تحقیق اعمال قانون حاکم بر احوال شخصیه در حجم 59 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش با منابع درون متن و منابع پایانی و با فهرست عناوین زیر:
فهرست
چکیده
مقدمه
فصل اول – احوال شخصیه
گفتار اول – مفهوم احوال شخصیه و قانون حاکم برآن
الف- مفهوم احوال شخصیه
ب- قانون حاکم بر احوال شخصیه
گفتار دوم- اعمال قانون حاکم براحوال شخصیه
الف- عدم وحدت قوانین خارجی
ب- عدم وجود قانون راجع به احوال شخصیه
ج- وجود تابعیت مضاعف
گفتار سوم- استثنائات قاعده ی اعمال قانون ملی نسبت به احوال شخصیه
الف- نظم عمومی
ب- احاله
ج- نسب
د- اهلیت
هـ- اشخاص بدون تابعیت
فصل دوم – اعمال قانون حاکم برنکاح و طلاق
گفتار اول – نکاح
الف- نکاح ایرانیان در خارجه
شرایط صوری نکاح
شرایط ماهوی نکاح
ب- نکاح بیگانگان در ایران
شرایط صوری نکاح
شرایط ماهوی نکاح
ج- اختلاف تابعیت زن و مرد
گفتار دوم – طلاق
الف- طلاق بین زوجین با تابعیت واحد
ب- طلاق بین زوجین با تابعیت متفاوت
گفتار سوم- ولایت و قیمومت
واحدکرمانشاه
پایاننامهکارشناسیارشدرشتهمدیریتبازرگانی
(گرایشمالی)
موضوع:بررسی رابطه سبکهای مدیریت تعارض ورضایت شغلیکارکنان
دردانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده
امروزهنیرویانسانیبهعنواناصلیترینداراییوپیچیدهترینعنصرسازمانهامطرحاست،وجودهمکاری وهمدلیبیناینمنابعارزشمندازجملهمهمترینعواملاساسیبرایموفقیتدرهمهسازمانهااست.مدیریت تعارضیکیازعواملتأثیرگذاربررضایتشغلیاست.چگونگیبرخوردباتعارضدرسازمان برعملکردودرنتیجهرضایتشغلیکارکنانتأثیربسزاییدارد.برایبرخوردباتعارضشیوههایمختلفیارائه گردیدهاستکهدیدگاهاستیفنرابینزدراینپژوهشموردبررسیقرارگرفتهاست.
هدفازاینپژوهشبررسیرابطهسبکهایمدیریتتعارضبارضایتشغلیازدیدگاهکارکناندانشگاهرازی کرمانشاهمیباشدوسعیشدهاستبهاینسئوالهاپاسخدادهشودکه،آیابینسبکهایمدیریتتعارضورضایت شغلیرابطهای وجوددارد؟وکدامیکازشیوههایبرخوردباتعارضموجبکاهشیاافزایشرضایتکارکنان خواهدشد؟
فرضیههایاینپژوهشعبارتنداز:
1-بینسبکهمکاریدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
2-بینسبکمصالحهدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
3-بینسبکگذشتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
4-بینسبکاجتنابدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
5-بینسبکرقابتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
دراینپژوهشازروشتوصیفی-تحلیلی-مقطعیوبرایگردآوریاطلاعاتازدوپرسشنامةرضایتشغلی ومدیریتتعارضاستفادهشدهاست،برایتعیینرواییپرسشنامههاازروشتحلیلمحتوااستفادهشدهاست وپایاییپرسشنامههانیزازطریقدونیمهکردنوتعیینضریبهمبستگیبینآنهاموردبررسیقرارگرفتهاست کهمقدارآن،برایپرسشنامهرضایتشغلیبهمیزان865/0وبرایپرسشنامهسبکهایمدیریت تعارض855/0میباشد.جامعهآماریاینپژوهشکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهبهتعداد979نفر میباشد،کهتعداد100نفرازکارکناندانشگاهازطریقنمونهگیریتصادفیسادهبهعنواننمونهآماریپژوهش انتخابشدهاست.
دادههابااستفادهازآزمونهایآماریکایاسکوروضریبهمبستگیاسپیرمنموردبررسیوتجزیهوتحلیل قرارگرفتهوایننتایجبدستآمدهاست:بینسبکهایهمکاری،گذشت،مصالحهواجتنابازمدیریتتعارض ومیزانرضایتشغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاهرابطهمعنیداریوجودداردوبکارگیریسبکهای همکاری،گذشتومصالحهباعثافزایشمیزانرضایتشغلیکارکنانمیگرددوبکارگیریسبکاجتنابباعث کاهشمیزانرضایتشغلیکارکنانمیگردد.وبینسبکرقابتورضایتشغلیرابطهمعنیداری وجودندارد.بنابراینفرضیههایاول،دوم،سوموچهارمتأییدوفرضیهپنجمردشد.
کلیدواژهها:تعارض،مدیریتتعارض،سبکهمکاری،سبکمصالحه،سبکگذشت،سبکاجتناب،سبکرقابت، رضایتشغلی
فــصلاول
طرحتحقیق
(کلیاتپژوهش)
1-1)مقدمه
تعارضامریطبیعیدرزندگیفردیواجتماعیویکپدیدهغیرقابلانکاردرسازمانهایاجتماعیاستکهبین افرادمختلفدرسطوحطولیوعرضیسازمانبوجودمیآید.لذااگرعدهایمعتقدهستندکه«تعارضموضوعی استکهذهن،انسانرابیشازهرچیزدیگری(بجزخداوعشق)بهخودمشغولکرده است»(رابینز،265،1380).گوشهایازاینواقعیترابیانکردهاند.آنچهدرقرآنکریمتحت عناوین،نوروظلمت،حقوباطلیاخیروشروعدلوظلم،آمدهاستوداستانهایفراوانیچونداستانموسی وفرعون،دقیانوسواصحابکهفوغیرههمهنشانگروجودتعارض،است(میرکمالی،48،1371).
