لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
تعریف جنگ
در ارائه تعریفی جامع از جنگ ابهامهای زیادی به چشم می خورد و هریک از تعاریف عنوان شده، نیازمند تفسیرند تا به درک بیشتر این مفهوم کمک کنند. در بین دانشمندان علوم مختلف بیش از همه جامعته شناسان در ارائه تعریف جنگ آغازگر بوده اند. البته آنان برخوردهای مسلحانه بین گروههای انسانی را مبنای تعریف خود قرار داده اند. جنگ می تواند از نزاع بین گروههای کوچک تا مقیاس منطقه ای و حتی جهان تعمیم یابد، لذا در تعریف جامع از جنگ توجه به این نکته ضروری است. کوینسی رایت می نویسد : «جنگ شرط قانونی است که به دو یا چند گروه متخاصم فرصت می دهد تا نزاعی را با نیروهای مسلح، احساسات مردمی، تعصبان حقوی و فرهنگهای ملی سازمان دهند» او اضافه می کند : «جنگ هنگامی آغاز می شود که دولتی نیت خود را برای توسل به آن، از طریق اعلان جنگ یا ضرب الاجل اعلام می دارد.» کوینسی رایت علاوه بر اعتقاد به جنگ در ابعاد مختلف، به دو شرط اساسی، وجود دولتف و اعلان حالت جنگی توجه می نماید.
کلازویتس می گوید : « جنگ عمل خشونت باری است که هدفش وادار کردن حریف به اجرای خواستة ماست. جنگ ادامة سیاست است، جنگ نه تنها خصیصة نظامی بلکه دیپلماتیک، روانشناسی و اقتصادی را نیز دارد.»
برداست کلازویتس از جنگ در سطحی وسیع و تا حدودی همه جانبه است، زیرا او جنگ را زمانی مجاز می داند که نتوان از راه دیپلماسی به هدف رسید. در این صورت جنگ ادامة سیاست است و برای نیل به اهداف سیاسی باید از همة ابزار کمک گرفت.
فون بوگوسلافسکی جنگ را عبارت از «منازعة گروه مشخصی از انسانها، قبایل، ملت ها ، مردم یا دولت علیه یک گروه متجانس دیگر »می داند.
اپنهایم جنگ را «جدل بین دو دولت از طریق قوای نظامی، با هدف تفوق و غلبه بر دیگری و اعمال شرایط دلخواه طرف پیروز » تعریف می کند.
وردوس جنگ را چنین تعریف می کند : «جدلی مسلحانه بین دولتها، که در آن کلیة روابط صلح آمیز معلق شده باشد»
از تعاریف ذکر شده دربارة جنگ چنین برمی آید که جنگ با صلح در تضاد است و در این وضعیت، نزاع سازمان یافته آغاز می شود. اگر تعریف کلازویتس از جنگ را در کنار تعریف وردوس قرار دهیم نتیجة مناسبی از نگرشهای متفاوت از جنگ، به دست می آید.
یکی جنگ را ادامة سیاست می داند و دیگری، تعلیق روابط صلح آمیز همراه با جدال مسلحانه را جنگ می داند. اگر سؤال کنیم که کدام نوع از جنگ، تجاوزکارانه و کدام یک قانونی است، پاسخی نخواهیم داشت. گاستول بوتول می نویسد «جنگ مبارزه مسلحانه و خونین بین گروههای سازمان یافته است.» او به کارگیری اسلحه در نزاع، خونین بودن آن و سازمان داشتن گروههای متخاصم را وجوه برجستة جنگ می داند. مارکس جنگ را «مامای انقلاب» می داند و تروتسکی می گوید : « جنگ یک فن و مهارت است.»
عده ای به جای استفاده از واژة جنگ از ترکیب «برخورد مسلحانه» استفاده می کنند. در برخی از اسناد سازمان ملل نیز این جابجایی انجام شده است. عده ای معتقدند که اگر این تغییر و جانشینی تنها به خاطر تسری حقوق جنگ به جنگهای داخلی است. آیا به جا نبود که تعریف جنگ توسعه یافته و برخوردهای مسلحانة غیردولتی را هم در برگیرد؟
فارغ از مجادلاتی که در این خصوص وجود دارد، اما واژه جنگ را در این بررسی رساتر می دانیم. همچنین تعریف از جنگ را با توجه به هدفهایی که دنبال می شود جنگ از ابعاد علل وقوع بروز عینی آن و استراتژیها و تاکتیک های متداول مورد بررسی قرار می گیرد.
