لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
این برنـامه تــناسب اندام برگرفته از کتاب
"از اضافات اندام خود خلاص شوید"
وندا کلیک بهترین و بزرگترین گروه فارسی زبان در دنیا
افرادی کـه در این گروه قرار میگیرند، حتماً تا به حال متوجه شــــده اند که قسمت بالا و پایین بدنشان وزن بیشتری رابه خود اختصاص میدهد، درست مانند یک ساعت شنی، و دور کمــرشان نــیز از سایر قسمت ها کم حجم تر است. البته این امر هم در مورد خانمها و هم درمورد آقایون صدق می کند. معمولاً ساعت شنی ها قصد دارند تا وزن خود راکاهش دهند، کم یا زیاد ترجیح می دهند این مقدار وزن هم از قسمت بالایی و هم از قسمت پایینی بدنشان کاسته شود. آنها تمایل دارند تا پاها و بازوهای خود را لاغرتر کنند. البته تعداد بسیار زیادی از خانم هایی که دارای هیکل ساعت شنی هستند، به اشتباه نام هیکل قاشقی بر روی خودشان می گذارند. آنها بیشتر بر روی سایز باسن خود تاکید دارند. در حقیقت هم نیم تنه بالایی آنها چاق می شود و هم نیم تنه پایینی، اما در این میان، نیم تنه پایینی استعداد بیشتری در جذب چربی ها دارد. این دسته از افراد باید دقت بیشتری را بر روی حرکات استقامتی که به طور مجزا برای قسمت های مختلف بدن خود انجام می دهند، داشته باشند.
یک مزیتی که چنین هیکل هایی دارای آن می باشند این است که به همان سرعت که اضافه وزن پیدا می کنند به همان سرعت نیز می توانند وزن اضافی خود را از دست بدهند. بنابراین هر چند خیلی سریع چاق می شوید، اما به راحتی و به همان سرعت نیز می توانید وزن اضافی خود را کاهش دهید. این دسته از افراد باید تمرین های وزنه برداری را کنار بگذارند تا چربی ها به طور یکسان در سراسر قسمت های بدنشان پخش شود. به همین دلیل است که یک شخص با چربی های پخش شده در تمام قسمت های بدن خود، از یک فرد هیکل ساعت شنی با وزن مشابه، لاغر تر به نظر می رسد. تنها با رژیم غذایی نمی توان به وزن دلخواه دست پیدا کرد به ویژه اگر تنها کاهش وزن مطرح نباشد و کم شدن میلیمترها برای شما ارزش داشته باشد. از دست دادن وزن آن هم در قسمت هایی که دارای چربی بیش از اندازه هستند، نیازمند انجام تمرینات متناسب می باشد. اگر جزء یکی از افراد پر چربی هستید، ناامید نشوید. هنوز جای امیدواری باقی است. شاید یک مرتبه تبدیل به یک فرد لاغر نشوید، اما به راحتی می توانید لباس های سایز 8 را بر تن کنید. حتماً لازم نیست زمانیکه روی ترازو میروید تغییر وزن را احساس کنید، بلکه می توانید وزن فعلی خود را داشته باشید، اما فقط سایزتان را پایین بیاورید.
نقاط مشکل زا و مشخصات آنها
افرادی که دارای هیکل های ساعت شنی هستند، نسبت به بقیه افراد خوش شانس ترند چرا که دارای استخوان های قوی بوده و از ماهیچه های خوبی برخوردار میباشند. این افراد نسبت به سایرین کمتر در معرض پوکی استخوان قرار دارند. در افراد مسن این گروه نیز شکستگی های کمتری در ناحیه استخوان ها دیده می شود. آنها برای ورزش هایی که نیازمند سرعت، و قدرت هستند، ساخته شده اند. همچنین انجام ورزش هایی که هم نیازمند تقویت عضلات بالا تنه و هم پایین تنه هستند برای این دسته از افراد راحت تر از سایرین می باشد. برای ساعت شنی هایی که لاغر هستند، پیاده روی و کوه پیمایی ورزش مناسبی به شمار می رود، اما برای سایر افراد این گروه این دو ورزش چندان مناسب نیستند. لازم به ذکر است که افرادی که دارای چنین اندامی می باشند، صاحب بدن هایی انعطاف پذیر بوده و کمتر دچار ناراحتی های مربوط به کمر می شوند چرا که عضلات شکمی آنها به طور طبیعی قدرتمند هستند. آنها پاهای لاغر و قوزک های کوچکی دارند و ساق هایشان عضلانی است. مشکل اساسی آنها در قسمت خارجی بازوها، داخلی و پشتی ران ها، و زیر باسن می باشد. برخی از آنها نیز مشکل اضافه وزن را در قسمت پایینی شکم خود دارند که سبب افزایش اندازه دور شکم آنها می شود. این دسته از افراد به راحتی و با به کارگیری حرکات نامناسب ورزشی می توانند وزن خود را افزایش دهند به همین دلیل در اجرای تمرینات استقامتی و حرکات با وزنه باید دقت بیشتری به خرج دهند.
