لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آموزش محیط گرافیکی در توربو پاسکال 7
برای برنامه نویسی در محیط گرافیکی نیاز به مقدماتی برای ورود به محیط گرافیک است . اولین خط هر برنامه گرافیکی بعد از دستور Program ، فرمان زیر است :
Uses graph ;
با استفاده از دستور uses برنامه شما می تواند از پیمانه ها و ثوابت توربو پاسکال استفاده کند . این ثوابت و پیمانه ها در فایلی که یک unit نامیده می شود جای می گیرند . کدی که در حالت گرافیکی توسط کامپیوتر تولید می شود ، به نوع کامپیوتر بستگی دارد . بنابراین نوع سخت افزار گرافیکی که در اختیار سیستم است باید به توربو پاسکال اعلام شود . برای این کار از دو متغیر Driver و Mode بصورت زیر استفاده می شود :
Var
Driver , Mode : Integer ;
محتوای این دو متغیر نوع سخت افزارهای گرافیکی سیستم را مشخص می کند . برای تعیین حالت گرافیکی از دستور زیر استفاده می شود :
InitGraph (Driver, Mode, ‘…….’) ;
رویه InitGraph سیستم گرافیکی شما را بررسی کرده و سپس در متغیرهای Driver و Mode مقادیر مناسب را قرار می دهد . پارامتر رشته ای ‘……’ شاخه ای را مشخص می کند که در آن نرم افزار کنترل سیستم گرافیکی شما وجود دارد . رشته ای که بدون کاراکتر است ‘ ‘ به این معناست که این نرم افزار در شاخه جاری قرار دارد .
این نرم افزار همواره در شاخه BGI قرار دارد و معمولا" در محلی است که برنامه توربو پاسکال نصب شده است . بنابراین باید آدرس شاخه BGI را بجای این رشته بنویسیم . برای انعطاف پذیر شدن برنامه و قابلیت اجرای آن روی سیستم های مختلف معمولا" یک نسخه از شاخه BGI را در شاخه ای که برنامه در آن قرار دارد ، کپی می کنیم .
صفحه نمایشی که مانند یک صفحه مختصات است :
در برنامه نویسی گرافیکی موقعیت هر خط یا هر شکلی را که روی صفحه نمایش رسم می کنید ، باید کنترل کنید . صفحه نمایش را در محیط گرافیکی بصورت مختصات X-Y تعدادی نقطه می توان در نظر گرفت . در اکثر نمایشگرها ابعاد متداول عبارتند از : 200×320 ، 350×640 ، 480×640 . که معمولا" تعداد نقاط در محور X ها بیشتر است .
توابع GetMaxX و GetMaxY در توربو پاسکال، به ترتیب حداکثر تعداد نقاط در Xها و Yها را برمی گردانند . بنابراین برای بدست آوردن ابعاد واقعی نمایشگر خود می توانید از این توابع بصورت زیر استفاده کنید :
MaxX := GetMaxX ; MaxY := GetMaxY ;
مختصات گوشه های صفحه نمایش به صورت زیر است.
برای برگرداندن برنامه به حالت متنی از دستور زیراستفاده می کنیم .
CloseGraph ;
رنگ زمینه و متن :
بطور پیش فرض برای رنگ های زمینه و متن ، به ترتیب از سیاه و سفید استفاده می شود . دستورات زیر امکان تغییر رنگ زمینه و متن را فراهم می کنند .
SetBkColor (….) ; تعیین رنگ زمینه
SetColor (….) ; تعیین رنگ متن
برای انتخاب رنگها از ثوابت رنگی یا معادل عددی رنگها طبق جدول زیر استفاده می شود :
ثابت
مقدار
ثابت
مقدار
Black
0
DarkGray
8
Blue
1
LightBlue
9
Green
2
LightGreen
10
Cyan
3
LightCyan
11
Red
4
LightRed
12
Magenta
5
LightMagenta
13
Brown
6
Yellow
14
LightGray
7
White
15
خلاصه ای از توابع و رویه های گرافیکی :
· Line (X1, Y1, X2, Y2) ;
بین نقاط (X1,Y1) و (X2,Y2) خطی رسم می شود .
