لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
زندگی نامه فردوسی
حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است. فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید.
همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت.
چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد.
او خود می گوبد:
بسی رنج بردم بدین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب
فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.
اَلا ای برآورده چرخ بلند چه داری به پیری مرا مستمند چو بودم جوان برترم داشتی به پیری مرا خوار بگذاشتی به جای عنانم عصا داد سال پراکنده شد مال و برگشت حال
بر خلاف آن چه مشهور است، فردوسی سرودن شاهنامه را صرفاً به خاطر علاقه خودش و حتی سالها قبل از آن که سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاهی بزرگ کند و به گمان اینکه سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت.
اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را چنانکه شایسته اش بود تشویق نکرد.
علت این که شاهنامه مورد پسند سلطان محمود واقع نشد، درست معلوم نیست.
عضی گفته اند که به سبب بدگوئی حسودان، فردوسی نزد محمود به بی دینی متهم شد (در واقع اعتقاد فردوسی به شیعه که سلطان محمود آن را قبول نداشت هم به این موضوع اضافه شد) و از این رو سلطان به او بی اعتنائی کرد
ظاهراً بعضی از شاعران دربار سلطان محمود به فردوسی حسد می بردند و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود پست و ناچیز جلوه داده بودند.
به هر حال سلطان محمود شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم به زشتی یاد کرد و بر فردوسی خشمگین شد و گفت: که "شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست".
گفته اند که فردوسی از این بی اعتنائی سلطان محمود بر آشفت و چندین بیت در هجو سلطان محمود گفت و سپس از ترس مجازات او غزنین را ترک کرد و چندی در شهرهائی چون هرات، ری و طبرستان متواری بود و از شهری به شهر دیگر می رفت تا آنکه سرانجام در زادگاه خود، طوس درگذشت.
تاریخ وفاتش را بعضی 411 و برخی 416 هجری قمری نوشته اند.
فردوسی را در شهر طوس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.
در تاریخ آمده است که چند سال بعد، محمود به مناسبتی فردوسی را به یاد آورد و از رفتاری که با آن شاعر آزاده کرده بود پشیمان شد و به فکر جبران گذشته افتاد و فرمان داد تا ثروت فراوانی را برای او از غزنین به طوس بفرستند و از او دلجوئی کنند.
اما چنان که نوشته اند، روزی که هدیه سلطان را از غزنین به طوس می آوردند، جنازه شاعر را از طوس بیرون می بردند.
از فردوسی تنها یک دختر به جا مانده بود، زیرا پسرش هم در حیات پدر فوت کرده بود و گفته شده است که دختر فردوسی هم این هدیه سلطان محمود را نپذیرفت و آن را پس فرستاد.
شاهنامه نه فقط بزرگ ترین و پر مایه ترین مجموعه شعر است که از عهد سامانی و غزنوی به یادگار مانده است بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران قدیم و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسی است.
فردوسی طبعی لطیف داشته، سخنش از طعنه و هجو و دروغ و تملق خالی بود و تا می توانست الفاظ ناشایست و کلمات دور از اخلاق بکار نمی برد.
او در وطن دوستی سری پر شور داشت. به داستانهای کهن و به تاریخ و سنن قدیم عشق می ورزید.
ویژگیهای هنری شاهنامه:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
مقدمه
با این که سالهای زیادی از سفر آدمی به کره ی ماه می گذرد و وسایل و تجهیزات ماهواره ای و سفاین فضایی پیشرفته او را در دست یابی به اطلاعاتی از دورترین نقاط کهکشان راه شیری و خارج از آن کمک کرده اند ، مطالعه ی مستقیم قسمت های درونی زمین و درک ناآرامی های وابسته به داخل زمین چون زلزله آتشفشان و چین خوردگی ها برای آدمی کاملاً امکان پذیر نشده است . سفر انسان به قسمت های درونی زمین یا فرستادن وسایل و ابزار به داخل آن ، با توجه به فشار و دمای بسیار زیاد ، هنوز میسر نیست . عمیق ترین چاهی که تاکنون برای مطالعة قسمت های درونی زمین حفر شده است ، کمتر از 13 کیلومتر عمق دارد که این عمق با توجه به شعاع بیش از 6000 کیلومتری زمین قابل توجه نیست . از این رو دانشمندان سعی کرده اند به کمک روش های علمی و شواهد مستقیم و غیر مستقیم و حتی مقایسه ی خصوصیات زمین و دیگر اجرام آسمانی با یکدیگر اطلاعاتی درباره ی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی درون زمین ، علت و چگونگی ایجاد ناآرامی ها به دست آوردند .
