لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
فصل اول
روابط زناشویی
عاشق شدن ساده است، اما عاشق باقی ماندن به مراتب دشوارتر است، همة ما خواهان عشق پردوام هستیم. همة ما می خواهیم شاد زندگی کنیم. کسی نیست که به عمد عاشق بشود و برنامة جدایی را هم طراحی کند. اوا در عمل این اتفاق می افتد وقتی این اتفاق افتاد، آزار می دهد. در آمریکا از هر دو ازدواج یکی به طلاق می انجامد و از جمله زوجهایی که با هم می مانند درصد قابل ملاحظه ای از زندگی کردن با یکدیگر خشنود نیستند و اینها آمار خوشایندی نیست. پیامی دارند. می گویند اگر قصد ازدواج دارید بدانید که ممکن است ازدواجتان به شکست بینجامد. البته هیچ کس حاضر نیست در کاری که امکان 50 درصد شکست وجود دارد سرمایه گذاری بکند. با این حال اتفاقی است که می افتد. البته هیچ تضمینی قطعی وجود ندارد که ازدواجی صد در صد برای همیشه دوام بیاورد اما می توانید مهر و محبت میان خود و همسرتان را حفظ کنید.
بعضی ها به ظاهر زندگی زناشویی خوبی دارند اما در
واقع مهر و محبت از میانشان رخت بربسته است
بسیاری از زوج ها در کنار هم زندگی می کنند و حال آنکه مهر و عشق از میانشان رخته است. اینها منزوی ترین اشخاص هستند1.
راه حل های مختلف:
اغلب اشخاص نمی دانند که چگونه مسائل زناشویی خود را حل کنند و به همین دلیل روش های مختلفی را بر می گزینند در راه حل نخست مشکلات را ندیده می گیرند و دل به این می بندند که این مشکلات به خودی خود بر طرف شوند بعضی دیگر در مقام توجیه می گویند، رابطة زناشویی صد در صد بی عیب و نقص وجود خارجی ندارد. توقع بیشتر داشتن غیر واقع ؟ و بی توجهی به حقایق است. جمعی دیگر همة تقصیرها را به گردن همسرشان می اندازند و چه بسا با همسرشان متارکه می کنند و چون تن به ازدواج مجدد می دهند می بینند با همان مشکلات قبلی رو به رو می شوند
یکی از راه های برخورد با مسائل زناشویی این است
که تقصیر را به گردن همسرمان بیندازیم
بسیاری از ازدواج ها در مقطعی از زندگی مشترک خود به این نتیجه می رسند که همسرشان را دوست ندارند. در این میان دوستان ، بستگان و حتی روان شناسان به آنها می گویند:«بالغانه فکر کن. به واقعیت ها توجه داشته باش. عشق شاعرانه نمی تواند ادامه دار باشد.» اما این دوست نیست. بر خلاف باورهای رایج، عشق شاعرانه هم می تواند پر دوام باشد. شعله های عشق و مهر و محبت می تواند هم چنان سرکش باشد و بر روشنی آن افزوده گردد.1
باز آموزی درس مهر و عشق
اگر می خواهید در مقایسه با پدر و مادرتان زندگی زناشویی بهتری داشته باشید، اگر می خواهید مهر و عشق به زندگی شما حاکم شود، باید به خود زحمت بدهید و روی آن کار کنید. به خود بگویدید که باید در زمینة مهر و عشق آموزش بیشتری داشته باشید، بدانید که این تنها شما نیستید که به این آموزش احتیاج دارید. وقتی به اطراف خود نگاه می کنید، می بینید که افراد بسیار به این بازآموزی نیاز دارند. غرور را کنار بگذارید ، نیاز به صمیمیت بیشتر، قدردانی و مهر و عشق بیشتر را بپذیرید.
ساده ترین راه آموختن این است که وانمود کنید در این زمینه چیزی نمی دانید. در نقش یک مبتدی ظاهر شوید. غنا بخشیدن به زندگی زناشویی به نظر اسرار آمیز می رسد، به نظر می رسد که درک کردنش دشوار است، مگر اینکه روی آن تمرین کنید و به احاطة لازم برسید. غنی ساختن و سرشار نمودن زندگی زناشویی موضوعی فرا گرفتنی است.2
روابط سرشار
همة ما دانسته یا نادانسته برآنیم که زندگی زناشویی خود را غنا بیشتری ببخشیم. در پس زمینه ذهن همة اشخاص ، دوست داشتن و مورد مهر و عشق واقع شدن نهفته است. در پس هر انگیزه و هر رفتار ، میل مورد عشق و مهر واقع شدن ، میل به قدردانی و میل به سهیم شدن مهر و محبت خود با دیگران نهفته است.
