انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

نگاهى به تفاوت سنسورهاى CCD و CMOS

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

 



خرید و دانلود  نگاهى به تفاوت سنسورهاى CCD و CMOS


نگاهى به تفاوت سنسورهاى CCD و CMOS 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نگاهى به تفاوت سنسورهاى CCD و CMOS

همانطور که در گذشته خواندید، تفاوت اساسى دوربین هاى دیجیتال با دوربین هاى اپتیکال (فیلمى) در آن بود که دوربین هاى دیجیتال فاقد فیلم بودند. این دوربین ها حاوى یک سنسور بودند که نور را به بارهاى الکتریکى تبدیل مى کردند.

 

ابعاد سنسورهاى تصویرى از ابعاد فیلم کوچک تر است. براى مثال ابعاد هر فریم از یک فیلم ۱۳۵ معمولى ۲۴ میلیمتر در ۳۶ میلیمتر است. اما سنسورى که براى ایجاد یک تصویر ۳/۱ مگاپیکسل استفاده مى شود حدوداً ۵ میلیمتر در ۷ میلیمتر است.

سنسورهاى تصویرى انواع مختلفى دارند. سنسور تصویرى که توسط اکثر دوربین هاى دیجیتال استفاده مى شود از نوع CCD (Charge Coupled Device) است. برخى دیگر از دوربین ها از سنسور CMOS (Complementary Metal Oxide Semiconductor) استفاده مى کنند. اگرچه سنسورهاى CMOS به زودى گسترش مى یابند و استفاده از آنها در دوربین هاى دیجیتال رایج تر مى شود، اما هیچگاه نمى توانند جاى سنسورهاى CCD را بگیرند.

هر سنسور CCD مجموعه اى از دیودهاى حساس به نور کوچک است که فوتون (نور) را به الکترون (بار الکتریکى) تبدیل مى کند. این دیودها که فتوسایت نامیده مى شوند، به نور حساس هستند. هر اندازه نور شدیدترى به یک فتوسایت تابیده شود، بار الکتریکى بیشترى در آن فتوسایت القاء مى شود.سنسورهاى CMOS نیز به روش مشابهى نور را به بار الکتریکى تبدیل مى کنند. پس از این مرحله مقادیرى بار الکتریکى روى هر فتوسایت باید خوانده شود. تفاوت اساسى این دو سنسور در روش خواندن مقادیر بارهاى الکتریکى است. در سنسورهاى CCD بار الکتریکى به همان صورت وارد یک تراشه مى شود و به صورت درایه اى از درایه هاى یک ماتریس دو بعدى قابل خواندن است. سپس مقدار این درایه ها (که هنوز آنالوگ هستند) توسط یک مبدل آنالوگ به دیجیتال به اطلاعات رقمى تبدیل مى شود. در سنسورهاى CMOS هر پیکسل چندین ترانزیستور به همراه دارد که وظیفه آنها تقویت بارهاى الکتریکى در لحظه دریافت نور است. اگرچه تقویت نور توسط ترانزیستورها در هر پیکسل مستلزم وجود مدارات پیچیده ترى نسبت به سنسورهاى CCD است، اما از آنجا که تک تک پیکسل هاى این سنسورها به صورت مجزا قابل دسترسى هستند، این سنسورها از قابلیت انعطاف بیشترى برخوردارند.براى جلوگیرى از ایجاد اعوجاج ضمن انتقال بارها در تراشه، سنسورهاى CCD به روش ویژه اى تولید مى شوند. حاصل به کار بردن این پروسه ویژه، تصاویر با کیفیت ترى از لحاظ صحت داده هاى خوانده شده و حساسیت نور است. از سوى دیگر سنسورهاى CMOS به همان روشى تولید مى شوند که اکثر تراشه ها و پردازنده هاى کامپیوترى ساخته مى شوند. اختلاف روش تولید، تفاوت هاى زیادى بین سنسورهاى CCD و CMOS ایجاد کرده است:



خرید و دانلود  نگاهى به تفاوت سنسورهاى CCD و CMOS   20 ص


تحقیق در مورد نقش تفاوت های جنسی در عملکرد ورزشی دختران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

رابطه زن با ورزش

مقدمه

در دو دهه گذشته تعداد زنانی که بطور فعال در رقابت های ورزشی شرکت کرده اند بطور غیرقابل انتظاری افزایش یافته است. این موضوع در کنار کم شدن فاصله ی عملکردهای ورزشی دختران و پسران، باورهای قدیمی مبنی بر اینکه دختران از مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی تفاوت های فاحشی با پسران دارند، تا حد زیادی از آن هاضعیف تر هستند و برنامه ریزی ورزشی آنان باید اعتدال را رعایت کرد، به تاریخ پیوست.

پیشرفت شگرفت زنان در عرصه ی ورزشی بگونه ای افکار عمومی را تغییر داد است که در حال حاضر، شرکت زنان در رقابتهای کشتی، وزنه برداری و عبور از مرز 5 متر در پرش با نیزه، چندان تعجب آور نیست. انسان امروزی در حال پرورش این فکر است که در بعضی از رشته های ورزشی، تفکیک جنسی جایز نیست.

به هرحال اگر سئوالات زیادی در مورد زنان ورزشکار بدون پاسخ مانده اند، اما تحقیقات اخیر نشان میدهند که هیچ دلیل محدودکننده ی سلامتی برای شرکت دختران در رقابت های استقامتی، قدرتی و توانی وجود ندارد. در حقیقت، پاسخ های عمومی زنان به ورزش و تمرین، ماهیتاً شبیه همان چیزی است که برای مردان اشاره شده است.

نتایج غیر قابل تصور در ورزش زنان باعث شد تا پژوهشگران در مورد نقش تفاوت هی مرفولوژیکی، بیولوژیکی و تفاوت های فرهنگی و اجتماعی در عملکرد ورزشی زنان، به پژوهش حاضر سعی خواهد شد، به این پرسش که چه مقدار از تفاوت های موجود درعملکرد های ورزشی دختران و پسران مربوط به تفاوتهای مرفولوژیکی و بیولوژیکی است، پاسخ داده شود. در این راستا، نقش تفاوت های جنسی در برخی از ویژگی ها پیکری، فیزیولوژیکی و عملکردهای مؤثر در اجراهای ورزشی، مانند ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی، توان هوازی، توان بی هوازی، و سازگاری های ورزشی در آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

لازم به ذکر است که تفاوت های جنسی در متغیرهایی روانشناختی و مهارت های ادراکی – حرکتی که بخشهای مهمی از اجراهای ورزشی هستند، با توجه به قرار گرفتن آنها در حیطه های دیگر، مورد بررسی قرار نخواهد گرفت.

اندازه و ترکیب بدن:

تفاوت مهمترین اندازه های پیکرسنجی، یعنی قد، وزن، دور اندامها، پهنای استخوان، ضخامت چربی زیرپوستی و توده بدون چربی پس از 12 تا 14 سالگی بین دو جنس ایجاد می شود. یعنی تاقبل از این سنین، تفاوت فاحشی بین دختران و پسران در یک نژاد معین وجود ندارد. یکی از مطالعات اولیه در این زمینه توسط فوریس درد سال 1972 انجام گرفت. در این پژوهش 609 دختر و پسر طبیعی از سن 7 تا 20 سالگی مورد مطالعه قرار گرفتند. مهمترین یافته های فوریس عبارتند از:

الف) تاقبل از نوجوانی( حدود 13 سالگی)، هیچگونه تفاوت جنسی در توده ی چربی، بویژه وقتی توده ی چربی بر مبنای قد بیان شد، بین دختران و پسران وجود نداشت.

