لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
روش تدریس تشدید برای بزرگسالان
هدف: آشنایی با شکل، اسم تشدید و روش تلفّظ حرف مشدّد است. و در پایان از دانش آموزان انتظار میرود که:
1 ـ علامت « تشدید » را بشناسند.
2 ـ نحوه خواندان « حرف مشدّد » را یاد گرفته باشند.
3 ـ هرکلمه و آیهای که دارای علامت تشدید (، سکون ، حرکات و حرف مدّی ) است را مشخّص نمایند و آن را به صورت شمرده و صحیح بخوانند.
مراحل تدریس تشدید
1 ـ یک کلمه دو بخشی که دارای علامت تشدید باشد به صورت تفکیک و بخش بخش مینویسیم و از دانش آموزان میخواهیم تا آن را بخش بخش بخوانند.
2 ـ توضیح میدهیم: برای تلفّظ این کلمه، باید دوبار زبان به محلّ تلفّظ یک حرف برخورد کند و این کمی مشکل است، عربها برای سهولت، آن دو را در هم ادغام میکنند.
3 ـ ادغام را تعریف میکنیم و نشانه آن را که علامت تشدید است نشان میدهیم .
4 ـ روش خواندن حرف مشدّد را بیان میکنیم.
5 ـ روی کلمات دو بخشی، سه بخشی، چهار بخشی که دارای علامت تشدید باشد تمرین میکنیم.
6 ـ روی آیات قرآنی که دارای علامت تشدید و علامتهای گذشته است تمرین میکنیم.
روش تدریس تشدید
معلّم با خواندن این کلمه « رَبْ ، بُ » در درس سکون آشنا شدیم، آن را بخش بخش بخوانید.
دانش آموزان: رَبْ ـ بُ.[1]
معلّم: همانطوری که دقّت فرمودید، برای تلفّظ آن، زبان ما میبایست دوبار به محل تلفّظ حرف « باء » برخورد کند، یک بار با حالت سکون و بار دیگر با حرکت ضمّه و این کمی مشکل است، عربها برای سهولت تکلّم در چنین مواردی، حرف اوّلی را در دوّمی «ادغام» میکنند.
« ادغام » یعنی: « داخل کردن حرفی است در حرف دیگر»،در نتیجه هر دو حرف به صورت یک حرف مشدّد ادا میشوند. و برای تلفّظ آن زبان یک بار محکم و با شدّت به محل تلفّظ حرف برخورد و جدا میشود، در هنگام بر خورد با حالت سکون و در هنگام جدا شدن با همان حرکتی که حرکت دوّم دارا میباشد.
برای راهنمایی قاری، در چنین مواردی که عمل ادغام صورت میگیرد از علامتی به این شکل « ـّ» استفاده میکنند، مانند:
بُّ = رَبُّ
لاّ = اِلاّ
این علامت از شین «شـ» ابتدای کلمه «شِدَّ» گرفته شده و دلالت بر شدید و محکم ادا شدن حرف در هنگام تلفّظ میکند نقطهها و دنباله آن حذف و دندانه آن را باقی گذاشتهاند «شّـ شِدّ».
اسم آن «تشدید» و حرفی که دارای آن علامت باشد «مشّدد» میگویند.
سپس روی کلمات تمرین میکنیم. نخست به صورت تفکیک و ترکیب و بعد از آشنایی کامل با تلفّظ حرف مشدّد، تمرین را تنها به صورت ترکیب روی کلمات چند بخشی ادامه میدهیم و پس از آن که مطئمن شدیم دانش آموزان درس را یاد گرفتهاند روی آیات قرآنی تمرین میکنیم، سپس تکلیف منزل را مشخّص میکنیم.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . در هنگام خواندن حتما باید مکث کنند، تا برای خواندن آن زبان دوبار به محلّ تلفّظ حرف « باء » برخورد کند.
روش تدریس تشدید برای خردسالان
هدف: همان هدفی است که از تدریس تشدید برای بزرگسالان داشتیم و انتظارات نیز همان انتظارات میباشد.
پیش از بیان مراحل و روش تدریس تشدید برای خردسالان، یادآوری چند نکته ضروری است.
1 ـ در کتاب راهنمای تدریس اوّل دبستان ( سال 63 و 67 ) ، برای تدریس تشدید این گونه عمل شده است: نخست کلمه مشدّد را به صورت تفکیک « بنـ ، نا » نوشته و سپس توضیح دادهاند که چون دو صدا ( دو حرف ) پشت سر هم قرار گرفته، شکل دوّم ( حرف دوّم ) را نمینویسیم و به جای آن روی حرف قبل علامت تشدید «ـّ» میگذاریم.
