لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
جوندگان به گروهی از جانوران پستاندار گفته می شود که از روی خصوصیات دندانها از سایر گروهها متمایز می شوند. بدین ترتیب که در فک پائین دارای جفت و در فک بالا دارای یک یا دو جفت دندان ثنایا می باشند. این دندانها درشت و فاقد ریشه بوده و ارتفاع آن همیشه ثابت است. در این جانوران دندان آسیاب مطلقاً وجود ندارد و جای آنها روی فک خالی و نمایان است. در اغلب جوندگان رودة کور خیلی رشد کرده است. از نظر طبقه بندی جوندگان به دو زیر راسته تقسیم می شوند:
الف-زیر راستة Duplicidentata
که در فک بالا دو جفت دندان ثنایا دارند که جفت دوم به صورت ستونهای کوچکی در پشت دندانهای جفت اول قرار گرفته اند و خرگوشها از این گروهند.
ب-زیر راستة Sipmlicidentata
که در فک بالا فقط یک جفت دندان ثنایا دارند. انواع موشها در این گروه طبقه بندی شده اند. در زیر فقط به شرح مختصری راجع به گونه هائی از این زیر راسته که در کشاورزی اهمیت دارند می پردازیم:
موش مغان Microtus Socialis و Microtus arvalis
موش کلاهو Clitellus fulvus
موش تاترا Tatera indica
موش ورامین Nesokia indica
موش سیاه Rathus rathus
موش سیاه Rathus rathus
موش خانگی Mus musculus
مریونها Meriones Spp.
موش شکول Glis-glis Caspicus
مبارزه با موشها:
1-تعیین نوع موش:
اول از همه باید نوع موشی را که در نظر است برای دفع آن مبارزه کنیم، مشخص سازیم. زیرا تا نوع موش مشخص نشود، تعیین نوع مبارزه و طعمه و حتی نوع سم غیر ممکن خواهد بود. مثلاً می دانیم برای مبارزه با موش کا اهو از فتوکسین استفاده می شود و تلفات هم تا 90 درصد می رسد ولی همین سموم را اگر در مبارزه با موش ورامین یا موش مغان به کار برند تلفات حداکثر به 60-50 درصد می رسد و یا برای مبارزه با موش انباری یا موش ورامین حداکثر 5-3 درصد فسفوردوزنگ مخلوط می کنند. بنابراین برای انجام یک مبارزه باید قبل از هر چیز نوع موش منطقه را شناخت تا مبارزه با موفقیت انجام شود.
2-فصل مبارزه:
فصل مبارزه خود اهمیت زیادی دارد. مثلاً برای مبارزه با موش مغان در طول پائیز و زمستان طعمة گندم با فسفوردوزنگ تا 98 درصد تلفات می دهد ولی همین طعمه در بهار 45-35 درصد تلفات وارد می آورد زیرا موشها در این فصل رغبتی به خوردن مواد پر کالری ندارند و در فصل بهار و تابستان طعمه هائی که براساس علف سبز تهیه می شوند نتیجه بهتری می دهند و یا در موش ورامین در فصل پائیز و زمستان مصرف طعمه با مغز گردو نتیجه مطلوبی می دهد ولی در بهار و تابستان گردپاشی لانه ها تلفاتی تا حدود 99-98 درصد می دهد. بنابراین باید دقت کامل به فصل مبارزه نمود و بعد طرز مبارزه را انتخاب کرد.
3-محل زندگی موشها:
انتخاب سم بایستی بر حسب محل زندگی موشها باشد. اگر مبارزه در صحرا و دور از آبادی انجام می شود، انتخاب نوع سم آسان است ولی اگر همین موش در محل زندگی انسان و شهرها دیده شود باید حتماً از سمومی که برای انسان و دام بی خطرند استفاده شود. مثلاً موش خانگی وقتی که به مزارع حمله می کند می توان از سموم فسفوردوزنگ به نسبت 3% استفاده کرد ولی اگر این موش در منازل دیده شود باید زا سموم بی خطر مانند ترکیبات وارفاین-کومارین و برمولین و غیره استفاده کرد.
4-غلظت سم:
دستوراتی که برای مبارزه با موش داده می شود از روی مطالعات زیادی به دست آمده است که هم از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد و هم مؤثر واقع شود. لذا پیروی از دستورات صادر شده اجباری است. مثلاً موش مغان با اینکه جثه کوچکی دارد در دستورات مبارزه طعمه را با 10 درصد فسفوردوزنگ آلوده می سازند. زیرا با تراکم زیادی که این موش در هکتار دارد جمع وزن زندة موش در هکتار بالا است و باید طعمه را با دُز حداکثر مصرف کرد. در صورتی که با مبارزه با موش ورامین که جثة نسبتاً درشتی دارد، دُز فسفوردوزنگ مصرفی 50 درصد خواهد بود. چون با توجه به تراکم موش در هکتار جمع وزن موجود زنده در هکتار خیلی کمتر از موش اولی است و مصرف سم زیادی از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد.
