لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
سرمایه و نقش آن در رشد اقتصادی
الف)نقش سرمایه در رشد اقتصادی:
به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشورهایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد اقتصادی به داشته اند.
نکته دیگر در اقتصاد کلان تقسیم بندی مخارج صرف شده به دو دسته مصرفی و سرمایه ای می باشد مثلا مخارجی که جهت غذا، بهداشت، تعلیم و تربیت، آموزش و ... صرف می شده هزینه های مصرفی یا جاری می باشند و مخارج سرمایه ای مخارجی هستند که کالاهای سرمایه ای بوجود می آورند.
ب:منابع تأمین سرمایه:
اگر تولید ناخالص ملی کشور نسبت به سال قبل تغییر ننماید جهت جایگزینی سرمایه مستهلک شده و ابقاء تولید ناخالص ملی به میزان سال قبل باز هم نیاز به مقداری سرمایه گذاری می باشد به عبارت دیگر نیاز به تشکیل سرمایه به عنوان فاکتور مهم اقتصادی برای هر کشور از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد.
منابع تأمین سرمایه یا داخلی است یا خارجی و منابع تأمین سرمایه داخلی عبارتند از :
1-سپس اندازه های مشخصی: برای تشکیل سرمایه یا باید مقداری از عوامل تولید مثل نیروی کار بیکار، بکار گرفته شوند یا تعدادی از مردم بخشی از در آمدشان پس انداز نمایند که غالبا یکی از منابع مهم تأمین وجوه تشکیل سرمایه در فرآیند توسعه بهره گیری از پس اندازهای شخصی می باشد شایان ذکر است در کشورهایی که از پتانسیلهای بخش خصوصی بیشتر استفاده نموده اند مورد فوق از اهمیت بیشتری برخودار می باشد.
2-انواع بیمه: گسترش صنعت بیمه در کشورهای توسعه یافته باعث شده که منابع مالی عظیمی در اختیار شرکتهای بیمه قرار گیرد و از این منابع در بخشهای مختلف اقتصادی سرمایه گذاری می شود، صنعت بیمه در این کشورها به گسترده می باشد که به عنوان (بانکها و مؤسسات اعتباری محسوب می شود
3-سود توزیع نشده و ذخیره استهلاک سرمایه شرکتها یکی دیگر از منابع تأمین سرمایه داخلی می باشد سود توزیع نشده بخشی از سود شرکت می باشد که بین سهامداران توزیع نمی شده و در سرمایه گذاری آنها از آن استفاده می شده و ذخیره استهلاک سرمایه شرکتها بخشی از درآمد شرکت می باشد که در شرکت باقی می ماند، نقش دو عامل از پیش گفته شده در سرمایه گذاری و فعالیتهای اقتصادی کشورهای یافته قوی اما در کشورهای در حال توسعه ضعیف است و دلایل این اختلاف در ساختار اقصاد می باشند مالیاتهای مختلف از دیگر منابع تامین سرمایه دولتها محسوب می شود.
در کشورهای توسعه یافته نقش دولت در تأمین سرمایه مالی در چارچوب ” تعادل در بودجه سالانه“ می باشد، و بعضا در کشورهای جهان سود دولت با سرمایه گذاری گسترده و تأمین منابع آن از طریق کسری بودجه می باشد که از آثار منفی آن تورم می باشد به همین دلیل چنین سیاستی را توسعه مبتنی به تورم می نامند.
4-یکی دیگر از منابع تامین مالی سرمایه صادرات می باشد که با توجه به وضعیت اقلیمی ممکن است کشور محصولات کشاورزی، صنعتی، معدنی، نفتی،... صادر نماید.
منابع خارجی تأمین سرمایه عبارتند از:
1-یکی از نامناسب ترین روشهای تامسن سرمایه از منابع خارجی گرفتن وام از خارج می باشد که استفاده از آن ممکن استقلال سیاسی تحت تاثیر قرار دهد، جهت بالا بردن بهره آن در صورت عدم بکارگیری معقول باعث افزایش میزان بدهی ها می شود، به دلیل ممکن است بخشی از این وام در سیستم بانکی کشور باقی مانده و سرمایه گذاری نشود، و از طرفی وام دهندگان در زمان پرداخت وام در جهت استفاده از وام ابراز می دارند که مجموع این عوامل باعث می شده که بهره گیری از این نوع وام با محدودیت جدی مواجه می شود.
