انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

دانلود تحقیق آغاز خلقت انسان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

آغاز خلقت انسان

آیات قرآن یه هر یدام در جائی قرار دارد به تفصیل تاریخ بشریت را بیان یرده، و حاصل این تفصیل این است یه نوع انسانی (البته به تمامی انواع انسانها یه حتی شامل سایر ادوار بشریت هم بشود) بلیه این نوعی یه فعلاً نسلش در روز زمین زندگی می یند نوعی نبوده یه از نوعی دیگر از انواع حیوانات و یا غیر حیوانات پدید آمده باشد مثلاً از میمون درست شده باشد، و طبیعت او را یه در اصل حیوانی دیگر بوده با تحولات خود تحول داده، وتیامل بخشیده باشد. بلیه نوعی است مستقل یه خدای تعالی او را بدون الگو از مواد زمین بیافرید و خلاصه روزگاری بود یه آسمان و زمین و همه موجودات زمینی بودند ولی از این نسل بشر هیچ خبرواثری نبود، آنگاه خدای تعالی از این نوع یی مرد و یی زن خلق یرد یه نسل فعلی بشر منتهی به آن دونفر می شود می فرماید:

انا خلقنایم من ذیر وانثی، و شما را تیره تیره ساختیم، تاییدیگر را بشناسید.1

و نیز می فرماید:

خلقیم من نفس واحده و جعل منها زوجها

شما را از یی تن خلق یرد یه همسران آن یی تن را هم از جنس خود او یرد2

ونیز می فرماید:

ان مثل عیسی عندالله یمثل آدم خلقه من تراب

مثل عیسی یه بدون پدر خلق شد مثل آدم است یه پدر ومادری نداشت، و از خای خلق شد3

این بود خلاصه ای از تاریخ پیدایش بشر از نظر قرآن.

و اما این فرضی یه علمای طبیعی امروز یرده اند یه تمامی انواع حیوانات فعلی و حتی انسان از انواع ساده تری پیدا شده اند و گفته اند: یه اولین فرد تیامل یافته بشر از آخرین فرد تیامل یافته میمون پدید آمده، یه مدار بحثهای طبیعی امروز هم همین فرضیه است، و یا گفته اند: انسان از ماهی تحول یافته، همه این حرفها صرف فرض است، و فرض هیچ دلیل علمی یقینی ندارد، بلیه آنرا فرض و تصور می ینند تا بوسیله آن بیانات علمی خود را توجیه و تعلیل ینند، و هرقدر هم یه این فرضیه ها معتبر باشد، اعتبارش ربطی به اعتبار حقایق دینی ندارد، بلیه حتی با امیانات ذهنی هم منافات ندارد، چون بیشتر از توجیه یردن آثار واحیام مربوطه به موضوع بحث خاصیت دیگری ندارد.



خرید و دانلود دانلود تحقیق آغاز خلقت انسان


تحقیق درباره؛ آغاز علم نحو

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 141

 

