لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
همکاری در بخش مبادلات الکتریکی
مقدمه:
همکاری در زمینه های مختلف بین کشورهای در حال توسعه می تواند بسیاری از نگرانیهای مشترک آنان را برطرف سازد. مسائل و مشکلات پیش بینی نشده- وجود مشترکات فراوان در بحث توسعه اقتصادی- لزوم ایجاد نوعی همگرای و همدلی و استفاده از امکانات و توانمندیهای یکدیگر در بخش های مختلف اقتصادی، صنعتی و تکنولوژی در کنار تلاش این کشورها در زمینه رفع نیازمندیهای متقابل می تواند زمینه رفع این نیازمندیهای مشترک و هم پوش در بخشهای مختلف را فراهم آورد.
در دو بخش گذشته ما به زمینه های ممکن گسترش همکاری اقتصادی بین ایران و حمل و نقل ریلی و جاده ای پرداختیم. در این بخش نیز همکاری در زمینه انرژی الکتریکی امکان مبادله در این حوزه را مورد بررسی قرار می دهیم.
می توان ادعا نمود که بخش سوخت و انرژی در توسعه کشورها و بهبود سطح زندگی مردم نقش حساسی داشته و ارکان اصلی توسعه اقتصادی کشورها محسوب می شود در این میان انرژی برق نیز در هر کشوری به عنوان زیر بنای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به حساب می آید، به طوری که رشد انرژی الکتریکی به عنوان شاخصی جهت اندازه گیری رشد(GDP) تولید ناخالص داخلی ارزیابی می گردد(امراللهی، 1383).
در این راستا کشورهای آسیای مرکزی دارای ذخایر مناسبی از نظر انرژی(اعم از گاز، نفت و انرژی الکتریکی) هستند. افزایش روز افزون مصرف انرژی بحق در ایران و شرایط متفاوت جغرافیایی و آب و هوایی ایران و کشورهای منطقه آسیای مرکزی می تواند زمینه بسیار مناسبی را از لحاظ مکمل بودن شبکه های تولید و انتقال انرژی الکتریکی در شرایط مختلف فراهم آورد. در این بخش کشورهای دارای شرایط مناسب تولید و توزیع برق در آسیای مرکزی را که شامل تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان می شود را مورد بررسی قرار می دهیم. سپس در ادامه با توجه به شرایط منطقه ای به ایران و افغانستان نیز به عنوان دو کشور دارای قابلیت ترانزیت انرژی الکتریکی اشاره خواهد شد و در نهایت به بررسی مزایای اتصال شبکه های تولید و توزیع برق بین ایران و کشورهای مذکور می پردازیم.
ابتدا ضروری است به صورت مجزا وضعیت تولید، مصرف و صدور انرژی الکتریکی در کشورهای آسیای مرکزی پرداخته شود.
الف: قرقیزستان
قسمت اصلی منابع آبی آسیای مرکزی با پتانسیل هیدر و انرژی در قرقیزستان و تاجیکستان وجود دارد. قرقیزستان دومین کشور پرآب منطقه بعد از تاجیکستان است. این کشور قرارادهایی را برای ساخت نیروگاههای جدید و صدور برق به امضاء رسانده است(صفری،1383). قرقیزستان دارای رودخانه های متعددی است که با استفاده از آنها می توان 150 نیروگاه مگاوات برق تولید نمود. در حال حاضر 6 پست هیدروالکتریک در این کشور کار می کند و ظرفیت تولید آنها 360 مگاوات است. این کشور برای راه اندازی چند نیروگاه دیگر در حال مذاکره قزاقستان است. باید گفت که با وجود روخانه هایی که منابع عظیم تولید انرژی محسوب می شوند پتانسیل بسیار بالایی در زمینه تولید برق در این کشور وجود دارد(آپیشف، 1383).
میزان برق تولیدی این کشور هم اکنون 2/12 میلیارد کیلووات ساعت است که بخشی از آن با توجه به نیاز دو کشور قزاقستان و ازبکستان به این دو کشور صادر می شود.(ویژگیهای اقتصادی قرقیزستان). همچنین بدلیل شرایط سخت جغرافیایی تاجیکستان سیستم انرژی جنوب و شمال این کشور به صورت مجزا پایه ریزی شده است. با هدف تامین برق قسمت شمالی تاجیکستان خط انتقال برق«کانی باد- باتکند» احداث شد که با استفاده از آن سالانه 855 میلیون کیلو وات ساعت برق قرقیزستان به تاجیکستان صادر می شود(رسول اف، 1383). با توجه به شرایط خاص ژئوپلتیکی و منطقه ای قرقیزستان در انرژی برق منطقه آسیای مرکزی، می توان گفت امکان تشکیل یک بلوک انرژی در زمینه برق برای جبران کاستیهای منطقه ای این نوع از انرژی در کشورهای آسیای مرکزی وجود دارد.
ب: ترکمنستان
ترکمنستان نیز از نظر تولید برق دارای وضعیت نسبتا مناسب و مطلوبی است. این کشور در سال 2003 به میزان 18/15 مگاوات ساعت برق تولید کرده است که از این مقدار 1/5 مگاوات ساعت را به کشورهای همسایه صادر نموده است. 99 درصد نیزوگاههای تولید برق این کشور با سوختنهای فسیلی کار می کنند.(ابوالوردی، 1385) کالای صادراتی ترکمنستان به ایران پس از گاز انرژی برق است(ایران، 1386). این کشور بر پایه قراردادی ده ساله سالانه 640 میلیون کیلووات ساعت برق به ارزش 12/8 میلیون دلار به ایران صادر می کند. برق انتقالی ترکمنستان به ایران هم اکنون از طریق دو خط بالکان آباد علی آباد کتول و سرخس ترکمنستان- سرخس ایران انجام می گیرد. شبکه انتقال 430 کیلوولت مرو- مشهد با امکان انتقال 400 مگاوات برق نیز به عنوان سومین مسیر انتقال برق ترکمنستان به ایران هم اکنون در حال احداث است. ایران همچنین برق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
انقلاب اسلامی ونظریه های انقلابی
انقلاب و تحولات اجتماعی همواره در جوامع مختلف بشری و در طول تاریخ زندگی او، حادث شده است و آدمی برای تغییر وضع موجود تا رسیدن به وضع مطلوب همواره در تلاش و کوشش بوده است . تکاپوی انسان در رسیدن به کمال مطلوب ، اندیشه ظرف مناسب این پویش را در ذهن او متبادر ساخته و آدمی برای رسیدن به آن کمال ، نیازمند به محیط اجتماعی مطلوب ، انسانی و متکی بر قوانین لایتغیر الهی بوده ، این کمال جویی و خداخواهی فطری او پایه و اساس همه حرکات ، جنبشها و انقلابات است . خواه این انقلابات به نام طبقه کارگر، به نام آزادی ، به نام بورژوازی و یا مستقیما به نام پروردگار باشد، نهایتا خواست فطری انسان بر آزادی خواهی ، عدالت جویی و برابری طلبی است و تقریبا همه انقلابات در راس خواسته های خود آزادی ، عدالت و برابری را قرار داده اند. انقلاب اسلامی ایران ، به عنوان یکی از شکوهمندترین انقلابات دنیا و به عنوان یکی از بزرگترین و فراگیرترین آنها، در دنیا، همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است . به این خاطر تحلیل ها، تبیین ها و توصیف های متعددی از آن به عمل آمده است . بدیهی است که همه تبیین ها و تحلیل ها مستدل ، منطقی و همه جانبه نبوده و کاستی ها و