لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مقدمه
و امام حق الصغیر:( فرحمته و تثقیفه و تعلیمه العثوعنه و الستو علیه و الرفق به والمعونته له و استر علی جرائر فانه للتوبه و المداراه له و ترک مماحکته فان دالک ادنی له )
( اما حق کسانی که کوچکترند، آن است که با آنان مهربان باشی. در انتقال صحیح فرهنگ و آداب سازند ه به او کوشا باشی. ارزشها را بشناسی و به او بشناسانی و تعدیلش کنی . آموزشهای لازم و مؤثر در زندگی پاک و سالم را شناخته ، به او تصمیم دهی . با توجه به اینکه کوچکتر و کن تجربه تر و کم طاقت است، در برابر کوتاهی او گذشت سازنده داشته باشی. راز دار او باشی و او راخجلت ندهی . رفتار تو با کوچکتر ها دوستانه (با او را ه بیابی) . در مشکلات یار و کمک کار او باشی . خطاهای ناشی از کودک و کم تجربگی را به رخ او نکشی و او را چری و لجوج بار نیاوری که این نوع عکس العمل سبب می شود که از آن خطاها باز گشت نماید. با او (عاقلانه و ماهرانه ) مدارا کنی . او را در معرض آزمایش های طاقت فرسا که موجب احساس سر شکستگی و عقب ماندگی اش شود، قرار مده ( با توجه به تلاش در را ه عقب ماندگی هایش ) که این نوع رفتار برای تأمین رشد انسانی او مناسب تر و راه نزدیکتری است.)در ایران حدود ده میلیون کودک زندگی می کنند که متعلق به چهار میلیون خانواده هستند و بدیهی است که اکثریت قاطع این خانواده ها وظیفه سنگین تربیت و نگهداری از اطفال را به خوبی انجام می دهند ، اما برای جامعه اسلامی که اخلاق انسانی جزء خصوصیات اصلی آن است و جود چنین لکه هایی هر چند کوچک نیز تحمل نا پذیر است.
یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده مفصلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان، جرم شناسان و روان شناسان را به خود معطوف داشته و موضوع کودک آزاری می باشد که روز به روز هم گسترش بیشتر ی می یابد. شاید علت این گستردگی در راز قدرت نهفته باشد. قدرتی که معمولاَ با نا آگاهی و خشونت همراه است . کودکان، مانند تمام ستم دیدگان حتی در دفاع از خود بسیار نا توان وآسیب پذیر ند و نیاز به حمایت و مراقبت دارند. بزرگسالان مانند تمام صاحبان قدرت ، در پی حفظ برتری و اعمال نفوذ خود هستند و نتیجه چنین معادله نا برابر ستمی است که بر کودکان وارد می شود.
در کشور ما کودک آزاری پنهان است و گاهی به ندرت فقط نمونه هایی از این کودک آزاری به مصوبات کشانده و انشاء می شود .
دو کانون مهم کودک آزاری خانواده و مردم هستند. نمونه هایی زیاد در مدارس کودک آزاری آموزشی است . در آموزش و پرورش ، شیوه نادرست تحصیل و حتی گرفتن امتحان های متعدد و پشت سر هم روی احساس بچه ها تأثیر می گذارد اما از این تأثیر هنوز آمار درستی در دسترس نیست. کودک آزاری پنهان بیش از هر چیز در میان خانواده در جامعه وجود دارد که این امر به شدت کودکان را تهدید می کند.
آقای دکتر چزایر ی روان شناس بالینی در مورد کود ک آزاری می گوید : ( کودک آزاری در خانواده بیشتر به صورت تنبیهات جسمی و روانی است اما نوع دیگر کودک آزاری که سوء استفاده های جنسی است بیشتر در بیرون خانواده اتفاق می افتد.)
کودک آزاری فقط ضرب و شتم کودک و حتی سوء استفاده های جسمی نیست. در خیابانها ی شهر صدها کودک را می بینیم که برخی حاصل ازدواجهای آزادند و تا چندی پیش این کودکان بواسطه نداشتن شناسنامه محروم از رفاه بودند. در همین خیابانها کودکان بسیاری می بینیم که ناگزیر از بزهکاریند چون از کودکی به اینکار وارد شده و آموزش داده می شوند و دایره کودک آزاری بسیار وسیع تر از دیده ها و شنیده های ما است.
تاریخچه کودک آزاری
کودک آزاری سابقه ای به قدمت زندگی انسانها دارد. حوزه جغرافیایی گسترده ای به پهنای جهانی که در آن زندگی می کنیم ،با تفاوتهایی به گوناگونی فرهنگ ملتهای جهان.
یونانیان قدیم کودک را به عنوان یک عضو خانواده و فردی از اجتماع آینده تلقی می کردند . دوران اولیه مسیحیت و قدرت کلیسا در قرون وسطی اطفال را به صورت بالغین نا پخته تلقی می نمودند حتی تا قرن پانزدهم و شانزدهم نیز چنین نظریه ای وجود داشت.
از اطفال انتظار رفتار بزرگسالان را داشتند. پس از سنین 3یا 4 سالگی همان بازی های بزرگسالان را با خودشان یا والدین انجام می دادند. دانش آموزان ده تا بیست ساله را با هم در یک کلاس درس می دادند و کودکان را موجودات بیگناه محسوب یکرده و آنها را از تجاوزات وحشیانه روز نگاه نمی داشتند.
نخستین دوره مربو ط به سال 1860 است که این پدیده کم و بیش احساس مس شد ( آلبر وز تاریو) یک پزشک قانونی در پریس گزارشی از معلولیت جسمی 32 کودک ارائه داد همزمان نیز ( ساملوست) یک متخصص کودک گزارشی از شکستگی های متعدد و کبودیها و بر آمدگی های استخوانی را در کودک داد.
دومین دوره در سال 1946 توسط (کافی) رادیولوژیست آمریکایی مطرح شده و ی 6 مورد کودک مبتلا به خونریزی مزمن زیر سخت شامه گزارش عمومی که در همه آنها شکستگیهای متعدد استخوان دراز (23 عدد) وجود داشت.
در شرح حال این 6 کودک سابقه ضربه و استخوانهای دراز وجود نداشت و هیچگونه شواهد بالینی و رادیولوژیک دال بر بیماری اسکلتی موضعی و یا عمومی که باعث شکستگیهای پاتولوژیک استخوان شوند یافت نمی شد. کافی معتقد بود که شکستگیهای استخوانی دراز ، ریشه تورمانیکی دارند ولی مکانیسم آنها نا معلوم بود.سومین دوره در سال 1962 توسط کمپ و همکارانش به نام ( سندرم کودک کتک خورده) توصیف گردید. چهارمین دوره که از سال 1972 شروع شد و مسئله کودک آزاری به صورت آزار جسمی ، جنسی، روحی، روانی ، غفلت بیان گردید.
