لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
Translations of the Quran,Chapter 112:
AL-IKHLAS
(SINCERITY)
Total Verses:4
Revealed At:MAKKA
Maududi`s Introduction
In the name of Allah,the compassionate,the Marciful.
112.001
Say:He is Allah,the one and only.
112.002
Allah,the Eternal,Absolute.
112.003
He begetteth not,nor is He begotten.
112.004
And there is none like unto Him.
ترجمه قرآن به فارسی سوره 112:
تعداد آیات :4
محل نزول:مکه
شماره جزء:30
شماره حزب:60
اخلاص به معنای پاک و خالص کردن است.
به نام خداوند بخشنده مهربان
بگو او خدای یکتاست.(1)
آن خدایی که از همه عالم بی نیاز و همه عالم به او نیازمند است.(2)
نه کسی فرزند اوست و نه او فرزند کسی است.(3)
و نه هیچ کس مثل و مانند و همتای اوست.(4)
ترجمه قرآن به عربی سوره 112:
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد(1)
الله الصمد(2)
لم یلد و لم یولد(3)
و لم یکن له کفوا احد(4)
Translations of the Quran,Chapter 114:
AN-NAS
(MANKIND)
Total Verses:6
Revealed At:MAKKA
Maududi`s introduction
In the name of Allah,the compassionate,the Marciful.
114.001
Say:I seek refuge with the Lord and Cherisher of Mankind.
114.002
The king (or Ruler) of Mankind.
114.003
The god (or judge) of Mankind.
114.004
From the mischief of the Whispere (of Evil) who withdraws (after his whisper).
114.005
(The same) who whispers into the hearts of mankind.
114.006
Among Jinns and among men.
ترجمه قرآن به فارسی سوره 114:
تعداد آیات :6
محل نزول:مکه
شماره جزء:30
شماره حزب:60
ناس به معنای مردم است.
به نام خداوند بخشنده مهربان
بگو من پناه می جویم به پروردگار آدمیان.(1)
پادشاه آدمیان.(2)
اله یکتا معبود آدمیان(3)
از شر وسوسه شیطان(4)
آن شیطان که وسوسه و اندیشه بد افکند در دل مردمان.(5)
چه آن شیطان از جنس جن باشد و یا از نوع انسان.(6)
ترجمه قرآن به عربی سوره114:
بسم الله الرحمن الرحیم
قل اعوذ برب الناس(1)
ملک الناس(2)
اله الناس(3)
من الشر الوسواس الخناس(4)
الذی یوسوس فی صدور الناس (5)
من الجنه و الناس(6)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بنتلی و ارائه نسخه ای جدید از Continental GT برای سال 2011
/
کمپانی بنتلی چندی پیش به صورت رسمی از نسخه 2011 مدل کانتیننتال جی تی رونمایی کرد.
این مدل از نظر ظاهری بسیار مشابه مدلی است که قرار است از چرخه تولید این کمپانی خارج شود ولی بنتلی تضمین کرده که تمامی صفحات بدنه کاملا جدید هستند.نگاهی موشکافانه تر به این محصول نشان می دهد خطوط بدنه بسیار برجسته تر از گدشته هستند. بِلت لاین این خودرو بالاتر بوده و شیشه های جانبی مقداری طویل تر می باشند. از دیگر تغییرات اعمل شده در این مدل نسبت به مدل پیشین می توان به چراغ جدید عقب، چراغ های جلو که از محصول جدید این کمپانی یعنی مولسان الهام گرفته شده اند و جلوپنجره تجدید نظر شده اشاره کرد.
