لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
عالمان و مشعل داران هدایت و جانشینان انبیا پوشش زن را فرمان خدا و سنتی ارزشمند می دانند و زنان مسلمان حجاب را چتر مصونیت و مایه افتخار و عزت خویش می شناسند.
و از سوی دیگر استعمارگران این سنت الهی اسلامی را بزرگترین مانع سر راه خود جهت نفوذ در بلاد اسلامی شناخته از آنگاه که پا به کشورهای اسلامی نهادند این سنت والا و ارزشمند را مورد تهاجم قرار دادند و آشکار و پنهان با حجاب مبارزه کردند. آنان با از بین بردن حجاب، نیمی از امت اسلامی را در کمند وابستگی به سیاست های شیطانی خود گرفتار و زمینه انحراف و استثمار را برای همگی فراهم کردند.
در سالهای 46 و 1345ه .ق مطابق 6 و 1305 ه .ش استعمار پایدار جهت پیاده کردن نقشه های شوم خویش رضاخان را از ایران و آتاتورک را از ترکیه و امان الله خان را از افغانستان به اروپا فرا خواندند و طی یک سفر سیاحتی تفریحی مغز آنان را شستشو دادند و سپس جهت اجرای مقاصد شوم خود آنان را به کشورهای اسلامی برگرداندند تا آرام آرام سنگر حجاب را نابود کنند و بعد هم اهداف شیطانی دیگر خویش را به مرحله اجرا گذارند.
آهنگ اسارت زن
در راستای آن حرکت استعماری رضاخان در نوروز همان سال روزی به همراه خانواده خویش به شهرستان قم آمد و در جوار حرم ملکوتی فاطمه معصومه(س) در مراسم تحویل سال - نوروز - شرکت نمود. لکن خانواده او و زنان همراه روسری ها را عقب زده و با بی حجابی ایستادند تا راه را بر دیگران باز کنند. لکن عالم آگاه و شجاع و دلسوز حضرت آیت الله شیخ محمدتقی بافقی که از وضعیت با خبر شد طی اطلاعیه ای خطاب به رضاخان و همراهانش چنین نوشت و اطلاعیه معظم له بر در و دیوار قم نصب گردید:
«شما چه کسانی هستید؟! اگر از غیر دین اسلام هستید در این مکان شریف چه می کنید؟! و اگر مسلمانید در حضور چندین هزار جمعیت در غرفه حرم چرا «مکشفة الوجه و الشعر» نشسته اید؟»رژیم رضاخان آیت الله بافقی را دستگیر کرد و به تهران برد و پس از پنج ماه حبس در زندان شهربانی مرکز در تهران او را در منزل تحت نظر و کنترل نگه داشتند.
رژیم مزدور پهلوی مبارزه با حجاب را ادامه داد و برای اجرای آن هدف، جشن هایی در شیراز در سال 1353ه .ق 1313ه . ش برگزار کرد. این مجلس در مدرسه شاهپور توسط میرزا علی اصغرخان حکمت شیرازی (وزیر معارف و فرهنگ) منعقد گردید و روز پنج شنبه بعدازظهر (ذی حجة) حدود 30 - تا 40 نفر زن و دختر بدون چادر به رقص و پایکوبی پرداختند در تهران در میدان جلالیه با حضور رئیس الوزراء (ذکاءالملک فروغی) دخترهای مدارس را بدون چادر و بی حجاب جمع کردند و متینگ خاصی را انجام دادند، در جمع آنان گفته شد: نسلی باید پرورش یابد که قبله گاهش «غرب » باشد و زیارتگاهش «لندن ».
