انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

بهسازی کارکنان آموزش و پرورش 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

«مقدمه»

سازمانها و نهادهای مختلف یک جامعه بر اساس اهداف خاصی تشکیل می شوند و بر اساس این اهداف، وظایف و عملکردهای معینی را در جامعه انجام می دهند و نیازهای متعددی را برآورده میسازند. در گذشته به علت عدم پیچیدگی جامعه و نیز محدود بودن نیازها، نوآوری ها و ... کارکردهای سازمانها معمولا ساده بود و هر کسی می توانست با صرف زمانی محدود خود را برای تصدی شغلی آماده کند.

در دنیای امروز به علت گسترش علوم و فنون و متنوع شدن رشته های علمی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی اجتماعی فنی احراز آمادگی برای تصدی یک شغل به آسانی گذشته نیست.

علاوه بر این حتی اگر فردی برای شغلی آمادگی داشته باشد، پیشرفت روزافزون و لحظه به لحظه علوم و فنون، هر روز دانش و مهارتهای فرد را کهنه و ناقص می سازد. بنابراین بقای فرد و سازمان وابسته به این است که دائما اطلاعلات و مهارتهای خود را نو و تازه گردانند و این امر ممکن نیست مگر با آموزش مداوم و مستمر.

آموزش عبارت است از افزایش معلومات و مهارتهای هر فرد در یک شغل به خصوص (Euppo,p) با توجه به اینکه تعاریف متناوبی از آموزش شده، اما به نظر میرسد که وجه اشتراک در این تعاریف حداقل از یک نقطه نظر وجود داشته باشد که هدف اصلی آموزش ارتقاء دانش، اطلاعات و مهارتهای افراد است.

آموزش از دیدگاه اسلام

آموزش همزمان با بعثت پیامبر اسلام اهمیت یافت و اولین آیه ای که بر رسول خدا نازل شد، "اقرا بسم ربک الذی خلق بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید " بود. پیامبر همواره در طول دوران رسالت خود به انحاء مختلف هم به اهمیت آموزش تاکید کردند و هم ماهیت رسالتشان آموزش دادن بود. آموزش دادن رسالتی عظیم که از جانب خداوند به او محول شده بود. آموزش در اسلام آنقدر اهمیت و قرب و منزلت داشت که پیامبر اسلام به خاطر با سواد شدن افراد خود حاضر می شد اسرای جنگی را آزاد کند.

صرف نظر از اهمیت عمومی آموزش در اسلام به طور اخص پیغمبر اسلام آموزش را تزکیه و تربیت می داند " لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه "

خداوند منت گذاشت بر مردم با ایمان که پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات خدا را برای آنان بخواند و آنان را از زشتیها تزکیه کند و به آنان دانش و حکمت بیاموزد.

امام صادق علیه السلام معتقدند که آموزش بایستی با عمل و رفتار توام باشد و تنها نباید به گفتار بسنده کرد. به نظر آیت الله حاج شیخ جعفر کاشف الغظاء، آموزش یعنی تکرار مطالب و عادات و انجام کارها.

«نظام آموزش و پرورش نوین در ایران»

عمدتا پس از انقلاب مشروطیت به وجود آمده است. از زمان تاسیس دارالفنون در سال 1368 هجری قمری و وزارت علوم در سال 1372 قمری، زمینه نظام جدید فراهم گردید. با تاسیس دارالفنون دولت رسما مسئولیت امر آموزش را بر عهده گرفته است.

تاسیس وزارت علوم و اعزام محصل به خارج و احداث مدارس و تقبل هزینه های آموزشی، بیانگر دخالت دولت در امر آموزش رسمی است و با ظهور آموزش و پرورشی رسمی به شکل فصلی ترین هدفها و خط مشی های کل، سیاست ها، محتوا، روشها، ارزشیابی و برنامه ریزی درسی و آموزشی، بودجه تشکیلات و استخدام، آموزش مربیان و تاسیس مدارس به صورت متمرکز از طرف دولت انجام میشود.

دکتر برنجی در رابطه با آغاز آموزش و پرورش رسمی چنین اظهار میکند:

آغاز آموزش و پرورش رسمی با تاسیس داالفنون است که در سال 1240 هجری شمسی یعنی 13 روز قبل از قتل امیرکبیر افتتاح شد. سپس در قانون اساسی سال 1289 "وزارت معارف" و اصلاحیه آن در سال 1290 هجری شمسی به تصویب رسید.(وزارت معارف بعدا به وزارت فرهنگ تغییر نام یافت و سپس در سال 1342 به تفکیک وزارت علوم با وزارت فرهنگ و آموزش عالی کنونی و سازمان اوقاف، وزارت آموزش و پرورش نامیده شد.) تعلیمات ابتدایی اجباری شد و دولت موظف شد برای کودکان لازم التعلیم مدرسه ای ایجاد کند.

«مروری بر تاریخچه آموزش ضمن خدمت»

اغلب در زبان فارسی، افرادی که چندان با آموزش سر و کار ندارند، تعبیر یکسانی از "آموزش حین خدمت" و" آموزش ضمن خدمت " دارند؛ در حالی که واقعیت چنین نیست و همانطور که گفته شد، آموزش حین خدمت آموزشی است که در آن کارآموز و یا کارمند در محیط واقعی کار و در حالی که وظیفه واقعی خود را انجام میدهد به وسیله سرپرست و یا مربی آموزش می بیند؛ اما در آموزش ضمن خدمت شخص برای مدت میعنی در یک دوره آموزش مرتبط با شغلش شرکت می کند که البته این دوره برخلاف آنچه که برای آموزش حین خدمت گفته شد، دارای برنامه، محتوا و مدت از قبل پیش بینی شده است. در چنین آموزشی برای اینکه بهره گیری از آموزش به حداکثر برسد، شرکت کننده بایستی کاملا از وظایف خود منفک باشد.

