لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 95 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع
روانشناسی زنان
پژوهشی از :
سیده حسنا حسینی
استاد:
جناب آقایسید مهدی کمالی
نوشتة :
کارن هورنای
ترجمه :
سهیل سمی
تابستان 1385
مقدمه:
فروید در سال 1935 اعلام کرد که سال 1912 نقطه اوج تحقیقاتش در روانکاوی بوده است. او افزود: «از زمانی که به طرح نظریه وجود دو نوع غریزه (غریزه زندگی و غریزه مرگ) پرداختم و شخصیت روانی را (د رسال 1923) به سه بخش خود، فرا خود و نهاد تقسیم کردم، تا به امروز هیچ مفهوم تعیین کننده دیگری را در عالم روانکاوی مطرح نکرده ام.»
کارن هورنای در سال 1913 تحصیلات پزشکی و دوره آموزش روان پزشکی و روانکاوی را در برلین به پایان رساند، در سال 1917 اولین مقاله خود را در باب روانکاوی به رشته تحریر در آورد، در سال 1920 در زمره اعضای برجسته «موسسه روانکاوی برلین»، که به تازگی تأسیس شده بود، در آمد، و در سال 1923 اولین مقاله از مجموعه مقالات خود را درباره روان شناسی زنان به خاستگاه عقده اختگی در زنان که در همین کتاب نیز آمده است، به چاپ رساند.
فروید تقریبا سی سال از هورنای بزرگ تر بود. هنگامی که هورنای برای رسیدن به پربارترین دوره زندگی اش آموزش می دید، فروید از دوره اوج خلاقیت های شگرفش فاصله گرفته بود. ارزیابی فروید از خودش در سال 1935 تا حدی ریشه در «بیماری کشنده» ای داشت که به تدریج زندگی و کارش را مختل کرده بود. پس از سال 1923 فروید مجدداً متوجه دلمشغولی های آغازین خود شد. این امر در آخرین اثرش، موسی و توحید (1939) به بهترین نحو انعکاس یافته است: پس از عمری تحقیق و بررسی در عرصه های علوم طبیعی، پزشکی و روان درمانی، حال، بار دیگر توجهم به مسائل فرهنگی ای معطوف شده است که دیر زمانی پیش، هنگامی که از فرط ناپختگی و جوانی راه و رسم درست اندیشیدن را نمی دانستم، مسحورم کرده بودند.
فروید محصول قرن نوزدهم بود. عصر روشنگری عرصه شکوفایی شأن فردی انسان و برتری خود بود. روش شناسی نگرش علمی موجد پیشرفت هایی چشمگیر در علوم طبیعی شده بود. در زمانی که انسان غربی هنوز به دشواری می توانست نظریه مرکزیت خورشید را در منظومه شمسی بپذیرد با نظریه تکامل داروین روبرو و کاملاً گیج و حیران شد، و این در حالی بود که نظریات فروید در باب ناخودآگاه در کمینش نشسته بود.
مسلما بعضی از ابعاد محیط زندگی فروید نیز بر نگرش او تأثیر گذاشت. او در فرایبرگ، واقع در موراویا، یکی از ایالت های اتریش، و در میان گروه اقلیت مطرودی دیده به جهان گشود و در خانواده ای یهودی و سنتی پرورش یافت، خانواده ای که مرد در آن ولی نعمت و سرور بود و زن موجودی پست محسوب می شد. جانبداری و حمایت بیش از حد مادر از فروید نیز موید اهمیت همین نظام مردسالار بوده است. امپراتوری رو به زوال اتریش – مجارستان و وین کاتولیک و آداب زاهدمآبانه، خشک مقدسانه و مزورانه جنسی در عصر ویکتوریا، که فروید در آن پرورش یافت، نیز بر او تأثیر گذاشت. فروید در مقام نابغه ای مرد به نوعی روان شناسی مردانه شکل بخشید که پایه هایش را بر اصول لایتغیر کالبدشناسی - «کالبد انسان تقدیر اوست» - استوار ساخته بود، اصولی که پشتوانه شان قوانین و روش شناسی های علمی قرن نوزدهم بود.
