لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 53
زندگینامه امام خمینی رحمه الله علیه
ساده زیستن و واکنش امام مقابل اسراف
یکی از نزدیکان امام خمینی نقل می کند:در طول ده سالی که از نزدیک شاهد بوده ام، یکی از نکاتی که امام به آن فوق العاده اهمیت می دادند، ساده زیستن و عدم اسراف کاری بود. بارها من خود شاهد بوده ام که امام عزیز از جا برخاسته و به طرفی می روند پس از مدت کوتاهی متوجه شده ام که ایشان قصد خاموش کردن چراغی را دارند که بی مورد روشن است. یا در مورد تلفن هایی که به دفتر ایشان می شد، فرموده بودند: « آقایان سعی کنید از کارهای تکراری و اسراف جلوگیری کنید و از افراط نیز بپرهیزید».وقتی ایشان لیوان آبی را می خوردند اگر آب لیوان به نصف می رسید بر روی آن تکه کاغذی می گذاشتند و بقیه آب لیوان را برای رفع تشنگی بعدی خود باقی می گذاشتند و یا اگر زخمی یا جراحتی بر قسمتی از بدنشان وارد می آمد، دستمال کاغذی را به چند تکه تقسیم می کردند و تکه ای از آن را استفاده می کردند. حضرت امام با تمام مشغله ای که داشتند تمامی هزینه هایی که برای منزل ایشان می شد شخصاً کنترل می کردند و مسئولین مالی موظف بودند قبل از انجام هر خریدی برای بیت، لیست اقلامی که قصد خرید آنها را دارند به امام عزیز بدهند.
روز و شب خوابم نمی آید به چشم غم پرستبس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع
وصیتنامة سیاسی ـ الهی
بسمالله الرحمن الرحیم
قالَ رسولُالله ـ صلَّیالله علیه و آله و سلَّم: اِنّی تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللهِ و عترتی اهلَ بیتی؛ فإِنَّهُما لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی' یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ.
الحمدُلله و سُبحانَکَ؛ اللّ'هُمَّ صلِّ علی محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک و جلالِک و خزائنِ اسرارِ کتابِکَ الذی تجلّی فیه الاَحدیّةُ بِجمیعِ أسمائکَ حتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایَعْلَمُهُ غَیرُک؛ و اللَّعنُ علی ظالِمیهم اصلِ الشَجَرةِ الخَبیثةِ.
و بعد، اینجانب مناسب میدانم که شمهای کوتاه و قاصر در باب «ثقلین» تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی، که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبهای که عرفان آن بر تمام دایرة وجود، از ملک تا ملکوت اعلی' و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بر بشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای «ثقل اکبر» و «ثقل کبیر» که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب دیدم اشارهای گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم.
شاید جملة لَنْ یَفْتَرِق'ا حتّی یَرِد'ا عَلَیَّ الْحَوض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسولالله ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ هرچه بر یکی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند. و آیا این «حوض» مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعة رسول اکرم ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ گذشته، بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.
و ذکر این نکته لازم است که حدیث «ثقلین» متواتر بین جمیع مسلمین است و ] در [ کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همة مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگر عذری برای جاهلان بیخبر باشد برای علمای مذاهب نیست.
اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعة الهی و ماترک پیامبر اسلام ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ مسائل أسفانگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی(ع) شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیلهای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم ـ صلیالله علیه و آله و سلم ـ دریافت کرده بودند و ندای اِنّی تارکٌ فیکُمُ الثقلان در گوششان بود با بهانههای مختلف و توطئههای از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را ـ که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است ـ از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهی ـ که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست ـ خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایهگذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.
و هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطة جمع همة مسلمانان بلکه عائلة بشری، از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی(ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیدة «علم الاسما ء » را از شرّ شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیا ء الله، معصومین ـ علیهم صلوات الاولین و الا´خرین ـ بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند ـ چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر و آخوندهای خبیثِ بدتر از طاغوتیان وسیلهای برای اقامة جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد. و معالاسف به دست دشمنان توطئهگر و دوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشتساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیلة جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیلة تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمیآورد و از سیاست، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار ـصلیالله علیه و آله و سلم ـ و قرآن و سنت مشحون آن است، سخن میگفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده؛ و کلمة «آخوند سیاسی» موازن با آخوند بیدین شده بود و اکنون نیز هست.
و اخیراً قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیلة حکومتهای منحرفِ خارج از تعلیمات اسلامی، که خود را به دروغ به اسلام بستهاند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
احادیث امام کاظم علیه السلام
1. مصیبت براى شکیبا یکى است و براى بىتابى کننده دوتاست .
(تحفالعقول ، ص 437)
2. کمگویى ، حکمت بزرگى است ، بر شما باد به خموشى که آسایش نیکو و سبکبارى و سبب تخفیف گناه است .
(تحفالعقول ، ص 414)
3. از شوخى خوددارى کن زیرا شوخى جلوه معنوى ترا مىزداید .
(بحاالانوار ، ج 78 ، ص 321)
4. مشورت با خردمند خیرخواه ، یمن و برکت و رشد و توفیق از جانب خداست ، چون خردمند خیرخواه به تو نظرى داد ، مبادا مخالفت کنى که مخالفتش هلاکت بار است .
(تحفالعقول ، ص 420)
5. چیزى نیست که چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن که در آن پند و اندرزى است .
(بحاالانوار ، ج 78 ، ص 319)
6. همانا براى خداوند بر مردم دو حجت است ، حجت آشکار و حجت پنهان ، اما حجت آشکار عبارت است از : رسولان و پیامبران و امامان ، و حجت پنهانى عبارت است از عقول مردمان .
(تحفالعقول ، ص 407)
7. صبر بر تنهایى ، نشانه قوت عقل است ، هر که از طرف خداوند تبارک و تعالى تعقل کند از اهل دنیا و راغبین در آن کناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده ، و خداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایى یار او ، و در ندارى توانگرى او و در بىتیره و تبارى عزت او .
(تحفالعقول ، ص 407)
8. براى هر چیزى دلیلى باید ، و دلیل خردمند تفکر است ، و دلیل تفکر خاموشى .
(تحفالعقول ، ص 406)
9. به راستى که با ارزشترین مردم کسى است که دنیا را براى خود مقامى نداند ، بدانید بهاى تن شما مردم ، جز بهشت نیست ، آن را جز بدان مفروشید .
(تحفالعقول ، ص 410)
10. بهترین چیزى که به وسیله آن بنده به خداوند تقرب مىجوید ، بعد از شناختن او ، نماز و نیکى به پدر و مادر و ترک حسد و خودبینى و به خود بالیدن است .
(تحفالعقول ، ص 412)
11. خداوند بهشت را بر هر هرزهگوى کمحیا که باکى ندارد چه مىگوید و یا به او چه گویند حرام گردانیده است .
(تحفالعقول ، ص 416)
12. از کبر و خودخواهى بپرهیز ، که هر کسى در دلش به اندازه دانهاى کبر باشد ، داخل بهشت نمىشود .
(تحفالعقول ، ص 417)
13. همنشینى با اهل دین ، شرف دنیا و آخرت است .
(تحفالعقول ، ص 420)
14. بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان ، مگر این که خردمند و امانت دارى در میان آنها بیایى که ( در این صورت ) با او انسگیر و از دیگران بگریز ، به مانند گریز تو از درندههاى شکارى .
(تحفالعقول ، ص 420)
15. مؤمن همانند دو کفه ترازوست ، هرگاه به ایمانش افزوده گردد ، به بلایش افزوده گردد .
(تحفالعقول ، ص 432)
16. نماز نافله راه نزدیک شده هر مؤمنى به خداوند است .