· Rectangle (X1, Y1, X2, Y2) ;
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
آموزش محیط گرافیکی در توربو پاسکال 7)
استفاده از Mouse در محیط گرافیک :
برای استفاده از Mouse در محیط گرافیکی باید وقفه مربوط به فعالسازی Mouse را فراخوانی کنیم . این وقفه 33Hex (هگزادسیمال) نام دارد و شامل یکسری توابع است که هر تابع با یک شماره مشخص شده و کاربرد خاصی دارد . هرکدام از توابع مذکور دارای ثباتهای ورودی و خروجی هستند . ثباتهای ورودی باید قبل از فراخوانی وقفه مقدار دهی شوند تا وقفه عمل مورد نظر ما را انجام دهد و ثباتهای خروجی نتایج اجرای وقفه را برمی گردانند .
تابع 00Hex از وقفه 33Hex :
این تابع اعمال زیر را انجام می دهد :
1- پارامترهای Mouse را با مقادیر پیش فرض Set می کند .
2- اشاره گر Mouse را به مرکز صفحه منتقل می کند .
ثبات ورودی :
Ax := 0 ;
ثبات خروجی :
درایور Mouse نصب شده است . Ax = ffff Hex
درایور Mouse نصب نشده است . Ax = 0000 Hex
تعداد کلید های Mouse را مشخص می کند . Bx = 3
function mreset:integer;
var i:integer;
begin
asm;{ این دستور برای نوشتن دستورات اسمبلی بکار می رود . }
mov ax,0;
int 33h; {فراخوانی وقفه }
mov i,ax;
end;
end;
نکته : این تابع فقط Mouse را فعای می کند ولی اشاره گر Mouse را آشکار نمی کند . برای نمایان شدن اشاره گر Mouse باید از تابع بعدی استفاده کنیم .
تابع 01Hex از وقفه 33Hex :
این تابع اشاره گر Mouse را در صفحه نشان می دهد . قبل از اجرای این تابع باید تابع Mreset اجرا شده باشد .
ثبات ورودی :
Ax := 01 ;
ثبات خروجی : ندارد .
procedure mshow;
begin
asm;
mov ax,01h;
int 33h;
end;
end;
تابع 02Hex از وقفه 33Hex :
این تابع اشاره گر Mouse را پنهان می کند .
ثبات ورودی :
Ax := 02 ;
ثبات خروجی : ندارد .
procedure mhide;
begin
asm;
mov ax,02h;
int 33h;
end;
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 105
آماده سازی محیط کشت
3-1 ترکیبات محیط کشت
بطور آشکار محیط کشت غذایی عامل مهم در کشت بافت و سلول بشمار می آید، البته برای هر کدام از گونه های درختی آزمایش های فاکتوریل که در آنها کلیه مواد شیمیایی محیط کشت در طیف وسیعی از غلظت های متغیر باشند، انجام نگرفته است. برای انجام چنین تحقیقی به امکاناتی بیش از آنچه که در اکثر آزمایشگاهها موجود است نیاز می باشد.
آنچه که طراحی محیط کشت را بطور خاصی مشکل می کند، اثرات متقابل بسیار پیچیدة مواد شیمیایی مختلف در یک محیط کشت غذایی مشخص می باشد. بعنوان مثال کاربرد بعضی از قندها ر محیط کشت سبب کمبود بر می شود. پیچیده تر از آن ا حالتی است که بر بیش از حد نیاز وجود داشته باشد در این حالت نیاز بافت به کلسیم کاهش خواهد یافت. به دلیل وجود چنی اثر متقابلی، تعیین ترکیبات مطلوب محیط کشت از طریق آزمایشهای فاکتوریل مشکل است. از طرفی این وضعیت با درنظر گرفتن این حقیقت که اثرات متقابل بین بافت و مواد غذایی تحت تأثیر شرایط محیطی از قبیل شدت و کیفیت نور، دورة نوری، درجه حرارت، آگار یا مایع بودن محیط کشت، PH، و غیره قرار می گیرند پیچید تر می گردد. بعلاوه عکس العمل بافت با تغیر وضعیت فیزیولوژیکی ریز نمونه با بافتی که واکشت شده فرق می کند.