5-بیولوژی:
قبل از اقدام به مبارزه، بیولوژی موش مورد نظر را کاملاً مورد توجه قرار دهید تا از نقاط ضعف آن حداکثر استفاده را برای بالا بردن نتیجة مبارزة بدست آورید. مثلاً مبارزه شیمیایی با موش کلاهو یا موش شکول در فصولی که قسمتی یا همة موشها به خواب زمستانه رفته اند بی نتیجه است و باید از مبارزة مکانیکی استفاده نمود.
6-رعایت کامل اصول زراعی:
برای جلوگیری از خسارت موشها مخصوصاً در باغات و مزارع صیفی، پاک کردن مزارع از علف هرز یا زدن شخم عمیق در پائیز اهمیت زیادی دارد و از تراکم موشها در بهار خواهد کاست.
7-دقت برای انتخاب ماده برای طعمه:
در این امر در صحرا و برای مبارزه با موشهای صحرائی می توان فرمولهای کلی توصیه کرد. مثلاً می گوییم در مبارزه با موش مغان در فصل زمستان به عنوان طعمه گندم مصرف کرد و در بهار از طعمة سبز استفاده نمود. این دستور کلی است و نتیجة مطلوب هم می دهد. ولی در مبارزه با موشهای خانگی یا انباری وضع اینطور نیست و نمی توان فرمول کلی برای انتخاب طعمه بدست آورد و در هر مورد باید کسی که مبارزه را سرپرستی می کند قبل از طعمه گذاری با انجام آزمایشهائی نوع طعمه مورد لزوم خانه یا انبار را پیدا کند. اگر موشی در انباری دیده شد باید قبلاً چند نوع ماده بدون سم در گوشه و کنار انبار قرار داد و دو یا سه روز مراقب بود که موشها به کدام طعمه توجه خواهند داشت. پس از پیدا کردن نوع غذای مورد علاقه موشهای این انبار یا منزل، طعمه را براساس آن ماده تهیه می کنند. در اینجا باید متذکر شد که موش خانگی یا انباری به انواع غذاهای مختلف دسترسی دارد. اگر کمبودی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 107
از گفته های هرودت و نوشته های دیوانی گنجینهی تخت جمشید بر می
آید که همهی کشورها با شاهراه ها با پایتخت های شاهنشاهی در پیوند
بوده اند در نوشته های تخت جمشید ، گذشته از راه مهم میان شوش و
تخت جمشید، راه های بلخ ، کرمان ، هند ، آراخوزیا و گندار، هرات ،
ساگارتیا ، ماد ، بابل، مصر و ساردیاد شده است پایتخت های شاهنشاهی
(پاسارگاد، پارسه شهر، شوش، بابل، همدان) با جاده های بزرگی کهیک
چهار پهلویی را پدید می آورد به هم پیوند می خورده است که از میان
آنها راه شوش به پارس شهر شناخته شده ترین است از شوش به همدان،
شاهراه از لرستان نمی گذشت، چراکه این راه بد، باریک و شیبدار بوده
است، پس جاده از دشت بابل و از بیستون به فلات ایران می رفته است از
همدان جادهی دیگری از گابای (اسپهان) تا پارس می آمد و تا بندر بوشهر
در خلیج پارس امتداد داشت هم چنین پایتخت ها به همهی کشورهای
شاهنشاهی راه داشته اند در پاختر(شمال)، همدان از راگا (ری) و گرگان به
بلخ می پیوست در نیمروز(جنوب)، پارس از کرمان به آراخوزیا و گندار و
از آنجا به درهی سندیا بلخ می رفته است در خوربران(غرب)، دو شاهراه
در آغاز از شوش به اربل رفته، از آنجایکی از ارمنستان به آسیای کوچک و
به سارد می رفته است و دیگری به سوی دمشق و مصر شاهراهی که از
شوش به سارد می رفت مورد اشارهی نویسندگان باستان است؛ این راه که
بیش از دوهزار و ششصد کیلومتر درازا داشت و دربردارندهی صدویازده
ایستگاه و چاپارخانه بود را به گفتهی نویسندگان، کاروان ها در نود روز می
پیمودند؛ در حالی که پیک های شاهانه یک هفته!
