لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
زن، بحران و جنگ
مردم شناسی جنسیت(anthropology of gender) از شاخه ها و حوزه های مهم در مطالعات مربوط به دانش مردم شناسی است. این حوزه های مهم مطالعاتی به ویژه در پژوهش آسیبهای اجتماعی و فرهنگی با شاخه ی دیگری از مطالعات مردم شناختی با نام مردم شناسی جنگ پیوند می خورد و آلام و آسیب های وارد شده برگروه های انسانی را می پژوهد. زنان به عنوان گروهی که حافظ میراث فرهنگی و ناقل هنجارها و ارزش های انسانی به شمار می آیند و تعادل و ثبات جامعه و نظام فرهنگ پذیری و آموزشی آن با نامآنان رقم می خورد، بیشترین آسیب را از وقوع بحران های اجتماعی چون جنگ پذیرا می شوند. پژوهشکده مردم شناسی با توجه به اهمیت شناخت آسیب هایی که گروه زنان به عنوان حافظان و ناقدان فرهنگ وارد می آید. به حوزه ی مطالعاتی یاد شده توجه نشان می دهد. پاسخ به لزوم درک خطرات سیل نا خجسته ای که با رخنه بر بارو و قلعه مستحکم فرهنگ انسانی میراث هزاران ساله آن را با خطر فروپاشی روبرو می سازد، با نشر آثاری که به دو زمینه مردم شناسی زنان و مردم شناسی جنگ نزدیک باشد، پاسخی با بسته می یابد. کتاب زن، بحران و جنگ به این منظور از سوی پژوهشکده مردم شناسی تهیه، ترجمه و منتشر می شود.
مهدیه شکرایی
رییس پژوهشکده مردم شناسی
مقدمه سیمای ممنوع من
جهان ایرانی گسترده ای وسیع از فرهنگ هایی را فرا می پوشاند که در چشم اندازهای گوناگون حیات فرهنگی، مدنی و تاریخی آن به تاثیر و حضور فرهنگ کهنیان ایران را می توان مشاهده کرد. افغانستان دارای یکی از نزدیکترین پیوندها با فرهنگ ایرانی است. و خود به دلیل پیوستگی تاریخی و ناگسستگی همیشگی آن از سرزمین ایران در فراز و فرود تاریخ ایران زمین، حضوری بی وقفه دارد. نشرآثاری که ساختار اجتماعی و فرهنگی کشور همسایه و هم فرهنگ ما افغانستان را در صده های مختلف تاریخی مورد بحث و بررسی قرار می دهد، بر آگاهی نسبت به حوزه ی وسیع فرهنگ ایرانی و پویایی و تحولات تاریخی و فرهنگی آن خواهد افزود. پیشتر نیز پژوهشکده مردم شناسی به نشر آثاری تحقیقی در درک ساختار فرهنگی و تاریخی حوزه وسیع فرهنگ ایرانی اقدام کرده است، چهار شنبه سوری در آذربایجان، ترانه های غرجیستان(افغانستان) و… نمونه هایی از این شمارند. از سوی دیگر نشر آثاری که به حوزه های مطالعاتی مردم شناسی زنان مربوط می شود، بخشی دیگر از آثار پژوهشی پژوهشکده مردم شناسی را در بر دارد. سیمای ممنوع من اثر لطیفه مولف و محقق جوان افغانی و ترجمه دکتر نجمه خندق استاد محترم دانشگاه، با توجه به اهمیت شناخت روز آمد جهان ایرانی و ساختار فرهنگی و تاریخی آن در بومگاه مختلف، و نیز اهمیت حوزه مطالعات زنان از سوی پژوهشکده مردم شناسی منتشر می گردد.
مهدیه شکرایی
رییس پژوهشکده مردم شناسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
با اعتماد به نفس به جنگ مشکلات بروید
1. تسلط بر نفس از فرمانروایی بر نفوس مشکل تر است.
2. اگر برای تغییر زندگی خود مصمم هستید، برای تغییر محیط خود نیز مصمم شوید.
3. اجازه ندهید که دیگران با اعمالشان اعتماد به نفس را از شما بگیرند.
4. راز پیروزی انسان داشتن اعتماد به نفس است.
5. شکست همان شکست خوردن نیست، شکست کاری صورت ندادن است.
6. اگر شما جزو افرادی هستید که از برخورد نگاه می هراسید به این معناست که یا ریگی به کفش دارید یا اعتماد به نفستان متزلزل شده است.
7. اگر با اطمینان زندگی کنید ، اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزید.
8. با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید تا در جهان پیرامونتان امکان وقوع پیدا کند.
