لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
تجزیه و تحلیل توصیفی
آمار توصیفی به آن دسته از روش های آماری گفته می شود که به پژوهشگر در طبقه بندی، خلاصه کردن، توصیف و تفسیر و برقراری ارتباط از طریق اطلاعات جمع آوری شده کمک می کند(دلاور، 1377).
در اینجا با توجه به موضوع پژوهش یعنی رابطه عادتهای مطالعه با موفقیت تحصیلی به منظور توصیف داده ها از درصد، فراوانی، نمودار و جداول استفاده شده است.
جدول(1-4) وضعیت افراد نمونه از نظر موفقیت تحصیلی(معدل)
معدل
فراوانی(F)
درصد(P)
معدل بالای 16
15
50
معدل پایین 16
15
50
جمع
30
100
نمودار(1-4) وضعیت افراد نمونه از نظر موفقیت تحصیلی(معدل)
جدول(3-4) فراوانی و درصد نمرات عادتهای مطالعه در دو گروه با معدل زیر 16 و بالای 16
P2
P1
F2 فراوانی افراد با معدل بالای 16
F1 فراوانی افراد با معدل پایین 16
طبقات نمره های عادتهای مطالعه در آزمودنی ها
0
0
0
0
زیر 18 E
0
20
0
3
36-19 D
33/93
33/73
14
11
54-37 C
66/6
66/6
1
1
72-55 B
0
0
0
0
90-73 A
100
100
15 = 2F
15= 1F
جدول(3-4) وضعیت فراوانی و درصد نمرات عادتهای مطالعه در افراد با معدل زیر 16
نوع عادت مطالعه
F
P
A عادت مطالعه عالی دارد
B عادت مطالعه خوب دارد
C عادت مطالعه متوسط دارد
D عادت مطالعه نارضایت بخش دارد
E عادت مطالعه خیلی نارضایت بخش دارد
0
1
11
3
0
0
66/6
33/73
20
0
نمودار(2-4) وضعیت عادت مطالعه در افراد با معدل زیر 16
با توجه به جدول(3-4) و نمودار(2-4) 0 درصد افراد با فراوانی 0 از مجموع 15 نفر عادت مطالعه عالی دارند، 66/6 درصد افراد با فراوانی 1 از مجموعه 15 نفر عادت مطالعه خوب دارند، 33/73 درصد افراد با فراوانی 11 از مجموع 15 نفر عادت مطالعه متوسط دارند، 20 درصد افراد با فراوانی 3 از مجموع 15 نفر عادت مطالعه نارضایت بخش دارند، 0 درصد افراد با فراوانی 0 از مجموع 15 نفر عادت مطالعه خیلی نارضایت بخش دارند.
جدول(4-4) وضعیت فراوانی و درصد نمرات عادتهای مطالعه در افراد با معدل بالای 16
نوع عادت مطالعه
F
P
A عادت مطالعه عالی دارد
B عادت مطالعه خوب دارد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 98
/
گزارش کارآموزی
کامپیوتر- نرم افزار
عنوان:
سیستم حسابداری
استاد راهنما:
جناب آقای پشامی
تهیه کننده:
شیوا نادری
تابستان 88
آنکه آموخت مرا آنچه که آموختنی ایست
تا ابد بنده خود کرد مرا بی کم و کاست
امام علی (ع)
تقدیم به استادانی که در طول تحصیل با همیاری صمیمانه شان مشوق و عامل داگرمی ما بوده اند
تقدیم به آنانکه حضورشان در قلبهایمان جاودانه است و برانگیزاننده تلاشهایمان هستند
قدردانی
به یاری خداوند متعال پایان نامه حاضر با راهنمایی های بی دریغ جناب آقای پشامی انجام یافت و جا دارد از ایشان که همواره در طول مدت تحصیل و انجام این پایان نامه یاریگر ما بوده اند, صمیمانه سپاسگذاری نمائیم.
