لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
چگونه سایه هایی واقعی تر ایجاد کنیم؟
در زیر چند عملیات اضافی رو بعنوان روشی برای حقیقی تر جلوه دادن سایه ها ملاحظهخواهید کرد. توسط این مراحل شما قادر خواهید بود از یک عکس Flat به یک عکس سه بعدیسایه دار برسید که بجای شناور بودن در هوا بیشتر بنظر برسه در پس زمینه قرار گرفته.خوب شروع میکنیم:اول عکس مورد نظر را در فتوشاپ باز کنید و با دو بار کلیک کردن روی background آنرا بهیک لایه تبدیل کنید.و بعد توسط Canvas یا ابزار crop مقداری فضای اضافه در اطراف آنایجاد کنید.
حالا توسط Filter>Distort>shear انحنای لازم رو به تصویر خود بدهید ولی سعی کنیدتغییرات بسیار جزئی باشد.
توسط دستور های Edit>Transform>perspectiveEdit>Transform>rotateEdit>Transform>distort Edit>Transform>skewEdit>Transform>scaleتغییر شکل لازم را به تصویر بدهید. در اینجا بترتیب از perspective>rotate>distort>rotateاستفاده شده است.
حالا تصویر حاصله را با Ctrl+Cilck برروی لایه آن انتخاب کنید و توسط دستورselect>modify>border این انتخاب را به حاشیه ای با ضخامت متناسب باresolution اولیه تصویرتان تبدیل کنید.(در اینجا 4 pixel )
حالا این حاشیه را با کلیک کردن روی آیکون زیر در یک channel دیگر save کنید.
حالا نوبت سایه -روشن کردن این ضخامت است. برای اینکار ما دولایه دیگر یکی تیره ترو دیگری روشنتر از تصویر اصلی احتیاج داریم تا آنها را در این ضخامت قرار دهیم.پس برای ایجاد shadow به سراغ channels رفته و برای انتخاب channel ی که قبلاsave کرده بودیم روی آیکون load channel as selection کلیک کرده و بعد به layersبرمیگردیم و توسط آیکون create new fill or adjustment layer ، دیالوگ باکس levels را می آوریم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
وسواس چیست و چگونه آنرا درمان کنیم؟
وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر که با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت دربرابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبتبه شخصیتخود بوده از غیر عادى و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است.روانشناسان وسواس را نوعى بیمارى از سرى نوروزهاى شدید مىدانند که تعادل روانى و رفتارى را از بیمار سلب و او را در سازگارى با محیط دچار اشکال مىسازد و این عدم تعادل و اختلال داراى صورتى آشکار است. روانکاوان نیز وسواس را نوعى غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفى مىکنند و آن را حالتى مىدانند که در آن، فکر، میل، یا عقیدهاى خاص، که اغلب وهمآمیز و اشتباه است آدمى را در بند خود مىگیرد، آنچنان که حتى اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامىدارد که حتى رفتارى را برخلاف میل و خواستهاش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگى کار یا افکار خودآگاه است اما نمىتواند از قید آن رهایى یابد. وسواس به صورتهاى مختلف بروز مىکند و در بیمار مبتلاى به آن این موارد ملاحظه مىشود : اجتناب؛ تکرار و مداومت؛تردید؛شک در عبادت؛ترس؛دقت و نظم افراطى؛اجبار و الزام؛احساس بن بست؛عناد و لجاجت. علائم دیگر:در مواردى وسواس بصورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدى، آتش زدن جایى، درآوردن جامه خود، بیقرارى، بهانهگیرى، بىخوابى، بدخوابى، بىاشتهایى،... متجلى مىشود آنچنانکه به اطرافیانش این احساس دست مىدهد که نکند دیوانه