آغاز علم نحو

تأسیس علم نحو توسط امام علی علیه السلام

زبان عربی مانند هر زبان دیگر قواعدی دارد که آن را علم نحو می‌نامند علم نحو در حفظ لغت از آشفتگی و تحریف و نیز در معنای کلام اهمیت زیادی دارد تا آنجا که گاهی با تبدیل کسره به فتحه معنای یک کلمه تغییر می‌کند که در بعضی موارد مستلزم کفر است قواعد زبان عرب تا عصر خلافت امام علی علیه‌السلام کشف و تنظیم نشده بود و نوشتن کلام عربی بدون اعراب گذاری انجام می‌گرفت. قرآن کریم و سایر نوشته‌ها و نامه‌ها بدون اعراب بود مردم قانون اعراب گذاری را نمی‌دانستند اما کار آموختن قواعد زبان عرب برای ساکنین جزیره‌العرب که با غیر عرب آمیزش نداشتند بطور طبیعی انجام می‌گرفت یعنی یک طفل عرب با آموختن سخن گفتن آن قواعد ساده را به آسانی می‌آموخت بخصوص آنکه فرهنگ عرب قبل از اسلام بسیار بسیط و حول یک زندگانی ساده دور می‌زد که عبارت بود از آب، نان، گوشت، شتر صحرا، شمشیر، نسب، جنگ قبیله‌ای و مانند آن. پس از نزول قرآن کریم فرهنگ عرب به فرهنگ اسلام با ابعاد گوناگون آن صفات ربوبی و شناخت انبیاء و احوال قیامت و اخلاق و احکام تبدیل یافت و لغت عرب آن را فرا گرفت. لیکن پس از فتوحات مسلمانان و آمیزش آنان با افراد غیرعرب زبان مانند ایرانیان ساکن شهر کوفه که ایشان را حمراء می‌خواندند و اهل سند و هند و در بصره که ایشان را سبابجه و زط می‌نامیدند و اقباط در اسکندریه و هجرت مسلمان‌های عرب به کشورهای آفریقا و هند و سند و بلخ و بخارا لغت عرب آشفتگی پیدا نمود به طوری که کودکان عرب به واسطه معاشرت با همسالان غیرعرب بجای اینکه زبان فصیح عرب را از قوم و قبیله عرب خود بیاموزند از کودکان و معاشرین غیرعرب می‌آموختند علاوه بر اینکه گاهی مادران این اطفال زنانی بودند که در فتوحات از اقوام قبط و فوس و روم اسیر شده بودند و این کودکان سخن گفتن را از مادر غیرعرب یا کلفت و نوکر غیر عرب در خانه می‌آموختند در نتیجه این عومل چنان آشفتگی در زبان نسل جدید عرب پدید آمدکه نزدیک بود به تدریج لغت عرب مانند زبان بعضی ملل قدیم از بین برود تا آنجا که جز معدودی متخصصین در هر عصر نتواند آن زبان را بفهماند و در نتیجه باعث می‌شد که خواندن و فهمیدن قرآن و سنت پیامبر جز برای معدودی امکان نداشته باشد. این آشفتگی زبان عربی نیمه اول قرن اول هجری بود. ابوالاسود دئلی که یکی از اصحاب و شاگردان حصرت علی بود داستان تأسیس علم نحو یا قانون اعراب گذاری در زبان عربی را چنین حکایت می‌کند؛ روزی بر حضرت امیر وارد شدم. دیدم آن حضرت در حال فکر و اندیشه است به من فرمود: در شهر شما کوفه قرآن را غلط می‌کنند. می‌خواهم کاری کنم تا لغت عرب از این آشفتگی بیرون آید گفتم یا امیرالمومنین اگر این کار را بکنید لغت عرب را زنده کرده‌اید بعد از چند روز خدمت آن حضرت رسیدم نوشته‌ای به من داد که در آن زیربنای علم نحو را نوشته بود و از تقسیم کلمه به اسم و فعل و حرف و تعریف آنها شروع می‌شد. بعد حضرت به من فرمود: انح نحوه؛ به این نحو پیش برو. ابوالاسود می‌گوید: آن را گرفته و به منزل رفتم و یک دوره قواعد نحو را بر طبق راهنمایی و طرح حضرت نگاشتم و بعد آن را به حضرت نشان دادم و حضرت اشکالاتش را رفع کرد. مثلاً در مورد اسماء مشبهه بالفعل فرمود: چراکانّ را ننوشتی، گفتم: نمی‌دانستم از آنهاست. فرمودند: از جمله آنها است.

آغاز بسط علم نحو در صدر اسلام

علوم ادبی از دستور زبان عربی یعنی نحو آغاز می‌شود. مورخین اسلام اجماع و اتفان دارند که مبتکر علم نحو امیرالمومنین علی علیه‌السلام است. علامه جلیل مرحوم سید حسن صدر در کتاب نفیس تأسیس الشیعه دلائل و شواهد غیرقابل انکار این مطلب را ذکر کرده است (تأسیس الشیعه لعلوم السلام صفحات 40-61)