اگر شما جزء یکی از افراد هیکل ساعت شنی هستید به شما پیشنهاد می کنیم تا برای مدتی انجام حرکات استقامتی و بلند کردن وزنه را کنار بگذارید تا وزنتان کاهش پیدا کند و توده های چربی از بین بروند. اگر چنین اتفاقی رخ نداد می توانید دومرتبه تمرین های قبلی خود را از سر بگیرید. متاسفانه این دست افراد به دلیل انتشار نامتعادل چربی ها در بدن، در مقایسه با سایر افراد، استعداد بالاتری به جذب چربی دارند.
بهترین حرکات برای رهایی از اندامی شبیه به ساعت شنی
- طناب زدن با سرعت و یا اجرای حرکات دوچرخه (90 تا 120)
- راه رفتن با سرعت بدون دویدن یا کوهپیمایی ( 5 تا 6 مایل در ساعت بدون انجام حرکات استقامتی و یا عبور از تپه)
- دستگاه اسکی با بالاترین سرعت به همراه فشار زیاد و کم هم برای نیم تنه بالایی و هم نیم تنه پایینی ( تنها در صورتیکه بیش از اندازه اضافه وزن نداشته باشید)
- خرک
- بالا آوردن زانو و رساندن آن به سینه مخالف، لگد زدن به حالت L ، بیرون و تو بردن پا ها، قیچی عمودی
- استفاده از دستگاههای وزنه برداری داخل سالنی
- انجام ورزش های متدوال نیم تنه بالایی بدن به همراه میله 2 کیلویی ایروبیک، پرس پشت گردن، پرس سینه، تمرین عضلات دو سر و سه سر بازویی
- بلند کردن وزنه های سبک ( یا میله خالی بدون وجود وزنه)
- اسکات زاویه دار ( اگر بیش از اندازه اضافه وزن ندارید)
- کشش و پیچش پاها
- شنا برای مسافت طولانی ( فقط کرال سینه)
ورزش هایی که باید از آنها پرهیز کنید
- تمرین با استپ
- حرکات ایروبیک
- کیک بوکس
- اسکات، پرس پا
- تمرین های استقامتی
- دوچرخه زدن در جا
- کوهنوردی و دویدن به ویژه در حال حمل وزنه های سنگین
- پرش با طناب
- استپر یا بالا رفتن از پله به طور استقامتی
- کلیه تمرین هایی که در آن به قوزک وزنه بسته می شود
- کلیه حرکاتی که برای تقویت قسمت نیم تنه پایینی بدن در آن از حرکات استقامتی و یا وزنه استفاده می کنند
- کلیه حرکاتی که برای تقویت قسمت نیم تنه بالایی بدن در آن از وزنه یا حرکات استقامتی استفاده می کنند
- حرکات استقامتی و وزنه برداری
- غلط خوردن روی تپه ها
- قایقرانی استقامتی
خلاصه
بهترین نمونه حرکات برای افرادی که دارای اندام هایی شبیه به ساعت شنی هستند، تکرار زیاد در راندهای مختلف، استقامت کم، و وزنه های سبک هم برای قسمت بالایی و هم قسمت پایینی بدن می باشد. منظور از تکرار زیاد حداقل 25 تا 50 مرتبه برای کلیه حرکات می باشد. به محض اینکه وزن بدنتان کاهش پیدا کرد و کمی لاغرتر شدید، می توانید به تدریج تمرین های استقامتی و بلند کردن وزنه را نیز به تمرین های خود اضافه کنید. آن دسته از ساعت شنی هایی که به راحتی اضافه وزن پیدا می کنند، می توانند حرکات استقامتی و وزنه براداری را برای همیشه فراموش کنند. اگر در حال حاضر مشغول انجام هر یک از ورزش های ذکر شده هستید و تمایلی به متوقف کردن آنها ندارید، می توانید تعداد دفعات انجام آن در طول هفته را کاهش دهید. اندامتان که به تناسب برسند به راحتی می توانید تمرینات خود را به صورت روتین ادامه دهید.
منبع :مردمان.کام
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
بررسی عوامل موثر بر خود پنداری مثبت دانش آموزان در ارتباط با پیشرفت تحصیلی
چکیده :
این پژوهش با عنوان « بررسی عوامل مؤثر بر خودپنداری مثبت دانش آموزان در ارتباط با پیشرفت تحصیلی » در شهرستان مرند ، در بهارسال 1386 برای رسیدن به اهداف زیر اجرا شده است . برآورد میزان تأثیرات روابط انسانی والدین با فرزندان ، روابط انسانی اولیاء مدرسه با دانش آموزان، روابط همسالان با یکدیگر در ایجاد خود پنداری مثبت آنان و بر آورد میزان ارتباط خود پنداری مثبت دانش آموزان در ارتباط با پیشرفت تحصیلی آنان.
برای اجرای پژوهش 1014 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه و پیش دانشگاهی براساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای از رشته ها و پایه های مختلف انتخاب گردیدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بسته پاسخ می باشد. سؤالات بر اساس طیف لیکرت با توجه به آزمونهای خود پنداری را جرز ، و عزت نفس کوپر اسمیت تنظیم شده است .
