لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سیستم موقعیت یاب چهانی و کاربرد آن در مریخ
شاید بارها در مقالات علمی و اخبار با نام ( GPS ( Global Positioning System برخورد کرده باشید.GPS ابزاریست جهت تعیین موقعیت نقاط. با توجه به پیشرفت های تکنولوژی GPS و استفاده از این ابزار مهم در دنیا آگاهی از روشهای مختلف تعیین موقعیت توسط این سیستم ضروری بنظر می رسد.دقت بالای این سیستم و جهانی بودن آن دلیلی بر استفاده از این سیستم در علوم مختلف می باشد. این سیستم از سال 1983 با پرتاب نخستین ماهواره GPS آغاز بکار نمود. با روی کار آمدن سیستم GPS تمام سیستم های قبلی تعیین موقعیت ماهواره ای از قبیل دور بین های بالستیک،داپلر،N.N.S.S ، SLR ،LLR ،LONG-C ،SECOR، به تدریج از دور خارج شدند.GPS یک سیستم عملیاتی و همیشه در حال آماده باش است که در تمامی شرایط آب و هوایی دارای کارآیی می باشد؛ زیرا فرکانس امواجی که توسط ماهواره های GPS ارسال می شوند در حد گیگا هرتز است و شرایط آب و هوایی (مه وباران و نزولات جوی ) اثری روی این امواج ندارند. این سیستم در طول 24 ساعت شبانه روز فعال است ودر هر زمان ودر هر مکان که لازم باشد می توان توسط آن تعیین موقعیت کرد.به وسیله گیرنده های سیستم GPS می توان هم به روش مطلق و هم به روش نسبی تعیین موقعیت کرد و برای تعیین موقعیت در هر یک از دو روش فوق می توان از روش های ایستا (Static) ، متحرک(Kinematics) و نیمه متحرک (Semi-Kinematics) استفاده کرد.
در روش مطلق ، موقعیت نسبی نقطه نسبت به یک نقطه مختصات دار معلوم ((DELTA(X),DELTA(Y),DELTA(Z)) بدست می آید. روش تعیین موقعیت نسبی به علت حذف خطاهای سیستماتیک موجود در اندازه گیری های GPS از اهمیت خاصی برخوردار است و برای انجام آن نیاز به دو گیرنده GPS می باشدکه بطور همزمان ماهواره های مشترک را مشاهده و اندازه گیری نمایند. منظور از همزمانی ، بدین معنی است که شرایط اندازه گیری برای هر دو گیرنده مستقر در ایستگاه های استقرار، یکی با مختصات معلوم و دیگری با مختصات مجهول،یکسان باشد. از روش تعیین موقعیت نسبی با GPS اکثرا در کارهای نقشه برداری و گسترش شبکه های ژئودزی استفاده می شود.دقت تعیین مختصات مطلق با سیستم GPS در حال حاضر در بهترین حالت 3 ± متر می باشد و دقت تعیین مختصات نسبی با این سیستم در حد میلیمتر می باشد.
در حال حاضر سیستم GPS شامل 28 ماهواره فعال است که کل سطح کره زمین را بطور همزمان پوشش می دهند و در 6 مدار بیضی شکل با زاویه میل 55 درجه نسبت به صفحه استوای زمین به دور زمین می چرخند و در ارتفاع 20800 کیلومتری از سطح زمین قرار دارند.زمان یکبار چرخش ماهواره های GPS به دور زمین در حدود 12 ساعت نجومی است. به عبارتی در هر 24 ساعت خورشیدی در طول شبانه روز ماهواره دوبار از افق یک محل می گذرد.همان طور که می دانیم شبانه روز خورشیدی 4 دقیقه از شبانه روز نجومی بیشتر است لذا در هر روز نسبت به روز قبل ماهواره 4 دقیقه زودتر در افق یک محل ثابت طلوع می کند. برای تعیین موقعیت x و y یا طول و عرض جغرافیایی (فی و لاندا) حداقل باید 3 ماهواره در آسمان محل باشد.در صورتی که مقدار پارامتر ارتفاع را نیز بخواهیم باید از 4 ماهواره استفاده کرد. امروزه در بعضی مکان های ایران قادر به دریافت اطلاعات تا 10 ماهواره می باشیم و حداقل به 4 تا 5 ماهواره در هر زمان از شبانه روز و در هر مکان دسترسی داریم.
هر قدر تعداد ماهواره های قابل مشاهده بیشتر شود معادلات اساسی تعیین موقعیت بیشتر خواهند شد و بنابراین زمان لازم برای تعیین موقعیت یک نقطه کاهش یافته و دقت تعیین موقعیت نیز افزایش خواهد یافت.نکته مهمی که می بایست مورد توجه قرار گیرد اینست که ارتفاعی که GPS به ما می دهدبا ارتفاع موجود در نقشه ها و اطلس ها فرق میکند.ارتفاع GPS نسبت به سطح مبنایی بنام بیضوی است در حالی که ارتفاع موجود در نقشه ها ارتفاع اورتومتریک می باشدکه از سطح دریاهای آزاد محاسبه می گردد
هر ماهواره GPS بطور مستقل اطلاعات زیر را توسط آنتنهای تعبیه شده بر روی بدنه اش به زمین ارسال می نماید:
1) امواج حامل
الف) موج حامل (L1) با فرکانس f1=1500 MHZ
ب ) موج حامل (L2) با فرکانس f2=1200 MHZ
2)کدهای اطلاعاتی(بصورت دودویی) :
الف) کدغیر نظامی(کد C/A ) ؛ f=1.023 MHZ
ب ) کد دقیق (کد P ) ؛ f=10.23 MHZ
ج ) کد سری (کد Y) ؛ f=10.23 MHZ
برای رسین به حداکثر دقت و کارآیی GPS توسط یک گیرنده باید از گیرنده ای استفاده کرد که هر دو موج حامل L1 و L2 و کدهای فوق را دریافت نموده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سیستم برنامه ریزی LCA
سیستم برنامه ریزی LCA پاسخی بود به تلاشهای فزاینده که در آمریکا با به کارگیری ظرفیت پذیرش فیزیکی برای اداره پارک ملی و حفظ محیط وحش صورت می گرفت و به شدت شکست خورد.
LCA بر مبنای مفاهیم زیر طراحی شد (1) اهداف خاصی برای بیان آنچه که مدیریت باید حفظ نماید نیاز است. (2) در سیستم های حاکم بر طبیعت همیشه تغییر عرضه می شود. (3) هرگونه استفاده تفریحی منجر به تغییر می شود (4) بنابراین مدیریت با این سوال روبرو می شود که چه میزان تغییر قابل قبول است (5) نظارت بر نتایج مدیریت که نیاز بیان این مطلب است که ایا فعالیتها موثر هستند.
بسیاری مدیران ابزار ظرفیت پذیرش را به کار گرفته اند، به خصوص در منطقه وسیعی از غرب، رودخانه های آب سفید، جاییکه رشد تفریحات در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 تنها می توانست به یک انفجار تشبیه شود. آنچه این تجربیات به وضوح نشان می دهد آن است که (1) ظرفیت تحمل در تهیه چارچوب نیازها برای مدیریت تفریحات شکست خورد اما (2) در جریان تحقیق برای دستیابی به نتایح ظرفیت تحمل تعداد زیادی تحقیق و تجزیه و تحلیل مسائل صورت گرفت که نهایتاً منجر به سیستم های پیشرفته، و در وهله اول، سیستم برنامه ریزی محدوده تغییر قابل قبول می باشد.
سیستم برنامه ریزی LAC، ذاتاً برای موضوع مدیریت گردشگری در آمریکا مطرح شد. بیش از یک دهه از زمانی که نخستین بار LAC در آمریکا به کار گرفته شد می گذرد و حجم زیادی دانش به دست آمده است که پایه ای برای چگونگی استفاده در دیگر زمینه های بیوفیزیکی و اجتماعی به دست می دهد.
سیستم LAC بر مبنای یازده اصل ناشی از تحقیقات بنا نهاده شده است.
اصل 1: مدیریت مطلوب به اهداف مورد نظر بستگی دارد.
اهداف مدیریت، با تصمیم گیری در باره نوع تجربه تفریحی که یک منطقه تفریحی خاص عرضه می نماید، شرایط محیطی، و شدت عملیات مدیریتی، به این سوال پاسخ می دهد که چه میزان تغییر قابل قبول است.
اصل 2: تنوع در شرایط اجتماعی و منابع در مناطق حفاظت شده غیرقابل اجتناب می باشد. تأثیرات منفی، میزان استفاده و انتظارات از شرایط مناسب نیز متنوع می باشد.
توپوگرافی، پوشش گیاهی و میزان دسترسی؛ بر تراکم و سطح تأثیرات مؤثر می باشد.
اصل 3: مدیریت از تغییراتی که بشر موجب آن است متأثر می شود.
بسیاری مناطق حفاظت شده فقط برای حفاظت شرایط و اشکال طبیعی با ارزش و منحصر به فرد بنیان گذاری نشده، بلکه به همان اندازه پروسه های طبیعی را در نظر دارد. مدیریت معمولاً به محدود کردن و مدیریت تغییرات بشری در آنها نظر دارد. این تغییرات ناشی از دخالت بشری است که بیشترین آشفتگی را در مناطق حفاظت شده به وجود می آورد. چنین تغییراتی ممکن است موجب شوند که شرایطی به وجود اید که گردشگران و مدیران احساس کنند که آنها غیرقابل قبول و نامناسب می باشند. نیز مدیریت نگران اعمال خوش می باشد و اینکه چه اعمالی در تأثیرگذاشتن بر حجم، نوع و مکان این تغییرات مؤثر خواهد بود.
اصل 4: تأثیرات منفی بر منابع و شرایط اجتماعی نتیجه مسلم استفاده انسانی است.
تحقیقات گوناگون نشان داده است که استفاده تفریحی کم موجب تغییرات زیست محیطی بزرگی شده است. بنابراین اجازه استفاده تفریحی از مناطق حفاظت شده در هر سطحی، تأثیراتی بر منطقه خواهد داشت. سپس مدیران باید بدانند که عملیات و تکنیکهای مختلف مدیریت نمودن این سطح از تأثیرات چیست؟ همین روش در مورد تأثیرات اجتماعی نیز صدق می نماید . برای مثال تعداد کمی از افراد با رفتار خشن ممکن است تجربه گردشگری را بیش از افراد زیادی با رفتار آرام تحت تأثیر قرار دهد. این اصل به انواع گردشگران تعمیم داده می شود. لوکاس دریافت که کرجی رانان مینه سوتا نسبت به مواجه شدن با قایقهای موتوری حساس تر هستند تا تعداد زیادی کرجی رانان.
اصل 5: پدیدار شدن تأثیرات منفی ممکن است تأخیر زمانی و جابجایی مکانی داشته باشد.
تأثیرات مصرف گردشگری و فعالیتهای مدیریتی ممکن است تا مدتها قابل دیدن نباشد. برای مثال استراتژی مدیریت مبنی بر حذف کمپینگ حول یک دریاچه ممکن است تأثیرات را به مناطق بالقوه حساس تر منتقل نماید. اصلاح ناکافی آب ممکن است منجر به آلودگی آبها در پایین رودخانه ها شود، و تأثیراتی مانند مرگ گیاهان ممکن است تا مدتها پس از ترک منطقه توسط گردشگران پدیدار نشود.
اصل 6: متغیرهای بسیاری رابطه مصرف / صدمات را متأثر می سازند.
برای مثال، زمان زیادی است که می دانند رفتار گردشگران، میزان تأثیر مصرف را مؤثر می سازند. متغیرهای دیگر شامل مسافرت، اندازه گروه، فصل استفاده و تنوع خاک و ویژگیهای پوشش گیاهی مهم هستند. به همین شکل، ممکن است برخی مجموعه های مرجانی نسبت به استفاده تفریحی حساس تر یا کم تر حساس باشند.
آموزش و برنامه های اطلاع رسانی و قوانین می تواند رفتار گردشگر را به نحو مؤثر تحت تأثر قرار دهد.
اصل 7: بسیاری از مشکلات مدیریت به میزان تراکم بستگی ندارد.
مشکلات مدیریت ناشی از تعداد افرادی که از منطقه استفاده می نمایند با راه حل های تکنولوژیکی نسبتاً ساده حل می شود، مانند فاضلاب، سیستم آب رسانی و پارکینگ. مثلاً مصرف آب برای فاضلاب ممکن است با استفاده از توالت هایی با نیازمندی کمتر به آب کاهش یابد. عدم رابطه دقیق بین استفاده و تأثیر دلالت بر این امر دارد که مشکلات مدیریت چندان وابسته به تراکم نیست. نتایج مشابهی برای شرایط اجتماعی وجود دارد. برای بسیاری گردشگران که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
زبانهای سیستم کامپیوتر
اجرا و عملی ساختن الگوریتمهای انتزاعی وابسته به هم بهوسیله برای تولید یک برنامه رایانهای مشخص با ابزار زبان برنامهنویسی ممکن است. گرچه نزدیکترین راه برای بازسازی این قوانین در رایانه کار روی مدارهای الکترونیکی سختافزار آن است. اما این کاری طاقتفرسا و زمانبر و درنتیجه کمابیش ناممکن است. واسطهایی ساخته شدند تا میان سختافزار و انسان قرار گیرد. طبیعی است یک واسط به ساده کردن و انتزاعی کردن رویدادهای ممکن درون سخت افزار میپردازد. این انتزاعی کردن، سازنده سطوح گوناگون یا لایهبندی در معماری زیرساخت برنامهها است. به همین ترتیب زبانهای برنامهنویسی گوناگون هم هرکدام برای ساخت برنامههای یک یا شماری اندک از این لایهها قابل استفاده هستند.
با متفاوت بودن آنچه برنامهنویس برای آسانی استفاده خود آفریده با ورودی واقعیسخت افزار برای اجرای فرامین (که به زبان ماشین معروف است) برنامه واسط باید شیوهٔ خط برنامه نویس را به زبان ماشین برگرداند
زبانهای برنامه نویسی
تعدادی از زبانهای برنامهنویسی به شمار زیر هستند :
اسمبلی (Assembly)
لیسپ (LISP)
بی سی پی ال (BCPL)
سی (C)
سیپلاسپلاس (++C)
سی پلاس پلاس/سی ال آی(C++/CLI)
پاسکال (Pascal)
جاوا (Java)
سیشارپ (#C)
جی شارپ (#j)
بیسیک (Basic)
پایتون (Python)
پرل (Perl)
پیاچپی (PHP)
Matlab
وی بی دات نت (VB .Net)
دلفی (Delphi)
ویژوال بیسیک (visual basic)
لینگو (Lingo)
اسمبلی
Assembly
اَسِمبلی یک زبان برنامهنویسی سطح پایین است و از بالاترین سرعت نسبت به سایر زبانها برخوردار است. زیرا سایر زبانها ابتدا به اسمبلی و سپس به زبان ماشین(0و1) کامپایل میشوند ولی اسمبلی مستقیما به زبان ماشین کامپایل میشود. برای هر خانواده CPU یک زبان اسمبلی وجود دارد. مثلا اسمبلی Intel با AMD فرق دارد. این زبان به طور مستقیم با سخت افزار، حافظه اصلی، CPU و غیره در ارتباط است.
زبانهای برنامهنویسی سطح بالا علی رغم تواناییهای زیادی که دارند همیشه برای کار با سخت افزار مناسب نیستند(به جز C که برای کار باسخا افزار از همه حتی اسمبلی بهتر است) در حالی که اسمبلی قدرت زیادی برای کار با سخت افزار دارد.
میزان استفاده از حافظه
برنامههای نوشتهشده به زبان اسمبلی نسبت به برنامههای معادل در زبانهای سطح بالا، حافظه کمتری را اشغال میکنند. البته این امر بستگی به انخاب اندازه سگمنت حافظه در زمان نوشتن برنامه دارد.
برنامههایی که نیاز به زمان بلادرنگ دارند در اس۰۲:۵۲، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)۰۲:۵۲، ۷ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)~~مبلی به خوبی نوشته میشوند و همچنین برنامههای مقیم در حافظه.در ضمن برنامه نویس با اسمبلی کارهایی میتواند انجام دهد که با زبانهای سطح بالا نمیشود آن کارها را انجام داد. از جمله دستکاری مستقیم VGA و یا RAM.
لیسپ
لیسپ یک زبان برنامهنویسی رایانه است که در سال ۱۹۵۸ به وسیلهٔ جان مککارتی ابداع شده است. این زبان، مانند زبان برنامهنویسی پرولوگ، بیشتر برای برنامهنویسی هوش مصنوعی مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه زبان لیسپ از نحو سادهای برخوردار است، تجزیه و پیادهسازی آن نسبتاً با سهولت انجام میشود.
متن برنامههای لیسپ عموماً از نمادها و لیستهایی از نمادها تشکیل میشود و بدین خاطر است که این زبان لیسپ (مخفف پردازش لیست) نامیده شده است. یکی از ویژگیهای جالب زبان لیسپ این است که خود برنامههای لیسپ نیز لیست هستند و بنا بر این، میتوان با برنامهها به عنوان دادهها رفتار کرد و یا دادهها را به عنوان برنامه ارزیابی نمود.
لیسپ دارای گویشهای مختلفی است که بعضی از آنها دارای قابلیتهای شیءگرا نیز هستند. از این میان میتوان به کامن لیسپ اشاره کرد.
سی++
زبان برنامهنویسی ++C (تلفظ می شود: سی پلاس پلاس) یک زبان برنامهنویسی کامپیوتری عمومی با قابلیتهای سطح بالا و سطح پایین میباشد. این زبان دارای قابلیتهای کنترل نوع ایستا، نوشتار آزاد، چندمدلی، معمولا زبان ترجمه شده با پشتیبانی از برنامهنویسی ساختیافته، برنامهنویسی شیگرا، برنامه نویسی جنریک است.
زبان ++c یک زبان سطح میانی در نظر گرفته میشود. این زبان دارای قابلیت زبانهای سطح بالا و پایین بصورت همزمان است.
زبان ++C توسط بییارنه استراستروپ دانمارکی در سال ۱۹۷۹ در آزمایشگاه های بل (Bell Labs) و بر مبنای زبان سی ساخته شد و آن را "C با کلاس" نامگزاری نمودند. در سال ۱۹۸۳ به ++c تغییر نام داد. توسعه با اضافه نمودن کلاسها و ویژگیهای دیگری مانند توابع مجازی، سربارگزاری عملگرها، وراثت چندگانه، قالب توابع، و پردازش استثنا انجام شد. این زبان برنامهنویسی در سال ۱۹۹۸ تحت نام ISO/IEC 14882:1998 استاندارد شد. نسخه فعلی استاندارد این زبان ISO/IEC 14882:2003 است. نسخه جدیدی از استاندارد (که به صورت غیررسمی C++0x نامیده میشود) در دست تهیه است.
تاریخچه زبان
استراستروپ کار بر روی زبان «c با کلاس» را در سال ۱۹۷۹ آغاز کرد.ایده ساخت این زبان جدید در زمان کار بر روی تز دکترای خود به ذهن استراستروپ خطور نمود. او متوجه شد که سیمولا دارای ویژگیهای مناسب برای ساخت برنامههای بسیار بزرگ است اما برای استفاده عملی بسیار کند است اما BCPL با وجود سرعت بسیار زیاد برای ساخت برنامههای بزرگ بسیار سطح پایین است. زمانی که استراستروپ کار خود را در آزمایشگاه های بل (Bell Labs) آغاز نمود با مشکل تحلیل هسته unix با توجه به محاسبات توزیع شده روبرو شده بود. با یادآوری تجربیات خود در دوران دکترا، او زبان C را با استفاده از ویژگیهای سیمولا گسترش داد. C به این دلیل انتخاب شد که C یک زبان عمومی، سریع، قابل حمل، و بصورت گسترده در حال استفاده بود. علاوه بر C و سیمولا زبانهای دیگری مانند ALGOL 68، ADA، CLU، ML نیز بر ساختار این زبان جدید اثر گذاشت. در ابتداویژگیهای کلاس، کلاسهای مشتق شده، کنترل نوع قوی، توابع درون خطی، و آرگومان پیشفرض از طریق Cfront به C اضافه شد. اولین نسخه تجاری در سال ۱۹۸۵ ارائه شد.
در سال ۱۹۸۳ نام زبان از «C با کلاس» به ++C تغییر یافت. ویژگیهای دیگر شامل توابع مجازی، سربارگزاری عملگر و نام تابع، ارجاعات، ثوابت، کنترل حافظه توسط کاربر بصورت آزاد، کنترل نوع بهتر، و توضیحات یک خطی به صورت BCPL با استفاده از «//» نیز به آن اضافه شد. در سال ۱۹۸۵ اولین نسخه زبان برنامهنویسی ++C انتشار یافت و مرجع مهمی برای این زبان فراهم شد در حالی که هیچ استاندارد رسمی وجود نداشت. در سال ۱۹۸۹ ویرایش 2.0 از زبان ++C ارائه شد. ویژگیهای جدیدی مانند ارثبری چندگانه، کلاسهای انتزاعی، اعضای ایستای توایع، اعضای ثابت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
سیستم فرمان انواع گوناگونی دارد از جمله سیستم فرمان مکانیکی(دنده شانه ای و پینیون)،هیدرولیکی والکتریکی که در این مقاله به آن ها می پردازیم
/
مقدمه ای بر سیستم فرمان
امروزه پیشرفت های علمی و فنی در تمام زمینه ها تحقق یافته و این امر شامل صنایع خودرو سازی و صنایع وابسته نیز شده است.یکی از این صنایع و اجزای وابسته،قسمت فرمان خودرو است که وظیفه ی خطیر هدایت خودرو از طریق آن انجام می شود.
برای تغییر مسیر خودرو از سیستم فرمان استفاده می شود.لذا مجموعه ی تشکیل دهنده ی این سیستم نقش مهمی در خودرو به عهده دارد.معمول ترین این سیستم ها،سیستم دنده شانه ای و پینیون است،به طوری که پینیون حرکت دورانی داشته و دنده شانه ای حرکت خطی انجام می دهد.در این حال پینیون حرکت دورانی غربیلک فرمان را به دنده شانه ای انتقال داده،دنده شانه ای نیزحرکت خطی را از طریق مفصل ها به چرخ های خودرو انتقال می دهد.
سیر تکامل سیستم فرمان
یکی از پارامتر های موثر در انتخاب نوع خودرو در کشورهای توسعه یافته،راحتی چرخش غربیلک فرمان خودرو می باشد.این موضوع سازندگان خودرو را بر آن داشته است که جهت تسهیل در چرخش فرمان و به تبع آن کاهش خستگی راننده و همچنین افزایش ایمنی با فراهم کردن کنترل بهتر در جاده های خشن، یک سیستم هیدرولیکی به قسمت مکانیکی اضافه نمایند.معمولا این سیستم جانبی به صورت کمکی عمل می نماید. یعنی وظیفه ی اصلی همچنان به عهده ی قسمت مکانیکی است معمولا اجزای زیر به قسمت مکانیکی فرمان اضافه می شوند تا هیدرولیکی گردد:
» پمپ هیدرولیک با مخزن روغن و چرخ تسمه
» شیرهای کنترل
» لوله های رابط
» سیلندر
» تسمه
/
خودروهای سمند،پژو(شامل 206،405،پارس) ،دوو،زانتیا و ماکسیما دارای فرمان هیدرولیک هستند.
سیستم هیدرولیکی فرمان جهت ایفای نقش از موتور خودرو استفاده می کند.بنابراین از بازده موتور کمی می کاهد،همچنین مصرف انرژی بیشتری را باعث می گردد.علاوه بر آن،سیستم هیدرولیک به صورت مرکز آزاد عمل می کند. یعنی حتی در زمان هایی که خودرو به صورت مستقیم در حال حرکت بوده و هیچ انحرافی انجام نمی دهد،باز هم این سیستم عمل می کند. این موارد سازندگان فرمان خودرو را بر آن داشت تا به دنبال سیستم های بهتر و مفیدتری گشته،آن ها را جایگزین هیدرولیکی نمایند یا سیستم هیدرولیکی را بهبود بخشند.
یکی از سیستم های ارائه شده در سال های اخیر،فرمان الکتروهیدرولیکی(EHPS) است که در آن به جای استفاده از موتور خودرو،یک موتور الکتریکی به پمپ هیدرولیک اضافه می شود و در نتیجه فرمان از موتور مستقل می گردد.خودروی پژو 307 از این نوع سیستم فرمان استفاده می کند.دراین نوع فرمان،هر چند مسئله ی مستقل بودن از موتور خودرو تحقق یافته است ولی مشکل دائمی بودن عملکرد سیستم هیدرولیکی یعنی حالت مرکز آزاد هنوز پابر جاست.به عبارت دیگر باید حالتی تعبیه نمود که زمانی که چرخشی به فرمان وارد می شودسیستم عمل کند،نه همه ی زمان ها.
فرمان الکتریکی(EPS)
این نوع فرمان مشابه هیدرولیکی آن عمل می کند ولی از لحاظ ساختار متفاوت بوده و دارای مزایای زیادی نسبت به نوع هیدرولیکی است.این سیستم در اواسط دهه ی 1970 برای اولین بار مطرح گردید اما ساخت و کاربرد عملی آن از سال 1993 شروع گردید.اولین بار توسط شرکت HONDA در اتومبیل های رالی NSX مورد استفاده قرار گرفت.در این نوع فرمان مشکل دائمی بودن عملکرد سیستم کمکی فرمان حل شده است، یعنی سیستم الکتریکی زمانی عمل می کند که چرخشی در فرمان به وجود آید به عبارت دیگر گشتاوری موجود باشد.فرمان الکتریکی از سه قسمت اساسی زیر تشکیل شده است که به سیستم فرمان مکانیکی اضافه می شود:
سنسور گشتاور
موتور با جریان مستقیم DC
واحد کنترل الکتریکی ECU
سه قسمت یاد شده می توانند در یک محفظه و یا جداگانه قرار گیرند.
طرز کار:
سیستم EPS به این صورت عمل می کند که ابتدا سنسور گشتاور،گشتاور وارده از غربیلک فرمان را حس نموده،آن را به صورت سیگنال یا سیگنال هایی به قسمت میکروکنترولر(ECU) ارسال می کند.میکروکنترلر علاوه بر این سیگنال،سیگنالی نیز از سرعت خودرو دریافت می کند،آن گاه این دو را پردازش نموده، دستورالعمل لازم را به قسمت موتورDC اعمال می نماید تا به صورت کمکی، سیستم فرمان مکانیکی را تحت تاثیر قرار دهد.بنابراین دستورالعمل های ECU به موتور DC تابعی از خروجی سنسور و سرعت خودرو است.
این یعنی سرعت خودرو در عملکرد EPS موثر بوده و این به منظور ایمنی بیشتر خودرو است.یعنی بیشترین عملکرد EPS در سرعت های پایین و کمترین عملکرد آن در سرعت های بالای خودروست. محل نصب EPS :
فرمان الکتریکی در سه حالت مختلف می تواند بر روی قسمت مکانیکی نصب شود.
الف- نصب بر روی ستون فرمان:
در این روش مجموعه ی سنسورها،موتور DC و قسمت ECU به طور مجتمع در یک محفظه مستقر شده و بر روی ستون فرمان نصب می شود.بنابراین عملکرد کمکی فرمان ESP به ستون فرمان اعمال می گردد.این روش در خودروهای کوچک،مخصوصا خودروهای درون شهری که راحتی فرمان فاکتور مهمی به ویژه در ترافیک های سنگین و پارک نمودن خودرو محسوب می شود،به کار می رود.ستون فرمان با موتور الکتریکی DC توسط دنده حلزونی درگیر هستند.
ب- نصب بر روی پینیون:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
زیر ساختارهای سیستم های اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) در آموزش و پرورش
چکیده تحقیق :
رشد روز افزون جمعیت در دهه های اخیر و مهاجرت جمعیت از مناطق روستایی و همچنین شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ باعث گردیده که امر برنامه ریزی و مدیریت خدمات شهری با مشکلات عدیده ای مواجه گردد. در عصر اطلاعات که تصمیم گیریها مبتنی بر اطلاعات و دانش می باشد ، اتخاذ تصمیمات آگاهانه از طریق بهره گیری از سیستمهای اطلاعاتی ، راه حل مطمئن و کارآمد در جهت حل مسائل و مشکلات عصر حاضر می باشد یکی از سیستمهای اطلاعاتی اصلی که در دهه های اخیر مورد توجه بیشتری قرار گرفته است سیستمهای اطلاعاتی جغرافیایی( GIS ) می باشد . GIS سیستم مبتنی بر کامپیوتر جهت ایجاد ، ذخیره سازی ، مدیریت و مدلسازی اطلاعات مکانی می باشد. مزایای GIS شامل سهولت بهنگام سازی داده ها ، به اشتراک گذاری داده ها جهت استفاده گروهها و افراد مختلف ، تغییر سیستم مناسب با نیازهای کاربران ، قابلیت دسترسی به انواع مختلف داده ها می باشد . GIS سیستمی است که از اجرای نرم افزاری ، سخت افزاری ، داده ها و پایگاه داده ای ، نیروی انسانی ، مدلها و روشهای تحلیل تشکیل شده است. اجرای GIS در هر سازمانی مستلزم فراهم سازی زیر ساختارهای مورد نیاز سیستم می باشد. اجرایGIS در هر سازمانی از مراحل مختلف تشکیل شده است که اولین مرحله از اجرای این طرح ، امکان سنجی اجرای طرح می باشد. در این مرحله امکان اجرای طرح با توجه به زیر ساختارهای مورد نیاز مورد ارزیابی قرار می گیرد . در تحقیق حاضر در ابتدا زیر ساختارهای مورد نیاز این سیستم مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس جهت آشنایی نمونه هایی از کاربردهای این سیستم ، شهرستان شبستر به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردیده و پایگاه داده ای مربوط به این شهرستان ایجاد گردیده و نمونه هایی از تحلیل های مورد نظر بر روی داده ها انجام شده و نتایج حاصله ارائه گردید و در نهایت نتایج حاصله مورد ارزیابی قرار گرفت.
بخشی از یافته های تحقیق :
در بین دهستانهای واقع در شهرستان شبستر بالاترین پوشش تحصیلی دوره ابتدایی مربوط به دهستان پیغان چای برابر با 120 درصد می باشد و تراکم کلاسی آن نیز برابر با 9 و 20 می باشد با این حال با توجه به سرانه های پیشنهادی در این دهستان مدارس احداث شده از سطوح( متر مربع ) پائینی برخوردار می باشد در نتیجه برای رسیدن به استاندارد مطلوب در این دهستان به 2 مدرسه ابتدایی دیگر نیاز است . در نقطه مقابل آن دهستان اوچ آچا می باشد که این دهستان علیرغم اینکه از پوشش تحصیلی پائینی در مقایسه با پیغان چای برخوردار است. با این حال تراکم کلاسی در این دهستان پائین بوده بقیه دهستانها نیز از وضعیت متعادلی برخوردار می باشد.
مقایسه ارقام مربوط به شاخصهای مختلف
نام دهستان
پوشش تحصیلی
تراکم کلاسی
اوچ آچان
2 ,73
3 , 13
گونی غربی
3 , 69
6 , 16
گونی مرکزی
6 , 73
9 , 18
گونی شرقی
3 , 93
4 , 23
سیس
2 , 83
8 , 18
میشو جنوبی
6 , 89
8 , 21
بزگوش
69
5 , 25
پیغان چای
120
9 , 20
بطور کلی نتایج تحقیق نشان می دهد کهGIS می تواند به عنوان سیستمی در جهت برنامه ریزی و مدیریت آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.