9. ذهن ناخودآگاه شما با توجه به این که چگونه آن را برنامه ریزی کنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد.
10. معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابرسختی ها، شکست ها و ناامیدی هاست.
11. پیش فرض های نادرست ریشه شکست ها هستند . شهامت محک زدن پیش فرض های خود را داشته باشید.
12. هرگز خودتان را دست کم نگیرید. وقتی کس دیگری ازعهده کاری برآمده باشد، به احتمال زیاد شما هم می توانید از عهده آن برآیید.
13. نام شما زیباترین صوت در زندگی شماست . آن را با غرور بر زبان آورید.
14. رمز اعتماد به نفس و شناخت صحیح ، عملکرد عالی است.
15. برای کسب اعتماد به نفس و احترام به خود، توانایی شما در به دست آوردن استقلال مالی ضروری است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه و پرسش کلیدی
ملموس و محسوس ترین دستاور آمریکا در سرنگون سازی حکومت بعثی صدام اینگونه عنوان می شود که: آمریکا در لوای نظام نوین جهانی و گسترش حقوق بشر، موفق شد ذخایر عظیم نفتی عراق را در اختیار بگیرد و از این طریق تأخیر اقتصادی خود نسبت به قدرتهای نوپیدایی چون اتحادیه اروپا، ژاپن و چین را جبران نماید. همانگونه که ملاحظه می شود دفاع از این حکم کلی، به لحاظ متدولوژیک، میسر نیست و هنگامی می توان به صحت و سقم آن پی برد که مقادیر احتیاج آمریکا به نفت و ارقام صادرات نفتی عراق، بصورتی دقیق و ریاضی بیان شود. بدین ضرورت، تحلیل حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ یابد که:
ظرفیت انرژیک عراق طی دو دهة آینده چقدر است و استراتژی آمریکا در قبال این ظرفیت تابع چه قواعدی است؟
پاسخ پرسش فوق را از رهگذر تبیین ظرفیت، توان تولید و تأسیسات صادراتی عراق مورد مطالعه قرار خواهیم داد و هزینه- نتیجه جنگ اخیر را با توجه به مناسبات انرژیک صادر مصرف کننده نفت طی دو دهه آینده (2023-2003) را به بحث و نقد خواهیم نهاد.
پردازش پرسش کلیدی
طرح این موضوع که جنگ اخیر به انگیزه سلطه بر ذخایر نفتی صورت گرفت، مسألهای را حل نمی کند، برای حل مسأله، باید در ذیل پرسش کلیدی صفحه قبل، به پرسش فرعی زیر هم پاسخ گفت؛
1.میزان دقیق ذخایر نفتی عراق و مقام این کشور در میان صادرکنندگان عمدة نفت؟
2.تخمین توان صادراتی عراق طی 20 سال آینده؟
3.نیازمندی (فنی، سرمایه ای، مدیریتی) صنعت نفت عراق برای صادرات انبوه؟
4.میزان وابستگی انرژیک آمریکا به نفت وارداتی از خاورمیانه از بخصوص از عراق؟
5.پیامدهای هماهنگی انرژیک- استراتژیک آمریکا و عراق بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران؟
به نظر می رسد تبیین ریاضی پاسخ این پرسشها، می تواند تحلیلی انرژیک از جنگ اخیر ارایه نماید. البته اعتبار این قبیل تبیین ها هم هنگامی مضاعف خواهد بود که ارقام ارایه شده و مورد استناد با استفاده از داده های نشریات فنی انرژی بوده و حتیالامکان از تکیه بر تخمین های سیاسی و مقطعی پرهیز نماید. آنچه در پی میخوانید پاسخ به پرسش های فوق و در نهایت تحلیل انرژیک عراق برای آمریکاست.
1.مقام انرژیک عراق
از مجموع 900 میلیارد بشکه نفت کشف شده دنیا، 700 میلیارد بشکه آن متعلق به کشورهای عضو اوپک است که عراق هم، یکی از اعضای آن میباشد. بدین ترتیب حدود 78% ذخایر قطعی جهان متعلق به کشورهای اوپک است و از این 78% هم، سهم عراق حدود 14 درصد است یعنی عراق پس از عربستان سعودی که 37% ذخایر نفتی اوپک را داراست، مقام دوم را دارد و کشورهایی چون کویت، ایران، ونزوئلا و امارات متحده به ترتیب با دارا بودن 13،9، 9و8 درصد ذخایر قطعی اوپک مقام های بعدی را احراز کردهاند.