شاهراه ها اهمیت راهبردی بسیاری داشتند و لشکرکشی ها از شاهراه ها
انجام می شد، زیرا که انبار های آذوقه در این راه ها موجود بود همچنین
شاهراه ها کمک شایانی به بازرگانی میان کشوری می کرد کارکنان دولتی
و چاپارها دارای گذرنامه ای بودند که به آنها امکان می داد تا از امکانات
راه ها بهره برند شهربان ها موظف بودند در راه ها انبارهای آذوقه
فراهم آورند در پی این تدابیر، به نوشتهی هرودت۵ ایرانیان بر روی جاده
ها انبارهای آب تدارک دیدند، به احتمالی در مسیر وصول به این هدف
است که قدرت هخامنشی، کندن کاریز را در دامنهی البرز تشویق می کرد
تا ذخایر آب همیشگی در بخش بزرگی از جاده ای که ماد را به آسیای
میانه پیوند می داد تامین کند
شاهراه ها بر خلاف راه های دیگر پهن بودند و برای ارابه های چهارچرخه و
دوچرخه قابل استفاده؛ شاهراه ها جاده های خاکی و سنگفرشی بودند که از
آنها به خوبی نگهداری می شد و در آنها نشانه های راهنما وجود داشت
این راه ها از زیرسازی خوبی برخوردار بوده اند: جاده های ارابه رو که با
پهنای گز و با ملات قیریا ذغال برای جلوگیری از نم زمین در زیر و سه
رده آجر میانی و یک ردیف سنگ در بالا ساخته می شد ، حتی برای گذر
خودرو نیز مناسب می نموده اند از شاهراه های ارابه رو، ارابه ها با
سرعت تاخت اسب می گذشتند، چه هم جاده هموار بود و هم به نظر می
آید که چرخ ها آجدار بوده و از توغه (رینگ) و ماده ای نرم به جای
لاستیک امروزین برخوردار بوده است
درازای شاهراه ها را به فرسنگ که مقیاس درازای ایرانی، در حدود پنج و
چهار دهم کیلومتر بوده برآورد میکردند درشاهراه ها کاروانسراها و
ایستگاه ها و پاسگاه های نگهبانی، به فاصله ای معین وجود داشته است
ادارهی راه هایی به این گستردگی که مستلزم افراد پرشمار و متخصص
است ، یکی از جلوه های روزگار هخامنشی است در برخی از نوشته های
دیوانی پارسه به گروهی کارشناس برای نگهداری جاده های احداث شده و
گشایش جاده های نوین اشاره رفته است البته گاه برای تعمیر و نگهداری
راه ها از ارتش بهره برداری می شده است رفت و آمد در شاهراه ها
زیر نظارت دقیق کارگزران شاه بود، چراکه شاه مسئول استقرار امنیت و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
چنان که گفته شد، برای طراحی و پایداری سازه ها در برابر خطر زمین لرزه سه سطح در نظر گرفته شده است.
الف) سطح مبنای طراحی (D.B.L)
در این سطح لرزهای در طراحی، احتمال رویداد زمین لرزه دست کم یک بار در طول عمر مفید سازه وجود دارد و درصد پذیرش خطر بیش از 50 درصد (50 تا 64 درصد) است. در این سطح، دورة بازگشت رویداد زمین لرزه را، بر حسب ملاحظات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، 100 تا 500 سال در نظر می گیرند که در این پژوهش 500 سال در نظر گرفته شده است. فرض بر این است که در این سطح از خطر زمین لرزه، سازه کاملاً مقاومت کند و خسارت سازه ای به آن وارد نشود.
ب) سطح بالای طراحی (M.B.L)
در طول عمر مفید سازه کم و درصد پذیرش خطر 10 تا 20 درصد است . در این سطح، دورة بازگشت حرکت نیرومند زمین بر اثر رویداد زمین لرزه را با توجه به عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میان 500 تا 1000 سال در نظر می گیرند. در بررسی حاضر این دوره از روی احتیاط 100 سال انگاشته شده است. سازه ای که در این سطح طراحی می شود، اگر بر اثر زمین لرزه خسارت ببیند، قاعدتاً قابل مرمت است.
پ) حداکثر سطح قابل پیش بینی (M.C.L)
در این حالت احتمال رویداد این سطح از حرکت زمین در طول عمر مفید سازه بسیار کم است و معمولاً درصد پذیرش خطر کمتر از 10 درصد است. دورة بازگشت رویداد در این سطح بیش از 2000 سال در نظر گرفته شده است. بر اثر وقوع زمین لرزة با این دورة بازگشت سازه ممکن است به شدت آسیب ببیند، اما قاعدتاً به کلی فرو نمی ریزد.