با توجّه به استعداد افراد مبتدی، روش خواندن حرف مشدّد را بیان نکردهاند که تلفّظ آن با صورت قبلی تفاوت دارد، در شکل قبلی، زبان دو بار به مخرج یک حرف برخورد میکرد ولی در صوت دوّم، زبان یک بار ، بله در هر دو صورت دو صد (دو حرف) شنیده میشود امّا در صورت دوّم، زبان محکم و با شدّت به مخرج حرف برخورد و ( بدون هیچ گونه مکثی) جدا میشود.
اِشکال عمدّه در این است که دوّمی در اوّلی ادغام نمیشود تا ما حرف دوّم را حذف و به جای آن علامت تشدید را روی حرف قبلی قرار دهیم، بلکه حرف اوّل در دوّمی ادغام میشود و باید اوّلی را حذف و به جای آن علامت تشدید را روی دوّمی قرار دهیم.
با توجّه به نکات فوق و این که معلّم کلاس اوّل با زحمات قابل تقدیری این علامت رابه دانش آموزان یاد داده است، در این جا جزئیّات بیشتری از علامت تشدید و روش تلفّظ حرف مشدّد را با توجّه به استعداد آنها شرح میدهیم.
مراحل تدریس تشدید
1ـ یکی از کلماتی را مینویسیم که در کلاس اوّل ابتدایی برای یادگیری علامت تشدید، دانش آموزان با آن آشنا شدهاند و از آنها میخواهیم تا آن را بخوانند.
2 ـ میپرسیم: این کلمه دارای چند بخش است و میخواهیم تا صدای هر بخش را مشخّص کنند.
3 ـ با کمک آنها همان کلمه را به صورت تفکیک وبخش بخش مینویسم و علامت گذاری میکنیم.
4 ـ توضیح میدهیم: برای تلفّظ این کلمه، زبان باید دوبار به محل تلفّظ یک حرف برخورد کند و این کار، حرف زدن را کمی مشکل میکند، برای این که حرف زدن آسان شود، اوّلی را داخل دوّمی میکنند.
5 ـ نشانه آن را که علامت تشدید باشد و روش خواندن آن را بیان میکنیم.
6 ـ روی کلمات دوبخشی، سه بخشی و چهار بخشی که دارای علامت تشدید باشد تمرین میکنیم.
روش تدریس تشدید
معلّم: همه با خواندن این کلمات « نقّاش، بنّا،....» در کلاس اوّل ابتدایی آشنا شدهاید، با هم بخوانید.
دانش آموزان: نقّاش، بنّا،....
معلّم: کلمه نقّاش، چند بخش است؟ بخش کنید.
دانش آموزان: نقـ، قاش، دو بخش است.
معلّم: صدای بخش اوّل.
دانش آموزان: ن، ـَ، ق.
همزمان با بیان صدای بخش اوّل، بخش اوّل را در وسط تابلو مینویسیم و علامت گذاری میکنیم. «نَقْـ».
معلّم: صدای بخش دوّم.
دانش آموزان: ق، آ، ش.
همزمان با بیان صدای بخش دوّم، بخش دوّم را با کمی فاصله در کنار بخش اوّل مینویسیم و علامت گذاری میکنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
بزرگسالان عقب مانده در جامعه، قانون و عقب مانده ذهنی
تا سالهای اخیر، با این که جامعه حرفه ای چنان رفتار می گرد که گویی رشد کودکام عقب مانده به سوی ناکجاآباد است، اما مطالعات پراکنده ای در باب ساکنین قبلی موسسات و بزرگسالانی که سالها پیش مدارس، آنها را عقب مانده خوانده بود، انجام گرفت. اغلب این مطالعات بالنسبه امیدوار کننده بوده اند، اما تدارک خدمات اجتماعی چنان جزئی بود که به گفتن نمی آید. وضع چنان بود که گویی تنها شهروندان عقب مانده ای که ارزش توجه ویژه دارند، کودکان می باشد، و گویی تنها تلاشهایی ارزشمند تلقی می شوند که در سالهای اولیه زندگی و دوران کودکی انجام شود. خوشبختانه، این نگرش چون دیگر نگرشها در حوزه عقب ماندگی ذهنی دستخوش یک تجدیدنظر سالم شده است.