شده باشد. انواع وسواس:وسواسهایى که تمام فکر و اندیشه افراد را تحت تاثیر قرار داده و احاطهشان مىکند معمولا بصورتهاى زیر است: وسواس فکرى: این وسواس بصورتهاى مختلف خود را نشان مىدهد که برخى از نمونههاى آن بشرح زیر است: اندیشه درباره بدن: بدین گونه که بخشى مهم از اشتغالات ذهنى و فکرى بیمار متوجه بدن اوست. او دائما به پزشک مراجعه مىکند و در صدد بهدست آوردن دارویى جدید براى سلامتبدن است. رفتار حال یا گذشته: مثلا در این رابطه مىاندیشد که چرا در گذشته چنین و چنان کرده؟ آیا حق داشته است فلان کار را انجام دهد یا نه؟ و یا آیا امروز که مرتکب فلان عملى مىشود آیا درست مىاندیشد یا نه؟ تصمیمات او رواستیا ناروا ؟ در رابطه با اعتقادات: زمانى فکر وسواسى زمینه را براى تضادها و مغایرتهاى اعتقادى فراهم مىسازد. مسایلى در زمینه حیات و ممات، خیر و شر، وجود خدا و پذیرش یا طرد مذهب ذهن او را بخود مشغول مىدارد. اندیشه افراطى: زمانى وسواس در مورد امرى بصورت افراط در قبول یا رد آن استبا اینکه بیمار خلاف آن را در نظر دارد ولى بصورتى است که گویى اندیشه مزاحمى بر او مسلط است که او را ناگزیر به دفاع از یک اندیشه غلط مىسازد، از آن دفاع و یا آن را طرد مىکند بدون اینکه آن مساله کوچکترین ارتباطى با زندگى او داشته باشد; مثلا در رابطه با دارویى عقیدهاى افراطى پیدا مىکند بگونهاى که طول عمر، بقاى زندگى و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو مىداند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتیجهاى دست نیابد. 2- وسواس عملى: وسواس عملى به شکلهاى گوناگون خود را بروز مىدهد که ما به نمونهها و مواردى از آن اشاره مىکنیم : شستشوى مکرر: مردم بر حسب عادت تنها همین امر را وسواس مىدانند و این بیمارى در نزد زنان رایجتر است. رفتار منحرفانه: جلوه آن در مواردى بصورت دزدى است و این امر حتى در افرادى دیده مىشود که هیچگونه نیاز مادى ندارند. دقت وسواسى: نمونهاش را در منظم کردن دگمه لباس و... مىبینیم و وضعیت فرد بگونهاى است که گویى از این امر احساس آرامش مىکند. شمردن: شمردن و شمارشها در مواردى مىتواند از همین قبیل بحساب آید مثل شمردن نردهها با اصرار بر این که اشتباهى در این امر صورت نگیرد. راه رفتن: گاهى وسواسها بصورت راه رفتن اجبارى است. شخص از این سو به آن سو راه مىرود و اصرار دارد که تعداد قدمها معین و طبق ضابطه باشد. مثلا فاصله بین دو نقطه از ده قدم تجاوز نکند و هم از آن کمتر نباشد. 3- وسواس ترس: صورتهاى ترس وسواسى عبارت است از: ترس از آلودگى - ترس از مرگ - ترس از دفع - ترس از محیط محدود - ترس از امرى خلاف اخلاق - ترس از تحقق آرزو. 4- وسواس الزام: در این نوع وسواس نمىتواند خود را از انجام عمل و یا فکرى بیرون آورد و در صورت رهایى از آن فکر و خوددارى از آن عمل موجبات تنش در او پدید خواهد آمد. وسواس در چه کسانی بروز می کند؟ الف) در رابطه با سن تجارب حیات عادى افراد نشان مىدهد که وسواس همگام با بلوغ و در غلیان شهوت در افراد پایه گرفته و تدریجا رشد مىکند. اگر در آن ایام شرایط براى درمان مساعد باشد بهبودهاى نسبى و دورهاى پدید مىآید وگرنه بیمارى سیر مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جایى که خود بیمار به ستوه مىآید. ب) در رابطه باهوش: بررسیهاى علمى نشان دادهاند که وضع هوشى آنها در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است. وسواسىهایى که داراى هوش اندک و یا با درجه ضعیف باشند بسیار