انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد تعادل جمعیت زن و مرد ایرانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

تعادل جمعیت زن و مرد ایرانی

گفت و گو با دکتر شهلا کاظمی‌پور ، معاون پژوهشی مرکز جمعیت‌شناسی آسیا و اقیانوسیه

وقتی دکتر شهلا کاظمی‌پور از جمعیت شناسان برجسته کشور بگوید میان تعداد زنان و مردان ایرانی تعادل برقرار است و هیچ بحرانی جمعیت کشور را تهدید نمی‌کند باید نفسی راحت کشید.اساساً دکتر کاظمی‌پور آدم منطقی و خوشبینی است، چرا که اعتقاد دارد ما با معضل بیکاری نیز روبه‌رو نیستیم و آن چیزی که ما را به این روز رسانده پول نفت و تن پروری است.

او معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیت‌شناسی آسیا و اقیانوسیه است و در لابه‌لای زمان‌هایی که به طرح‌‌های تحقیقی اختصاص می‌دهد فرصتی را نیز برای روزنامه جام‌جم خالی کرد تا به همه پرسش‌های مبتلا به جمعیت کشور و مسائل روز چون ارث زنان و مهریه پاسخ گوید. آنچه درپی می‌آید حاصل گفتگوی ما با اوست.

خانم دکتر! فکر می‌کنم برای ورود به بحث، بررسی ساختار کنونی جمعیت ایران شروع خوبی باشد. اکنون ساختار جمعیت کشورمان چگونه است؟

در مطالعات جمعیتی معمولا جمعیت‌ها را به چند گروه تقسیم می‌کنند. جمعیت را ابتدای امر از نظر ساختمان جنسی و سنی یعنی تعادل میان زن و مرد و توزیع سنی مطالعه می‌کنند. در بیشتر جوامع تعادل میان زن و مرد وجود دارد، چون در بدو تولد در مقابل هر 205 نوزادی که متولد می‌شوند 105 نوزاد پسر است و 100 نوزاد دختر؛ البته میانگین این رقم در تمام جهان فرق زیادی ندارد، ولی ممکن است در یک نقطه خاص یا در یک سال بخصوص دختر یا پسر بیشتر به دنیا بیاید، اما در میانگین کل این نسبت وجود دارد. حالا هر چقدر هم به سمت سالخوردگی می‌رویم مرگ و میر نوزادان پسر یا مردان براثر سوانح ناشی از کار بیش از زنان است، در نتیجه نسبت جنسی به مرور به 100 می‌رسد یا در سالخوردگی حتی مثلا ما در کشور‌های پیشرفته در مطالعه نسبت جنسی به رقم 84 هم بر می‌خوریم، چون هر چه قدر جامعه سالخورده‌تر می‌شود میانگین مرگ و میر مردان بیش از زنان می‌شود، یعنی امید به زندگی مردان کمتر از زنان است بنابر این، این از نظر ساختمان سنی است که مطالعه خاصی را می‌طلبد و خیلی هم دقیق است، ولی از نظر ساختمان سنی، جمعیت به 3 گروه تقسیم می‌شوند‌: کشورهایی که جمعیت جوان دارند یعنی باروری آنان بالاست، قاعده هرم سنی‌شان وسیع است و هر چه به سمت سالخوردگی می‌روند مرگ‌ومیر بالاست. معمولا در جامعه‌ای که موالیدش بالاست مرگ و میرش هم بالاست. هرم سنی قاعده‌اش وسیع است ولی برخی کشور‌ها بینابین هستند، یعنی موالیدشان را دارند کم می‌کنند، ولی هنوز به آن کاهش بالا نرسیده‌اند. مرگ‌ومیرشان هم در حال کم شدن است و هرم سنی‌شان در حد متوسط است، اما هنوز مثلثی شکل است و برخی جوامع هستند که جمعیت سالخورده دارند مثل انگلیس، فرانسه، آلمان که این مراحل را در سده‌های قبل طی کرده‌اند، مثلا جمعیت آنها در قرن هجدهم مثل کشورهای آفریقایی بود، در قرن نوزدهم مثل کشور ما بود و الان جمعیت سالخورده دارند. تنها کشوری که این مراحل را خیلی سریع طی کرده، ژاپن است. ژاپن توانسته است این مرحله را در عرض 4030 سال طی بکند. کشور ما هم از نظر ساختمان سنی جمعیت در مرحله‌گذار است، یعنی از مرحله قاعده وسیع هرم به مرحله وسط رسیده و در دو دهه آینده مرحله وسط را هم طی می‌کند.

آیا این باور رایج درست است که ما الان با کمبود پسر مواجه‌ایم؟

نخیر.

عده‌ای معتقدند چون دختران ما ازدواج نمی‌کنند در یک مقطع سنی با کمبود پسر مواجه شده‌ایم.

باید پرسش‌تان را این‌طور مطرح کنید. ما به طور کلی اگر از نظر جنسی در تمام سرشماری‌ها نگاه کنیم تعداد مردان سرشماری شده بیش از زنان سرشماری شده است. حالا اگر بگوییم کم شماری وجود دارد نمی‌تواند آنقدر باشد. اگر تمام سر شماری‌ها را نگاه کنید مثلا در همین سرشماری اخیر که 70 میلیون جمعیت شمارش شده است 34 میلیون و خرده‌ای زن است و 35 میلیون و خرده‌ای مرد، بنابر این در تمام مقاطع مرد‌ها از زنان بیشترند. حتی در بدو تولد نیز مردان از زنان بیشترند، ولی این شبهه وجود دارد که وقتی ما تعداد دختران در معرض ازدواج را با تعداد پسران ازدواج نکرده و در معرض ازدواج مقایسه می‌کنیم می‌بینیم دختران بیشترند چرا؟ برای این‌که دختران در معرض ازدواج را مثلا از 15 سال به بالا می‌گیریم، ولی پسران در معرض ازدواج را20 سال به بالا. این به خاطر چنین تفاوتی است یعنی به علت این‌که قاعده هرم وسیع است قطعا جمعیتی که در گروه سنی 15 تا 20 سال قرار دارد بیشتر است تا جمعیتی که در گروه سنی 35 تا 40 سال قرار دارد.

پس اگر سن در معرض ازدواج قرار گرفتن دختران را هم 20 سال در نظر بگیریم مشکل حل می‌شود؟

بله. اصلا دختران کمتر هم می‌شوند.

پس چرا این کار را نمی‌کنیم تا آنقدر تشویش و اضطراب میان مردم نباشد؟

این کار خود به خود دارد تحقق پیدا می‌کند، یعنی با افزایش سن ازدواج دختران که خود خواسته هم است یعنی دختران ما سعی می‌کنند تحصیل کنند پس خود به خود سن ازدواجشان بالا می‌رود، ولی سن ازدواج مردان در تمام سال‌هایی که ما سرشماری کرده ایم میانگین آن 26 سال است یعنی نرم جامعه ما در مورد مردان عوض نشده ولی در مورد دختران سن ازدواج در حال بالا رفتن است. اوایل سال 1355 و قبل از انقلاب میانگین سن ازدواج دختران ما 5/19 سال بود در صورتی که الان 23.5 شده است یعنی 4 سال اضافه شده است.