امروزه زمین شناسان چنین معتقد شده اند که بخش های خارجی زمین نسبت به هم در حرکت اند اگر می توانستیم یک میلیارد سال به عقب برگردیم ، زمین را سیاره أی بسیار متفاوت با سیاره ی امروزی می یافتیم در آن صورت کوه ها و دریاها به شکل های امروزی وجود نداشتند و قاره ها نیز به شکل های دیگری بودند .
در طول چند دهه ی گذشته ، اطلاعات بسیار زیادی درباره ی زمین جمع آوری شده که به تحولات زیادی در علم زمین شناسی منجر گردیده است ، بطوری که این دوره را با هیچ دوره ی دیگری نمی توان مقایسه کرد البته نقطه ی آغاز این تحولات را باید در اوایل قرن بیستم جست و جو کرد . در آن هنگام ، نظریه ای به نام جابجایی قاره ها توسط آلفرد وگنر ، هواشناس و زمین فیزیک دان آلمانی عنوان شد که با نظریه های قبلی در مورد ثابت بودن وضعیت قاره ها و اقیانوس ها ، تضاد داشت . به همین سبب هم ، این نظریه در ابتدا با شک و تردید تلقی شد و عده ای حتی آن را به مسخره گرفتند ! در واقع بیشتر از 50 سال زمان لازم بود تا اطلاعات کافی برای تایید نظریه ی جدید جمع آوری شود تا سرانجام آن نظریه ی ضعیف جای خود را به نظریه ی زمین ساخت ورقه ای بدهد . نظریه ای که برای نخستین بار ، دید جامعی درباره ی فعالیت های درونی زمین به دانشمندان می داد .
عقیده ای پیشرفته در زمان خود
وگنر ، در کتابی که در سال 1915 منتشر کرد ، اصول عقاید خود را شرح داده است . او معتقد به وجود قاره ای عظیم به نام پانگه آ ( به معنای همه ی خشکی ها ) است که در حدود 200 میلیون سال پیش ، شروع به قطعه قطعه شدن کردن و سرانجام قاره های امروزی را بوجود آورد. امروزه ما تقریباً مطمئنیم که قاره ی پانگه آ در حدود 200 میلیون سال قبل وجود داشته است . این قاره چند میلیون سال بعد مبدل به دو قاره ی بزرگ لورازیا ( Laurasia ) و گندوانا ( Gondwana ) شد که اولی شامل امریکای شمالی ، گرینلند و بیشتر قسمت های آسیا و اروپای مرکزی است و دومی امریکای جنوبی ، افریقا ، قطب جنوب ، هندوستان و استرالیای کنونی را شامل می شده است . مساحت لورازیا و گندوانا تقریباً مساوی بوده است . شواهد زیستی و زمین شناسی زیادی مبنی بر جدا شدن این دو قاره از هم وجود دارد ، که وجود فسیل های مشابه فراوان در دو قارة مذکور از آن جمله است . فاصله ی دو قاره ی لورازیا و گندوانا را دریایی به نام تتیس (Tethys ) پر می کرده است که امروزه دریاهای مدیترانه ، مازندران و سیاه را بازمانده های آن می دانند . وسعت این دریای اولیه را هم از روی طبقات چین خورده ای که از جبل الطارق تا اقیانوس آرام امتداد دارند می توان تشخیص داد . زیرا این رسوبات در کوه های پیرنه ، آلپ ، قفقاز ، البرز ، اطلس و هیمالیا یافت می شوند .
چیزی از تقسیم شدن پانگه آ نگذشته بود که آمریکای جنوبی و آفریقا نیز به صورت یک قطعه از گندوانا جدا شدند . بعدها با پدید آمدن اقیانوس اطلس جنوبی ، این دو قاره نیز از همدیگر مجزا گشتند . در حدود 65 میلیون سال قبل اقیانوس اطلس توسعه ی بیشتری به سمت شمال یافت استرالیا از قطب جنوب جدا شد و هندوستان نیز شروع به حرکت به سمت شمال و پیوستن به آسیا کرد.