صحبت کردن دربارة مهر و عشق و اینکه بگوییم همه در این زمینه قصد دارند کافی نیست. پس از ساله مشاوره با زوجهایی که در روابط خود با مشکل رو به رو بودند به این نتیجه می رسیم که در اغلب موارد تقصیری متوجه اشخاص نیست، بلکه در روشی که آنها برای سرشار شدن زندگی زناشویی شان استفاده می کردند اشکالاتی وجود دارد.
بسیاری از زوجها تصمیم می گیرند که روابط زناشویی خود را بهبود بخشند اما مأیوس می شوند. دلیل ناکامی آنها این است که از مهارت های ارتباطی مؤثر بی بهره و آنها را نیاموخته اند. هر چه می خواهند روابط خود را مستحکم تر کنند. ناموفق تر ظاهر می گردند. در نتیجه این مسائل نادیده انگاشته شده روی هم انباشته می شود.
برای ایجاد مهر و عشق در زندگی زناشویی نیازی به تغییر دادن خود نیست، نیازی به تغییر دادن دیگران نیست. در واقع این تغییر خود به خود اتفاق می افتد. هر چه بیشتر برای تغیرر دادن رفتار خود تلاش کنید، بیشتر از خویشِ واقعی خویش دور می شوید. اشکالی در تغییر دادن خود وجود ندارد مگر اینکه میان شما و خویش واقعی تان فاصله بیندازد. اگر تقصیر با انگیزه عداوت و در حق همراه باشد، مهر و عشقی تولید نمی شود ممکن است توانمند تر و یا حتی شغل بهتری و دوستان جدیدی پیدا کنید. اما خود را بیشتر دوست نخواهید داشت.1
نشانه های خطر
به این نتیجه رسیده ایم که در هر ازدواجی وقتی روابط احساسی ضعیف می شود، چهار علامت خطر وجود دارد که خبر از کاهش مهر و عشق می دهد. اگر می خواهید با از دست دادن احساس عشق در ازدواج خود رو به رو نشوید، اگر می خواهید شور و شوق را در خود زنده نگه دارید، مواظب این چهار علامت خطر باشید:2
1- مقاومت 2- رنجش 3- بی اعتنایی 4- سرکوب
1- مقاومت: در هر ارتباط طبیعی انسانی تا حدودی مقاومت میان زن و شوهر وجود دارد. مقاومت زمانی آغاز می شود که احساس می کنید در برابر رفتار، گفتار یا احساس همسرتان مقاومت می کنید. ابتدا در ذهن خود رفتار، گفتار یا احساس او را مورد انتظار قرار می دهید و سپس احساس می کنید که می خواهید کمی از او فاصله بگیرید. به عنوان مثال: به اتفاق همسر خود در یک مهمانی شرکت کرده اید و به روال همیشه داستانی را که معمولاً در مهمانیها تعریف می کند برای مهمانان شروع به شرح دادن می کند و شما با خود می گویید: «اَه، نه باز هم داستان قدیمی» و یا همسرتان از شما می خواهد قبضی را در بانک بپردازید و شما احساس می کنید به انجام این کار رغبت چندانی ندارید. اغلب اشخاص این مقاومت را ندیده می گیرند و وانمود می کنند که مقاومتی وجود ندارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
تجارت الکترونیک در بهبود بانک ها
نتایج ناشی از استقرار نظام تجارت الکترونیک
با فرض باز بودن اقتصاد از لحاظ مبادلات تجاری و امکان جابجایی آزاد سرمایه در سطح بینالمللی از طریق شبکه بانکی نتایجی عام بر اثر استقرار نظام تجارت الکترونیک قابل انتظار خواهد بود. لازم به ذکر است که فرضهای فوق بهعنوان ملزومات ضمنی و نهچندان صریح تجارت الکترونیک مطرح میباشند که اغلب در تحلیلها از توجه به آنها غفلت میشود. این نتایج از دیدگاه دولت و بخش خصوصی قابل بررسی است. بدیهی است که پارهای از نتایج از دید هر دو طرف سودمند و پارهای دیگر تنها از دید یک طرف مفید است. این نتایج بطور عمده عبارتند از:
· امکان بازاریابی وسیعتر بر اساس امکان مبادله اطلاعاتی سریع با بازارهای جهانی در سطحی کاراتر
· کاهش هزینههای مبادلاتی بر اساس حذف بسیاری از واسطههای تجاری و صرفهجویی در زمان مبادلات