1- مقدمه :
یکی از اهداف بشری پیشرفت فردی و اجتماعی است هر فردی گرایش فطری به خود شکوفایی دارد. شکوفایی استعدادهای فردی ، پیشرفتهای فردی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت . انسان موجودی است که از آغاز زندگی اجتماعی در شکوفا کردن استعدادهای خود کوشش کرده است اما به نظر می رسد به دلیل فرهنگی آنچنان که شایسته است نتوانسته به وظیفه ی خطیرش د راین زمنیه عمل نماید.
در جامعه ی امروزی خانواده مدرسه ، همسالان، رسانه های جمعی در اجتماعی کردن افراد نقش دارند. ودر شناساندن استعدادهای درونی به افراد تلاش می کنند ولی آنچنان که مطلوب است دراین زمینه به شیوه درستی عمل نمی شود. به نظر می رسد پرداختن به چنین موضوعاتی می تواند زمینه را برای خود شکوفایی افراد مهیا نماید.
خود پنداری یکی از جنبه های مهم انسانی است که به شناسایی ویژگی های خود انسان پرداخته و نکات قوت وضعف انسان را مشخص می نماید.«با توجه به نظر یه ی تعامل گرایی، هر فردی خود را در آیینه ی دیگران می بیند و می شناسد. علاوه بر ویژگی های ارثی و زیستی که به صورت ژنتیکی به افراد منتقل می شود از طریق محیط ودر ارتباط با دیگران به ویژگی های خود پی می برد. .» (رجب زاده 1380)ولی در بیشتر مواقع، دیگران به دلیل عدم آگاهی لازم ،درشناخت فرد از ویژگیهای خود تأثیر مطلوبی از خود بر جای نمی گذارند .
« از نظر راجرز هر شخصی گرایش فطری به شکوفا کردن استعداد منحصر به فرد دارد. این کار مستلزم پرورش توانایی های فرد به شیوه هایی است که به بهبود وحفظ ارگانیسم خدمت می کنند خود شکوفایی یک نیروی رشد و بخشی از طبیعت ژنیتیکی انسان است.» 0لاندین ، (1378)
با توجه به نظریه خود دوستی، انسانهاخود دوست هستند . واعمال ورفتار خود را بر اساس این نیرو سازمان می دهند محیط وشرایط اجتماعی، نیروی خود دوستی انسان را در مسیر های متفاوتی هدایت می کند برخی نیروی خود دوستی خود را از دست داده و به خود کم بینی دچار می شوند. وبه خاطر خود کم بینی حتی نسبت به خود نیز نگرش منفی پیدا می کنند. بر عکس عده ای از خود دوستی منحرف شده، دچار خود پرستی می شوند بنابر این انسان ازتعادل خارج می شود. درهر دو حالت نگرش انسان به خود دچار اختلال شده وموجب انحراف می گردد. برای مثال در افراد خود کم بین افسردگی واضطراب، احساس حقارت وضعف اعتماد به نفس پدید می آید وبر عکس عد ه ای که دچار خود پرستی شده اند آنان نیز دچار حسادت ، غرور، تکبر واضطراب می شوند بنابر این شیوه آموزشی وتربیتی باید به گونه ای باشد که خودپنداری انسان نسبت به خود از حالت تعادل ومیانه روی خارج نگردد....خود پنداری یکی از جنبه های مهم انسانی است که به شناسایی ویژگی های خود انسان پرداخته و نکات قوت وضعف انسان را مشخص می نماید.
نتایج :
با توجه به تحقیقات انجام یافته و نظریه های ارائه شده، خود پنداری یک پدیده اجتماعی بوده ودر ارتباط با دیگران شکل گرفته ،و رفتارو اعمال فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.نتایج تحقیق عبارتند از:
- بین روابط والدین با فرزندان و خود پنداری مثبت آنان رابطه وجود دارد
- بیت روابط اولیاءمدرسه با دانش آموزان و خود پنداری مثبت آنان رابطه وجود دارد.
- بین روابط همسالان با دانش آموزان و خود پنداری مثبت آنان رابطه وجود دارد.
- خود پنداری مثبت دانش آموزان آمو زان بر پیشرفت تحصیلی آنان موثر هست.
