انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

هورمون های گیاهی و کاربرد آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

هورمون های گیاهی و کاربرد آن در ...صفحه2

 

• سایتو کنین:

در سال 1955 دانشمندی بنام میلر موفق شدکه از DNA تجزیه شده اسپرم شاه ماهی اولین انگیزننده تقسیم یاخته ای را جدا کندو آن را کنین نام نهاد و بعدها معلوم شد که این ماده مصنوعی در گیاه وجود ندارد و اولین ماده طبیعی استخراج شده از گیاه که در واقع سیتو کنین طبیعی می باشد از بذر ذرت به دست آمده که آن را زآتین نامیده شد. زآتین یکی از فعالترین سایتوکنین شناخته شده است که دارای اثرات رونق بخشی دارد که مهمترین آن تقسیم سلولی است . سایتوکنین ها بطور عمده در مریستم های انتهایی ریشه ، گل آذین ها ومیوه های در حال رشد ساخته می شود. . سایتوکنین ساخته شده در نوک ریشه بوسیله شیره خام آوند های چوبی و در بخش های بالایی گیاه توسط آوند های آبکشی بسمت پایین انتقال می یابد.

نقش سایتوکنین در گیاه:

1- بزرگ شدن و طویل شده سلولها: سیتوکنین ها در مرحله طویل شدن سلول یا بزرگ شده آن رشد تاثیر می گذارد ولی اینکه اثر رونق بخشی یا باز دارنده است بستگی به اندام مربوط نوع بخصوص سایتوکینین و غلطت آن دارد.

2- ایجاد جوانه گل و نمو آن: در برخی از گیاهان افزایش نسبت سایتوکنین به اکسین سبب پیدایش جوانه ها و در نتیجه شاخه های برگدار می شود.

3- تشکیل ریشه: سایتوکنین با غلظت خیلی کم به تشکیل ریشه کمک کرده ولیکن در غلظت زیاد از تشکیل آن جلو گیری می کند.

4- پیری دیر رس: این هورمون پیری را در برگها با غلظت نسبتاً کم به تاخیر می اندازد و از ریزش گلهای و برگه و میو ها جلوگیری می کند.

5- پارتنوکارپی: جیبرلین همانند هورمون های گروه آکسین و جیبرلین باعث پارتنوکارپی می شوند.

6- تاثیر روی گل دادن: سایتوکنین باعث تولید گل در گیاهان روز بلند شرایط روز کوتاه و برعکس می شود.

7- شکستن دوره خواب بذر: سایتوکنین ها در غلظت مناسب با جیبرلین ها و نور قرمز خاصیت شکستن دوره خواب بذور حساس به نور را دارد.

کاربرد در باغبانی:

1- کاربرد سایتوکنین در کشت بافت جهت تولید گیاهانی مانند داودی، میخک که هم اکنون بطور تجاری در سطح بزرک انجام می گیرد.

2- بکار گیری جهت بی اثر کردن چیرگی اتنهایی در گلکاری مانندحسن یوسف ، فلفل زینتی، و تولید بوته های منشعب و متراکم و بازار پسند.

3- طولانی کردن عمر گلهای بریدنی و سبزیها برگی در مراحل بعد از برداشت.

4- استفاده از این هورمون در اوایل تابستان می تواند باعث شاخه زایی می شود.

5- بکارگیری این هورمون در سیب 10 روز بعد از اینکه باز شدند باعث تولید میو هایی دراز تر خواهد شد.

6- خیساندن بذور در محل سایتو کنین یک روز قبل باعث افزایش جوانه زنی می شود.

7- محلول پاشی با سایتوکنین روی برگها نسبت رشد ریشه به شاخه را کاهش می دهد در حالی که کاربرد آن روی ریشه این نسبت را افزایش می دهد.

8- جایگزین سرمای مورد نیاز درختانی باشد ریشه هایشان در معرض سرما قرار نگرفته اند.

9- رشد اولیه تخمدان در میوه ها را باعث می شود.

10- ریزش میوه در نهالهای جابجا شده می تواند به علت کمبود سایتوکنین باشد.

11- بوجود آوردن جوانه های اتفاقی روی شاخه های درختان میوه و همچنین وتبدیل پیچک به خوشه در درخت انگور.

12- سایتو کنین دوره نونهالی را را در در ختان میوه کو تاه می کند.

13- هورمون سایتو کنین رقابت بین رشد مریستم انتهایی شاخه و رشد میوه را می شکندوباعث رشد بهتر میوه ها می شود.

14- سایتو کنین ها فعالیت جوانه های جانبی را در شاخه ها را افزایش داده و باعث تولید و ایجاد شاخه های فرعی در درختان میوه شده که این ناشی از شکستن غالبیت انتهایی و نتیجتاً کاهش رشد طولی می باشد.

15- هومورن سایتوکنین در حرکت بخشیدن مواد غذایی موثر است بطوری که این ماده به عضوهایی میوه ها و برگها و غده های جوان که خود تولید کننده هورمون هستند انتقال می یابد.

• اتیلن:

این هورمون که هورمون پیری نام گرفته است معلوم شده است که بصورت گاز اتیلن در بافتهای گیاهی شاخه شده و مانع از رشد ریشه و ساقه گردیده و پیری و ریزش برگهای را تسریع می کند و از طرفی نمو جوانه های جانبی را به تاخیر انداخته و اصولا همه صفات خاص یک هورمون را دارا می باشد اتیلن در شرایط عادی یعنی درجه حرارتهای معمول بصورت گاز است و با توجه به اینکه خواص معینی از خودشان نشان می دهد اتیلن همچنین ممکن است از گیاه خارج شود و رشد و فعل انفعال های فیزیو لوژیکی گیاهان را مجاور را تحت تاثیر قرار دهد و برخلاف سایر هورمونهای گیاهی که در نقاط خاصی تولید می شود این هورمون به صورت موضعی در هر نقطه ای از گیاه ممکن است تولید شود و حرکت آن در داخل بافتها بصورت انتشار گاز می باشد و تحت تنش های فیزیکی در قسمتهای زیادی از گیاه ساخته می شود.

اثرات اتیلن در گیاه:

برگ بسیاری از گونه ها در معرض غلطت های بسیار کم اتیلن اپینایتی(گرایش به پایین) از خود نشان می دهد. اصولاً غلظت لازم برای ایجاد اپیناستی خیلی کمتر از غلظتی است که برای ریزش برگ می شود.