پس ما می‌توانیم پیش بینی کنیم که در سال‌های آینده با بحران دختران مجرد روبه‌رو خواهیم شد؟

البته ما نمی‌خواهیم اسم آن را بحران بگذاریم. در دهه آینده چون قاعده هرم سنی ما جمع می‌شود و موالی کم شده است اگر همین محاسبه را 10 سال دیگر بکنیم در نتیجه دختران کمتری با پسران بیشتری می‌توانند ازدواج کنند. یعنی در دهه آینده تعداد پسران ما بیش از دختران خواهد بود؛ ولی خب یک مساله‌ای که وجود دارد نرم جامعه است. در جامعه ما همواره گفته می‌شود سن خانم‌ها باید کمتر از آقایان باشد و هنوز سن مساوی یا بیشتر را قبول ندارند. در نتیجه ممکن است یک تعداد از دخترانی که خودشان به دلایلی ازدواج نکرده‌اند، مجرد باقی بمانند.

شما مدتی قبل بحثی در مورد توسعه فرهنگی در تحول باروری در ایران مطرح کرده‌اید. آیا این می‌تواند در ساختار جمعیت ایران تاثیرگذار باشد؟

بله ساختار جمعیت دقیقا متاثر از همین پدیده است. ساختمان سنی جمعیت ایران به دلیل کاهش باروری در حال متحول شدن است و از جمعیت خیلی جوان به سمت جمعیت میانسال می‌رود و بعد از 20 یا 25 سال دیگر ممکن است جمعیتی سالخورده داشته باشیم.

هرم جمعیت ما الان چه شکلی است؟

هرم سنی جمعیت ما به صورت یک قطره آب است که از بالا می‌آید و باریک است و در وسط متورم می‌شود و قاعده آن در حال جمع شدن است.

آیا تاکنون در مورد هرم هوشی کشور مطالعه ای شده است. گفته می‌شود از آنجا که نخبگان ما کمتر بچه‌دار می‌شوند و اقشار عادی هنوز باروری بالایی دارند، پس از چند سال هرم هوشی ما متحول خواهد شد؟

این پدیده در کشورهای دیگر هم مطرح است، ولی طبق بررسی‌هایی که ما انجام داده‌ایم، باروری در ایران خیلی پایین است و میانگین تعداد فرزندان 2 تاست و این کاهش برای همه است. این روند درگذشته به این شکل بود که یک خانواده کم سواد 8 بچه داشت و خانواده باسواد 3 یا 4 فرزند. ولی الان برای همه پایین آمده است؛ در نتیجه ساختار طبقاتی جامعه ما خیلی عوض نمی‌شود.

یعنی این تعادل برقرار خواهد ماند؟



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعادل جمعیت زن و مرد ایرانی


تحقیق در مورد افزایش جمعیت انقلابی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

به نام خدا

جمعیت و تنظیم خانواده

افزایش جمعیت انقلابی‌ترین پدیده‌ی عصر ما است. جمعیت جهان از 171/1 میلیارد نفر در سال 1850 به 6 میلیارد نفر در آغاز هزاره‌ی سوم میلادی رسید، در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، به طور تقریبی در هر سیزده سال یک میلیارد نفر به جمعیت جهان افزوده شده است. اکثر این جمعیت در مناطقی از جهان به دنیا آمده و زندگی می‌کنند که حتی از عهده تأمین معاش جمعیت قبلی عاجزند. علی رغم تلاش‌ها و کوشش‌های صورت گرفته در زمینه تنظیم خانواده و کنترل موالید به ویزه در دو دهه اخیر، پیش بینی می‌شود که در سال 2050میلادی به رقمی بین 6/7 تا 2/ میلیارد نفر بالغ گردد که41/12 درصد سهم جوامع پیشرفته صنعتی و بقیه در کشورهای در حال توسعه خواهد بود. این پدیده‌ی به ظاهر بی سابقه ای است که ما را به وادی ناشناخته‌ای سوق می‌دهد.

رشد بی‌رویه جمعیت، کانون توجه و تمرکز اکثر مطالعات حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی قرار گیرد و شناخت ویژگی‌های کّمی و کیفی آن در تمام ابعاد، از اهمّیت ویژه‌ای در روند توسعه هر کشور برخوردار باشد. امروزه، مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی با موضوع جمعیت، پیوند و ارتباط مستقیم پیدا کرده است، به طوری که اکثر سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزیهای اقتصادی و اجتماعی کشورها برای مواجهه با این مسئله و در چارچوب شرایط و مقتضیات آن طرح و پیشنهاد می‌گردد. تدوین برنامه‌ها و اتخاذ سیاستهای جمعیتی در فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی، زمانی مفید و مؤثر خواهد بود، که مبتنی بر آمارهای دقیق جمعیتی و سایر داده‌های مربوطه بوده و روابط بین متغیرهای جمعیتی و دیگر عوامل در نظر گیرد.

افزایش جمعیت شتابان تحلیل رفتن منابع جهان است. افزایش عظیم تراکم جمعیت علت عمده کمبود مسکن، منابع انرژی، گسترش فقر، تخریب محیط زیست است. جمعیت شناس از طریق ارزیابی و تجزیه و تحلیل پدیده‌های محتلف نظیر باروری، مرگ و میر، مهاجرت، ازدواج و . . . زمینه را برای توسعه اقتصادی، اجتماعی فراهم می‌آورد. به بیان دیگر، جمعیت یکی از عوامل بنیادی در برنامه‌ریزی‌های توسعه ملی در هر جامعه است. از این رو، آگاهی از چند و چون جمعیت و شناخت ساختار سنی و جنسی، ابعاد و گسترش آن، ابزارهای کارساز در تصمیم گیری و برنامه‌ریزی است. دیدگاه‌های مختلفی در زمینه این پدیده جمعیتی وجود دارد. دیدگاه مخالفان افزایش جمعیت، که بدبینانه و منفی و رشد جمعیت را بمبی منفجر شده‌ای می‌دانند که پیامدهای فاجعه آمیز آن را به زودی حس خواهیم کرد و از سوی دیگر، موافقان افزایش جمعیت، با دیدگاه خوش بینانه و مثبت نگر، رشد جمعیت و عدم کنترل تنظیم خانواده را تهدید جدی تلقی نمی‌کنند. بر این باورند که فناوری جدید و توزیع عادلانه منابع می‌تواند چنین مشکلاتی را حل کند. مردم، نگران آینـده‌ای هستند که پیامدهای رشد جمعیت و عدم کنترل تنظیم خانواده در بسیاری از کشورها، کاهش جمعیت و تنظیم خانواده در معدودی از کشورها، آن را تغییر خواهد داد. سعی بر این است که در این مقاله، کنترل جمعیت و تنظیم خانواده را از دیدگاه اهل سنت مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.

