لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
سابقه ایرانیان در صنعت چاپ
چکیده
نظریه دکتر محسنیان راد در مورد دلایل بیمهری صفویه نسبت به صنعت چاپ به دلیل اینکه به قول ایشان «خاندان صفویه از کتاب بیش از اسلحه میترسیدهاند»، خود نیازمند بررسی است. هر چند که نشانههایی در آن میتوان یافت و استاد در ضمن این گفتوگو به برخی از آنها اشاره فرمودهاند.
مقدمه
انتشار مصاحبهای از دکتر محسنیان راد (استاد ارتباطات)، بحثها و پرسشهای مختلفی را میان دانشجویان و علاقهمندان به موضوع چاپ برانگیخت و این البته دور از انتظار نبود، زیرا ایشان در این مصاحبه گفتهاند: "ایرانیان ۱۴۳ سال پیش از اختراع گوتنبرگ، چاپ داشتهاند." آنچه در پی میآید، نگاهی است به این مصاحبه.
دکتر مهدی محسنیان راد، دکترای ارتباطات و استاد دانشگاه گفتوگویی درباره تاریخ چاپ در ایران با کتاب ماه کلیات - ویژه صنعت چاپ داشته که ضمن ارایه مستندات تاریخی، تحلیلی تاملبرانگیز درباره دلایل رواج فرهنگ شفاهی در ایران و موانع حکومتها در راه ترویج صنعت چاپ ارایه میدهد.
نظریه دکتر محسنیان راد در مورد دلایل بیمهری صفویه نسبت به صنعت چاپ به دلیل اینکه به قول ایشان "خاندان صفویه از کتاب بیش از اسلحه میترسیدهاند"، خود نیازمند بررسی است. هر چند که نشانههایی در آن میتوان یافت و استاد در ضمن این گفتوگو به برخی از آنها اشاره فرمودهاند.
با این همه این پرسش به میان میآید که خاندان صفوی برای تبلیغ اندیشهها و ایدههای خود به ابزاری مانند چاپ نیاز داشتهاند و چه بسا در صورت آگاهی صحیح از آن و امکان بهکارگیری و مزایای آن، صنعت چاپ را رونق میبخشیدند.
بررسی دلایل بیاعتنایی به چاپ در دوره صفویه و پس از آن، مستلزم کاوش منابع دیگری فراتر از سفرنامه شاردن است.
اینکه در آن زمان - به گفته شاردن - سایر کشورهای مشرق زمین نیز چاپخانه نداشتهاند، نکتهای در خور تامل است و نمیتوان تنها ترس حکومت را از کتاب، دلیل آن دانست.
کافی است اشاره کنیم که صفویه پس از استقرار خونین این سلسله توسط جنگهای شاه اسماعیل و بهویژه در دوران شاه عباس از ثبات و اقتدار قابل ملاحظهای برخوردار بود که بعید است صنعت چاپ ابزار موثرتری در دست مخالفانش باشد تا خودش. برای چنان حکومتی امکان کنترل و تفتیش معدود مراکز چاپی نباید کار دشواری باشد. بهویژه که ساخت دستگاه چاپ و حروف متحرک و بهکارگیری آنها مستلزم تخصص و امکانات خاصی بود که تنها از عهده مراکز مجهز و معتبر ساخته بود.
از آنجا که استاد، ملاک ترسیدن و نترسیدن از مردم را داشتن ماشین چاپ قرار دادهاند، خبری مربوط به چاپ تورات و ترجمه چهار زبانه آن در استانبول را - بدون ذکر منبع - در سال ۹۵۳ قمری، دلیل میآورند که عثمانیها <چیزی برای ترسیدن و مخفی کردن از مردمشان نداشتند.> این فرضیه شاید بیش از فرضیه اول استاد در مورد هراس حکومت صفوی از کتاب، نیاز به بررسی داشته باشد. حکومت عثمانی دست کم به خاطر دشمنیهایی که از جبهههای غربی احساس میکرد و تهدید صفویه، نمیتوانست در برابر آسیبهای احتمالی از این دو سو، آسوده خاطر بماند. اما از نظر داخلی آیا عثمانی چگونه جمهوری بود که چیزی برای ترسیدن و مخفی کردن از مردم نداشت؟ و آیا انتشار کتاب زبور (به چه صورت و در چه تیراژی و با چه توزیعی؟) حاوی کدام اطلاعات و آمار و ارقام حکومتی و اسناد مالی و امنیتی و سیاسی بود که آن را نشانه اطمینان حکومت عثمانی و مردمشان بدانیم؟ آیا اگر بحث چاپ را از این میان برداریم، از نقطه نظر رعایت حقوق جامعه، استاد به عثمانیها چند نمره بیشتر از صفویه میدهند؟
طرح این مسایل البته از ارزش نظریه دکتر محسنیان راد در مورد عوامل بازدارنده صنعت چاپ در عصر صفوی نمیکاهد، نگارنده ضمن تحسین نگاه موشکافانه ایشان و استخراج دلایل مذکور در مورد تعهد صفویه در سد کردن راه ماشین چاپ، بر این گمان است که به موازات آن باید دلایل دیگری را جستوجو کرد. دلایلی که در حکومتهای بعدی نیز تداوم یافتند و تا اواسط حکومت قاجار، همچنان سد راه ماندند.