علی علیه‌السلام به ابوالاسود دئلی که مردی شیعی و فوق‌العاده با استعداد بوده است اصول نحو را آموخت و دستور دارد که بر این اساس تأمل کند و بر آن بیفزاید، ابوالاسود طبق دستور عمل کرد و چیزهایی افزود و آنچه می‌دانست به عده‌ای و از جمله دو پسرش عطاءبن ابی‌الاسود و اباحرب بن ابی‌الاسود و یحی‌بن یعمر و میمون اقرن و یحی بن نمان و عنبه‌الفیل آموخت. گویند اصمعی عرب و ابوعبیده ایرانی دو ادیب معروف اسلامی، شاگردان عطاء پسر ابوالاسود بوده‌اند در طبقه بعد از این طبقه افراد دیگری از قبیل ابواسحاق و عیسی ثقفی و ابوعمروبن العلاء که مردی شیعی و از قراء سبعه است و بسیار جلیل‌القدر است قرار گرفته‌اند. ابوعمروبن العلاء مردی لغوی و عارف به زبان و ادبیات و مخصوصاً اشعار عرب بود از کمال تقوا در ماه مبارک رمضان هرگز شعر نمی‌خواند در سفر نوشته‌های خود را از آن رو که متضمن اشعار عرب جاحلی بود از بین برد.

اصمعی، یونس بن حبیب، ابوعبیده، سعدان بن مبارک نزد وی شاگردی کرده‌اند.

خلیل بن احمد عروضی که از مجتمعدان و صاحب نظران درجه اول علم نحو استاد مردی شیعی است و از نوابغ به شمار می‌رود در طبقه بعد از این طبقه قرار گرفته است. سیبویه معروف صاحب الکتاب شاگرد خلیل بوده است و اخفش معروف نزد سیبویه و خلیل تحصیل کرده است از این به بعد نحویین به 2 نحله کوفیین و بصریین تقسیم می‌شوند. کسانی معروف و شاگردش فراء و ابوالعباس ثعلب شاگرد فراء و ابن الاخباری شاگرد ابوالعباس ثعلب از نحله کوفی بوده‌اند و اما سیبویه و اخفش مازنی و مبرد و زجاج و ابوعلی فارسی و ابن جنی و عبدالقادر جرجانی که به ترتیب استاد و شاگرد بوده‌اند از نحله بصره به شمار می‌روند.

اللهم انی اسئلک من علمک بانفذه.

سپاس خدایا را در برابر عطا و احسانش، احسانی که به ما و قبل ازما و بعد از ما به بندگانش عطا فرمود. سپاس به اندازه آنچه هست و در آینه علمش می‌نماید، سپاس چند برابر آنچه هست، جاویدان و همیشگی، تا روز رستاخیز سپاسی بی‌کران.

در آغاز لازم می‌دانم که از زحمات مادرم و برادر عزیزم حسین که همواره پشتیبان من در زندگیم بودند تشکر نمایم.

و همچنین از استاد فرزانه و ارجمندم جناب آقای دکتر دیباجی که مشوق و راهگشایم بوده و هستند کمال تشکر و قدردانی را دارم.

و از استادان محترم آقای دکتر زندی استاد راهنما و آقایان دکتر صدقی فیروزحریرچی و دکتر حریرچی که از راهنمایی‌های ایشان در طول تحصیل بهره‌مند گردیدم و از آقای دکتر شکیب که الگوی اخلاق شایسته هستند تشکر نمایم.



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ آغاز علم نحو


تحقیق در مورد آغاز کوچ پاییزه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آغاز کوچ پاییزه

۱.به تازگی کوچ پاییزه بختیاریان و دیگر ایلات ایران شروع شده ، به جرات م توان گفت که  کوچ زیبا ترین و عجیب ترین سبک زندگی در حال حاضر محسوب می شود ، فرهنگی که باعث شگفتی انسان های شهر نشین و راحت طلب می شود . واقعا حقیقت زندگی کوچ نشینی  چیست که با وجود سختی های طاقت فرسا هنوز بعد قرن ها دوام آورده و هنوز مردمانی هستند که آن را به زندگی راحت طلبانه و پر از نیرنگ شهر ترجیح می دهند ؟؟

هر بار که کوچ ایل آغاز میشود ، سوالات بسیاری مطرح می شود ، سوالاتی که شاید یک پاسخ نانوشته داشته باشد ، نظر شما چیست ؟

آیا کوچ نشینی رو به زوال است و نابود می شود ؟

آیا کوچ نشینی کاری بی فایده است؟

آیا کوچ با عث تخریب و نابودی طبیعت است ؟

آیا کوچ نشینان باید اسکان پیدا کنند ؟

اصلا چرا عده ای در قرن ۲۱ کوچ نشین اند؟

زباله های انسان های مثلا مدرن و شهر نشین طبیعت را نابود می کند یا کوچ ؟

کوچ را به عنوان یک روش زندگی – یک راه برای رسیدن به هدفی از زنده بودن ،قبول دارید ؟