ب) نقطه ی اوج توده ی بدون چربی در دختران، سنین 15 تا 16 سالگی بود، در حالی که افزایش توده ی بدون چربی پسران تا سن 18 تا 20 سالگی ادامه پیدا کرد.

این یافته ها و یافته های مشابه دیگر، نشان می دهند که تفاوت های جنسی در عملکردهای ورزشی به آن وابسته هستند، تحت تأثیر دوران بلوغ قرار می گیرد و دیرتر بودن سن بلوغ در پسران، مزیتی برای رشد طولانی تر توده ی چربی است که در نهایت باعث تفاوت در توده ی بدون چربی در دو جنس می شود. به هر حال، به نظر می رسد بخشی از تفاوت ها در توده ی بدون چربی بدن مربوط به میزان قد و دیگر ابعاد بدن باشد و در صورتی که حتی در سنین پس از بلوغ، دختران و پسران از نظر قد و دیگر ابعاد بدن همگن شوند، تفاوت ها بسیار کمتر خواهند شد.

در متغیر چگالی بدن که تأثیر از توده ی چربی و توده ی بدون چربی است، دختران در تمام سنین دارای چگالی کمتری هستند و مفهوم آن، بالاتر بودن چربی نسبی بدن در دختران در مقایسه با پسران است. ضمن این که به دلیل فعالیت پائین آنزیم های لیپولیتیک در نواحی با سن و ران زنان در مقایسه با مردان، چربی بیشتری در این نواحی تجمع می یابد. به نظر می رسد، علت اصلی تفاوت های ترکیب بدنی پس از سن بلوغ، تغییرات هورمونی بویژه ترشح هورمون های LH و FSH از بخش قدامی، هیپوفیز، و بدنبال آن، ترشح استروژن از تخمدان ها در زنان و ترشح تسترسترون از بیضه ها در مردان است.

استروژن باعث رشدغیرلگن، تکامل سینه و افزایش تجمع چربی بویژه در ناحیه ی باسن و ران می شود. البته استروژن در رشد طولی استخوان نیز مؤثر است و به همین دلیل، در محدوده ی سن بلوغ، دختران رشد سریعی را تجربه خواهند کرد و حتی ممکن است، از پسران بلندتر شوند. در عوض، تستوسترون تشکیل یافت استخوانی و میزان پروتئین سازی را افزایش می دهد. بنابراین باعث می شود، پسران بزرگ تر و عضلانی تر از دختران باشند.

بطور کلی، دختران با لگن پهن تر، چرخش خارجی استخوان درشت نئی، و پائین تر بودن مرکز ثقل( حدود 5/2 سانتی متر)، دارای استخوان های کوچک تر با سطوح



خرید و دانلود تحقیق در مورد نقش تفاوت های جنسی در عملکرد ورزشی دختران


تحقیق در مورد نقش تفاوت های جنسی در عملکرد ورزشی دختران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

رابطه زن با ورزش

مقدمه

در دو دهه گذشته تعداد زنانی که بطور فعال در رقابت های ورزشی شرکت کرده اند بطور غیرقابل انتظاری افزایش یافته است. این موضوع در کنار کم شدن فاصله ی عملکردهای ورزشی دختران و پسران، باورهای قدیمی مبنی بر اینکه دختران از مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی تفاوت های فاحشی با پسران دارند، تا حد زیادی از آن هاضعیف تر هستند و برنامه ریزی ورزشی آنان باید اعتدال را رعایت کرد، به تاریخ پیوست.

پیشرفت شگرفت زنان در عرصه ی ورزشی بگونه ای افکار عمومی را تغییر داد است که در حال حاضر، شرکت زنان در رقابتهای کشتی، وزنه برداری و عبور از مرز 5 متر در پرش با نیزه، چندان تعجب آور نیست. انسان امروزی در حال پرورش این فکر است که در بعضی از رشته های ورزشی، تفکیک جنسی جایز نیست.