نواقصی را نیز در بردارد. این مساله نخست به دلیل فطرت پدیده های اجتماعی است که دید محدود آدمی به مکان و زمان را، به روی همه عوامل و شرایط موثر بر یک پدیده نمی گشاید و دوم به دلیل این که کانال دریافت مواد اولیه تحقیق درباره انقلاب اسلامی هر یک از تحلیلگران متفاوت بوده و بعضا پیشداوری ها و پیش فرض های نادرست نیز بر این «جامع ندیدن» نقش داشته است . ضمن این که پدیده انقلاب اسلامی با عظمت و پیچیدگی و چند لایه ای بودنش ، امکان یک بررسی همه جانبه بی طرفانه ، علمی و مستدل را کمتر فراهم می کند و یا حداقل به ظرف زمانی چندین ساله و مطالعه منابع بسیار و برخورداری از دانش های مختلف جامعه شناسی ، تاریخ فلسفه ، علوم دینی ، علوم تربیتی ، سیاسی و علم روان شناسی است که نیاز دارد یک گروه تحقیقی کارآزموده و علاقه مند را می طلبد؛ چرا که تحقیق فوق از نوع یک تحقیق میان رشته ای است که با همکاری تنگاتنگ همه متخصصان امور فوق امکان پذیر و میسر می شود. با توجه به مطالب فوق ، در بررسی حاضر که مطالعه انقلاب اسلامی و نظریه های انقلاب و سپس تقابل آنها بایکدیگر مدنظر بود، کوشش وافری به عمل آمده است تابتوان انقلاب اسلامی را به صورت جامع دیده و از ابعاد مختلف بررسی شود. لذا برای وارد شدن به بحث انقلاب ، بی مناسب نیست که ابتدا تعریف انقلاب را از فرهنگ معین از نظر بگذرانیم : «انقلاب از نظر لغوی به معنای تغییر ، تحول ، برگشتگی و تبدیل است و از بعد سیاسی به معنای شورش عده ای برای واژگون کردن حکومت موجود و ایجاد حکومتی نو است». مراجعه به قرآن به عنوان کتاب آسمانی ما مسلمانان و اخذ ایده از آن منبع و مخزن گنجهای آسمانی درخصوص انقلاب نیز، اجتناب ناپذیر می نماید: از نظر قرآن ، تاریخ (و البته مجموعه مخلوقات) به هرطرف که بروند خدا را از هدفش باز نمی دارند و خدا بر کار خود سوار و پیروز است (والله غالب علی امره) به علاوه تاریخ در نهایت امر به سوی امن و نعمت و رفاه و استخلاف صالحان در زمین میل خواهد کرد. این میل را قرآن از قانون علمی استنباط نکرده است . بلکه این نوعی غیبگویی است که فقط از خداوند و پیامبران ساخته است و بس . در این رابطه آیه سوره قصص وعده می دهد، مومنان و نیکوکاران در زمین پیروز خواهند شد و به امن و ایمان خواهند رسید. (سوره قصص ، آیه 4) از بحثهای فوق چنین مستفاد می شود که اگر عوامل ایجادی انقلاب را به دو دسته کلی بیرونی و درونی تقسیم کنیم ، می توان چنین نتیجه گرفت که در دین اسلام به عوامل درونی اصالت داده می شود و عوامل بیرونی ناشی از وجود عوامل درونی تلقی شده است . قرآن ، سنت و قانون خداوند را لایتغیر می داند و این قانون را برای همه زمانها و در همه مکانها در صورت وجود شرایطی که ذکر می کند ، پایدار می داند و به نوعی ، به تکرار شرایط و قانون الهی اشاره کرده است . (مقایسه میزان تطابق عوامل انحطاط دول ابن خلدون با داده های تاریخی - اجتماعی ایران اخضری فروغ السادات ، ص 9-13) الهام گرفتن از قرآن و پیشوایان دینی ، ما را به تبیین و تحلیل علل و عوامل بروز انقلابات رهنمون کرده و چراغی فروزان فرا راه بررسی و تفحص در انقلابات ، روشن می کند. باشد تا به مدد این چراغ فروزان از این بررسی مقصود نهایی حاصل شود.
چالمرز جانسون
یکی از نظریه هایی که در مکتب کارکردی درباره انقلاب عرضه شده است ، نظریه چالمرز جانسون است . به نظر وی انقلاب را می بایست در زمینه سیستم های اجتماعی مطالعه کرد و اساسا جامعه شناسی ثبات پیش از جامعه شناسی انقلاب می آید. در درون یک سیستم اجتماعی متعادل ممکن است تغییراتی پدید آید و در نتیجه تعادل سیستم به هم بخورد. تغییر اساسا 4منبع دارد :
1- منابع خارجی تغییر در ارزشها، مانند ورود عقاید وایدئولوژی های خارجی به درون جامعه متعادل.
2- منابع داخلی تغییر در ارزشها، مثل پیدایش عقاید ویا مصلحان در درون نظام.
3- منابع خارجی تغییر در محیط ، مانند تاثیری که انقلاب صنعتی بر جوامع گوناگون گذاشت.
4- منابع داخلی تغییر در محیط ، مانند رشد جمعیت ویا پیدایش گروههای جدید به نظر جانسون ممکن است این تغییرات از طریق اعطای امتیازات و یا پذیرش تحولات ، کنترل شوند ودرنتیجه تعادل میان محیط و ارزشها اعاده شود. اما اگر چنین کنترل به عمل نیاید ، وضعیتی پیش می آید که نویسنده آن را «اختلالات چندگانه» (multipledysfunctions) می نامد. در این وضعیت که جامعه به خودی خود متعادل نیست ، گروه حاکم می بایست به اعمال زور جهت حفظ انسجام جامعه متوسل شود. نتیجه چنین سیاستی اتلاف منابع قدرت (powerdeflation) به وسیله رژیم است که بعلاوه موجب از دست رفتن مشروعیت سیاسی دستگاه قدرت می شود. بدین ترتیب گروه حاکمه سرسختی که زیربار پذیرفتن دگرگونی های نو نمی رود، با وضعیتی انقلابی مواجه می شود که مرکب از اختلالات چندجانبه و اتلاف منابع قدرت و خدشه در مشروعیت است . ازنظرساختاری و یا کارکردی ، این وضعیت شرایط لازم برای وقوع انقلاب را فراهم می کند. اما شرط کافی برای وقوع انقلاب ناتوانی گروه حاکم در کاربرد وسایل زور و سرکوب است . با ذکر این شرط اخیر، جانسون به نظریه سیاسی یا رئالیستی انقلاب نزدیک می شود؛ اما اساسا به نظر او انقلاب و تحول ساختاری ، نتیجه ناهماهنگی میان ارزشها و محیط است . (انقلاب و بسیج سیاسی - بشیریه حسین ، 1372، ص 52-53) نظر جانسون را می توان به طور خلاصه چنین بیان کرد: انقلاب وقتی روی می دهد که یک دولت مشروعیت ، اعتبار و اعتماد خود را پیش ملت خود از دست بدهد. این هنگامی اتفاق می افتد که دولت به ارزشهای اجتماعی حاکم در میان مردم توجه نکند. در نتیجه یک ناهماهنگی غیرکارکردی (dysfunction) بین نظام اجتماعی و دولت و یا نظام حاکم پیش می آید. یک نظام اجتماعی وقتی دچار بحران می شود که ارزشهای اجتماعی «سینکرونیزه» نشوند؛ یعنی مانند چرخ دنده های ماشین ، دنده ها جا نروند. این ناهماهنگی هنگامی پیش می آید که ارزشهای جدید و نامتناسب با نظام اجتماعی (یعنی ارزشهای مغایر با ارزشهای سنتی) وارد جامعه می شوند. وقتی فرآیند و جریان انقلاب آغاز شود ، آن گاه این جریان توسط عوامل شتاب بخش تقویت می شود. مهمترین عوامل شتاب بخش عبارتند از :
1- پیدایش یک رهبر قوی الهام دهنده یا پیامبر.
2- تشکیل یک سازمان نظامی انقلابی مخفی.