کمند بر این اساس رفتار آنها نباید حمل بر کمهوشى شان شود. ج) در رابطه با اعتقاد: د) در رابطه با شخصیت و محیط: تجارب نشان دادهاند آنهایى که در زندگى شخصى حساسترند امکان ابتلایشان به بیمارى وسواس بیشتر است و غلبه وسواس بر آنها زیادتر است. در بین فرزندانى که والدینشان معمولا محکومشان مىکنند این بیمارى بیشتر دیده مىشود. پارهاى از تحقیقات نشان دادهاند که شخصیت والدین و حتى صفات ژنتیکى، روابط همگن خویى و محیطى در این امور مؤثرند بهمین نظر وسواس در بین دوقلوهاى یکسان بیشتر دیده مىشود تا در دیگران، اگر چه ریشههاى اساسى و کلى این امر کاملا مشهود نیست. مساله شخصیت را اگر با دامنهاى وسیعتر مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید که این امر حتى در برگیرنده افراد و اشخاص از نظر جوامع هم خواهد بود. وسواس بر خلاف بیمارى هیسترى است که اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده دیده مىشود، در جوامع بظاهر متمدن و پیشرفته و حتى در بین افراد هوشمند هم بمیزانى قابل توجه دیده مىشود. ریشههاى خانوادگى وسواس در مورد ریشه و سبب این بیمارى مطالب بسیارى ذکر شده که اهم آنها عبارتند از وراثت، شخصیت زیر ساز یا الحاقى، وضع هوشى، عوامل اجتماعى، عوامل خانوادگى، عوامل اتفاقى، رقابتها، منعها و... که ما ذیلا به مواردى از آن اشاره مىکنیم. الف) وراثت: تحقیقات برخى از صاحبنظران نشان داده است که حدود چهل درصد وسواسیها، این بیمارى را از والدین خود به ارث بردهاند، اگرچه گروهى دیگر از محققان جنبه ارثى بودن آن را محتمل دانسته و قایل شدهاند، انتقال زمینههاى عصبى مىتواند ریشه و عاملى در این راه باشد. ب) تربیت : در این مورد مباحثى قابل ذکرند که اهم آنها عبارتند از: 1- دوران کودکى:اعتقاد گروهى از محققان این است که پنجاه درصد وسواسهاى افراد در سنین جوانى و پس از آن از دوران کودکى پایهگذارى شده و تاریخچه زندگى آنها حاکى از دوران کودکى ویژهاى است که در آن کشمکشها و مقاومتها و سرسختىهاى فوق العاده وجود داشته و کودک در برابر خواستههاى بزرگتران تاب مقاومت نداشته است. 2- شیوه تربیت:در پیدایش گسترش وسواس براى شیوه تربیت والدین نقش فوق العادهاى را باید قایل شد. بررسیها نشان مىدهد مادران حساس و کمال جو بصورتى ناخودآگاه زمینه را براى وسواسى شدن فرزندان فراهم مىکنند و مخصوصا والدینى که رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود بصورت دقیق مىخواهند و انعطاف پذیرى کمترى دارند در این رابطه مقصرند. تربیتخشک و مقرراتى در پیدایش و گسترش این بیمارى زیاد مؤثر است. نحوه از شیر گرفتن کودک بصورت ناگهانى، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و کنترل کودک در رفتار مربوط به نظم و تربیت و دقت او هم در این امر مؤثر است. 3- تحقیر کودک:عدهاى از بیماران وسواسى کسانى هستند که دائما این عبارت به گوششان خورده است که: آدم بى عرضهاى هستى، لیاقت ندارى، در خور آدم نیستى، بدرد زندگى نمىخورى... و از بابت عدم لیاقتخود توسط والدین، مربیان، خواهران، و برادران ارشد رکوفتشنیده و تنبیه شدهاند. این گونه برخوردها بعدا زمینه را براى ناراحتى عصبى و یا وسواس آنها فراهم کرده است. 4- ناامنىها:پارهاى از تحقیقات نشان دادهاند برخى از آنها که دوران حیات کودکى آشفتهاى داشته و با ترس و نا امنى همساز بودهاند بعدها به چنین بیمارى دچار شدهاند. آنها در مرحله کودکى وحشت از آن داشتهاند که نکند کار و رفتارشان مورد تایید والدین و