فروید اعلام کرد: روانکاوی شاخه ای از علم است و می تواند به پیشبرد جهان بینی علمی کمک کند. واقعیت ها داده های حاصل از تجربه علمی محسوب می شد. واقعیت ها را می شد مشاهده کرد، سنجید و عینیت بخشید. این امکان وجود داشت که آن ها را در تجربه هایی تکرارپذیر و یکسان با نتایجی پیش بینی شده ضبط و مهار کرد. در مورد این تجارب فرضیه هایی مطرح می شد که در صورت تأیید به قانون بدل می گشت.
کارن هورنای در هامبورگ و در میان خانواده ای پروتستان و اندکی فراپایه تر از طبقه متوسط دیده به جهان گشود. پدرش انجیل خوانی قهار و مادرش آزاداندیش بود. کارن هورنای در نوجوانی دستخوش تب و تابی مذهبی شد که البته در آن زمان در میان دختران بالغ حالتی معمول بود. خانواده او به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
موضوع تحقیق:
آشنایی
انجمن روانشناسی ایران
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
اساسنامه
2
موسسان
10
اعضای انجمن روانشناسی ایران
11
فرم عضویت در انجمن
13
گروههای تخصصی
14
آیین نامه شعبه ها و نمایندگی های انجمن روانشناسی ایران
15
شعبه ها نمایندگی ها
16
اعضاء هیات مدیره
17
مرجع
20
اساسنامه
فصل اول ـ کلیات و اهداف
ماده 1 : به منظور گسترش و پیشبرد و ارتقاء علم روانشناسی و توسعه کمی و کیفی نیروهای تخصصی و بهبود بخشیدن به امور آموزشی و پژوهشی در زمینههای مربوط انجمن روانشناسی ایران که از این پس در این اساسنامه انجمن نامیده میشود تشکیل میگردد .
ماده 2 : موضوع انجمن : انجمن بنیادی غیر انتفاعی است و در زمینههای علمی ، پژوهشی ، کاربردی ، خدماتی ، حرفهای و فنی فعالیت میکند و از تاریخ ثبت دارای شخصیت حقوقی است و رئیس هیات مدیره آن نماینده قانونی انجمن میباشد .
ماده 3 : مرکز انجمن در ایران ـ تهران ـ اوین ـ دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ـ گروه روانشناسی بالینی میباشد ، و پس ازموافقت کمیسیون انجمن های علمی میتواند در هر منطقه از کشور تشکیل شود .
ماده 4 : انجمن از تاریخ تصویب این اساسنامه برای مدت نا محدود تشکیل میشود و ملزم به رعایت قوانین جمهوری اسلامی میباشد .
فصل دوم : وظایف و فعالیتها
ماده 5 : به منظور نیل به هدفهای مذکور در ماده (1 ) این اساسنامه ، انجمن اقدامات زیر را به عمل خواهد آورد :
1ـ5 ) ایجاد و تحکیم روابط علمی و تحقیقاتی در سطح ملی و بینالمللی بین محققان و متخصصانی که به گونهای با علم روانشناسی سروکار دارند .
2ـ5 ) همکاری با نهادهای اجرایی ، علمی و پژوهشی در زمینه ارزیابی و بازنگری طرحها و برنامه های مربوط به امور آموزش وپرورش در زمینه علمی موضوع فعالیت انجمن .
3ـ5 ) ترغیت و تشویق پژوهشگران و تجلیل از محققان و استادان ممتاز
4ـ5 ) ارائه خدمات آموزشی و پژوهشی
5ـ5 ) تشکیل گردهماییهای علمی در سطح ملی ، منطقهای و بینالمللی
6ـ5 ) انتشار کتب و نشریات علمی
· فصل سوم : انواع و شرایط عضویت
ماده 6 : انواع و شرایط عضویت در انجمن عبارتست از :
1-6 ) عضویت پیوسته :
مؤسسان انجمن و کلیه افرادی که حداقل دارای درجه کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی و رشتههای وابسته باشند میتوانند به عضویت پیوسته انجمن درآیند .
2-6 ) عضویت وابسته :
افرادی که دارای شرایط زیر هستند میتوانند به عضویت وابسته انجمن درآیند .
الف ) کلیه کسانی که دارای درجه کارشناسی در یکی از رشتههای مذکور در بند باشند .
ب ) کلیه افرادی که دارای درجه کارشناسی هستند و مدت 5 سال به نحوی دریکی از رشته های مذکور در بند شاغل باشند .
3ـ6 ) عضویت دانشجویی :
کلیه دانشجویانی که در رشتههای روانشناسی به تحصیل اشتغال دارند .
