لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
علم شناخت و استخراج فلزات و هنر کار روی آنها را متالوژی میگویند. این علم جداسازی مواد معدنی از سنگ معدن آنها ، ذوب ، تصفیه و تولید شمش ، بهبود خواص و تهیه آلیاژها و فن کاربر روی فلزات و شکل دادن آنها را دربر میگیرد
مقدمه
از زمانی که انسان فلز را شناخت، متالوژی را به عنوان یک هنر فرا گرفت. صنعت متالوژی از دیر باز در جهان به عنوان یک صنعت مادر شناخته شده و با پیشرفتهای روز افزون تکنولوژی نقش آن اشکار میگردد. تحقیقات باستان شناسی نشان میدهند که اولین اقوامی که موفق به کشف و استفاده از آن شدند، ساکنان فلات ایران بودند. با در نظر گرفتن این سابقه کهن ، همچنین نقش روز افزون فلزات در زندگی بشر و وجود معادن غنی متعدد در ایران ، شایسته است که دست اندرکاران صنعت متالوژی در شناسایی این رشته و افزایش آگاهی عمومی در این زمینه کوشا باشند.
تاریخچه
دوره فلزات بعد از عصر حجر و از حدود 6 تا 7 هزار سال قبل از هجرت آغاز شده است. شاید مس اولین فلزی است که بطور خالص و طبیعی و جدا از مواد معدنی مورد استفاده بشر قرار گرفته است. انواع سنگهای مس از ظاهری فلزی با رنگهای مختلف مانند نیلی ، لاجوردی ، سبز ، طلایی و سرخ برخوردار میباشند. این امر میتواند یکی از عوامل توجه بشر اولیه به ترکیبات حاوی مس باشد.
برخی معتقدند که گویا اولین بار ذرات طلا که در کنار ماسههای کنار رودخانهها پراکنده بودند، توسط بشر شناسایی شدند. مصریان و شاید هندیان بیشتر از سایر ملل در استخراج طلا از سنگهای آن توفیق داشتند، اما در ایران از دوره هخامنشی ، آثار متعددی از طلا و نقره خصوصا در کنار رود جیحون و در شهر همدان کشف شده است. با گذشت زمان فلزات دیگری مانند نقره ، سرب ، آنتیموان و قلع نیز کشف شدند و بشر توانست با استفاده از آتش ، ذوب فلزات را تجربه نموده و آلیاژهای مختلف را بدست آورد. به عنوان مثال ، از مخلوط کردن قلع و مس ، مفرغ بدست آمد و به این ترتیب عصر مفرغ شروع شد.
روشهای تولید مصنوعات فلزی
ریختهگری
ریختهگری عبارت از شکل دادن فلزات و آلیاژها از طریق ذوب ، ریختن مذاب در محفظهای بنام قالب و آنگاه سرد کردن و انجماد آن مطابق شکل محفظه قالب میباشد. این روش قدیمیترین فرآیند شناخته شده برای بدست آوردن شکل مطلوب فلزات است. اولین کورههای ریختهگری از خاک رس ساخته شده که لایههایی از مس و چوب به تناوب در آن چیده شده است و برای هوا دادن از فوتک بزرگی استفاده میکردند.
ریختهگری هم علم است و هم فن و هم هنر است و هم صنعت. به هر میزان که ریختهگری از حیث علمی پیشرفت میکند، ولی در عمل هنوز تجربه ، سلیقه و هنر قالب ساز و ریختهگر است که تضمین کننده تهیه قطعهای سالم و بدون عیب است. این فن از اساسیترین روشهای تولید میباشد. به دلیل اینکه بیشتر از 50 درصد از قطعات انواع ماشین آلات به این طریق تهیه میشوند. فلزاتی که خاصیت پلاستیکی کمی دارند با قطعاتی که دارای اشکال پیچیده هستند، به روش ریختهگری شکل داده میشوند.
متالوژی پودر
با وجود اینکه از نظر تاریخی متالوژی پودر از قدیمیترین روشهای شکل دادن فلزات است، اما تولید در مقیاس تجارتی با این روش ، از جدیدترین راههای تولید قطعات فلزی است. در دوران باستان از روشهای متالوژی پودر برای شکل دادن فلزاتی با نقطه ذوب بالاتر از آنچه در آن زمان داشتند، استفاده میشد. اولین بار در اوایل قرن نوزدهم بود که پودر فلزات با روشی مشابه آنچه امروزه بکار میرود، با متراکم نمودن به صورت یکپارچه در آورده شد.
متالوژی پودر فرایند قالب گیری قطعات فلزی از پودر فلز توسط اعمال فشارهای بالا میباشد. پس از عمل فشردن و تراکم پودرهای فلزی ، عمل تف جوشی در دمای بالا در یک اتمسفر کنترل شده ، انجام پذیرفته که در آن فلز متراکم ، جوش خورده و به صورت ساختمان همگن محکمی پیوند میخورد.