بحث و نتیجه گیری :
نتایج تحقیق پور حسین (1381)نشان می دهند که تحول خود پنداشت فرد از متغیر طبقه ای اجتماعی و اقتصادی تاثیر می پذیرد در این میان ،کودکان طبقه مرفه ، مو قعیت بهتری نسبت به کودکان غیر مرفه دارند. نتایج تحقیق خلیلی(1384)نشان می دهند والدین بابست انتظارات ، نظارت بر تحصیل، بها دادن به علم و ارائه ی پاداشها ی مناسب خودپنداری تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار می دهند .و بین مجازات و خود پنداری تحصیلی رابطه وجود ندارد . نتا یج تحقیق حجازی و همکاران (1382)نشانگر این است که تحصیلات والدین در هماهنگی مو لفه های خود پنداری مو ثر است . شاغل یا غیر شاغل بودن مادران در هما هنگی مولفه های خود پنداری فرزندان تاثیری ندارد. عطا پور (1378)استدلال می کند که یکی از عواملی که در خود پنداری فرد موثر است مدرسه می باشد. و بین رفتار معلم و خود پنداری دانش آموزان رابطه ی معنی داری وجود دارد .و دانش آموزان دختر وپسر به یک اندازه از رفتار های آشکار و نهان معلم متاثر می شوند. بر اساس تحقیق رو حانی (1359)بین گرایش به مدرسه و پیشرفت تحصیلی رابطه ای معنی دار بوده است و میزان همبستگی r=./6 می باشد .یافته های خلیلی (1385)نشان میدهد که معلمین با ارائه باز خورد های مثبت ،بیان انتظارات بالا، برقراری تعامل بیشتر با دانش آموزان ،خود پنداری مثبت دانش آموزان را متا ثر می سازند .بنا بر این تجارب کودکان ونوجوانان در خا نواده ،مدرسه ،همسالان همگی درساخته شدن مفهوم خود و خود پنداره نقش دارند. همینطور میزان تحصیلات والدین در شیوه های فرزند پروری به شکل گیری خود پنداره مثبتفرزندان کمک می کند.تحقیقات خلیلی (1385) احمدی(1383)،روحانی(1359)،نکایی(1378)، ارسطوی ایرانی (1372)نشانگر این است که بین خود پنداری مثبت و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود داردبا توجه به نظریه خود خوا هی ،انسانهاخود خواه هستند. و اعمال و رفتار خود را بر اساس این نیرو سازمان می دهند . محیط و شرایط اجتماعی ،نیروی خود خواهی انسان را در مسیرهای متفا وتی هدایت می کند. برخی نیرو ی خود خواهی خود را از دست داده و به خود کم بینی دچار می شوند .و به خاطر خود کم بینی حتی نسبت به خود نیز نگرش منفی پیدا می کنند . بر عکس عده ای از خود خواهی منحرف شده، دچار خود پرستی می شوند .بنابر این انسان از تعادل خارج می شود . در هر دو حا لت نگرش انسان به خود دچار اختلال شده و موجب انحراف می گردد. برای مثال در افراد خود کم بین افسردگی و اضطراب ،و احساس حقارت و ضعف اعتماد به نفس پدید می آید و بر عکس عده ای که دچار خود پرستی شده اند آنان نیز دچار حسادت،غرور،تکبر،و اضطراب می شوند. بنا براین شیوه آموزشی و تربیتی باید به گو نه ای باشد که خود پنداری انسان نسبت به خود از حالت تعا دل و میانه روی خارج نگردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
منظور از خودسازی چیست ؟ خود جسمانی مراد است، یا خود روحانی یا هر دو؟موضوع اصلی خود سازی در مباحث اخلاقی و به طور کلی، موضوع اصلی دین، روح و بعد معنوی انسان است، نه بدن مادی او؛ زیرا این وظیفه علوم زیستی و طبیعی است که در مورد ساختار و کیفیت، رشد، بیماری های بدن و درمان آنها مطالعه و تحقیق نمایند. بدن، در این میدان، صرفا به عنوان ابزاری تحت اختیار و فرمان روح به کار گرفته می شود.اگر انسان بعد مجرد و روح نداشت، چندان به دین نیاز مند نمی شد، بدن انسان مادی است وبرای رفع نیازها یش به دانش تجربی و طبیعی نیاز دارد، اینگونه دانش در خود طبیعت یافت می شود و آدمی قادر است با ابزار حس ، مقایسه، آزمایش و علوم دانشگاهی، به رفع نیازهای دانشی خویش بپردازد ، ولی روح انسان مجرد است و سامان دادن به حیات مجرد روحانی انسان، نیاز به دانش و بینش معنوی دارد، اینگونه آگاهی، با ابزار طبیعی تحصیل نمی شود و نیازمند به عقل، وحی و ابزار فرا طبیعی است.دین، در اصل، تامین کننده نیازهای بینشی و دانشی انسان در زندگی معنوی و فرا طبیعی او است، اگر چه اکنون که آدمی با طبیعت در آمیخته است، به نیازهای طبیعی او نیز، به طبع بعد مجرد، پرداخته شده است .دین و خود اصیل انسان به هم پیوندی عمیق دارند، دین: یعنی یاد خدا بودن ، همان چیزی که بعد معنوی انسان به وسیله آن به تعالی و کمال می رسد و دین گریزی چیزی جز فرار از خود نیست، بی توجهی به دین و یاد خدا، در حقیقت، بی توجهی به خویشتن خویش است.