2- زمین گرایی افقی: استفاده از اتیلن در برخی گیاهان که شاخه های آنها معمولاً عمودی رشد می کند و زمین گرایی منفی دارد در جهت افقی رشد می کند.

کاربرد در باغبانی:

1- رسیدن کامل و توسعه رنگ میوه روی درخت و داخل انبار.

2- در غلظت بالا باعث تحریک و ریزش برگ و میوه می شود.

3- آغاز تشکیل جوانه گل را تحریک می نماید.

4- باعث تولید صمغ در بعضی از گونه ها و هم آهنگ با آکسین از نمو جوانه جانبی جلوگیری می نماید.

5- بکاربردن اتیلن در روی میوه هایی که هنوز به حد کامل نرسیده اند مانند خرمالو، موز و طالبی باعث تسریع در رسیده می شود و از طرفی باعث ترکیدن پوست میوه ها می شود و مصرف آن باعث رنگ پذیری بهتر در گوجه فرنگی، مرکبات ، هلو، انگور، گیلاس، آلوو آلبالو می شود.

6- استفاده از اتیلن حدود 10 روز قبل از برداشت در غلظت بالا باعث تحریک ریزش میوه می شود مانند میوه های سیب، گلابیٍ، گیلاس، آلو و هلو.



خرید و دانلود  هورمون های گیاهی و کاربرد آن


تحقیق درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

طلاق

و آثار سوء آن به روی فرزندان

 

مقدمه

پیامدهای طلاق در کودکانطلاق فرایندی است که به زندگی زناشویی رسمی یک زن و مرد یا به عبارتی پدر و مادر خاتمه می دهد. طلاق شعله محبت ها را خاموش می کند، عشقها را به کینه و نفرت تبدیل می کند. خطر بزرگ طلاق متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر والدین داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناختند. آثار روانی طلاق بر روی کودکان به قدری گسترده و جدی است که نمی توان از تاثیرات آن به سادگی گذشت.

اولین و مهمترین مشکلی که کودکان طلاق با آن روبرو می شوند تصمیم گیری در مورد حضانت آنها است و اینکه کودک تحت سرپرستی چه کسی خواهد بود؟ این مشکل زمانی حادتر می شود که والدین نتوانند به توافق برسند، تصمیم گیری در این مورد بیشترین فشار را روی کودک وارد خواهد کرد.

تصمیم گیری نهایی در باره کسی که قرار است سرپرستی او را بعهده بگیرد خود موجب برانگیختن احساس شرم و گناه در کودک می گردد. شرم از اینکه چرا دیگری را رها کرده است و فکر می کند اگر کودک خوبی بود، پدر و مادرش هر دو با او زندگی می کردند. این احساس واکنشهای عصبانیت، غمگینی و افسردگی را بدنبال خواهد داشت.

احساس کودک از طلاق

طلاق وحشتناکترین حادثه زندگی یک کودک است. از بین آسیبهای چون مرگ یکی از والدین، سوء استفاده جنسی کودکان، معلولیت جسمانی، طلاق را بدترین حادثه زندگی او رتبه بندی کردند. کودکان طلاق خود را محکوم و گناهکار می دانند و مدام خود را مقصر و عامل جدائی پدر و مادر می دانند و حتی اگر یقین حاصل کنند که در جدایی والدینشان مقصر نیستند باز این فکر آنها را رنج می دهد که شاید می توانستند اقدامی به عمل آورند تا از این جدایی جلوگیری کنند.

حتی برخی از کودکان می گویند حاضر بودند بمیرند ولی شاهد طلاق والدین از هم نباشند.

تاثیر عاطفی طلاق بر کودک

طلاق از عمده ترین علل بیماری روانی کودکان است وقتی که زوجین از هم جدا شدند، ترس ناشی از احساس بی سرپرستی و ترس ناشی از آینده مبهم برای او پدید می آید که روان او را آزرده می سازد. طلاق کودک را دچار اختلال عاطفی می سازد، حالت افسردگی، گوشه گیری و تخیل را در او بوجود می آورد. و در مواردی قدرت اراده و اندیشه را از او می گیرد. کودکانی که در اثر طلاق دچار اختلالاتی شده اند بعضی غمگین و خشمگین هستند بعضی گیج و بی تفاوت هستند و عده ای از پسران از لحاظ همانند سازی مردانه دچار آشفتگی هستند. کوکان طلاق نسبت به دوستانی که با پدر و مادر خود زندگی می کنند احساس حسادت می نمایند.

تاثیر طلاق بر روی تحصیل

انزوا طلبی و شرکت نکردند در امور اجتماعی مدرسه و فعالیتهای فوق برنامه از جمله آثار طلاق بر کودک در مدرسه است. بیش از نیمی از کودکان طلاق در انجام تکالیف مدرسه ضعیف هستند، در سازگاری با دوستان خود مشکل دارند و همچنین از ناراحتیهای جسمانی مانند سردرد و دل درد شکایت می کنند.

نگاه کودک بر زندگی

کودکان با طلاق والدین این احساس را دارند که امید و دنیایشان از هم پاشیده شده است زیرا خانه و خانواده تنها امید و پناهگاه آنها است و والدین دنیا او و آرزو او هستند. در کل طلاق برای کودک بسیار گران تمام می شود، تاثیرش در ویرانی دل کودک عظیم است او احساس می کند بدبخت است، بیچاره و بی پناه است، پدر و مادر او را دوست ندارند. برخی از آنان به زبان می آورند که حاضر بودند بمیرند و شاهد این وضع نبودند.

در پایان می توان نتیجه گرفت که طلاق یکی از مهمترین عوامل آسیب زا روانی و اجتماعی کودکان می باشد. بنابر این برای کم کردن تاثیر سوء طلاق از موارد ذکر شده زیر استفاده می کنیم:

1-  والدین پیش از طلاق بچه ها را آگاه سازند و با یک روانشناس مشورت کنند تا آگاهی های لازم به آنها داده شود.

2-     سرپرستی و حضانت کودکان با مشورت کودکان صورت گیرد.

3-     در زندگی فعلی کودک تغییرات چندانی با زندگی قبلی او ایجاد نشود.

4-     قرار ملاقاتها پیش از طلاق با توافق کودک مشخص شود و والدین به وعدهای ملاقات اهمیت بدهند.

5-     هر یک از والدین از بدگویی کردن طرف مقابل نزد کودک بپرهیزد.

6-     آموزشهای لازم به مربیان و دبیران در مورد کودکان طلاق داده شود.