مربیان قرار نگیرد. اینان در دوران کودکى براى راضى کردن مربیان خود مىکوشیدند و سعى داشتهاند که دقتى افراطى درباره کارهاى خود روا دارند و در همه مسائل، با باریکبینى و موشکافى وارد شوند. 5- منعها:گاهى وسواس فردى بزرگسال نشات گرفته از منعهاى شدید دوران کودکى و حتى نوجوانى و جوانى است. مته بر خشخاش گذاردن والدین و مربیان، ایرادگیریهاى بسیار، توقعات فوق العاده از زیر دستان، اگر چه ممکن است کار را برطبق مذاق خواستاران پدید آورد معلوم نیست عاقبتخوش و میمونى داشته باشد. 6- خانواده افراد وسواسى: بررسیها نشان دادهاند: - اغلب وسواسىها والدین لجوج داشتهاند که در وظیفه خواهى از فرزندان سماجتبسیار نشان مىدادهاند. - ایرادگیر و عیبجو بودهاند اگر مختصر لغزشى از فرزندان خود مىدیدند، آن را به رخ فرزندان مىکشیدند. - خسیس و ممسک بودهاند به طورى که کودک براى دستیابى به هدفى ناگزیر به شیوهاى اصرارآمیز بوده است و بالاخره افرادى کم گذشت، طعنه زن، ملامتگر، بودهاند و کودک سعى مىکرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور کند تا سرزنش نشود. (6) درمان : براى درمان مىتوان از راه و رسمها و وسایل و ابزارى استفاده کرد که یکى از آنها تغییر محیطى است که بیمار در آن زندگى مىکند. 1- تغییر آب و هوا: دور ساختن بیمار از محیط خانواده و اقامت او در یک آسایشگاه و واداشتن او به زندگى در یک منطقه خوش آب و هوا براى تخفیف اضطراب و درمان بیمار اثرى آرامش بخش دارد و این امرى است که اولیاى بیمار مىتوانند به آن اقدام کنند. 2- تغییر شرایط زندگى:از شیوههاى درمان این است که زندگى بیمار را در محیطى دیگر بکشانیم و وضع او را تغییر دهیم. او را باید به محیطى کشاند که در آن مساله حیات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصیت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسیهاى تجربى نشان مىدهند که در مواردى با تغییر شرایط زندگى و حتى تغییر خانه و محل کار و زندگى بهبود کامل حاصل مىشود. 3- ایجاد اشتغال و سرگرمى:تطهیرهاى مکرر و دوبارهکارىها بدان خاطر است که بیمار وقت و فرصتى کافى براى انجام آن در خود احساس مىکند و وقت و زمانى فراخ در اختیار دارد. بدین سبب ضرورى است در حدود امکان سرگرمى او زیادتر گردد تا وقت اضافى نداشته باشد. اشتغالات یکى پس از دیگرى او را وادار خواهد کرد که نسبتبه برخى از امور بىاعتماد گردد، از جمله وسواس.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
DAC08080 استفاده می کنیم که مبدل دیجیتال به آنالوگ 8 بیتی می باشد. از آنجا که دو D/A هشت بیتی داریم اگر بخواهیم مستقیماً از میکرواستفاده کنیم. به دو پورت آزاد نیاز خواهیم داشت. در اینجا به دلیل اینکه فقط یک پورت آزاد داریم که همان DATA BUS می باشد باید یکی از دو روش زیر را برای انتقال اطلاعات به D/A ها انتخاب نماییم:
استفاده از LATCH
در صورت استفاده از LATCH اولاً نیاز به دو IC داریم و علاوه بر آن سیستم قابلیت انعطاف و گسترش کمی خواهد داشت.
استفاده از PPI
این (8255)IC علاوه بر آنکه در خروجی دارای سه پورت می باشد قابلیت های گسترده ای دارد که در صورت لزوم می توان از آن استفاده کرد. البته در اینجا فقط همانند دو LATCh عمل می کند. پورتهای A و B با استفاده از بایت کنترل به عنوان خروجی تعریف شده اند و به ترتیب به TL494 مربوط به موتور راست و چپ متصل می باشد. در شکل (24-5) نمودار گردشی برنامه نرم افزاری و در ضمیمه 1 خود برنامه آورده شده است.
