لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
DAC08080 استفاده می کنیم که مبدل دیجیتال به آنالوگ 8 بیتی می باشد. از آنجا که دو D/A هشت بیتی داریم اگر بخواهیم مستقیماً از میکرواستفاده کنیم. به دو پورت آزاد نیاز خواهیم داشت. در اینجا به دلیل اینکه فقط یک پورت آزاد داریم که همان DATA BUS می باشد باید یکی از دو روش زیر را برای انتقال اطلاعات به D/A ها انتخاب نماییم:
استفاده از LATCH
در صورت استفاده از LATCH اولاً نیاز به دو IC داریم و علاوه بر آن سیستم قابلیت انعطاف و گسترش کمی خواهد داشت.
استفاده از PPI
این (8255)IC علاوه بر آنکه در خروجی دارای سه پورت می باشد قابلیت های گسترده ای دارد که در صورت لزوم می توان از آن استفاده کرد. البته در اینجا فقط همانند دو LATCh عمل می کند. پورتهای A و B با استفاده از بایت کنترل به عنوان خروجی تعریف شده اند و به ترتیب به TL494 مربوط به موتور راست و چپ متصل می باشد. در شکل (24-5) نمودار گردشی برنامه نرم افزاری و در ضمیمه 1 خود برنامه آورده شده است.
2-2-5-ساخت منبع تغذیه منفی
همانطور که در شکل (23-5) دیده می شود خروجی D/A به OPAMP متصل می باشد این کار به این دلیل است که خروجی D/A جریان می باشد و از طرف دیگر ورودی TL494 جریان است. برای تبدیل به ولتاژ مطابق شکل (25-5) از OPAMP استفاده شده است.
شکل (25-5): تبدیل ولتاژ به جریان
OPAMP دارای تغذیه مثبت و منفی می باشد. در اینجا برای ساخت و ولتاژ منفی نمی توان مدار استفاده شده در روش آنالوگ را به کار برد چرا که در آنجا گفتیم که برای کوچکتر شدن سلف، باید فرکانس سوئیچینگ بالا باشد که اگر بخواهیم از میکرو به این منظور استفاده کنیم به دلیل کم بودن سرعت آن عملاً غیر ممکن است. روش دیگر این است که از IC دیگر مثل 555 و یا TL494 استفاده می کنیم. که این امر باعث زیاد شدن تعداد المانها خواهد شد. با توجه به کم بودن جریان تغذیه OPAMP ها از روشی استفاده می کنیم که البته فقط در جریانهای پایین کاربرد دارد.
DC آنرا حذف می کنیم که در نتیجه آن دامنه های مثبت و منفی ایجاد می شود. با صاف کردن دامنه های منفی توسط خازن و در نهایت با زنر می توان ولتاژ منفی با جریان در حدود 10 mA ایجاد کرد. در شکل (26-5) مدار ساخت و ولتاژ منفی آورده شده است.
مزیت این روش در این است که نیازی به فرکانس بالا نداشته و با فرکانس 500Hz که مطابق شکل (26-5) توسط پین شماره پنج پورت اعمال می شود قابل پیاده سازی است.
خلاصه
در این فصل طراحی مدار با دو روش آنالوگ و دیجیتال بررسی شد. با آزمایشهای مختلف پارامترهای موتور استخراج گردید. با مدل کردن موتور در Spice فرکانس 25 KKz به عنوان فرکانس برشگری انتخاب شد. ساخت PWM با دوره کار متغیر با استفاده از TL494 و همچنین چگونگی روشن و خاموش کردن سریع ماسفتها با توجه به خازن ورودی آنها را بررسی کردیم. دیدیم که مدار آنالوگ ساده تر و کم هزینه تر بوده و در مقابل نوین مقاومت نویز مقاومت بیشتری داشته و در حالت کلی قابلیت اعتماد بالاتری دارند. مزیت مدار دیجیتال انعطاف پذیری بسیار زیاد آن می باشد، به طوری که سخت افزار تقریباً ثابت می توان با تغییر نرم افزار عملکرد سیستم عوض نمود.
فصل ششم
نتایج آزمایشات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 81
چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟ ج
چکیده ی مطالب
این تحقیق با عنوان چگونگی گسترش محبت وشناسایی موانع محبت در جامعه به مرحله ی اجرا گذاشته شده وسوال های این پژوهش به شرح زیر می باشد.