یاد خدا هم آغوش یاد خود است و یاد خود حقیقی، یاد خداوند را در پی دارد ، کسی که خدا را به فراموشی سپارد ، خود را فراموش کرده و فراموشی خود، مستلزم از یاد بردن خداوند و معبود هستی است. قرآن کریم می فرماید: ولا تکونوا کالذین نسوالله فانسیهم انفسهم. و مانند آنانی مباشید که خدای را به فراموشی سپردند، پس در نتیجه خویش را فراموش کردند. (حشر، 19) و در روایات فراوانی آمده است که : من عرف نفسه فقد عرف ربه.برای فهم معنا و مفهوم خود سازی لازم است ابتدا تصور درستی از خود داشته باشیم. هویت واحد انسانی در ابتدای تکوین و نشو و نمو چیزی جز استعداد نیست، انسان از این دیدگاه، مجموعه ای از توانایی ها و استعدادهای فراوانی است که در طول زندگی باید به فعلیت و شکوفایی برسند. بنابراین خود سازی؛ یعنی فراهم آوردن زمینه برای پرورش استداد های درونی خود و به ظهور و فعلیت رساندن امکانات بالقوه ای که خدای متعال در فطرت انسان قرار داده است.در این راستا زندگی هم یعنی فرصتی برای به ظهور رساندن استعداد های انسانی و شکوفا شدن سرشت آدمی از طریق خود سازی و پرستش آزادانه خداوند ( عبادت احرار).به عبارت دیگر خود سازی مجموعه فعالیت های اصلاحی و سازنده ای است که انسان به صورت منظم و برنامه ریزی شده بر روی نفس خود اعمال می نماید تا در نتیجه آن به کمال حقیقی نایل و از لذت سعادت در دنیا و آخرت بر خوددار گردد.انسانیت انسان مانند هسته ای است که باید شکوفا و بارور گردد. به طور مثال یک هسته خرما را در نظر بگیرید ، این هسته استعداد تبدیل شدن به درخت و میوه خرما را در درون خود دارد ، در صورت فراهم بودن شرایط و زمینه مناسب، استعداد درونی اش به فعلیت می رسد و دانه به درخت خرما و سپس به میوه شیرین تبدیل خواهد شد.خدای متعال در انسان نیز استعداد برخورداری از کمال و رسیدن به اوج قله انسانیت و سعادت را بودیعت نهاده است، استعدادی که در طی یک برنامه ریزی دقیق و جذب و انجذاب مناسب تربیتی شکوفا خواهد شد.منظور از خود سازی و به طور کلی پرداختن به خویش، شکل دادن و جهت بخشی به فعالیت های حیاتی و تصحیح و تقویت انگیزه ها ، در نظر گرفتن مقصد نهایی و سو گیری فعالیتها برای قرب به خداوند است.روح انسان نیز یک حقیقت احدی صرف نیست، بعد معنوی انسان دارای مراتب و شئونی است که هر یک کارکرد مشخصی در ساخت شخصیت انسان دارند. همچنین روابطی که میان شئون روح انسان برقرار است، روابطی بسیار دقیق و در خور تامل فراوان است.بحث راجع به "روح"، شئون روح؛ یعنی "عقل"، "نفس" و "قلب" و همچنین "روابط" میان آنها، مربوط به بحث خود شناسی و انسان شناسی است و از حوصله بحث فعلی خارج است. آنجه در این بحث اهمیت دارد توجه به این معنی است که اولا موضوع خود سازی، هر سه حوزه روح انسان است و ثانیا با توجه به روابط بسیار پیچیده و عمیقی که میان شئون روح هست، هر سه حوزه باید طی یک فرایند بسیار حساب شده، علمی و هماهنگ، ساخته و پرداخته شوند؛ زیرا شخصیت نهایی انسان حاصل رشد و شکوفایی هماهنگ این نیروها است.در این جا اشکالی مطرح می شود که در این طرح نفس یکی از ابعاد روح انسان معرفی شده در حالی که در قرآن کریم واژه نفس در مورد تمام بعد مجرد انسان بکار رفته است، مانند این آیه که خدای تعالی در آن می فرماید: (و نفس و ما سویها، فألهمها فجورها و تقویها، قد أفلح من زکیها ،و قد خاب من دسیها) یعنی قسم به نفس و روح و حقیقت انسان و آنکه نفس انسانى را تسویه نمود و فجور و تقواى آن رابه آن الهام کرد، کسى نجات یافته و به فلاح مىرسد که همین نفس را تزکیه کند و بى گمان کسى ضرر مىکند و به خسران مىرسد که نفس و یا روح خود را آلوده کرده و حقیقت خود را تضییع بگرداند. (الشمس، از آیه 8 تا 10)یا این آیه که می فرماید: (علیکم انفسکم) بر شما باد که به نفس خود توجه کنید .که مراد از نفس، تمام خود معنوی انسان است.در پاسخ می توان گقت که از مجموع آموزه های آیوی، روایی و منابع اخلاق اسلامی برمی آید که واژه نفس در صورتی که به تنهایی یا در قبال بدن، استعمال شود، مصداق آن، تمام بعد مجرد انسان است، ولی هنگامی که در کنار عقل و قلب به کار رود، به شان خاصی از روح انسان اشاره می کند که مستقیما در ارتباط با بدن و طبیعت انسان قرار دارد، در این صورت با عقل و قلب متفاوت خواهد بود.