· کاهش هزینههای ناشی از اشتباهات انسانی و ایجاد امکانات بهتر برای مدیریت بنگاه
· امکان استفاده بهتر از مقیاس تولید بالا برای کاهش سرانه هزینههای سربار و هزینههای ثابت بر اساس تقاضای بالا برای کالا و خدمات تولیدی
· افزایش سرمایهگذاری و اشتغال در بخشهای تحت پوشش تجارت الکترونیک بویژه در بخشهای خدماتی
· افزایش فروش، درآمد و بهبود تراز تجاری کشور و در نهایت افزایش سطح رفاهی بویژه در بخشهای تحت پوشش تجارت الکترونیک
· امکان حضور و رقابت واحدهای تجاری کوچک در بازارهای جهانی بشرط تعریف دقیق و تخصصی از نوع فعالیت
البته لازم به یادآوری است که نتایج فوق تنها و تنها در صورت شفاف بودن عملکرد نهادهای اقتصادی بویژه در ارتباط با تجارت خارجی قابل حصول است. بدین معنی که اعمال قواعد متحدالشکل در تمامی کشورهای مبادلهکننده، تضمین و ثبات بازارها را افزایش داده و این خود نرخ تعرفهها را کاهش میدهد و البته این یکی از نتایج جنبی گسترش تجارت الکترونیک بوده و بیشتر ناشی از شفافسازی اقتصاد است.1 در کنار این شفافسازی که از ملزومات اساسی گسترش تجارت (و یکی از شروط اساسی برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی) میباشد، باید به رفع انواع انحصارات (بویژه انحصارات دولتی) جهت رفع تبعیض و ایجاد محرکههای رقابتی برای اقتصاد، اقدام کرد.
از دیگر سو افزایش و گسترش تجارت الکترونیک عوارضی نیز بههمراه خواهد داشت که از آن جمله میتوان به دسترسی سهلالوصول رقبای خارجی به کلیه بازارهای داخلی از جمله بازار کالا و خدمات و بازار مالی و سهام اشاره داشت. در حقیقت تحت مفروضات فوق، تجارت الکترونیک با یکپارچه نمودن فعالیتهای تجاری و مالی در قالب شبکه بینالمللی، رقابت موجود بین اقتصادهای ملی را در سطح جهانی افزایش بخشیده و به همان نسبت، فرصتها و تهدیدها را تشدید نموده است. بر همین اساس میتوان به این ویژگی منحصر بهفرد تجارت الکترونیک بهعنوان فرصتی طلایی برای تحقق موارد ذیل اشاره داشت:
· عرضه نیروی کار متخصص در سطح جهانی، بدون آنکه به مهاجرت فیزیکی نیروی کار نیاز باشد که این توسعه، در نهایت میتواند به تخفیف پدیده فرار مغزها2 در کشورهایی نظیر ایران کمک کند.
· توسعه بازارهای هدف و جدید صادراتی از طریق توسعه تجارت الکترونیک در سطح اینترنت.
· ایجاد امکان حضور و رقابت برای واحدهای با قدرت مالی محدود (بویژه در بخش خدمات) در سطح جهانی با تکیه بر مهارتهای تخصصی.
البته با توجه به پیچیدگیها و حساسیتهای ویژهای که در فرآیند تجارت الکترونیک مطرح میباشد، فرصتهای فوق در صورتی محقق میگردد که یک بسترسازی قانونی از سوی دولت در ارتباط با تجارت الکترونیک انجام گرفته باشد.
بانکداری الکترونیک در ایران
مفاهیم ارتباط الکترونیکی همچون ارسال و دریافت پیامهای مالی از طریق بکارگیری فنآوری رایانهای و شبکه مخابراتی، با پیوستن بانکهای داخلی به شبکه جهانی سوئیفت جای خود را در فعالیتهای بانکی ایران باز نمود. با این وجود، زیرساخت قدیمی بانکها، عدم تغییر اساسی در روش بانکداری برای سالهای مدید و مقررات بانکی محدود کننده که عمدتاً ناشی از ضعف ساختاری سیستم بانکی در تجزیه و تحلیل اطلاعات بازار مالی و مشتریان خود میباشد، از جمله موانع بزرگی هستند که در مسیر ایجاد تحول و همگام شدن با بانکداری نوین جهانی، سد راه سیستم بانکی میباشد و باید توسط موج جدید بانکداران تحولگرا و مدیران نواندیش به کنار زده شود.