به هر حال شناخت زندگی کوچ نشینی با محاسبات عقلی و جامعه شناسی و منطقی و ... ممکن نیست ، آن چیزی که باعث پایداری کوچ نشنینی شده هنوز هم می تواند آن را از زوال حفظ کند حتی اگر همه چیز دست در دست هم دهد تا با فشار های پنهانی ، کوچ نشنینی را از انسان های آزاد بگیرد . کوچ یک فرهنگ و یک میراث است ، فرهنگ و میراثی از انسان های آزاد اولیه اما بالاتر از آن کوچ نشینی سبکی از زندگی است که هنوز کسانی آن را به عنوان راه زندگی انتخاب می کنند ، راهی که انتخاب آن با مسائل اقتصادی و رفاهی و .. همخوانی ندارد اما هنوز هم انتخاب می شود . پس لطفا در جواب به سوالات بالا از نکته ای که گفتم غافل نشوید .

برای شناخت حقیقت کوچ ، باید کوچ کرد اما اگر نمی توانید کوچ کنید پس حداقل کمی در باره این فرهنگ ، این راه عجیب زندگی تحقیق کنید تا شاید با حس کوچ کردن کمی آشنا شوید ، احساسی که این راه زندگی را جاودانه نگه داشته  ، حسی که باعث شده تا فیلم علف یا فیلمی چون مردمان باد برای همیشه در سینمای مستند جهان جاودانه بمانند  .

با این حال تصمیم گرفتم تا یک مقاله در مورد کوچ و همچنین خبری که به تازگی در ایسکا نیوز در مورد کوچ چاپ شده را در اینجا قرار بدم تا شما خود بخوانید و قضاوت کنید - نظرات خودتون را هم از ما دریغ نکنید .

 

دنیای پیچیده امروز، بدلیل شتاب همراه شدن با تکنولوژی ها انتخاب یک زندگی بهتر را دشوار کرده است و دیدگاهها را در مورد سبک، روش و شیوه های زندگی برای شاد زیستن متفاوت نموده است.

اما به هر جهت، گروه کثیری از جمعیت ایران با وجود عدم جذابیت و نیز عدم وجود راحتی ایده آل در زندگی شهرنشینی و تنها برای همراهی با تکنولوژی مدرن این نوع زندگی، از طبیعت، انس و هم آغوشی با آن دور مانده است.

بایدگفت؛ کوچ نشینی کهن ترین شیوه زیست بشر است که پابرجا ماندنش تا عهد حاضراز بزرگترین جاذبه های این شیوه فرهنگی معیشت است.

جمعیت عشایر(بعنوان مهم ترین جمعیت کوچنده) که از دیرباز تا به امروز برای تأمین مایحتاجش، کوهها و دشتها را با تابعیت از زمان طی می کند، دز ابتدای قرن حاضر، تنها با جمعیتی حدود 2درصد(1میلیون و 400هزار نفر) روندی شتابناک را به سمت زوال می پیماید.

عشایری که بازماندگان روزگاران قدیم اند و همچنان چرخیدن چرخ زندگیشان را از زمین و آسمان و حیوانات وام می گیرند.

آنها؛ یادگاران بشریت و حافظان و حاملان ارزشها و میراث فرهنگی اصیل ایرانیند که به شیوه ای باورنکردنی و طی قرنها و سالیان طولانی اقدام به حفظ سنن و آداب و رسوم گذشته خود نموده اند که این اصالت را به جاذبه ای برای صنعت گردشگری بدل کرده است، بطوریکه اگر هر عنصر فرهنگی را در نظر بگیریم یا برگرفته از فرهنگ این قشر منظم تولیدکننده است یا بنوعی با آن در ارتباط است و این ویژگی سبب ملموس شدن فرهنگ این جامعه برای تمام اقشار جامعه گردیده است.

توانایی همرنگ شدن با شرایط محیطی و شیوه زیستشان(بعنوان مهم ترین ویژگی این قشر فرهنگی)، مسکن، زبان، موسیقی، رقص ها، غذاها، لباسهای محلی، آثار و صنایع دستی به همراه آیین های به جای آوردن جشن ها از مهم ترین جاذبه های ایلات و عشایر است که بعنوان نمادی از زندگی سنتی بشر و هماهنگیش با طبیعت و نیز ویژگی منحصر به فرد مردم شناسانه ای که در خود داراست، می تواند عاملی برای جذب و جلب گردشگران باشد که متأسفانه در واقعیت جامعه امروز، چنین نیست.