بنابراینتعارضپدیدهایاجتنابناپذیردرزندگیبشراست.دراینمیان،سازمانباماهیتیکهداردبسترمناسبی برایپرورشورشدتعارضهاوعدمتوافقهااست.وجودافرادمختلفباویژگیهای شخصیتی،نیازها،باورها،انتظاراتمتفاوتبروزتعارضدرسازمانهارااجتنابناپذیرکردهاست.تعارض بخشیاززندگیسازمانیاستکهفکربسیاریازمدیرانرابهخودمعطوفداشتهاست.بحثپیرامونآن ازمباحثمهمرفتارسازمانیوتئوریسازماناست.تعارضیکیازعواملیاستکهموجباتلافانرژی واستعدادهایکارکنانسازمانشدهوبهجایاینکهعواملتولیدومنابعانسانیباترکیبیمناسبومعقولدرجهت تحققاهدافواثربخشیسازمانحرکتکننددرجامیزنندوسرمایهانسانیومالیرابههدرمیدهندکهاین امرباتوجهبهدنیایپررقابتفعلیکهتولیداتبایستیاقتصادیوکیفیباشند،برایسازمانهاودستاندرکارانآن خوشایندنیست.
بنابراینسازمانهابرایاینکهازحداکثرتوانجسمانی،روانیوفکریکارکنانخودبهرهگیرندبایستیعوامل مخلومزاحمرارفعکنند.البتهتعارضبهخودیخودهمیشهمخرّبنبودهونخواهدبودونبایدبابوجودآمدن تعارض،سریعبهفکرازبینبردنآنافتاد،بلکهبایدسطحمناسبیازتعارضراایجادکرد.تعارضشدیدنمیتواندبرایسازمانسازندهومفیدباشد،اماسطحمناسبیازتعارض،میتواندموجبافزایشاثربخشیرضایت شغلیوموفقیتسازمانشود.همچنیناگردرسازمانهاهیچگونهتعارضیوجودنداشتهباشدسازمانحالت رکودوسکونبهخودخواهدگرفتوافرادبهتدریجنسبتبهکاربیعلاقهخواهندشدودرنتیجهرضایتشغلی واثربخشیسازمانینیزکاهشخواهدیافت.
اگرمدیرانبتوانندراهحلمناسبیبرایبرخوردباتعارضپیداکنند،بجایاینکهریشهتعارضراازبینببرند،میتوانندرضایتشغلیواثربخشیسازمانرابالاببرندوموفقیتسازمانراتضمیننمایندوموجبافزایش اعتماد،اطمینانورضایتشغلیافرادسازمانگردند.بایدبهخاطرداشتکهاینوجودتعارضنیستکهباعث اختلالوازهمپاشیدگیسازمانهامیشود،بلکهمدیریتغیراثربخشسببنتایجنامطلوبمیشود.بنابراین،یکی ازموضوعاتمهموقابلتأملدرمورداینگونهسازمانها،چگونگیحلوفصلتعارضومدیریتتعارضاست.
مدیریتتعارضکهعبارتاستاز:شیوههاییکهمدیراندرمواجههباتعارضعملمیکنند(الوانی،362،1373).الگوهایرفتاریخاصیاستکهمدیرهنگامرویاروییباتعارضازخودنشانمیدهد.شیوههایحلتعارضرامیتواندرپنجشیوه:رقابت،همکاری(تشریک مساعی)،اجتناب،گذشت(ایثار)وسازش(مصالحه)تفکیکنمود(رابینز،274،1380).اینسبکهاکهاولین بارتوسطبلیکوموتونشناساییومطرحشدهاستومبنایتحقیقاتبعدیپژوهشگراندیگر،تاکنونبودهاندومهم ترینمتغیرهایموردمطالعهاینپژوهشنیزهستند،کهرابطهآنهابارضایتشغلیموردبررسیقرارمیگیرد.
1-2)بیانمسأله(تعریفموضوعپژوهش)
تعارضجزئیلاینفکاززندگیانساناستودربسیاریازسازمانهانیزاینپدیدهبهصورتجدیوجود داردومیتواندعملکردسازمانراتحتتأثیرقراردهد.ولیمتأسفانهبهدلیلعدممدیریتبیشتربهستیزهجویی ودشمنیمبدلشدهاست،لذاامروزهبهتعارضبهعنوانیکپدیدهمنفینگاهمیکنند،تعارضلزوماًامریمنفی نیستواینتواناییبرایمدیریتتعارضاستکهبرپیامدهایآناثرمیگذارد.بنابراینتعارضبخشیاززندگی سازمانیوامریاجتنابناپذیراستکهمدیرانبایددرموردچگونگیبرخوردباآنحساسبودهوبدانندچگونه برایحلآناقدامکنند.
«تعارضپدیدهایاستکهپیآمدوآثارمثبتومنفیآنعملکردافرادوسازمانهارامتأثرمیسازد.استفادهصحیح ومؤثرازتعارضموجببهبودعملکردوارتقایسطحسلامتسازمانمیگرددواستفادهغیرمؤثرازآنموجب کاهشعملکردوایجادکشمکشوتشنجدرسازمانمیشود.استفادهمؤثرازتعارضمستلزمکسبمهارتدراداره وکنترلآناستکهالبتهامروزهبهعنوانیکیازمهمترینمهارتهایمدیریتبهشمارمیآید.تواناییبرخورد باتعارض،درموفقیتمدیرانوسازمانهانقشارزندهومؤثریدارد.اگرتعارضسازندهباشد،موجب بروزافکارنووخلاقمیشودوزمینهتغییرونوآوریوتحولسازندهرادرسازمانفراهممیسازدودرنهایت موجبتحققاهدافسازمانمیشود»(شکری،1386)
بههرحالدربررسیتعارضاتسازمانیآنچهمهماستچگونگیحلوفصلآنهایامدیریتتعارض است.ازطرفیچگونگیبرخوردباتعارضدرسازمانبرعملکردودرنتیجهرضایتشغلیآنانتأثیربسزایی دارد.مدیرانبایستیبدانندکهکارکنانبهپنجعامل؛حقوقودستمزد،ارتقاء،ماهیتکار،خطمشیهاوسیاستهایسازمانوشرایطکارینگرشیخاصدارندودرجهرضایتآنهاازهریکازعواملمتفاوتاست.برای برخوردباتعارضشیوههایمختلفیارائهگردیدهاستکهدیدگاهاستیفنرابینز[1]دراینپژوهشموردبررسی قرارگرفتهاست.