2-سرمایه گذاری خارجی: یکی دیگر از روشهای تامین سرمایه از منابع خارجی سرمایه گذاری خارجی می باشد که به نظر می رسد در مقایسه به اخذ وام خارجی از مزیت بهتری برخوردار باشد بدلیل اینکه از طذیق سرمایه گذاری خارجی انتقال تکنولوژی، مدیریت و دانش فنی متخصصین نیز به داخل کشور سرمایه پذیر متقل می شود. البته بهضی از نظریه پردازان اقتصادی سوسیالیستی نظیر فورتادو در نظریه وابستگی اعتقاد دارد که شرکتهای چند ملیتی در شروع عملیات خود در کوتاه مدت با انتقال ماشین آلات و سرمایه اقدام می نمایند و در بلند مدت باعث کاهش سرمایه و ارز در کشورهای سرمایه پذیر می شوند.
ج-معیارهای سرمایه گذاری:
با عنایت محدودیت سرمایه در هر کشور جهت تخصیص منابع بایستی طرحهای مختلف الویت بندی نموده و از معیارهای ذیل بهره گرفت.
1-معیار نسبت سرمایه به تولید: یعنی از ارزیابی و انتخاب طرحها در سطح سرمایه گذاران بایستی تولید در آمد حاصل از طرح با مخارج سرمایه ای مورد نیاز مقایسه شود اگر در آمد حاصل از برای طرح بیشتر از هزینه های آن باشد در اولویت قرار می گیرد.
2-معیار هزینه و منفعت:معیار هزینه منفعت بر اساس این معیار تمامی درآمدها و هزینه های طرح های مختلف به ارزش فعلی تبدیل و مقایسه می شوند.
برگرفته از کتاب مبانی توسعه اقتصادی- فصل پنجم- تألیف دکتر محمود
نقد مقاله:
در مقاله مورد بررسی اهمیت سرمایه در رشد اقتصادی و منابع تأمین سرمایه و معیارهای سرمایه گذاری بصورت طبقه بندی و مطرح شده است اما به نظر می رسد فاکتورهای مطرح شد کلی و جنبه توریک دارد زیرا در زمان کنونی محیطهای اقتصادی متلاطم و برنامه ریزی های اقتصادی بایستی منعطف برده و حالت کلیشه ای نداشته باشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
رشد اقتصادی
فهرست مندرجات
موضوع صفحه
مقدمه 1
مروری بر آزمونهای اثر مخارج دولت بر رشد 3
اندازه وعملکرد دولت و رشد اقتصادی 5
اندازه دولت در کشورهای OECD 6
منحنی اندازه دولت – رشد 7
نمودار سهم هزینههای کل دولت از GDP 8
نمودار اثر جایگزینی سرمایهگذاری 12
نمودار کاهش رشد بهرهوری 13
کاهش رشد GDP واقعی 14
اندازه دولت و نرخ رشد GDP واقعی 15
مقایسه شتاب افزایش در اندازه دولت در کشورهای OECD 17
اثر هزینه های دولتی بر سرمایهگذاری و رشد براساس یک مدل اقتصادسنجی 18
اثر اندازه دولت بر نرخ رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته 19
شاهدی از کشورهای OECD در حال کاهش اندازه دولت 21
اندازه دولت در 10 کشور با بالاترین نرخ رشد اقتصادی 22
سهم هزینههای دولت مرکزی,محلی و ایالتی از GDP 23
سهم هزینههای اصلی دولت از GDP 24
نتیجهگیری 25
منابع و ماخذ 29بسمه تعالی
اندازه دولت و رشد اقتصادی
مقدمه
نقش صحیح و اندازه متناسب دولت, به عنوان بحثی جدال انگیز بین اقتصاددانان و دولتمردان از دوره کلاسیکها و نظریات آدام اسمیت (laissez-faire) در قرن نوزدهم شروع شده است. البته, تفکرات و سیاستهای اقتصادی به طور قابل ملاحظهای در قرن اخیر تغییر کردهاند. از هنگامی که جنگ جهانی دوم مبنای درآمدها را تغییر داد و از زمانی که سیستمهای تأمین اجتماعی شروع به گسترش کرد و از زمانی که برنامههای دولتی خاصی پس از آن بحران بزرگ اقتصادی جهان معرفی شد, هزینه های بخش عمومی شروع به افزایش پیدا کرد, در حقیقت, دوره پس از جنگ دوم جهانی, شاهدی بود بر این مطلب که دولتها نقش موثری در اقتصاد و بهبود امنیت اجتماعی مردم از طریق هزینه های خود دارند و نتایج این دخالت های دولت, رشدی قابل توجه در دهه 60 و 70 در کشورهای صنعتی بود.