بنابراین موضوع خود سازی تمام شئون روح انسان را در بر می گیرد، یعنی هم باید در این مباحث در باره پرورش عقل انسان راه کار نظری و عملی ارائه شود، هم روش تعدیل نفس مورد بحث و بررسی قرار گیرد و هم به راهکار عملی احیاء دل اشاره گردد.البته همانگونه که اشارت رفت، بدن هم نقش ابزاری خود را خواهد داشت و از این جهت خارج از حیطه کار اخلاقی نخواهد بود.به عبارت دیگر، اگر چه معتقدیم که انسان دارای جسم و روح و دو ساحتی است و روح انسان نیز به لحاظ کارکردهای متفاوتی که دارد، دارای ابعاد و شئون مختلفی است و در مقایسه این دو بعد، اصالت با روح و بعد مجرد انسان است، در عین حال فراموش نمی کنیم که انسان، دست کم تا هنگامی که در این دنیا بسر می برد قابل تجزیه نیست و از وحدت حقیقی برخوردار است.خصوصا در بحث خود سازی توجه به این نکته کاملا ضروری می نماید که بدانیم جسم و روح انسان هرگز به صورت دو حقیقت از هم تفکیک شده تصور نمی شود، بدن و روح دو حقیقت در هم تنیده هستند که تاثیر های فراوانی بر هم می گذارند و در ارتباط با هم رشد می کنند .انسان اگر چه بقایش پس از مرگ، روحانی می باشد، ولی حدوثش در این جهان جسمانی است و حتی پس از مرگ نیز از داشتن نوعی بدن بی نیاز نیست.بر این اساس، اصل این پرسش که موضوع خود شناسی خود جسمانی است یا خود روحانی صحیح نمی باشد؛ زیرا مشعر به تفکیک است و تفکیک انسان به دو جزء کاملا مجزا و پرداختن به آنها به صورت مستقل شدنی نیست.در بسیاری از کتب اخلاق و خود سازی متاسفانه این تصور وجود دارد که موضوع خود سازی تنها خود معنوی انسان است و به همین دلیل در نوع مطالب و راهکارهایی که ارائه می شود از بدن و خود طبیعی و نوع تاثیر گذاری آن بر بعد معنوی، غفلت شده است. انسان یک موجود یکپارچه است و باید جسم و روح او به صورت موزون و در رابطه باهم مورد تربیت و سازندگی قرار بگیرد تا کل این فرایند کارکرد مناسب خود را بیابد و انسان در طی سلوک خود به اهداف نهایی دین و کمال انسانی برسد.از این بالاتر راه سلوک عملی انسان با تربیت و تعدیل نفس که با بدن و طبیعت انسان مرتبط است، آغاز میشود، اگر کسی موفق نشود که نفس و بدن خود را در ابتدای راه تعدیل نماید، هرگز در ادامه راه سلوک و خود سازی موفق نخواهد شد. آنکه گفته عقل سالم در بدن سالم است، حرفش به این نکته اشاره دارد که اگر می خواهی عقل سالم و رشد یافته داشته باشی، باید مواظب سلامتی بدن خود نیز باشی. اگر بدن انسان مریض و رنجور شود، انسان آزادی خود را در اندیشه و عمل از دست خواهد داد و نخواهد توانست آنچنان که باید بیندیشد و تا اوج معنویت و خدایی شدن، پرواز نماید.بدن ابزار و مرکب راهواری است که باید سالک الی الله بر آن بنشیند و با کمک آن به ریاضت نفس بپردازد و روح خود را به تعالی برساند، کسی که بدن سالم و قوی ندارد، توان حرکت به سوی خدا را نیز نخواهد داشت، اگر چه اصل حرکت روحانی و معنوی است.خود سازی به معنی متوقف ساختن فعالیت ها و توصیه به اینکه انسان فقط به روح خود بپردازد و با عزلت نشینی و گوشه گیری فعالیت های اجتماعی خود را متوقف نماید نیست، غرض از این بحث آن است که بدانیم چگونه کوشش های علمی و عملی خود را تنظیم نماییم و آنها را به چه سویی سوق دهیم تا در رسیدن به کمال حقیقی و فلاح و رستگاری موثر باشند.در دیدگاه عرفان اسلامی که انسان به مظهر خدا تعریف می شود، نیز این تذکار وجود دارد که مظهریت انسان، اگر چه کامل است، ولی در بدو حرکت سلوکی، در اغلب موارد به صورت استعداد ناشکفته در او نهفته است؛ بنابراین تمامی برنامه های سلوکی در عرفان عملی نیز به منظور فعلیت بخشیدن و شکوفا نمودن استعداد های بی نظیر انسانی و الهی، سامان یافته است.برای مطالعه بیشتر رجوع شود به1- خود شناسی برای خود سازی، مصباح یزدی2- به سوی خود سازی، همان خودشناسی و خود سازی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
چگونه حافظه خود را تقویت کنیم؟
ما بسیاری از مطالب را خوب به یاد می آوریم و برخی را سریعا فراموش می کنیم. بعضی از مردم تاثیر زیادی بر ما می گذارند و می توانیم آنها را مدتها به خاطر بسپاریم ، اما درباره بعضی افراد حتی نامشان را در ذهن خود ثبت نمی کنیم. چرا حافظه ما همواره یکسان عمل نمی کند و چرا برخی افراد حافظه بهتری دارند؟ حافظه خوب ، بجز در موارد استثنایی ، هدیه خاص برای افراد خاص نیست ، بلکه اکثرا محصول تلاش آگاهانه و سازمان یافته هر فرد است که از نیاز به دانستن و به یاد آوردن موفقیت آمیز، ناشی می شود.