همچنین برخود می دانیم که از جناب آقای مهندس گشت کار که از لحظات ابتدایی اخذ پایان نامه تا به انتها صمیمانه و خالصانه ما را یاری نمودند, تشکر و قدردانی نمائیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت
تعابیر بسیار بلندی از همه انبیاء، از ازل تا خاتم (ص) راجع به حضرت حجت (ع) رسیده و تقریباًَ جزء اجتماعیترین موضوعات، بین همه ادیان الهی و ابراهیمی، بشارت موعود و وعده منجی است و همه گفتهاند که کار نیمهتمام و ناتمام انبیاء (ع) و ادیان، به دست این مرد بزرگ، کامل خواهد شد. گفتهاند که بزرگترین تکلیف تاریخ، کار بزرگترین مرد تاریخ است. حتی مکاتبی که الوهیتزدایی و الهیتزدایی شدهاند باز به نوعی و به نحوی به این مسئله اندیشیدهاند، و گرچه نام ایشان را نبردهاند، اما همه بشارت ایشان را دادهاند و حتی مکاتب الحادی چون مارکسیسم نتوانستهاند به مسئله آخرالزمان، بیتفاوت بمانند. بودیزم، مسیحیت و یهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش گرفتهاند، در این خصوص، اعلام کردهاند. یهود، هنوز منتظر مسیح (ع) است و مسیحیت، منتظر ظهور مجدد مسیح (ع) است. همه انبیاء، همه مذاهب و ادیان و فرق، منتظر گشایشی بزرگ در آینده یا در پایان تاریخ هستند و اشاره خواهم کرد که حتی امروز مکتبی که چند دهه برای نفی پایان تاریخ و نفی غایت از تاریخ، دست و پا زد و مدعی شد که اصلاحیات و تاریخ بشر، مبدأ و منتهای روشن ندارد و جهت اصولی خاصی بر آن حاکم نیست، یعنی لیبرالیزم که در واقع پنجاه، شصت سال تئوری بافت که تاریخ غایت نداشته و ندارد، آخرین نظریهپردازانشان چون فوکویاما از پایان تاریخ سخن میگویند، منتها پایان تاریخ با روایت خودشان که تثبیت و تبلیغ نظام لیبرال سرمایهداری است.
در روایات از حضرت مهدی (عج) تعبیر به بهار روزگاران شده است و جزء سلامهایی که به محضر حضرت میشود آوردهاند: السلام علی ربیعالانام و نضره الایام درود بر بهار بشریت، بهاران تاریخ و طراوت روزگاران.
کسانی که ایشان را دیدهاند، توصیفاتی از شمایل ظاهری او کردهاند و توصیفاتی را نیز پیامبر اکرم (ص) یا ائمه دیگر از این بزرگوار کردهاند و در آثار محققان، چنین منعکس شده است: چهرهاش گندمگون، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه، درشت، جذاب و نافذ، شانهاش پهن، دندانهایش براق، بینی کشیده و زیبا، پیشانی بلند و تابنده، استخوانبندی او صخرهسان، گونههایش کمگوشت و از فرط بیداری شبها، اندکی متمایل به زردی، بر گونه راستش خالی سیاه، عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوشها ریخته و نزدیک به شانهها، اندامش متناسب و زیبا، قیافهاش خوشمنظر و رخسارش در هالهای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند پنهان، هیئتش سرشار از حشمت و شکوه رهبری، نگاهش دگرگون کننده و فریادش همهگیر و دریاسان است.