و اکنون پنجمین دوره ای که بیشتر تأکید بر نحوه پیشگیری آن می باشد در حال شکل گیری است.
تنبیه کودکان برای مدت زمان طولانی یک امر طبیعی قلمدا د می شد . در انگلستان در دوره انقلاب صنعتی کودکان مدت زمان طولانی در کارخانه ها و معادن زغال سنگ مشغول به کار بودند و اکثر کار فرمایان به صورت خیلی جدی آنها را مورد کتک و آزار قرار می دادند و هر چه به گذشته دورتر بر می گردیم متوجه می شویم که حمایت و مواظبت از کودکان کم رنگ تر می شود و کودکان یا کشته یا ترور و یا مورد تجاوزات جنسی قرار می گیرند. با توجه به تاریخچه فوق به این نکته پی می بریم که آگاهی بین المللی از ( کودک آزاری) یک پدیده جدید است و با وجود این امروز این موضوع کاملاً مشخص و بارز است ولی هنوز در سر تا سر جهان ما شاهد چنین سوء رفتار هایی نسبت به کودکان هستیم.
مفهوم کودک آزاری :
کودک آزاری عبارت است از هر گونه بد رفتاری با کودکان یا افرادی که در سنین بلوغ به سر می برند این بد رفتاری می تواند از طرف پدر یا مادر یا محافظان کودک یا کسانی که مسئول مراقبت او هستند، باشد.
اقسام کودک آزاری
کودک آزاری به 4 دسته تقسیم می شود:
الف) کودک آزاری جسمانی
ب) کودک آزاریجنسی
ج) کودک آزاریروحی و روانی
د) کودک آزاریبی توجهی و غفلت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مقدمه
و امام حق الصغیر:( فرحمته و تثقیفه و تعلیمه العثوعنه و الستو علیه و الرفق به والمعونته له و استر علی جرائر فانه للتوبه و المداراه له و ترک مماحکته فان دالک ادنی له )
( اما حق کسانی که کوچکترند، آن است که با آنان مهربان باشی. در انتقال صحیح فرهنگ و آداب سازند ه به او کوشا باشی. ارزشها را بشناسی و به او بشناسانی و تعدیلش کنی . آموزشهای لازم و مؤثر در زندگی پاک و سالم را شناخته ، به او تصمیم دهی . با توجه به اینکه کوچکتر و کن تجربه تر و کم طاقت است، در برابر کوتاهی او گذشت سازنده داشته باشی. راز دار او باشی و او راخجلت ندهی . رفتار تو با کوچکتر ها دوستانه (با او را ه بیابی) . در مشکلات یار و کمک کار او باشی . خطاهای ناشی از کودک و کم تجربگی را به رخ او نکشی و او را چری و لجوج بار نیاوری که این نوع عکس العمل سبب می شود که از آن خطاها باز گشت نماید. با او (عاقلانه و ماهرانه ) مدارا کنی . او را در معرض آزمایش های طاقت فرسا که موجب احساس سر شکستگی و عقب ماندگی اش شود، قرار مده ( با توجه به تلاش در را ه عقب ماندگی هایش ) که این نوع رفتار برای تأمین رشد انسانی او مناسب تر و راه نزدیکتری است.)در ایران حدود ده میلیون کودک زندگی می کنند که متعلق به چهار میلیون خانواده هستند و بدیهی است که اکثریت قاطع این خانواده ها وظیفه سنگین تربیت و نگهداری از اطفال را به خوبی انجام می دهند ، اما برای جامعه اسلامی که اخلاق انسانی جزء خصوصیات اصلی آن است و جود چنین لکه هایی هر چند کوچک نیز تحمل نا پذیر است.
یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده مفصلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان، جرم شناسان و روان شناسان را به خود معطوف داشته و موضوع کودک آزاری می باشد که روز به روز هم گسترش بیشتر ی می یابد. شاید علت این گستردگی در راز قدرت نهفته باشد. قدرتی که معمولاَ با نا آگاهی و خشونت همراه است . کودکان، مانند تمام ستم دیدگان حتی در دفاع از خود بسیار نا توان وآسیب پذیر ند و نیاز به حمایت و مراقبت دارند. بزرگسالان مانند تمام صاحبان قدرت ، در پی حفظ برتری و اعمال نفوذ خود هستند و نتیجه چنین معادله نا برابر ستمی است که بر کودکان وارد می شود.
در کشور ما کودک آزاری پنهان است و گاهی به ندرت فقط نمونه هایی از این کودک آزاری به مصوبات کشانده و انشاء می شود .
دو کانون مهم کودک آزاری خانواده و مردم هستند. نمونه هایی زیاد در مدارس کودک آزاری آموزشی است . در آموزش و پرورش ، شیوه نادرست تحصیل و حتی گرفتن امتحان های متعدد و پشت سر هم روی احساس بچه ها تأثیر می گذارد اما از این تأثیر هنوز آمار درستی در دسترس نیست. کودک آزاری پنهان بیش از هر چیز در میان خانواده در جامعه وجود دارد که این امر به شدت کودکان را تهدید می کند.
آقای دکتر چزایر ی روان شناس بالینی در مورد کود ک آزاری می گوید : ( کودک آزاری در خانواده بیشتر به صورت تنبیهات جسمی و روانی است اما نوع دیگر کودک آزاری که سوء استفاده های جنسی است بیشتر در بیرون خانواده اتفاق می افتد.)
کودک آزاری فقط ضرب و شتم کودک و حتی سوء استفاده های جسمی نیست. در خیابانها ی شهر صدها کودک را می بینیم که برخی حاصل ازدواجهای آزادند و تا چندی پیش این کودکان بواسطه نداشتن شناسنامه محروم از رفاه بودند. در همین خیابانها کودکان بسیاری می بینیم که ناگزیر از بزهکاریند چون از کودکی به اینکار وارد شده و آموزش داده می شوند و دایره کودک آزاری بسیار وسیع تر از دیده ها و شنیده های ما است.
تاریخچه کودک آزاری
کودک آزاری سابقه ای به قدمت زندگی انسانها دارد. حوزه جغرافیایی گسترده ای به پهنای جهانی که در آن زندگی می کنیم ،با تفاوتهایی به گوناگونی فرهنگ ملتهای جهان.