3- شکست ارتش در یک جنگ که موجب تضعیف روحیه و سازمان آن شود. (توسعه و تضاد رفیع پور فرامر-توسعه 1377ص 42)
نسبت نظریه جانسون و انقلاب اسلامی
از نظر چالمرز جانسون ، مدرنیزه کردن جامعه و ورود فناوری جدید ، تحولات سریعی به بار می آورد که باعث ورود ارزشهای جدید نامتناسب با نظام اجتماعی (ارزشهای مغایر با ارزشهای سنتی) و عدم توجه دولت به ارزشهای جدید حاکم شده ، همچنین موجب ازدست دادن مشروعیت نظام می شود که ناهماهنگی غیرکارکردی نیز به وجود می آورد. حال اگر
واحدکرمانشاه
پایاننامهکارشناسیارشدرشتهمدیریتبازرگانی
(گرایشمالی)
موضوع:بررسی رابطه سبکهای مدیریت تعارض ورضایت شغلیکارکنان
دردانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده
امروزهنیرویانسانیبهعنواناصلیترینداراییوپیچیدهترینعنصرسازمانهامطرحاست،وجودهمکاری وهمدلیبیناینمنابعارزشمندازجملهمهمترینعواملاساسیبرایموفقیتدرهمهسازمانهااست.مدیریت تعارضیکیازعواملتأثیرگذاربررضایتشغلیاست.چگونگیبرخوردباتعارضدرسازمان برعملکردودرنتیجهرضایتشغلیکارکنانتأثیربسزاییدارد.برایبرخوردباتعارضشیوههایمختلفیارائه گردیدهاستکهدیدگاهاستیفنرابینزدراینپژوهشموردبررسیقرارگرفتهاست.
هدفازاینپژوهشبررسیرابطهسبکهایمدیریتتعارضبارضایتشغلیازدیدگاهکارکناندانشگاهرازی کرمانشاهمیباشدوسعیشدهاستبهاینسئوالهاپاسخدادهشودکه،آیابینسبکهایمدیریتتعارضورضایت شغلیرابطهای وجوددارد؟وکدامیکازشیوههایبرخوردباتعارضموجبکاهشیاافزایشرضایتکارکنان خواهدشد؟
فرضیههایاینپژوهشعبارتنداز:
1-بینسبکهمکاریدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
2-بینسبکمصالحهدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
3-بینسبکگذشتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
4-بینسبکاجتنابدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
5-بینسبکرقابتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیداری وجوددارد.
دراینپژوهشازروشتوصیفی-تحلیلی-مقطعیوبرایگردآوریاطلاعاتازدوپرسشنامةرضایتشغلی ومدیریتتعارضاستفادهشدهاست،برایتعیینرواییپرسشنامههاازروشتحلیلمحتوااستفادهشدهاست وپایاییپرسشنامههانیزازطریقدونیمهکردنوتعیینضریبهمبستگیبینآنهاموردبررسیقرارگرفتهاست کهمقدارآن،برایپرسشنامهرضایتشغلیبهمیزان865/0وبرایپرسشنامهسبکهایمدیریت تعارض855/0میباشد.جامعهآماریاینپژوهشکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهبهتعداد979نفر میباشد،کهتعداد100نفرازکارکناندانشگاهازطریقنمونهگیریتصادفیسادهبهعنواننمونهآماریپژوهش انتخابشدهاست.
دادههابااستفادهازآزمونهایآماریکایاسکوروضریبهمبستگیاسپیرمنموردبررسیوتجزیهوتحلیل قرارگرفتهوایننتایجبدستآمدهاست:بینسبکهایهمکاری،گذشت،مصالحهواجتنابازمدیریتتعارض ومیزانرضایتشغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاهرابطهمعنیداریوجودداردوبکارگیریسبکهای همکاری،گذشتومصالحهباعثافزایشمیزانرضایتشغلیکارکنانمیگرددوبکارگیریسبکاجتنابباعث کاهشمیزانرضایتشغلیکارکنانمیگردد.وبینسبکرقابتورضایتشغلیرابطهمعنیداری وجودندارد.بنابراینفرضیههایاول،دوم،سوموچهارمتأییدوفرضیهپنجمردشد.
کلیدواژهها:تعارض،مدیریتتعارض،سبکهمکاری،سبکمصالحه،سبکگذشت،سبکاجتناب،سبکرقابت، رضایتشغلی
فــصلاول
طرحتحقیق
(کلیاتپژوهش)
1-1)مقدمه
تعارضامریطبیعیدرزندگیفردیواجتماعیویکپدیدهغیرقابلانکاردرسازمانهایاجتماعیاستکهبین افرادمختلفدرسطوحطولیوعرضیسازمانبوجودمیآید.لذااگرعدهایمعتقدهستندکه«تعارضموضوعی استکهذهن،انسانرابیشازهرچیزدیگری(بجزخداوعشق)بهخودمشغولکرده است»(رابینز،265،1380).گوشهایازاینواقعیترابیانکردهاند.آنچهدرقرآنکریمتحت عناوین،نوروظلمت،حقوباطلیاخیروشروعدلوظلم،آمدهاستوداستانهایفراوانیچونداستانموسی وفرعون،دقیانوسواصحابکهفوغیرههمهنشانگروجودتعارض،است(میرکمالی،48،1371).
بنابراینتعارضپدیدهایاجتنابناپذیردرزندگیبشراست.دراینمیان،سازمانباماهیتیکهداردبسترمناسبی برایپرورشورشدتعارضهاوعدمتوافقهااست.وجودافرادمختلفباویژگیهای شخصیتی،نیازها،باورها،انتظاراتمتفاوتبروزتعارضدرسازمانهارااجتنابناپذیرکردهاست.تعارض بخشیاززندگیسازمانیاستکهفکربسیاریازمدیرانرابهخودمعطوفداشتهاست.بحثپیرامونآن ازمباحثمهمرفتارسازمانیوتئوریسازماناست.تعارضیکیازعواملیاستکهموجباتلافانرژی واستعدادهایکارکنانسازمانشدهوبهجایاینکهعواملتولیدومنابعانسانیباترکیبیمناسبومعقولدرجهت تحققاهدافواثربخشیسازمانحرکتکننددرجامیزنندوسرمایهانسانیومالیرابههدرمیدهندکهاین امرباتوجهبهدنیایپررقابتفعلیکهتولیداتبایستیاقتصادیوکیفیباشند،برایسازمانهاودستاندرکارانآن خوشایندنیست.
بنابراینسازمانهابرایاینکهازحداکثرتوانجسمانی،روانیوفکریکارکنانخودبهرهگیرندبایستیعوامل مخلومزاحمرارفعکنند.البتهتعارضبهخودیخودهمیشهمخرّبنبودهونخواهدبودونبایدبابوجودآمدن تعارض،سریعبهفکرازبینبردنآنافتاد،بلکهبایدسطحمناسبیازتعارضراایجادکرد.تعارضشدیدنمیتواندبرایسازمانسازندهومفیدباشد،اماسطحمناسبیازتعارض،میتواندموجبافزایشاثربخشیرضایت شغلیوموفقیتسازمانشود.همچنیناگردرسازمانهاهیچگونهتعارضیوجودنداشتهباشدسازمانحالت رکودوسکونبهخودخواهدگرفتوافرادبهتدریجنسبتبهکاربیعلاقهخواهندشدودرنتیجهرضایتشغلی واثربخشیسازمانینیزکاهشخواهدیافت.
اگرمدیرانبتوانندراهحلمناسبیبرایبرخوردباتعارضپیداکنند،بجایاینکهریشهتعارضراازبینببرند،میتوانندرضایتشغلیواثربخشیسازمانرابالاببرندوموفقیتسازمانراتضمیننمایندوموجبافزایش اعتماد،اطمینانورضایتشغلیافرادسازمانگردند.بایدبهخاطرداشتکهاینوجودتعارضنیستکهباعث اختلالوازهمپاشیدگیسازمانهامیشود،بلکهمدیریتغیراثربخشسببنتایجنامطلوبمیشود.بنابراین،یکی ازموضوعاتمهموقابلتأملدرمورداینگونهسازمانها،چگونگیحلوفصلتعارضومدیریتتعارضاست.