بانکداری الکترونیک به مفهوم واقعی آن، تنها در چهارچوب یک شبکه بانکی سراسری و یکپارچه امکانپذیر است که در آن دریافت و پرداخت وجوه از هر حساب به حساب دیگر (بدون توجه به بانک مبدأ و بانک مقصد) انجامپذیر باشد و هنوز تا آن مرحله راه درازی در پیش است. البته در این میان باید به طرحهای جالب و پیشرو نظیر «شبکه شتاب» اشاره داشت که یکپارچه کننده چند بانک داخلی3 در قالب یک شبکه سراسری بوده است.
از سوی دیگر کندی در پاسخگویی به نیازهای مشتریان و متقاضیان خدمات بانکی، فضای مناسبی برای شرکتها و مؤسسات مالی و اعتبارات (غیر بانکی) ایجاد میکند تا با ارائه خدمات در اشکال نوین، در حد توان سهم بزرگی از بازار خدمات مالی و اعتباری را از آن خود نمایند و در این میان ارائه انواع کارتهای اعتباری و ایجاد سیستمهای پرداخت از طریق اینترنت و تلفن همراه، کانون توجه بازار خواهد بود. در همین ارتباط اگر دقت شود که ماهیت عملیات تجارت الکترونیک از لحاظ ارتباطات غیرفیزیکی و غیرمستقیم شبیه به عملیات تجارت بینالمللی میباشد، آنگاه قابل تصور خواهد بود که طیف وسیعی از خدمات مالی و اعتباری همچون صدور ضمانتنامهها، بیمه نامهها و سایر انواع واسطهگریهای مالی توسط بانکها و مؤسسات اعتباری نه فقط برای معاملات بینالمللی بلکه حتی در حوزه معاملات داخلی یک کشور، قابل عرضه باشد و در صورت ارائه این خدمات، بازاری که در آن تجارت الکترونیک در جریان است بهسمت هرچه ایمن شدن پیش خواهد رفت و در حقیقت این نوع خدمات مالی الکترونیک همان نقشی را در اقتصاد الکترونیک بازی خواهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
تعریف بهداشت
بهداشت مجموعهای از علوم مختلف است و بطور کلی منظور از آن، انجام کارهایی برای جلوگیری از ابتلا مردم به بیماری و رسیدن به سلامتی است. تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) از بهداشت به صورت زیر است: بهداشت علم و هنر پیشگیری از بیماریها و طولانی کردن عمر و ارتقا سطح آن است.
آموزش بهداشت بهداشت محیط تشخیص بیماریها پیشگیری علیه بیماریها عفونی ایجاد یک سیستم اجتماعی که هر فرد بتواند از حق طبیعی خود برخوردار باشد.
با فراهم آوردن این امکانات سلامتی مردم تامین میشود. البته امروزه دامنه بهداشت عمومی توسعه یافته است و تامین سلامتی سالخوردگان، مادران، تغذیه، جامعه، نوتوانی، آلودگی هوا و آلودگی صوتی جز وظایف بهداشت قلمداد شده است. در علوم تجربی عوامل در شرایط یکسان نتیجه یکسان بدست میدهند، یعنی از ترکیب دو اتم هیدروژن با یک اتم اکسیژن، آب بدست میآید. اما باید توجه داشت که در مورد یک امر بهداشتی مثل واکسیناسیون، تنها جنبه علمی قضیه کافی نیست. زیرا یک برنامه بهداشتی موفق لزوما در منطقه و فرهنگ دیگر موفق نمیباشد، چون جنبههای اجتماعی، اقتصادی، روانی و ... نیز موثرند. پس بهداشت هنر است.
هدف دیگر بهداشت، طولانی کردن عمر انسان است. عوامل مختلفی بر طول عمر اثر دارند و از آن جمله رفاه اقتصادی، آرامش فکری، خدمات پزشکی، تغذیه، حقوق بشر، آموزش، ارتباط مردم با دوست و با همدیگر، آزادی و روابط دولت و ملت است. باید توجه داشت باشیم که امروزه اصطلاحات متفاوتی از نظر ظاهر برای بهداشت مطرح است. مثل بهداشت جامعه، جامعهشناسی بهداشت، پزشکی اجتماعی، پزشکی جامعه نگر و ... که در واقع همگی مترادف بهداشت عمومی هستند. باید گفت مفهوم تمام این عناوین یکی است، ولی طرز نگرش آنها با هم متفاوت است، چون نیازهای جوامع باهم تفاوت دارد.
