انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

دانلود پروژه عزت نفس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 93

 

عزت نفس و احساس خود و دیگران

انگاره اولیه

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که همه شایستۀ رسیدن به خوشبختی هستند. جوهر عزت نفس است.

قدرت این باور و این اطمینان به خویشتن در این حقیقت نهفته است که این چیزی بیش از یک داوری یا یک احساس است. این یک انگیزه دهنده است، الهام بخش رفتار است.

اما به سهم خود مستقیماً تحت تاثیر عمل ماست. سبب در هر دو سمت جاری است. چرخۀ بازخوردی پیوسته ای میان اعمال ما در دنیا و عزت نفس مان وجود دارد. میزان عزت نفس ما روی عمل و رفتارمان تاثیر می گذارد و طرز عملمان عزت نفس ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که هر کسـی شایسته و

زییبندۀ خوشبختی است جوهر و عصارۀ عزت نفس است

اگر به ذهن و به قضاوتم اطمینان کنم، بیشتر در قالب یک موجود اندیشمند فرو رفته ام. وقتی به توانایی خود به اندیشیدن را صحه گذاشتم، وقتی آگاهی مناسب را به فعالیتهایم راه دادم ؛ زندگی بهتری پیدا می کنم. این اعتماد من به ذهنم را افزایش می دهد . اگر به ذهنم اعتماد نکنم، به احتمال بیشتری رفتار انفعالی پیدا می کنم، از آگاهی بیشتر از آنکه به آن نیاز دارم برخوردار می گردم و از پایداریم در برابر مشکلات زندگی کاسته می شود. وقتی اعمال من به نتایجی دردناک منتهی می شوند خود را محق احساس می کنم تا به ذهنم اعتماد نکنم.

با عزت نفس زیاد با احتمال بیشتری در برابر مشکلات می ایستم، اما شرایط کمی عزت نفس احتمال این که تسلیم شوم و یا از همه توان خود استفاده نکنم بیشتر می شود. با توجه به بررسیهای به عمل آمده اشخاصی که از عزت نفس بیشتر برخوردارند در مقایسه با اشخاص فاقد عزت نفس در برابر شداید زندگی و مشکلات مقاومت می کنند. هر کس مقاومت و مداومت داشته باشد، امکان موفقیتش بیشتر می شود. اگر استقامت کنم و پایداری نشان دهم، این احتمال وجود دارد که بیش از آن که شکست بخورم موفقی شوم. در غیر اینصورت امکان شکست خوردن از امکان موفق شدن فراتر می رود. در هر دو مورد برداشتی که از خود دارم تقویت می شود.

اگر به خود احترام بگذارم و بخواهم دیگران نیز با من رفتار محترمانه داشته باشند، علایمی از خود مخابره می کنم و به طرزی رفتار می کنم که احتمال واکنش مثبت و بجای دیگران را افزایش می دهم. وقتی این اتفاق می افتد، تقویت می شوم و باورهایم افزایش می یابد. اگر برای خودم احترامی قایل نباشم و در نتیجه بی احترامی را بپذیرم، اگر بد رفتاری و سلطه جویی و بدزبانی دیگران را قبول کنم و آن را امری طبیعی بپندارم؛ بی آن که متوجه باشم این را منتقل می سازم و در نتیجه بعضی ها با من به همان شکل رفتار می کنند. وقتی این اتفاق می افتد و من تسلیم آن می شوم، احترام به خود در من تضعیف می شود و از آنچه هست پایین تر می آید.

ارزش عزت نفس صرفاً در این نیست که به ما امکان می دهد احساس بهتری داشته باشیم، بلکه به ما فرصتی می دهد تا بهتر زندگی کنیم. به ما امکان می دهد با چالشهای زندگی بهتر روبرو شویم و از فرصتهای مطلوب بهره برداری بیشتری بکنیم.

تاثیر عزت نفس: ملاحظات کلی

میزان عزت نفس ما روی تمام جنبه های وجودی ما اثر می گذارد: طرز کارمان در کارگاه برخوردمان با مردم، اندازه پیشرفت و ترقی، میزان موفقیت ونیز در قلمرو شخصی این که ممکن است دل به چگونه شخصی ببندیم، چگونه با همسرمان ارتباط برقرار کنیم، چگونه با فرزندان و دوستانمان رفتار کنیم و به چه سطحی اط سعادت و خوشبختی خواهیم رسید.