به هرحال اگر سئوالات زیادی در مورد زنان ورزشکار بدون پاسخ مانده اند، اما تحقیقات اخیر نشان میدهند که هیچ دلیل محدودکننده ی سلامتی برای شرکت دختران در رقابت های استقامتی، قدرتی و توانی وجود ندارد. در حقیقت، پاسخ های عمومی زنان به ورزش و تمرین، ماهیتاً شبیه همان چیزی است که برای مردان اشاره شده است.

نتایج غیر قابل تصور در ورزش زنان باعث شد تا پژوهشگران در مورد نقش تفاوت هی مرفولوژیکی، بیولوژیکی و تفاوت های فرهنگی و اجتماعی در عملکرد ورزشی زنان، به پژوهش حاضر سعی خواهد شد، به این پرسش که چه مقدار از تفاوت های موجود درعملکرد های ورزشی دختران و پسران مربوط به تفاوتهای مرفولوژیکی و بیولوژیکی است، پاسخ داده شود. در این راستا، نقش تفاوت های جنسی در برخی از ویژگی ها پیکری، فیزیولوژیکی و عملکردهای مؤثر در اجراهای ورزشی، مانند ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی، توان هوازی، توان بی هوازی، و سازگاری های ورزشی در آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

لازم به ذکر است که تفاوت های جنسی در متغیرهایی روانشناختی و مهارت های ادراکی – حرکتی که بخشهای مهمی از اجراهای ورزشی هستند، با توجه به قرار گرفتن آنها در حیطه های دیگر، مورد بررسی قرار نخواهد گرفت.

اندازه و ترکیب بدن:

تفاوت مهمترین اندازه های پیکرسنجی، یعنی قد، وزن، دور اندامها، پهنای استخوان، ضخامت چربی زیرپوستی و توده بدون چربی پس از 12 تا 14 سالگی بین دو جنس ایجاد می شود. یعنی تاقبل از این سنین، تفاوت فاحشی بین دختران و پسران در یک نژاد معین وجود ندارد. یکی از مطالعات اولیه در این زمینه توسط فوریس درد سال 1972 انجام گرفت. در این پژوهش 609 دختر و پسر طبیعی از سن 7 تا 20 سالگی مورد مطالعه قرار گرفتند. مهمترین یافته های فوریس عبارتند از:

الف) تاقبل از نوجوانی( حدود 13 سالگی)، هیچگونه تفاوت جنسی در توده ی چربی، بویژه وقتی توده ی چربی بر مبنای قد بیان شد، بین دختران و پسران وجود نداشت.

ب) نقطه ی اوج توده ی بدون چربی در دختران، سنین 15 تا 16 سالگی بود، در حالی که افزایش توده ی بدون چربی پسران تا سن 18 تا 20 سالگی ادامه پیدا کرد.

این یافته ها و یافته های مشابه دیگر، نشان می دهند که تفاوت های جنسی در عملکردهای ورزشی به آن وابسته هستند، تحت تأثیر دوران بلوغ قرار می گیرد و دیرتر بودن سن بلوغ در پسران، مزیتی برای رشد طولانی تر توده ی چربی است که در نهایت باعث تفاوت در توده ی بدون چربی در دو جنس می شود. به هر حال، به نظر می رسد بخشی از تفاوت ها در توده ی بدون چربی بدن مربوط به میزان قد و دیگر ابعاد بدن باشد و در صورتی که حتی در سنین پس از بلوغ، دختران و پسران از نظر قد و دیگر ابعاد بدن همگن شوند، تفاوت ها بسیار کمتر خواهند شد.

در متغیر چگالی بدن که تأثیر از توده ی چربی و توده ی بدون چربی است، دختران در تمام سنین دارای چگالی کمتری هستند و مفهوم آن، بالاتر بودن چربی نسبی بدن در دختران در مقایسه با پسران است. ضمن این که به دلیل فعالیت پائین آنزیم های لیپولیتیک در نواحی با سن و ران زنان در مقایسه با مردان، چربی بیشتری در این نواحی تجمع می یابد. به نظر می رسد، علت اصلی تفاوت های ترکیب بدنی پس از سن بلوغ، تغییرات هورمونی بویژه ترشح هورمون های LH و FSH از بخش قدامی، هیپوفیز، و بدنبال آن، ترشح استروژن از تخمدان ها در زنان و ترشح تسترسترون از بیضه ها در مردان است.