در نهایت فرزندان طلاق زندگی بهتری خواهند داشت اگر رابطه خود را با هر دو والد حفظ کنند و جامعه نیز حمایت اجتماعی و عاطفی خود را از آنها دریغ نکند

***

حال که تصمیم نهایی مبنی بر جدا شدن والدین از یکدیگر شده، به راستی این امر چه عواقبی را برای خود آنان و چه مشکلاتی را برای فرزندانشان در بر خواهد داشت؟ هر چند طلاق همواره مراحل قانونی خود را طی می کند و یک سیر منطقی را دنبال مینماید، اما بسیاری از وجوه احساسی آن در بیرون از جلسه دادگاه خودشان را نشان می دهند. والدین موظفند تا با آموزش های لازم در زمینه تاثیرات سوء آن، هم در مورد خود و هم در مورد فرزندانشان آشنایی پیدا کنند.

زمانیکه سخن از در نظر گرفتن حقوق فرزندان و طرز برخورد با آنها به میان می آید، باید مراقب بود تا هیچ گاه قوانین زیر از ذهن دور نشوند: تنها افرادی که در بطن ماجرای طلاق گرفته اند، اما با این وجود باز هم به فرزندان خود علاقمند هستند، پدر و مادر میباشند. در حالیکه وکلا، قضات،



خرید و دانلود تحقیق درباره طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان (فایل word)


تحقیق درباره صبر و استقامت (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

زندگی صحنه تلاش و بالندگی، و لحظه های آن چون رودی درگذر است. رودی مواج که درتلاطمش ، انسان ها ساخته می شوند ؛ پس تا دمی باقی است از لحظات و سخنان دیگران عبرت بگیریم :

- با شکیبایی وصبر ، انتظار گشایش و پیروزی می رود . ( حضرت محمد صلی الله علیه و آله)

- اگر کوه ها به لرزه درآمدند، تو پابرجا و استوار باش . ( امام علی علیه السلام)

- صبر، ضامن پیروزی است . ( حضرت علی علیه السلام )

- هر کس یک ساعت شکیبایی ورزد ، ساعت ها حمد و سپاس خواهد گفت . ( حضرت علی علیه السلام )

- صبر،  قله ایمان است . ( امام صادق علیه السلام)

- بردباری ، هنگامی خوب است که مبدأ منزهی داشته باشد ، وگرنه در مقابل بیدادگری ، بردباری ناتوانی  ، و ناتوانی مقدمه نابودی است. ( زرتشت)

- بردباری به هنگام خشم ، و خوش رویی به هنگام تنگدستی ، مشکل ترین کار است . ( سقراط)

- هر چه بخواهید به دست خواهید آورد : اگر صبر و بردباری ، سرمایه شما باشد. ( لافونتن)

- کسی که هیچ چیز را تحمل نمی کند، خود، تحمل ناپذیر است.( ژانه)

- عظمت واقعی در آن نیست که هرگز سقوط نکنیم ؛ بلکه در آن است که هر بار سقوط کردیم، دوباره برخیزیم . ( ژید)

- مصائب خود را مانند لباس هایتان با کمال بی اعتنایی تحمل کنید.( شکسپیر)

- راز بزرگ زندگی در شکیبایی است و نباید به خاطر یک آینده مبهم ، حال را از دست داد. (؟)

صبر کلید هر دردی

1.براستی که بهترین اخلاق مردان، حلم و بردباری است.

2.اگر با شکیبایی زندگی کنید، بردباری می آموزید.

3.شکیبایی تلاش مثبت و قلبی برای درک باورها، کنش ها و عادات دیگری است، بدون این که به سهیم شدن و پذیرفتن آنها نیازی باشد.

4.     شکیبایی چاره آن کس است که دستش از چاره های دیگر کوتاه باشد.

5.     باید با صبر و شکیبایی عیب هایی را که نه می توانیم در خود و نه در دیگران تغییر دهیم، تحمل کنیم.

6.     کلید همه چیز شکیبایی است ، جوجه را از تخم می گیرند ، ولی تخم را خرد نمی کنند.

7.     کسی که صبر کند، رنج و محنت او سبک می شود.

8.     از دست دادن ثروت مهم نیست، صبر را نباید از دست داد.

9.     بردباری کلید شادمانی است و شتاب کلید اندوه.

10. تحمل و بردباری بالاترین جرئت و جسارت است.

11. موفقیت هایی که نصیب بشر شده عموماً در سایه تحمل و بردباری بوده است.

12. بر شّری که پرهیز از آن ممکن نیست با تحمل و بردباری می توان پیروز شد.

13. بردباری در زمان خشم و خوشرویی هنگام عُسرت ( سختی ) مشکل ترین کارهاست

گر صبر کنی ز غوره حلوا سازند :

بزرگترین داروی خشم ، صبر و درنگ است.

2.     پایه ی نیک فرجامی و رستگاری بر صبر استوار است.

3.     پرهیزگاری و بی طمعی و بردباری چیزهایی است که زندگانی با آنها آسان می شود.

4.     بردباری بهترین وسیله برای دفع هر نوع ناراحتی است.

5.     اشخاص شریف و درد کشیده ای وجود دارند که با حداقل مهربانی قادرند رنج و درد خود را با شکیبایی تحمل کنند.

6.     بردباری ، بزرگ ترین استعداد فکر و ذهن آدمی است .

7.     کاملاً معتقد باشید که هر فردی می تواند مرد بزرگی بشود، به شرط آن که با نیروی اراده و صبر و شکیبایی کارها را انجام دهد .

8.     با صبر و بردباری ، برگ توت تبدیل به پیراهن ابریشمی می شود.

9.     با بردباری می توان بیش از خشم نتیجه گرفت.

10. جهان متعلق به افراد صبور است.

صبر و شکیبایى

اشاره

زندگى انسان در دنیا،آمیخته با مشکلات عجیبى است که اگر در مقابل آن بایستد وشکیبایى و مقاومت‏به خرج دهد،به یقین پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایى کند و دربرابر حوادث زانو زند، هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید.

منظور از«صبر»همان استقامت در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است که نقطه‏مقابل آن‏«جزع‏»،بى‏تابى، از دست دادن مقاومت و تسلیم شدن در برابر مشکلات است.

علاوه بر زندگى مادى، در زندگى معنوى نیز این مساله وجود دارد.اگر انسان در برابرنفس سرکش و هوا و هوس‏ها و زرق و برق دنیا و جاذبه‏هاى گناه ایستادگى نکند و درطریق‏«معرفة الله‏»و اطاعت فرمان او با مشکلات نجنگد،هرگز به جایى نمى‏رسد.