دکتر محسنیان راد ضمن این گفتوگو به ساخت ماشین چاپ در جلفای اصفهان توسط کشیش گسارتسی نیز اشاره میکند و نقش وی و همکارانش را در ساخت مبتکرانه این ماشین چاپ - که شبیه ماشین چاپ گوتنبرگ و حدود ۱۷۰ سال بعد از آن ساخته شده - بازگو میکند که نکتهای درست و قابل استناد است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .docx :
ایرانیان به روایت آشیل
نقد و بررسی نمایشنامه «ایرانیان»
/
چندی پیش گروه غرب شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری کانون اندیشه جوان و بسیج دانشجویی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، کرسی نقد و بررسی نمایشنامه ایرانیان نوشته ائیسخلوس (آشیل) شاعر یونان باستان، با نگاهی به فیلم ۳۰۰ را برگزار کرد. در این جلسه با حضور استادان دکتر جلال الدین کزازی و دکتر حکمت ا . . . ملاصالحی، مقاله «معرفی، تحلیل و نقد نمایشنامه ایرانیان» اثر دکتر داوری اردکانی مورد ارزیابی قرار گرفت . آنچه در پی می آید متن ویراسته و تلخیص شده سخنرانی دکتر کزازی است که در این جلسه ایراد شد.
آشیل نمایشنامه نویس یونانی در ۵۲۵ پیش از زادن مسیح به جهان آمده است و در ۴۵۶ از جهان رفته است، از خاندانی نژاده و بلندپایه بوده است. آنچنان که گفته شد در جنگ هایی که آتنیان با ایرانیان داشته اند نبرد آزموده است. در دهه چهارم از زندگانی خویش در هنر نمایش در آتن آوازه ای یافته است درباره مرگ او هم بازگفتی افسانه وار هست. نوشته اند لاک پشتی از دهان شاهینی که در پرواز بوده است می افتد و بر تارکِ تاس این سخن ور کوفته می شود و او را می کشد؛ به هر روی آشیل کارنامه ای دست کم از کمیت درخشان داشته است. ۹۰ نمایشنامه را بدو بازخوانده اند که بسیاری از آنها از میان رفته است پاره هایی پراکنده از این نمایشنامه های از میان رفته بر جای مانده است، اما ۷ اثر او به یک بارگی در دست است. آن هفت چنین نامیده می شوند. «لابه گران»، «ایرانیان»، «هفت تن روباروی تب یا تبس»، «پرومِته در زنجیر»، سرانجام سه گانه ای که «اورِستیا» نامیده می شود. ویژگی نمایش نامه های آشیل این است که در آنها او تاریخ و افسانه را با هم درآمیخته است. دو بن مایه ساختاری در این نمایشنامه ها، یکی داد است و دو دیگر کیفر. همواره او به ترازمندی و میانه روی و اعتدال در کردار ها اندرز می گوید آنچه که خود، به دریغ باید گفت که چندان به آن پایبند نبوده است؛ به هر روی آنچه من در آغاز سخن می توانم گفت به شیوه فراگیر در پیوند با جستاری که نوشته شده است این هست که در این جستار ما همانند دیگر نوشته ها و پژوهش های جناب دکتر داوری آن خرده سنجی و باریک بینی و ژرف اندیشی که در او می شناسیم، بار دیگر می بینیم .