4ـ6 ) عضویت افتخاری :
شخصیتهای ایرانی و خارجی که مقام علمی آنان در زمینههای روانشناسی و علوم تربیتی و علوم رفتاری و روانپزشکی و سایر علوم حائزاهمیت خاص باشد و یا در پیشبرد اهداف انجمن کمکهای موثر و ارزندهای نموده باشند .
5ـ6 ) اعضای مؤسساتی ( حقوقی ) :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شیوع افسردگی در بین 13 تا 19 ساله ها
یک روانشناس با بیان اینکه افسردگی در بین گروه سنی 13 تا 19 سال بیشتر مشاهده می شود گفت: افسردگی و اختلالات روانی معمولا در گروه سنی 20 تا 35 سال وجود دارد اما امروزه بیشتر در بین گروه سنی نوجوانان مشاهده می شود.
دکتر فربد فدایی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری مهر با بیان این مطلب افزود: امروزه اختلالات روانی یکی از مشکلات جوانان در جوامع مختلف است و چنین وضعیتی تنها مختص به کشور ما نیست. ضمن اینکه مشکلات روانی را نمی توان منحصر به افسردگی جوانان دانست بلکه اکثر اختلالات روانی نوجوانان و جوانان کشور موقتی است و به عنوان افسردگی شدید محسوب نمی شود.
وی گفت : با وجود اینکه درصدی از اختلالات روانی ریشه در مسائل اجتماعی دارد اما بسیاری از اختلالات روانی به تربیت غلط والدین بر می گردد.
فدایی تصریح کرد : نوع برخورد نادرست والدین با فرزندان باعث خواهد شده تا نوجوان در دوران بلوغ خود دچار احساس نا امیدی و افسردگی شود بنابراین نمی توان مشکلات اقتصادی را تنها دلیل ایجاد افسردگی در میان جوانان دانست.
وی همچنین بیکاری ، موانع ازدواج را در ایجاد اختلالات روانی در بین جوانان موثر دانست و افزود : بسیاری از نوجوانان و جوانان به دلیل عدم دستیابی به خواسته های خود در زندگی دچار مشکلات روحی و روانی می شوند و ایجاد چنین حالتی در بین قشر جوان با روحیات حساس امری طبیعی است .
وی خاطر نشان کرد : با توجه به اینکه در ایران هیچ گونه پژوهشی در خصوص بالارفتن افسردگی در بین قشر جوان کشور صورت نگرفته بنابراین آمارهای ارائه شده در این خصوص ذهنی است و مبتنی بر واقعیت نیست.
فدایی خاطر نشان کرد : علاوه بر والدین دستگاههای همچون آموزش و پرورش در پیشگیری از اختلالات روانی می توانند نقش موثری داشته باشند .
در مورد افسردگی چه میدانید؟
نوشتهای را که میخوانید اطلاعاتی است که برای استفاده افراد مبتلا به افسردگی آماده شده است.با امید به اینکه برای نزدیکان، دوستان شما و نیز هر کس دیگری که احساس افسردگی میکند مفید واقع شود.
افسردگی چگونه احساسی است؟
احساس افسردگی بسیار قویتر و ناخوشایندتر از دورههای کوتاه غمگینی است که همه ما گاهگاهی آن را تجربه کردهایم و معمولاً طولانیتر است، حتی ممکن است روزها،هفته،ها و ماهها ادامه پیدا کند. بیشتر مردم در زمان افسردگی 5 یا 6 نشانه زیر را در خود احساس میکنند. شما نیز میتواند با پاسخگویی به پرسشهای زیر بود یا نبود نشانههای افسردگی را در مورد خویش بررسی کنید.
· بیشتر وقتها احساس ناشادی میکنید؟ (ممکن است غروبها کمی بهتر باشید.)
· علایق خود را از دست داده و از کسب لذت ناتوانید؟
· نمیتوانید مثل گشته از پس مشکلات خود برآئید؟
· احساس خستگی میکنید؟
· احساس ناآرامی یا بیقراری دارید؟
· کاهش وزن و اشتها(در برخی افرد افزایش وزن و اشتها) دارید؟
· دیر به خواب میروید (حدود یک تا دو ساعت) و بر خلاف همیشه زود بیدار میشوید؟
· میل جنسیتان کاهش یافته است؟
· اطمینان به خود را از دست دادهاید؟
· احساس بیارزشی و ناامیدی میکنید؟
· از مردم دوری میکنید؟
· تحریکپذیر شدهاید؟
· احساس بدی در زمانهای خاصی از روز دارید؟
· در مورد خودکشی فکر میکنید؟
عواملی که در بروز افسردگی نقش دارند:
اتفاقات زندگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
روانشناسی انگیزش
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد.