مخارج دولت بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت دارد یا منفی؟ این پرسشی است که پاسخ آن از قبل روشن نیست و استدلالهایی را در هر دو جهت می توان ارائه نمود. تا جایی که اثرات شناخته شده وجود کالاهای عمومی, اثرات خارجی و انحصارهای طبیعی موانع مهمی بر سر راه رشد باشند, انتظار میرود آن نوع از مخارج دولت که در جهت تصحیح این گونه مشکلات هستند, تقویت کننده رشد باشند. ما نیز به پیروی از بارو (1990) می توانیم اینها را«مخارج مولد» دولت بنامیم. مشکل دیگر این است که ارزشگذاری تولید دولت, ممکن است به برآورد بیش از حد رشد منجر شود. در حسابهای مختلف, کالاها و خدمات دولتی برحسب هزینه تولید ارزشگذاری میشوند این رویه مشکلاتی را ایجاد میکند که پژوهشگران را در پی بردن به اینکه آیا افزایش مخارج دولت به بالا رفتن رشد اقتصادی منجر می شود, به بیراهه می کشاند. این به خاطر فرض ضمنی است که تولید دولتی با فن آوری دارای بازدهی ثابت نسبت به مقیاس, تولید میشود و اینکه همه تولیدات دولت را به عنوان کالاهای نهایی طبقهبندی کرد و نه کالاهای واسطهای که هزینه تولید بخش خصوصی را کاهش میدهند. دلیل دیگر این فرض است که ارزش بازاری کالاهای دولت با هزینه تولید برابر است (کار 1980 کوسکلاو ویرن, 1992)
مخارج دولت بخشی از محصول ناخالص داخلی نیز هست. از آنجا که در صورت اندازهگیری محصول ناخالص داخلی از بعد هزینه, مصرف و سرمایهگذاری دولت هر دو بخشی از محصول ناخالص داخلی هستند. توضیح رشد محصول ناخالص داخلی برحسب تغییرات مخارج دولت به مفهوم توضیح دادن بخشی از یک پدیده به وسیله خود آن است. به ویژه در دورههایی که سهم مخارج دولت رو به افزایش بوده, این مشکل باعث تورش صعودی اثر برآوردی میشود و به بیانی موجب میشود اثر برآوردی بزرگتر از حد واقعی باشد. کالدور در سال 1996 گفت که ضریب استفاده بالا بر رشد بهره وری بلند مدت اثر سودمندی می گذارد تا جایی که افزایش مخارج بخش عمومی به ضریب استفاده بالاتری منجر شود, انتظار میرود که از طریق قانون وردورن بر رشد اقتصادی تاثیر مثبت داشته باشد. به علاوه میردال (1960) تاکید می کرد که دخالت بیشتر دولت در اقتصاد میتواند رشد اقتصادی را تقویت کند زیرا میتوان از درگیر کردن دولت در اقتصاد تا اندازهای برای کاهش نابرابری اجتماعی استفاده کرد و این یکی از عوامل تعیین کننده رشد است زیرا نابرابری اجتماعی فرصتهای پیش روی افراد کم درآمد جهت استفاده از استعدادهای آنها را محدود میکند. ما در اینجا میخواهیم به یافتههای آلسینا و پروتی اشاره کنیم که دخالت بیشتر دولت میتواند درگیری اجتماعی را کاهش دهد.