1- آیا تعلیمات اسلامی وبرنامه های پرورشی تاثیری در ایجاد محبت در جامعه دارد؟
2- آیا پیوند دل ها به معبود غایی در استحکام روابط مهر آمیز میان انسان ها موثر است؟
3- آیا خود خواهی واز جمله این موارد در هنگام به وجودآمدن ، تنها روان شخص را تانابودی می کشد یا دامن گیر عده ی زیادی است؟
4- آیا می توان ریشه های ناپایداری ارتباطات عاطفی را در خانواده واصول تربیتی آن ها جست؟
5- آیا محبت تاثیری در روابط اجتماعی بین انسان ها دارد؟
این پژوهش از نوع اجتماعی است که به روش کتابخانه ای انجام گردیده است هدف کلی پژوهش گران از انجام این پژوهش ، آشنایی با عوامل گسترش دهنده ی محبت ، خشم ، تعلیمات اسلامی وعوامل افزایش دهنده ی محبت بین مردم وزدودن موانع آن آشنا شویم
محبت در ذاتن عمر انسانی وجود دارد وبه خودی خود این محبت ظاهر نمی شود مگر اینکه شرایطی فراهم باشد وعلاوه بر این عواملی نیز وجود دارد که از گسترش آن جلوگیری می کند یکی از این عوامل خود خواهی وبی وفایی واز جمله این موارد بین مردم است که در عین بروز در روان شخصی باعث شیوع آن در بین افراد زیادی می شود که ریشه های این موانع را می توان در عواملی مانند خانواده ها واصول تربیتی آن ها جست وجو کرد وبه همین خاطر اگر فردی در جامعه از روابط عاطفی به سزایی برخوردار باشد یا اینکه هیچ بویی از محبت نبرده باشد تمام این رفتار ها به خانواده بر می گردد که بزرگان کشور با تعلیمات اسلامی وبرنامه هایی تحت عنوان تربیت صحیح عاطفی وروابط محبت آمیز باعث می شوند تا افق دید انسان ها بیشتر شود که این خود به تنهایی باعث پیوند دل ها به یکدیگر وایجاد روابط عاطفی در بین مردم است.
نتیجه گیری
نتایجی که از این تحقیق به دست آمده عبارتند از:
1- با وجود تعلامات اسلامی وبرنامه های پرورشی وپایدار شدن روابط عاطفی محبت در جامعه دو چندان می شود.
2-اگر بین انسان وخدا روابط حبی وجود داشته باشد روابط مهر آمیز بین مردم منسجم ومستحکم تر می شود.
چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟ د
3- در اثر به وجود آمدن خودخواهی واز جمله این موارد روان تعداد زیادی از افراد تحت تاثیر آن قرار می گیرد که این عوامل به تنهایی موانعی بزرگ در ایجاد محبت بین انسان هاست.
4- اگر اصول تربیتی والدین بر اساس نظم خاصی شکل نگیرد ویا اینکه والدین در رابطه با تربیت فرزند خود کوتاهی کنند وصفات زشت مانند بی اعتنایی و... را به آن ها منتقل سازند تزلزل ارتباطات عاطفی امری شایع می باشد.
5- محبت وروابط اجتماعی انسان ها مکمل یکدیگرند به طوری که اگر محبت در بین انمسان ها کاهش یابد روابط اجتماعی نیز روبه سستی وناپایداری می رود.
پیشنهادات علمی وکاربردی
1- پیشنهاد می گرددتمام افراد جامعه از دولت مردان ورجال سیاسی ، اقتصادی ،فرهنگی واجتماعی کگرفته تا مردم عادی جامعه برای رسیدن به یک جامعه ی متعادل ودست یابی به هدف دیرینه ی امامان وپیامبران یعنی محبت ودوستی بین مردم نهایت تلاش وکوشش خود را در غالب طرح ها وبرنامه ها ی اسلامی در جامعه پیاده کنند .
2- پیشنهاد می گردداندیشمندان وفقیهان مسایل مربوط به مهر ومحبت را آن چنان که خودش آیند مردم جامعه است بیان کنند.
3- پیشنهاد می گرددکه همه ی دستگاه های فرهنگی وتبلیغاتی ووزارتن آموزش و پرورش فعالیت های خود را در راستای آشنایی هر چه بیشتر مردم با محبت و ریشه کن کردن موانع آن
مانند خود خواهی و... افزایش دهند.
4- پیشنهاد می گردد در مراکز تربیتی سراسر کشور روابط محبت آمیز دل ها را از همان کودکی به مرحله ی اجرا بگذارند.
محدودیت ها وموانع
در انجام این پژوهش محققان با محدودیت ها ومشکلات زیادی مواجه بودند که بعضی از این محدودیت ها بدین شرح اعلام می گردد:
1- آشنا نبودن محققان با انجام تحقیق به روش کتابخانه ای ونداشتن الگوی مناسب برای این امر.
2- محدودیت زمانی برای انجام تحقیق ، زیرا محققان باید اوقات فراغت خود را به انجام تحقیق می پرداختند.
3- در دسترس نبودن همه ی منابع کتابخانه ای پیرامون موضوع
4- دسترسی نداشتن دائمی به اساتید راهنما.
چه کنیم انسان ها همدیگررا بیشتر دوست داشته باشند وموانع محبت چیست؟ ه
پیشگفتار
هدف کلی این پژوهش آشنایی با عوامل محبت وشناسایی موانع آن در زندگی اجتماعی و فردی است. مادر کار تحقیقی خود سعی کرده ایم تابا انجام این پژوهش اهمیت برقراری رابطه ی محبت آمیز میان انسان ها را در یابیم . همچنین بدانیم که چرا باید این گونه روابط عاطفی واخلاقی را به عنوان یک اصل اساسی در اجتماع بپذیریم وآشنایی با سفارشاتی که در این زمینه نقل شده است پاره ای از انگیزه های پژوهش گران رادر انجام این پژوهش تشکیل می دهد.
این پژوهش از نوع اجتماعی می باشد که به روش کتابخانه ای به مرحله ی اجرا گذاشته است. پژوهشگران کوشیده اند که بااستفاده از پرسشنامه ی محقق ساخته اطلاعات مورد نیاز را از منابع کتابخانه ای مثل کتاب ها جمع آوری نمایند وبا استناد به نظرات اندیشمندان اسلامی ورهبران دینی وروان شناسان به تجزیه ،تحلیل و تفسیر داده ها بپردازند وجا دارد از زحمات وراهنمایی های مربی گرامی سرکار خانم جعفری قدر دانی نموده.