همبستگی مثبتی میان عزت نفس سالم و بسیاری از ویژگیهای دیگری که روی موقعیت و خوشبختی ما تاثیر دارد، وجود دارد. عزت نفس سالم با رفتار عقلانی، واقع گرایی، فراست، خلاقیت، استقلال، انعطاف پذیری، توانایی قبول تغییر، تمایل به اذعان اشتباهات و اطلاح آن ها، خیرخواهی و همکاری و تعاون، در ارتباط مستقیم است. اما عزت نفس کم با رفتار غیر عقلایی، بی توجهی به واقعیتها، نداشتن انعطاف، ترس از چیزهای بدیع و نا آشنا، سازگاری بیش از اندازه، یا رفتار به شدت کنترل کننده و ترس از دشمنی با دیگران رابطه دارد. در ادامه مطلب منطق این همبستگی را بررسی می کنیم. کاربرد عزت نفس برای بقاء سازگاری و موفقیت شخص کاملاً مسلم است. عزت نفس حامی زندگی و متعالی کننده آن است.

عزت نفس زیاد وسیله ای در خدمت دستیابی به هدف است. رسیدن به هدف نیز از سوی دیگر به میزان عزت نفس می افزاید. فقدان عزت نفس به ایمنی آنچه آشنا و تغییر نکردنی است بستگی دارد. و اگر به آنچه آشنا و دیرینه است دل ببندیم و از چیزهای نو و بدیع اجتناب کنیم، بر کمی عزت نفس خود می افزاییم.

هر چه عزت نفس ما محکم تر و بیشتر باشد برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغلمان بروز می کند آمادگی بیشتری داریم. سریعتر می توانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم، و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن داریم. (شمار قابل ملاحظه ای از کارفرمایان موفق در گذشتۀ خود، یکی،



خرید و دانلود دانلود پروژه عزت نفس


دانلود پروژه عزت نفس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 93

 

عزت نفس و احساس خود و دیگران

انگاره اولیه

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که همه شایستۀ رسیدن به خوشبختی هستند. جوهر عزت نفس است.

قدرت این باور و این اطمینان به خویشتن در این حقیقت نهفته است که این چیزی بیش از یک داوری یا یک احساس است. این یک انگیزه دهنده است، الهام بخش رفتار است.

اما به سهم خود مستقیماً تحت تاثیر عمل ماست. سبب در هر دو سمت جاری است. چرخۀ بازخوردی پیوسته ای میان اعمال ما در دنیا و عزت نفس مان وجود دارد. میزان عزت نفس ما روی عمل و رفتارمان تاثیر می گذارد و طرز عملمان عزت نفس ما را تحت تاثیر قرار می دهد.

اعتماد کردن به ذهن و دانستن این که هر کسـی شایسته و

زییبندۀ خوشبختی است جوهر و عصارۀ عزت نفس است

اگر به ذهن و به قضاوتم اطمینان کنم، بیشتر در قالب یک موجود اندیشمند فرو رفته ام. وقتی به توانایی خود به اندیشیدن را صحه گذاشتم، وقتی آگاهی مناسب را به فعالیتهایم راه دادم ؛ زندگی بهتری پیدا می کنم. این اعتماد من به ذهنم را افزایش می دهد . اگر به ذهنم اعتماد نکنم، به احتمال بیشتری رفتار انفعالی پیدا می کنم، از آگاهی بیشتر از آنکه به آن نیاز دارم برخوردار می گردم و از پایداریم در برابر مشکلات زندگی کاسته می شود. وقتی اعمال من به نتایجی دردناک منتهی می شوند خود را محق احساس می کنم تا به ذهنم اعتماد نکنم.

با عزت نفس زیاد با احتمال بیشتری در برابر مشکلات می ایستم، اما شرایط کمی عزت نفس احتمال این که تسلیم شوم و یا از همه توان خود استفاده نکنم بیشتر می شود. با توجه به بررسیهای به عمل آمده اشخاصی که از عزت نفس بیشتر برخوردارند در مقایسه با اشخاص فاقد عزت نفس در برابر شداید زندگی و مشکلات مقاومت می کنند. هر کس مقاومت و مداومت داشته باشد، امکان موفقیتش بیشتر می شود. اگر استقامت کنم و پایداری نشان دهم، این احتمال وجود دارد که بیش از آن که شکست بخورم موفقی شوم. در غیر اینصورت امکان شکست خوردن از امکان موفق شدن فراتر می رود. در هر دو مورد برداشتی که از خود دارم تقویت می شود.