در رابطه با اثرات کند کننده مخارج دولت بر رشد, مهمترین نکته, اثر مختل کننده آن بر تصمیمات اقتصادی است که هنگام تامین مالی مخارج از طریق مالیات ایجاد میشود. در اکثر موارد, مالیات بندی را بین نرخ بازدهی خصوصی و اجتماعی قرار میدهد و به بیانی به یک بار اضافی منجرمیشود. درالگوهای رشد درونزامانند الگوهای بارو(1990) وکینگ وربلو (1990) مالیات بندی را بین نرخ بازدهی خالص و ناخالص پس انداز قرار میدهد که به نرخ پایین تر انباشت سرمایه و در نتیجه نرخ رشد اقتصادی کمتر منجر میشود. لینوبک (1983) از جمله کسانی است که بر اثرات ضد انگیزهای مالیاتهای زیاد بر درآمد کار در کشورهای با مالیات بالا تاکید میکند. هنسون (1984) از جمله کسانی است که اظهار میکند که هزینه افزایش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
تعریف :
از نظر سازمان جهانی به نوزادان زنده متولد شده ای که قبل ازهفته 35 از اولین روز آخرین قاعدگی به دنیا آید نارس یا پره مچور گفته می شود .
به نوزادی که هنگام تولد وزنی کمتر از 2500 گرم داشته باشد IBW گفته می شود . نارسی و تاخیر رشد داخل رحمی با افزایش مرگ و میر و معلومیت نوزادی همراهند .
به طور ایده آل بهتر است ؛ تعریف وزن کم تولد برای هر جامعه بر اساس اطلاعلت ژنتیکی و محیطی آن جامعه صورت می گیرد .
شیوع :
در سال 1991 ، میزان 1/7 درصد از تولدهای زنده ایالات متحده وزن کمتر از2500 گرم داشتند . میزان آن در سیاهپوستان از 2 برابر میزان سفیدپوستان نیز بیشتر است .
نوزادان شیرخوار نارس و یا آنان که دچارتاخیر رشد داخل رحمی iugr) ) هستند . ازمرگ و میر و معلولیت بیشتری نسبت به نوزادان هم سن خود که وزن مناسبی دارند برخوردارند .
نوزادان دارای وزن تولد بسیار کم VLBW) )
یعنی نوزادی که هنگام تولد کمتر از 1500 گرم وزن داشته باشد که عمدتا نارس می باشند .در آمریکا در 1991 میزان VLBW )) تقریبا 2/1 درصد بود که در سیاهان 6/2 درصد و در سفیدپوستان 9/0 درصد گزارش شده است .
شیرخواران VLBW بیش از50 درصد مرگ و میرها وپنجاه درصد معلولیت های نوزادی را تشکیل می دهند . و شانس آنها در ارتباط مستقیم با وزن تولدشان است .
مراقبت های پری ناتال میزان بقاء نوزادان VLBW را افزایش داده است . در مقایسه با نوزادان ترم ، شیرخواران VLBW در سال اول عمر شیوع بیشتری از بستری مجهز مجدد بیمارستانی به علت عوارض نارسی ، عفونتها،عوارض عصبی و اختلالات روانی واجتماعی دارند .
عوامل مربوط به تولد پره ماچورو وزن کم تولد
جداکردن کامل عوامل همراه با نارسی از عوامل تولید کننده IUGR مشکل است . ارتباط مستقیم و قوی بین تولد نارس و IUGR و شرایط اقتصادی __ اجتماعی پایین وجود دارد .
در این خانواده ها شیوع نسبتا بالایی از سوء تغذیه مادر ، کم خونی ، بیماری ،مراقبت های ناکافی دوران بارداری ، اعتیاد داروئی ، مسائل زایمانی ، سابقه اشکالات باروری در مادر ( ناباروری نسبی ، سقط ها ، مرده زائی ها ، بچه های پره مچور یا LBW ) دیده می شود .