دراینتحقیقرابطهسبکهایمدیریتتعارضبارضایتشغلیازدیدگاهکارکناندانشگاهرازیکرمانشاه موردبررسیقرارگرفتهوسعیشدهاستبهاینسئوالهاپاسخدادهشودکه،آیابینمدیریتتعارضورضایت شغلیرابطهایوجوددارد؟وکدامیکازشیوههایبرخوردباتعارضموجبکاهشیاافزایشرضایتکارکنان خواهدشد؟
1-3)اهمیتوضرورتموضوعپژوهش
مدیرانباتوجهبهمسئولیتحرفهایخوددرسازمانوبرایرسیدنبهاهدافازپیشتعیینشدهمؤظفبهشناخت عللتعارضویافتنشیوههایمناسببرایبرخوردباآنهستندتاتعارضهایموجودسبباختلالدرروابط کاریوکاهشرضایتکارکناننگردد.درنتیجهعدمرضایت،کاراییسازمانبهطورچشمگیریکاهش خواهدیافت.بهمنظوراستفادهبهینهازتعارض،فراگیریمدیریتتعارضوحلماهرانهآنمبتنیبرروش مواجههمستقیم،مذاکرهاصولیوحلمسألهبرایمدیرانضرورتاساسیدارد.اینموضوعدرجهانکنونیکه مملوازاطلاعاتاست،حساسیتواهمیتبیشتریمییابدزیراکهاطلاعاتخودموجببروزخلاقیتهاوزمینه اختلافهامیشود.بابررسیوتحقیقپیراموناینموضوعمیتوانبرایمدیرانروشنساختکهازکدامسبک مدیریتتعارضدربرخوردباتعارضاستفادهمیکنندواثرهرکدامازسبکهابررضایتشغلیچگونه است.لذادرمورداهمیتتحقیقحاضربایدگفتکهعلاوهبرافزودنبهتحقیقاترفتارسازمانی،زمینهمناسبی جهتشناساییسبکمدیریتتعارضمدیراندانشگاهرازیکرمانشاهورابطهآنبارضایتشغلیکارکناناین دانشگاهرافراهممیکند.کهمدیرانمیتوانندبااستفادهازنتایجاینتحقیقبهنقاطقوتوضعفهرروشپی ببرندوبرخوردصحیحومناسبباپدیدهتعارضراانتخابنمودهوموجباتبهبودوضعیتدانشگاهکهلازمهآن رضایتخاطرکارکناناسترافراهمنمایند.
1-4)اهدافپژوهش
1-تعیینسبکهایمختلفمدیریتتعارضدردانشگاهرازیکرمانشاه.
2-تعیینمیزانرضایتشغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاه.
3-تعیینرابطهبینسبکهایمدیریتتعارضورضایتشغلیدرکارکناندانشگاهرازیکرمانشاه.
1-5)فرضیههایپژوهش
1-بینسبکهمکاریدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
2-بینسبکمصالحهدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
3-بینسبکگذشتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
4-بینسبکاجتنابدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
5-بینسبکرقابتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
1-6)متغیرهایپژوهش
متغیرهایمستقلووابستهپژوهش،براساسجدولزیرمیباشد.
جدول1-1)متغیرهایمستقلووابستهپژوهش
فرضیهها
متغیرمستقل
متغیروابسته
فرضیهاول
سبکهمکاری
رضایتشغلی
فرضیهدوم
سبکمصالحه
رضایتشغلی
فرضیهسوم
سبکگذشت
رضایتشغلی
فرضیهچهارم
سبکاجتناب
رضایتشغلی
فرضیهپنجم
سبکرقابت
رضایتشغلی
1-7)روشانجامپژوهش
اینپژوهشیکتحقیقکاربردیبودهکهبهصورتتوصیفی-تحلیلی-مقطعیصورتگرفتهاستدراینپژوهش ابتداسبکمدیریتتعارضمدیراندانشگاهرازیکرمانشاهازدیدکارکنانموردبررسیقرارمیگیردوسپس میزانرضایتشغلیکارکنانسنجیدهمیشودوپسازآنرابطهبینهریکازسبکهایمدیریتتعارضبامیزان رضایتشغلیکارکنانموردبررسیقرارمیگیرد.
1-7-1)روشجمعآوریاطلاعات
برایجمعآوریاطلاعاتدراینپژوهشازدوروشکتابخانهایوپرسشنامهایاستفادهشدهاست.بدیننحوکهبه منظورجمعآوریتاریخچهومبانینظریپژوهشازروشکتابخانهایبامراجعهبهکتابخانههایدانشگاه هاومراکزاطلاعرسانیوجستجودربانکهایاطلاعاتیازآخریندستاوردهایمطالعاتوتحقیقاتانجامشده دردسترساستفادهشدهاست وبرحسبروشتحقیقونوعدادههایموردنظردراینتحقیق ازدوپرسشنامةرضایتشغلیومدیریتتعارضبهعنوانابزاراصلیاندازهگیریوگردآوریدادههاواطلاعاتاستفادهشدهاست.وجامعهآماریآنکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهمیباشد.
1-7-2)ابزاراندازهگیریاطلاعات
دراینتحقیقازدوپرسشنامةرضایتشغلیومدیریتتعارضبهعنوانابزاراصلیاندازهگیریوگردآوریدادههاواطلاعاتاستفادهشدهاست.