● ساختار نمایشنامه ایرانیان :
این نمایشنامه از هیچ دید در آنچه آن را داستان شناسی می نامیم (برابری است برای واژه فرنگی، دراماتولوژی، اندوه نامه یا تراژدی) نیست، گاهی خرده می گیرند که ما نمی توانیم، تراژدی را به اندوه نامه، غم نامه، یا واژه دیگر پارسی از این دست برگردانیم، تو گویی که واژه های فرنگی، واژه هایی خدایانه اند و از آسمان به زمین افتاده اند. تافته هایی جدا بافته که در هیچ زبان دیگر، همتایی، برابری، برای آنها نمی توان یافت، اما اندوه نامه در پارسی بسیار رساتر، روشن تر، سخته تر و شیواتر از تراژدی است.
به هر روی همه کسانی که با داستان شناسی اندکی آشنایی دارند می دانند که اندوه نامه یا تراژدی به داستانی نمایشی گفته می شود که ساختاری یک پاره و یکپارچه دارد. به سخنی دیگر، همه داستان بر گرد رخدادی یگانه درمی تند و پدید می آید و پیش می رود. آن رخ داد هم، رخدادی است اندوه بار، فاجعه آمیز، که نیروهای کور جهان آن را پدید می آورند. این ساختار تراژدی است. یکی از برجسته ترین نمونه های این گونه از داستان نمایشی در ادب پارسی، داستان رستم و سهراب است که به گمان، همه شما با آن آشنایید. همه این داستان درتنیده شده است بر گرد آن رخداد بنیادین که مرگ فاجعه بار سهراب است به دست رستم. هر بن مایه داستانی، هر رخدادی که شما در این داستان بکاوید و بنگرید در پیوند است با آن رخداد هسته ای که چکاد، اندوه نامه هست و گرِه جای آن. ما این ساختار را به هیچ روی آنچنان که جناب آقای دکتر داوری هم به نمونش و اشارت گفتند در ایرانیان آشیل نمی یابیم. این بیشتر اندوه نامه ای است از گونه مویه، سوگ سُرودی است تا این که تراژدی باشد.
دو دیگر این هست که آشیل از آن روی که نمودی تاریخی به این نمایشنامه بدهد از نکته هایی یاد کرده است که ما آنها را در تاریخ و سرگذشت راستین مردمان و رخداد ها می بینیم برای نمونه شمار سپاهیان. این شگردی است که همچنان در ادبیات اروپایی پاییده است. واپسین نمونه ای که من برای آن در یاد دارم در داستان بلند و زیبای گوستاو فلوبر، «سالامبو» دیده می شود، که او شمار سپاهیان همیلکا بالکا، قهرمان داستان خود را باریک یاد کرده است. برای نمونه گفته است ۳۰ هزار و ۵۴۲ تن. حتی آن شماره های ریز را هم آورده است.
همین انگیزه ای شده است که سخن سنج نامدار فرانسوی سَنت بُوو ْ بر او خرده بگیرد و فلوبر هم پاسخی داده است و گفته است که این شمار را از آبشخورهای تاریخی برگفته است هر چند که داستان، داستانی است پندارینه. اما آن نکته هایی که برمی گردد به بهره ای که فرنگیان، مردمان باخترزمین از این نمایشنامه برده اند، یکی سخن از خودکامگی خاورانه یا استبداد شرقی است. تاریخ نگاران فرنگی، آنچنان از خودکامگی خاورانه سخن می گویند که تو گویی هرگز در تاریخ فرنگستان و باختر زمین ما با هیچ نمونه ای از خودکامگی روبه رو نبوده ایم.
ده ها نمونه می توان یافت حتی واژه ای که فرنگیان به کار می برند تیران یا تیرانی خود به تنهایی گویای خودکامگی، لگام گسیخته است. ما در خاورزمین بویژه در ایران به راستی می توان گفت که نمونه ای برای آن خودکامگی های بر گزاف نمی یابیم. یک نمونه آشنا این است که، خودکامه ای ساستاری (ساستار واژه کهن پارسی و پهلوی است به معنی دیکتاتور، مستبد) در روزگار تاریخی به نام نِروُن تنها برای این که ببیند اگر روم بسوزد چه ریخت و پیکره ای خواهد یافت می فرماید که این شهر را با مردم آن به آتش بکشند. ما نزد خودکامه ترین و خونریزترین، ددمنش ترین و بدکنش ترین فرمانروایان ایرانی هرگز با پدیده هایی پلید و گجسته از این دست روبه رو نمی توانیم بود. دو دیگر این است که در این نمایشنامه آشیل ایران را سرزمین بردگان نامیده است.