البته ، برای اثبات چنین ادعایی ، ارائه ی شواهد مختلفی لازم می آمد که بعضی از آن ها در زمان وگنر و برخی دیگر توسط محققان مختلف ، در طول سالیان بعد عنوان شده اند . بطور کلی دلایلی که در کتاب وگنر برای درست بودن نظریه ی جابجایی قاره ها ارائه شده اند عبارتند از :
1ـ انطباق حاشیه ی قاره ها : وگنر ن شباهت زیادی را میان دو حاشیه ی شرقی امریکای جنوبی و غربی آفریقا یافته بود و همین شباهت ظاهری می توانست دلیل بر این موضوع باشد که در گذشته این دو قاره به هم متصل بوده و بعد ها از هم جدا شده اند.
2 ـ سنگواره ها : با فرض درست بودن جابجایی قاره ها باید گفت در گذشته های دور ، جانواران و گیاهان مشابهی در روی قاره های متصل وجود داشته اند . بعضی از سنگواره هایی که امروزه در روی دو قاره ی مجاور هم پیدا می شوند ، حاکی از آنند که در گذشته آن قاره های یک پارچه بوده اند . مثلاً نمونه های سنگواره یا فسیل نوعی خزنده ی قدیمی در جاهایی چون قاره ی قطب جنوب آفریقا ، استرالیا و ماداگاسکار یافت شده که یافت شده که مربوط به 200 میلیون سال قبل است . فسیل هایی از سرخس های قدیمی ( گانگاموپتریس) نیز در این مناطق بدست آمده است . بطوری که می دانید ، این قاره ها امروزه از هم بسیار دورند و بعید است که فرایند تکامل در روی آن ها بطور مشابه و هم زمان رخ داده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
روانشناسی بازی کودکان
تهیه مطلب : طیبه زارعی
انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\" رابرت وایت\" میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعـــــریف بـــازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند.
نگاه اجمالی
کودکان جهان اهل هر کجا و از هر ملیت و مذهبی و هر قوم و قبیلهای که باشند، نیاز به بازی دارند و بازی میکنند. فراموش نکنیم که بزرگسالان هم گهگاهی و از روی تفنن چنین نیازی را حس میکنند. حتی حیوان هم نیاز به بازی دارد. پس میگوییم آدمیان در هر سن و سالی که باشند، بازی میکنند. پیر ، جوان ، نوجوان و کودک فرقی نمیکند. هر کس قسمتی از وقت شبانه روز خود را صرف بازی و تماشا میکند تا لحظهای از رنج جهان بیرون و دنیای جدی را فراموش کند. اما دنیای جدی کودک همان دنیای بازی است.کودک با بازی بزرگ میشود، تحول مییابد و به سمت کمال میرود. کمال جسمی ، کمال عقلی و کمال احساسی. این تغییرات و این تکامل ممکن است از چشم پدر و مادر و نزدیکان کودک دور بماند. اما از دیده روان شناسان و محققان این زمینه ، بویژه آنان که برای معرفت روح و روان کودک در تلاشند دور نمانده است.
تاریخ بازی
بازی از آغاز حیات آدمی با او همراه بوده است. زیرا بازی جزئی از حیات او است. بنابراین قدمت بازی با پیشینه بوجود آمدن آدمی یکی است. طبعا همچنانکه سابقه زندگی انسان به دو بخش پیش از تاریخ و دوره تاریخی تقسیم میشود، بازی هم سابقهاش به پیش از تاریخ میرسد. چون آدمی در طول حیات خود با دگرگونیها همراه بوده است، طبعا بازی هم که ساخته و پرداخته آدمی است، دگرگون شده و پارهای از انواع آن به مرور زمان از میان رفته است و پارهای دیگر کمال یافته و قسمتی هم در تحول ایام بوجود آمده است.
بی شک انسان نخستین با تشکیل اجتماعات بدوی خود به بازیهای دسته جمعی از قبیل تقلید حرکات و صدای آنها چه هنگام حمله و فرار ، چه موقع برخوردهای دوستانه و یا تکرار اعمال خود در هنگام شکار یا جنگ با دشمن به صورت رقص یا هنگام پرستش ارواح و نیروهای مرموز و خدایان نوعی بازی نمایشی داشتهاند که آنها را سرگرم میکرده و از این فعالیتها لذت میبردهاند. نوع دیگری از بازی که مورد توجه انسان نخستین بوده است، ظاهرا باید بازی با سنگ و چوب ، درخت و با حیوانات به عناوین مختلف میان آنها رایج بوده باشد. طبعا بازی با همین مواد او را به ساختن و تعبیه وسایل زندگی رهنمون شده است.