بعد سومی هم مطرح است و آن این که باید آینده افراد را برای پرورش استعدادها در نظر بگیریم که مترادف با هدفهای حیاتیاند و منظور از هدفهای حیاتی این است که انسان چنان تکامل کند که خلیفهالله روی زمین باشد. زمانی این امر محقق میشود که فرد از نظر فیزیولوژیکی، روانی و عاطفی و بعد فلسفی و ... در سطح عالی باشد و آن سلامتی در موازات اهداف حیات است، چرا که ما هر قدر امکانات بیشتری را بتوانیم ایجاد کنیم، برای تبدیل استعدادهای بالقوه به بالفعل در راستای سلامتی مردم قدم برداشتهایم.
روشهای مختلف استفاده از بهداشت عمومی
سیستم معاونت بهداشت عمومی (Public Health Asistanse) تقریبا 55 درصد جمعیت با این سیستم اداره میگردید. مخصوص کشورهای جهان سوم بود که در هر زمانی حالت انتزاعی مخصوصی به خود میگرفتند. در این سیستم مدیریت بر اساس تمرکز بوده، یعنی مسائل بهداشتی از بالا یعنی از مراکز به سازمانهای کوچک و شهرستانها جاری میشد. یعنی بودجه مدیریت از مرکز به استانها، شهرستانها و بخشها و روستاها جریان پیدا میکرد. منتها این تصمیمگیری با خصوصیات اقتصادی و فرهنگی هماهنگ نبوده، در نتیجه، نتیجه مثبت گرفته نمیشد و از طرف دیگر، اکثریت منابع مالی و انسانی در شهرها بکار گرفته میشد و روستائیان و شهرهای محروم، از عدالت و توزیع مناسب برخوردار نبودند. و در سیستم معاونت بهداشتی عمومی حتی 30% کودکان تحت پوشش نبودند و یا مرگ و میر کودکان زیر یک سال قبل از سال 1355 ، یکصد و بیست در هزار بود، ولی امروزه مرگ و میر کودکان زیر یک سال به کمتر از 28 در هزار رسیده است. یکی از عیبهای سیستم، عدم پوشش منابع بهداشتی و اداری در روستا بود. طرز ارائه خدمات بهداشتی به سه شکل ذیل بود:
از طریق مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستانها :
چون در کشورهای در حال توسعه، تعداد پزشک کم بود، پزشکان در بیمارستانهای دولتی از کارایی چندان برخوردار نبودند و حتی کیفیت ارائه خدمات ناقص بوده و اکثریت مردم بخصوص روستائیان دسترسی به بیمارستانها نداشتند و خود پزشکان از رساندن خدمات به مردم بنا به عللی کوتاه میکردند. چون حقوق کافی دریافت نمیکردند و بیماران را به مطبهای خصوصی عودت میدادند و در مردم این باور بوجود آمده بود که بیمارستانهای دولتی خدمات کافی ارائه نمیدهند.
از طریق بیمه :
چون فقر اقتصادی در کشورهای در حال توسعه وجود دارد، بدان جهت همه مردم قدت پرداخت حق بیمه نداشته و تنها کارگران و کارمندان با پرداخت حق بیمه از خدمات بیمه استفاده میکردند و آن هم در عمل با اشکال روبرو بود، زیرا بیمه کننده دولت بوده و حالت مشابه کشورهای غربی را نداشت. بیمه شوندگان نیز از خدمات بیمه ناراضی بودند، اما راه دیگری وجود نداشت.
از طریق طب خصوصی :
معمولا همان پزشکانی هستند که روزها در بیمارستانهای دولتی مشغول بوده و در عصر با دریافت حق ویزیت، خدمات را ارئه میدهند و آنها نیز به عللی از دادن خدمات به بیمه شوندگان به تعرفههای دولتی خوشنود نبوده و اخلال بوجود میآوردند. سیستم بیمه پزشکی این سیستم مخصوص کشورهای پیشرفته غربی بود که همه مردم با پرداخت حق بیمه از خدمات درمانی بهداشتی بهرهمند میشوند. البته در کشورهای غربی در آمد سرانه بیشتر است (68% مردم متوسط در آمد را دارند.) و لذا قدرت پرداخت حق بیمه را دارند و چنانچه اشاره شد، رقابت میان شرکتها وجود دارد، اما در کشورهای در حال توسعه ارائهگر خدمات فقط دولت است و کیفیت خدمات نامطلوب میباشد. ولی در کشورهای غربی بیمه شوندگان با اختیار خود بیمهگر را از بین هزاران بیمهگر انتخاب مینمایند و در نتیجه بین بیمهگران رقابت وجود داشته و هر بیمهگر سعی دارد با دادن خدمات بهتر مشتری جذب کند.