شکل دادن
در فرآیند شکل دادن با استفاده از روشهای مختلف مانند نوردکاری ، آهنگری ، اکستروژن ، کشیدن ، پرس کاری ، چرخشی ، الکترومغناطیسی و الکتروهیدرولیکی و غیره محصول به صورت نهایی شکل داده میشود.
جوشکاری
بطور کلی جوشکاری عمل اتصال دادن قطعات فلزی به یکدیگر ، توسط گرم کردن محلهای تماس تا حالت ذوب و تخمیر است که اتمهای هر دو قطعه فلز در منطقه جوش در هم نفوذ کرده و پس از سرد شدن اتصال محکمی ایجاد میشود. جوشکاری و لحیم کاری از هنرهای قدیمی محسوب شده و در زمانهای گذشته توسط رومیان برای اتصال ذرات طلا در زیورآلات بکار گرفته میشده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
تاثیر برخی از تیمارهای شیمیایی و انبار سرد بر روی ماندگاری گل بریده داودی چکیده:به منظور معرفی بهترین تیمار شیمیایی و روش نگهداری مفید طرحی بصورت فاکتوریل کاملا تصادفی بر روی دو رقم گل بریده داودی انجام شد. تیمار های شیمیایی شامل: اسید سیتریک، هیدروکسی کونینولین سیترات، اتانول، بنزیل آدنین، کلرید کبالت و سولفات آلومینیوم بودند که همگی ساکارز نیز بهمراه داشتند و با تیمار شاهد (آب مقطر) مقایسه شدند. این طرح به سه روش نگهداری در سرد خانه، روش پالس و روش استاندارد(مداوم) انجام شد. طول عمر گل های بریده، میزان کلروفیل، وزن تر شاخه های بریده، تولید اتیلن و میزان جذب آب در بین تیمارها مقایسه شد.نتایج آزمایش نشان داد که گلها اتیلنی تولید نکردند. نگهداری در سرد خانه سبب افزایش قابل توجه عمر گل ها شد و روش استاندارد بهتر از روش پالس بود. همه مواد مورد استفاده عمر گلها را افزایش دادند و ماده هیدروکسی کوئینولین سیترات بیش از سایر مواد عمر گل های بریده را افزایش داد. واژه های کلیدی: داودی ، ماندگاری ، اتیلن ، کلروفیل ، انبار سردمقدمه:گل داودی یکی از مهمترین گل ها می باشد که هم بصورت گلدانی وهم بصورت شاخه بریده در بازارهای جهانی داد و ستد می شود. بطوریکه امروزه رتبه دوم جهانی را پس از گل رز از لحاظ اقتصادی وکشت وکار دارا می باشد(27). از آنجایی که عمر گلدانی گل های بریده ویا به عبارت دیگر ماندگاری گل های بریده یکی از مهمترین فاکتور های کیفی می باشد، بنابراین عمر طولانی مدت این گل ها بر روی میزان تقاضای مصرف کنندگان و همچنین بر روی ارزش گل های بریده تا ثیر بسزایی دارد. دما مهمترین فاکتور موثر در از بین رفتن گل های بریده است. گل های بریده تنفس میکنند و به دنبال آن گرما تولید میکنند. با افزایش درجه حرارت، میزان تعرق افزایش مییابد و بیشتر مواد غذایی ذخیره مصرف میشود. کاهش آب و به دنبال آن پژمردگی اتفاق میافتد و فرایند مسن شدن پیش میرود(34). به عبارت دیگر درجه حرارت پایین یکی از بهترین تیمارها جهت کاهش همه فعالیتهای فیزیولوژیکی و تخریبهای پاتولوژیکی میباشد. دمای کم میزان تنفس را کاهش داده و باعث کم شدن فعالیتهای متابولیکی، تبخیر و تعرق، فعالیت و تولید اتیلن و رشد باکتریها و قارچها میشود(10).گل داودی یک گل بریده با عمر طولانی است و این امر به تولید اتیلن کم در طی پیری آن نسبت داده می شود(6). داودی از گروه گل های نا فرازگرا است و پیری آن در پاسخ به تغییراتی است که در میزان کربوهیدرات ها رخ می دهد(3). و اتیلن در این فرایند نقش چندانی ندارد. از طرف دیگر کاهش در کیفیت گل بریده داودی به تشکیل حباب های هوا در داخل آوند ها نسبت داده می شود که سبب ممانعت انتقال آب از محلول گلدان به سایر قسمت های گل بریده می شود و در نهایت مقاومت هیدرولیکی افزایش می یابد که منجر به استرس آبی شدید می شود(31). لوله های آوندی ساقه های داودی به سرعت به دنبال برش مسدود می شوند و این واکنش هم در ساقه هایی که به طور مستقیم در آب قرار می گیرند و هم در ساقه هایی که ابتدا در انبارهای مرطوب نگهداری می شوند روی می دهد(30). کاهش در کیفیت گل بریده داودی بیشتر بدلیل پژمردگی برگ های آن است (11) و تاخیر در پژمردگی برگ و متعاقب آن پیری سبب طولانی تر شدن عمر گلدانی داودی می شود(22). این کاهش در تورژسانس با تجزیه و تخریب کلروفیل همراه است که سبب پیری زودتر برگ ها نسبت به گل آذین می شود. جذب آب توسط ساقه های داودی بوسیله تکنیک های ویژه پس از برداشت مثل قرار دادن ساقه ها در محلول های پاک کننده(9) و آب سرد(33) افزایش می یابد. علاوه بر این اضافه کردن مواد ضد باکتریایی در محلول های نگهدارنده پیشنهاد شده است(29). با وجود این ممانعت از جذب آب به عوامل دیگری به جز انسداد آوندی نیز نسبت داده می شود(32).