پرسشنامةرضایتشغلی:اینپرسشنامهشامل24سؤالاستکهازاین24سؤالچهارسؤالمربوطبهحقوق ودستمزد،چهارسؤالمربوطبهارتقاء،سهسؤالمربوطبهماهیتکار،یکسؤالمربوطبهشرایطمحیط کار،چهارسؤالمربوطبهروابطباهمکاران،چهارسؤالمربوطبهروابطباسرپرستانوچهارسؤالمربوط سیاستهاوخطمشیهایسازمانمیباشد.اینپرسشنامهبهصورتخودساختهتوسطنگارندهباتکیهوتطبیق برپرسشنامةJDIواستفادهازسایرپرسشنامههایساختهشدهمحققیندیگرتدوینشدهاست.
پرسشنامةمدیریتتعارض:اینپرسشنامهشامل20سؤالاستکهازاین20سؤالچهارسؤالمربوطبهسبک اجتناب،چهارسؤالمربوطبهسبکگذشت،چهارسؤالمربوطبهسبکرقابت،چهارسؤالمربوطبهسبک همکاریوچهارسؤالمربوطبهسبکمصالحهمیباشد.اینپرسشنامهبهصورتخودساختهتوسطنگارنده باتکیهبرپنجسبکمدیریتتعارضاستیفنرابینزتدوینشدهاست.
باتوجهبهاینکهپرسشنامهمورداستفادهازنوعپنجگزینهایلیکرتمیباشدواینگزینههاکیفیمیباشندبرای آزمونفرضیههایآنهابهشرحزیربهکمیتبدیلشدهاند.
گزینهپرسشنامهرضایتشغلی گزینهپرسشنامهمدیریتتعارض امتیاز
خیلیکم هرگز 1
کم بهندرت 2
متوسط اغلب 3
زیاد بیشتراوقات 4
خیلیزیاد همیشه 5
درتعیینروائیپرسشنامههایاینپژوهش،ازروش«روائیمحتوا»استفادهشدهاست.روائیمحتوااطمینان میدهدکهابزارموردنظربهتعدادکافیپرسشهایمناسببرایاندازهگیریمفهومموردسنجش رادارد.هرقدرعناصرمقیاسگستردهتروقلمرومفهومموردسنجشرابیشتردربرگیرند،روائی محتوابیشترخواهدبود.بهبیاندیگر،روائیمحتوانشانمیدهدکهابعادوعناصریکمفهومتاچهحد،تحتپوشش دقیققرارمیگیرند.دراینپژوهشپرسشهایپرسشنامهمتناسببامبانینظریومواردمشابههرکدام ازمتغیرهاطراحیشدهوسپسباتوزیعآنبینصاحبنظران،کارشناسانواستادانمرتبطباموضوع،پرسشهای نامفهوموغیرمرتبطتعدیلیاحذفشدوباپیشنهادهایارائهشده،پرسشهایینیزاضافهگردیدپرسشنامهاصلی بعدازاینمرحلهتدوینوتوزیعگردید.بنابراینپرسشهاازنظرمحتواییدارایروائیهستند.
برایمحاسبهپایایی،دادههارابطورتصادفیبهدوقسمتتقسیموبینایندوقسمتضریبهمبستگیپیداکردیمکه اعتبارپرسشنامههابهترتیب؛رضایتشغلیبهمیزان865/0ومدیریتتعارض855/0محاسبهوتعیین گردید.باتوجهبهنتایجحاصلازمحاسبهپایاییآزمون،مقادیرپایاییبدستآمدهبرایکلمقیاسبیانگرپایایی مناسبابزارمیباشند.
1-7-3)قلمروپژوهش
قلمروپژوهشازنظرقلمروموضوعی،مکانیوزمانیبهشرحزیراست:
قلمروموضوعی:قلمروموضوعیاینپژوهشبررسیرابطهسبکهایمدیریتتعارضومیزانرضایت شغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاه،میباشد.
قلمرومکانی:قلمرومکانیاینپژوهشدانشگاهرازیکرمانشاهمیباشد.
قلمروزمانی:قلمروزمانیپژوهشمحدودبهسال1388ازجامعهآماریپژوهشاست.
1-7-4)روشنمونهگیریوتعیینحجمنمونه
یکیازمسائلبااهمیتدرهرتحقیقیتعیینحجمنمونهمیباشد.بهعبارتدیگراندازهنمونهبایدباحجمجامعه دارایهماهنگیباشد،بطوریکهآنچنانبزرگنباشدکهمستلزمزمانوهزینهزیادودرنتیجهمنجربهاتلاف منابعموجودشودونهاینکهتعدادنمونهراکمترازحدقابلقبولانتخابنمودهکهاینهمموجبمیشودکهنتایج حاصلازآنرانتوانبهجامعهتحقیقتعمیمداد.ازآنجاکهجامعهآماریاینپژوهشراکارکناندانشگاهرازی کرمانشاهتشکیلمیدادندودارایتعدادنسبتاًبالاییبودندوامکاندسترسیوارسالپرسشنامهبرایهمهآنهانبودناچارنمونهلازمازبیناینجامعهازطریقنمونهگیریتصادفیسادهانتخابگردید.
نمونهگیریتصادفیبهدوصورتاست.اگرپسازانتخابهرفردیاواحدیاورابهداخلجمعیتبازگردانیم وسپسفردیاواحددیگریرابرگزینیم،نمونهگیریماتصادفینامقیدیانمونهگیریتصادفیباجایگذاری است.درنمونهگیریتصادفینامقید،یکفردیاواحدممکناستبیشترازیکباردرنمونهواردشود.البتهدرعمل مقرونبهصرفهنیستکهبعضیازافرادیاآحادجمعیتبیشترازیکباردرنمونهظاهرشوند.برایمثالدریک تحقیقاجتماعی،اجرایمکرریکمصاحبةطولانیباپاسخگویانیکهاسمشاندویاچندباربیرونآمدهاستنه اقتصادیاستونهعملی.بنابراین،محققعموماًچهدرپیتبیینباشدوچهپیشبینی،درعملخواهانیک نمونةتصادفیبدونجایگذاریاست.نمونهگیریتصادفیبدونجایگذاریرانمونهگیریتصادفیسادهمیخوانندکهدرآنشانسانتخابهمةافرادیاآحادجمعیتمساویاست.