2-2-5-ساخت منبع تغذیه منفی
همانطور که در شکل (23-5) دیده می شود خروجی D/A به OPAMP متصل می باشد این کار به این دلیل است که خروجی D/A جریان می باشد و از طرف دیگر ورودی TL494 جریان است. برای تبدیل به ولتاژ مطابق شکل (25-5) از OPAMP استفاده شده است.
شکل (25-5): تبدیل ولتاژ به جریان
OPAMP دارای تغذیه مثبت و منفی می باشد. در اینجا برای ساخت و ولتاژ منفی نمی توان مدار استفاده شده در روش آنالوگ را به کار برد چرا که در آنجا گفتیم که برای کوچکتر شدن سلف، باید فرکانس سوئیچینگ بالا باشد که اگر بخواهیم از میکرو به این منظور استفاده کنیم به دلیل کم بودن سرعت آن عملاً غیر ممکن است. روش دیگر این است که از IC دیگر مثل 555 و یا TL494 استفاده می کنیم. که این امر باعث زیاد شدن تعداد المانها خواهد شد. با توجه به کم بودن جریان تغذیه OPAMP ها از روشی استفاده می کنیم که البته فقط در جریانهای پایین کاربرد دارد.
DC آنرا حذف می کنیم که در نتیجه آن دامنه های مثبت و منفی ایجاد می شود. با صاف کردن دامنه های منفی توسط خازن و در نهایت با زنر می توان ولتاژ منفی با جریان در حدود 10 mA ایجاد کرد. در شکل (26-5) مدار ساخت و ولتاژ منفی آورده شده است.
مزیت این روش در این است که نیازی به فرکانس بالا نداشته و با فرکانس 500Hz که مطابق شکل (26-5) توسط پین شماره پنج پورت اعمال می شود قابل پیاده سازی است.
خلاصه
در این فصل طراحی مدار با دو روش آنالوگ و دیجیتال بررسی شد. با آزمایشهای مختلف پارامترهای موتور استخراج گردید. با مدل کردن موتور در Spice فرکانس 25 KKz به عنوان فرکانس برشگری انتخاب شد. ساخت PWM با دوره کار متغیر با استفاده از TL494 و همچنین چگونگی روشن و خاموش کردن سریع ماسفتها با توجه به خازن ورودی آنها را بررسی کردیم. دیدیم که مدار آنالوگ ساده تر و کم هزینه تر بوده و در مقابل نوین مقاومت نویز مقاومت بیشتری داشته و در حالت کلی قابلیت اعتماد بالاتری دارند. مزیت مدار دیجیتال انعطاف پذیری بسیار زیاد آن می باشد، به طوری که سخت افزار تقریباً ثابت می توان با تغییر نرم افزار عملکرد سیستم عوض نمود.
فصل ششم
نتایج آزمایشات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
DAC08080 استفاده می کنیم که مبدل دیجیتال به آنالوگ 8 بیتی می باشد. از آنجا که دو D/A هشت بیتی داریم اگر بخواهیم مستقیماً از میکرواستفاده کنیم. به دو پورت آزاد نیاز خواهیم داشت. در اینجا به دلیل اینکه فقط یک پورت آزاد داریم که همان DATA BUS می باشد باید یکی از دو روش زیر را برای انتقال اطلاعات به D/A ها انتخاب نماییم:
استفاده از LATCH
در صورت استفاده از LATCH اولاً نیاز به دو IC داریم و علاوه بر آن سیستم قابلیت انعطاف و گسترش کمی خواهد داشت.
استفاده از PPI
این (8255)IC علاوه بر آنکه در خروجی دارای سه پورت می باشد قابلیت های گسترده ای دارد که در صورت لزوم می توان از آن استفاده کرد. البته در اینجا فقط همانند دو LATCh عمل می کند. پورتهای A و B با استفاده از بایت کنترل به عنوان خروجی تعریف شده اند و به ترتیب به TL494 مربوط به موتور راست و چپ متصل می باشد. در شکل (24-5) نمودار گردشی برنامه نرم افزاری و در ضمیمه 1 خود برنامه آورده شده است.