سایر عوامل :
تنها زندگی کردن مادر، حاملگی های دوران نوجوانی ، فاصله کم بین حاملگی ها سابقه بیش از چهار بار زایمان قبلی مادر .
اختلاف اساسی در میزان رشد جنین به اندازه جثه مادر و سایر عوامل نیز بستگی دارد. تولد نوزادان نارسی که وزن تولدآنها متناسب با سن تولدشان است اغلب به علت عدم توانایی رحم در حفظ جنین، جدا شدن زودرس جفت یا محرک نامشخص برای انقباضات موثررحمی قبل از ترم است .
تاخیر رشد داخل رحمی با بیماریهایی که با جریان خون و کارایی جفت ، رشد یا تکامل جنین یا سلامت عمومی و تغذیه مادر تداخل می کنند همراه است .
عواملی که غالبا همراه تاخیر رشد داخل رحمی هستند شامل :
* جنینی
اختلالات کروموزومی
عفونت های مزمن جنینی ( مثل بیماری سرخچه مادرزادی – سیفلیس – بیماریهای مقاربتی
ناهنجاریهای مادرزادی
صدمه ناشی از اشعه
چند قلویی
اپلازی پانکراس ( کاهش تعداد سلولهای پانکراس )
* جفتی
کاهش وزن
کاهش سطح جفت
التهاب ویلوس جفتی ( باکتریایی – ویروسی )
انفارکتوس ( سکته )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
پایش رشد کودک، اقدام به موقع، تضمین سلامتی آینده کشور
.شایعترین دلیل کاهش عمر و بقای کودک در کشورهای در حال توسعه، سوء تغذیه است. این عامل به ویژه در سالهای اول عمر، موجب کاهش رشد مغزی و جسمی، کاهش خلاقیت، فراگیری و تضعیف سیستم ایمنی بدن می شود و زمینه ابتلای مکرر به بسیاری از بیماریها و عفونتها را فراهم می کند. در حالی که اگر سوء تغذیه در مراحل نخست تشخیص داده شود، به راحتی قابل پیشگیری است.
اولین نشانه سوء تغذیه تأخیر در رشد است که روندی بسیار کند دارد و در مراحل اولیه به سهولت و با نگاه مادر و کارکنان بهداشتی درمانی قابل تشخیص نیست. بنابراین باید آن را به کمک یک روش اصولی کامل مشاهده کرد. این روش ساده، اما مهم و حساس “پایش رشد” نام دارد.
چگونگی پایش و یا پیگیری رشد کودکان، زمینه گفتگوی ما را با خانم دکتر ربابــه شیخ الاسلام، مدیر دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی فراهم ساخت. نحوه اجرای برنامه پایش رشد، اهمیت توجه به آن برای خانواده و کشور، عوارض بی توجهی به برنامه پایش رشد و …… از موضوع هایی است که در این گفتگو مطرح شد. با هم می خوانیم.
پایش رشد چیست؟
یعنی پایــیــدن رشد بچه و این که مراقب رشد کودک و در نهایت سلامتی او باشیم. وزن کردن مرتب کودک و ثبت وزن او در کارت مخصوص مراقبت و رسم منحنی رشد به شما کمک می کند که از کفایت تغذیه کودک مطمئن شوید. ما معمولا” بچه های زیر ۵ سال را گروههای در معرض خطر می دانیم. برای مثال شما می بینید که واکسیناسیون بچه های زیر ۵ سال از اولویت بیشتری برخوردار است، زیرا کودک در این سنین خیلی آسیب پذیرتر است و امکان دارد به سرعت بیمار شده و از دست برود. حالا وقتی می گوییم رشد و رشد مطلوب، باید به این نکته توجه کنیم که اگر بچه ها در سن خاصی مواد غذایی مورد نیاز را دریافت نکنند دچار عوارض و مشکلاتی می شوند که در دوران بعدی هم نمی توان آن را جبران کرد.