سیستم طب ملی این سیستم مخصوص کشورهای کمونیستی بوده که 18% کل مردم دنیا از این سیستم استفاده میکردند و این سیستم توسط دولت ارائه میشد. مردم بدون پرداخت کوچکترین وجهی از خدمات بهداشتی استفاده میکردند و این کشورها از نظر سلامتی وضعشان بهتر بود. اساس این سیستم بر روی کلونیها یا واحدهای بهداشتی بود که خدمات بر اساس بهداشت و پیشگیری بود که در سطوح روستاها پراکنده شده بودند و خدمات ارائه میدادند.
یعنی تمام مناطق از حداقل امکانات بهداشتی درمانی استفاده میکردند و در اثر آن با وجودی که کشورهای سوسیالیستی از نظر اقتصادی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
بنام خدا
اپیدمیولوژی بالینی و کنترل تب مالت (Brucellosis)
با تاکید بر جنبه های پزشکی و بهداشتی بیوتروریسم
بخش اول ـ اپیدمیولوژی بالینی و کنترل بروسلوز
الف ـ مقدمه ومعرفی بیماری
1 ـ تعریف و اهمیت بهداشتی
بروسلوز، یکی از بیماریهای مشترک بین انسان و حیوانات (زئونوز) است که به صورت حاد، تحت حاد یا مزمن، عارض میشود و در حیوانات، بیشتر موجب گرفتاری دستگاه تناسلی ادراری و در انسان، معمولا باعث ایجاد تب، تعریق، ضعف و بیحالی و کاهش وزن ، میگردد و زیان های اقتصادی ناشی از آن را میتوان بشرح زیر، خلاصه کرد:
1 ) در اثر سقط بره ها و گوساله ها از جمعیت این حیوانات کاسته، میشود و نهایتا، موجب کاهش شیر و گوشت مورد نیاز مملکت میگردد.
2 ) گوساله ها و بره های نارسی که زنده متولد میشوند در آینده، حیوانات ضعیف، کم شیرو کم گوشتی را تشکیل خواهند داد.
3 ) دام های آلوده، دچار کاهش وزن و کاهش شیر میگردند و از این طریق نیز بر اقتصاد جامعه زیانهائی وارد میشود.
4 ) هرچه شیوع بیماری در بین دام ها بیشتر باشد انسان های بیشتری را آلوده نموده واز طریق تحمیل مخارج درمان، و از کار انداختن نیرو و توان دامداران و کشاورزان ، زیان های فراوانی را به بار می آورد.
5 ) بدون شک زیان های اقتصادی برای کشورهای درحال توسعه، زیانهای سیاسی و وابستگی به کشورهای استثمارگر و فرصت طلب، را در پی خواهد داشت و آنان را از فرهنگ اصیل خود دور خواهد کرد.
شایان ذکر است که این روز ها که بحث جنگ بیولوژیک (Bioterrorism) ، بسیار قوت گرفته است از بروسلا ها و مخصوصا گونه های ملیتنسیس و سوئیس، به عنوان جنگ افزار های بیولوژیک (Biowarfare) بالقوه، یاد میشود. ولی اینکه آیا عملا چنین سلاحی تا به حال علیه انسان ها استفاده شده است یا خیر، مشخص نمی باشد ولی با این وجود ممکن است بیوتروریست ها بروسلاها را از طریق افشانه (آئروسل) آلوده کردن غذا ها و آب، منتشر کنند0
2 ـ عوامل اتیولوژیک
بروسلا ها باسیل های گرم منفی، کوچک، هوازی و غیر متحرکی هستند که فاقد کپسول واسپور، میباشند. رشد آن ها کند است ولی در محیط کشت Brucella Broth در دمای 37 درجه سانتیگراد و 7/6 PH = به نحو مطلوبی رشد مینمایند. گونه های بروسلا در محیط کشت جامد، معمولا بصورت کلنی های صاف، شفاف، آبی متمایل به سفید تا کهربائی، رشد میکنند. البته رشد بروسلا کنیس و بروسلا اوویس، بصورت کلنی های خشن و گاهی موکوئیدی میباشد.
گونه هائی از بروسلا که بطور کلاسیک برای انسان، بیماریزا واقع میشوند عبارتند از بروسلا ملیتنسیس، بروسلا آبورتوس و بروسلا سوئیس. هرچند بروسلا کنیس نیز ممکن است بیماریزا واقع شود و در مجموع، سویه هائی از بروسلا که در غشاء خارجی خود دارای لیپوپلی ساکارید کمتری هستند از ویرولانس کمتری نیز برخوردارند.