(تحفالعقول ، ص 425)
17. ندا کنندهاى در روز قیامت ندا مىکند :
آگاه باشید ، هر که را بر خدا فردى است برخیزد ، و برنمىخیزد ، مگر کسى که گذشت کرده و اصلاح بین مردم نموده باشد ، پس پاداشش با خدا خواهد بود .
(تحفالعقول ، ص 435)
18. کمک کردنت به ناتوان از بهترین صدقه است .
(تحفالعقول ، ص 437)
19. سختى ناحق را آن کس شناسد که بدان محکوم گردد .
(تحفالعقول ، ص 437)
20. هرگاه مردم گناهان تازه کنند که نمىکردند ، خداوند بلاهایى تازه به آنها دهد که به حساب نمىآوردند .
(تحفالعقول ، ص 434)
21. در دین خدا دنبال فهم عمیق باشید ، زیرا که فهم عمیق دین ، کلید بصیرت و بینایى و کمال عبادت و سبب تحصیل درجات بلند و مراتب بزرگ در امور دین و دنیاست .
(تحفالعقول ، ص 434)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
احادیث امام کاظم علیه السلام
1. مصیبت براى شکیبا یکى است و براى بىتابى کننده دوتاست .
(تحفالعقول ، ص 437)
2. کمگویى ، حکمت بزرگى است ، بر شما باد به خموشى که آسایش نیکو و سبکبارى و سبب تخفیف گناه است .
(تحفالعقول ، ص 414)
3. از شوخى خوددارى کن زیرا شوخى جلوه معنوى ترا مىزداید .
(بحاالانوار ، ج 78 ، ص 321)
4. مشورت با خردمند خیرخواه ، یمن و برکت و رشد و توفیق از جانب خداست ، چون خردمند خیرخواه به تو نظرى داد ، مبادا مخالفت کنى که مخالفتش هلاکت بار است .
(تحفالعقول ، ص 420)
5. چیزى نیست که چشمانت آن را بنگرد ، مگر آن که در آن پند و اندرزى است .
(بحاالانوار ، ج 78 ، ص 319)
6. همانا براى خداوند بر مردم دو حجت است ، حجت آشکار و حجت پنهان ، اما حجت آشکار عبارت است از : رسولان و پیامبران و امامان ، و حجت پنهانى عبارت است از عقول مردمان .
(تحفالعقول ، ص 407)
7. صبر بر تنهایى ، نشانه قوت عقل است ، هر که از طرف خداوند تبارک و تعالى تعقل کند از اهل دنیا و راغبین در آن کناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده ، و خداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایى یار او ، و در ندارى توانگرى او و در بىتیره و تبارى عزت او .
(تحفالعقول ، ص 407)
8. براى هر چیزى دلیلى باید ، و دلیل خردمند تفکر است ، و دلیل تفکر خاموشى .
(تحفالعقول ، ص 406)
9. به راستى که با ارزشترین مردم کسى است که دنیا را براى خود مقامى نداند ، بدانید بهاى تن شما مردم ، جز بهشت نیست ، آن را جز بدان مفروشید .
(تحفالعقول ، ص 410)
10. بهترین چیزى که به وسیله آن بنده به خداوند تقرب مىجوید ، بعد از شناختن او ، نماز و نیکى به پدر و مادر و ترک حسد و خودبینى و به خود بالیدن است .
(تحفالعقول ، ص 412)
11. خداوند بهشت را بر هر هرزهگوى کمحیا که باکى ندارد چه مىگوید و یا به او چه گویند حرام گردانیده است .
(تحفالعقول ، ص 416)
12. از کبر و خودخواهى بپرهیز ، که هر کسى در دلش به اندازه دانهاى کبر باشد ، داخل بهشت نمىشود .
(تحفالعقول ، ص 417)
13. همنشینى با اهل دین ، شرف دنیا و آخرت است .