انتظار را گفتهاند که سنتز تضاد بین واقعیت و حقیقت است. واقعیت یعنی آنچه هست و حقیقت یعنی آنچه نیست ولی باید باشد. گفتهاند که انتظار، سنتزی ناشی از تضاد بین واقعیت و حقیقت است، کوبیدن جاده آنچه هست تا آنچه باید باشد. پس نکته نخست این است که دو زاویه دید برای تفسیر تاریخ بشر امروز وجود دارد: نخست، آنچه از آن، تعبیر به اصل مسیانیزم یعنی مسیحیگرایی و موعودگرایی کردهاند و در اینجا، مسیح به معنی موعود است و مسیانیزم، دعوت به انتظار است. انتظار برای ظهور موعود و اعتراض به وضع موجود در سطح بشری که توأم است با وعده پیروزی قاطع حق و عدل در پایان تاریخ و از آن نیز به اصل فتوریزم تعبیر کردهاند. فتوریزم، آیندهگرایی و نگاه به آینده است؛ ایدئولوژیای معطوف به فردا که میگوید همه خبرها در آینده است، جهان هنوز تمام نشده، محرومان مأیوس نباشند، مبارزان و مجاهدان راه آزادی و عدالت و آگاهی، از مبارزاتشان پشیمان نشوند. آنها که دوباره، چهاربار، در نهضت جهانی اجرای عدالت شکست خوردهاند نگویند که همه چیز تمام شد. به آینده نگاه کنید، سرتان را بالا بگیرید. شهید دادید، صدمات خوردید، ضایعاتی دادید، در بعضی از جبههها عقب نشستید، اما سرتان را بالا بگیرید. فتونیزم یعنی چشمهایتان را قاطعانه و امیدوارانه به آینده بدوزید و از پس غروب امروز، طلوع فردا را تصور کنید و با تصور آن، مبتهج بشوید. این ایدهای برای اغوای افکار عمومی نیست.
همچنین برخلاف آنچه بعضی جناحهای پراگماتیست گفتهاند که امام زمان (عج) اگر هم وجود نداشته باشد اعتقاد به او مفید است، باید گفت: نه، امام زمان (عج)، هم حقیقت است و هم اعتقاد به او مفید است. هم حقیقت دارد و هم فایده.
آنها که میتوانند حقیقت مهدویت را بفهمند و باور کنند و درگیر دگماتیزم تجربهگرایی و جزمیات عالم حس هستند و حاضر نشدند از پنجرهای که به دست انیباء (ع) به فراسوی عالم ماده و ماورای طبیعت، باز شده به بیرون نگاه کنند، ممکن است پدیده امام زمان(عج) را فاقد حقیقت و حداکثر، مفید فایده بدانند. در حالیکه واقعیت امر، این است که قصه امام زمان (عج)، اسطوره نیست و نباید متهم به نگاه اساطیری مذهبی شود. قصه امام زمان (عج)، حقیقت و فایده هر دو توأم با یکدیگرند.
پس یک خط در نگاه به آینده انسان و نگاه به تاریخ است که در غرب، از آن تعبیر به مسیانیزم و فتوریزم کردند و آن را با همین کوبیدند، چون تاریخ، زنده است، فعال است و از طرف یک موجود ذیشعور، هدایت میشود و عاقبت بشر به منجلاب، ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر، خوشبین و معتقد است که از پس همه ستمها و بیعدالتیها و دروغهایی که به بشرگفتهاند و میگویند، خورشید حقیقت و عدالت، طلوع خواهد کرد و خدا، انسان را با ستمگران تاریخ، وا نخواهد گذارد؛ اما متقابلاً خط دومی وجود دارد که از طرف تفکر لیبرال و سرمایهداری و هژمونی غرب، امروز در دنیا به آکادمیها و دانشگاهها پمپاژ میشود و در سطح افکار عمومی دنیا، به زور تبلیغات، القا میشود و نفی ایده غایت تاریخ است.