آموزش ضمن خدمت علیرغم اهمیت و نقش مهمی که در وزارت آموزش و پرورش دارد، دارای سابقه چندانی نیست. از آنجا که تحولات مهم و سیر تکاملی که ضمن خدمت سپری کرده است، تا حدودی ناشی از میزان آگاهی مسئولان و دست اندر کاران نقش آفرین می باشد. لذا درابتدا مروری کوتاه بر تاریخچه آموزش کارکنان در سازمانهای مختلف خواهیم داشت و سپس در ادامه بحث به تاریخچه کلی آموزش ضمن خدمت در آموزش و پرورش خواهیم پرداخت.

با مروری کلی در حیات انسانها در طول تاریخ در می یابیم که یادگیری و آموزش جزء جدایی ناپذیر زندگی شان بوده است. کارآموزی و یادگیری فوت و فن، در گذشته به شیوه استاد شاگردی و عموما از طریق عملی و مهارت آموزی ضمن کار صورت می گرفت.

به این اعتبار، فوت و فن انجام کارها از نسلی به نسل دیگر و سینه به سینه منتقل می شود. صاحبان حرف و صنایع، رموز سنتی را برای خود حفظ کرده اند و افراد جوان برای یادگیری این مهارتها در نزد اساتید فن به کارآموزی می پرداختند.



خرید و دانلود  بهسازی کارکنان آموزش و پرورش 13 ص


بانکداری الکترونیک 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

بانکداری الکترونیک:

امروزه اکثر کشورهای جهان به استفاده از بانکداری لکترونیک ترغیب گردیده‌اند. از نیمه اول دهه 1990 استفاده از مبادله الکترونیکی داده‌ها، سالانه 23 درصد رشد داشته و طبق برآوردها تا سال 2000 این رشد به 36 درصد رسیده است. استفاده از ابزارهای پرداخت الکترونیک در جهان بسیار رونق یافته و رشد استفاده از دستگاههای خودپرداز، تلفن و بانکداری اینترنتی به ترتیب، 25، 260 و 350 درصد می‌باشد. در کنار آن استفاده از شعب برای انجام مبادلات بانکی در بانکهای آمریکایی و غیر آمریکایی رو به کاهش می‌باشد که مبین روند نزولی استفاده از بانکداری سنتی است. این در حالیست که که ایران در زمینه تجارت الکترونیک و درنتیجه بانکداری الکترونیک در بین 60 کشور جهان در رتبه 58 قرار دارد. مطابق برآورد هزینه تهیه اسناد کاغذی برای معاملاتی به ارزش 2 تریلیون دلار به حدود 140 میلیارد دلار بالغ می‌گردد که این خود نزدیک به 7 درصد ارزش کالاهای مبادله شده می‌باشد در صورتیکه می‌توان اینگونه هزینه‌ها را با کاربرد فن‌‌آوری مبادله الکترونیکی داده‌ها و منابع کاهش داد. کاربرد فناوری اطلاعات یکی از راههای بسیار مهم بوده که شرکتهای خدمات مالی برای کنترل هزینه‌هایشان روی آن تحقیقات و سرمایه گذاری نموده‌اند. شایان ذکر است که صادرات جهانی محصولات تکنولوژی اطلاعاتی سالانه به رقمی بیش از 500 میلیارد دلار بالغ گشته که بیش از صادرات جهانی محصولات کشاورزی است. بطور مثال سهم فن آوری اطلاعات در رشد اقتصادی آمریکا از سال 1996 تا 1999 بیش از 20 درصد بوده است. با بکارگیری فناوری اطلاعات، رشد سیستمهای گرانقیمت کاغذی برای نقل و انتقال پول بوسیله سیستم‌های کامپیوتری پرداخت پول ( همانند سیستم تصفیه بانکی اتوماتیک، و توسعه سیستمهای POS) کاهش داده شده است. شرکتهای جدید، امروزه خدمات شخصی بانکی را بدون نیاز به داشتن شبکه‌ای از شعب بانکی ارائه می‌کنند. برای نمونه، توسعه خدمات بانکداری خانگی در اوایل دهه 1980 برای اولین بار به منظور ارائه خدمات مالی توسط بانک اسکاتلندی BACS بکار گرفته شد. نوآوری‌های تازه در زمینه کارتهای اعتباری و سیستم‌های P.O.S این امکان را ایجاد می‌کند که مشتریان بانک از حساب جاریشان بدون هیچگونه نیازی به حمل دسته چک، پرداختهای خود را بابت کالاها و خدمات انجام دهند. یکی از جدیدترین این ابداعات «ماندکس»، کارت پلاستیکی با یک میکروچیپ است که پول الکترونیکی را در خود ذخیره نموده و این قابلیت را دارد که از طریق تلفن هم به بانک متصل شود. اگر این پول الکترونیکی جدید با موفقیت همراه شود می‌تواند یک قدم بسوی جامعه بدون پول باشد. اگر تا دیروز ساعات کار بانک، تعداد و محل استقرار شعب، عوامل اصلی جذب نقدینگی و افزایش درآمد برای بانک محسوب می‌شد، امروزه با ارائه خدمات الکترونیک این عوامل کم‌کم به دست فراموشی سپرده شده‌اند. با اجرای بانکداری الکترونیک خدمات ارائه شده از سوی بانکها افزایش می‌یابد. براساس برآوردهای «آنکتاد»‌ (کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل)‌ مبادلات تجاری از طریق بانکداری الکترونیکی موجب می‌‌شود تا 10 درصد رقم مورد مبادله صرفه جویی شود. همچنین بررسی دیگر سازمان ملل نشان می‌دهداستفاده از روشهای سنتی در تجارت بین‌الملل، حدود 100 میلیارد دلار در سال هزینه در بردارد که با استفاده از تجارت الکترونیک سالانه حدود یک چهارم آن یعنی 25 میلیارد دلار قابل صرفه جویی است. اکنون نگاهی به تجربه سایر کشورها در زمینه بانکداری الکترونیک می‌اندازیم: روسیه براساس برآوردهای انجام شده حدود 50 تا 60 بانک در زمینه بانکداری الکترونیک در این کشور فعالیت دارند. هرچند تعداد بانکهایی که بطور کامل خدمات بانکداری الکترونیک را ارائه می دهند کمتر از 10 بانک می‌باشد. سیستمهای بانکداری الکترونیک و مبادلات در روسیه سیستمهای پرداخت بین بانکی: با این سیستم مبالغ کلان مشتریان بین بانکها مبادله می‌گردد. سیستمهای پرداخت بانک ـ مشتری: در این سیستم مشتری به بانک مراجعه کرده و درخواست وصول مبلغی که به عهده شخصی