درست همانند نمای خارجی، اصلاحات و بهینه سازی های انجام شده در داخل کابین نیز ناچیز می باشند.طراحی کلی کابین به همان شکل پیشین باقی مانده است. از جمله بارزترین مشخصه های مدل 2011 می توان به سیستم سرگرمی جدید، گروه نشانگرهای مرکزی شناور و مواد با کیفیت تر به کار رفته در کابین اشاره کرد. به لطف بهره گیری از صندلی های باریک تر در قسمت جلو، فضای پای سرنشینان عقب به میزان دو اینچ افزایش یافته است. در بخش عملکردی، مهندسین بنتلی اجزای آلومینیومی سیستم تعلیق، سیستم فرمان جدید و سیستم AWD (انتقال قدرت به تمامی چرخ ها) با نسب 60 به 40 را به این مجموعه فوق لوکس و فوق مدرن اضافه کرده اند.قدرتی که از طریق سیستم انتقال قدرت این خودرو به چرخ ها انتقال می یابد از یک موتور W12 6.0 لیتری تجدید نظر شده تامین می شود که قادر است قدرتی معادل 567 اسب بخار (423 کیلووات) و گشتاوری برابر 699 نیوتن متر (516 پوند) تولید کند یعنی افزایشی 15 اسب بخاری (11 کیلوواتی) در قدرت و 50 نیوتن متری (37 پوندی) در گشتاور. این افزایش در قدرت و گشتاور خروجی موتور شتاب صف تا صد کیلومتر بر ساعت این خودرو را نیز به میزان 0.2 ثانیه بهبود داده است. 2011 Bentley Continental GT حال قادر است در مدت زمان 4.4 ثانیه، از حالت سکونف به تندی 100 کیلومتر بر ساعت دست یابد و در صورتی که راننده همینطور پای خود را بر روی پدال گاز بفشارد، قادر خواهد بود به بیشینه سرعت 319 کیلومتر (198 مایل) بر ساعت دست یابد. برخلاف افزایشی که در قدرت موتور به وجود آمده است، انتظار می رود کانتیننتال جی تی 2011 بتواند 12 مایل در شهر و 19 مایل در آزاد راه را با یک گالن سوخت بپیماید. مدل پیشین این خودرو با این مقدار سوخت قادر بود به ترتیب 10 و 17 مایل مسافت را بپیماید.
اواخر سال آینده میلادی، یک موتور V8 4.0 لیتری جدید نیز به همراه موتور W12 برای این خودرو در نظر گرفته خواهد شد. در مورد این موتور اطلاعاتی ارائه نشده است ولی بنتلی می گوید بسیار به صرفه تر از موتور W12 خواهد بود. برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد این محصول باید چند ماهی منتظر بمانید.
هیوندای آوانته 2011
/
آوانته 2011 جنگجویی است که در خاک کره و در نمایشگاه بوسان 2010 رونمایی شد . هیوندای از سال 1990 که برند الانترا/آوانته را به جهان معرفی کرد
تا کنون موفق به فروش 6 میلیون دستگاه از این خودرو شده است . مسئول بازاریابی جهانی هیوندای معتقد است طراحی جدید آوانته بار دیگر ، تعریفی جدید برای خودرو های هم کلاس آوانته به همراه خواهد آورد و همه به تبعیت از این خودرو اسپرت و شکیل به خطوط رویایی رو خواهند آورد . آوانته از یک پیشرانه 1.6 لیتری از سری موتور های گاما با توان 138 اسب بخار بهره خواهد برد که نسبت به خودرو های هم کلاسش 10 درصد کم مصرف تر است .آپشن های این خودرو متوسط نیمه لوکس در مدل 2011 پا را فراتر از همیشه گذاشته و پذیرای گیربکس 6 دنده اتوماتیک هیوندای و سیستم 4WD برای این خودرو است . هیوندای حتی صندلی های گرم شونده برای سرنشینان عقب و صفحه نمایشگر با تکنولوژی جدید برای داخل آوانته را نیز وعده داده است . این اولین بار است که هیوندای برند آوانته را از الانترا مجزا میکند و این موضوع نشانگر مورد توجه بودن بازار های آسیایی بیش از بازار های اروپایی برای هیوندای است .
ورنا 2011 ، سومین خودرو در راستای طرح 5 ساله هیوندای برای فتح بازار چین و عرضه تعریفی جدید از کیفیت در این کشور پر تقاضا است .