مدیریتتعارضکهعبارتاستاز:شیوههاییکهمدیراندرمواجههباتعارضعملمیکنند(الوانی،362،1373).الگوهایرفتاریخاصیاستکهمدیرهنگامرویاروییباتعارضازخودنشانمیدهد.شیوههایحلتعارضرامیتواندرپنجشیوه:رقابت،همکاری(تشریک مساعی)،اجتناب،گذشت(ایثار)وسازش(مصالحه)تفکیکنمود(رابینز،274،1380).اینسبکهاکهاولین بارتوسطبلیکوموتونشناساییومطرحشدهاستومبنایتحقیقاتبعدیپژوهشگراندیگر،تاکنونبودهاندومهم ترینمتغیرهایموردمطالعهاینپژوهشنیزهستند،کهرابطهآنهابارضایتشغلیموردبررسیقرارمیگیرد.
1-2)بیانمسأله(تعریفموضوعپژوهش)
تعارضجزئیلاینفکاززندگیانساناستودربسیاریازسازمانهانیزاینپدیدهبهصورتجدیوجود داردومیتواندعملکردسازمانراتحتتأثیرقراردهد.ولیمتأسفانهبهدلیلعدممدیریتبیشتربهستیزهجویی ودشمنیمبدلشدهاست،لذاامروزهبهتعارضبهعنوانیکپدیدهمنفینگاهمیکنند،تعارضلزوماًامریمنفی نیستواینتواناییبرایمدیریتتعارضاستکهبرپیامدهایآناثرمیگذارد.بنابراینتعارضبخشیاززندگی سازمانیوامریاجتنابناپذیراستکهمدیرانبایددرموردچگونگیبرخوردباآنحساسبودهوبدانندچگونه برایحلآناقدامکنند.
«تعارضپدیدهایاستکهپیآمدوآثارمثبتومنفیآنعملکردافرادوسازمانهارامتأثرمیسازد.استفادهصحیح ومؤثرازتعارضموجببهبودعملکردوارتقایسطحسلامتسازمانمیگرددواستفادهغیرمؤثرازآنموجب کاهشعملکردوایجادکشمکشوتشنجدرسازمانمیشود.استفادهمؤثرازتعارضمستلزمکسبمهارتدراداره وکنترلآناستکهالبتهامروزهبهعنوانیکیازمهمترینمهارتهایمدیریتبهشمارمیآید.تواناییبرخورد باتعارض،درموفقیتمدیرانوسازمانهانقشارزندهومؤثریدارد.اگرتعارضسازندهباشد،موجب بروزافکارنووخلاقمیشودوزمینهتغییرونوآوریوتحولسازندهرادرسازمانفراهممیسازدودرنهایت موجبتحققاهدافسازمانمیشود»(شکری،1386)
بههرحالدربررسیتعارضاتسازمانیآنچهمهماستچگونگیحلوفصلآنهایامدیریتتعارض است.ازطرفیچگونگیبرخوردباتعارضدرسازمانبرعملکردودرنتیجهرضایتشغلیآنانتأثیربسزایی دارد.مدیرانبایستیبدانندکهکارکنانبهپنجعامل؛حقوقودستمزد،ارتقاء،ماهیتکار،خطمشیهاوسیاستهایسازمانوشرایطکارینگرشیخاصدارندودرجهرضایتآنهاازهریکازعواملمتفاوتاست.برای برخوردباتعارضشیوههایمختلفیارائهگردیدهاستکهدیدگاهاستیفنرابینز[1]دراینپژوهشموردبررسی قرارگرفتهاست.
دراینتحقیقرابطهسبکهایمدیریتتعارضبارضایتشغلیازدیدگاهکارکناندانشگاهرازیکرمانشاه موردبررسیقرارگرفتهوسعیشدهاستبهاینسئوالهاپاسخدادهشودکه،آیابینمدیریتتعارضورضایت شغلیرابطهایوجوددارد؟وکدامیکازشیوههایبرخوردباتعارضموجبکاهشیاافزایشرضایتکارکنان خواهدشد؟
1-3)اهمیتوضرورتموضوعپژوهش
مدیرانباتوجهبهمسئولیتحرفهایخوددرسازمانوبرایرسیدنبهاهدافازپیشتعیینشدهمؤظفبهشناخت عللتعارضویافتنشیوههایمناسببرایبرخوردباآنهستندتاتعارضهایموجودسبباختلالدرروابط کاریوکاهشرضایتکارکناننگردد.درنتیجهعدمرضایت،کاراییسازمانبهطورچشمگیریکاهش خواهدیافت.بهمنظوراستفادهبهینهازتعارض،فراگیریمدیریتتعارضوحلماهرانهآنمبتنیبرروش مواجههمستقیم،مذاکرهاصولیوحلمسألهبرایمدیرانضرورتاساسیدارد.اینموضوعدرجهانکنونیکه مملوازاطلاعاتاست،حساسیتواهمیتبیشتریمییابدزیراکهاطلاعاتخودموجببروزخلاقیتهاوزمینه اختلافهامیشود.بابررسیوتحقیقپیراموناینموضوعمیتوانبرایمدیرانروشنساختکهازکدامسبک مدیریتتعارضدربرخوردباتعارضاستفادهمیکنندواثرهرکدامازسبکهابررضایتشغلیچگونه است.لذادرمورداهمیتتحقیقحاضربایدگفتکهعلاوهبرافزودنبهتحقیقاترفتارسازمانی،زمینهمناسبی جهتشناساییسبکمدیریتتعارضمدیراندانشگاهرازیکرمانشاهورابطهآنبارضایتشغلیکارکناناین دانشگاهرافراهممیکند.کهمدیرانمیتوانندبااستفادهازنتایجاینتحقیقبهنقاطقوتوضعفهرروشپی ببرندوبرخوردصحیحومناسبباپدیدهتعارضراانتخابنمودهوموجباتبهبودوضعیتدانشگاهکهلازمهآن رضایتخاطرکارکناناسترافراهمنمایند.
1-4)اهدافپژوهش
1-تعیینسبکهایمختلفمدیریتتعارضدردانشگاهرازیکرمانشاه.
2-تعیینمیزانرضایتشغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاه.
3-تعیینرابطهبینسبکهایمدیریتتعارضورضایتشغلیدرکارکناندانشگاهرازیکرمانشاه.
1-5)فرضیههایپژوهش
1-بینسبکهمکاریدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
2-بینسبکمصالحهدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
3-بینسبکگذشتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
4-بینسبکاجتنابدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
5-بینسبکرقابتدرمدیریتتعارضبامیزانرضایتشغلیکارکنانموردمطالعهرابطهمعنیوجوددارد.
1-6)متغیرهایپژوهش
متغیرهایمستقلووابستهپژوهش،براساسجدولزیرمیباشد.
جدول1-1)متغیرهایمستقلووابستهپژوهش
فرضیهها
متغیرمستقل
متغیروابسته
فرضیهاول
سبکهمکاری
رضایتشغلی
فرضیهدوم
سبکمصالحه
رضایتشغلی
فرضیهسوم
سبکگذشت
رضایتشغلی
فرضیهچهارم
سبکاجتناب
رضایتشغلی
فرضیهپنجم
سبکرقابت
رضایتشغلی
1-7)روشانجامپژوهش
اینپژوهشیکتحقیقکاربردیبودهکهبهصورتتوصیفی-تحلیلی-مقطعیصورتگرفتهاستدراینپژوهش ابتداسبکمدیریتتعارضمدیراندانشگاهرازیکرمانشاهازدیدکارکنانموردبررسیقرارمیگیردوسپس میزانرضایتشغلیکارکنانسنجیدهمیشودوپسازآنرابطهبینهریکازسبکهایمدیریتتعارضبامیزان رضایتشغلیکارکنانموردبررسیقرارمیگیرد.