در حال حاضر جنگ هم از نظر مفهوم و هم از جهت شیوه های اجرای آن بسیار پیچیده شده است به نحوی که تشخیص مرز جنگ و صلح کار آسانی نیست. علل این پیچیدگی را در جای خود مورد بحث قرار خواهیم داد. با توجه به تعاریف ذکر شده، جنگ در موارد زیر وجود خواهد داشت :
حداقل دو گروه متخاصم وجود داشته باشند.
حداقل یکی از آنها از قوای مسلح استفاده نمایند.
برخورد، هرچند ساده ، برای مدت طولانی بین آنها جریان داشته باشد.
هر دو طرف به اندازه معمول سازمان داده شده باشند.
حال که دانسته ایم جنگ برخورد مسلحانه و سازمان یافته بین گروههای متخاصم است باید بگوییم این برخورد یا برخوردها نیاز به دانش و تجربه ای عمیق دارد. هرجنگ شامل چند نبرد و هر نبرد شامل چندین رزم است. طراحان و هدایتگران جنگ در سطوح مختلف برای نیل به هدف نهایی تلاش می کنند و هریک نقش مهمی را به عهده می گیرند.
بررسی تحول جنگ
بررسی تاریخ، تمدن و سیاست جوامع نشان می دهد که جنگ به مرور زمان تحول یافته و از نظر کمی و کیفی تغییر شکل داده است. مثلاً گفته می شود که جنگ در جوامع اولیه یک واقعه اتفاقی بوده و احتیاج به مقدمات، ابزار و برنامه ریزی نداشت به همین جهت به سرعت به وجود آمده و در مدت کمی خاتمه می یافت. نیروها، دامنه و میدان نبرد محدود بود. این جنگها که در جریان عادی و روزمره زندگی افراد جامعه ایجاد اختلال جدی نمی کرد، اغلب از حد چند زد و خورد مختصر یا یک حمله ناگهانی به مرزهای همسایه تجاوز نمی کرد و به همین دلیل جنگ حوزه معینی نداشت. با پیشرفت و توسعه جوامع ، جنگ هم تحول یافت. نیروهای ویژة این کار برگزیده و سازمان و تشکیلات خاصی عهده دار امر جنگ شد. از جهت علمی هم جنگ دچار تحول بوده است. برای مدتی مذهب و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
اقیانوس
اقیانوس پهنه بسیار گسترده و به هم پیوسته آب شوری است که نزدیک به سه چهارم سطح کره زمین را پوشانده است. دریاها قسمتی از آبهای اقیانوس هستند که در کرانه های قاره ها قرار گرفته اند. قاره ها این پهنه گسترده آب را به پنج بخش تقسیم کرده اند. هر یک از این بخش ها را نیز اقیانوس می نامند. این پنج اقیانوس عبارتند از: اقیانوس آرام، اقیانوس اطلس، اقیانوس هند، اقیانوس منجمد شمالی، و اقیانوس منجمد جنوبی.
اقیانوس آرام یا اقیاوس کبیر، که بزرگترین اقیانوس است، نزدیک به یک سوم سطح کره زمین را می پوشاند و قاره آسیا را از قاره آمریکا جدا می کند. اقیانوس اطلس، که مساحت آن در حدود نصف مساحت اقیانوس آرام است، قاره های اروپا و افریقا را از قاره امریکا جدا می کند. اقیانوس هند، که مساحت آن کمتر از نصف مساحت اقیانوس آرام است، میان استرالیا و قاره افریقا و آسیای جنوبی قرار گرفته است. اقیانوس منجمد شمالی، که مساحت آن کمتر از یک دم مساحت اقیانوس آرام است، قطب شمال و سرزمین های نزدیک به آن، یعنی شمال قاره های آسیا و اروپا و سرزمین های گروئنلند، شمال کانادا، و آلاسکا، را فراگرفته است. بعضی از جغرافیدانها این اقیانوس را بخشی ازاقیانوس اطلس دانسته اند. اقیانوس منجمد جنوبی، که مساحت آن حدود یک هفتم مساحت اقیانوس آرام است، قاره قطب جنوب را دربر گرفته است. جغرافیدانها این اقیانوس را آبهای به هم پیوسته قسمت های جنوبی اقیانوس هند واقیانوس اطلس و اقیانوس آرام دانسته اند.
اقیانوس و آب و هوا
دمای آب های سطحی اقیانوس ها در سراسر کره زمین یکسان نیست و از حدود 2- درجه سلسیوس در مناطق قطبی تا حدود 30 درجه سلسیوس در مناطق استوایی در تغییر اتس. دمای آبهای عمق اقیانوس نیز در سراسر کره زمین یکسان نیست. هر چه عمق آبهای اقیانوس بیشتر باشد دمای آن پایین تر است. در عمیقترین قسمت های اقیانوس، دمای آب نزدیک به دمای یخ بستن است. به طور کلی دمای آب اقیانوس ها از سطح تا عمق 1200 متری آنها، به سرعت تغییر می کند. ولی از عمق 1200 تا 2000 متری سرعت تغییر دما کمتر است. دمای آب اقیانوس ها در عمق بیش از 2000 متری تقریباً ثابت است.