2-2-5-ساخت منبع تغذیه منفی
همانطور که در شکل (23-5) دیده می شود خروجی D/A به OPAMP متصل می باشد این کار به این دلیل است که خروجی D/A جریان می باشد و از طرف دیگر ورودی TL494 جریان است. برای تبدیل به ولتاژ مطابق شکل (25-5) از OPAMP استفاده شده است.
شکل (25-5): تبدیل ولتاژ به جریان
OPAMP دارای تغذیه مثبت و منفی می باشد. در اینجا برای ساخت و ولتاژ منفی نمی توان مدار استفاده شده در روش آنالوگ را به کار برد چرا که در آنجا گفتیم که برای کوچکتر شدن سلف، باید فرکانس سوئیچینگ بالا باشد که اگر بخواهیم از میکرو به این منظور استفاده کنیم به دلیل کم بودن سرعت آن عملاً غیر ممکن است. روش دیگر این است که از IC دیگر مثل 555 و یا TL494 استفاده می کنیم. که این امر باعث زیاد شدن تعداد المانها خواهد شد. با توجه به کم بودن جریان تغذیه OPAMP ها از روشی استفاده می کنیم که البته فقط در جریانهای پایین کاربرد دارد.
DC آنرا حذف می کنیم که در نتیجه آن دامنه های مثبت و منفی ایجاد می شود. با صاف کردن دامنه های منفی توسط خازن و در نهایت با زنر می توان ولتاژ منفی با جریان در حدود 10 mA ایجاد کرد. در شکل (26-5) مدار ساخت و ولتاژ منفی آورده شده است.
مزیت این روش در این است که نیازی به فرکانس بالا نداشته و با فرکانس 500Hz که مطابق شکل (26-5) توسط پین شماره پنج پورت اعمال می شود قابل پیاده سازی است.
خلاصه
در این فصل طراحی مدار با دو روش آنالوگ و دیجیتال بررسی شد. با آزمایشهای مختلف پارامترهای موتور استخراج گردید. با مدل کردن موتور در Spice فرکانس 25 KKz به عنوان فرکانس برشگری انتخاب شد. ساخت PWM با دوره کار متغیر با استفاده از TL494 و همچنین چگونگی روشن و خاموش کردن سریع ماسفتها با توجه به خازن ورودی آنها را بررسی کردیم. دیدیم که مدار آنالوگ ساده تر و کم هزینه تر بوده و در مقابل نوین مقاومت نویز مقاومت بیشتری داشته و در حالت کلی قابلیت اعتماد بالاتری دارند. مزیت مدار دیجیتال انعطاف پذیری بسیار زیاد آن می باشد، به طوری که سخت افزار تقریباً ثابت می توان با تغییر نرم افزار عملکرد سیستم عوض نمود.
فصل ششم
نتایج آزمایشات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
از چشم ها مراقبت کنیم
/
هرگاه صحبت از بیمارى هاى خطرناک مى شود، فوراً به یاد پرفشارى خون ، کلسترول بالا ، بیمارى هاى عروق کرنر و... مى افتیم، در صورتى که بیمارى هاى مربوط به چشم، یکى از مهم ترین عواملى است که باعث شلوغى بیمارستان ها و کلینیک هاى پزشکى مى شود.
در این مطلب تعدادى از بیمارى هاى شایع چشمى را که بیشترین مورد نابینایى نیز مربوط به آنهاست، شرح می دهیم.
• استرابیسم (Strabismus)
یکى از شایع ترین مشکلات چشم به خصوص در کودکان است که اگر در دوران کودکى درمان نشود، به اختلال دید دائمى منجر خواهد شد. استرابیسم یا انحراف چشم(لوچی چشم)، اختلالى است که در آن چشم ها، وضعیت ناهمگونى نسبت به یکدیگر پیدا کرده و هر کدام از چشم ها در جهات مختلف نگاه مى کنند. در استرابیسم یکى از چشم ها مستقیم نگاه کرده و چشم دیگر به سمت داخل، خارج، بالا یا پایین منحرف مى شود.