(تحفالعقول ، ص 420)
14. بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان ، مگر این که خردمند و امانت دارى در میان آنها بیایى که ( در این صورت ) با او انسگیر و از دیگران بگریز ، به مانند گریز تو از درندههاى شکارى .
(تحفالعقول ، ص 420)
15. مؤمن همانند دو کفه ترازوست ، هرگاه به ایمانش افزوده گردد ، به بلایش افزوده گردد .
(تحفالعقول ، ص 432)
16. نماز نافله راه نزدیک شده هر مؤمنى به خداوند است .
(تحفالعقول ، ص 425)
17. ندا کنندهاى در روز قیامت ندا مىکند :
آگاه باشید ، هر که را بر خدا فردى است برخیزد ، و برنمىخیزد ، مگر کسى که گذشت کرده و اصلاح بین مردم نموده باشد ، پس پاداشش با خدا خواهد بود .
(تحفالعقول ، ص 435)
18. کمک کردنت به ناتوان از بهترین صدقه است .
(تحفالعقول ، ص 437)
19. سختى ناحق را آن کس شناسد که بدان محکوم گردد .
(تحفالعقول ، ص 437)
20. هرگاه مردم گناهان تازه کنند که نمىکردند ، خداوند بلاهایى تازه به آنها دهد که به حساب نمىآوردند .
(تحفالعقول ، ص 434)
21. در دین خدا دنبال فهم عمیق باشید ، زیرا که فهم عمیق دین ، کلید بصیرت و بینایى و کمال عبادت و سبب تحصیل درجات بلند و مراتب بزرگ در امور دین و دنیاست .
(تحفالعقول ، ص 434)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
آسیب شناسی حکومت دینی از نگاه امیر مومنان علیه السلام
مقدمه :
ابتدا باید مقصود خود را از مفهوم حکومت یا دولت که در اینجا به کار می بریم ، روشن کنیم . دست کم آنچه در اینجا ، در این باره می توان گفت، این است که مراد ما از حکومت چیزی وسیع تر از اصلاح دولت ، آن هم به معنای امروزی آن است.
حکومت عبارت از نوعی نظام حکومتی است که در گذشته ، در قالب های خلافت یا سلطنت شکل گرفته و در دوران آن شاهان و خلفای متعدد از یک نسل و در یک قالب و فرم ، فرمانروایی میکرده اند. در حال حاضر ، نظام جمهوری به عنوان یکی از اشکال اصلی نظام سیاسی در دنیا ، قالب وجودی حکومت اسلامی است. در کنار آن و به عبارتی در دل حکومت جمهوری اسلامی ، دولت ، به معنای به قدرت رسیدن یک فرد در درون این نظام حکومتی دانست؛ در آنجا، دولت، همان به قدرت رسیدن امین یا مامون یا فردی دیگری از سلسله است که ممکن است به دلایلی سقوط کند اما در اصل خلافت بر جا بماند .
درباره هر حکومت دیگری هم ، به همین ترتیب می توان از حکومت یا دولت سخن گفت. بر این اساس، نظام جمهوری اسلامی نوعی نظام حکومتی است که در درون آن، دولت های متعددی تا به حال به قدرت رسیده اند.
طبعا بحث از زوال و آسیب شناسی ، در اصل حکومت یا دولت ، قواعد مستقل خود را دارد؛ درست همان طور که میان اسباب و علل ضعف و فتور حکومت و دولت ، گاه ارتباط استواری برقرار است.
به طور طبیعی می توان آسیب شناسی در یک حکومت را از دو زاویه بررسی کرد. نخست آسیب شناسی کلی یک حکومت ، منهای آن که به چه دینی و آیینی و فلسفه ای اعتقاد دارد و آن را مبنای تصمیم گیری های خود قرار داده ، هدفش را در راستای آن دین تنظیم می کند.