یونانیان قدیم کودک را به عنوان یک عضو خانواده و فردی از اجتماع آینده تلقی می کردند . دوران اولیه مسیحیت و قدرت کلیسا در قرون وسطی اطفال را به صورت بالغین نا پخته تلقی می نمودند حتی تا قرن پانزدهم و شانزدهم نیز چنین نظریه ای وجود داشت.
از اطفال انتظار رفتار بزرگسالان را داشتند. پس از سنین 3یا 4 سالگی همان بازی های بزرگسالان را با خودشان یا والدین انجام می دادند. دانش آموزان ده تا بیست ساله را با هم در یک کلاس درس می دادند و کودکان را موجودات بیگناه محسوب یکرده و آنها را از تجاوزات وحشیانه روز نگاه نمی داشتند.
نخستین دوره مربو ط به سال 1860 است که این پدیده کم و بیش احساس مس شد ( آلبر وز تاریو) یک پزشک قانونی در پریس گزارشی از معلولیت جسمی 32 کودک ارائه داد همزمان نیز ( ساملوست) یک متخصص کودک گزارشی از شکستگی های متعدد و کبودیها و بر آمدگی های استخوانی را در کودک داد.
دومین دوره در سال 1946 توسط (کافی) رادیولوژیست آمریکایی مطرح شده و ی 6 مورد کودک مبتلا به خونریزی مزمن زیر سخت شامه گزارش عمومی که در همه آنها شکستگیهای متعدد استخوان دراز (23 عدد) وجود داشت.
در شرح حال این 6 کودک سابقه ضربه و استخوانهای دراز وجود نداشت و هیچگونه شواهد بالینی و رادیولوژیک دال بر بیماری اسکلتی موضعی و یا عمومی که باعث شکستگیهای پاتولوژیک استخوان شوند یافت نمی شد. کافی معتقد بود که شکستگیهای استخوانی دراز ، ریشه تورمانیکی دارند ولی مکانیسم آنها نا معلوم بود.سومین دوره در سال 1962 توسط کمپ و همکارانش به نام ( سندرم کودک کتک خورده) توصیف گردید. چهارمین دوره که از سال 1972 شروع شد و مسئله کودک آزاری به صورت آزار جسمی ، جنسی، روحی، روانی ، غفلت بیان گردید.
و اکنون پنجمین دوره ای که بیشتر تأکید بر نحوه پیشگیری آن می باشد در حال شکل گیری است.
تنبیه کودکان برای مدت زمان طولانی یک امر طبیعی قلمدا د می شد . در انگلستان در دوره انقلاب صنعتی کودکان مدت زمان طولانی در کارخانه ها و معادن زغال سنگ مشغول به کار بودند و اکثر کار فرمایان به صورت خیلی جدی آنها را مورد کتک و آزار قرار می دادند و هر چه به گذشته دورتر بر می گردیم متوجه می شویم که حمایت و مواظبت از کودکان کم رنگ تر می شود و کودکان یا کشته یا ترور و یا مورد تجاوزات جنسی قرار می گیرند. با توجه به تاریخچه فوق به این نکته پی می بریم که آگاهی بین المللی از ( کودک آزاری) یک پدیده جدید است و با وجود این امروز این موضوع کاملاً مشخص و بارز است ولی هنوز در سر تا سر جهان ما شاهد چنین سوء رفتار هایی نسبت به کودکان هستیم.
مفهوم کودک آزاری :
کودک آزاری عبارت است از هر گونه بد رفتاری با کودکان یا افرادی که در سنین بلوغ به سر می برند این بد رفتاری می تواند از طرف پدر یا مادر یا محافظان کودک یا کسانی که مسئول مراقبت او هستند، باشد.
اقسام کودک آزاری
کودک آزاری به 4 دسته تقسیم می شود:
الف) کودک آزاری جسمانی
ب) کودک آزاریجنسی
ج) کودک آزاریروحی و روانی
د) کودک آزاریبی توجهی و غفلت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
کودک و لکنت زبان ( قسمت نوزدهم )
در قسمت قبل به این مطلب پرداختیم که چگونه می توان نسبت به لکنت کودک برخورد مناسب و مطلوب داشت.
در مواقع مقتضی ، توصیه های مستقیمی به کودک ارائه نمایید.
بعد از این که کودک سؤال کرد : "چرا لکنت دارم"؟ ممکن است بپرسد: "چطور می توانم جلوی لکنت خودم را بگیرم"؟ در این هنگام بهترین توصیه این است که به او بگویید: "خیلی تقلا نکن" و یا ، "سعی کن راحت و آرام باشی ، به خودت اصلاً فشار نیاور و عضلات دست و صورت خودت را سفت نکن" . یکی از والدین این مسئله را با گره کردن مشت خود و فشار دادن آن و سپس باز کردن تدریجی و آهسته مشت خود و رها کردن انگشتان ( حالت آرام ) ، در حالی که صدایی از دهانش ( مثل اف یا آه ه ) خارج می شد نشان می داد . شما هم می توانید دو طریق مختلف در صحبت کردن را به کودکتان نشان دهید. 1- با زحمت و تقلا صحبت کردن که اضطراب فرد را افزایش می دهد و اختلال کلام را بیشتر می نماید و 2- خیلی راحت و نرم و روان و آسان حرف زدن و صداها و کلمات را ادا کردن .
باید به کودک بقبولانید که اگر چه او نیاز دارد که صداها یا کلمات را تکرار کند ، بهتر است خیلی راحت و آرام این کار را انجام دهد و به خودش فشار نیاورد. چرا که همین تقلا کردن هاست که ناروانی او را بدتر می کند. اگر کودک بگوید که من نمی توانم جور دیگری صحبت کنم ، فرصت لازم را به او بدهید تا راه آسان و راحت صحبت کردن را یاد بگیرد. اما مهمتر از همه ی اینها ، به خاطر داشته باشید که وقتی کودک نمی تواند و یا نمی خواهد مطابق توصیه های شما عمل کند، ناراحت و برانگیخته نشوید.