وقتی میگوییم غرب، مردم مغربزمین، مراد نیستند. مردم مغربزمین، آنها که مذهبی و مسیحیاند به موعود، معتقدند و علیرغم همه بمبارانهایی که علیه فطرت آنان اعمال شده - ولو یک قشر اقلیت در غرب، در آمریکا و اروپا هستند – ولی هنوز لطافت باطنی خود را حفظ کردهاند. من به یادم میآورم که با بعضی دوستان در واشنگتن برای دیدار از کلیسایی که بسیار معظم و قدیمی بود و تقریباً حالت موزه داشت و شامل هفت کلیسای تودرتو بود، رفتیم در سالن کلیسا یک دختر دانشجوی آمریکایی را دیدم ایستاده، نی میزند و اشک میریزد، ما رفتیم و شاید ساعتی بعد که برگشتیم این دختر را دیدم که همچنان ایستاده و نی مینوازد. صبح یکشنبه بود. جلو رفتم و از او پرسیدم که تو را چه میشود؟ گفت: نذر کرده که در انتظار موعود و به عشق او هر صبح یکشنبه، تا زنده است، بر در کلیسا، نی بزند. این جامعهای است که معنویت، انسانیت و عدالت را در آن، شبانهروز بمباران میکنند با این وجود، از پس فطرت آن دختر جوان مذهبی دانشجو، در قلب واشنگتن برنمیآیند. پس وقتی از غرب، سخن میگویم، منظور من، مردم عادی، ناآگاه و ساده مغربزمین، به خصوص محرومین که حتی فاسدانشان نیز به نحوی مظلوم و قربانی هستند، نیست. مراد هژمونی سرمایهداری لیبرال و حاکمیت هستههای سرمایهداری یهود است که امروزه بر آمریکا و از طریق آمریکا بر دنیا حکومت میکنند، همانها که در انتخابات اخیر که مملو از تقلب بود برای انتخاب یکی از این دو نفر، که هر دو هم حافظ منافع آن هسته سرمایهداری هستند، خرج مغزشویی افکار عمومی کردند و همه این میلیارها دلار از پول همین شرکتها در واقع، سرمایهگذاری و ارباب واقعی غرب و دنیای امروز است و سیستم بردهداری مدرن را همینان رهبری میکنند و محافظهکارترین هسته قدرت در طول تاریخ بشر، همین هسته تفکر لیبرال است که آمریکا و غرب را رهبری میکند. حال چرا محافظهکار هستند؟ زیرا وضع موجود در دنیا باید به نفع آنان حفظ بشود. این وضع چگونه حفظ شود؟ ابتدا باید بباورانند که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 100
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری
چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.
پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمهای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.
تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.
در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.
در همین اوان کتبی مانند دینکرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستک ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختکان، مادیگان شترنگ، شکند گمانیک و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد که بسیاری مطالب مربوط بایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این کتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات کافی داشتهاند. از این گذشته در تمام دیوانهای حکام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است.
با همه این احوال پیداست که غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میکاست تا آنجا که پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد.
خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد که با همه نقصهایی که برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط پهلوی آسانتر است.
بهمان نسبت که لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراکز سیاسی و دینی نفوذ مییافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن کوشش میکردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یک زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شکستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی که زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست.
از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> نفوذ لغات عربی در لهجات ایرانی
پیداست که این نفوذ سیاسی و دینی و همچنین مهاجرت برخی از قبایل عرب بداخله ایران و آمیزش با ایرانیان و عواملی از این قبیل باعث شد که لغاتی از زبان عربی در لهجات ایرانی نفوذ کند. این نفوذ تا چند قرن اول هجری بکندی صورت میگرفت و بیشتر ببرخی از اصطلاحات دینی (مانند: زکوة، حج، قصاص...) واداری(مانند: حاکم، عامل، امیر، قاضی، خراج...) و دستهیی از لغات ساده که گشایشی در زبان ایجاد میکرد یا بر مترادفات میافزود(مانند: غم، راحت، بل، اول، آخر...) منحصر بود و حتی ایرانیان پارهای از اصطلاحات دینی و اداری عربی را ترجمه کردند مثلاً بجای «صلوة» معادل پارسی آن «نماز» و بجای «صوم» روزه بکار بردند.
در این میان بسیاری اصطلاحات اداری(دیوان، دفتر، وزیر...) و علمی(فرجار، هندسه، استوانه، جوارشنات، زیج، کدخداه...) و لغات عادی لهجات ایرانی بسرعت در زبان عربی نفوذ کرد و تقریباً بهمان نسبت که لغات عربی در لهجات ایرانی وارد شد از کلمات ایرانی هم در زبان تازیان راه یافت.
