انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

سلاحهای شیمیایی و میکروبی، نابخردانه ترین مصنوعات ساخت بشر 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

سلاحهای شیمیایی و میکروبی، نابخردانه ترین مصنوعات ساخت بشر

 هدیه های مرگ آور قرن بیستم  سلاحهای بیو شیمیایی از جمله خطرناکترین و نابخردانه ترین مصنوعات بشر قرن بیستم هستند که بیم استفاده از آنها هر آن زندگی انسان امروزی را تهدید می کند. سلاحهایی که اثرات مرگبار آنها گاه تا سالها باقی مانده و در بسیاری از مواقع قربانیان خود را اندک اندک به کام مرگ می کشانند. در حال حاضر کشورهای متعددی در جهان وجود دارند که مظنون به تولید و تکثیر این نوع جنگ افزارها هستند؛ اما چنانچه از شواهد و قراین برمی آید، دانش این فناوری مرگبار بیشتر در نزد قدرتهای بزرگ و کشورهای پیشرفته صنعتی یافت می شود. همین قدرتهایی که اکنون آتش جنگ را در همسایگی ما افروخته اند و بدون هیچ آینده نگری هر روز یک سلاح جدید را به خط مقدم جنگ می کشانند.   جنگ افرارهای بیوشیمیایی به 2 بخش سلاحهای میکربی و شیمیایی تقسیم می شوند. در زیر به بررسی اجمالی این دو نوع، نشانه ها و آثار کشنده آنها خواهیم پرداخت.  سلاحهای میکربی  سیاه زخم، آبله، طاعون و مسمومیت های حاد غذایی عمده ترین بیمارهای ناشی از به کارگیری این سلاحها هستند. سیاه زخم که یکی ازشایع ترین این نوع میکربهاست، خود در 3 شکل جلدی و پوستی، استنشاقی و روده ای یافت می شود. بیماری حاصل از نوع پوستی این ویروس بسیار شبیه به گزیدگی ناشی از نیش حشرات است که تبدیل به زخمی بسیار دردناک با مرکزی سیاه رنگ به طول 1 تا 3 سانتی متر می شود. این نوع سیاه زخم از طریق تماس مستقیم ویروس با پوست انتقال می یابد و تنها راه درمانی آن به کارگیری آنتی بیوتیک هاست. نوع استنشاقی این بیماری یکی از خطرناکترین انواع آن است که معمولا آثار آن 7 روز پس از این که فرد در معرض آن قرار گیرد، ظاهر می شوند. علایمی شبیه به سرما خوردگی دارد که با تنگی نفس همراه می شود و انتقال آن هم از طریق دستگاه تنفسی صورت می گیرد. با وجود این که اکثرا کشنده است؛ اما در پاره ای موارد تزریق داخل وریدی آنتی بیوتیک ها در درمان آن تأثیر گذار است. شکل سوم و روده ای با علایمی چون کاهش اشتها، تب، حالت تهوع و اسهال آغاز می شود و از طریق قابل سرایت است. استفاده از آنتی بیوتیک ها گاهی در درمان آن موثر است.   آبله دیگر عامل میکروبی کشنده است که به دلیل شیوع سریع و گسترده زیاد‌ آن می تواند تلفات زیادی را به جا بگذارد. تاول هایی را ابتدا در دهان و سپس در سراسر بدن ایجاد می کند. از طریق بزاق دهان و سرفه انتقال می یابد و هنوز شیوه درمانی مناسبی برای آن یافت نشده است؛ اما چنانچه واکسن آن ظرف 4 روز تزریق شود، می تواند تا حدودی اثرات زیانبار آن را کاهش دهد.   طاعون سومین شکل بیماری های میکروبی با نشانه هایی شبیه به آنفلوآنزا، تب و تاول همراه است. از طریق بزاق دهان و سرفه قابل سرایت بوده و‌ آنتی بیوتیک ها و تزریق وریدی می توانند در درمان آن تأثیر گذار باشند.   چهارمین شکل سلاحهای میکربی اختصاص به مسمومیت های حاد غذایی دارد و با عوارضی چون خشکی دهان، حالت تهوع، ضعف بدنی و در نهایت فلج اندام همراه است. از طریق زخمهای روی پوست و با بسته های غذایی آلوده قابل سرایت است و آنتی توکسین ها و مواد ضد زهر در درمان آن موثرند.   سلاحهای شیمیایی  در 3 دسته عوامل ایجاد حمله های عصبی مثل انقباض ماهیچه ها و از کار افتادگی آنها (گاز سارین و …)، ایجاد خفگی (کلرین و…) تقسیم بندی می شوند. از طریق تماس مستقیم با این مواد و یا استنشاق گازها سرایت کرده و تنها با استفاده از امدادهای فوری و تزریق مواد ضد سم می توان به درمان آنها امیدوار بود. (انواع اول و سوم این سلاح یعنی گازهای سارین و خردل همان هایی هستند که حکومت عراق در جریان جنگ تحمیلی از آنها در برابر رزمندگان ما و حتی مناطق کردنشین خود استفاده کرد.)   حفاظت و مقابله  هر چند دانشمندان از 2 عامل آنتی بیوتیک و واکسیناسیون به عنوان اصلی ترین روشهای تدافعی در برابر حملات میکربی یاد می کنند؛ اما خود آنها هم اذعان دارند که این دو شیوه چندان که باید کارا و قابل اطمینان نیستند. آنتی بیوتیک ها در عین مفید بودن می توانند اثرات جانبی غیر قابل جبرانی را به جا بگذارند و از طرفی کاربرد مداوم آنها می تواند منجر به مقاومت ویروس ها و بی اثری این دارو شود. از سوی دیگر تکیه به واکسیناسیون هم در شرایط عادی و در یک گستره زیاد چندان منطقی و معمول به نظر نمی رسد.   جدی تر شدن تهدیدهای میکربی موجب باب شدن روش تدافعی متنوع دیگری نیز شده است. برای مثال هم اکنون در ایالات متحده کلیه محموله های پستی با استفاده از پرتوهای پر انرژی الکترونی کنترل می شوند تا هرگونه آلودگی میکربی