محیط کشت های اولیه که در کشت بافت بکار می رود محلول های غذایی تغییر یافته کشت آبکشت گیاهان بود( محلول های غذایی ناپ، ففر و هوگلند- جورج و شرینتگتن) به این مواد مخلوطی از اسیدهای آمینه، ویتامینها و سایر ترکیبات آلی اضافه می شد. امروزه اکثر کشتهایی که استفاده می شوند نوع تغییر یافتة محیط های قدیمی هستند با بررسی فهرستی مشتمل بر 260 محیط کشت بافت گیاهی تنها 39 محیط کشت دارای ترکیبات پایه بودند محیط کشت موراشی و اسکوک (MS )بین سایر محیط کشت های گیاهی بیشترین کاربرد را دارد. از میان محیط کشت های ذکر شده توسط جرج و شرینتگتن، 53 محیط کشت از نظر فرمول عناصر پرمصرف مشابه محیط کشت MS بودند ولی در قسمت های دیگر تفاوت داشتند.
اکثر محیط کشت ها از طریق آزمون و خطا بتدریج بهبود یافته اند. البته در برخی از محیط کشت ها روش تجربی کمتر بکار رفته است. مقدار مواد معدنی موجود د محیط کشت MS براساس تجزیه خاکستر بافت توتون سوزانده شده می باشد. محیط کشت LM که اغلب برای سونی برگها استفاده می شود براساس تجزیة ترکیب شیمیایی آرکگونهای بذر نابالغ Pseudostsuha menziesii است البته هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که این محیط کشت ها برای تمام ژئوتیپ ها مطلوب باشند یا اینکه چنین تجزیه شیمیایی برای تمام انواع بافتهای گونه های مختلف انجام شده باشد. محیط کشت موردنیاز جهت رشد کالوس نسبت به محیط کشت برای ایجاد و رشد ساقه بایستی دارای مواد معدنی با غلظت بیشتری باشد در حالیکه محیط کشت موردنیاز جهت ایجاد و رشد ریشه فرق می کند محیط کشتی که برای کشت پروتوپلاست بکار می رود اغلب با محیط کشتی که برای پروتوپلاست استفاده می شود بطور کامل تفاوت دارد. از طرف دیگر گونه هایی وجود دارد که درطیف وسیعی از محیط کشت های بخوبی رشد می کنند؛ یعنی محیط کشتهای مطلوب و مشخصی برای اینها وجود ندارد. همچنین حالت هایی و جود دارند که در آنها تهیه یک ژئوتیپ مناسب از تهیه یک محیط کشت مطلوب و دقیق مهمتر است. چنین حالتی برای جنس Populus وجود دارد. بعضی از ژئوتیپهای این جنس روی محیطهای آزمایش شده خیلی ضعیف رشد می کنند در برخی از گونه ها هر رقم دارای نیازهای غذایی مخصوص به خود است.
جرج و همکاران براساس مواد تشکیل دهنده، محیط کشت بافتهای گیاهی را به چهار دسته عمده، عناصر پرمصرف، عناصر کم مصرف، ویتامینها و اسیدهای آمینه یا آمیدها تقسیم کرده اند. برخی از محیط کشت ها مانند وایت، موراشی واسکوگ، گامبور و همکاران(B5 ) لیتوی و لوید و مک کاون محیط کشت های پایه یا تقریباً پایه هستند. بسیاری از محیط کشتهای مورد استفاده دیگر آنهایی هستند که در اثر تغییر کلی یا جزئی محیط کشت های پایه حاصل شده اند.
عناصر پرمصرف محیط کشت موراشی و اسکوگ اغلب در حد یا غلظت محیط پایه رقیق می شوند به همین ترتیب چنین کاری در سایر محیط کشت ها که غلظت عناصر در آنها بالاست انجام می گیرد.
علاوه بر طبقه بندی محیط کشتهای ذکرشده در بالا محیط کشتها را می توان به دو حالت مایع و جامد نیز تقسیم کرد. در حالت جامد محیط دارای عامل ژله کننده است که بافت کشت شده را روی سطح محیط نگه می دارد. این محیط کشتها همچنین درای ویتامینها، اسیدهای آمینه، تنظیم کننده های رشد کربوهیدراتها و اغلب سایز مواد تشکیل دهنده موردنیاز نیز هست.
