لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
انگیزه دورى از گناهلو لم یتوعد الله على معصیته لکان یجب ان لا یعصى شکرا لنعمه
اگر حتى خداوند، بندگانش را،از نافرمانى کردن و گناه ورزیدن نترسانیده بود، باز هم واجب بود که انسان ، مرتکب هیچ گناهى نشود، تا به این وسیله ، در برابر نعمتهاى او سپاسگزارى کرده باشد.
شرح:
کسیکه گناه میکند و فرمان خداوند را به جاى نمى آورد، در حقیقت ، نعمت هایى را که خداوند به او داده است ، تباه میکند. زیرا چنین کسى ، براى آن که بتواند گناهى را مرتکب شود، ناچار باید تمام نیروهائى را که در وجودش هست ، به کار ببرد. در حالیکه خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است.
خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است .
فرزند عزیز، کسى را در نظر بگیر، که مى خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتکب گناه شود، و بطور مثال ، دست به دزدى بزند:
تمام اعضاء بدن آن شخص ، باید وظایف خود را، با تمام نیرویى که دارند انجام دهند، تا او توانایى انجام چنین گناهى را داشته باشد.ششهاى او، باید بطور مرتب هواى تازه را به خود بگیرند، تا او نفس بکشد و زنده بماند، قلبش باید بطور منظم در حال تپیدن باشد، تا خون به تمام پیکرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشمهایش باید توانایى دیدن داشته باشند، تا او راه خود را ببیند، پاهایش باید قادر به حرکت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسیرى که با چشمش مى بیند، پیش برود، گوشهایش باید توانایى شنیدن داشته باشند، تا او صداى نزدیک شدن مردم را تشخیص بدهد و از خطر فرار کند، دستهایش باید توانایى کار و حرکت داشته باشند، تا او درها را باز کند و اشیاى را بردارد، مغزش باید کار خود را انجام دهد،تا سایر اعضاى بدنش از آن فرمان بگیرند، و وظایف خود را اجرا کنند... و اگر یکى از این اعضاى ، یعنى یکى از این نعمتهایى که خداوند بهانسان داده است ، کار خود را به درشتى انجام ندهد، شخص گناهکار، قادر به انجام گناهنخواهد بود.
پس مى بینى که گناهکار، براى آنکه در برابر خداوند، مرتکب گناه و نافرمانى ، شود، از همان امکانات و نیروهایى استفاده میکند، که خداوند، آنها را، براى انجام کارهاى درست و نیک به او داده است . به این ترتیب ، آیا شخص گناهکار، با انجام هر کدام از گناهان خود، و نعمتها و نیروهایى را که خداوند دارد، تباه و حرام نمى کند؟
البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده ، و آنها را از گناه و نافرمانى ، بیمناک کرده است . ولى اگر خداوند چنین بیم و هشدارى هم نداده بود، و اگر انسان آسوده خاطر بود که به خاطر گناهانش کیفر و مجازات نخواهد دید، باز هم حق نداشت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت
عموما نوشتهاند ماجراى این ازدواج میمون و مبارک از اینجاشروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابو طالب،یا رخواستخدیجه،رسول خدا«ص»بصورت اجیر یا بعنوان مضاربه براى خدیجه بهسفرى تجارتى اقدام کرد،و بخاطر سود فراوانى که در اثر تدبیر ودرایت آنحضرت از این سفر نصیب خدیجه شد آن بانوى مکرمهعلاقمند به این وصلت گردید و مقدمات این ازدواج فراهم شد...
که البته اصل داستان و پارهاى از خصوصیاتى که در آن ذکر شدهمورد نقد و بررسى است که بعدا خواهیم گفت.
و از پارهاى روایات دیگر نیز استفاده مىشود که این علاقهو اشتیاق پیش از آن سفر تجارتى در دل خدیجه پیدا شده بودو جریان سفر مزبور،بر فرض صحت،به این عشق و علاقه کمککرد.