عقب افتادگی و کندی در تدارک خدمات برای بزرگسالان عقب مانده ذهنی دلایل متعددی داشت، که از این آنها می توان از«پرزایی» دهه 1950 نام برد که بر منابع خدماتی مالیات سنگین بست و بر راههای حل موسسه ای به منظور پاسخ دهی به نیازهای سرپرستی یا راهنمایی تاکید کرد. گروه والدینی که در دهه های 1950 و 1960 مسوول چنان فعالیتی بودند، در آن هنگام اساسا از اعضایی متشکل می شدند که دارای کودکان عقب مانده شدید و معتدلی بودند که در سنین مدرسه یا کمتر قرار داشتند، و طبیعه علاقه شان بر تدارک خدمات برای آنها متمرکز می شد. در حال حاضر، این والدین فرزندان بزرگسالی دارند و بر همین اساس، توجهشان به بزرگسالان عقب مانده نیز معطوف شده است. به علاوه، احتیاط اولیه جهت تدارم برنامه هایی برای بزرگسالان، تا حدی متاثر از بدبینی نسبت به آگاهی از آینده تعداد زیادی از بزرگسالان عقب مانده بود و نیز ناشی از یاسی می شد که در باب امکان خود- بسندگی آنها در یک جامعه رقابتی و تکنولوژیک وجود داشت، جامعه ای که در آن شهرنشینی زندگی را برای همه پیچیده کرده و تقریبا موجب نابودی خانواده های گسترده ای شده بود که اغلب می توانست یک عضو وابسته را بپذیرد، جمعیت روستایی و شهرکهای کوچک را باید با مهربانی تحمل کرد و به مواظبت از بزرگسالان عقب مانده خانوادگی- که اغلب تکالیف ساده و مفیدی انجام می دهند، کمک کرد. چنین افرادی در شهرهای بزرگ ضایع می شوند، هیچکس را نمی شناسند، دوستی نمی یابند. آنها تنها بوده و طعمه سوء استفاده ها می شوند.
سازگاری افراد عقب مانده معتدل و شدید در جامعه
شماری از مطالعات بلندمدت در مورد بزرگسالی که در دوران کودکی هوش بهری کمتر از 50 داشته اند، نشان می دهند که این افراد تحت شرایط معین، می توانند بخوبی در جامعه ادغام شوند. در مطالعه ای که در باب 1144 عقب مانده تربیت ناپذیر در شهر بیرمنگام انگلستان(بیرمنگام، 1965) انجام شد، معلوم گردید که بیش از 14 درصد زنان و 26 درصد مردان به کارهای سودمند اشتغال دارند، در حالی که تنها 4 درصد آنها در موسسات زندگی می کردند. باید اضافه کرد که در آن زمان در شهری چون بیرمنگام کار فراوان بود و یک برنامه موثر پس از مراقبت نیز وجود داشت.
دلپ و لورنز(1953)، به مطالعه طولی 75 بزرگسال عقب مانده پرداختند که در کلاسهای یک مرکز شغلی ویژه در خیابان پل- مینوسوتا آموزش دیده بودند. تا زمان مطالعه، میانگین هوش بهر آنها 36 بود. از کل گروه، 25 نفر در موسسات زندگی می کردند و 9 نفر مردند. از 41 نفر بقیه، که جملگی در جامعه زندگی می کردند، 27 نفر بخوبی همساز شده بودند و 10 نفر تحمل می شدند. اغلب آنها به انتخاب لباس و پوشیدن آن قادر بودند، و در ضمن می توانستند در خرید وسایل مربوط به خود، کمک کنند. 5 مرد به شغلهای معمولی تمام وقت یا نیمه وقت اشتغال داشتند و 5 نفر نیز به کارهای متفرقه می پرداختند. 25 نفر به انجام تکالیف با ارزشی در حوالی خانه شان مشغول بودند و تنها 2 نفر به کمی سرپرستی نیاز داشتند.
سینگر(1957)، در یک مطالعه گسترده و جامع، به بررسی سازگاری 520 بزرگسال عقب مانده شدید پرداخت که از بین 2640 دانش آموزی که در بین سالهای 1929 تا 1957 در کلاسهایی جهت عقب مانده های آموزش پذیر در شهر نیویورک ثبت نام کرده بودند، بطور تصادفی انتخاب شده بود. پذیرش به این کلاسها محدود به افرادی می شد که می توانستند به نیازهای جسمی خود پاسخ دهند، و لذا، گروه انتخابی تیپیک کل بزرگسالان عقب مانده شدید نبود. به سبب اینکه اجرای بررسی با دقت بسیار همراه بود.
سازگاری افراد عقب مانده خفیف در جامعه
در این باره مطالعات زیادی انجام شده که نشان می دهند بخش عمده ای از کودکان عقب مانده خفیف، هنگامی که به سنین بزرگسالی می رسند، می توانند در جامعه ادغام شوند. تحت شرایط مناسب، بسیاری تبدیل به شهروندانی مولد و مسوول می شوند. اکثریت عقل مانده خفیف در زمینه های نامساعد اجتماعی رشد کرده اند و بسیاری از محققین دریافته اند که آنها از افرادی که موضع اجتماعی مشابهی دارند، قابل تشخیص نیستند. این یافته ها بر این دیدگاه تاکید می کند که برای بسیاری از اشهاص عقب مانده، مشکلترین دوره زندگی همانا دوره مدرسه، یعنی جایی که مهارتهای هوشی کلامی و انتزاعی به بهترین وجهی هماهنگ می گردد، می باشد. برای شماری از آنها، سازگاری فوری بعد از مدرسه مساله آفرین است(همچنان که برای بسیاری از افراد جوان زیان دیده گروه اقلیت چنین است)، اما به ادامه نضج و رسیدگی، تجربه و تحصیل مهارتهای شغلی و مانند آن، این ماجرا سبکتر می شود.