/
این خودرو برای اولین بار از سری موتور های جدید هیوندای با نام گاما بهره می برد که در دو حجم 1.6 و 1.4 لیتری با حداکثر توان های 121 و 105 اسب بخار عرضه خواهند شد .ورنای جدید در سیستم فنی اش از سیستم CVVT و آلترناتور هوشمند استفاده می کند و سیستم تهویه و فرمان آن نیز در مدل 2011 با کمپرسور جدید و موتور برقی مجزا طراحی شده اند . موتور 1.4 لیتری تنها برای کاهش قیمت این خودرو روی آن نصب شده که در واقع انتخاب بسیار مناسب تری نسبت به موتور 1.6 لیتری نیز می باشد . این پیشرانه که 105 اسب بخار قدرت دارد با دو گیربکس 5 دنده دستی و 4 دنده اتوماتیک عرضه خواهد شد که در نوع دستی مصرف ترکیبی آن 5.7 لیتر در 100 کیلومتر و در نوع اتوماتیک 6.2 لیتر در 100 کیلومتر است .
این خودرو از شاسی جدیدی با ارتفاع پایین تر بهره می برد و در تست تصادف موسسه CNCAP چین توانسته تمامی 5 ستاره را کسب کند و خود را برای بازار هدفش یعنی چین کاملا ایده آل و بدون نقص نشان دهد .
هنوز قیمت دقیقی برای این خودرو مشخص نشده اما پیش بینی می شود هیوندای قیمتی به مراتب رقابتی تر نسبت به فورد فیستا را برای ورنای جدید برگزیند
2011Aston Martin DB9
/
آستون مارتین تصاویر و اطلاعات مربوط به فیس لیفت مدل DB9 خود برای سال 2011 را منتشر کرد. این مدل را می توان موفق ترین محصول کمپانی انگلیسی آستون مارتین از آغاز تا کنون دانست، افتخاری که آن را به همراه مدل V8 Vantage یدک می کشد. بسیاری نیز DB9 را زیباترین خودرویی که تا به حال تولید شده می نامند. DB9 بلطف تلفیقی بادوام از زیبایی بسیار، شخصیت اسپرت و تجمل خالص، خود را بعنوان یک «گرند تورِر» ناب معرفی کرده است. بهینه سازی خودرویی که بسیاری آن را زیباترین خودرو دنیا می نامند کاری بس ظریف می طلبد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
سورة معارج
این سوره در مکه نازل شده و دارای 44 آیه است
تاریخ شروع
5 ذی القعده 1406
محتوای سورة معارج
معروف در میان مفسران این است که سوره « معارج » از سوره های مکی است ، و بر اساس «فهرست ابن ندیم » و «کتاب نظم الدرر » ، و « تناسق الایات و السور » مطابق نقل «تاریخ القرآن» ابوعبدالله زنجانی این سوره هفتاد و هفتمین سوره ای است که در مکه نازل شده است
ولی این مانع از آن نخواهد بود که بعضی از آیات آن در مدینه نازل شده باشد ، و این منحصر به سوره « معراج » نیست ،در بسیاری از سوره های قرآن که مکی است آیه یا آیاتی وجود دارد که در مدینه نازل شده ، و به عکس بعضی از سوره های مدنی آیات مکی دارد .
نمونه های زیادی از این موضوع را «علامه امینی » در « الغدیر » آورده است . 1
دلیل بر اینکه آیات آغاز این سوره در مدینه نازل شده روایات زیادی است که در تفسیر این آیات به خواست خدا خواهد آمد .