اسید سیتریک به عنوان یک ماده کاهنده pH ، مانع از تکثیر و تجمع باکتری ها در نواحی برش داده شده می شود و جریان نرمال آب را بهبود می بخشد(19).8-هیدروکسی کوئینولین یک باکتری کش و یک عامل اسیدی کننده محیط است که علاوه برجلوگیری از رشد باکتری ها وکاهش pH محیط، ازبسته شدن آوندها در مقطع برش ساقه در اثر رسوب مواد مختلف شیمیایی نیز جلوگیری می کند(2). گل های شاخه بریده داودی که در محلول گلدانی حاوی هیدروکسی کوئینولین و ساکارز قرار می گیرند از عمر بیشتر و حداکثر وزن تر نسبت به شاهد برخوردارند(4).تیمار سولفات آلومینیوم برای افزایش عمر گلدانی چندین گل بریده پیشنهاد شده است، سولفات آلومینیوم به عنوان یک ماده ضد میکروبی عمل می کند که pH محیط را نیز کاهش می دهد. استفاده از این ماده در محلول گلدان گل های لیزیانتوس سبب دو برابر شدن عمر گل ها نسبت به تیمار شاهد شده و وزن تازه گل ها را افزایش داده است(16). در مطالعه دیگری که بر روی ارکید دندروبیوم صورت گرفته است سولفات آلومینیوم سبب بهبود عمر گلدانی و باز شدن غنچه ها شده است(13).آخرین مرحله نمو گل با زوال محتوای کربوهیدراتی و وزن خشک گلبرگ ها همراه است(8) و عمر گل های بریده با قرار دادن شاخه های گل در محلول های گلدانی حاوی کربوهیدرات توسعه می یابد. ساکارز در ترکیب بیشتر محلول های نگهدارنده وجود دارد و تعادل آبی را در گل های بریده بهبود می بخشد(11). و این به تا ثیر قند ها بر روی بسته شدن روزنه ها و کاهش در میزان از دست دهی آب نیز نسبت داده می شود(18).گزارش شده است که اتانول در افزایش عمر گلدانی میخک(25) و داودی(22) بوسیله جلوگیری از تولید اتیلن موثر بوده است. در مطالعه ای که روی دوام گل های شاخه بریده با تیمار کردن مداوم گل های میخک با اتانول 8 درصد صورت گرفت، عمر گلدانی این محصول به دو برابر افزایش یافت(35). اطلاعات موجود نشان می دهد که استالدهید که یک متابولیت اتانول است، ماندگاری گل ها را افزایش داده است و به عنوان عامل اصلی باز دارنده پیری گل های میخک، رقم وایت سیم شناخته شده است(23) و این کار را از طریق جلوگیری از تولید اتیلن انجام می دهد(24).اضافه کردن کبالت به محلول های حفاظت کننده نیز از انسداد آوندی در ساقه های رز جلو گیری می کند و جریان مستمر آب را در ساقه ها حفظ می کند و در نتیجه میزان جذب آب را در گل ها افزایش می دهد. علاوه بر این کبالت تا اندازه ای باعث بسته شدن روزنه ها می شود و پتانسیل آبی را در گل های بریده افزایش می دهد(26). اسبورن (1989)گزارش کرده است که یون کبالت مانع از بیوسنتز اتیلن می شود(20). کلرید کبالت عمر گل های بریده داودی را 5-7 روز نسبت به تیمار شاهد افزایش داده است(21) و نیز در ارکید دندروبیوم علاوه بر افزایش عمر گلدانی سبب تسریع در باز شدن جوانه های گل شده است(13).سیتوکنین ها در تاخیر پیری در میخک های شاخه بریده بوسیله جلوگیری از بیوسنتز اتیلن بسیار موثر بوده اند(7)، همچنین بنزیل آدنین سبب بهبود کیفیت و تاخیر در پیری برگ های گل داودی شده است(22). تاخیر در پیری و جلوگیری از تجزیه کلروفیل در گل های بریده بوسیله مواد شیمیایی با درجات متفاوتی از موفقیت صورت گرفته است(29). و هدف از این تحقیق نیز معرفی یک ماده شیمیایی مناسب برای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
کودکی بر روی آب
موسی از بنی اسرائیل بود ولقب وی کلیم الله است واز سومین پیغمبر او لوالغرم است بعداز نوح و ابراهیم وموسی کتاب و شریعتی بزرکداشت ومیخواست بنی اسر ائیل راازمحنت برهاندولی
موسی پسر عمران بود و اوازنسل لاوی بن یعقوب بود که از زمان
یوسف در مصر بودند .وروز گار بنی اسرائیل پر محنت شده بود و عده ایشان بسیار بود اما فرعون بزرک پیشوای مصر بنی اسرائیل را به چیزی نمی شمرد که ایشان خود رااز خاندان پیغمبران می دانستند وفرعون بت پرست برد وبرایشان سخت می گرفت وآنان را به کارهای دشوار از بندگی وبردگی می گماشت وقبطیان مصری را سرور ومهتر ایشان میدانست .