همه کسانی که با تاریخ ایران آشنایی دارند می دانند که هرگز بردگی در ایران نهادی اقتصادی نبوده است، آنچنان که در یونان و روم بردگان بوده اند اما نه به شیوه ای، پایه ور پایدار، چنان نهادی هنجاری فرهنگی و تاریخی و اجتماعی، هم از این روست که ما هرگز در تاریخ ایران با شورش بردگی روبه رو نبوده ایم. اما در تاریخ یونان و روم این شورش نمونه هایی چند دارد. جناب داوری در جستاری که پیرامون این نمایشنامه نوشته آورده است که تاریخ نگاران، قصد تحریف تاریخ را نداشته اند و دروغ این هست که آنچه را که می دانند نادرست بازگویند، اما دید و داوری، نادرست، ناسزا، دشمنانه هم، گونه ای از دروغ است. چه آگاهانه کسانی از دید و داوری دروغین و نادرست پیروی کنند چه ناآگاه، رفتارشان به هر روی ناپسند است و دروغ آمیز. یونانیان بار ها به شیوه های گوناگون نشان داده اند که مردمانی هستند دروغ پرداز، افسانه ساز، رؤیاپرور، هم از این روست که آبخوستی جزیره ای خرد در یونان، خود را همآورد جهان شاهی پهناور هخامنشی دانسته است. شما به هر شیوه ای بنگرید می بینید که سرزمینی چنان خرد و خوار با مردمی چنان اندک به هیچ روی با ایران روزگار هخامنشی سنجیدنی نیست.
بزرگترین جهان شاهی را در تاریخ جهان، ایرانیان هخامنشی پدید آورده اند، شما تنها به این یک نکته بنگرید که این پهنه فراخ دامان را چگونه می توانسته اند سامان بدهند، اداره بکنند، شهر آیینی و فرهنگی بسیار پیشرفته و شگرف در پس همین یک نکته نهفته است کاری که هرگز از یونانیان یا مردمانی دیگر مانند آنان ساخته نبوده است. اما آن دیگر مردمان خاموش در گوشه ای نمی نشسته اند، لاف نمی زدند و دروغ نمی پرداختند. خرده ای که بر یونانیان می گیریم نه به پاس خواری آنان است. از آنجاست که با آن همه خاری دم از جهان مداری می زده اند. بیگانه ستیز بوده اند. شما این بیگانه ستیزی را در نامی که بر دیگر مردمان می نهادند آشکارا می بینید. آنها را بربر می نامیدند که به معنای ددآیین است کسی که هنوز به فرهنگ مندی و فرهیختگی و شهرآیینی نرسیده است. مانند تازیان که مردمان دیگر را عجم می گفتند، در معنی بسته زبان، کسی که نمی تواند شیوا و روشن سخن بگوید، اما ما ایرانیان مردمان دیگر را تنها نیرانی می گفته ایم یا انیرانی که معنای آن این است: کسی که ایرانی نیست و در سرزمین دیگر جز ایران می زیند. هیچ دشنامی، خارداشتی در این نامگذاری نیست. ما به یاری همین نام ها که نشانه ای بسنده و روشن هستند می توانیم به ویژگی های فرهنگی و منشی مردمان برسیم، همین نمایشنامه آشیل را با شاهنامه بسنجید، هر چندکه به هیچ روی سنجیدنی نیست، نه در چندی و نه در چونی. اما یک دو ویژگی را، یک دو بن مایه اندیشه ای و فرهنگی را با هم برگزینیم و با هم بسنجیم. یکی از آنها همین نکته است ما هرگز در شاهنامه با خارداشت یونان یا روم روبه رو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
سنجش میزان حضور ایرانیان در «نمایهنامة استنادی علوم» در سالهای 1993 تا 1997
چکیدهاین پژوهش با هدف سنجش میزان حضور ایرانیان در «نمایهنامة استنادی علوم» در سالهای 1993 تا 1997 اجرا شده است و تلاش گردیده در آن، تصویری عینی از فعالیتهای علمی در سطح ایران و جهان ارائه شود. برای این منظور تولید اطلاعات علمی ایرانیان در قالب مقالات و در زمینه علوم پایه از «نمایهنامة استنادی علوم» استخراج شده و وضعیت ایران با جهان مقایسه شده است.نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد یکد هم درصد از تولید مقالات علوم پایة جهان به ایران اختصاص دارد. بیش از نیمی از فعالیتهای علمی ایرانیان(8/52درصد) در زمینة تولید مقالات علوم پایه بوده است که از بین رشتههای مختلف علوم پایه، رشت ة شیمی با داشتن23/55درصد از کل تولید مقالات علوم پایه، بیشترین تعداد مقالات علوم پایه را به خود اختصاص میدهد. بعد از آن به ترتیب91/25 درصد مقالات در زمینة فیزیک، 29/12 درصد در زمینة ریاضی، 99/4 درصد در زمینة زیستشناسی و 58/1 درصد زمینشناسی میباشند.به تفکیک رشتههای علوم پایه سهم ایران در جهان، 14/0 درصد در شیمی، 087/0 درصد در فیزیک، 17/0 درصد در ریاضی، 02/0 درصد در زیستشناسی و 063/0 درصد در زمینشناسی میباشد.