به هر حال ویژگیهای سوره های مکی مانند بحث پیرامون اصول دین مخصوصاً معاد و انذار مشرکان و مخالفان در این سوره کاملا نمایان است ، و روی همرفته این سوره دارای چهار بخش است :
بخش اول از عذاب سریع کسی سخن می گوید که بعضی از گفته های پیامبر صلی الله علیه و اله را انکار کرد ، و گفت اگر این سخن حق است عذابی بر من نازل شود و نازل شد ( آیه 1 تا 3 )
بخش دوم بسیاری از خصوصیات قیامت و مقدمات آن و حالات کفار در آن روز آمده است .(آیات 4 تا 18 )
بخش سوم این سوره بیانگر قسمتهائی از صفات انسانهای نیک و بد است که او را بهشتی یا دوزخی می کند ( آیات 19 تا 34 )
بخش چهارم شامل انذارهائی است نسبت به مشرکان و منکران ، و بار دیگر به مساله رستاخیز برمی گردد و سوره را پایان می دهد .
فضیلت تلاوت این سوره
در حدیثی از پیغمبر ( صَلی اللهُ علیه و آله ) می خوانیم : من قرأ « سأل سائل » اعطاه الله ثواب الذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون و الذین هم علی صلواتهم یحافظون :
« کسی که سوره « سأل سائل » را بخواند خداوند ثواب کسانی را به او می دهد که امانات و عهد و پیمان خود را حفظ می کنند و کسانی که مواظب و مراقب نمازهای خویشند »
حدیث دیگری از امام باقر « علیه السلام » آمده است : من أدمن قرائته «سأل سائل » لم یسأله الله یوم القیامه عن ذنب عمله و اسکنه جنته مع محمد (ص) :
کسی که پیوسته سورة «سأل سائل » را بخواند خداوند در قیامت او را از گناهانش باز پرسی نمیکند ، و او را در بهشتش با محمد «صَلی الله عَلیه و اله » سکونت می دهد »
همین مضمون از امان صادق «علیه السلام » نقل شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
چند پردازشگرهای مرتبط بوسیله یک شبکه ( ترجمه پترسون 727 تا 756 )
طراحی با تک باس خوب است ولی محدودیت هایی دارد ، چون سه تا از خصوصیت های مطلوب باس با هم ناسازگارند که شامل ، پهنای باند ، درنگ زمانی که ( زمان انتقال یک سیگنال ) و طول مسیر زیاد . همچنین پهنای باند محدودی برای حافظه واحد مرتبط با باس وجود دارد . بنابراین یک تک باس به پردازشگرهایی که می توانند با آن مرتبط باشند یک قید مفیدی را تحمیل می کند . تا امروز بیشترین تعداد پردازشگر مرتبط با باس واحد در کامپیوتر های تجاری 36 تا است ، و این تعداد بنظر می رسد که با گذشت زمان رو به کاهش است .
اگر هدف متصل کردن پردازشگرهای بیشتری به هم است بنابراین طراحان کامپیوتری بایست بیشتر از یک باس واحد استفاده کنند . شکل 908 چگونگی ساختار آن را نشان می دهد . توجه کنید که در شکل 902 ص 716 رسانه اتصال ( باس ) بین حافظه و پردازشگر است در حالیکه در شکل 908 و حافظه به هر کدام از پردازشگرها متصل است و رسانه اتصال ( شبکه بین این گره های مرکب است ، برای سیستم ها باس واحد رسانه برای هر بار دسترسی حافظه مورد استفاده قرار می گیرد در حالیکه در حالت های تعدی تنها برای CP ( توانای یک فرایند برای ارتباط با فرآیند دیگر ) مورد استفاده قرار می گیرد . شکل 909 لیست چندین مرتبط با شبکه های via آورده شده است .
و این به ما یک بحث قدیمی دوباره سازمان حافظه در مقیاس بزرگ پردازش های موازی را نتیجه می دهد . متاسفانه اغلب بحث به یک دوگانگی غلط متمرکزمی شود : حافظه مشترک در برابر حافظه توزیع شده . حافظه مشترک که در واقع به معنی یک فضا با آدرس واحد است که به طور ضمنی به ارتباطات با بارگذاری و ذخیره دلالت می کند .