تعریف جمعیت:

جمعیت به مجموعه ای از انسانها گفته می‌شود که در سرزمین معینی سکونت مداوم دارند و در طول زمان بر حسب ویژگیهایی نظیر سن، جنس، ازدواج و . . . ترکیب ویژه ای را یافته اند. به بیان دیگر، تجمعی از افراد انسانی که در یک منطقه جغرافیایی بطور مستمر به شکل خانواده و خانوار زندگی می‌کنند، جمعیت نام دارد. ( دل پیشه، 1386 )اهمیت جمعیت شناسی:

پرداختن به جمعیت و مسائل مرتبط با آن، به خاطر مقتضیات و شرایط جهانی امروزه، اهمیتی اساسی یافته است. این نقش و اهمیت آن، به طور پیوسته در علوم اجتماعی افزایش می‌یابد، به طوری که امروزه جمعیت شناسی به صورت یکی از رشته‌های کاربردی در تمام ممالک و کشورهای دنیا مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت و نقش فزاینده پدیده‌های جمعیتی در برنامه ریزیهای ملّی ومنطقه ای و در زندگی اقتصادی و اجتماعی انسان معاصر نقش کلیدی و مؤثری دارد، نقش جمعیت شناسی و روش‌های تحلیل آن در آینده نگری و پیش بینی‌های جمعیتی راهبردی و محوری است. هدف جمعیت شناسی:

پدیده‌های جمعیتی، تولد، مرگ، طلاق، مهاجرت و . . . هر چند خصلتی کمّی و آماری دارند، ولی به شدت ریشه در ساختارٍ، بنیادهای فرهنگی و اجتماعی جوامع داشته است. به بیان دیگر، پدیده‌های جمعیتی از طرفی تحت تأثیر بسیاری از شرایط علت و روند اجتماعی و فرهنگی درجامعه قرار می‌گیرند. و از جهت دیگر، بدون تأثیر بر پدیده‌ها و ساختار‌های اجتماعی جوامع نیستند. بر همین اساس، گردآوری آمار و ارقام و انتشار آنها در سطح وسیع و گسترده، بدون تجزیه و تحلیل و بیان روابط همبستگی میان آنها تجملی بیش نیست و بـرای فراهم آورندگان آنها رنجی است که بی ثمر خواهد مانـد. هدف جمعیت شناسی، توصیف مجموعه‌های انسانی با هدف دست یابی به قوانین جمعیت است، که این امر با مطالعه ساختار وحرکات جمعیتهای انسانی وروابط متقابل، که میان پدیده ‌های جمعیتی و عوامل اقتصادی ـ اجتماعی و بیولـوژیکی وجود دارد، میسر می‌گردد. جمعیت شناسی، امروزه در روشن ساختن وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع نقش مؤثری ایفا نموده و با پیش بینی‌های خود، راهی را که جاهعه بشری در آینده نزدیک خواهند پیمود، هموارمی‌سازد و هدف جمعیت شناسی را می‌توان در مواردی چون: شناخت آگاهی در خصوص ساخت و حالت جمعیت بخش مورد مطالعه، توصیف کامل جمعیت در یک منطقه و توزیع آن در بخش‌های مختلف دانست. ( حسینی 1381 )جایگاه خانواده:

خانواده نهادی اجتماعی است که انسان از آغاز زندگی خویش همواره آن را می‌شناخته و با آن سرو کار داشته است. بسیاری از اندیشمندان، خانواده را مهمترین کانون ثبات و آرامش برای اعضای آن دانسته اند. هسته اصلی تشکیل دهنده جوامع، که مورد توجه محققان و متفکران در تمام جهان قرار گرفته است از آنجا که خانواده در روند تحولی جهانی پیوسته تحت تأثیر قرار گرفته، دگرگونی‌های گوناگونی را تجربه می‌کند. لذا، مطالعه و بـررسی این تحـولات و پیش بینی وضعیت خانـواده، ذهن بسیاری از متفکران و اندیشمندان را به خود مشغول کـرده است. حفظ کیان خانـواده و گسترش کارکردهای مثبت و مؤثر آن نیز، از اهمیت خاصی برخـوردار است. شناخت خانواده و حفظ کیان آن، اهمیتی والاتر از مسائلی همچون شناخت بهداشت فردی و حفظ سلامت فردی دارد. شناخت روند تحول خانواده و آسیب‌های تهدیدکننده آن وروش‌های مداخله صحیح، برای پیش گیری از آسیب‌های احتمالی آن می‌باشد. ( احمدی، 1385 )

تعریف تنظیم خانواده:

تنظیم خانواده طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، اتخاذ یک سیاست جمعیتی از سوی خانواده‌ها است که داوطلبانه و بر پایه آگاهی، بینش و تصمیم گیری مسؤلانه، توسط والدین بخاطر ارتقا و تندرستی و بهزیستی اعضای آن به مـورد اجرا گذارده می‌شود. تنظیم خانـواده را می‌توان مجموعه تدابیری دانست که با استفاده از روش‌های جلوگیری از حاملگی، به خانواده‌ها اجازه می‌دهد تعداد کل اولادی را که مایلند به طور ارادی تعیین کنند. برنامه ریزی معمولاً مرتبط با زمینه‌های بهداشتی است که از پذیرش جهانی برخوردار است و این یکی از دلایل عمده پذیرش سیاست تنظیم خانواده در دنیاست. اجرای این برنامه‌ها با توجه به امکانات اقتصادی انجام می‌گیرد، و در سطح ملی، هدف آن ایجاد تعادلِ لازم میان جمعیت و منابع تولید است. آنچه که در معنا و مفهوم تنظیم خانواده مد نظر قرار می‌گیرد تصمیم، اراده و آزادی خانواده‌ها است که می‌توانند شمار مطلوب فـرزندان و زمان تولد آنها را تعیین کنند. به بیان دیگر، ما به نوعی برنامه ریزی توأم با آینده نگری در مورد شمار فرزندان و رعایت فاصله گذاری بین آنها می‌پردازند. آنچه در این تعریف برمی‌آید این است که تنظیم خانواده، محدود به استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری نمی‌باشد، بلکه روش اندیشه و تفکری است که پایه ریزی یک زندگی مطلوب را به دنبال دارد و اقداماتی که زوجین را یاری می‌کند تا از داشتن فرزندان ناخواسته جلوگیری کنند و زمان تولد فرزندان را با شرایط زندگی تطبیق دهند و آگاهانه در مورد تعداد فرزندان تصمیم بگیرند. ( حسینی 1281)اهداف تنظیم خانواده:

در مورد اهداف تنظیم خانواده در جامعه و کشورهای مختلف جهان، آرای متفاوتی از سوی صاحب نظران و سازمان‌های متولی جمعیت و تنظیم خانواده وجود دارد و هر صاحب نظری در این زمینه متناسب با مقاصد پژوهشی یا اهداف خود، مواردی برای آن ذکر کرده اند، اهداف تنظیم خانواده برای فاصله گذاری بین فرزندان، به منظور امکان برنامه ریزی برای زندگی بهتر یا تأمین سلامتی جسمانی مادر و در نهایت کاهش مرگ و میر مادران بر اثر زایمان‌های مکرر است. در سطح کلان، نیز هـدف این برنامه‌ها، ایجاد تعـادل میان رشد جمعیت و رشد توسعه اقتصادی، اجتماعی است. هر چند جمعیت را به تنهایی عامل یا مانع توسعه قلمداد کردن تا حدود زیادی انحراف از نگرش چند عاملی در علوم اجتماعی است. ولی واقعیت این است که در شرایط نابسامان و عدم تعادل میان رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و تنظیم خانواده یکی از راه‌های برقراری این تعادل به شمار می‌رود.