نقش بازی در رشـــد اجتماعـــی کـــودک:
موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکـــوفایـــی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کــودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقــــررات آشنا می شود. همانند سازی با بـــــزرگسالان را مـــــی آموزد. با مفهــــوم سلسله مــــراتب آشنا شده و آنــــرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعــــی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویـی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افــــراد ضعیف را مـــی آموزد.
نقش بازی در رشــد عاطفـــی کــــودک:
نیاز به بـــرتری جویــــی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویــی و ستیـــزه گــــری را کم می کند. « برون نگــــری» کــودک را افــزایش می دهد. نقش بـــازی در رشد جسمـــی کـــودک : مـــوجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کــــودک می شود. نیـــرو و انرژی بدن را به بهتـــرین شکل مصرف می کند. کـــودک به تــوانمندی های فکـــری و بدنی خود آگاهـــی پیدا می کند.
نقش بــــازی در رشد ذهنــــی کـــودک :
در یادگیــــری زبان نقش بسزایــــی دارد. در رشــــد هـــوشــــی کـــودک بسیار مؤثــــر است. با مفاهیــــم ساخت، فضـــا و شکــــل آشنا مـــــی شــود. رفتــارهای هـــوشمندانه کـــودک تقویت می شود. موقعیت استفاده از قوه تخیل در کـــودک به وجود می آید. زمینه بهتـــــری بـــرای تفکــــر فـــراهم می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بِسمِ اللّهِ الرَحمنِ الرَحیم
برگرفته از کتابهای :
ادلهء اثبات دعوى (فارسی) - علی اکبر محمودی دشتی
الصلاة فی الکتاب والسنة (فارسی) - محمد الریشهری
شرح فصوص الحکم - محمد داوود قیصری رومی
عصر ظهور (فارسی) - الشیخ علی الکورانی العاملی
مقالات وگفتارها- مسجد انگجی تبریز
تحقیق در مورد :
دولت اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره)
تحقیق کننده...........................................اُمید رُشَندِل
مدرسه....................................................محمودیه 3
نام دبیر................................................آقای دهباشی
کلاس..................................................................اَول
نوبت...............................................بعد اَز ظُهر
مقدمه:
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام على خیر خلقه محمد وآله الطاهرین ولعنة الله على اعدائهم اجمعین الى یوم الدین.
خدایا خمینى دین ترا یارى نموده أو را یارى ده وملت نجیب ایرانرا در سایه عدل وداد أو از هر گزندى حفظ فرما.
مناسک حاضر که مطابق است با فتاوى رهبر کبیر انقلاب اسلامى و مرجع تقلید شیعیان جهان حضرت آیة الله العظمى امام خمینى مد ظله العالى داراى ویژگیهائى است که ذیلا مورد اشاره قرار مىگیرد : 1 - مسائلى از بخش حج تحریر الوسیله ترجمه و در متن آن افزوده شده است . 2 - حدود 550 مسأله جدید که در اثناى حج و در طى سالهاى گذشته مورد نیاز حجاج محترم قرار گرفته و از حوزه استفتاء مستقر در بعثه حضرت امام مد ظله العالى سؤال شده ، همراه با پاسخ آنها به این مناسک اضافه شده است . و براى آن که پیدا کردن و دسترسى به هر یک از مسائل مذکور و هم چنین مسائل متفرقهاى که قبلا در مناسک بوده آسان تر شود بر حسب تناسب ، تفکیک و تحت عنوان مسائل متفرقه در ذیل هر یک از ابواب و فصول مربوطه گنجانده شده است . لازم به تذکر است که حدود یکصد مورد از این سؤال و جوابها در چاپ قبلى یک جا در پایان کتاب چاپ شده بود که اکنون در ضمن همین مسائل قرار گرفته است . 3 - پاره اى از فصول و بخشهاى این مناسک با ترتیبى جدید تنظیم شده و برخى از مسائل غیر ضرورى حذف و بعضى از تعبیرات و الفاظ با حفظ محتوى و مفهوم ، تغییر یافته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