سازمان شبکه های چند پردازشگر ، توجه : برخلاف شکل 902 اتصالات چند پردازشگر ها بلند تر :908 و شکل از بین حافظه و پردازشگرهانیست . همچنین پردازشگرها بایک شبکه در بالای حافظه ساخته شده اند . شاید بهترین مثال : ctayxmp , yamp sun Enterprise جدید ترین مثال باشند .
در مقابل یک نشانی حافظه های چند گانه خاص وجود دارد که به ارتباط صریح بین ارسال ها و دریافت ها دلالت می کند .
حافظه های توزیع شده به قسمت های فیزیکی حافظه بر می گردد . اگر حافظه فیزیکی به چند قسمت تقسیم شود و کنار هر قسمت هم یک پرداز شگر باشد مثل شکل 8 . و در آنصورت حافظه فیزیکی توزیع شده خواهد بود .
دقیقا برعکس حافظه توزیع شده حافظه متمرکز است . جایکه زمان دسترسی به حافظه فیزیکی برای همه پرداز شگرها برابر است چون هر دسترسی از طریق اتصال شکل 902 انجام می شود . بعضی وقتها به این نوع ماشین سالن رقص می گویند .
که پردازشگرها در یک طرف سالن و حافظه ها در طرف دیگر مانند مدرسه رقص که پسرها در طرف اتاق و دخترها در طرف دیگر هستند . ( به عنوان مثال کامپیوتر ترا ، رجوع شود به www. mkp. cem / coze. htm ) . همانطور که در قسمت 901 گفته شد . فضای یک نشانی در برابر فضای نشانی چند گانه و حافظه توزیع شده در برابر حافظه متمرکز شده متمم یکدیگرند : چند پردازشگرها می توانند یک فضای تک نشانی و یک حافظه فیزیکی توزیع شده داشته باشند . بحث مناسب اهمیت جنبه های مثبت و منفی فضای یک نشانی از ارتباطات روشن و از حافظه های فیزیکی توزیع شده را مشخص می کند .
در ماشین ها بدون یک نشانی ، ارتباطات واقع است . برنامه نویس و کامپایلو می بایست پیغام ها را یک گره بفرستد و از گره دیگری پیغامها را دریافت کنند .
شکل 909 : خصوصیات کامپیوترهای چند پردازشگر متصل باشد شبکه برای فروش در سال 1997
برنامه های موازی ( پیغام های عبوری )
بیایید درباره یک شبکه با اتصالات چند پردازشگر 100 پردازنده ای که از حافظه های چند گانه خاص استفاده می کند بزنیم .
جواب : چون این کامپیوتر فضای چند نشانی دارد ، اولین قدم توزیع 100 زیر مجموعه به هر کدام از حافظه های جزئی است . پردازشگر شامل 000/100 شماره ارسالی زیر مجموعه به هر کدام از 100 گره حافظه پردازش است .
مرحله بعدی بدست آوردن حاصل جمع هر کدام از زیر مجموعه هاست . مرحله مشکل آن ، این است که هر کدام از حاصل جمع های جزئی در یک واحد اجرای مختلف واقع شدند . بنابراین ما باید از یک شبکه به هم پیوسته برای ارسال حاصل جمع های جزئی استفاده کنیم تا حاصل جمع نهایی ذخیره شود . علاوه بر ارسال همه حاصل جمع های جزئی به یک پردازشگر واحدی که براساس جمع های متوالی حاصل جمع های جزئی نتیجه می دهد ما تقسیم می کنیم تا موفق شویم . اول نیمی از واحد اجرا حاصل جمع های جزئی را به نیمه دیگری فرستد جایکه دو حاصل جمع جزئی با هم جمع می شوند . سپس یک چهارم واحد اجرا ( نصفی از نصف ) یک حاصل جمع جزئی جدید را به یک چهارم بعدی می فرستد تا مرحله بعدی جمع انجام شود . این تقسیم کردن ها و ارسال و دریافتها تا زمانیکه یک حاصلجمع از همه اعداد بدست آید . ادامه می یابد . فرض کنید pn نمایانگر شماره واحدهای اجرا باشد send/ x,gk تابعی است که شماره x را با مقدار y از شبکه به واحد اجرا ارسال می کند و ()receive یک تابعی است که یک مقدار را از شبکه برای واحد اجرا می گیرد .