خرید و دانلود  سلاحهای شیمیایی و میکروبی، نابخردانه ترین مصنوعات ساخت بشر 15 ص


تحقیق در مورد آلودگی هوا وحقوق بشر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

حق بر هوای پاک

گفتمانی در نسبت میان آلودگی هوا وحقوق بشر

علی مشهدی

دانشجوی دکتری حقوق عمومی –دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی

مقدمه

کیفیت محیط پیرامون ما بویژه آندسته از عناصری که ارتباط مستقیم با حیات انسانها، جانوران و گیاهان دارند نیازمند مراقبت و کنترل است. شکی نیست که عنصر هوا به عنوان مهمترین عامل حیات بر روی کره زمین از سایر عوامل نیازمند مراقبت و توجه بیشتری است، اهمیت این عامل به قدری حیاتی است که بدون وجود آن حتی برای چند دقیقه امکان زندگی وجود ندارد بعبارت دیگر شاید بتوان بدون غذا و آب چند روزی زنده ماند اما بدون وجود عنصر هوا حتی برای چند لحظه امکان زندگی وجود ندارد.

امروزه برخورداری از یک محیط زیست سالم وعاری از آلودگی برای شهروندان جزئی از حقوق بشر محسوب می شود و در اسناد بین المللی و داخلی مورد تأکید قرار گرفته است.مطابق اصل نخست اعلامیه استکهلم « انسان از حقوقی بنیادین برای داشتن آزادی و برابری و شرایط مناسب زندگی در محیط زیستی که به او اجازه زندگی با حیثیت و سعادتمندانه را بدهد برخود دار است » لذا بر این اساس حق برخورداری از هوای سالم و پاک وعاری از آلودگی برای شهروندان و تضمین آن در راستای «حق بر محیط زیست سالم» جزء حقوق اولیه هر شهروند می باشد.

1- بحران آلودگی هوا

آلودگی یکی ازنخستین ومهمترین مشکلات زیست محیطی به شمار می رود که بدنبال افزایش مصرف انواع سوختهای فسیلی واختراع و تولید روز افزون اتومبیل وگسترش صنایع بویژه در شهرهای شلوغ بوجود آمده است که بایدبرای کنترل ومقابله با آن فکری می شد.با شکل گیری برخی حساسیتها نسبت به این موضوع که می رفت سلامت عمومی ومحیط زیست را به خطر اندازد قوانین ومقررات مختلفی برای مقابله با آن توسط دولتها به تصویب رسید. این جریان از کشورهایی آغازگشت که این آلودگی شدت بیشتری به خود گرفته بود وعواقب آن رابه عینه لمس نموده بودند کم کم دراکثر کشورها قوانین ومقررات ونظامات گوناگونی برای کنترل ومقابله بااین آلودگی به تصویب رسیدودرکنارآن نهادها وارگانهای اجرایی خاص وویژه ای نیز برای مقابله با این پدیده و تضمین اجرای قوانین تاسیس گردیدو روز به روزبا افزایش این قسم ازآلودگی وجهانی شدن آن لزوم پاسخگویی به این پدیده بیش از پیش احساس گردید. مسئله اساسی تردراین زمینه این است که به واقع حقوق وابزارهای متکی برآن چه نقشی می تواننددرفرایندمقابله باتباهی های زیست محیطی به طوراعم وآلودگی هوا به طوراخص داشته باشند؟وآیا می توان با توسل به ابزارهای حقوقی پیش بینی شده چاره ای برای این مشکل اندیشید؟ آیا حقوق نیزبه مانندسایرراه حلهای فنیمحکوم به شکست است؟

2- حق بر هوای پاک

آلودگی هوارا میتوان به هرگونه تغییردر ترکیبات ایده ال که باعث تغییر کیفیت آن شده بگونه ای که برای سلامتی عمومی مضر باشد تعریف نمود.