در اینجا، آسیب شناسی مرز خاصی را نمی شناسد و به قواعد کلی مربوط به ساختار دولت و حکومت و ارتباط آن با مردم توجه دارد. به عبارت دیگر، در اینجا، قواعد کلی تغییر و تحول که در چارچوب اصول انسانی و اخلاقی اهمیت دارد، حاکم است. به عنوان مثال، عدالت و ظلم ، دو مفهوم کلیدی برای حفظ ثبات و امنیت در جامعه است که طبعا یک طرف آن ثبات حکومت و طرف دیگر آن آرامش میان مردم است. مفهوم فساد نیز تا آن مقدار که اصول اخلاقی و انسانی در میان همه ملل بر آن اتفاق نظر دارد، همین نقش را عهده دار است.
در همین زمینه ، باید به قواعد کلی تغییر و تطور در جامعه انسانی نیز توجه داشت . برای نمونه، به قدرت رسیدن یک فرد یا خاندان یا حزب، تابع نوعی ضوابط اجتماعی است، ضوابطی که همزمان برای تحول جوامع ابتدایی به جوامع پیشرفته و نیز بسط قدرت سیاسی متمرکز ، در درون جامعه اسنانی وجود دارد. نمونه ای از این قواعد را در متون سیاسی ، اعم از میراث یونانی و اسلامی و حتی متون ادبی مانند کلیله و دمنه و قصه ها و حکایات سیاسی مربوط به ملوک می توان یافت . شکول علمی بحث از این قواعد ، نخستین بار توسط ابن خلدون مطرح شد و بعدها و تا امروز ، کارهای بیشتری روی آن صورت گرفته است.
در این زمینه ، مطالبی هم در فرمایشات امام علی علیه السلام دیده می شود که به طور عمده در قالب کلمات کوتاهی است که از ایشان در نهج البلاغه یا غرر و درر آمدی ، وارد شده است . برای مثال به چند مورد اشاره می کنیم :
من دلایل اقبال الدوله ، قله الغفله
من علامات الاقبال ، سداد الاقوال و الرفق فی الافعال
افه الملک ضعف الحمایه
افه العمران جور السطان
افه العدل ، الظالم القادر
من ساء تدبیره تعجل تدمیره
و یک نمونه جالب این روایت : یستدل علی ادبار الدول باربع : تضییع الاصول ، و التسمک بالفروع، و تقدم الاراذل و تاخیر الافاضل .
اینها نمونه هایی که در غرر و درر آمدی ، آمده است.
اما بخش دیگری از قواعد زوال و به تعبیر امروزی ، عوامل آسیب زا برای حکومتها و دولتها ، مربوط به اصول و قواعدی است که یک حکومت یا دولت ، بر پایه آن اصول شکل گرفته و طبعا متناسب با وضعیت عمومی جامعه به لحاظ سیاسی ، رهنگی و اجتماعی و اخلاقی است.
در اینجا باید حکومت را به لحاظ اساس و اصولی که بر آن پایه شکل گرفته ، مشروعیت یافته و به تناسب زمان ، ضرورت وجودی خود را توجیه کرده و مقبول مردم واقع گشته ، مورد بررسی قرار داد. همچنان که وجود یک دولت را در دل یک نظام ، می بایست در همین چارچوب ارزیابی کرد.
یک دولت بر گایه چه اصول و شعارهایی به قدرت رسیده و این که آیا در تحقق آن اشعار خود توفیقی داشته است یا نه. چه بسا در نیمه راه، مسائل تازه ای مطرح شده است که مبنای ضرورت وجودی حکومت یا دولت ، تغییر کرده و همین امر سبب بقای آن شده است؛ کما آن که ممکن است با از بین رفتن ضرورت وجودی آن، به سرعت نابود شده باشد .