این که همه پردازشگرها به دو دسته فرستنده و گیرنده تقسیم می کند و هر کدام از پردازشگرهای گیرنده فقط یک پیغام دریافت می کنند پس ما میتوانیم فرض کنیم یک پردازشگر گیرنده تا وقتی که دریافت می کند ، ممانعت می کند . بنابراین ارسال و دریافت می توانند به عنوان همزمان سازی خاص باری ارتباطات به کار روند . همانگونه پردازشگر ها از انتقال 9 داده ها آگاهند .
طریقه آدرس دهی پردازشگرهای موازی در مقیاس بزرگ :
اغلب پردازشگرهای تجاری در مقیاس گسترده از حافظه توضیع شده استفاده می کنند . هر چند که ساخت ماشینی که بتواند با ازدیاد و ارتقاء پردازشگرهایش حافظه آن هم افزایش و ارتقاء پیدا کند ، یا خیلی مشکل است یا گرانقیمت .
مسئله جدی که دررابطه با ماشین ها ی توضیع حافظه در مقابل طراحان وجود دارد ، مسئله ارتباطات آن است . برای سازندگان سخت افزاری ساده ترین راه حل استفاده از ارتباط فرستادن و دریافت بجای ارتباط ضمنی می باشد که این امر در صورتیکه بعنوان جزئی از بارگزاری یا ذخیره استفاده گر در امکان پذیر است . فرستادن و دریافت هم چنین مزیتی هم دارد که سادگی طرح ارتباط سیستم برای برنامه نویس می باشد . و طریقه محاسبه با استفاده از ارتباط صریح آسانتر از ارتباط مجازی ( تلویحی ) بارگزاری یا ذخیره ای . یا به عبارت دیگر بارگزاری و ذخیره بمراتب از ارتباط پائین تری از نوع فرستادن و دریافت دارد . بعضی از کاربردها اطلاعتشان در دور دست قرار دارد که بصورت گه گاهی و غیر قابل پیش بینی بدست می آید ، بنابراین خیلی مفید خواهد بود که برای اطلاعات دور دست آدرسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
چند روایت معتبر درباره عشق
گفتی دوستت دارم و رفتی.من حیرت کردم. از دور سایه هایی غریب می آمد از جنس دل تنگی و اندوه و غربت و تنهایی و شاید عشق.با خودم گفتم هرگز دوستت نخواهم داشت. گفتم عشق را نمی خواهم . ترسیدم و گریختم. رفتم تا پایان هر چه که بود و گم شدم. و این ها پیش از قصه ی لبخند تو بود. جای خلوتی بود. وسط نیستی . گفتی:«هستم .» نگریستم ،اما چیزی نبود. گفتم:«نیستی.» باز گفتی: «هستم .» بر خود لرزیدم و در دل گفتم نه ، نیستی. این جا جز من کسی نیست. بعد انگار گرما تو در دلم ریخت.من داغ شدم، گر گرفتم تا گیج شدم.بعد لبخند زدی ومن تسلیم شدم .گفتم :«هستی !توهستی !» این من هستم که نیستم . گفتی:«غلطی .»واین هنوزپیش از قصه ی دست های توبود . وقتی رفتی اندوه ماند واندوه .ازپاره ابرهای هجر با ران شوق می بارید واین تکه گوشت افتاده در قفس قفسه سینه ام را آتش می زد. ومن ذوب میشد م وپروانه ها نه، فرشته هاحیرت می کردند واین وقتی بود که هنوز دست هات انگشتان ام را نبوییده بودند. یک شب که ماه بدر بود وچشم هاش را گشوده بود تا با اشتیاق به هر چه که دل اش می خوا هد خیره شود، تو شرم نکردی و ناگهان انگشتان دست هایت هجوم آوردی تا دست هام را فتح کردی. انگشتانت به شانه ام تکیه زدند و در آغوش آن ها غنودند. تو ترانه های عاشقانه می سرودی، من اما همه ترس شده بودم. چیزی درونم فریاد می کشید.