حق بر هوای پاک از زیر مجموعه های حق بر محیط زیست سالم به شمار می رود و در برخی قوانین بر « حق تنفس بر هوای پاک » صحه گذاشته شده است . بر اساس این حق هر شهروندی حق دارد در هوایی پاک و سالم تنفس نماید و دولتها مکلف به اتخاذ تدابیری برای تضمین آن می باشند.

در حقوق فرانسه زمینه های اولیه شناسایی این حق به قانون دوم اوت 1961 مربوط به مقابله با آلودگی هوا و سایر بوهاباز می گردد. در ماده 1 قانون 30 دسامبر 1996 مربوط به هوا و استفاده منطقی از انرژی( ماده 1-220 کد محیط زیست فرانسه ) بر« حق هر کس بر تنفس در هوایی که مضر به سلامتی اش نباشد» تأکید گردیده و مورد شناسایی واقع شده است.با اینحال از آنجا که خود شهروندان نیز در آلوده نمودن هوا بعنوان بازیگر اصلی ( بویژه از طریق اتومبیل ) نقش اصلی را ایفاء می نمایند در حقوق فرانسه به ارتباط و همکاری و مشارکت اشخاص عمومی و خصوصی برای اجرای این حق اشاره شده است و ساز و کار حقوقی برای آن پیش بینی شده است.با این حال گروهی از نویسندگان این حق را مورد انتقاد قرار داده اند و بویژه مشکلاتی که ناشی از اجرای آن بوجود می آید اشاره نموده و اینکه اصولأ این حق را باید به صورت کلی در قالب حق بر محیط زیست تحلیل نمود.

3- حق بر اطلاع از کیفیت هوا

حق براطلاع رسانی نسبت به کیفیت هوا واثرات آن برروی سلامتی و محیط زیست بر اساس مادة 4 قانون 1996( ماده 6-221 ک . م . ف ) شناسایی وتضمین گردیده است این حق از موضوعات پیشرفته مطروحه در این قانون می باشد. کلیه شهروندان بویژه در مناطقی که با مشکل آلودگی هوا مواجه هستند حق دارند از کیفیت هوا اطلاع پیدا کنند این حق صرفاً شامل اطلاع رسانی فنی صرف نیست. بلکه باید میزان اثرات آلودگی هوا برروی سلامتی و محیط زیست نیز بطوریکه برای مردم قابل درک بوده معلوم شود.مطابق بخشی ازاین ماده:

«...نتایج مطالعات اپیدمیولوژیک مربوط به آلودگی هوا و نتایج مطالعات آلودگی هوا مرتبط با محیط زیست و همچنین اطلاعات و پیش بینی های مربوط به نظارت بر کیفیت هوا ، پخش مواد آلاینده در جو و مصارف انرژی موضوع یک انتشار دوره ای خواهد بود ... دولت هر ساله موظف است فهرستی از میزان پخش مواد آلاینده و مصرف انرژی را منتشر کند همچنین گزارشی در خصوص کیفیت هوا و تغییرات ممکنه در آن و اثرات آن بر سلامتی و محیط زیست را منتشر خواهد کرد ... »

همچنین برای دسترسی عموم به محدودیتهای آلاینده ها و استانداردهای پذیرفته شده مطابق حکم 10 ژانویه2000 کیفیت هوا بین عدد یک تا 10 تنظیم گردیده است که عدد یک نماینگر کیفیت بسیار خوب و عدد 10 نمایانگر کیفیت بسیار بد هوا است.

4- ارتباط آلودگی هوا با حق بر حیات

حق بر حیات از حقوق ذاتی هر شخص انسانی است که باید بموجب قانون حمایت می شود این حق در اسناد حقوق بشری مورد تاکید قرار گرفته است.در خصوص ارتباط این حق با محیط زیست نیز پیوندی ظریف برقرار است و می توان گفت که حیات هر انسانی بستگی به کیفیت محیط زیست او دارد و این موضوع هم شامل «صرف حیات» و هم شامل «کیفیت حیات» می شود و در هر دو بعد با محیط زیست ارتباط دارد در زمینه آلودگی هوا و حق بر حیات نیز می توان اینگونه استدلال کرد که با توجه به اهمیت عنصر هوا در زندگی انسانها رابطه مستقیمی بین حفاظت از هوا در برابر آلودگی و حق برحیات وجود دارد به عبارت دیگر وجود عنصر هوا مرتبط با صرف حیات و نبودن آلودگی در آن مرتبط با کیفیت حیات می باشد. بنابراین برای تعیین حداقلی از کیفیت زندگی و حیات برای شهروندان لزوم مقابله با آلودگی هوا اهمیت ویژه ای دارد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد آلودگی هوا وحقوق بشر