از این رو،علماى علم اخلاق،صبر را به سه دسته تقسیم مى‏کنند:

1-صبر بر اطاعت،یعنى شکیبایى در برابر مشکلاتى که در راه اطاعت وجود دارد.

2-صبر بر معصیت،یعنى ایستادگى در برابر انگیزه‏هاى نیرومند و محرک گناه.

3-صبر بر مصیبت،یعنى پایدارى در برابر حوادث تلخ و ناگوار و عدم برخورد انفعالى وترک جزع و فزع.

«صبر»از مهمترین ارکان ایمان است،امیر مؤمنان على علیه السلام موقعیت صبر را در برابرایمان،همانند موقعیت‏سر نسبت‏به بدن مى‏دانند در قرآن مجید نیز کمتر موضوعى را مانند صبر مورد تاکید قرار داده است.حدود هفتاد آیه،از صبر سخن به میان آمده که‏بیش از ده مورد آن به شخص پیغمبر اسلام صلى الله علیه و اله اختصاص دارد.

قرآن براى صابران،اجر فراوانى قائل شده، «انما یوفى الصابرون اجرهم بغیرحساب‏» (1) و کلید ورود بهشت،صبر و استقامت‏شمرده شده است،آنجا که مى‏گوید:

«فرشتگان بر در بهشت‏به استقبال مى‏آیند و به آنها مى‏گویند:«سلام علیکم بما صبرتم‏فنعم عقبى الدار ،سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان،چه نیکو است‏سر انجام آن‏سراى جاویدان‏» (2)

در حدیث معروف نبوى که در بحث‏هاى آینده به آن اشاره خواهد شد،صبر نیمى‏از ایمان شمرده شده است.

با این اشاره به سراغ آیات قرآن مى‏رویم و تعبیرها و تاکیدهاى قرآن را در مساله‏صبر،مورد توجه قرار مى‏دهیم.

1- ...انا وجدناه صابرا نعم العبد انه اواب (سوره ص،آیه 44)

2- و جاءوا على قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل و الله‏المستعان على ما تصفون (سوره یوسف،آیه 18)

3- و اسماعیل و ادریس و ذا الکفل کل من الصابرین (سوره انبیاء،آیه 85)

4- قال انک لن تستطیع معى صبرا (سوره کهف،آیه 67)

5- ...قال الذین یظنون انهم ملقوا الله کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله والله مع الصابرین (سوره بقره،آیه 249)

6- فاصبر کما صبر اولو العزم من الرسل و لا تستعجل لهم کانهم یوم یرون مایوعدون لم یلبثوا الا ساعة من نهار... (سوره احقاف،آیه 35)

7- فاصبر صبرا جمیلا (سوره معارج،آیه 5)

8- یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون (سوره آل عمران،آیه 200)

9- یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع‏الصابرین (سوره بقره،آیه 153)

10- قل یا عبادى الذین آمنوا اتقوا ربکم للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنة و ارض‏الله واسعة انما یوفى الصابرون اجرهم بغیر حساب (سوره زمر،آیه 10)

11- سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار (سوره رعد،آیه 24)

12- اولئک یجزون الغرفة بما صبروا و یلقون فیها تحیة و سلاما (فرقان،75)

13- و لنبلونکم بشى‏ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات‏و بشر الصابرین (سوره بقره،آیه 155)

14- ...و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر (سوره عصر،آیه 3)

ترجمه

1-..ما او(ایوب)را شکیبا یافتیم،چه بنده خوبى که بسیار بازگشت کننده(به سوى خدا)

بود.

2-و پیراهن یوسف را با خونى دروغین(آغشته ساخته،نزد پدر)آوردند.پدر گفت:

«هوس‏هاى نفسانى شما این کار را برایتان آراسته!من صبر جمیل(شکیبایى خالى ازناسپاسى)خواهم داشت،و در برابر آنچه مى‏گویید از خداوند یارى مى‏طلبم!»

3-و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را(به یادآور)که همه از صابران بودند.

4-(خضر)گفت:«تو هرگز نمى‏توانى با من شکیبایى کنى!(ولى موسى قول داد که شکیباخواهم بود)

5-..(گروهى از بنى اسرائیل)گفتند:«امروز ما توانایى مقابله با«جالوت‏»و سپاهیان او رانداریم‏»،اما آن‏ها که به روز رستاخیز ایمان(قوى)داشتند،گفتند:«چه بسیار گروه‏هاى‏کوچکى که به فرمان خدا بر گروه‏هاى عظیمى پیروز شدند!»و خداوند(همراه)با صابران(و یاراستقامت‏کنندگان)است.

6-(اى پیامبر!)صبر کن،آن گونه که پیامبران‏«اولو العزم‏»صبر کردند و براى(عذاب)آنان‏شتاب مکن!هنگامى که وعده‏هاى(عذاب)را که به آنها داده شده،مشاهده کنند،(احساس مى‏کنند که)گویى فقط ساعتى از یک روز(در دنیا)توقف داشتند!

7-پس‏«صبر»کن،صبرى جمیل و زیبا(خالى از هر گونه ناسپاسى)

8-اى کسانى که ایمان آورده‏اید!(در برابر مشکلات و مصائب و هوس‏هاى سرکش)

استقامت کنید!و در برابر دشمنان(نیز)پایدار باشید و از مرزهاى خود مراقبت نمائید و از خدابپرهیزید،شاید رستگار شوید!

9-اى افرادى که ایمان آورده‏اید!از صبر(و استقامت)و نماز،کمک بگیرید،(زیرا)خداوندبا صابران است.

10-بگو«اى بندگان من که ایمان آورده‏اید از(مخالفت)پروردگارتان بپرهیزید،براى‏کسانى که در این دنیا نیکى کرده‏اند، پاداش نیکى است و زمین خدا وسیع است(اگر تحت‏فشار سران کفر بودید،مهاجرت کنید)که صابران اجر و پاداش خود را بى‏حساب دریافت‏مى‏دارند!»

11-(فرشتگان در قیامت‏به آنان مى‏گویند.)سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان چه‏نیکوست عاقبت آن سرا(ى جاویدان)!

12-(آرى)آنها(عباد الرحمن)هستند که درجات عالى بهشت،در برابر شکیبایى وصبرشان به آنان پاداش داده مى‏شود و در آن با تحیت و سلام روبه‏رو مى‏شوند!