قضایای کشف حجاب بر صفحات روزنامه ها نقش بست و هر روز دست به دست می گشت: آیت الله سیدعبدالله شیرازی از شیراز به قم آمد و با آیت عظام مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری و سید احمد خوانساری و حاج میرزا مهدی بروجردی ملاقات کرد و سپس به مشهد رفت و در مشهد با آیت الله حاج آقا حسین قمی ملاقات نمود. معظم له(ره) می گوید: روزنامه ها در جلو ایشان گذاشته شده بود، راجع به قضایای تدریجی کشف حجاب و جشنواره های آن در شیراز، تهران، مازندران و ... صحبت شد و حرکت ضد اسلامی رضاخان و عوامل آن مطرح گردید، حاج آقا حسین قمی متاثر شد و گریه زیادی کرد و فرمود:
«امروز اسلام فدایی می خواهد و من حاضرم فدا شوم.» بعد فرمود:
من می روم تا با این شاه صحبت بکنم، شاید که او را از تصمیمش منصرف گردانم، شما مردم را باید آگاه کنید و هشیار نمایید که توطئه عظیمی در کار است. بعد از آن حاج آقا حسین قمی به همراه دو فرزندش حاج آقا سیدمهدی و حاج آقا سیدسمیع به تهران رفتند و مستقیما با رضاشاه وارد مذاکره شدند، معظم له قبلا هم تلگراف تندی برای رضاشاه فرستاده بود. بعد از گفتگو وی را در شهرری (شاه عبدالعظیم) گرفتند و در باغ «سراج الملک » بازداشت کردند و ممنوع الملاقاتش نمودند.
در پی تهاجم فرهنگی رژیم شاه و مزدور پهلوی به سنگر حجاب و پوشش زن مسلمان به پشتوانه استعمار غرب، مراجع بزرگ تقلید ایستادند و موضع صریح خویش را اعلان داشتند.
در مشهد آیات عظام همچون آیت الله شیخ هاشم قزوینی و میرزاحسین فقیه سبزواری و سیدیونس اردبیلی و شیخ علی اکبر نهاوندی و شیخ آقابزرگ شاهرودی و شیخ ابوالحسن شیرازی و شیخ حسن کاشی و ... در این نهضت بزرگ شرکت داشتند و به پشتیبانی همین امر انبوه جمعیت مردم مسلمان و زنان آزاده روزی در مسجد وکیل شیراز جمع شدند و روزی در صحن مطهر حضرت معصومه(س) و روزی هم در مسجد جامع گوهرشاد مشهد در جوار بارگاه ملکوتی علی بن موسی الرضا(ع) اعتراض خویش را به سیاست های طاغوت در زمینه حجاب زدایی اعلام داشتند.
حماسه جامع گوهرشاد
پس از دستگیری و بازداشت آیت الله حاج آقا حسین قمی در مشهد وضع متشنج گردید مسجد گوهرشاد محل اجتماع مردم و سخنرانان متعهد و دلسوز علیه کشف حجاب وکلاه «بین المللی » یا به عبارتی دیگر فرهنگ منحط تحمیلی نظام شاهنشاهی گردیده بود. خطبای معروف امثال شیخ مهدی واعظ خراسانی و شیخ عباسعلی محقق و شیخ شمس نیشابوری و شیخ محمد قوچانی و ... در آن روزها برفراز منبر گوهرشاد (به نام منبر صاحب الزمان(ع)) می نشستند و به مردم آگاهی و بیداری می دادند.
صبح روز جمعه دهم ربیع الثانی 1354 ه .ق برابر با 20 تیرماه 1314 ه .ش مسجد گوهرشاد شور و حال دیگری داشت جمعیت فراوانی به همراهی علما در آنجا اجتماع کرده بودند از سوی دیگر رضاخان قزاقان را در مشهد مستقر کرد تا مردم را متفرق نمایند آنان وارد عمل شدند و بر روی مردم بی محابا آتش گشودند و حدود یکصد و پنجاه نفر را کشته و زخمی کردند لکن مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند و در برابر آنان ایستادند. در پی آن مقاومت قشون قزاقان عقب نشینی کرده که در همین موقع تلگرافی مبنی در دفاغ از اسلام به شاه مخابره شد و هشت نفر از عالمان و آیات عظام بر آن امضا کردند همانند مرحوم آیت الله سیدیونس اردبیلی و سیدعبدالله شیرازی و ...