ازآنجاکهفرمولاندازهنمونهبراساسدقتموردنظرساختهمیشودکهآنهمنیازبهدانستنفرمولواریانس برآوردگیدارد،اینفرمولبرایبرآوردمیانگینجامعهساختهشدهاستکهبهفرمولککران[2]مشهوراست.ولی درموردضریبهمبستگینمونهفرمولدقیقیبرایواریانسوجودنداردلذافرمولدقیقاندازهنمونههممعرفی نشدهاست،دراینمواردباتوجهبههزینهوزمانموجودبرایطرحتحقیقاتیدرصدیازجامعهبهعنواننمونه انتخابمیشودکهتعداد،دهدرصدجامعهبهعنواننمونهاندازهایمنطقیمیباشد.بههمیندلیلباتوجهبه تعدادکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهکهحدود979نفربودندوجامعهآماریاینتحقیقراتشکیلمیدادند100نفرکهبرابر21/10%افرادجامعهاستبهعنواننمونهلازمازبیناینجامعهازطریقنمونهگیری تصادفیسادهانتخابگردید.
1-8)روشتجزیهوتحلیلاطلاعاتوآزمونفرضیهها
بهمنظورتجزیهوتحلیلاطلاعاتوآزمونفرضیاتتحقیقازروشهایموجوددرآمارتوصیفیواستنباطی استفادهگردیدهاست.ابتدادادههاییکهازپرسشنامههاجمعآوریشده،درجدولآماریخلاصهگردیدهوسپس برخیازشاخصهایگرایشبهمرکزوپراکندگیمحاسبهشدهاند،پسازتوصیفمشخصهنمونهموردبررسی وطبقهبندیوخلاصهنمودندادههایمربوطهآمارههاینمونهمحاسبهوسپساقدامبهبرآوردپارامترهای جامعهموردبررسیگردیدهاست.ازآمارتوصیفیجهتتوصیفسؤالاتپرسشنامهومتغیرهایاصلیتحقیق استفادهشدهاست.دراینپژوهشبرایتجزیهوتحلیلنظراتپاسخدهندگانازآزمونکایاسکور[3](خیدو)وضریبهمبستگیاسپیرمن[4]استفادهشدهاست.کلیهجداولونمودارهایتوصیفیوهمچنینآزمون فرضیاتتحقیقبااستفادهازنرمافزارspssبدستآمدهاست.
1-9)تعریفواژهها
تعارض:فرآیندیاستکهدرآننوعیتلاشآگاهانهبهوسیلهالفانجاممیگیردتاتلاشهایبراخنثیکند؛البته ازطریقسدکردنراهاو،کهدرنتیجهبدرمسیرنیلبههدفخودمستأصلمیشود؛یاکهالفبدانوسیلهبرمیزان منافعخودمیافزاید.(رابینز،1380،267)
مدیریتتعارض:مدیریتتعارض؛یعنیمدیریتیکهبتوانددرشرایطیکهتعارضوتضادوجودداردبهبهترین شکلسازمانراادارهکندوبینآنهاتعادلایجادکند(مشبکی،332،1377).
رقابت:تلاشهایقانونمندبرایکسبهدفبدونمداخلهرقیبرارقابتگویند.هنگامیکهشخصیدرجستجوی دستیابیبههدفهایاافزایشمنافعشبدوندرنظرگرفتنتأثیرآنبرطرفدیگرتعارضباشدرقابتمی کندتاسلطهخودشرابرقرارسازد(رضائیان،70،1382).
همکاری:اگرگروههاییکهباهمتعارضدارندبکوشندتاخواستههایطرفیاگروهدیگرراتأمین کنند،درآنصورتنوعیهمکارییااشتراکمساعیوجودخواهدداشتوطرفیندرصددتأمینمنافع یکدیگرخواهندبود(رابینز،275،1380).
اجتناب:ممکناستیکنفرمتوجهشودکهنوعیتعارضوجوددارد،ولیواکنشویبدینگونهباشدکه خودراکناربکشدیااینکهپدیدهتعارضراسرکوبکند؛اینعملرااجتنابمینامند(رابینز،275،1380).
گذشت:هنگامیکهیکطرفدرصددبرآیدتاطرفدیگرراتسکیندهد؛یعنیمیکوشدتامنافعطرفمخالف رابرمنافعخودترجیحدهد؛درواقعیکیازطرفینازخودگذشتگیوایثارمیکندتاروابطقطع نشود(رابینز،276،1380).
مصالحه:اگردوطرفباهماختلافداشتهباشند،ولییکیازآنهامجبورشودکوتاهبیایدیامقداریازنتیجه یاعاقبتکاررابپذیرد،میگویندسازشیامصالحهشدهاست(رابینز،276،1380).
1-Stephen Robbins
1-Cochran
2-Chi-square
3-Spearman
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مدیریت و تعارض سازمانی
conflict management organizational
مقدمه
تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمانها دارد. استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان میشود. استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت به شمار میآید. توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمانها نقش ارزندهای دارد. اگر تعارضها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید.
ماهی تیمی متفاوت اما هماهنگ
مفهوم تعارض
در فرهنگ لغات فارسی، تعارض به معنای متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، باهم خلاف کردن و اختلاف داشتن معنی شده است. رابینز در تعریفی میگوید: «تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی میکوشد تا به گونهای بازدارنده سبب ناکامی شخص در رسیدن به علایق و اهدافش گردد». وی توضیح میدهد که در این تعریف، مفاهیم ادراک یا آگاهی (Perception)، مخالفت(Opposition)، کمیابی (Scarcity) و بازدارندگی (Blockage) نشاندهنده ماهیت تعارض هستند. سایر وجوه مشترک تعریفهای واژه تعارض عبارت از مخالفت، نزاع، کشمکش، پرخاشگری و آشوب است.
جایگاه تعارض در مدیریت
بنابر آنچه که گذشت نتیجه میگیریم آنچه که تعارض را ایجاد میکند، وجود نظرات مختلف و سپس ناسازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است. درک نظرات مختلف به مدیران کمک میکند تا شیوه مناسبی را برای حل تعارض انتخاب کنند. با توجه به سیر پیشرفت مکاتب فکری مدیریت در طول سالهای اخیر، سه نظریه متفاوت در مورد تعارض در سازمانها وجود دارد.