1-7-1)روشجمعآوریاطلاعات
برایجمعآوریاطلاعاتدراینپژوهشازدوروشکتابخانهایوپرسشنامهایاستفادهشدهاست.بدیننحوکهبه منظورجمعآوریتاریخچهومبانینظریپژوهشازروشکتابخانهایبامراجعهبهکتابخانههایدانشگاه هاومراکزاطلاعرسانیوجستجودربانکهایاطلاعاتیازآخریندستاوردهایمطالعاتوتحقیقاتانجامشده دردسترساستفادهشدهاست وبرحسبروشتحقیقونوعدادههایموردنظردراینتحقیق ازدوپرسشنامةرضایتشغلیومدیریتتعارضبهعنوانابزاراصلیاندازهگیریوگردآوریدادههاواطلاعاتاستفادهشدهاست.وجامعهآماریآنکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهمیباشد.
1-7-2)ابزاراندازهگیریاطلاعات
دراینتحقیقازدوپرسشنامةرضایتشغلیومدیریتتعارضبهعنوانابزاراصلیاندازهگیریوگردآوریدادههاواطلاعاتاستفادهشدهاست.
پرسشنامةرضایتشغلی:اینپرسشنامهشامل24سؤالاستکهازاین24سؤالچهارسؤالمربوطبهحقوق ودستمزد،چهارسؤالمربوطبهارتقاء،سهسؤالمربوطبهماهیتکار،یکسؤالمربوطبهشرایطمحیط کار،چهارسؤالمربوطبهروابطباهمکاران،چهارسؤالمربوطبهروابطباسرپرستانوچهارسؤالمربوط سیاستهاوخطمشیهایسازمانمیباشد.اینپرسشنامهبهصورتخودساختهتوسطنگارندهباتکیهوتطبیق برپرسشنامةJDIواستفادهازسایرپرسشنامههایساختهشدهمحققیندیگرتدوینشدهاست.
پرسشنامةمدیریتتعارض:اینپرسشنامهشامل20سؤالاستکهازاین20سؤالچهارسؤالمربوطبهسبک اجتناب،چهارسؤالمربوطبهسبکگذشت،چهارسؤالمربوطبهسبکرقابت،چهارسؤالمربوطبهسبک همکاریوچهارسؤالمربوطبهسبکمصالحهمیباشد.اینپرسشنامهبهصورتخودساختهتوسطنگارنده باتکیهبرپنجسبکمدیریتتعارضاستیفنرابینزتدوینشدهاست.
باتوجهبهاینکهپرسشنامهمورداستفادهازنوعپنجگزینهایلیکرتمیباشدواینگزینههاکیفیمیباشندبرای آزمونفرضیههایآنهابهشرحزیربهکمیتبدیلشدهاند.
گزینهپرسشنامهرضایتشغلی گزینهپرسشنامهمدیریتتعارض امتیاز
خیلیکم هرگز 1
کم بهندرت 2
متوسط اغلب 3
زیاد بیشتراوقات 4
خیلیزیاد همیشه 5
درتعیینروائیپرسشنامههایاینپژوهش،ازروش«روائیمحتوا»استفادهشدهاست.روائیمحتوااطمینان میدهدکهابزارموردنظربهتعدادکافیپرسشهایمناسببرایاندازهگیریمفهومموردسنجش رادارد.هرقدرعناصرمقیاسگستردهتروقلمرومفهومموردسنجشرابیشتردربرگیرند،روائی محتوابیشترخواهدبود.بهبیاندیگر،روائیمحتوانشانمیدهدکهابعادوعناصریکمفهومتاچهحد،تحتپوشش دقیققرارمیگیرند.دراینپژوهشپرسشهایپرسشنامهمتناسببامبانینظریومواردمشابههرکدام ازمتغیرهاطراحیشدهوسپسباتوزیعآنبینصاحبنظران،کارشناسانواستادانمرتبطباموضوع،پرسشهای نامفهوموغیرمرتبطتعدیلیاحذفشدوباپیشنهادهایارائهشده،پرسشهایینیزاضافهگردیدپرسشنامهاصلی بعدازاینمرحلهتدوینوتوزیعگردید.بنابراینپرسشهاازنظرمحتواییدارایروائیهستند.
برایمحاسبهپایایی،دادههارابطورتصادفیبهدوقسمتتقسیموبینایندوقسمتضریبهمبستگیپیداکردیمکه اعتبارپرسشنامههابهترتیب؛رضایتشغلیبهمیزان865/0ومدیریتتعارض855/0محاسبهوتعیین گردید.باتوجهبهنتایجحاصلازمحاسبهپایاییآزمون،مقادیرپایاییبدستآمدهبرایکلمقیاسبیانگرپایایی مناسبابزارمیباشند.
1-7-3)قلمروپژوهش
قلمروپژوهشازنظرقلمروموضوعی،مکانیوزمانیبهشرحزیراست:
قلمروموضوعی:قلمروموضوعیاینپژوهشبررسیرابطهسبکهایمدیریتتعارضومیزانرضایت شغلیکارکناندردانشگاهرازیکرمانشاه،میباشد.
قلمرومکانی:قلمرومکانیاینپژوهشدانشگاهرازیکرمانشاهمیباشد.
قلمروزمانی:قلمروزمانیپژوهشمحدودبهسال1388ازجامعهآماریپژوهشاست.
1-7-4)روشنمونهگیریوتعیینحجمنمونه
یکیازمسائلبااهمیتدرهرتحقیقیتعیینحجمنمونهمیباشد.بهعبارتدیگراندازهنمونهبایدباحجمجامعه دارایهماهنگیباشد،بطوریکهآنچنانبزرگنباشدکهمستلزمزمانوهزینهزیادودرنتیجهمنجربهاتلاف منابعموجودشودونهاینکهتعدادنمونهراکمترازحدقابلقبولانتخابنمودهکهاینهمموجبمیشودکهنتایج حاصلازآنرانتوانبهجامعهتحقیقتعمیمداد.ازآنجاکهجامعهآماریاینپژوهشراکارکناندانشگاهرازی کرمانشاهتشکیلمیدادندودارایتعدادنسبتاًبالاییبودندوامکاندسترسیوارسالپرسشنامهبرایهمهآنهانبودناچارنمونهلازمازبیناینجامعهازطریقنمونهگیریتصادفیسادهانتخابگردید.
نمونهگیریتصادفیبهدوصورتاست.اگرپسازانتخابهرفردیاواحدیاورابهداخلجمعیتبازگردانیم وسپسفردیاواحددیگریرابرگزینیم،نمونهگیریماتصادفینامقیدیانمونهگیریتصادفیباجایگذاری است.درنمونهگیریتصادفینامقید،یکفردیاواحدممکناستبیشترازیکباردرنمونهواردشود.البتهدرعمل مقرونبهصرفهنیستکهبعضیازافرادیاآحادجمعیتبیشترازیکباردرنمونهظاهرشوند.برایمثالدریک تحقیقاجتماعی،اجرایمکرریکمصاحبةطولانیباپاسخگویانیکهاسمشاندویاچندباربیرونآمدهاستنه اقتصادیاستونهعملی.بنابراین،محققعموماًچهدرپیتبیینباشدوچهپیشبینی،درعملخواهانیک نمونةتصادفیبدونجایگذاریاست.نمونهگیریتصادفیبدونجایگذاریرانمونهگیریتصادفیسادهمیخوانندکهدرآنشانسانتخابهمةافرادیاآحادجمعیتمساویاست.