در اهمیت تحقیق همین بس که برای داشتن یک جامعه ی سالم لازم است که افراد بر اساس ارزش های روابط محبت آمیز وعاطفی پرورش یابند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
انسان شناسی را چرا و چگونه تدریس کنیم؟
منتشر شده توسط: دکتر نعمت الله فاضلی
همچنین طرح این پرسش در شرایط امروزی آموزش عالی و دانشگاه ها بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد زیرا آموزش عالی و تحصیلات دانشگاهی هر روز گسترش می یابد و فراگیرتر می شود و در هر لحظه صدها هزار انسان جوان وقت و نیرو مادی و معنوی خود را صرف دانشگاه می کنند. دانشگاه امروز دانشگاه توده گرا و انبوه است نه دانشگاه نخبه گرا و محدود گذشته. در این دانشگاه توده گرا دانشجویان از طبقات اجتماعی مختلف پایین، متوسط و بالای جامعه و طبیعتا با میزان "سرمایه ی فرهنگی" متفاوت وارد دانشگاه می شوند. در این شرایط باید ابزارها، استراتژی ها و روش های آموزش و تدریس بگونه ای باشد که فراخور همه دانشجویان باشد به نحوی که دانشجویان با سرمایه فرهنگی اندک (که احتمالا میزان آنها کم نیست) بتوانند در کلاس های درس مهارت، بینش ها و ایده های لازم را بیاموزند. دیگر نمی توان با فرض اینکه دانشجویان نخبگان یا برگزیدگان جامعه هستند کلاس های درس را پیشبرد.
از طرف دیگر، ما در "جامعه دانش محور" زندگی می کنیم که شهروندان برای امرار معاش و گذران زندگی عادی و روزمره خود نیازمند فراگیری مجموعه وسیعی از دانش ها و مهارت های عالی هستند که دانشگاه و مراکز آموزش عالی باید به آنها بیاموزد. این آموزش ها را باید استادان و مدرسان ارائه کنند. اما بررسی ها نشان می دهد که «آموزش با سرعت کافی در جهت ارائه دانش مورد نیاز دانشجویان درباره جهان بیرونی که برای زندگی دانشجویان حیاتی است تغییر نمی کند» (Allen 1984: 6). علاوه بر این، تحولات متعددی رخ داده است که باز اندیشی و نواندیشی در روش های آموزش و تدریس در دانشگاه را ایجاب می کند. تحولات اخیر در زمینه تکنولوژی های آموزشی و تکنولوژی اطلاعات و کامپیوتر، رشد دانش بشری، و تحولات بزرگ در زمینه ارتباطات تحول عظیمی در رهیافت ما به آموزش بوجود آورده است. اینکه ما از مرحله جامعه صنعتی به عصر اطلاعات وارد شده ایم دیگر برای کسی خبر تازه ای نیست. در هر حال حاضر هر 5 سال دانش بشر دوبرابر می شود. تا سال 2020 دانش در هر 73 روز دو برابر خواهد شد. چند سال پیش جان نیزبت در کتاب مشهور خود «فرا روند»[1] نوشت: «در حالیکه در دریای بیکران اطلاعات در حال غرق شدنیم، از کمبود دانش دچار قحطی زدگی شده ایم» (Nisbet 1982: 17) اگر نظام آموزش و روش تدریس خود را تغیر ندهیم در آینده ما در دانش غرق می شویم اما در عین حال از فقر «فهم» دچار قحطی خواهیم شد.
اگر در عصر کشاورزی خیش، و در عصر صنعتی ماشین مهمترین ابزارهای بشر بود، امروز کامپیوتر این نقش را عهده دار است. به همین تربیت منابع ثروت ما دگرگون شده است. اگر در عصر کشاورزی، زمین و در عصر صنعتی سرمایه منابع ما بود، امروز دانش منبع ثروت ماست. اگر هزار سال پیش شما می خواستید چیزی بیاموزید، می بایست فرد خردمند و حکیمی می یافتید. صد سال پیش بهترین وسیله دست یافتن به یک کتابخانه، اما امروز ما از راه ارتباط الکترونیکی سریعآ به بانک های اطلاعاتی سراسر جهان دسترسی پیدا می کنیم.
محیط و فضای آموزش در قرن بیست یک با آنچه ما در ایام مدرسه تجربه کرده ایم کاملآ متفاوت است. نسل امروز و فردای دانشجویان نسل دیجیتالی و پرورش یافته دنیای مجازی اند. تکرار کردن و بخاطر سپردن، برای همیشه فراموش شده است. باید به خلاقیت اندیشید. آموزش عالی باید به رشد «مهارت های اندیشیدن»[2] (تفکر خلاق، تفکر انتقادی، تفکر چند سویه، تفکر بازتابی و تاملی) بپردازد. دانشجویان از راه آموزش مشارکتی برای حل مسائل زندگی واقعی مهارت ها و توانایی های شان رشد می یابد.