چیزی شعله ور می شد. شراره های عشق می سوزاند و خاکستر می کردو همه از انگشتان تو بود. من نیست شده بودم. گفتی:« حال چه گونه است ؟» گفتم:« تو همچنان غلطی.» و این هنوز پیش از قصه ی نگاه تو بود. فرشته ای پر کشید تا نزدیک تر آید و در شهود با ماه انباز شود.من به خاک افتادم. ناخن هام را با انگشتانت فشردی و لبخند پاشیدی. گفتی: «برخیز!» گفتم :« نتوانم.» بعد ناگهان چشم هات تابیدند و من تاب از کف دادم. مرا طاقت نگریستن نبود اما توان گریستن بود.بعد تو اشک هام را از گونه هام ستودی . فرشته پیش تر آمده بود. من گویی در چیزی فرو می رفتم. گفتم این چیست: «این چیست؟ » گفتی: «اندوه!اندوه!» بعد فروتر رفتم. بعد تو دست بر سرم نهادی و مرا در اندوه غرقه کردی. فرشته ار حسادت لرزید و بال هاش از التهاب عشق نبود. فرشته ای نبود. هرچه بود تو بودی. بعد تو لبخند زدی و گفتی :«چنین کنند عاشقان.» 1 و هرچه فکر می کنی نمی توانی بفهمی چه طور شروع شده بود. حتی نمی دانی تو شروع کرده بودی یا او. و اصلا چه اهمیتی دارد که چه کسی شروع کرده بود؟ تنها چیزی که لابه لای تصاویرمبهم وآشفته ی ذهنت به خاطر می آوری این است که وسط حل مساله ای در باره ی سقوط آزاد اجسام بود که چشمت به او افتاده بود و حس مبهم و شیرینی در تک تک سلول هات نوسان کرده بود و احساس کرده بودی گویا از حضور دخترک در کلاس خشنودی . همین. تدریس در سه دبیرستان دولتی،کلاس های کنکور و داشتن شاگردان خصوصی زندگی ات را آن قدر شلوغ کرده است که فرصتی برای عشق نداری. یک شنبه ی بعد می روی و تخته سیاه را از فرمول های قوانین حرکت شتاب دار پر می کنی و با خودت کلنجار می روی که چشمت به دخترک نیفتد. گاهی وسط درس دادن حس می کنی یکی از صندلی های کلاس از بقیه روشن تر است. پس بی اختیار به سمت روشنایی می چرخی و نگاهت به دخترک می افتد که مثل باران ملایمی بر سطح روحت می بارد و کلافه ات می کند. گچ را لبه ی تخته سیاه می گذاری و به بهانه ی قدم زدن بین ردیف های صندلی های کلاس بالای سر دخترک می روی.سرش را روی دفترچه اش خم کرده و در قاب مربع آبی رنگی می نویسد: هر گاه جسمی تحت تاثیر نیروی ثابتی واقع شود و شتاب بگیرد این شتاب با نیرو رابطه ی مستقیم و با جرم نسبت عکس دارد .بعد نگاهت به بالای دفترچه می افتد و دلت انگار آشوب می شود:کیمیا طلوع. 2 فاصله بین یکشنبه دوم دوم و یک شنبه سوم برای تو از هفت روز بیشتر طول می کشد و از این که هفته برای تو بیش از معمول کش آمده خودت را سرزنش می کنی . نگاهت را در کلاس می گردانی تا نقطه ی روشن را پیدا کنی.وقتی ازوجود کیمیا مطمئن می شوی ، خیالت آسوده می شود و از این که حضور دخترک خیالت را آسوده می کند از خودت متنفر می شوی.