خرید و دانلود  بانکداری الکترونیک 13 ص


بانکداری الکترونیک 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

بانکداری الکترونیک:

امروزه اکثر کشورهای جهان به استفاده از بانکداری لکترونیک ترغیب گردیده‌اند. از نیمه اول دهه 1990 استفاده از مبادله الکترونیکی داده‌ها، سالانه 23 درصد رشد داشته و طبق برآوردها تا سال 2000 این رشد به 36 درصد رسیده است. استفاده از ابزارهای پرداخت الکترونیک در جهان بسیار رونق یافته و رشد استفاده از دستگاههای خودپرداز، تلفن و بانکداری اینترنتی به ترتیب، 25، 260 و 350 درصد می‌باشد. در کنار آن استفاده از شعب برای انجام مبادلات بانکی در بانکهای آمریکایی و غیر آمریکایی رو به کاهش می‌باشد که مبین روند نزولی استفاده از بانکداری سنتی است. این در حالیست که که ایران در زمینه تجارت الکترونیک و درنتیجه بانکداری الکترونیک در بین 60 کشور جهان در رتبه 58 قرار دارد. مطابق برآورد هزینه تهیه اسناد کاغذی برای معاملاتی به ارزش 2 تریلیون دلار به حدود 140 میلیارد دلار بالغ می‌گردد که این خود نزدیک به 7 درصد ارزش کالاهای مبادله شده می‌باشد در صورتیکه می‌توان اینگونه هزینه‌ها را با کاربرد فن‌‌آوری مبادله الکترونیکی داده‌ها و منابع کاهش داد. کاربرد فناوری اطلاعات یکی از راههای بسیار مهم بوده که شرکتهای خدمات مالی برای کنترل هزینه‌هایشان روی آن تحقیقات و سرمایه گذاری نموده‌اند. شایان ذکر است که صادرات جهانی محصولات تکنولوژی اطلاعاتی سالانه به رقمی بیش از 500 میلیارد دلار بالغ گشته که بیش از صادرات جهانی محصولات کشاورزی است. بطور مثال سهم فن آوری اطلاعات در رشد اقتصادی آمریکا از سال 1996 تا 1999 بیش از 20 درصد بوده است. با بکارگیری فناوری اطلاعات، رشد سیستمهای گرانقیمت کاغذی برای نقل و انتقال پول بوسیله سیستم‌های کامپیوتری پرداخت پول ( همانند سیستم تصفیه بانکی اتوماتیک، و توسعه سیستمهای POS) کاهش داده شده است. شرکتهای جدید، امروزه خدمات شخصی بانکی را بدون نیاز به داشتن شبکه‌ای از شعب بانکی ارائه می‌کنند. برای نمونه، توسعه خدمات بانکداری خانگی در اوایل دهه 1980 برای اولین بار به منظور ارائه خدمات مالی توسط بانک اسکاتلندی BACS بکار گرفته شد. نوآوری‌های تازه در زمینه کارتهای اعتباری و سیستم‌های P.O.S این امکان را ایجاد می‌کند که مشتریان بانک از حساب جاریشان بدون هیچگونه نیازی به حمل دسته چک، پرداختهای خود را بابت کالاها و خدمات انجام دهند. یکی از جدیدترین این ابداعات «ماندکس»، کارت پلاستیکی با یک میکروچیپ است که پول الکترونیکی را در خود ذخیره نموده و این قابلیت را دارد که از طریق تلفن هم به بانک متصل شود. اگر این پول الکترونیکی جدید با موفقیت همراه شود می‌تواند یک قدم بسوی جامعه بدون پول باشد. اگر تا دیروز ساعات کار بانک، تعداد و محل استقرار شعب، عوامل اصلی جذب نقدینگی و افزایش درآمد برای بانک محسوب می‌شد، امروزه با ارائه خدمات الکترونیک این عوامل کم‌کم به دست فراموشی سپرده شده‌اند. با اجرای بانکداری الکترونیک خدمات ارائه شده از سوی بانکها افزایش می‌یابد. براساس برآوردهای «آنکتاد»‌ (کنفرانس توسعه و تجارت سازمان ملل)‌ مبادلات تجاری از طریق بانکداری الکترونیکی موجب می‌‌شود تا 10 درصد رقم مورد مبادله صرفه جویی شود. همچنین بررسی دیگر سازمان ملل نشان می‌دهداستفاده از روشهای سنتی در تجارت بین‌الملل، حدود 100 میلیارد دلار در سال هزینه در بردارد که با استفاده از تجارت الکترونیک سالانه حدود یک چهارم آن یعنی 25 میلیارد دلار قابل صرفه جویی است. اکنون نگاهی به تجربه سایر کشورها در زمینه بانکداری الکترونیک می‌اندازیم: روسیه براساس برآوردهای انجام شده حدود 50 تا 60 بانک در زمینه بانکداری الکترونیک در این کشور فعالیت دارند. هرچند تعداد بانکهایی که بطور کامل خدمات بانکداری الکترونیک را ارائه می دهند کمتر از 10 بانک می‌باشد. سیستمهای بانکداری الکترونیک و مبادلات در روسیه سیستمهای پرداخت بین بانکی: با این سیستم مبالغ کلان مشتریان بین بانکها مبادله می‌گردد. سیستمهای پرداخت بانک ـ مشتری: در این سیستم مشتری به بانک مراجعه کرده و درخواست وصول مبلغی که به عهده شخصی