ناحیه بندی کشور بر حسب بیشینة شتاب افقی
نقشة 2. 1 خمهای بیشینه افقی حرکت زمین را برای سطح مبنای طراحی با دورة بازگشت رویداد 500 سال نشان می دهد. در این نقشه شش ناحیه قابل تمیز است؛
ناحیة یک نقاط با بیشینة شتاب افقی کمتر از 15/0 شتاب گرانش زمین (g) را در بر دارد. بسیاری از مراکز و اراضی استانهای مرکزی، همدان، اصفهان و یزد و بخشی از مناطق کویر مرکزی و لوت تا هامون جازموریان در این پهنه قرار دارند.
نقشة 2. 1 بیشینة شتاب افقی زمین برای سطح مبنای طراحی (دورة بازگشت 500 ساله)
ناحیة دو شامل نقاطی است که بیشینة شتاب افقی در آنها 15/0 تا کمتر از 20/0 شتاب گرانش زمین است. بخشی از استانهای زنجان، ارومیه، کردستان، مرکزی، تهران، سمنان، خراسان، لرستان، چهار محال بختیاری و بوشهر در این ناحیه قرار دارند. شهرهایی چون ارومیه، سنندج، خرم آباد، ایلام، شیراز، بوشهر، زابل و سمنان جزو این ناحیه هستند.
در ناحیه سه بیشینة شتاب افقی 2/0 تا کمتر از 3/0 شتاب گرانش زمین است. این ناحیه در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل، شمال استان خراسان، شمال استانهای هرمزگان و خوزستان و جنوب استان سیستان و بلوچستان گسترش زیاد دارد. شهرهای کرمانشاه، اردبیل، مشهد، زاهدان و کرمان در ناحیة سه واقع شده اند.
ناحیة چهار با بیشینة شتاب افقی 3/0 تا کمتر از 4/0 شتاب گرانش زمین به صورت نواری در حاشیة گسله های توانمند و بنیادی گسترده است. شهرهای مهّمی چون شهر کرد، اهواز و بندر عباس در این ناحیه قرار دارند.
ناحیة پنج با بیشینة شتاب افقی 4/0 تا 5/0 شتاب گرانش زمین مجاور گسله های توانمند و بنیادی شناخته شدة کشور مانند گسلة شمال تهران، مشاء ، البرز شمالی، شمال تبریز، گسل اصلی زاگرس، کپه داغ، دورونه (گسلة بزرگ کویر) ، ده شیر، نایبند، گوک، کوه بنان، رامهرمز، شهر بابک، نهبندان، سبزواران، میناب، ساحلی مکران و نه (غربی و شرقی) قرار دارد.
ناحیة شش با بیشینة شتاب افقیg 5/0، بیشتر در حوزة گسلة شمال تبریز واقع شده است. این گسله از دیرباز با رویدادهای متعدد زمین لرزه همراه بوده است.
نقشه 2. 2 خمهای بیشینة شتاب افقی برای سطح لرزه ای بالای طراحی با دورة بازگشت رویداد 100 سال را نشان می دهد. در این نقشه نیز 6 ناحیه تمیز داده شده است. با این تفاوت که در آن بیشینه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
رباضیدان به کسانی گفته میشود که علم دانش و شناخت کافی در مورد ریاضی دارند و به تحقیق و تفکر و پژوهش در این دانش میپردازند
زندگی
پیشینه
تالس در شهر میلتوس در ایونیا (غرب ترکیه امروزی) میزیست. سالیان حیات تالس به روشنی معلوم نیست. بنا بر یک روایت، وی نود سال زیست، و بنا بر روایتی دیگر هشتاد سال. در طول حیات بلند خود، تالس درگیر فعالیت های گوناگون بسیاری شد و نوآوری های زیادی انجام داد. عدهای معتقدند وی نوشتهای از خود به جای نگذاشت و عدهای بر این باورند که او نگارندهٔ "دربارهٔ انقلاب نجومی" و "دربارهٔ اعتدال شب و روز" است، هر چند هیچ کدام باقی نمانده است.
تالس در کهولت ملقب به خردمند شد و بعدها که یونانیان برای خود هفت خردمند شناختند، او را نخستین آنان دانستند. تالس سرانجام هنگامی که نظارهگر یک مسابقه ورزشی بود، از گرما و تشنگی و ناتوانی جان سپرد.
تجارت
بعضی بر این باورند که تالس تنها یک متفکر صرف نبود، بلکه در تجارت و سیاست هم نقش داشت. هر چند با توجه به فلسفه وی، با انجام کارهای تجاری، هدف وی ثروتمند شدن صرف نبود.
سیاست
زندگی سیاسی تالس بیشتر به درگیری ایونی ها در دفاع از آناتولی در برابر قدرت فزایندهٔ ایرانیان که تازه به آن منطقه وارد شده بودند بر می گردد.