ابن شهر آشوب«ره»در کتاب مناقب خود روایت کرده کهدر روز عیدى زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند کهمردى یهودى در برابر آنها آمده و گفت:«لیوشک ان یبعث فیکن نبى فایکن استطاعت ان تکون له ارضایطاها فلتفعل».
-نزدیک است در میان شما پیامبرى برانگیخته شود پسهر یک از شما زنان که بتواند زمین خوبى براى گام زدن او باشدحتما اینکار را بکند...
زنان قریش در برابر این گستاخى و جسارتى که به آنها کردهبود او را با مشتهاى سنگریزه از نزد خود راندند ولى این گفتار مردیهودى بارقهاى در دل خدیجه که در جمع آن زنان حضور داشتایجاد کرد و محبتى از پیامبر گرامى اسلام در قلب او جایگیرساخت... (1)
البته باید براى توضیح بیشتر این مطلب را به این حدیث اضافهکرد که طبق روایات پسر عموى خدیجه یعنى ورقة بن نوفل نیزکه از ادیان آسمانى و انبیاء الهى اطلاعاتى داشت و کتابهائى رادر این زمینه خوانده بود خبرهائى از ظهور آنحضرت داده بود،و درپارهاى از اوقات آن روایات را بر آنحضرت منطبق مىدانست...
بشرحى که در داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»خواهد آمدو همچنین روایات و خبرها و پیشگوئیهاى دیگرى که در اثر آن خبرها خدیجه در حد زیادى امیدوار شده بود که آن پیامبر مبعوثمحمد«ص»خواهد بود،و البته جریان آن مسافرت نیز که نقلشده ممکن استبه این علاقه و امید کمک کرده باشد...
و اما داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه بهاجمال و تفصیل نقل شده و در کتابهاى شیعه و اهل سنت روایتشده،و ما تفصیل آنرا در کتاب زندگانى رسولخدا«ص»ذکرکردهایم که ذیلا از نظر شما مىگذرد،و سپس به تجزیه و تحلیلو نقد و بررسى آن مىپردازیم:
سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه:
اینان نوشتهاند روزى که رسولخدا«ص»عازم سفر شامو تجارت براى خدیجه گردید،و هنگامى که مىخواستند حرکتکنند خدیجه غلام خود«میسرة»را نیز همراه آنحضرت روانه کردو بدو دستور داد همه جا از محمد«ص»فرمانبردارى کندو خلاف دستور او رفتارى نکند.
عموهاى رسولخدا«ص»و بخصوص ابوطالب نیز در وقتحرکتبنزد کاروانیان آمده و سفارش آنحضرت را به اهل کاروانکردند و بدین ترتیب کاروان بقصد شام حرکت کرد و مردمى کهبراى بدرقه رفته بودند بخانههاى خود بازگشتند.
وجود میمون و با برکت رسولخدا«ص»که بهر کجا قدم میگذارد برکت و فراخى نعمت را با خود بدانجا ارمغان مىبردموجب شد که اینبار نیز کاروان مکه مانند چند سال قبل،ازآسایش و سود بیشترى برخوردار گردد و آن تعب و رنج و مشقتهاىسفرهاى پیش را نبیند،و از اینرو زودتر از معمول بحدود شامرسیدند.
مورخین عموما نوشتهاند:هنگامى که رسولخدا«ص»بنزدیکى شام-یا همان شهر بصرى-رسید از کنار صومعهاى عبورکرد و در زیر درختى که در آن نزدیکى بود فرود آمده و نشست.
صومعه مزبور از راهبى بود که«نسطورا»نام داشت،و با«میسرة»که در سفرهاى قبل از آنجا عبور میکرد آشنائى پیدا کردهبود.
«نسطورا»از بالاى صومعه خود قطعه ابرى را مشاهده کردهبود که بالاى سر کاروانیان سایه افکنده و هم چنان پیش رفتتا بالاى سر آندرختى که محمد«ص»پاى آن منزل کرد ایستاد.