به طورکلی، اهداف برنامه ریزی تنظیم را درمواردی چون: جلوگیری از حاملگی‌های ناخواسته، کاهش میزان حاملگی‌های پر خطر، کاهش میزان سقط جنین و عوامل ناشی از آن، کاهش خطر ابتلا به بیماریهای ژنتیکی در نوزادان از طریق کاستن از حاملگی‌های دیر هنگام، جلوگیری از ابتلای مادر و کودک به سوء تغذیه از طریق فاصله کذاری بین موالید و فراهم نمودن امکان تغذیه و پرورش بهتر برای فرزندان با رعایت فاصله گذاری مناسب موالید، خلاصه نمود. مهمترین اهداف تنظیم خانواده:

1 پیشرفت بهداشت وتأمین بُعد اقتصادی و اجتماعی خانواده‌ها.

2 استفاده از کلیه سازمانهای بهداشتی و درمانی کشور در اجرای این برنامه.

3 هر زن و شوهری اجازه داشته باشند شمار فرزندانی را که مایل و قادر به داشتن آنها باشند تعیین و فاصله گذاری‌ها را

ه دلخواه تنظیم کنند.

4 آموزش مادران و تصمیم آنها مبنی براینکه روش‌های جلوگیری از بارداری با موازین شرعی وسنن ملّی مغایرت ندارد. 5 برنامه‌های بهداشت و تنظیم خانواده همگام با سایر برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی کشور باشد. ( حسینی 1381 )



خرید و دانلود تحقیق در مورد افزایش جمعیت انقلابی


مقاله درمورد آمار جمعیت کل کشور در سالهای 81 و 82 18 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

فهرست:

مقدمه............................................................................................................................2

اطلاعات خام................................................................................................................3

فراوانی مربوط به دسته بندی استانها بر اساس تعداد جمعیت استانها در سال 1381

جدول و نمودار مربوط به زنان و مردان.......................................................................5

جدول و نمودار مربوط به مردان..................................................................................6

جدول و نمودار مربوط به زنان.....................................................................................7

جدول و نمودار مربوط به شهر.....................................................................................8

جدول و نمودار مربوط به روستا...................................................................................9

نتیجه و در صد گیری................................................................................................10

فراوانی مربوط به دسته بندی استانها بر اساس تعداد جمعیت استانها در سال 1382

جدول و نمودار مربوط به زنان و مردان......................................................................11

جدول و نمودار مربوط به مردان.................................................................................12

جدول و نمودار مربوط به زنان....................................................................................13

جدول و نمودار مربوط به شهر....................................................................................14

جدول و نمودار مربوط به روستا..................................................................................15

نتیجه و در صد گیری.................................................................................................16

منابع............................................................................................................................17

مقدمه :

دانستن میزان رشد جمعیت وبرآورد جمعیت و کنترل آن در هر کشوری اهمیت بسزایی را داراست . از این رو ابتدا باید از میزان دقیق رشد جمعیت مطلع بود تا با توجه به آن بتوان برآورد جمعیت درست کشور را داشت و بتوان رشد جمعیت را در سطح مناسب نگاه داشت.

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_

آمار گیری در این پروژه بر اساس آمارگیری سالهای 1381و1382 از بر آورد جمعیت در استانهای مختلف کشور صورت گرفته است. در این پروژه با استفاده از اطلاعات خام اولیه که همان جداول برآورد جمعیت استانهای کشور است جداول و نمودارهایی محاسبه شده اند و در پایان هر بخش نتیجه گیری از آن گرفته شده است.

شایان ذکر است اعداد اعشاری برای سهولت در محاسبات گرد شده اند و نیز مقادیر عددی با فاصله بسیار زیاد با دادهای قبل از خود بی دلیل مشکل ایجاد کردن در جداول فراوانی ار محاسبات حذف شده اند.

اطلاعات خام:

جدول برآورد جمعیت در27 استان کشوردر سال 1381 :

1381

استان

روستایی

شهری

زن

مرد

مرد و زن

532599

671812

596080

608331

1204410

اردبیل

780238

3536529

2101317

2215450

4316767

اصفهان

223107

327863

269464

281507

550971

ایلام

1143018

2235224

1669519

1708723

3378242

آذربایجان شرقی

1140175

1634629

1363992

1410811

2774804

آذربایجان غربی

357355

439284

392372

404268

796639

بوشهر

1686983

10002318

5671123

6018178

11689301

تهران

357834

436243

393179

400897

794077

چهارمحال و بختیاری

2252205

3842684

3038504

3056384

6094888

خراسان

1597130

2909686

2208731

2298086

4506816

خوزستان

444963

492022

465439

471546

936985

زنجان

138774

425185

273346

290613

563959

سمنان

1051917

1034253

1025890

1060280

2086170

سیستان و بلوچستان

1623931

2511320

2032763

2102487

4135251

فارس

356479

709838

525466

540851

1066317

قزوین

73601

897679

473493

497787

971280

قم

622189

869818

732735

759272

1492007

کردستان

855665

1359710

1089962

1125413

2215376

کرمان

695840

1266336

951288

1010888

1962176

کرمانشاه

309085

318433

309551

317966

627517

کهگیلویه و بویراحمد

857767

697292

780644

774414

1555058

گلستان

1037796

1272237

1160742

1149291

2310033

گیلان

715704

956002

819720

851986

1671706

لرستان

1345113

1397771

1375831

1367054

2742885

مازندران

452386

848392

648537

652242

1300778

مرکزی

711877

523939

598682

637134

1235816

هرمزگان

761301

957326

848821

869806

1718627

همدان

150023

691347

408860

432510

841370

یزد

22275053

43265171

32226049

33314175

65540224

کشور

جدول برآورد جمعیت در26 استان کشور در سال 1382 :

1382

استان

زن

مرد

روستایی

شهری

کل

1675868

1715220

1115486

2275602

3391088

آذربایجان شرقی

1400610

1448686

1141840

1707456

2849296

آذربایجان غربی

601122

613477

522890

691709

1214600

اردبیل

2157909

2275116

753211

3679814

4433025

اصفهان

277813

290229

224211

343830

568041

ایلام

398307

410383

359949

448742

808690

بوشهر

5833192

6190166

1747291

10276068

12023359

تهران

398869

406698

349871

455696

805567

چهارمحال و بختیاری

3009927

3027639

2163471

3874095

6037566

خراسان

2308282

2401665

1653323

3056623

4709947

خوزستان

469587

475749

441244

504092

945336

زنجان

281890

299696

136870

444716

581586

سمنان

1074482

1110502

1089142

1095841

2184983

سیستان و بلوچستان

2071000

2142035

1626504

2586531

4213035

فارس

540172

555989

350273

745888

1096161

قزوین

488082

513123

73937

927268

1001205

قم

751625

778847

623499

906972

1530472

کردستان

1120051

1156481

848249

1428284

2276533

کرمان

973065

1034030

702623

1304472

2007095

کرمانشاه

322776

331551

309564

344762

654326

کهگیلویه و بویراحمد

796394

790038

865601

720831

1586432

گلستان

1171641

1160082

1015860

1315862

2331723

گیلان

829399

862046

714280

977165

1691445

لرستان

1392932

1384046

1338373

1438604

2776978

مازندران

659079

662844

442740

879184

1321924

مرکزی

620298

660139

736303

544133

1280437

هرمزگان

854781

875914

745594

985102

1730696

همدان

456803

483226

175941

764088

940029

یزد

32935956

34055616

22268142

44723431

66791573

کشور



خرید و دانلود مقاله درمورد آمار جمعیت کل کشور  در سالهای 81 و 82   18 ص


تحقیق درمورد تاثیر افزایش جمعیت بر محیط زیس1

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تاثیر افزایش جمعیت بر محیط زیست.