13-قطعا همه شما(امت محمد)را با چیزى از ترس،گرسنگى،و خسارت اموال و جانهاو میوه‏ها،آزمایش مى‏کنیم،به استقامت کنندگان(در برابر آزمایش‏ها)بشارت(پیروزى وپاداش بزرگ)ده!

14-...آنها که یکدیگر را به حق سفارش کردند،به شکیبایى و استقامت توصیه نمودند!

تفسیر و جمع‏بندى

الگوهاى صبر و اسطوره‏هاى مقاومت

در میان پیامبران الهى که هر یک ویژگى خاصى از فضایل اخلاقى را(به صورت‏درخشانتر)دارا بودند،حضرت ایوب علیه السلام به عنوان پیامبر صبور شناخته مى‏شود.اوالگوى‏«صبر»و مقاومت در برابر مشکلات بود،به همین دلیل حالات او در سوره‏«ص‏»،موقعى که مسلمانان در مکه تحت فشار شدید قرار داشتند،به عنوان یک‏سرمشق بزرگ نازل شد و به مسلمانان درس صبر و استقامت داد.

درست است که نام یا سرگذشت‏حضرت ایوب علیه السلام در چندین سوره از قرآن آمده‏است،ولى مشروح‏تر از همه،در سوره‏«ص‏»دیده مى‏شود که نخستین آیه مورد بحث ازآیات همان سوره است.در آیه 44 سوره‏«ص‏»آمده است:«ما ایوب را شکیبا یافتیم،چه‏بنده خوبى بود که بسیار بازگشت کننده به سوى خدا بود، ...انا وجدناه صابرا نعم العبد انه‏اواب حضرت ایوب علیه السلام به عنوان یک آزمون بزرگ،گرفتار مصائب عظیمى شد تا درجه‏شکرگزارى او آشکار گردد و به مقام قرب پروردگار نزدیکتر شود.او که اموال،زراعت‏و گوسفندان فراوان و فرزندان برومند و لایق و متعدد داشت،در یک آزمون بزرگ،همه چیز،حتى فرزندان خویش را از دست داد و خود نیز به بیمارى شدیدى مبتلا شد.

آن حضرت چنان بیمار گشت که از شدت درد به خود مى‏پیچید و بدین سان اسیر ودربند بستر بیمارى و درد گردید،ولى هیچ یک از این امور،از شکر او نسبت‏به درگاه‏خداوند نکاست.

زخم زبان‏هاى زیادى از دوست و دشمن شنید،مصیبتى که شاید بالاترین مصائب‏بود،گاهى عباد و راهبان بنى اسرائیل به دیدنش مى‏آمدند و به صراحت مى‏گفتند:تو چه‏گناه عظیمى کرده‏اى که به این عذاب‏«الیم‏»گرفتار شده‏اى؟ولى آن حضرت باز رشته‏صبر را از کف



خرید و دانلود تحقیق درباره صبر و استقامت (فایل word)


چوب و کاربرد های آن 46 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

چوب و کاربرد های آن

مُعَرَّق‌کاری

پیشینه

در دوران قبل از اسلام قطعات بزرگ چوبی به عنوان بخشی از ساختمان به کار می‌رفته‌است. در این دوره چوب به عنوان یکی از فراوان‌ترین مصالح طبیعی نقش مهمی در ساخت ابزار فنی و کشاورزی و حتی وسایل خانگی ایفا می‌کرده‌است. از دوره سلوکیان آثار چندانی در دست با همان شیوه معرق چوب کار می‌شود، فقط زمینه طرح یا کار را به قطعه‌های پازل مانند بریده، در کنار هم می‌چسبانند و سپس باز هم برای مراحل تکمیلی به کارگاه رنگ فرستاده می‌شود.

معرق زمینه آجری: با همان شیوه معرق زمینه چوب کار می‌شود، فقط تفاوت کار در این است که زمینه طرح به صورت آجری بریده و در کنار هم چیده می‌شود. آنگاه مراحل تکمیلی را به صورت رایج طی می‌کنند.

نازک بری در معرق: در این شیوه از معرق، ابتدا قطعات طرح مورد نظر معرق بریده می‌شود. آنگاه به وسیله اره مویی معمولی برش‌های بسیار ظریف و نزدیک به هم در تمامی قسمت‌های طرح داده می‌شود، برش‌هایی که به فاصله‌های میلیمتری در کنار هم داده می‌شود. سپس چوبهای شکل داده شده در کنار هم بر روی زمینه‌ای از تخته روکش شده و غالباً بدون هیچ نوع تزئینی چسبانده می‌شود.

معرق منبت: معرقی که نقشهای آن برجسته‌است معرق منبت گفته می‌شود برای ساخت معرق منبت ابتدا همه قطعه‌ها را مانند معرق می‌برند و بعد آنها رابه طور مجزا به شیوه منبت کاری ساخت و ساز نموده، کنار یکدیگر جفت و جور می‌کنند. در پایان قطعه را رویزیر کار در محل مربوط نصب می‌کنند.