این دوره خاص، شامل چه مقطعی از زندگی کودک است؟
کارشناسان تغذیه جهان این زمان بحرانی را دوران بارداری و ۳ سال اول تولد می دانند ولی سالهای بعد هم اهمیت ویژه دارد کمبودهای غذایی هر چه نزدیک تر به زمان تولد صورت گیرد خطر بیشتری دارد. اگر بچه ها در این دوران با کمبود مواد مغذی مواجه شوند، به سلولها به ویژه سلولهای مغزی آسیب وارد می شود و احتمال دارد رشد کودک دچار اختلال شود. به همین علت، پایش رشد از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مادرها باید این پایش رشد را با وسواس و دقت دنبال کنند.
این برنامه از چه مقطع سنی آغاز و در کجا پایان می یابد؟
برنامه پایش از بدو تولد شروع می شود و تا پایان سال ششم زندگی کودک ادامه دارد. برای پایش رشد باید از کارت پایش رشد استفاده کرد. کارت پایش رشد ابزاری بسیار ساده برای مراقبت از کودک و در حقیقت آینه سلامت اوست. اگر مادران به کارت مراقبت کودک نگاه کنند، متوجه می شوند که مسئول بهداشت، زمان تولد بچه را با تاریخ مشخص کرده است. بسیاری از مادران که به این کارت توجه دارند می دانند خطوط روی کارت چگونه رسم می شود. اما برای آنهایی که به درستی نمی دانند باید بگویم که رسم این خطوط بسیار ساده است. آنها باید اولین ماه تولد نوزاد را در خانه شماره یک سال اول زندگی بنویسند و ماههای بعد را در ادامه آن قرار دهند. وزن کودک در اولین روز تولد را، در خانه اول (جلوی مقدار وزنی که داشته) علامت می گذارند. برای ماه بعد، یک خط از ۲ ماهگی به طرف بالا رسم می کنند. سپس وزن کودک را اندازه گرفته و از روی عدد وزن هم یک خط به طرف داخل می کشند. محل برخورد این خط نقطه مورد نظر است. به همین ترتیب هر ماه کودک را وزن کرده و این نقطه را پیدا می کنند. اما برای رسم نمودار باید نقطه هر ماه را به ماه بعد، با یک خط وصل کنند. این خط در واقع رشد بچه را نشان می دهد و منحنی رشد به دست می آید. بهتر است برای هر کودک، عمل وزن کردن را در روز تولدش انجام دهند. یعنی مثلا” اگر کودک در ۱۷ تیر بدنیا آمده، وزن کردن ماه بعدش ۱۷ مرداد و به ترتیب ۱۷ شهریور، ۱۷ مهر و … باشد.
نکته مهم این است که بچه باید موازی خطوط از قبل چاپ شده در نمودار یا منحنی مرجع، رشد کند. اگر یک کودک در هنگام تولد، وزنش کم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 303
2-1- روند رشد گردشگری در کشورهای خاورمیانه
بنا به گزارش سازمان جهانی جهانگردی، در سال 2020، باورود 17 میلیون بازدید کننده به مصر، به نظر می رسد این کشور مقصد شماره یک خاورمیانه باقی بماند.
پس از آن، مقصدی که بیشترین بازدید کننده را خواهد داشت، عربستان سعودی با 12 میلیون بازدید کننده از کشورهای گوناگون خواهد بود و پس از آن امارات متحده عربی، بحرین، و اردن، کشورهایی هستند که پیش بینی می شود بین 5 تا 8 میلیون جهانگرد از کشورهای گوناگون در سال2020 از آن ها بازدید کنند. پیش بینی می شود عمان، لبنان، و سوریه بین سه تا چهار میلیون بازدید کننده داشته باشند و این رقم برای لیبی به یک میلیون برسد.
این یافته ها در« توریسم 2020 ویژن»،که آخرین آمار موجود را بر مبنای پژوهش های گسترده ارائه می دهد، درج شده است. این گزارش در ادامه نشان می دهد که بالاترین نرخ رشدطی سال های 1995 تا 2020 را لیبی و عمان، به ترتیب با 6/12 و 1/11 درصد در سال خواهند داشت. انتظار می رود لبنان به رشدی بالاتر از نرخ رشد متوسط منطقه، که 1/7 درصد است نیز دست یابد. در نتیجه، همگی آن ها سهم بازار را از منطقه به دست خواهند آورد.