در حال حاضر عراق می توان روزانه 3200 هزار بشکه نفت تولید کند. از آنجا که تأسیسات اکتشاف، تولید و صدور (نفت کش و خطوط لوله)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مبارزهای که مرز نمیشناسد
جنگ روانی بهعنوان سلاح جدیدی در دنیای امروز مطرح شده که ضمن تقویت روحیه ملت و سربازان خودی به شکست روحیه دشمن میپردازد و امتیازات بیشماری را از آنان کسب میکند.
این روزها به نسبت گذشته بیشتر با اصطلاح «جنگ روانی» سر و کار داریم. اینکه اساساً جنگ روانی چیست و چه کسانی و با چه اهدافی بهدنبال آن هستند و حتی تاریخچه این مسأله به چه زمانی باز میگردد؟! اینها سؤالاتی است که در این نوشتار سعی شده ضمن اشاره به تحولات روز، تا حدودی پاسخ آنها داده شود.تاریخچه جنگ روانی:آنچه مسلم است این که عملیات روانی سابقهای به قدمت تاریخ انسانیت دارد. از این منظر کمتر برههای از تاریخ حیات سیاسی و نظامی بشر را میتوان یافت که فارغ از این عنصر باشد. محققان زیادی در پی یافتن قدیمیترین نمونههای استفاده از جنگ روانی بودهاند. در این میان پل لاین بارگر، سابقه استفاده از جنگ روانی را به جنگ کیدئون با مادها نسبت میدهد. در این جنگ کیدئون برخلاف رسوم نظامی زمان خود که هر دسته صد نفره یک مشعل داشتند، به هریک از سپاهیان مشعلی داد و این توهم را در ذهن دشمن ایجاد کرد که تعداد افرادش، صد برابر میزان واقعی است،در نتیجه توانست بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یابد. از این زمان به بعد این اعتقاد بهوجود آمد که جنگ حداقل در دو زمینه رخ میدهد؛ میدان نبرد و اذهان عمومی در تاریخ اسلام، روشن کردن آتش توسط سپاهیان اسلام در شب فتح مکه و ایجاد رعب در بین مکیان از این طریق، نقش مهمی در شکستن مقاومت آنها داشت و حیلهی قرآن بر سر نیزه کردن عمروعاص و شکست دادن سپاه در حال پیروزی امام علی(ع) با این وسیله نمونههای برجستهای از جنگهای روانی است که به اقتضای فرصت و نبوغ طراحان آن به منصه ظهور رسیدهاند.از نمونههای گسترده جنگ روانی در قرن بیستم میتوان به جنگ جهانی دوم اشاره کرد. هنگامی که در سال 1939، محققان آلمانی بهمنظور توجیه شکست کشورشان در جنگ جهانی اول اعلام کردند که از جمله مهمترین علل شکست، غفلت آلمان از سلاح تبلیغات و استفاده مؤثر رقیبان از آن سلاح بوده است، در واقع خبر از حضور گستردهی ابزار تأثیرگذاری روانی در صحنه سیاست و نظامیگری میدادند. وقوع تحولاتی همچون تشکیل وزارت تبلیغات در آلمان و سازمانهای جنگ روانی و تبلیغات جنگی در دیگر کشورها، تصدیق عملی این ادعا بود.پس از آلمانها، بهطور عمده این مسأله مورد عنایت آمریکاییهایی قرار گرفت که به نوعی خود را ابرقدرت جدید جهانی میدانستند تا جایی که آنها در کنار استراتژی نظامی، سیاسی و اقتصادی اصطلاح «سایکو استراتژی» یا راهبرد روانی را طرح و باین داشتند که عنصر روانی از مسأله زمان جنگ فراتر است و در هنگام صلح نیز باید به آن پرداخته شود.مؤلفههای جنگ روانی جدید:آنچه امروزه بهعنوان جنگ روانی جدید مطرح است، در واقع محصول یک سری تحولات صنعتی و تکنولوژیک از جمله گسترش ارتباطات اجتماعی است که ابتدا در اروپا رخ داد. توسعه و گسترش ارتباطات، بهنوبه خود باعث شد تا انسانهایی که تا پیش از این، فقط در محدوده قومی،قبیلهای و محلی فکر میکردند، این بار ملی و جهانی فکر کنند و به مسایل دنیایی فراتر از مناطق محدود خود علاقهمند شوند. همچنین پس از انقلاب صنعتی و گسترش جمعیت شهرنشین،زمامداران امور کم کم با مقوله افکار عمومی مواجه شدند که از قدرت فراوانی برخوردار بود.