بعد طوری رو به شاگردان می ایستی که کیمیا را نبینی. درس را که شروع می کنی با اشتیاق بیش تری حرف می زنی. چیزی در اعماق جانت می جوشد و حس غریبی به تو مب گوید کع این کلاس با کلاس های دیگر تفاوت کوچکی دارد. تفاوت کوچکی که رفته رفته بزرگ و بزرگ تر می شود، آن قدر بزرگ که دیگر کتمانش از عهده ی تو بر نمی آید. آن قدر بزرگ که توی کلاس هم جا نمی گیرد و باید برای آن فکری بکنی. یک شنبه سوم را به بحث درباره انبساط فلزات در اثر حرارت می گذرانی. درس تمام می شود و دانش آموزان به سرعت صندلی ها را خالی می کنند. کیمیا نگاه کوتاهی به تو می اندازد و با شتاب بیرون می رود. تو هنوز پشت میزت نشسته ای و دست هات را ستون کرده ای و شقیقه ها ت را با کف دست هات می فشری و اتگار تخته سیاه پر از فرمول های انبساط فلزات به تو دهن کجی م یکند و تو فقط محو یکی از صندلی های خالی شده ای و به یک شنبه ی آینده فکر می کنی و منتظرش می مانی و کسی نمی داند. 3 صبح یک شنبه ی چهارم از آپارتمانت کهدر طبقه ی نوزدهم یک آسمان خراش سی و یک طبقه است،به شهر خیره می شوی و فکر می کنی که هیچ چیز نمی تواند مثل یک شنبه با معنا باشد. که بین ساعت ده تا دوازده صبح روز یک شنبه چیزی وجود دارد که بقیه ی روزها و ساعت های هفته از آن تهی اند. که بین تمام روزهای هفته ، یک شنبه مثل نور می درخشد. که صد ها یک شنبه –یکی از یکی تاریک تر و پوچ تر- آمده اند و رفته اند اما هیچ کدام مثل این یک شنبه ی آخری برای تو براق و تمیز و روشن نبوده اند. از پنجره به پایین نگاه می کنی و انبوه جمعیت را می بینی که مثل مورچه هایی که گرد سوسکی جمع شده باشند، در هم می لولند. از این فکر که هیچ کدام از آن ها نمی توانند مثل تو یک شنبه را ادراک کنند،پوزخند می زنی و دلت می خواهد تکنولوژی می توانست ابزاری بسازد که به کمک آن بتوان طعم بو و رنگ و جنس لطافت و زیبایی یک شنبه را مثل ابعاد یک تکه سنگ اندازه گرفت. یک شنبه برای تو مثل قطعه ای از بهشت می ماند که هفته ای یک بار از آسمان، از دورترین کهکشان ها به زمین هبوط می کند و دو ساعت توقف می کندتاتو او را سیر تماشاکنی و باز به بهشت برگردد. یک شنبه ی دیگر برای تو مثل یک تکه سنگ هم فضا را اشغال می کند وهم وزن دارد . به مدرسه که می رسی مدیر مدرسه برای تو توضیح می دهد که به خاطر تعمیر کلاس،شاگردانت را به کلاسی در طبقه ی دوم برده است.کلاس جدید کوچک تر است. داخل که می شوی حس می کنی نه تنها کلاس بیش از حد شلوغ است که مطلقا روشن نیست. نگاهت را در کلاس می گردنی تا از حضور کیمیا مطمئن شوی.ترکیب کلاس به هم ریخته است و تو او را در جای همیشگی پیدانمی کنی. پس بار دیگر با مکث بیشتری در کلاس خیره می شوی تا صندلی روشن را پیدا کنی اما همه در نظرت تاریکند و دخترک در کلاس نیست. ناگهان کلاس در مقابلت خالی و بی معنامی شود.پوچ و نا مفهوم . درست مثل یک ظرف خالی یا لامپ سوخته یا تفالهی سیب یا لانه ی متروک پرنده ای مهاجر یا درختی بی میوه یا واژه ای بی معنا. دلت از چیزی که نمی دانی چیست انباشته می شود.چند کلمه روی تخته سیاه می نویسی