سازگاری کلی
برآوردهای مربوط به رواج و سابقه عقب ماندگی خفیف در جمعیت سنین قبل از دبستان بسیار کمتر از برآوردهای مربوط به دوره مدرسه است. با توجه به تعریف، فرد بزرگسال با هوش بهر پایین در صورتی که سازگاری اجتماعیش رضایتبخش باشد، عقب مانده محسوب نمی شود. کاتز(1968) این گروه را تا حدی به شکل زیر محدود می کند:«تنها بزرگسالانی که کارگزاری هوش عمومی شان زیر هنجار است و رفتار سازشی شان چنان آسیب دیده است که توجه خانواده یا دستگاههای اجتماعی را جلب می کند، ضرورت تدارک خدمات ویژه برای آنها را در دستور کار قرار می دهد.»(ص5، ایتالیک مولف). این رویکرد سود عملی قابل ملاحظه دارد و با عرف فعلی همسو می باشد.
در سال 1964، تنها 16 درصد به حمایت بهزیستی نیاز داشتند و 80 درصد مردان و 77 درصد زنان به کار مشغول بودند. نسبت شاغلین هر ساله افزایش یافت، هر چند درصد بیشتری از گروههای متوسط و بالا به خود کفایی کامل رسیدند(به ترتیب 93 و 96 درصد). در گروه پایین، به سبب ناتوانی در به سمت آوردن، حفظ یا تعویض دوست، وضع ازدواج در پایین ترین نرخ خود قرار داشت(کوب، 1972، ص33). در این گروه، نرخ مرگ و میر حدود دو برابر نرخ آن در گروه سنی خودشان در جمعیت کل بود. تعداد زیادی از مرگها تصادفی بود.
افزایش معنی دار در هوش بهر یک نمونه فرعی که آزمون شده بود، گزارش گردیده است. امکان دارد بخشی از این افزایشها ناشی از این واقعیت باشد که در مراتب سنی پایین تر هوش بهر و کسلر، نسبت به نمرات آزمون اصلی استنفورد- بینه، بالاتر است. بالر، چارلز و میلر، 50 نفر از آزمودنیهای گروه پایین را به پنج طبقه تقسیم بندی کردند.
1- عقب مانده های دائم، که یا در موسسات زندگی می کنند یا به خانواده هایشان وابسته اند(هفت آزمودنی).
2- عقب مانده های دارای نمرات پایین در آزمون هوش(اغلب 69-60) که بتهایی در یک شغل به کار اشتغال داشته، از خطرات پرهیز می کردند و به کمک چندانی نیاز نداشتند(هفت آزمودنی).
3- عقب مانده های زیر میانگین یا مرزی، اما شهروندانی مفید و مولد(23 آزمودنی).
4- عقب مانده های میانگین یا بهتر: سازگاری اجتماعی شان از اعضای طبقه پایین جمعیت قابل تشخیص نیست(12 آزمودنی)
5- قربانیان وقایع و شرایط(اساسا به خطا طبقه بندی شده اند(یک آزمودنی)
این امر قابل توجه است با این که گروه پایین نسبت به گروه مبانی یا بالا مشکلات بیشتری داشت، اما تقریبا سه چهارم آنها فاقد نشانه هایی دال بر وابستگی بودند، و هنگامی که به سنین میانسالی رسیدند، تنها 14 درصدشان وابسته بودند.