میسرة که بدستور بانوى خود همه جا همراه رسولخدا«ص»بود،و از آنحضرت جدا نمىشد ناگهان صداى نسطورا را شنید کهاو را بنام صدا میزند!
میسرة برگشت و پاسخ داده گفت:«بله»!
نسطورا-این مردى که پاى درخت فرود آمده کیست؟
میسرة-مردى از قریش و از اهل مکه است! نسطورا بمیسرة گفت:بخدا سوگند زیر این درخت جز پیغمبرفرود نیاید،و سپس سفارش آنحضرت را به میسرة و کاروانیانکرد و از نبوت آنحضرت در آینده خبرهائى داد.
کار خرید و فروش و مبادله اجناس کاروانیان بپایان رسیدو آماده مراجعتبمکه شدند،میسرة در راه که بسوى مکهمىآمدند حساب کرد و دید سود بسیارى در این سفر عائد خدیجهشده از اینرو بنزد رسولخدا«ص»آمده گفت:ما سالها استبراىخدیجه تجارت مىکنیم و در هیچ سفرى این اندازه سود نبردهایم،و از اینرو بسیار خوشحال بود و انتظار میکشید هر چه زودتر بمکهبرسند و خود را بخدیجه رسانده و این مژده را به او بدهد.
و چون به پشت مکه و وادى«مر الظهران»رسیدند بنزدرسولخدا آمده گفت:خوب استشما جلوتر از کاروان بمکهبروید و جریان مسافرت و سود بسیار این تجارت را به اطلاعخدیجه برسانید!
نزدیک ظهر بود و خدیجه در آنساعت در غرفهاى که مشرفبر کوچههاى مکه بود نشسته بود ناگاه سوارى را دید که از دوربسمتخانه او مىآید و لکه ابرى بالاى سر او است و چنان استکه پیوسته بدنبال او حرکت مىکند و او را سایبانى مىنماید.
سوار نزدیک شد و چون بدر خانه خدیجه رسید و پیاده شد دید محمد«ص»است که از سفر تجارت باز مىگردد.
خدیجه مشتاقانه او را بخانه درآورد و حضرت با بیان شیرینو سخنان دلنشین خود جریان مسافرت و سود بسیارى را که عائدخدیجه شده بود شرح داد و خدیجه محو گفتار آنحضرت شده بودو پیوسته در فکر آن لکه ابر بود و چون سخنان رسولخدا«ص»تمام شد پرسید:
-میسرة کجاست؟
-فرمود:بدنبال ما او هم خواهد آمد.
خدیجه:که مىخواستبه بیند آیا آن ابر براى سایبانى اودوباره میآید یا نه.گفت:خوبستبنزد او بروى و با هم بازگردید!
و چون حضرت از خانه بیرون رفتخدیجه بهمان غرفه رفتو بتماشا ایستاد و با کمال تعجب مشاهده کرد که همان ابر آمدو بالاى سر آنحضرت سایه افکند تا از نظر پنهان گردید.
بدنبال این ماجرا میسرة هم از راه رسید و جریان مسافرتو آنچه را دیده و از نسطوراى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
انگیزه را این گونه تعریف می کند:
میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدفهای سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود.
یکی از فعالیتهای مدیر این است که موجبات انگیزش کارکنان را در سطح بالایی از عملکرد فراهم سازد بدین معنی که اطمینان یابد که افراد کار می کنند بطور منظم سر کار حاضر می شوند و سهم مثبتی در رسالت سازمان دارند عملکرد شغلی به توانایی محیط و همچنین انگیزش مرتبط است. (محمد زاده – مهروژان ، 1375 ،121-120)
انگیزه بعنوان یکی از فرآیندهای ارضای نیاز به حساب می آید این مطلب در شکل زیر ارائه شده است.