اگر به خود احترام بگذارم و بخواهم دیگران نیز با من رفتار محترمانه داشته باشند، علایمی از خود مخابره می کنم و به طرزی رفتار می کنم که احتمال واکنش مثبت و بجای دیگران را افزایش می دهم. وقتی این اتفاق می افتد، تقویت می شوم و باورهایم افزایش می یابد. اگر برای خودم احترامی قایل نباشم و در نتیجه بی احترامی را بپذیرم، اگر بد رفتاری و سلطه جویی و بدزبانی دیگران را قبول کنم و آن را امری طبیعی بپندارم؛ بی آن که متوجه باشم این را منتقل می سازم و در نتیجه بعضی ها با من به همان شکل رفتار می کنند. وقتی این اتفاق می افتد و من تسلیم آن می شوم، احترام به خود در من تضعیف می شود و از آنچه هست پایین تر می آید.

ارزش عزت نفس صرفاً در این نیست که به ما امکان می دهد احساس بهتری داشته باشیم، بلکه به ما فرصتی می دهد تا بهتر زندگی کنیم. به ما امکان می دهد با چالشهای زندگی بهتر روبرو شویم و از فرصتهای مطلوب بهره برداری بیشتری بکنیم.

تاثیر عزت نفس: ملاحظات کلی

میزان عزت نفس ما روی تمام جنبه های وجودی ما اثر می گذارد: طرز کارمان در کارگاه برخوردمان با مردم، اندازه پیشرفت و ترقی، میزان موفقیت ونیز در قلمرو شخصی این که ممکن است دل به چگونه شخصی ببندیم، چگونه با همسرمان ارتباط برقرار کنیم، چگونه با فرزندان و دوستانمان رفتار کنیم و به چه سطحی اط سعادت و خوشبختی خواهیم رسید.

همبستگی مثبتی میان عزت نفس سالم و بسیاری از ویژگیهای دیگری که روی موقعیت و خوشبختی ما تاثیر دارد، وجود دارد. عزت نفس سالم با رفتار عقلانی، واقع گرایی، فراست، خلاقیت، استقلال، انعطاف پذیری، توانایی قبول تغییر، تمایل به اذعان اشتباهات و اطلاح آن ها، خیرخواهی و همکاری و تعاون، در ارتباط مستقیم است. اما عزت نفس کم با رفتار غیر عقلایی، بی توجهی به واقعیتها، نداشتن انعطاف، ترس از چیزهای بدیع و نا آشنا، سازگاری بیش از اندازه، یا رفتار به شدت کنترل کننده و ترس از دشمنی با دیگران رابطه دارد. در ادامه مطلب منطق این همبستگی را بررسی می کنیم. کاربرد عزت نفس برای بقاء سازگاری و موفقیت شخص کاملاً مسلم است. عزت نفس حامی زندگی و متعالی کننده آن است.

عزت نفس زیاد وسیله ای در خدمت دستیابی به هدف است. رسیدن به هدف نیز از سوی دیگر به میزان عزت نفس می افزاید. فقدان عزت نفس به ایمنی آنچه آشنا و تغییر نکردنی است بستگی دارد. و اگر به آنچه آشنا و دیرینه است دل ببندیم و از چیزهای نو و بدیع اجتناب کنیم، بر کمی عزت نفس خود می افزاییم.

هر چه عزت نفس ما محکم تر و بیشتر باشد برای برخورد با مشکلاتی که در زندگی خصوصی و در کار و شغلمان بروز می کند آمادگی بیشتری داریم. سریعتر می توانیم در پی هر شکست و سقوط روی پایمان بایستیم، و نیروی بیشتری برای از نو شروع کردن داریم. (شمار قابل ملاحظه ای از کارفرمایان موفق در گذشتۀ خود، یکی،



خرید و دانلود دانلود پروژه عزت نفس


جهاد با نفس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

« معنی جهاد نفس »

مقدمه :