به این ترتیب تعریف بخصوصی از جنگ روانی بهعنوان بخشی از کشورداری مطرح شد به این معنا که جنگ روانی سلاح جنگی در دنیای جدید محسوب میشد که در عین تدافعی بودن حتی میتوانست تهاجمی باشد و ضمن تقویت روحیه ملت و سربازان خودی، به شکستن روحیه دشمن بپردازد.از همین منظر است که وزارت جنگ آمریکا مفهوم جنگ روانی را اینگونه بیان میدارد: «جنگ روانی، استفاده برنامهریزی شده از تبلیغات و سایر اعمالی است که قبل از هرچیز با هدف تأثیر بر نظرات، احساسات، مواضع و رفتار جوامع دشمن، بیطرف یا دوست و به شیوهای خالی در جهت اهداف ملی صورت میگیرد».تلاش همهجانبه آمریکا در جنگ نرم:واژه جنگ روانی در آمریکا از انتشار کتاب معروف جنگ روانی آلمان نوشته فاراگو در سال 1942 گسترش یافت. در پایان جنگ جهانی دوم در دیکشنری و بستر وارد شد و بخشی از فرهنگ سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.در سال 1950 یعنی تنها یک سال پس از پایان جنگ، دولت ترومن بهمنظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ روانی در کره، پروژهای را بهعنوان «نبرد حقیقت» با تهاجم عظیم و قدرتمند روانی و با بودجهای معادل 121 میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا، اداره ریاست جنگ روانی را بهعنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی،واحدهای جنگ روانی گستردهای را با استفاده از تجربیات جنگ جهانی دوم تشکیل داد و از آن زمان تاکنون، سازمانها و واحدهای روانی، تبلیغاتی آمریکا با توسعهای روزافزون همواره بهعنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کردهاند. این سازمانها در حقیقت طیف وسیعی از رادیوها،تلویزیونها، ماهوارهها، کتابخانهها، بورسهای دانشگاهی، خانههای فرهنگی، آژانسهای تبلیغاتی، مراکز فیلمسازی بهویژه هالیوود، واحدهای جنگ روانی نظامی، تشکیلات ستادی و... را شامل میشود. تعداد، پرسنل،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جنگ صفین
جنگ صفین از مهمترین نبردهای زمان خلافت امام علی علیه السلام بود که در سال 37 هجری بین آن امام بزرگوار و معاویه بن ابی سفیان در سرزمین صفین که در ناحیه غربی عراق بین رقه و بالس قرار دارد رخ داد، و از همین رو به جنگ صفین شهرت یافت. امام علی علیه السلام در آغاز خلافت، معاویه را که کارگزار حکومت در شام بود، از مقامش عزل فرمود و شخص دیگری را به جای وی منصوب کرد ولی معاویه نپذیرفت و ناحیه شام را تحت قلمرو خود نگه داشت. امیرمؤمنان خلیفه مسلمانان بار دیگر، پس از نبرد جمل، جریر ابن عبدالله را برای مذاکره و گرفتن بیعت از معاویه به شام فرستاد، اما معاویه این بار هم تسلیم نشد بلکه به بهانه خونخواهی عثمان سپاه شام را برای مقابله با امام علی علیه السلام آماده ساخت. امیر مؤمنان نیز چون چارهای ندید آماده جنگ شد، با سپاهی عظیم از کوفه حرکت فرمود و در بیابان صفین با معاویه برخورد کرد. و به این ترتیب، نبردی سخت و طولانی بین سپاه عراق و شام درگرفت. پس از چند روز نبرد، سپاه امیرمؤمنان در آستانه پیروزی بود که عمرو بن عاص برای گریختن از شکست، به نقشهی شوم قرآن بر سر نیزه کردن متوسل شد. به این ترتیب، جمع زیادی از سپاه عراق با دیدن این صحنه دست از جنگ کشیدند. سرانجام جنگ صفین با ماجرای حکمیت به پایان رسید و به شکست سپاه امام علی منجر شد. میگویند در این جنگ از سپاه نود یا صد و بیست هزار نفری معاویه، چهل و پنج هزار نفر و از سپاه نود یا صد و بیست هزار نفری امام علی علیه السلام بیست و پنج هزار نفر کشته شدند و به این ترتیب، مجموع کشتگان این نبرد به هفتاد یا هفتاد و پنج هزار رسید.