به کودک خود نگویید که چطور لکنت نداشته باشد . توصیه هایی از قبیل : " یک نفس عمیق بکش" ، "قبل از صحبت کردن اول فکر کن ببین چه می خواهی بگویی" و یا "آهسته حرف بزن" و... مشکل کودک را لااقل از سه جهت بیشتر می کند: اول این که این فکر به کودک القا می شود که اگر او کارها را درست انجام می داد ، دیگر لکنت نداشت ؛ ثانیاً این توصیه ها سبب می شود که کودک به دلیل آنکه نتوانسته است آنها را به خوبی به کار ببندد احساس گناه نماید ؛ و بالاخره این قبیل رهنمودها غالباً موجب به وجود آمدن رفتارهای زاید و اضافی در کودک شده ، نه تنها باعث ناراحتی و پریشانی خاطر او و مخاطبانش می گردد، بلکه عامل مهمی برای بیشتر به تأخیر افتادن روانی کلام او می شود.
با تشویق کودک به صحبت کردن ، ترس ها و دلسردی های او را کم کنید
یکی از بهترین روش ها برای این منظور آن است که کودک را ترغیب و تشویق نمایید تا درباره دلسردی ها و سرخوردگی ها ، ترس ها ، نگرانی ها و اضطراب هایش صحبت کند . این بدان معناست که شما باید خودتان را آماده کنید تا بدون آنکه بخواهید انتقادی از کودک بکنید و یا رفتارش را تکذیب نمایید ، کاملاً احساسات او را درک کنید و بپذیرید ، بدون توجه به این که احساسات او از نظر شما چقدر غیرمنطقی و نامعقول باشد. خاطرتان باشد که این قبیل احساسات کودک نشانه هایی از ضعف و یا بی کفایتی او نیست، اینها نشان می دهند که کودک شما یک انسان است. یکی از والدین با بازگو کردن تجارب خودش در گذشته و حال در مورد ترس ، توانسته بود این فکر را به کودک بقبولاند که هر کسی از بعضی چیزها ترسیده ، و یا می ترسد، بنابراین اشکالی ندارد که آدم از چیزهای خاصی بترسد ، اما آنچه مهم است این است که ما می توانیم یاد بگیریم که میزان ترسمان را کاهش دهیم.
بسیاری از ترس های کودک ممکن است ارتباط مستقیمی با صحبت کردن او نداشته باشد ، اما همه اینها در مجموع می توانند بر رفتار کودک تأثیر بگذارند و باعث شوند که او بیشتر دچار درنگ و وقفه زبان گردد و یا از صحبت کردن گریزان باشد . گفت و گو با کودک درباره ترس های او و اطمینان دادن به وی که شما او را با همه وجود می پذیرید و دوست دارید ، موجب خواهد شد که تأثیرات منفی ترس های کودک به طور قابل ملاحظه ای از بین برود.
حمایت بیش از حد از کودک
سعی کنید با حمایت های بیش از حد و افراطی باعث افزایش ترس های کودک نشوید، درست نیست که همه کارهای کودک را شما برایش انجام دهید و یا برنامه زندگی کودک را به گونه ای تنظیم نمایید که دیگر لازم نباشد که او صحبت کند! اگر کودک دوست دارد با تلفن صحبت کند، او را در این مورد تشویق و ترغیب نمایید. به خاطر داشته باشید که حمایت های بیش از حد از کودک ، نهایتاً لکنت زبان و ترس او را از صحبت کردن بیشتر می کند.
به تدریج با علت یا منبع ترس های کودک آشنا شوید و با آن برخورد نمایید.
شما می توانید به طرق مختلف با ترس های کودک برخورد نمایید. بسیاری از والدین برای این که کودکشان از تاریکی نترسد ، ترتیبی می دهند که به هنگام خواب ، یک چراغ کم نور ( چراغ خواب ) در محل خواب کودک روشن باشد. البته کوشش کنید ریشه های ترس کودک را در محیط خانه بیابید. مثلاً سعی نمایید که علل ترس کودک را در پله های خانه پیدا کنید . برای این کار ، با کودک همگام شوید و وقتی که او در مسیر پله ها از خودش ترس نشان می دهد ، موقتاً توقف نمایید. سپس مجدداً وقتی که او آماده است ، به طرف منبع ترس حرکت کنید . هرگز به کودک فشار نیاورید و اجبار نکنید که راه برود و یا کاری بکند. کاملاً صبور و پرتحمل باشید و اصلاً عجله نکنید . در یکی از خانواده ها ، به هنگام آمدن مهمان ، کودک آنها از این اطاق به آن اطاق فرار می کرد، مادر کودک سعی کرد این مسئله را به نحو مطلوبی حل کند. یک روز وقتی که مهمان ها وارد شدند، صبر کرد تا آنها کاملاً در جای خودشان بنشینند و سر صحبت را باز کنند، آنگاه رو به در اطاق کرد ، کودک را صدا زد و گفت : بیا این چیز را بگیر. وقتی که کودک وارد شد ، مادر مقداری از کیکی را که برای مهمانان آماده کرده بود به او داد و بدون صحبت دیگری اجازه داد که کودک از اطاق مهمانان خارج شود. در دفعات بعد ( مهمانی های بعدی ) کودک آماده شده بود که وارد اطاق مهمانان شده ، قدری روی پای مادر بنشیند و سپس با گفتن خداحافظ به بیرون برود. لذا با این روش مسالمت آمیز ، ترسی که کودک از دیدن مهمانان یا غریبه ها داشت، به تدریج برطرف شده بود.
برخورد شما با سرخوردگی های کودک
اگر کودک شما به دفعات و مواقع مکرر و به طور خیلی جدی ، با وقفه و لکنت زبان مواجه شده و می شود ، به احتمال زیاد احساس شدیدی از سرخوردگی و ناکامی خواهد داشت. بسیاری از والدین ، روشهای مختلفی را که در این زمینه به کار بسته و مؤثر واقع شده است ، توضیح می دهند. یکی از والدین ، پسر بچه اش را ترغیب کرده بود تا آنجا که می تواند و هر چه محکم تر ، آنقدر به عروسک ( دلقک پلاستیکی ) باد شده خود مشت بزند تا کاملاً راحت بشود. یکی دیگر از والدین در این شرایط با کودکش خلوت کرده ، در جو بسیار صمیمی با او صحبت نمود و بدون این که کودک را تکذیب کند، تنها با اطمینان بخشیدن به او ، در این مورد که احساساتش را کاملاً درک می کند ، اجازه داد تا کودک هر چه که می خواهد بگوید. اشتغال کودک به فعالیت هایی که ارتباطات در آن عمدتاً غیر کلامی است ، و نیز تمرینات و ورزش های خارج از منزل می تواند در کاهش تنش و اضطراب و از بین بردن احساس سرخوردگی کودک مؤثر واقع شود.
و اینک آخرین توصیه ما ......