بروسلا آبورتوس و اوویس، در ایزولاسیون اولیه، به محیط کشت حاوی 10ـ5 درصد دی اکسیدکربن، احتیاج دارند.
مقاومت بروسلا ها در شرایط مختلف :
گونه های بروسلا میتوانند در گوشت یخ زده، به مدت سه هفته، در شیر خام به مدت 10 روز، در پنیر تازه تا سه ماه و در بستنی و خامه نیز تا مدتی زنده بمانند و در گوشت نمک زده نیز ممکن است تا مدتی مقاومت کنند ولی از طرفی بوسیله دوددان، منجمدکردن ونمک زدن گوشت آلوده، تعداد آن ها در عرض چند روز، شدیدا کاهش می یابد.
این ارگانیسم ها در حرارت 60 درجه سانتیگراد یا در اثر مجاورت با فنول 1% در عرض 15 دقیقه از بین میروند ولی در طبیعت میتوانند تا مدت ها زنده بمانند. نورآفتاب به سرعت، باعث مرگ آنها میشود ولی درخاک خشک به مدت 6 هفته و درخاک مرطوب، بیشتر از 6 هفته زنده میمانند و مدت زنده ماندن آنها در مدفوع حیوانات، بیش از یکصد روز است. بروسلا ها در آب به مدت یک هفته تا یکماه، زنده میمانند.
شیره طبیعی معده در شرایط آزمایشگاهی، باعث کشته شدن بروسلا ها میگردد و بنابراین بسیاری از بیماران مبتلا به بروسلوز فعال، گروهی هستند که دچارآکلوریدری میباشند و یا به علت ابتلاء به اولسرپپتیک، از آنتی اسید ها استفاده مینمایند و لذا کسانیکه آنتی اسید مصرف میکنند یا تحت درمان دیس پپسی هستند بایستی از خوردن شیرخام، پنیر تازه، بستنی غیرپاستوریزه و سایر لبنیات پاستوریزه نشده، خودداری نمایند.
ب ـ اپیدمیولوژی توصیفی و وقوع بیماری (OCCURRENCE )
1 ـ دوره کمون
معمولا 5 تا 60 روز و بیشتر بین 1 تا 2 ماه و ندرتا چند ماه است.
2 ـ سیر طبیعی
بطور کلی در بسیاری از موارد، تعداد ارگانیسم های مهاجم بروسلائی، زیاد نبوده، دفاع بدن قوی است، گرانولوم هم تشکیل نمیشود و بهبودی، حاصل میگردد. ضمنا حتی زمانی که تعداد ارگانیسم ها زیاد باشد با درمان سریعی که طی 4 - 3 هفته پس از شروع عفونت، آغاز گردیده و به مدت 8 - 4 هفته ادامه داده شود گرانولوم های کوچک، سریعا از بین میروند و بهبودی کاملی حاصل میشود ولی در صورتی که تعداد ارگانیسم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
مقدمه :
باید از دگم گرایی ها در اندیشه فلسفی دوری کرد.
برای بشر بنیادی تر از بررسی حقیقت جستجوی ارزش آن بوده است و متافیزیسین ها همگی به دنبال ارزش گذاری مفاهیم متضاد بوده اند،کسانی که به شهود دلایل منطقی را متصل می کنند راه به خطا رفته اند،بشر به دلیل خواست ” قدرت ” به دنبال شناخت است نه به دلیل تشنگی عقل ناب نمی توان از همساز با طبیعت بودن یک اصل اخلاقی برای خود ساخت. زیرا طبیعت بی رحم است و اگر آدمی بخواهد مطابق با طبیعت زندگی کند باید بی رحم باشد.
فیلسوفی که درصدد آفرینش جهان بنابر تصور خویش است می خواهد همه به فلسفه اش ایمان بیاورند و این همان روا داشتن استبداد بر دیگران است.
غرور و فریب رواقیون دلیل علاقه آنها به اخلاق و آمیختن آن با طبیعت است. زیرا تفکر رواقی درواقع نوعی استبداد راندن بر خویشتن است و چون فرد جزئی از طبیعت است پس طبیعت نیز استبداد را بر او حاکم می کند فلسفه همان خواست قدرت است همان خواست علت نخستین باید بر فریب حواس خود پیروز شویم علم جهان را توضیح نمی دهد بلکه تفسیر می کند و در واقع معنایی برای وجود نباید در نظر گرفت.