اخلاق
دیدگاه تالس دربارهٔ اخلاق را می توان از گفتارهای منسوب به وی در دیوجانس لائرتیوس فهمید. نخست او به یک خدای متعالی که نه آغاز است نه پایان قایل است. او معتقد است خداوند عادل است و از بشر هم انتظار اعمال عادلانه دارد. نه ناعادل بودن (آدیکوس)، و نه اندیشهٔ بی عدالتی از دیدگان خدا پنهان نمیماند.
تاریخ پیدایش ریاضیاتسه قرن اول ریاضیات یونانی که با تلاشهای اولیه در هندسه برهانی بوسیله تالس در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد شروع شده و با کتاب برجسته اصول اقلیدس در حدود ۳۰۰ سال قبل از میلاد به اوج رسید، دورهای از دستاوردهای خارق العاده را تشکیل میدهد.
در حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد بود که قبایل بدوی “دوریایی” با ترک دژهای کوهستانی شمال برای دستیابی به قلمروهای مساعدتر در امتداد جنوب راهی شبه جزیره یونان شدند و متعاقب آن قبیله بزرگ آنها یعنی اسپارت را بنا کردند. بخش مهمی از سکنه قبلی برای حفظ جان خود ، به آسیای صغیر و زایر یونانی و جزایر یونانی دریای اژه گریختند و بعدها در آنجا مهاجرنشنهای تجاری یونانی را برپا کردند. در این مهاجرنشینها بود که در قرن ششم (ق.م) اساس مکتب یونانی نهاده شد و فلسفه یونانی شکوفا شد و هندسه برهانی تولد یافت. در این ضمن ایران بدل به امپراطوری بزگ نظامی شده بود و به پیروزی از یک برنامه توسعه طلبانه در سال ۵۴۶ (ق.م) شهر یونیا و مهاجرنشینهای یونانی آسیای صغیر را تسخیر نمود. در نتیجه عدهای از فیلسوفان یونانی مانند فیثاغورث موطن خود را ترک و به مهاجرنشینهای در حال رونق جنوب ایتالیا کوچ کردند. مدارس فلسفه و ریاضیات در “کروتونا” زیر نظر فیثاغورث در “الیا” زیر نظر کسنوفانس ، زنون و پارمیندس پدید آمدند.
در حدود۴۸۰ سال قبل از میلاد آرامش پنجاه ساله برای آتنیها پیش آمد که دوره درخشانی برای آنان بود و ریاضیدانان زیادی به آتن جذب شدند. در سال ۴۳۱ (ق.م) با آغاز جنگ “پلوپونزی” بین آتنیهای و آسپارتها ، صلح به پایان رسید و با شکست آتنیها دوباره رکورد حاصل شد.ظهور افلاطون و نقش وی در تولید دانش ریاضیاگرچه با پایان جنگ پلوپرنزی مبادله قدرت سیاسی کم اهمیت تر شد، اما رهبری فرهنگی خود را دوباره بدست آورد. افلاطون در آتن یا حوالی آن و در سال ۴۲۷ (ق.م) که در همان سال نیز طاعون بزرگی شیوع یافت و یک چهارم جمعیت آتن را هلاک رد و موجب شکست آنها شد، به دنیا آمد، وی فلسفه را در آنجا زیر نظر سقراط خواند و سپس در پی کسب حکم عازم سیر و سفرهای طولانی شد. وی بدین ترتیب ریاضیات را زیر نظر تیودوروس در ساحل آفریقا تحصیل کرد. در بازگشت به آتن در حدود سال ۳۸۷ (ق.م) آکادمی معروف خود را تاسیس کرد.
تقریبا تمام کارهای مهم ریاضی قرن چهارم (ق.م) بوسیله دوستان یا شاگردان افلاطون انجام شده بود. آکادمی افلاطون به عنوان حلقه ارتباط ریاضیات فیثاغورثیان اولیه و ریاضیات اسکندریه در آمد. تاثیر افلاطون بر ریاضیات ، معلول هیچ یک از کشفیات ریاضی وی نبود، بلکه به خاطر این اعتقاد شورانگیز وی بود که مطالعه ریاضیات عالیترین زمینه را برای تعلیم ذهن فراهم میآورد و از اینرو در پرورش فیلسوفان و کسانی که میبایست دولت آرمانی را اداره کنند، نقش اساسی داشت. این اعتقاد ، شعار معروف او را بر سر در آکادمی وی توجیه میکند: “کسی که هندسه نمیداند، داخل نشود.” بنابراین به دلیل رکن منطقی و نحوه برخورد ذهنی نابی که تصور میکرد مطالعه ریاضیات در شخص ایجاد میکند، ریاضیات به نظر افلاطون از بیشترین اهمیت برخوردار بود، و به همین جهت بود که جای پر ارزش را در برنامه درس آکادمی اشغال میکرد. در بیان افلاطون اولین توضیحات درباره فلسفه ریاضی موجود هست.