باید بیاد داشت که نفوذ زبان عربی بعد از قرن چهارم هجری و خصوصاً از قرن ششم و هفتم ببعد در لهجات ایرانی سرعت و شدت بیشتری یافت.
نخستین علت این امر اشتداد نفوذ دین اسلام است که هر چه از عمر آن در ایران بیشتر گذشت نفوذ آن بیشتر شد و بهمان نسبت که جریانهای دینی در این کشور فزونی یافت بر درجه محبوبیت متعلقات آن که زبان عربی نیز یکی از آنهاست، افزوده شد.
دومین سبب نفوذ زبان عربی در لهجات عربی در لهجات ایرانی خاصه لهجه دری، تفنن و اظهار علم و ادب بسیاری از نویسندگانست از اواخر قرن پنجم به بعد.
جنبه علمی زبان تازی نیز که در قرن دوم و سوم قوت یافت از علل نفوذ آن در زبان فارسی باید شمرده شد.
این نفوذ از حیث قواعد دستوری بهیچروی(بجز در بعض موارد معدود بی اهمیت) در زبان فارسی صورت نگرفته و تنها از طریق مفردات بوده است و حتی در مفردات لغات عربی هم که در زبان ما راه جست براههای گوناگون از قبیل تلفظ و معنی آنها دخالتهای صریح شد تا آنجا که مثلاً بعضی از افعال معنی و وصفی گرفت (مانند:لاابالی= بیباک. لایعقل= بیعقل، لایشعر= بیشعور، نافهم...) و برخی از جمعها بمعنی مفرد معمول شده و علامت جمع فارسی را بر آنها افزودند مانند: ملوکان، ابدالان، حوران، الحانها، منازلها، معانیها، عجایبها، موالیان، اواینها...
چنانکه در شواهد ذیل میبینیم:
ببوستان ملوکان هزار گشتم بیش گل شکفته برخسارکان تو ماند
(دقیقی)
وگر بهمت گویی دعای ابدالان نبود هرگز با پای همتش همبر
(عنصری)
گر چنین حور در بهشت آید همه حوران شوند غلمانش
(سعدی)
زنان دشمنان در پیش ضربت بیاموزند الحانهای شیون
(منوچهری)
بیابان درنورد و کوه بگذار منازلها بکوب و راه بگسل
(منوچهری)
من معانیهای آنرا یاور دانش کنم گر کند طبع تو شاها خاطرم را یاوری
(ازرقی)
گذشته از این نزدیک تمام اسمها و صفتهای عربی را که بفارسی آوردند با علامتهای جمع فارسی بکار بردند(مانند: شاعران، حکیمان، زائران، امامان، عالمان. نکتها، نسخها، کتابها...)
بدین جهات باید گفت لغات عربی که در زبان فارسی آمده بتمام معنی تابع زبان فارسی شده و اصولاً تا اواخر قرن پنجم جمعهای عربی نیز بنحوی که امروز میان ما معمول است تقریباً مورد استعمالی نداشته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
دانشکده فنی - مهندسی
گروه کامپیوتر
پایان نامه
جهت اخذ درجه کارشناسی کامپیوتر
عنوان:
بررسی و مطالعه تاثیر دما در ...