دهکها و ضریب جینی در ایرانشکاف اقتصادی» بین گروه های مختلف جامعه می تواند مشکلاتی را در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور پدید آورد تا آنجا که پس لرزه های احتمالی ناشی از گسترش شکاف داراترین ها و ندارترین ها از عدم رویکرد شهروندان نسبت به یک تفکر و جناح سیاسی فراتر رفته و در سخت ترین شرایط «کارآمدی نظام سیاسی» را به چالش عمیق بکشاند. این اتفاق نظر تصمیم سازان و مقامات عالی رتبه ایران کافی است تا آنها در برنامه ریزی اقتصادی خود همواره «عدالت اجتماعی» را محور قرار دهند. اما این اتفاق نظر یک روی سکه است چرا که در باره نحوه و سازوکار تحقق عدالت اجتماعی و نوع ارتباط آن با اهداف توسعه اقتصادی همواره اختلاف نظر وجود داشته و دارد. واقعیت این است که مسئولان اذعان دارند برنامه های گذشته نظیر «اعمال برنامه های حمایتی» از یکسو و «نگهداشتن رشد اقتصادی» از سوی دیگر و اقداماتی نظیر پرداختن یارانه ها به شیوه فعلی دیگر از حیث کارآمدی اجتماعی و منطق اقتصادی، توجیه پذیر نیست و باید طرحی نو در انداخت. این در حالی است که اقتصاد ایران در سال های پس از انقلاب رویکردی درون گرا داشته است. حال که تصمیم گیرندگان کلان کشور در صدد پیوند به اقتصاد جهان و شناخت جایگاه ایران و ارتقای آن هستند؛ بیم ها و امیدها در خصوص آینده به ویژه درباره اختلاف بین کم درآمدها و پردرآمدها وارد مرحله جدیدی خواهد شد، برنامه چهارم توسعه کشور اکنون مراحل نخست پایه ریزی را سپری می کند، شناخت وضعیت گذشته و حال در ترسیم آینده می تواند راهگشا باشد.آماری که به وسیله بانک مرکزی منتشر می شود نشان می دهد که به طور میانگین در سال های قبل از انقلاب (۱۳۵۷- ۱۳۴۸) فاصله درآمدی بین دهک اول و دهم (پائین ترین و بالاترین دهک) حدود ۳۵ درصد برآورد می شود. به عبارت دیگر دهک اول به عنوان پایین ترین قشر درآمدی کشور قبل از انقلاب به طور متوسط ۴/۱ درصد و دهک آخر به عنوان بالاترین قشر درآمدی به طور متوسط ۸۳/۳۴ درصد درآمد را به خود اختصاص داده اند. این آمار نشان می دهد در سال های یاد شده میانگین درآمد دهک اول ۴/۱ درصد، دهک دوم ۶/۲ درصد، دهک سوم ۷/۳ درصد و دهک چهارم ۷/۴ درصد بوده که چهار گزینه پایین درآمدی کشور را تشکیل می دهند و متوسط درآمد چهار گزینه میانه به ترتیب دهک پنجم ۹/۵ درصد، دهک ششم ۵/۷ درصد، دهک هفتم ۲/۹ درصد و دهک هشتم۱۲درصد بوده. قابل تأمل اینکه مجموع درآمد هشت دهک اول جامعه کمتر از ۵۰ درصد درآمد را در اختیار داشته اند در حالی که ۳۰/۴ دو گروه درآمدی بالای کشور به ترتیب دهک نهم ۱۵/۱۸ درصد و دهک آخر یعنی بالاترین قشر درآمدی جامعه به تنهایی ۸/۳۴ درصد را به خود اختصاص داده اند.