هنر و علم هر دو عواملی هستند که می توانند نتایج شگفت آوری را از طریق تلاش دایم ایجاد کنند. حتی با کمی تمرین و مقداری آگاهی کلی از عواملی که در ایجاد یک حافظه بهتر موثرند، به نتایج مثبتی می توان دست یافت.
در اینجا به برخی رموز یک حافظه خوب ، یعنی عواملی که می توانند در ایجاد حافظه قوی موثر باشند، اشاره می کنیم.
علاقه
این یک قانون است ؛ اگر شما علاقه مند نباشید، به خاطر نخواهید سپرد. ما آنچه را که بدان علاقه مندیم ، به یاد می آوریم ؛ آنچه را که می توانیم خودمان را با آن در ارتباطی تنگاتنگ قرار دهیم ، آنچه را که کنجکاوی ما را برمی انگیزد، یا عمیقا آن را لمس می کنیم. اگر شما اختصاصا به یک موضوع یا رویداد ویژه علاقه مند هستید، احتمال کمی وجود دارد که آن را فراموش کنید. بنابراین برای به خاطر سپردن سعی کنید علاقه به آن را در خود ایجاد کنید.
توجه
این قانون دوم است: اگر شما علاقه مند نباشید، توجه نخواهید کرد و اگر توجه نکنید، به خاطر نخواهید سپرد.
به جزییات توجه کنید و حالت های متمایز را جستجو کنید. چیزها را با هم مقایسه کنید تا شباهت یا عدم شباهت آنها را دریابید. به هر چیزی طوری نگاه کنید که گویی برای اولین بار است آن را می بینید. هنگام مشاهده و تحلیل از شلوغی ذهن پرهیز کنید. بگذارید حواس شما به بهترین نحو عمل کند. فرآیند مشاهده شامل 4 عنصر ضروری به نام توجه کامل ، تمرکز، توجه خلاق و درک آگاهانه است. دقت کنید توجه کامل (Concentration)و تمرکز (Focus) به یک منظور اما به طرق متفاوت عمل می کنند. اولی یک نقطه خاص و دومی یک حوزه خاص را دربرمی گیرد. در مورد اول شما جزییات کوچک را می بینید، در حالی که در حالت دوم تصویر بزرگتری را از بخشهای مختلف یک موضوع و کل آن در نظر می گیرید.
توجه خلاق به شما کمک می کند هر چیزی را از زوایای مختلف از نو بنگرید و با آنچه مشاهده می کنید، آگاهانه آشنا شوید. اگر در توجه خود درنگ کنید، توجه کامل داشته باشید و تمرکز کنید، به احتمال زیاد به خاطر خواهید سپرد.
درک
این قانون سوم است. آنچه را که درک نکنید، بخوبی به ذهن نخواهید سپرد. شما آن چیزی را به یاد می آورید که درک کرده اید و مفهومی از آن در ذهنتان نقش بسته است. بنابراین ضروری به نظر می رسد که آنچه را یاد می گیرید، آنالیز و سعی کنید آن را بفهمید. موارد شک را از بین ببرید و در پی آن باشید تا مطلب برایتان واضح شود. یادداشت های ذهنی و توضیحی داشته باشید تا مطمئن شوید آنچه را که باید به یاد بسپارید، کاملا درک کرده اید.
تکرار
و اما قانون چهارم ، اجازه دهید خاطره در ذهن شما نقش بندد، به طوری که به مدت طولانی باقی بماند، نه این که مانند ردپایی روی شن به زودی ناپدید شود.
مکرر بخوانید، بنویسید، ترسیم کنید و به ذهن بسپارید تا موضوع کاملا در ذهنتان ثبت شود. حفظ برخی موضوعات به تلاش بیشتری نیاز دارد و برخی دیگر سعی کمتری را می طلبد، اما به هر حال در همه موارد تکرار بیشتر به خاطر سپردن بیشتری را تضمین می کند.
مرور
هر از گاه آنچه را به ذهن سپرده اید، مرور کنید. این یکی از راههایی است که باعث تقویت حافظه ، تداوم اتصالات نورونی و ظاهر کردن دوباره مطالبی است که زیر لایه های جدید دانستنی های تازه کسب شده پنهان شده اند.