امروزه بارزترین شاخص توسعهیافتگی هر کشور را توان و ظرفیت تولید علمی و فنی آن کشور میدانند. افزایش کارایی علمی و فنی و استفادة بهینه از آن، مستلزم شناخت دقیق مؤلفههای موثر بر آن میباشد. این مؤلفهها مجموعهای از منابع مالی، نیروی انسانی و منابع علمی و اطلاعاتی را شامل میشوند که تحت یک مدیریت منسجم و سازمان یافته و در محدوده علوم و فناوری به کار گرفته میشوند (8). نتایج حاصل از این شناخت ضمن ارائة تصویری عینی از فعالیت علمی در یک موسسه تحقیقاتی، نهاد علمی و حتی در کشورهای مختلف، ابزار مناسب برای برنامهریزی و سیاستگذاری آینده را فراهم میآورند.تولیدعلمیوفنیورشدوتوسعةآن،تابعیازفعالیتهای علمی هستند، بنحوی که ارزیابی کمی و کیفی فعالیتهای علمی امروزه یکی از مباحث مطرح تحت عنوان علمسنجی (1) میباشد. تلاش این علم، بنا نهادن نظامهایی از شاخصهای توصیفکنند ة پژوهش در اجتماعات مختلف، اعم از موسسات علمی و پژوهشی، زمینههای موضوعی و حتی کشورها می باشد (3).تولید اطلاعات علمی در قالبها و انواع گوناگون انجام میشود که یکی از مهمترین انواع آن، انتشارات میباشد. اندازهگیری انتشارات علمی از رایجترین ضابطههای سنجش عملکرد تولید اطلاعات علمی، و از مباحث جدیدی است که آن را علمسنجی نامیدهاند(5). انتشارات علمی تمامی مکاتبات علمی چاپ شده را شامل میشوند. از مجاری اساسی و رسمی انتشارات علمی، مقالات میباشند که میتوان توزیع آنها را بر حسب زمان، مکان، نوع یا مجرای انتشار و سایر ویژگیها مورد بررسی قرار داد.پژوهش حاضر به منظور مطالعه و بررسی میزان تولید اطلاعات علمی ایرانیان در زمینة علوم پایة، که در قالب مقا له در پایگاه اطلاعاتی «نمایهنامة استنادی علوم» (2) در طی سالهای1993 تا 1997 ثبت شدهاند صورت گرفته است. در این پژوهش علوم پایة رشتههای شیمی، فیزیک، ریاضی، زیستشناسی و زمینشناسی را شامل میشود.«نمایهنامة استنادی علوم» یکی از معنادارترین و مهمترین بانکهای اطلاعاتی کتابشناسی بین رشتهای در سطح جهان میباشد (3) و عبارت است از مجموعة اطلاعات دربارة استنادات یا ارجاعاتی که به مقالات محققان میشود (7). ناشر این مجموعه «آیاسآی» (3) در فیلادلفیای آمریکا است. این پایگاه مقالات علمی بیش از 3300 عنوان مجلة علمی و فنی برجستة سراسر جهان را که شامل یکصد موضوع علمی است پوشش میدهد. سالانه بیش از 000 , 600 مقالة نمایه میگردد و به این پایگاه افزوده میشود (6). پوشش موضوعی این پایگاه حوزههای علومپایة، مهندسی، زیستشناسی، کشاورزی، موادغذایی، نجوم، زمینشناسی، پزشکی، علوم هستهای، ریاضیات و هواشناسی را شامل میشود (9).وضعیت تولیدات مقالات علوم پایه در جهان بررسی میزان تولید مقالات علوم پایة در جهان ضمن آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
مقاله:
فرهنگ و رفتار اجتماعى ایرانیان قبل از اسلام
فهرست:
فرهنگ ایران باستان
فرهنگ ایران باستان