موفقیت شغلی
اغلب مطالعاتی که زندگی شهروندان عقب مانده را تا دوران بزرگسالی مورد توجه قرار داده اند، بر موفقیت شغلی آنها به عنوان یکی از ملاکهای مهم سازگاری توجه داشته اند. رویهم رفته، در جامعه ای که به خودکفایی اقتصادی اهمیت می دهد، چنین امری معقول به نظر می رسد. به علاوه، اندازه گیری متغیر موفقیت شغلی نسبت به جنبه های اغفال کننده سازگاری اجتماعی آسانتر است، هر چند، موفقیت در کار، ممکن است از اشتغال نیمه وقت و نظارت نبراسکا و کانتکوت، بیشتر افراد عقب مانده را از نظر شغلی خودکفا یافتند، موقعیت آنها به موازاتی که بزرگتر می شدند، بهبود می یافت. کید(1970)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
آموزش بزرگسالان
از جمله مهمترین نهادها، وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی مسوول آموزش بزرگسالان میتوان به سازمان نهضت سواد آموزیL.M.O ، وزارتخانههای جهاد سازندگی و کشاورزی و سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران اشاره نمود. نظر بهنقش قاطع L.M.O در آموزش بزرگسالان در سال 1987 شورای پشتیبانی آموزشی تحت ریاست رئیسشورا به تشکیل جلساتی جهت طراحی و تصویب استراتژی ها و یافتن راه حلهای علمی جهت مبارزه با بی سوادی تشکیل یافت. برنامهریزی آموزشیاز جمله مهمترین برنامه ریزی های آموزشی که در حوزه آموزش بزرگسالان صورت گرفته می توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1. تغییر ساختار دوره های آموزش حضوری به آموزش مکاتبهای و نیمه حضوری 2. برطرف نمودن بیسوادی در افراد رده های سنی 40-10 سال 3. تحکیم و تثبیت مهارتهای سوادآموزان و نوسوادان در جهت جلوگیری از بازگشت آنان بهدورة بیسوادی 4. ثبتنام کودکان در مدارس رسمی 5. اعمال محدودیتهایی در هدایت افراد بیسواد و کم سواد رده های سنی زیر 40 سال بهکلاسهای سوادآموزی 6. استفاده از منابع عمومی و خصوصی جهت مبارزه با بیسوادی من جمله رسانههای جمعی مانند رادیو، تلویزیون و نشریات
اهداف و استراتژیها
استراتژیها
ازجمله مهمترین راهبردهای آموزشی آموزش بزرگسالان طی برنامه 5 ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میتوان به موارد ذیل اشاره نمود: 1. تعیین و تعریف سطح آموزش در جامعه و توسعه کشور، تعیین و تعریف مسئولیتهای مکمل دولت و مردم درآموزش و ارتقائ انگیزههای ملی جهت برقراری مشارکت و همکاریهای مردمی 2. .تأکید برآموزشهای عملی، علمی و فنی و حرفهای در چارچوب برنامه های جاری آموزشی 3. تلاش درجهت کسب اطمینان از همکاری سازمانهای مربوطه به منظور اصلاح قوانین و مقررات موجود درجهت برخورداری همگانی از تسهیلات اجتماعی من جمله قانون ممنوعیت کار ویژه کودکان رده های سنی 6 تا 10 سال 4. تأکید برانسجام و تقویت روشهای آموزشی جهت جلوگیری از بیسوادیو اولویت دادن به نو آوری و اتخاذ روشهای مناسب جهت یادگیری موثر و قابل کاربرد برای افراد شاغلازجمله مهمترین راهبردهای آموزشی آموزش بزرگسالان طی برنامه 5 ساله دوم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی می توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1. توسعه وتشویق آموزش بزرگسالان زیر رده سنی 40 سال بهواسطه اتخاذ متدهای مدرن آموزشی 2. توسعه آموزش مکمل بزرگسالان
اهداف کیفی
از جمله مهمترین اهداف کیفی مقطع آموزش بزرگسالان می توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1. ریشه کنی بی سوادی بین افراد رده های سنی 35-6 سال 2. برقراری ثبات میان نوآموزان و جلوگیری از بازگشت بی سوادی
سیاستها ، استراتژیها و اولویتها
از جمله مهمترین سیاستها، استراتژیها و اولویتهای آموزش بزرگسالان می توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1. ریشه کنی بی سوادی بین رده های سنی35-6 سال 2. .تمرکز بر سیاستگذاری آموزش بزرگسالان با تأکید بر تفویض قدرت اجرایی بهمناطق و نهادهای محلی 3. اولویت دادن به نوآوری و اجرای روشهای آموزش کاربردی مناسب کشاورزان ،صنعتگران ، روستاییان و زنان 4. ارزیابی فعالیتهای سواد آموزی درمراکز آموزش ابتدایی مناطق محروم و هماهنگی کامل با برنامههای وزارت آموزش و پرورش
برنامههای عملی