آشتی با ریاضیات
گالیله می گفت:«ریاضیات،زبان طبیعت است و برای شناخت طبیعت و آشنایی با قانون های حاکم بر آن،باید این زبان،یعنی ریاضیات را فرا گرفت.»به جز این،باید گفت:ریاضیات،در ضمن،زبان زندگی است؛بدون ریاضیات،نمی توان زندگی را شناخت و نمی توان بر دشواری های آن غلبه کرد. ولی طبیعت و زندگی،پیچیدگی های بسیار دارند و به سادگی نمی توان آن ها را شناخت.زندگی روز به روز بغرنج تر می شود و ،همراه با آن،برای تحلیل و توضیح جنبه های مختلف زندگی (از اقتصاد و صنعت گرفته تا پزشکی و جامعه شناسی و روان شناسی)،به ریاضیاتی پیچیده تر ، پیش رفته تر و دقیق تر نیاز دارد.به همین ترتیب،هر چه در ژرفای قانون مندی های حاکم بر طبیعت بیشتر فرو می رویم،خود را نیازمند به ابزار های تازه ای در ریاضیات می بینیم.پیچ ها و مهره های طبیعت،با یک آچار باز نمی شوند و ،گاه،برای درک طبیعت،ناچاریم ابزار تازه و تازه تری بسازیم. ریاضیات هرگز کهنه نمی شود،کشف های تازه و ابزار های تازه در ریاضیات،به معنای دور ریختن کشف های قبلی و کنار گذاشتن ابزار های پیشین نیست.پیشرفت ریاضیات،به معنای نابودی ریاضیات کهن و جانشینی اندیشه های نو نیست،بلکه به این معناست که لباس تازه ای بر قامت ریاضیات بدوزیم،اندیشه های پشین را سوهان بزنیم،نیاز های تازه را (چه برای حل دشواری های زندگی و چه برای شناخت بهتر طبیعت)،با دقیق تر کردن ابزار کار خود،یعنی ریا ضیات،برطرف کنیم. ریاضیات مثل یک موجود زنده عمل می کند:در حرکت است،خود را تصحیح می کند،در هر جا ابزار ویژه ی آن را به کار می برد و هرگز قانون های اصلی خود را نقض نمی کند.تنها همیشه هشدار می دهد که، از هر دستوری یا فرمولی،در جای خودش استفاده کنید،وگر نه دچار اشتباه می شوید. ... متنی که خواندید از استاد پرویز شهریاری بود
تاریخچه مختصر ریاضیات»
قسمت دوم
پس از مرگ کوپرنیک مردی به نام تیکوبراهه در کشور دانمارک متولد شد. وی نشان داد که حرکت سیارات کاملاً با نمایش و تصویر دایره های هم مرکز وفق نمی دهد. تجزیه و تحلیل نتایج نظریه تیکوبراهه به یوهان کپلر که در سال آخر زندگی براهه دستیار وی بود محول گشت. پس از سالها کار وی به نخستین کشف مهم خود رسید و چنین یافت که سیارات در حرکت خود به گرد خورشید یک مدار کاملاً دایره شکل را نمی پیمایند بلکه همه آنها بر روی مدار بیضی شکل حرکت می کنند که خورشید نیز در یکی از دو کانون آنها قرار دارد. قرن هفدهم در تاریخ ریاضیات قرنی عجیب و معجزه آساست. از فعالترین دانشمندان این قرن کشیشی پاریسی به نام مارن مرسن که می توان وی را گرانبها ترین قاصد علمی جهان دانست. در سال 1609 گالیله ریاضیات و نجوم را در دانشگاه پادوا در ایتالیا تدریس می کرد. وی یکی از واضعین مکتب تجربی است. وی قانون سقوط اجسام را به دست آورد و مفهوم شتاب را تعریف کرد. در همان اوقات که گالیله نخستین دوربین نجومی خود را به سوی آسمان متوجه کرد در 31 مارس 1596 در تورن فرانسه رنه دکارت به دنیا آمد. نام ریاضیدان بزرگ سوئیسی «پوب گولدن» را نیز باید با نهایت افتخار ذکر کرد. شهرت وی بواسطه قضایای مربوط به اجسام دوار است که نام او را دارا می باشد و در کتابی به نام مرکزثقل ذکر شده. دیگر از دانشمندان برجسته قرن هفدهم پی یر دوفرما ریاضیدان بزرگ فرانسوی است که یکی از برجسته ترین آثار او تئوری اعداد است که وی کاملاً بوجود آورنده آن می باشد. ریاضیدان بزرگ دیگری که در این قرن به خوبی درخشید ژیرارد زارک فرانسوی است که بیشتر به