بررسی جامع تاریخ و فرهنگ و جغرافیای ایران را در دوران ماد می توان به اعتباری مشکل ترین و پیچیده ترین بخش از دورانهای تاریخی این سرزمین به شمار آورد. وجود نظریه پردازیهای پژوهشگران مختلف که هر یک در زمینه أی خاص ، چون زبان شناسی ، نژادشناسی ، دین شناسی و… صاحب نظر بوده و از دیدگاه خود با موضوع برخورد کرده اند از یک سو ، و نیز نظرات پژوهشگرانی که کار خود را متوجه بخشهای خاصی از مجموعه جامعه ایران هزاره اول ق.م. ، مانند ایلامیان ، ماناییها ، اورارتوها و یا تمدنها و دولتهای همجوار چون آشور و بابل ساخته اند ، از سوی دیگر عامل موثر در ایجاد پیچیدگی و دشواری مسیر پژوهش گردیده است.
این پیچیدگی بدان جهت است که عمده این پژوهشگران کوشیده اند تا هر چه بیشتر بر موضوع مورد نظر خود تاکید کنند و با مرزبندیهای بسیار مستحکم ، به هر بخش به عنوان واحدی مستقل در تمامی ابعاد بنگرند . عجیب آنکه با ورود به دوران هخامنشی ، این نحوه برخورد به میزان غیر قابل تصوری دگرگون گردیده و با نگاهی جامع و فراگیر به آن برخورد شده است . اما ، با توجه به اینکه دانش باستان شناسی در این مورد بیشتر و بهتر از علومدیگر می تواند اظهار نظر کند ، در کل بررسیهای این دوران باستان شناسی نقش عمده و اساسی بر عهده ندارد.
برای شناخت جامع فرهنگ و تمدن دوران ماد که تاثیری بنیادین بر دورانهای بعد و به ویژه عهد هخامنشیان گذارده است ، آگاهی بر وضع این اقوام و دولتهای منطقه ای گریز ناپذیر می باشد . به ویژه آنکه گروهی از تاریخ نویسان بر حسب گرایشهای خاص خود درباره اصل و منشاء هر یک از این قومها و منطقه حکمروایی، زبان و تمدن و رویدادهای مربوط به آنان ، به گونه ای مطلب را عنوان کرده اند که خواننده بدون توجه به موقعیت جغرافیایی آنان و وسعت حوزه اقتدارشان چنان می پندارد که هر یک به صورت جزیره ای جدا از دیگران و با اصل و منشئی متفاوت ، صاحب فرهنگ و تمدنی از ریشه ویژه و مستقل بودنده اند. ولیکن در اصل، عمده آنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
سنجش میزان حضور ایرانیان در «نمایهنامة استنادی علوم» در سالهای 1993 تا 1997
چکیدهاین پژوهش با هدف سنجش میزان حضور ایرانیان در «نمایهنامة استنادی علوم» در سالهای 1993 تا 1997 اجرا شده است و تلاش گردیده در آن، تصویری عینی از فعالیتهای علمی در سطح ایران و جهان ارائه شود. برای این منظور تولید اطلاعات علمی ایرانیان در قالب مقالات و در زمینه علوم پایه از «نمایهنامة استنادی علوم» استخراج شده و وضعیت ایران با جهان مقایسه شده است.نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد یکد هم درصد از تولید مقالات علوم پایة جهان به ایران اختصاص دارد. بیش از نیمی از فعالیتهای علمی ایرانیان(8/52درصد) در زمینة تولید مقالات علوم پایه بوده است که از بین رشتههای مختلف علوم پایه، رشت ة شیمی با داشتن23/55درصد از کل تولید مقالات علوم پایه، بیشترین تعداد مقالات علوم پایه را به خود اختصاص میدهد. بعد از آن به ترتیب91/25 درصد مقالات در زمینة فیزیک، 29/12 درصد در زمینة ریاضی، 99/4 درصد در زمینة زیستشناسی و 58/1 درصد زمینشناسی میباشند.به تفکیک رشتههای علوم پایه سهم ایران در جهان، 14/0 درصد در شیمی، 087/0 درصد در فیزیک، 17/0 درصد در ریاضی، 02/0 درصد در زیستشناسی و 063/0 درصد در زمینشناسی میباشد.