/
استرابیسم دو نوع دارد:
انحراف داخلى چشم که "ایزوتروپى" نام دارد و انحراف خارجى که "اگزوتروپى" نامیده مى شود.
در نوع ایزوتروپى، انحراف چشم به سمت داخل بوده و بیشتر شیرخواران را مبتلا مى کند.
اگزوتروپى نیز در کودکان اتفاق مى افتد، زمانى که به دور خیره مى شوند که معمولاً با بیمارى، خستگى و چرت زدن شدت مى یابد.
استرابیسم کودکان در صورتى که به موقع درمان نشود، کاهش دید یا آمبلیوپى(تنبلی چشم) را به همراه خواهد داشت. آمبلیوپى را مى توان با بستن چشم تا حد کمى درمان کرد. البته اگر درمان آن به تاخیر بیافتد، کاهش دید دائمى شده و موفقیت درمان آن تا حد زیادى کاهش مى یابد.
خشکى شدید چشم، سردرد حین فعالیت چشمى و نداشتن دید مناسب به خصوص از یک چشم، از مهم ترین علائم استرابیسم است که در کودکان دیده مى شود.
مهم ترین راه پیشگیرى از چنین عارضه اى معاینه چشم در طول دوره شیرخوارى و سنین قبل از مدرسه است. در غیر این صورت با پیشرفت بیمارى تنها جراحى است که مى تواند کودک را از خطر کاهش دید نجات دهد.
• گلوکوم (آب سیاه چشم) (Glaucoma)
این بیمارى زمانى اتفاق مى افتد که به دلیل خارج نشدن مایع زلالیه، فشار داخل چشم بالا می رود و عصب بینایى آسیب مى بیند. گلوکوم یکى از خطرناک ترین انواع بیمارى هاى چشم است، زیرا هیچ گونه علامت خاصى ندارد و فرد هنگامى متوجه بیمارى خود مى شود که رشته هاى عصب بینایى کاملاً از بین رفته و دید به شدت افت پیدا کرده است.
آب سیاه دو نوع دارد که به نوع باز و بسته تقسیم مى شود:
در نوع باز، تخلیه زلالیه به کندى صورت مى گیرد که سبب تجمع آن و بالا رفتن سریع فشار داخل چشم مى شود. گلوکوم باز در ابتدا، علامت خاصى ندارد،ولى با پیشرفت بیمارى آرام آرام میدان بینایى محدود مى شود تا اینکه در مرحله ایى،فرد دیدش را کاملاً از دست مى دهد.
گلوکوم بسته بسیار پرعلامت است. در این نوع که با درد چشم، تهوع، سردرد، قرمزى چشم و تارى دید همراه است، فرد مى تواند در طول مدت کوتاه، بیمارى خود را درمان کند. البته اگر موفق به شناسایى بیمارى خود در مراحل اولیه شود.
بالا بودن سن، سابقه ابتلا به آب مروارید، نزدیک بینى و استفاده از داروهاى کورتونى از دیگر عوامل ابتلا به گلوکوم است که باید مورد توجه افرادى که شرایط فوق را دارند، قرار گیرد.
• آب مروارید(کاتاراکت) (Cataract)
آب مروارید از نظر علمى یعنى ایجاد هر نوع کدورت در عدسى چشم. تغییر در ساختار پروتئینى چشم که در اثر ضربه، مصرف برخى داروها، قرار گرفتن در معرض تابش مستقیم نور خورشید و بالا رفتن سن اتفاق مى افتد، مهم ترین دلیل کدر شدن عدسى چشم است.
/
سرعت ایجاد آب مروارید، نزد افراد مختلف فرق مى کند و حتى ممکن است بین دو چشم متفاوت باشد. آب مروارید هایى که با افزایش سن ایجاد مى شوند، طى چند سال به تدریج به وجود مى آیند. سایر آب مرواریدها که در اثر مواردى نظیر بیمارى قند ، مصرف کورتون و واردشدن ضربه بروز مى کنند، به سرعت طى چندین ماه پدید مى آیند که سریعاً نیز باعث کاهش دید مى شوند. معاینه دقیق و سالیانه در افراد زیر 50 سال و معاینه هر 6 ماه یک بار در افراد سالمند از مهم ترین راهکارهاى پیشگیرى از کاتاراکت به شمار مى رود.