به کارگیری
هر آنچه می آموزید، عملا به کار گیرید. چیزی را که فهمیده اید تمرین کنید. دانش تئوری خود را مورد استفاده عملی قرار دهید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
چگونه حافظه خود را تقویت کنیم؟
ما بسیاری از مطالب را خوب به یاد می آوریم و برخی را سریعا فراموش می کنیم. بعضی از مردم تاثیر زیادی بر ما می گذارند و می توانیم آنها را مدتها به خاطر بسپاریم ، اما درباره بعضی افراد حتی نامشان را در ذهن خود ثبت نمی کنیم. چرا حافظه ما همواره یکسان عمل نمی کند و چرا برخی افراد حافظه بهتری دارند؟ حافظه خوب ، بجز در موارد استثنایی ، هدیه خاص برای افراد خاص نیست ، بلکه اکثرا محصول تلاش آگاهانه و سازمان یافته هر فرد است که از نیاز به دانستن و به یاد آوردن موفقیت آمیز، ناشی می شود.
هنر و علم هر دو عواملی هستند که می توانند نتایج شگفت آوری را از طریق تلاش دایم ایجاد کنند. حتی با کمی تمرین و مقداری آگاهی کلی از عواملی که در ایجاد یک حافظه بهتر موثرند، به نتایج مثبتی می توان دست یافت.
در اینجا به برخی رموز یک حافظه خوب ، یعنی عواملی که می توانند در ایجاد حافظه قوی موثر باشند، اشاره می کنیم.
علاقه
این یک قانون است ؛ اگر شما علاقه مند نباشید، به خاطر نخواهید سپرد. ما آنچه را که بدان علاقه مندیم ، به یاد می آوریم ؛ آنچه را که می توانیم خودمان را با آن در ارتباطی تنگاتنگ قرار دهیم ، آنچه را که کنجکاوی ما را برمی انگیزد، یا عمیقا آن را لمس می کنیم. اگر شما اختصاصا به یک موضوع یا رویداد ویژه علاقه مند هستید، احتمال کمی وجود دارد که آن را فراموش کنید. بنابراین برای به خاطر سپردن سعی کنید علاقه به آن را در خود ایجاد کنید.
توجه
این قانون دوم است: اگر شما علاقه مند نباشید، توجه نخواهید کرد و اگر توجه نکنید، به خاطر نخواهید سپرد.
به جزییات توجه کنید و حالت های متمایز را جستجو کنید. چیزها را با هم مقایسه کنید تا شباهت یا عدم شباهت آنها را دریابید. به هر چیزی طوری نگاه کنید که گویی برای اولین بار است آن را می بینید. هنگام مشاهده و تحلیل از شلوغی ذهن پرهیز کنید. بگذارید حواس شما به بهترین نحو عمل کند. فرآیند مشاهده شامل 4 عنصر ضروری به نام توجه کامل ، تمرکز، توجه خلاق و درک آگاهانه است. دقت کنید توجه کامل (Concentration)و تمرکز (Focus) به یک منظور اما به طرق متفاوت عمل می کنند. اولی یک نقطه خاص و دومی یک حوزه خاص را دربرمی گیرد. در مورد اول شما جزییات کوچک را می بینید، در حالی که در حالت دوم تصویر بزرگتری را از بخشهای مختلف یک موضوع و کل آن در نظر می گیرید.
توجه خلاق به شما کمک می کند هر چیزی را از زوایای مختلف از نو بنگرید و با آنچه مشاهده می کنید، آگاهانه آشنا شوید. اگر در توجه خود درنگ کنید، توجه کامل داشته باشید و تمرکز کنید، به احتمال زیاد به خاطر خواهید سپرد.
درک
این قانون سوم است. آنچه را که درک نکنید، بخوبی به ذهن نخواهید سپرد. شما آن چیزی را به یاد می آورید که درک کرده اید و مفهومی از آن در ذهنتان نقش بسته است. بنابراین ضروری به نظر می رسد که آنچه را یاد می گیرید، آنالیز و سعی کنید آن را بفهمید. موارد شک را از بین ببرید و در پی آن باشید تا مطلب برایتان واضح شود. یادداشت های ذهنی و توضیحی داشته باشید تا مطمئن شوید آنچه را که باید به یاد بسپارید، کاملا درک کرده اید.
تکرار
و اما قانون چهارم ، اجازه دهید خاطره در ذهن شما نقش بندد، به طوری که به مدت طولانی باقی بماند، نه این که مانند ردپایی روی شن به زودی ناپدید شود.
مکرر بخوانید، بنویسید، ترسیم کنید و به ذهن بسپارید تا موضوع کاملا در ذهنتان ثبت شود. حفظ برخی موضوعات به تلاش بیشتری نیاز دارد و برخی دیگر سعی کمتری را می طلبد، اما به هر حال در همه موارد تکرار بیشتر به خاطر سپردن بیشتری را تضمین می کند.
مرور
هر از گاه آنچه را به ذهن سپرده اید، مرور کنید. این یکی از راههایی است که باعث تقویت حافظه ، تداوم اتصالات نورونی و ظاهر کردن دوباره مطالبی است که زیر لایه های جدید دانستنی های تازه کسب شده پنهان شده اند.
به کارگیری
هر آنچه می آموزید، عملا به کار گیرید. چیزی را که فهمیده اید تمرین کنید. دانش تئوری خود را مورد استفاده عملی قرار دهید.