دسترسی به کامپیوتر، دانشجوی امروز را چیزی کاملآ متفاوت از دانشجوی دو دهه پیش کرده است. آیا نهاد دانشگاه و آموزش عالی قادر است پا بپای نیاز های دانشجویان حرکت کند؟ دیویی در 1939 نوشت: «این امر آشکار شده است که بسیاری از موانع برای تغییر که گفته می شود برخاسته از طبیعت انسان است، در واقع ناشی از سستی و ضعف نهادها و همچنین عدم تمایل طبقات حاکم برای تغییر وضعیت اجتماع است.
اما علی رغم تحولات بزرگ فوق و ضرورت های متعدد برای باز اندیشی و روزآمد کردن روش های تدریس و آموزش در دانشگاه، ما در ایران نسبت به این موضوع غافل بوده ایم. این مسئله بخصوص برای رشته های علوم اجتماعی و انسانی بیشتر صدق می کند. یکی از مشکلات علوم اجتماعی در ایران کم توجهی و شاید هم بی توجهی به آموزش و شیوه های تعلیم و تدریس این رشته ها است. در حالیکه رشته های علوم اجتماعی نزدیک به نیم قرن است که در ایران در دانشگاه های مختلف تدریس می شود و هر سال بر تعداد دانشگاه ها و دانشجویان و مدرسان این رشته ها افزوده می شود و ضرورت دارد که درباره روش های تدریس و آموزش بحث و تبادل تجربه بیین استادان و دانشگاه ها صورت گیرد.
اینکه توجه لازم به روش های تدریس در دانشگاه ها نمی شود ناشی از عوامل متعددی است. بخشی از این موضوع به دلیل فقدان نظام آموزش مدرس و مربی دانشگاهی در کشور است. حتی تأسیس ”دانشگاه تربیت مدرس“ که با هدف آموزش و تربیت مدرس و استاد دانشگاه تأسیس شد نیز تجربه موفقی نبود و این دانشگاه نیز در نهایت به یک مؤسسه بزرگ و پیشرفته آموزش عالی مانند سایر دانشگاه های کشور مبدل شد و تنها تفاوت آن با سایر دانشگاه ها تخصصی بودن دانشگاه در سطح تحصیلات تکمیلی است و نه تربیت مدرس. اساساَ در تمام دانشگاه ها و جوامع سراسر جهان استادان و مدرسان دانشگاه بر اساس طی کردن دوره های آموزشی ویژه برای تدریس دانشگاه انتخاب نمی شوند زیرا معیار اصلی برای بدست آوردن کرسی تدریس در دانشگاه میزان توانایی های علمی، داشتن مدارج تحصیلی دکتری، و انجام تحقیقات و همچنین داشتن تجربه آموزشی است نه داشتن تخصص برای تدریس کردن.علت دیگر کم توجهی به مباحث مبوط شیوه آموزش در دانشگاه، جایگاه پایین آموزش در نظام سلسله مراتبی دانشگاه است. یکی از تناقضات دانشگاه این است که اگرچه یکی از مهمترین کارکردها و کارکرد غالب آن آموزش و تربیت نیروی متخصص است، اما در واقعیت امر دانشگاهیان بهای بیشتری برای پژوهش و بعد هم برای پست های اداری دانشگاه مانند ریاست دانشگاه و سمت های دیگر قائل هستند و عملاَ تدریس کردن تنها وظیفه ای است که بگونه ای باید آن انجام داد. بطور کلی، کمتر استادی به دلیل تدریس خوب صاحب منزلت دانشگاهی می شود، مگر آنکه محقق یا مدیر دانشگاهی هم باشد. این امر باعث شده است که آموزش رتبه ارزشی پایینی بدست آورد و بیشتر مورد غفلت قرار گیرد.
اما به منظور ارتقاء و انتقال تجارب مربوط به تدریس و استفاده از روش ها و فنون موثرتر و کارآمدتر، برخی از استادان به ثبت و ارائه تجارب خود می پردازند و به روش غیر روشمند ایده هایی را برای بهبود آموزش ارائه می کنند. اما در یک دهه اخیر در رشته های مختلف مطالعات آموزش و آموزش عالی نیز درباره روش تدریس در دانشگاه راهنماها و کتاب های متعدد منتشر شده است و انبوه تحقیقات صورت می گیرد. ملکوم تایت در کتاب «پژوهش در آموزش عالی» ضمن معرفی این مطالعات توضیح می دهد که ”تدریس و یادگیری“ یکی از حوزههای مطالعات آموزش عالی است و در واقع شاید بتوان این حوزه را هستهی اصلی مطالعات آموزش عالی به شمار آورد. به طور معمول در این حوزه «تدریس» به صورت وظیفهای که بر عهدهی مدرسان قرار گرفته و «یادگیری» در قالبِ نتیجهای که در صورت توجه به درسها برای دانشجویان به دست میآید تعریف میگردد (Tight,2003:6,2003a). سپس تایت پرسشهای محوری در حوزهی پژوهشِ «تدریس و یادگیری» را بصورت زیر بیان می کند:
- برای تدریس چه روشهای امکانپذیر است و چگونه ممکن است این روشها را در شرایط مختلف به طرز موثرتری به کار برد؟
- دانشجویان چگونه یاد میگیرند ( یا چگونه از پس یادگیری بر میآیند) و چه تفاوتهایی در این زمینه وجود دارد؟
- چطور میتوان به دانشجویان کمک کرد تا به طریق مطلوب یاد بگیرند؟
- آیا دانشجویان مختلف به یادگیری با روشهای مختلف گرایش دارند؟
- اساتید جدید دانشگاه برای اینکه نقش آموزشی خود را به طور موثر ایفا کنند چه چیزهایی را باید بدانند؟(Tight,2003: 60).