قبل از اینکه وارد بحث اصلی بشویم لازم است بدانیم که جهاد چیست ؟ و نفس یعنی یعنی چه ؟ و در مورد تعریف آن چه می تواند باشد بکوشیم . اولا: معنی جهاد به معنای کوشش تمام وهمه جانبه است و برای رسیدن به هدف و معنای اسلامی آن ، بکار بردن نهایت « جهد» و کوشش است . و در راه خدا برای نجات خلق خدا از ظلمها و اسارت ها و استقرار خداپرستی و تسلط نظام عادل بر زندگی انسانها که در بسیاری از موارد با فداکاری و جانبازی همراه می گردد. به عنوان مثال دفاع نوعی خاصی از جهاد است. برای روشن شدن مطلب مثلا برای جلوگیری از هجوم هر متعدی و متجاوز که در برنامه های اسلامی به صورت مقابله و ایستادگی در برابر تعریض دشمن نسبت به سرزمین اسلام و جلوگیری از دستیابی دشمنان بر منابع ثروت و قدرت در قلمرو اسلام بیان شده است. بنابراین جهاد در راه حق و عدل دفاع است . و اما برترین جهاد ، جهاد کسی است که به مبارزه با خود « همان خودی » که در درون است برخاسته است » و این خود با ایمان و اعتماد قلبی به خدا ظاهر می شود که اینجا بد نیست بدانیم ایمان یعنی چه ؟ ایمان عبارتست از اعتماد و اطمینان قلبی کامل به یک شخص و یک مطلب، مسلک، دین. و نقطه متقابل ایمان شک و دو دلی یا تردید و تزلزل است.

و انسان همواره در دو جبهه قرار می گیرد که بی امان ( مبارزه با دشمن خارجی و مبارزه با نفس است » که عنصر عقل و ایمان در سازندگی انسان اصیل است و پیروی از آن برای تفکر آزاد و رفتار عملی در کوره راههای زندگی تاکید فراوان شده است و تا شخص از قدرت درک خویش کسب نور نماید؛ و در وجود خود و جامعه « انسانیت » را تحقق بخشد هنگامی که آثار ایمان به خدا در تمام شئون حیاتی آشکار گشت از فشار غرایز حیوانی به طور قاطعی می کاهد وخود را در چنگال مهیب نفس اماره نجات خواهد داد. یکی دیگر از آثار توجه به خدا این است که وقتی انسان خدا را فراموش کرده و از توجه به او غفلت می ورزد ،‌خود واقعی خویش را نیز به دست فراموشی سپرده و آنرا گم می کند چنانکه در توجه خدا با خود حقیقی خویش آشنا شده و آنرا باز می یابد(‌خود یابی ) . این خود در انسان درجات و مراتب دارد. هرگاه انسان خود واقعی خویش را می یابد. وبه کرامت و شرافت نفس خود واقف شود، همین احساس کرامت و بزرگواری سرچشمه همه کمالات اخلاقی و تمایلات عالی او می شود. این نوع دوست داشتن خود که ناشی از معرفت نفس است، نه تنها مذموم نیست . بلکه سرچشمه رستگاری وسعادت انسان است . خود دوستی را نباید با خود خواهی که قرینه منفی آن است اشتباه کرد. و دوست داشتن دیگری از خود که سرچشمه همه رذایل اخلاقی و امراض روحی انسان است که همان « ناخود» است به معنی « خود خواهی تعبیر می شود.

نفس انسانی حقیقت واحدای است که همه شئون حیاتی و فکری و معنوی انسان تحت تدبیر او بوده و کلیه فعالیت های انسان مظاهری از همان حقیقت واحد است.

نفس انسانی زمانی توجه به عالم طبع وبدن داشته و فعالیت های غریزی و حیاتی را که مشترک بین انسان و حیوان تدبیر می کند. کلیه فعالیت های غریزی و امیال حیوانی که وجودشان برای بقاء‌حیات لازم و ضروری است در سایه نظارت و تدبیر روح انسانی به فعالیت های منظم پیچیده خود در دامنه ای بسیار وسیع که تمامی سلولها وا عضا و نسوج را در بر می گیرد ، می پردازد . از این درجه از خود یا « نفس »‌« به تعبیر به خود حیوانی» یا نفس غریزی می شود . آن درجه از خود که ارزشهای والای انسانی را ایجاب می کند و فعالیت های علوی و معنوی توسط آن انجام می پذیرد « خود ملکوتی » « یا خود قدسی» نامیده می شود. بنابراین انسان دارای « خودهای اصیل گوناگون که با مقتضیات مختلف است . خود حیوانی او مقتضیاتی دارد که خود ملکوتی او ناقد انسانهاست. بنابراین این خودهای مختلف درجات و مراتب مختلفی از یک حقیقت است نفس انسانی نامیده می شود. « نفس در عین وحدت واجد همه قوای گوناگونی است که انسان دارای آنها » گفته حکمای اسلامی .