برای این که کودک شما بتواند تا آنجا که مقدور است از رشد عادی روانی کلامی برخوردار گردد. نظریات و توصیه های بسیاری را مطرح نمودیم . در پیروی از توصیه های ما سعی کنید همت بیشتری به خرج داده ، کمی جامع تر و جدی تر عمل نمایید. به حداقل عمل اکتفا نکنید. به راههایی فکر کنید که هر چه بیشتر بتوانید خودتان را در اختیار کودک قرار دهید نه این که با نامهربانی و مأیوسانه و صرفاً به خاطر این که کودک شما لکنت دارد، عقب نشسته و هیچ کار مثبتی نکنید ، بلکه فقط به این دلیل که مصاحبت شما با کودکتان برای هر دوی شما نشاط آور و لذت بخش است به او نزدیک و نزدیک تر شوید. در مصاحبت با کودک به دنبال تشکر و قدردانی او نباشید. یادتان باشد که شما لطفی در حق کودک خودتان نمی کنید که از او انتظار تشکر و سپاسگزاری داشته باشید ، بلکه اگر کاری برای او انجام می دهید ، به حساب حقی بگذارید که او به عنوان فرزند شما از آن برخوردار است.
اگر احساس می کنید که توصیه های ما برای اقداماتی که در نظر دارید انجام دهید کافی نیست ، می توانید از متخصصان آسیب شناسی گفتار و یا گفتار درمانگران مجرب درباره روشهایی که مناسب شرایط خاص کودک شماست ، سؤال کنید. اگر شما با توجه به توصیه های ارائه شده و وضعیت خاص کودکتان ، روش مطلوب تری را در نظر بگیرید، احتمالاً کارآیی بیشتری می تواند داشته باشد . اما همواره سعی کنید اصولی را که برای برقراری ارتباطی مفید و سازنده بین شما و کودکتان شرح دادیم، در نظر داشته باشید.
با مطالعه پیشنهادها و توصیه های ما ، ممکن است تعجب کرده باشید از این که ما بیشتر از شما انتظار داریم که تغییراتی در رفتار خودتان ایجاد کنید تا در کودک ! بله کاملاً حق با شماست ، ما مطمئن هستیم با مهارت و علاقه خاصی که شما به توصیه های ما عمل می کنید ، روشن خواهد شد که چقدر کوشش های شما موفقیت آمیز است. در واقع ارتباط ظریف و لطیف کودک و والدین را نمی توان با قواعد ساده ای تبیین نمود و همین طور رابطه کودک شما و گفتار درمانگری که سعی می کند به او کمک کند، در قالب فرمول های مشخصی نمی گنجد. ما بر این باور هستیم که شخص شما مشکل ترین ، اساسی ترین و مهم ترین نقش را در اصلاح گویایی کودک بر عهده دارید ، چرا که به عنوان اولیای کودک همیشه با نتیجه یا حاصل تصمیمات خود مواجه هستید و مسئولیت نهایی امور زندگی بر عهده شماست.
دیدگاه هایی که در این مبحث مطرح کرده ایم ، به طور ریشه ای و اساسی با مسئله لکنت زبان و بسیاری دیگر از مسائل انسانی در ارتباط است. اینک ما مطمئن هستیم که کوشش متعهدانه
کودک و لکنت زبان ( قسمت هجدهم )
در قسمت قبل چند توصیه به والدینی داشتیم که کودک لکنتی داشتند.
نسبت به لکنت کودک واکنش داشته باشید.
بیشتر اوقات ، سعی کنید اصلاً واکنشی در برابر لکنت کودک نشان ندهید! به گونه ای که گفته شود واکنش شما نسبت به لکنت کودک همانند عکس العمل شما نسبت به صحبت های عادی و روان اوست. لکنت می تواند به صورت یک مسئله مزاحم و پریشان کننده برای کودک درآید . در این صورت بی توجهی کامل از طرف شما نادرست خواهد بود . در این حالت سعی کنید بدون ابراز هرگونه انتقاد یا دلسوزی و یا حتی حالتی از تعجب ، به او نشان دهید که متوجه نحوه صحبت او شده اید. لازم نیست به کودک بگویید که او باید کاری درباره آن بکند ، شما می توانید خطاب به او بگویید : واقعاً در گفتن آن کلمه گیر کرده بودی ؟ یا خیلی به زحمت افتادی تا اون کلمه را بگی ؟ و یا ، اصلاً خنده دار نیست، مگه نه ؟ این قبیل اظهارات باید به عنوان واقعیت های موجود تلقی گردد. در مواقع دیگر با نگاهی متبسم به کودک بگویید : بعضی وقت ها کلمه ها خیلی راحت از دهان آدم بیرون نمی آیند . گاه ترکیبی از صداها ، و طول و ترتیب زمانی صحبت های کودک خنده دار می شود ، در این حالت به اتفاق بخندید و بعد برای مدتی با کودک صحبت کنید. حتی شما می توانید تا حدودی ( خیلی کم ) دلسوزی محبت آمیز خودتان را هم به او نشان دهید. چگونگی تغییر تن و آهنگ صدای شما و ترتیب زمانی این واکنش ها بسیار حیاتی هستند. ما بعضاً در مراکز گفتار درمانی با والدینی مواجه می شویم که به خوبی یاد گرفته اند چگونه با این مشکل به نحو بسیار زیبایی برخورد نمایند. مادری احساس نگرانی و ترس خود را از لکنت کودک به نگرشی از تحسین و تشویق نسبت به پسرش تبدیل کرده بود، زیرا او به رغم لکنت شدید زبانش ، توانسته بود ارتباط کلامی مستمری با دیگران برقرار نماید. این نوع تحسین واقعاً در صدای این مادر منعکس بود.
ما اذعان داریم که برای شما بسیار دشوار است که نگرانی و احساس تأسف خودتان را ، زمانی که کودک شما با لکنت تقلا می کند، بروز ندهید ؛ اما سعی کنید که بر نگرانی و اضطراب شما چیزی اضافه نشود. ممکن است لازم باشد قبل از آنکه مطابق آنچه ما توصیه نموده ایم عمل نمایید ، سعی کنید برای مدتی احساسات دلسوزانه خودتان را در مورد کودک سرکوب نمایید. نظر ما این است که بگذارید این احساسات به صورت نگرش مثبت و علاقه و محبت سازنده شما نسبت به کودک جلوه گر شود و کودکتان را به مراتب بیش از یک لکنتی ببینید. مسئله لکنت زبان کودک یک بعد فوق العاده کوچک از ابعاد گوناگون و یکپارچه وجود اوست! در واقع لکنت مسئله کوچکی است که باید برای درمان آن تلاش کرد ، درست مثل شب ادراری و یا انگشت مکیدن کودک . در ارتباط با این اختلالات باید بسیار ظریف و حساس عمل کرد.