خرید و دانلود  بانکداری الکترونیک 13 ص


اقتصاد هند 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

اقتصاد هند

این مقاله به تمیزکاری نیاز دارد. لطفاً آن را تا جایی که ممکن است از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید. سپس این الگو را از بالای مقاله حذف کنید. محتویات این مقاله ممکن است غیرقابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد

 

بورس اوراق بهادار بمبئی

طبق سنجشی که طبق برابری قدرت خرید صورت گرفته، اقتصاد هند با داشتن تولید ناخالص داخلی (GDP) ۶۱۱/۳ تریلیون دلار، در مقام چهارم را دارد. [۱] طبق محاسبه بر اساس نرخ برابری ارزی با دلار امریکا، تولید ناخالص داخلی این کشور با رسیدن به میزان ۸/۷۱۹ میلیارد دلار (۲۰۰۵)، در مقام بیستم را به خود اختصاص می‌دهد. [۱]در پایان سه ماهه اول سال ۲۰۰۶، اقتصادهند با رشد ۹/۸ درصدی تولید ناخالص داخلی[۲]، از نظر سرعت رشد دومین اقتصاد مهم جهان بود. الگو:Inote با این حال تعداد بسیار بالای جمعیت باعث شده‌است درآمد سرانه طبق برابری قدرت خرید به ۳۳۰۰ دلار و بر طبق تولید ناخالص داخلی اسمی به ۷۱۴ دلار برسد. [۱]

اقتصاد هند، اقتصادی متنوع است و کشاورزی، صنایع دستی، نساجی، صنعت و گستره وسیعی از خدمات را در بر می‌گیرد. اگر چه هنوز دوسوم نیروی کار هند، درآمد خود را بطور مستقیم یا غیر مستقیم از بخش کشاورزی بدست می‌آورند، نقش بخش خدمات در اقتصاد هند اهمیت روز افزونی به خود گرفته‌است. آغاز عصر دیجیتال و خیل فراوان جمعیت تحصیلکرده و مسلط به زبان انگلیسی در هند، به تدریج اقتصاد این کشور را برای آندسته از شرکت‌های بین‌المللی که خدمات به مشتریان و پشتیبانی فنی خود را برونسپاری می‌کنند به یک مقصد مهم تبدیل کرده‌است. هند یکی از مهم‌ترین صادرکنندگان نیروی کار متخصص در زمینه‌های خدمات مالی و نرم‌افزاری و مهندسی نرم‌افزار است.

هند عمدتاً در طی دوران استقلالش، رویکردی سوسیالیستی نسبت به اقتصاد درپیش گرفته و بر مشارکت بخش خصوصی، بازرگانی خارجی و سرمایه‌کذاری مستقیم خارجی نظارتهای دولتی سختگیرانه‌ای را اعمال می‌کرد. با این حال در اوایل دهه نود، هند با درپیش‌گرفتن رویکرد اصلاحات اقتصادی و کاهش کنترل دولت بر تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی، به تدریج بازار خود را باز کرد. خصوصی‌سازی صنایع دولتی و آزاد کردن برخی بخش‌ها به نفع مناع بخش خصوصی و خارجی، در میان بحث و جدل‌های سیاسی به کندی پیش رفته‌است.

هند در حال حاضر با مسئله آغاز رشد جمعیت و چالش کاستن از نابرابری اقتصادی و اجتماعی روبروست. اگرچه از آغاز استقلال، میزان فقر عمدتاً به خاطر انقلاب سبز و انجام اصلاحات اقتصادی کاهش چشمگیری یافته‌است، اما همچنان به عنوان یک معضل جدی پا برجاست.

فهرست مندرجات

۱ تاریخ

۲ فعالیت های اقتصادی دولت

۲.۱ برنامه‌ریزی دولتی و اقتصاد مختلط

۲.۲ هزینه‌های عمومی

۲.۳ دریافتی‌های دولتی

۲.۴ بودجه همگانی

۳ پول هندوستان

۴ شناسگرها

۵ جمعیت‌شناسی

۶ جغرافیا و منابع طبیعی

۷ زیرساخت واقعی

۸ سیاست

۹ نهادهای مالی

۱۰ بخش‌ها

۱۰.۱ کشاورزی

۱۰.۲ صنعت

۱۰.۳ بخش خدمات

۱۰.۴ بخش بانکی و مالی

۱۱ ویژگی‌های اجتماعی- اقتصادی

۱۱.۱ فقر

۱۱.۲ فساد

۱۱.۳ اشتغال و بیکاری

۱۱.۴ عدم توازن منطقه ای

۱۲ تجارت خارجی و سرمایه گذاری در هندوستان

۱۳ همچنین مراجعه شود به

۱۴ پانویس

۱۵ منابع و پیوند به بیرون

۱۵.۱ کتابها

۱۵.۲ مقالات

۱۵.۳ انتشارات دولتی

۱۵.۴ اخبار

۱۵.۵ مقالات

۱۵.۶ دیگر لینکها

تاریخ

تاریخ اقتصاد هندوستان :