نخستین دیدگاه اعتقاد دارد که باید از تعارض دوری جست چرا که کارکردهای زیانباری در درون سازمان خواهد داشت، به این دیدگاه نظریه سنتی تعارض(تئوری یگانگی) میگویند.
دومین دیدگاه، نظریه روابط انسانی است که تعارض را امری طبیعی میداند و در هر سازمانی پیامدهای حتمی و مسلمی خواهد داشت، ضرری ندارد و به طور بالقوه نیروی مثبتی را برای کمک به عملکرد سازمان ایجاد میکند.
سومین نظریه و مهمترین دیدگاه اخیر، مبنی بر این است که تعارض نه تنها میتواند یک نیروی مثبت در سازمان ایجاد کند، بلکه همچنین یک ضرورت بدیهی برای فعالیتهای سازمانی به شمار میآید که به این نگرش، نظریه تعامل تعارض میگویند.
نظریه سنتی
بر اساس این نظریه، هیچ تضادی در سازمان وجود ندارد. چون سازمان را یک مجموعه هماهنگ و منسجم میداند که برای یک منظور مشترک به وجود آمده است. از این رو از کارکنان زیر دست هیچ انتظار اعتراض به تصمیمات مدیریت نمیرفت و اگر چنین میشد، آن را یک ضد ارزش تلقی میکردند و خود به خود از سیستم خارج میشد. در این نظریه، تعارض یک عنصر بد و ناخوشایند است و همیشه اثر منفی روی سازمان دارد. تعارض را با واژههایی چون ویرانسازی، تعدد، تخریب و بینظمی مترادف میداند و چون زیان آور هستند، لذا باید از آنها دوری جست و در نتیجه مدیر سازمان مسئولیت دارد سازمان را از شر تعارض برهاند. این نحوه نگرش به مسئله تعارض از سال 1900 تا نیمه دوم دهه 1940 بوده است.
نظریه روابط انسانی
این نظریه تعارض را یک پدیده طبیعی و غیرقابل اجتناب در همه سازمانها میداند که با موجودیت آن در سازمان موافق است. همچنین طرفداران مکتب مزبور عقیده دارند که تعارض را نمی توان حذف یا از بین برد، حتی در موارد زیادی تعارض به نفع سازمان است و عملکرد را بهبود میبخشد. نظریه روابط انسانی از آخرین سالهای دهه 1940تا نیمه دوم دهه 1970 رواج داشت.
نظریه تعامل
در حال حاضر تئوری تعارض حول محور دیدگاهی میچرخد که آن را مکتب تعامل مینامند. اگرچه از دیدگاه روابط انسانی باید تعارض را پذیرفت ولی در مکتب تعامل بدین سبب پدیده تعارض مورد تأیید قرار میگیرند که یک گروه هماهنگ، آرام و بی دغدغه، مستعد این است که به فطرت انسانی خویش برگردد، یعنی احساس خود را از دست بدهد، تنبلی و سستی پیشه کند و در برابر پدیده تغییر، تحول و نوآوری هیچ واکنشی از خود نشان ندهد.
نقش اصلی این شیوه تفکر درباره تعارض این است که این پدیده مدیران سازمانها را وادار میکند که در حفظ سطحی معینی از تعارض بکوشند و مقدار تعارض را تا حدی نگه دارند که سازمان را زنده، با تحرک، خلاق و منتقد به خود نگه دارد.
تقسیم بندی تعارضات سازمانی
تعارض بر حسب طرفهای تعارض
نوعی از دسته بندی تعارض، بر اساس طرفهای تعارض در سازمان میباشد. بر این اساس شش نوع تعارض در سازمانها مشاهده میشود:
تعارض درون فردی
تعارض میان افراد
تعارض درون گروهی
تعارض میان گروهی
تعارض میان سازمانها
تعارض میان اشخاص و گروهها
تعارض سازنده در برابر تعارض مخرب
یک شکل دیگری از تعارض که در میان اشکال مختلف تعارض از عمومیت بیشتری برخوردار است خود به دو دسته تقسیم میشوند: تعارض سازنده در برابر تعارض مخرب. نظریه تعاملی بر این فرض استوار نیست که همه تعارضها خوب هستند، بلکه بعضی از آنها از هدفهای سازمانی پشتیبانی میکنند، که به این نوع تعارضات، تعارض سازنده میگویند و برخی دیگر مانع تحقق اهداف سازمانی میشوند و حالت غیرسازندهای دارند که به این نوع از تعارضات، تعارض مخرب میگویند. هیچ سطحی از تعارض نمیتواند در همه شرایط قابل قبول یا مردود باشد. امکان دارد یک نوع یا یک مقدار از تعارض در یک شرایط موجب افزایش سلامتی و تحقق هدفهای سازمانی شود که در آن حالت تعارض سازنده است. ولی ممکن است در سازمان دیگری یا در همین سازمان و در زمان دیگری بسیار مخرب باشد. ملاک تشخیص تعارض سازنده یا مخرب، عملکرد سازمان است.
با به کارگیری مفهوم مدیریت تعارض ، ماهیت و کاربرد تعارض در سازمان بیش از پیش روشن میشود که مدیریت تعارض از یک سو به معنی به حداقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است و از سوی دیگر تعارض را به صورت یک پدیده اثربخش، خلاق، سازنده و سودمند مبدل میسازد.
در موارد زیر تعارض میتواند سازنده باشد:
هنگامی که بتواند کیفیت تصمیمات را بهبود بخشد
زمانی که موجب ابتکار عمل و نوآوری و خلاقیت شود
هنگامی که مایه کنجکاوی و تشدید علاقه اعضای گروه به یکدیگر گردد
هنگامی که بتواند جو و محیط سیستم داوری و پدیده تحول را تقویت کند.