• دژنراسیون ماکولا((Age-related Macular Degeneration (AMD)
یک بیمارى مزمن و پیشرونده که در افراد مسن دیده مى شود و شایع ترین علت کورى در جهان است. در این بیمارى، لکه زرد یا ماکولا که قسمت حساس به نور در شبکیه چشم بوده و مسئول دید مستقیم و کارهایى نظیر خواندن، نوشتن و رانندگى است، تخریب مى شود. این بیمارى درمان قطعى ندارد ولى با ایجاد تغییرات در رژیم غذایى و مصرف برخى از داروها مى توان از بروز آن جلوگیرى کرده یا به تعویق انداخت. پژوهش ها نشان مى دهد، مصرف مواد غذایى نظیر توئین، زیگزانتین و ویتامین هاى A، C و E خطر ابتلا به دژنراسیون ماکولا را تا حد زیادى کاهش مى دهد. یک سرى از تحقیقات نیز خبر از مفید بودن ماهى در حفاظت از چشم در مقابل دژنراسیون ماکولا مى دهد.
براى پیشگیرى از بروز این عارضه که بیشتر در افراد مسن بالاى 65 سال دیده مى شود، موراد زیر باید رعایت شوند:
*انتخاب یک رژیم غذایى سالم که در آن حداقل 5 واحد میوه و سبزى خورده شود.
*مصرف ویتامین هاى آنتى اکسیدانى نظیر ویتامین A، C و E که به مقادیر فراوان در اسفناج، ذرت، هویج، زرده تخم مرغ ، شیر، جگر، سویا، جوانه گندم و انواع کلم یافت مى شود،
*کنترل وزن براى جلوگیرى از چاقى و بیمارى هایى نظیر دیابت و فشار خون بالا،
*استفاده از عینک آفتابى و کلاه مناسب براى جلوگیرى از تابش مستقیم اشعه ماوراءبنفش خورشید به چشم،
*معاینه مرتب و پیگیر توسط چشم پزشک
تغذیه صحیح از چشم خود مراقبت کنیدیکی از شایع ترین علت های کوری در جهان دژنراسیون ماکولا می باشد. در این بیماری ماکولا یا لکه زرد تخریب می شود. ماکولا قسمت حساس به نور شبکیه و مسئول دید مستقیم و واضح است که برای کارهای دقیق مثل خواندن و رانندگی لازم است.به گزارش گروه ترجمه سلامت نیوز،این بیماری معمولا در سنین بالای 60 اتفاق می افتد. توجه به نوع تغذیه برای پیشگیری و حتی به تعویق انداختن این عارضه مهم است. از جمله مواد غذایی تقویت کننده بینایی عبارتند از : 1- افزایش مصرف آنتی اکسیدانها: تحقیقات نشان می دهد که کاهش سطح آنتی اکسیدانها امکان بروز دژنراسیون ماکولا را افزایش می دهد. از جمله آنتی اکسیدانهایی که در این زمینه نقش موثری ایفا می کند ویتامین C موجود در مرکبات، ویتامین E موجود در روغن های گیاهی، آجیل و لوتئین و زیگزانتین موجود در سبزیجات پهن برگ مثل اسفناج، کلم و ... می باشد. روند پیشگیری این نوع آنتی اکسیدانها کاملا مشخص نیست شاید این ترکیبات با ماده رتین باعث از بین رفتن رادیکال های آزاد می شود. رادیکال های آزاد با کاهش میزان اکسیژن سبب آسیب سلولی می شود. لوتئین و زیگزانتین ممکن است شبیه یک عینک دودی طبیعی عمل کرده و تولید رنگدانه های مولکولی خاصی کند که بعضی از اشعه های خطرناک نورخورشید را فیلتر نماید. 2- مصرف تخم مرغ: زرده تخم مرغ نیز سرشار از لوتئین و زیگزانتین می باشد، در حالیکه بسیاری از افراد برای پیشگیری از افزایش کلسترول این ماده غذایی را چندان مصرف نمی کنند. اما نگران