اراده یک احساس نیست بلکه شامل احساس های متعدد است و نمی توان آن را از اندیشه جدا کرد. در عین حال اراده یک شور است و کسی که اراده می کند به اشتباه اراده را با عمل یکی در نظر می گیرد
قدرت خواهی بشر و نه میل به شناخت اولین عامل برای گرایش او به فلسفه بوده است.بشر برای فرار از خدا طبیعت را عامل همه چیز می داند و قانونی در طبیعت در کار نیست بلکه پدیده های طبیعی به دلیل قدرت به وجود می آیند.
بلند پروازی من آنست که در ده جمله می گوید. چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید.
هر چند با نگاهی عمیق ودقیق متوجه می شویم که مشکل ازدواج از بیکاری بزرگتر است . بیکاری از یک منظر معلول است یعنی نتیجه سیاستهای نسنجیده و غیر اصولی وغیر مدبرانه ای است که امروز مدیران سیاستمداران واندیشمندان به تفضیل به بیان ان پرداخته اند . در اینکه عوامل مختلفی موجب چنین بحرانی شده اند جای هیچ حرف وحدیثی نیست !
اما از منظری دیگر بیکاری علت است . علت بوجودآورنده ی مشکلات بسیاری دیگر که با هم ترکیب شده وچنین اوضاعی را ساخته است . بیکاری یکی از موثرترین عوامل بوجودآورنده ی نا به هنجاریها و بحران ها و مفاسد اجتماعی است که به شدت هر چه تمام تر در جامعه ما شایع شده است . بیکاری باعث شده است که جمعیت جوان جامعه ما به خیابانها وپارکها و…….. روی آورند ویا بهتر بگویم پناه برند . چرا ؟ برای ارضاء نیازهای عاطفی ــ جنسی که نیازی است کاملاً اساسی وطبیعی وغیر قابل انکار واغماض که با رسیدن به سن بلوغ احساس می شود . ارضای این نیاز اساسی در شرایط فعلی جامعه ماممکن نیست بوسیله ازدواج صورت بگیرد . چرا که ازدواج شرایط ومقدماتی دارد که دستیابی به حداقل آن شرایط لازم غیر ممکن است . چراکه کاری وجود ندارد که با درآمد آن بتوان شرایط ازدواج را آماده کرد
از طرفی فشار نیازهای عاطفی ــ جنسی در شرایط کنونی که جوانان ما دنبال سرگرمی هستند آنها را روانه خیابان می سازد . اینچنین است که پسر جوان جامعه ما حیران و سرگردان تمام فکر وتوان خود را در اجرای برنامه های خیابانی خود استخدام میکند. از آنطرف هم دختری که می بایست 5-10 سال پیش با این جوان ازدواج می کرد اکنون همین وضع را دارا است . بی حوصلگی ، خستگی مفرط از یکنواختی وتکراری بودن محیط خانه و ……… او را روانه خیابانها می سازد . واینگونه پسر ودختر جامعه ما دست در دست هم می دهند به مهر وخانه خود را آباد می کنند و اینچنین است که جوانان ما طعمه وطعام حلال که نیافتند حرامش را جایز ولازم می دانند وبه گونه ای نیازهای جنسی وعاطفی خود را ارضاء می کنند که دین ما به هیچ وجه آنرا برنمی تابد . اینجاست که امنیت جامعه به شدت کاهش می یابد . چرا که خانواده سخت نگران خروج فرزندان خود از منزل می باشند چه دختر باشد چه پسر . مگر آن دسته از والدینی که دوستی پسر و دختر را طبیعی می دانند و آنرا قبول دارند . آیا در این شرایط می توان فرزندان را در منزل زندانی کرد ؟ آیا می توان از تحصیل آنها جلوگیری کرد؟ و اینگونه است که همه ی جوانان وارد بازار سیاه واگیردار شده اند . و اینگونه می شود که برای فرار از برچسب بی کلاسی و اُمُلی و …..، ارتباط با جنس مخالف یک امتیاز و افتخار می شود . یعنی هم از درون به جوان فشار وارد می شود که با جنس مخالف ارتباط برقرار کند و هم از بیرون .
علاوه بر این عوامل شدت بخشی چون ماهواره، فیلمهای آنچنانی که امروزه با ورود کامپیوتر به زندگی، امکان دسترسی به کیفیت و کمیت بالای آنرا فراهم آورده است، وجود دارد .
همچنین ورود کیمیای جانبخش مواد مخدر سنگ تمامی شد بر این اوضاع این اوضاع موجب می شود زن و شوهرها هم با مشکل روبه رو شوند. چرا که جوان یا بعضی از جوان ها توجهی به متاهل یا مجرد بودن طرف خود ندارند و اینگونه مرد همیشه نگران زن خود و زن همیشه نگران شوهر است .