گرمای آب اقیانوس ها، بیشتر براثر تابش خورشید و کمی نیز بر اثر گرمای زمین است. چون تابش خورشید در سراسر سطح کره زمین یکسان نیست، دمای آب اقیانوس ها نیز با عرض های جغرافیایی تغییر می کند. درجاهای که عرض جغرافیایی آنها کمتر است، یعنی به خط استوا نزدیک ترند، تابش خورشید به خط قائم نزدیکتر و دمای آب بالاتر است. به همین سبب است که آبهای نزدیک به خط استوای کره زمین گرمتر از آبهای نزدیک به دو قطب زمین هستند، و بیشتر آبهای اقیانوس منجمد شمالی و اقیانوس منجمد جنوبی همواره یخ بسته اند.
ظرفیت گرمایی آب زیادتر از مواد دیگر است، یعنی برای اینکه دمای آن مثلاً یک درجه بالاتر برود نسبت به مواد دیگر گرمای بیشتری جذب می کند. به همین سبب آب بسیار کندتراز هوا و خشگی گرم و یا سرد می شود. در روز دیرتر از خشکی گرم می شود، و در شب نیز گرمای خود را دیرتر از دست می دهد. اقیانوس، به سبب پهنه بسیار گسترده اش و کندی تغییر دمای آب، در چگونگی آب وهوای کره زمین تاثیر فراوان و پیوسته دارد و از تغییر ناگهانی دمای هوا جلوگیری می کد. از این گذشته، اقیانوس سبب بارندگی بر روی کره زمین است. بر اثر تابش خورشید، آب از سطح اقیانوس پیوسته تبخیر می شود و به صورت ابر درمی آید. بادها ابرها را جابجا می کنند. از ابرها برف و باران فرو می ریزد و جریان آب رودها و دریاچه ها را پدید می آورد. این آبها سبب روییدن گیاهان می شوند. اگر اقیانوس نبود، هوای زمین در شب بسیار سرد و در روز بسیار گرم می شد و زندگی، به شکلی که می شناسیم، در روی زمین امکانپذیر نبود.
ترکیب آب اقیانوس
آب اقیانوس ترکیب خالص نیست. به طور متوسط 5/3 درصد آن را نمک های گوناگون تشکیل می دهند. اگر همه نمک های آب اقیانوس ها تهنشین شود، لایه ای به ضخامت 56 متر در بستر اقیانوس ها پدید می آید. مهمترین نمک موجود در آب اقیانوس نمک معمولی است که بیش از 75 درصد نمک های آن را تشکیل می دهد. نمک طعام از دو عنصر سدیم و کلر تشکیل شده است، به همین سبب این دو عنصر در آب اقیانوس فراوان است. عنصرهای مهم دیگر آب اقیانوس عبارتند از: منیزیم، گوگرد، کلسیم، و پتاسیم. در آب اقیانوس همه عنصرهای که پوسته زمین را می سازند، حتی طلا و نقره، نیز یافت می شود. درصد نمک طعام و مواد دیگری که در آب اقیانوس حل شده اند در سراسر اقیانوس ها تقریباً یکسان است، زیرا موجها و جریان های دریایی سبب آمیزش آب در بیشتر قسمت های اقیانوس ها می شوند.