ارزیابی منشأ تعارضات سازمانی
منشأ تعارض را ارزیابی کنید. تعارضها خود به خود به وجود نمیآیند، بلکه عواملی سبب آنها شده است. برای این که بهتر بتواند شیوه برخورد با تعارض را انتخاب کنید، نخست باید بدانید که منشأ بروز تعارض چه بوده است. به بیان دیگر لازم است منشأ و منبع تعارض را تعیین کنید.
استیفن رابینز بر اساس یافتههای تحقیق، دلایل بروز تعارض را به سه دسته کاملاً مجزا تقسیم کرده است:
اختلافهای شخصی(تفاوتهای فردی): اولین منشأ تعارض، تفاوتهای فردی یا اختلافهای شخصی است. تعارض میتواند ناشی از خصوصیات رفتاری، اخلاقی و نظامهای مورد ارزش افراد باشد. عواملی از قبیل: تحصیلات، سابقه کار، تجربه و آموزش ، هر فرد را به صورت یک شخصیت بیهمتا با مجموعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 217
فصل اول
مقدمه و معرفی
مقدمه
زیر بنای نظر ی تحقیق
الگو و نظریه های الگوسازی
بیان مسأله
ضرورت و اهمیت تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیه های تحقیق
پیش فرضهای تحقیق
محدودیت های تحقیق
تعریف واژه ها و اصطلاحات
مقدمه
دانشگاه به عنوان یک عامل اجرائی در آموزش و تربیت فرد وهدایت وی به سمت شهروندی موثر و مفید به حال جامعه ، دارای نقش موثر بوده و بدون تردید تامین کننده نیروی انسانی مورد نیاز جامعه درآینده خواهد بود . به همین دلیل امروزه در جوامع مختلف , دانشگاه ها از نظر کمی و کیفی رشد و گسترش یافته و تقاضا برای ورود به آنها روز به روز زیادتر می شود و تعداد کثیری دانشجو برای تحصیل و برخورداری از مزایای آن به دانشگاهها روی می آورند .
دانشگاه بعنوان یک نهاد تعلیم و تربیت از همه نهادهای اجتماعی پیچیده تر است . دانشگاه همانند سایر سازمان های رسمی بایستی با وظایف ساخت ، اداره و جهت دادن به ترکیب پیچیده ای از منابع انسانی در گیر گردد . بر خلاف اغلب سازمانهای رسمی تولید دانشگاه انسان است و این امر موجب پیدایش مسائل ویژه درمدیریت دانشگاه می گردد .
از جمله مسائلی که دانشگاه به عنوان یک سازمان با آن روبرو است مساله تعارض و عدم موافقت هاست. فعالیتهای سازمانی مستلزم تعامل بین افراد وگروه های سازمان می باشد . در سازمان ها افراد مختلفی در رده های گوناگون مشغول انجام فعالیت ها و وظایف خود می باشند . لازمه انجام این فعالیت ها ارتباط دو جانبه یا چند جانبه افراد با همدیگر بوده که می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض باشند
بنابراین یکی از عمده ترین و در عین حال غیر قابل اجتناب ترین مسائل در سازمان ها تعارض بین افراد و گروههای موجود در آنها می باشد .دانشگاه نیز از این امر مستثنی نیست . « اصولا خمیر مایه مدیریت نظامهای آموزشی با تعارض عجین است » (لی فام وهدویه2،( 1974 ) .)
باید به خاطر داشت که این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی روابط در سازمان می شود بلکه مدیریت غیر اثر بخش تعارض ها است که سبب نتایج نامطلوب می شود . تعارض در حد معقول یک جنبه طبیعی و مطلوب در هر رابطه ای است و اگر مدیریت تعارض به شکل سازنده صورت گیرد بسیار ارزشمند خواهد بود ( کتزلز 3 و همکاران ، ترجمه کریمی ، 1378 ).
بنابراین سازمان ها بخصوص ( دانشگاه ها ) برای اینکه از حداکثر توان جسمانی و روانی و فکری کارکنان خود بهره گیرند باید اختلافات ، کشمکش ها و تعارضات را به گونه ای موثر و سودمند اداره کند . از کسانی که نقش مهمی در شناسایی ، هدایت و حل تعارضات در سازمان ها دارند ، مدیران آن سازمان ها می باشند . توانایی برخورد مدیران با تعارض و اداره آن در موفقیت و اثر بخشی کارکنان و سازمان های آنها اثر بسزایی دارد .
یکی از مهمترین عواملی که تعیین کننده توانایی مدیر در حل موثر تعارض است برخورداری او از هوش عاطفی است. برخلاف آنچه که درگذشته تصور می شد و هوش شناختی را تنها عامل موفقیت افراد می دانستند امروزه هوش عاطفی را از عوامل تعیین کننده موفقـیت افراد در کار و زندگی می دانند (گلمن ، 1995 ) .آنچه که امروزه هوش عاطفی نامیده می شود در اصل ، منبع اصلی انرژی ، قدرت ، آرزو و اشتیاق انسان است و درونی ترین ارزش ها و اهداف فرد را در زندگی فعال می سازد. با توسعه عاطفی فرد می آموزد که احساسات خود و دیگران را تایید کند و برای آنها ارزش قائل شود و بطور مناسب به آنها پاسخ گوید و در می یابد که عواطف در هر لحظه از روز اطلاعات حیاتی و سودمندی در اختیار او می گذارند . این واکنش قلبی است که نبوغ خلاق و شهود را شعله ور می سازد . فرد را با خود صادق می گرداند ، روابط اطمینان بخش برقرار می کند ، تصمیمات مهم را روشن می کند ، قطب نمای درونی برای زندگی و کار فراهم آورد و شخص را به پیش آمدهای غیر مترقبه و راه حل های موفقیت آمیز رهنمون می سازد ( کوپر ، 1880 ، به نقل از عزیزی ،1377 ) .