ازآنجاکهفرمولاندازهنمونهبراساسدقتموردنظرساختهمیشودکهآنهمنیازبهدانستنفرمولواریانس برآوردگیدارد،اینفرمولبرایبرآوردمیانگینجامعهساختهشدهاستکهبهفرمولککران[2]مشهوراست.ولی درموردضریبهمبستگینمونهفرمولدقیقیبرایواریانسوجودنداردلذافرمولدقیقاندازهنمونههممعرفی نشدهاست،دراینمواردباتوجهبههزینهوزمانموجودبرایطرحتحقیقاتیدرصدیازجامعهبهعنواننمونه انتخابمیشودکهتعداد،دهدرصدجامعهبهعنواننمونهاندازهایمنطقیمیباشد.بههمیندلیلباتوجهبه تعدادکارکناندانشگاهرازیکرمانشاهکهحدود979نفربودندوجامعهآماریاینتحقیقراتشکیلمیدادند100نفرکهبرابر21/10%افرادجامعهاستبهعنواننمونهلازمازبیناینجامعهازطریقنمونهگیری تصادفیسادهانتخابگردید.
1-8)روشتجزیهوتحلیلاطلاعاتوآزمونفرضیهها
بهمنظورتجزیهوتحلیلاطلاعاتوآزمونفرضیاتتحقیقازروشهایموجوددرآمارتوصیفیواستنباطی استفادهگردیدهاست.ابتدادادههاییکهازپرسشنامههاجمعآوریشده،درجدولآماریخلاصهگردیدهوسپس برخیازشاخصهایگرایشبهمرکزوپراکندگیمحاسبهشدهاند،پسازتوصیفمشخصهنمونهموردبررسی وطبقهبندیوخلاصهنمودندادههایمربوطهآمارههاینمونهمحاسبهوسپساقدامبهبرآوردپارامترهای جامعهموردبررسیگردیدهاست.ازآمارتوصیفیجهتتوصیفسؤالاتپرسشنامهومتغیرهایاصلیتحقیق استفادهشدهاست.دراینپژوهشبرایتجزیهوتحلیلنظراتپاسخدهندگانازآزمونکایاسکور[3](خیدو)وضریبهمبستگیاسپیرمن[4]استفادهشدهاست.کلیهجداولونمودارهایتوصیفیوهمچنینآزمون فرضیاتتحقیقبااستفادهازنرمافزارspssبدستآمدهاست.
1-9)تعریفواژهها
تعارض:فرآیندیاستکهدرآننوعیتلاشآگاهانهبهوسیلهالفانجاممیگیردتاتلاشهایبراخنثیکند؛البته ازطریقسدکردنراهاو،کهدرنتیجهبدرمسیرنیلبههدفخودمستأصلمیشود؛یاکهالفبدانوسیلهبرمیزان منافعخودمیافزاید.(رابینز،1380،267)
مدیریتتعارض:مدیریتتعارض؛یعنیمدیریتیکهبتوانددرشرایطیکهتعارضوتضادوجودداردبهبهترین شکلسازمانراادارهکندوبینآنهاتعادلایجادکند(مشبکی،332،1377).
رقابت:تلاشهایقانونمندبرایکسبهدفبدونمداخلهرقیبرارقابتگویند.هنگامیکهشخصیدرجستجوی دستیابیبههدفهایاافزایشمنافعشبدوندرنظرگرفتنتأثیرآنبرطرفدیگرتعارضباشدرقابتمی کندتاسلطهخودشرابرقرارسازد(رضائیان،70،1382).
همکاری:اگرگروههاییکهباهمتعارضدارندبکوشندتاخواستههایطرفیاگروهدیگرراتأمین کنند،درآنصورتنوعیهمکارییااشتراکمساعیوجودخواهدداشتوطرفیندرصددتأمینمنافع یکدیگرخواهندبود(رابینز،275،1380).
اجتناب:ممکناستیکنفرمتوجهشودکهنوعیتعارضوجوددارد،ولیواکنشویبدینگونهباشدکه خودراکناربکشدیااینکهپدیدهتعارضراسرکوبکند؛اینعملرااجتنابمینامند(رابینز،275،1380).
گذشت:هنگامیکهیکطرفدرصددبرآیدتاطرفدیگرراتسکیندهد؛یعنیمیکوشدتامنافعطرفمخالف رابرمنافعخودترجیحدهد؛درواقعیکیازطرفینازخودگذشتگیوایثارمیکندتاروابطقطع نشود(رابینز،276،1380).
مصالحه:اگردوطرفباهماختلافداشتهباشند،ولییکیازآنهامجبورشودکوتاهبیایدیامقداریازنتیجه یاعاقبتکاررابپذیرد،میگویندسازشیامصالحهشدهاست(رابینز،276،1380).
1-Stephen Robbins
1-Cochran
2-Chi-square
3-Spearman
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
انقلاب اسلامی ونظریه های انقلابی
انقلاب و تحولات اجتماعی همواره در جوامع مختلف بشری و در طول تاریخ زندگی او، حادث شده است و آدمی برای تغییر وضع موجود تا رسیدن به وضع مطلوب همواره در تلاش و کوشش بوده است . تکاپوی انسان در رسیدن به کمال مطلوب ، اندیشه ظرف مناسب این پویش را در ذهن او متبادر ساخته و آدمی برای رسیدن به آن کمال ، نیازمند به محیط اجتماعی مطلوب ، انسانی و متکی بر قوانین لایتغیر الهی بوده ، این کمال جویی و خداخواهی فطری او پایه و اساس همه حرکات ، جنبشها و انقلابات است . خواه این انقلابات به نام طبقه کارگر، به نام آزادی ، به نام بورژوازی و یا مستقیما به نام پروردگار باشد، نهایتا خواست فطری انسان بر آزادی خواهی ، عدالت جویی و برابری طلبی است و تقریبا همه انقلابات در راس خواسته های خود آزادی ، عدالت و برابری را قرار داده اند. انقلاب اسلامی ایران ، به عنوان یکی از شکوهمندترین انقلابات دنیا و به عنوان یکی از بزرگترین و فراگیرترین آنها، در دنیا، همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است . به این خاطر تحلیل ها، تبیین ها و توصیف های متعددی از آن به عمل آمده است . بدیهی است که همه تبیین ها و تحلیل ها مستدل ، منطقی و همه جانبه نبوده و کاستی ها و نواقصی را نیز در بردارد. این مساله نخست به دلیل فطرت پدیده های اجتماعی است که دید محدود آدمی به مکان و زمان را، به روی همه عوامل و شرایط موثر بر یک پدیده نمی گشاید و دوم به دلیل این که کانال دریافت مواد اولیه تحقیق درباره انقلاب اسلامی هر یک از تحلیلگران متفاوت بوده و بعضا پیشداوری ها و پیش فرض های نادرست نیز بر این «جامع ندیدن» نقش داشته است . ضمن این که پدیده انقلاب اسلامی با عظمت و پیچیدگی و چند لایه ای بودنش ، امکان یک بررسی همه جانبه بی طرفانه ، علمی و مستدل را کمتر فراهم می کند و یا حداقل به ظرف زمانی چندین ساله و مطالعه منابع بسیار و برخورداری از دانش های مختلف جامعه شناسی ، تاریخ فلسفه ، علوم دینی ، علوم تربیتی ، سیاسی و علم روان شناسی است که نیاز دارد یک گروه تحقیقی کارآزموده و علاقه مند را می طلبد؛ چرا که تحقیق فوق از نوع یک تحقیق میان رشته ای است که با همکاری تنگاتنگ همه متخصصان امور فوق امکان پذیر و میسر می شود. با توجه به مطالب فوق ، در بررسی حاضر که مطالعه انقلاب اسلامی و نظریه های انقلاب و سپس تقابل آنها بایکدیگر مدنظر بود، کوشش وافری به عمل آمده است تابتوان انقلاب اسلامی را به صورت جامع دیده و از ابعاد مختلف بررسی شود. لذا برای وارد شدن به بحث انقلاب ، بی مناسب نیست که ابتدا تعریف انقلاب را از فرهنگ معین از نظر بگذرانیم : «انقلاب از نظر لغوی به معنای تغییر ، تحول ، برگشتگی و تبدیل است و از بعد سیاسی به معنای شورش عده ای برای واژگون کردن حکومت موجود و ایجاد حکومتی نو است». مراجعه به قرآن به عنوان کتاب آسمانی ما مسلمانان و اخذ ایده از آن منبع و مخزن گنجهای آسمانی درخصوص انقلاب نیز، اجتناب ناپذیر می نماید: از نظر قرآن ، تاریخ (و البته مجموعه مخلوقات) به هرطرف که بروند خدا را از هدفش باز نمی دارند و خدا بر کار خود سوار و پیروز است (والله غالب علی امره) به علاوه تاریخ در نهایت امر به سوی امن و نعمت و رفاه و استخلاف صالحان در زمین میل خواهد کرد. این میل را قرآن از قانون علمی استنباط نکرده است . بلکه این نوعی غیبگویی است که فقط از خداوند و پیامبران ساخته است و بس . در این رابطه آیه سوره قصص وعده می دهد، مومنان و نیکوکاران در زمین پیروز خواهند شد و به امن و ایمان خواهند رسید. (سوره قصص ، آیه 4) از بحثهای فوق چنین مستفاد می شود که اگر عوامل ایجادی انقلاب را به دو دسته کلی بیرونی و درونی تقسیم کنیم ، می توان چنین نتیجه گرفت که در دین اسلام به عوامل درونی اصالت داده می شود و عوامل بیرونی ناشی از وجود عوامل درونی تلقی شده است . قرآن ، سنت و قانون خداوند را لایتغیر می داند و این قانون را برای همه زمانها و در همه مکانها در صورت وجود شرایطی که ذکر می کند ، پایدار می داند و به نوعی ، به تکرار شرایط و قانون الهی اشاره کرده است . (مقایسه میزان تطابق عوامل انحطاط دول ابن خلدون با داده های تاریخی - اجتماعی ایران اخضری فروغ السادات ، ص 9-13) الهام گرفتن از قرآن و پیشوایان دینی ، ما را به تبیین و تحلیل علل و عوامل بروز انقلابات رهنمون کرده و چراغی فروزان فرا راه بررسی و تفحص در انقلابات ، روشن می کند. باشد تا به مدد این چراغ فروزان از این بررسی مقصود نهایی حاصل شود.