دانشجو:
میثم دهقانی
استاد راهنما:
مهندس محسن برزگری
استاد مشاور:
مهندس محسن برزگری
تابستان 86
شیوه تدوین پایان نامه دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد
یکی از اهداف اصلی نگارش هر پایان نامه در اصل آشنا نمودن دانشجو با نحوه نگارش و تنظیم یک مبحث علمی است. پایان نامه نوشته ای است شامل چکیده پایان نامه به فارسی، فهرست تفصیلی مطالب، فهرست تصاویر، جداول و نمودارها، مقدمه و تاریخچه مختصر، مروری بر کارهای انجام شده و آخرین اطلاعات تئوری، عملکرد تحقیقی و عملی نتایج، بحث و پیشنهادات و فهرست منابع و مأخذ که توسط دانشجو و با هدایت و نظارت استاد راهنما و همکاری استادان مشاور (در صورت داشتن) تنظیم و تدوین می شود. رعایت این شیوه نامه از جانب دانشجویان برای حفظ هماهنگی بین پایان نامه ها الزامی است. موضوعات هر پایان نامه را با توجه به تعریف فوق و به ترتیب تقدم ذیل می توان دسته بندی کرد:
الف: فهرست مطالب موجود در پایان نامه
1- مطالب زرکوب روی جلد
ترتیب درج مطالب
2-1 برگ اول : بسم ا... الرحمن الرحیم
2-2 برگ دوم : فرم داخلی جلد به فارسی
2-3 برگ سوم : تائیدیه هیأت داوران:
2-4 برگ چهارم: تقدیم (در صورت تمایل، دانشجو می تواند پایان نامه خود را به شخص و یا ... تقدیم کند)
2-5 برگ پنجم : حق چاپ و تکثیر و مالکیت نتایج (copyright and ownership) (مخصوص تحصیلات تکمیلی)
2-6 برگ ششم تقدیر و تشکر (اختیاری ): این متن عبارت است از قدردانی و تشکر از کلیه کسانی که دانشجو را در راه نیل به هدف کمک نموده اند.
2-7 برگ هفتم چکیده پایان نامه به فارسی: هر پایان نامه باید با چکیده آغاز شود که عبارت است از بحث پیرامون موضوع پایان نامه، شیوه تحقیق و نتیجه کلی . معمولا محقق یا دانشجو چکیده ای از تحقیق خود را در حدود یک یا دو صفحه تهیه می کند . چکیده کمتر از مقدمه بوده و شامل مباحثی از قبیل موضوع تحقیق ، فرضیه ها ، روش کار ، نتایج و پیشنهاد های مربوط به تحقیق به صورت کلی و خلاصه است.
2-8- چکیده پایان نامه به انگلیسی (مخصوص تحصیلات تکمیلی)
2-9 -برگ هشتم فهرست مطالب: هر پایان نامه باید دارای فهرست مطالب باشد معمولاً این قسمت شامل عنوان بخشهای پایان نامه همراه با شماره صفحه مربوطه است. گزارش تحقیق معمولا شامل فصول مباحث و عناوین جزئی و کلی است. عنوان فهرست مندرجات در بالا ( 5 سانتی متر پایین تر از لبه کاغذ) قرار می گیرد. عناوین اصلی را با حروف درشت تر و عناوین فرعی را با حروف ریز می نویسند. در مقابل عناوین شماره صفحه ذکر می شود. در گزارشهای کوتاه که نیازی به ذکر این فصول نیست می توان با شماره مشخص کرد. برای ترتیب فهرست از روشهای متعددی استفاده می شود که در ذیل به دو نمونه از آنها اشاره می شود. لازم به ذکر است که برای هر پایان نامه تنها باید از یکی از این دو روش استفاده نمود:
الف) در حالتی که زیر فصلها بدون شماره گذاری در متن پایان نامه آورده شود،روش زیر قابل استفاده است:
فصل اول: تدوین فرضیه
مفهوم و تعریف فرضیه 3
ویژکیهای یک فرضیه خوب 7
نقش قرضیه در تحقیق علمی 11
ب) در صورتی که زیر فصلها دارای شماره باشند باید از روش ترتیب اعداد در فهرست استفاده نمود:
1- - 1
1-1 1-1
1-1-1 1-1-1
2- - 2
1-2 2-1
1-1-2 2-1-1
2-10 برگ نهم فهرست جدولها، نمودارها و اشکال: در این قسمت لیست جدولها و شکلها با ذکر دقیق عنوان، شماره و صفحه مربوطه درج می شود. ترتیب قرار گرفتن محتوای فهرست جداول مانند فهرست مندرجات است. اگر تعداد جداول زیاد نباشد نیازی به تهیه این فهرست نیست.در فهرست نمودارها و اشکال نیز عناوین باید کوتاه و گویا باشد و اگر تعداد نمودارها و اشکال زیاد باشد تهیه این فهرست توصیه می شود.