پس از هجوم قزاقان و کشته و زخمی شدن عده ای در روز جمعه مردم اطراف مشهد با داس و بیل و چهار شاخ و اسلحه سرد به طرف مسجد سرازیر شدند مسجد پر از جمعیت شده بود، زنان شجاع و آزاده مسلمان تقاضای شرکت در آن تظاهرات بزرگ داشتند که در مسجد پیرزن چادر زدند و آنان نیز حضور پیدا کردند مرحوم نواب احتشام رضوی برای زنان سخنرانی کرد.
روز شنبه 11 ربیع الثانی 1354 ه .ق فرا رسید در و دیوار مسجد گوهرشاد پر از جمعیت بود. شعارهای ضد سلطنت و ضد حجاب زدایی فضای مسجد را پر کرده بود آنان سرود مقاومت سر می دادند و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
در میان تمام انبیا، تنها پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است که جزئیّات تاریخ زندگى او به روشنى ثبت و ضبط شده که افتخار بزرگى براى مسلمانان به شمار مىرود، زیرا زندگى سایر انبیا مدّتى بعد از آن بزرگواران، با تحریفات فراوان و همراه با انواع تهمتها نوشته شده است.کتابهاى زیادى درباره اخلاق پیامبر صلى الله علیه و آله نوشته شده که بیشتر آنها به زبان عربى است و چون در بخشهاى قبلى درباره انبیا و شناخت و صفات آنان بحثهایى کردیم مناسب است گوشهاى از سیره آن پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله را در اینجا ذکر کنیم زیرا آشنایى با سیره و روش زندگى و اخلاق فردى و اجتماعى آن بزرگوار براى همه مردم بدون استثنا مفید است. از خداوند متعال مىخواهم این نوشته مختصر را از ما بپذیرد و ما را از بهترین امّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله قرار دهد.پیامبر اکرم نزد کسى پاى خود را دراز نمىکرد. با گشادهرویى صحبت مىکرد و به همه افراد توجه مىفرمود.آنچه در اینجا ذکر مىشود از کتاب «بحارالانوار» جلد شانزده و «سیره ابن هشام» و «کُحل البصر» و «تفسیر المیزان» جلد ششم و غیر آن است.عبادت پیامبرچون پاسى از شب مىگذشت رسول خدا صلى الله علیه و آله از بستر برمىخاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتى چند از قرآن کریم، در گوشهاى به عبادت مىپرداخت و اشک مىریخت. بعضى از همسرانش که او را به این حال مىدیدند مىگفتند: تو که گناهى ندارى چرا این قدر اشک مىریزى؟ مىفرمود: آیا بنده شاکر خدا نباشم؟امّ سلمه مىگوید: شبى پیامبر در خانه من بود، نیمه شب، او را نیافتم به سراغش شتافتم، دیدم در تاریکى ایستاده، دستها را بلند کرده، اشک مىریزد و مىگوید: خدایا! هرچه نعمت به من دادهاى از من مگیر، دشمنم را خشنود مکن، به بلاهایى که مرا از آنها نجات دادى گرفتارم مکن، حتى به اندازه چشم بر هم زدنى مرا به خود وامگذار. به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند، شما که بخشوده شدهاى! فرمود: هیچ کس از خدا بىنیاز نیست. حضرت یونس آنى به خودش واگذار شد، در شکم ماهى زندانى شد.چون ماه رمضان مىرسید، پیامبر همه بردگان خود را آزاد مىکرد، به هنگام نماز مىلرزید و هرگاه نماز را به تنهایى مىخواند رکوع و سجود آن را طول مىداد ولى هرگاه با مردم به جماعت نماز مىخواند بسیار عادّى و ساده برگزار مىکرد. به یکى از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود سفارش فرمود: هرگاه با مردم به نماز مىایستى سعى کن بعد از حمد، سوره کوچکى قرائت کنى و نماز را طول ندهى.