اینجاست که تفاوت میان حکومت دینی با حکومت لائیک در این زمینه به دست می آید. حکومت دینی ضرورت وجودی خود را تحت عنوان رسالت یا وظیفه ، برقراری نظام دینی و اجرای شریعت معرفی کرده و از دل آن، رسالت خود را در حفظ مناسبات دیگر ، از قبیل دفاع از حقوق مردم و تضمین اخلاقیات دینی در جامعه، توجیه کرده است. طبعا در حکومت لائیک، چنین تعهدی وجود ندارد و به عکس ، وفاداری به عدم اجرای شریعت الهی در شمار خصیصه های آن به شمار می رود. بر این اساس، می توان به آسیب شناسی حکومت دینی توجه کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مبارزه علیه جرایم ساماندهی شده
همکاری پلیس و گمرک
مقدمه
پلیس و گمرک با در نظر گرفتن اصول جنبش های آزادانه فردی، همکاریهای قضایی و بی طرفانة خود را ارتقاء بخشیده اند تا این اطمینان حاصل شود که لغو موانع و بررسی های مرزی و سرحدی برابر با جرایم در حال افزایش می باشند. از این رو برخی اصطلاحات از جمله « تدابیر جبرانی » اتخاذ شده اند. به علاوه، جهانی شدن و گسترش پدیده هایی همچون قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان، کشورهای عضو1، را به جستجوی راه کارهای معمول، جهت تقویت عملیات نظامی مشترک و اقدامات ملی، سوق داده است.
معاهدة آمستردام2، که در اول مِی سال 1999، قابل اجرا گشت، بر اصول و معیارهایی جهت ممانعت از جرایم سازماندهی شده تأکید می ورزید. اما فصل جدید VI ( پلیس و همکاریهای قضایی در جرایم) از قرارداد اتحادیه، در عملکردهای انحصاری دولتی، در معاهدة ماستریخت3 در سال 1993 وضع گردیده است.
همچنین طرح اقامه دعوی4 توسط شوراء مورد پذیرش قرار گرفت و کمیسیون در ماه دسامبر 1998، معیارهای متفاوتی را تعیین کرده که در مدت کوتاهی حدود ( 2 سال)یا متوسط حدود (5 سال ) پذیرفته شده تا محدودة آزادی، امنیت و عدالت را مشخص و بنا نهد، که از جملة آنها شامل توسعه و پیشرفت پلیس اروپا1 و به خصوص مرتبط با اختیارات قضایی کشورهای عضو و تشکیل یا الحاق شینگن در ارتباط با همکاریهای پلیس و گمرک و ساماندهی مجموعه ای از داده ها و اطلاعات، مربوط به جرایم درون و بیرون مرزی می باشد.
شورای اروپایی تمپر2 در ( 15 و 16 اُکتبر 1999 ) مسائل مربوط به جلوگیری از جرایم، افزیاش همکاریها در خصوص مبارزه علیه جرایم و عملیات تخصصی در مقابله با پول شویی را نیز مورد توجه و ملاحظه قرار داده است.
همـکاری پلیس
همکاریهای رسمی ما بین، کشورهای عضو در سال 1976 با پایه گذاری طرفین قرارداد معروف به گروه تِروی3 آغاز شد که به خصوص بر روی مسئله تروریسم و پرسشهای مربوط به سازمان های پلیسی باالاخص در تربیت و هدایت ویژة آنها، متمرکز گشته است. در سال 1989، چهار گروه از آنها وجود داشتند که با مسائل مربوط به تروریسم، همکاری پلیس، جرایم سازماندهی شده و جنبشهای آزادنة شخصی سر و کار داشته و با گروه کارمندان ارشد در ارتباط بوده و مسئول آماده سازی، جهت تصمیمات اتخاذ شده توسط شورا بودند. این سیستم پیشگام ساختار درون دولتی است که بر پایه معاهدة ماسریخت و توافقات یا پیمان های شینگن بوده، بنا نهاده شده اند.