استروژن باعث رشدغیرلگن، تکامل سینه و افزایش تجمع چربی بویژه در ناحیه ی باسن و ران می شود. البته استروژن در رشد طولی استخوان نیز مؤثر است و به همین دلیل، در محدوده ی سن بلوغ، دختران رشد سریعی را تجربه خواهند کرد و حتی ممکن است، از پسران بلندتر شوند. در عوض، تستوسترون تشکیل یافت استخوانی و میزان پروتئین سازی را افزایش می دهد. بنابراین باعث می شود، پسران بزرگ تر و عضلانی تر از دختران باشند.

بطور کلی، دختران با لگن پهن تر، چرخش خارجی استخوان درشت نئی، و پائین تر بودن مرکز ثقل( حدود 5/2 سانتی متر)، دارای استخوان های کوچک تر با سطوح



خرید و دانلود تحقیق در مورد نقش تفاوت های جنسی در عملکرد ورزشی دختران


تحقیق در مورد تفاوت مشروطیت و انقلاب اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

تفاوت مشروطیت و انقلاب اسلامی ١٣٥٧

در آستانه‌ی صدمین سالگرد مشروطیت که با بیست و هفتمین سال انقلاب اسلامی ایران مصادف است، جای دارد که میان ایده‌ها، عقاید و ادبیاتی که به مشروطیت منجر شد با آن افکار و ادبیاتی که انقلاب سال ١٣٥٧ را شکل داد، مقایسه یی اساسی صورت بگیرد.از آن جایی که، اکثریت شرکت کننده در هر دو انقلاب مهم ایران، در نهایت، قصدشان، حٌریت و عدالت و استقلال، و یا رهایی و سربلندی ملی بود، بسیاری، آن دو را ماهیتاً یکی پنداشته‌اند. برخی نیز فراتر رفته انقلاب اسلامی را تکامل و ادامه‌ی مشروطیت معرفی کرده‌اند.اما به رغم وجوه مشترکی که میان دو واقعه بزرگ تاریخ ایران، به طور ظاهری دیده می‌شود، می‌توان به جرئت ادعا کرد که عقاید و ادبیات و ذهنیتی که به مشروطیت منجر شد، با آن ادبیات و افکاری که انقلاب اسلامی را به وجود آورد، کاملا متفاوت است و دره‌ی افتراق عظیمی، میان آن دو یافت می‌شود.این نوشته‌ی کوتاه اشاره‌ای به برخی از آن تفاوت‌هاست:نخست این که مشروطیت نتیجه‌ی پسین ایده‌های پیشینی بود که منورالفکران و متجددان ایرانی در انتقاد از جامعه‌ی مسلمانان، در انتقاد از دین و دولت، روحانیت و حکومت، آداب و سنت، اخلاق و نوع زندگی و روابط فردی و جمعی مردم ایران مطرح می‌کردند. آن‌ها با "معیار قراردادنِ" افکار لیبرالی و عوامل ترقی جوامع اروپایی، دسپوتیسم و استبداد شرقی را بی رحمانه می‌کوبیدند. مذهب و روحانیت را شجاعانه و با آگاهی نقد می‌کردند. بدآموزی‌ها و بداخلاقی‌ها و جهل و خرافات و عقاید پس مانده‌ی رایج میان توده‌ی مردم را، بی هیچ واهمه یی از مردم، زیر تیغ تیز نقدهای عریان خویش قرار می‌دادند.در آثار بانیان ادبیات مشروطه از آخوندزاده، طالبوف، کرمانی، صابر شاعر، نسیم شمال، و ایرج و عارف، گرفته تا جمالزاده، کسروی، هدایت و نیما... که فرزندان مشروطیت و متاثر از آن بودند، چیزی به نام توده‌ی خلقِ به زور عقب نگهداشته شده و یا قربانی توطئه غرب استعمارگر وجود خارجی ندارد. آن‌ها خودِ توده ایرانی مسلمان را مسئول اصلی عقب ماندگی، بدبختی، شکست و سرشکستگی‌های خویش می‌شناختند. در واقع امر، در نظام حکومت‌گری ایلی و استبدادی، در آداب و عادات دست و پا گیر، در مذهب و ذهن خرافات زده، در روح مرده و برده وار توده مسلمان ایرانی، ریشه‌ی بیچارگی‌ها و سرشکستگی‌های ایرانی را جستجو می‌کردند.