فرعون از نسل عاد بود وداستان عاد وثمود را خوانده بود و بنی اسرائیل را خوار میداشت تا از میان آنان کسی به پیغمبری بر نخیزد که یعقوب و یوسف و ایوب را می دانست واز پیغمبران بیم داشتت که نام خدا را می بردند واو بزرگی را خاص خود می خواست که سخت توانا وجهاندار بود و فرعون ها مصریان را سالهای سال فرمانبر خود ساخته بودند وفرعون برزک قدرتی بیشتر یافته بود و سروری خود را نگاهبانی میکرد .
وچنین بود تا یک روز کاهنان وغیب گویان بتخانه اعظم به فرعون گفتند ما از گردش ستارگان وزمزمه بتان می دانیم که از امروز تا یکسال از میان بنی اسرائیل پسری متولد میشود که شریعتی بزرک می سازد وبنی اسرائیل را قدرت می بخشد وتو را هلاک می کند حالا خوددانی .
فرعون گفت مرد نباشم اگر این آرزو را بر بنی اسرائیل تباه نکنم شما فرعون را نشنا خته اید . فرعون دستورداد درجا خبر کشان بگمارند واز انروز تا یکسال هرچه نوزاد پسر در خانواده بنی اسرئیل به وجود آید ازد م تیغ بگذ رانند ودختران را برای خدمتکاری باقیگذارند وگفت وای بحال که کسی اگر فرزند پسر بیاورد بهخبر کزاران خبر نر ساند و روز گار بنی سرائیل سخت تر شد درآن سال هیچنوزاد پسر از دست فرعو تیان زنده نماند وچون فرصت تمام شد ماموران همچنان به آزار مردم و جان کردن پسران می پر داختند وکاهنان چیزی دریافته بودند اما از حساب خدا غافل بودند که خدا اگر خواهد شیشه رادربغل سنگ نگه دارد
وعمران مردی از بنی اسرائیل بو د به نیکی وخدا پرستی نامدار و کارش زراعت و گله داری ودختری وپسری داشت و باز زنش بار دار شد وحمل اورا مخفی داشتند از ترس گماشتگان فرعون تا فرزند متولد شد وپسربود .وچند روز ی نوزاد را در پنهانی نگاه داشتند وبرجان خود وفرزند ایمن نبودند که چرا تولد فرزند را خبر نداده اند ونمی دانستند چه کنند
شب مادر موسی درخواب دید که فرشته ای از طرف دریا وگفت رابخدا بسپارید که در پناه خدا بودن بهتر است از بودن درخانه . .مادرموسی زنی دانا بود گفت فرشته دریا اشاره کرده است که کودک را آب بسپاریم تا برود هرجا که خدا خواهد . پس زنبیلی ساختند و کودک رادر آن گهواره جوبین بر آآب رود خانه گذاشته و به خدا سپر دند و آن اب از قصر فرعون می گذشت .