حال اگر نفس به پایین ترین درجه خود تنزل کرده به تدبیر بدن که متعلق به عالم طبع است می پردازد. خود حیوانی، وقتی به درجات والای صعود کند و جنبه های ملکوتی را اداره می کند، خود قدسی یا خود واقعی انسان نامیده می شود. زیرا این جنبه از نفس اختصاص به انسان داشته وپشتوانه سیر و عروج انسان در عالم حقیقت است. اگر آزادی انسان از خود نتیجه شدت معرفت با شد از عمق بیشتری برخوردار است. و در نتیجه از ثبات و دوام بیشتری برخودار است. و قابل اعتماد و اطمینان است . این نوع وارستگی از قید نفس که متکی بر بصیرت و معرفت و مجاهدات فراوان است و دل را مستعد توجه به درگاه الهی نموده و به آن سرعت اتصال می بخشد.

از سخنان حضرت علی ( ع) : توجه به خدا مایه هدایت عقل ها و بصیرت و روشنایی نفوس است. اگر انسان رو به سوی خدا کند نوری از باطن بر نفس او می تابد که تابش این نور هم خانه دل را تابناک می کند، و هم صفحه عقل و ذهن را روشن می سازد.

و رها شدن از شر نفس و گام برداشتن در راه حق چیزی نیست که به سهولت نصیب کسی شود و گرنه از آن تعبیر به جهاد اکبر یا جهاد افضل نمی کردند و فاتحان این نبرد را قهرمان نمی نامیدند.

و پیامبر اکرم فرمودند: قهرمان کسی است که بر نفس خود غالب آید . و از آنجائیکه عملا وسعت و عمق امیال و کششهای نفسانی در درون انسان چنان است که اختیار او همیشه در دست خود نیست. بخصوص در شرایط حساس، عنان اختیار او در دست امیال و هوسها، عقدها،‌ وبالاخره کششهای فراوان ناموزون و ناشناخته که از چهار سو او را در محاصره خود گرفته و تغییرات و نوسانات مداوم در حال درونی او، هر گونه ثبات حال در جهت حق و حقیقت را از بین می برند.

بدون تردید برای مبارزه با چنان نفس سرکش،‌پشتوانه محکمی از درک و آگاهی ، بصیرت و معرفت و ایمان لازم است و در غیر این صورت هرگز نمی توان عمری در این مسیر ثابت قدم ماند و در این وادی به موفقیت نمایی نائل آمد.

بنابراین تنها گفتن اینکه اسلام ،‌انسان را به تزکیه و تقوی دعوت می کند کافی نیست بلکه باید راه و روش تزکیه و تقوی را فرا گرفت و لازمه آن ،‌آشنایی با انواع دامهایی است که نفس و شیطان بر سر راه انسان می گستراند، و حال اینکه انسان خداشناس هر گاه با این دامها مواجه شود اگر آگاه باشد پیروز می شود ولی بعضی انسانها چون آشنایی قبلی ندارند غافلگیر شده و شکست می خورند. چون ما هر آن با نفس سر و کار داریم. چنان مواظب باشیم که نفس بر ما غلبه نکند چنانکه پیامبر خدا فرموده: پرودگارا یک چشم برهم زدن مرا به خودم وامگذار. و حضرت سجاد فرموده : خدایا از دست نفسی که بسوی پلیدی ها سوق می دهد بطرف لغزشها پیشی می گیرد.

و به جانب معاصی حرص می ورزد. به درگاه تو شکایت می کنم.

چنانکه بیان شد ساختمان روحی و وضع درونی انسان با امیال گوناگون آمیخته است. که هریک آدمی ر ابه ارضاء خود دعوت می کند . و در هر قدم او را بسویی می خواند و حالا این اراده انسان که در این تزاحم امیال باید برمبنای اختیار وعلم آگاهی خود بجهتی حرکت نمیاد و مسیری را اختیار کند که متسلزم کمال حقیقی وسعادت او باشد. و ممکن است در هر قدم از زندگی با شرایط متضاد گوناگون واجه شود و انتخابهای او بر سر دو راهی و چند راهی ها باشد که سرنوشت او را می سازد و این خود انسان ، نسبت به شناخت و آگاهی کافی که دارد باید میل گرایشی که درجهت کمال باشد انتخاب کند.