بنا به گزارش سازمان جهانی جهانگردی، مصرنیز، با نرخ رشد سالانه 4/7 درصد، سهم خود را از بازار افزایش خواهد داد و بدین ترتیب تا سال 2020 پذیرای یک چهارم کل بازدیدکنندگان از منطقه خواهد بود.
در همین حال، نرخ رشد مراکش، تونس، والجزایر در منطقه مدیترانه بالای متوسط خواهد بود . نرخ رشد دیگر مقاصد خاورمیانه اندکی پایین تر از میزان متوسط در منطقه برآورد می شود. بنابراین با سهم کمتری از بازار روبرو می شوند.، اگر چه به طور مطلق، شمار بازدید کنندگان از تمامی این کشورها همچنان بیش از دو یا چهار برابر می شود.
شمار بازدیدکنندگان از کشورها در سراسر دنیا، برحسب منطقه، نشان می دهد که تا سال2020 مناطقی که بیشترین بازدید کننده را خواهند داشت عبارتند از اروپا، با 717 میلیون جهانگرد و شرق آسیا و اقیانوسیه با 397 میلیون جهانگرد، کشورهای آمریکا با 282 میلیون جهانگرد، و پس از آن افریقا، خاورمیانه و جنوب آسیا قرار دارند.
بنا به این گزارش، 40/12 میلیون جهانگرد در سال 1995 از خاورمیانه بازدید کردند و انتظار می رود این رقم تا سال 2020 به 5/68 میلیون نفر افزایش یابد. این افزایش نشان گر نرخ متوسط رشد سالانه به میزان 1/7 درصد طی این دوره است که 3 درصد بیش از نرخ جهانی 1/4 درصدی است.
پیش بینی می شود طی سال های 2020- 1995، سفر راه دور به خاورمیانه سالانه 5/7 درصد رشد داشته باشد، که این نرخ برای شهرهای درون منطقه ای برابر با 5/6 درصد خواهد بود. این نرخ رشد روند جهانی در افزایش سفرهای راه دور را نشان می دهد. بین سال های 1985 و 1995، برای نخستین بار شمار بازدیدهای راه دور در خاور میانه از بازدیدهای درون منطقه ای پیشی گرفت، بنا به این گزارش، تا سال 2020، هجده میلیون بازدید راه دور بیشتر نسبت به بازدید درون منطقه ای صورت خواهد گرفت.
با اینکه رشد گردشگری راه دور سرعتی بیش از گردشگری درون منطقه ای خواهد یافت، گردشگری میان کشورهای عربی همچنان با نرخی به اندازه یک و نیم برابر گردشگری بین المللی رشد خواهد کرد.
خاورمیانه، پس از شرق آسیا و اقیانوسیه به لحاظ بیشترین نرخ رشد منطقه ای برای گردشگری درون منطقه ای میان سال های 95 تا 2020 در مقام دوم قرار خواهد داشت.
گو اینکه تا سال 2020، بیش از 25 میلیون، یا 5/36 درصد کل بازدیدکنندگان خاورمیانه، از خاورمیانه خواهند بود، بالاترین نرخ های رشد طی سال های 2020-1995 از آن جنوب آسیا و اروپا خواهد بود. در سال 2020، پیش بینی می شود که 7/21 میلیون بازدید کننده خاورمیانه، اروپایی باشند، که این امر موقعیت اروپا را به عنوان دومین منطقه پراهمیت برای خاورمیانه از این لحاظ حفظ می کند.
شمار سفرها از مبداء شرق آسیا و اقیانوسیه و کشورهای آمریکا نیز سریع تر از متوسط کل خاورمیانه رشد خواهد کرد. گرچه، سفرهایی که از مبداء آفریقا صورت می گیرند و سفرهای درون منطقه ای با نرخ اندکی کمتر از متوسط کل رشد خواهند کرد و بنابراین سهم بازار را از دست خواهند داد.