آن‌ها، در آن شریعت وطریقت و سلطنت استبدادی- قرون وسطایی ایرانی، چیزِ دندان‌گیری، به عنوان هویت ویژه، اصل متعالیِ اسلامی و یا خویشتن خویشِ ایرانی نمی‌دیدند تا در جستجویش باشند و از شوق بازگشت به هویت اصلی و یا خویشتن خویش جامعه سوزی و خود- ویرانگری کنند. هر چند، ایرانِ باستان و عصر پیش از اسلام را می‌ستودند، اما در فکر بازگشت به آن عصر پایان یافته نبودند و چاره‌ی کار ایرانِ ویران را در بازگشت به هیچ اصل و خویشتن و هویتی نمی‌دیدند. در دیده‌ی روشن بینان و بانیان فکری مشروطیت، چاره‌ی مشکلات ملت و مملکت ایران، در بیداری توده از خواب قرون و اعصار، در توجه به علوم و فنون مدرن، در تعلیم و تربیت نوین، در قانون خواهی در رفع تبعیض و ستم نسبت به زنان و دختران در برابری اجتماعی، در نظام حکومتی مبتنی بر قانون و انتخابات، در حٌرّیت، میهن دوستی، و ورود به جامعه جهانی و اخذِ فرهنگِ مدرنِ اروپایی و دوستی با دنیای غرب بود.در ادبیات مشروطیت اگر همدردی و دلسوزی بود، دلسوزی نسبت به توده‌ی ملت، دلسوزی نسبت به فقرِ فکری و ذهنیِ مردم بود نه فقر اقتصادی و مالی. زیرا فقر اقتصادی و ناداری را نیز زاییده‌ی فقر فکری و نادانی تلقی می‌کردند.به این سبب بود که روشنفکران عصر مشروطه به دور از وجیه المله بازی و توده فریبی یعنی بی هیچ ملاحظه یی به زنجیرهای ذهنی توده‌ی مردم ایران سخت حمله می‌کردند. آخوندزاده که پیشگامِ روشنفکرانِ مشروطیت بود مینویسد:"حیف‌ای ایران، کو آن قدرت، کو آن سعادت، عرب‌های برهنه و گرسنه یک هزار و دویست و هشتاد سال است که ترا بدبخت کرده‌اند. زمینِ تو خراب، اهلِ تو نادان و از سیویلزاسیونِ جهان بی خبر و از نعمت آزادی محروم و پادشاهِ تو دسپوت (جبّار) است. تاثیر ظلم دسپوت و زور فناتیزم علماء به ضعف و ناتوانی اهل تو باعث شده و جوهر و قابلیت ترا زنگ آلود و ترا به دنائت طبع و رذالت و ذلت و عبودیت و تملق و ریا و نفاق و مکر و خدعه و جبن و تقیه، خوگر ساخته و جمیع خصایص حسنه را از صداقت و عدالت و وفا و جوانمردی و شجاعت و علو طبع و بلندهمتی و بی طمعی از طبیعت تو سلب کرده و طبیعت ترا با ضد این صفات معدوده مخّمر نموده و چندین صد سال خواهد گذشت که رونق نخواهی یافت و به آسایش و سعادت نخواهی رسید و ملت تو با ملل سیویلیزه شده برابر نخواهد شد"«١»همین گونه داوری را در آثار روشن بینانی که متاثر از مشروطیت بودند در اشکالی دیگر باز می‌بینیم. کسروی تبریزی می‌نویسد:"توده‌ی ایرانی با حال امروز با توده‌های اروپایی درخورسنجش نیست. این بدیها که ما از ایرانیان می‌بینیم تنها یک معنی دارد و آن این که آلودگی این توده بیش از آن است که پنداشته می‌شد... شما {ایرانیان} خود دشمن خودتان می‌باشید. آنچه شما را زبون گردانیده و به زیردست بیگانگان داده آلودگی‌های خودتان است... دل‌های ایرانیان یک لجن زاریست، یک باتلاقی است که همه چیز را تواند گرفت و در آن لجن زار ناپاک فرو بَرَد... باورهای امروزی ایرانیان درهم آمیخته‌ی آن بدآموزی‌های کهن آسیایی با بدآموزی‌های نوین اروپایی است. بی دلیل نیست که آن‌ها را لجن زار ناپاک می‌خوانیم... از جمله در ایران که در توده این همه آلودگی و گرفتاری پیدا شده است و بیش از همه مایه بدبختی این‌هاست. این است که به ایرانیان گران می‌افتد که به بدی خود گردن گزارند و در اندیشه چاره به آلودگی‌های خود باشند. این به خودخواهی آنان برمی خورد. این است که همه گناه را به گردن انگلیس انداخته خود را کنار می‌گیرند" «٢»آنچه از آخوندزاده و احمد کسروی آوردیم، نمونه‌ی روشنی از دلسوزی منورالفکران مشروطیت با توده ملت و در نهایت کوشش آن‌ها جهت رهایی فکری جامعه و بیدار کردن "آن خفته‌ی چند" است.