رسول خدا هنگام خروج از خانه، خود را آماده و زینت مىکرد. زهد پیامبرروزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دوازده درهم به حضرت على علیه السلام داد و فرمود: لباسى براى من تهیّه کن. على علیه السلام به بازار رفت و لباسى به همان قیمت تهیّه کرد و خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله آورد. پیامبر فرمود: اگر لباس ارزانتر یا سادهترى بود بهتر بود. اگر فروشنده حاضر است لباس را به او برگردان. حضرت على علیه السلام لباس را برگرداند و پول را پس گرفت و خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله برگشت.رسول خدا صلى الله علیه و آله با على علیه السلام به سوى بازار راه افتادند، در راه کنیزى را دیدند که گریه مىکند، از حالش جویا شدند. گفت: چهار درهم پول براى خرید جنس به من دادهاند ولى پول را گم کردهام و اکنون مىترسم که به خانه برگردم. پیامبر صلى الله علیه و آله چهار درهم از دوازده درهم را به او داد و آنگاه به بازار رفتند و پیراهنى به قیمت چهار درهم خریدند.هنگام بازگشت برهنهاى را دیدند، لباس را به او بخشیدند و دوباره به بازار برگشته و پیراهن دیگرى خریدند. در راه بازگشت به منزل دوباره همان کنیز را دیدند که ناراحت است و مىگوید: چون برگشتن به خانه طول کشیده مىترسم مرا بزنند. پیامبر صلى الله علیه و آله همراه کنیز به منزل صاحبش رفت، صاحب خانه به احترام تشریف فرمایى پیامبر صلى الله علیه و آله کنیز را بخشید و او را آزاد نمود. رسول اکرم فرمود: چه دوازده درهم با برکتى که دو برهنه را پوشاند و یک نفر را آزاد کرد. آرى، اگر ما هم کمى از زندگى خود بکاهیم بسیارى از برادران ما به نوائى مىرسند.یک نفر یهودى چند درهم از پیامبر صلى الله علیه و آله طلب داشت. روزى مطالبه کرد لى پیامبر صلى الله علیه و آله چیزى نداشت که به او بپردازد. یهودى گفت: همین جا در کنار تو مىمانم تا بدهى خود را بپردازى و پیامبر صلى الله علیه و آله را در جاى خود نگه داشت. ظهر شد، مردم نماز ظهر را خواندند، عصر هم گذشت و وقت نماز مغرب و عشا فرا رسید و آن یهودى همچنان پیامبر صلى الله علیه و آله را عملاً بازداشت کرده بود. مردم از رفتار آن مرد یهودى عصبانى شدند اما پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ما حق ظلم نداریم. این رفتار پیامبر باعث شد تا آن یهودى به خاطر صبر، متانت و خوش اخلاقى پیامبر مسلمان شد و مقدارى از مال خود را نیز در راه خدا داد و گفت: این کار من نسبت به رسول خدا جنبه آزمایشى داشت نه جسارت.سوز پیامبراگر کسى براى اصلاح و متحوّل کردن جامعه، از درون سوز نداشته باشد و مشتعل نباشد، محال است بتواند جامعهاى را مشتعل سازد. یکى از صفات برجسته انبیاى الهى سوز و گداز آنها براى هدایت و سعادت انسانهاست. یکى از ناسزاهایى که قدیمىها به بعضى مىگفتند این بود: «اى بى درد!» پیداست که داشتن درد و سوز، خود یک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
موضوع:
عصمت انبیاء از دیدگاه عقل و نقل
نام پژوهشگر:
مجید دهبان
پایهی تحصیلی: 3
نام استاد: استاد ارجمند حجتالاسلام و المسلمین زرّین پر