دانشمندان ترکیب آب اقیانوس را با ترکیب مواد مایع بدن انسان و جانوران مقایسه کرده اند و دریافته اند که نسبت عنصرها در آب اقیانوس و در مواد مایع بدن جانوران بسیار شبیه یکدیگر است. به همین سبب است که بعضی از دانشمندان عقیده دارند زندگی در کره زمین در آب اقیانوس آغاز شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
اعتیاد
اعتیاد چیست؟اعتیاد یــک «بیمارى اجتماعی» است که عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى که بـه علل گرایش «بیمار» توجه نشود، درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیاد آور» می گردد.اعتیاد به موادمخدر یکى از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است که عوارض ناشى از آن تهدیدى جدى براى جامعه بشرى محسوب شده و موجب رکود اجتماعى در زمینه هاى مختلف مىگـــــردد همچنین ویــرانگری هاى حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیارى از ارزشها و هنجارهاى فرهنگى و اخلاقى شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را بطور جدى به مخاطره مىاندازد.پدیده شوم قاچاق موادمخدر بیش از آنکه فعالیتى سوداگرانه، تجارى و اقتصادى در عرصه مافیاى اقتصاد بین المللى باشد، ابزارى کارآمد، مؤثر و راهبردى در گسترش نظام سلطه صاحبان قدرت جهان بر کشورهاى توسعه نیافته است. تحلیلگران مسائل سیاسى و اجتماعى بر این باورند که در تهاجم و نفوذ فرهنگی، پدیده موادمخدر مهمترین عامل به تباهى کشیدن و انحطاط اخلاقى جوامع به شمار می رود. متاسفانه گسترش دامنه مصرف موادمخدر در جامعه امروزى به حدى است که حتى قشر متفکر و تحصیل کرده را نیز به سمت خود کشانده است. مبارزه با اعتیاد نیز قطعاً بیش از آنکه ماموریتى در راستاى وظایف مصرحه نیروى انتظامى باشد، اقدامى است استراتژیک در مقابله با ابزار نظام سلطه جهانى در انحطاط اخلاقى جوامع با اهداف خاص سیاسی.اعتیاد بعنوان یک آسیب اجتماعی، هیچ گاه بطور کامل ریشه کن نخواهد شد، اما با تدبیر، اندیشه و تلاشى مخلصانه حداقل میتوان آنرا به کنترل در آورد. در این راستا تلاش ما بر این است تا با ارتقاء سطح آگاهى اقشار مختلف جامعه پیشگیرى از اعتیاد را بر درمان معتادین مقدم بداریم. به امید روزى که جامعه اى داشته باشیم که اگر هم در آن فرد معتادى وجود دارد، درصدد نجات خویشتن باشد.
آنچه در مورد اعتیاد و موادمخدر باید بدانیم :اعتیاد به موادمخدر یکى از عوامل اصلى شیوع بیماریهاى ایدز و هپاتیت میباشد. موادمخدر آنچنان آرام و بی صدا برجسم و روان مصرف کننده مستولى میگردد که هیچ معتادى آغاز اعتیاد خود را به یاد نمی آورد.اعتیاد سبب تباهى میلیونها مغز فعال میشود که سرمایه هاى آینده جامعه بشرى بشمار می روند.اگر درصد کمى از کودکانى که والدین آنها معتاد هستند به سوى بزهکارى سوق داده شوند، بعد از گذشت چندین سال تعداد بزهکاران در این مملکت به هزاران نفر خواهد رسید.اعتیاد بیش از یک میلیارد نفر از اعضاء خانواده معتادان را در جهان بطور مستقیم با مشکلات ناشى از این آسیب مواجه نموده است.موادمخدر منشاء وقوع بسیارى از جرائم اجتماعى نظیر قتل، تجاوز، سرقت و ... میباشد .موادمخدر سالانه حدود 600 میلیارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واریز می کند که این رقم چند صد برابر کل بودجه کشور ما و بسیارى دیگر از کشورهاى بزرگ دنیاست. سالانه مقادیر قابل توجهى ازثروت ملى کشور به جیب سوداگران موادمخدر میرود.قاچاقچیان بین المللى موادمخدر براى رسیدن به مقاصد شوم خود به مدرنترین تجهیزات تسلیحاتى و ارتباطى مجهز هستند. 75% از زندانیان کشور را بطور مستقیم و غیرمستقیم مجرمین موادمخدر تشکیل میدهند. کشور ما در همسایگى بزرگترین تولیدکنندگان انواع موادمخدر جهان (افغانستان و پاکستان) موسوم به «هلال طلائی» و در مسیر ترانزیت موادمخدر قرار گرفته است و در ین راه خود نیز قربانى آن میگردد.کشور ما در مقابله با ورود و شیوع این مواد خانمانسوز، بمنظور کنترل و حفاظت مرزهاى شرقى اقدام به احداث بیش از هزار کیلومتر جاده، دهها پاسگاه مرزی، برجک و دیدهبانى و حفر چندین کیلومتر کانال و ... نموده است و هزاران نفر از فرزندان این مرز و بوم نیز به فجیع ترین وضع به شهادت رسیده اند.مراحل اعتیاد :1- مرحله آشنایى این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان ناباب) یا از روى غرور و کنجکاوى خود فرد شروع می شود.2 ـ مرحله شک و تردید : در این مرحله فرد با مبارزه با امیال خود می پردازد.3 ـ مرحله اعتیاد واقعى :در صورت ادامه مصرف در مرحله شک و تردید فرد به مرحله اعتیاد واقعى مى رسد. در این مرحله پدیده «تحمل» باعث میشود که فرد به مرور زمان بر میزان مصرف خود بیفزاید تا به نشئگى قبلى برسد.