در جامعه امروز و در نگاه برنامه ریزان و سیاستگزاران، یک دید کمیت گرا از مفهوم توسعه شکل گرفته است که شامل نگرشی است که توسعه را گذار از مرحله دامداری - کشاورزی و ورود به مرحله صنعتی می داند، بی آنکه بداند کشاورزی و دامداری، بدلیل ویژگی خودکفایی از ضروریات و پایه های توسعه یافتگی در هر کشوری است.

منکر ضرورت وجود تکنولوژی و صنعت در زندگی نیستیم، اما با تغییر شکل زندگی عشیره ای در ایران، عشایر بدون هیچ منفعتی به سمت یکجانشینی در شهرها و روستاها حرکت می کنند و این قطعا موجب تضعیف کشاورزی و نیز صنعت دامداری می گردد.

در این سفر 3روزه، هرچند زمان برای دیدن واقعیات اندک بود اما آنچه دیدیم همه نشان از عدم انگیزه کافی برای زندگی در زیر چادر بود، عشایری که تنها نیازمند درک بیشتر و داشتن منزلت اجتماعی بالاترند و مهم برایشان آنست که دست کم گرفته نشوند، امروز با نوعی توسعه نیافتگی شدید ناشی از فشارهای بیرونی و تحولات درونی روبرویند و با وجود رضایت نسبی از نحوه زندگیشان، گرایش به شهرنشبنی دارند.

عشایر ایران قدم در راهی گذاشته اند که اگر اصلاح نگردد، تنها نامی ازآنها در تاریخ باقی خواهدماند و این برای این جامعه تأثیرگذار؛ بعنوان یک هویت و میراث زنده ملی نمی تواند چندان خوشایند باشد.

به عبارتی؛ دولت باید توسعه را بگونه ای وارد زندگی عشایر نماید که خود عشایر در نهادینه شدن این تغییرات دخیل شوند، در غیر اینصورت باز هم با همان دوگانگی حرکتی روبرو خواهیم بود، به این معنا که عشایر؛ از یکسو به شیوه رضایتمند گذشته خود ادامه



خرید و دانلود تحقیق در مورد آغاز کوچ پاییزه


آغاز حکومت خاندان قاجار2

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

آغاز حکومت خاندان قاجار

کریم خان زند در طول بیست و یک سال حکومت بر ایران موفق بانجام بسیاری از کارهای خیر و نیکو برای مملکت شد. ولی درمورد تعیین فردی که بتواند پس از وی به اداره امور کشور بپردازد ، غفلت ورزید. فرزندش ابوالفتح خان دارای لیاقت حکومت نبود . برادرزادگان و سایر دولتمردان هم پس از مرگ کریم خان برای کسب قدرت بجان هم افتادند و به کشتار یکدیگر پرداختنتد.

در میان مدعیان سلطنت ، آغامحمد خان پسر محمد حسن خان رئیس شاخه استرآباد ایل قاجار ، به رسم گروگان در دربار کریم خان می زیست و عمه اش زن کریم خان بود. وی بلافاصله پس از فوت کریم خان به طرف استرآباد ( گرگان ) گریخت و به جای پدرش در راس ایل خود قرار گرفت و در سال 1193 هجری جعفرخان جانشین کریم خان را در اصفهان شکست داد و آن شهر را گرفت و درحمله به شیراز با خیانت حاجی ابراهیم خان کلانتر ، موفق به فتح شیراز شد . پایداری لطفعلیخان آخرین فرد خاندان زند درکرمان به جائی نرسید و عاقبت بدست آغا محمد خان کور و در تهران به قتل رسید و خاندان زند پس از 46 سال حکومت منقرض گردید.