مقاله درمورد رحمانیت خدا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

رحمانیت خدا، صفتی در جهت سعادت بشر 

خداوند وقتی ادیان را بر انسان ها نازل می کرد، آیا هدفش فقط رحمت نازل کردن بر مردم بود یا اهداف دیگری هم داشت؟اصولا این لازمه صفت رحمانیت خداوند است که انسانها را به سعادت، تکامل و توسعه ارزش های انسانی برساند. به همین دلیل هم او پیامبران را به عنوان راهنمایان فرستاد. معلمان و راهنمایان کسانی هستند که می خواهند افراد را از باب دلسوزی به سمت سعادت و ارزشهای والا راهنمایی کنند. بنابراین صفت رحمانیت خداوند هم یک صفت عام است که می خواهد در جهت سعادت بشر باشد. پیامبران را هم با همین صفات می فرستد. خداوند در توصیف پیامبر می فرماید «رحمتا و بشری للمومنین». بنابراین خداوند ادیان را برای نزول رحمت بر مردم فرستاده است.پس آیات و روایات در ادیان الهی که به عقاب و عذاب و حدود اشاره می  کنند، تکلیفشان چیست؟ آیا آنها هم در ذیل همین رحمت خداوندی است؟به نظر من ابتدا باید هندسه ای برای تعالیم دین در نظر گرفت و دید جایگاه عقاب در آن کجاست و جایگاه رحمت کجاست. یکی از راههایی که می توانیم این هندسه را روشن کنیم، این است که ببینیم حجم آیاتی که ناظر به رحمت خداوندی هستند و آیاتی که ناظر بر عقابند، چه تناسبی دارند. به عنوان مثال در قرآن کریم 113 سوره از 114 سوره با «بسم الله الرحمن الرحیم» و بروز صفات رحمانی و مهربانی و عطوفت آغاز می شود. در یک سوره فقط نامی از رحمانیت خداوند نیست، اما شگفت این که در سوره دیگر بسم الله الرحمن الرحیم دو بار تکرار می شود. می دانیم که روش زبانی می تواند نشان دهنده سمت و جهت گیری شیوه عرضه دین باشد.نکته دیگر این که ما در تعالیم دینی خودمان داریم «وسعت کل شی » رحمته» یعنی رحمت خداوند در همه عالم گسترده است یا «سبقت رحمته علی غضبه» یعنی رحمت او بر غضبش پیشی گرفته است. پس چرا در بعضی ادیان بر جنبه های رحمانی بیشتر تاکید شده و حتی برخی ادیان به دین رحمت معروف شده اند؟تا جایی که سراغ دارم - جدای از عناوین و تبلیغات- هیچ دین الهی وجود ندارد که در کنار رحمت، جایی برای انذار و عقاب پیش بینی نکرده باشد. به لحاظ تعلیم و تربیت هم، انسان هم باید خوف داشته باشد و هم رجا. اگر کلاس درس هم همیشه بر اساس تشویق باشد و ترس از نیاوردن نمره و مردود شدن نباشد، برای افراد هشدار دهنده نیست. در کارهای دینی هم همین طور است. در وضع قانون هم همین طور است. درست است که جنبه های تشویقی در نظر گرفته می شود، اما این هم در نظر گرفته می شود که اگر کسی تخلفی کرد، به موضوع رسیدگی شود. اصولا قانون یک طرفه، ضمانت اجرایی ندارد. اگر به دزد بگوییم ما تو را تشویق نمی کنیم، او هم قبول می کند و می گوید که من تشویق نیاز ندارم. اگر به ستمکاری بگویند که کسی نیست به کارهای تو رسیدگی کند، او هم به کارهایش ادامه می دهد. بنابراین حتما باید در کنار تشویق، انذار و خوف هم وجود داشته باشد. بگذریم از این که برخی ادیان در شعار این حرف ها را می زنند و بر رحمت تاکید دارند، اما جنگهای صلیبی و کشت و کشتارها و تفتیش عقاید و محاکمات ناشی از حوزه دین آنها و از متن کلیسا، فراموش نشدنی است. بنابراین دین یکی از ویژگیهایش این است که باید جامع باشد و به همه جنبه ها بپردازد، اما نکته مهم این است که فصل ممیز و نقطه برجسته آن کجاست. ما در آموزه های قرآنی این درک را داریم که آیاتی که با رحمانیت، غفرانیت و مهربانی  خدا و اوصافی که همه در جهت تشویق و بشارت دادن است، خیلی فراوان تر از آیاتی است که بشارت دهنده نقمت و عذاب است.حالا اگر فرض کنیم خداوند دینی را بر مردم نازل می کرد که سرشار از «رحمت» بود، اما در آن اثری از عذاب و عقاب نبود، آیا این دین می توانست به سعادت بشر منجر شود؟