واسطه کارهای درخشانش در هنر معماری شهرت یافت و بالاخره ریاضی دان دیگر فرانسوی یعنی روبروال که بواسطه ترازوی مشهوری که نام او را همراه دارد همه جا معروف است. در اواسط قرن هفدهم کم کم مقدمات اولیه آنالیز عناصر بی نهایت کوچک در تاریکی و ابهام به وجود آمد و رفته رفته سر و صدای آن به گوش مردم رسید. بدون شک پاسکال همراه با دکارت و فرما یکی از سه ریاضیدان بزرگ نیمه اول قرن هفدهم بود و نیز می توان ارزش او را در علم فیزیک برابر گالیله دانست. در نیمه دوم قرن هفدهم ریاضی بطور دقیق دنبال شد. سه نابغه فنا ناپذیر این دوره یعنی نیوتن انگلیسی، لایب نیتس آلمانی و هویگنس هلندی جهان علم را روشن کرده بودند. لایب نیتس در سال 1684 با انتشار مقاله ای درباره حساب عناصر بی نهایت کوچک انقلابی برپا کرد. هوگنس نیز در تکمیل دینامیک و مکانیک استدلالی با نیوتن همکاری کرد و عملیات مختلف آنها باعث شد که ارزش واقعی حساب انتگرال در توسعه علوم دقیقه روشن شود. در قرن هجدهم دیگر تمام طوفانهای قرن هفدهم فرو نشست و تحولات این قرن عجیب به یک دوره آرامش مبدل گردید. دالامبر فرانسوی آنالیز ریاضی را در مکانیک به کار برد و از روشهای آن استفاده کرد. کلرو رقیب او در 18 سالگی کتابی به نام تفحصات درباره منحنی های دو انحنایی انتشار داد و در مدت شانزده سال رساله ای تهیه و به آکادمی علوم تقدیم نمود که شامل مطالب قابل توجهی مخصوصاً در مورد مکانیک آسمانی و هندسه بی نهایت کوچکها بود. دیگر لئونارد اویلر ریاضیدان بزرگ سوئیسی است که در 15 آوریل 1707 م. در شهر بال متولد شد و در 17 سپتامبر 1783 م. در روسیه درگذشت. لاگرانژ از جمله بزرگترین ریاضیدانان تمام ادوار تاریخ بشر است. مکانیک تحلیلی او که در سال 1788 . عمومیت یافت بزرگترین شاهکار وی به شمار می رود. لاپلاس که در تدریس ریاضی دانشسرای عالی پاریس معاون لاگرانژ بود کتابی تحت عنوان مکانیک آسمانی در پنج جلد انتشار داد. گاسپار مونژ این نابغه دانشمند وقتی که هنوز بیست سال نداشت شاخه جدید علم هندسه به نام هندسه ترسیمی را بوجود آورد. ژان باتیست فوریه در مسأله انتشار حرارت روش بدیع و جالبی اختراع کرد که یکی از مهمترین مباحث آنالیز ریاضی گردید. از دیگر دانشمندان بزرگ این قرن سیمون دنی پوآسون (1840-1781) فرانسوی و شاگرد لاپلاس می باشد که اکتشافات مهمی در ریاضیات نمود گائوس ریاضیدان شهیر آلمانی تئوری کامل مغناطیس را بوجود آورد. مطالعات او درباره انحناء و ترسیم نقشه ها و نمایش سطوح بر صفحات اصلی و اساسی می باشد. کوشی فرانسوی که در سراسر نیمه اول قرن پانزدهم بر دیگر هموطنان برتری داشت با منطق دقیق خود تئوری های زیادی از حساب انتگرال را توسعه داد. آبل در سال 1824 ثابت نمود که صرفنظر از معادلات درجه اول تا درجه چهارم هیچ دستور جبری که بتواند معادله درجه پنجم را به نتیجه برساند وجود ندارد. گالوا که در 26 اکتبر 1811 م. در پاریس متولد شد تئوری گروهها را که قبلاً بوسیله کوشی و لاگرانژ مطالعه شده بود در معادلات جبری به کار برد و گروه جانشینی هر معادله را مشخص کرد. دیگر از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
ماهواره یا «قمر مصنوعی» به دستگاههای ساخت بشر گفته میشود که در مدارهایی در فضا به گرد زمین یا سیارات دیگر میچرخند.
نخستین ماهواره اسپوتنیک ۱ بود که در سال ۱۹۵۷ در مدار زمین قرار گرفت.
اهمیت ماهوارهها برای مخابرات و بررسی منابع زمینی و پژوهش و کاربردهای نظامی و جاسوسی روزافزون است.
