لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
توان غربالگری آزمون آمادگی تحصیلی طرح سنجش کودکان
چکیده تحقیق :
چند سالی است که یکی از شروط ورود به پایه اول ابتدایی ، ارائه معرفی از پایگاه سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی نوآموزان را مورد غربالگری قرار می دهند . این پژوهش برای تعیین اثر بخشی آزمون آمادگی تحصیلی (که هنگام ثبت نام به پایه اول ابتدایی صورت می گیرد ) انجام گرفت . آزمودنیهایی که مورد بررسی قرار گرفته اند به تعداد 697 نفر بودند. از این تعداد 339 نفر شامل نوآموزان عادی و 358 نفر شامل نوآموزان دیرآموز یا مرزی بودند . آزمودنیها با توجه به جامعه آماری و چگونگی توزیع از نظر عادی و مرزی ، جنسیت و نواحی محل تحصیل ، بعد از همتاسازی به شکل تصادفی طبقه ای ساده انتخاب شدهاند برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون پارامتریکتی (T ) گروههای مستقل استفاده شد و با توجه به این تحلیل بین پیشرفت تحصیلی افراد عادی و مرزی تفاوت بدست آمد در حالیکه این تفاوت در میانگین نمرات آزمون املا و ریاضی افراد بدست نیامد و نیز بین پیشرفت تحصیلی دختران و پسران با انجام آزمون تی تفاوتی بدست نیامد که این نتیجه در آزمون آمادگی نیز حاصل شد فرضیه 5 نیز که به تفاوت نمرات آزمون آمادگی قبلی کودکانی که مهد را سپری کرده بودند با آنهایی که سپری نکرده بودند اشاره داشت ، رد شد در حالیکه بین میانگین نمرات املا ـ ریاضی و پیشرفت تحصیلی همین آزمودنیها تفاوت بدست آمد.
بخشی از یافته های تحقیق :ـ ناحیه 5 نسبت به ناحیه های دیگر دارای دانش آموزان مرزی بیشتری می باشد.
ـ بین دختران و پسران در پیشرفت تحصیلی تفاوت وجود ندارد.
ـ بررسی میانگین دو گروه نشان داد که میزان میانگین نمرات املا ـ ریاضی کودکانی که مهد را سپری کرده اند بیشتر از کودکان دیگر است و برتری با گروهی است که مهد را سپری کرده اند.
ـ بین نمرات پیشرفت تحصیلی افرادی که مهد را سپری کرده اند و آنهایی که سپری نکرده اند تفاوت وجود دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع تحقیق:
توان رقابت جهانی
فهرست مطالب
عنوان:
مقدمه
مشکلات توان رقابت تکنولوژیکی
تغییرات توان رقابتی
توان رقابت جهانی
نتیجه گیری
منابع
مقدمه:
در بازار جهانی توان رقابت تکنولوژیک به کشورها کمک می کند تا استاندارد سطح زندگی را افزایش دهند. عوامل بسیاری با بهبود توان رقابت تکنولوژی عجین شده اند عواملی همچون افق دراز مدت برنامه ریزی، آموزش، مدیریت کیفیت جامع، تحقیقات مهندسی، تجارت آزاد و غیره. مشکل اساسی بسیاری از کشورها و محققین فعال در این زمینه عدم امکان دستیابی به توافق جمعی پیرامون اهمیت نسبی هر یک از این عوامل در بهبود توان رقابت است .مدیریت تکنولوژی نقش مهمی در ایجاد وحفظ توان رقابتی در سطح جهانی ایفا می کند. فعالیتهای مدیریت تکنولوژی می تواند در سطح ملی/بین المللی (یا کلان) و یا در سطح شرکت ( یا خرد) انجام شود.
در سطح کلان، کشورها باید بتوانند:
1- سیاست رشد اقتصادی را تدوین کنند.
2- زیر ساختی را ایجاد کنند که از دکتهای مبتنی بر تکنولوژی، حمایت و تجارت و بازرگان را تسهیل کنند. برنامه ریزی توسعه منابع انسانی باید بخشی از هر استراتژی توسعه تکنولوژی باشد.
3- تشویق همکاری دولت، صنعت و مؤسسات آموزشی و تحقیقاتی.
4- حمایت و تقویت نوآوری تکنولوژی و تدوین طرحهایی برای گسترش خلاقیت وحمایت از فعالیت های تحقیق و توسعه.
5- انجام اقدامات حقوقی و قانونی ضروری برای حفاظت از محیط زیست و تقویت ساختارهای اجتماعی .