آمار بانک مرکزی درباره سال های پس از انقلاب (۱۳۷۹-۱۳۵۸) به استثناء سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ که آمار آن در دسترس نبود، مؤید تغییرات اندکی در سطح درآمدی گروه های مختلف است به طوری که میزان درآمد چهار دهک پایین به ترتیب ۷/۱ درصد، ۲۷/۳ درصد، ۴۶/۴ درصد و ۶/۵ درصد برآورد شده که در قیاس با سال های قبل از انقلاب سطح درآمدی دهک اول تا چهارم افزایش یافته است. همچنین سطح درآمد چهار گزینه میانه به ترتیب ۹/۶ درصد، ۳/۸ درصد، ۹/۹ درصد و ۷/۱۲ درصد ارزیابی شده که نسبت به قبل از انقلاب افزایش حدود یک درصد را نشان می دهد و از سوی دیگر میزان درآمد دو دهک بالاترین کاهش پیدا کرده است به گونه ای که دهک نهم ۳۵/۱۶ درصد و دهک آخر ۷۹/۳۰ درصد درآمد را به خود اختصاص داده که با این همه همچنان دو طبقه بالای جامعه بیش از ۴۵ درصد درآمدها را در اختیار داشته اند.تحلیل سطح درآمدی سه سطح پایین، میانه و بالا نشان می دهد در سال ۱۳۴۸ سهم گروه ۴۰ درصد پایین (دهک اول تا چهارم) به طور متوسط ۸۷/۱۳ درصد، سهم گروه۴۰ درصد میانه (دهک پنجم تا هشتم) ۸۵/۳۵ درصد و سهم گروه ۲۰ درصد بالا (دهک های نهم و دهم) معادل ۲۸/۵۰ درصد برآورد شده و در سال ۱۳۴۹ هم این نسبت تا حدود زیادی ثابت مانده است. به گونه ای که سهم گزینه۴۰ درصد پایین ۸۴/۱۳ درصد، سهم گزینه۴۰ درصد، میانه ۰۳/۳۵ درصد و سهم گزینه ۲۰ درصد بالا بالغ بر ۱۳/۵۱ درصد بوده است. یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۵۰ سهم درآمدی هشت دهک اول تا هشتم در مجموع روندی کاهنده داشته و سهم چهار دهک پایین به ۵۳/۱۲ درصد و سهم چهار دهک میانه به ۶۹/۳۴ درصد رسیده است. در مقابل سهم دو دهک بالا به ۷۸/۵۲ درصد افزایش می یابد و در سال ۱۳۵۱ چهار طبقه اول (سطح پایین جامعه) به طور متوسط ۷۴/۱۲ درصد و چهار طبقه میانه (سطح متوسط جامعه) ۷۶/۳۴ درصد و دو طبقه بالا (سطح بالای جامعه) به طور متوسط ۵/۵۲ درصد درآمدها را به خود اختصاص داده اند.آمار بانک مرکزی در خصوص توزیع درآمدها در سال ۱۳۵۲ تأیید می کند که سطح درآمدی طبقه بالای جامعه افزایش و متوسط درآمد دو دهک بالا به ۲۱/۵۴ درصد می رسد. سهم چهار دهک میانه در این سال ۷/۳۳ درصد و چهار دهک پایین ۰۹/۱۲ درصد بوده که با رشد منفی نسبت به سال قبل مواجه بوده اند. این فعل و انفعالات تا چند سال بعد برای سهم گروه های پایین از ثبات نسبی برخوردار بود، اما گروه های متوسط جامعه با کاهش و طبقات بالا با افزایش سطح درآمد روبه رو شده اند. طبقات پایین جامعه ایران در سال های ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ به ترتیب معادل ۱۲/۱۱ درصد، ۱/۱۱ درصد، ۵۶/۱۱ درصد کل درآمد را در اختیار داشته اند و طبقات متوسط به ترتیب ۷۹/۳۲ درصد، ۴۸/۳۲ درصد و ۶۸/۳۴ درصد و طبقات بالا به ترتیب ۰۹/۵۶ درصد، ۴۲/۵۶ درصد و ۷۶/۵۳ درصد کل درآمد را به خود اختصاص داده اند. همچنین میزان درآمد طبقات پایین در دو سال قبل از انقلاب (۱۳۵۷-۱۳۵۶) به ترتیب معادل ۱۹/۱۲ درصد و ۳۳/۱۳ درصد طبقات متوسط به ترتیب معادل ۵/۳۵ درصد و ۱۹/۳۶ درصد و طبقات بالا معادل ۳۱/۵۲ درصد و ۴۸/۵۰ درصد برآورد شده است. سهم طبقات بالا در قبل از انقلاب هرگز از۵۰ درصد پایین تر نیامده و سهم طبقات متوسط حداکثر در سقف ۳۶ درصد متوقف مانده و سهم طبقات پایین هم از ۱۴ درصد بالاتر نرفته است.توزیع درآمد پس از انقلاببا وقوع انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انتقادها از نحوه توزیع درآمد و سیاست های اقتصادی قبل از انقلاب به ویژه در سال های نخستین انقلاب اوج و «عدالت اجتماعی» محور شعار و اهداف و برنامه های پس از انقلاب قرار گرفت، به گونه ای که اقتصاد حول محور دولت نخست وزیر میرحسین موسوی نهاد عینی و عملی اقتصاد با رویکرد «حمایت از مستضعفین و محرومین» قلمداد شد. شرایط حاکم بر دوران جنگ تحمیلی این موضوع را بیش از پیش تقویت کرد. به طوری که «دخالت دولت» در اقتصاد با توجیه «حمایت از