3-1-1 عوامل تولیدکنندة ژل و جایگزینی آنها
3-1-1-1 آگار و دیگر مواد تولید کننده ژل
آگار از رایجترین عامل تولید ژل است که در محیط کشت استفاده می شود. آگار پلی ساکاریید هایی پیچیده است که از برخی گونه های نوعی علف هرز دریایی بدست می آید آگار طی مراحل ساخت در جات متفاوتی از خلوص را طی میکند. ولی مقداری ناخالصیهای آلی و معدنی در آن باقی می ماند. دیفکوباکتوآگار از رایجترین آگار مصرفی در کشت بافت است که دارای مقدار زیادی سدیم و مس می باشد. میزان سدیمی که از طریق آگار در محیط کشت وارد می شود براحتی توسط بافت اکثر گیاهان تحمل می شود. اما گاهی اوقات مس در محیط کشت ایجاد سمیت می کند. محققان اغلب آگار را در غلظت های بین 5/0 و 1 درصد بکار می برند غلظت مناسب آگار برای هر نوع محیط کشت ریز نمونه باید تعیین شود. غلظت خیلی بالای آن منجر به تنش آب در بافت می شود و غلظت های کم آن یک لایه مایع روی سطح ژله تشکیل خواهد داد و غرق شدن ریزنمونه در این لایه مایع مانع از مبادلات گازی شده و به کاهش رشد منجر می شود. بعلاوه کشت ریزنمونه روی محیط کشت مایع می تواند باعث شیشه ای شدن کشتها شود علیرغم آنچه بیان شد بعضی از کتشها روی محیط با غلظت کم آگار رشد بهتری دارند. بعنوان مثال ماده خشک در نوک شاخه های Picea obies در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
آلودگی محیط زیست
تاریخچه
مقدمه
اولین آلایندههای هوا احتمالا دارای منشأ طبیعی بودهاند. دود ، بخار بدبو ، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها و آتشسوزی جنگلها ، گرد و غبار ناشی از توفانها در نواحی خشک ، در نواحی کمارتفاع مرطوب و مههای رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی ، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالیتهای انسانی محسوس باشند، کلا جزئی از محیط زیست ما به شمار میرفتند، به استثنای موارد حاد ، نظیر فوران آتشفشان.آلودگیهای ناشی از منابع طبیعی معمولا ایجاد چنان مشکلات جدی برای حیات جانوران و یا اموال انسانها نمیکنند. این در حالی است که فعالیتهای انسانی ، ایجاد چنان مشکلاتی از نظر آلودگی مینمایند که بیم آن میرود بخشهایی از اتمسفر زمین تبدیل به محیطی مضر برای سلامت انسانها گردد.
تاریخچه آلودگی
دود یکی از قدیمیترین آلایندههای هوا است که برای سلامت بشر مضر است. زمانی که دود ناشی از آتش حاصله از سوختن چوب توسط ساکنین اولیه غارها جای خود را به دود ناشی از کورههای زغال سوز در شهرهای پر جمعیت داد، آلودگی هوا ، بقدری افزایش یافت که زنگ خظر برای برخی از ساکنان آن شهرها به صدا در آمد. در سال 61 بعد از میلاد ، "سنکا" (Seneca) فیلسوف رومی از هوای روم بعنوان هوای سنگین و از دودکشهای هود با عنوان تولید کننده بوی بد نام برد.در سال 1273 میلادی ، "ادوارد اول" پادشاه انگلستان عنوان کرد که هوای لندن به حدی با دود و مه آلوده شده است و آزار دهنده است که از سوختن زغال سنگ دریایی جلوگیری خواهد کرد. علیرغم هشدار پادشاه مذکور ، نابودی گسترده جنگلها ، چوب را تبدیل به یک کالای کمیاب نمود و ساکنان لندن را وادار ساخت تا بجای کم کردن مصرف زغال سنگ به میزان بیشتری از آن استفاده کنند.تا سال 1661 میلادی یعنی بیش از یک قرن بعد ، تغییر قابل ملاحظهای در آلودگی هوا بوجود نیامد. چاره جویی و پیشنهادات عبارت بودند از برچیدن تمامی کارخانههای اطراف شهر لندن و بوجود آمدن کمربند سبز در اطراف شهر. بالاخره این چاره جوییها کارساز شد.