تاریخچه اقتصاد هند را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد که دوره اول آن از دوران پیش از استعمار تا قرن هفدهم ادامه می‌یابد. دوران استعمار انگلیس از قرن هفدهم شروع می‌شود و با استقلال هند در سال ۱۹۴۷ پایان می‌گیرد. دوره سوم از سال ۱۹۴۷ تا حال حاضر ادامه دارد.

از سال ۱۹۹۰ تا کنون، هند به یکی از ثروتمندترین کشورهای درحال توسعه تبدیل شده است؛ در این مدت اقتصاد این کشوربه استثنای چند عقب‌گرد کوچک همواره رشدی چشمگیر داشته‌است. این رشد با مولفه‌هایی همچون افزایش امید به زندگی، میزان باسوادی و امنیت غذایی همراه شده‌است.

فعالیت های اقتصادی دولت

برنامه‌ریزی دولتی و اقتصاد مختلط

پس از استقلال، هند برای دستیابی موثرتر و عادلانه‌تر به منابع ملی و توسعه همه‌جانبه اقتصادی، به برنامه‌ریزی اقتصادیمرکزی روی آورد. روند تنظیم و جهت‌دهی برنامه‌های پنج ساله توسط کمیته‌ای به ریاست نخست وزیر هند انجام می‌گیرد. فهرست معاونان رؤسای کمیته برنامه‌ریزی هند [۳]

 

تعداد افرادی که در مشاغل غیر کشاورزی بخش‌های خصوصی و دولتی کار می‌کنند رند می‌شود. داده‌های بخش خصوصی به سازمان‌های غیرکشاورزی که 10 نفر یا بیشتر از آن کارمند دارند مربوط می‌شود. [۴]



خرید و دانلود  اقتصاد هند 13 ص


از خود بیگانگی 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

از خودبیگانگی

از خود بیگانگی، یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است که در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است.

 

از خود بیگانگی، یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است که در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم «alienation» که دز زبان فارسی به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، عنوانی است کلی برای بسیاری از دردهای فردی و اجتماعی انسان; و به دلیل همین کلیت، مفهومی است بسیار مبهم. به عبارت دیگر، وقتی همه مشکلات را زیر یک عنوان کلی خلاصه می کنیم، در واقع روشن نیست که درباره چه مشکلی بحث می کنیم. برای مثال، وقتی می گویم: «فلانی بیمار است» چیزی که از این تعبیر دستگیرمان می شود، این است که حال این شخص خوب نیست; یعنی آن گونه که باید باشد نیست. اما اینکه چه مشکلی برای او پیش آمده، یا چه اختلالی در مزاج او رخ داده، که موجب این وضع شده است و چگونه می توان با ایجاد تغییراتی در مزاج او زمینه بهبودی او را فراهم نمود، مشخص نیست. بر همین اساس است اگر فردی دچار از خودبیگانگی شده باشد. سؤال می شود چگونه این مشکل یا بیماری به وجود آمده، راه حل و یا درمان آن چیست؟ چرا بسیاری از انسان ها به این درد مزمن مبتلا هستند؟ راه های پیشگیری از آن کدام است؟ چه اقداماتی باید در زندگی انسان صورت گیرد تا به رفع آن منجر شود؟ مجموعه سؤالاتی از این دست و پاسخ به این پرسش ها، مستلزم بررسی مفهوم از خودبیگانگی، تبیین دیدگاه های مختلف درباره آن و در نهایت، ارائه راه کارهایی برای پیشگیری یا درمان آن می باشد. ابتدا به بررسی مفهوم از خودبیگانگی می پردازیم:

● بررسی مفهوم از خودبیگانگی

واژه «alienation» که در زبان فارسی غالباً به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، در فلسفه غرب سابقه طولانی دارد. ریشه این اصطلاح کلمه لاتینی «alius» به معنای «دیگر» است. پسوندen در زبان لاتینی صفت ساز است. بنابراین، «alien» به معنای منسوب به دیگری است. از صفت alienفعل alienate ساخته شده است، به معنای «از آنِ شخص دیگر کردن» یا به عبارت واضح تر، «انتقال به غیر». سپس از این کلمه، اسم فعل alienationبه معنای «انتقال به غیر» (الیناسیون) ساخته شده است. مورد استعمال اصلی آن مناسبات حقوقی است به معنای سلب حقی از یک شخص و انتقال آن به شخصی دیگر. اما با گذشت زمان، این مفهوم آن قدر توسعه پیدا کرده، که در جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی کاربرد دارد. در روان شناسی و روان پزشکی، الیناسیون عبارت است از حالت ناشی از اختلال روانی یا به اصطلاح، «روانی» بودن.۱ البته این معنا نیز با مفهوم حقوقی کلمه ارتباط دارد; زیرا از یک سو بیمار روانی، شخصی است که سلامت عقل خود را از دست داده است (عقل از او سلب شده است)، و از سوی دیگر، قانون پاره ای از حقوق چنین شخصی را سلب می کند و به ولی یا وارث او انتقال می دهد. این همان مفهوم قضایی «حجر» است. بنابراین، «فرد الینه» از جهت قضایی معادل «محجور» خواهد بود.۲ پس از بررسی مفهوم «الیناسیون»، نگاهی کوتاه به سیر تاریخی آن، به ویژه در فلسفه غرب، می اندازیم.