شما اگر فرض کنید قانونی وضع شود که در آن هیچ پیش بینی برای ارتکاب اعمال زشت نشده باشد. خوب این قانون ضمانت اجرایی نخواهد داشت و مطابق آن، هر کس هر کاری را انجام می دهد. البته اصول روانشناسی تربیتی نشان می دهد که باید به سمت رحمانیت و تشویق و مهربانی رفت. این تعبیر قرآنی که «سبقت رحمته علی غضبه» چنین جهان بینی را تبیین می کند.من در جایی می خواندم که «همیشه انسانها طالب تشویق اند. بنابراین اگر جنبه رحمانی دین را گسترش بدهیم و جنبه خشمانی آن را بکاهیم، به تناسب، طرفداران دین هم بیشتر و مخالفان آن کاسته می شوند». این استدلال برای افزایش دین داران قابل قبول است؟البته در این که تشویق کارسازتر از تنبیه است، تردیدی نیست و در آموزه های دینی هم به این موضوع توجه زیادی شده است، اما این که هر چه مهربانی های دین بیشتر شود، شوق مردم برای گرایش به آن هم بیشتر می شود، کمی محل تردید است. تحقیقات علمی باید ثابت کند که اگر تشویق باشد و تنبیه نباشد، انسان بیشتر علاقه مند می شود. یک وقت ما در کمیت دین داری بحث می کنیم و زمان دیگر می خواهیم این کمیت را به کیفیت تبدیل کنیم. در این زمان می توان دید که آموزه های دینی چقدر می تواند تاثیرگذار باشد.عده ای در طول تاریخ گفته اند که نباید از جنبه های رحمانی دین استفاده کرد و بیشتر به ترس از خدا مشغول شد، چون هر چه بیشتر خوف الهی داشته باشیم، خداوند در آخرت ما را از نعمات خود بهره مند خواهد کرد. به نظر شما این تعبیر درستی است؟من فکر نمی کنم چنین چیزی درست باشد. خداوند بشارت های فراوانی داده است. پیامبران هم «بشیر» و «نذیر» بوده اند. دیگر این که ما باید بین خواسته های دارای ارتباط بین «انسان و خدا» و خواسته هایی که دارای ارتباط بین «انسان و انسان» هستند، تمایز قایل شویم.در مورد اتفاقاتی که بین انسان و خدا رخ می دهد، خداوند بیشتر گذشت می کند، اما در مورد موضوعات حقوقی بین انسانها، خداوند به سادگی نمی گذرد. وقتی کسی حقوق مردم را از بین می برد، آبرو می برد و مال را از بین می برد، خداوند گذشت نمی کند. اصولا در حوزه تعلیم،  تشویق خیلی موثر است، اما در حوزه اجرای تعالیم دین و حقوق اجتماعی باید هر دو جنبه تشویق و تنبیه در نظر گرفته شود و قانون بر مردم حکمرانی کند.به نظر شما در دنیای امروز، وقتی کلمه «دین» استفاده می شود، بشر از آن برداشت رحمانی دارد یا برداشت خشمانی؟ یعنی بشر تصور می کند اگر متدین شود، رحمت شامل او می شود و از این پس او رفتاری رحمانی خواهد داشت، یا این که خشم و عذاب شامل او می شود؟در مورد این سوال «دین» به مفهوم کلی را نمی توان در نظر گرفت. انسان می تواند «معنویت»، «خداگرایی» یا «اخلاق گرایی» را در نظر بگیرد، اما وقتی صحبت از دین می شود، حتما دین خاصی را در نظر دارد. حال باید دید که چه تلقی از آن دین خاص در آن جامعه وجود دارد. به عنوان مثال در غرب کار گسترده ای در سال های اخیر برای توسعه «اسلام هراسی» انجام شده است. ایده گسترش «اسلام هراسی» به دلیل این که اسلام روزبه روز در آمریکا و اروپا در حال توسعه است، به ذهن مخالفان رسیده است. آنها هر روز جامعه را با یک بحران مواجه می کنند تا نشان بدهند که اسلام یک دین خطرناک و رعب آور است. اما «دین» خاصیت مهمی که دارد، این است که با همه مبارزاتی که علیه آن در طول تاریخ در جریان بوده  است، در حال توسعه بوده است. جوامعی هم که با دین مبارزه کرده اند، امروز به این نتیجه رسیده اند که نمی توانند بی نیاز از یک نوع معنویت و اخلاق دینی باشند. این نشان می دهد که تلقی عمومی از دین، این نیست که دین «خشونت آمیز» است. البته ممکن است نسبت به دین خاصی یا تفسیر خاصی از یک دین، عکس العمل هایی وجود داشته باشد.کسی می گفت که به عنوان مثال دین اسلام «و