مشکلات آلودگی هوا
شواهدی دال بر علاقمندی جوامع انسانی در غلبه بر مشکل آلودگی هوا وجود دارند که از جمله آنها میتوان از تصویب و اجرای قوانین کنترل دود در شیکاگو سینسنیاتی به سال 1881 نام برد. ولی اجرای این قوانین و قوانینی مشابه آنها با دشواریهایی مواجه گردید و برای تمیز نمودن هوا یا جلوگیری از آلودگی بیشتر آن ، تقریبا کاری انجام نشد. در سال 1930 در دره بسیار صنعتی میوز در کشور بلژیک در اثر پدیده وارونگی ، مه دود در یک فضای معین محبوس گردید. در نتیجه 63 تن جان خود را از دست داده ، چندین هزار تن دیگر بیمار شوند.حدود 18 سال بعد در شرایط مشابهی در ایلات متحده آمریکا ، یکی از اولین و بزرگترین فاجعههای زائیده آلودگیها رخ داد، یعنی 17 نفر جان خود را باختند و 43 درصد جمعیت نورا در پنسیلوانیا بیمار شدند. درست سه سال بعد از فاجعه مه دود لندن در سال 1952 ، نادیده گرفتن عواقب جدی آلودگی هوا غیر ممکن گردید.در روز سه شنبه 4 دسامبر سال 1952 حجم عظیمی از هوای گرم به طرف قسمت جنوبی انگلستان حرکت کرده ، با ایجاد یک وارونگی دمایی سبب نشست یک مه سفید در لندن شد. این مه دود به دستگاه تنفسی انسان سخت آسیب میرساند. درنتیجه بیشتر مردم بزودی با مشکلاتی از قبیل قرمز شدن چشمها ، سوزش گلو و سرفههای زیاد مواجه شدند و پیش از آنکه در 9 دسامبر از سطح شهر دور شوند، 400 مورد مرگ مربوط به آلودگی هوا گزارش کردند. این تعداد تلفات برای متوجه ساختن افکار بریتانیاییها جهت تصویب قانون هوای تمیز در سال 1956 کافی بود.
قانون کنترل آلودگی هوا
این قانون در ایالات متحده امریکا به نام قانون کنترل آلودگی هوا (قانون عمومی 159_84) به تصویب رسید. اما این مصوبه تنها موجب به تصویب رسیدن یک قانون مؤثرتر گردید. این قانون یکبار در سال 1960 و بار دیگر در سال 1962 بازنگری شد و به قانون هوای تمیز سال 1963 (قانون عمومی 206_88) که برنامههای ناحیهای محلی و ایالتی را برای کنترل هوا تشویق میکرد و در عین حال حق مداخله را برای دولت فدرال در صورت به خطر افتادن سلامت و رفاه اهالی ایالت در اثر آلودگی ناشی از ایالات دیگر محفوظ نگه میداشت، الحاق گردید.این قانون معیارهایی برای کیفیت هوا وضع کرد که بر اساس آنها ، استانداردهای کیفیت هوا و گازهای متصاعد شده در دهه 1960 میلادی پیریزی شد.
آلودگی محیط زیست و لایه ازن
یکی از مسائلی که در سالهای اخیر باعث نگرانی دانشمندان شده ، مسئله تهی شدن لایه ازن و ایجاد حفره در این لایه در قطب جنوب است. لایه اوزون در فاصله 16 تا 48 کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته و کره زمین را در برابر تابش فرابنفش نور خورشید محافظت میکند. هر گاه از مقدار لایه ازن ، 10 درصد کم شود، مقدار تابشی که به سطح زمین میرسد تا 20 درصد افزایش مییابد. تابش فرابنفش موجب بروز سرطان پوست در انسان میشود و به گیاهان صدمه میزند. مولکولهای کلروفلوئورکربنها (CFCها) در از بین بردن لایه ازن موثرند. از این ترکیبات بطور گسترده در دستگاههای سرد کننده و در افشانهها (اسپریها) استفاده میشود.این مولکولها به علت پایداری آنها به استراتوسفر راه مییابند و در آنجا بر اثر تابش خورشید پیوند C-Cl شکسته میشود. اتم کلر حاصل به مولکول ازن حمله میکند و مولکول CLO را میدهد. این مولکول بنوبه خود با اکسیژن ترکیب شده ، مولکول O2 و اتم Cl آزاد میشود که مجددا در چرخه تخریب اوزون شرکت میکند. از این روست، در عهدنامه سال 1978 مونترال قرار این شده که از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
بخش 2