سال تحصیلی: 1388-1387
موضوع پژوهش: عصمت انبیاء از دیدگاه عقل و نقل
دانشپژوه: مجید دهبان
پایهی تحصیلی: 3
نام استاد: حجتالاسلام و المسلمین زرینپر
سال تحصیلی: 1388-1387
تقدیم به ساحت مقدس امام زمان (عج)
تقدیر از جابر نیرومند ـ سید محمد حسین حسینی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
پیامبر در کلام بزرگان
پیامبر در کلام امام خمینی (ره) آن بزرگوار ولادت پیامبر (ص) را ولادت خیرات و برکات و کوبیدن ظلم و خاموش شدن بتکدهها و آتشکدهها میشمارد. و گسترش توحید و عدل در عالم را به واسطه پیامبر (ص) میداند. امام درباره منزلت اجتماعی پیامبر (ص) میفرماید: ایشان از میان مستضعفان برخاست و از طبقه سه، و از توده بود. ایشان شبانی کرده بود، ولی به سبب ذاتی که داشت، خداوند او را انتخاب کرد. در نگاه امام راحل (ره) پیامبر (ص) عابدی مقید به نماز، خیرخواه مردم، فروتن و خوش اخلاق و زاهد بود: به قدری ریاضت کشید و قیام برای حق کرد که قدمهایش ورم کرد و از سوی خدا آیه (ماانزلنا علیک القرآن لتشقی) نازل گشت.جبرئیل کلید خزائن ارض را برای ایشان آورد، ولی آن حضرت تواضع کرد و فقر را فخر خود دانست. از بعضی از همسران رسول خدا نقل شده است: رسول الله (ص) با ما صحبت میکرد و ما با او صحبت میکردیم چون وقت نماز میشد، گویی او ما را نمیشناخت و ما او را نمیشناختیم؛ زیرا به خدا اشتغال پیدا میکرد. ایشان وقتی کفار را ملاحظه میکرد مسلمان نمیشوند، غصه میخورد. میخواست همه به عالم نور برسند و مبعوث شده بود برای این که هیاهوهایی را که در دنیا برای رسیدن به قدرت هست، از بین ببرد و خداخواهی در مردم ایجاد کند.پیغمبر اکرم خدمتگزار مردم بود. با آن که مقامش آن گونه بود، ولی خدمتگزار بود و خدمت میکرد. پیغمبر اکرم، که شخص اول و بنیانگذار اسلام و هدایت مردم بود، آیا هیچ وقت سلطه جو بود؟ با همین اشخاصی که رفقایش بودند، همه با هم دور هم مینشستند. سیاه و سفید مطرح نبود. از طریق عامه منقول است که پیغمبر خدا (ص) وقتی غضب میفرمود اگر ایستاده بود، مینشست؛ و اگر نشسته بود، به پشت میخوابید، غضبش ساکن میشد. در صورتی که محارم الهی هتک میشد، یاری میجست و فقط برای خدا غضب مینمود. اما شیوه امامان علیهم السلام و اولیای خدا و انبیا را حسن معاشرت و رفتار انسانی و الهی میداند و میفرماید: آنها خود را خدمتگزار مردم میدیدند و کارهایی را که باید انجام دهند، با حسن رفتار انجام میدادند. پیامبر در کلام آنیه بسانت غیرممکن است کسی زندگی و شخصیت پیامبر بزرگ را مطالعه کند و او را تکریم نکند. کسی که یکی از بزرگترین پیامبران خداست... من هرچه زندگی پیامبر را بیشتر مطالعه میکنم، احساس تمجید و تکریم من نسبت به او شکل جدیدتری میگیرد و احساس جدیدی از بزرگی این استاد بزرگ عرب به من دست میدهد.پیامبر در کلام پیر سیمون لاپلاس گرچه ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم ولی آیین حضرت محمد (ص) و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشریت است؛ بنابراین اعتراف میکنیم که ظهور دین او و احکام خردمندانهاش بزرگ و با ارزش میباشد و به همین جهت از پذیرش تعالیم حضرت محمد بینیاز نیستیم.