چکیده :

با افزایش تعداد انسان‌ها، میزان آلودگی تحمیل شده بر زمین، آب، فضا و هوا افزایش می‌یابد. علاوه بر این، مصرف منابع زمینی نیز افزایش می‌یابد و نرخ رشد آن نیز بیشتر می‌شود. با توجه به این واقعیت که جمعیت جهان رو به افزایش است، باید گفت که حجم جمعیت، رابطه‌ی مستقیمی با میزان مصرف منابع زمینی دارد.

مقدمه:

عموماً چنین اندیشیده می‌شود که برای تغذیه‌ی این همه انسان، باید میزان تولید محصولات غذایی را افزایش داد. این مقاله با ارایه شواهد فراوان، نشان می‌دهد که افزایش جمعیت، همراه با تولید غذای زیادی است و هزینه‌ی این غذای بیشتر، در حقیقت از میان رفتن گونه‌های جانوری دیگر است و علاوه بر آن، معضلات بی‌شمار دیگری را برای بشریت به همراه داشته است که از این میان، می‌توان به فقر، گرسنگی، سوءتغذیه، عدم بهداشت کافی، کمبود منابع آب، غذا، خاک و هوای سالم و … اشاره کرد.از میان همه‌ی معضلات زیست محیطی موجود، رشد سریع جمعیت به عنوان مضرترین آن شناخته شده است. در حقیقت، سرعت بخشیدن به رشد جمعیت، به منزله‌ی تشدید همه معضلات زیست محیطی است. «براون و نیلسون» با تحقیقی که در سال ۲۰۰۰ انجام داده‌اند، بر چنین یافته‌ای تأکید کرده‌اند. با افزایش تعداد انسان‌ها، میزان آلودگی تحمیل شده بر زمین، آب، فضا و هوا افزایش می‌یابد. علاوه بر این، مصرف منابع زمینی نیز افزایش می‌یابد و نرخ رشد آن نیز بیشتر می‌شود. با توجه به این واقعیت که جمعیت جهان رو به افزایش است، باید گفت که حجم جمعیت، رابطه‌ی مستقیمی با میزان مصرف منابع زمینی دارد.

سازمان سلامت جهانی (WHO) در سال ۱۹۹۶ گزارش داد که ۳ میلیارد نفر در جهان دچار سوءتغذیه هستند. به عبارت دیگر، در بسیاری از نقاط جهان، تعداد افراد بیشتر از توانایی تولید غذا و … در آن منطقه است. با توجه به آثار فراوان افزایش جمعیت بر کره‌ی زمین، رشد جمعیت به عنوان اصلی‌ترین عامل تخریبی محیط زیست و موجودات زنده محسوب می‌شود.در حال حاضر، همه بر این اعتقادند که برای حمایت از جمعیت فعلی جهان، باید تولید مواد غذایی را افزایش داد. به عنوان مثال «یونگ» (۱۹۹۹) می‌گوید که مطابق پیش‌بینی‌های پروژه‌های جمعیتی سازمان ملل، جمعیت کشورهای در حال توسعه، در سال ۲۰۲۵ بالغ بر ۸ میلیارد می‌شود و این آمار در سال ۲۰۵۰ از مرز ۹۰ میلیارد خواهد گذشت، او سپس چنین نتیجه‌گیری می‌کند که «برای تغذیه‌ی این جمعیت رو به افزایش، باید برنامه‌های کشاورزی رو به توسعه‌ای را در نظر گرفت».برخی معتقدند که مصرف کودهای شیمیایی، کاملاً تحت نظارت وزارت کشاورزی و اقتصادی قرار دارد و برخی نیز اعتقاد دارند که تکنولوژی و علم، همه‌ی مشکلات آینده در رابطه با غذا را حل خواهند کرد. به عنوان مثال شرکت ADM چنین تبلیغ می‌کند که آنها در پی افزایش تولید مواد غذایی برای تغذیه‌ی جمعیت رو به افزایش بشر هستند. محصولات غذایی در ایالات متحده و بسیاری دیگر از کشورها، ظرف سه دهه‌ی ۱۹۸۰ ـ ۱۹۵۰ به شدت افزایش یافت.

تولید دانه‌های گندم و ذرت نسبت به سال ۱۹۴۰، اکنون سه برابر شده است، اما چنان که «فارب» (۱۹۷۸) بیان داشته است: «تشدید تولید مواد غذایی برای تغذیه‌ی جمعیت بیشتر، خود عامل افزایش جمعیت نیز بوده است». به عبارت دیگر، از آنجا که همواره با افزایش جمعیت، غذای بیشتری نیز تولید شده است، همین امر موجب افزایش بیشتر جمعیت گردیده است.«پی واگنر» (آوریل ۱۹۹۸) در تحلیل این مطلب، چنین بیان می‌دارد: «از آنجا که جمعیت کشورهای مرفه ثبات یافته و حتی رو به کاهش است و جمعیت کشورهای فقیر به شدت در حال افزایش است، به نظر می‌رسد که تولید غذا ارتباط با میزان جمعیت ندارد». اما تحقیقات «آبرنسی» (۱۹۹۵) با این حرف مخالف است. اطلاعات فزاینده‌ی ما در مورد ایالات متحده نیز با نظر واگنر مخالف است.

جمعیت ایالات متحده از سال ۱۹۹۵ تا ۱۹۳۵ دو برابر شده است و اکنون به ۲۷۰ میلیون رسیده است. به نظر می‌رسد که تا ۷۵ سال دیگر، این جمعیت به دو برابر افزایش یابد و معادل ۵۴۰ میلیون گردد. این آمارها شامل میزان مهاجرت‌ها نیز هست و در حقیقت چنان که «بوویر و گرنت» (۱۹۹۴) بیان داشته‌اند، مهاجران و فرزندان آنان حدود ۹۰ درصد از افزایش جمعیت آینده‌ی آمریکا از ۱۹۹۳ تا ۲۰۵۰را به خود اختصاص خواهند داد. در حقیقت، آنچه در آمریکا افزایش می‌یابد، جمعیت غیربومیانی است که به همراه فرزندان خود بر میزان جمعیت این کشور می‌افزایند. با چنین نگاهی است که محققان معتقدند، سؤال از این که رشد جمعیت در کجا صورت می‌گیرد، در حقیقت ما را از این سؤال اصلی که چرا رشد جمعیت رخ می‌دهد، غافل می‌سازد.مشکل دیگری که تصویر ما را از رشد جمعیت مخدوش می‌سازد، این است که رشد جمعیت به نظر آرام می‌رسد، ولی پیوسته صورت می‌گیرد. اضافه شدن یک میلیون نفر در هر چهار روز به جمعیت جهان و اضافه شدن ۳ میلیون نفر سالانه به جمعیت ایالات متحده، چندان قابل توجه و چشمگیر به نظر نمی‌رسد. اما با گذشت سال‌ها، ناگهان جمعیت جهان ۲ برابر می‌گردد و جمعیت ایالات متحده نیز همین طور.

مطالعات فراوانی که بر روی جمعیت و تولید مثل حیوانات صورت گرفته، نشان می‌دهد که همه‌ی حیوانات به میزانی که منابع زیست محیطی محل زندگی آنها اجازه می‌دهد، جمعیت خویش را افزایش می‌دهند.بررسی‌های مرتبط با جوامع گوناگون بشری نیز رابطه‌ی میان وجود غذا و تعداد انسان‌ها و وفور غذا و تکثیر نسل‌ آدمی را به خوبی نشان می‌دهد. علی‌رغم فرهنگ‌های مختلف حاکم بر جوامع بشری، این اصل همواره ثابت بوده است که در جوامعی که دسترسی به غذا کمتر است، تولید مثل انسان‌ها و تعداد آنها نیز محدود است، اما با توسعه‌ی کشاورزی و دستکاری منابع طبیعی و عادی هر منطقه، به نظر می‌رسد که تکثیر نسل آدمی به طور کلی از کنترل منابع طبیعی آن منطقه خارج شده است.

در حال حاضر، میزان منابع غذایی در دسترس بشر در جهان، هنوز رو به افزایش است، اما نرخ رشد این منابع رو به کاهش نهاده است. در حال حاضر ۱۳۰ میلیون تن از دانه‌های غذایی در ایالات متحده غذای دام‌های اهلی می‌شود. این میزان می‌تواند ۴۰۰ میلیون انسان را تغذیه کند و اگر وابستگی مواد غذایی به حیوانات اهلی را کاهش دهیم، می‌توان مواد غذایی بسیار بیشتری نیز برای بشر فراهم نمود. البته در این صورت، باید منتظر افزایش بیشتر جمعیت بشر بود که در نهایت، این روند رو به افزایش بی‌رویه‌ی جمعیت انسان‌ها و از میان رفتن تنوع جانوری کره زمین منجر خواهد شد و البته این روند به افزایش گرسنگی و سوءتغذیه در جامعه بشری نیز دامن خواهد زد. از آنجا که می‌دانیم افزایش جمعیت بشر رابطه‌ی مستقیمی با کاهش زمین کشاورزی، آب، انرژی و منابع بیولوژیکی دارد،



خرید و دانلود تحقیق درمورد تاثیر افزایش جمعیت بر محیط زیس1


تحقیق در مورد جمعیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ساختار فدرالی و مسئله ملی و قومی در ایران

مجید زربخش

رخدادهای سال‌های اخیر از حوادث بالکان تا عراق و منافع و سیاست امریکا در برانگیختن اغتشاشات و درگیری‌های قومی در ایران، مسئله ملی و قومی در ایران را به‌موضوعی حساس و بالقوه مخاطره‌آمیز تبدیل کرده است. واقعیت این است که:

1- در ایران قوم‌ها و ملیت‌های مختلفی زندگی می‌کنند و این کشور سرزمین مشترک اقوام و ملیت‌های گوناگون است که طی قرن‌ها با رشته‌های تاریخی، فرهنگی و عاطفی متعددی پیوند خورده و در ساختن این سرزمین و دفاع از آن کوشیده‌اند.

2- اقوام و ملیت‌های این سرزمین هر یک ویژگی‌های قومی و فرهنگی و زبانی خود و در نتیجه خواست‌ها و مزالبات قومی و فرهنگی و زبانی میژه‌ای دارند که بدون توجه به‌این مطالبات و بدن تأمین آنها- که حق طبیعی و جزئی از حقوق بشر است- همزیستی آنان برغم تمامی پیوندهای تاریخی نمی‌تواند پایدار باشد، آن‌هم در شرائطی که قدرت‌های خارجی با بهره‌برداری از محرومیت‌ها و تبعیض‌های قومی و فرهنگی و مدهبی دست اندر کار ایجاد و دامن زدن درگیری قومی و ملی‌اند.

3- هم امر آزادی تأمین حقوق شهروندی همه مردم و هم تأمین حقوق اجتماعی، فرهنگی ویژه‌ی ملیت‌ها و اقوام، تنها از طریق مبارزة مشترک برای نیل به‌دمکراسی و با ایجاد نظامی دمکراتیک در ایران ممکن خواهد بود. تفرقه و جدائی در صفوف این مبارزة مشترک همگانی و تبدیل آن به‌جریان‌های کوچک مستقل از یکدیگر- چه بسا در مقابل یکدیگر- نه به‌سود تأمین حقوق ملی و فرهنگی، بلکه در خدمت ادامة شرائط کنونی و در خدمت برانگیختن دشمنی قومی با پیامدهائی فاجعه‌آمیز است.

مبارزه برای تأمین خواست‌های فرهنگی، زبانی و سایر مطالبات قومی و ملی از مبارزه برای استقرار دمکراسی و تأمین حقوق شهروندی یک‌سان برای تمام مردم ایران جدا نیست. برابری ملی و قومی و حقوق فرهنگی، زبانی ... اقوام و ملیت‌ها تنها در یک نظام دمکراتیک و پای‌بند به‌رعایت حقوق بشر و حقوق تمامی شهروندان قابل تصور و ممکن خواهد بود. نیروهای سیاسی باید با توجه به‌این واقعیت مبارزه برای تغییر شرائط کنونی را سازمان دهند و با ارائه طرح‌های روشن برای آینده، این مبارزه مشترک را به‌پیش برند. این طرح‌ها باید هم مسائل مربوط به‌استقرار دمکراسی و هم چگونگی تأمین حقوق ویژة اقوام و ملیت‌های مختلف را منعکس کند. طرح‌های مربوط به‌تأمین خواست‌های اقوام و ملیت‌ها طبیعتأ باید راه‌گشا و چاره‌ساز باشند. این طرح‌ها باید هم گذشتة تاریخی مشترک و نتایج ناشی از آن را مد نظر داشته باشد، هم واقعیت و شرائط کنونی ایران و آمیختگی این اقوام و هم تحولات و اوضاع جهان امروز را. با توجه به‌چنین ضرورتی، در این نوشته ابتدأ به‌بررسی اجمالی این واقعیت‌ها و شرائط و سپس به‌موضوع طرح‌ها و راه‌حل‌ها می‌پردازیم.

1- گذشتة تاریخی:

اسناد و داده‌های تاریخی، حاکی از آن است که در ایران تا آغاز دیکتاتوری رضاشاه ما با مشکل بزرگی به‌نام ستم و نبعیض ملی و قومی روبرو نبوده‌ایم. آن‌چه در آنجا حاکم بوده، ستم فرمانروایان، حکام و خان‌ها بر تمامی اقوام و ساکنان این سرزمین بوده است و نه ستم یک ملت بر ملت دیگر و یا محرومیت بخشی از مردم از حقوق فرهنگی، ملی و زبانی خویش.

تا پیش از سلطنت خاندان پهلوی، ترک‌زبانان قاجار بر ایران حکومت می‌کردند. قبل از آن نیز صفویان و قبل از صفویان نیز خوارزمیان تا سلجوقیان و غزنویان، همگی قبائل ترک و ترک‌زبان بودند که بر ایران فرمانروائی کردند. صرف‌نظر از دوران سیادت اعراب و خلفای اسلامی، طی بیش از هزار سال گذشته ترک‌ها و ترک‌زبانان بر این سرزمین حکومت داشتند. معهذا همه و از جمله مردم ساکن ایران از آنها نه به‌عنوان پادشاهان ترک، بلکه به‌عنوان حاکمان و پادشاهان ایران نام برده‌اند و با این که در موارد متعدد در پی به‌قدرت رسیدن خاندان‌های جدید، فارسی زبانان از دم تیغ گذرانده شدند، کمتر از ستم یک قوم بر قوم دیگر سخن رفته است.

شاخص این دوران تاریخی هزار ساله نه ستم ملی و محروم بودن و یا محروم کردن بخشی از مردم از فرهنگ و زبان و ویژگی‌های قومی، بلکه آمیختگی گسترده قومی است. تاریخ و فرهنگ و ساختار اجتماعی نیز نتیجه و بازتاب همین آمیزش گستردة ایل‌ها و قبائل مختلف است. در زمان فرمانروائی خاندان‌های ترک‌زبان، زبان فارسی، بدون استحالة هویت‌های قومی و زبانی، زبان دیوانی بود و پادشاهان ترک‌تبار غزنوی و سلجوقی این زبان و فرهنگ ایران را تا آسیای صغیر گسترش دادند.

در دوران رضا شاه افزون بر بکارگیری سیاست‌های ضد دمکراتیک و سرکوب‌گرایانه علیه تمامی حرکت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منتقد و مخالف، دولت با ایجاد سیاست تمرکزگرائی شدید و تقسیم کشور به‌مرکز و پیرامون و اجرای سیاست همانند سازی و یک‌دست کردن مردم ایران به‌ویژه از نظر فرهنگی، اقدامات و کوشش‌هائی در جهت استحالة هویت‌های ملی و فرهنگی و زبانی به‌عمل آورد و از این طریق ستمی مضاعف بر اقوام و ملیت‌های غیرفارس وارد ساخت.

سیاست یکسان‌سازی در آن دوره و سعی در از بین بردن تنوع‌ها و تمایزات و ویژگی‌های قومی، فرهنگی با فشار از بالا و به‌صورت تحمیلی، بخشی از برنامة شبه‌مدرنیسم رضاشاه بود که از جمله از طریق تلاش در حذف و نادیده گرفتن زبان‌های غیرفارسی، جلوگیری از بکارگیری عناصر بومی در رأس دوائر دولتی در ایالت‌های قومی غیرفارس به‌ویژه آذربایجان، گماردن مأموران اعزامی از مرکز در دستگاه‌های اداری، قضائی و سیستم آموزشی این ایالت‌ها، خودسری‌ها و ستم این دستگاه‌ها و مسئولان ناآشنای آن به‌زبان و مسائل و مشکلات محلی و ممانعت از تدریس زبان مادری در مدارس انجام می‌گرفت.

قربانی این ستم و بی‌عدالتی همة اقوام غیرفارس زبان، به‌ویژه مردم آذربایجان و کردستان بودند که بخش بزرگی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دادند. با اجرای سیاست هم‌سان‌سازی زبان که وسیلة اصلی ارتباط است، از اقوام و ملیت‌های غیرفارس و از آن جمله آدربایجان که تا پیش از آن، در دوره قاجار، ولیعهدنشین بود، گرفته شد. پس از خلع رضاشاه از سلطنت و ایجاد فضای باز پس از شهریور 1320 و حضور ارتش شوروی در شمال ایران و آذربایجان، شرائط مساعدی برای رشد مبارزه دمکراتیک بطور کلی و مبارزه برای تأمین حقوق ملی، فرهنگی و اجدادی اقوام و ملیت‌های ایران که قربانی سیاست یکسان‌سازی شده بودند، بوجود آمد، شرائطی که از جمله به‌ایجاد جمهوری مهاباد در کردستان و تشکیل فرقه دمکرات در آذربایجان منتهی شد.

فرقه دمکرات آذربایجان، به‌ویژه رهبر آن پیشه‌وری در طرح مسئله ویژگی‌های زبانی، فرهنگی و محلی و جلب توجه‌ها به‌ضرورت تأمین نیازهای ناشی از این ویژگی‌ها نقشی بزرگ ایفاء نمود. اما رویکردهای آن در جهت سیاست شوروی و تأثیر و نفوذ شوروی و کارگزاران آن در این جمعیت و کشاندنش به‌مسیر جدائی‌طلبی، نه تنها به‌فرقه دمکرات، بلکه به‌اصل موضوع تأمین حقوق ملی و قومی در ایران زیان‌های بزرگی وارد ساخت. آمیخته شدن فعالیت‌ها و هدف‌های فرقه دمکرات با سیاست‌ها و منافع شوروی و این واقعیت که باقروف رئیس‌جمهور آذربایجان شوروی و گردانندة برنامه تجزیه‌طلبی نقشی مهم در فرقه داشت، سبب گردید که بسیاری از آزادیخواهان و نیروهای مترقی و ملی و مردم سایر مناطق از حمایت آن خودداری کنند و با بدبینی و نگرانی به‌آن بنگرند. حتی رهبری حزب توده با همة وابستگی به‌شوروی حاضر نبود از آن حمایت کند. حرکت فرقه دمکرات آذربایجان در هم‌سوئی با سیاست شوروی و نقشه‌های تجزیه‌طلبانه باقروف آثار منفی خود را تا به‌امروز بر جای گذارده است. عده‌ای با توجه به‌این تجربه، غالبأ مبارزه جنبش‌های قومی- ملی و دفاع آنها از حقوق اقوام و ملیت‌ها و یا دفاع از خودمختاری محلی را با دیدة سؤظن می‌نگرند و یا آن را در راستای تجزیه‌طلبی قلمداد می‌کنند و عده‌ای نیز پیشه‌وری و اصلاحات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی فرقه دمکرات و جوانب مثبت کار آن را پوشش تعصبات قومی و نفاق‌افکنانه خود می‌کنند و به‌نام حقوق فرهنگی و زبانی مردم آذربایجان و «هویت‌طلبی» قومی و ملی و با تاریخ‌سازی و رقم‌سازی در این رابطه دانه‌های دشمنی قومی را می‌کارند. آنها آگاهانه یا ناآگاهانه پیشه‌وری را در فعالیت‌های یک‌سال آخر زندگی او در ایران خلاصه می‌کنند، یعنی درست زمانی که این فعالیت‌ها و مبارزه برای تأمین حقوق فرهنگی و زبانی مردم آذربایجان با تأمین منافع شوروی و هدف‌های جدائی‌طلبانه باقروف درهم‌آمیخته بود. در حالی که پیشه‌وری- بجز در یک سال و چند ماه آخر- در تمام دوران فعالیت سیاسی خود در ایران، همواره بر یگانگی ایران، حفظ تمامیت ارضی ایران و تأمین حقوق اقوام و ملیت‌ها در چارچوب قانون اساسی مشروطیت و تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی تإکید داشت. او ضمن توجه خاص به‌مسئله حقوق فرهنگی، زبان و مسائل محلی آذربایجان راه حل را اجرای اصل‌های 93-90 قانون اساسی مشروطه می‌دانست و بر آن بود که تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی عامل تحکیم پیوندهای تاریخی اقوام و ملیت‌های ایران و حفظ تمامیت ایران است.

پیشه‌وری کار نویسندگی و روزنامه‌نگاری را در روزنامه «آذربایجان جزء لاینفک ایران» آغاز کرد. در آن هنگام او عضو حزب دمکرات (شاخه باکو) بود و با انتشار مقاله‌های متعدد با اندیشه‌های توسعه‌طلبانه حزب مساوات که در آن زمان جدائی آذربایجان ایران و ایجاد «آذربایجان واحد» را تبلیغ می‌کرد، بشدت به‌مخالفت برخاست. او در این رابطه در روزنامه نام‌برده نوشت: «آذربایجان روح ایران است، همان طور که بدن بی‌روح نمی‌تواند زنده باشد، از روح بدون بدن نیز کاری ساخته نیست. آذربایجان دست راست ایران است. بدن بدون دست با آن به‌حالتی ناقص می‌تواند زندگی نماید، ولی دست بدون بدن نابود می‌گردد. خلاصه مفتن‌های خوش خیال گرفتار افکار فاسده باید بدانند که فریفتن آذربایجانی و آلت دست کردن او و محو و لگدکوب نمودن حیثیت تاریخی و شرف ملی‌اش هم چندان سهل و ساده نیست» (1).

مقالات پیشه‌وری از روزنامه «حقیقت» تا «آژیر» نیز ضمن طرح مسئله حقوق فرهنگی و زبانی مردم آذربایجان همه تأکید بر حفظ تمامیت ایران و وابستگی تفکیک‌ناپذیر آذربایجان و احساس ایرانیت است. او نه تنها در مورد آذربایجانی‌ها در ایران، بلکه از مهاجران آن سوی ارس و ساکن در آذربایجان شوروی نیز با همین احساس دلبستگی عمیق سخن می‌گوید. وی در روزنامه «آژیر» که خود منتشر می‌کرد، در 25 مرداد 1322 (2 سال قبل از آغاز فعالیت فرقه دمکرات) نوشت: «کارگر ایرانی در خارج سخت میهن‌پرست بود. او می‌خواست به‌کشور خود برگردد و آن را آباد و معمور و متمدن بکند. در زیر سایه یک دولت مقتدر ملی دمکراسی به‌زندگی ساده دهقانی خود ادامه بدهد. لااقل کاری بکند که در ایران کار و کارخانه و وسیله معاش به‌وجود بیاید و او انرژی و توانائی خود را در آنجا به‌کار برد. زیرا هر چه باشد، در خاک بیگانه آن همه تحقیر و توهین را تحمل کردن، برایش مشکل بود».

پیشه‌وری در 1301 در روزنامه «حقیقت» (ارگان حزب کمونیست ایران) در مقاله‌ای تحت عنوان «حکومت مرکزی و اختیارات محلی» نوشت: «در مملکت یک حقوق عمومی و قوانین اساسی است که همه به آنها علاقه دارند و البته آن را باید نمایندگان ملت در یک جا مشترکأ حل کنند. اما بعضی مسائل مختص اهالی یک محل است...، در هم‌چو مسائل البته باید اهل محل خودشان فکر کنند و قوانینی مطابق احتیاجات خود وضع کنند. منتهی این قوانین نباید مخالف اساس قوانین عمومی باشد... حکومت مرکزی تا کنون توجه به‌ولایات معطوف نداشته و آنها را از خود راضی نکرده و این که آنها تا کنون به‌فکر تجزیه نیافتاده‌اند، همان احساسات ایرانیت بوده است ... ما کار نداریم که ابتدأ چگونه بوده، شاید آذربایجانی‌ها از جنس مغول هستند، یا خراسانی‌ها از نسل عرب یا گیلانی‌ها از ملت دیگر یا کردها از نسل مدی بوده‌اند. این‌ها را امروز مدرک قرار دادن دیوانگی است... ایرانیت مافوق همه اختلافات است. یک نفر آذربایجانی خود را بهتر از شیرازی ایران‌پرست می‌داند. شاید شیرازی بهتر از خراسانی و اصفهانی بهتر از همه باشد... انجمن‌های محلی برای خاتمه دادن به‌ملوک‌الطوایفی، صحت انتخابات، ترقی تجارت و صنایع محلی وسیله بزرگی است».

او بطور خستگی‌ناپذیر این اندیشه را که باید یگانگی ملی را حفظ کرد و به ایالات اختیارات داد، تبلیغ می‌کرد و بر ایرانیت تأکید می‌ورزید. او می‌نویسد: «اهالی ایران از ترک تا لر و کرد، ایرانیت را مافوق تمام احساسات می‌دانند ولی با وجود این باید یک نوع اختیارات عملی به‌آنها داد. عثمانی‌ها به‌اسم ترک و استبداد ملی، اعراب را از خود دور نمودند... هم‌چنین روسیه تزاری در مقابل تقاضاهای ترکستان، لهستان، تاتارستان، قفقاز و غیره به‌سرنیزه متوسل شده، سیاست پان اسلاویزم را تعقیب نمود... ما در ایران این گونه اسارت‌های ملی را قائل نیستیم، ولی بعضی نویسنده‌های بی‌فکر، آذربایجان را ترک خوانده یا فلان ایل را ایرانی ندانسته، درباره آنها سیاست علیحده تعقیب می‌کنند و این مسئله خطرناک‌تر از سیاست دولت می‌باشد...». او با تأکید بر اهمیت اختیارات محلی خاطرنشان می‌کند که «در هر حال دولت باید بدون تأخیر انجمن‌های محلی را دعوت به‌انعقاد کند و اختیاراتی به‌اهالی بدهد...» (2).

استمرار این اندیشه در تمام نوشته‌های پیشه‌وری و حتی در بیانیه 12 شهریور و اعلام تشکیل فرقه دمکرات نیز دیده می‌شود. او در 28 آذر 1323 (8 ماه پیش از تشکیل فرقه دمکرات) در مقاله‌ای در روزنامه «آژیر» پیرامون نطق دکتر مصدق در مجلس چهاردهم از جمله چنین می‌نویسن: «آقای دکتر مصدق ... میل دارند سیاسیون این دوره، به‌آزادیخواهان دوره مشروطه تأسی کنند و از سیاست به‌تمام معنا ایرانی پیروی نمایند. این نظریه کاملأ صحیح است، اگر هر ایرانی بخواهد غیر از این کند، خائن است. هدف اشخاص با ایمان البته باید حفظ آزادی و استقلال میهن خود باشد و این هدف، روی سیاست کاملأ ایرانی تعقیب شود».

در بیانیه 12 شهریور 1324 نیز در موارد مختلف از حفظ استقلال و تمامیت ایران سخن رفته است و این البته در عین حال بیانگر آن است که گردانندگان طرح تجزیه نمی‌توانستند بدون شعارهای حفظ تمامیت ایران و «زنده باد ایران مستقل و آزاد» که در پای اعلامیه آمده است، مردم آذربایجان و حتی بخش‌هائی از تشکیل‌دهندگان فرقه دمکرات را جلب کنند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد جمعیت