با کودک درباره لکنت زبانش صحبت کنید.
بعضی از کارشناسان آسیب شناسی گفتار ممکن است مدتها با والدین کودکانی که لکنت دارند همکاری کنند ، بدون آنکه به خود کودک درباره لکنت زبان چیزی بگویند . به هر حال وقتی که کودک نزد گفتار درمانگر می رود، احتمالاً لازم است که به او گفته شود، علت مراجعه به مرکز گفتار درمانی این است که او در صحبت کردن کمی مشکل دارد ، یعنی دچار وقفه زبان می شود .
در هر صورت ضروری است که یک کارشناس مجرب با گوش دادن به نحوه صحبت کردن کودک ، مشکل او را ارزیابی کند و راههای کمک به وی را ارائه نماید. کودک ممکن است درباره نحوه صحبت کردن خود سؤالاتی داشته باشد ، مثلاً بپرسد : من چرا نمی توانم خوب حرف بزنم ؟ چرا وقتی می خواهم حرف بزنم زبانم بند می آید و یا این که بگوید : چرا من این گونه هستم ؟ در مواقع دیگر ، وقتی که متوجه می شوید چهره کودک فوق العاده گرفته و پریشان است، احتمالاً این امر حاکی از نیاز او به عکس العمل مثبت ، توجه و محبت شماست. ممکن است احساس کنید که کودک در این اندیشه است که به نحوی لکنت خودش را پنهان نماید. در این صورت نیز اگر شما خیلی راحت و بدون تشویش درباره لکنت با او صحبت کنید ، بسیار سودمند خواهد بود .
پاسخ به این سؤال کودک که : "چرا من لکنت دارم"؟ یکی از مشکل ترین کارهای شماست . اما شما می توانید با توضیحی کوتاه ، به بهترین نحو ممکن او را قانع نمایید.در اینجا یک نمونه از پاسخ هایی که شما می توانید به کودک بدهید ارائه می شود:
همه ی ما به هنگام صحبت کردن ، بعضی وقت ها گیر می کنیم و نمی توانیم راحت حرف بزنیم . بعضی از ما خیلی بیشتر از دیگران دچار گیر و وقفه زبان می شویم. البته بچه های کوچک مثل شما بیشتر دچار مکث شده و یا زبانشان می گیرد، علتش هم این است که آنها هنوز دارند صحبت کردن را یاد می گیرند. بچه های کوچک در راه رفتن و دویدن هم بعضی وقت ها می لغزند و زمین می خورند . اما خیلی از بچه ها وقتی که در صحبت کردن با مشکل روبرو می شوند و گیر می کنند زیادی به خودشان فشار می آورند و تقلا می کنند ، این تقلا کردن ها و فشارها ، صحبت کردن آنها را بدتر می کند.
با جلب توجه کودک به لغزش های کلامی خودتان ، وقتی که اتفاق می افتند ، می توانید به او کمک کنید تا واقعاً باور نماید که همه ما بعضی وقت ها در صحبت کردن دچار مشکل می شویم و همیشه نمی توانیم روان و سلیس حرف بزنیم .
به هر سؤالی که کودک مطرح می کند و متضمن این نکته است که آیا در او اشکالی وجود دارد یا نه ، پاسخ شما باید کلمه نه باشد و به دنبال آن شرح کاملی از چگونگی بروز لکنت ارائه بدهید. از این فرصت ها استفاده کنید و بار دیگر به او اطمینان بدهید که اشکالی ندارد وقتی که احساس می کند نمی تواند به راحتی صحبت کند ، دچار گیر زبان بشود. هدف اصلی این است که تا حد ممکن برای کودک توضیح بدهید . سعی کنید توضیحات شما بسیار ساده باشد و از حالات هیجانی و هرگونه اظهار نظرهای پیچیده و معما گونه خودداری نمایید.
کودک و لکنت زبان ( قسمت هفدهم )
در قسمت قبل به شما گفتیم که چگونه می توان با پذیرفتن لکنت کودک به درمان آن کمک کرد. اینک در ادامه می خوانیم...
از به کار بردن کلمه « لکنت» به جای « ناروانی های کلامی » بپرهیزید.
سعی کنید از برچسب زدن های ناروا اجتناب داشته باشید . البته در این زمینه با موارد استثنایی مواجه خواهیم بود. ما تاکنون به انواع مختلف ناروانی های کلامی طبیعی ، ولو این که با فراوانی بیشتری ظاهر شوند ، اشاره کرده ایم . فقط زمانی که شکل این ناروانی ها تغییر پیدا می کند و با خودآگاهی ، ترس و تقلا از طرف کودک توأم می گردد ، به لکنت واقعی تبدیل می شود. بعد از این است که شما می توانید مشکل گویایی کودک خود را « لکنت زبان» بنامید. اما اگر واکنش های هیجانی زاید که بدان اشاره کردیم در کودک ظاهر نشود، از لکنت نامیدن ناروانی های کودک سودی نخواهید برد.
یکی از نظریه های بسیار معروف در زمینه لکنت ، این است که لکنت زبان کودک زمانی شروع می شود که اطرافیان کودک به گونه ای نسبت به ناروانی های کلامی طبیعی او واکنش نشان داده ، چنین وانمود می کنند که گویا آنها غیر عادی هستند . در نتیجه ی تأثیر منفی این واکنش های هیجانی ، کودک سعی می کند که از بروز این ناروانی های عادی جلوگیری و از تکرار آنها اجتناب کند. لذا هر قدر بیشتر تلاش می کند ، با ناروانی بیشتر صحبت می کند، و متأسفانه در اینجاست که دور و تسلسل باطل شروع می شود . ما تصور نمی کنیم که اگر مکث ها و صرف تکرار کردن کلمات را لکنت بنامیم ، توانسته ایم تنها منبع و یا منشاء اختلال گویایی کودک را مشخص کنیم و یا این که با این برچسب زدن ها ضرورتاً ناروانی های کلامی کودک به لکنت تبدیل می شود. البته تردیدی نیست که برایتان بسیار مشکل خواهد بود که ناروانی های طبیعی کودک را ، در حالی که تصور می کنید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 101
آموزش لمس بد و خوب به کودکان
دکتر دانیل گلمن
برگردان: حمیدرضا بلوچ
یکی از موارد آموزنده که باید مورد توجه قرار بگیرد سوءاستفاده جنسی از کودکان است. در آمریکا هر ساله در حدود دویستهزار مورد سوءاستفاده جنسی گزارش میشود که هر ساله 10درصد به آن اضافه میشود. بیشتر کارشناسان معتقدند که بین 20 تا 30 درصد از این تعداد را دختران و تقریبا نیمی از آن را قربانیان پسر تشکیل میدهد.