تحقیقات نشان می دهند که حل تعارض در سازمان ها نیاز به ایجاد یک محیط مسالمت آمیز ، کاهش تبعیض وبرقراری عــدالت ، یادگیری مشارکتی ، پیــشگیری از خــشونت و تفــکر انتقـادی دارد ( کاترین ، 1995 ) . مدیرانی می توانند چنین محیط هایی را خلق کنند که از هوش عاطفی بالایی برخوردار باشند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
تعارض (Conflict) و فشار روانی
ناکامی
واکنش در برابر ناکامی
- پرخاشگری
- بیتفاوتی (apathy)
- واپسروی (regression)
تعارض (Conflict) و فشار روانی
صرفنظر از اینکه در کنار آمدن (coping with) با مشکلات تا چه اندازه توانا باشیم، باز هم در زندگی مواقعی پیش میآید که ناچار احساس فشار روانی میکنیم. انگیزههای ما همواره به آسانی ارضاء نمیشوند؛ باید موانعی را از سر راه برداشت، دست به انتخاب زد و در برابر دیریابیها شکیبائی نشان داد. بر اثر برخورد آدمیان با موانعی که راه بر کامیابیهای آنان میبندد، در هر یک از آنان شیوههای پاسخدهی ویژهای رشد میکند. شیوهٔ پاسخدهی هر فرد به موقعیتهای ناکامکننده، تا حدود زیادی نشان میدهد که سازگاری وی با زندگی بسنده است یا نه.
واکنش در برابر ناکامی
هنگامی که راه دستیابی به یک هدف خواستنی بسته میشود یا دستیابی به آن به تأخیر میافتد، ناکامی روی میدهد، سدههای گوناگونی، چه درونی و چه برونی، بر سر راه کوششهای فرد برای دستیابی به هدف قرار میگیرد. در محیط فیزیکی سدهائی وجود دارد مانند راهبندان در خیابانها، و صفهای دراز برای خرید از فروشگاهها، خشکسالیهائی که محصولات کشاورزی را از بین میبرد و سروصدا که راه بر تمرکز فکر میبندد. سدهای محیط اجتماعی بهصورت محدودیتهائی است که مردم بر آدمی تحمیل میکنند؛ از امر و نهی پدر و مادر گرفته (”بچهتر از آن است که بتواند زندگی مستقلی داشته باشد“) تا مسائل گستردهتر تبعیض نژادی یا جنسیتی، همه در زمرهٔ همین محدودیتها است.
گاه چیزی که مانع دستیابی آدمی به هدف و خشنود شدن وی میشود از کم و کاستیهای خودش سرچشمه میگیرد. معلولیتهای جسمانی، نداشتن بعضی از توانائیها و یا خویشتنداری نابسنده نیز ممکن است آدمی را از رسیدن به هدف باز دارند. به جز اینها هر کسی نمیتواند موسیقیدان ماهری شود یا از پس امتحانهای ورودی دورههای پزشکی یا حقوق برآید. اگر کسی هدفهائی برای خود انتخاب کند که فراتر از توانائیهای او است، محتملاً دچار ناکامی خواهد شد.
پرخاشگری
کامی خواه ناشی از سدهای محیط باشد یا ناشی از کم و کاستیهای شخصی و یا برخاسته از تعارض، در هر حال میتواند پیآمدهائی به دنبال داشته باشد. آزمایش مشهوری که با کودکان کم سن و سال صورت گرفته نشاندهندهٔ برخی واکنشهائی است که در برابر ناکامی ابراز میشود (بارکر ـ Barker، دمبو ـ Dembo، و لوین ـ Lewin، ۱۹۴۱). این آزمایش با فعالهای زمان حال بیان میشود تا چنین بنماید که در صحنه حضور داریم.
در نخستین روز آزمایش، کودکان یک یک وارد اتاقی پر از اسباببازی میشوند. اسباببازیها فاقد یک قطعه یا چیزی هستند که آنها را کامل کند. (برای نمونه: صندلی بدون میز است، میز اطو بدون اطو. دستگاه تلفن بدون گوشی، و برای قایق و اسباببازیها مشابه دیگر آب در کار نیست). غالب کودکان با اشتیاق و شادمانی با اسباببازیها به بازی میپردازند و بهصورت تخیلی بخشهائی را که وجود ندارد تکیمل میکنند. به این ترتیب که صفحهٔ کاغذی را بهجای آب بهکار میبرند تا قایق روی آن حرکت کند و مشت خود را بهجای گوشی تلفن. در دومین روز آزمایش کودکانی را مشاهده میکنیم که رفتارشان به کلی طور دیگری است. به این معنا که بهنظر میرسد نمیتوانند بهصورت سازنده به بازی بپردازند و اسباببازیها را در فعالیتهای با معنا و رضایتبخشی بهکار گیرند. آنها را با بیاعتنائی بهکار میبرند و گاه روی آنها میپرند و سعی میکنند آنها را بشکنند. هنگام نقاشی با مداد شمعی مانند بچههای کوچک خط خطی میکنند. نزد آدم بزرگسالی که در اتاق حضور دارد نق و نق میکنند و داد و فریاد راه میاندازند. یکی از آنان کف اتاق دراز میکشد و به سقف خیزه شده، سرودهای کودکستانی میخواند طوری که انگار در عالم خلسه است.
- چه چیز موجب این تفاوتهای رفتاری میشود؟
آیا گروه دوم کودکان دچار گونههائی از اختلال عاطفی هستند؟ با اینکه با برخی از آنان در خانه بدرفتاری میشود؟ در واقع کودکان گروه دوم همان کودکان روز نخست هستند که نشانههای ناکامی را بروز میدهند که به ترتیب زیر بهوجود آمده است.
در دومین روز آزمایش، شیشهٔ ماتی را که در گوشهای از اتاق بود برداشتند و کودکان مشاهده کردند که در بخش دیگری از اتاق بازی، نه تنها ”نیمهٔ مکمل اسباببازیها“ بلکه اسباببازیهائی گیرای دیگری هم هست. در آن بخش از اتاق، میز با صندلی، اطو با میز اطو، یک تلفن کامل و ظرف بزرگی از آب برای قایق وجود داشت؛ اما یک دیوار توری این چیزهای گیرا را از دسترس کودکان دور