2-11 متن پایان نامه (توضیحات کامل در قسمت ب آورده شده است)
2-12 برگهای پایانی پیوستها (ضمیمه 1، ضمیمه 2، ...)
2-13 مراجع ها و مآخذ
2-14 فرم داخلی جلد به انگلیسی (مخصوص دانشجویان تحصیلات تکمیلی)
3- مطالب زرکوب پشت جلد به انگلیسی
4- مطالب زرکوب عطف جلد (عنوان پایان نامه و نام نویسنده و شماره پایان نامه)
ب: مطالب موجود در متن پایان نامه:
متن هر پایان نامه شامل چندین فصل و هر فصل شامل چندین بخش خواهد بود. هر فصل را می توان با یک مقدمه کوتاه آغاز و با یک نتیجه گیری مختصر به اتمام رساند. رئوس مطالب هر فصل در ذیل آورده شده است:
فصل اول :معرفی پایان نامه (نحوه تدوین این فصل با نظر استاد راهنما انجام گیرد )
این فصل می تواند شامل عناوین زیر باشد:
هدف تحقیق
هیچ تحقیقی انجام نمی شود، مگر اینکه دارای هدفی باشد. ممکن است هدف تحقیق دستیابی به یک تئوری برای توسعه رشته علمی مربوطه باشد (تحقیق پایه ) یا ممکن است هدف این باشد که یافته ها برای حل مسائل اجتماعی بکار رود ( تحقیق کاربردی ). در هر حال، باید هدف تحقیق در یک یا دو پاراگراف بیان شود .
بیان مسئله یا موضوع تحقیق
موضوع تحقیق باید در یک یا دو صفحه موضوع کاملاً توضیح داده شود. مطالب باید آنقدر ساده و روشن بیان گردد که خواننده با مسأله مورد بررسی آشنا شود.
اهمیت مسأله تحقیق
انجام هر تحقیق علمی مستلزم صرف وقت و تلاش فکری و جسمی و منابع مالی است. اصولاً باید ازحداقل منابع، حداکثر نتایج حاصل شود و باید به درستی اهمیت موضوع تحقیق را بیان نمود. اهمیت تحقیق را باید از لحاظ اینکه آیا نتیجه موضوع تحت بررسی به پیشرفت رشته علمی کمک می کند یا کاربرد خاص دارد، مورد توجه قرار گیرد. محقق می تواند حداکثر در یک تا دو صفحه به طور منطقی اهمیت موضوع تحقیق را بیان کند.
انگیزه محقق در انتخاب موضوع
موضوعی که محقق می خواهد در مورد آن تحقیق کند باید با تجارب کاری او منطبق باشد تا زوایای مسئله را بهتر ببیند و مکمل تحقیقات قبلی او باشد. در هر حال، در یک رساله علمی، محقق باید توان قانع کردن هیأت داوران را برای علت انتخاب موضوع داشته باشد.
قلمرو تحقیق و مشخص کردن واحد تجزیه و تحلیل
محقق باید قلمرو تحقیق خود را از نظر زمانی، مکانی و موضوعی مشخص سازد. قلمرو موضوعی محدود بودن موضوع را می طلبد. موضوع نباید آنقدر کلی باشد که نتوان آن ر انجام داد و نباید آنچنان جزئی باشد که ارزش تحقیق نداشته باشد. تجزیه و تحلیل ممکن است فرد، گروه، سازمان، کشور یا....... باشد. چنانچه افراد در داخل سازمان مورد بررسی واقع شوند، در این صورت واحد مورد بررسی در هر یک از افراد نمونه آماری هستند.