اعتیاد و خانواده
بیشترین تأثیر مخرب اعتیاد بر ارکان خانواده وارد مى آید، همانطورى که مؤثرترین عامل پیشگیرى از اعتیاد نیز نهاد خانواده است.
توصیه پیشگیرانه به والدین
1. درباره مواد اعتیادآور (علل و عوامل مؤثر در مصرف مواد، خطرات، عوارض و علائم آن) اطلاعات کافى کسب کنید.
2. مهارتهاى تربیتى خود را افزیش دهید.
3. الگوى مناسبى براى فرزندان خود باشید و هرگز بر خلاف گفته خود عمل ننمائید.
4. فضایى ایجاد کنید که فرزندانتان در آن احساس آرامش کنند.
5. به صحبتهاى فرزندانتان خوب گوش کنید. با لبخند، تکان دادن سر و استفاده از جملات مثبت نظیر «چقدر جالب»، «من این را نمیدانستم» و ... آنها را به گفتن بیشتر تشویق کنید.
6. شرایطى ایجاد کنید که شما را محرم اسرار خود بدانند.
7. از فرزندانتان انتظار نداشته باشید آرزوهاى برآورد نشده شما را تحقق بخشند.
8. از قبل، خود را براى پاسخگویى به سئوالات کنجکاوانه فرزندانتان آماده نمائید.
ممکن است روزى از شما بپرسند که آیا تاکنون مواد مصرف کرده اید؟ این فرصت خوبى است که علت عدم مصرف خود را به زبان سالهاى جوانى به آنها منتقل کنید، یا اگر احیاناً قبلاً مصرف کرده اید علت گرایش خود به مواد و سپس کنار گذاشتن آن را به ایشان بگوئید و اینکه حالا چرا میخواهید ایشان اشتباه شما را تکرار نکنند. بیاد داشته باشید که نباید مسائل را بیش از اندازه تشریح کنید مبادا کنجکاوى آنها برانگیخته شود.
9. با تقویت قدرت اعتماد به نفس، تصمیم گیرى و از بین بردن افسردگى وکم رویى فرزندان، آنها را در برابر شرایط آسیب زا مقاوم سازید.
10. راه مقاومت و پایدارى در برابر فشار همسالان را در خصوص مصرف موادمخدر به فرزندانتان بیاموزید تا از «نه» گفتن به آنها نهراسند.
11. موانع رابردارید. به فرزندانتان انگیزه داده و از آنها حمایت کنید.
12. وقت بیشترى را با فرزندانتان صرف کنید. با آنان به رستوران، پارک، کوه، سینما و ... بروید. باتفاق آنان به موسیقى گوش دهید و از همه مهمتر به آنان ابراز عشق کنید و بگویید که دوستشان دارید.
13. سعى کنید حتى آهنگ صدایتان ملایم و دوستانه باشد.
14. مواضع خود را برابر سیگار، موادمخدر و الکل مشخص نموده، صریحاً آنرا به زبان بیاورید.
15. عقاید خود را به زور به آنها تحمیل نکنید.
16. نظم و قانون مناسب و سازنده مشخصى در خانواده برقرار سازید و براى سرپیچى از آن تنبیهات مناسبى در نظر بگیرید و قاطعانه آنرا به مرحله اجرا در آورید.
17. سعى کنید در ساعات غذا خوردن همه اعضاء خانواده را دور هم جمع کنید.
18. فرزندان خود را قبل از رسیدن به سنین بحرانى نسبت به مضرات و عواقب ویرانگر مصرف موادمخدر آگاه سازید.
19. آنان را بیش از اندازه و بطور اغراق آمیز نترسانید.
20. از چگونگى دوستیابى و معاشرت فرزندان خود با دیگران آگاه باشید. با والدین دوستانشان ارتباط برقرار کنید. در صورتى که به منزل دوستشان رفتند حتماً از حضور والدین ایشان در منزل مطمئن شوید و به حضور سایر اعضاء خانواده اکتفا نکنید.
21. به نحوه خرج کردن پول توسط فرزندانتان اهمیت بدهید.
22. براى اوقات فراغت آنان برنامه ریزى کنید. همواره آنان رابه مطالعه، ورزش و تفریحات سالم ترغیب نمائید و زمینه این امور را برایشان فراهم کنید.
23. زمان مناسبى را به گفتگو اختصاص دهید. چرا که فرزند شما ارزش نصایحتان را با ارزش زمانى که به آن اختصاص داده اید می سنجد.
24. راهنماییهاى خود را از طریق مربیان و دبیرانشان به آنها منتقل کنید. جوانان باورها و ارزشهاى خود را دارند. طبیعتاً اگر والدین بهترین نصایح را هم بگویند ممکن است آنها را نپذیرند. شنیدن نصایح شما از زبان مربیان و دبیرانشان تأثیر بیشترى بر آنها می گذارد.