رفتارهای انسان به استثنای برخی بازتابهای ساده به «انگیزه» (Motive) بستگی دارد. به عبارت دیگر ، ظهور رفتار انسان تنها به وجود محرک و متغیرهای ژنتیک وابسته نیست، بلکه شدت و فرکانس متغیرهای مداخلهگر درون ارگانیزمی (درون انسان) در پدیدآیی رفتارهای انگیزشی سهم بسزایی دارد. فرایندهای انگیزشی جهت و شدت رفتارهای هدفمند را تعیین میکنند و افراد این فرایندها را در ذهن خود به صورت امیال آگاهانه تجربه میکند.
● تعریف انگیزش
تعریف انگیزش (Motivation) بستگی به مفاهیم نظری روان شناسی دارد. در واقع تعریف یک روان شناس از انگیزش به دیدگاه او بستگی دارد. فروید ، کتل ، مورفی ، هب و... تعارفی را در مورد انگیزش ارائه کردهاند، اما در یک جمعبندی کلی میتوان انگیزش را به صورت « مجموع متغیرهای پیچیده ارگانیزمی و محیطی که کنش آنها به فعالیت عمومی و جهتدار احساس و رفتار منجر میشود.» تعریف کرد.
● جایگاه انگیزش در روان شناسی
« روان شناسی انگیزش » جایگاه مهمی در روان شناسی دارد و چنین استنباط میگردد که روانشناسی انگیزش با مسائل و پدیدههایی سر و کار دارد که کل روانشناسی با آن روبرو است. با کمی دقت میتوان دریافت که برای پژوهشگران مسائل اساسی عبارتند از اینکه:
چرا رفتار خاصی پدید میآید؟ چرا رفتار هدفدار است؟ چرا رفتار به صورت پیوسته و متناوب اتفاق میافتد؟ و...
این سوالها و مسائل باعث پدیدآیی نظریههای گوناگونی شده است. برخی از آنها عبارتند از: نظریه غریزه (Instinet Theory) ، نظریه سایق (Drive Theory) ، نظریه انتظار _ ارزش (Expectancy _ Value Theory) و نظریه نیازها (Needs Theory)
● موضوعات مورد توجه در روان شناسی انگیزش
انگیزش ، مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
چندین نظام انگیزشی انسانها را در تلاش مداوم برای رفع حالتهای ناخوشایند میدیدند، نظیر « فروید» که انسان را در یک میدان نبرد دائمی با نیروهای جنسی و پرخاشگری میدید. در این حال چندین نظام انگیزشی ، انسانها را موجوداتی کنجکاو ، هیجان خواه ، با هدف و برنامه و تلاشگر در نظر میگیرد. با این حال آنها تا حدودی درست هستند و نه کاملا درست یا غلط. بنابراین انگیزش مسائل مختلفی را دربرمیگیرد.
● انگیزش یک فرآیند است.
انگیزش فرآیندی پویا است و نه ایستا. خیلی از انگیزهها (و نه همه آنها) از یک فرآیند چهار مرحلهای «پیش بینی ، برانگیختگی ، عملرفتاری و پیامد» پیروی میکنند. در مدت پیش بینی ، فرد انتظار پیدایی انگیزه را دارد. ویژگی آن وجود یک حالت محرومیت و تمایل به هدف است. در مدت برانگیختگی ، محرک درونی یا بیرونی انگیزه را تحریک نموده و به رفتار جهت میدهد. در مدت عمل رفتاری ، فرد برای نزدیک شدن یا دور شدن از شی هدف انگیز ، به رفتار هدفگرا میپردازد. در مدت پیامد ، فرد پیامدهای سیری یا اشباع انگیزه (فروکشی انگیختگی) را تجربه میکند.
● انگیزش یا خودگردان است یا محیطی.