در اینجا قصد بررسی مجموعه وسیع مطالعات انجام شده در زمینه چگونه تدریس و یادگیری در آموزش عالی را نداریم. اما اشاره به این حوزه مطالعات نشان می دهد که مسئله تدریس اگرچه دهه های طولانی مغفول مانده بود اما طی یک دهه اخیر به جایگاه قابل قبولی در مطالعات و گفتمان های آموزش عالی دستیافته است.
فرض اساسی در زمینه ارتقاء و انتقال تجارب و دانش های مربوط به تدریس دانشگاهی این است که اولاَ استادان در دانشگاه با یکدیگر درباره تدریس به مبادله تجربه می پردازند. ثانیاَ دانشگاه ها هر از چندگاهی از طریق برگزاری دوره های کوتاه آموزشی یا برگزاری کارگاه های به روزآمد کردن استادان می پردازد. ثالثاَ کتاب ها و راهنماهای تدریس دانشگاهی به طور منظم منتشر و استادان نیز آنها را مطالعه می کنند. اما در دانشگاه های ایران هیچیک از سه روش مذکور به نحو مستمر و جدی دنبال نمی شود. استادان بندرت تجارب آموزشی خود را با یکدیگر مبادله می کنند، دانشگاه ها بندرت دوره های آموزشی روش های تدریس برگزار می کنند و درصورت برگزاری دوره، استادان کمتر از آنها استقبال می نمایند. همچنین کارگاه های آموزشی برای روزآمد کردن روش تدریس، در دانشگاه های متداول نیست. علت دیگر کم توجهی به ارتقاء و انتقال تجارب و دانش های مربوط به روش تدریس در دانشگاه های، ضعف نظام ارزیابی و کنترل کیفیت آموزشی در دانشگاه ها است. اگرچه در سال های اخیر مباحث مربوط به کنترل و ارزیابی کیفیت آموزشی در متون علمی و مباحث آموزش عالی ایران، گسترش یافته است، و نظام آموزش عالی کشور نیز درصدد بهبود روش های کنترل و ارزیابی کیفیت آموزسی است، اما در عمل هنوز روش های موجود تأثیر جدی در زمینه آموزش بجای نگذاشته است. به عبارت دیگر، به علت ضعف نظام ارزیابی و کنترل کیفیت آموزشی، استادان نیز ضرورتی برای بهبود روش های تدریس احساس نمی کنند.
با توجه به مباحث مذکور، اکنون این پرسش مطرح است که چگونه می توان به بهبود روش های تدریس در دانشگاه کمک کرد؟ این پرسش برای همه رشته های دانشگاهی و بخصوص رشته های علوم اجتماعی اهمیت بسیار دارد. رشته های علوم اجتماعی چون بیشتر جنبه نظری و مفهومی دارند و فرایند آموزش در این رشته کمتر با فعالیت های عملی مانند طراحی یک قطعه، انجام آزمایش های تجربی بر روی مواد، تولید یک کالا، معاینه یک جسم و امثال ها اینها سرو کار دارد، در نتیجه نیازمند روش ها و فنون پیشرفته و حساب شده تری است تا بتواند علاقه و توجه عمیق دانشجویان را به مباحث جلب کند و امکان شکوفایی خلاقیت های دانشجویان و انتقال دانش ها به آنها را فراهم سازد. این نکته یعینی ضرورت توجه و بکارگیری روش ها و فنون تدریس کارآمد در علوم انسانی و اجتماعی، برای جامعه ایران که اغلب دانشجویان بر اساس میل باطنی یا شناخت عمیق از رشته های تحصیلی، انتخاب رشته نمی کنند و حتی گاهی علاقه و آمادگی ناچیزی به دانشگاه و رشته های علوم انسانی و اجتماعی دارند و صرفاَ از بد حادثه به دانشگاه پناه آورده اد، از اهمیت و ضرورت مضاعفی برخوردار است. همچنین این نکته را هم باید در نظر داشت که روش تدریس در دانشگاه، یک موضوع انسانی و اجتماعی و یکی از مباحثی است که در قلمرو وظیفه حرفه ای کنشگران رشته های علوم انسانی و اجتماعی قرار می گیرد
منتشر شده توسط: دکتر نعمت الله فاضلی
.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
از چشم ها مراقبت کنیم
/
هرگاه صحبت از بیمارى هاى خطرناک مى شود، فوراً به یاد پرفشارى خون ، کلسترول بالا ، بیمارى هاى عروق کرنر و... مى افتیم، در صورتى که بیمارى هاى مربوط به چشم، یکى از مهم ترین عواملى است که باعث شلوغى بیمارستان ها و کلینیک هاى پزشکى مى شود.
در این مطلب تعدادى از بیمارى هاى شایع چشمى را که بیشترین مورد نابینایى نیز مربوط به آنهاست، شرح می دهیم.