چالمرز جانسون
یکی از نظریه هایی که در مکتب کارکردی درباره انقلاب عرضه شده است ، نظریه چالمرز جانسون است . به نظر وی انقلاب را می بایست در زمینه سیستم های اجتماعی مطالعه کرد و اساسا جامعه شناسی ثبات پیش از جامعه شناسی انقلاب می آید. در درون یک سیستم اجتماعی متعادل ممکن است تغییراتی پدید آید و در نتیجه تعادل سیستم به هم بخورد. تغییر اساسا 4منبع دارد :
1- منابع خارجی تغییر در ارزشها، مانند ورود عقاید وایدئولوژی های خارجی به درون جامعه متعادل.
2- منابع داخلی تغییر در ارزشها، مثل پیدایش عقاید ویا مصلحان در درون نظام.
3- منابع خارجی تغییر در محیط ، مانند تاثیری که انقلاب صنعتی بر جوامع گوناگون گذاشت.
4- منابع داخلی تغییر در محیط ، مانند رشد جمعیت ویا پیدایش گروههای جدید به نظر جانسون ممکن است این تغییرات از طریق اعطای امتیازات و یا پذیرش تحولات ، کنترل شوند ودرنتیجه تعادل میان محیط و ارزشها اعاده شود. اما اگر چنین کنترل به عمل نیاید ، وضعیتی پیش می آید که نویسنده آن را «اختلالات چندگانه» (multipledysfunctions) می نامد. در این وضعیت که جامعه به خودی خود متعادل نیست ، گروه حاکم می بایست به اعمال زور جهت حفظ انسجام جامعه متوسل شود. نتیجه چنین سیاستی اتلاف منابع قدرت (powerdeflation) به وسیله رژیم است که بعلاوه موجب از دست رفتن مشروعیت سیاسی دستگاه قدرت می شود. بدین ترتیب گروه حاکمه سرسختی که زیربار پذیرفتن دگرگونی های نو نمی رود، با وضعیتی انقلابی مواجه می شود که مرکب از اختلالات چندجانبه و اتلاف منابع قدرت و خدشه در مشروعیت است . ازنظرساختاری و یا کارکردی ، این وضعیت شرایط لازم برای وقوع انقلاب را فراهم می کند. اما شرط کافی برای وقوع انقلاب ناتوانی گروه حاکم در کاربرد وسایل زور و سرکوب است . با ذکر این شرط اخیر، جانسون به نظریه سیاسی یا رئالیستی انقلاب نزدیک می شود؛ اما اساسا به نظر او انقلاب و تحول ساختاری ، نتیجه ناهماهنگی میان ارزشها و محیط است . (انقلاب و بسیج سیاسی - بشیریه حسین ، 1372، ص 52-53) نظر جانسون را می توان به طور خلاصه چنین بیان کرد: انقلاب وقتی روی می دهد که یک دولت مشروعیت ، اعتبار و اعتماد خود را پیش ملت خود از دست بدهد. این هنگامی اتفاق می افتد که دولت به ارزشهای اجتماعی حاکم در میان مردم توجه نکند. در نتیجه یک ناهماهنگی غیرکارکردی (dysfunction) بین نظام اجتماعی و دولت و یا نظام حاکم پیش می آید. یک نظام اجتماعی وقتی دچار بحران می شود که ارزشهای اجتماعی «سینکرونیزه» نشوند؛ یعنی مانند چرخ دنده های ماشین ، دنده ها جا نروند. این ناهماهنگی هنگامی پیش می آید که ارزشهای جدید و نامتناسب با نظام اجتماعی (یعنی ارزشهای مغایر با ارزشهای سنتی) وارد جامعه می شوند. وقتی فرآیند و جریان انقلاب آغاز شود ، آن گاه این جریان توسط عوامل شتاب بخش تقویت می شود. مهمترین عوامل شتاب بخش عبارتند از :
1- پیدایش یک رهبر قوی الهام دهنده یا پیامبر.
2- تشکیل یک سازمان نظامی انقلابی مخفی.
3- شکست ارتش در یک جنگ که موجب تضعیف روحیه و سازمان آن شود. (توسعه و تضاد رفیع پور فرامر-توسعه 1377ص 42)
نسبت نظریه جانسون و انقلاب اسلامی
از نظر چالمرز جانسون ، مدرنیزه کردن جامعه و ورود فناوری جدید ، تحولات سریعی به بار می آورد که باعث ورود ارزشهای جدید نامتناسب با نظام اجتماعی (ارزشهای مغایر با ارزشهای سنتی) و عدم توجه دولت به ارزشهای جدید حاکم شده ، همچنین موجب ازدست دادن مشروعیت نظام می شود که ناهماهنگی غیرکارکردی نیز به وجود می آورد. حال اگر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
وزراء و سایر روسای هیئت های کشورهای عضو جنبش عدم تعهد که در تهران، جمهوری اسلامی ایران در تاریخ (12 و 13 شهریور 1386) 3 و 4 سپتامبر 2007 در نشست وزرا در خصوص حقوق بشر و تنوع فرهنگی گرد هم آمدند.
1- با تجدید عزم خود برای ارتقا وحمایت از کلیه حقوق بشر و آزادی های اساسی از جمله حق برخورداری از هویت فرهنگی که از خصوصیات توصیفی بشریت بوده و میراث مشترک بشری را نیز تشکیل می دهد.
2- با تاکید بر اینکه برداری، احترام به موقع به دیگران و حقوق آنها در تعیین رویکرد آزادانه خود به سوی پیشرفت رو به رشد از ارزشهای بنیادینی است که برای روابط بین الملل نیز ضروری می باشد.
3- با اذعان به این که نتوع فرهنگی و پیگیری توسعه فرهنگی توسط تمامی مردم و ملتها منبع غنای مشترک حیات فرهنگی بشریت می باشد.