از قضا آسیه زن فرعون که خدا شناس بود ودین خود را از فرعون پنهان مدتشت فرزند نداشت وبا همه ناز ونعمت دراشتیاق فرزند میسوخت وآن روز با چند تن از ندیمان و دختران خدمتکار در باغ خود در باغ خود بر کنار نهر به سرگرمی وتماشای سبز ه ودرخت پناه برده بود وآرزوی خود رااز خدا میخواست ودعا می کرد وپنهان از دوستان اشک میریخت وندائی شنید که در دزادن د شوار است تر فرزندی بی رنج بدهم اگر نیکو نگاهداری . آسیه در این حال بود که از دور چیزی بر روی آب روان دید مانند سبدی یا صندوقی به خد متکاران گفت بگیرید آن صندو ق را تا شاید چیزی باشئ که به اهلش برسد وبه کار آید گهواره را گرفتند وکودکی در آن د یدند آسیه دعای خود را و صدای آشنا را به یادداشت با خود گفت همین است .خر م وخندان شد وکودک رابوسه زد و گفت چه خوب است فرزند داشتن و به آن دلخوش بودن که از مادر بودن بالا تر لذتی نیست . خد متکاران گفتند اینک فرزند که از میان آب وسبزه پیدا شده وآرزو فراهم آمده . آسیهگفت هم اوراآب وسزه نام گذاریم یعنی موسی . خندیدند از شادی وآسیه خبر به فرعون داد وگفت اجاق ماکور است این کودک را به فرزندی بر می داریم ودل را روشن می کنیم . فرعون گفت میترسم همانباشد که کاهنان خبر داده اند .آسیه گفت آن زمان تمام شد و ما این کودک را به تر بیت خود پرورش می دهیم فرعون کاهن بزرک را خواست واز او پرسید درباره این پسر چه می گوئی که اورا آب آورده است ونمیدانم ازکجاست کاهن دا غ فرزند دیده بود وچون به موسی نظر کرد موسی بر او لبخند می زد دلکاهن بشکستوکفت ما هرچه می دانستیم همان روز گفتیم واز گرد شستارگان چیزی تازه دستگیر نمی شود .
فرعون قدری آرام کرفت وکفت باشد که کودک رابرزگ کنیم وهر گاه اثری تا مناسب ظاهر شد تیغ دردست ماست و قدرت با ماست آسیه خوشحال شد و پرورش کودک همت گماشت اما کودک گرسنه بود و آسیه شیر نداشت گفت تا یک دایه پیدا کنیم چندتن از زنان آشنا که بچه شیر می دادند آمدند تا با شیردادن به موسی افتخاری در خانه فر عون به دست آورند ولی موسی پستان هیچکس نمی گرفت وبی تابی می کرد و آسیه درمانده بود که چه باید کرد از طرف دیگر مادر موسی خبر یافت که در خانه فرعون کودکی هست که شیر نمی خورد دختر خود را به جستجوی خبر فرستاد . خواهر موسی آمد وآن حال را دید پیشنهاد کرد که من هم یک زن شیرده می شناسم آیا می خواهید اورا خبرکنم ؟ گفت بیاید تا آزمایش کنیم مادر موسی نگران بود و از شوق دیدار فرزند خدا را یاد کرد وحاضر شد .پرسیدند کیستی وشیر از کجا داری گفت زن عمرانم کودکی دیگر دارم نامش هارو ن که دو ساله است وهنوز شیر می خورد گفتند اگر این کودک پستان تو رابگیر د خوب است .گفت امیدارم از این افتخار محروم نباشم . پس موسی را بدو دادند وموسی خوشحال وخندان پستان مادر راکرفت واز شیر سیر بخورد وآرام گرفت وحق به حق داررسیدهبود آسیه خوشحال شد وزبان عمران قراری گذاشت که کوذک راشیر بدهد فرعون پرسید این زن کیست مبادااز بنی اسرائیل باشد .آسیه گفت مردم شهادت داده اند که خانواده عمران به نیکی وبی آزاری مردم مشهور ند کودک نیز بنی اسرائیل وغیر آن نمی داند چیست مرد م به گودک شیر بزومیشو گاونیز می دهند وهیچکس بز و میش وگاو نشد فرعون ساکت شد اما نگران بود وبهر حال موسی در خانه فرعون ماند وبزرک می شد وفرعون نیز از کارهاو بازی های او می خندید وشاد می شد .
چنین بود تایکروز که موسای خردسال در دامن فرعون نشسته بود وباریش فرعون بازی می کرد وریش فرعون با جواهر سرخ زینت شده بود ناگاه موسی با یک دست قدری از ریش فرعون را بگرفت و بادست دیگر بصورت او یک سیلی زدوخندید .فرعون خشمگین شد وبه زن گفت نگفتم ؟ اینک دیدی که چگونه مرا سیلی زد بگذار خود رااز شراو راحت کنیم که من از این کودک میترسم زن گفت از کودکی چنین خردسال ترسیدن دلیل عقل نیست کودک است وبازی میکند وچیزی نمی داند اینک اورا آزمایش می کنیم و می بینی آسیه دستور داد ظرفی ازیاقوت سرخ وظرفی از آتش فروزان درکنار یکدیگر گذاشتند وموسی رارها کردند موسی بازی کنان به آنها نزدیک شد ظرف یاقوت رانگاه کرد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
کودکی بر روی آب
موسی از بنی اسرائیل بود ولقب وی کلیم الله است واز سومین پیغمبر او لوالغرم است بعداز نوح و ابراهیم وموسی کتاب و شریعتی بزرکداشت ومیخواست بنی اسر ائیل راازمحنت برهاندولی
موسی پسر عمران بود و اوازنسل لاوی بن یعقوب بود که از زمان
یوسف در مصر بودند .وروز گار بنی اسرائیل پر محنت شده بود و عده ایشان بسیار بود اما فرعون بزرک پیشوای مصر بنی اسرائیل را به چیزی نمی شمرد که ایشان خود رااز خاندان پیغمبران می دانستند وفرعون بت پرست برد وبرایشان سخت می گرفت وآنان را به کارهای دشوار از بندگی وبردگی می گماشت وقبطیان مصری را سرور ومهتر ایشان میدانست .