اما در آثار ادبی و سیاسی شکل گرفته پس از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ که افکار و احساسات و ذهنیت انقلاب ١٣٥٧ ایران را شکل داد، از استثناها اگر بگذریم، دیگر انتقادی از سنت و جامعه و توده‌ی عقب مانده‌ی به خواب رفته نمی‌بینیم. "غم آن خفته‌ی چند" جای خود را به "غم این گشنه چند" می‌دهد. یعنی آنچه گفته و سروده و نوشته می‌شود، عمدتاً نوعی آه و زاری بر فقر وناداری فقرا و یا همدردی ساده لوحانه با درد و رنج معیشتی توده‌های زحمتکش است.در ادبیات نارضایتی و انقلابی آن سال‌ها، آن چه بر زبان و قلم نویسندگان، فعالان سیاسی، روشنفکران انقلابی و یا روحانیان منتقد دولت جاری می‌شد، عمدتاًَ حمله به شاه بود. گله از غرب و دمکراسی غرب بود و در نهایت، انتقاد خصمانه از آمریکا. زیرا در"طّب سیاسی" آن دوره، ریشه‌ی هر درد و رنج و مرضی را در سلطه‌ی آمریکا می‌دیدند.یعنی آمریکا و عاملش، محمدرضا شاه را مسئول اصلی همه مشکلات و معایب و مفاسد موجود در مملکت ایران، عامل عمده‌ی فقر و ناداری زحمتکشان و علت العلل عقب ماندگی و پریشانی حال جامعه مسلمانان معرفی می‌کردند.از سوی دیگر، ستایشی بود که از توده‌های استثمار شده، از خلق در زنجیر ایران، از آداب و رسوم و اخلاق، از مذهب و عرفان نقد ناشده، از سٌنن ملی و قومی، و در یک کلام از "آنچه خود داشت" انجام می‌گرفت.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفاوت مشروطیت و انقلاب اسلامی