هنگامی که رفتار توسط نیروهای درونی (نظیر خستگی ، کنجکاوی و...) برانگیخته شده باشد، خود گردان است. انگیزش خودگردان معمولا از گرایشها ، نیازها و واکنشهای فردی به رفتار شخص ناشی میشود. در مقابل زمانی که رفتار توسط نیروهای بیرونی (نظیر پول یا جایزه و...) برانگیخته میشود، به صورت محیطی است. انگیزشی که توسط محیط کنترل میشود، از پیامدهای مصنوعی و بیرونی رفتار ناشی میشود.
● تغییر شدت انگیزه در طول زمان
انسانها در هر لحظه معین چندین انگیزه را تجربه میکنند. اغلب یک انگیزه نسبتا نیرومند است، در حالیکه سایر انگیزهها در درجه دوم قرار دارند و نیرومندترین انگیزه بیشترین تاثیر را بر رفتار دارد. اگرچه انگیزههای نسبتا درجه دو فورا رفتار را تحت تاثیر قرار نمیدهند، ولی ما مجموعهای از این انگیزهها را که در نهایت میتوانند درجه یک شوند (وارد جریان تاثیرگذاری بر رفتار شوند)، در سر میپرورانیم.
● سلسله مراتبی انگیزهها
برخی نظریهپردازان نظیر مزلو (Maslow) و باک (Buck) انگیزههای انسان را به صورت سلسلهمراتبی ارائه کردهاند. مزلو انگیزههای انسان را در پنج طبقه اصلی « انگیزههای (نیازهای) فیزیولوژیک ، نیازهای ایمنی ، نیاز به تعلق پذیری ، نیاز به احترام و نیاز به خود شکوفایی» قرار داد. در حالی که باک آنها در پنج طبقه به گونهای دیگر شامل «غرایز ، سایقهای نخستین ، سایقهای اکتسابی ، هیجانها و انگیزش شایستگی » طبقهبندی میکند. فایده چنین دیدگاهی در این است که به افراد اجازه میدهد تا انگیزههای بسیار متفاوت انسان را در یک شبکه واحد منسجم مربوط به هم طبقهبندی کند.
● آگاهی انگیزهها در سطح ناهوشیار
انگیزههای انسان میتوانند آشکار و یا نه چندان آشکار ، توجیه شده یا توجیه نشده و هوشیار یا ناهوشیار (Unconscious) باشند. برای مثال تحقیقات نشان دادهاند که مردم در روزهای آفتابی بیشتر لبخند میزنند، در ماههای تابستان بیشتر از ماههای دیگر مرتکب اعمال پرخاشگری میشوند و اگر @بیپولی را به صورت غیر منتظره پیدا کنند، به احتمال بیشتری به یک غریبه کمک میکنند. هر یک از این موارد به دلیل انگیزههایی هستند که فورا آشکار نخواهند شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
روانشناسی تربیتی کودک
نگاه اجمالی
در رابطه با منضبط کردن کودک غیر ممکن است او را مجبور به انجام کار درست کرد. زیرا او توانایی فکری لازم برای تشخیص «درست و غلط» را ندارد، اراده او نیز بسیار قوی است. والدین باید بدانند که کودک آنها کارها را در رابطه با آنها انجام نمیدهد و او نمیتواند رفتار خود را به دلیل درخواست والدینش تغییر دهد. بنابراین اسرار بر این مطلب بیفایده است. با این حال والدین باید در آموزش انضباط از روشهای مخصوصی در زمانهای معینی استفاده نمایند.
بعضی از این روشها و زمانها عبارتند از وضع مقررات ، تعیین وظایف ، آموزش انضباط زمان غذاخوردن ، تعیین زمان خواب و بیداری و … . این روش روشهای سادهای هستند که حتی در مورد کودکان بسیار خردسال نیز قابل استفاده است.
ایجاد یک محیط خانوادگی صمیمی
آموزش انضباط در یک محیط «آرام ، صمیمی و دوست داشتنی» و نه همراه با خشونت شدید. کودکان از والدین خود الگوبرداری میکنند. والدینی موفقترند که از خلق و خوی مناسبتری برخوردار باشند. مهربان و صمیمی بودن والدین با کودکانشان باعث ایجاد یک دلبستگی عمیق بین فرزند و والدین میشود که در آموزش صحیح رفتار درست و منضبط مؤثر است. در واقع در چنین فضایی احتمال تربیت کودکان خوش خلق ، باملاحظه و منضبط خیلی بیشتر از خانوادههایی میشود که فاقد این صمیمیت بوده و روابط مصنوعی با یک دیگر دارند. در چنین خانوادههایی کودک در تشخیص رفتارهای صحیح و غیرصحیح ناکام میشود.