25. بین فرزندانتان تبعیض قائل نشوید.
26. تفکر انتقادى را که از ویژگیهاى دوران بلوغ و نوجوانى است، در فرزندان خود سرکوب نکنید.
27. آنان را به رعایت اصول مذهبى و انجام فرائض دینى تشویق کنید.
28. در انجام فعالیتهاى منطقى به فرزندان خود استقلال و آزادى بدهید.
29. در رفتارهاى خود بیشتر دقت کنید. ممکن است با تمسخر یک معتاد و یا صحبت کردن با لحن افراد معتاد پیامى نادرست به فرزندتان منتقل کنید.
30. اگر میخواهید مانع پویایى و رشد جسم و روان فرزندانتان نشوید، از انتقاد غیرسازنده، تمسخر و شرمنده کردن آنان مخصوصاً درمقابل دیگران جداً بپرهیزید.
31. فرزندانتان را به خاطر رفتارهاى مثبت آنان تشویق کنید.
32. در موقعیتهاى بحرانی، فشارها و تنشهاى روحی، راهنما و همراه فرزندان خود باشید.
33. هرگز فضاى خانه را متشنج ننموده و از مشاجره و بحثهاى بیهوده بپرهیزید.
34. مسئولیت و تکلیفى به فرزندان خود بدهید که با توان آنان متناسب باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
اختلالات هویت جنسی
«هویت جنسی(Gender Identity)» بازتاب احساس مردانگی یا زنانگی فرد است. هر کودکی تاسن 2-3 سالگی باور محکمیدر مورد مرد یا زن بودن خود پیدا میکند و راحت و قاطع میگوید:«من یک پسرم» یا «من یک دخترم» اما حتا اگر رشد جنسی او طبیعی هم باشد، حس نرینگی یا مادینگی فرد کامل نیست و باید رشد و تکامل یابد.
هویت جنسی بر اساس زیست شناسی افراد بنا میشود، از آموزههای اجتماعی اثر میپذیرد و برای این که به دوام و ثبات دست یابد، به گذشت زمان نیاز دارد.
هویت جنسی به طور ضمنی به معنای وجوه فیزیولوژیک رفتار مرتبط با مردانگی یا زنانگی است. اما باید بین جنسیت اچتماعی و جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) تمایز و تفاوت قائل شد؛ هرچند در اغلب موارد، این دو با یکدیگر متناسب و هماهنگ هستند، یعنی مردان رفتار مردانه و زنان رفتار زنانه از خودنشان میدهند. ولی گاه در مواردی چون مبحث ما جنسیت و هویتجنسی بایکدیگر در تعارض و تضادند.
ویژگیهای جسمانی از جنسیت زیست شناختی فرد بر میآید اما این به تنهایی هویت جنسی را شکل نمیدهد. در پیدایش هویت جنسی، سر مشقهای بی شمار اجتماع نقش دارند، سرمشقهایی از همبازیها، پدر و مادر، خواهر و برادر، آشنایان، آموزگاران و دیگر روابط اجتماعی – فرهنگی ساری و جاری.
به طور معمول، افراد با جنسیت بیولوژیک خود، همانندسازی میکنند اما همیشه این گونه نیست. گاه مغز و روان مردانه در پیکری زنانه اسیر میشود و سه بار شایع تر از آن، مغز و روان زنانه در کالبدی مردانه فریاد بر میآورد!
چرا که هویت جنسی تنها از وضعیت مردانه یا زنانهی دستگاه تناسلی خارجی کودک پدید نمیآید. عوامل ژنتیک، به ویژه از بسته شدن نطفه تا هفتهی ششم زندگی جنینی و نگرشهای پدر، مادر و خانواده و فرهنگ پیدا و پنهان اجتماع پیرامون ، بی شک اثر گذار است.
«نقش جنسی»، رفتار بیرونی است که اعلام عمومیجنسیت محسوب میشود و بازتاب احساس درونی شخص در مورد هویت جنسی اش است. نقش جنسی انتقال شمای مرد بودن یا زن بودن به دیگران است: هویدا شدن هویت جنسی ذهنی.
اغلب «هویت جنسی» و «نقش جنسی(Gender Role) » با یکدیگر هماهنگ هستند. زنی که حسی از زن بودن دارد، دیدگاه خودش را با رفتار زنانه به جهان انتقال میدهد و مردی که خودش را مرد میداند، کردار مردانه دارد. از این رو، نقش جنسی، هر رفتار و گفتاری است که شخص برای نشان دادن اندازهی مرد بودن یا زن بودن خود ابراز میکند.