نیازهای ارضا نشده تنش حرکت رفتار کوششی نیازهای ارضا شده کاهش تنش
شکل 1-2 :فرآیند انگیزش
نیاز به عنوان یک واژه فنی حالتی درونی است که باعث می شود نتیجه پی آمد خاص جالب به نظر برسد یک نیاز ارضا شده تنش ایجاد می کند و در نتیجه در درون فرد نوعی سائقه یا پویایی بوجود می آورد این پویایی موجب بروز نوعی رفتار پژوهشی در فرد می شود و او در پی تامین هدفهای ویژه ای بر می اید اگر آن هدفها را تامین کند نیاز مزبور ارضا می شود و در نتیجه تنش کاهش می یابد .
بنابر این می توان گفت که کارگر یا کارمندی که تحریک شده و دارای انگیزش است در وضعی به سر می برد که تنش دارد.(یعنی بین فرد و محیط او نوعی عدم تعادل بوجود می آید)او برای رهایی از این تنش دست به اقدام می زند و تلاش و کوشش می کند . هر قدر این تنش بیشتر باشد سطح یا میزان تلاش و کوشش بیشتر خواهد شد. اگر این تلاش و یا کوشش به صورت موفقیت آمیزی ، به ارضای نیاز منجر گردد. تنش کاهش می یابد ، ولی از آنجا که رفتار فرد در سازمان مورد نظر ماست ، فعالیتی که در جهت کاهش می یابد تنش صورت می گیرد باید در راستای هدفهای سازمان باشد . بنابر این در تعریفی که از انگیزش داریم این معنا هم گنجانده شده که نیازهای فرد با هدفهای سازمان سازگار است و هیچ مغایرتی با آنها ندرد . اگر چنین وضعی وجود نداشته باشد فرد یا کارگر تلاش و کوشش زیادی می نماید که در واقع در جهت مخالف منافع سازمان صورت می گیرد و نکته جالب اینجاست که این نوع کوششها و تلاشها چیز غیر عادی نیستند . (ایران نژاد پاریزی- ساسان گهر، 380،1377)
تحولات تاریخی انگیزش:
تحولات تاریخی در زمینه انگیزش به چند علت حائز اهمیت است اگر چه این نظریات همیشه صائب نبوده اند ولی از یک جهت مبنای اندیشه معاصر را درباره انگیزش تشکیل می دهند این نظریات معمولا بر عقل سلیم مبتنی بوده اند . آگاهی ازط محاسن و معایب آن به مدیران کمک می کند بینش بیشتری در مورد انگیزش کارکنان در محل کار داشته باشند و از نقاط ضعف بپرهیزند.
تحول اندیشه مدیریت در زمینه انگیزش کارکنان سه مرحله متمایز را پشت سر گذاشته است که عبارتند از سنتی ، روابط انسانی و منابع انسانی .
مدل سنتی:
مدل سنتی انگیزش با نام فردریک وینسلو تیلور و مکتب مدیریت علمی همراه است . تیلور اولین کسی بود که کار آمد ترین شیوه را برای اجرای وظایف کارکنان تعیین کرد و برای اینکه این وظایف دقیقا مطابق ویژگیها و استانداردهای تعیین شده اجرا شود به انگیزش کارکنان توجه کرد . او معقد بود که کارکنان صرفاً با پول بر انگیخته می شوند به همین جهت او از بهره گیری از سیستم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مدیریت انگیزه
یک مدیر به منظور درک آنچه موجب ایجاد انگیزش در دیگران می شود باید بسیار کوشا و جدی باشد تا بتواند تعامل مناسبی بین نیازهای:
- درونی
- اهداف شخصی
- اهداف سازمانی
برقرار نماید.