• استرابیسم (Strabismus)
یکى از شایع ترین مشکلات چشم به خصوص در کودکان است که اگر در دوران کودکى درمان نشود، به اختلال دید دائمى منجر خواهد شد. استرابیسم یا انحراف چشم(لوچی چشم)، اختلالى است که در آن چشم ها، وضعیت ناهمگونى نسبت به یکدیگر پیدا کرده و هر کدام از چشم ها در جهات مختلف نگاه مى کنند. در استرابیسم یکى از چشم ها مستقیم نگاه کرده و چشم دیگر به سمت داخل، خارج، بالا یا پایین منحرف مى شود.
/
استرابیسم دو نوع دارد:
انحراف داخلى چشم که "ایزوتروپى" نام دارد و انحراف خارجى که "اگزوتروپى" نامیده مى شود.
در نوع ایزوتروپى، انحراف چشم به سمت داخل بوده و بیشتر شیرخواران را مبتلا مى کند.
اگزوتروپى نیز در کودکان اتفاق مى افتد، زمانى که به دور خیره مى شوند که معمولاً با بیمارى، خستگى و چرت زدن شدت مى یابد.
استرابیسم کودکان در صورتى که به موقع درمان نشود، کاهش دید یا آمبلیوپى(تنبلی چشم) را به همراه خواهد داشت. آمبلیوپى را مى توان با بستن چشم تا حد کمى درمان کرد. البته اگر درمان آن به تاخیر بیافتد، کاهش دید دائمى شده و موفقیت درمان آن تا حد زیادى کاهش مى یابد.
خشکى شدید چشم، سردرد حین فعالیت چشمى و نداشتن دید مناسب به خصوص از یک چشم، از مهم ترین علائم استرابیسم است که در کودکان دیده مى شود.
مهم ترین راه پیشگیرى از چنین عارضه اى معاینه چشم در طول دوره شیرخوارى و سنین قبل از مدرسه است. در غیر این صورت با پیشرفت بیمارى تنها جراحى است که مى تواند کودک را از خطر کاهش دید نجات دهد.
• گلوکوم (آب سیاه چشم) (Glaucoma)
این بیمارى زمانى اتفاق مى افتد که به دلیل خارج نشدن مایع زلالیه، فشار داخل چشم بالا می رود و عصب بینایى آسیب مى بیند. گلوکوم یکى از خطرناک ترین انواع بیمارى هاى چشم است، زیرا هیچ گونه علامت خاصى ندارد و فرد هنگامى متوجه بیمارى خود مى شود که رشته هاى عصب بینایى کاملاً از بین رفته و دید به شدت افت پیدا کرده است.
آب سیاه دو نوع دارد که به نوع باز و بسته تقسیم مى شود:
در نوع باز، تخلیه زلالیه به کندى صورت مى گیرد که سبب تجمع آن و بالا رفتن سریع فشار داخل چشم مى شود. گلوکوم باز در ابتدا، علامت خاصى ندارد،ولى با پیشرفت بیمارى آرام آرام میدان بینایى محدود مى شود تا اینکه در مرحله ایى،فرد دیدش را کاملاً از دست مى دهد.
گلوکوم بسته بسیار پرعلامت است. در این نوع که با درد چشم، تهوع، سردرد، قرمزى چشم و تارى دید همراه است، فرد مى تواند در طول مدت کوتاه، بیمارى خود را درمان کند. البته اگر موفق به شناسایى بیمارى خود در مراحل اولیه شود.
بالا بودن سن، سابقه ابتلا به آب مروارید، نزدیک بینى و استفاده از داروهاى کورتونى از دیگر عوامل ابتلا به گلوکوم است که باید مورد توجه افرادى که شرایط فوق را دارند، قرار گیرد.
• آب مروارید(کاتاراکت) (Cataract)
آب مروارید از نظر علمى یعنى ایجاد هر نوع کدورت در عدسى چشم. تغییر در ساختار پروتئینى چشم که در اثر ضربه، مصرف برخى داروها، قرار گرفتن در معرض تابش مستقیم نور خورشید و بالا رفتن سن اتفاق مى افتد، مهم ترین دلیل کدر شدن عدسى چشم است.
/
سرعت ایجاد آب مروارید، نزد افراد مختلف فرق مى کند و حتى ممکن است بین دو چشم متفاوت باشد. آب مروارید هایى که با افزایش سن ایجاد مى شوند، طى چند سال به تدریج به وجود مى آیند. سایر آب مرواریدها که در اثر مواردى نظیر بیمارى قند ، مصرف کورتون و واردشدن ضربه بروز مى کنند، به سرعت طى چندین ماه پدید مى آیند که سریعاً نیز باعث کاهش دید مى شوند. معاینه دقیق و سالیانه در افراد زیر 50 سال و معاینه هر 6 ماه یک بار در افراد سالمند از مهم ترین راهکارهاى پیشگیرى از کاتاراکت به شمار مى رود.
• دژنراسیون ماکولا((Age-related Macular Degeneration (AMD)
یک بیمارى مزمن و پیشرونده که در افراد مسن دیده مى شود و شایع ترین علت کورى در جهان است. در این بیمارى، لکه زرد یا ماکولا که قسمت حساس به نور در شبکیه چشم بوده و مسئول دید مستقیم و کارهایى نظیر خواندن، نوشتن و رانندگى است، تخریب مى شود. این بیمارى درمان قطعى ندارد ولى با ایجاد تغییرات در رژیم غذایى و مصرف برخى از داروها مى توان از بروز آن جلوگیرى کرده یا به تعویق انداخت. پژوهش ها نشان مى دهد، مصرف مواد غذایى نظیر توئین، زیگزانتین و ویتامین هاى A، C و E خطر ابتلا به دژنراسیون ماکولا را تا حد زیادى کاهش مى دهد. یک سرى از تحقیقات نیز خبر از مفید بودن ماهى در حفاظت از چشم در مقابل دژنراسیون ماکولا مى دهد.