علت پیروزی آغا محمد خان را در برتری شرایط اقتصادی فئودال های شمال ایران دانسته اند که وجود ابریشم خام و پنبه در ایالات ساحلی دریای خزر که تجار ایرانی را قادر می ساخت از بنادر بحر خزر با روسیه دارای روابط تجاری از طریق جاده ابریشم گردند ودر ساحل جنوبی بحر خزر ، دول عثمانی و روسیه کالا به آسیای میانه صادر می کردند. به این جهات رونق تجارت در شمال ایران بیش از جنوب بود و خوانین ثروتمند شمال بهتر توانستند آغا محمد خان را حمایت مالی کنند. کریم خان سعی فراوان نمود که بنادر جنوب را فعال نماید ولی مساعی او بجایی نرسید چون همانطور که ذکر گردید مبادلات عمده تجاری ایرانی با دولت روسیه و از طریق بنادر دریای خزر و راه آسیای میانه بود. فئودال های جنوب توان مالی کافی باندازه فئودال های شمال را نداشتند تا لطفعلیخان زند را حمایت کنند و علاوه بر آن تمرکز قدرت حکومت پس از مرگ کریم خان در شیراز از بین رفت و نیرویی برای درهم کوبیدن قیام آغامحمدخان در بساط باقی نماند . خان قاجار براحتی حکام محلی را مطیع و برای پس گرفتن نواحی قفقازیه وارد عمل شد. گرجستان در این موقع توسط هراکلیوس اداره می شد و او پس از مرگ نادر نواحی شمال رودخانه ارس را تسخیر و با تزار روسیه یک قرارداد تهاجمی ـ تدافعی بست که اگر دولت ایران به گرجستان حمله کند ، دولت روسیه به دفاع از گرجستان اقدام کند. آغا محمد خان خواهان اطاعت از هراکلیوس گردید. تفلیس را گرفت و عمل زشت قتل عام در آنجا انجام داد ایروان خود مطیع شد ولی قلعه شوشی فتح نشد. نیروی کمکی روسیه که توسط کاترین دوم (96-1762 میلادی ) به گرجستان اعزام شده بودند . پس از مرگ وی توسط پال ( Paul) تزار جدید به روسیه فراخوانده شدند. آغامحمد خان هم به تهران بازگشت و در سال 1210 هجری تاجگذاری نمود ، و در 1212 هجری مجدداً روانه قفقازیه شد ، براحتی قلعه شوشی را تسخیر و سه روز بعد بدست غلامان خود کشته شد . این بار شاه قاجار بدست غلامان خویش کشته شد و نه بدست کسان یا رقیبان حکومت . بهرصورت ، نتیجه حکومت آ‌غا محمد خان برای ایران ، ایجاد وحدت و یک پارچگی و جلوگیری از تقسیم مملکت و برقراری امنیت بود. جواهرات و گنجینه نادری از مشهد به تهران انتقال یافت که هم اکنون قسمت اعظم پشتوانه خزانه ایران و در بانک ملی مرکز موجود است . رونق تجارت و برقراری قدرت حکومت مرکزی در تهران از دیگر نتایج حکومت آغامحمدخان است .

فتحعلیشاه قاجار (1260-1212 هجری ) :

پس از قتل آغامحمد خان قاجار ، ولیعهد و برادر زاده وی باباخان به سرعت از شیراز به تهران آمد و با کمک حاجی ابراهیم اعتماد الدوله در روز عید فطر 1212 هجری رسماً در تهران تاجگذاری نمود. مطابق معمول تعدادی مدعی سلطنت در همه نقاط ایران قیام کردند. فتحعلیشاه یکی پس از دیگری آنها را مطیع و یا کشت . پسر چهارمش عباس میرزا را بنا به وصیت آغا محمد خان به ولیعهدی برگزید و میرزا عیسی فراهانی ( میرزا بزرگ قائم مقام اول ) را به وزارت او برگماشت . در 1215 هجری به علت سعایت درباریان از اعتماد الدوله دستور داد که چشمان او را کور کردند و زبانش را بریدند و به قزوین فرستاد تا مرد.

در این ایام جامعه ایرانی دارای رژیم استبدادی و خود کامه ای بود که منافع کلی جامعه به جیب یک نفر به نام شاه و تعدادی درباریان و کارگزاران وی سرازی می شد. مسئله حقوق فردی و اجتماعی برکسی معلوم نبود در حالیکه درهمین زمان مردم اروپا در پی انقلابات سیاسی و صنعتی و تعریف حقوق اجتماعی در جاده تمدن و فرهنگ عالیتری روان بودند. مردان بزرگی در قرون هیجدهم و نوزدهم میلادی در اروپا آثار گرانبهایی در رشته های مختلف علوم ، فنون و هنر از خود باقی می گزاردند و گروههای مختلفی برای بهتر ساختن وضع عمومی جوامع خود فعال شدند ، حکومت های خود کامه را سرنگون و طالب احقاق حقوق فردی و حقوق طبقات گردیدند.