انگیزه بعنوان یک حالت درونی فکر وجسم – آرزوهاوخواسته ها ، نیازها ومشوق ها که افراد را منفعل نموده و وادار به عکس العمل می نماید توصیف شده است
ویلیام جیمز در تحقیقی در باره انگیزش به این نتیجه دست یافت که کارکنان ساعتی ، تقریبا با میزان کاری در حدود 20 الی 30 در صد توانایی خود می توانستند شغل خود را حفظ کنند واخراج نشوند. این تحقیق همچنان نشان داد که اگر کار کنان انگیزش بیشتری داشته باشند تقریبا 80 الی90 درصد توانایی خود کار می کنند.
توجه واهمیت به انکیزه (محرکهای درونی افراد) وانگیزش(محرکهای بیرونی افراد) تاثیری شگفت آوری در نشاط عمومی وافزایش تولید دارد .
هدف سمینار:
آشنایی مدیران با عوامل انگیزش بمنظور بکار گیری آن درسازمان مربوطه جهت تاسیس نشاط ورضایت نیروی کاروبه فعلیت در آوردن حداکثر توانمندیهای آنان
کلید واژگان:
نیاز – انگیزه – انگیزش – خوشایند – نا خوشایند – خوشوقت – خوشبخت – رضایت – احساس – احسان – عشق – محبت – نفرت -
1- انگیزه : محرکهای درونی که بر اساس نیازهای فیزیولوژیک می باشد.
2- انگیزش :محرکهای برونی که به واسطة انگیزش می توان نیازهای جدید در انسانها تا سیس نمود و یا نیازهای سابق را تغییر داد
عوامل مؤثر در نحوة ایجاد ارتباط
1- چگونگی ارسال پیام ، چگونگی دریافت پیام را معین می کند0یعنی از هردست که بدهی از همان دست می گیری 0
2- آنچه اهمیت دارد، دریافت پیام است نه ارسال آن ، یعنی شناخت طرف مفابل بسیار مهم است 0
3- چگونگی آغاز پیام ، اغلب حاصل آنرا معین می کند 0 یعنی رفتار مثبت باعث ایجاد حسن نیت می شود0
4- ارتباط به منزلة خیابان دو طرفه است – هر دو طرف باید با هم ارتباط داشته باشند0
5- ارتباط یک بازی است ، اگر بیسکویت شکسته به بچه بدهید برای او بزرگترین درد است0
سرفصلها وعناوین در مدیریت انگیزه ( کاربردی ومفهومی):
1- ایجاد فضای رضایت
2- اهمیت دادن به نیروی کار
3- توجه به اوقات خوب
4- ایجاد جو اطمینان
5- ایجاد جو اعتماد
6- دادن اطلاعات کافی
7- ایجاد شرایط کشف توانائیها وقابلیتها
8- توجه به معنویات
9- داشتن ارتباط صحیح ومنطقی
10- توجه به نیازها
11- تشخیص به ارزش نیروی کار
12- راه یابی به قلب کارکنان
13- راحتی در ابراز عقاید
14- داشتن رفتار انسانی
15- کمک به انسانها تا همانی شوند که می توانند بشوند
16- تامین ملزومات
17- انعطاف نسبت به ساعات کاری
18- توجه به نتیجه کار
19- حمایت از صمیم قلب
20- اجازه کار در منزل(در صورت امکان انجام)
21- ایجاد فضای مناسب
22- توجه به دانش ومهارت کارکنان
23- معنی دار بودن مدت زمانی که مدیربا کارکنان می با شد
24- توجه به ابتکار عمل
25- در موقع صحبت با افراد به نکات ذیل توجه داشتن:
25-1 با حرکات دست وبدن خود نشان دهید که به صحبت با اوتوجه دارید
25-2 علاقمندی خودرا با تغییر حالات چهره ابراز کنید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مدیریت تولید انگیزه
به گفته امام امت (ره) «رزمندگان ما در جبهه ها در سلوک معنوی و عرفانی خویش ره صد ساله را یک شبه طی می کردند .» سبب چه بود؟ در حالی که مبانی معرفتی و مباحث فلسفه اخلاقی در قم تبیین و تدریس می شد و دروس اخلاق مصطلح در حوزه قم رایج و دایر بود و توصیه به اخلاق از اولین روزهای آغاز زندگی طلبگی در دروس رسمی و در جلسات مختلف تکرار می شد و علی الاصول در فضای معنوی حوزه زمینه های رشد اخلاقی و عرفانی فراهم تر می نمود، پس علت این رشد اخلاقی عظیم در آن محیط چه بود؟ علت آن بود که حضور در میدان جنگ حق علیه باطل، به عنوان متن و نه در حاشیه، زمینه و بستری در وجود رزمندگان ایجاد کرده بود که کوچک ترین جرقه هامی توانست استعداد متراکم انسانی و معنوی آنان را به کمال رساند. چنین زمینه و بستری در جلسات درس و بحث رسمی و دور از هیاهوها و حوادث هیچگاه به دست نمی آمد .