خرید و دانلود مقاله درمورد رحمانیت خدا


تحقیق در مورد ماهواره (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

ماهواره یا «قمر مصنوعی» به دستگاه‌های ساخت بشر گفته می‌شود که در مدارهایی در فضا به گرد زمین یا سیارات دیگر می‌چرخند.

نخستین ماهواره اسپوتنیک ۱ بود که در سال ۱۹۵۷ در مدار زمین قرار گرفت.

اهمیت ماهواره‌ها برای مخابرات و بررسی منابع زمینی و پژوهش و کاربردهای نظامی و جاسوسی روزافزون است.

نخستین ماهواره مخابراتی تله‌استار بود که در سال ۱۹۶۲ در مدار قرار گرفت و ارسال و دریافت برنامه‌های تلویزیونی را بین آمریکا و اروپا ممکن کرد.

ماهواره‌ها از نظر کاربرد به چهار دسته تقسیم بندی می‌‌شوند.

ماهواره‌های جاسوسی یا نظامی

ماهوارهای منابع طبیعی که شامل ماهواره‌های هواشناسی و ماهواره‌های منابع زمینی می‌باشد.

ماهواره‌های تعیین موقعیت جهانی مانند جی پی اس

ماهواره‌های مخابراتی

 

ماهواره

ایده استفاده از ماهواره های ساخت دست بشر، برای اولین بار در پایان جنگ جهانی دوم بر سر زبان ها افتاد .دانشمند، ریاضی دان و نویسنده مشهور انگلیسی آرتور سی کلارک Arthur C Clarke یکی از بزرگترین خالقان داستان های تخیلی، برای اولین بار پیشنهاد قرار دادن یک ماهواره ارتباطی را در مدار ژیوسنکرون زمین Geostationary Orbit یا مدار کلارک که در فاصله تقریبا 36000 کیلومتری سطح زمین و بالای خط استوا ( جایی که قابلیت دسترسی به تقریبا 40٪ سطح زمین در آن مکان وجود دارد ) قراردارد، را جهت پوشش سیگنال های رادیو یی و تلوزیونی را داد.

ماهواره ای که در مدار ژیوسنکرون زمین و در بالای خط استوا و هماهنگ با سرعت زمین و با زاویه ای ثابت، حرکت می کند، قسمت مشخصی از سطح زمین را بطور ثابت پوشش می دهد.از یک ایستگاه زمینی نیز بصورت یک نقطه ثابت، قابل رویت است .ماه، خورشید، و دیگر ستارگان و سیارات منظومه شمسی باعث تا ثیر گذاری بروی ماهواره در مدار خود می‌شود که احتمال جابخایی از مکان خود را دارد. برای جلوگیری از این مسیله، موتور های مخصوصی که بوسیله ایستگاه های زمینی کنترل می شوند، کمک می کنند که ماهواره ها در مکان خود ثابت باقی بمانند.

جهت برقراری ارتباط از یک ایستگاه زمینی، معمولا احتیاج به یک دیش بزرگ که بنام Uplink Antenna معروف است، می باشد و باعث تمرکز اطلاعات ارسالی به ماهواره می‌شود . در ارتباط بین ماهواره و ایستگاه زمینی معمولا از دو نوع موج و فرکانس متفاوت استفاده می‌شود .یکی برای Uplink و دیگری برای Downlink . دیش نصب شده بروی ماهواره، سیگنال ارسالی ازایستگاه زمینی را دریافت کرده و به یک دستگاه گیرنده می رساند و پس از یک سری پردازش، به فرستنده ماهواره انتقال میدهد و از طریق آنتن فرستنده ماهواره، مجددا به سمت زمین باز تابش داده می‌شود .

سیگنال ارسالی به سطح زمین، بوسیله دیش های معمولی، دریافت و جمع آوری شده و به دستگاه گیرنده ماهواره، از طریق LNB انتقال پیدا می کند .

قدرت سیگنال دریافتی بر روی زمین، نسبت به فاصله و زاویه و .... ماهواره و نقطه گیرندگی، متفاوت بوده و بصورت یک الگوی خاص به نام سایه ماهواره یا footprint معرفی می‌شود .

همیشه قدرت سیگنال ماهواره در مرکز سایه، بیشترین مقدار را دارا می باشد و در گوشه ها، از کمترین مقدار، برخوردار است. توجه به این نکته لازم است که دریافت سیگنال در خارج است سایه، احتیاج به دیش های بزرگ تر، دارد . امواج سانتی متری، جهت ارسال سیگنال ماهواره به زمین، مورد استفاده قرار می گیرد که محدوده فرکانسی آنها بین 3-30 MHz می باشد .

دلیل اصلی استفاده از این امواج رادیویی کوتاه، انتشار راحت امواج و تاثیرات کم نویز و مزاحمت های فرکانسی است . البته فرکانسهای بالاتر از 15 Ghz، بصورت وحشتناکی بوسیله اکسیژن هواوبخار آب تضعیف می گردند. ماهواره ها سیگنالهای ارسالی خود را بصورت قطبی و با دو حالت افقی و عمودی ارسال می کنندو گاهی اوقات نیز بصورت دورانی، چپ گرد و راست گرد. در سیستمهای دیجیتال، امکان ارسال DATA و چندین شبکه تلوزیونی و رادیویی بروی یک فرکانس وجود دارد .