● دورنمای تاریخی از خودبیگانگی

واژه از خودبیگانگی در طول تاریخ گاهی مفهومی با بار ارزشی مثبت و گاهی نیز بار ارزشی منفی و ضد ارزش داشته است. آنچه در محافل علمی و فرهنگی مطرح و در اینجا مدّنظر است، کاربرد منفی آن است. اما به دلیل اینکه در گذشته این واژه بیشتر با بار ارزشی مثبت مورد استفاده قرار گرفته است، اشاره ای کوتاه به معنای مثبت آن می کنیم.

الیناسیون یا از خودبیگانگی به معنای مثبت یعنی وارستن از خود یا از خود بی خود شدن است. از این رو، به معنای خَلْسه یا وجد و حال عرفانی است.۳ اگر الیناسیون را به این معنا در نظر بگیریم، در واقع یک روش عرفانی (mystic) است برای رسیدن به دانش حقیقی. در این صورت، در مقابل روش عقلانی قرار می گیرد. در روش عقلانی انسان می کوشد با تحلیل و ترکیب مفاهیم به حقایق جهان دست یابد، ولی در روش عرفانی، عارف برای رسیدن به حقیقت سعی می کند از خویشتن خویش بیرون آید و حقیقت را در خود حقیقت درک کند. بنابراین، تجربه عرفانی به معنای توضیح (explanation) رازهای نهفته هستی نیست، بلکه به معنای رفتن در دل این رازها و پذیرفتن آن ها به همان صورت سر بسته است. به همین دلیل است که در عرفان ایرانی، در ستایش بیخودی و بیهوشی و نکوهش عقل و هوش مطالب فراوانی بیان شده است.

تاریخ این نحوه تفکّر در غرب نیز از دیر زمان وجود داشته است; هم در ادیان بسیار کهن و هم در نظرات برخی از قدیمی ترین فلاسفه غرب (یونان). در اینجا به عنوان شاهد، نمونه هایی را به اختصار ذکر می کنیم:

فیلون اسکندرانی (حدود ۴۰ م) این رگه عرفانی و شهودی را داخل در فلسفه و دیانت یهودی می کند. در «سفر خروج» چنین آمده: «موسی به خدا گفت: اینکه چون نزد بنی اسرائیل برسم و بدیشان گویم خدای پدران شما مرا نزد شما فرستاده است و از من بپرسند که نام او چیست، بدیشان چه بگویم که خدا به موسی گفت: هستم آنکه هستم و گفت به بنی اسرائیل چنین بگو: اهیه (هستم) مرا نزد شما فرستاد.»۴تعبیر فیلون از این عبارت آن است که خدا می گوید: ماهیت من هستی است و هستی قابل توصیف و بیان نیست; یعنی ذات خداوند را نه با اندیشه تحلیلی، بلکه با مراقبت عرفانی جذبه، با بیرون آمدن از خویشتن می توان دریافت، و کسانی را که نمی توانند این حال بی خویشتنی را درک کنند، «ساکنان همیشگی تاریکی اند» و سخنان کسانی که «در روشنایی زندگی می کنند» باور ندارند.۵

در فلسفه نوافلاطونی قرن سوم نیز در آثار فلوطین (۲۰۵ـ۲۷۰ م) این تعبیر به کار برده شده است. او نیز راه دستیابی به دانش حقیقی را بیرون شدن از خود و جذب شدن به سوی مطلوب می داند.۶ چنانکه می بینیم در فلسفه اشراقی و در یهودیت و مسحیت قرون وسطایی و در عرفان ایران و به طور کلی در تفکر شهودی، بی خویشتنی یا از خود بیگانگی ارزش مثبتی است. اما در عصر جدید، بخصوص از زمان هگل (۱۷۷۰ـ۱۸۳۱) به این سو، مفهوم از خودبیگانگی یا بی خویشتنی معنای منفی پیدا می کند و تقریباً در همه حوزه های علوم انسانی، اعم از جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی به عنوان یک آسیب و بحران که هویت انسانی را هدف قرار داده و او را نه تنها از مسیر کمال دور می کند، بلکه سلامتی انسان را نیز تهدید می نماید به کار رفته است. در اینجا برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، به بیان فشرده برخی دیدگاه ها درباره از خودبیگانگی می پردازیم.

● هگل و از خودبیگانگی

در فلسفه هگل دست یافتن به دانش حقیقی (دانش مطلق) به معنای بازیافتن خویشتن است. هگل نیز مانند فلوطین معتقد است که دانش به معنای یگانگی داننده و دانسته است، اما به اعتقاد او این یگانگی با پیوستن انسان به خویشتن خویش حاصل می شود، نه با بیرون آمدن از خویشتن. هگل بر این بارو است که اندیشه باید بر پای خود بایستند و متعلق خود (دانسته عین) و در نتیجه، دانش مطلق، حاصل شود. اما جذب دانسته در داننده به این معناست که داننده ساختگار دانسته را بشناسد و از آنچه در درون آن می گذرد سر در آورد. یعنی داننده دَرِ صندوقچه اسرار را باز کند و محتوای آن را بیرون ریزد. بدین ترتیب، اسراری باقی نمی ماند; نتیجه روش فلسفی یا تحلیلی توضیح اسرار است، و در نتیجه، نفی اسرار. این محور مرکزی اختلاف فلسفه هگل با تفکر شهودی است و گردش مفهوم بی خویشتنی از قدیم به جدید و از مثبت به منفی بر این محور صورت می گیرد.