آفتها موجودات زنده ای هستند که در مکان نامناسب و در زمان نامناسب، برحسب میل انسان، ظاهر میشوند. آنچه مورد نظر است این است که چگونه انسانها، مخصوصا از طریق استفاده از آفت کشها با آفات کنار میآیند. استفاده از آفت کشها بیش از سال 1900، به ندرت توجه دولت یا مقررات را به طور عمده به خود جلب کرد. بر عکس، از اواخر دهه 1900، حشره کشها (افت کشها) منبع اصلی کشمکشهای سیاسی و سیاسی در بسیاری کشورها هستند. در حقیقت، مسئله کاهش افت کش، موضوع اصلی این کتاب، تا حدودی پاسخی به ناکامی طرح ریزی برنامههای نظارتی مناسب در مورد افت کشها میباشد. اگر چه، کاهش استفاده از افت کشها به طور اجتناب ناپذیر بر مهارت برای کاهش طبیعت و کاربرد زمین که در اصل هویت فرهنگی باقی مانده است، تاثیر میگذارد. تلاشها برای کاهش استفاده از آفت کش از درک بهتر در مورد تاریخچه کنترل آفات و آفت کشها، بهره من بود . این بخش یک طرح اولیه مختصر در مورد نکات اصلی فراهم میسازد و این نکات را با مثالهایی برای ایالت (مرکز) واشنگتن توضیح میدهد.
تغییر بینشها درباره افتها و افت کشها: آفات بعنوان تهدیدات محیطی: با آغاز قرن 19، مشکلات آفت به اندازه کافی جدی شد تا توجه جمعی را ایجاب نماید. با انقلاب صنعنتی، کشاورزی قسمتی از اقدامی سرمایه داری گشت و معاش کشاورزان از این بهینه رفع شد. در کشاورزی تجاری، مشکل آفات، یک جنبه جدید یعنی بازاریابی نقدینه محصول، بجای کاربرد معاشی، به خود گرفت بدین معنی که کشاورزان بر درآمد نقدینه متکی بودند.
اگر پول قرضی گرفته شده برای تهیه کردن سرمایه غلات مورد استفاده قرار میگرفت که جنبه مهمی از کشاورزی تجاری بود، آنگاه سطح خاصی از درآمد نقدینه برای خدمات مربوطه به بدهی، ضروری بود.تحت این شرایط، ضرر ناشی از آفات، تهدیدی برای وجود مستمر این اقدام بود. بنابراین کنترل آفات تبدیل به راه حلی برای مشکل محیطی شد. آفت کشها، یکی از جدین روش جدید بود که برای کنترل آفات معرفی شد. محصولاتی که در قرن 19 و پیش از آن گسترش یافته بود. شامل، نفت، سولفور، نیکوتین، دوتنون، مخلصه بابوبه، حشره کش سبز زنگ سمی و اسید آرسنیک، هستند (هاوارد 1930، پرکینژ 1982، صفحه 1). آفت کشها تنها تکنولوژی کنترل آفت نیستند که در قرن 19 معرفی شد، اما پیشرفت گزینهها هم بسته به افزایش جنبه تجاری کشاورزی بود. برای مثال، یکی از موفقترین کاربردهای کنترل بیولوژیکی که تا حال شناخته شده است. معرفی سوسک کفشدوزک استرالیائی و انگل حشره دو بال برای کنترل درجه بندی (میزان) توده پنبه ای در مرکبات کالیفرنیا بود. (دی باچ و روزن، 1991) همانگونه که دیچارد سوور تاریخ شناس به صورت مجاب کننده ای مورد بحث قرار داد، اشتیاق برای کنترل بیولوژیکی به طور گسترده ای از سوی پرورش دهندگان مرکبات به صورت مبتکرانه و به شدت تجاری، برانگیخته شد. (سوور، 1996). بنابراین با وجود روش کنترل افت، این شیوههای جدید همگی نشان داد که آسیب آفات موفقیت تجاری کشاورزان را تهدید میکند. کنترل آفات، شامل استفاده از آفت کشها، روشی برای کنترل پیشامد محیطی بود و افت کش، تکنولوژی انتخابی در طی قرن بیستم شد. بعد از 1900، صنایع هم علاوه بر کشاورزی شروع به متکی شدن بر افت کشها برای موفقیت تجاری شدند. منبع اصلی تغییر در دههای 1950و194، اختراع بسیاری مصنوعات جدید، آفت کشهای آلی، بود که با موفقیت حشره کشهای DDT پس از سال 1939 به فعالیت واداشته شد. (ترغیب شدند). پرکینز، 1978). در سال 1950، صنایع شیمیایی گسترده وسیعی از حشره کشها را مشخص کرد که ارزان، چند کاربردی و موثر در بسیاری مکانها بودند.