امروزه بارزترین شاخص توسعهیافتگی هر کشور را توان و ظرفیت تولید علمی و فنی آن کشور میدانند. افزایش کارایی علمی و فنی و استفادة بهینه از آن، مستلزم شناخت دقیق مؤلفههای موثر بر آن میباشد. این مؤلفهها مجموعهای از منابع مالی، نیروی انسانی و منابع علمی و اطلاعاتی را شامل میشوند که تحت یک مدیریت منسجم و سازمان یافته و در محدوده علوم و فناوری به کار گرفته میشوند (8). نتایج حاصل از این شناخت ضمن ارائة تصویری عینی از فعالیت علمی در یک موسسه تحقیقاتی، نهاد علمی و حتی در کشورهای مختلف، ابزار مناسب برای برنامهریزی و سیاستگذاری آینده را فراهم میآورند.تولیدعلمیوفنیورشدوتوسعةآن،تابعیازفعالیتهای علمی هستند، بنحوی که ارزیابی کمی و کیفی فعالیتهای علمی امروزه یکی از مباحث مطرح تحت عنوان علمسنجی (1) میباشد. تلاش این علم، بنا نهادن نظامهایی از شاخصهای توصیفکنند ة پژوهش در اجتماعات مختلف، اعم از موسسات علمی و پژوهشی، زمینههای موضوعی و حتی کشورها می باشد (3).تولید اطلاعات علمی در قالبها و انواع گوناگون انجام میشود که یکی از مهمترین انواع آن، انتشارات میباشد. اندازهگیری انتشارات علمی از رایجترین ضابطههای سنجش عملکرد تولید اطلاعات علمی، و از مباحث جدیدی است که آن را علمسنجی نامیدهاند(5). انتشارات علمی تمامی مکاتبات علمی چاپ شده را شامل میشوند. از مجاری اساسی و رسمی انتشارات علمی، مقالات میباشند که میتوان توزیع آنها را بر حسب زمان، مکان، نوع یا مجرای انتشار و سایر ویژگیها مورد بررسی قرار داد.پژوهش حاضر به منظور مطالعه و بررسی میزان تولید اطلاعات علمی ایرانیان در زمینة علوم پایة، که در قالب مقا له در پایگاه اطلاعاتی «نمایهنامة استنادی علوم» (2) در طی سالهای1993 تا 1997 ثبت شدهاند صورت گرفته است. در این پژوهش علوم پایة رشتههای شیمی، فیزیک، ریاضی، زیستشناسی و زمینشناسی را شامل میشود.«نمایهنامة استنادی علوم» یکی از معنادارترین و مهمترین بانکهای اطلاعاتی کتابشناسی بین رشتهای در سطح جهان میباشد (3) و عبارت است از مجموعة اطلاعات دربارة استنادات یا ارجاعاتی که به مقالات محققان میشود (7). ناشر این مجموعه «آیاسآی» (3) در فیلادلفیای آمریکا است. این پایگاه مقالات علمی بیش از 3300 عنوان مجلة علمی و فنی برجستة سراسر جهان را که شامل یکصد موضوع علمی است پوشش میدهد. سالانه بیش از 000 , 600 مقالة نمایه میگردد و به این پایگاه افزوده میشود (6). پوشش موضوعی این پایگاه حوزههای علومپایة، مهندسی، زیستشناسی، کشاورزی، موادغذایی، نجوم، زمینشناسی، پزشکی، علوم هستهای، ریاضیات و هواشناسی را شامل میشود (9).وضعیت تولیدات مقالات علوم پایه در جهان بررسی میزان تولید مقالات علوم پایة در جهان ضمن آن