با توجه به این خطر، بسیاری از مدارس برنامههایی را برای جلوگیری از سوءاستفادههای جنسی از کودکان تنظیم کردهاند. در بیشتر این برنامهها آموزشهای مختلفی درباره سوءاستفاده جنسی به بچهها آموخته میشود، برای نمونه آگاه کردن آنها در مورد تفاوت بین لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشیار کردن آنها نسبت به خطرات وتشویق کردن آنها برای گزارش کردن این اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقیقات نشان داده است که این آموزشها در کاهش جرایم بیتاثیر نبوده است اما بچههایی که تحت آموزشهای جامع و گسترده شامل تقویت قابلیتهای اجتماعی و عاطفی مربوطه قرار داشتهاند بهتر توانستهاند از خود در برابر تهدیدات جنسی محافظت کنند. آنها بهتر از بچههای دیگر میتوانند از فرد خطاکار بخواهند که آنها را رها کند، داد و هوار راه بیاندازند و با فرد خلافکار گلاویز شوند، یا او را تهدید به لو دادن کنند، و هنگامی که رفتار ناشایستی با آنها شد عملا آن را به والدین خود بگویند. ویژگی اخیر ( گزارش کردن عمل خلافکار) یکی از بهترین راههای پیشگیریکننده است.
در تحقیقی که بر روی تعدادی کودکآزار چهلساله صورت گرفت هریک از آنها به طور متوسط در هر ماه ( از دوران نوجوانی خود به بعد) یک قربانی داشتهاند. گزارشی درباره یک راننده اتوبوس و یک معلم کامپیوتر نشان داد که آنها هر ساله سیصد بچه را مورد آزار قرار دادهاند ولی حتی یک بچه از سوءاستفاده جنسی آنها گزارش نداد تا اینکه یکی از پسرهایی که توسط معلمش مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته بود همان عمل را با خواهرش انجام داد و بدین ترتیب راز خلافکاران برملا شد. بچههایی که تحت آموزش برنامههای جامع و مفصلتر قرار داشتند سه برابر بیشتر از بچههایی که برنامههای کوتاه مدت را پشت سر گذاشته بودند احتمال داشت که سوء رفتارهای جنسی را گزارش دهند. مجریان این برنامها آموزشهای مختلفی در مورد بهداشت و مسایل جنسی به بچهها میدهند و از والدین میخواهند تا آنچه در مدرسه آموزش داده میشود در خانه نیز برای بچهها تکرار کنند. بچههایی که والدینشان چنین کردهاند خیلی بهتر از دیگران در مقابل تهدید به سوءرفتار جنسی مقاومت کردهاند.
علاوه بر آن قابلیتهای اجتماعی و عاطفی تاثیر قاطعی در این زمینه دارند. برای بچه کافی نیست که فقط چیزهایی دربارهی لمس «بد» و «خوب» بداند بلکه او نیاز به خودآگاهی دارد تا بفهمد چه زمانی در موقعیت نامناسب یا ناراحت کننده قرار دارد. او باید آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد که بتواند حتی در مقابل فرد بزرگسالی که سعی دارد از او سوءاستفاده کند جسورانه بایستد و از خود محافظت کند. یک بچه همچنین نیاز به روشهایی برای جلوگیری از سوء رفتار فرد خلافکار دارد، هرگونه عملی اعم از فرار تا تهدید به لو دادن او. براساس همین دلایل، برنامههای مفصل آموزشی به بچهها یاد میدهند که چگونه بر خواستههای خود تاکید ورزند و به جای کنارهگیری، بر احقاق حقوق خود پافشاری کنند و حد و مرز خود را بشناسند و از آنها دفاع کنند.
بنابراین موثرترین برنامهها علاوه بر ارائه اطلاعات جامع در مورد سوءرفتار جنسی، شامل آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی اساسی است. این برنامهها به کودک یاد میدهد که روشهای مثبتتری را برای حل کشمکشهای درونی خود بیابد، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد، اگر اتفاقی برایش رخ داد خودش را سرزنش نکند، و احساس کند که در حمایت والدین و معلمان خود قرار دارد و میتواند به آنها رجوع کند و اگر اتفاق ناخوشایندی برایش اتفاق افتاد بتواند آن را به دیگران بگوید.
افسانه خودارضایی در کودکان
گریه کودک در مهد کودک
دکتر نادر
آمــاده سازی کــــودک بــرای ورود به مهدکــودک اول باید کودک را با محیط مهد آشنا کرده و برای او توضیح داد که میتواند در مهد بازی کند، دوست پیدا کند و کارهای جدید یاد بگیرد و در ضمن به او توضیح داد، در آنجا مربیانی هستند که آنها هم او را دوست دارند و به طور مداوم به او اطمینان داد که بعد از یک ساعت مشخص، پدر و مادر حتما دنبال او خواهند آمد. در روزهای اول بهتر است حدود نیم ساعت همراه کودکان در مهدکودک ماند و سعی کرد او را با دیگران آشنا کرد تا کمکم حس امنیت و اعتماد به دیگر کودکان و مربیان مهد در او ایجاد شود. از روزهای بعد میتوان او را در حدود 1تا2 ساعت در مهد گذاشته و به او قول داد که برای مثال در عرض 2 ساعت حتما دنبالش خواهیم آمد و حتما آنرا اجرا کنیم. اگر کمی دیر شود، کودک حتما مهدکودک را جای امنی نمیداند و آن را موجب جدایی خود از مادر میبیند، پس با دیدن مادر به او میچسبد و دیگر علاقهای به رفتن به مهد نخواهد داشت؛ به همین دلیل است که ایجاد امنیت درکودک اهمیت مییابد و حتما باید به آن توجه کرد.