براى پیشگیرى از بروز این عارضه که بیشتر در افراد مسن بالاى 65 سال دیده مى شود، موراد زیر باید رعایت شوند:
*انتخاب یک رژیم غذایى سالم که در آن حداقل 5 واحد میوه و سبزى خورده شود.
*مصرف ویتامین هاى آنتى اکسیدانى نظیر ویتامین A، C و E که به مقادیر فراوان در اسفناج، ذرت، هویج، زرده تخم مرغ ، شیر، جگر، سویا، جوانه گندم و انواع کلم یافت مى شود،
*کنترل وزن براى جلوگیرى از چاقى و بیمارى هایى نظیر دیابت و فشار خون بالا،
*استفاده از عینک آفتابى و کلاه مناسب براى جلوگیرى از تابش مستقیم اشعه ماوراءبنفش خورشید به چشم،
*معاینه مرتب و پیگیر توسط چشم پزشک
تغذیه صحیح از چشم خود مراقبت کنیدیکی از شایع ترین علت های کوری در جهان دژنراسیون ماکولا می باشد. در این بیماری ماکولا یا لکه زرد تخریب می شود. ماکولا قسمت حساس به نور شبکیه و مسئول دید مستقیم و واضح است که برای کارهای دقیق مثل خواندن و رانندگی لازم است.به گزارش گروه ترجمه سلامت نیوز،این بیماری معمولا در سنین بالای 60 اتفاق می افتد. توجه به نوع تغذیه برای پیشگیری و حتی به تعویق انداختن این عارضه مهم است. از جمله مواد غذایی تقویت کننده بینایی عبارتند از : 1- افزایش مصرف آنتی اکسیدانها: تحقیقات نشان می دهد که کاهش سطح آنتی اکسیدانها امکان بروز دژنراسیون ماکولا را افزایش می دهد. از جمله آنتی اکسیدانهایی که در این زمینه نقش موثری ایفا می کند ویتامین C موجود در مرکبات، ویتامین E موجود در روغن های گیاهی، آجیل و لوتئین و زیگزانتین موجود در سبزیجات پهن برگ مثل اسفناج، کلم و ... می باشد. روند پیشگیری این نوع آنتی اکسیدانها کاملا مشخص نیست شاید این ترکیبات با ماده رتین باعث از بین رفتن رادیکال های آزاد می شود. رادیکال های آزاد با کاهش میزان اکسیژن سبب آسیب سلولی می شود. لوتئین و زیگزانتین ممکن است شبیه یک عینک دودی طبیعی عمل کرده و تولید رنگدانه های مولکولی خاصی کند که بعضی از اشعه های خطرناک نورخورشید را فیلتر نماید. 2- مصرف تخم مرغ: زرده تخم مرغ نیز سرشار از لوتئین و زیگزانتین می باشد، در حالیکه بسیاری از افراد برای پیشگیری از افزایش کلسترول این ماده غذایی را چندان مصرف نمی کنند. اما نگران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
چگونه می توانیم از سستی و از عدم توانایی اجتناب کنیم:
در درس اول و دوم ابتدا به روشهای تحقیق و نتایج بدست آمده از هر پاسخ پرداختیم که به عملیاتی که به VM می باید انجام می داد تغییر یافت با این وجود هدف اصلی ما کمک به مراجعه کنندگان کمک کنیم تا بطور مؤثری از VM بهره ببرنند. مرحله بعد لوسیون تلاش ما را نشان می دهد که به مراجعه کنندگان می باشد تا خوب بهره ببرند. چیزی که در ساختار کارکردها بدست آمده را نشان می دهیم که آن چگونگی ارتباط آنها با کارگاه دوم را نشان می دهد و به ما این امکان را می دهد که به کارکرد خوشهها در جداسازی درست طولانی کارکردها که در قسمت قبل مشخص شد توجه کنیم که این عمل با یک نمودار FAST بدست می آید یعنی اینکه با مشتریان همکاری می کنند با برنامه ای برای پیشرفت خدمات VM را که آنها فراهم کردند را در نظر بگیرند.
ما در پایان مرحله اول این تحقیق (برای مثال درسهای اول و دوم) در موقعیت کارکرد در لیست می باشیم که نیاز به توجه بیشتری دارد تا رضایت خاطر مشتریان VM را ارتقا دهیم. بعد از ملاحضات بسیار زیاد فکر می کنیم که وقتی چنین نکته هایی در پایان تحقیق دیده می شوند، در واقع نمی توانند نه به مشتریها و نه به تامین کننده ها کمک کنند تا به دیگر پیشرفتهای مهم و چشمگیر توجه داشته باشند.
