام برنامه ریز را در راستای دستیابی به مناسب ترین استراتژی ممکن هدایت می کند، در حالی که کار در تفکر استراتژیک فرایند ساختار یافته ای ندارد و صرفاً با مجموعه ای از توصیه ها و الگوهـای مفهومـی پشتیبـــانی می شود. از سوی دیگر، نظریه پردازان مکتب یادگیری، از عدم کارآیی رویکرد برنامه ریزی استراتژیک در تحولات سریع محیطی - جایی که عمر عوامل موثر در موفقیت محدود است - سخن می گویند و بر ضرورت آگاهی مستمر از رفتار بازار و پاسخگویی خلاقـانه به آن تاکید می کنند. این مقاله به معرفی یک روش جدید برای تدوین استراتژی می پردازد که در آن توسعه بصیرت و ساختار یافتگی فرایند به گونه ای متوازن مورد توجه قرار گرفته است. در این رویکرد، کار تدوین استراتژی، با یک فرایند سیستماتیک و گام به گام ساماندهی می شود و در عین حال در هر گام، با تکیه بر الگوهای تفکر استراتژیک، زمینه فهم عمیق موضوعها و کسب بصیرت لازم در خلق یک استراتژی اثربخش فراهم می گردد. نام این روش استراتژی سه جانبه انتخاب شده است. این انتخاب از این جهت است که همواره سه بازیگر اصلی فضای کسب و کار را یادآوری کند؛ سازمان، رقیب و مشتری. فضای رقابتاستراتژی رویکردی برای خلق مزیت رقابتی است و الگوهای آن برای فضای رقابتی اثربخش است. فضای رقابتی نه تنها در کسب و کار، بلکه در صحنه های نظامی، سیاسی، ورزشی و هر فضایی که در آن قواعد رقابت حاکم باشد موضوعیت دارد. فضای رقابت چگونه است؟تشریح فضای رقابت موضوعی است که خود نیاز به بحث مستقلی دارد ولی از آنجا که روش استراتژی سه جانبه مبتنی بر ساختار مفهومی این فضا شکل گرفته است، ارائه کلیات این موضوع مفید به نظر می رسد.فضای رقابتی از حداقل دو وجود مستقل(ENTITY) با هدف متعـارض، عرصه ای برای رویارویی و یک عامل رفع تنازع شکل می گیرد. تعارض در هدف بدین مفهوم است که دستیابی یک طرف به هدف، مستلزم چشم پوشی طرف (های) دیگر از اهداف خود باشد. این شرایط ممکن است به صورت بالفعل (مانند بازار جهانی خودرو) و یا بالقوه محقق گردد. در رقابت بالقوه هرچند رقیب بالفعلی وجود ندارد ولی، امکان و انگیزه شکل گیری یک رقیب قدرتمند، شرایط رقابتی را حاکم می سازد. (سیستم عامل ویندوز در طول ده سال گذشته بیش از 90 درصد بازار را در اختیار داشته است ولی کماکان فضای آن رقابتی به شمار می آید و پیش بینی می شود تا سال 2007 این سهم به کمتر از 60 درصد سقوط کند2). سازمانها در دستیابی به اهداف متعارض، مقدورات خود را برای حضور و موفقیت در عرصه رویارویی بسیج می کنند. عرصـه رویارویی رکـن لازم دیگری در شــکل گیری فضای رقابتــی است و آن عرصه ای است که در آن رقبا برای دستیابی به اهداف خود به مبارزه می پردازند. بازار (برای فضای رقابت کسب و کار)، مسابقات ورزشی، انتخابات (برای فضای رقابت سیاست داخلی کشورها) و جنگها نمونه هایی از عرصه های رویارویی هستند. در فقدان عرصه رویارویی، قدرت رقابتی یک مفهوم انتزاعی بیش نیست. عامل ضروری دیگر در فضای رقابتی، عامل رفع تنازع است. این عامل در چارچوب قواعد مربوطه، نتیجه رقابت را مشخص ساخته و پاداش دستیابی به هدف را متوجه طرف شایسته تر می سازد. مشتری برای محیط کسب و کار، داور در رقابتهای ورزشی و مردم در مبارزات انتخاباتی این