ایرانیان هنر معرق را ابداع کردند

قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمده است این اثر یک قطعه شانه چوبی است که قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد. گروهی  از کارشناسان معتقدند که طرح های موجود بر روی آن طرح هایی کاملا ایرانی است.معرق یکی از رشته های پرپیشینه صنایع دستی ایران که نسبت به صنایع دیگر چوبی در ایران از قبیل خاتم، نازک کاری، منبت، خراطی و بافت سبد و حصیر دارای قدمت بیشتری است.نوشته حاضر مقالهای در خصوص این هنر ایرانی با عنوان "معرق چوب"  است که روز سه شنبه 24 بهمن در نشست انجمن فراوران با موضوع "هنر معرق" ارائه شده است.بشر از هزاران سال پیش از چوب به واسطه شکل متناسب آن برای ایجاد سرپناه، ساخت قایق و دیگر موارد استفاده می کرده است. بررسی آثاری که از  بررسی های سه هزار سال قبل از میلاد که در شوش بدست آمده، نشاندهنده این مطلب است که مردمان بومی ایران نه تنها از چوب برای کلبه سازی خود استفاده می کردند بلکه در ساخت نردبان و دیگر وسایل زندگی هم از آن بهره می بردند.در دوران هخامنشی ها هم استفاده از چوب بسیار متداول بوده; به طوری که در ساخت عمارت های کاخ هخامنشی - شوش و آپادانا - از درخت های بلوط  ایرانی و سدر لبنانی استفاده شده بوده است. به این ترتیب قبل از استعمال آهن در ساخت بنا، تخت جمشید بزرگ ترین سطح زیربنایی بود که از چوب در آن استفاده فراوانی شده و تمامی این آثار چوبی در اثر آتش سوزی از بین رفتند. گزنفون ضمن توصیف سلاح های نبرد کوروش از یک نیزه عالی چوبی که از چوب سنجد ساخته شده بود، یاد می نماید. توجه پارسیان باستان به درخت، بسیار قابل توجه می باشد. می گویند بزرگ ترین درخت سروی که در ایران موجود بوده، توسط زرتشت پیامبر کاشته شده و سرو کاشمر نامیده می شد و در ادبیات پارسی شهرت به سزایی داشته است. این سرو را اعجاز زرتشت می دانستند و معتقد بودند که زرتشت آن را از بهشت آورده است. نهایتا این سرو توسط متوکل عباسی، قطع و تکه تکه به بغداد فرستاده شد. عمر این درخت در زمان قطع 1450 سال و دور تنه آن بالغ بر 28 تازیانه بوده است. در دیگر مناطق هم استفاده از چوب برای مردمان آن نواحی ناآشنا نبوده است. در افسانه های یونان آمده هر درخت را فرشته ای به نام هامادرایاد که در داخل او پنهان می باشد، نگهبانی می کند و جان وی به حیات درخت بستگی دارد; اگر مجبور به قطع درختی می شدند، برای درخت تحف و هدایا می بردند. مصری ها هم راه استفاده از چوب را به خوبی می دانستند. آنان سه هزار سال پیش، کاغذ و روکش های چوبی را در آثار خود بکار می بردند. فنیقی ها هم در ساحل لبنان، معبد حضرت سلیمان را در سال 1012 قبل از میلاد از چوب ساختند، سقف و دیوارهای این معبد از چوب سدر لبنان تهیه شده و کف آن از چوب سرو پوشیده شده درها از چوب زیتون و ستونهای نگهدارنده نیز چوبی بودند.در طول تاریخ، استفاده از چوب و حکاکی بر روی آن، همچنان به ترقی خود ادامه داد; اما در قرن 17 و 18 میلادی رو به افول نهاد تا آن که در قرن 19، رشد مجددش را از سر گرفت. معرق:معرق در فرهنگ عمید معنای تکه تکه، رگه رگه و وصله می باشد. همه ما دردوران کودکی در مهدکودک ها از روشی به اسم کولاژ استفاده کرده ایم که در این کار تکه های رنگی مقوا، پارچه و کاغذ را به اشکال مختلف بریده و کنار هم قرار می دادیم و در نهایت به شکل خاصی مانند درخت، خانه و گل می رسیدیم. اگر این کار را با چوبهای مختلف به رنگ های متنوع و مطابق با طرح مورد نظر انجام دهیم، این کار را معرق می گویند. این هنر به اشتباه مرقع هم نامیده شده است که خود هنری جدا در کتابت می باشد و به معنی گردآوری تکه های مختلف آثار گوناگون در یک مجموعه می باشد.معرق انواع گوناگونی دارد که وابسته به نوع مصالح است و شامل معرق کاشی، چرم، پارچه، فلز، خاتم و چوب است. تاریخچه معرق چوب:از آن جایی که چوب یکی از مواد نسبتا ناپایدار و کم دوام طبیعت می باشد آثار ساخته شده از چوب یا در طول زمان و یا بر اثر حوادث و عوامل مختلف آسیب دیده و از بین رفته اند و یا آن که هیچ کس به فکر نگهداری و جمع آوری آثار دست ساز چوبی نبوده است. بر این اساس، تقریبا هیچ گونه آثار چوبی مشخصی از دوره های مختلف تاریخی، باقی نمانده است. با این حال محققان و تاریخ نویسان زمان های متفاوتی را به عنوان مبدا معرق چوب در نظر می گیرند.بنا به استناد گروهی معرق چوب الهام گرفته شده از معرق کاشی است و گفته شده در زمان افول صنعت کاشی، معرق چوب شروع به رشد کرده است. در معرق کاشی، قطعات کاشی های الوان به شکل تکه تکه توسط چکشی به نام چکی، دورتراشی می شده و از کنار هم قرار گرفتن آنها طرحی واحد به وجود می آمده است. دور آن را با خمیری به نام ساروج گرفته و برای محکمی کار روی آن را دوغاب می ریختند تا سفت شود. کاشی معرق دردوران ایلخانیان پدیدار شد که به صورت نقش های هندسی در دوران تیموری به اوج شکوفایی خود رسید نمونه کاشی معرق گنبد سرخ مراغه است که در زمان ایلخانیان ساخته شد. نمونه زیبای آن در دوران تیموری هم می توان از گنبد سلطانیه نام برد.نظریه دیگری هم وجود دارد مبنی بر این که معرق کاری چوب، تکنیکی نیست که از انواع مختلف معرق از جمله کاشی کاری گرفته شده باشد.معرق کار چوب باید نه تنها با چوب کار کرده باشد و بافت آن را بشناسد، بلکه می بایست تکنیک معرقکاری بر روی چوب را هم، فرا بگیرد.به گفته گروهی هم معرق از کشورهای چین و هند و مصر وارد ایران شده است. این افراد معتقدند که بر اساس اسناد و مدارک موجود سه هزار سال پیش مصری ها به ارزش چوب پی بردند و ساخته های خود را از قبیل صندلی صندوق و غیره با چوب های معمولی ساخته و بر روی آنها از روکش های مرغوب مانند آبنوس و تزئینات عاج استفاده می کردند. قدیمی ترین نمونه اثر چوبی، در کاوش های باستانی شهر سوخته زابل به دست آمد. این اثر یک قطعه شانه چوبی است که به شیوه ی جایگزینی نقوش هندسی و گره را بر آن حک کرده اند و قدمت آن به هزاره پنجم قبل از میلاد می رسد. گروهی که معتقدند معرق از کشورهای دیگر وارد ایران شده، تفسیر این کاوش را اینگونه اظهار داشتند که این شانه متعلق به مسافرینی بوده  که از این شهر گذر کرده اند.اما تحقیقات محققین بر روی نقوش این شانه، روشن نمود که طرح های موجود بر روی آن (گره و نقوش هندسی) طرح هایی کاملا ایرانی می



خرید و دانلود  چوب و کاربرد های آن 46 ص


تحقیق درباره سیاست از دیدگاه على1 (فایل word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت

دکتر محمد حسین مشایخ فریدنى‏

امیر المؤمنین علیه السلام در مقام رهبرى سیاسى

روى الدّیلمى عن عمّار و أبى ایّوب عن النّبیّ صلّى اللَّه علیه و آله أنّه قال: «یا عمّار إن رایت علیّا قد سلک وادیا و سلک الناس و ادیا غیره، فاسلک مع على ودع النّاس. إنّه لن یدلّک على ردىّ و لن یخرجک من الهدى» دیلمى از عمار بن یاسر و ابى ایوب انصارى روایت کرده است که رسول خداى صلى اله علیه و آله چنین فرمود: «اى عمار اگر دیدى که على از راهى رفت و همه مردم از راه دیگر تو با على برو و سایر مردم را رها کن. یقین بدان على هرگز ترا به راه هلاکت نمى‏برد و از شاهراه رستگارى خارج نمى‏سازد».