بنابراین، مفهوم بی خویشتنی در عصر جدید و به ویژه در دست هگل وارونه می شود. هگل مفهوم از خودبیگانگی را در حوزه های مختلف از جمله در حوزه دین به کار می برد و از مجموعه سخنان وی بر می آید که وی دین را یکی از عوامل از خودبیگانگی انسان به معنای منفی آن می داند. هگل می گوید: دو نوع قانون داریم: ۱. قانون طبیعی; ۲. قانون وضع شده. وی دین را مجموعه ای از قضایا می داند که از ناحیه مرجعی وضع شده و ما ملزم به تبعیت از آن هستیم و مبنای چنین دینی را اعتبار و اقتدار آن مرجع می داند نه تشخیص عقل. به نظر هگل، یهودیت یک چنین دینی است. هگل می گوید: پذیرفتن دین یعنی پذیرفتن قوانین وضعی و مقهور اراده غیر شدن و بیرون آمدن از امتداد وجودی خود. هگل این وضع را «بریدن» یا «فصل شدن» انسان از طبیعت خود می داند; زیرا در این حالت دیانت انسان که تعیین کننده رفتار اوست از طبیعت او نمی جوشد، بلکه از بیرون بر او تحمیل می شود.۷ هگل جوهر از خودبیگانگی را در این نکته نهفته می بیند که فرد انسان احساس می کند حیات شخصیت فردی او خارج از ذات او، یعنی در جامعه و دولت وجود دارد. وی پایان از خودبیگانگی را عصر روشنگری می داند که حقایق تقویت کننده بیگانگی کاهش می یابد. انگیزه خارجی امری عینی و صددرصد محسوس و ملموس می شود و دولت و سازمان دینی دیگر حقایقی هراس انگیز و اضطراب آفرین نیستند، بلکه بخشی از عالم مادی هستند که در معرض بررسی و تحقیق علمی قرار می گیرند.۸

هگل به از خودبیگانگی در حوزه اقتصاد نیز عنایت داشته و معتقد است تقسیم کار و تنوع آن انسان را از اینکه نیازهای خود را تأمین کند و به آنچه تولید می کند نیازمند باشد، دور می سازد و سبب اعتماد انسان به غیر خود (انسان های دیگر و صنعت و فن) و پیدایش نیرویی برتر از انسان و حاکم بر او می شود که از حیطه قدرت او خارج است و آن موجود بیگانه بر او مسلّط می شود.۹

● فوئرباخ و از خودبیگانگی

فوئرباخ، که در حقیقت واسطه فکری میان هگل و مارکس است، از خودبیگانگی هگل را در دین مطرح کرده است. فوئر باخ، که یک فیلسوف ماتریالیست است، دین را عامل بزرگ از خودبیگانگی انسان می شمارد.۱۰ وی معتقد بود که آدمی حق، محبّت و خیر را می خواهد و چون نمی تواند آن ها را تحقق بخشد، آن ها را به موجودی برتر، یعنی نوع انسان که آن را «اللّه» می نامد، نسبت می دهد و در وجود خدایی با این صفات مجسّم می سازد و به این طریق از خود بیگانه می شود. به همین دلیل، وی دین را مانعی در راه پیشرفت مادی، معنوی و اجتماعی انسان تلقّی می کند. وی معتقد است که انسان در سیر خود برای رهایی از دین و به تعبیری از خودبیگانگی، سه مرحله را گذرانده یا باید بگذراند: در مرحله نخست، خدا و انسان در دامن دین به هم آمیخته بودند; در مرحله دوم، انسان از خدا کناره می گیرد تا روی پای خود بایستد و مرحله سوم، که فوئرباخ همه را به سوی تحقق بخشیدن به آن فرا می خواند، مرحله علم انسانی است که انسان ماهیت خود را باز می یابد، مالک جوهر خویش می شود، نوع انسانی خدای انسان می گردد و به جای رابطه خدا و انسان، رابطه نوع انسانی و انسان مطرح می شود.۱۱

● مارکس و از خودبیگانگی

کارل مارکس برای «کار» بالاترین ارزش را قایل است و می گوید: «انسان در روند کار، خود را می سازد و سرشت نوعی خود را به جا می آورد. بنابراین، زیستن یعنی کار کردن. به همین دلیل، مارکس کار را «تجلّی زندگی» می نامد.۱۲ این تجلّی از زندگی ممکن است موجب «بیگانگی از زندگی» شود. این مشکل زمانی پیش می آید که انگیزه کار نه «نیاز درونی»، بلکه «نیاز بیرونی» و «اتفاقی» باشد;۱۳ یعنی وقتی که انسان ناچار باشد برای ادامه حیات خود، کار خود را و در واقع، خویشتن خود را مانند کالا بفروشد. کارل مارکس می گوید: «انسان از طریق الوهیت و ایدئولوژی "خود حقیقی اش" را تحقق نمی بخشد، بلکه از طریق اتحاد با جهان به وسیله کار خلّاق، فعالیّت سازنده، و روابط اجتماعی عینی و هماهنگش، ذات خود را محقق می سازد.»

مارکس بر این باور است که دین و آموزه های دینی یکی از موانعی است که در مسیر خود شکوفایی کامل انسان قرار دارد و عامل از خودبیگانگی او می شود; به این بیان که دین با دادن وعده و وعیدهای اخروی جلوی حرکت توده های مردمی را می گیرد و نمی گذارد انسان ها در مقابل حکومت های استبدادی قیام کنند و از انسان یک موجود خیالی می سازد و هیچ گاه انسان به هویت حقیقی خودش دست نمی یابد و به این صورت از حقیقت خود فاصله می گیرد و از خود بیگانه می شود. مارکس راه نجات انسان ها را از خودبیگانگی، مقابله با دین و از بین بردن دین می داند.