ازجمله مهمترین برنامه های عملی آموزش بزرگسالان که در جهت مبارزه علیه بی سوادی توسط نهضت سواد آموزی L.M.O به اجرا در آمده است می توان به موارد ذیل اشاره نمود: طرح سواد آموزی کارکنان و کارگران با اجرای طرح مذکور طی سالهای 1998 – 1990،بالغ بر 171 / 57 / 4 نفر بهواسطه اجرای طرح مذکور ازمهارتهای سوادآموزی برخوردار گردیدند. طرح سرباز معلم طی طرح مذکور افراد باتحصیلات دیپلم و بالاتر به گذراندن دوره خدمت وظیفه نظامی پس ازگذراندن دوره تعلیمات آموزشی خود بهعنوان معلمین سوادآموزی درمناطق روستایی و عقب مانده گمارده شدندکه باپیشرفت فزاینده برنامههای سوادآموزی همراه بود. طرح بسیج سواد آموزی طرح مذکور طی سال 1990 همزمان با تصویب اظهار نامه جهانی آموزش درجامتین تایلند به اجرا درآمد که در نتیجه آن از حدود 3 میلیون نفر بی سواد در کلاسهای سواد آموزی ثبت نام به عمل آمد. طرح سوادآموزی نیروهای مسلح با اجرای طرح مذکور طی سالهای 1998 – 1990، بالغ بر376769 نفر از نعمت سواد برخوردار گردیدند. طرح سواد آموزی قبایل چادر نشین با اجرای طرح مذکور طی سالهای 98 – 1990،بالغ بر 876 / 131 نفر از نعمت سواد برخوردار گردیدند.طرح سواد آموزی زندانیان طرح فراگیر سواد آموزی ( پیگیری فعالیتهای آموزشی )از جمله مهمترین سیاستهای به اجرا در آمده در طرح مذکور می توان به موارد ذیل اشاره نمود: 1. اجرای سیاست تداوم در آموزش 2. طرح خواندن با خانواده 3. طرح تداوم گروهها 4. آموزش از رسانههای گروهی 5. برپایی مسابقات کتابخوانی 6.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
آموزش بزرگسالان
تاریخچه
دبیرستانهای مردمی و انجمنهای آموزش بزرگسالان در زمره قدیمیترین مراکز سازمان یافته ارائه کننده دورههای آموزش بزرگسالان درکشور سوئد محسوب میگردند. با اعمال تغییرات ساختاری درحوزه آموزش سوئد طی قرن 19، روند توسعه آمورش بزگسالان تسهیل یافت. افتتاح نخستین مراکز آموزش متوسطه مردمی ویژه آموزش بزرگسالان در سال 1868 خود مبین این مطلب است. گفتنی است که سایر مراکز آموزش متوسطه مردمی کشور سوئد در آغاز قرن20 پدیدار شدند. انجمنهای آموزش بزرگسالان در کشور سوئد به واسطه توسعه جنشهای مردمی تشکیل گردید.ازجمله توسعه جنشهای مردمی نظیر جنبشهای مذهبی و جنبشهای سیاسی میتوان به نیاز اعضای جنبش به برخورداری از اطلاعات و بالابردن سطح آگاهی افراد از نیروی بالقوه خود اشاره نمود. گفتنی است که جامعه علمی این نیازها را تامین نموده، جنبشهای مردمی نظارت بر حوزه آموزش را به دست گرفته و نخستین گروههای آموزش بزرگسالان کشور طی سال 1902 شکل گرفت. علیرغم ارائه دورههای معمول آموزش بزرگسالان در مدارس ایالتی، طرح توسعه مدارس ویژه آموزش بزرگسالان کشور سوئد طی دهههای 60 -1950به اجرا در آمد. مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان نیز در آوریل سال 1938 تاُسیس گردید. طی دهه 1950نیز افراد بزرگسال کشور سوئد از امکان حضور در دورههای آموزش تکمیلی برخوردار گردیدند.
لازم به ذکر است که مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان ، ابتدا توسط انجمنهای آموزش بزرگسالان اداره میگردید، تا اینکه درسال 1963 مدارس مذکور از امتیازات ایالتی برخوردار گردید.
در این اثنا و با گذر از دوره گذار، توسعه کلیه مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور در آمد.علاوه بر این دورههای آموزش فنی و حرفهای بزرگسالان به صورت دورههای آموزشی پاره وقت و توسط مدارس فنی و حرفهای ارائه گردید. در سال 1967 اقداماتی در خصوص اعمال اصلاحات تدریجی در حوزه آموزش بزرگسالان سوئدی به عمل آمد که از آن جمله میتوان به پذیرش دانشجویان در دورهها ی آموزش ایالتی، ملی و شهری (منطقهای) اشاره نمود. در نتیجه اعمال چنین اصلاحاتی، مدارس شبانه متوسطه و تکمیلی ایالتی ازفعالیت بازمانده و از سال 1968 تحت نظارت شهرداریهای کشور فعالیت مینمایند. در سال 1997 گذراندن دوره های آموزش پایه برای افراد بزرگسال کشور الزامی گردیده و با آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور ادغام گردید. لازم به ذکر است که دورههای آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور بخشی از سیستم آموزش ایالتی کشور سوئد محسوب میگردد. ازسال 1986 مسئولیت برگزاری و نظارت بر دورههای آموزش زبان سوئدی ویژه مهاجرین به شهرداریها ی مناطق مختلف کشور تفویض گردیده است.