اگر می بینیم در مقاطعی از زمان، گروهی از نخبگان حوزه به قله معنویت و فضایل اخلاقی نزدیک شده اند، به دلیل مدیریت انگیزه های آنان از سوی مربیان است . هنر استاد اخلاق آن است که شاگرد خود را در متن مبارزه عینی با شیاطین قرار دهد و چنین احساسی را ایجاد نماید که در این جنگ میان نیستی و حیات طیبه تنها طریق نجات، مبارزه و میدان داری است . به همین دلیل، اصرار می ورزیم که تولید دانش در حوزه، نیازمند ایجاد یک «حس مشترک» است . به عبارت دیگر فرهنگ و روحیه حاکم برحوزه باید روحیه علم طلبی و حرکت آفرینی فرهنگی باشد .
در گذشته حوزه های علمیه، سربازی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف - آرمان صنفی روحانیت محسوب و ترویج می شد و آنگاه که طلبه به این آرمان اعتقاد می یافت، حرکت آفرین می شد. مهم ترین آثار مکتوب تشیع نیز توسط عالمانی که خود را در صحنه نبرد حق و باطل و در کسوت سربازی احساس می کردند، نگاشته شده است . حال چگونه می توان این آرمان مقدس را منشا تحرک آفرینی در راستای تولید دانش و دستیابی به تمدن نوین اسلامی قرار داد؟ به نظرنگارنده طرح برخی موضوعات قابلیت این را دارند که منشایی برای ایجاد انگیزه و تحرک برای تولید دانش شوند . به عنوان مثال:
- موضوع جهانی سازی اگر به معنای آرایش تمامیت کفر در مقابل تمامیت ایمان تفسیر شود و ابعاد مختلف آن از تولید دانش و مفاهیم در خدمت اهداف نظام سرمایه داری و سریان یافتن پیش انگاره های ماتریالیستی در علوم انسانی، از جمله اخلاق، هنر، حقوق، جامعه شناسی، سیاست و اقتصاد باشد؛
- توزیع مفاهیم مادی به منظور تغییر قدر متیقن ها و ایجاد عرف های جدید باشد؛
- استفاده از سازمان های بین المللی به مثابه ابزار فشار و سلطه باشد؛
- ایجاد ادبیات جدید متناسب با فرهنگ لیبرالیستی برای مفاهمه با جامعه جهانی باشد؛
- طرح های خاص نظام استکباری برای تضعیف روحانیت شیعه و مقابله با اصولگرایی اسلامی باشد؛
- این همه، آن چنان ملموس ترسیم و تبیین شود، که حوزه خود را در متن نبردی سهمگین بر سرتمامی هویت خویش احساس کند و چنین حسی در تمامی پیکره این نهاد مقدس خودنمایی کند، زمینه ای فراهم شده است که با مدیریت صحیح می توان به راحتی انگیزه های ایجاد شده را در مسیر تولید مفاهیم جدید و ایجاد پایه های تمدن نوین اسلامی به کار گرفت و حوزه را از پرداختن به منازعات جزئی و امور خرد به موضوعات محوری و کلان معطوف کرد و جهانی اندیشید و حوزه را در جایگاه هدایت تحولات جهانی تعریف کرد .