در نتیجه، جنگل داری، خانهها و باغها، موسسات خدماتی و تجاری و محلهای صنعتی و تفریحی همگی شروع به بکارگیری حشره کشها کردند. بر مرور گسترده در مورد معرفی و گسترش افت کشها به ورتون (1974)، دونلپ (1981) و پرکینز (1982) مراجعه کنید اگر چه علی رغم موفقیتهای تجاری افت کشها، عوامل متعددی روشی را که مردم آفات و افت کشها را میدیدند، تغییر داد. مقاومت افت کشها، نابودی دشمنان طبیعی و حشرات سودمند توسط افت کشها، پیشرفت استراتژیها کنترل گزینه ای، مشکلات سلامت عمومی آسیب به حیات وحش و موجودات زنده غیر هدف، آلودگی آبهای زمینی و جدیدتر از همه کابوس بهم خوردگی سیستم غدد درون ریز، به طور ویژه ای مهم بود.
مقاومت: مقاومت ارگانسیم آفات در مقابل آفت کشها اولین موج جدید، دیدگاههای اصلاحی بود. این پدیده اولین بار بعنوان حادثه مهمی در باغهای سیب مورد در ایالات واشنگتن در سال 1908 مورد توجه قرار گرفت، هنگامی که مقیاس سن جوس دیگر به درمان شستشوی سولفورآهک (کلسیم) پاسخ نداد. (پارکینز، 1982 صفحات 34-36). اگر چه، دشوار و دردسر ساز بود، مقاومت، صنعت تجاری اصلی را تا زمانی که حشره شناسان در الوزیانا در سال 1954 نتیجه گیری کردند که شبشک پنبه مقاومت را در حشره کشهای هیدروکربن کلرینه شده که عموما استفاده میشد.
متحول کرده است، مورد تهدید قرار نگرفت. (روزل و کلوور، 1955) . متصدیان شورای پنبه ملی، انجمن کاری که ارائه دهنده تمامی بخشها برای صنعت پنبه است، به سرعت برای جانبداری از تحقیق در مورد راه حلهای بلند مدت تر حرکت کرد که شامل شیوههای کنترل آفات با اتکای کمتری به کاربرد دیرینه از افت کشها بود (کنگره امریکا، 1958)حشره شناس کانادایی ای، وی، آی برون در سال 1960 نتیجه گیری کرد که (دوره طلایی) برای حشره کش ها گذشته است بدین علت که مقاومت بسیار رایج شده است. (برون، 1961) مقاومت افزایش بی .وقفه خود را تا امروز ادامه داده است به علاوه، اولین و مهمترین وقوع آن در حشرات که با نمونههایی از علفهای هرز مقام در برابر علف کشها و بیماریهای قارچی مقاوم در برابر قارچ کشها شروع به سازگار شدن بودند. مقاومت هم با مقاومت نامطلوب همراه بود بدین معنی که جمعیت آفات عدم حساسیت به مواد شیمیایی ای نشان داد که هرگز علیه آنها استفاده نشده بود. (هولومن 1993، موس و روبین 1993، بران 1994، تا باشنیک،1994، کنگره امریکا 1995). مقاومت نشان داد که توانایی حشره کشها برای کنترل طبیعت، محدود و ضعیف شده بود.
نابودی دشمنان طبیعی و حشرات سودمند: مشکلات افت حشره تنها یک نوع از مشکلات آفات است اما کنترل حشرات بی فایده (ناخواسته) با یک محدودیت جدی، مختل شد حشره کشها که حشرات درد سر ساز را هدف داشتند، حشرات غیر هدف را نیز کشتند برخی از