چارچوبهای قانونی
طبق قانون مصوب 1975ویژه آموزش بزرگسالان کلیه شهروندان شاغل سوئدی از حق مرخصی بدون حقوق، جهت حضور در دورههای آموزشی برخوردارمیباشند. لازم به ذکر است که محدودیت قانون مذکور مشروط بر این است که افراد شاغل بزرگسال سوئدی به همکاری با یک کارفرما طی12-6 ماه گذشته مبادرت نموده باشند.کلیه افراد شاغل سوئدی هم چنین بدون احتساب موقیت شغلی از حق حضور دردورههای آموزشی که توسط اتحادیههای تجاری ترتیب داده شده است، بر خوردارمیباشند.
علاوه بر این نه کارفرما و نه اتحادیههای تجاری از حق اولویت بندی برخوردار نبوده و به عبارت دیگر هیچ گونه محدودیتی بر حضور شاغلین در دورههای آموزشی بزرگسالان وجود ندارد. دورههای آموزش بزرگسالان در سطح ایالتی و منطقهای کشور سوئد رایگان است. علاوه بر این کمک هزینههای بلاعوض تحصیلی و وامهای آموزشی نیز به داوطلبین اعطا میگردد. گفتنی است که از اول جولای 2001 کلیه دانشجویان دورههای آموزش بزرگسالان درکلیه مقاطع آموزشی تحت پوشش چنین کمک هزینهها و وامهای آموزشی قرارگرفته اند. سیستم کمک هزینه تحصیلی دوره آموزش بزرگسالان به صورت کمک هزینههای بلاعوض 5/34درصد و 82درصدی به دانشحویان ارائه میگردد. کمک هزینههای بلاعوض تحصیلی (UBS) نوع دیگری از کمک هزینههای تحصیلی است که به اشخاص غیر شاغل بین ردههای سنی 55-25 سال اعطا میگردد.
موسسات آموزش بزرگسالان
نظام آموزش بزرگسالان کشور سوئد از دورههای آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریها (komvux)، آموزش تکمیلی متوسطه، آموزش استثنایی ویژه بزرگسالان (sarvux) و آموزش زبان سوئدی به مهاجرین و افراد غیر بومی (sfi) متشکل میگردد.لازم به ذکر است که مسئولیت برگزاری، نظارت و تامین بودجه کلیه دورههای آموزش ویژه افراد بزرگسال بر عهده شهرداریهای مناطق مختلف کشور میباشد. دورههای آموزش تکمیلی شغلی بزرگسالان نیز در اشکال مختلف آموزش شغلی پیشرفته (ky) و آموزش بازار کار به افراد بزرگسال سوئدی ارائه میگردد. دورههای آموزش پیشرفته شغلی بزرگسالان درکشور سوئد توسط دانشگاههاو دانشکدههای ایالتی، شهرداریها، شوراهای استانی و سازماندهندگان آموزش فردی برگزار میگردد. در سال 1997 طرح آموزش اولیه بزرگسالان با عنوان (kunskaplyfter) در جهت اجرای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
آموزش بزرگسالان
تاریخچه
دبیرستانهای مردمی و انجمنهای آموزش بزرگسالان در زمره قدیمیترین مراکز سازمان یافته ارائه کننده دورههای آموزش بزرگسالان درکشور سوئد محسوب میگردند. با اعمال تغییرات ساختاری درحوزه آموزش سوئد طی قرن 19، روند توسعه آمورش بزگسالان تسهیل یافت. افتتاح نخستین مراکز آموزش متوسطه مردمی ویژه آموزش بزرگسالان در سال 1868 خود مبین این مطلب است. گفتنی است که سایر مراکز آموزش متوسطه مردمی کشور سوئد در آغاز قرن20 پدیدار شدند. انجمنهای آموزش بزرگسالان در کشور سوئد به واسطه توسعه جنشهای مردمی تشکیل گردید.ازجمله توسعه جنشهای مردمی نظیر جنبشهای مذهبی و جنبشهای سیاسی میتوان به نیاز اعضای جنبش به برخورداری از اطلاعات و بالابردن سطح آگاهی افراد از نیروی بالقوه خود اشاره نمود. گفتنی است که جامعه علمی این نیازها را تامین نموده، جنبشهای مردمی نظارت بر حوزه آموزش را به دست گرفته و نخستین گروههای آموزش بزرگسالان کشور طی سال 1902 شکل گرفت. علیرغم ارائه دورههای معمول آموزش بزرگسالان در مدارس ایالتی، طرح توسعه مدارس ویژه آموزش بزرگسالان کشور سوئد طی دهههای 60 -1950به اجرا در آمد. مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان نیز در آوریل سال 1938 تاُسیس گردید. طی دهه 1950نیز افراد بزرگسال کشور سوئد از امکان حضور در دورههای آموزش تکمیلی برخوردار گردیدند.