فرعون از نسل عاد بود وداستان عاد وثمود را خوانده بود و بنی اسرائیل را خوار میداشت تا از میان آنان کسی به پیغمبری بر نخیزد که یعقوب و یوسف و ایوب را می دانست واز پیغمبران بیم داشتت که نام خدا را می بردند واو بزرگی را خاص خود می خواست که سخت توانا وجهاندار بود و فرعون ها مصریان را سالهای سال فرمانبر خود ساخته بودند وفرعون برزک قدرتی بیشتر یافته بود و سروری خود را نگاهبانی میکرد .
وچنین بود تا یک روز کاهنان وغیب گویان بتخانه اعظم به فرعون گفتند ما از گردش ستارگان وزمزمه بتان می دانیم که از امروز تا یکسال از میان بنی اسرائیل پسری متولد میشود که شریعتی بزرک می سازد وبنی اسرائیل را قدرت می بخشد وتو را هلاک می کند حالا خوددانی .
فرعون گفت مرد نباشم اگر این آرزو را بر بنی اسرائیل تباه نکنم شما فرعون را نشنا خته اید . فرعون دستورداد درجا خبر کشان بگمارند واز انروز تا یکسال هرچه نوزاد پسر در خانواده بنی اسرئیل به وجود آید ازد م تیغ بگذ رانند ودختران را برای خدمتکاری باقیگذارند وگفت وای بحال که کسی اگر فرزند پسر بیاورد بهخبر کزاران خبر نر ساند و روز گار بنی سرائیل سخت تر شد درآن سال هیچنوزاد پسر از دست فرعو تیان زنده نماند وچون فرصت تمام شد ماموران همچنان به آزار مردم و جان کردن پسران می پر داختند وکاهنان چیزی دریافته بودند اما از حساب خدا غافل بودند که خدا اگر خواهد شیشه رادربغل سنگ نگه دارد
وعمران مردی از بنی اسرائیل بو د به نیکی وخدا پرستی نامدار و کارش زراعت و گله داری ودختری وپسری داشت و باز زنش بار دار شد وحمل اورا مخفی داشتند از ترس گماشتگان فرعون تا فرزند متولد شد وپسربود .وچند روز ی نوزاد را در پنهانی نگاه داشتند وبرجان خود وفرزند ایمن نبودند که چرا تولد فرزند را خبر نداده اند ونمی دانستند چه کنند
شب مادر موسی درخواب دید که فرشته ای از طرف دریا وگفت رابخدا بسپارید که در پناه خدا بودن بهتر است از بودن درخانه . .مادرموسی زنی دانا بود گفت فرشته دریا اشاره کرده است که کودک را آب بسپاریم تا برود هرجا که خدا خواهد . پس زنبیلی ساختند و کودک رادر آن گهواره جوبین بر آآب رود خانه گذاشته و به خدا سپر دند و آن اب از قصر فرعون می گذشت .
از قضا آسیه زن فرعون که خدا شناس بود ودین خود را از فرعون پنهان مدتشت فرزند نداشت وبا همه ناز ونعمت دراشتیاق فرزند میسوخت وآن روز با چند تن از ندیمان و دختران خدمتکار در باغ خود در باغ خود بر کنار نهر به سرگرمی وتماشای سبز ه ودرخت پناه برده بود وآرزوی خود رااز خدا میخواست ودعا می کرد وپنهان از دوستان اشک میریخت وندائی شنید که در دزادن د شوار است تر فرزندی بی رنج بدهم اگر نیکو نگاهداری . آسیه در این حال بود که از دور چیزی بر روی آب روان دید مانند سبدی یا صندوقی به خد متکاران گفت بگیرید آن صندو ق را تا شاید چیزی باشئ که به اهلش برسد وبه کار آید گهواره را گرفتند وکودکی در آن د یدند آسیه دعای خود را و صدای آشنا را به یادداشت با خود گفت همین است .خر م وخندان شد وکودک رابوسه زد و گفت چه خوب است فرزند داشتن و به آن دلخوش بودن که از مادر بودن بالا تر لذتی نیست . خد متکاران گفتند اینک فرزند که از میان آب وسبزه پیدا شده وآرزو فراهم آمده . آسیهگفت هم اوراآب وسزه نام گذاریم یعنی موسی . خندیدند از شادی وآسیه خبر به فرعون داد وگفت اجاق ماکور است این کودک را به فرزندی بر می داریم ودل را روشن می کنیم . فرعون گفت میترسم همانباشد که کاهنان خبر داده اند .آسیه گفت آن زمان تمام شد و ما این کودک را به تر بیت خود پرورش می دهیم فرعون کاهن بزرک را خواست واز او پرسید درباره این پسر چه می گوئی که اورا آب آورده است ونمیدانم ازکجاست کاهن دا غ فرزند دیده بود وچون به موسی نظر کرد موسی بر او لبخند می زد دلکاهن بشکستوکفت ما هرچه می دانستیم همان روز گفتیم واز گرد شستارگان چیزی تازه دستگیر نمی شود .
فرعون قدری آرام کرفت وکفت باشد که کودک رابرزگ کنیم وهر گاه اثری تا مناسب ظاهر شد تیغ دردست ماست و قدرت با ماست آسیه خوشحال شد و پرورش کودک همت گماشت اما کودک گرسنه بود و آسیه شیر نداشت گفت تا یک دایه پیدا کنیم چندتن از زنان آشنا که بچه شیر می دادند آمدند تا با شیردادن به موسی افتخاری در خانه فر عون به دست آورند ولی موسی پستان هیچکس نمی گرفت وبی تابی می کرد و آسیه درمانده بود که چه باید کرد از طرف دیگر مادر موسی خبر یافت که در خانه فرعون کودکی هست که شیر نمی خورد دختر خود را به جستجوی خبر فرستاد . خواهر موسی آمد وآن حال را دید پیشنهاد کرد که من هم یک زن شیرده می شناسم آیا می خواهید اورا خبرکنم ؟ گفت بیاید تا آزمایش کنیم مادر موسی نگران بود و از شوق دیدار فرزند خدا را یاد کرد وحاضر شد .پرسیدند کیستی وشیر از کجا داری گفت زن عمرانم کودکی دیگر دارم نامش هارو ن که دو ساله است وهنوز شیر می خورد گفتند اگر این کودک پستان تو رابگیر د خوب است .گفت امیدارم از این افتخار محروم نباشم . پس موسی را بدو دادند وموسی خوشحال وخندان پستان مادر راکرفت واز شیر سیر بخورد وآرام گرفت وحق به حق داررسیدهبود آسیه خوشحال شد وزبان عمران قراری گذاشت که کوذک راشیر بدهد فرعون پرسید این زن کیست مبادااز بنی اسرائیل باشد .آسیه گفت مردم شهادت داده اند که خانواده عمران به نیکی وبی آزاری مردم مشهور ند کودک نیز بنی اسرائیل وغیر آن نمی داند چیست مرد م به گودک شیر بزومیشو گاونیز می دهند وهیچکس بز و میش وگاو نشد فرعون ساکت شد اما نگران بود وبهر حال موسی در خانه فرعون ماند وبزرک می شد وفرعون نیز از کارهاو بازی های او می خندید وشاد می شد .
چنین بود تایکروز که موسای خردسال در دامن فرعون نشسته بود وباریش فرعون بازی می کرد وریش فرعون با جواهر سرخ زینت شده بود ناگاه موسی با یک دست قدری از ریش فرعون را بگرفت و بادست دیگر بصورت او یک سیلی زدوخندید .فرعون خشمگین شد وبه زن گفت نگفتم ؟ اینک دیدی که چگونه مرا سیلی زد بگذار خود رااز شراو راحت کنیم که من از این کودک میترسم زن گفت از کودکی چنین خردسال ترسیدن دلیل عقل نیست کودک است وبازی میکند وچیزی نمی داند اینک اورا آزمایش می کنیم و می بینی آسیه دستور داد ظرفی ازیاقوت سرخ وظرفی از آتش فروزان درکنار یکدیگر گذاشتند وموسی رارها کردند موسی بازی کنان به آنها نزدیک شد ظرف یاقوت رانگاه کرد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
مشخصات کلی درس
نام درس:
آموزش نقاشی، کاردستی
موضوع درس:
نقاشی و طراحی روی عروسک های توپ تخم مرغی
استاد مربوطه:
جناب آقای خمیجانی
تعداد دانش آموزان:
30 نفر
پایه:
پنجم
زمان تدریس:
45 دقیقه
نام آموزگار:
زهرا سادات شریفی
تاریخ: 13/10/87
فعالیت های قبل از شروع درس: (زمان 5 دقیقه)
به نام خداوندی که به انسان فکرت آموخت با تنی پرعزم، دلی پرشوق، لبی تشنه و چشمی تر سلامم را پذیرا باش.
که با دانش آموزان سلام و احوال پرسی نموده و از وضع جسمانی و روانی آگاه شده، سپس حضور و غیابی در کلاس را از روی دفتر کلاس انجام داده و غائبین کلاس را به یکی از دانش آموزان که به عنوان نماینده کلاس می باشد داده تا به دفتر مدرسه تحویل دهد.
اگر در آن روز مناسبتی داشتیم آن مناسبت را همراه با تاریخ روی تخته کلاس نوشته و دانش آموزان را از مناسبت آن روز آگاه کرده و اندکی هم درمورد آن مناسبت ((به صورت متخصصی)) برایشان گفته.
هدف های کلی درس:
آشنایی با شیوه های دیگری از انجام کارهای هنری و سنتی و کسب توانایی و مهارت های لازم جهت انجام کارهای ظریف و به کارگیری رنگها در طرح و شکل های متفاوت.
هدف های جزئی شامل:
دانشی: با تمامی مراحل انجام کار آشنا شوند.
نگرشی: به انجام مراحل کار اهمیت دهند، به انجام دادن هر مرحله از کار علاقه مند شوند.
مهارتی:توانایی و مهارت لازم و کافی برای انجام کار به دست آوردند.
وسایل کمک آموزشی یا وسایل موردنیاز:
پارچة نخی سفید ((چلوار))، چسب مایع، قیچی، مقوا، آب رنگ یا ماژیک، دو عدد توپ تخم مرغی، رنگی، ((رنگ توپ به سلیقه خودمان بستگی دارد)).
ارزش یابی تشخیصی: (5 دقیقه)
این مرحله، مرحلة ایجاد انگیزه یا مرحلة آماده سازی هم می باشد. در این مرحله مروری هم برکارهای جلسة گذشته داریم در این مرحله با پرسیدن سؤالاتی ذهن آنها را برای آموزش درس جدید آماده و فعال می کنیم که با پرسیدن سؤالات درمی یابیم که چه قدر آگاهی دارند برای آموزش کار جدید.
-ادائه درس جدید: (20 دقیقه)
دو توپ تخم مرغی به رنگ زرد را برای سرو بدن عروسک انتخاب کرده ایم آن گاه با کمک نوک قیچی یکی یکی سوراخ روی آن دو توپ می زنیم تا بتوانیم آنها را با یکی تکه چوب کبریت به یکدیگر وصل کنیم. و یک دایره مقوایی کوچک هم زیر آنها می چسبانیم تا عروسک بتواند به راحتی بایستد.
مانند: تصویر شمارة (1) و تصویر شمارة (2).
برای لباس عروسک این کونه عمل می کنیم که، اول پارچه نخی سفیدی همان طور که در وسایل مورد نیاز گفته شد از جنس چلوار به شکل دایره ای به قطر 10 سانتی متر می بریم، سپس از همان دایره یک مثلث کوچکی را جدا می کنیم، جداکردن آن قسمت برای این که وقتی لباس راروی بدن عروسک می چسبانیم زیاد چین نخورد. حالا لباس بریده شده را با آب رنگ یا ماژیک نقاشی و رنگ آمیزی می کنیم. گفته، چون عروسک ما کوچک است باید برای نقاشی از نقش های زیر استفاده کنیم تا با اندازه عروسکمان متناسب باشد. (تصویر 3 و 4 )
بچه ها توجه داشته باشید که قسمتی که به شکل مثلث جدا کرده ایم، پشت لباس عروسک است.
برای کمربند یا شال دور کمر عروسک: یک تکیه از همان پارچه ای که برای لباس استفاده کردیم به شکل مستطیل و متناسب با عروسک می بریم و مانند لباس عروسک آن کمربند را نقاشی و رنگ آمیزی کرده (تصویر5 ).
سپس لباس عروسک را روی بدنش می چسبانیم بعد کمربند را تاب می دهیم و دور بدن عروسک می چسبانیم. (تصویر 6 ).
حالا نوبت به درست کردن دستهای عروسک می رسد که: پارچه ای به طول 7 سانتی متر می بریم. 7
7 7
2
2
لبه های پارچه را از طول به یکدیگر می چسبانیم و آستین های لباس را آماده می کنیم. و سپس تکه ای پارچه را با یک رنگ. رنگ می زنیم و می گذاریم خشک شود بعد از آن تکه پارچه که رنگ زده ایم و خشک شده را دونیم دایره کوچک از آن می بریم و به لبه آستین ها می چسبانیم . (تصویر 7و 8 ).
حالا دست های عروسک آماده شده است و آنها را به بدنه عروسک، روی لباس می چسبانیم (تصویر 9 ).
برای درست کردن موی عروسک پارچه ای را به شکل مستطیل می بریم و سپس آن را نخ کش می کنیم و رنگ می زنیم و روی سر عروسک می چسبانیم (تصویر 10 ).