علاوه بر سه متفکر مذکور، توماس هابز (Tomashabbes)، بندیک اسپینوزا (Bendict spinozsa)، جان لاک (John Locke)، ژان ژاک روسو (jean jacuessRousseau)، ماکس شلر (Max scheler)، یوهان فیخته (Johann Fichte)، ولفونگ گوته (Wolfganggoethe)، ویلهلم ون هامبولت (Wilhelm vonhumboldt)، سورن کی یر که گورد (Soern kierkegoard) و پل تیلیخ (Paul Tilhich) از اندیشمندانی هستند که به مسئله از خودبیگانگی پرداخته اند.۱۴

● بررسی و ارزیابی

تأمّلی کوتاه درباره سیر تاریخی مفهوم از خودبیگانگی در فلسفه غرب و بدون تردید، پرداختن به مسئله «از خودبیگانگی» توسط اندیشمندان غربی به ویژه در سده هجدهم و نوزدهم میلادی نشان می دهد که این مسئله یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است. در واقع، یکی از دردهای مزمن و خطرناکی است که انسانیت انسان را تهدید می کند و حداقل فایده آن هشداری است به همه انسان ها و رهبران فکری و فرهنگی جامعه بشری. اما تبیینی که اندیشمندان غربی از این مسئله ارائه نموده اند، از نظر متفکّران ما به جدّ مورد نقد و بررسی است; زیرا ما دین را مانع از خودبیگانگی می دانیم، در حالی که آن ها دین را عامل از خودبیگانگی انسان می دانند. وجه مشترک بیشتر این متفکران، به ویژه هگل، فوئرباخ و مارکس در زمینه رابطه دین و از خودبیگانگی، آن است که هر سه دین را به عنوان یکی از مهم ترین علل از خودبیگانگی بشر می دانند و بر این باورند که تا بشر دین را کنار نگذارد، نمی تواند خویشتن خویش را بازیابد; زیرا آن ها دین را حاکم بر اندیشه بشری می دانند و معتقدند پذیرش دین یعنی مقهور اراده غیر شدن و بیرون آمدن از امتداد وجودی خود.

نقد و بررسی این دیدگاه ها به صورت تفصیلی از حوصله این نوشتار خارج است، اما به برخی از اشکالات اساسی آن ها اشاره می کنیم:

▪ تقریباً در همه این دیدگاه ها به ویژه در سه دیدگاهی که بیان شد، این مطلب به چشم می خورد که انسان را تنها در زندگی مادی این جهانی خلاصه می کنند و دیگر ساحت های وجودی انسان را نادیده می گیرند. حال آنکه، انسان موجودی است چند ساحتی که در جای خود این مسئله به صورت مستدل به اثبات رسیده است.۱۵

▪ بیشتر این دیدگاه ها، خدا را موجودی ساخته ذهن خودآگاه یا ناخودآگاه بشر می دانند. این ادعا فاقد پشتوانه استدلالی و برهانی است و در جای خود به اثبات رسیده که خدا یک موجود خیالی ساخته ذهن بشر نیست، بلکه موجودی واقعی و حقیقی است که همه عالم هستی مخلوق، نیازمند و عین ربط به او هستند. به نظر می رسد، با فرو ریختن این دو مبنا کلیه تحلیل های مبتنی بر آن از بین می رود. به اعتقاد ما ریشه ها و عوامل پیدایش مسئله «از خودبیگانگی» به عنوان یک مشکل را باید در تعالیم و ادیان آسمانی جستوجو کرد و ادیان الهی پیش از هر متفکری به این مسئله پرداخته اند و همواره با بیان های گوناگون به انسان ها هشدار داده اند که از این بیماری خطرناکی که انسانیت آن ها را تهدید می کند، غفلت نورزند. بنابراین، ما در ادامه بحث مسئله از خودبیگانگی را از دیدگاه اسلام و روان شناسی مورد بررسی قرار می دهیم، سپس راه کارهایی برای پیش گیری و درمان آن ارائه می نماییم.

● اسلام و مسئله از خود بیگانگی

بی تردید همه ادیان آسمانی، به ویژه اسلام، برای هدایت انسان در مسیر کمال و دگرگون کردن و تعالی بخشیدن به هویت انسان آمده اند. در میان همه موجودات جهان هستی فقط انسان است که قابلیت این دگرگونی را دارد. انسان می تواند با اراده و اختیار خود راه تعالی بخشیدن به هویت خویش را برگزیند و یا اینکه هویت واقعی خویش را با علم و آگاهی بیابد یا از خود غافل شود و خود را فراموش کند و تا سرحد از خودبیگانگی پیش رود. با این فرض، همه ادیان الهی برای انسان هویتی در نظر گرفته اند۱۶ که هم امکان رشد و تعالی دارد و هم امکان سقوط و انحطاط. از این رو، می توان گفت: ادیان آسمانی پیش از هر متفکری مسئله خودفراموشی یا از خودبیگانگی را به عنوان خطری بزرگ که انسانیت انسان را تهدید می کند، مورد توجه قرار داده اند، و به بیان های مختلف نسبت به آن هشدار داده، مصادیق از خودبیگانگی و راه های پیشگیری و درمان آن را نیز ارائه نموده اند. اکنون این سؤال مطرح می شود که از منظر دین، هویت واقعی انسان چیست و چگونه انسان از هویت خود بیگانه می شود؟

● هویت واقعی انسان از دیدگاه اسلام



خرید و دانلود  از خود بیگانگی 13 ص