این گزارش می گوید:«از سال 1970، خاورمیانه به لحاظ جذب گردشگر از کل جهان پیشی گرفته است، با این حال طی دهه 80، ورود گردشگر به این منطقه به طور چشمگیری کمتر از نرخ جهانی رشد کرد، تا آنکه دوباره طی سال های1990- 1998 از متوسط جهانی سبقت گرفت.»
« در نتیجه، سهم خاورمیانه از ورود گردشگر طی سال های1990-1980 کاهش یافت و دوباره در سال 1998، با رسیدن به 4/2 درصد بهبود یافت. در سال 1998،ورود کل به خاورمیانه به 3/15 میلیون نفر رسید، که نسبت به سال 1980 دو برابر شده بود».
« توریسم 2020 ویژن» پیش بینی می کند در سال 2020 ، بیش از 35 میلیون گردشگر رهسپار خاورمیانه خواهند شد.این رقم نشان گر نرخ رشد سالانه 8/5 درصد طی سال های 2020-1995 خواهد بود، که یک و نیم برابر بیش از متوسط جهانی 1/4 درصد است. با اینکه خاورمیانه یکی از مناطق باقی خواهد ماند که کمترین شمار جهانگردان را عرضه می دارد اما در حال دستیابی به سهم خود از بازار جهانی است.
3-1- برترین کشورهای توریستی در سال 2006 میلادی:
به گزارش سازمان جهانی جهانگردی(unwto)، در سال 2006 میلادی فرانسه برای چندمین سال متوالی درصد جدول رده بندی جذب گردشگران خارجی قرار گرفت و متعاقب آن ، اسپانیا،آمریکا،چین و ایتالیا حائز رتبه های برتر شدند. این سازمان در گزارش جدید خود آورده است ، هرچند آمریکا در رده سوم جذب گردشگرقرار گرفت اما با به دست آوردن بیش از 78 میلیارد دلار، در کسب درآمد رده اول را به خود اختصاص داد. همچنین اسپانیا با جذب 57 میلیون نفر و کسب 48 میلیارد دلار ، فرانسه با جذب 77 میلیون گردشگر و کسب 44 میلیارد دلار، چین با جذب 45 میلیون نفر و درآمد28 میلیارد دلار و ایتالیا با 41 میلیون گردشگر و درآمد 37 میلیارد دلار در مقام های بعدی قرار گرفتند . هنگ کنگ نیز با افزایش 40 درصدی آمار گردشگری مقام اول پیشرفت در صنعت گردشگری را نصیب خود کرد و با جذب 28 میلیون گردشگر ، موقعیت خود را بهبود بخشید اما در آمد این کشور جزو 10 کشور اول نبوده است.
همچنین در رده بندی 12 کشور جذاب برای گردشگران، فرانسه با جذب 77 میلیون نفر، اسپانیا با جذب 57 میلیون نفر، آمریکا با جذب 54 میلیون نفر، چین با جذب 45 میلیون نفر، ایتالیا با جذب 41 میلیون نفر، انگلیس با جذب 32 میلیون نفر، هنگ کنگ با جذب 28 میلیون نفر، مکزیک با 25 میلیون نفر، آلمان با 24 میلیون نفر ، اتریش با جذب 23 میلیون نفر، کانادا با جذب 900/22 میلیون نفر و ترکیه با جذب 600/22 میلیون نفر گردشگر انتخاب شدند.
علاوه بر این در رده بندی درآمدی، 10 کشور نخست از لحاظ در آمد توریستی به ترتیب عبارتنداز: آمریکا با 78 میلیارد دلار، اسپانیا با 48 میلیارد دلار ، فرانسه با 44 میلیارد دلار، ایتالیا با 37 میلیارد دلار، آلمان با 23 میلیارد دلار، انگلیس با 32 میلیارد دلار، چین با 29 میلیارد دلار، ترکیه با 21 میلیارد دلار ، اتریش با 17 میلیارد دلار و استرالیا با 14 میلیارد دلار.
4-1- چشم انداز صنعت گردشگری جهان در سال 2020 میلادی: