لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
عشایر
کوچ نشینی کهن ترین شیوه زیست بشر است که پابرجا بودن آن تا عصر حاضر از بزرگ ترین جاذبه های این شیوه معیشت است و همین شیوه خاص زندگی سبب شده ایلات و عشایر «دیدنی ترین جاذبه عصر تکنولوژی» لقب بگیرند. عشایر به شیوه اى جذاب و باورنکردنى طى قرن ها وسال هاى طولانى اقدام به حفظ سنن و آداب و رسوم گذشته خود نموده اند و این اصالت به جاذبه اى براى صنعت گردشگرى تبدیل شده است. مسکن عشایر و نوع زندگى آن ها، زبان و موسیقى، غذاهاى محلى، صنایع دستى، رقص و لباس هاى محلى به همراه آیین هاى به جاى آوردن جشن هاى عروسى و محلى از مهم ترین جاذبه هاى ایلات و عشایر است. بارزترین مشخصه ایلات و عشایر شیوه زیست آنان است که بر خلاف یک جا نشینان روستایی و شهری, در کوچ و نقل و انتقال دایمی سیاه چادرها و رمه های خود هستند. عشایر کوچ رو که یکی از جاذبه های مهم گردشگری فرهنگی به شمار می آیند در همه نقاط ایران, در حوزه های غرب و جنوب غرب, شرق و جنوب شرق, شمال غرب, شمال شرق و مرکزی ایران ایلات و عشایر پراکنده شده اند.
ایلات و عشایر حوزه غرب و جنوب ایران
در حوزه غرب و جنوب ایران رشته کوه های زاگرس کشیده شده که دارای بیش از ده میلیون هکتار جنگل بلوط, بادام کوهی و پسته وحشی و آب و هوای مرطوب و مراتع غنی است. وجود خصوصیات طبیعی یاد شده سبب شده ایلات و عشایر متعددی دراین منطقه پراکنده باشند. رشته کوه های زاگرس از کوه های آرارات در شمال آغاز و تا استان فارس در جنوب ایران تداوم یافته و از آن جا به موازات خلیج فارس به شرق کشیده شده و به کوه های پاکستان می رسند. منطقه یاد شده شامل استان های کردستان, کرمانشاه, ایلام, اصفهان, چهارمحال و بختیاری, کهگیلویه و بویر احمد و فارس می شود. وجود ارتفاعات سرسبز و خنک, در کنار دره های پرآب و جنگلی و دشت های معتدل و نسبتا گرم در یک محدوده نزدیک گاه زندگی کوچ نشینی در چارچوب یک منطقه محدود را میسر ساخته و دام داران را از رنج کوچ های طولانی و برون منطقه رهایی بخشیده است.
عشایر کرد از زمان های گذشته در شمالی ترین بخش زاگرس در محدوده استان های آذربایجان غربی و کردستان پراکنده شده اند که امروزه برخی از آن ها در کوهستان های اطراف اسکان یافته اند. ایلات مشهور شکاک, مامش, زرزا, قره پاپاق و... در استان آذربایجان غربی وایلات گلباغی, طوایف اورامانات, طوایف مریوان, طوایف سنندج, طواف بانه, عشایر جوانرود, طوایف سقز و طوایف مستقل در محدوده استان کردستان و کرمانشاه پراکنده شده اند. دراستان کرمانشاه کوچ نشینی هنوز رواج دارد و ایلات کرد جاف, کلهر, قلخانی, سنجابی, گوران و کرند در این منطقه پراکنده شده اند.
ایلات و عشایر کرد ایران نیز به عنوان حافظان آداب و رسوم و سنت هاى این قوم بزرگ از اهمیت خاصى برخوردار هستند و داراى جاذبه هاى گردشگرى فراوانى هستند. جامعه عشایرى جایگاه ویژه اى دارند. قوم کرد از لحاظ فرهنگى سابقه چشمگیرى دارد. زبان، شعر، رقص، موسیقى، آداب و رسوم به جاى مانده در این پهنه از سرزمین ایران قدمتى دیرینه دارند.
طوایف لرستان در یک تقسیم بندی به دو بخش لر و لک تقسیم می شوند که از نظر لهجه, سنن, آداب و رسوم و برخی مسایل مذهبی با یک دیگر تفاوت دارند. ایلات و طوایف لک در شمال و شمال باختری لرستان سکونت دارند و سرزمین لک نشین به صورت خط منحنی در دره های رودخانه سیمره میان بروجرد, نهاوند, خرم آباد, کرمانشاه و ایلام قرار گرفته است. در گذشته لک ها به «طوایف وند» و لرها به «فیلی» شهرت داشتند. الوار ایران در لرستان, بخشی از ایلام, چهارمحال و بختیاری, کهگیلویه و بویر احمد و بخشی از استان فارس و بوشهر زندگی می کنند. در سایر نقاط ایران مثل کرمان نیز طوایف پراکنده لر وجود دارند.
عشایر لر را به لر کوچک(الوار لرستان و ایلام) و لر بزرگ (الوار بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد و ممسنی فارس ) تقسیم می کنند. لک ها در واقع جنوبی ترین قبایل کرد به شمار می آمده اند که امروزه با طوایف لر آمیخته و همسان شده اند. ایل بختیاری که در استان چهارمحال و بختیاری زندگی می کند بزرگ ترین ایل کوچنده کشور ایران است. در منطقه کوهمره که منطقه ای جنگلی بین کازرون و فیروزآباد فارس است ایلات و طوایفی پراکنده شده اند که مهم ترین آن ها ایل سرخی خوانده می شود. دراین منطقه زندگی کوچ نشینی رونق دارد و در بخش های اسکان یافته نیز فرهنگ عشیره ای و گویش های متنوع و آداب و رسوم خاص آن ها حاکم است. بررسى هاى تاریخ ایران از اواخر دوره صفویه به بعد نشان مى دهد که ایل بختیارى و در راس آن خوانین بختیارى به دلیل برخوردارى از شرایط ویژه جغرافیایى قلمرو ایلى، سازمان قبیله اى و نظام ایلى منسجم، در بیش تر حوادث و وقایع تاریخى ایران حضورى موثر و فعال داشتند. نوع زندگى، آداب و رسوم حاکم بر جامعه بختیارى و ساخت و بافت روستاها مبین نظام هاى کهنه و نو عشایرى در منطقه است. مجموعه ایل بختیارى همراه با سنن و شیوه هاى خاص زندگى، به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
جامعه شناسی، ایل و عشایر
گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. ....
در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز میکند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی میکنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا میشوند، اطلاق میکند. و طایفه را برای مردمی که کوچ نمیکنند، و از تیرههای ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی میکنند، به کار میبرد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق میکنند، طایفه مینامد. گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار بردهاند. برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعههای دیگر، ملاکها و ضابطههایی را پیشنهاد کردهاند. از آن جملهاند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از ردههای این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین . دیگر مردم شناس فرانسوی، این ضابطهها را ملاک تشخیص جامعه ایلی دانسته است: ۱. نظام خویشاوندی منسجم و نیرومندی که مسائل و معضلات ایل بر اساس قوانین برآمده از آن نظام، در درون ایل حل و فصل میشود؛ ۲. سازمان اجتماعی و اداری هرمی شکل شاخهای مبتنی بر نظام خویشاوندی؛ ۳. شیوه معیشتی ویژهای که بیشتر بر نگاهداری و پرورش دام استوار است (زراعت در جامعه ایلی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تولید صنایع دستی از نوع ریندگی و بافندگی اشتغال جنبی مردم ایل است)؛ ۴. شیوه زیست خاصی که به شکل کوچندگی و نیمه کوچندگی آشکار میگردد. برخی هم کوچندگی فصلی و تحرک از منزلی به منزل دیگر در قلمروی معین، و معاش مبتنی بر دامپروری را از شاخصههای مهم در شناخت جامعه ایلی میدانند و برای آن دسته از ایلها که زمانی کوچنده بودند و سپس یکجانشین شدند، و ضمن وحدت ایلی خود، از دامداری به کشاورزی روی آوردند، اصطلاح ایل به کار میبرند. ایل را واحدی سیاسی- اجتماعی، مرکب از شماری طایفه متشکل از چند واحد پدر تبار نیز گفتهاند. برخی هم ایل را که مبانی آن در زندگی عشایری و سازمان اجتماعی قبیله نهفته است ، پدید آورنده ساخت ویژهای از قدرت دانسته، بعد سیاسی جامعه عشایری، و تحقیق اتحادیههای سیاسی قبایل و طوایف عشایری را در سازمانی خاص به نام سازمان ایلی یاد کردهاند. ایل را به مفهوم یک واحد مستقل اجتماعی- فرهنگی نیز تعریف کردهاند که سازمان اجتماعی آن قبیلهای، روش زیست آن کوچ نشینی (کامل یا نیمه)، و شیوه معیشت آن بیشتر دامداری است. ساختار اجتماعی ایل به منزله قبیله را، نظام عشیره ای مبتنی بر اتحاد چند عشیره شکل میدهد. هر عشیره از جماعتی ترکیب شده است که افراد آن بر اساس پیوندهای خونی متحد شده و یک واحد مستقل هم بسته را به وجود آوردهاند. با توجه به آنچه گذشت ، میتوان گفت که ساختار اجتماعی و سیاسی ، مهمترین عامل هویت دهنده به جامعه ایلی است. ایل ممکن است جامعهای عشایری، یا جامعهای ده نشین و کشاورز باشد که در صورت اخیر، گلههایش را چوپانان به چرا ببرند. از این رو ،جامعههای کوچ نشین شبان و جامعههای یکجانشین کشاورز تا زمانی که سازمان اجتماعی- سیاسی خود را حفظ کرده باشند، ایل به شمار میروند(۱).
طبقه بندی ایلها
جامعههای ایلی ایران از قومهای گوناگون، با فرهنگها و زبانهای متفاوت برآمده، و در سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منسجمی سامان یافتهاند. هر یک از جامعههای ایلی دارای ویژگیهای قومی و فرهنگی و زبانی مخصوص به خود است. در اسناد تاریخی و رسمی، و در برخی از نوشتههای تحقیقی و قومنگاریهای اخیر، گروههای ایلی- عشایری ایران بر مبنای خاستگاه قومی- زبانی طبقه بندی شدهاند. مستوفی قدیمترین طبقهبندی از ایلات را در دوره صفوی در فهرستی از آمار مالی و نظامی ایران در ۱۱۲۸ق/۱۷۱۶م به دست داده است. بنابراین طبقه بندی ، ایلات به دو گروه بزرگ ایرانی و غیر ایرانی تقسیم شده، و فهرست ایلات و طایفههای وابسته به هر یک از این دو گروه، بنابر توزیع جغرافیایی آنها، نام برده شده است. وی گروه «ایرانی الاصل» راکه با طایفههای دیگر نیامیخته بودند، در ۶ فرقه یا طایفه «صحرانشین» طبقه بندی کرده، و نوشته است که این گروه در کوهها، و بزرگانشان گاه در شهرها زندگی میکنند، این ۶ فرقه اینهاست: ۱. لرها که ۱۱۱۸ جماعتند و در ۴ طایفه بزرگ فیلی ، لک وزند، بختیاری و ممیسنی (ممسنی) با یکدیگر در آمیختهاند؛ ۲. گروس، کلهر و مکری؛ ۳. کردهای خراسان که طوایف بزرگ زعفرانلو، سعدانلو، کوانلو (ظاهرا قوانلو) و دوانلو رادر برمیگیرد؛ ۴. جلایر خراسان؛ ۵. قرائی؛ ۶. جلایی، همو گروه «ایلات بیرونی» یا غیر ایرانی را که از سرزمینهای دیگر به ایران آمده بودند، به دو فرقه عرب و ترک تقسیم کرده است: ترکها را ۶ طایفه نوشته است: ۱. افشار(شاملو، قرخلو و سروانلو)، بیات و دنبلی؛ ۲. قاجار و قجر؛ ۳. شقاقی؛ ۴. زنگنه؛ .۵. قراگوزلو؛ ۶. شاه شیون (شاه سون). فرقه عرب را هم به ۶ طایفه چعب (کعب) ، عرب حویضه (حوزه، هویزه)، عرب فارس، عرب میش مست خراسان، عرب زنگویی و عرب عمری تقسیم کرده است. ماری شیل ایلهای ایران را به ۳ گروه نژادی ترک، لک و عرب جای میدهد. ایلهای ترک را از بازماندگان مهاجمان قبایل ترک ترکستان، لکها را از گروههای هم تبار ایرانی اصیل، و عربهای کرانههای خلیج فارس را از نسل اعراب ساکن در سواحل مقابل خلیج، و ایلهای عرب پراکنده در ایران را منشعب از مهاجمان و فاتحان عرب دانستهاند. وی لرها و بختیاریها را از لکها، و کردها را هم از اعضای خانواده ایرانی ، و وابسته به لکها، و هر دو را از نژاد فرس قدیم میداند. همو فهرستی از ایلات و عشایر ایران بر حسب پراکندگی جغرافیایی آنها باذکر خاستگاههای قومی و زبانی، و شمار چادر یا خانوار آنها به دست میدهد. لمتن ایلهای کوچنده و نیمه کوچنده ایران در دوره اسلامی را در ۳ گروه بزرگ عرب، ترکمن و ترک، و ایلهایی که عرب و ترک نیستند، ردهبندی کرده، و ایلهای وابسته به قوهای کرد، لر، بلوچ و جیل (گیل) را که پیش از حمله اعراب در ایران میزیستهاند، از گروه سوم دانسته است. طبقه بندی دیگری نیز از ایلات بر حسب اقوام و بر اساس وضع کنونی آنها صورت گرفته، و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ویژگیهای فرهنگی ایل عشایر قوم بختیاری
مجموعه ایل بختیاری همراه با سنن و شیوههای خاص زندگی، به تنهایی یکی از جاذبههای بینظیر و چشم گیر این منطقه است. زندگی ایلی با الگوی سکونت و آداب و رسوم ویژه، مورد علاقه سیاحان و دیدار کنندگان داخلی و خارجی است. این جاذبه علاوه بر آنکه دیدار کنندگان عادی را به سوی خود جلب میکند، میتواند مورد توجه دانشجویان و دانش پژوهان علوم اجتماعی و انسانی قرار گیرد.
یکی از دیدنیهای جالب توجه استان چهارمحال و بختیاری کوچ ایل بختیاری است. اگر چه در دهههای آغازین قرن حاضر گروههای کثیر ایل بختیاری نیز همانند سایر ایلات و عشایر ایران ” تخته قاپو“ ( یکجانشین) شدند، اما هنوز هم بخشی از ایل، کوچ رو و متحرک است. کوچ روهای بختیاری، زمستان را دشتهای شرق خوزستان و تابستان را در بخشهای غربی منطقه چهارمحال و بختیاری به سر میبرند. آنها هر ساله از اواخر اردیبهشتماه از پنج مسیر مختلف همراه با مبارزهای خستگی ناپذیر با سختیهای طبیعت، ضمن عبور از رودخانهها، درهها و پشت سر گذاشتن بلندیهای زرد کوه در مناطق معینی از دامنههای زاگرس پراکنده میشوند و قریب سه ماه در این منطقه میمانند و با چرای دامها در مراتع سرسبز به رمهداری مشغول میشوند. نحوه معیشت و زیست، الگوی سکونت و باورها، سنتها و آداب و رسوم از جمله جاذبههای دیدنی این شیوه زندگی است.
زبان مردم بختیاری
در اینجا نمونه های از مکالمات اختصاری را مشاهده می کنید که در بختیاری صحبت می شود
اعیاد ملی ومذهبی
بختیاریها برای اعیاد ملی و مذهبی به ویژه عید نوروز و مراسم سیزده بدر و بزرگداشت تولد ائمه اطهار و حضرت پیغمبر (ص) اهمیت خاصی قائلند. محل چادرهای خود را تغییر میدهند و در محلی سبز و خرم که دارای آب کافی باشد، مستقر میشوند. شب عید در چادرهای خود میمانند، ولی روز اول عید با لباسهای مخصوص خود، کلاههای لری را کج به سر گذاشته و به دید و بازدید میپردازند. بختیاریها معتقدند لباس سیاه عزا را حتماً باید تا قبل از نوروز از تن در آورد، زیرا در غیر اینصورت باروری و نعمت از طایفه رخت بر خواهد بست.
موسیقی بومی
موسیقی و شهر در ایل بختیاری پیوند جاودانهای با زندگی ایلی یافته است. مقامهای موسیقی ایل بختیاری به نام ر(بیت معروف) هستند. از مشهورترین آنها به مقام گلهداری، برزگری، ابولقاسمخان و مقام شیرعلیمردون که تعداد آنها حدود 20 تا 25 مقام است میتوان اشاره نمود.
هر طایفه و تیره نوازندگان محلی ویژهای دارد که به آنها توشمال میگویند. توشمالها دارای طایفه و محل زندگی جداگانهای هستند، مخارج سالیانه خود را با شرکت در مراسم عروسی، عزاداری و جشنهای دیگر به دست میآورند و به کار زراعت و دامداری نیز میپردازند. ر
توشمالها مردمی عاشق پیشه و شاعر مسلک هستند که بیشتر وقت زندگی روزانه خود را صرف ساختن ابیات، لطیفهها، ضربالمثلها و متلها میکنند. آنان در به وجود آوردن آثار و ادبیات عامیانه سرزمین بختیاری سهم بسزایی دارند. آلات موسیقی