پس، سخن نخست آن که «هویت جنسی» و «نقش جنسی» از بنیاد میبایست از جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) و آناتومیک (کالبدی) تمایز داده شود. جنسیت کاملاً محدود و منحصر به ویژگیهای تشریحی و فیزیولوژیکی است که «ظاهر» مردانه یا زنانه برای فرد پدید میآورد.
اما افتراق «گرایش جنسی (Sexual Orientation) » نیز از مفهوم هویت جنسی مهم است. گرایش جنسی، به موضوع یا هدف تکانههای جنسی اشاره دارد و بیانگر تمایل جنسی – شهوانی فرد برای جنس مقابل (Heterosexual)، جنس موافق (Homosexual) یا هر دوست (Bisexual) و بستگی به این دارد که کشش فرد به ایجاد رابطه با کدام جنس بوده و خواهد بود.
اختلال هویت جنسی(Disorder Gender Identity) در پسرها بیشتر است و نسبت پسر به دختر از 6 به 1 تا 30 به 1 متفاوت است.
نرینگی (مردانگی) بستگی به اثر هورمونهای مردان (آندروژنها) در دوران جنینی دارد.
تستوسترون روی نورونهایی از مغز که در نرینگی (مردانگی) مغز در مناطقی از جمله هیپوتالاموس نقش دارند، اثر میکند. مطالعات اخیر تفاوتهایی را در مغز افراد دچار Transsexualism مرد به زن نشان داده است. در این افراد هستههای هیپوتالاموس وهستهقرمز مغزشان کوچکتر از دیگر مردان و در قد و قوارهی هستههای مغز زنان بوده است. امابه جز این عوامل بیولوژیک، عوامل روان شناختی و اجتماعی نیز بر پیدایش هویت جنسی مؤثرند. از نظر فرهنگی نقشهای جنسی مشخص است. از پسرها انتظار نمیرود که دخترانه رفتار کنند و از دخترهاهم رفتار پسرانه پذیرفتنی نیست. این نقشها آموخته میشوند، هرچند این یک واقعیت است که برخی پسرها مزاج ظرفی و حساسی دارند و برخی دخترها پرخاشگر و پرانرژیاند.
چگونگی روابط مادر با کودک در نخستین سالهای زندگی در برقراری هویت جنسی اهمیت فوقالعادهای دارد. در خلال این سالها، مادران به طور طبیعی کودکان را از هویت جنسی شان آگاه کرد و سبب میشوند که آنها جنسیت خود را بپذیرند و بدان افتخار کنند. اما مادر خشن، کنترل کننده و بیارزش کننده میتواند در رشد و شکلگیری هویت جنسی کودک اختلال پدیدآورد. برخی کودکان ممکن است با این پیام روبرو شوند که اگر هویت جنس مقابل را داشتند، از ارزش بیشتری برخوردار بودند. مشکلات هویت جنسی گاه در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
پیشگفتار
بهار آخرین استاد شعر کلاسیک فارسی است . شاعری از تبار بزرگان که به ویژه قصیده سرایی ، ادامه دهندة راه استادانی چون رودکی و عنصری و فرخی و ناصر خسرو و سنائی و انوری بشمار می آید ؛ اما در عین حال نسبت به گرایش های شعر نو عنادی ندارد و خود نیز در زمینه شعر نو معتدل طبع آزمائی کرده است . بهار در زندگی اش همواره آزادیخواه و ایران دوست باقی ماند اما با هوشیاری و مهارتی که می توان آن را نوعی هنر صیانت نفس نامید از تصفیه های خونین نظام رضا شاهی جان به در برد . او که طرفدار رنجبران و فقرا بود در عین حال زندگی سیاسی همواره به جناح قوام السلطنه وفادار ماند که مظهری از اشرافیت کشور شمرده می شد . بهار البته ادیب و هنرمندی پروردة انقلاب مشروطیت و فرهنگ مردم گرای آن بود اما بهار در مقایسه با سه شاعر برگزیده همین انقلاب عاقبت بهتری داشت ؛ عارف قزوینی سال های آخر عمر خود را در تبعید و فقر سپری کرد میرزاده عشقی با گلولة مزدوران نظمیه ترور شد و فرخی یزدی در زندان دیکتاتور سر به نیست گردید و حتی گورش نیز شناخته نیست. بهار که جهنم و منش آنها را داشت پس از دو بار به زندان افتادن توانست زنده بماند در اواخر سلطنت رضا شاه شغل دانشگاهی و فرهنگستانی بگیرد و در زمان سلطنت محمد رضا شاه در کابینه قوام السلطنه وزیر فرهنگ شود . با همة این احوال نمی توان حضور مستمر بهار را از مقولة سازش و تسلیم دانست ؛ چرا که با توجه به حجم آثار با ارزشی که چه در زمینه شعر و چه در عرصة تحقیقات ادبی پدید آورده است می توان گفت که زندگی بهار خود پدیده أی است شایسته بررسی : به عنوان یک ادیب و یک مرد سیاسی .