همانطوری که ، که خداوند انسان را مختار آزاد آفریده است ، پس خود انسان می تواند بدبختی و شقاوت و خوشبختی را فراهم سازد وچون انسان موجودی تکامل پذیر آفریده شده ،‌ضرورتا تمام اسباب تحصیل را خداوند در اختیار او گذشته ، و باید به نحوه احسن آنرا در زندگی بکار گیرد.



خرید و دانلود  جهاد با نفس


دانلود پروژه عزت نفس 2

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

عزت نفس

 

عزت نفس ، عبارت است از احساس ارزشمند بودن . این حس از مجموعه ی افکار، احساسات ، عواطف و تجربیات ما در طول زندگی ناشی می شود. می اندیشیم که فردی با هوش یا کودن هستیم  ، احساس می کنیم که شخصی منفور یا دوست داشتنی هستیم ،  مورد قبول و اطمینان هستیم یا خیر؟ خودرا دوست داریم یا نداریم؟

مجموعه این برداشت ها و ارزیابی ها و تجاربی که از خویش داریم باعث می شود که نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن ، یا بر عکس احساس ناخوشایند بی کفایتی داشته باشیم . همه ی افراد ، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه ی فرهنگی و جهت و نوع کاری که در زندگی دارند ، نیازمند عزت نفس هستند. عزت نفس ، برابر است با خودباوری واقعی . یعنی : خود را آن گونه که هستیم باور کنیم و برای خشنودی خودمان و دیگران تلاش نماییم . عزت نفس واقعاً بر همه سطوح زندگی اثر می گذارد. در حقیقت ، بررسی های گوناگون حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضاء نشود ، نیازهای گسترده تری  نظیر نیاز به آفریدن ، پیشرفت ، و یا درک و شناسایی استعدادهای بالقوه محدود می ماند. به خاطر بیاورید هنگامی که کاری را به بهترین نحو به پایان رسانده اید چه احساس خوشی به شما دست داده است. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند ، معمولاً احساس خوبی نیز نسبت به زندگی خواهند داشت . آنها می توانند با اطمینان به خود و اطرافیان ، با مشکلات و مسئولیت های زندگی مواجه شوند و از عهده آنها برآیند.

-  ویژگی های شخصی که عزت نفس بالا  دارد :

1-  مستقل عمل می کند: در مورد مسائلی چون استفاده از : وقت، پول، حرفه، لباس و مانند این ها ، خود دست به تصمیم گیری و انتخاب می زند.

2-  مسؤولیت پذیر است : سریع و با اطمینان عمل می کند. گاهی مسئولیت ِ کارهای روزانه ی خانه را بر عهده می گیرد و حتی دنبال موقعیت های کاری جدید می رود  و  بدون  آنکه از او خواسته شود ، به کمک دیگران می شتابد .

3-  به پیشرفت هایش افتخار می کند : هنگامی که از پیشرفت هایش ،  تعریفی به میان می آید ، با مسرّت تصدیق می کند و از این بابت احساس رضایتمندی می نماید.

4-  به چالش های جدید مشتاقانه رو می آورد : مشاغل نا آشنا، آموزش ها و فعالیت های جدید ، توجهش را جلب می کند و با اطمینان و اتکاء به نیروهای درونی ، خود را درگیر آنها می کند.

5-  دامنه وسیعی از هیجانات و احساسات را نشان می دهد : می تواند قهقهه بزند، بخندد ، فریاد بکشد و گریه کند . به گونه ای ناخود آگاه ، محبتش را بروز می دهد وبه طور کلی هیجانات طبیعی خود را ابراز می کند بی آنکه از بروز آنها خجالت بکشد .

6-  ناکامی را به خوبی تحمل می کند : هنگام روبه رو شدن با ناکامی ها ، می تواند واکنش های گوناگونی نظیر: شکیبایی، خندیدن به خود، بلند حرف زدن و ... از خود نشان دهد و قادر است از آنچه که موجب ناکامی اش شده ، سخن بگوید .

7-  می تواند خود را محاکمه کند :  با شجاعت تمام گاهی خود را به محکمه می کشاند و به نقایص و اشتباهات خود اقرار می نماید ، بی آنکه احساس ضعف نماید ؛ چرا که می داند اقرار به خطا اولین گام در رفع خطاست و انکار خطا نتیجه ای ندارد جز تکرار دوباره ی آن .

8-  احساس می کند می تواند دیگران را تحت تاثیر قرار دهد و از نفوذی که بر افراد خانواده و دوستان دارد ، مطمئن است و می داند که به خاطر شایستگی های باطنی می تواند دیگران را تحت تاثیر قرار دهد .