کنز العمال، ج 12، حدیث 1212، چاپ حیدر آباد.

این مقاله شامل مطالب ذیل است: سیاست در عرف استعمار تفرقه و نفاق نخستین جمهورى اسلامى خلیفة اللَّه وظایف مقام خلافت‏حکومت عدل و مساوات روش رهبرى اداره جهان اسلام تقسیمات کشور امور مالى پلیس امور دفترى دستگاه دادگسترى ارتش خطبه‏هاى سیاسى تغییر مرکز خلافت آموزش کارمندان دولت فرمان مالک اشتر اصالت این فرمان ختم مقال

مقدمه

شرح آراء سیاسى و برنامه‏هاى ادارى و روش کشوردارى امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام، هدفها و مقاصد او از قبول زمامدارى و روابط سیاسى و بازرگانى و فرهنگى دولت او با سایر دولتها و ملل عالم و نیز بحث و اظهار نظر در علل عصیان ناکثین و مارقین و قاسطین که منجر به جنگهاى داخلى و مهاجرت امام على (ع) از مدینه به عراق و شهادت وى در کوفه و انتقال قدرت به معاویه... گردید در یک کتاب یا یک مقاله نمى‏گنجد و به قول مولوى:

گر بریزى بحر را در کوزه‏اى

چند گنجد قسمت یک روزه‏اى‏

مع ذلک اشارت بنیاد محترم نهج البلاغه را مغتنم شمرده مقاله حاضر را تقدیم مى‏دارد باین امید که فتح بابى شود و رمز آشنایان کلمات امیر مؤمنان نارسایى سخن این ضعیف را جبران فرمایند و در شرح روش کشوردارى و ویژگیهاى سیاست روحانى آن حضرت که محور تقوى و عدالت در جهان و اساس و محرک تداوم سازندگى و انقلاب در اسلامست کتب و مقالاتى بزبان فارسى مرقوم دارند.

سیاست در عرف استعمار

از قرن پانزدهم میلادى که آسیا و آفریقا میدان تاخت و تاز استعمارگران حادثه‏جوى غربى شد، علاوه بر بدعتها و رسوم نوظهور در شئون مختلف زندگى واژه‏ها و اصطلاحات تازه‏یى نیز در بین مردم این کشورها رواج پیدا کرد که یکى از آنها کلمه «سیاست» است. این کلمه در احادیث و متون قدیم عربى به معنى فرماندهى و اداره و امر و نهى و تربیت به کار مى‏رفت ولى در عصر استعمار و بر اثر رفتار ریاکارانه غربى‏ها با ملل شرق بخصوص عربها و ایرانیها اکنون غالبا در معنى نفاق و دورویى و فریب استعمال مى‏شود.

درست از سال 1498 که دریانورد پرتقالى «واسکودوگاما» دماغه «امیدنیک» را در جنوب آفریقا دور زد و راه دریائى اروپا را به هند کشف کرد و در بندر هوگلى (نزدیک کلکته) فرود آمد پاى استعمار غربى هم به آسیا و آفریقا باز شد.

ابتدا پرتقالیها، اسپانیائیها و هلندیها، سپس انگلیسى‏ها، فرانسوى‏ها، روسها، آلمانى‏ها، ایتالیائیها و بلژیکى‏ها و... و سرانجام امریکائیها با بکار بردن تمام روش‏هاى استعمارى نوین و سرانجام با نیروهاى نظامى به آسیا و آفریقا پا گذاشته و شروع به جذب ثروتهاى طبیعى و معدنى و تأسیس کمپانیهاى یک ملیتى و چند ملیتى و در دست گرفتن بازارهاى محلى و احداث خطوط مخابراتى و استراتژیکى زمینى و دریایى کردند. اما از همه خطرناکتر استعمار فکرى بود. آنها نه تنها دولتمردان و سرداران و زمینداران و رؤساى عشایر و بازرگانان را مرعوب یا مجذوب کرده و دولتهاى شرق را پایگاهى براى سلطه هر چه بیشتر خود در مى‏آوردند بلکه بر مقدسات و فرهنگ اصیل این ملتها نیز هجوم برده و با نیرنگهاى دقیق جوانان را به سوى کشور و ملت خود کشاندند و طبقه تحصیلکرده در مدارس جدید را به فرنگى مآبى سوق دادند تا جائى که این طبقه بر اثر خالى شدن از فرهنگ درونى خود به تحقیر دین و شعائر ملى و اخلاق و فرهنگى کشور خویش برخاسته و رسوم و سنن قدیم را که مانع خود باختگى و خود فراموشى بودند و سد محکمى را در برابر استعمار تشکیل مى‏دادند تخطئه کرده و از اصل و بن بر مى‏انداختند.

برنامه‏هاى استعمار، کهنه و نو، در آسیا و آفریقا، در کشورهاى اسلامى و غیر اسلامى، اگر چه در وسایل و ابزار و مقدمات اختلاف داشتند ولى همه آنها یک‏هدف را دنبال مى‏نمودند: تفرقه و نفاق در بین ملل شرق بخصوص کشورهاى اسلامى و بدنبال آن از بین بردن ریشه‏هاى مذهبى و حاکم کردن فرهنگ غربى و گشودن راه ستم و غارتگرى.

این ماجراى تلخ و این جریان انحرافى از همان سالهاى اول نشر اسلام آغاز شد. به همین جهت مى‏بینیم که امام على (ع) که نمونه عینى یک سیاستمدار بزرگ و درستکار است در خطبه‏ها و نامه‏هاى گرامیشان این جریان را معرّفى و سردمداران آن را با شدیدترین عبارات مورد حمله قرار داده و آنها را منافق و حزب شیطان مى‏خواند، ایشان در خطبه‏اى مى‏فرمایند: اینان هم خود گمراهند و هم دیگران را گمراه میکنند. خود خطا کارند و دیگران را نیز به راه خطا مى‏برند. به رنگهاى مختلف در مى‏آیند و براى فریب شیوه‏هاى بسیار بکار مى‏گیرند. به هر وسیله در پى شما هستند و در هر کمین‏گاه در انتظار شما نشسته‏اند.