در 1995، بر مبنای توافقات و تنظیمات شینگین، یک افسر رابط در هر یک از کشورهای صاحب امضاء جهت تطابق و تبادل اطلاعات مربوط به تروریسم و مواد مخدر و جرایم سازماندهی شده و مهاجرتهای غیرقانونی وجود داشته است. طبق قانون پیگریهای برون مرزی این افسران پلیس می توانند متهم را در کشورهای عضو دیگر مورد پیگرد قرار دهند. گرچه این قانون از کشوری به کشور دیگر به طور متفاوت به کار برده می شود.
واحدهای متغیر گاهی اوقات متشکل از افسرانی از ملیتهای مختلف می باشند که بازجویی های سرتاسر کشور را اداره و اجرا می نمایند.
معاهده ماستریخت شامل یک سِری از مواد و امور مربوطه، به منافعی بوده که در آن همکاری در مورد تروریسم، مواد مخدر، و دیگر اشکال جرایم بین المللی، مورد تحسین قرار گرفته است ادارة پلیس اروپایی ( یوروپُل ) با سازمان یا ساماندهی یک سیستم تبادل اطلاعات گسترده پیش بینی می شود که هم راستا می باشد.
امروزه بعد از تشکیل معاهدة آمستردام، همکاریهای پلیس جهت همکاری بیشتر اداری و عملیاتی و کاربردی ما بین نیروی پلیس و به همراه پلیس اروپا گسترده تر گشته تا با عملیات هماهنگ و مشترک با جرایم ساماندهی شده مقابله کرده و پلیس امنیت زمینه امنیت بسیار وسیع و گسترده ای برای تمام عموم فراهم می کند ( مفاد 29 و 30 از معاهدة Eu )در واکنش به شورای اروپایی تَمپر ( Tampere ) در اُکتبر 1999، کشورهای عضو، در حال بررسی امکانات به کارگیری و آغاز به کار گروههای تحقیق و بازجویی تضامنی و احتمالاً با حمایت پلیس اروپا می باشند تا با مسئله تروریسم و قاچاق مواد و انسان مبارزه کنند.
یک ساختار و روابط عملیاتی می تواند به عنوان بخشی از این عملیات بوده تا بتوان تبادل تجربیات و اطلاعات را به نحو احسن افزایش داد. در شورای تمپر، رؤسا و حُکام کشورهای عضو و رئیس شورای اروپایی محسون کردند که اصول درک همکاریهای قضایی مدنی و کیفری باشد. برنامة مشترک لایحه یا مصوبة شورا و کمیته در نوامبر 2000 پذیرفته شده سپس فرم این اصول جهت اجراء اعمال مجازات کیفری ایجاد شد. دانشکده پلیس اروپا، برای تربیت نیروی افسران ارشد ( از جمله آنهایی که از کشورهای کاندید هستند ) در ماه دسامبر 2000 با تصمیمات شورا بنا نهاده شد.
ادارة پلیس اروپا ( Europol )
کنوانسیون پلیس اروپا در اُکتبر 1995 امضاء شد و در اول اکتبر 1998 قابل اجرا گشت، اما اداره تا هنگامی که لوایح یا مصوبات آن به تصویب تمام کشورهای عضو نرسید، آغاز به کار نکرد. سرانجام در اول جولای 1999، آن متصدی پیشین خود را جایگزین کرد و بر کشورهای اتحادیه ظاهر شده است مبنای معاهدة آمستردام ( ماده (2) 30 از معاهدة Eu )، پلیس اروپا به صورت ابزار اصلی هماهنگ سازی نیروهیا پلیس در شورا، در 5 سال بعد از تشکیل معاهدة آمستردام، در پذیرش مصوبات یا لوایح، جهت توانایی پلیس اروپا شورا ملزم به انجام موارد ذیل می باشد:
هماهنگی عملیات بازرسی توسط سران ملی
شرکت در گروههای مشترک بازجویی و رسیدگی
پرسش و تقاضا از سران کارآمد و شایسته جهت انجام بازجویی ها