بر عکس ِ آنها ، اشخاصی که دارای اعتماد و عزت نفس پایین هستند ویژگی های زیر را دارند :

1-  قریحه های خود را دست کم می گیرند و مدام این جملات را درذهن خود تکرار می کنند :  نمی توانم این یا آن کار را انجام بدهم .  نمی دانم  چرا هیچ وقت نمی توانم فلان کار را یاد بگیرم ؟ و ...

2-  احساس می کند دیگران ارزشی برای او قائل نیستند: در محبت و پشتیبانی خانواده و دوستانش تردید دارد و احساس می کند دیگران ارزشی برای او قائل نیستند و یا احساس می کند که آنها اصلاً به او علاقه ندارند و از او حمایت نمی کنند.

3-  احساس ناتوانی می کند : عدم اطمینان یا حتی احساس درماندگی بر بیشتر نگرش ها و اعمالش سایه می افکند و با مسائل و مشکلات ، یا ناسازگاری های روزگار قدرتمندانه مقابله نمی کند .

4-  به آسانی تحت تاثیر احساسات ، خشم و تلقینات قرار می گیرد : او اغلب تحت نفوذ شخصیت ها قرار دارد  و رفتارش غالباً متأثر از کسانی است که اوقات خود  را با آنها می گذراند.

5-  دامنه محدودی از عواطف و احساسات را نشان می دهد : معمولاً فرد ِ فاقد ِ عزت ِ نفس ، از اینکه احساسات واقعی خود را نشان دهد شرم دارد ، زیرا فکر می کند این احساسات ممکن است برای دیگران مسخره به نظر آید و به طور مکرر رفتارهایی چون  بی قیدی و خشونت را از خود بروز می دهد.



خرید و دانلود دانلود پروژه عزت نفس 2


تحقیق در مورد اعتماد به نفس 38 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 38 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه:

تصویری که هر فرد از خود در ذهن دارد، از کودکی شکل می‌گیرد و واکنش‌ها و رفتارهای اطرافیان در شکل‌گیری این تصویر نقش مهمی دارند.

تصویری که هر فرد از خود در ذهن دارد، از کودکی شکل می‌گیرد و واکنش‌ها و رفتارهای اطرافیان در شکل‌گیری این تصویر نقش مهمی دارند.

علاوه بر این، هر فرد تصویری دلخواه از خود در نظر دارد که هرچقدر تصویر خویشتن وی به آن نزدیک‌تر باشد، اعتماد به نفس بیشتری کسب خواهد کرد. عزت‌نفس یا احساس ارزش به خویشتن درواقع تایید و پذیرشی است که شخص نسبت به خود احساس می‌کند.

اکنون با این تعاریف به نکاتی اشاره خواهد شد که برای افزایش اعتماد به نفس فرزندانمان، هرگز نباید آنها را به زبان بیاوریم. این متن را بخوانید و چند بار آن را مرور کنید. به طور یقین در تربیت کودک‌تان موثر خواهد افتاد.

● نام‌گذاری بد

نام‌گذاری روی فرزندان یکی از شایع‌ترین رفتارهای والدین است که تاثیرات فراوانی روی شخصیت آنها به جای می‌گذارد. واژه‌های <بچه بد>، <احمق>، <تنبل> و <لال> کاربردی‌ترین مثال‌هایی هستند که می‌توان به آن اشاره کرد. والدین باید بدانند استفاده از چنین کلماتی، به کودک می‌آموزد که دارای چنین خصیصه‌هایی است و در نتیجه اعتماد به نفس فرزندتان را از بین می‌برد. اگر کودکی به صفت <زشت> نام‌گذاری شود، ممکن است از حضور در جمع و بازی با دیگران خودداری کند.