4- با تاکید مجدد بر اهداف و اصول مندرج در منشور ملل متحد و با تاکید بر اعتبار و ارتباط مواضع اصولی نهضت عدم تعهد از جمله توسعه روابط دوستانه میان ملت ها بر اساس حقوق برابر، حق تمامی مردم درتعیین سرنوشت خود که به موجب آن آزادانه وضعیت سیاسی خود را تعیین می نمایند و آزادانه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را پیگیری می کنند. کسب همکاری های بین المللی در حل و فصل مشکلات بین المللی دارای ماهیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشر دوستانه و احترام به حقوق بشر و ازادی های اساسی برای همگان بدون هیچ تبعیضی بر اساس نژاد، جنسیت، زبان و مذهب.
5- همچنین با تاکید مجدد بر تساوی حاکمیت اعضای ملل متحد که از هرگونه تلاشی به هدف بر هم زدن نسبی و یا کلی وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور که مغایر با منشور سازمان ملل است خودداری می کنند.
6- با تایید مجدد این که تنوع فرهنگی دارایی با ارزش برای پیشبرد و رفاه بشریت به طور گسترده می باشد و به عنوان یک ویژگی دائمی که موجب غنای جوامع ما می گردد بایستی ارج نهاده شود موارد بهره برداری واقع و حقیقتا پذیرفته شود.
7- با اغان به وجود منزلت و ارزش ویژه برای هر فرهنگ که شایسته شناسایی احترام و محالفت می باشد و مجاب گردیدن در این خصوص که تمامی فرهنگ ها دارای مجموعه ای از ارزشهای مشترک می باشند و در غنای تنوع وگوناگونی و در تاثیر گذاری متقابل آنها بر یکدیگر، تمامی آنها بخشی از میراث مشترک متعلق به بشریت را شکل می دهند.
8- با تاکید بر اینکه تعهد جمعی برای استماع و یادگیری از یکدیگر و احترام به میراث فرهنگی و تنوع جهت گفتگو، پیشرفت و پیشبرد بشری ضروری می باشد.
9- با مد نظر قرار دادن اینکه بردباری و احترام به فرهنگ، قومیت و مذهب و تنوع زبان و گفتگوی برابر و احترام متقابل میان و داخل تمدنها برای صلح تفاهم و دوستی افراد و مردم فرهنگ و ملل مختلف جهان ضروری می باشد در حالیکه تظاهر تعصب فرهنگی بی صبری و بیگانه ستیزی نسبت به فرهنگها و مذاهب مختلف می تواند نفرت و خشم را میان مردم و ملل سراسر جهان ایجاد نماید.
10- با تاکید مجدد بر اینکه بردباری نه تنها یک وظیفه اخلاقی است بلکه یک ضرورت سیاسی و حقوقی است که صلح را از طریق احترام، پذیرش و قدردانی از تنوع غنی فرهنگ های جهان و اشکال بیان نظر و روشهای انسانیت امکان پذیر می سازد.
11- همچنین با تاکید مجدد عزم بر کمک به همکاریهای گسترده بین المللی در حل مشکلات جاری جهان و به منظور ایجاد چنین وضعیتی که به سبب بار مشکلات گذشته، نیازها و منافع نسل های آتی به خطر نیفتد.
12- با تعهد بر اینکه از هر تلاشی برای تضمین احترام کامل به حقوق بشر و آزادی های اساسی فروگذاری نخواهیم کرد به طوری که نسل های آینده وحال از آزادی انتخاب کامل در نظامهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بهره مند و قادر به حفظ تنوع مذهبی و فرهنگی خود خواهند بود.
13- با ابراز نگرانی در خصوص تاثیرات نامطلوب ایجاد شده به دلیل عدم احترام و شناسایی تنوع فرهنگی و حقوق بشر، عدالت، دوستی و حق اساسی برای توسعه،
14- با تاکید بر اینکه فرآیند جهانی شدن نیروئی قدرتمند و پویایی را بنا می نهد که باید به نفع توسعه و سعادت تمامی کشورها بدون استثنا قائل شدن مهار شود،
15- با تقبیح هر نوع تلاشی به منظور استفاده از توان اقتصادی به عنوان ابزاری در جهت تحمیل سلطه فرهنگی بر دیگران،
16-با اعتقاد بر اینکه تنوع فرهنگی در جهان در حال تغییر می بایست به عنوان وسیله ای برای خلاقیت، پویایی و ارتقاء عدالت اجتماعی، بردباری و تفاهم و صلح و امنیت بین المللی مورد استفاده قرار گیرد و نه به عنوان توجیهی برای مواجهه ایدئولوژیکی و سیاسی،
17- با بیان اینکه هر دکترینی که بر مبنای نژاد، یا برتری فرهنگی بنا شده باشد به لحاظ علمی غلط، و به لحاظ اخلاقی منکوب، و به لحاظ اجتماعی ناعادلانه و خطرناک بوده و می بایست قویا به عنوان زمینه و تبلور آپارتاید مردود گشته و با بیان نگرانی عمیق خود در خصوص ریشه کنی فرهنگی که به طور مداوم بر مبنای دکترین این چنینی از سوی نیروهای اشغالگر در سرزمین های اشغالی فلسطین و منطقه اشغالی جولان سوریه رو به گسترش است.
18 -با تاکید مجدد بر اینکه حقوق بشر، جهانشمول ، انفکاک ناپذیر ، مستقل و مرتبت بوده و اینکه جامعه بین المللی باید با حقوق بشر در سراسر جهانب به شکلی عادلانه و مساوی برخورد نماید و نیز بر همین اساس و با همان تاکید ، و اینکه، اهمیت خصوصیات ملی و منطقه ای، سوابق تاریخی، فرهنگی و مذهبی باید مد نظر قرار گرفته شود، و اینکه این وظیفه کشورها است که بدون توجه به نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به منظور ارتقا و حفظ تمامی حقوق بشر و آزادی های اساسی اقدام نمایند.
19-با تصمیم بر انجام کلیه اقدامات برای حفظ نظم بین المللی متساوی و دموکراتیک بر اساس گفتگو، همکاری، تبادل فزاینده میان فرهنگی و به منظور جلوگیری از سلطه و همگون سازی فرهنگی،
20-با اذعان به نقش اساسی زنان و جوانان در ارتقا احترام به تنوع فرهنگی،
21- باتاکید بر اینکه تداوم تلاش تمامی کشورها برای ارتقا گفتگو و تفاهم گسترده میان تمدنها ضروری بوده و در تلاشی برای جلوگیری از هدف قرار دادن فرهنگها و مذاهب مختلف و کمک به حل و فصل صلح آمیز مناقشات و اختلافات،
22-با تاکید بر اهمیت خودداری از حمایت از تنفر ملی، نژادبی یا مذهبی از طریق قانون که مبنای تشویق به تبعیض، دشمنی یا خصومت را بنیان می نهد و به منظور تقویت چنین قانونی،
23-با محکوم کردن تلاش برای شناسایی هر فرهنگی با تروریزم، خشونت و نقض حقوق بشر،
برنامه عمل ذیل را تصویب نمودند:
تعهد بین المللی برای حمایت از تنوع فرهنگی
وزراء و سایر روسای هیئت ها،
1- تایید نمودند اهمیت برخورداری، توسعه و حفظ میراث فرهنگی را برای همه مردم و ملت ها در یک فضای ملی و بین المللی مبتنی بر صلح، بردباری و احترام متقابل؛
2- تاکید نمودند بر ضرورت احترام به تنوع فرهنگی و به حداکثر رساندن انتفاع از آن، از طریق همکاری برای ایجاد آینده ای مولد و هماهنگ با عملی ساختن و ارتقاء ارزشها و اصولی مانند عدالت، برابری و عدم تبعیض، دموکراسی ، انصاف و دوستی، بردباری و احترام در بین جوامع و ملتها،