دلهایشان بیمار است اما چهره‏هائى شسته و پاکیزه دارند. به آهستگى گام برمى‏دارند اما آرام آرام مثل مرض در تن شما مى‏خزند. وصفشان به دوا و حرفشان به شفا مى‏ماند اما کارشان درد بى‏درمانست. به آسایش دیگران حسد مى‏برند و بند بلا را محکم میکنند و رشته امید را مى‏گسلند. در هر راهى افتاده‏اى و بسوى هر دلى شفیعى و براى هر غصه‏اى اشکى آماده دارند. در میان خود به یکدیگر ثنا و ستایش وام مى‏دهند و انتظار معامله به مثل و پاداش دارند. در سؤال اصرار مى‏ورزند و ملامت کسان را بر سر جمع به رخ ایشان مى‏کشند و در صدور حکم اسراف مى‏ورزند. در برابر هر حقى باطلى و براى هر زنده‏اى کشته‏اى و براى هر درى کلیدى و براى هر شبى چراغى آماده کرده‏اند. نومیدى را به آزمندى پیوند مى‏دهند تا بازارهاى خود را دایر بدارند و کالاهاى پر زرق و برق خود را رواج دهند. باطل را در لباس حق بر زبان مى‏آورند و ناسره را بشکل سره باز مى‏نمایند و راه را آسان مى‏نمایند اما گذرگاههاى تنگ را پر پیچ و خم مى‏سازند. پس ایشان یاران ابلیس و زبانه آتشند. «آنان حزب شیطانند و حزب شیطان بى‏گمان زیانکار خواهند بود»  این بینش زنده حضرت على (ع) است که در آن زمان در مورد سیاستمداران غیر خدایى بیان داشته و اکنون که استعمار با تمام چهره‏هاى نو و پیشرفته علمى به قید آمده، مى‏بینیم بیان حال دولتمردان ظالم ستمگر جهان امروز است.

یک نگاه اجمالى به رهنمودهاى سیاسى ماکیاولى در کتاب «امیر» یا خاطرات تالیران فرانسوى و مترنیخ اطریشى و پالمرستون و گلادستون و کرزن و دیسرائیلى و چرچیل نخست وزیر انگلستان و سایر سردمداران سیاست غرب در قرون‏اخیر روشن مى‏سازد که همه آنها در لزوم فدا کردن وسیله در راه هدف، و عدم اعتقاد به مبدء ثابت، و بى‏اعتنائى به مشروعیت مبادى و مقدمات اهداف سیاسى متفقند، و سیاست آنها چه در رژیم‏هاى سرمایه‏دارى و چه در رژیمهاى سوسیالیستى، مذهبى و غیر مذهبى (سکولاریسم)، هرگز بر اساس معنویت و اخلاق استوار نبوده است و این همان راه بد فرجامى است که در صدر اسلام بدست منافقان و بانیان مسجد ضرار و نویسندگان صحیفه مشؤومه و عمر و عاص‏ها و معاویه‏ها و زیادها... و ناکثین و مارقین و قاسطین اجراء مى‏شد و متأسفانه تاریخ اسلام بجز دوره‏اى کوتاه دستخوش فتنه‏انگیزى این نابکاران بوده و رژیم‏هاى سلطنتى و موروثى و سرمایه‏دارى همه از دستاوردهاى همین شدادتها و انحرافات بوده است.

بعد از حکومت خلفاى راشدین، بر اثر درخواست شدید و هجوم مردم، حضرت على (ع) خلافت و حکومت مسلمانان را بدست گرفت، نهج البلاغه داستان را چنین شرح مى‏دهد: فمارا عبنى إلّا و النّاس کعرف الضّبع إلىّ، یننالون علىّ من کلّ جانب  مردم براى بیعت بسوى من ازدحام کردند و از انبوهى چون یال کفتار بودند.

فاقبلتم الىّ اقبال العود المطافیل على اولادها تقولون: البیعة البیعة  بسوى من روى آوردید مانند ماده شتران کره‏دار که بسوى بچه‏هاى خود شتاب گیرند و همه مى‏گفتند: بیعت. بیعت.

ثمّ تراککتم علىّ تداکّ الابل الهیم على حیاضها یوم وردها، حتّى انقطعت النّعل و سقط الرّدأ.  مانند شتران تشنه که در کنار آبشخورهاى خود روزى که نوبت آب خوردن آنهاست ازدحام مى‏کنند و یکدیگر را تنه مى‏زنند، دور مرا گرفتند و به قدرى فشار آوردید که بند کفش پاره شد و رداء از دوشم بیفتاد.

على (ع)، علاوه بر آنکه طبق نصوص متواتره از سوى پیامبر به جانشینى برگزیده شده بود رأى قاطبه صحابه را نیز همراه داشت علامه فقیه شیخ محمد اقبال لاهورى درین باره گوید: «على (ع) نمونه کامل مقام ولایت و خلیفة اللّهى و جامع دو نیروى علمى و عملى بود و نفس عاقله او بر ملک ظاهر و باطن هر دو پادشاهى مى‏کرد»

به عبارت درست‏تر، امام على (ع) مقام خلافت را به امر خدا و رسول پذیرفت و گر نه شاهباز همتش از آن بلند پروازتر بود که خود را در عرض سایر صحابه قرار دهد یا نعوذ بالله مانند ایشان شرف قربت و قرابت و صحبت با خالق را با شائبه جاه‏طلبى آلوده سازد. در خطبه «شقشقیه» مى‏فرماید: فیا لله و للشورى: منى اعترض الرّیب فىّ مع الاوّل منهم حتّى صرت أقرن الى هذه الضّائر پناه مى‏برم به خدا ازین شورى (که به وصیّت عمر تشکیل شده بود و امام (ع) با طلحه و زبیر و سعد و عبد الرحمن و عثمان در آن شرکت فرمود) چه کس گمان میکرد که من همطراز نخستین ایشان (ابو بکر) باشم که حالا با این گونه اشخاص همردیف شوم

وظایف مقام خلافت



خرید و دانلود تحقیق درباره سیاست از دیدگاه على1 (فایل word)