خرید و دانلود تحقیق در مورد ماهواره (word)


تحقیق در مورد حقوق بشر در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چکیده 1

بحث اول: مزایای حقوق بشر در اسلام 1

گفتار اول: برتری زیر سازها 1

گفتار دوم: برهان پذیری 3

گفتار سوم: برخورداری از ضمانت اجرا 4

گفتار چهارم: سازگاری و هماهنگی 8

گفتار پنجم: تناسب و دوام ابزار سنجش 10

بحث دوم: نگاهی به اعلامیه جهانی حقوق بشر 11

گفتار اول: اعلامیه جهانی حقوق بشر و دلیل ناکامی ها 11

گفتار دوم: از ادعا نا عمل 13

گفتار سوم: کاستی های بنیادین اعلامیه جهانی حقوق بشر 14

گفتار چهارم: تجربه تخل و عبرت آمیز 17

پی نوشت ها 21

چکیده: ابتدا در مبحث نخست‏به برخى از مزیتهاى نظام حقوق بشر از منظر اسلام اشاره کرده و بهترین تعریف از نظام حقوقى بشر را تعریف فراگیر اسلام از آن دانسته و نظام حقوقى ارائه شده از سوى آن را برهان‏پذیر برشمردند . سپس به منظور تحقق و تامین حقوق بشر، با طرح پایه‏هاى ضمانت اجرا و جایگاه ارزشهاى اخلاقى و با استناد به آیاتى از قرآن کریم و فراتر از دست‏نوشته‏هاى بشرى براى آن (حقوق بشر) ضمانت اجرایى ویژه‏اى قائل شده‏اند و حقوق بشر در اسلام را برگرفته از قرآن کریم ومانندآن از انسجام، تناسب و سازگارى برخورداردانسته‏اند. در مبحث دوم نیز اعلامیه جهانى حقوق بشر را به عنوان محصول نظام حقوقى غرب مورد بررسى قرار داده و با ذکر دلایلى از کتاب و سنت‏به علل و عوامل ناکامیها و وضعیت موجود آن و یادآورى نقش صهیونیزم و جریان حق وتو در ناکامیها و نابسامانیهاىحقوق جهانى بشرپرداخته‏اند. در این بررسى، تنها به برخى از مزیتهاى نظام حقوق بشر در اسلام اشاره مى‏کنیم تا خطوط کلى مطلب روشن شود . سپس اعلامیه جهانى حقوق بشر را که محصول نظام حقوقى غرب است،به اختصار مورد بررسى قرار مى‏دهیم . مبحث اول: مزایاى حقوق بشر در اسلام گفتار اول: برترى زیرسازها در «منطق‏» بیان شده است که بهترین و فراگیرترین تعریف آن است که از زیرسازهاى داخلى، فاعلى و غایى شى‏ء مورد تعریف خبر دهد . همین سخن در باب «نظام حقوق بشر» نیز صادق است . بهترین نظام حقوقى آن است که این هر سه زیرساز در آن تعریف شده باشند و نیز این تعریف از صلابت‏برخوردار باشد . اگر تنها زیرساز داخلى در تعریف گنجانده شود، یعنى فقط به ماده و صورت یک چیز براى تعریف و شناساندن آن توجه شود، چنین تعریفى کم فایده و ناتمام است . این از آن روست که حقیقت هر چیز در پیوندش با علت فاعلى و غایى خود تجلى مى‏یابد . اگر پدید آورنده یک چیز و هدفى که آن چیز پیش رو دارد، شناخته نشود، نمى‏توان به حقیقت آن پى برد . بر همین قیاس، «حد تام‏» و تعریف استوار یک نظام حقوقى آن است که هم از زیر ساز داخلى آن نظام و هم از زیرسازهاى فاعلى و غایى‏اش خبر دهد، البته منظور تعریف ماهوى با جنس و فصل نیست‏بلکه مقصود، تعریف مفهومى است . این گونه تعریف را قرآن کریم، در عمل، به ما آموخته است . آنگاه که قرآن از شناخت جهان سخن مى‏گوید، هم پدیدآورنده آن را به ما مى‏شناساند و هم هدف آن را معرفى مى‏کند و هم ساختار درونى‏اش را تبیین مى‏سازد . براى نمونه به این آیه توجه کنید تا چگونگى سخن گفتن از زیرساز فاعلى نظام هستى را بنگرید . «الله الذی خلق سبع سماوات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله على کل شی‏ء قدیر و ان الله قد احاط بکل شی‏ء علما» (2) یعنى: خداست آن که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همسان آنها ساخت . امر خدا در هفت آسمان و زمین فرود مى‏آید تا بدانید که او بر هر چیزى تواناست و دانش او همه هستى را فرا پوشانده است . بر اساس این آیه، خداوند زیرساز فاعلى نظام هستى است و امر او زیرساز نظام داخلى، و نیز معرفت انسانها به قدرت و علم پروردگار، زیرساز غایى نظام هستى است . زیرساز فاعلى در نظام حقوق بشر اسلام، فرمان پروردگار و راهنمایى‏هاى قرآن و عترت است; بر خلاف حقوق بشر مکتب‏هاى غیرالهى که خود را بى‏نیاز از فرمان