ایران از حدود قرن دهم تا حمله چنگیز در قرن سیزدهم میلادی از نظر اقتصادی و فرهنگی از کشورهای اروپایی به مراتب جلوتر بود. ولی اینک در قرن 18 میلادی دارای حکومتی است که با حکومت هزار سال قبل از خود فرقی ندارد. سیستم فئودالی همچنان باقی است و شخص شاه با قدرت کامل ، حاکم بر سرنوشت رعیت است . اگر کشورهای اروپایی هم به همان شکل قرون وسطایی خود باقی بودند ، مسئله ای برای ایران و کشورهای همانند بوجود نمی آمد. در پایان دوره قرون وسطی ، اروپا شاهد تکامل شعور اجتماعی ملت هایی بود که فریاد احقاق حقوق شان بلند بود و برای کسب عدالت و رفاه اجتماعی به پا خاسته بودند. در امریکا چند ایالت شرقی برضد مظالم حکومت انگلستان شورش کردند و با انقلاب به سلطه حکومت مادر در 1776 میلادی خاتمه بخشیدند ودر فرانسه هم مردم با انقلاب کبیر 1789 میلادی خودشان ، بساط حکومت خودکامه لوئی شانزدهم را سرنگون ساختند و دولت را بنا به خواسته خود تعیین کردند. انقلاب مردم فرانسه سرآغازی برای جنبش های حق طلبانه ملت های دیگر در اروپا گردید اما کشور ایران در این برهه از زمان یعنی آغاز حکومت فتحعلیشاه قاجار در 1795 میلادی برابر 1212 هجری قمری بی خبر از دگرگونی های جهانی مورد سوء استفاده دول اروپایی قرار گرفت . در این میان فرستادگان و عمال انگلستان گوی سبقت را از رقبای خود ربودند و عصر جدیدی در تاریخ ایران بنام عصر وابستگی آغاز شد این دوره را می توان عصر بی خبری و نادانی حکام ایرانی و یا عصر



خرید و دانلود  آغاز حکومت خاندان قاجار2


عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

بررسی کتاب << آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت

عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی>>

مسعود فاضلی

 

نیم نگاه

حق مالکیت آغاز تمامی حقوق است. یونان تا زمانی نظامی دموکراتیک داشت که توانست هزاران خرده مالک کشاورز را حفظ کند. تمرکز تدریجی مالکیت زمین، شکل گیری زمین داری بزرگ و نابودی خرده مالکان باعث شد که کشاورزی یونان به تدریج بر نیروی کار بردگان تکیه کند. این در نهایت به زوال دموکراسی انجامید .

در انگلستان نیز انقلاب صنعتی بدون احترام به حقوق آریستوکراسی زمین دار، که از جنبش ماگنا کارتا magna carta نشات گرفت، اتفاق نمی افتاد. اشراف توانستند مانع از استبداد پادشاهی شوند. برای نخستین بار پذیرفته شد که پادشاه مافوق قانون نیست .

ویلیام برنستین، نویسنده کتاب «آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت»۱ معتقد است که از نیمه های قرن هجدهم تا نیمه های قرن نوزدهم تغییرات بنیادی و شگرفی رخ داد که جهان مدرن را آفرید. این تحولات، به جهت ژرفا و اهمیت، حتی از تغییرات چند دهه اخیر دوران سازتر بوده اند. هر چند چنان که خواهیم دید انقلاب های تکنولوژیک مهمی در این دوران روی داد، آنچه این دوران را اساسا متمایز می سازد ظهور نهادهای مدرن سرمایه داری است. برنستین می گوید که تجارب ناموفق کشورهای جهان سوم و همچنین کشورهای کمونیستی گواه آن است که احداث کارخانه به تنهایی مدرنیته نمی آفریند. مدرنیته مستلزم نهادهایی مانند پذیرش حق مالکیت، بینش علمی و دسترسی به سرمایه یا اعتبار است. نقش دولت در این عرصه به راستی کلیدی است. برنستین با انگاره «بازار آزاد» مخالف است. دولت باید در اقتصاد مداخله کند، اما این مداخله باید در جهت ایجاد و گسترش نهادهای سرمایه داری باشد. به عبارت دیگر دولت باید رشد اقتصادی را مقدم بر توزیع عادلانه درآمد و یا دموکراسی بداند. دموکراسی پدیده ای است که به اعتقاد برنستین به دنبال رشد اقتصادی رخ خواهد داد .