همچنین کاربرد واژه <کمرو> نه تنها باعث اجتماعی‌تر شدن کودک نمی‌شود بلکه کودک را تشویق می‌کند تا از ارتباط با همسالان و بزرگ‌ترها خودداری کند. اکنون ممکن است بپرسید برای تغییر رفتار کودک‌مان چه بگوییم. شما می‌توانید با گفتن جملات مثبت، توجه کودک را معطوف به رفتاری کنید که باید تغییر کند. به طور مثال بگوییم: <این اتاق نامرتب و به هم ریخته است> یا <کاغذ و مدادهایت روی زمین پخش شده و باید جمع‌ شود.>

● از خود راندن

به این جملات منفی که به وسیله برخی والدین به کار می‌رود توجه کنید: <ای کاش به دنیا نمی‌آمدی> یا <هیچ‌کس تو را دوست ندارد.>

این دو جمله نمونه بارزی از جملات منفی برای طرد کردن کودکان است. طرد کردن بچه‌ها، نشان دادن نفرت یا تمایل به جدایی از آنهاست. دقت کنید برای یک کودک دوست داشته نشدن از طرف فردی که او را به دنیا آورده به معنی دوست داشته نشدن از طرف همه افراد است. آنچه یک کودک باید بداند این است که پدر و مادرش بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارند. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم که با کودکان‌تان هر روز گفتگو کنید. کودکتان را در آغوش بگیرید و از کاربرد جمله <دوستت دارم> اجتناب نکنید.

● منفی‌بافی

لیاقت چیزی را نداری یا جات تو زندونه

جملات بالا را خواندید. پس این نکته را بدانید که کودکان با کلمات و جملاتی که به آنها گفته می‌شود، بزرگ می‌شوند. بنابراین از به کار بردن چنین جملاتی که آینده کودک را می‌سازد خودداری کنیم. ذکر نتایج پژوهشی در زندان خالی از لطف نیست. در این تحقیق، پژوهشگری با شماری از زندانیان مصاحبه کرد و از آنها پرسید که به چند نفر از آنها هنگام کودکی گفته شده که زندانی خواهند شد؟ و با کمال تعجب دریافت که به‌طورتقریبی پاسخ همه آنها به این سوال مثبت بود. بازهم تکرار می‌کنیم، والدین باید آینده خوبی را برای کودکان ترسیم و پیش‌بینی کنند، بنابراین باید سعی کنیم جملات مثبت به کار ببریم.

● محکوم کردن

به این جمله با دقت فکر کنید <تو دلیل دعوای من و پدرت هستی.>

مقصر دانستن کودک هنگام مشکلات به این معنی است که او به دلیل کاری که دیگران انجام داده‌اند، سرزنش شود. متاسفانه کوکان، هدف آسان و در دسترس برای به گردن گرفتن تقصیر دیگر اعضای خانواده هستند. اگر بچه‌ها باید یاد بگیرند که مسوولیت کارهایشان را به عهده بگیرند، ما باید نمونه‌ای از مسولیت‌پذیری در برابر اشتباهات و ضعف‌هایمان باشیم. بنابراین اگر عصبانی شدید، پس از خونسردی، از فرزندتان معذرت بخواهید و به طور مثال بگویید: <ببخشید دعوات کردم، امروز خسته بودم.>

● انتظارات نابجا

دانش‌آموز شما اگر در درسی ۱۷ بگیرد چه می‌گویید. یکی از این نوع واکنش‌ها این است <نمره‌ات ۱۷ شده، پس ۳ نمره دیگر چی شد؟ تو فقط باید ۲۰ بگیری.> توجه کنیم که والدینی که از فرزندان خود انتظارات بی‌جا دارند، آنها را مجبور می‌کنند که بهترین بازیکن باشند یا در مدرسه نمره ۲۰ بگیرند. پیامی که پشت این عمل پنهان شده، این است که تو در مدرسه به اندازه کافی خوب نیستی. در حالی که داشتن انتظار بی‌جا، اعتماد به نفس دانش‌آموز را سلب می‌کند. به‌طور قطع می‌پرسید هنگامی که دانش‌آموزمان ۱۷ می‌گیرد چه بگوییم؟ شما می‌توانید با تاکید بر نکات مثبت بگویید: <خیلی عالی است که نمره‌های ۲۰ زیادی در کارنامه‌ات داری، اشکالی ندارد که نمره ۱۷ گرفتی چون تو تمام سعی خود را کردی و هر انسانی ممکن است اشتباه کند، سعی کن اشتباهاتت در آینده کمتر شود، تازه لزومی ندارد همیشه ۲۰ بگیری.>

● مقایسه کردن

<به پسر خاله‌ات نگاه کن> یا <وقتی به سن تو بودم، دو کیلومتر پیاده تا مدرسه می‌رفتم.> اینها دو جمله مقایسه‌ای است اما این نکته را باید بدانیم که هنگامی که به کودکان می‌گوییم که رفتارشان مانند پسرخاله یا خواهرشان



خرید و دانلود تحقیق در مورد اعتماد به نفس 38 ص