خداوند و راهبران الهى دانسته و تماما بر منابع بشرى مانند عرف، آداب، آراى حقوق‏دانان و اراده دولت‏ها تکیه کرده‏اند . در جنبه زیرساز داخلى نظام حقوق بشر نیز نظام اسلامى برتر است . زیرساز داخلى نظام حقوق بشر در اسلام، عبارت است از قواعد تنظیم‏گر روابط فردى و اجتماعى انسانها . در این نظام، بسیارى از تکالیف و وظایف فردى در حوزه مسائل حقوقى‏اند، اما نظام غیر الهى، بسیارى از تکالیف و وظایف فردى را از حیطه مسائل حقوقى بیرون مى‏شمارد و آنها را تنها امورى اخلاقى مى‏داند که‏تصمیم‏گیرى درباره آنها بر عهده خود فرد یا جامعه‏اى است که در حوزه نیازها و روابط فردى تصمیم‏مى‏گیرد . هدف و زیرساز غایى نظام حقوق بشر در نظام حقوقى اسلام، نورانى ساختن جامعه انسانى است، البته سالک این راه، در میانه مسیر، از منزلگاه عدل و قسط هم مى‏گذرد و - به تعبیر پیشین - عدل هدف متوسط این نظام است، اما زیرساز غایى نظام حقوق بشر در غرب - اگر خوشبینانه بدان بنگریم - این است که انسانها از «استاندارد» ها و هنجارهاى مطلوب یک زندگى متمدنانه بهره گیرند . و تعیین کننده این «میزان‏» ها و «هنجار» ها چیزى جز آرزوها، خواستها، بلندپروازى‏ها، رغبتها و در یک واژه «هوس‏» ها نیست . براى نمونه، مى‏توان برترى‏هاى نظام حقوق بشر اسلامى را در مساله تکالیف و احکام خانوادگى نگریست; امورى همچون میراث برى، نفقه‏پردازى، همدلى با همسر و رعایت‏حقوق او، همه از مسائل فردى‏اند، اما کاملا حقوقى به شمار مى‏آیند و تصمیم‏گیرى پیرامون آنها در زمره اختیارات دادگاه اسلامى، براساس مواد حقوقى الهى است; یعنى «خانواده‏» در نظام حقوق بشر اسلامى یک بنیاد اصیل است و همه آن احکام در خدمت این بنیادند . در کدام نظام حقوقى، مى‏توان روابط دو شریک را چنین بهنجار و باشکوه - که از آن، به «حق شفعه‏» تعبیر مى‏شود - یافت؟ در کدام نظام، روابط همسایگان، میزبانان و مهمانان، حاضران در صحنه‏هاى مختلف اجتماعى و . . . تا این اندازه متین، بایسته و شایسته، آن هم در قالب تعالیم حقوقى تنظیم شده است؟ با مقایسه نظام حقوقى اسلام و نظام حقوقى غیردینى مى‏توان دریافت که زیرساز داخلى حقوق غیر دینى تا چه اندازه سست است و چگونه بسیارى از امور انسانى از حیطه حقوق بیرون مى‏روند . این، خود، برخاسته از همان برترى نظام حقوقى اسلام در زیرسازهاى فاعلى و غایى است . هنگامى که تعالیم الهى مبناى حقوق باشد و نورانى ساختن جامعه هدف آن، آنگاه خود به خود زیرساز داخلى آن نظام نیز کاملا برتر جلوه مى‏کند . گفتار دوم: برهان پذیرى برترى دیگر نظام حقوق بشر در اسلام این است که قابلیت و زمینه برهان پذیرى را داراست . نظام حقوقى برهان‏پذیر آن است که بتوان بر سودمند یا زیانبار بودن آن، برهان اقامه کرد، البته هنگامى این برترى کامل است که برهان اقامه شده، برهانى عقلى باشد نه تجربى . سر برهان‏ناپذیرى نظام حقوق بشر غیر الهى، این است که حقوق بشر غربى مجموعه‏اى از قواعد و مقررات اعتبارى است که هرگز در امور واقعى و تکوینى ریشه ندارند . پیداست که امور قراردادى و اعتبارى، به تار موى انتزاع متصلند و هرگز نمى‏توان با استدلال در پى اثبات آنها برآمد . چه بسا در جایى و زمانى، چنین انتزاعى، حق و پذیرفته شده تلقى شود و در جا و زمان دیگر، نه، اما حقوق بشر اسلامى مجموعه‏اى است از قوانینى که داراى ریشه‏هاى تکوینى‏اند . این قوانین از اصالت و واقعیت‏برخوردارند و تنها زاییده انتزاع در یک یا چند شخص حقیقى یا حقوقى نیستند . هر چیز که خود، تکوینى باشد یا ریشه در تکوین و جهان واقعیت داشته باشد، برهان‏پذیر است . از دیگر سو، برهان آنگاه کارآمد و بسزاست که عقلى باشد، نه تجربى . برهان تجربى همواره مى‏تواند دستخوش بهانه‏ها و معاذیر گوناگون شود; مثلا اگر براى بطلان یک قانون، برهان تجربى آورده شود، ممکن است کسانى بگویند این قانون، خود، سودمند و شایسته است، اما کارگزاران نتوانسته‏اند در عمل آن را به شایستگى



خرید و دانلود تحقیق در مورد حقوق بشر در اسلام