برای چنین جستجوئی مفیدترین منبع شعرهای خود بهار است که بر میراث پنجاه سال شاعری و کل زندگی صاحب اثر شهادت می دهد. خوشبختانه دیوان چاپ شده بهار نخست بر پایة تاریخ سرودن شعرها تنظیم شده و هر شعر نیز شناسنامه یا معرفیکوتاهی بر پیشانی دارد. دو دیگر این که در بهار سودائی هست شاید بتوان گفت سودای یادگار نهادن . او همواره نگران است که برای خوانندگان بعدی سرچشمة مار و انگیزة آثارش را روشن کند ؛ کمتر شاعری هست که چون او این همه آگاهی از جزئیات زندگی اش در اثرش نهفته باشد. بر پایة این امکانات شاید بتوانیم حرف های نگفته را فاصله های خالی میان سطور را نیز به نوعی حدس بزنیم . می دانیم که بخش عمده ای از سروده های بهار در دوران اختناق و نظارت ممیزی پدید آمده است ؛ شاعر به روشی تقیه آمیز منظومه هایی تدارک دیده که سرشار از گوشه و کنایه هاست و در آن قطع کلام های عمدی و سکوت های قهری با پژوهش گر شکیبا سخن می گویند.
کودکی و نوجوانی
محمد تقی ملک الشعراء بهار در 18 آذرماه 1265 شمسی در محلة سرشور شهر مشهد به دنیا آمد . پدر او میرزا کاظم متخلص به صبوری ، ملک الشعراء آستان قدس رضوی بود . خاندان پدری بهار خود را از نسل میرزا احمد صبور کاشانی (متوفی به سال 1192 ش) شاعر و قصیده سرای سرشناس عهد فتحعلی شاه قاجار می دانند . انتخاب تخلص صبوری از سوی پدر بهار نیز به همین مناسبت است . در عین حال این خاندان خود را از تبار برمکیان به شما می آورند و بهار در شعری به این مورد اشاره می کند ( شاید انتخاب نام «نوبهار» از سوی شاعر برای روزنامه اش که در اوان جوانی تأسیس کرد ، به همین علت باشد ؛ چراکه برمکیان تولیت معبد بودائی «نوبهار» را در بلخ به عهده داشته اند ) . مادر بهار از یک خاندان اصیل تجارت پیشه و نیاکانش از معاریف گرجستان و مسیحیان قفقاز بودند که پس از جنگ های ایران و روس توسط عباس میرزا به ایران آورده شده و دین اسلام را پذیرفته بودند .
بهار در چنین خانواده ای ابتدا در چهار سالگی نزد زن عمویش تحصیلات ابتدائی متداول (قرآن ـ فارسی) را آغاز می کند . سپس به مکتب مردانه می رود . کتاب صد کلمه را در مکتب و شاهنامة فردوسی را نزد پدر می خواند . اولین شعر خود را در هفت سالگی در بحر نقارب می سراید و از پدر جایزه می گیرد :
تهمتن بپوشید ببر بیان بیامد به میدان چو شیر ژیان
بین هفت تا ده سالگی در مکتب شعرهایی می گوید : از جمله مکتب دار پیر و بعضی هم مکتبی ها را هجا و برخی دیگر را مدح می کند . در ده سالگی در راه سفر به کربلا ، همراه با خانواده ، در بیستون بیتی می سراید ، که پدر غالباً آن را به شوخی در مجالس دوستانه می خواند :
به بیستون که رسیدم یک عقربی دیدم
اگر غلط نکنم از لیفند فرهاد است
تا پانزده سالگی ، محمد تقی جوان در شاعری و نیز شعر و نقاشی طبع خود را آزموده است . اما پدر که تا این هنگام مربی و مشوق اوست ، ناگهان معتقد می شود که زمانه عوض شده و فرزندش با شعر نمی تواند زندگی خود را تامین کند و باید به دنبال کسب تجارت برود. بنابراین تحصیل او را متوقف می کند و فرزند را ، برای فراگرفتن راه و رسم کاسبی ، به دکان بلور فروشی دائی اش می فرستد ، اما بهار در روح خویش شاعر است و برای دل خود همچنان می سراید . در سال 1283 ش ، در هجدهمین بهار عمر شاعر پدرش در می