نخستین ماهواره مخابراتی تلهاستار بود که در سال ۱۹۶۲ در مدار قرار گرفت و ارسال و دریافت برنامههای تلویزیونی را بین آمریکا و اروپا ممکن کرد.
ماهوارهها از نظر کاربرد به چهار دسته تقسیم بندی میشوند.
ماهوارههای جاسوسی یا نظامی
ماهوارهای منابع طبیعی که شامل ماهوارههای هواشناسی و ماهوارههای منابع زمینی میباشد.
ماهوارههای تعیین موقعیت جهانی مانند جی پی اس
ماهوارههای مخابراتی
ماهواره
ایده استفاده از ماهواره های ساخت دست بشر، برای اولین بار در پایان جنگ جهانی دوم بر سر زبان ها افتاد .دانشمند، ریاضی دان و نویسنده مشهور انگلیسی آرتور سی کلارک Arthur C Clarke یکی از بزرگترین خالقان داستان های تخیلی، برای اولین بار پیشنهاد قرار دادن یک ماهواره ارتباطی را در مدار ژیوسنکرون زمین Geostationary Orbit یا مدار کلارک که در فاصله تقریبا 36000 کیلومتری سطح زمین و بالای خط استوا ( جایی که قابلیت دسترسی به تقریبا 40٪ سطح زمین در آن مکان وجود دارد ) قراردارد، را جهت پوشش سیگنال های رادیو یی و تلوزیونی را داد.
ماهواره ای که در مدار ژیوسنکرون زمین و در بالای خط استوا و هماهنگ با سرعت زمین و با زاویه ای ثابت، حرکت می کند، قسمت مشخصی از سطح زمین را بطور ثابت پوشش می دهد.از یک ایستگاه زمینی نیز بصورت یک نقطه ثابت، قابل رویت است .ماه، خورشید، و دیگر ستارگان و سیارات منظومه شمسی باعث تا ثیر گذاری بروی ماهواره در مدار خود میشود که احتمال جابخایی از مکان خود را دارد. برای جلوگیری از این مسیله، موتور های مخصوصی که بوسیله ایستگاه های زمینی کنترل می شوند، کمک می کنند که ماهواره ها در مکان خود ثابت باقی بمانند.
جهت برقراری ارتباط از یک ایستگاه زمینی، معمولا احتیاج به یک دیش بزرگ که بنام Uplink Antenna معروف است، می باشد و باعث تمرکز اطلاعات ارسالی به ماهواره میشود . در ارتباط بین ماهواره و ایستگاه زمینی معمولا از دو نوع موج و فرکانس متفاوت استفاده میشود .یکی برای Uplink و دیگری برای Downlink . دیش نصب شده بروی ماهواره، سیگنال ارسالی ازایستگاه زمینی را دریافت کرده و به یک دستگاه گیرنده می رساند و پس از یک سری پردازش، به فرستنده ماهواره انتقال میدهد و از طریق آنتن فرستنده ماهواره، مجددا به سمت زمین باز تابش داده میشود .
سیگنال ارسالی به سطح زمین، بوسیله دیش های معمولی، دریافت و جمع آوری شده و به دستگاه گیرنده ماهواره، از طریق LNB انتقال پیدا می کند .
قدرت سیگنال دریافتی بر روی زمین، نسبت به فاصله و زاویه و .... ماهواره و نقطه گیرندگی، متفاوت بوده و بصورت یک الگوی خاص به نام سایه ماهواره یا footprint معرفی میشود .
همیشه قدرت سیگنال ماهواره در مرکز سایه، بیشترین مقدار را دارا می باشد و در گوشه ها، از کمترین مقدار، برخوردار است. توجه به این نکته لازم است که دریافت سیگنال در خارج است سایه، احتیاج به دیش های بزرگ تر، دارد . امواج سانتی متری، جهت ارسال سیگنال ماهواره به زمین، مورد استفاده قرار می گیرد که محدوده فرکانسی آنها بین 3-30 MHz می باشد .
دلیل اصلی استفاده از این امواج رادیویی کوتاه، انتشار راحت امواج و تاثیرات کم نویز و مزاحمت های فرکانسی است . البته فرکانسهای بالاتر از 15 Ghz، بصورت وحشتناکی بوسیله اکسیژن هواوبخار آب تضعیف می گردند. ماهواره ها سیگنالهای ارسالی خود را بصورت قطبی و با دو حالت افقی و عمودی ارسال می کنندو گاهی اوقات نیز بصورت دورانی، چپ گرد و راست گرد. در سیستمهای دیجیتال، امکان ارسال DATA و چندین شبکه تلوزیونی و رادیویی بروی یک فرکانس وجود دارد .