وضع مقررات همره با دلیل
یکی از دلایل اینکه چرا یک تربیت کاملا بیانضباط برای کودک مضر است، این است که کودک با والدین اندکی مقتدر بهتر رشد و شکوفا میشود. روی هم رفته ، کودکان دوست دارند راهنماییهای مشخص در ارتباط با مقررات و معیارها داشته باشند. این الگویی است که سبب پرورش عزت نفس و محبوبیت کودک میشود.
والدین هم باید پیامد یک رفتار و عمل کودک را توضیح دهند، «نظیر : اگر علی را بزنی دردش میگیرد.» و هم باید مقررات را بطور واضح ، صریح و با احساس بیان کنند «نظیر: تو نباید مردم را بزنی.» این بسیار مهم است که به کودک گفته شود چرا نباید کاری را انجام دهد(بویژه از نظر تأثیر آن بر دیگران) در کنار آن ، این مقررات به شیوه مثبتی باید بارها تکرار شود.
تعیین وظایف آموزنده
کودک را برای انجام کارهای مثبت در محیط خانه یا مدرسه آزاد بگذارید. این قبیل کار میتواند «آشپزی ، کمک در تمیز کردن خانه ، یاد دادن طریقه بازی با برادران و خواهران کوچکتر» باشد. البته تمامی کودکان چنین کارهایی را خودبهخود انجام نمیدهند و بایستی از آنها خواسته شود، مورد تشویق قرار گیرند و حتی گاهی آنها را مجبور کرد. (اگر چه این بایستی با ملایمت باشد چون ممکن است نتیجه برعکس داشته باشد).
استفاده مثبت از انضباط
انضباط چیزی بیش از اصلاح رفتار نامطلوب است. یکی از معانی آن کمک به کودک در جهت رشد سالم «ذهنی ، احساسی و بدنی» است. اصلاح رفتار بد و انتظار این که کودک آنچه را که والدین فکر میکنند درست است، تکرار کنند چندان مناست نیست مهم این است که کارها و رفتارها در مقطع حاضر (زمان حال) اصلاح شوند، بدون انتظار داشتن از این که کودک دفعه بعد نیز موضوع را به یاد داشته باشد. این مطلب به والدین کمک میکند که «عصبانی» نشوند و بارها و بارها رفتار صحیح را ارائه دهند. بیشتر کودکان به مقداری نظم و انضباط در زندگی خانوادگی پاسخ مثبت میدهند. نظم در زندگی سریعا به یک عادت ، آن هم یک عادت بسیار لذت بخش ، تبدیل میشود و این موضوع به رفع بسیاری از مشکلات و کشمکشها و مشاجرات در موقع «خوردن ، خوابیدن و حمام کردن و …» کمک میکند.
انضباط موقع غذا خوردن
باهم غذا خوردن
یکی از روشهای جمع کردن خانواده به دور هم و آموزش چگونگی تعامل با یک گروه به کودکان ، باهم غذا خوردن است. هیچگاه زمان غذا خوردن را به «میدان جنگ یا هرج و مرج» تبدیل نکنید. در کنار آن بگونهای نباشد که اعضای خانواده سر غذا بیایند، چیزی را بردارند و فقط بخورند.
ساعت غذا خوردن
سر ساعت مشخص غذا خوردن به ایجاد نظم در زندگی خانوادگی کمک میکند. جمع شدن سر میز غذا سر ساعت معین باعث ایجاد «احساس باهم بودن ، نشاط فراوان و امنیت خاطر» میشود.
آداب غذا خوردن
هنگام غذا خوردن باید بر رفتارهای خاصی تأکید ورزید تا به واقعه آرامش بخش برای تمام اعضای خانواده تبدیل شود. مخصوصا برای کودکان خردسال لازم است که محیط آرام و بدون سر و صدا و دور از مزاحمت رادیو و تلویزیون یا کسی که در اطرافش بازی میکند، باشد. صحبتهای موقع غذا خوردن را به گونهای ترتیب دهید که کودکان نیز در آن شرکت داده شوند تا آن تبدیل به