جنگ خندقدر سال پنجم هجرت ، جنگ خندق واقع شد. ده هزار نفر از سپاه مشرکان مکه برای نابودی اسلام بسوی مدینه حرکت کردند.پیامبر به پیشنهاد سلمان دستورکندن خندق را در اطراف مدینه صادر کرد. سپاه دشمن حدود یک ماه پشت خندق زمین گیر شد و نتوانست وارد مدینه شود. سرانجام پنج نفر از قهرمانان نامی دشمن از نقطه باریکی عبور کردند و به میدان آمدند و مبارز طلبیدند." عمروبن عبدود" از جمله آنان و از جنگجویان بی نظیر عرب بود که او را با هزار مرد جنگی می سنجیدند. او با نعره های پیاپی در برابر صفوف مسلمانان می بالید و می خرامید و بانگ بر می آورد:" مدعیان بهشت کجا هستند؟ صدایم از فریاد کشیدن گرفت و خسته شدم. آیا کسی نیست که به نبرد با من به میدان آید؟مسلمانان در سکوت فرو رفته بودند. تنها حضرت علی بود که هر بار از پیامبر اجازه می خواست که به میدان برود،اما رسول خدا مانع می شد و می فرمود:" بنشین ، او عمرو است." سر انجام پیامبر علی را به مقابله با عمرو فرستاد در حالی که زیر لب می فرمود:" تمام اسلام در بربر تمام کفر قرار گرفته است"وقتی عمرو به علی نگاه کرد، او را کوچک شمرد و حاضر به مبارزه با او نشد و گفت:"از راهی که آمده ای بازگرد. من دوست ندارم تو کشته شوی، پدرت از دوستان من بود. "علی فرمود:" تو غصه مرگ مرا نخور/ من کشته شوم یا پیروز گردم، در هر دو صورت جایگاهم در بهشت است. ولی تو در هر دو حال در دوزخ خواهی بود.عمروبن عبدو چون علی را پیاده دید، از اسب فرود آمد و با شمشیر خود بر علی تاخت. علی (ع) ضربت او را با سپر دفع نمود ولی سرش مجروح شد. اما م فرصت را غنیمت شمرد و با ضربتی محکم بر پاهای عمرو زد و او را نقش زمین ساخت. وقتی پهلوان شکست خورده عرب بر زمین غلطید، بر روی علی آب دهان انداخت. در این حال امام از کشتن او منصرف شد واز او فاصله گرفت. عبدو پرسید که چرا مرا نمی کشی؟ حضرت علی پاسخ داد:" من برای خدا شمشیر می زنم . چون تو برروی من آب دهان انداختی ، خشمگین شدم پس صبر کردم تا خشمم فرو نشیند تا کشتن تو به خاطر هوای نفس نباشد، بلکه فقط برای رضای خدا باشد."پیامبر در این باره می فرمایند:" ارزش شمشیر ی که علی در روز خندق بر دشمن فرود آورد، از عبادت جن و انس برتر است."و سپس افزودند:" زیرا با کشته شدن عمروبن عبدو به همه خانه های مشرکان ذلت و خواری وارد گردید و به همه خانه های مسلمانان، عزت و شکوه وارد شد."جنگ خیبردر جنگ خیبر نیز شجاعت و مردانگی و دلاوری علی (ع) موجب پیروزی سپاه اسلام شد. مجاهدان اسلام نتوانسته بودند بزرگترین دژ دشمن را فتح کنند.پیامبر هر بار فرماندهی سپاه را به یکی از یاران خود می داد ولی آنها بدون نتیجه باز می گشتند. ادامه این وضعیت برای پیامبر بسیار گران بود. لذا فرمود:" فردا پرچم را به دست کسی می دهم که هرگز فرار نمی کند و پشت به دشمن نمی نماید. او کسی است که خدا و رسول خدا او را دوست دارند و خداوند این دژ را به وسیله او می گشاید"روز بعد، اصحاب پیامبر بی صبرانه منتظر بودند تا ببینند این افتخار نصیب کدامیک از یاران او می شود. در این هنگام پیامبر، علی را بسوی خود خواند . زره اش را به او پوشانید و پرچم را به دستش داد. علی شتابان به سوی قلعه خیبر حرکت کرد. در این هنگام در خیبر باز شد و مردان جنگجوی یهود بیرون آمدند. "مرحب" یکه تاز نامور یهود به رجز خوانی پرداخت و بسوی علی آمد اما طولی نکشید که ضربت شمشیر علی بر سر او فرود آمد. با کشته شدن مرحب همراهان او گریختند و به درون قلعه رفتند. علی با دلاوری بی نظیر خود در خیبر را از جای کند. آن حضرت خود می فرماید:"هنگامی که در خیبر را از جای خود کندم ، آن را سپر خود ساختم تا آنگاه که خداوند یهودیان را شکست داد. در این هنگام ، آن را پلی برای عبور مسلمانان قرار دادم، سپس آن را در میان خندق افکندم."