انگیزه و هدف در مدیریت
وقتی که آدم برای انجام کاری هدف نداشته باشه بدون شک انگیزه ای برای انجام آنکار هم نخواهد داشت و کار را باری به هر جهت به اتمام خواهد رسوند که نتیجه کار زیاد هم جالب نخواهد بود. حالا وقتی توی یک مجموعه بزرگتر مثل یک سازمان وقتی آدم ببینه که در سطوح بالای مدیریتی برای انجام کار انگیزه و هدفی نیست , آن موقع انتظار کار درست و صحیح از زیر مجموعه چنین مدیرانی آب در هاون کوبیدن است .
مدیریت انگیزه
انگیزه یعنی انرژی حرکت ، اگر شما بهترین ماشینها و بهترین نقشه ها را در اختیار داشته باشید یعنی برنامه ریزی صحیحی انجام داده اید. اما بدون سوخت ماشین شما حتی ذره ای به جلو حرکت نخواهید کرد . همانطور که در بالا اشاره شد برنامه ریزی صحیح و مطابق توانایی ها و امکانات می تواند یک عامل اساسی برای تقویت انگیزه ها ی ما باشد.
<< انگیزه >> مورد نظر ما ، جواب این سوال است که << چرا درس می خوانیم ؟ >> مجموعه ای از انگیزه های درونی مانند کسب موفقیت ، پیشرفت در زندگی ، داشتن یک زندگی خوب،خدمت به مردم و ... و مجموعه ای از انگیزه های بیرونی مانند رضایت پدر و مادر ، رهایی از توبیخات و تنبیهات، تشویق اطرافیان و ... می توانند جواب واقعی این سوال باشند . یک قانون جالب در مرد انگیزه های ما وجود دارد . بسیاری از فعالیت های ما به علت انگیزه های درونی انجام می شوند اما هرگاه فعالیتی به علت یک یا عده ای از انگیزه خارجی قوی انجام شد ، پس از مدتی با حذف انگیزه خارجی دیگر انگیزه های درونی ما برای انجام آن فعالیت کافی نخواهد بود . به این پدیده over justification effect می گویند .
برای مثال فرض کنید شخصی به علت علاقه شخصی هر روز چند جدول از روزنامه ها را پر می کند . اگر برای مدتی به ازای هر جدول پر شده به فرد هزار تومان به عنوان پاداش داده شود ، پس از گذشت چند هفته حال اگر این پاداش خارجی قطع شود دیگر این فرد علاقه ای به حل جدول نخواهد داشت . زیرا انگیزه های خارجی ، انگیزه درونی وی را از بین برده اند .
موفق ترین دانش آموزان آنهایی هستند که براساس انگیزه های عالی درونی خود مسیر پیشرفت را ادامه می دهند . یعنی استفاده از انرژی درونی . تکیه بر انگیزه های خارجی عامل شکست بسیاری از دانش آموزان است . اگر به خاطر پدر ، مادر ، مسائل مالی و ... درس خواندید به زودی متوجه خواهید شد درس خواندن کم کم سخت تر و سخت تر می شود . اگر سوخت ماشین شما رو به اتمام است سعی کنید فقط به درون خود مراجعه کنید و انگیزه های درونی خود را تقویت کنید .
3-خواسته ها و تمایلات : انسان ها به علت نیاز های جسمی و روحی خود علاقه دارند امور خاصی را در طی روز انجام دهند . خوردن ، آشامیدن ، تفریح و استراحت و ... از نیاز های پایه ای انسان به شمار می آیند . پاسخگویی تمایلات درونی امری پذیرفته شده و منطقی است . اما آیا انسان باید هر کاری که دلش می خواهد در هر زمانی انجام دهد ؟ واضح است که اینطور نیست . انسان باید بتواند ارضای تمایلات خود را به تاخیر بیاندازد و هر کار را به موقع خود انجام دهد.