به خاطر نبود نظم و مقرارت موجود در بازار VM مردم نمی توانند یک «تصویر بزرگ» را توسعه دهند. بنابراین می خواهیم که به این مرزها توسط توسعه عملکرد طرح اینقشه دست پیدا کنیم. فکر می کنیم که لیست نابسامانی از خرید عملکردها که اجرا می شود، نگران کننده به نظر می رسد. سپس تصمیم گرفتیم که مشتریان ومتخصصان را توسط گروه بندی کارکردهایی که به هم مرتبط هستند کمک کنیم، توضیح دهند که چگونه یک کارکرد به اجرای کارکردی دیگر نیاز دارد. تصمیم گرفتم که به نمونه ای از مشتریان در کارگاه دوم اشاره کنیم و سعی کنیم که چنین چهار چوبی که موجب ایجاد رابطه بین کارکردهایی که نیاز به اجرا دارند می شوند را در نظر بگیریم (برای مثال ساخت یک نمونه FAST):کارگاه دوم مکان یا بخش جالب و خوشایندی نمی باشد. چونکه بعضی از مشتریان VM که متخصصان با تجربه ای نیز نیز می باشند تمایلی ندارد که روشی متفاوت در نمودار FAST ایجاد شود. نمونه FAST تعیین شده به زودی به عنوان یک نقطه آغازین مشخص می شود. همچنین مشتریان و متخصصان برای استفاده از آن «به عنوان وجود داشتن » فرا خوانده می شوند و ان را «به عنوان ضرورت» تنظیم می کنند. یا حتی آن را کنار می گذارد و نمونه ای بهتر را به وجود می آورند که منجر به پیشرفت می شود. مهمترین اهداف ، نتایج تحقیق می باشند که تلاش می کنیم تا مشتریان VM و تامین کنندگان را قادر بسازیم تا به اهداف دست پیدا کنند. بنابراین ما امیدواریم که نمودار FAST به جای اینکه خودش هدف باشد ، وسیله ای برای رسیدن به هدف باشد.
«کارگاه دوم»
28 مشتری شرکت می کردند که بعضی از آنها از کارگاه اول و همچنین تعدادی تازه وارد نیز بودند. همانند موقعیت اول مشتری ها در پاسخ به تبلیغ رخدادها از طریق مذاکرات اینترنتی و دیگر راهبردها منحصر به فرد می باشند.
روش تجزیه به مشتریان بعد از آغاز روز توضیح داده شد. جلسه دو ساعتی بعدازظهر با توضیحی در مورد منطق نمودار FAST و فرصتی برای ملاحظه مثالهایی از نمودارهای FASTکه در پروژه قبلی ترسیم شد آغاز گردید شرکت کننده ها کارکردهای بخش 2 را با توضیحات کوتاه چسبید شده بر روی آن دریافت می کند تا آن کار کنند. محققان ساختار نمودار FAST را با پرسش سوالهایی پیش می برند تامشتریان VM تشخیص بدهند که کدام کارکدر بخش 2 از یک ارتباط منطقی برخوردار می باشد.
در بعضی از مثالها خلع هایی در منطق آن وجود دارد، بنابراین کارکردهای جدید نوشته می شوند تا آنها را به هم مرتبط سازند.
(این موارد در نمودار FAST نشان داده شده کلمه جدید در کنار نمودار نوشته شده است)
بعضی از شرکت کنندههانسبت به اینکه چگونه روشهای نمودار FAST در کارگاه عمل می کنند ، نکته سنج و دقیق هستند و بعضی از آنها خواندن توضیحات کوتاه چسبیده شده بر روی آن را بسیار مشکل می دانند. بحث و مجادله زیادی در مورد اختلاف مختصر خریدار FAST و نمودار برجسته آن وجود دارد که راههای مختلفی توسط تامین کنندههای با تجربه VM بدون هیچ موافقت همگانی شناخته شده اند.
همچنین تامین کنندهای با تجربه VM بدون هیچ موافقت همگانی تمایل به امتحان دو روش نداشتند . به نظر می رسد که مردم با یک روش بسیار خبره و ورزیده میشوند و سپس بدون بررسی سودمندی این روش در موقعیتهای ویژه نسبت به آن حالت دفاعی می گیرند.
با این وجود بسیاری از شرکت کننده ها روش نمودار FAST را قابل قبول میدانند و آن روش به آنها کمک می کند که به این بیاندیشند که آنها چه چیزی از VM می خواهند تا تدارک ببیند. همچنین از مشتریان VM نمونهای تهیه میکنیم که در این نمودار FAST به عنوان موضوعی می باشد که تضاد بین در خواست از VM برای اینکه قابل انعطاف باشد و در همان لحظه به خوبی مشخص شود را نشان می دهد این مسئله بعدها در قسمتهای بعدی این گزارش مورد بحث و گفتگو قرار می گیرد.
این گونه گزارش را ادامه می دهیم که هدف ما از تشکیل جلسه این بود که مشتریان VM بتوانند چگونگی ارتباط منطقی بین کارکردها را تشخیص بدهند. ارتباط منطقی به رابطه توصیف شده ای بر می گردد که هدف کارکرد و راهبردی که عملکرد طبق آن اجرا می شود را توضیح می دهد. برای مثال اگر کارکردی مثل«پیشرفت تسهیل کننده ما وجود داشته باشددر انوقت کارکد دیگری مثل پیشرفت در آموزش تسهیل کننده ها» به به نظر می رسد که به طور منطقی به آن مرتبط می باشد یکی هدف می باشد و دیگر روشی برای دست یابی به هدف می باشد. به علاوه ، ما طرحی ریختهایم که چنین گزارشاتی به مشتریان این فرصت را بدهند تا متوجه بشوند که آبادگیر کارکرد ما در