بدین جهت او می گوید که فرانکو در اسپانیا و پینوشه در شیلی، به رغم نقض حقوق بشر، نقش مترقی داشته اند، زیرا نهادهای سرمایه داری را آفریده اند. مهم این است که حکومت مطلقه باید از نوع دولت استبدادی غارتگر ماقبل سرمایه داری نباشد. این دولت ممکن است در مراحل آغازین نهادهای مدرن به استثنای دموکراسی را بیافریند. نباید فراموش کرد که ظهور سرمایه داری در اروپا نیز با حکومت های مطلقه ملازمت داشته است. دموکراسی به سیستم عقلایی و رشد اقتصادی نمی انجامد، برعکس، تفکر عقلایی و رشد اقتصادی به دموکراسی مجال رشد خواهند داد. به این نکته باز خواهیم گشت. برنستین کتاب را با این سئوال آغاز می کند که چرا امپراتوری روم و یا دولت شهرهای تجاری ونیز و فلورانس نتوانستند ماشین بخار و یا برق را اختراع کنند چه عاملی در دوره معینی به اختراعات و پروژه های مهمی مانند کانال کشی مدرن، ماشین بخار و تلگراف انجامید چرا این دگردیسی بنیادی اقتصادی اجتماعی در دوره ای خاص ۱۸۵۰ ۱۷۳۰ روی داد چرا، به ترتیب زمانی، هلند، انگلستان و آمریکا پیشاهنگان این انقلاب ها بوده اند چه عاملی کشورهای توسعه نیافته را از توسعه بازداشته است برنستین می گوید که در دوره کوتاهی سرعت حمل ونقل متجاوز از ده برابر افزایش یافت و سپس، با اختراع تلگراف، ارتباط فوری و بی واسطه برقرار شد. همزمان با افزایش سرعت، هزینه حمل ونقل به طرز محسوسی کاهش یافت. باید به خاطر داشت که نه رنسانس و نه عصر روشنگری مستقیما به این تحولات منجر نشدند. گرچه نمی توان منکر اهمیت تفکر و هنر شد، این سرمایه داری بود که جهان را دگرگون ساخت. تا سال ۱۸۲۰، درآمد سرانه جهان رشد قابل ملاحظه ای نداشت. برای چند قرن پس از سقوط روم، ثروت اروپا عملا تنزل یافت و برخی از مهارت ها و تبحرهای تکنولوژیک روم، مانند سیمان سازی، برای قرن ها به فراموشی سپرده شد. ممکن است گفته شود که پس از سقوط روم، چین و تمدن اسلامی دستاوردهای بسیار داشته اند. برنستین ضمن پذیرش این بحث می گوید هیچ یک از این تمدن ها نتوانستند به طور جدی سطح رفاه و درآمد سرانه اتباع خویش را افزایش دهند. حال آنکه در دویست سال گذشته، درآمد سرانه کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از ده برابر افزایش یافته است. هرچند شکاف ثروت جوامع ثروتمند و فقیر در بسیاری موارد عمیق تر شده است، در غالب کشورهای کم توسعه نیز درآمد سرانه رشد قابل ملاحظه ای داشته و فقر مطلق در بسیاری جوامع ریشه کن شده است. درآمد سرانه امروز مکزیک بالاتر از درآمد سرانه انگلستان یک سده پیش است .

چه عواملی این رشد بی سابقه را ممکن ساخته اند برنستین از چهار عامل نام می برد: «حق مالکیت»، «متد علمی و عقلایی»، «دسترسی به سرمایه و اعتبار» و «شتاب روزافزون ارتباطات». برخی از این عوامل به تناوب در گذشته نیز وجود داشته اند. اما مجموعه این چهار عامل، نخست برای دورانی در هلند قرن های شانزدهم و هفدهم ظاهر شد و سپس به شکلی پایدار در انگلستان قرن های هفدهم و هجدهم مستقر

شد.

 



خرید و دانلود  عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی 20 ص