تعیین سؤال پژوهشی
طرح سؤال پژوهشی بیانگر این است که محقق برای پاسخ دادن به آن چه نوع اطلاعاتی را نیاز دارد . ارائه ساختار تحقیق به منزله یک حلقه اتصال به فصل بعدی است. یعنی محقق توضیح می دهد که به منظور پاسخ گویی به سؤال تحقیق در فصل بعد (فصل دوم) به بررسی ادبیات تحقیق می پردازد. فرضیه هایی ارائه می گردد و برای آزمون فرضیه ها ، طرح تحقیق تهیه و تنظیم می شود. (فصل سوم) بر اساس چهارچوب این طرح، اطلاعات لازم جمع آوری و در فصل بعد (چهارم) طبقه بندی و تجزیه وتحلیل خواهند شد. در پایان گزارش نتیجه گیری به عمل می آید و بر اساس یافته ها پیشنهادهایی ارائه خواهد شد
فصل دوم – مروری بر ادبیات تحقیق
در این قسمت به نقد وبررسی تحیقات که قبلاً راجع به موضوع انجام گرفته است پرداخته می شود . نکته قابل توجه این است که این فصل به مبانی نظری و نقد پیشینه تحقیق، یعنی تحقیقات قبلی در این رابطه اختصاص دارد. این فصل یکی از قسمت های مهم تحقیق است. ادبیات مربوط به موضوع تحقیق از لحاظ روش تحقیق، نحوه جمع آوری اطلاعات و یافته های تحقیق مورد بررسی قرار می گیرند. لذا بهتر است در این قسمت فرضیه ها فهرست شوند. این فصل می تواند حدود 30 تا40 صفحه را در بر گیرد .
فصل سوم – طرح تحقیق
در این فصل بهتر است ابتدا فرضیه با یک جمله ظریف حلقه اتصال به فصل قبلی ، تکرار شود. ( مرور بر فصل قبــــل ) جامعه و نمونه آماری، روشهای جمع آوری اطلاعات، وبژگیهای نمونه، متغیرها، مستقل و وابسته و تعاریف عملیاتی آنها، روشهای تحلیل داده ها، بستر سازی های لازم برای استفاده از نرم افزارهای گوناگون ، تجهیزات و تکنولوژیهای موجود و در یک کلام اطلاعات لازم در اینجا جمع آوری و در فصل بعد طبقه بندی و تجزیه و تحلیل می شوند.
فصل چهارم – طبقه بندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات (با نظر استاد راهنما این فصل می تواند با فصل سوم تلفیق گردد)
این فصل در واقع رسالت پایان نامه را نشان می دهد، در این فصل با استفاده از جداول، اشکال، نمودار ها، منحنی ها، اطلاعات تحلیل می شوند. و در صورت لزوم آمارهایی نظیر میانگین، انحراف معیار و نظائر آن و نیز ضریب همبستگی و سایر ضرائب آماری مورد استفاده قرار می گیرند. سپس فریضه ها یک به یک آزمایش می شوند.
فصل پنجم – خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهادها
این فصل پایانی است. در خلاصه گزارش باید مساله مورد تحقیق مجدداً عنوان کرد. حاصل مروری بر ادبیات تحقیق که راهنمای محقق شده است نیز ذکر شود. روشهای تحقیق به کار گرفته شده برای بررسی مشکل، تبیین شوند. سپس یافته ها ارائه گردد و معنای عدم رد فرضیه ها و نیز رد شدن آنها مورد بحث و تفسیر قرار می گردد.
ج: پیوستها:
قسمت اصلی متن پایان نامه نباید دارای داده های (data) غیر ضروری باشد، لذا برنامه های نرم افزاری ، چگونگی به دست آوردن معادلات ریاضی و اثبات آنها و داده های تجربی در پیوستهای پایان نامه آورده می شوند.
د: جداول و نمودارها:
جدولها و نمودارها باید تا جائیکه ممکن است نزدیک به متن مربوط قرار گیرند هر جدول یا نمودار باید با عنوان مربوطه که معمولاً در زیرآنها درج می شود ، مشخص گردد.