لازم به ذکر است که مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان ، ابتدا توسط انجمنهای آموزش بزرگسالان اداره میگردید، تا اینکه درسال 1963 مدارس مذکور از امتیازات ایالتی برخوردار گردید.
در این اثنا و با گذر از دوره گذار، توسعه کلیه مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور در آمد.علاوه بر این دورههای آموزش فنی و حرفهای بزرگسالان به صورت دورههای آموزشی پاره وقت و توسط مدارس فنی و حرفهای ارائه گردید. در سال 1967 اقداماتی در خصوص اعمال اصلاحات تدریجی در حوزه آموزش بزرگسالان سوئدی به عمل آمد که از آن جمله میتوان به پذیرش دانشجویان در دورهها ی آموزش ایالتی، ملی و شهری (منطقهای) اشاره نمود. در نتیجه اعمال چنین اصلاحاتی، مدارس شبانه متوسطه و تکمیلی ایالتی ازفعالیت بازمانده و از سال 1968 تحت نظارت شهرداریهای کشور فعالیت مینمایند. در سال 1997 گذراندن دوره های آموزش پایه برای افراد بزرگسال کشور الزامی گردیده و با آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور ادغام گردید. لازم به ذکر است که دورههای آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور بخشی از سیستم آموزش ایالتی کشور سوئد محسوب میگردد. ازسال 1986 مسئولیت برگزاری و نظارت بر دورههای آموزش زبان سوئدی ویژه مهاجرین به شهرداریها ی مناطق مختلف کشور تفویض گردیده است.
چارچوبهای قانونی
طبق قانون مصوب 1975ویژه آموزش بزرگسالان کلیه شهروندان شاغل سوئدی از حق مرخصی بدون حقوق، جهت حضور در دورههای آموزشی برخوردارمیباشند. لازم به ذکر است که محدودیت قانون مذکور مشروط بر این است که افراد شاغل بزرگسال سوئدی به همکاری با یک کارفرما طی12-6 ماه گذشته مبادرت نموده باشند.کلیه افراد شاغل سوئدی هم چنین بدون احتساب موقیت شغلی از حق حضور دردورههای آموزشی که توسط اتحادیههای تجاری ترتیب داده شده است، بر خوردارمیباشند.
علاوه بر این نه کارفرما و نه اتحادیههای تجاری از حق اولویت بندی برخوردار نبوده و به عبارت دیگر هیچ گونه محدودیتی بر حضور شاغلین در دورههای آموزشی بزرگسالان وجود ندارد. دورههای آموزش بزرگسالان در سطح ایالتی و منطقهای کشور سوئد رایگان است. علاوه بر این کمک هزینههای بلاعوض تحصیلی و وامهای آموزشی نیز به داوطلبین اعطا میگردد. گفتنی است که از اول جولای 2001 کلیه دانشجویان دورههای آموزش بزرگسالان درکلیه مقاطع آموزشی تحت پوشش چنین کمک هزینهها و وامهای آموزشی قرارگرفته اند. سیستم کمک هزینه تحصیلی دوره آموزش بزرگسالان به صورت کمک هزینههای بلاعوض 5/34درصد و 82درصدی به دانشحویان ارائه میگردد. کمک هزینههای بلاعوض تحصیلی (UBS) نوع دیگری از کمک هزینههای تحصیلی است که به اشخاص غیر شاغل بین ردههای سنی 55-25 سال اعطا میگردد.
موسسات آموزش بزرگسالان
نظام آموزش بزرگسالان کشور سوئد از دورههای آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریها (komvux)، آموزش تکمیلی متوسطه، آموزش استثنایی ویژه بزرگسالان (sarvux) و آموزش زبان سوئدی به مهاجرین و افراد غیر بومی (sfi) متشکل میگردد.لازم به ذکر است که مسئولیت برگزاری، نظارت و تامین بودجه کلیه دورههای آموزش ویژه افراد بزرگسال بر عهده شهرداریهای مناطق مختلف کشور میباشد. دورههای آموزش تکمیلی شغلی بزرگسالان نیز در اشکال مختلف آموزش شغلی پیشرفته (ky) و آموزش بازار کار به افراد بزرگسال سوئدی ارائه میگردد. دورههای آموزش پیشرفته شغلی بزرگسالان درکشور سوئد توسط دانشگاههاو دانشکدههای ایالتی، شهرداریها، شوراهای استانی و سازماندهندگان آموزش فردی برگزار میگردد. در سال 1997 طرح آموزش اولیه بزرگسالان با عنوان (kunskaplyfter) در جهت اجرای