در گذشته توان رقابت ملی بیشتر بر اساس دسترسی و بکارگیری مؤثر مواد خام، نیروی کار، حمل ونقل ومنابع سرمایه ای بود. امروز نیز این عوامل کماکان از اهمیت برخوردارند. ولی در اقتصاد جهانی امروز، شرکت های چند ملیتی فراتر از مرزهای فیزیکی فعالیت کرده و کارخانجات خود را در جاهایی برپا می کنند که هزینه تولید در پایین ترین سطح باشد. روند جهانی شدن تولید، اکثر عوامل کسب جایگاه رقابتی کشورهای صنعتی (از قبیل آمریکا و انگلستان) را از بین برده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
توان مدیریت و مدیریت توانسیدعلیرضا طیرانی
در این مقاله سعی در معرفی وشناخت دو اصطلاح مهجور ودرعین حال پر کاربرددر فرهنگ عامیانه مدیریت که تا امروز از کنار آن به سادگی گذشتهایم وبه آنها پرداخته نشده است داشته وقصد داریم تعریفی برای آنها ارائه کنیم. هدف از ارائه این نوشتار در گام نخست تعریف توان فرد در جهت انجام اموری است که نظارت،سرپرستی ودر نهایت مدیریت راطلب میکند ودر گام بعدی مدیریت واستفاده از توانی است که فرد داراست. توان مدیریت – مدیریت توان: این دو اصطلاح در مدیریت با دو معنای کاملا متفاوت بهکا ر میروند ولی درعین حال مکمل یکدیگرند، به بیان دیگر توان مدیریت شرط لازم برای مدیریت توان و مدیریت توان شرط کافی برای توان مدیریت است. بنابراین دو اصطلاح فوق را میتوان بهصورت یک گزاره دو شرطی در نظر گرفت، بهطوری که وجود یکی وابسته به دیگری است. «توان مدیریت» عبارت است از توانایی وکارایی مدیر بهمنظور هدایت ورهبری یک سازمان ویا رسیدن به یک هدف خاص، با دراختیار داشتن منابع وامکانات موجود .هرچه این منابع وامکانات بیشتر وبهتر باشد وراحتتر در اختیار مدیر قرار گیرد مدیرتوان کمتری جهت حصول به نتیجه مطلوب نیاز دارد.برعکس باکمبود امکانات ومنابع، مدیر میبایست راه دشوارتری را طی نموده وملزم به استفاده از توان بیشتری است. یک مدیر توانمند بسته به نوع وظایف وفعالیتهایی که انجام میدهد ویا از او انتظار میرود می بایست به پرورش خود بپردازد تا بتواند در مواقع لزوم با بهکار گیری صحیح انباشتهای خود تصمیمی درست وتا حد امکان، دقیق و با در نظر گرفتن شرایط موجود اتخاذ کند، بهطوریکه در دراز مدت پاسخگوی نیازهای سازمان بوده ودر تحقق اهداف آن مثمر باشد.توان مدیریت در افراد مختلف متفاوت است وهمین امر باعث بهوجود آمدن دو دسته مدیران توانمند وضعیف میگردد. در برخورد با چالش ضعف، مدیر در گام اول شروع به شناسایی هر چه دقیق تر توانایی های خود میکند ودر صورت وجود هرگونه کاستی به پرورش آن میپردازد. اینکه یک مجموعه یاسازمان تا چه حد در رسیدن به اهداف خود موفق است بستگی مستقیم به توان مدیران آن دارد. هرچه مدیر از توان بیشتری در برخورد بامسائل ومشکلات سازمان برخوردارباشد، آن سازمان موفق تر وهرچه این توان کمتر باشدسازمان ناموفقتر بوده ودر دستیابی به اهداف کوتاه مدت ودراز مدت خود دچار مشکل خواهد شد.البته توان مدیریت به عواملی ازقبیل تفویض اختیار وپشتوانه قدرت نیز بستگی دارد.چرا که بدون این دو مهم با توجه به کاهش حیطه اختیارات وقدرت تصمیم گیری مدیر قادر به ارائه راهکارهای سریع ومطلوب نخواهد بود.یکی دیگر از عوامل مهم وقابل اشاره در توان مدیر سلامت روحی وجسمی اوست. هرچه مدیراز سلامت بیشتری برخوردار باشد تمرکز ذهنی بیشتری برای حل مسائل خواهد داشت ودر فرایند انتخاب نمونه مناسب از میان نمونههای از پیش طراحی شده، تصمیم گیری واجرا موفق تر است.«مدیریت توان» اصطلاحی است که میتوان از آن مفهوم استفاده صحیح وبهینه از توان مدیر توسط خود اورا استنباط کرد. به زبان ساده مدیریت توان عبارت است ازتقسیم وبهکارگیری صحیح تواناییهای موجود در مدیر بهمنظور نیل به برنامه ها واهداف سازمان.بسیاری ازسازمانهایی را می بینیم که باوجودداشتن مدیرانی توانمند، موفقیت چندانی به دست نمی آورند. این امر ناشی از عدم درک مدیر از تواناییهای خودوعدم بهکارگیری صحیح و هدایت بهموقع آن است. یک مدیر زیرک با کمی تفکر وتقسیم توانی که در خود احساس میکند، قادر به جلوگیری از هرز رفتن آن وهدایت آن در جهت رفع امور و نیازهای کاری ومدیریتی خود خواهد بود.توانایی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:-1 توان عمومی -2توان ویژه یا خاصتوان عمومی: توانی فطری و غریزی است که در همه افراد وجود داردودر بر گیرنده کارهای عادی و روزمره است. این توان به نوبه خود سهم مهمی در رسیدن