کمکم میتوان زمان باقیماندن کودک در مهد را بیشتر کرد ولی نباید بدین گونه باشد که کودک را از ساعت 7 صبح تا 4 بعدازظهر در مهد بگذاریم، زیرا در صورتی که کودک ساعاتی طولانی تحت مراقبت کسی غیر از مادر خودش باشد، از لحاظ وابستگی به مادر دچار مشکل خواهد شد و نسبت به مراقبان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ویژگیهای کودک پیش دبستانی -اهداف آموزش و پرورش پیش دبستانی
یکی از اصول مهم تعلیم و تربیت ، تطبیق فعالیتهای آموزشی و تربیتی با ویژگیهای شناختی ، جسمانی و عاطفی کودک می باشد . تعلیم و تربیتی که مبتنی بر این موارد نباشد، نمی تواند به اهداف مورد نظر دست یابد. ویژگیهای کودکان را به سه دسته جسمانی ، شناختی و عاطفی تقسیم بندی نموده اند : کودک پیش دبستانی بین پنج تا شش سال ، استخوانهای نرم و انعطاف پذیری دارد ، هنوز مهارت کافی در استفاده از ماهیچه های کوچک پیدا نکرده است ، منظور از ماهیچه های کوچک ، انگشتان کودک است ، در انجام فعالیتهای بدنی ، از کل بدن خود استفاده می کند و می توان گفت : رشد کودک از عضلات بزرگتری ، مثل ماهیچه های دست ، پا و حرکات عام آغاز شده و به حرکات خاص و عضلات کوچکتر پیش می رود ، به تدریج بیناین عضلات هماهنگی لازم صورت می گیرد ( از طریق میه لینی شدن تارهای عصبی ) و قلب کودک در این مرحله سنی ، خیلی سریعتر از مراحل قبل رشد می نماید . ویژگیهای شناختی و عاطفی کودک پیش دبستانی ، بسیار مهم و با اهمیت است و بر اساس آنها ، می توان روشهای تربیتی و محتوای درسی را مشخص نمود . کودکان پیش دبستانی ، بسیار فعال و پر جنب و جوش هستند ، آنها در عین اینکه فعالند ، بسیار زود خسته می شوند و کنجکاو و جستجوگر هستند. این ویژگی ، به عنوان یکی از اهرمهای مهم تعلیم و تربیت محسوب می شود و مربی باید به نحو احسن از آن استفاده نماید . کودک پیش دبستانی ، به تدریج به مرحله هوش عملی نزدیک می شود. هوش عملی، هوشی است که جنبه حسی و تجربی دارد . فعالیتهای کودک ، حسی و تجربی اند. کودک با بکار بستن هوش عملی ، به فعالیتهای آزاد می پردازد ، نتیجه کار خود را می بیند و با این مشاهده ، تغییراتی در دیدگاههای خود ایجاد می نماید . حرکات کودکان پیش دبستانی ، انفرادی است ، علاقه به بازیهای انفرادی دارند ، خودخواه و خود محورند ، به حرکات نمایشی علاقمندند ، فعالیتشان مبتنی بر رغبتهای آنی ، ذاتی و طبیعی است ، نه رغبتهای اکتسابی و در انجام کارها ، به بزرگتران وابسته هستند .
برنامه هایی که در زمینه ویژگیهای جسمانی کودکان طراحی می شوند ، با توجه به اهداف زیر صورت می گیرند :
1-هماهنگی چشم و دست 2-هماهنگی دست و دهان 3-هماهنگی ماهیچه های بزرگ 4-بازی با وسایل و مواد قابل دست ورزی 5-رنگ آمیزی در فواصل معین
ویژگیهای کودک پیش دبستانی
1-یکی از ویژگیهای مهم کودک پیش دبستانی که در امر تعلیم و تربیت کاربرد فراوانی دارد ، مبحث جهان بینی او است . بر اساس تحقیقات انجام شده، جهان بینی کودک در این دوره بسیار محکم می باشد ، تصور او از دنیا خالی از مناسبات است ، رابطه علٌی در آن یافت نمی شود و علت و معلول را درک نمی کند ، برای مثال ، در پدیده های طبیعی ، انگیزه انسانی را دخیل می داند ، از لحاظ ذهنی ، فکر کودک در هم آمیخته است. وقتی به مجموعه ای می نگرد ، تنها به یک بُعد آن توجه دارد . منظور از جهان بینی ، دیدگاه فرد نسبت به جهان اطراف خود می باشد. کودک پیش دبستانی ، از این لحاظ پیشرفت کرده ، مرحله ای را پشت سر گذاشته است و خود را از دیگران تمیز می دهد ، یعنی به تمیز خود از دیگران دست یافته، روابط موجودات جهان را دقیقاً درک نمی کند ، قادر به درک پدیده های جهان نمی باشد ، اصل علیت را به خوبی درک نمی کند، فکر منطقی ندارد ، جهان بینی او مبهم است ، روابط با دیگران را درک نمی کند و قادر به درک یک مجموعه نیست . او قادر نیست ، جهان را با اجزاء تشکیل دهنده آن تحلیل کند ، روابط بین اجزاء را ببیند ، قوه تحلیل در او شکل نگرفته و واقعیات را با خیال در هم می آمیزد . بنابراین ، درک او از پدیده ها عینی نیست و بیشتر ذهنی می باشد . به منظور تقویت و اصلاح جهان بینی کودک ، باید اقداماتی از قبیل موارد زیر صورت گیرد: پرورش یک سری مفاهیم اساسی در ذهن کودک .
2-خود مداری کودک پیش دبستانی : منظور از خود مداری ، این است که کودک، خود را محور عالم احساس می کند ، بر نقطه نظرات خود تأکید دارد، دارای انعطاف پذیری ذهنی و چرخش روانی جهت درک نظریات دیگران نیست و مسائل راتنها از دید خود بررسی می کند . خودبینی ، یک بحث اخلاقی است ، بزرگسالان نیز خودبین هستند . تفاوت خود مداری و خودبینی ، در این است که خود مداری یک مقوله شناختی ، اما خودبینی ، مقوله ای اخلاقی است . بزرگسالان نیز خودبین هستند و منافع خود را در نظر می گیرند ، اما کودک پیش دبستانی ، خود مدار است . بچه در مقوله خودمداری ، به کارهای خود آگاهی ندارد ، ولی بزرگسالان نسبت به خودبینی، آگاه می باشند . کودکان در سالهای پیش دبستانی ، خود محورند ، یعنی قادر به سازگار کردن افکار و بیان تفکرات خود از نظر دیگران نیستند . برای مثال ، کتاب را به سمت خود می گیرند و از مادر می خواهند که آنرا بخواند . اغلب یک جلسه قصه گویی برای آنها ، با گفتگوهای نامربوط از جانب هر کودک همراه است . کودکان متمایل به بازی ، کشف محیط و یادگیری ، از طریق اشیاء واقعی اند و از این طریق ، بهتر یاد می گیرند .